ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیین اختتامیه پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد
پایانی خوش برای یک جشنواره
نشان لطفی در موسیقی اهدا میشود
نداسیجانی
روزنامه نگار
آیین اختتامیه پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران با حضورمحمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، عصر پنجشنبه 26 آبان ماه در تالار فخرالدین اسعد گرگانی شهر گرگان برگزار شد.مراسمی که با پیامهای خوبی همراه بود؛ از نشان لطفی تا حمایت وزیر فرهنگ از هنرمندان موسیقی نواحی ایران. این مراسم یک روز قبل از پایان اجراها برگزار شد و در شب گذشته (جمعه 27آبان ماه)آرمین آرازنیا از گلستان، کریم کریمی از شرق خراسان، احمد جمال کایهان از کشور ترکیه، عاشیق غلام کبریتلو از آذربایجان شرقی، محمود صادقی از شمال خراسان، سبزعلی خجسته از بختیاری و نصرالله زرگر از شاهسون به روی صحنه رفتند.
جشنواره موسیقی نواحی یکی از مهمترین عوامل پیوند فرهنگی ایران عزیز ما است
محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم بیان داشت: «ما مردم ایران در طول تاریخ پرفرازو نشیبمان با تلخیها و شادیهای زیادی همراه بودهایم. ما مفتخریم تاریخ کهن و هفت هزار ساله کشورمان، یک حافظه فرهنگی و میراثی مشترک برای امروز ما به ارث رسانده است. ما مهربانیها، در کنار هم بودنها و این تاریخ فرهنگی و خاطرات دلنشین آن را، به آسانی به دست نیاوردهایم. ما در طول قرنهای متمادی برای حفظ یکپارچگی سرزمین و ادامه همنشینی زیبایمان، با مشکلات بسیاری روبه رو بودیم و امروز خوشحالیم ثمره قرنها ایستادگیمان، به ایرانی یکپارچه و متحدی تبدیل شده و امروز در منطقه و در دنیا بهعنوان یک کشور پیشرو با مردمانی خلاق و فرهنگی، به آن نگاه میشود.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن قدردانی ازاستانداری گلستان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، نمایندگان مردم گرگان در مجلس شورای اسلامی و ستاد برگزاری پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی گفت: «بنا داریم در دولت مردمی، عدالت فرهنگی به نحو کامل، در سراسر کشور اجرا شود زیرا براین باوریم فرهنگ و هنر در شاخههای مختلف، دارای استعدادهای بزرگی است و جشنواره موسیقی نواحی نمونه بسیار ارزشمندی از حضور هنرمندان ارزنده ایران سرافراز ما است که با استفاده از یک پیشینه گرانبها شرایط بسیار ارزشمندی را برای ما فراهم ساخته و تمامی بخشهای ایران عزیز که آکنده از استعدادهای بزرگ است در چنین جشنوارههایی امکان ظهور پیدا میکنند.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: «جشنواره موسیقی نواحی یکی از مهمترین عوامل پیوند فرهنگی ایران عزیز ماست. شعر و موسیقی از جمله یادگاران ارزشمندی است که علاوه براینکه ایران عزیز را به هم متصل میکند بلکه در خارج از مرزهای جغرافیایی در حوزه فرهنگی ایران بزرگ از عوامل اصلی همگرایی منطقهای ماست. بنده در این یکی دو ماه اخیر به کشورهای همسایه از جمله تاجیکستان سفری داشتم. در آنجا شاعر بزرگ تاجیکی بانو گل رخسار به بنده گفت ما چطور میتوانیم از ایران عزیز جدا شویم با اینکه در دورترین نقاط کشور تاجیکستان دخترانمان را به نام ایرانداخت نامگذاری میکنیم و این نشان از یک پیوند فرهنگی مشترک است و موسیقی نیز یکی از مهمترین نمادهای پیوستگی فرهنگی هم در داخل کشور و هم در خارج کشور است.»
دشمنان و بدخواهان بهدنبال شکاف و واگرایی هستند
رئیس شورای عالی هنر تصریح کرد: «ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ترویج و گسترش موسیقی نواحی و اقوام ایرانی تأکید داریم و درسفرهای استانی همواره تلاش میکنیم با پیشکسوتان این عرصه در شهرهای مختلف دیداری داشته باشیم تا بیش از گذشته فضای رشد و بالندگی برای گسترش این امر فراهم شود. ضمن اینکه دراستان گلستان که رنگین کمان اقوام ایران است و هر بخشی از این استان سرشار از استعدادهای کم نظیر در ادبیات و فرهنگ و هنر بوده، وظیفه ما دوچندان شده است. میزبانی شایسته این رخداد مهم و بینالمللی بیانگر استعدادهای خوب در این استان است و به یاری خداوند بخشی از پروژههای مهم فرهنگی در شهر گرگان و شهرهای دیگر بزودی به زیرساختهای فرهنگی هنری اضافه میشود وامیدوارم با فراهم آوردن امکانات، شرایط اعتلای فرهنگی هرچه بهتری را فراهم کنیم و در همه شهرهای ایران هم این نگاه دنبال خواهد شد.» به گفته محمد مهدی اسماعیلی آنچه موجب پیوند مردم ایران است، فرهنگ و هنر بوده و نبایستی فراموش شود آنچه که همه ما را در کنار هم قرار داده همین میراث فرهنگی است. او تأکید کرد: «انقلاب ما، یک انقلاب فرهنگی است و بیش از ۴۳ سال است در عرصههای مختلف فرهنگی وهنری دوره جدیدی از شکوفایی را تجربه میکنیم. یک فرهنگ و هنر متعالی برخاسته از روحیه انقلابی و دینی امروز، کشور ما را به یک کشور برجسته تبدیل کرده و دشمنان و بدخواهان نمیتوانند این شکوفایی و رونق را ببینند و میخواهند بین ما کینه را افزایش بدهند و بذر ناامیدی در این سرزمین پهناور بپاشند، آنها بهدنبال شکاف و واگرایی هستند. دشمن برای ما خوابهای خوبی ندیده است و تمام تلاش خود را انجام میدهد تا در این صفوف بهم فشرده مردم ایران اخلال ایجاد کند. آنها تحمل دیدن انسجام ملی و خوشحالی مردمان ما را ندارند. آنها نمیتوانند اتحاد و وحدت ملی ما را ببینند و با بهکارگیری همه مزدورانشان و سرویسهای جاسوسی در تلاش هستند خوابهای پریشان خود را در مورد مردم ایران به تحقق برسانند اما مانند هر زمان دیگر و هر فتنه دیگری سرشان به سنگ خواهد خورد.»
اهدای نشان لطفی در موسیقی
محمد رعیت مدیرکل ارشاد استان گلستان نیز در سخنانی گفت: «موسیقی اقوام و نواحی ایران بزرگ، یک ظرفیت عظیم فرهنگی است که هنوز هزاران حرف نگفته و رمز و راز در دل مانده دارد و این رسالتی ایجاد میکند برای اهل تحقیق و پژوهش... موسیقی اقوام و نواحی ایران، هنوز میتواند نغمه زندگی مردم باشد. در شادیها، شادی بیافریند و در غمها غمگینمان کند. این رسالتی ایجاد میکند برای مدیران دستگاههای فرهنگی و هنری و رسانهای که بیشتر به این موسیقی توجه کنند و نگذارند که این موسیقی در صندوق سینه خنیاگران و پیران چنگی دیارمان به فراموشی سپرده شود.» رعیت در ادامه صحبتهای خود نوید از نشان لطفی داد و افزود: «با موافقت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشان استاد محمدرضا لطفی در حوزه موسیقی ایجاد و اهدا میشود.»
انتخاب دبیر شانزدهم جشنواره
محمدعلی مرآتی (دبیر جشنواره) در گزارشی از روند برگزاری جشنواره توضیح داد و گفت: موسیقی در خالصترین وجوه خود، یکی از شئون رفتاری انسان به شمارمیرود و شکلگیری این پدیده فرهنگی بدون مقوله انسانشناسانه میسر نیست. موسیقی اقوام رنگارنگ ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و چیزی جز رفتار خالص انسانی نیست. هنرمندان موسیقی نواحی ایران از شریفترین، مهربانترین و محبوبترین اعضای یک پیکرِ قامت استوار ایران کهن و عزیز همه ما هستند. او افزود:« موضوع جشنواره پانزدهم، «ایران فرهنگی؛ سنتهای قومی در گفتمان موسیقایی جهان اسلام» بود که با حضور بیست استان در یک فراخوان عمومی و دعوت از حدود 100 موسیقیدان حرفهای و پیشکسوت از 23 تا 27 آبان در تالار فخرالدین اسعدگرگانی آغاز شد.» در بخش دیگری از این مراسم، محمدعلی مرآتی از سوی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای دوره شانزدهم جشنواره موسیقی نواحی ایران انتخاب شد.
پیشنهاد ایجاد دبیرخانه دائمی جشنواره در گلستان
علی محمد زنگانه استاندار گلستان هم در این مراسم، ضمن قدردانی از انتخاب استان گلستان برای میزبانی جشنواره پانزدهم موسیقی نواحی ایران در سخنانی کوتاه اعلام کرد: بنده از طرف مردم شریف و هنرمندان عزیز استان گلستان آمادگی این استان را برای تشکیل دبیرخانه دائمی جشنواره موسیقی نواحی در استان گلستان اعلام میکنم.
تقدیر از پیشکسوتان
بخش دیگر این برنامه به تقدیر از پیشکسوتان و فعالان موسیقی استان گلستان اختصاص داشت و هوشنگ جاوید (پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی)، سید احمد حسینی(بانی ثبت موسیقی کتول)، سید نظام موسوی (پیشکسوت موسیقی)، حاجی محمد ایری (احیاگر سازهای ترکمن)، محمد نعیمی (نوازنده و خواننده موسیقی قزلباش) و محمدرضا برزگر (پژوهشگر) مورد تقدیر گرفتند. نکته قابل توجه در این بخش این بود که محمد اسماعیلی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی هدیه هنرمندان تقدیر شده را دوبرابر کرد.
محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدمحمود اسلامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، غلامرضا منتظری نماینده مجلس شورای اسلامی، سیدمجید پوراحمدی مدیرعامل صندوق اعتباری هنر، محمد اله یاری مدیرکل دفتر موسیقی، محمد رعیت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان و جمعی از مسئولان فرهنگی هنری استان و هنرمندان در این مراسم حضور داشتند.
روزنامه نگار
آیین اختتامیه پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران با حضورمحمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، عصر پنجشنبه 26 آبان ماه در تالار فخرالدین اسعد گرگانی شهر گرگان برگزار شد.مراسمی که با پیامهای خوبی همراه بود؛ از نشان لطفی تا حمایت وزیر فرهنگ از هنرمندان موسیقی نواحی ایران. این مراسم یک روز قبل از پایان اجراها برگزار شد و در شب گذشته (جمعه 27آبان ماه)آرمین آرازنیا از گلستان، کریم کریمی از شرق خراسان، احمد جمال کایهان از کشور ترکیه، عاشیق غلام کبریتلو از آذربایجان شرقی، محمود صادقی از شمال خراسان، سبزعلی خجسته از بختیاری و نصرالله زرگر از شاهسون به روی صحنه رفتند.
جشنواره موسیقی نواحی یکی از مهمترین عوامل پیوند فرهنگی ایران عزیز ما است
محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم بیان داشت: «ما مردم ایران در طول تاریخ پرفرازو نشیبمان با تلخیها و شادیهای زیادی همراه بودهایم. ما مفتخریم تاریخ کهن و هفت هزار ساله کشورمان، یک حافظه فرهنگی و میراثی مشترک برای امروز ما به ارث رسانده است. ما مهربانیها، در کنار هم بودنها و این تاریخ فرهنگی و خاطرات دلنشین آن را، به آسانی به دست نیاوردهایم. ما در طول قرنهای متمادی برای حفظ یکپارچگی سرزمین و ادامه همنشینی زیبایمان، با مشکلات بسیاری روبه رو بودیم و امروز خوشحالیم ثمره قرنها ایستادگیمان، به ایرانی یکپارچه و متحدی تبدیل شده و امروز در منطقه و در دنیا بهعنوان یک کشور پیشرو با مردمانی خلاق و فرهنگی، به آن نگاه میشود.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن قدردانی ازاستانداری گلستان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، نمایندگان مردم گرگان در مجلس شورای اسلامی و ستاد برگزاری پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی گفت: «بنا داریم در دولت مردمی، عدالت فرهنگی به نحو کامل، در سراسر کشور اجرا شود زیرا براین باوریم فرهنگ و هنر در شاخههای مختلف، دارای استعدادهای بزرگی است و جشنواره موسیقی نواحی نمونه بسیار ارزشمندی از حضور هنرمندان ارزنده ایران سرافراز ما است که با استفاده از یک پیشینه گرانبها شرایط بسیار ارزشمندی را برای ما فراهم ساخته و تمامی بخشهای ایران عزیز که آکنده از استعدادهای بزرگ است در چنین جشنوارههایی امکان ظهور پیدا میکنند.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: «جشنواره موسیقی نواحی یکی از مهمترین عوامل پیوند فرهنگی ایران عزیز ماست. شعر و موسیقی از جمله یادگاران ارزشمندی است که علاوه براینکه ایران عزیز را به هم متصل میکند بلکه در خارج از مرزهای جغرافیایی در حوزه فرهنگی ایران بزرگ از عوامل اصلی همگرایی منطقهای ماست. بنده در این یکی دو ماه اخیر به کشورهای همسایه از جمله تاجیکستان سفری داشتم. در آنجا شاعر بزرگ تاجیکی بانو گل رخسار به بنده گفت ما چطور میتوانیم از ایران عزیز جدا شویم با اینکه در دورترین نقاط کشور تاجیکستان دخترانمان را به نام ایرانداخت نامگذاری میکنیم و این نشان از یک پیوند فرهنگی مشترک است و موسیقی نیز یکی از مهمترین نمادهای پیوستگی فرهنگی هم در داخل کشور و هم در خارج کشور است.»
دشمنان و بدخواهان بهدنبال شکاف و واگرایی هستند
رئیس شورای عالی هنر تصریح کرد: «ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ترویج و گسترش موسیقی نواحی و اقوام ایرانی تأکید داریم و درسفرهای استانی همواره تلاش میکنیم با پیشکسوتان این عرصه در شهرهای مختلف دیداری داشته باشیم تا بیش از گذشته فضای رشد و بالندگی برای گسترش این امر فراهم شود. ضمن اینکه دراستان گلستان که رنگین کمان اقوام ایران است و هر بخشی از این استان سرشار از استعدادهای کم نظیر در ادبیات و فرهنگ و هنر بوده، وظیفه ما دوچندان شده است. میزبانی شایسته این رخداد مهم و بینالمللی بیانگر استعدادهای خوب در این استان است و به یاری خداوند بخشی از پروژههای مهم فرهنگی در شهر گرگان و شهرهای دیگر بزودی به زیرساختهای فرهنگی هنری اضافه میشود وامیدوارم با فراهم آوردن امکانات، شرایط اعتلای فرهنگی هرچه بهتری را فراهم کنیم و در همه شهرهای ایران هم این نگاه دنبال خواهد شد.» به گفته محمد مهدی اسماعیلی آنچه موجب پیوند مردم ایران است، فرهنگ و هنر بوده و نبایستی فراموش شود آنچه که همه ما را در کنار هم قرار داده همین میراث فرهنگی است. او تأکید کرد: «انقلاب ما، یک انقلاب فرهنگی است و بیش از ۴۳ سال است در عرصههای مختلف فرهنگی وهنری دوره جدیدی از شکوفایی را تجربه میکنیم. یک فرهنگ و هنر متعالی برخاسته از روحیه انقلابی و دینی امروز، کشور ما را به یک کشور برجسته تبدیل کرده و دشمنان و بدخواهان نمیتوانند این شکوفایی و رونق را ببینند و میخواهند بین ما کینه را افزایش بدهند و بذر ناامیدی در این سرزمین پهناور بپاشند، آنها بهدنبال شکاف و واگرایی هستند. دشمن برای ما خوابهای خوبی ندیده است و تمام تلاش خود را انجام میدهد تا در این صفوف بهم فشرده مردم ایران اخلال ایجاد کند. آنها تحمل دیدن انسجام ملی و خوشحالی مردمان ما را ندارند. آنها نمیتوانند اتحاد و وحدت ملی ما را ببینند و با بهکارگیری همه مزدورانشان و سرویسهای جاسوسی در تلاش هستند خوابهای پریشان خود را در مورد مردم ایران به تحقق برسانند اما مانند هر زمان دیگر و هر فتنه دیگری سرشان به سنگ خواهد خورد.»
اهدای نشان لطفی در موسیقی
محمد رعیت مدیرکل ارشاد استان گلستان نیز در سخنانی گفت: «موسیقی اقوام و نواحی ایران بزرگ، یک ظرفیت عظیم فرهنگی است که هنوز هزاران حرف نگفته و رمز و راز در دل مانده دارد و این رسالتی ایجاد میکند برای اهل تحقیق و پژوهش... موسیقی اقوام و نواحی ایران، هنوز میتواند نغمه زندگی مردم باشد. در شادیها، شادی بیافریند و در غمها غمگینمان کند. این رسالتی ایجاد میکند برای مدیران دستگاههای فرهنگی و هنری و رسانهای که بیشتر به این موسیقی توجه کنند و نگذارند که این موسیقی در صندوق سینه خنیاگران و پیران چنگی دیارمان به فراموشی سپرده شود.» رعیت در ادامه صحبتهای خود نوید از نشان لطفی داد و افزود: «با موافقت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشان استاد محمدرضا لطفی در حوزه موسیقی ایجاد و اهدا میشود.»
انتخاب دبیر شانزدهم جشنواره
محمدعلی مرآتی (دبیر جشنواره) در گزارشی از روند برگزاری جشنواره توضیح داد و گفت: موسیقی در خالصترین وجوه خود، یکی از شئون رفتاری انسان به شمارمیرود و شکلگیری این پدیده فرهنگی بدون مقوله انسانشناسانه میسر نیست. موسیقی اقوام رنگارنگ ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و چیزی جز رفتار خالص انسانی نیست. هنرمندان موسیقی نواحی ایران از شریفترین، مهربانترین و محبوبترین اعضای یک پیکرِ قامت استوار ایران کهن و عزیز همه ما هستند. او افزود:« موضوع جشنواره پانزدهم، «ایران فرهنگی؛ سنتهای قومی در گفتمان موسیقایی جهان اسلام» بود که با حضور بیست استان در یک فراخوان عمومی و دعوت از حدود 100 موسیقیدان حرفهای و پیشکسوت از 23 تا 27 آبان در تالار فخرالدین اسعدگرگانی آغاز شد.» در بخش دیگری از این مراسم، محمدعلی مرآتی از سوی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای دوره شانزدهم جشنواره موسیقی نواحی ایران انتخاب شد.
پیشنهاد ایجاد دبیرخانه دائمی جشنواره در گلستان
علی محمد زنگانه استاندار گلستان هم در این مراسم، ضمن قدردانی از انتخاب استان گلستان برای میزبانی جشنواره پانزدهم موسیقی نواحی ایران در سخنانی کوتاه اعلام کرد: بنده از طرف مردم شریف و هنرمندان عزیز استان گلستان آمادگی این استان را برای تشکیل دبیرخانه دائمی جشنواره موسیقی نواحی در استان گلستان اعلام میکنم.
تقدیر از پیشکسوتان
بخش دیگر این برنامه به تقدیر از پیشکسوتان و فعالان موسیقی استان گلستان اختصاص داشت و هوشنگ جاوید (پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی)، سید احمد حسینی(بانی ثبت موسیقی کتول)، سید نظام موسوی (پیشکسوت موسیقی)، حاجی محمد ایری (احیاگر سازهای ترکمن)، محمد نعیمی (نوازنده و خواننده موسیقی قزلباش) و محمدرضا برزگر (پژوهشگر) مورد تقدیر گرفتند. نکته قابل توجه در این بخش این بود که محمد اسماعیلی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی هدیه هنرمندان تقدیر شده را دوبرابر کرد.
محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدمحمود اسلامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، غلامرضا منتظری نماینده مجلس شورای اسلامی، سیدمجید پوراحمدی مدیرعامل صندوق اعتباری هنر، محمد اله یاری مدیرکل دفتر موسیقی، محمد رعیت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان و جمعی از مسئولان فرهنگی هنری استان و هنرمندان در این مراسم حضور داشتند.
محمد علی جعفری در گفتوگو با «ایران» درباره نوشتههایش از بازداشتیهای وقایع اخیر در یزد گفت
برای بازجویی نرفتم
گروه فرهنگی/ توجه به وقایع اجتماعی ازجمله ضرورتهای نویسندگیاست، مسألهای که برخی اهالی قلم بیتفاوت از کنارش میگذرند. البته در این بین نویسندگانی هم هستند که بنای خلق کتابهای خود را بر همین اساس استوار کردهاند و آثارشان برآمده از واقعیتهایی است که به نوعی تجربهشان کردهاند؛ نظیر محمدعلی جعفری و نوشتههایش از گرفتاریهایی که کرونا رقم زد تا شرایطی که سوریها با آن مواجه بودند و به تازگی هم ماجرای ناآرامیهای کشور خودمان. این نویسنده یزدی اخیراً پای صحبت با برخی بازداشتیهای اخیر نشسته و روایتی از این گفتوگوها را در صفحه شخصیاش منتشر کرده و قصد انتشار مابقی آن را در قالب کتاب دارد. در گپوگفت امروز «ایران» با محمدعلی جعفری درباره این نوشتهها و همچنین ضرورت توجه نویسندگان به وقایع اجتماعی روز میخوانید.
به تازگی روایتهایی به قلم شما در صفحه شخصیتان در فضای مجازی منتشر شده، پیرامون گفتوگوییهایی که با برخی زندانیهای ناآرامیهای اخیر داشتهاید؛ نوشتههایی دیالوگمحور، به سبک و سیاق داستانی اما مبتنی بر واقعیت. ابتدا درباره انگیزهتان از این کار بگویید.
راستش این کار بابت دغدغه شخصی خودم بود. همزمان با شروع اتفاقاتی که در کشورمان رخ داده سؤالی در ذهنم شکل گرفت. اینکه فضای فکری افرادی که برخی از آنها به عنوان معترض قدم در خیابان میگذارند و تعدادی هم قصد ناآرام کردن شرایط را دارند چیست! دنبال این بودم که بدانم حرف دل افرادی که در این دو دسته قرار میگیرند چیست. اصلاً چرا به این شکل حرف خود را میزنند و... انجام این گفتوگوها بیشتر از جهت مردمشناسی و کسب اطلاعات شخصی برایم مهم بود.
چرا زندان؟
خب تنها جایی که امکان گفتوگوی راحت با جمع کثیری از آنان فراهم بود همین زندان است.
برای کسب مجوزهای لازم با مشکلی روبهرو نشدید؟
این دفعه نه. اما چند سال قبل که بحث افزایش قیمت بنزین و حاشیههای آن بود به هیچ طریقی نتوانستم به زندان راه پیدا کنم. برای همین این دفعه تلاش کردم تا بالاخره راهی برای ورود به زندان به دست آورم.
این کار فقط از جهت کنجکاوی بوده یا پیرو همان بحث قدیمی است که نویسندگان در مواجهه با مسائل اجتماعی رسالتی برعهده دارند؟
راستش هر دو مورد. به عنوان نویسنده، خودم را موظف به بررسیهایی در این خصوص و صحبت با دستگیرشدگان میدیدم؛ البته همانطور که گفتم منکر کنجکاوی شخصیام نمیشوم. متأسفانه رسانههای داخلی در چنین مواقعی چندان قوی عمل نمیکنند و کمتر با تصاویری واقعی از آنچه رخ داده روبهرو میشویم. بهجای اکتفا به اطلاعرسانی کلی و کلیشهای تصمیم گرفتم خودم دست به کار بشوم. شاید تا حدی هم بتوان گفت که تقصیری ندارند. بُعد امنیتی و ضرورتهای سیاسی- نظامی در چنین مواقعی آنقدر بالاست که نمیتوان هر چیزی را منعکس کرد. این سبب بروز ضعف در تحلیلهای جامعهشناختی و مردمشناختی میشود.
طی این رفتوآمدها موفق به انجام چه تعداد گفتوگو شدید؟
دقیق به خاطرم نیست. اما بارها به زندان رفتم، هم پای صحبت با زندانیهای مرد نشستم و هم گفتههای بند زنان را شنیدم. فضای گفتوگوی یک به یک با بازداشتیها فراهم نبود. اغلبشان در بندهای گروهی بودند، جمعهای بیست- سی نفری. برای صحبت با اینها به بندها میرفتم، از صبح تا شب کنارشان بودم. با هم چایی میخوردیم، حرف میزدیم و زندگی میکردیم.
به چه عنوان در جمعشان حاضر شده بودید؟
نمیخواستم کار پنهانی کنم! گفتم قصدم چیست. ابتدا به من و سؤالاتم گارد داشتند. اما کمکم رفیق میشدیم و باورشان میشد که فقط یک نویسندهام. واقعیت هم داشت. برای بازجویی که نرفته بودم. توضیح میدادم که فقط دنبال بررسیهای جامعهشناختی هستم و در این بین حاضر بودم پلی بین آنان با مسئولان بشوم که بدانند چرا معترض شدهاند و... با یکسری گفتوگوهای گروهی داشتم. با برخی هم امکان صحبت تکنفره پیدا کردم. صحبتهای اختصاصیتر را با لیدرها داشتم که سوژههای خاصتری به شمار میآمدند. با اینها حداقل یکی- دو ساعتی حرف زدم.
از انجام این گفتوگوها به چه نتایجی دست پیدا کردید؟
مهمترینش اینکه دیگر نمیتوان آدمها را صفر تا صدی ارزیابی کرد، حتی نمیتوان بهطور دقیق مشخص کرد که هر یک از دستگیرشدگان در کدامیک از دو گروهی که اشاره شد جای میگیرند. البته بحث لیدرها یا آنهایی که وابستگی خارجی داشتند فرق دارد. سؤالات بسیاری در ذهن اغلب افرادی که با آنان مصاحبه کردم بود که پاسخشان را نیافته بودند. خب طبیعی است که این دلمشغولیها بالاخره یکجایی فوران کند و اتفاقی رخ بدهد که شاهد بودیم؛ چیزی که پیشتر باید تدبیر درستی برای آن اندیشیده میشد.
تصمیمی برای انتشار کتاب از روایتهای مذکور دارید؟
بله، اما نه به شکل داستان کوتاه و رمان. اگر در چنین قالبهایی برود دیگر بُعد مستندگونهاش را از دست میدهد. ترجیح خودم به انتشار روایتگونه و بیکم و کاست آنها است. حواشی این ماجرا با انتشار در قالب کتاب دیگر آنگونه که باید دیده نمیشوند.
اگر قرار به انتشار این مطالب در قالب کتاب باشد به احتمال بسیار با ملاحظاتی از جهت ممیزی روبهرو میشوید!
بله و همین است که انتشار در فضای مجازی اولویتم بوده و هست. حواشی را در صفحه خودم و اصل ماجرا را بعدتر به شکل کتاب در اختیار علاقهمندان قرار میدهم. در این صورت، بخشی که کتاب میشود هم با احتمال ممیزی کمتری روبهرو میشود. از این بحث که بگذریم انتشار به روز این مشاهدات برای من اهمیت زیادی داشت. وقتی اثری وارد چرخه نشر میشود، هرچقدرهمه مراحل سریع طی شود باز زمان قابل توجهی میگذرد تا روانه کتابفروشیها شود. به نظرم حالا وقت انتشارشان بود. در ارتباط با کتابی که قرار است منتشر کنم هم باید دید کار چگونه پیش میرود، امیدوارم دوستان ممیز تا حد ممکن کاری به محتوای نوشتهام نداشته باشند.
در انجام گفتوگوها با چه دشواریهایی هم از جهت مسئولان و هم مصاحبهشوندهها روبهرو شدید؟
در درجه نخست تلاشی که باید برای اقناع مسئولان به خرج میدادم! برای مسئولان مهم بود که بدانند چه هدفی دارم. چه چیزی قرار است بنویسم و برای که! خب در ابتدای کار من خودم هم نمیدانستم که قرار است چه چیزی بنویسم. اینطور آثار تا وقتی کار شروع نشود نتیجهاش معلوم نیست. به مسئولان گفتم من به فضای زندان میروم، با زندانیها صحبت میکنم و آن چیزی را که دیدم و شنیدم،مینویسم. ممکن است نتیجه کار باب دلتان شود و شاید هم نه! رسالتم این بود که بروم و بنویسم که رفتم و نوشتم. خدا رو شکر با همراهی دادستان یزد مشکلی پیش نیامد، اعتماد کرد و اجازه ورود پیدا کردم.
تجربه مشابهی از نوشتن درباره وقایع اجتماعی یا اتفاقات روز را دارید؟
توجه به مسائل و اتفاقات اجتماعی یکی از مهمترین دغدغههای من برای نوشتن است. سال 1396 در اوج مسائلی که سوریه با آن روبهرو بود به این کشور سفر کردم. فضای سوریه را دیدم و مشاهداتم را در قالب کتابی با عنوان «جاده یوتیوب» نوشتم که از سوی نشر معارف در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. در دوره کرونا هم کار مشابهی کردم، البته به غیر از آن دورههایی که قرنطینه اعلام شدند. به اغلب تشکلها و جمعهایی که برای غلبه به این پاندمی تلاش میکردند رفتم، از جمع نیروهای جهادی که به رایگان دست به تولید ماسک میزدند گرفته تا مراکز درمانی و بیمارستانها. حتی پای صحبت با بیماران هم نشستم. الان شرایط عوض شده و آن هیبت کرونا ریخته، وگرنه زمانی که من بررسیهایم رو شروع کردم واقعه ترسناکی بود.
این را هم در قالب کتاب نوشتید؟
بله، «دل پلاس» عنوان کتابی است که درباره کارهای مردمی و جهادگرانه مرتبط با کرونا نوشتم و نشر شهید کاظمی آن را منتشر کرد. همین چند ماه قبل که یزد سیل آمد هم باز به جمع گروههای جهادی رفتم و مشاهداتی هم در آن رابطه داشتم.
با توجه به اینکه عمده تمرکز شما با وقایع اجتماعی روز است، اینها را برای مردم مینویسید یا هدفتان این است که نادیدههای مسئولان را به گوششان برسانید؟
من برای مردم مینویسم. چه وقتی که مثل حالا بحث ناآرامیها است، چه آن موقع که کرونا یا سیل آمد؛ درباره همه اینها نوشتم تا مشاهداتم را بخوانند. در همین بحث سیل، دنبال این بودم کاری کنم که حال مردم خوب شود. در آن شرایطی که بخش عمده خبرها درباره خرابیها بود دنبال این بودم که آن بخش مثبت ماجرا را نشان بدهم؛ اینکه حتی در آن شرایط دشوار هم برخی تمام هموغمشان کمک به دیگران است. این اتفاقی بود که در ارتباط با کرونا هم بارها دربارهاش شنیدیم و خواندیم. به جرأت تأکید میکنم که موقع شیوع جهانی کرونا در هیچ یک از کشورهای غربی، مشابه آن نوعدوستیهایی که در ایران شاهد بودیم، رخ نداد. اینجا مردم، فارغ از اینکه از چه طبقه و قشری باشند برای کمک به هم میکوشیدند. جوانانی که بیمزد و مواجب هر کاری از دستشان برآمد کردند و اینها اتفاقات بزرگی است. حرف من این است که اگر ما درباره زشتیها و فجایع مینویسیم درباره اتفاقات خوب هم باید اطلاعرسانی کنیم. این کاری است که از عهده اهالی قلم ساخته است، اینکه امیدبخشی کنیم و نشان بدهیم که در کنار زشتیها هنوز خوبی هم وجود دارد.
در آخر درباره این بگویید که توجه نویسندگان به وقایع اجتماعی، فارغ از اینکه چه حوزهای را شامل بشود چقدر به پرهیز آثار از تکرار کمک میکند؟
بخشی از گرفتاری ادبیات داستانی امروزمان نشأت گرفته از بیتوجهی نویسندگان به اتفاقات کشورمان و چه بسا که جهان است. نویسندهای که به اطلاعات اندک و از طرفی چند کتابی که خوانده اکتفا نکند بیشک آثاری خواندنیتر خلق میکند. البته تحقق این مسأله به شرط رعایت دیگر ملزومات خلق یک اثر داستانی است.
به تازگی روایتهایی به قلم شما در صفحه شخصیتان در فضای مجازی منتشر شده، پیرامون گفتوگوییهایی که با برخی زندانیهای ناآرامیهای اخیر داشتهاید؛ نوشتههایی دیالوگمحور، به سبک و سیاق داستانی اما مبتنی بر واقعیت. ابتدا درباره انگیزهتان از این کار بگویید.
راستش این کار بابت دغدغه شخصی خودم بود. همزمان با شروع اتفاقاتی که در کشورمان رخ داده سؤالی در ذهنم شکل گرفت. اینکه فضای فکری افرادی که برخی از آنها به عنوان معترض قدم در خیابان میگذارند و تعدادی هم قصد ناآرام کردن شرایط را دارند چیست! دنبال این بودم که بدانم حرف دل افرادی که در این دو دسته قرار میگیرند چیست. اصلاً چرا به این شکل حرف خود را میزنند و... انجام این گفتوگوها بیشتر از جهت مردمشناسی و کسب اطلاعات شخصی برایم مهم بود.
چرا زندان؟
خب تنها جایی که امکان گفتوگوی راحت با جمع کثیری از آنان فراهم بود همین زندان است.
برای کسب مجوزهای لازم با مشکلی روبهرو نشدید؟
این دفعه نه. اما چند سال قبل که بحث افزایش قیمت بنزین و حاشیههای آن بود به هیچ طریقی نتوانستم به زندان راه پیدا کنم. برای همین این دفعه تلاش کردم تا بالاخره راهی برای ورود به زندان به دست آورم.
این کار فقط از جهت کنجکاوی بوده یا پیرو همان بحث قدیمی است که نویسندگان در مواجهه با مسائل اجتماعی رسالتی برعهده دارند؟
راستش هر دو مورد. به عنوان نویسنده، خودم را موظف به بررسیهایی در این خصوص و صحبت با دستگیرشدگان میدیدم؛ البته همانطور که گفتم منکر کنجکاوی شخصیام نمیشوم. متأسفانه رسانههای داخلی در چنین مواقعی چندان قوی عمل نمیکنند و کمتر با تصاویری واقعی از آنچه رخ داده روبهرو میشویم. بهجای اکتفا به اطلاعرسانی کلی و کلیشهای تصمیم گرفتم خودم دست به کار بشوم. شاید تا حدی هم بتوان گفت که تقصیری ندارند. بُعد امنیتی و ضرورتهای سیاسی- نظامی در چنین مواقعی آنقدر بالاست که نمیتوان هر چیزی را منعکس کرد. این سبب بروز ضعف در تحلیلهای جامعهشناختی و مردمشناختی میشود.
طی این رفتوآمدها موفق به انجام چه تعداد گفتوگو شدید؟
دقیق به خاطرم نیست. اما بارها به زندان رفتم، هم پای صحبت با زندانیهای مرد نشستم و هم گفتههای بند زنان را شنیدم. فضای گفتوگوی یک به یک با بازداشتیها فراهم نبود. اغلبشان در بندهای گروهی بودند، جمعهای بیست- سی نفری. برای صحبت با اینها به بندها میرفتم، از صبح تا شب کنارشان بودم. با هم چایی میخوردیم، حرف میزدیم و زندگی میکردیم.
به چه عنوان در جمعشان حاضر شده بودید؟
نمیخواستم کار پنهانی کنم! گفتم قصدم چیست. ابتدا به من و سؤالاتم گارد داشتند. اما کمکم رفیق میشدیم و باورشان میشد که فقط یک نویسندهام. واقعیت هم داشت. برای بازجویی که نرفته بودم. توضیح میدادم که فقط دنبال بررسیهای جامعهشناختی هستم و در این بین حاضر بودم پلی بین آنان با مسئولان بشوم که بدانند چرا معترض شدهاند و... با یکسری گفتوگوهای گروهی داشتم. با برخی هم امکان صحبت تکنفره پیدا کردم. صحبتهای اختصاصیتر را با لیدرها داشتم که سوژههای خاصتری به شمار میآمدند. با اینها حداقل یکی- دو ساعتی حرف زدم.
از انجام این گفتوگوها به چه نتایجی دست پیدا کردید؟
مهمترینش اینکه دیگر نمیتوان آدمها را صفر تا صدی ارزیابی کرد، حتی نمیتوان بهطور دقیق مشخص کرد که هر یک از دستگیرشدگان در کدامیک از دو گروهی که اشاره شد جای میگیرند. البته بحث لیدرها یا آنهایی که وابستگی خارجی داشتند فرق دارد. سؤالات بسیاری در ذهن اغلب افرادی که با آنان مصاحبه کردم بود که پاسخشان را نیافته بودند. خب طبیعی است که این دلمشغولیها بالاخره یکجایی فوران کند و اتفاقی رخ بدهد که شاهد بودیم؛ چیزی که پیشتر باید تدبیر درستی برای آن اندیشیده میشد.
تصمیمی برای انتشار کتاب از روایتهای مذکور دارید؟
بله، اما نه به شکل داستان کوتاه و رمان. اگر در چنین قالبهایی برود دیگر بُعد مستندگونهاش را از دست میدهد. ترجیح خودم به انتشار روایتگونه و بیکم و کاست آنها است. حواشی این ماجرا با انتشار در قالب کتاب دیگر آنگونه که باید دیده نمیشوند.
اگر قرار به انتشار این مطالب در قالب کتاب باشد به احتمال بسیار با ملاحظاتی از جهت ممیزی روبهرو میشوید!
بله و همین است که انتشار در فضای مجازی اولویتم بوده و هست. حواشی را در صفحه خودم و اصل ماجرا را بعدتر به شکل کتاب در اختیار علاقهمندان قرار میدهم. در این صورت، بخشی که کتاب میشود هم با احتمال ممیزی کمتری روبهرو میشود. از این بحث که بگذریم انتشار به روز این مشاهدات برای من اهمیت زیادی داشت. وقتی اثری وارد چرخه نشر میشود، هرچقدرهمه مراحل سریع طی شود باز زمان قابل توجهی میگذرد تا روانه کتابفروشیها شود. به نظرم حالا وقت انتشارشان بود. در ارتباط با کتابی که قرار است منتشر کنم هم باید دید کار چگونه پیش میرود، امیدوارم دوستان ممیز تا حد ممکن کاری به محتوای نوشتهام نداشته باشند.
در انجام گفتوگوها با چه دشواریهایی هم از جهت مسئولان و هم مصاحبهشوندهها روبهرو شدید؟
در درجه نخست تلاشی که باید برای اقناع مسئولان به خرج میدادم! برای مسئولان مهم بود که بدانند چه هدفی دارم. چه چیزی قرار است بنویسم و برای که! خب در ابتدای کار من خودم هم نمیدانستم که قرار است چه چیزی بنویسم. اینطور آثار تا وقتی کار شروع نشود نتیجهاش معلوم نیست. به مسئولان گفتم من به فضای زندان میروم، با زندانیها صحبت میکنم و آن چیزی را که دیدم و شنیدم،مینویسم. ممکن است نتیجه کار باب دلتان شود و شاید هم نه! رسالتم این بود که بروم و بنویسم که رفتم و نوشتم. خدا رو شکر با همراهی دادستان یزد مشکلی پیش نیامد، اعتماد کرد و اجازه ورود پیدا کردم.
تجربه مشابهی از نوشتن درباره وقایع اجتماعی یا اتفاقات روز را دارید؟
توجه به مسائل و اتفاقات اجتماعی یکی از مهمترین دغدغههای من برای نوشتن است. سال 1396 در اوج مسائلی که سوریه با آن روبهرو بود به این کشور سفر کردم. فضای سوریه را دیدم و مشاهداتم را در قالب کتابی با عنوان «جاده یوتیوب» نوشتم که از سوی نشر معارف در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. در دوره کرونا هم کار مشابهی کردم، البته به غیر از آن دورههایی که قرنطینه اعلام شدند. به اغلب تشکلها و جمعهایی که برای غلبه به این پاندمی تلاش میکردند رفتم، از جمع نیروهای جهادی که به رایگان دست به تولید ماسک میزدند گرفته تا مراکز درمانی و بیمارستانها. حتی پای صحبت با بیماران هم نشستم. الان شرایط عوض شده و آن هیبت کرونا ریخته، وگرنه زمانی که من بررسیهایم رو شروع کردم واقعه ترسناکی بود.
این را هم در قالب کتاب نوشتید؟
بله، «دل پلاس» عنوان کتابی است که درباره کارهای مردمی و جهادگرانه مرتبط با کرونا نوشتم و نشر شهید کاظمی آن را منتشر کرد. همین چند ماه قبل که یزد سیل آمد هم باز به جمع گروههای جهادی رفتم و مشاهداتی هم در آن رابطه داشتم.
با توجه به اینکه عمده تمرکز شما با وقایع اجتماعی روز است، اینها را برای مردم مینویسید یا هدفتان این است که نادیدههای مسئولان را به گوششان برسانید؟
من برای مردم مینویسم. چه وقتی که مثل حالا بحث ناآرامیها است، چه آن موقع که کرونا یا سیل آمد؛ درباره همه اینها نوشتم تا مشاهداتم را بخوانند. در همین بحث سیل، دنبال این بودم کاری کنم که حال مردم خوب شود. در آن شرایطی که بخش عمده خبرها درباره خرابیها بود دنبال این بودم که آن بخش مثبت ماجرا را نشان بدهم؛ اینکه حتی در آن شرایط دشوار هم برخی تمام هموغمشان کمک به دیگران است. این اتفاقی بود که در ارتباط با کرونا هم بارها دربارهاش شنیدیم و خواندیم. به جرأت تأکید میکنم که موقع شیوع جهانی کرونا در هیچ یک از کشورهای غربی، مشابه آن نوعدوستیهایی که در ایران شاهد بودیم، رخ نداد. اینجا مردم، فارغ از اینکه از چه طبقه و قشری باشند برای کمک به هم میکوشیدند. جوانانی که بیمزد و مواجب هر کاری از دستشان برآمد کردند و اینها اتفاقات بزرگی است. حرف من این است که اگر ما درباره زشتیها و فجایع مینویسیم درباره اتفاقات خوب هم باید اطلاعرسانی کنیم. این کاری است که از عهده اهالی قلم ساخته است، اینکه امیدبخشی کنیم و نشان بدهیم که در کنار زشتیها هنوز خوبی هم وجود دارد.
در آخر درباره این بگویید که توجه نویسندگان به وقایع اجتماعی، فارغ از اینکه چه حوزهای را شامل بشود چقدر به پرهیز آثار از تکرار کمک میکند؟
بخشی از گرفتاری ادبیات داستانی امروزمان نشأت گرفته از بیتوجهی نویسندگان به اتفاقات کشورمان و چه بسا که جهان است. نویسندهای که به اطلاعات اندک و از طرفی چند کتابی که خوانده اکتفا نکند بیشک آثاری خواندنیتر خلق میکند. البته تحقق این مسأله به شرط رعایت دیگر ملزومات خلق یک اثر داستانی است.
اخبار
بازدید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از چند کتابفروشی
همزمان با ششمین روز از سیامین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران که به نام روز «ناشران، کتابفروشان و ارکان صنعت نشر» نامگذاری شده است، محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یاسر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران و دبیر سیامین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران و محمدعلی مرادیان، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از کتابفروشیهای «کتاب مرجع»، «کتاب بینالملل» و «مجتمع فرهنگی بنفشه» بازدید کردند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بازدید از کتابفروشی «کتاب مرجع» درباره میزان فروش، استقبال مخاطبان و تاریخ نشر این آثار صحبت کرد. او در ادامه به «مجتمع فرهنگی بنفشه»رفت و با نادر قدیانی، مدیر انتشارات قدیانی دیدار و از بخشهای مختلف این مجتمع فرهنگی بازدید کرد. وی همچنین با خرید کتاب از یکی از کتابفروشیها از «سامانه خرید از کتابفروشی» رونمایی کرد.
بنابرخبر دیگری محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره برگزاری آیین شکرانه استمرار توزیع کاغذ ایرانی در فضای مجازی نوشت: «کمتر از یکسال از وعده خودکفایی در صنعت کاغذ نمیگذرد که با اهتمام ویژه شخص رئیسجمهور امروز ما جشن شکرانه استمرار توزیع کاغذ ایرانی را در وزارت فرهنگ برگزار کردیم. اکنون ماهانه هزار تن کاغذ کارخانه کاغذ و چوب مازندران در اختیار ناشران قرار میگیرد. خودکفایی با افزایش تولید و فعال شدن دو کارخانه دیگر قابل دستیابی است.» گفتنی است، آیین شکرانه استمرار توزیع کاغذ ایرانی که عصر چهارشنبه با حضور محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یاسر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و فعالان صنعت چاپ و نشر در تالار رودکی برگزار شد./ایبنا
یک رونمایی کتاب با حضور مصطفی رحماندوست
مجموعه شعر کودک «گربه یواش بگو میو» به قلم مریم هاشمپور که در نشر مهرک به چاپ رسیده است، با حضور جمعی از کودکان و نوجوانان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رونمایی شد.
در این مراسم جمعی از کودکان و نوجوانان عضو باشگاه نقد ادبی کانون، علی اکبر شیروانی مدیر عامل انتشارات سوره مهر، مسئولان نشر مهرک به همراه مصطفی رحماندوست شاعر و نویسنده کودک و نوجوان، مریم هاشمپور شاعر و جمعی از کتاب دوستان حضور داشتند. در ابتدای مراسم کودکان و نوجوانان باشگاه نقد ادبی که پیش از این کتاب را مطالعه کرده بودند با بیانی ساده و شیرین اما موشکافانه به ارائه نقطهنظرات خود درباره کتاب پرداختند. در ادامه هاشمپور با تقدیر و تشکر از نقطهنظرات ارائه شده، به بچهها قول داد در آثار بعدیاش از نظرات آنها استفاده کند./روابط عمومی انتشارات سوره مهر
افتتاح نمایشگاه کاریکاتورهای فوتبالی
نمایشگاه بینالمللی کارتون و کاریکاتور جام جهانی فوتبال ایران ۱۴۰۱ همزمان با آغاز بازیهای جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر در حوزه هنری افتتاح میشود.
بر اساس آمار اعلامی، ۱۷۳۶ اثر از ۵۷۹ هنرمند از ۷۲ کشور در مسابقه بینالمللی کارتون و کاریکاتور جام جهانی فوتبال ایران ۱۴۰۱ شرکت کردند که از این میان تعدادی از آثار برگزیده در نمایشگاهی در معرض دید علاقهمندان قرار خواهد گرفت.هنرمندان ایرانی در این مسابقه ۶۰۰ اثر ارائه کردند. نمایشگاه آثار این رویداد روز یکشنبه ۲۹ آبان ماه با برپایی مراسمی ساعت ۱۴ در گالریهای حوزه هنری افتتاح میشود.علاقهمندان به بازدید از این آثار میتوانند از ۳۰ آبان ماه تا ۱۴ آذر ماه روزهای شنبه تا چهارشنبه هر هفته از ساعت ۹ تا ۱۸ به حوزه هنری به نشانی خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ مراجعه کنند./ روابط عمومی حوزه هنری
بازپخش سریال «در چشم باد»
پخش مجدد سریال «در چشم باد» مسعود جعفری جوزانی از ۲۶ آبان ماه از شبکه تماشا آغاز شده و هر روز ساعت ۱۸ از این شبکه روی آنتن میرود. این مجموعه تلویزیونی وقایع سیاسی و اجتماعی سه دوره از تاریخ ؛ سالهای ۱۳۰۰، ۱۳۲۰ و ۱۳۶۰ را بررسی میکند که دوره اول پایان دوره قاجار و دوره پهلوی، دوره دوم جنگ جهانی دوم و دوره سوم یک دوره زمانی خاص در بعد از انقلاب اسلامی ایران را که دوره فتح خرمشهر است، در برمیگیرد.
این سریال زندگی خانوادهای با تمام لحظات خوب و بد در زمان قیام میرزا کوچک جنگلی تا آزادی خرمشهر را به تصویر میکشد.
همزمان با ششمین روز از سیامین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران که به نام روز «ناشران، کتابفروشان و ارکان صنعت نشر» نامگذاری شده است، محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یاسر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران و دبیر سیامین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران و محمدعلی مرادیان، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از کتابفروشیهای «کتاب مرجع»، «کتاب بینالملل» و «مجتمع فرهنگی بنفشه» بازدید کردند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بازدید از کتابفروشی «کتاب مرجع» درباره میزان فروش، استقبال مخاطبان و تاریخ نشر این آثار صحبت کرد. او در ادامه به «مجتمع فرهنگی بنفشه»رفت و با نادر قدیانی، مدیر انتشارات قدیانی دیدار و از بخشهای مختلف این مجتمع فرهنگی بازدید کرد. وی همچنین با خرید کتاب از یکی از کتابفروشیها از «سامانه خرید از کتابفروشی» رونمایی کرد.
بنابرخبر دیگری محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره برگزاری آیین شکرانه استمرار توزیع کاغذ ایرانی در فضای مجازی نوشت: «کمتر از یکسال از وعده خودکفایی در صنعت کاغذ نمیگذرد که با اهتمام ویژه شخص رئیسجمهور امروز ما جشن شکرانه استمرار توزیع کاغذ ایرانی را در وزارت فرهنگ برگزار کردیم. اکنون ماهانه هزار تن کاغذ کارخانه کاغذ و چوب مازندران در اختیار ناشران قرار میگیرد. خودکفایی با افزایش تولید و فعال شدن دو کارخانه دیگر قابل دستیابی است.» گفتنی است، آیین شکرانه استمرار توزیع کاغذ ایرانی که عصر چهارشنبه با حضور محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یاسر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و فعالان صنعت چاپ و نشر در تالار رودکی برگزار شد./ایبنا
یک رونمایی کتاب با حضور مصطفی رحماندوست
مجموعه شعر کودک «گربه یواش بگو میو» به قلم مریم هاشمپور که در نشر مهرک به چاپ رسیده است، با حضور جمعی از کودکان و نوجوانان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رونمایی شد.
در این مراسم جمعی از کودکان و نوجوانان عضو باشگاه نقد ادبی کانون، علی اکبر شیروانی مدیر عامل انتشارات سوره مهر، مسئولان نشر مهرک به همراه مصطفی رحماندوست شاعر و نویسنده کودک و نوجوان، مریم هاشمپور شاعر و جمعی از کتاب دوستان حضور داشتند. در ابتدای مراسم کودکان و نوجوانان باشگاه نقد ادبی که پیش از این کتاب را مطالعه کرده بودند با بیانی ساده و شیرین اما موشکافانه به ارائه نقطهنظرات خود درباره کتاب پرداختند. در ادامه هاشمپور با تقدیر و تشکر از نقطهنظرات ارائه شده، به بچهها قول داد در آثار بعدیاش از نظرات آنها استفاده کند./روابط عمومی انتشارات سوره مهر
افتتاح نمایشگاه کاریکاتورهای فوتبالی
نمایشگاه بینالمللی کارتون و کاریکاتور جام جهانی فوتبال ایران ۱۴۰۱ همزمان با آغاز بازیهای جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر در حوزه هنری افتتاح میشود.
بر اساس آمار اعلامی، ۱۷۳۶ اثر از ۵۷۹ هنرمند از ۷۲ کشور در مسابقه بینالمللی کارتون و کاریکاتور جام جهانی فوتبال ایران ۱۴۰۱ شرکت کردند که از این میان تعدادی از آثار برگزیده در نمایشگاهی در معرض دید علاقهمندان قرار خواهد گرفت.هنرمندان ایرانی در این مسابقه ۶۰۰ اثر ارائه کردند. نمایشگاه آثار این رویداد روز یکشنبه ۲۹ آبان ماه با برپایی مراسمی ساعت ۱۴ در گالریهای حوزه هنری افتتاح میشود.علاقهمندان به بازدید از این آثار میتوانند از ۳۰ آبان ماه تا ۱۴ آذر ماه روزهای شنبه تا چهارشنبه هر هفته از ساعت ۹ تا ۱۸ به حوزه هنری به نشانی خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ مراجعه کنند./ روابط عمومی حوزه هنری
بازپخش سریال «در چشم باد»
پخش مجدد سریال «در چشم باد» مسعود جعفری جوزانی از ۲۶ آبان ماه از شبکه تماشا آغاز شده و هر روز ساعت ۱۸ از این شبکه روی آنتن میرود. این مجموعه تلویزیونی وقایع سیاسی و اجتماعی سه دوره از تاریخ ؛ سالهای ۱۳۰۰، ۱۳۲۰ و ۱۳۶۰ را بررسی میکند که دوره اول پایان دوره قاجار و دوره پهلوی، دوره دوم جنگ جهانی دوم و دوره سوم یک دوره زمانی خاص در بعد از انقلاب اسلامی ایران را که دوره فتح خرمشهر است، در برمیگیرد.
این سریال زندگی خانوادهای با تمام لحظات خوب و بد در زمان قیام میرزا کوچک جنگلی تا آزادی خرمشهر را به تصویر میکشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
پایانی خوش برای یک جشنواره
-
برای بازجویی نرفتم
-
اخبار
اخبارایران آنلاین