«ایران» با محمد مرندی، صاحبنظر مسائل بینالملل درباره آخرین تحولات مذاکرات وین گفتوگو میکند
مذاکرات پیش از آشوبها متوقف شده بود
گروه سیاسی/ دور تازهای از عملیات روانی واشنگتن در پی هدایت آشوبهای خیابانی ایران آغاز شده است؛ عملیاتی که به گفته خود دولتمردان امریکایی سبب شده توجه این کشور از مذاکرات برداشته و متوجه تحولات داخلی ایران شود. امری که زیر سایه امید واهی به متزلزل شدن موضع مذاکراتی ایران، کسب امتیازات بیشتر در گفتوگوی رفع تحریمها را دنبال میکند.
محمد مرندی، استاد دانشگاه و صاحبنظر مسائل بینالملل در گفتوگو با «ایران» جدیدترین تحولات پیرامون این رویداد دیپلماتیک را مورد بررسی قرار داده است.
***
بعد از وقوع اغتشاشاتی که در ایران رخ داد، روند مذاکرات رفع تحریمها در وین دستخوش تغییر شد و امریکاییها رسماً اعلام کردند تمرکز خود را از این گفتوگوها برداشتهاند و متوجه تحولات داخلی ایران نمودهاند. آیا وقوع این امر به این معنا است که نباید بزودی منتظر تحول خاصی در مذاکرات وین باشیم؟
کندی و تعللی که در روند مذاکرات جاری وین حاکم است، مربوط به دوره پیش از تحولات اخیر داخلی ایران است؛ جایی که بعد از ماهها مذاکره در وین، طرفین به یک توافق نزدیک شده بودند که در پی آن، اتحادیه اروپا متنی را ارائه داد که اکثر خواستههای ایران را تأمین میکرد. کشورمان هم اصلاحاتی روی این متن انجام داد که آقای «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که متحد نزدیک ایالاتمتحده است، این خواستهها را منطقی توصیف کرد. بنابراین انتظار میرفت امریکا پاسخ مثبت دهد و توافق صورت گیرد، اما مقامهای امریکایی در پاسخ نهایی به این متن تعلل کردند و وقتی هم که با تأخیر پاسخ دادند، متن پیشنهادیشان غیرسازنده بود؛ یعنی با توجه به متنی که ارائه دادند، معلوم بود قصد تأخیر و به عقب انداختن توافق را دارند.
دلیل آن چه بود؟
دولت امریکا میخواست انتخابات کنگره را پشتسر بگذارد، بنابراین دلیل اصلی این تأخیر به مسائل داخلی این کشور بازمیگشت. بایدن نگران بود در برابر حزب رقیب خود یعنی جمهوریخواهان، در مقابل ایران ضعیف نمایانده شود. البته با آغاز اغتشاشات داخلی ایران، دولتمردان امریکایی توجه خود را بر سازماندهی، هدایت و تشدید این آشوبها گذاشتند تا بتوانند جایگاه ایران را تضعیف کنند و از رهاورد آن، در زمین مذاکرات امتیازات بیشتری بگیرند؛ زیرا به زعم آنها هر اندازه این توافق سستتر حاصل شود، امکان بیشتری برای تخلف امریکا و اروپا در اجرای تعهداتشان در چهارچوب توافق احتمالی، ایجاد میکند؛ کما اینکه آنها از ضعفهای توافق 2015 سوءاستفاده کردند.
به جواب غیرسازنده امریکا اشاره کردید که سبب شد روند مذاکرات متوقف شود. یکی از دیدگاههای غالب درباره دلایل این توقف، فارغ از بحث تحریمها و تضمین که به نظر میرسد طرفین در آن موقع به فرمول حل آن رسیده بودند، درباره خواستههای فرابرجامی امریکاییها است. به این مفهوم که آنها میخواهند احیای توافق 2015 را به برجام 2 و 3 و... گره بزنند. نظر شما در این رابطه چیست؟
ترامپ به دنبال تحقق این هدف بود و بایدن هم این خواسته را در روند مذاکرات جاری دنبال میکند، ولی مذاکرهکنندگان در وین، امریکا را مجبور به عقبنشینی از این خواسته کردند. طرفین چند ماه پیش در آستانه توافق بودند و این جنبههایی که دولت جدید امریکا در آغاز کار بر آن پافشاری میکرد، دیگر در متون اخیر مطرح نشده بود.
آیا بروز آشوبهای اخیر در ایران بر خواستههای امریکا در تبادل پیامهای اخیر اثر قابلملاحظهای داشته است؟
امریکاییها با ایجاد اغتشاش، ناآرامی و تنش در تلاش هستند، هم امتیازات جدیدی در مذاکرات برجام به دست بیاورند و هم تلاش میکنند مسائل غیرمرتبط به برنامه هستهای ایران را دوباره وارد بحث کنند که البته این ممکن نیست و تلاش بیهودهای است. عاقلانهترین اقدام برای طرفهای غربی پذیرش خواستههای معقولی است که بورل نیز بر آن اذعان کرده بود؛ بخصوص با توجه به بحران انرژی که بشدت با آن دستوپنجه نرم میکنند، نیاز مبرمی به توافق دارند، چنانکه شاهد هستیم امریکا مرتب در برابر ونزوئلا در حال عقبنشینی است و چند روز پیش هم شاهد گامهای رو به عقب این کشور در برابر ونزوئلا بودیم.
یعنی شکلگیری این تصور که تحولات داخلی اخیر ایران سبب متزلزل شدن مواضع مذاکراتی میشود، باعث شده امریکاییها خواستههای فرابرجامی خود را که پیشتر از آن عقبنشینی کرده بودند، تکرار کنند؟
نه؛ اما با تلاش برای تضعیف ایران در بحبوحه این اغتشاشات امیدوار خواهند بود هم در حوزه هستهای و هم غیرهستهای امتیاز به دست آورند. معتقدم به نتیجه نمیرسند، زیرا این تلاشها نتیجه مشورتهای اشتباهی است که دریافت میکنند و سبب میشود به محاسبات اشتباه دست بزنند. یعنی معتقدند اگر در شرایط کنونی فشار بیشتری بیاورند، امتیاز بیشتری میگیرند که روند ماهها مذاکره نشان داده این تصور اشتباه است.
با وجود تلاش برای افزایش فشار، تبادل پیام غیرمستقیم و شتابزده با ایران بهنوعی از نگرانی امریکا بابت از دست رفتن امکان توافق هم حکایت میکند. درست است؟
در این ارتباط دو نکته قابل توجه است؛ یک اینکه امریکاییها و اروپاییها تا همین چند ماه پیش مرتب میگفتند برنامه هستهای ایران به مرحله خطرناکی رسیده است و باید فوراً توافق شود وگرنه دیر میشود. خب تا الان که توافق حاصل نشده و برنامه هستهای ایران هم که در حال پیشرفت است، هیچ سروصدایی از اروپاییها بلند نمیشود. بنابراین، این امر نشان میدهد از ابتدا این موضعگیریها مبنی بر خطرناک بودن روند پیشرفت فعالیتهای هستهای ایران، یک طرح تبلیغاتی برای تحقق خواستههای سیاسیشان بوده و ربطی به واقعیتهای حاکم بر برنامه هستهای ایران نداشته است. نکته دوم اینکه اگر امریکاییها و اروپاییها واقعاً به دنبال افزایش تنش نبودند یکسری تحریم نمادین را اعمال نمیکردند. این کشورها در ماههای اخیر تحریمهایی را در راستای سیاست فشار حداکثری تصویب کردهاند که پیشتر آن را در بالاترین سطح به اجرا درآورده بودند؛ یعنی افرادی را از نهادهای داخلی کشورمان تحریم کردهاند که قبلاً همان نهاد به طور کلی تحریم شده بود و در نتیجه، این اقدامات تأثیری در اقتصاد و روند فشار جدید نمیگذارد. اینها در حالی است که ایران در واکنش به این تحریمها، در فردو غنیسازی 60 درصد را شروع کرد. خب چرا آنها واکنش شدیدی نشان ندادند؟ چون نیاز به توافق دارند.
در این مسیر تا چه اندازه میتوان بر مواضع حمایتی چین و روسیه حساب کرد؟
هر چقدر شکاف بین چین و روسیه و غرب بیشتر میشود، طبیعتاً مواضع این دو کشور به ایران نزدیکتر میشود. ما این واقعیت را در ماههای اخیر در پی آغاز جنگ اوکراین شاهد بودهایم که روسیه به خاطر تحریمها و نیازهای خود به ایران امتیازات قابلتوجهی داده است. از طرف دیگر سیاست اقتصادی چین نسبت به ایران روند مثبتتری طی میکند. بنابراین نیازمندی چین و روسیه به ایران در این شرایط رو به افزایش است، کما اینکه در جریان افزایش تقابل پکن و مسکو با واشنگتن، روند همگرایی دیگر کشورهای آسیایی مانند هند و کشورهای آسیای مرکزی نیز نسبت به جمهوری اسلامی پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است و آنها در ماههای اخیر روابط خود را با کشورمان تقویت کردهاند که این امر با سیاست منطقهای و همسایگی دولت آقای رئیسی همخوانی دارد. البته چنین تحولی با رویکرد دیپلماتیک ایران در قبال مذاکرات هستهای در تعارض نیست، کما اینکه امریکاییها رویکرد خود را در قبال ونزوئلا تغییر دادهاند و چنانکه در رابطه با ایران تجدیدنظر کنند، ما آماده هستیم با آنها در چهارچوب تعیینشده به توافق خوبی برسیم.
«ایران» از دروغپردازی مضحک رسانه مشهور امریکایی علیه ایران پیش از بازی شب گذشته گزارش میدهد
جنگ روانی علیه مستطیل سبز
گروه سیاسی/ «خانواده بازیکنان ایرانی همه گروگان هستند و اگر گل نزنند بیچاره میشوند»؛ این دیالوگ طنز فیلم سینمایی «مصادره» در سکانسی از بازی تاریخی ایران و امریکا در سال 76 است که پنج سال قبل روی پرده سبز سینماها رفت و قهقهه مردم را در پی داشت. جایی که شخصیت خارجنشین فیلم که رضا عطاران نقش او را بازی میکند، خطاب به فرزندش (با بازی هومن سیدی) علت اشک شوق حمید استیلی پس از گلزنی به امریکا را گروگان گرفته شدن خانواده بازیکنان توسط حکومت عنوان میکند. حالا همین دیالوگ کمدی به بخشی جدی از اخبار و تحلیل رسانههای جهانی نامآشنا تبدیل شده است تا ثابت کند تاریخ هر بار بیشتر از قبل با چاشنی کمدی تکرار میشود.
وقتی حیثیت رسانه به باد میرود!
روز گذشته خبرگزاری امریکایی CNN گزارشی عجیب در خصوص فوتبال ایران با تیتر «ایران خانوادههای تیم ملی فوتبال را تهدید کرده است» منتشر کرد. «سیانان» در این گزارش مدعی شد منابع آگاه به این خبرگزاری اطلاع دادهاند که مقامات امنیتی بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران را تهدید کردهاند که اگر در جریان بازی روز سهشنبه مقابل امریکا رفتاری از آنها سر بزند، خانوادههای آنها در معرض «حبس و شکنجه» قرار خواهند گرفت! این رسانه همچنین مدعی شده است یک «منبع امنیتی» که از نزدیک بر رفتار سازمانهای امنیتی ایران در جام جهانی قطر نظارت میکند، در گزارش خود به «سیانان» اظهار کرده که دهها افسر امنیتی از سپاه پاسداران و دیگر سازمانهای امنیتی ایران به همراه تیم ملی فوتبال ایران راهی قطر شدهاند تا بازیکنان و دیگر اعضای تیم را تحت کنترل شدید بگذارند.
کیروش هم توجیه شده است!
در ادامه این ادعاها آمده است این منبع امنیتی گفته پس از بازی انگلیس و ایران، نیروهای امنیتی همراه تیم برای بازیکنان یک «جلسه توجیهی» برگزار کردند. سیانان مدعی شد در جریان آن جلسه به بازیکنان گفته شد که اگر سرود را همخوانی نکنند یا با اعتراضات سیاسی ضدایران اظهار همبستگی کنند، خانوادههای آنها در ایران با «حبس و شکنجه» روبهرو خواهند شد که این تهدید کارگر افتاده است. این منبع ادعایی امنیتی همچنین گفته کارلوس کیروش، سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران، نیز بهطور جداگانه مورد توجیه افسران امنیتی همراه تیم ملی قرار گرفته است. به گفته این منبع، پیش از بازی با انگلیس نیروهای امنیتی از طرف رهبران ایران به بازیکنان وعده «هدیه و اتومبیل» داده بودند، اما بعد از آنکه بازیکنان از خواندن سرود ملی امتناع کردند، نیروهای امنیتی تغییر تاکتیک داده و به تهدید بازیکنان متوسل شدند.
جنگ روانی روی بازیکنان تیم ملی
این ادعاها درست ساعاتی پیش از بازی تیم ملی ایران و امریکا بیشتر نشان از جنگ روانی جدید دشمنان علیه ایران و بازیکنان تیم ملی برای تأثیرگذاری منفی روی تمرکز آنها برآورد میشود. بیان این ادعاها توسط رسانه رسمی امریکایی درحالی است که شبکه وابسته «من و تو» نیز یک شب قبل از این بازی مصاحبهای ضدایرانی از علی کریمی بازیکن سابق فوتبال و لیدر امروز آشوب پخش کرد تا به حاشیهسازی قبل از این بازی مبادرت کرده باشد. جالب آنکه شبکه لندنی در این مصاحبه 40 دقیقهای تلاش کرده تا نشان دهد علی کریمی بدون پشتیبانی از سرویسهای خارجی به فعالیت مجازی مشغول است اما شواهد این صحنهسازی نیز روایت دیگری را منتقل میکند. سکانسهای متعدد تقطیع شده و زاویه نور پلانها نشان میدهد ضبط این مصاحبه کمتر از یک ساعته حداقل یک روز زمان برده چرا که برخی پلانها با نور آفتاب بوده و برخی دیگر حوالی عصر و غروب را نشان میدهد.
ضدایرانی؛ از نیویورکتایمز تا CNN
در ماههای اخیر رسانههای رسمی و نامآشنای جهانی وابسته به ایالات متحده با حراج حیثیت خود در حوزه خبر عملاً به ماشین جنگ ترکیبی و رسانهای علیه ایران تبدیل شدهاند. شهریور ماه امسال نیویورکتایمز در گزارشی به نقل از منابع آگاه خود مدعی بیماری و وخامت حال رهبرانقلاب شد و رسانههای فارسی زبان بیگانه به این خبر کذب ضریب جدی دادند. پس از بیاعتباری نیویورک تایمز در ارتباط با اخبار ضدایرانی، این سیانان است که در هفتههای اخیر تلاش دارد با قماری آشکار جای خالی رسانههای بیاعتبار شده نزد افکار عمومی ایرانیان را پر کند. سیانان چندی قبل با هدف تکمیل کردن بازی کشتهسازی رسانههای اپوزیسیون مدعی شد نیکا شاکرمی در جریان اغتشاشات اخیر بازداشت و پس از آن کشته شده است. این ادعا در حالی بود که مادر و خانواده مرحومه شاکرمی نیز این ادعاها و مسأله بازداشت وی را بارها تکذیب کردهاند. این موارد در حالی است که شواهد بسیاری مانند پیامهای رد و بدل شده بین نیکا شاکرمی و مادرش و همچنین پیدا شدن گوشی و کولهپشتی مرحومه شاکرمی روی پشتبام و همه شواهد سقوط وی گویای چگونگی فوت او میباشد. اما سیانان در اینجا متوقف نشد و چندی بعد از این نیز مدعی «آزار و تجاوز جنسی بازداشتشدگان» در ایران شد. این رسانه امریکایی گزارش خود را یک گزارش تحقیقی معرفی کرد اما در آن هیچ استناد و ارجاعی برای ثابت کردن ادعاهای خود ارائه نداد و منبع همه نوشتههای خود را شاهدانی معرفی کرد که نامی از آنان نیاورده است. نکته قابل توجه آنکه در بسیاری از این ادعاهای مجهول در این رسانه کلمات «ظاهراً» و «احتمالاً» مطرح شده که خود از میزان اعتبار این گمانهزنیهای سیاسی حکایت دارد. همه این موارد نشان میدهد رسانههای غربی از کودتای 28 مرداد و اعلام رمز کودتا با جمله «ساعت دقیقاً 12 نیمه شب است» تاکنون همواره نقش ویژهای از جانب قدرتهای ضدایرانی ایفا کردهاند و همچنان نیز این مسیر مخرب ادامه دارد.
شهادت یک بسیجی در سراوان
خــبر اول اینکه،روابط عمومی قرارگاه قدس جنوب شرق در اطلاعیهای اعلام کرد: بسیجی طرح امنیت «محمدامین کدهای» روز سهشنبه در منطقه مرزی سراوان بر اثر حادثه در حین مأموریت به شهادت رسید. مطابق این اطلاعیه، زمان و مکان تشییع و تدفین پیکر مطهر این شهید متعاقبا اعلام میشود.
برومند، غفوری و 403 نفر دیگر آزاد شدند
خبر دیگر اینکه،در راستای اجرای دستور رئیس قوه قضائیه مبنی بر ارفاق به متهمان جرایم قابل تخفیف در اغتشاشات اخیر به دلیل برد تیمملی برابر ولز، روز گذشته 405 نفر دیگر آزاد شدند تا مجموع آزادشدگان به 1156 نفر در 20 استان کشور برسد. از جمله این افراد میتوان به وریا غفوری از لیدرهای مجازی آشوبها و بازیکن تیم فوتبال فولاد خوزستان اشاره کرد که پس از اعزام به دادسرای تهران و سپردن قرار وثیقه مناسب از زندان آزاد شد. همچنین به واسطه پادرمیانی سه شخصیت مطرح فوتبالی یعنی احمدرضا عابدزاده، کریم باقری و علی فتحاللهزاده در دفتر دادستان تهران به جهت پیگیری پرونده پرویز برومند دروازهبان اسبق تیم استقلال، با درخواست مساعدت قانونی و بررسی مجدد این پرونده موافقت شد و با حکم دادستان تهران قرار بازداشت برومند، تبدیل و دستور آزادی وی با قرار وثیقه صادر شد. پرویز برومند چندی پیش در جریان آشوبهای یکی از خیابانهای شمالغرب تهران در حین اجرای اعمال مجرمانه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
قهرمان اینترنشنال سارق مسلح از آب درآمد!
دســــت آخــر اینــــکه، روز گذشته ایران اینترنشنال با منتشر کردن خبری اعلام کرد مسعود دولتشاهی که روز ۲۹ آبان در اغتشاشات سعادت آباد توسط مأموران انتظامی از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود پس از بستری شدن در بیمارستان، روز دوشنبه ۷ آذر درگذشته است. اما تسنیم با انتشار مطلبی از ماهیت و چرایی درگذشت این فرد گزارش داد. به گزارش این خبرگزاری، مسعود دولتشاهی فرزند شیرمراد شخصی است که نه در اغتشاشات بلکه پس از سرقت مسلحانه در شامگاه ۲۹ آبان در حوالی بلوار فرحزادی حین تعقیب و گریز با نیروهای انتظامی و در حال فرار مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و به بیمارستان آتیه منتقل میشود که بر اثر شدت جراحات در این بیمارستان فوت میکند. نامبرده علاوه بر سرقت مسلحانه دارای سوابق متعددی از قبیل مشارکت در نگهداری و استعمال هروئین، سرقت وسایل نقلیه و لوازم آن، سرقت لوازم منزل، خرید و فروش مواد مخدر و...بوده است. وی همچنین بیش از دو بار سابقه زندان به جرمهای سرقت، حمل مواد مخدر و ضرب و جرح عمدی داشته است.