ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«ایران»در گزارشی پشت پرده های احتکار دارو و مواد اولیه تولید آنتی بیوتیک ها را بررسی می کند
گروکشی در بازار دارو
با راهاندازی خطوط جدید تولید سرم و آنتی بیوتیک و همچنین افزایش واردات مشکل کمبود آنتیبیوتیک طی 10 روز آینده حل میشود
فریبا خان احمدی
خبرنگار
بلبشوی کمبود آنتی بیوتیک و سرم در داروخانهها در یک ماه گذشته به دغدغه جدی دولت و نظام سلامت کشور بدل شده است. این التهاب در بازار داروهای آنتی بیوتیک در شرایطی رخ داده که بررسی اظهارات مسئولان و دستگاههای نظارتی نشان میدهد؛ عوامل مختلفی در موضوع کمبود دارو دخیل هستند؛ به طور مثال عواملی نظیر احتکار دارو و کاهش خط تولید. در کنار مصرف و تجویز بی رویه آنتی بیوتیکها و کاهش تولید شربتهای آنتی بیوتیک از سوی شرکتهای دولتی اما گزارش سازمان بازرسی حاکی از آن است که تولیدکننده باوجود داشتن مواد اولیه در انبارها، اما از تولید امتناع کرده است. اتفاقی که افتاده این است؛ برخی شرکتهای دارویی با گروکشی برخی اقلام دارویی بویژه در حوزه کودکان و امتناع از تولید و عرضه آن به بازار دارویی کشور، به ایجاد بحران دارویی دامن زدهاند.
در چنین شرایطی که مسأله دارو روز به روز جدیتر شده، رئیس جمهور در کمتر از یک ماه دوبار به این موضوع واکنش نشان داده و خواستار رسیدگی به بحران کمبود دارو در کشور و برخورد با عاملان آن شده است. کمبود داروهای ویژه کودکان باعث شد بهرام دارایی رئیس سازمان غذا و دارو بعد از یک سال در تاریخ 3 آبان ماه از ریاست سازمان غذا و دارو استعفا دهد اما با وجود این استعفا و ورود تمام قد رئیس جمهور و وزارت بهداشت و واردات 50 تن دارو، بیماران همچنان درگیر تأمین نسخههای داروییشان هستند. بررسیهای به عمل آمده و ورود سایر دستگاهها همچون مجلس شورای اسلامی و سازمان بازرسی کشور نشان میدهد که در پشت پرده بحران دارویی کشور دلایل دیگری هم نهفته است. فصل مشترک بررسیهای سازمان بازرسی کل و نیز اظهارات برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این بود که ناآرامی بازار دارو از احتکار مواد اولیه انواع آنتی بیوتیکها و خاک خوردن برخی اقلام دارویی در انبار شرکتهای تأمین کننده دارو نشأت گرفته است.
سجاد اسماعیلی مشاور سابق رئیسسازمان غذا و دارو نیز در همان روزهایی که زمزمه کمبود آنتی بیوتیکها از گوشه و کنار کشور شنیده میشد به روزنامه ایران خبر داده بود که علاوهبر افزایش مصرف آنتیبیوتیکها، احتکار و دپوی شرکتهای توزیع دارو و داروخانهها نیز به این مسأله دامن زده است. او همچنین از برخورد با چهار شرکت پخش متخلف خبر داده بود؛ به صورتی که دو شرکت تعطیل و دو شرکت نیز تعلیق شدند. همزمان با اعلام فراخوان وزارت بهداشت برای واردات آنتی بیوتیک و سرم، مسئول روابط عمومی این سازمان در توئیتی اعلام کرد که داروها احتکار شده بودند و بعد از فراخوان واردات مواد اولیه و محصول نهایی داروها از انباردپو خارج شدند.اشکان میرمحمدی بازرس کل امور تعاون، کار و رفاه اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور در مصاحبهای با اشاره به بازدید خود از برخی شرکتهای پخش دارو و همچنین شرکتهای «مواد اولیه ساز» در پی بررسی کمبود اقلام دارویی، گفته است:«بررسیهای میدانی حاکی از این است که ماده اولیه انواع آنتیبیوتیک در انبار شرکتهای تأمین کننده به طور کامل فراهم است؛ به طور نمونه در بازدید از یکی از شرکتهای دارویی مشخص شد حدود ۳۰ تن ماده اولیه «آزیترومایسین» در انبار این شرکت موجود است و حدود ۳۰ تن دیگر از مواد اولیه این شرکت در گمرک وجود دارد که این مقدار میزان قابل توجهی از نیاز کشور را تأمین میکند.» میرمحمدی درخصوص امتناع شرکتهای دارویی از تولید اقلام دارویی آنتیبیوتیک هم ادامه داده: «در این بازدیدها «حذف ارز ترجیحی و عدم همسانسازی قیمتهای جدید با افزایش ناشی از تغییر نرخ ارز جهت تهیه مواد اولیه» و نیز «افزایش هزینههای مرتبط با تولید محصولات دارویی» دو عامل مهم امتناع شرکتهای دارویی از تولید برخی اقلام دارویی به واسطه عدم اصلاح بموقع قیمتها توسط سازمان غذا و دارو منتج به زیان شرکتهای تولیدکننده ناشی از آن عنوان شده است.»
یک احتمال دیگر نیز در ماجرای کمبود دارو مطرح است؛ برخی معتقدند مواد اولیه مانده در گمرک میتواند یکی از پشتپردههای کمبود دارو باشد، در حالی که تلاش دولت بر این بود با کاهش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده واردات مواد اولیه دارویی موضوع مالیات بر ارزش افزوده برای ترخیص مواد دارویی از گمرک حل و فصل شود.
موضوع احتکار آنتی بیوتیکها همچنین از زبان همایون سامه یح نجف آبادی عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی نیزمطرح شده است. نجف آبادی گفته: «معمولاً زمانی که قیمت دارویی افزایش مییابد شرکتهای دارویی مبادرت به فروش دارو نمیکنند و داروها در کارخانجات دپو میشود تا قیمت جدید تعیین تکلیف و اعلام شود، اظهاراتی هم در مورد افزایش چندبرابری قیمت آنتی بیوتیکها شنیده میشود و به همین دلیل تمایل و رغبت شرکتهای دارویی نسبت به توزیع و فروش دارو به داروخانهها بشدت کاهش یافته است.»
به اذعان وزارت بهداشت 97 درصد داروها در کشور تولید میشوند و درست زمانی که موج آنفلوانزا بیماران زیادی را درگیر کرده است برخی شرکتها دست به احتکار زدهاند. از سوی دیگر اما زنجیره تأمین دارو گرفتار برخی سودجوییها نیز شده است. در میان خبرهای مرتبط با احتکار دارو همچنین در یک ماه اخیر مراجع قضایی و پلیس گزارشهای متعددی را درباره کشف انبارهای احتکار سرم در برخی استانها و نیز دستگیری فروشندگان غیرمجاز آنتی بیوتیکها و داروهای تاریخ مصرف گذشته منتشر کردهاند.
ایروان مسعودی اصل - بازرسکل امور بهداشت و درمان- در جلسه اخیر این سازمان که با دستاندرکاران حوزه دارو و درباره کمبودهای دارویی برگزار شد، به صراحت اعلام کرد که چنانچه سازمان بازرسی به اسنادی برسد که سازمان غذا و دارو درخصوص وظایف خود تعلل داشته یا شرکتهای دارویی اقدام به دپو دارو با هدف بالا بردن قیمتها کردهاند، به صورت قاطع برخورد میکند.ورود دستگاههای نظارتی به موضوع دارو و گزارش سازمان بازرسی در شرایطی است که ذبیح الله خداییان رئیس سازمان بازرسی در اظهار نظری اعلام کرده است:« کم کاری احتمالی شرکتهای داروسازی در ارتباط با کمبود برخی داروها در حال بررسی است. در حال بررسی این موضوع هستیم که آیا کارخانههای داروسازی مواد اولیه داشتند، در تولید دارو کوتاهی کردهاند و کاهش تولید دادهاند؟ اگر به نتیجه کوتاهی در تولید و یا احتمال احتکار دارو برسیم، برخورد جدی میشود. اینکه دارو بموقع به بازار ندادند را بررسی میکنیم و یقیناً با متخلفان با ارجاع به مراجع قضایی برخورد خواهد شد.» کمیاب شدن برخی اقلام دارویی در حالی مردم را به دردسر و نگرانی انداخته که البته علاوه بر گروکشی و احتکار ماده اولیه که از آن به عنوان اصلیترین عامل کمبود و گرانی دارو در چند هفته اخیر نام میبرند برخی دلایل دیگر از جمله عدم تولید دارو توسط تولیدکنندگان داخلی به دلیل گران شدن مواد اولیه و نیز چالش تأمین نقدینگی لازم، منجر به وقفه در تولید دارو در کشور شده است.
برش
راهاندازی خطوط جدید تولید سرم و آنتی بیوتیک
وزیربهداشت از خطوط جدید تولید دو شرکت تولیدی برای تأمین آنتی بیوتیک، داروهای ضددرد و حمایتی و اسپریهای تنفسی مورد نیاز کشور بازدید کرد.
بهرام عیناللهی روز پنجشنبه در جریان حضور در کارخانجات دارویی از مصوبه جدید بانک مرکزی برای اعطای تسهیلات به کارخانجات تولیدکننده دارو توسط بانکهای عامل خبر داد و گفت: با اقدامات صورت گرفته برای کاهش ارزش افزوده گمرکی مواد اولیه دارویی از ۹ به یک درصد و همچنین مصوبات جدید شورای پول و اعتبار برای تولیدکنندگان دارو، تولید دارو و سرم افزایش مییابد و در کنار آن با واردات مقادیری از این اقلام ظرف یکی دو هفته آینده نیاز بازار به آنتی بیوتیک به طور کامل رفع میشود. وی همچنین از راهاندازی خط جدید سرمسازی داروپخش با استفاده از فناوری جدید و همچنین راهاندازی خطوط سرمسازی جدید در تبریز، اهواز و گلپایگان تا پایان سال با هدف اشباع بازار داخلی از سرم و حضور در بازارهای صادراتی خبر داد. وزیر بهداشت با تأکید بر اینکه سیاست وزارت بهداشت، حمایت از تولید داخلی دارو است، افزود: در صورتی که تولیدکنندگان دارو به هر دلیل نتوانند با تقاضای بازار همگام شوند، از واردات به عنوان راهکار جایگزین استفاده خواهیم کرد، چرا که آنچه اولویت دارد، تأمین داروی مورد نیاز مردم است.وزیر بهداشت درباره آخرین اقدامات وزارت بهداشت برای تأمین سرم، اظهار کرد: با توجه به مصرف بالای سرم در کشور، باید ماهانه هفت میلیون سرم تولید کنیم اما به دلیل نیازی که در کشور وجود دارد، علاوه بر آن ماهانه ۶۰۰ هزار سرم هم وارد میکنیم. امیدواریم نه تنها در سرم، بلکه در دیگر داروها نیز نیازی به واردات نداشته باشیم، اما لازمه این امر آن است که داروها را بموقع به مردم برسانیم و هرجا کمبودی باشد، ناگزیر به واردات خواهیم بود. امسال میزان تولید شربت آنتی بیوتیک بسیار بیشتر از سالهای گذشته است. همچنین پدرام پاک آیین، سخنگوی وزارت بهداشت به ایرنا گفت: با توزیع نخستین محموله وارداتی حاوی یک میلیون آنتیبیوتیک، منحنی تأمین این دارو شیب مثبت پیدا کرد. با این حال وزارت بهداشت با هدف اشباع بازار در تدارک واردات سه میلیون آنتیبیوتیک دیگر از هند به ایران است. برخی شرکتهای دارویی برای پاسخ به نیاز ناشی از آنفلوانزای زودرس، ظرفیت تولید آنتیبیوتیک خود را با کار سه نوبته تا ۲ برابر افزایش دادهاند که مجموع حجم تولید آنها به هفت میلیون واحد در ماه میرسد.
خبرنگار
بلبشوی کمبود آنتی بیوتیک و سرم در داروخانهها در یک ماه گذشته به دغدغه جدی دولت و نظام سلامت کشور بدل شده است. این التهاب در بازار داروهای آنتی بیوتیک در شرایطی رخ داده که بررسی اظهارات مسئولان و دستگاههای نظارتی نشان میدهد؛ عوامل مختلفی در موضوع کمبود دارو دخیل هستند؛ به طور مثال عواملی نظیر احتکار دارو و کاهش خط تولید. در کنار مصرف و تجویز بی رویه آنتی بیوتیکها و کاهش تولید شربتهای آنتی بیوتیک از سوی شرکتهای دولتی اما گزارش سازمان بازرسی حاکی از آن است که تولیدکننده باوجود داشتن مواد اولیه در انبارها، اما از تولید امتناع کرده است. اتفاقی که افتاده این است؛ برخی شرکتهای دارویی با گروکشی برخی اقلام دارویی بویژه در حوزه کودکان و امتناع از تولید و عرضه آن به بازار دارویی کشور، به ایجاد بحران دارویی دامن زدهاند.
در چنین شرایطی که مسأله دارو روز به روز جدیتر شده، رئیس جمهور در کمتر از یک ماه دوبار به این موضوع واکنش نشان داده و خواستار رسیدگی به بحران کمبود دارو در کشور و برخورد با عاملان آن شده است. کمبود داروهای ویژه کودکان باعث شد بهرام دارایی رئیس سازمان غذا و دارو بعد از یک سال در تاریخ 3 آبان ماه از ریاست سازمان غذا و دارو استعفا دهد اما با وجود این استعفا و ورود تمام قد رئیس جمهور و وزارت بهداشت و واردات 50 تن دارو، بیماران همچنان درگیر تأمین نسخههای داروییشان هستند. بررسیهای به عمل آمده و ورود سایر دستگاهها همچون مجلس شورای اسلامی و سازمان بازرسی کشور نشان میدهد که در پشت پرده بحران دارویی کشور دلایل دیگری هم نهفته است. فصل مشترک بررسیهای سازمان بازرسی کل و نیز اظهارات برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این بود که ناآرامی بازار دارو از احتکار مواد اولیه انواع آنتی بیوتیکها و خاک خوردن برخی اقلام دارویی در انبار شرکتهای تأمین کننده دارو نشأت گرفته است.
سجاد اسماعیلی مشاور سابق رئیسسازمان غذا و دارو نیز در همان روزهایی که زمزمه کمبود آنتی بیوتیکها از گوشه و کنار کشور شنیده میشد به روزنامه ایران خبر داده بود که علاوهبر افزایش مصرف آنتیبیوتیکها، احتکار و دپوی شرکتهای توزیع دارو و داروخانهها نیز به این مسأله دامن زده است. او همچنین از برخورد با چهار شرکت پخش متخلف خبر داده بود؛ به صورتی که دو شرکت تعطیل و دو شرکت نیز تعلیق شدند. همزمان با اعلام فراخوان وزارت بهداشت برای واردات آنتی بیوتیک و سرم، مسئول روابط عمومی این سازمان در توئیتی اعلام کرد که داروها احتکار شده بودند و بعد از فراخوان واردات مواد اولیه و محصول نهایی داروها از انباردپو خارج شدند.اشکان میرمحمدی بازرس کل امور تعاون، کار و رفاه اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور در مصاحبهای با اشاره به بازدید خود از برخی شرکتهای پخش دارو و همچنین شرکتهای «مواد اولیه ساز» در پی بررسی کمبود اقلام دارویی، گفته است:«بررسیهای میدانی حاکی از این است که ماده اولیه انواع آنتیبیوتیک در انبار شرکتهای تأمین کننده به طور کامل فراهم است؛ به طور نمونه در بازدید از یکی از شرکتهای دارویی مشخص شد حدود ۳۰ تن ماده اولیه «آزیترومایسین» در انبار این شرکت موجود است و حدود ۳۰ تن دیگر از مواد اولیه این شرکت در گمرک وجود دارد که این مقدار میزان قابل توجهی از نیاز کشور را تأمین میکند.» میرمحمدی درخصوص امتناع شرکتهای دارویی از تولید اقلام دارویی آنتیبیوتیک هم ادامه داده: «در این بازدیدها «حذف ارز ترجیحی و عدم همسانسازی قیمتهای جدید با افزایش ناشی از تغییر نرخ ارز جهت تهیه مواد اولیه» و نیز «افزایش هزینههای مرتبط با تولید محصولات دارویی» دو عامل مهم امتناع شرکتهای دارویی از تولید برخی اقلام دارویی به واسطه عدم اصلاح بموقع قیمتها توسط سازمان غذا و دارو منتج به زیان شرکتهای تولیدکننده ناشی از آن عنوان شده است.»
یک احتمال دیگر نیز در ماجرای کمبود دارو مطرح است؛ برخی معتقدند مواد اولیه مانده در گمرک میتواند یکی از پشتپردههای کمبود دارو باشد، در حالی که تلاش دولت بر این بود با کاهش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده واردات مواد اولیه دارویی موضوع مالیات بر ارزش افزوده برای ترخیص مواد دارویی از گمرک حل و فصل شود.
موضوع احتکار آنتی بیوتیکها همچنین از زبان همایون سامه یح نجف آبادی عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی نیزمطرح شده است. نجف آبادی گفته: «معمولاً زمانی که قیمت دارویی افزایش مییابد شرکتهای دارویی مبادرت به فروش دارو نمیکنند و داروها در کارخانجات دپو میشود تا قیمت جدید تعیین تکلیف و اعلام شود، اظهاراتی هم در مورد افزایش چندبرابری قیمت آنتی بیوتیکها شنیده میشود و به همین دلیل تمایل و رغبت شرکتهای دارویی نسبت به توزیع و فروش دارو به داروخانهها بشدت کاهش یافته است.»
به اذعان وزارت بهداشت 97 درصد داروها در کشور تولید میشوند و درست زمانی که موج آنفلوانزا بیماران زیادی را درگیر کرده است برخی شرکتها دست به احتکار زدهاند. از سوی دیگر اما زنجیره تأمین دارو گرفتار برخی سودجوییها نیز شده است. در میان خبرهای مرتبط با احتکار دارو همچنین در یک ماه اخیر مراجع قضایی و پلیس گزارشهای متعددی را درباره کشف انبارهای احتکار سرم در برخی استانها و نیز دستگیری فروشندگان غیرمجاز آنتی بیوتیکها و داروهای تاریخ مصرف گذشته منتشر کردهاند.
ایروان مسعودی اصل - بازرسکل امور بهداشت و درمان- در جلسه اخیر این سازمان که با دستاندرکاران حوزه دارو و درباره کمبودهای دارویی برگزار شد، به صراحت اعلام کرد که چنانچه سازمان بازرسی به اسنادی برسد که سازمان غذا و دارو درخصوص وظایف خود تعلل داشته یا شرکتهای دارویی اقدام به دپو دارو با هدف بالا بردن قیمتها کردهاند، به صورت قاطع برخورد میکند.ورود دستگاههای نظارتی به موضوع دارو و گزارش سازمان بازرسی در شرایطی است که ذبیح الله خداییان رئیس سازمان بازرسی در اظهار نظری اعلام کرده است:« کم کاری احتمالی شرکتهای داروسازی در ارتباط با کمبود برخی داروها در حال بررسی است. در حال بررسی این موضوع هستیم که آیا کارخانههای داروسازی مواد اولیه داشتند، در تولید دارو کوتاهی کردهاند و کاهش تولید دادهاند؟ اگر به نتیجه کوتاهی در تولید و یا احتمال احتکار دارو برسیم، برخورد جدی میشود. اینکه دارو بموقع به بازار ندادند را بررسی میکنیم و یقیناً با متخلفان با ارجاع به مراجع قضایی برخورد خواهد شد.» کمیاب شدن برخی اقلام دارویی در حالی مردم را به دردسر و نگرانی انداخته که البته علاوه بر گروکشی و احتکار ماده اولیه که از آن به عنوان اصلیترین عامل کمبود و گرانی دارو در چند هفته اخیر نام میبرند برخی دلایل دیگر از جمله عدم تولید دارو توسط تولیدکنندگان داخلی به دلیل گران شدن مواد اولیه و نیز چالش تأمین نقدینگی لازم، منجر به وقفه در تولید دارو در کشور شده است.
برش
راهاندازی خطوط جدید تولید سرم و آنتی بیوتیک
وزیربهداشت از خطوط جدید تولید دو شرکت تولیدی برای تأمین آنتی بیوتیک، داروهای ضددرد و حمایتی و اسپریهای تنفسی مورد نیاز کشور بازدید کرد.
بهرام عیناللهی روز پنجشنبه در جریان حضور در کارخانجات دارویی از مصوبه جدید بانک مرکزی برای اعطای تسهیلات به کارخانجات تولیدکننده دارو توسط بانکهای عامل خبر داد و گفت: با اقدامات صورت گرفته برای کاهش ارزش افزوده گمرکی مواد اولیه دارویی از ۹ به یک درصد و همچنین مصوبات جدید شورای پول و اعتبار برای تولیدکنندگان دارو، تولید دارو و سرم افزایش مییابد و در کنار آن با واردات مقادیری از این اقلام ظرف یکی دو هفته آینده نیاز بازار به آنتی بیوتیک به طور کامل رفع میشود. وی همچنین از راهاندازی خط جدید سرمسازی داروپخش با استفاده از فناوری جدید و همچنین راهاندازی خطوط سرمسازی جدید در تبریز، اهواز و گلپایگان تا پایان سال با هدف اشباع بازار داخلی از سرم و حضور در بازارهای صادراتی خبر داد. وزیر بهداشت با تأکید بر اینکه سیاست وزارت بهداشت، حمایت از تولید داخلی دارو است، افزود: در صورتی که تولیدکنندگان دارو به هر دلیل نتوانند با تقاضای بازار همگام شوند، از واردات به عنوان راهکار جایگزین استفاده خواهیم کرد، چرا که آنچه اولویت دارد، تأمین داروی مورد نیاز مردم است.وزیر بهداشت درباره آخرین اقدامات وزارت بهداشت برای تأمین سرم، اظهار کرد: با توجه به مصرف بالای سرم در کشور، باید ماهانه هفت میلیون سرم تولید کنیم اما به دلیل نیازی که در کشور وجود دارد، علاوه بر آن ماهانه ۶۰۰ هزار سرم هم وارد میکنیم. امیدواریم نه تنها در سرم، بلکه در دیگر داروها نیز نیازی به واردات نداشته باشیم، اما لازمه این امر آن است که داروها را بموقع به مردم برسانیم و هرجا کمبودی باشد، ناگزیر به واردات خواهیم بود. امسال میزان تولید شربت آنتی بیوتیک بسیار بیشتر از سالهای گذشته است. همچنین پدرام پاک آیین، سخنگوی وزارت بهداشت به ایرنا گفت: با توزیع نخستین محموله وارداتی حاوی یک میلیون آنتیبیوتیک، منحنی تأمین این دارو شیب مثبت پیدا کرد. با این حال وزارت بهداشت با هدف اشباع بازار در تدارک واردات سه میلیون آنتیبیوتیک دیگر از هند به ایران است. برخی شرکتهای دارویی برای پاسخ به نیاز ناشی از آنفلوانزای زودرس، ظرفیت تولید آنتیبیوتیک خود را با کار سه نوبته تا ۲ برابر افزایش دادهاند که مجموع حجم تولید آنها به هفت میلیون واحد در ماه میرسد.
آیتالله رئیسی در اجتماع بزرگ مردم پاکدشت گفت دشمن پس از ناامیدی از تحریم و تهدید به اغتشاش روی آورد و در این زمینه هم موفق نشد
شکست پروژه بیثباتسازی ایران
گروه سیاسی/ رئیس جمهور پنجشنبه گذشته در اجتماع پرشور مردم پاکدشت اعلام کرد: «با اطمینان میگویم همچنانکه سیاست تحریمهای ظالمانه دشمن شکست خورد، توطئه بیثباتسازی کشور نیز شکست خورد.» بخشی از هدف پروژه بیثبات سازی، از طریق اغتشاش و آشوب، متوقف کردن روند توسعه و گرهگشاییها از کشور بود. سفر پنجشنبه گذشته آیتالله رئیسی به پاکدشت نشان داد که نه پروژه بیثباتسازی ایران قابل تحقق است و نه روند پیشرفت ملی متوقف میشود، بهویژه استقبال گسترده مردم و اقشار مختلف از رئیس جمهور، حاکی از آن است که پیوند ملت و دولت ناگسستنی است. در این میان، نمیتوان از این واقعیت دور شد که دولت سیزدهم وارث مشکلات عدیدهای از گذشته است. از جمله نشانههای این ادعا، پروژههایی است که آیتالله رئیسی در پاکدشت از آنها بازدید کرد. رئیسجمهور در ورود به این بخش از استان تهران، از طرحهایی شامل پساب بهداشتی فاضلاب تصفیه خانه ری، کمربند جنوبی پاکدشت، شهرک امیرالمؤمنین(ع) و بیمارستان زعیم بازدید کرد که به ترتیب، پساب بهداشتی فاضلاب تصفیه خانه ری 9 سال، کمربند جنوبی پاکدشت 14 سال، شهرک امیرالمؤمنین(ع) 17 سال و بیمارستان زعیم پاکدشت 17 سال از زمان آغاز به کار آنها میگذرد. رئیس جمهور پس از این بازدیدها به مسئولان و وزرا مأموریت داد که در کوتاهترین زمان، مشکلات اداری یا تأمین مالی این پروژهها را حل کنند؛ گامی که میتوان آن را در راستای سیاست دولت در سفرهای استانی، مبنی بر اتمام پروژههای نیمه تمام، به جای کلنگزنیهای اغلب سیاسی ارزیابی کرد.
ضربالاجل یکماهه برای واگذاری زمین شهرک
رئیس جمهور در جلسه شورای اداری شهرستان پاکدشت ضمن قدردانی از حضور و استقبال گرم مردم پاکدشت از دولت، معطلی ۱۷ ساله احداث شهرک امیرالمؤمنین(ع) این شهرستان به دلیل مشکلات اداری را تأسفآور خواند و گفت: امروز بوروکراسی اداری به یکی از موانع جدی پیشرفت کشور تبدیل شده که باید هرچه سریعتر مرتفع شود. مسئولان این شهرستان نیز طی مدت یکماهه تعیین شده برای رفع مشکل و واگذاری زمینهای این شهرک به مردم اقدام کنند. رئیس جمهور با بیان اینکه مهمترین مؤلفه قدرت ما مردم همیشه در صحنه هستند، تصریح کرد: امروز دشمن در تلاش است که این مردم را مأیوس و ناامید کند در چنین شرایطی نیاز است تمام تلاش ما در جهت امیدآفرینی برای مردم با اقدام و عمل به موقع باشد.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه سیاست بیثباتسازی و ناامنی کشور همانند سیاست تحریم به لطف خدا و با حضور و همراهی مردم به شکست انجامید، تصریح کرد: این همراهی و ایستادگی مردم برای ما مسئولان مسئولیتآور است که برای برطرفسازی مشکلات پیش روی آنها مجدانه تلاش کنیم. رئیس جمهور با اشاره به اینکه خدمترسانی سریع و بهموقع به مردم موجب افزایش امید و ثبات قدم آنها در دفاع از انقلاب و کشور خواهد شد خطاب به مسئولان تأکید کرد: امروز وظیفه من و شما تلاش مضاعف برای گرهگشایی از زندگی مردم با پیگیری و حل مسائل و مشکلات کشور است.
دشمن به دنبال ناامید کردن مردم است
رئیس جمهور در اجتماع پرشور مردم پاکدشت نیز با بیان اینکه امروز دشمن میخواهد حواس مسئولان را از خدمت به مردم منحرف کند تا کشور، توسعه نیافته و امید مردم به یأس تبدیل شود، افزود: امروز دشمن هم علنی این نیت خود را بیان میکند و هم در عمل برای تحقق آن تلاش میکند. دشمن به دنبال ناامید کردن مردم است و در مقابل نیروهای بسیجی، سپاهی، ارتشی، نیروهای خدوم انتظامی و همه کسانی که در کسوت خدمتگزاری این مردم هستند میخواهند به مردم امید دهند. آیتالله رئیسی اظهارکرد: دشمن میخواهد نسخهای را که در برخی دیگر از کشورها اجرا کرده اینجا هم اجرا کند، اما همچنان که سیاست تحریم او شکست خورد، سیاست بیثباتسازی او هم بار دیگر شکست خورد.
افزایش 50درصدی تجارت خارجی ایران در منطقه
رئیس جمهور اضافه کرد: دشمن میخواست فروش نفت ایران به صفر برسد، ایران منزوی شده و تجارت ما متوقف و ایران از اقتصاد منطقه حذف شود و چرخ تولید در کشور متوقف شود، اما دید که با وجود همه فشارها فروش نفت افزایش یافته، سهم ایران از تجارت منطقه حدود ۵۰ درصد افزایش یافت و چرخهای تولید با همت جوانان ایرانی میچرخد، لذا رسماً اعتراف کردند که سیاست فشار حداکثری آنها مفتضحانه شکست خورده است. آیتالله رئیسی تصریح کرد: دشمن میگفت اگر شروط ما از جمله FATF را نپذیرید نمیتوانید با کشورهای منطقه و جهان ارتباط داشته باشید، اما دیدند که ایران بدون توجه به ادعاهای آنها به عضویت سازمان شانگهای درآمد و همکاریهای منطقهای خود را افزایش داد و با هدایتهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، تحریمها و تهدیدها را با قدرت کنار زده و با تکیه بر اراده پولادین جوانان خود قلههای پیشرفت را یکی پس از دیگری فتح میکند، لذا تلاش کرد با ایجاد اغتشاش و بلوا به اهداف خود برسد.
تلاش دشمن برای توقف با ایجاد آشوب
رئیس جمهور اضافه کرد: دشمن خیال کرد میتواند با بلوا و آشوب پیشرفت کشور را متوقف کند، اما زهی خیال باطل، چرا که دیدند دولت با مردم و در کنار مردم است. اراده شهدایی مثل شهید سلیمانی و شهدای بزرگوار پاکدشت به ما یاد داد که نباید به خواست دشمن دچار توقف و سستی شویم، لذا با الگوگیری از این شهدا حرکت قطار پیشرفت و سازندگی و رفع مشکلات مردم را با شتاب پیش خواهیم برد. آیتالله رئیسی با اشاره به تحمیل جنگ ۸ ساله به ملت ایران و نیز شهید کردن بیش از ۱۷ هزار نفر از مردم ایران از سوی منافقینی که مورد حمایت کشورهای غربی بودند، گفت: دشمن در همه این توطئهگریهای خود شکست خورد اما درس عبرت نگرفتند. به آنها میگوییم که ملت ایران، ملت فلان کشور در شرق و غرب عالم نیستند، بلکه ملتی شجاع، بابصیرت و آگاه هستند که در عین مظلومیت، مقتدرانه پای انقلاب و خون شهدا ایستادهاند.
رئیس جمهور افزود: ملت ایران درخت تناوری است که رهبری فرمودند خون جوانانی پاک و مخلص پای آن ریخته شده است؛ خونی که به ثارالله متصل شده است. آیتالله رئیسی اظهار کرد: به خانوادههای معظم شهدا اطمینان میدهم که امروز خون فرزندان شما از سویی باعث بیداری اسلامی در منطقه شده و از سوی دیگر باعث استحکام و دوام انقلاب و نظام اسلامی شده و جوشش آن در مسیر حفاظت نظام از گزند آسیبها همچنان ادامه دارد.
اغتشاشات اخیر، مردم را در ادامه مسیر مستحکمتر کرد
آیتالله رئیسی در سفر به شهرستان پاکدشت با مادر شهید مرادی، از شهدای دفاع مقدس دیدار کرد و درعین حال، طی دو تماس تلفنی جداگانه، با دو جانباز مدافع امنیت پاکدشتی نیز گفتوگو کرد و در جریان وضعیت سلامتی آنان قرار گرفت. آیتالله رئیسی در دیدار مادر «شهید امیر مرادی» از شهدای دفاع مقدس که همسر آزاده و جانباز نیز هست، اشارهای به اغتشاشات اخیر کرد و گفت: انقلاب شکوهمند اسلامی از ابتدای پیروزی تاکنون توطئه و خباثت از دشمن کم ندیده و همانگونه که در سالهای پس از پیروزی انقلاب و در ایام دفاع مقدس آشوبها و اغتشاشات منافقین، ملت بزرگ ایران را متزلزل نکرد، به لطف الهی اغتشاشات اخیر نیز مردم ما را در ادامه مسیر پرافتخار خود مستحکمتر خواهد کرد.
ضربالاجل یکماهه برای واگذاری زمین شهرک
رئیس جمهور در جلسه شورای اداری شهرستان پاکدشت ضمن قدردانی از حضور و استقبال گرم مردم پاکدشت از دولت، معطلی ۱۷ ساله احداث شهرک امیرالمؤمنین(ع) این شهرستان به دلیل مشکلات اداری را تأسفآور خواند و گفت: امروز بوروکراسی اداری به یکی از موانع جدی پیشرفت کشور تبدیل شده که باید هرچه سریعتر مرتفع شود. مسئولان این شهرستان نیز طی مدت یکماهه تعیین شده برای رفع مشکل و واگذاری زمینهای این شهرک به مردم اقدام کنند. رئیس جمهور با بیان اینکه مهمترین مؤلفه قدرت ما مردم همیشه در صحنه هستند، تصریح کرد: امروز دشمن در تلاش است که این مردم را مأیوس و ناامید کند در چنین شرایطی نیاز است تمام تلاش ما در جهت امیدآفرینی برای مردم با اقدام و عمل به موقع باشد.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه سیاست بیثباتسازی و ناامنی کشور همانند سیاست تحریم به لطف خدا و با حضور و همراهی مردم به شکست انجامید، تصریح کرد: این همراهی و ایستادگی مردم برای ما مسئولان مسئولیتآور است که برای برطرفسازی مشکلات پیش روی آنها مجدانه تلاش کنیم. رئیس جمهور با اشاره به اینکه خدمترسانی سریع و بهموقع به مردم موجب افزایش امید و ثبات قدم آنها در دفاع از انقلاب و کشور خواهد شد خطاب به مسئولان تأکید کرد: امروز وظیفه من و شما تلاش مضاعف برای گرهگشایی از زندگی مردم با پیگیری و حل مسائل و مشکلات کشور است.
دشمن به دنبال ناامید کردن مردم است
رئیس جمهور در اجتماع پرشور مردم پاکدشت نیز با بیان اینکه امروز دشمن میخواهد حواس مسئولان را از خدمت به مردم منحرف کند تا کشور، توسعه نیافته و امید مردم به یأس تبدیل شود، افزود: امروز دشمن هم علنی این نیت خود را بیان میکند و هم در عمل برای تحقق آن تلاش میکند. دشمن به دنبال ناامید کردن مردم است و در مقابل نیروهای بسیجی، سپاهی، ارتشی، نیروهای خدوم انتظامی و همه کسانی که در کسوت خدمتگزاری این مردم هستند میخواهند به مردم امید دهند. آیتالله رئیسی اظهارکرد: دشمن میخواهد نسخهای را که در برخی دیگر از کشورها اجرا کرده اینجا هم اجرا کند، اما همچنان که سیاست تحریم او شکست خورد، سیاست بیثباتسازی او هم بار دیگر شکست خورد.
افزایش 50درصدی تجارت خارجی ایران در منطقه
رئیس جمهور اضافه کرد: دشمن میخواست فروش نفت ایران به صفر برسد، ایران منزوی شده و تجارت ما متوقف و ایران از اقتصاد منطقه حذف شود و چرخ تولید در کشور متوقف شود، اما دید که با وجود همه فشارها فروش نفت افزایش یافته، سهم ایران از تجارت منطقه حدود ۵۰ درصد افزایش یافت و چرخهای تولید با همت جوانان ایرانی میچرخد، لذا رسماً اعتراف کردند که سیاست فشار حداکثری آنها مفتضحانه شکست خورده است. آیتالله رئیسی تصریح کرد: دشمن میگفت اگر شروط ما از جمله FATF را نپذیرید نمیتوانید با کشورهای منطقه و جهان ارتباط داشته باشید، اما دیدند که ایران بدون توجه به ادعاهای آنها به عضویت سازمان شانگهای درآمد و همکاریهای منطقهای خود را افزایش داد و با هدایتهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، تحریمها و تهدیدها را با قدرت کنار زده و با تکیه بر اراده پولادین جوانان خود قلههای پیشرفت را یکی پس از دیگری فتح میکند، لذا تلاش کرد با ایجاد اغتشاش و بلوا به اهداف خود برسد.
تلاش دشمن برای توقف با ایجاد آشوب
رئیس جمهور اضافه کرد: دشمن خیال کرد میتواند با بلوا و آشوب پیشرفت کشور را متوقف کند، اما زهی خیال باطل، چرا که دیدند دولت با مردم و در کنار مردم است. اراده شهدایی مثل شهید سلیمانی و شهدای بزرگوار پاکدشت به ما یاد داد که نباید به خواست دشمن دچار توقف و سستی شویم، لذا با الگوگیری از این شهدا حرکت قطار پیشرفت و سازندگی و رفع مشکلات مردم را با شتاب پیش خواهیم برد. آیتالله رئیسی با اشاره به تحمیل جنگ ۸ ساله به ملت ایران و نیز شهید کردن بیش از ۱۷ هزار نفر از مردم ایران از سوی منافقینی که مورد حمایت کشورهای غربی بودند، گفت: دشمن در همه این توطئهگریهای خود شکست خورد اما درس عبرت نگرفتند. به آنها میگوییم که ملت ایران، ملت فلان کشور در شرق و غرب عالم نیستند، بلکه ملتی شجاع، بابصیرت و آگاه هستند که در عین مظلومیت، مقتدرانه پای انقلاب و خون شهدا ایستادهاند.
رئیس جمهور افزود: ملت ایران درخت تناوری است که رهبری فرمودند خون جوانانی پاک و مخلص پای آن ریخته شده است؛ خونی که به ثارالله متصل شده است. آیتالله رئیسی اظهار کرد: به خانوادههای معظم شهدا اطمینان میدهم که امروز خون فرزندان شما از سویی باعث بیداری اسلامی در منطقه شده و از سوی دیگر باعث استحکام و دوام انقلاب و نظام اسلامی شده و جوشش آن در مسیر حفاظت نظام از گزند آسیبها همچنان ادامه دارد.
اغتشاشات اخیر، مردم را در ادامه مسیر مستحکمتر کرد
آیتالله رئیسی در سفر به شهرستان پاکدشت با مادر شهید مرادی، از شهدای دفاع مقدس دیدار کرد و درعین حال، طی دو تماس تلفنی جداگانه، با دو جانباز مدافع امنیت پاکدشتی نیز گفتوگو کرد و در جریان وضعیت سلامتی آنان قرار گرفت. آیتالله رئیسی در دیدار مادر «شهید امیر مرادی» از شهدای دفاع مقدس که همسر آزاده و جانباز نیز هست، اشارهای به اغتشاشات اخیر کرد و گفت: انقلاب شکوهمند اسلامی از ابتدای پیروزی تاکنون توطئه و خباثت از دشمن کم ندیده و همانگونه که در سالهای پس از پیروزی انقلاب و در ایام دفاع مقدس آشوبها و اغتشاشات منافقین، ملت بزرگ ایران را متزلزل نکرد، به لطف الهی اغتشاشات اخیر نیز مردم ما را در ادامه مسیر پرافتخار خود مستحکمتر خواهد کرد.
در سفر معاون اول رئیس جمهور به سیستان و بلوچستان خط راهآهن «خاش - زاهدان» افتتاح شد
کریدور شمال جنوب کاملتر شد
سرمایهگذاری روسیه در دو محور ریلی کریدور شمال- جنوب
گروه سیاسی/ محمد مخبر معاون اول رئیس جمهور صبح پنجشنبه با استقبال استاندار و جمعی از مقامات محلی وارد شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان شد. در این سفر معاون اول رئیس جمهور، دو پروژه مهم توسعهای در این استان به بهرهبرداری رسید. کارخانه ۳۳۰۰ تنی سیمان تیس در شهرستان راسک یکی از این پروژهها است که به گفته محمد مخبر، ظرفیتی مناسب و خوب برای صادرات به کشورهای منطقه ایجاد کرده است. همچنین
راه آهن خاش-زاهدان افتتاح شد؛ یکی از ویژگیهای آن اتصال بندر چابهار به خطوط ریلی است که ظرفیت باری این خطوط را تا ۷ میلیون تن افزایش میدهد.
معاون اول رئیس جمهور پنجشنبه گذشته در بدو ورود به فرودگاه ایرانشهر، با بیان اینکه سیستان و بلوچستان جزو استانهایی است که هم رهبر انقلاب به آن علاقه خاصی دارند و هم اینکه همه مسئولان نسبت به رفاه مردم و مسائل عمرانی این استان حساس هستند، گفت: ریاست محترم جمهور در سفر به سیستان و بلوچستان مصوباتی داشتند که برای پیگیری این مصوبات و همچنین اتخاذ تصمیمات جدید و نیز افتتاح پروژههایی که به سرانجام رسیده به این استان آمدم.
دشمنان همواره به دنبال تسلط بر منابع ایران
معاون اول رئیس جمهور در مراسم بهرهبرداری از راهآهن خاش - زاهدان نیز با تأکید بر اینکه دشمنان ملت همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و منابع ایران به دنبال تسلط بر کشور بودهاند، افزود: استعمارگران و نظام سلطه همواره سیاست وابستگی مردم ایران را پیگیری کرده و بویژه زمانی که احساس کردند ایران در حال استقلال و یک جهش جدی است به گونهای توطئهریزی کردند که کشور محتاج آنان باشد.
وی با اشاره به اینکه منطقه سیستان و بلوچستان زمانی تأمین کننده بزرگ مواد پروتئینی و کشاورزی کشور بود، ادامه داد: دشمنان ملت هرگز نتوانستند این خودکفایی مردم منطقه را تحمل کنند و بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش کردند در هر استان و ناحیهای با ایجاد توطئه و تفرقه انسجام ملی را خدشه دار کنند.
مخبر با بیان اینکه مردم بزرگ ایران همواره در برابر توطئههای دشمن ایستادگی کرده اند، افزود: هیچگاه در جمهوری اسلامی ایران مسائل و مشکلات جز با حضور مردم حل نشده است، چرا که نظام و انقلاب اسلامی با حضور مردم موضوعیت دارد و امروز نیز به رغم همه فشارها و توطئهها مردم پای آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ایستادهاند.
لکوموتیو پیشرفت کشور به حرکت درآمده
مخبر با اشاره به مشکلات کشور در زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم از جمله فروش نفت، جلوگیری از واردات واکسن و ایجاد مشکل در ساخت واکسن داخلی کرونا و جلوگیری از جابه جایی اموال و داراییهای ایران در سایر کشورها، تأکید کرد: دولت سیزدهم با پیگیری راهبرد مقام معظم رهبری در حوزه خنثیسازی تحریمها، تمام توطئههای آنان را با شکست مواجه کرد و توانستیم علاوه بر آزادسازی اموال مردم ایران در سایر کشورها و ساماندهی کالاهای اساسی در راستای ساخت و واردات واکسن کرونا اقدامات اساسی انجام دهیم.
وی با تأکید بر اینکه لکوموتیو پیشرفت کشور با بالاترین سرعت به حرکت درآمده است، به اقدامات دولت سیزدهم در راستای رفع مشکلات استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد و افزود: بزودی با شیرینسازی آب دریا و استخراج آبهای ژرف مشکلات آب این منطقه حل می شود.
کشور در آستانه جهش اساسی است
معاون اول رئیس جمهور با اشاره به حوادث اخیر در کشور، گفت: در کشور پهناور و بزرگی همانند ایران اتفاقاتی به صورت ناخواسته رخ میدهد که برخی از آنها ناراحت کننده است و البته دشمنان ملت هم در این حوادث گذشته چندین اقدام را به صورت موازی پیگیری کردند و همگان به وضوح دیدند که از هیچ اقدامی علیه ملت ایران فروگذار نکردند. وی تأکید کرد: کشور در آستانه جهش اساسی است و این برای دشمنان قابل تحمل نیست.
عزم دولت برای حل مشکلات سیستان و بلوچستان
مخبر در ادامه به تشریح اقدامات دولت در راستای آبادانی و پیشرفت استان سیستان و بلوچستان پرداخت و اظهارکرد: دولت مردمی برای حل مشکلات آب، مسکن، اشتغالزایی و حمل و نقل این استان مصمم است و البته سیستان و بلوچستان با دسترسی به اقیانوس و مرزهای زمینی پهناور میتواند این منطقه و کشور را از نظر اقتصادی احیا کند. وی با اشاره به سفر اخیرش به کشور روسیه و شرکت در کنفرانس کشورهای حاشیه دریای خزر گفت: تمام کشورهای حاشیه دریای خزر به دنبال حل مشکلات ترانزیتی خود از طریق ایران هستند، چرا که از مسیر ترانزیتی ایران میتوانند به راحتی و تنها ظرف چند روز دسترسیهای بینالمللی داشته باشند.
مردم اجازه سوءاستفاده را به دشمن نمیدهند
مخبر تصریح کرد: مردم اگر ناراحتی و گلایهای هم داشته باشند اما هیچ گاه اجازه سوء استفاده را نمیدهند و اگر احساس کنند که امنیت و تمامیت ارضی کشور به خطر افتاده است حاضرند جان خود را نیز فدای ایران کنند و مقابل دشمنان بایستند که تجربههای تاریخی گذشته این مهم را ثابت کرده است.
وی با بیان اینکه از ویژگیهای مهم منطقه سیستان و بلوچستان این است که مقام معظم رهبری خود را اهل سیستان میداند افزود: ایرانشهر و این استان زمانی پناه رهبری بود و ایشان نگاه ویژهای به این منطقه دارند و حتی زمانی که اهالی این خطه در محضر مقام معظم رهبری حاضر میشوند ایشان همانند برادر و فرزند، آنان را در آغوش میگیرد.
معاون اول رئیس جمهور تأکید کرد: دولت نسبت به استان پهناور سیستان و بلوچستان نگاه ویژهای دارد که میتوان با اتکا به امکانات و ظرفیتهای این خطه کشور را اداره کرد و یکی از این نعمتها وجود پهنهای بزرگ از معدن مس در این منطقه است تا جایی که میتواند برای کشور سالانه ۲۰ میلیارد دلار درآمد زایی داشته باشد و این گنج پنهان باید در اختیار مردم قرار گیرد تا مشکل بیکاری منطقه به صورت کامل حل شود. وی همچنین خطوط ریلی و راهآهن را از مزیتهای کشور و راهبرد اساسی دولت سیزدهم عنوان کرد و گفت: توسعه و تکمیل خطوط ملی راه آهن از هدفهای مهم دولت است تا جایی که با اتصال ۶۰ کیلومتر خط ریلی رشت به آستارا و اتصال کریدور شرقی و زاهدان به راهآهن سراسری، زاهدان به فنلاند وصل میشود و همچنین با اتصال دو خط ریلی بصره دسترسی ایران تا مدیترانه ایجاد میشود. راهآهن چابهار ـ زاهدان با هزینه ۳۶ هزار میلیارد تومانی و با همکاری قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا و دولت به طول ۵۷ کیلومتر و ظرفیت اشتغالزایی ۱۴۸ نفر راهاندازی شده است که برای اولینبار در این پروژه از ریل ملی استفاده و رکورد ریلگذاری در کشور شکسته شده است.
راه آهن خاش-زاهدان افتتاح شد؛ یکی از ویژگیهای آن اتصال بندر چابهار به خطوط ریلی است که ظرفیت باری این خطوط را تا ۷ میلیون تن افزایش میدهد.
معاون اول رئیس جمهور پنجشنبه گذشته در بدو ورود به فرودگاه ایرانشهر، با بیان اینکه سیستان و بلوچستان جزو استانهایی است که هم رهبر انقلاب به آن علاقه خاصی دارند و هم اینکه همه مسئولان نسبت به رفاه مردم و مسائل عمرانی این استان حساس هستند، گفت: ریاست محترم جمهور در سفر به سیستان و بلوچستان مصوباتی داشتند که برای پیگیری این مصوبات و همچنین اتخاذ تصمیمات جدید و نیز افتتاح پروژههایی که به سرانجام رسیده به این استان آمدم.
دشمنان همواره به دنبال تسلط بر منابع ایران
معاون اول رئیس جمهور در مراسم بهرهبرداری از راهآهن خاش - زاهدان نیز با تأکید بر اینکه دشمنان ملت همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و منابع ایران به دنبال تسلط بر کشور بودهاند، افزود: استعمارگران و نظام سلطه همواره سیاست وابستگی مردم ایران را پیگیری کرده و بویژه زمانی که احساس کردند ایران در حال استقلال و یک جهش جدی است به گونهای توطئهریزی کردند که کشور محتاج آنان باشد.
وی با اشاره به اینکه منطقه سیستان و بلوچستان زمانی تأمین کننده بزرگ مواد پروتئینی و کشاورزی کشور بود، ادامه داد: دشمنان ملت هرگز نتوانستند این خودکفایی مردم منطقه را تحمل کنند و بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش کردند در هر استان و ناحیهای با ایجاد توطئه و تفرقه انسجام ملی را خدشه دار کنند.
مخبر با بیان اینکه مردم بزرگ ایران همواره در برابر توطئههای دشمن ایستادگی کرده اند، افزود: هیچگاه در جمهوری اسلامی ایران مسائل و مشکلات جز با حضور مردم حل نشده است، چرا که نظام و انقلاب اسلامی با حضور مردم موضوعیت دارد و امروز نیز به رغم همه فشارها و توطئهها مردم پای آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ایستادهاند.
لکوموتیو پیشرفت کشور به حرکت درآمده
مخبر با اشاره به مشکلات کشور در زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم از جمله فروش نفت، جلوگیری از واردات واکسن و ایجاد مشکل در ساخت واکسن داخلی کرونا و جلوگیری از جابه جایی اموال و داراییهای ایران در سایر کشورها، تأکید کرد: دولت سیزدهم با پیگیری راهبرد مقام معظم رهبری در حوزه خنثیسازی تحریمها، تمام توطئههای آنان را با شکست مواجه کرد و توانستیم علاوه بر آزادسازی اموال مردم ایران در سایر کشورها و ساماندهی کالاهای اساسی در راستای ساخت و واردات واکسن کرونا اقدامات اساسی انجام دهیم.
وی با تأکید بر اینکه لکوموتیو پیشرفت کشور با بالاترین سرعت به حرکت درآمده است، به اقدامات دولت سیزدهم در راستای رفع مشکلات استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد و افزود: بزودی با شیرینسازی آب دریا و استخراج آبهای ژرف مشکلات آب این منطقه حل می شود.
کشور در آستانه جهش اساسی است
معاون اول رئیس جمهور با اشاره به حوادث اخیر در کشور، گفت: در کشور پهناور و بزرگی همانند ایران اتفاقاتی به صورت ناخواسته رخ میدهد که برخی از آنها ناراحت کننده است و البته دشمنان ملت هم در این حوادث گذشته چندین اقدام را به صورت موازی پیگیری کردند و همگان به وضوح دیدند که از هیچ اقدامی علیه ملت ایران فروگذار نکردند. وی تأکید کرد: کشور در آستانه جهش اساسی است و این برای دشمنان قابل تحمل نیست.
عزم دولت برای حل مشکلات سیستان و بلوچستان
مخبر در ادامه به تشریح اقدامات دولت در راستای آبادانی و پیشرفت استان سیستان و بلوچستان پرداخت و اظهارکرد: دولت مردمی برای حل مشکلات آب، مسکن، اشتغالزایی و حمل و نقل این استان مصمم است و البته سیستان و بلوچستان با دسترسی به اقیانوس و مرزهای زمینی پهناور میتواند این منطقه و کشور را از نظر اقتصادی احیا کند. وی با اشاره به سفر اخیرش به کشور روسیه و شرکت در کنفرانس کشورهای حاشیه دریای خزر گفت: تمام کشورهای حاشیه دریای خزر به دنبال حل مشکلات ترانزیتی خود از طریق ایران هستند، چرا که از مسیر ترانزیتی ایران میتوانند به راحتی و تنها ظرف چند روز دسترسیهای بینالمللی داشته باشند.
مردم اجازه سوءاستفاده را به دشمن نمیدهند
مخبر تصریح کرد: مردم اگر ناراحتی و گلایهای هم داشته باشند اما هیچ گاه اجازه سوء استفاده را نمیدهند و اگر احساس کنند که امنیت و تمامیت ارضی کشور به خطر افتاده است حاضرند جان خود را نیز فدای ایران کنند و مقابل دشمنان بایستند که تجربههای تاریخی گذشته این مهم را ثابت کرده است.
وی با بیان اینکه از ویژگیهای مهم منطقه سیستان و بلوچستان این است که مقام معظم رهبری خود را اهل سیستان میداند افزود: ایرانشهر و این استان زمانی پناه رهبری بود و ایشان نگاه ویژهای به این منطقه دارند و حتی زمانی که اهالی این خطه در محضر مقام معظم رهبری حاضر میشوند ایشان همانند برادر و فرزند، آنان را در آغوش میگیرد.
معاون اول رئیس جمهور تأکید کرد: دولت نسبت به استان پهناور سیستان و بلوچستان نگاه ویژهای دارد که میتوان با اتکا به امکانات و ظرفیتهای این خطه کشور را اداره کرد و یکی از این نعمتها وجود پهنهای بزرگ از معدن مس در این منطقه است تا جایی که میتواند برای کشور سالانه ۲۰ میلیارد دلار درآمد زایی داشته باشد و این گنج پنهان باید در اختیار مردم قرار گیرد تا مشکل بیکاری منطقه به صورت کامل حل شود. وی همچنین خطوط ریلی و راهآهن را از مزیتهای کشور و راهبرد اساسی دولت سیزدهم عنوان کرد و گفت: توسعه و تکمیل خطوط ملی راه آهن از هدفهای مهم دولت است تا جایی که با اتصال ۶۰ کیلومتر خط ریلی رشت به آستارا و اتصال کریدور شرقی و زاهدان به راهآهن سراسری، زاهدان به فنلاند وصل میشود و همچنین با اتصال دو خط ریلی بصره دسترسی ایران تا مدیترانه ایجاد میشود. راهآهن چابهار ـ زاهدان با هزینه ۳۶ هزار میلیارد تومانی و با همکاری قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا و دولت به طول ۵۷ کیلومتر و ظرفیت اشتغالزایی ۱۴۸ نفر راهاندازی شده است که برای اولینبار در این پروژه از ریل ملی استفاده و رکورد ریلگذاری در کشور شکسته شده است.
محسنی اژهای در جمع دانشجویان دانشگاه بیرجند حاضر شد و به سؤالاتشان پاسخ داد
بدون تعارف با رئیس عدلیه
حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه، روز پنجشنبه در نخستین برنامه از سفر استانی خود به خراسان جنوبی، در دانشگاه بیرجند حاضر شد تا با دانشجویان و جوانان به گفتوگو بپردازد. رئیس قوه قضائیه که ۱۶ ماه از ریاستاش بر عدلیه میگذرد، چندین نشست هماندیشی را با اقشار مختلف مردمی و نخبگانی کشور برگزار کرده و این بار در جمع دانشجویان حاضر شد. به گزارش فارس، «دانیال محمدی» نماینده بسیج دانشجویی استان خراسان جنوبی طی سخنانی با اشاره به قضایای اخیر گفت: بیش از ۵۰ روز از اعتراضات در برخی شهرها میگذرد اما هنوز کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاههای بیرجند برگزار نشده است. بدون تردید باید با عناصر اصلی اغتشاشات برخورد قاطعی کرد اما باید با دانشجویانی که در این قضایا جزو عناصر اصلی نبودند با رأفت اسلامی برخورد شود.
گـــــروه سیاســــــی/ حجــــتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه، روز پنجشنبه در نخستین برنامه از سفر استانی خود به خراسان جنوبی، در دانشگاه بیرجند حاضر شد تا با دانشجویان و جوانان به گفتوگو بپردازد. رئیس قوه قضائیه که ۱۶ ماه از ریاست وی بر عدلیه میگذرد، چندین نشست هماندیشی را با اقشار مختلف مردمی و نخبگانی کشور برگزار کرده است و این بار در جمع دانشجویان حاضر شد.
برخورد با دانشجویان با رأفت اسلامی
به گزارش فارس، «دانیال محمدی» نماینده بسیج دانشجویی استان خراسان جنوبی طی سخنانی با اشاره به قضایای اخیر گفت: بیش از ۵۰ روز از اعتراضات در برخی شهرها میگذرد اما هنوز کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاههای بیرجند برگزار نشده است؛ بدون تردید باید با عناصر اصلی اغتشاشات برخورد قاطعی کرد اما باید با دانشجویانی که در این قضایا جزو عناصر اصلی نبودند با رأفت اسلامی برخورد شود. وی افزود: ولنگاری در مدیریت فضای مجازی و محدودیتهای بیبرنامه ایجاد شده در این فضا، جوانان و نوجوانان را با خطر سهمگینی روبهرو کرده است و میطلبد که دستگاه قضایی به این موضوع ورود داشته باشد.
نفی برگزاری کرسیهای آزاداندیشی از سوی مسئولان
«سوسن تیزکاری»، نماینده دانشگاه علومپزشکی بیرجند طی سخنانی خطاب به رئیس قوه قضائیه گفت: اقدام شما در صدور فراخوان گفتوگو با منتقدان و معترضان، قابل تقدیر است اما در سطح استان خراسان جنوبی مقدمات این مهم فراهم نشده و از جمله درخواست بسیج دانشجویی علومپزشکی برای برگزاری کرسیهای آزاداندیشی، بدون انجام توجیهات لازم «نفی» شده است. وی همچنین بر شفافیت جریان دادرسی و برگزاری علنی محاکم تأکید کرد و گفت: امروز بیش از همیشه نیازمند شفافیت هستیم و افکار عمومی خواستار آن هستند که دادگاههای مفسدان اقتصادی و لیدرهای اغتشاشات پخش شود.
برخورد جدی دستگاه قضا با ناکارآمدیها
«محمدحسین صداقت»، نماینده دانشگاه صنعتی بیرجند نیز طی سخنانی با بیان اینکه مسئولان نسبت به صدور مجوز کرسیهای آزاداندیشی تعلل دارند، گفت: نقش تبیین در قضایای اخیر برای سلب فرصت از معاندین جهت روایتسازی بسیار بااهمیت بود که مورد غفلت قرار گرفت. وی با بیان اینکه متأسفانه در برخی انتصابات به جای شایستهسالاری به قبیلهگرایی توجه میشود، عنوان کرد: ناکارآمدی صدای اعتراض مردم را بلند کرده است و قوه قضائیه باید با ناکارآمدیها و پروندههای فساد مسئولان و آقازادهها برخورد جدی داشته باشد.
چرا عدهای فقط به تار مو گیر میدهند؟
«اکرم صلاحی»، یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه بیرجند هم طی سخنانی خطاب به رئیس دستگاه قضا گفت: ما معترض هستیم، اغتشاشگر نیستیم؛ بین معترض و اغتشاشگر حدومرز قائل شوید. وی در ادامه خطاب به رئیس عدلیه گفت: هیچگاه مشکلات منِ دانشجو را درک نکردهاید و مثل من زندگی نکردهاید؛ مشکل من روسری نیست؛ روسری روی سر من سنگینی نمیکند، مگر مادران ما در این انقلاب سهم نداشتند؟ چرا عدهای فقط به تار مو گیر میدهند؟ صلاحی با بیان اینکه گشت ارشاد باید یک قانون و چهارچوب داشته باشد، گفت: مگر مقام معظم رهبری و حاج قاسم سلیمانی نفرمودند ما یک ملت هستیم؟ مسئولان در این بحران خیلی راحت میتوانستند عذرخواهی کنند؛ مردم ما بسیار نجیب هستند و عذرخواهی مسئولان را قبول میکردند. ما یک ملت هستیم، دل من برای همان پلیسی هم که او را آتش میزنند میسوزد؛ مشکل من و امثال من حجاب نبود. صلاحی در بخش دیگری از صحبتهای خود، رئیس قوه قضائیه را خطاب قرار داد و گفت: دانشجویان از کمیته انضباطی میترسند و با دیدن آن، راه خود را کج میکنند؛ خواهش میکنم دانشگاه را به دانشگاهیان بسپارید.
اعتراض آری، اغتشاش خیر
«امیـــــن جعــــــــفرپور»، نمایـــــــنده دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند نیز طی سخنانی گفت: وِرد این روزهای ما این است که اعتراض آری و اغتشاش خیر؛ آیا مسئولان نقشی در ایجاد بسترها و ارتباط سازی عمیق با مردم ندارند؟ آقای محسنی اژهای، از شما خواهش داریم به مسئولان خراسان جنوبی بگویید آستانه تحمل خود را بالا ببرند.
طرح مشکلات بدون لکنت
«مرتضــــــی هـــــمایون»، نماینــــــده دانشجویان دانشگاه پیامنور بیرجند نیز طی سخنانی گفت: ما دانشجویان به عنوان مؤذنهای جامعه باور داریم که باید مشکلات را بدون لکنت زبان مطرح کنیم و مسئولان باید بدانند که این رفتار ما سیاهنمایی نیست. وی افزود: مسئولان ناکارآمد جزو مسببان وضع موجود هستند. لذا از رئیس قوه قضائیه درخواست محاکمه شفاف، علنی و قاطع مسببان وضع فعلی را داریم.
افراد کمگناه و فریبخورده را از عناصر اصلی جدا کنید
محسنی اژهای پس از استماع سخنان دانشجویان، خطاب به آنها گفت: تک تک موارد مطرحشده از جانب شما دانشجویان عزیز را یادداشت کردم و در خصوص بررسی، انتقال و رفع آنها، اهتمام دارم. رئیس قوه قضائیه با اشاره به سخنان مطرحشده از جانب برخی دانشجویان مبنی بر ضرورت تمیز قائل شدن میان معترضان و اغتشاشگران، افزود: ما هم بارها تأکید کردیم صف معترضان از اغتشاشگران جداست؛ شما نیز توجه داشته باشید که چه کسانی اغتشاش میکنند و قرآن و پرچم ایران را میسوزانند و اموال مردم را تخریب میکنند و مردم را به قتل میرسانند و توجه داشته باشید که دشمنان کینهتوز ما برای ایجاد این اغتشاشات به میدان آمدهاند. رئیس دستگاه قضا تصریح کرد: ما صف معترضان را از اغتشاشگران جدا میدانیم و به مقامات ذیربط قضایی تأکید کردهایم که افراد بیگناه، کمگناه و فریبخورده اغتشاشات اخیر را از عناصر اصلی جدا کرده و با لحاظ ترتیبات لازم، نسبت به آزادی آنها اقدام کنید. رئیس دستگاه قضا گفت: من به حضور در بین اقشار مختلف مردم و شنیدن سخنان و نقدها و اعتراضات آنها، اعتقاد جدی دارم و بر همین اساس، طی یک سال و نیم اخیر با اقشار مختلفی از مردم و گروههای نخبگانی و سیاسی با گرایشهای مختلف، نشستهای هماندیشی برگزار کردهام و معتقدم انسان نباید از شنیدن حرف فرد مخالف خود نگران باشد. دیدار با صنعتگران، کارآفرینان و فعالان شرکتهای دانشبنیان خراسان جنوبی، حضور در جمع اقشار مختلف مردم استان خراسان جنوبی و شرکت در نشست شورای اداری خراسان جنوبی از دیگر برنامههای محسنی اژهای در سفر یک روزه به بیرجند بود.
بــــرش
با حضور در دانشگاه فردوسی مشهد رقم خورد
تداوم حضور سخنگوی دولت در جمع دانشجویان
علی بهادری جهرمی سخنگوی هیأت دولت در ادامه حضور خود در دانشگاهها، به دعوت بسیج دانشجویی به دانشگاه فردوسی مشهد رفت و در نشستی با عنوان «به وقت پاسخ» به سؤالات دانشجویان پاسخ داد.
در ابتدای جلسه یکی از دانشجویان در سخنانی با تأکید بر اینکه بستر مناسبی برای صحبت وجود ندارد، اعلام کرد: دانشجویان نه اغتشاشگر هستند نه ضد نظام. این دانشجو با بیان اینکه حساب دانشجو نمایانی که داخل دانشگاه آمدند و فضای اعتراض را به ناکجا آباد بردند را از بقیه دانشجویان جدا کنید، اظهار کرد: به جای برخورد با دانشجو و نخبگان انقلابی با مسئولین فرهنگی که پول بیتالمال را در جاهای دیگر مصرف کردند برخورد کنید تا دیگر شاهد مهاجرت نخبگان و اعتراض دانشجویان نباشیم. به گزارش فارس، در ادامه مراسم دانشجویانی پشت تریبون میآمدند و سؤالات خود را از دبیر هیأت دولت میپرسیدند و دغدغههای خود را مطرح میکردند.
دولت نگاهی به فیلترینگ اینستاگرام ندارد
در بخشی از این نشست، جهرمی درخصوص فیلترینگ اینستاگرام و برخی شبکههای اجتماعی نیز خاطرنشان کرد: در ایام انتخابات من در مقطعی گفتم آقای رئیسی و دولتش نگاهی به فیلترینگ اینستاگرام ندارند. ولی در این مدت شکایات زیادی از کلاهبرداریها در اینستاگرام شده بود. نهادهای امنیتی ذیصلاح در مقطع موقتی کنونی به دلیل اقدامات تروریستی، اینستاگرام را فیلتر کردهاند. اینستاگرام اقدام تروریستی انجام داد و مراجع امنیتی متناسب با آن جرم برای حفاظت از حقوق مردم مجبور بودند این اقدام موقتی را انجام دهند. همچنین سخنگوی دولت در واکنش به سخنان یک دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد مبنی بر کشته شدن هزار و 500 نفر در آبان ۹۸ گفت: این آمار رسمی و مورد تأیید ما نیست.
بنده آن زمان مسئولیتی نداشتم و از دولت وقت بپرسید چرا به جای شنیدن سخن دانشجویان به شیوه دیگری عمل کرد.
گـــــروه سیاســــــی/ حجــــتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه، روز پنجشنبه در نخستین برنامه از سفر استانی خود به خراسان جنوبی، در دانشگاه بیرجند حاضر شد تا با دانشجویان و جوانان به گفتوگو بپردازد. رئیس قوه قضائیه که ۱۶ ماه از ریاست وی بر عدلیه میگذرد، چندین نشست هماندیشی را با اقشار مختلف مردمی و نخبگانی کشور برگزار کرده است و این بار در جمع دانشجویان حاضر شد.
برخورد با دانشجویان با رأفت اسلامی
به گزارش فارس، «دانیال محمدی» نماینده بسیج دانشجویی استان خراسان جنوبی طی سخنانی با اشاره به قضایای اخیر گفت: بیش از ۵۰ روز از اعتراضات در برخی شهرها میگذرد اما هنوز کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاههای بیرجند برگزار نشده است؛ بدون تردید باید با عناصر اصلی اغتشاشات برخورد قاطعی کرد اما باید با دانشجویانی که در این قضایا جزو عناصر اصلی نبودند با رأفت اسلامی برخورد شود. وی افزود: ولنگاری در مدیریت فضای مجازی و محدودیتهای بیبرنامه ایجاد شده در این فضا، جوانان و نوجوانان را با خطر سهمگینی روبهرو کرده است و میطلبد که دستگاه قضایی به این موضوع ورود داشته باشد.
نفی برگزاری کرسیهای آزاداندیشی از سوی مسئولان
«سوسن تیزکاری»، نماینده دانشگاه علومپزشکی بیرجند طی سخنانی خطاب به رئیس قوه قضائیه گفت: اقدام شما در صدور فراخوان گفتوگو با منتقدان و معترضان، قابل تقدیر است اما در سطح استان خراسان جنوبی مقدمات این مهم فراهم نشده و از جمله درخواست بسیج دانشجویی علومپزشکی برای برگزاری کرسیهای آزاداندیشی، بدون انجام توجیهات لازم «نفی» شده است. وی همچنین بر شفافیت جریان دادرسی و برگزاری علنی محاکم تأکید کرد و گفت: امروز بیش از همیشه نیازمند شفافیت هستیم و افکار عمومی خواستار آن هستند که دادگاههای مفسدان اقتصادی و لیدرهای اغتشاشات پخش شود.
برخورد جدی دستگاه قضا با ناکارآمدیها
«محمدحسین صداقت»، نماینده دانشگاه صنعتی بیرجند نیز طی سخنانی با بیان اینکه مسئولان نسبت به صدور مجوز کرسیهای آزاداندیشی تعلل دارند، گفت: نقش تبیین در قضایای اخیر برای سلب فرصت از معاندین جهت روایتسازی بسیار بااهمیت بود که مورد غفلت قرار گرفت. وی با بیان اینکه متأسفانه در برخی انتصابات به جای شایستهسالاری به قبیلهگرایی توجه میشود، عنوان کرد: ناکارآمدی صدای اعتراض مردم را بلند کرده است و قوه قضائیه باید با ناکارآمدیها و پروندههای فساد مسئولان و آقازادهها برخورد جدی داشته باشد.
چرا عدهای فقط به تار مو گیر میدهند؟
«اکرم صلاحی»، یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه بیرجند هم طی سخنانی خطاب به رئیس دستگاه قضا گفت: ما معترض هستیم، اغتشاشگر نیستیم؛ بین معترض و اغتشاشگر حدومرز قائل شوید. وی در ادامه خطاب به رئیس عدلیه گفت: هیچگاه مشکلات منِ دانشجو را درک نکردهاید و مثل من زندگی نکردهاید؛ مشکل من روسری نیست؛ روسری روی سر من سنگینی نمیکند، مگر مادران ما در این انقلاب سهم نداشتند؟ چرا عدهای فقط به تار مو گیر میدهند؟ صلاحی با بیان اینکه گشت ارشاد باید یک قانون و چهارچوب داشته باشد، گفت: مگر مقام معظم رهبری و حاج قاسم سلیمانی نفرمودند ما یک ملت هستیم؟ مسئولان در این بحران خیلی راحت میتوانستند عذرخواهی کنند؛ مردم ما بسیار نجیب هستند و عذرخواهی مسئولان را قبول میکردند. ما یک ملت هستیم، دل من برای همان پلیسی هم که او را آتش میزنند میسوزد؛ مشکل من و امثال من حجاب نبود. صلاحی در بخش دیگری از صحبتهای خود، رئیس قوه قضائیه را خطاب قرار داد و گفت: دانشجویان از کمیته انضباطی میترسند و با دیدن آن، راه خود را کج میکنند؛ خواهش میکنم دانشگاه را به دانشگاهیان بسپارید.
اعتراض آری، اغتشاش خیر
«امیـــــن جعــــــــفرپور»، نمایـــــــنده دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند نیز طی سخنانی گفت: وِرد این روزهای ما این است که اعتراض آری و اغتشاش خیر؛ آیا مسئولان نقشی در ایجاد بسترها و ارتباط سازی عمیق با مردم ندارند؟ آقای محسنی اژهای، از شما خواهش داریم به مسئولان خراسان جنوبی بگویید آستانه تحمل خود را بالا ببرند.
طرح مشکلات بدون لکنت
«مرتضــــــی هـــــمایون»، نماینــــــده دانشجویان دانشگاه پیامنور بیرجند نیز طی سخنانی گفت: ما دانشجویان به عنوان مؤذنهای جامعه باور داریم که باید مشکلات را بدون لکنت زبان مطرح کنیم و مسئولان باید بدانند که این رفتار ما سیاهنمایی نیست. وی افزود: مسئولان ناکارآمد جزو مسببان وضع موجود هستند. لذا از رئیس قوه قضائیه درخواست محاکمه شفاف، علنی و قاطع مسببان وضع فعلی را داریم.
افراد کمگناه و فریبخورده را از عناصر اصلی جدا کنید
محسنی اژهای پس از استماع سخنان دانشجویان، خطاب به آنها گفت: تک تک موارد مطرحشده از جانب شما دانشجویان عزیز را یادداشت کردم و در خصوص بررسی، انتقال و رفع آنها، اهتمام دارم. رئیس قوه قضائیه با اشاره به سخنان مطرحشده از جانب برخی دانشجویان مبنی بر ضرورت تمیز قائل شدن میان معترضان و اغتشاشگران، افزود: ما هم بارها تأکید کردیم صف معترضان از اغتشاشگران جداست؛ شما نیز توجه داشته باشید که چه کسانی اغتشاش میکنند و قرآن و پرچم ایران را میسوزانند و اموال مردم را تخریب میکنند و مردم را به قتل میرسانند و توجه داشته باشید که دشمنان کینهتوز ما برای ایجاد این اغتشاشات به میدان آمدهاند. رئیس دستگاه قضا تصریح کرد: ما صف معترضان را از اغتشاشگران جدا میدانیم و به مقامات ذیربط قضایی تأکید کردهایم که افراد بیگناه، کمگناه و فریبخورده اغتشاشات اخیر را از عناصر اصلی جدا کرده و با لحاظ ترتیبات لازم، نسبت به آزادی آنها اقدام کنید. رئیس دستگاه قضا گفت: من به حضور در بین اقشار مختلف مردم و شنیدن سخنان و نقدها و اعتراضات آنها، اعتقاد جدی دارم و بر همین اساس، طی یک سال و نیم اخیر با اقشار مختلفی از مردم و گروههای نخبگانی و سیاسی با گرایشهای مختلف، نشستهای هماندیشی برگزار کردهام و معتقدم انسان نباید از شنیدن حرف فرد مخالف خود نگران باشد. دیدار با صنعتگران، کارآفرینان و فعالان شرکتهای دانشبنیان خراسان جنوبی، حضور در جمع اقشار مختلف مردم استان خراسان جنوبی و شرکت در نشست شورای اداری خراسان جنوبی از دیگر برنامههای محسنی اژهای در سفر یک روزه به بیرجند بود.
بــــرش
با حضور در دانشگاه فردوسی مشهد رقم خورد
تداوم حضور سخنگوی دولت در جمع دانشجویان
علی بهادری جهرمی سخنگوی هیأت دولت در ادامه حضور خود در دانشگاهها، به دعوت بسیج دانشجویی به دانشگاه فردوسی مشهد رفت و در نشستی با عنوان «به وقت پاسخ» به سؤالات دانشجویان پاسخ داد.
در ابتدای جلسه یکی از دانشجویان در سخنانی با تأکید بر اینکه بستر مناسبی برای صحبت وجود ندارد، اعلام کرد: دانشجویان نه اغتشاشگر هستند نه ضد نظام. این دانشجو با بیان اینکه حساب دانشجو نمایانی که داخل دانشگاه آمدند و فضای اعتراض را به ناکجا آباد بردند را از بقیه دانشجویان جدا کنید، اظهار کرد: به جای برخورد با دانشجو و نخبگان انقلابی با مسئولین فرهنگی که پول بیتالمال را در جاهای دیگر مصرف کردند برخورد کنید تا دیگر شاهد مهاجرت نخبگان و اعتراض دانشجویان نباشیم. به گزارش فارس، در ادامه مراسم دانشجویانی پشت تریبون میآمدند و سؤالات خود را از دبیر هیأت دولت میپرسیدند و دغدغههای خود را مطرح میکردند.
دولت نگاهی به فیلترینگ اینستاگرام ندارد
در بخشی از این نشست، جهرمی درخصوص فیلترینگ اینستاگرام و برخی شبکههای اجتماعی نیز خاطرنشان کرد: در ایام انتخابات من در مقطعی گفتم آقای رئیسی و دولتش نگاهی به فیلترینگ اینستاگرام ندارند. ولی در این مدت شکایات زیادی از کلاهبرداریها در اینستاگرام شده بود. نهادهای امنیتی ذیصلاح در مقطع موقتی کنونی به دلیل اقدامات تروریستی، اینستاگرام را فیلتر کردهاند. اینستاگرام اقدام تروریستی انجام داد و مراجع امنیتی متناسب با آن جرم برای حفاظت از حقوق مردم مجبور بودند این اقدام موقتی را انجام دهند. همچنین سخنگوی دولت در واکنش به سخنان یک دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد مبنی بر کشته شدن هزار و 500 نفر در آبان ۹۸ گفت: این آمار رسمی و مورد تأیید ما نیست.
بنده آن زمان مسئولیتی نداشتم و از دولت وقت بپرسید چرا به جای شنیدن سخن دانشجویان به شیوه دیگری عمل کرد.
دستاورد جدید موشکی ایران بهزودی رونمایی میشود
عبور از سپرموشکی با هایپرسونیک ایرانی
ایران با دستیابی به فناوری پیشرفته موشکهای بالستیک هایپرسونیک (فراصوت) ادعای امنیتآفرینی سپرهای موشکی دشمن را به بیاعتباری کشاند. دستیابی به این فناوری نظامی کمرقیب آفندی که تا پیش از این تنها چهار کشور روسیه، چین، امریکا و هند از آن برخوردار بودند آن هم در سالگرد شهادت شهید طهرانی مقدم از بنیانگذاران صنعت موشکی کشورمان در شرایطی است که کمتر از یک هفته پیش ایران از سامانه پیشرفته پدافندی باور 373 رونمایی کرد و حال با پیوستن به باشگاه کشورهای دارنده موشک فراصوت نشان داد که میتواند سامانههای ضد موشکی دشمن را به چالش فرا بخواند.به گزارش ایرنا، فرمانده نیروی هوافضای سپاه روز پنجشنبه در حاشیه مراسم یازدهمین سالگرد شهادت شهید طهرانی مقدم خبر دستیابی ایران به موشکهای بالستیک هایپرسونیک پیشرفته را اعلام کرد و...
گروه سیاسی/ ایران با دستیابی به فناوری پیشرفته موشکهای بالستیک هایپرسونیک (فراصوت) ادعای امنیتآفرینی سپرهای موشکی دشمن را به بیاعتباری کشاند. دستیابی به این فناوری نظامی کمرقیب آفندی که تا پیش از این تنها چهار کشور روسیه، چین، امریکا و هند از آن برخوردار بودند آن هم در سالگرد شهادت شهید طهرانی مقدم از بنیانگذاران صنعت موشکی کشورمان در شرایطی است که کمتر از یک هفته پیش ایران از سامانه پیشرفته پدافندی باور 373 رونمایی کرد و حال با پیوستن به باشگاه کشورهای دارنده موشک فراصوت نشان داد که میتواند سامانههای ضد موشکی دشمن را به چالش فرا بخواند.به گزارش ایرنا، فرمانده نیروی هوافضای سپاه روز پنجشنبه در حاشیه مراسم یازدهمین سالگرد شهادت شهید طهرانی مقدم خبر دستیابی ایران به موشکهای بالستیک هایپرسونیک پیشرفته را اعلام کرد و با بیان اینکه این موشک سرعت بالایی دارد و هم در فضا و هم در خارج از آن میتواند مانور دهد، گفت: این موشک جدید فراصوت از همه سامانههای سپر موشکی عبور میکند و بعید است تا دهها سال بعد هم فناوری یافت شود که بتوان با آن مقابله کند. وی در اینباره افزود: این موشک سامانههای ضد موشکی دشمن را هدف قرار میدهد و یک جهش بزرگ نسلی در حوزه موشکی است. سردار حاجیزاده همچنین با بیان اینکه آزمایشهای این موشک انجام شده است، اعلام کرد که موشک هایپرسونیک ایران در آینده نزدیک و در یک فرصت مناسب رونمایی خواهد شد.
ترکیب بالنده علم و ایمان
محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و فرمانده اسبق نیروی هوایی سپاه پاسداران در توئیتی ضمن قدردانی از متخصصان نیروی هوافضای سپاه ساخت موشک بالستیک فراصوت با قابلیت مانورپذیری بیسابقه، شکستن رکورد سرعت، توان عبور از تمامی سامانههای پدافند موشکی در جهان و قابلیت هدف قرار دادن آنها را علامت روشنی از ترکیب علم و ایمان در صنعت دفاعی کشور عنوان کرد.موشکهای هایپرسونیک علاوه بر آنکه قادر به پرواز با سرعتی پنج برابر سرعت صوت (3800 مایل در ساعت) هستند، میتوانند با طی کردن مسیرهای پیچیده، رهگیریشان را دشوار کنند. همچنین در این سرعتها پرتابه در یک ثانیه بین ۲ تا ۸ کیلومتر را طی میکند. در سرعت هایپرسونیک مولکولهای اتمسفر به حالتی از ماده به نام پلاسما تبدیل میشوند. چالش کنترل پرتابه و ارتباط الکترونیک در حالت پلاسما همان چیزی است که فناوری ساخت سلاح هایپرسونیک را ویژه ساخته است.
بازتاب گسترده در رسانههای جهان
همچنان که قابل پیشبینی بود دستیابی ایران به موشکهای بالستیک «هایپرسونیک» پیشرفته بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت.
خبرگزاری فرانس ۲۴ با بازتاب دادن سخنان سردار حاجیزاده در این باره با اشاره به اینکه موشکهای مافوق صوت، میتوانند بیش از پنج برابر سرعت صوت پرواز کنند و روسیه در حال حاضر در رقابت برای توسعه این موشکها پیشتاز است و پس از آن، چین و ایالات متحده قرار دارند، نوشت: موشک مافوق صوت قابلیت مانور دارد و این امر ردیابی و دفاع در برابر آن را دشوارتر میکند. در حالی که کشورهایی مانند امریکا سامانههایی را توسعه دادهاند که برای دفاع در برابر موشکهای کروز و بالستیک طراحی شدهاند، توانایی ردیابی و خنثی کردن موشکهای مافوق صوت همچنان زیر سؤال است. فرانس ۲۴ در عین حال در گزارش خود آزمایش موفقیتآمیز موشک ماهوارهبر «قائم ۱۰۰» را که قادر به پرتاب ماهوارهها به فضا است یادآور شد.
خبرگزاری «رویترز» نیز با اعلام دستاورد جدید نظامی ایران جزئیات توانمندیهای آن را به نقل از سردار حاجیزاده منتشر کرد. روزنامه «اگزماینر» امریکا هم دیگر رسانه غربی بود که در گزارش خود تحت عنوان «ایران میگوید موشک هایپرسونیک ساخته است»، اذعان کرد که ایران صنایع تسلیحات داخلی خود را با وجود تحریمهای بینالمللی گسترش و توسعه داده است.
واکنش رسانههای منطقه و غرب
تارنماهای «دیفنس فورس»، «سوئیس اینفو»، «سی بیسی نیوز» و تارنمای صهیونیستی «تایمز اَو اسرائیل» نیز گزارش ساخت موشک فراصوت ایران و اظهارات سردار حاجیزاده را در صفحات خبری خود بازنشر دادند. شبکه تلویزیونی المیادین نیز با پوشش این خبر اعلام کرد: ایران چند روز پس از آزمایش موشک ماهوارهبر، یک موشک جدید سریعتر از سرعت صوت رونمایی کرد. «میدل ایست آنلاین» با نوشتن اینکه «ایران با رونمایی از موشک مافوق صوت قدرتنمایی میکند» و روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» با این ارزیابی که «هیچ فناوری برای مقابله با این موشک وجود ندارد» خبر را بازتاب دادند.پایگاه «دیفنس عربیا» (دفاع العرب)، شبکه العربیه سعودی، پایگاههای خبری عرب زبان العهد، ارث نیوز، العربی الجدید، العین، مصراوی و خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) نیز دیگر رسانههای عرب زبانی بودند که خبر دستیابی جمهوری اسلامی ایران به فناوری ساخت موشکهای مافوق صوت را منتشر کردند و به بررسی جزئیات توانمندیهای این موشک پرداختند.بازتاب گسترده این پیشرفت موشکی ایران در رسانههای منطقه در حالی است که با وجود طرح مستمر رویکرد مبتنی بر همکاریهای دفاعی مشترک در منطقه از سوی ایران بسیاری از کشورهای همسایه ایران در تبعیت از سیاست ایرانهراسی مورد تبلیغ غرب و با صرف هزینههای چند صد میلیارد دلاری به برخوردار شدن از سامانههای دفاع موشکی غرب دلخوش کردهاند.
واکنش به سبک پنتاگون
قرار گرفتن ایران در ردیف کشورهای دارنده موشک بالستیک هایپرسونیک از سوی امریکا نیز بیواکنش نماند. با این تفاوت که وزارت دفاع امریکا طبق روال گذشته تلاش کرد با ترکیبی از «انکار» و «نمایش اشراف اطلاعاتی» به موضوع بپردازد. «رد لودویک» از سخنگویان وزارت دفاع امریکا در مصاحبهای با فاکسنیوز گفت که پنتاگون از گزارشها درباره دستیابی ایران به موشکهای هایپرسونیک مطلع است اما به آن «به دیده شک مینگرد.»
به گزارش تسنیم، این مقام پنتاگون گفت: «همانند همیشه ما از افشاسازی گزارشهای اطلاعاتی و ارزیابیها درخصوص چنین موضوعات حساسی پرهیز میکنیم. ما همچنان نظارت دقیق بر توسعه و اشاعه موشکهای پیشرفته و فناوریهای وابسته به آن توسط ایران را ادامه خواهیم داد.» وی اضافه کرد: «ایالات متحده به توانایی خود برای مهار و دفاع در برابر تمامی تهدیدها از جانب رژیم [ایران] اطمینان دارد و با متحدان و شریکانش در این راستا همکاری خواهد کرد. ما از ایران میخواهیم تنشها در منطقه را کاهش دهد.»
فاکسنیوز در تلاش برای کاستن از اهمیت این پیشرفت ایران در گزارش خود مدعی شد: مقامهای دفاعی امریکا پیش از این خاطرنشان کردهاند معمولاً ایران تمایل دارد در قابلیتهای نظامی خود بزرگنمایی کند. واکنش انکاری به پیشرفت توانمندیهای نظامی ایران امر تازهای نیست. اگر چه مدعیانی که روزگاری پهپادهای ایرانی را فتوشاپ قلمداد میکردند و بعد معترف به از دست رفتن برتری هوایی خود در منطقه غرب آسیا شدند و معترض صادرات آنها به روسیه، در آینده نیز عجز سپرهای دفاع موشکیشان در مقابل موشکهای فراصوت ایران را اعلام خواهند کرد.
پاسداشت راه شهید طهرانیمقدم
جدا از ویژگیهای فنی موشک هایپرسونیک و اهمیت دستیابی ایران به این حد از پیشرفت موشکی، آنچه اعلام این خبر را ویژهتر ساخت همزمانی آن با سالگرد شهادت سرداری بود که با لقب «پدر موشکی» ایران از او یاد میشود و حال راه او مستحکمتر از همیشه ادامه یافته است. شهید حسن طهرانیمقدم، یکی از بنیانگذاران توان موشکی در ۲۱ سالگی و در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد. بعد از عملیات ثامنالائمه(ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد و برهمین اساس آبان سال ۱۳۶۲ مأموریت راهاندازی و سازماندهی فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه به طهرانیمقدم محول شد.
پس از صدور فرمان تاریخی امام(ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید طهرانیمقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. او در اول مهر سال ۱۳۸۴ بهعنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب شد و در ۲۵ آذرماه سال ۱۳۸۵ بهعنوان مشاور فرماندهکل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد.شهید حاج حسن طهرانیمقدم، ۲۱ آبان ماه سال ۱۳۹۰ به شهادت رسید. رهبر معظم انقلاب در پیامی که به مناسبت شهادت ایشان صادر کردهاند، شهید طهرانیمقدم را با عباراتی نظیر «سردار عالیقدر»، «دانشمند برجسته» و «پارسای بیادعا» مورد خطاب قرار دادند.
برش
فرمانده کل سپاه پاسداران درخصوص واکنشها به گرفتن انتقام خون شهدای حوادث اخیر:
مرتب به ما پیغام میدهند که نزنید
سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران در مراسم یازدهمین سالگرد شهادت سردار حسن طهرانیمقدم فرمانده یگان موشکی سپاه که صبح دیروز جمعه در قطعه ۲۴ بهشتزهرا و در جوار مزار این شهید برگزار شد، با بیان اینکه دشمن تلاش دارد ایران را در درون کشور درگیر کند، اظهار داشت: در این شرایط ضدانقلاب را در اقلیم کردستان هدف قرار دادیم. در کرانه رود ارس رزمایش بزرگ برگزار کردیم، ماهوارهبر پرتاب کردیم، سامانه موشکی باور ۳۷۳ را در برد ۳۰۰ کیلومتر آزمایش کردیم و روز پنجشنبه هم اعلام کردیم که موشک جدیدی را توسعه دادیم که هیچ سپر موشکی توان مقابله با آن را ندارد.به گزارش ایرنا، سرلشکر سلامی تصریح کرد: به دشمنان گفتیم آرامشتان را میگیریم؛ قطعاً آرامششان را خواهیم گرفت. اکنون چند شبانهروز است که آرامش ندارند و به حالت آمادهباش درآمدهاند. آنها ترسیدهاند و مرتب به ما پیغام میدهند که نزنید. از طریق چند کشور به ما پیام میدهند که نزنید.
آنها پارههای تن ما هستند
وی با بیان اینکه جنایتهای دشمن بیپاسخ نخواهد ماند و باید تقاص خون شهیدان را بدهند، اظهار داشت: اگر به عمق جریان دشمن نگاه کنیم، کسانی را که در برابر ملت ایران ایستادهاند، خواهیم دید؛ از بایدن تا نتانیاهو تا بنسلمان تا فرانسویها و آلمانیها که ورشکستگان سیاست جهانی هستند. این عقبه سیاسی جدال جدید است. وی خاطرنشان کرد: اما در خطوط مقدم، بخش کوچک فریب خورده از جوانان حضور دارند که درصدد جداسازی آنها هستیم. رفتار ما با این افراد متفاوت است و مانند نجات غریق رفتار میکنیم؛ آنها پارههای تن ما هستند.
گروه سیاسی/ ایران با دستیابی به فناوری پیشرفته موشکهای بالستیک هایپرسونیک (فراصوت) ادعای امنیتآفرینی سپرهای موشکی دشمن را به بیاعتباری کشاند. دستیابی به این فناوری نظامی کمرقیب آفندی که تا پیش از این تنها چهار کشور روسیه، چین، امریکا و هند از آن برخوردار بودند آن هم در سالگرد شهادت شهید طهرانی مقدم از بنیانگذاران صنعت موشکی کشورمان در شرایطی است که کمتر از یک هفته پیش ایران از سامانه پیشرفته پدافندی باور 373 رونمایی کرد و حال با پیوستن به باشگاه کشورهای دارنده موشک فراصوت نشان داد که میتواند سامانههای ضد موشکی دشمن را به چالش فرا بخواند.به گزارش ایرنا، فرمانده نیروی هوافضای سپاه روز پنجشنبه در حاشیه مراسم یازدهمین سالگرد شهادت شهید طهرانی مقدم خبر دستیابی ایران به موشکهای بالستیک هایپرسونیک پیشرفته را اعلام کرد و با بیان اینکه این موشک سرعت بالایی دارد و هم در فضا و هم در خارج از آن میتواند مانور دهد، گفت: این موشک جدید فراصوت از همه سامانههای سپر موشکی عبور میکند و بعید است تا دهها سال بعد هم فناوری یافت شود که بتوان با آن مقابله کند. وی در اینباره افزود: این موشک سامانههای ضد موشکی دشمن را هدف قرار میدهد و یک جهش بزرگ نسلی در حوزه موشکی است. سردار حاجیزاده همچنین با بیان اینکه آزمایشهای این موشک انجام شده است، اعلام کرد که موشک هایپرسونیک ایران در آینده نزدیک و در یک فرصت مناسب رونمایی خواهد شد.
ترکیب بالنده علم و ایمان
محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و فرمانده اسبق نیروی هوایی سپاه پاسداران در توئیتی ضمن قدردانی از متخصصان نیروی هوافضای سپاه ساخت موشک بالستیک فراصوت با قابلیت مانورپذیری بیسابقه، شکستن رکورد سرعت، توان عبور از تمامی سامانههای پدافند موشکی در جهان و قابلیت هدف قرار دادن آنها را علامت روشنی از ترکیب علم و ایمان در صنعت دفاعی کشور عنوان کرد.موشکهای هایپرسونیک علاوه بر آنکه قادر به پرواز با سرعتی پنج برابر سرعت صوت (3800 مایل در ساعت) هستند، میتوانند با طی کردن مسیرهای پیچیده، رهگیریشان را دشوار کنند. همچنین در این سرعتها پرتابه در یک ثانیه بین ۲ تا ۸ کیلومتر را طی میکند. در سرعت هایپرسونیک مولکولهای اتمسفر به حالتی از ماده به نام پلاسما تبدیل میشوند. چالش کنترل پرتابه و ارتباط الکترونیک در حالت پلاسما همان چیزی است که فناوری ساخت سلاح هایپرسونیک را ویژه ساخته است.
بازتاب گسترده در رسانههای جهان
همچنان که قابل پیشبینی بود دستیابی ایران به موشکهای بالستیک «هایپرسونیک» پیشرفته بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت.
خبرگزاری فرانس ۲۴ با بازتاب دادن سخنان سردار حاجیزاده در این باره با اشاره به اینکه موشکهای مافوق صوت، میتوانند بیش از پنج برابر سرعت صوت پرواز کنند و روسیه در حال حاضر در رقابت برای توسعه این موشکها پیشتاز است و پس از آن، چین و ایالات متحده قرار دارند، نوشت: موشک مافوق صوت قابلیت مانور دارد و این امر ردیابی و دفاع در برابر آن را دشوارتر میکند. در حالی که کشورهایی مانند امریکا سامانههایی را توسعه دادهاند که برای دفاع در برابر موشکهای کروز و بالستیک طراحی شدهاند، توانایی ردیابی و خنثی کردن موشکهای مافوق صوت همچنان زیر سؤال است. فرانس ۲۴ در عین حال در گزارش خود آزمایش موفقیتآمیز موشک ماهوارهبر «قائم ۱۰۰» را که قادر به پرتاب ماهوارهها به فضا است یادآور شد.
خبرگزاری «رویترز» نیز با اعلام دستاورد جدید نظامی ایران جزئیات توانمندیهای آن را به نقل از سردار حاجیزاده منتشر کرد. روزنامه «اگزماینر» امریکا هم دیگر رسانه غربی بود که در گزارش خود تحت عنوان «ایران میگوید موشک هایپرسونیک ساخته است»، اذعان کرد که ایران صنایع تسلیحات داخلی خود را با وجود تحریمهای بینالمللی گسترش و توسعه داده است.
واکنش رسانههای منطقه و غرب
تارنماهای «دیفنس فورس»، «سوئیس اینفو»، «سی بیسی نیوز» و تارنمای صهیونیستی «تایمز اَو اسرائیل» نیز گزارش ساخت موشک فراصوت ایران و اظهارات سردار حاجیزاده را در صفحات خبری خود بازنشر دادند. شبکه تلویزیونی المیادین نیز با پوشش این خبر اعلام کرد: ایران چند روز پس از آزمایش موشک ماهوارهبر، یک موشک جدید سریعتر از سرعت صوت رونمایی کرد. «میدل ایست آنلاین» با نوشتن اینکه «ایران با رونمایی از موشک مافوق صوت قدرتنمایی میکند» و روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» با این ارزیابی که «هیچ فناوری برای مقابله با این موشک وجود ندارد» خبر را بازتاب دادند.پایگاه «دیفنس عربیا» (دفاع العرب)، شبکه العربیه سعودی، پایگاههای خبری عرب زبان العهد، ارث نیوز، العربی الجدید، العین، مصراوی و خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) نیز دیگر رسانههای عرب زبانی بودند که خبر دستیابی جمهوری اسلامی ایران به فناوری ساخت موشکهای مافوق صوت را منتشر کردند و به بررسی جزئیات توانمندیهای این موشک پرداختند.بازتاب گسترده این پیشرفت موشکی ایران در رسانههای منطقه در حالی است که با وجود طرح مستمر رویکرد مبتنی بر همکاریهای دفاعی مشترک در منطقه از سوی ایران بسیاری از کشورهای همسایه ایران در تبعیت از سیاست ایرانهراسی مورد تبلیغ غرب و با صرف هزینههای چند صد میلیارد دلاری به برخوردار شدن از سامانههای دفاع موشکی غرب دلخوش کردهاند.
واکنش به سبک پنتاگون
قرار گرفتن ایران در ردیف کشورهای دارنده موشک بالستیک هایپرسونیک از سوی امریکا نیز بیواکنش نماند. با این تفاوت که وزارت دفاع امریکا طبق روال گذشته تلاش کرد با ترکیبی از «انکار» و «نمایش اشراف اطلاعاتی» به موضوع بپردازد. «رد لودویک» از سخنگویان وزارت دفاع امریکا در مصاحبهای با فاکسنیوز گفت که پنتاگون از گزارشها درباره دستیابی ایران به موشکهای هایپرسونیک مطلع است اما به آن «به دیده شک مینگرد.»
به گزارش تسنیم، این مقام پنتاگون گفت: «همانند همیشه ما از افشاسازی گزارشهای اطلاعاتی و ارزیابیها درخصوص چنین موضوعات حساسی پرهیز میکنیم. ما همچنان نظارت دقیق بر توسعه و اشاعه موشکهای پیشرفته و فناوریهای وابسته به آن توسط ایران را ادامه خواهیم داد.» وی اضافه کرد: «ایالات متحده به توانایی خود برای مهار و دفاع در برابر تمامی تهدیدها از جانب رژیم [ایران] اطمینان دارد و با متحدان و شریکانش در این راستا همکاری خواهد کرد. ما از ایران میخواهیم تنشها در منطقه را کاهش دهد.»
فاکسنیوز در تلاش برای کاستن از اهمیت این پیشرفت ایران در گزارش خود مدعی شد: مقامهای دفاعی امریکا پیش از این خاطرنشان کردهاند معمولاً ایران تمایل دارد در قابلیتهای نظامی خود بزرگنمایی کند. واکنش انکاری به پیشرفت توانمندیهای نظامی ایران امر تازهای نیست. اگر چه مدعیانی که روزگاری پهپادهای ایرانی را فتوشاپ قلمداد میکردند و بعد معترف به از دست رفتن برتری هوایی خود در منطقه غرب آسیا شدند و معترض صادرات آنها به روسیه، در آینده نیز عجز سپرهای دفاع موشکیشان در مقابل موشکهای فراصوت ایران را اعلام خواهند کرد.
پاسداشت راه شهید طهرانیمقدم
جدا از ویژگیهای فنی موشک هایپرسونیک و اهمیت دستیابی ایران به این حد از پیشرفت موشکی، آنچه اعلام این خبر را ویژهتر ساخت همزمانی آن با سالگرد شهادت سرداری بود که با لقب «پدر موشکی» ایران از او یاد میشود و حال راه او مستحکمتر از همیشه ادامه یافته است. شهید حسن طهرانیمقدم، یکی از بنیانگذاران توان موشکی در ۲۱ سالگی و در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد. بعد از عملیات ثامنالائمه(ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد و برهمین اساس آبان سال ۱۳۶۲ مأموریت راهاندازی و سازماندهی فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه به طهرانیمقدم محول شد.
پس از صدور فرمان تاریخی امام(ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید طهرانیمقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. او در اول مهر سال ۱۳۸۴ بهعنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب شد و در ۲۵ آذرماه سال ۱۳۸۵ بهعنوان مشاور فرماندهکل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد.شهید حاج حسن طهرانیمقدم، ۲۱ آبان ماه سال ۱۳۹۰ به شهادت رسید. رهبر معظم انقلاب در پیامی که به مناسبت شهادت ایشان صادر کردهاند، شهید طهرانیمقدم را با عباراتی نظیر «سردار عالیقدر»، «دانشمند برجسته» و «پارسای بیادعا» مورد خطاب قرار دادند.
برش
فرمانده کل سپاه پاسداران درخصوص واکنشها به گرفتن انتقام خون شهدای حوادث اخیر:
مرتب به ما پیغام میدهند که نزنید
سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران در مراسم یازدهمین سالگرد شهادت سردار حسن طهرانیمقدم فرمانده یگان موشکی سپاه که صبح دیروز جمعه در قطعه ۲۴ بهشتزهرا و در جوار مزار این شهید برگزار شد، با بیان اینکه دشمن تلاش دارد ایران را در درون کشور درگیر کند، اظهار داشت: در این شرایط ضدانقلاب را در اقلیم کردستان هدف قرار دادیم. در کرانه رود ارس رزمایش بزرگ برگزار کردیم، ماهوارهبر پرتاب کردیم، سامانه موشکی باور ۳۷۳ را در برد ۳۰۰ کیلومتر آزمایش کردیم و روز پنجشنبه هم اعلام کردیم که موشک جدیدی را توسعه دادیم که هیچ سپر موشکی توان مقابله با آن را ندارد.به گزارش ایرنا، سرلشکر سلامی تصریح کرد: به دشمنان گفتیم آرامشتان را میگیریم؛ قطعاً آرامششان را خواهیم گرفت. اکنون چند شبانهروز است که آرامش ندارند و به حالت آمادهباش درآمدهاند. آنها ترسیدهاند و مرتب به ما پیغام میدهند که نزنید. از طریق چند کشور به ما پیام میدهند که نزنید.
آنها پارههای تن ما هستند
وی با بیان اینکه جنایتهای دشمن بیپاسخ نخواهد ماند و باید تقاص خون شهیدان را بدهند، اظهار داشت: اگر به عمق جریان دشمن نگاه کنیم، کسانی را که در برابر ملت ایران ایستادهاند، خواهیم دید؛ از بایدن تا نتانیاهو تا بنسلمان تا فرانسویها و آلمانیها که ورشکستگان سیاست جهانی هستند. این عقبه سیاسی جدال جدید است. وی خاطرنشان کرد: اما در خطوط مقدم، بخش کوچک فریب خورده از جوانان حضور دارند که درصدد جداسازی آنها هستیم. رفتار ما با این افراد متفاوت است و مانند نجات غریق رفتار میکنیم؛ آنها پارههای تن ما هستند.
مروری بر فروش سینماها در سومین هفته آبان
صدرنشینی «لوپتو»
اکران سینماها در سومین هفته آبانماه با صدرنشینی انیمیشن «لوپتو» در فروش هفتگی به پایان رسید و در عینحال سرنوشت اکران یک فیلم امید بخش برای نجات گیشه در هالهای از ابهام قرار گرفت. فروش سینماها پس از ناآرامیهای اخیر روزهای پررونقی را پشت سر نمیگذارد و تنها مؤلفه دلخوش کننده اخبار گیشه، صدرنشینی سینمای کودک و نوجوان است. «لوپتو» به کارگردانی عباس عسگری در حالی از یازدهم آبان ماه به ترکیب اکران اضافه شد که دیگر انیمیشن این روزهای اکران یعنی «پسر دلفینی» صدرنشین فروش یک ماه گذشته بوده است. «لوپتو» در مدت 10 روز اکران توانست فروش یک میلیارد و 400 میلیون تومانی را تجربه کند و در صدر جدول فروش هفتگی قرار بگیرد. «انفرادی» مسعود اطیابی با 926 میلیون تومان و «پسر دلفینی» با 812 میلیون تومان جایگاه دوم و سوم فروش را در یک هفته گذشته به خود اختصاص دادند.
فرهنگی/ اکران سینماها در سومین هفته آبانماه با صدرنشینی انیمیشن «لوپتو» در فروش هفتگی به پایان رسید و در عینحال سرنوشت اکران یک فیلم امیدواربخش برای نجات گیشه در هالهای از ابهام قرار گرفت.
صدرنشینی «لوپتو» و شکست سنگین «بیرو»
فروش سینماها پس از ناآرامیهای اخیر روزهای پررونقی را پشت سر نمیگذارد و تنها مؤلفه دلخوش کننده اخبار گیشه، صدرنشینی سینمای کودک و نوجوان است. «لوپتو» به کارگردانی عباس عسگری در حالی از یازدهم آبان ماه به ترکیب اکران اضافه شد که طی یک ماه گذشته دیگر انیمیشن این روزهای اکران یعنی «پسر دلفینی» صدرنشین فروش یک ماه گذشته بوده است.
«لوپتو» در مدت 10 روز اکران توانست فروش یک میلیارد و 400 میلیون تومانی را تجربه کند و در صدر جدول فروش هفتگی قرار بگیرد. «انفرادی» مسعود اطیابی با 926 میلیون تومان و «پسر دلفینی» با 812 میلیون تومان جایگاه دوم و سوم فروش را در یک هفته گذشته به خود اختصاص دادند. دیگر فیلم تازه اکران یعنی «طبقه یکونیم»به کارگردانی نوید اسماعیلی که از دهم آبانماه به سینماها آمده فروش چشمگیری نداشته و در این مدت با فروش حدود 432 میلیون تومان پس از «ابلق» نرگس آبیار و «دوزیست» برزو نیکنژاد رتبه ششم جدول فروش هفتگی را از آن خود کرده است. «بیرو» به کارگردانی مرتضیعلی عباس میرزایی از دیگر فیلمهای تازه اکران، در اولین هفته شکست سنگینی را تجربه کرد و تنها کمی بیش از هزار مخاطب داشت و فروشاش به 33 میلیون تومان رسید.
کمدیهای پرمخاطب
در حالی که صدرنشینی فروش هفتگی و یک ماه گذشته در دست انیمیشنها و سینمای کودک است، فیلمهای کمدی همچنان جایگاه اول و دوم گیشه سینماها را در جدول کل فروش در اختیار دارند. «انفرادی» مسعود اطیابی در حالی با فروش بالای 72 میلیارد تومان در صدر فروش 8 ماه نخست سال قرار دارد که دیگر ساخته این فیلمساز قرار است بزودی روانه اکران شود. «سگبند» مهران احمدی دیگر فیلم کمدی پرفروش امسال با فروش 41 میلیارد و 400 میلیون تومان و «علفزار» کاظم دانشی با 21 میلیارد و 300 میلیون تومان در رتبه دوم و سوم این جدول قرار دارند.
ابهام در زمان اکران «بخارست»
مسعود اطیابی که به ریسک اکران «دینامیت» در سالهای رکود کرونا رضایت داد و البته پرفروشترین فیلم سال 1400 هم شد، قرار است فیلم تازهاش «بخارست» را روانه گیشه کند. در حالی که انتظار میرود اکران این فیلم با بازی حسین یاری، پژمان جمشیدی، امیرحسین آرمان، هادی کاظمی و... از هفته آینده شوک تازهای در فروش سینما ایجاد کند اما از شامگاه ۱۹ آبان ماه خبرهایی مبنی بر منتفی شدن اکران «بخارست» منتشر شده است. در شرایطی که مسعود اطیابی کارگردان این فیلم در گفتوگویی از احتمال اکران این فیلم از سهشنبه هفته آینده و با هدف ایجاد مفری برای بحران روحی جامعه گفته بود ساعاتی بعد تهیهکننده این فیلم در گفتوگویی با مهر اعلام کرد که اکران فیلمشان فعلاً کنسل شده است: «با توجه به منافع سهامداران خردی که در فرابورس روی این فیلم سرمایهگذاری کرده بودند، مجموع جمعبندیمان با توجه به رایزنیهایی که با فرابورس داشتیم به این نتیجه رسید که فعلاً اکران فیلم را متوقف کنیم.» در عین حال همایون اسعدیان رئیس شورای صنفی نمایش به ایسنا گفته که هنوز نامه مکتوبی از سوی دستاندرکاران فیلم مبنی بر اینکه «فیلم را اکران نمیکنند» به شورای صنفی نمایش نرسیده است.
فرهنگی/ اکران سینماها در سومین هفته آبانماه با صدرنشینی انیمیشن «لوپتو» در فروش هفتگی به پایان رسید و در عینحال سرنوشت اکران یک فیلم امیدواربخش برای نجات گیشه در هالهای از ابهام قرار گرفت.
صدرنشینی «لوپتو» و شکست سنگین «بیرو»
فروش سینماها پس از ناآرامیهای اخیر روزهای پررونقی را پشت سر نمیگذارد و تنها مؤلفه دلخوش کننده اخبار گیشه، صدرنشینی سینمای کودک و نوجوان است. «لوپتو» به کارگردانی عباس عسگری در حالی از یازدهم آبان ماه به ترکیب اکران اضافه شد که طی یک ماه گذشته دیگر انیمیشن این روزهای اکران یعنی «پسر دلفینی» صدرنشین فروش یک ماه گذشته بوده است.
«لوپتو» در مدت 10 روز اکران توانست فروش یک میلیارد و 400 میلیون تومانی را تجربه کند و در صدر جدول فروش هفتگی قرار بگیرد. «انفرادی» مسعود اطیابی با 926 میلیون تومان و «پسر دلفینی» با 812 میلیون تومان جایگاه دوم و سوم فروش را در یک هفته گذشته به خود اختصاص دادند. دیگر فیلم تازه اکران یعنی «طبقه یکونیم»به کارگردانی نوید اسماعیلی که از دهم آبانماه به سینماها آمده فروش چشمگیری نداشته و در این مدت با فروش حدود 432 میلیون تومان پس از «ابلق» نرگس آبیار و «دوزیست» برزو نیکنژاد رتبه ششم جدول فروش هفتگی را از آن خود کرده است. «بیرو» به کارگردانی مرتضیعلی عباس میرزایی از دیگر فیلمهای تازه اکران، در اولین هفته شکست سنگینی را تجربه کرد و تنها کمی بیش از هزار مخاطب داشت و فروشاش به 33 میلیون تومان رسید.
کمدیهای پرمخاطب
در حالی که صدرنشینی فروش هفتگی و یک ماه گذشته در دست انیمیشنها و سینمای کودک است، فیلمهای کمدی همچنان جایگاه اول و دوم گیشه سینماها را در جدول کل فروش در اختیار دارند. «انفرادی» مسعود اطیابی در حالی با فروش بالای 72 میلیارد تومان در صدر فروش 8 ماه نخست سال قرار دارد که دیگر ساخته این فیلمساز قرار است بزودی روانه اکران شود. «سگبند» مهران احمدی دیگر فیلم کمدی پرفروش امسال با فروش 41 میلیارد و 400 میلیون تومان و «علفزار» کاظم دانشی با 21 میلیارد و 300 میلیون تومان در رتبه دوم و سوم این جدول قرار دارند.
ابهام در زمان اکران «بخارست»
مسعود اطیابی که به ریسک اکران «دینامیت» در سالهای رکود کرونا رضایت داد و البته پرفروشترین فیلم سال 1400 هم شد، قرار است فیلم تازهاش «بخارست» را روانه گیشه کند. در حالی که انتظار میرود اکران این فیلم با بازی حسین یاری، پژمان جمشیدی، امیرحسین آرمان، هادی کاظمی و... از هفته آینده شوک تازهای در فروش سینما ایجاد کند اما از شامگاه ۱۹ آبان ماه خبرهایی مبنی بر منتفی شدن اکران «بخارست» منتشر شده است. در شرایطی که مسعود اطیابی کارگردان این فیلم در گفتوگویی از احتمال اکران این فیلم از سهشنبه هفته آینده و با هدف ایجاد مفری برای بحران روحی جامعه گفته بود ساعاتی بعد تهیهکننده این فیلم در گفتوگویی با مهر اعلام کرد که اکران فیلمشان فعلاً کنسل شده است: «با توجه به منافع سهامداران خردی که در فرابورس روی این فیلم سرمایهگذاری کرده بودند، مجموع جمعبندیمان با توجه به رایزنیهایی که با فرابورس داشتیم به این نتیجه رسید که فعلاً اکران فیلم را متوقف کنیم.» در عین حال همایون اسعدیان رئیس شورای صنفی نمایش به ایسنا گفته که هنوز نامه مکتوبی از سوی دستاندرکاران فیلم مبنی بر اینکه «فیلم را اکران نمیکنند» به شورای صنفی نمایش نرسیده است.
پیشبینی صندوق بینالمللی پول براساس حرکت اقتصادی دولت
تورم در 2 سال آینده زیر 20درصد میشود
صندوق بینالمللی پول در تحلیلی جامع از همه عوامل تعیینکننده نرخ تورم در ایران طی ۲ دهه گذشته راهکارهایی را برای حل این مشکل ارائه و اعلام کرد. به گزارش مهر، صندوق بینالمللی پول نوشت: «بر اساس الگوهایی که از بررسی روندهای تاریخی تورم در ایران طی ۸ «سهماهه» گذشته به دست آوردهایم، پیشبینی میکنیم نرخ تورم در این کشور طی دو سال آینده به رشد خود ادامه خواهد داد. ما برای ۸ سهماهه آینده پیشبینی میکنیم نرخ تورم بالای ۵۰ درصد باقی بماند و این در حالی است که کسری بودجه بالا و ریال ضعیف را شاهد خواهیم بود. این پیشبینی غیرمشروط و بر اساس روندهای تاریخی ارائه شده است. اما اگر بخواهیم پیشبینی مشروط از نرخ تورم در ایران داشته باشیم و بهبود شاخصهای مالی را در نظر بگیریم آنگاه میتوان انتظار داشت نرخ تورم در ایران طی دو سال آینده به زیر ۲۰ درصد برسد.
اگر هیچ افزایشی در کسری مالی اسمی را شاهد نباشیم و پایه پولی تنها ۱۰ درصد افزایش یابد میتوان به تحقق این پیشبینی امیدوار بود و حتی ممکن است شاهد تک رقمی شدن تورم باشیم البته ضربه سنگینتری به اقتصاد غیرنفتی وارد میآید.
اگر هیچ افزایشی در کسری مالی اسمی را شاهد نباشیم و پایه پولی تنها ۱۰ درصد افزایش یابد میتوان به تحقق این پیشبینی امیدوار بود و حتی ممکن است شاهد تک رقمی شدن تورم باشیم البته ضربه سنگینتری به اقتصاد غیرنفتی وارد میآید.
نقشآفرینی صندوق تثبیت بازار در معاملات بازار سهام
دولت با «سهامیار» به کمک بورس آمد
گروه اقتصادی / بحث بیمه سهام که با وجود اعلام قبلی سازمان بورس و اوراق بهادار در هفته گذشته به مرحله اجرا نرسید، قرار است امروز، شنبه 21 آبانماه 1401، در قالب فروش اوراق تبعی سبد سهام از طرف صندوق تثبیت بازار سرمایه به اجرا درآید.
بر اساس آخرین اطلاعیه سازمان بورس و اوراق بهادار، پیرو مصوبه هیأت مدیره این سازمان، قرار است طرح بیمه پرتفوی سهام کمتر از 100 میلیون تومان در قالب انتشار اوراق اختیار فروش تبعی سبد سهام با نماد«سهام یار» از امروز و به مدت 8 روز انجام پذیرد تا سهامداران بتوانند از این طریق سبد پایه سهام بورسی (سهام فرابورسی و بازار پایه بیمه نخواهند شد) خود را که در پایان روز 4 آبان ماه سال 1401 در اختیار داشتهاند بیمه کنند و مشمول دریافت حداقل سود 20 درصدی (درصورت عدم حصول این میزان در بازار) شوند.
به این ترتیب سهامداران حقیقی و حقوقی میتوانند با خرید تنها یک سهم از نماد «سهام یار» و نگهداری سهام خود تا تاریخ 3 آبان ماه 1402، از مزایای این طرح بهرهمند شوند و اصل ارزش سبد سهام بورسی ای که تا تاریخ 4 آبان در اختیار داشتهاند و سود 20 درصدی آن را به دست آورند.
این طرح که از طریق ابزار مالی صندوق تثبیت بازار انجام میپذیرد، یکی از چند اقدام حمایتی صندوق در جهت حمایت از بازار سهام بوده که طی یک سال گذشته به مرحله اجرا درآمده است. پیشتر نیز تیم اقتصادی دولت سیزدهم با تزریق منابع مصوب صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار و تشکیل سبد دارایی در اکثر گروههای معاملاتی، اقدام به حمایت از بازار کرده بودند.
در این خصوص چندی پیش مدیر صندوق توسعه و تثبیت بازار سرمایه با اشاره به آمار خرید بیش از یک هزار و 260 میلیارد تومانی سهام خرد توسط این صندوق، گفته بود: پس از جلسه با اعضای هیأت مدیره سازمان بورس و ابلاغ بسته ۱۰بندی حمایت از بازار سرمایه، انجام بخشی از امور به صندوق توسعه و تثبیت بازار سرمایه سپرده شد و در همین راستا فارغ از مسأله کوچک، متوسط یا بزرگ بودن شرکتها (نمادهای معاملاتی) و اثر آنها بر شاخص، حمایتهای خود را بهطور ویژه و محسوس تداوم بخشیدیم و طی هفته گذشته، عمدتاً سهام متوسط و کوچک را خریداری کردیم و مطابق گزارشهایی که پیشتر اعلام شده بود، حدود ۳۲۰ نماد را به طور حمایتی خریداری کردیم و در مقابل فروش اندکی را به ثبت رساندیم.
معصومی خانقاه گفته بود: طبق آخرین برآوردها صندوق توسعه بازار سرمایه از هفته گذشته حدود هزار و ۲۶۰ میلیارد تومان سهام به صورت خرد خریداری کرده و حدود ۴۰ میلیارد تومان سهم را به صورت خرد و ۸۱۵ میلیارد تومان هم به صورت بلوک به فروش رسانده و در مجموع خرید خالص صندوق توسعه بازار سرمایه به حدود ۴۱۰ میلیارد تومان رسیده است. بر اساس آمار ارائه شده توسط صندوق تثبیت بازار، سرمایهگذاریهای این صندوق متشکل از 9 بخش است که گروه فلزات اساسی، با 19.36 درصد، فرآوردههای نفتی با 16.91 درصد، محصولات شیمیایی با 15.98 درصد و بانکها و مؤسسات اعتباری با 15.44 درصد بیشترین سهم را از مجموع سرمایهگذاریهای انجام شده به خود اختصاص دادهاند.
همچنین بر اساس آمار، گروه خودرو و ساخت قطعات با 10.85 درصد، استخراج کانههای فلزی با 8.12 درصد، شرکتهای چند رشتهای صنعتی با 6.33 درصد و مخابرات با 3.01 درصد در ردههای پنجم تا هشتم بیشترین درصد سرمایهگذاری از سبدداری صندوق تثبیت بازار قرار گرفتهاند. آمار نشان میدهد این صندوق در حدود 4 درصد از منابع خود را نیز برای سرمایهگذاری در سایر گروههای معاملاتی اختصاص داده و از این طریق در تثبیت و هدایت بازار، بر اساس سیاستهای کلی مشخص شده از طرف هیأت امنا، عمل کرده است.
مهمترین هدف صندوق تثبیت بازار سرمایه، جلوگیری از ایجاد و تداوم ترس فراگیر در بازار سرمایه است
صندوق تثبیت بازار به عنوان یک نهاد مستقل و غیردولتی و در راستای توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید در راستای تسهیل اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، در سال 1394 تأسیس شد.
بر اساس ماده 5 اساسنامه، موضوع فعالیت این صندوق، سرمایهگذاری در اوراق بهادار ثبت شده نزد سازمان و صندوقهای سرمایهگذاری، اخذ تسهیلات و خرید و فروش داراییهای مالی و سپردهگذاری است.
همچنین بر اساس ماده 7 اساسنامه، هیأت امنای صندوق متشکل از وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی و رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار است که ریاست آن برعهده وزیر امور اقتصادی و دارایی بوده و رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار و دبیر هیأت امنای صندوق است.
بر اساس مصوبات صورت گرفته، سرمایه صندوق که به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و توسط سازمان برنامه و بودجه کشور در لوایح بودجه سنواتی پیشبینی میشود، از محل سپردهگذاری یک درصد از منابع سالانه صندوق توسعه ملی از طریق سپردههای خود نزد بانکهای عامل و بخشی از کارمزدهای تعریف شده توسط سازمان بورس و اوراق بهادار با تصویب شورای عالی بورس و اوراق بهادار تأمین میشود و صندوق وظیفه دارد این منابع را در جهت تثبیت ارزش بازار، افزایش نقدشوندگی سهام، تسهیل و تشویق معاملات خرد و تسهیل در انجام سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، به معاملات سهام و سایر اوراق مصوب هیأت امنا اختصاص دهد. از این رو فعالیت و رسالت اصلی این صندوق در درجه اول نه کسب انتفاع، بلکه ارتقای بازارهای مالی و ثبات در بازار سهام بوده است و در درجه بعدی این صندوق میتواند به کسب انتفاع از بازار بپردازد که منافع حاصل از معاملات نیز در پایان هر سال در دفاتر صندوق لحاظ خواهد شد. بر اساس اطلاعات منتشرشده، سیاستهای اعمال شده توسط سایر دستگاهها، در برخی موارد میتواند تأثیر جدی منفی بر بازار سرمایه به جای بگذارد و از این رو، محدود کردن تأثیر مخاطرات سامانهای یا فرادستگاهی بر بازار سرمایه، همواره به عنوان یکی از عوامل مهم مد نظر سیاستگذاران قرار گرفته است. یکی از اهداف این صندوق، کنترل و کاهش این مخاطرات در بازار سرمایه است.
رقابت منصفانه در بازار سرمایه به منظور حفظ حقوق سرمایهگذاران و ذینفعان اهمیت بسیار زیادی برای ایجاد یک بازار با کارایی بالا دارد. سیاستگذاران از طرق مختلف میتوانند به ایجاد و حفظ شرایط منصفانه بپردازند، یکی از روشهای نیل به این مقصود ایجاد صندوق تثبیت بازار سرمایه است.
از مهمترین اهداف صندوق تثبیت بازار سرمایه، جلوگیری از ایجاد و تداوم ترس فراگیر در زمان وقوع بحرانهای مالی و اقتصادی در میان سرمایهگذاران از طریق حمایت از بازار است. به این منظور، برنامهریزی جهت جلوگیری از ایجاد و تداوم بحران از طریق ارزیابی آسیبپذیری و ریسک، توسعه و پیادهسازی برنامه مقابله و پیشگیری از بحران و تحلیل و گزارشدهی به منظور پایش در سطح کلان، انجام میپذیرد.
صندوق تثبیت بازار سرمایه در شرایط بحران با ورود به بازار سرمایه، میتواند به حمایت از سرمایهگذار خرد پرداخته و از رفتارهای فرصتطلبانه احتمالی جلوگیری کند. این امر میتواند موجب ارتقای اعتماد بیشتر سرمایهگذاران (بویژه سرمایهگذاران خرد) به بازار سرمایه شود.
بر اساس آخرین اطلاعیه سازمان بورس و اوراق بهادار، پیرو مصوبه هیأت مدیره این سازمان، قرار است طرح بیمه پرتفوی سهام کمتر از 100 میلیون تومان در قالب انتشار اوراق اختیار فروش تبعی سبد سهام با نماد«سهام یار» از امروز و به مدت 8 روز انجام پذیرد تا سهامداران بتوانند از این طریق سبد پایه سهام بورسی (سهام فرابورسی و بازار پایه بیمه نخواهند شد) خود را که در پایان روز 4 آبان ماه سال 1401 در اختیار داشتهاند بیمه کنند و مشمول دریافت حداقل سود 20 درصدی (درصورت عدم حصول این میزان در بازار) شوند.
به این ترتیب سهامداران حقیقی و حقوقی میتوانند با خرید تنها یک سهم از نماد «سهام یار» و نگهداری سهام خود تا تاریخ 3 آبان ماه 1402، از مزایای این طرح بهرهمند شوند و اصل ارزش سبد سهام بورسی ای که تا تاریخ 4 آبان در اختیار داشتهاند و سود 20 درصدی آن را به دست آورند.
این طرح که از طریق ابزار مالی صندوق تثبیت بازار انجام میپذیرد، یکی از چند اقدام حمایتی صندوق در جهت حمایت از بازار سهام بوده که طی یک سال گذشته به مرحله اجرا درآمده است. پیشتر نیز تیم اقتصادی دولت سیزدهم با تزریق منابع مصوب صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار و تشکیل سبد دارایی در اکثر گروههای معاملاتی، اقدام به حمایت از بازار کرده بودند.
در این خصوص چندی پیش مدیر صندوق توسعه و تثبیت بازار سرمایه با اشاره به آمار خرید بیش از یک هزار و 260 میلیارد تومانی سهام خرد توسط این صندوق، گفته بود: پس از جلسه با اعضای هیأت مدیره سازمان بورس و ابلاغ بسته ۱۰بندی حمایت از بازار سرمایه، انجام بخشی از امور به صندوق توسعه و تثبیت بازار سرمایه سپرده شد و در همین راستا فارغ از مسأله کوچک، متوسط یا بزرگ بودن شرکتها (نمادهای معاملاتی) و اثر آنها بر شاخص، حمایتهای خود را بهطور ویژه و محسوس تداوم بخشیدیم و طی هفته گذشته، عمدتاً سهام متوسط و کوچک را خریداری کردیم و مطابق گزارشهایی که پیشتر اعلام شده بود، حدود ۳۲۰ نماد را به طور حمایتی خریداری کردیم و در مقابل فروش اندکی را به ثبت رساندیم.
معصومی خانقاه گفته بود: طبق آخرین برآوردها صندوق توسعه بازار سرمایه از هفته گذشته حدود هزار و ۲۶۰ میلیارد تومان سهام به صورت خرد خریداری کرده و حدود ۴۰ میلیارد تومان سهم را به صورت خرد و ۸۱۵ میلیارد تومان هم به صورت بلوک به فروش رسانده و در مجموع خرید خالص صندوق توسعه بازار سرمایه به حدود ۴۱۰ میلیارد تومان رسیده است. بر اساس آمار ارائه شده توسط صندوق تثبیت بازار، سرمایهگذاریهای این صندوق متشکل از 9 بخش است که گروه فلزات اساسی، با 19.36 درصد، فرآوردههای نفتی با 16.91 درصد، محصولات شیمیایی با 15.98 درصد و بانکها و مؤسسات اعتباری با 15.44 درصد بیشترین سهم را از مجموع سرمایهگذاریهای انجام شده به خود اختصاص دادهاند.
همچنین بر اساس آمار، گروه خودرو و ساخت قطعات با 10.85 درصد، استخراج کانههای فلزی با 8.12 درصد، شرکتهای چند رشتهای صنعتی با 6.33 درصد و مخابرات با 3.01 درصد در ردههای پنجم تا هشتم بیشترین درصد سرمایهگذاری از سبدداری صندوق تثبیت بازار قرار گرفتهاند. آمار نشان میدهد این صندوق در حدود 4 درصد از منابع خود را نیز برای سرمایهگذاری در سایر گروههای معاملاتی اختصاص داده و از این طریق در تثبیت و هدایت بازار، بر اساس سیاستهای کلی مشخص شده از طرف هیأت امنا، عمل کرده است.
مهمترین هدف صندوق تثبیت بازار سرمایه، جلوگیری از ایجاد و تداوم ترس فراگیر در بازار سرمایه است
صندوق تثبیت بازار به عنوان یک نهاد مستقل و غیردولتی و در راستای توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید در راستای تسهیل اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، در سال 1394 تأسیس شد.
بر اساس ماده 5 اساسنامه، موضوع فعالیت این صندوق، سرمایهگذاری در اوراق بهادار ثبت شده نزد سازمان و صندوقهای سرمایهگذاری، اخذ تسهیلات و خرید و فروش داراییهای مالی و سپردهگذاری است.
همچنین بر اساس ماده 7 اساسنامه، هیأت امنای صندوق متشکل از وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی و رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار است که ریاست آن برعهده وزیر امور اقتصادی و دارایی بوده و رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار و دبیر هیأت امنای صندوق است.
بر اساس مصوبات صورت گرفته، سرمایه صندوق که به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و توسط سازمان برنامه و بودجه کشور در لوایح بودجه سنواتی پیشبینی میشود، از محل سپردهگذاری یک درصد از منابع سالانه صندوق توسعه ملی از طریق سپردههای خود نزد بانکهای عامل و بخشی از کارمزدهای تعریف شده توسط سازمان بورس و اوراق بهادار با تصویب شورای عالی بورس و اوراق بهادار تأمین میشود و صندوق وظیفه دارد این منابع را در جهت تثبیت ارزش بازار، افزایش نقدشوندگی سهام، تسهیل و تشویق معاملات خرد و تسهیل در انجام سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، به معاملات سهام و سایر اوراق مصوب هیأت امنا اختصاص دهد. از این رو فعالیت و رسالت اصلی این صندوق در درجه اول نه کسب انتفاع، بلکه ارتقای بازارهای مالی و ثبات در بازار سهام بوده است و در درجه بعدی این صندوق میتواند به کسب انتفاع از بازار بپردازد که منافع حاصل از معاملات نیز در پایان هر سال در دفاتر صندوق لحاظ خواهد شد. بر اساس اطلاعات منتشرشده، سیاستهای اعمال شده توسط سایر دستگاهها، در برخی موارد میتواند تأثیر جدی منفی بر بازار سرمایه به جای بگذارد و از این رو، محدود کردن تأثیر مخاطرات سامانهای یا فرادستگاهی بر بازار سرمایه، همواره به عنوان یکی از عوامل مهم مد نظر سیاستگذاران قرار گرفته است. یکی از اهداف این صندوق، کنترل و کاهش این مخاطرات در بازار سرمایه است.
رقابت منصفانه در بازار سرمایه به منظور حفظ حقوق سرمایهگذاران و ذینفعان اهمیت بسیار زیادی برای ایجاد یک بازار با کارایی بالا دارد. سیاستگذاران از طرق مختلف میتوانند به ایجاد و حفظ شرایط منصفانه بپردازند، یکی از روشهای نیل به این مقصود ایجاد صندوق تثبیت بازار سرمایه است.
از مهمترین اهداف صندوق تثبیت بازار سرمایه، جلوگیری از ایجاد و تداوم ترس فراگیر در زمان وقوع بحرانهای مالی و اقتصادی در میان سرمایهگذاران از طریق حمایت از بازار است. به این منظور، برنامهریزی جهت جلوگیری از ایجاد و تداوم بحران از طریق ارزیابی آسیبپذیری و ریسک، توسعه و پیادهسازی برنامه مقابله و پیشگیری از بحران و تحلیل و گزارشدهی به منظور پایش در سطح کلان، انجام میپذیرد.
صندوق تثبیت بازار سرمایه در شرایط بحران با ورود به بازار سرمایه، میتواند به حمایت از سرمایهگذار خرد پرداخته و از رفتارهای فرصتطلبانه احتمالی جلوگیری کند. این امر میتواند موجب ارتقای اعتماد بیشتر سرمایهگذاران (بویژه سرمایهگذاران خرد) به بازار سرمایه شود.
نگاهی تاریخی به پرده جدید تقابل نافرجام غربگرایان با ایرانگرایان
بلوای بدویت مدرن یا کاریکودتای تمدنی
مقدمه
کسانی که چهل سال است برای آرزوهای ناکامشان؛ روزشماری میکنند و نظام، طبق پیشبینیهایشان تا به حال، بارها و بارها در دهه شصت، هفتاد، هشتاد و نود سقوط کرده است، چطور میتوانند به دیگران پُز «واقعبینی» بفروشند و به ما تصویر درستی از واقعیت بدهند؟ طبیعی است که هم غرب و هم غربزدهها از زاویه خودشان به ایران نگاه میکنند و البته در مواجهه با ایران نه تماشاگر و پژوهشگر که بازیگر و کنشگر فعالاند و آیا کسی میتواند در مغرض بودن آنها تشکیک کند؟ ما جمهوری اسلامی هستیم. باید بتوانیم مسائلمان را، واقعیتهای روزمرهمان را با معارف خودمان و بر اساس تجربه زیسته دینی و انقلابیمان بفهمیم. نمیشود دشمنان و مغرضان، برای ما کلمه و گزاره تولید کنند و مفهوم بسازند و ما با کلیدواژههای آنها از واقعیت اجتماعی و تاریخیمان، تصویر به دست بیاوریم. قاعدتاً وقتی از لحاظ نرمافزاری به ادبیاتی که بیگانگان و مغرضان تولید میکنند متکی یا آلوده بشویم، در رفتارهایمان هم، تحت تأثیر همانها عمل یا بیعملی خواهیم کرد. این همه سرمایهگذاری روی بیبیسی و ایران اینترنشنال و منوتو و... از یک سو و سلبریتیسم آکادمیک از سوی دیگر، برای ساختن همان تصویر توهمی است. نمیخواهم بگویم گزارههای آنها را ندید بگیریم، نه! آنها را هم بشنویم ولی تلاش کنیم ببینیم آیا منظومه معرفتی - تجربی خود ما ابزارها و زاویه دیدهایی در اختیارمان قرار نمیدهد تا درک بهتری از میدان پیدا بکنیم؟ امروز با دو نظام تحلیلی روبهروهستیم؛ یکی که در طی 40 سال گذشته بارها و بارها از فروپاشی و سقوط و نابودی نظام در آینده نزدیک خبر داده و دیگری که تحت تأثیر جوسازیها قرار نگرفته و مسیر انقلاب را پیش برده و ضمن توجه به کاستیها و خطاها، ظرفیتها و چشماندازهای تاریخی و جهانی را دیده است. با گذشت چهار دهه به راحتی میشود دید که کدام یک در توهم بوده و کدام «واقعبینانهتر» تحلیل کردهاند.
ماجرای کهنه و بَزَک تازه
ماجراهای اخیر از زاویه تاریخی و معرفتی، تازگی ندارد. البته مثل دفعات قبل، میگویند نه! این بار اتفاق متفاوتی افتاده است! بعضی از جوانها را نشان میدهند که ببینید اینها دارند قِر میدهند یا فحش میدهند پس دیگر معلوم شد انقلاب شکست خورده است و نظام آیندهای ندارد. انگار ما دوره نوجوانی خودمان را در دهه شصت فراموش کردهایم! آن زمان «پانک»ها بودند، رقص «بریک»بود، «مایکل جکسون» بود، ....؛ این طور نبود که در مدرسه و محله، این جلوهها را نبینیم و یک بخشی از جامعه درگیر اینها نباشد. ابزارهایش فرق میکرد، آن زمان در ویدیو، علایقشان را دنبال میکردند، حالا در اینترنت. پس این طور نیست که با یک وضعیت تجربه نشده غیرمترقبهای مواجه باشیم. یادمان بیاید در اوج دفاع مقدس و در سالهایی که 200 هزار شهید دادیم یک اقلیتی در جامعه بود که همان زمان، فسقش را داشت، دلبستگیاش به غرب را داشت، آرمانشهرش یک دنیای غربزده بیهویت بیآرمان بود، ظهور هم داشتند در جامعه و اینطور نیست که اینها سابقهای در جامعه نداشته باشد. در دهه هشتاد بوده، در دهه هفتاد بوده، در دهه شصت هم بوده ناصر ابدام را یادمان رفته که در دهه شصت، به خاطر امر به معروف چاقو خورد و شهید شد؟ در دهه هفتاد؛ ماجرای «شاهرخ و سمیه» و «جنایت خیابان گاندی»، همین ناهنجاریهای ناشی از درگیر شدن نوجوانها در فضاهای مدرن را با شدتی بیشتر از الان، منعکس میکرد. یادمان رفته بعضیها بعد از دوم خرداد ۷۶ در تحلیل جامعهشناختی توهمیشان چنان به شوق آمده بودند که به دنبال رسمیت بخشی به «تظاهرات علیه خدا» بودند و فکر میکردند جامعه ایرانی آنقدر مدرن شده که میشود وارد بازخوانی انتقادی علیه عاشورایش کرد و در انتهای دوره خاتمی خودشان مجبور شدند رأیهایی را بشمرند که به «... والمستشهدین بین یدیه» داده شده بود. در دهه نود، شهید علی خلیلی را به خاطر امر به معروف نکشتند؟ ماجرای «گروه سگهای زرد» بازتاب همین نوع سبک زندگی و دلبستگیهای مدرن در بین گروهی از نوجوانان و جوانان بود. رقاصی بعد از برجام در میدان ونک و تجریش با دلار هزار تومانی هم که یادمان نرفته است. اینها همانهایی هستند که توهمات اقلیت محدودشان را خواسته اکثریت جا میزدند و ایران معاصر، بدمستیهایشان را در صحنههای گوناگون دیده است.
آزادی فرهنگی یا غلبه سیاسی؟
خواست اصلی را زیر عناوینی مثل زندگی و آزادی بَزَک میکنند و میخواهند بگویند ماجرا، فرهنگی و اجتماعی است، در حالی که آنچه با آن روبهروییم کاملاً سیاسی است و با یک کاریکودتای تمدنی مواجه هستیم؛ کاریکاتوری کودکانه از کودتایی که غربگراها دویست سال است تمنایش را دارند و قدرتش را نه. تفاوتش با برخی فقرات قبلی این است که قبلاً غیظشان از این ناتوانی تاریخی و تمدنی را با کشتار مردم در مسجد گوهرشاد یا قتل شیخ فضلاللهها و مدرسها اندکی فرو مینشاندند اما حالا اگر دستشان از برخی ترورهایی که تمنایش را دارند کوتاه است، این امکان را دارند تا با گسترش خشونت و فحاشی در فضای مجازی غیظشان را جیغ بزنند. مسأله، فساد نیست، عُلُوّ فی الارض است. خودشان کلیپ منتشر میکنند و خیلی واضح هدفشان را «بیناموسی» اعلام میکنند و اگر کسی در تجمعاتشان از ناموس حرف بزند طردش میکنند «تِلْک الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»؛ این آیه برتریطلبی را بر فساد، مقدم میکند.
ماجرا این است که مدرنها به پشتوانه حمایتهای غرب، برتری و غلبه میخواهند، نه آزادی فرهنگی، که کودتا و غلبه سیاسی طلب میکنند. میگویند میخواهیم مشروعیت این سبک زندگی را به دیگران تحمیل کنیم «وما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوهم من قریتکم انهم اناس یتطهرون»؛ زورشان برسد میگویند هر کس را با فحشا مخالف است، محدود و محصور و تبعید کنید وگرنه الان غربزدهها چه کار میخواهند بکنند که نمیتوانند؟ بله فعلاً هنوز چادر کشیدن از سر زنان در خیابانها برایشان میسر نیست. هنوز نمیتوانند همه بسیجیها را - مثل شهید آرمان علیوردی- به جرم استنکاف از توهین به رهبری آن طوریکه میخواهند زجرکش کنند، اما خیلی محدود است آن ناهنجاریهای فرهنگی که بخواهند در این جامعه انجام بدهند و امکانش به لحاظ فردی و غیر رسمی برایشان فراهم نباشد. میگویند میخواهیم ایرانیها را مجبور کنیم که این سبک زندگی را مثل غرب به رسمیت بشناسند و به آن احترام بگذارند و زمینه را برای ترویج و گسترشش اگر چه با هزاران سال هویت ایرانی در تقابل باشد، بازتر کنند.
خودشان کلیپ منتشر میکنند و خیلی واضح هدفشان را «بیناموسی» اعلام میکنند و اگر کسی در تجمعاتشان از ناموس حرف بزند طردش میکنند. در چند هزار سال تاریخ ایران، کدام زنی را سراغ دارید که مثل پستانداران برلین رفتار کرده باشد؟ تقسیم کار کردهاند؛ بعضی پایان ایران جغرافیایی را اعلام میکنند و عده دیگرشان پایان ایران فرهنگی را. در حالی که همانهایی که ایران جغرافیایی را حفظ کردند پای حفاظت از ایران فرهنگی و تاریخی و تمدنی ایستادهاند. شهدا برای یک میهن تاریخی و تمدنی جنگیدند و نه یک آغل بیهویت که برای غرب، گاو شیرده پروار کند. شبکه منوتو رسماً برنامه میسازد و تقدس مادری و مادران در ایران را مسخره و تقبیح میکند. زن در شعارهای اینها مقابل مرد نیست، مقابل مادر و همسر است. درود بر زن در پارادایم اینها در حقیقت، مرگ بر مادر و مرگ بر همسر است. وقتی میشود هر روز در خیابان بدون ترس مشغول بوسیدن خواهر این و آن شد و برایش ترانهسرایی کرد، همسری دیگر چه معنایی دارد؟ وقتی میشود عاطفه ومحبت و شفقت و ثروت و... را نثار سگ آقای پتیبل کرد و شبها برای پاکوتاه لالایی گفت و با فرنچ بولداگ خوابید، مادری به چه کار میآید؟
پرچمدارهایشان در حالی که دستمزدهای چند صد هزار دلاریشان از کاخ سفید هم رسماً منتشر میشود صریح و با افتخار میگویند قبل از ازدواج حامله شدیم. در همایشهایشان به همجنس بازها (نر و ماده) تریبون میدهند. چادر از سر زن مسلمان میکشند و فیلمش را منتشر میکنند. دسته جمعی در مکانهای شریف، بیهیچ حیایی، فحشهای رکیک میدهند. این رفتارها با فرهنگ ایرانی نسبت دارد؟ با هویت ایرانی نسبت دارد؟ با خانواده ایرانی نسبت دارد؟ با تاریخ ایران نسبت دارد؟ واقعاً مشکلشان جمهوری اسلامی است؟ یا مشکل اصلیشان «ایران» است؟ ایرانی که طنین تمدنی و هویتی دارد. اگرچه بعضی رکاکتهایی که در کاریکودتای اخیر دیدیم از لحاظ وقاحت در تاریخ ایران بیسابقه بود ولی واقعیت این است که اسلاف اینها (که البته هیچ وقت رکاکتشان در حد اینها نبوده) در طول تاریخ ایران همواره در حاشیه جامعه ایرانی (مثل خیلی جوامع دیگر) حضور داشتهاند ولی هیچگاه به متن تبدیل نشده و غلبه یا رسمیت پیدا نکردهاند.
در تمدن غربی، اقلیتهای فحشاطلب و هنجارستیز، متن را مغلوب کرده و مسلط شدهاند ولی هویت و تمدن ایرانی هیچگاه به فساد رسمیت نداده است. اینها بیش از آنکه اشتیاق به ترویج گناه داشته باشند، از وجود توبه در فرهنگ ایرانی منزجرند. آنچه در ایران اذیتشان میکند، «توبه» بهمثابه چرخه پالایشی است که در طول تاریخ، جامعه ایرانی را تازهگردانی کرده است. شاهکار فرهنگی و تمدنی ایرانیها در ابتکار «نوروزِ» بهاری به عنوان آغاز سال؛ یک اتفاق تصادفی نیست و ریشه در عهد توحیدی ساکنان این سرزمین دارد که درکشاکش چالش با شیاطین، تجدید عهد را نهادینه کردهاند. یک رمضان یا محرم در فرهنگ نوروزپرورِ ایران کافی است تا فرد و جامعه را در مسیر معرفت و معنویت تازهگردانی کند و مفهوم ولایت و فرّه ایزدی برای ایرانیها، مسیر نجات و مصداق «یخرجهم من الظلمات الی النور» است. اینهایی که امروز پذیرش ولایت طاغوت از عربستان تا لندن و واشنگتن را جیغ میزنند عزمشان جزم است که مسیر «یخرجونهم من النور الی الظلمات» را تا آخر بروند و چرخه پالایش و فسادزدایی در فرهنگ ایرانی را متوقف کنند. البته ما میگوییم فساد، از دید خودشان اینطور نیست: «إِذَا قِیلَ لَهُم لَا تُفسِدُواْ فِی ٱلأَرضِ قَالُوٓاْ إِنَّمَا نَحنُ مُصلِحُونَ.أَلَآ إِنَّهُم هُمُ ٱلمُفسِدُونَ وَلَٰکن لَّا یشعُرُونَ وَإِذَا قِیلَ لَهُم ءَامِنُواْ کمَآ ءَامَنَ ٱلنَّاسُ قَالُوٓاْ أَنُؤمِنُ کمَآ ءَامَنَ ٱلسُّفَهَآءُ أَلَآ إِنَّهُم هُمُ ٱلسُّفَهَآءُ وَلَٰکن لَّا یعلَمُونَ» اگر اینها با ناکارآمدیهای جمهوری اسلامی مشکل دارند چرا به کارآمدترین بخشها و محبوبترین عناصرش حمله میکنند؟
مناسبترین قهرمان!
شعار درست و قهرمان مناسبی هم برای جنبش خودشان انتخاب کردهاند که جناب رضاخان است. خیلی انتخاب درستی است چون ماجرای غربزدگی در این جامعه اگر چه از اواسط قاجار شروع شد ولی هیچگاه قبل و بعد آن، اسطوره و نمادی در حد رضاخان پیدا نکرد که آرزو و آرمان این جریان را بهطور کامل آشکار کند. هم قهرمان این جریان و هم ضد قهرمانشان یعنی حاج قاسم-که عکسهایش را آتش میزنند- خیلی معنادار است.
جالب است که نفرتشان از محبوبِ جمهور، بیشتر از ارادتشان به دیکتاتور عزیزشان است چون حاج قاسم علاوه بر امتیازاتِ شخصی، اکثریتی را نمایندگی میکند که اینها دوست داشتهاند در توهماتشان انکارش کنند. اگر اینها با ناکارآمدیهای جمهوری اسلامی مشکل دارند چرا به کارآمدترین بخشها و محبوبترین عناصرش حمله میکنند؟ حاج قاسم، تمام عمرش در برابر غرب نه شیفته بود و نه هراسان. چرا بخشهای دفاع بینالملل جمهوری اسلامی که دورترین عرصهها از دسترس عناصر غربزده و به همین دلیل کارآمدترینها است، سیبل میشود؟ غیر از این است که حاج قاسم توانست عملاً نشان بدهد که با تنزه از غربزدهها میشود به کارآمدی و پیروزی رسید؟ و این پیام خطرناکی هم برای غرب و هم غربزدهها است. امروز تصویر این روستازاده نورانی که از چوپانی به سپهبدی رسید، در داخل و خارج، شمایل یک ایرانی تراز است و تمدن ایرانی قدیم و جدید را نمایندگی میکند. او نماد شدت در برابر بیگانگان و رحمت برای هموطنان است و رضاخان نماد ذلت و حقارت در برابر بیگانگان و خشونت در برابر هموطنان.
تقابل دویستساله و الگوی مشترک
ماجراهای اخیر را باید در ظرف تاریخیاش و در امتدادِ تقابل دائمی بین جریان غربگرا و جریان ایرانگرا در دویست سال گذشته ببینیم، چون الگوی مشترکی دارد. ماجرا این است: ایدهآل غربگراها (به خاطر حقارت و انفعالی که در برابر غرب حس میکنند) از ابتدا این بوده که ایران را در سیاست و فرهنگ، ذیل غرب قرار بدهند و سبک زندگی غربی را به جامعه ایرانی تحمیل کنند. همان جمله درخشانی که در تاریخ از جناب تقیزاده ماند که ما باید از فرق سر تا ناخن پا فرنگیمآب بشویم.
این پدر روشنفکری ایرانی و وزیر رضاخان و رئیس مجلس سنای محمدرضا شاه است که به کمتر از اضمحلال در فرهنگ و تمدن غربی راضی نمیشود. امیرکبیر طرفدار استفاده از دستاوردهای غرب بود، دارالفنون را او ایجاد کرد، اما معتقد نبود ایرانیها باید از استقلالِ سیاسی و هویت فرهنگیشان دست بکشند و همین او را از غربگراها ممتاز میکرد؛ راهبردی که به برکت خون امثال او، یک و نیم قرن بعد ازشهادتش در جمهوری اسلامی در تراز بالاتری به ثمر رسید. با قتل امیرکبیر در 1230 شمسی، خطر مهمی از سر غرب و جریان غربگرا در آن مقطع گذشت. میرزا تقیخان، هم از آرمان مهدویت دفاع و بابیت را با قاطعیت سرکوب کرد و هم در نهایت در کربلا آرام گرفت که معلوم باشد ملیترین و مترقیترین انسان ایرانی در آن دوره، عمیقاً مسلمان و همچون سلمان فارسی، محب اهل بیت و زیر پرچم سیدالشهدا است. غربگراها راضی بودند پیشرفت ایران به تعویق بیفتد ولی با استقلال و هویت و دین ممزوج نشود انگلیسیها با قتل امیرکبیر مدتی نفس راحتی کشیدند.
بابیت دوباره رشد کرد و چهرههایی مثل آخوندزاده، طالبوف و ملکم خان چند دهه به ترویج آرمانشان مشغول بودند. در مشروطه، کورسوی امیدی برایشان ایجاد شد ولی همان جا هم باز میبینید پای رهبران دینی در میان است و مسبوق است به قیام تنباکو که یک قیام کاملاً هویتی و دینی است. بالاخره بعد از یک دوره حدوداً ۷۰ ساله بعد از قتل امیر، دیدند این ملت تا زور بالای سرش نباشد به آرمان آنها گردن نمیگذارد. انقلاب مشروطه که برای عدالت و آزادی و با محوریت بزرگترین علمای نجف و تهران شکلگرفته بود، در کمتر از بیست سال با اعدام شیخ فضلالله و ترور بهبهانی و ترور آخوند خراسانی و تبعید و ترور مدرس و...، به دیکتاتوری ضددینی رضاخان رسید. ملک الشعرای بهار به شهادت کتابهایش، هم به تاریخ ایران اشراف دارد و هم از نزدیک مدرس را میشناسد و با او در مجلس شورای ملی در یک فراکسیون بوده است.
او معتقد است در طول دوره ۷۰۰ ساله بعد از حمله مغول در ایران شخصیتی به بزرگی مدرس نداشتهایم. مدرس هم مثل امیرکبیر از پرچمهای جریان ایرانگرا در برابر جریان غربگرا است. جریان غربگرا مدرس را هم بعد از سالها حبس و شکنجه، زجرکش کرد که شرح تراژیکش را میتوانید در یادداشتهایی که از مدرس در تبعید به جا مانده ببینید که میگوید گمان نمیکنم جدم موسی بن جعفر هم به اندازه من شکنجه شده باشد. همان خط را بعدها در انقلاب اسلامی هم تجربه کردند. مطهری و بهشتی و باهنر و مفتح و صدوقی و مدنی و دستغیب و دهها رهبر دینی دیگر ترور شدند به این امید که بتوانند دوباره انقلاب مردم را مثل مشروطه بدزدند و نعل وارونه بزنند. مشروطه مسبوق بود به قتل گریبایدوف، لغو قرارداد رویتر و جنبش تنباکو که همگی نگاه جامعه ایرانی به بیگانه را نشان میداد ولی منتهی شد به کودتای انگلیسی رضاخان. عاقبتِ رضاخان، آیینه تمامنمای زندگیاش بود و حقارت و ذلتی را که در خود و ملتش در برابر غرب میدید در فرجام زندگیاش نیز متبلور کرد. روزی که رضاخان را از همان دُمی که برای انگلیسیها تکانده بود گرفتند و به جزیرهای در آفریقا انداختند، در بین ایرانیان به همان چیزهایی مشهور بود که اربابان استعمارگرش؛ خشونت و غارت. رضاخان هم میرزاده عشقی را کشته بود و هم فرخی یزدی را. هم مدرس را و هم آقا نجفی را. هم علیمردان خان را، هم هژبر امیر مؤید را هم محمد ولیخان اسدی را و هم بسیاری از مادران و دختران ایرانی را. غارتگری او هم که بیش از همه در زمینخواریهای نجومیاش نمود یافته بود، مورد اذعان تمام نزدیکان و زیردستان او بود. کریستف کلمب وقتی وارد امریکا شد خشونت را و غارت را حق بدیهی خودش میدانست. این رویکرد در ذات مدرنیته است.
پهلوی اول و تیر آخر
شناخت پهلوی اول کمک میکند که هواداران امروزیاش را هم بهتر بشناسیم. در بین تمام نمادها و پرچمهای غربگرایی در دویست سال گذشته از آخوندزاده و طالبوف تا ملکم خان و تقیزاده تا رزم آرا و عَلَم و هویدا، هیچکدام به جامعیت و شفافیت رضاخان، آرمان و ماهیت غربزدهها را آشکار نمیکند. در حقیقت، پهلوی اول، تیر آخرِ جریان غربگرا در ایران بود و اینکه بعد از هشتاد سال دوباره به او و مکتبش رجوع کردهاند نشان میدهد بر خلاف جریان ایرانگرا که روند رو به جلو و بالندهای دارد و از امیر کبیر تا حاج قاسم هر بار که با ترور و حذف مواجه شده پرچم بلندتری پیداکرده است، جریان غربگرا از ۸۰ سال پیش تاکنون درجا زده و نماد تازه و مهمی پیدا نکرده است. اسطوره اینها کار بدیعی نکرد، فقط الگوی مدرنیته را تقلید کرد. اعتماد به نفسی شیطانی که در هویت مدرن هست، همه چیز را برای آنها مباح جلوه میدهد و تا همین امروز هم اروپاییها با اِعمال وحشیانهترین خشونتها اگر همسو با منافع مدرنیته باشد مشکلی ندارند. دیدید اخیراً آن مقام اروپایی، رسماً و علناً گفت اروپا باغی است در میان جنگلیهای جهان! جالب این است که غیر از خود اروپاییها، غربزدهها هم مشکلی با خشونت و جنایت به نفع مدرنیته ندارند و حاضر به همافزایی فعال با سیاهترین دیکتاتوریها از جمله سعودی هستند چون ذلتش در برابر غرب را میپسندند.
از جهت پیشرفتهای صنعتی و علمی و بهداشتی و پزشکی و... جمهوری اسلامی شبیهترین حکومت ایران در دویست سال گذشته به اروپا و امریکا است ولی دغدغه اینها بیشتر از اینکه تقرب به غرب باشد گریز از استقلال و هویت ایرانی است. هیچ حکومتی در تاریخ معاصر به اندازه جمهوری اسلامی در اخذ دستاوردهای غرب کوشا و موفق نبوده است و هیچ حکومتی هم به اندازه جمهوری اسلامی برای حفظ هویت و استقلال و ارتقای عزت و سربلندی ایران تلاش نکرده است. اینها حاضرند برای اینکه دومی را نفی کنند اولی را هم مختل کنند. دانشگاهی که پیشرفت ایران و هویت ایرانی را با هم داشته باشد برایشان منفور است و حاضرند برای تخریبش خیلی کارها بکنند.
این حرف امروز و دیروز نیست، صدها سال است که مدرنها (اعم از غربی و غربزده) اینطور نگاه میکنند. منحصر به امریکا و انگلیس هم نیست؛ از هلند تا فرانسه، پرتغال، اسپانیا، بلژیک، ایتالیا و... همه مستعمره داشتهاند. کشتار سرخپوستها و به بردگی گرفتن سیاهها نمونههای دورتر این تفکر است. از جنایات شگفت فرانسویها در الجزایر و ویتنام بگیرید تا ترور هزاران شخصیت فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در ایران، بمب شیمیایی دادن آلمانها به صدام برای بمباران شهرهای ایران، جنایات ابوغریب و گوانتانامو و اره کردن خاشقجی پیش چشم همه جهانیان، تا همه بفهمند ایستادگی در برابر منافع دنیای مدرنیته و نوکرانش، تاوانی سخت و خشن دارد. فرق مدرنها با مغولها در این است که به غارت اموال، زمین و... اکتفا نمیکنند و تا تحقیر و هویتزدایی نکنند، ارضا نمیشوند. ویژگی رضاخان کودتاچی در این بود که تشویق و هدایت شد سطح کودتای سیاسیاش را به کودتای تمدنی ارتقا دهد و ایران را از ماهیت فرهنگی-هویتیاش خالی کند. چه در سطح ظواهر(لباس و حجاب)، چه رفتارها (مراسمات مذهبی و مناسک محرمی و...) و چه آرمانها و افقها (برکشیدن بهائیها و تقیزادهها و...).
کودتای کاریکاتوری تجزیهطلبان در ایران فرهنگی و تمدنی
چرا امروز شیطنتها و توطئههای دشمنان ایران برای مقابله با حجاب زن ایرانی به اوج رسیده است؟ چگونه است که دقیقاً همان کسانی که تحریم حداکثری را دنبال میکنند، همان کسانی که اگر دستشان برسد حتی آب را هم روی این مردم خواهند بست و کسانی که داروی بیماری پروانهای اطفال و کودکان را هم دریغ میکنند، چرا همانها تمام توانشان را برای مقابله با پرچم هویت زن مسلمان ایرانی بسیج کردهاند؟ سراسیمگی آنها برای برداشتن روسری از سر زنان ایرانی برای چیست؟ دلیلش روشن است؛ تمدن غرب صدها سال تلاش کرده الگوی خودش را بر همه جهان تحمیل کند و بگوید بدون انکار معنویت، بدون تجاوز از حدود الهی، بدون التزام به سکولاریسم، ممکن نیست کشور و ملتی پیشرفت کند.
شیطان بزرگ تمام هم و غم خود را صرف این کرده که بگوید توسعه و پیشرفت اقتصادی ملازم نظام فاسد اخلاقی است: «الشَّیطَانُ یعِدُکمُ الْفَقْرَ وَیأْمُرُکمْ بِالْفَحْشَاءِ.» شیطان بزرگ، شما را از یکسو به عقبافتادگی، توسعهنیافتگی و فقیر شدن تهدید میکند و از دیگر سو امر به فحشا میکند. این الگوی توسعه و پیشرفت در منظومههای شیطانی است. جمهوری اسلامی ایران همانطور که الگوی مارکسیستی مبارزه منهای خدا را به چالش کشید و به بنبست رساند و خود جانشین سرافراز آن شد، امروز الگوی پیشرفت منهای معنویت، منهای هویت دینی و منهای استقلال فرهنگی را که غرب علمدار آن است، به چالش کشیده است. جهان میبیند که ایران اسلامی، هم انرژی هستهای دارد و هم بمب هستهای ندارد و غرب از همین میترسد! چون اگر ما پنج بمب هستهای داشته باشیم او هزارتایش را دارد و میتواند با ما بجنگد ولی اگر انرژی هستهای داشته باشیم و بمب هستهای نسازیم، چالش بزرگتری را به غرب تحمیل کردهایم؛ چراکه هفتصد سال بعد از رنسانس اثبات کردهایم بهرغم ادعای غرب، علم به علاوه ارزشهای دینی، جهان امنتر، زیباتر و دلنشینتری میسازد. امروزه پیشاپیش عمده فعالیتهای علمی ما در مرزهای دانش، مردان و زنان مؤمن، معنوی و با هویت ممتاز ایرانی - اسلامی حرکت میکنند.
طلایههای تمدن نوین اسلامی - ایرانی آشکار شده و تمدن ایرانی با الهام از فرازهای شکوهمند تاریخ طولانی و پرافتخارش توانسته است ضمن مضمحل نشدن در تمدن غرب و با حفظ هویت فرهنگی و پافشاری بر ارزشهای اخلاقی و دینی جامعه ایرانی، به درانداختن طرحی نو و ممتاز در ایران برسد. اگر شهدا بر حجاب تأکید میکردند، میدانستند فداکاریشان صرفاً برای ایران جغرافیایی نیست، بلکه برای ایران فرهنگی و تمدنی هم هست و میدانستند غربیها و غربزدهها در کمین ایران فرهنگی و هویت تمدنی ما هستند. غیظ عجیب و غریب امریکاییها نسبت به حجاب زن ایرانی و عصبانیت، نه فقط از چادریها بلکه از همه کسانی است که نمیخواهند کاملاً شبیه زنان غربی شوند و این برای ما بسیار شیرین و نشانهای از شکست آنها در برابر استقلالخواهی ایرانیها است.
مقاومت زن ایرانی در برابر فشار روزافزون تبلیغاتی و جنگ روانی علیه روسری، نشانگر بصیرت تاریخیاش برای حفظ استقلال فرهنگی و تمدنی است. تسلیم نشدن زن ایرانی در برابر تهاجم زر و زور و تزویر، هم نمود استقلال و هم آزادی و اسلامخواهی او است و جرم نظام جمهوری اسلامی این است که از جمهور ملت در برابر گروهکهای تجزیهطلب، هویتستیز و غربزده دفاع میکند و ظرفیتهای فرهنگی، اجتماعی و قانونیاش را برای مقابله با «کاریکودتای» ضد هویتی و ضد تمدنی به کار میگیرد.
حقوق بشر یا...؟
نکته مهم در سیر تمدن غرب مدرن این است که هر چه در دانش و فناوری پیشرفت میکند، میلش به برداشتن مرز انسان و حیوان بیشتر میشود. پیشرفت مادی و پسرفت معنوی برایش ملازماند. ایدهآلش این است که جامعه بشری تبدیل به مجموعهای از گرگها، میمونها و کرمهایی شود که از پیشرفتهترین ابزارها برخوردارند. قانونی شدن ازدواج با حیوانات، نه به معنای به رسمیت شناختن آزادی افراد بشر که به مفهوم نفی انسانیت بهمثابه هویتی ممتاز و فراتر از وحوش است. آنها بر سر تعریف «حقوق» دعوایی ندارند، دعوای اصلی آنان بر سر تعریف «بشر» است. فرزند میمون چرا باید مثل بچه آدم رفتار کند؟ این دیکتاتوری نیست که از کسانی که خودشان را فرزند میمون میدانند، بخواهیم رفتار انسانی داشته باشند؟ اگر کسی روی میمونها فشار بیاورد که رفتار انسانی داشته باشند، قطعاً دیکتاتور است. آنچه در آن جماعت قلیل و سخیف بدنامکننده دانشگاه شریف یا اکباتان یا کرج دیدیم، جلوهای از همین میل به دور شدن نه تنها از هویت ایرانی که هویت انسانی و نزدیکی به هویت حیوانی بود، اگر چه بعید است در حیاتوحش هم بشود چنین مناظری را دید.
وحوش مدرن مصداق همان «اسفل سافلین» یا «بل هم اضل» هستند. رضاخان نزدیک به بیست سال حاکم بود. آن 10سال آخر، دیگر تعارف را کنار گذاشت و به زور سرنیزه و به خاک و خون کشیدن مردم، پروژه غربگراها را دنبال کرد. فقط یک قلم از آن مسجد گوهرشاد است. شما میدانید مغولها که به ایران حمله کردند حرمت امام رضا(ع) را نگه داشتند اما رضاخان نگه نداشت. در چند متری مرقد حضرت، صدها نفر را در یک شب کشت، فقط به خاطر اینکه یوتوپیای غربگراها را در این کشور تحمیل و تثبیت کند. البته از حق نگذریم، اینها ابتدا با جامعه ایرانی حرف زدند، روزنامه منتشر کردند و جریانات فرهنگی و رسانهای تا قبل از سال 1314 در ایران توسط جریان غربزده پیگیری میشد و خیلی گسترده بود، اما در نهایت دیدند با حذف فیزیکی نخبگان و رهبران به نتیجه نمیرسند و باید خشونت علیه تودهها و آحاد مردم اعمال شود و به همین دلیل سربازان رضاخان محله به محله و خانه به خانه هجوم میبردند تا هویت دینی کشور منحل و آرزوی تقیزاده محقق شود. بنده چون در قضیه گوهرشاد و ماجرای کشف حجاب حدود 10 سالی است به طور تخصصی کار کردهام، عرض میکنم که وحشیگری و سَبُعیتی که جریان غربگرا با رهبری عنصر سخیف و خشنی مثل رضاخان علیه جامعه ایرانی و هویت ایرانی انجام داد، واقعاً چیز عجیب و غریب و منحصربهفردی است. اگر امیرکبیر وصیت کرد در کربلا دفن شود، رضاخان قدغن کرد که ایرانیها حتی در حریم خصوصیشان به سیدالشهدا ابراز ارادت کنند و سربازانش با اسلحه وارد خانههای مردم میشدند و کسانی که در روضه امام حسین(ع) شرکت کرده بودند به باد کتک میگرفتند.
حسین مکی در تاریخ بیست ساله مینویسد: «رضاخان شب عاشورا کارناوال جشن و شادی در خیابانها راه میانداخت.» امیرکبیر که قطعاً از رضاخان مترقیتر، مدبرتر و به پیشرفت ایران دلبستهتر بود، سه سال هم تحمل نشد و رضاخان با حمایت غرب بیست سال دیکتاتوری خشن را بر گرده ملت تحمیل کرد و پروژه غربگرایی را پیش برد. بازگردم به حرف اولم. این تقابل غربگرایان و ایرانگرایان که در قضایای اخیر دیدیم، مربوط به امروز و دیروز نیست. تنفر از پرچم ملی و آتش زدنش و در دست گرفتن انواع پرچمها از پرچمهای مجعول محلی تا پرچم همجنسبازها در همایشهای اینها، اتفاقی نیست. پرچم ایران، محتوای هویتی دارد و علم استقلال سیاسی، فرهنگی و تمدنی است. جمهوری اسلامی ایران محصول شکست جریان غربگرا در تبدیل وطن به آغل است. ایران -آنطور که غربگراها آرزو دارند- منهای فرهنگ، دین، تاریخ، سنت و امتیازات و ظرفیتهای تمدنیاش، به آغلی تبدیل میشود که هویتی ندارد و به راحتی در فرهنگ و تمدن غربی مضمحل میشود.
جریان غربگرا در جامعه ایرانی کار سختی داشته است. در هیچ کجای جهان اینها به اندازه ایران اسلامی با یک چنین مقاومت فرهنگی «عمیق و عظیم و در نهایت پیروز» مواجه نشدند. در 200 سال گذشته امیرکبیر را کشتند. سید جمال را تبعید کردند. شیخ فضلالله را کشتند. آخوند خراسانی را کشتند. مدرس را کشتند. آقانجفی و آقازاده (پسر آخوند خراسانی) را کشتند. میلیونها زن ایرانی را تحقیر و شکنجه کردند. نهضت نفت را سرکوب و سرنگون کردند. جمله رزمآرا در مجلس شورای ملی هم یک نقطه عطف دیگر از تقابل غربگراها و ایرانگراهاست که در مجلس شورای ملی گفت: «ایرانی لولهنگ هم نمیتواند بسازد.» رزمآرا سرتیپ ارتش رضاخان است و تحقیر و خشونتی که در این کلام او میبینیم اتفاقی نیست و عصاره سادومازوخیسم غربگراست که در مکتب رضاخان متمثل شده است. دانشگاه تهران را سرکوب کردند و به نیکسون فردای کشتار ۱۶ آذر در حضور سیدحسن تقیزاده دکترای افتخاری حقوق دادند. تعبیر دکتر شریعتی این است که دانشجوها را پیش پای «نیکسون» قربانی کردند!
10 سال بعد، نهضت ۱۵خرداد را سرکوب کردند. امام را چون گفته بود: «اگر شاه ایران یک سگ امریکایی را زیر بگیرد مورد بازخواست قرار میگیرد، ولی چنانچه یک آشپز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، کسی حق تعرض ندارد» از ایران تبعید کردند. با همه اینها جریان ایرانگرا آنقدر قوی بود و ظرفیت معرفتی، فرهنگی و تمدنی داشت که با انقلاب اسلامی به غلبه جریان خشن غربگرا پایان داد. امروز هم اتفاق تازهای نیفتاده است. کدام روانشناسی در دنیا هست که فحاشهای فلان دانشگاه را با آن سطح از رکاکت و سخافت از لحاظ روانی، سالم ارزیابی کند؟
آل احمد و خودآگاهی تاریخی
آل احمد درست در میانه سقوط رضاخان و ظهور انقلاب اسلامی توانست به درکی تاریخی و ممتاز از پدیده غربگرایی در ایران برسد. اینکه هنوز هم با گذشت ۵۰ سال، روشنفکران اصرار دارند هرسال در سالمرگش او را آماج بدو بیراههایشان بکنند محصول همین خودآگاهی تاریخی او است. جلال آل احمد، «غربزدگی» را پیش و بیش از هر چیز یک «بیماری» میداند. آن جمله تاریخی جلال درباره شیخ فضلالله در دورهای که فضای اندیشگی کشور در قُرُق غربگراها و روایت مغشوششان از مشروطه است به معنای واقعی کلمه یک کار قهرمانانه و یک حماسه در میدان تفکر است. تعبیر بیماری و تشبیه به وبازدگی، یک تعبیر ژورنالیستی نیست، روایت واقعیت و ماهیت اینهاست.
بیماری غربزدگی، عود کرده است. همان بیماری که به قتل امیرکبیر و تبعید مدرس و کشتار گوهرشاد و کودتای ۲۸ مرداد و حقارت و وقاحتِ تقیزاده و رزمآرا انجامید را حالا در جریان غربگرا چه در جلوه برلینیاش و چه در نسخه داعش جویی اش در داخل میبینیم. دستشان برسد شکنجه میکنند و میکشند، دستشان نرسد چادر میکِشند، عکس آتش میزنند و فحش رکیک میدهند. همان چالش تکراری بین هویتگرایان و غربگرایان بروز کرده و هواداران رضاخان به خیابان آمدهاند تا به خیال خودشان، مکتب رضاخان را جایگزین مکتب حاج قاسم کنند.
با این تفاوت که پشتوانه خشونت غربگراها این بار به جای قدرت رضاخان، قدرت و پول و رسانههایِ بن سلمان و اسرائیل و امریکاست. تمام شهدای ما از دفاع مقدس، تا شهدای ترور تا شهدای سوریه و عراق و شهدای اخیر همگی شهدای مدافع حرماند چون به تصریح حاج قاسم، جمهوری اسلامی، حرم است.
خشونت مدرن؛ از گوهرشاد تا اکباتان
از اکباتان تا کرج تا دانشگاه، خشونتی که در شورش سیاه میبینیم دقیقاً از سنخ خشونت رضاخانی است. با همان سخافت و سبعیت. نباید از کنار این قضیه براحتی عبور کرد. ما خیلی درباره پهلویها سکوت کردهایم، نه جنایاتشان درست روایت شده و نه مبنا و ماهیتشان را خوانش تئوریک کردهایم. این شورش سیاه به مثابه کاریکاتوری از رضاخان، فرصت خوبی برای بازخوانی پهلویهاست. ایران در طول تاریخ، هرگز پادشاهی با دختر یا خواهرِ فاحشه نداشته است. این افتخاری است که فقط بر تارک سلسله پهلوی میدرخشد. این هم چیزی نیست که ما ادعا کنیم، روایت متواتر و مستند نزدیکان و دوستان دربار است. محمدرضا شاه میدانست که همه دربار و به تبع همه مردم خبر دارند که والاحضرت اشرف چه کاره است ولی برایش اهمیتی نداشت. دقیقاً همان چیزی که این روزها رسماً در فضای مجازی اعلام میکنند که هر که از ناموس حرف بزند از ما نیست و باید طرد شود. قاعدتاً شاهنشاهی که در خانهاش فاحشه تربیت میشود، باید هم از حُجب و عفت مادران ایرانی منزجر باشد و تفنگ بردارد برای چادر کشیدن از سر زنانی که نداشتههای او را به رخش میکشند.
جنس خشونتی که امروز از سوی بی بی سی و منوتو و ایران اینترنشنال تشویق و پمپاژ میشود ماهیتاً از همان جنسِ وحشیگری کریستف کلمب و دیکتاتوری رضاخانی و خشونت گوهرشاد است. ممکن است ابزارهایش متفاوت باشد، اما فلسفه و مبنا و ماهیتش یکی است. اینها مدرناند و حق دارند برای تسلیم کردن فرهنگها و هویتهای دیگر از خشونت و تحقیر استفاده کنند. 15-10 سال گفتند خیلی خب ماهوارهها که بیاید فضای مجازی که گسترش پیدا کند، خود جمهوری اسلامی هم زیرساخت ایجاد کند و سرویس بدهد، کار تمام است، چون همین روشها دربعضی جوامع دیگر تجربه شد و جواب داد و انفعال و تسلیم در برابر تمدن غرب و فرهنگ غربی محقق شد. اما در ایران این بلوای اخیر (آشوب زرد نامش بدهیم یا شورش سیاه)، حاصل کلافگی و ناامیدی اینها است نه نتیجه امیدواریشان. فکر میکردند با این گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی و این حجم از پمپاژ محتواهای غربگرایانه در انواع و اقسام سیاسی و اجتماعی و فرهنگیاش و...، جامعه ایرانی تسلیم شده، خیلی هم امیدوار بودند. چرا؟ یک دلیلش این بود که در رسانهها آنقدر گفتند و پروراندند که خودشان هم باورشان شد.
آن سیلی که مستی را پراند
چرا الان اینقدر عصبانی و سرخورده هستند؟ اولین سیلی را در ظهور پدیده مدافعان حرم در بین متولدین دهه 60 و 70 خوردند که در تشییع محسن حججی چشمشان را خیره کرد و اوج شکوهمند و تاریخیاش در تشییع جنازه حاج قاسم ثبت شد که مبهوت و انگشت به دهان فقط تماشا کردند، چون لااقل از 10 سال قبلش، میگفتند: «نه غزه، نه لبنان»، گفتمانسازی کردند برای این، تلاش کردند جوری که حتی حزباللهیها هم مردد شده بودند که مردم با سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی همراه هستند یا نه. 10 سال تلاش کردند که شخصیتی مثل قاسم سلیمانی را به منفورترین آدم ایران تبدیل کنند و بعد یک دفعه، مواجه شدند با فضایی که او شد محبوبترین انسان ایرانی با تشییع دهها میلیونی و بُهِت الذی کفَر. به قول حضرت آقا، قاسم سلیمانی در حالی که فرمانده سپاه قدس و امتیترین چهره ما بود، ملیترین چهره ما شد. اینها سالهای سال تلاش کرده بودند بین امت و ملت شقاق ایجاد کنند؛ ملیت را از هویت امتی و از هویت دینی جدا کنند، یک دفعه با یک چنین سیلیِ میدانیِ واقعی از سوی دهها میلیون ایرانی مواجه شدند. اگر امیرکبیر در غربت دفن شد و مدرس را بدون تشییع خاک کردند، اما سلیمانی، دهها میلیون سوگوار داشت و این واقعاً برای غرب و غرب زدهها تراژدی غیرقابل تحملی بود که یک و نیم قرن بعد از آن پیروزی بزرگ در قتل امیرکبیر و ۸۰ سال بعد از قتل مدرس و کشتار و شکنجه و حبس زنان ایرانی در ماجرای کشف حجاب، به چنین پسرفت و شکست مفتضح کنندهای دچار بشوند.
پنجاه تاییهای پر دلالت و ۵ میلیونیهای بی دلالت!
جریان بعدی، جریان اربعین بود. غربگراها و محافل نخبگانیشان اگر یک جمع 50 تایی نوجوان توی فلان خیابان شیراز بیایند قِر بدهند تا همین امروز نگاه کنید دارند خوانش تئوریکش میکنند: «بله 60-50 تا نوجوان شیرازی آمدند قر دادند، روسریهایشان را برداشتند، این نشان دهنده این است که فروپاشی نزدیک است، این نشان دهنده این است که جامعه ایرانی از سنتهای خود گسسته است، این نشان دهنده این است که آینده ایران فلان خواهد شد...» صد جور دلالت از دلش درمیآورند، ولی اگر میلیونها ایرانی، داوطلبانه با خرج خودشان بلند بشوند بروند اربعین، نشانه هیچ چیز نیست و بر هیچ گزارهای دلالت نمیکند! اگر ۵ میلیون ایرانی همین امسال در روز شهادت امام رضا(ع) بروند مشهد، نشانه هیچ چیزی نیست! تا برسد به همین سلام فرمانده. در یک روز دویست و شصت هزار نفر ثبت نام کنند فقط در تهران که ما میخواهیم بیاییم استادیوم آزادی، کلی هم دلخور بشوند که چرا جا به ما نرسید.
کربلا یا آنتالیا ؟
زحمات 200 ساله غربگراها که امید داشتند جامعه ایرانی را از فرق سر تا ناخن پا غربی کنند و به او بقبولانند که فلسفه زندگی «خور و خواب و خشم و شهوت» است و آنتالیا مساوی یا برتر از کربلاست، جواب نداد. کسی که به ایرانیها، آلترناتیوی مثل آنتالیا را به جای کربلا پیشنهاد کند باید هم از صدقه سر ساقیاش هر شب خواب سقوط نظام را ببیند. کل فضای غربزده آکادمیک ما و پشتوانههای رسانهایاش در ریاض و لندن و واشنگتن و تیرانا و به تبع، میلیشیای میدانیشان حاضر نیستند به این پدیدههای تاریخی و بینظیر کوچکترین نگاهی بکنند. رؤیای غربزدهها دارد به باد میرود. رضاخان گفت مسلمانها مانع پیشرفتند و با همین ادعا سعی کرد برای وحشیگریاش مشروعیت بتراشد. غربزدهها میبینند این ادعا در ایران امروز مسخره است چون چه در سطوح عمومی و گسترش آموزش تودهها و آموزش عالی و چه در عالیترین فناوریها آدمهایی پیشقراول پیشرفتند که نه تنها مشکلی با هویت ایرانی-اسلامی ندارند بلکه افتخار میکنند که در دامن مادران عفیف و پدران مؤمن بزرگ شدهاند و پرچم جمهوری اسلامی را برافراشته کردهاند. این از داخل، اما امید غرب و غربزدهها به فشار از بیرون هم کم کم تحلیل رفت.
بدویت کهنه و مدرن در برابر ایران
غرب مشکلی با دیکتاتوری یا محدودیت آزادیهای سیاسی و حتی اره کردن مخالفان رسانهای ندارد. از سوموزا تا حسنی مبارک تا پینوشه تا بن سلمان کارنامه تاریکِ غرب، روشن است. جمهوری اسلامی اگر مثل عربستان سعودی، خبرنگارها را اره کند، انتخابات را تعطیل کند، در هیچ عرصهای به مرزهای دانش نزدیک نشود و در یک روز ۸۲ مخالفش را با شمشیر گردن بزند، مشکلی با غرب پیدا نخواهد کرد و حتی تشویق هم خواهد شد به شرط آنکه مطیع منافع غرب باشد. امروز غرب بهترین روابط را در منطقه ما با دورترین کشور از دموکراسی و حقوق بشر و حقوق زن و آزادی بیان دارد. کشوری که یک قبیله (با سبک زندگی غربی و ارتباط دائمی با کازینوهای لاس وگاس) ادارهاش میکند و نقش پرچمش، شمشیری است که با آن از یک سو با رئیس جمهور امریکا میرقصد و از همان سو مخالفان سیاسیاش را گردن میزند.
امروز غرب چون از تسلیمِ «جمهور»ی که به اسلامی بودن مفتخرند ناامید است و میداند هیچ گاه در ایران دوباره به تخت نخواهد نشست، امیدی جز «تضعیفِ» حکومتی که قادر به سرنگونیاش نیست ندارد. به غربزدههای ایران گفته بود من با تحریمهای فلج کننده و کمرشکن، ایران را تسلیم میکنم و اگر جمهوری اسلامی نابود نشود، کاملاً در نظم جدید غربی دنیا مضمحلش خواهم کرد. از سال 1390، بارها اعلام کردند که تحریمهای ما فلجکننده است، اما در همین دورانِ تحریمهای فلج کننده، ایران با مکتب حاج قاسم، دُم امریکا را گرفت و از سوریه و عراق و افغانستان و یمن بیرون انداخت. ایران هواپیمای ۲۳۰ میلیون دلاری امریکا را سرنگون میکند؛ پایگاه عینالاسد را با موشک میکوبد و افسران امریکایی را به جرم ورود به آبهای ایران اسیر میکند، زوزههای ترامپ را یادتان هست؟ میگفت ما هفت هزار میلیارد دلار در منطقه هزینه کردیم و به هزیمت رسیدیم.
در همین ماههای اخیر ببینید اتفاقاتی را که دارد میافتد؛ پیوندهای منطقهای ایران دارد تقویت میشود، ارتباطات اقتصادی و ترانزیتیاش با همسایگان جهش پیدا میکند و بعد از ۲۰ سال در پیمان مهم شانگهای به عنوان عضو اصلی پذیرفته میشود، سرنوشت جنگهای اروپایی به ادعای خودشان با سلاحهای ساخت ایران تغییر میکند؛ ایرانی که غربیها برای امیدواری دادن به غربگراها ادعا میکردند مضمحل شد، منزوی شد، تک افتاد و... اینها اتفاقات کوچکی است؟ همان آقای مکرونی که افسران اطلاعاتیاش را میفرستد که اینجا معلمها را علیه جمهوری اسلامی بسیج کنند، شما میبینید که این جوری دست به سینه، ایستاده که با آقای رئیسی ملاقات کند چون زمستان سرد اروپا در پیش است. خب وقتی که همه اینها شکست میخورد و ایران نه تنها نابود نشد، نه تنها متوقف نشد، نه تنها دوباره پیشرفت را از سر گرفت بلکه تکثیر شد. امروز حتی یمن هم با همان صلابت ایرانی، اتحاد غربی-عبری-عربی را زمینگیر کرده است. حاصل شکست غرب از خارج و غربزدهها در داخل، میشود شورشی سیاسی با سودای کودتای تمدنی برای به تعویق انداختن یا کند کردن و تضعیفِ حرکت تمدنی انقلاب اسلامی.
شکستِ تسلیم؛ تکاپوی تضعیف
از بعضی جهات میشود تشبیهش کرد به عملیات فروغ جاویدان رجوی که البته به مرصاد جمهوری اسلامی تبدیل شد. فروغ جاویدان هم بلافاصله بعد از پایان جنگ و وقتی معلوم شد هشت سال همکاری شوروی- امریکا - اروپا - مرتجعین منطقه - صدام - تجزیهطلبها - منافقین علیه جمهوری اسلامی شکست خورده شکل گرفت. رجوی خودش هم میدانست دارد بلوف میزند ولی به قربانی کردن نیروهایش برای پنجه کشیدن به روی جمهوری اسلامی نیاز داشت. شکست میدانی را باید با جنجال تبلیغاتی و فضاسازی رسانهای جبران میکرد که اگر نتوانسته در میدان واقعی جایگاهی به دست بیاورد در فضای تبلیغاتی و سیاسی برای خودش اعتباری دست و پا کند و نشان بدهد که قدرت ضربه زدن به جمهوری اسلامی را دارد. همان تصویر کاریکاتوری مریم قجر که دارد جیغ میکشد: آتش! را امروز شما در چهره چِندشِ مو وزوزی و جیغ زدنهایش در اینترنشنال میبینید. او هم در ویلای میلیون دلاری و با دریافتهای چند صد هزار دلاری، دلش مثل مریم قجر برای کشتههای دروغی و واقعیِ بیشتر، غنج میزند. همان طور که آن روز با شکست استراتژی تسلیم به استراتژی تضعیف روی آوردند امروز هم بلوایِ بدویت مدرن با شورشِ سیاه درصدد «تضعیف» ایرانی است که اربابانش از «تسلیم» آن ناامید شدهاند و طلایههای تمدنسازی در آن آشکار شده است، ولی این ویروسها حواسشان نیست که کالبد ایران با عبور از هرکدام از این تبها پادزهرهای تازهای تولید میکند و مقاومتر میشود. ما مسیر اعتراض - اغتشاش - ترور را قبلاً هم تجربه کردهایم با این تفاوت که در سال 60 بیشتر، مسئولان آماج ترور بودند و امسال توده مردم. درست تشخیص دادهاند که باید از مردم انتقام بگیرند چون این جمهور است که جمهوری اسلامی را و حرکت تمدنیاش را حفظ کرده و استمرار بخشیده است.
اینکه میلیشیای سایبریشان را برای فحشهای رکیک به هنرمندان و ورزشکاران و فعالان فرهنگی و دانشجویی آموزش دادهاند یا در دستورالعملهای عملیاتیشان چاقو زدن به بسیجیها و کوکتل مولوتف انداختن در مساجد را توصیه میکنند یا میگویند به بقالها و کاسبهایی که همراهی نمیکنند فحاشی کنید، دلیلی جز این ندارد که جمهورِ حامی جمهوری اسلامی، امروز متشکلتر، باتجربهتر و کارآزمودهتر از دهه شصتاند و اگر در آن سالها برای حفظ دستاوردهای گذشته میجنگیدند، امروز برای آیندهای در میداناند که افقهایش آشکارتر از هر مقطعی قبل از این است. افقی که امیرکبیرها و مدرسها و حاج قاسمها و دهها هزار شهیدی که در وصیتنامههایشان بر حجاب تأکید میکردند برایش شهید شدهاند و انگلیسیها و امریکاییها و دیگر وحوش مدرن خصوصاً غربزدههای بیهویت و ایران ستیز، از آن مشمئز و هراساناند. یکی از غربزدههای مشهور استدلال کرده بود که چون اسامیای مثل عبدالحسین و غلامعلی و...کم شده پس انقلاب اسلامی آیندهای ندارد و... فتنه اخیر کمانه کرد و نشان داد از این به بعد باید خودشان را آماده کنند که از درخشش هویت دینی و انقلابی در چهره نورانی «آرمان»ها و «روحالله»ها و «آرشام»ها و «محمدرضا»های دهه هشتادی و دهه نودی حرص بخورند.
اتحاد شیاطین اروپا و امریکا در برابر ایران، شکست خورد و این نشانه آغاز احتضار تمدن فرسوده غرب است و همین، غربگراهای ایران را دیوانه کرده و به این رفتارهای هیستریک و بی منطق و خشن کشانده است. ایرانِ جغرافیایی را نتوانستند با گروهکهای منحرف تجزیه کنند، خواستند ایران فرهنگی را با پیش انداختن یک مشت هویت ستیزِ مغرض یا فریب خورده تجزیه کنند. به راهاندازی شورشهای تجزیهطلب هویتی و فرهنگی امید بستند. سالها پیش، تمام قدرت در دست مزدوران و دست نشاندگان غرب و غربزدگانی بود که برای بیهویت کردن ایران از به کار بردن اسلحه و کشتار مرد و زن ابایی نداشتند و با این همه، این ملت ایستادند و از هویتشان دفاع کردند تاچه رسد به اکنون که با نثار خون صدها هزار از عزیزترین فرزندان ملت، غربزدهها در همه عرصههای نظامی و سیاسی و فرهنگی خلع سلاح شدهاند و ملت علیرغم میل آنان، استقلال سیاسی و هویت فرهنگیاش را باز یافته و قاعدتاً اجازه خوش رقصی به تجزیهطلبان نخواهد داد و از یکپارچگی هویتی و فرهنگی و معنوی و تمدنیاش به مثابه یک ملت مستقل، سرافراز و ممتاز دفاع خواهد کرد. اینها فکر کردهاند با اضافه شدن بن سلمان و بایدن و مکرون و تلآویو و ... به صفوفشان، میتوانند از اقلیت بودن در ایران دربیایند. غیر از این است که غلامان کراواتی و کنیزهای برهنه ایران اینترنشنال، زرخریدِ عرب جاهلی اره به دست هستند؟
فکر کردهاند اگر بوقِ بن سلمان اره به دست، لشکر دلقکها و ملیجکها و فحاشها و چاقوکشهایش را غالب معرفی کند تاریخ و تمدن ایرانی را در برابر عرب جاهلی تسلیم خواهند کرد. خبر ندارند که سلمان فارسی نه تنها در برابر عرب جاهلی که حتی در برابر یونان و روم هم، سر خم نکرد. سلمان عالیترین نمونه آزاداندیشی و حقیقتطلبی ایرانی است که بعد از سنجیدن هر آنچه در جهان آن روز بود به پیامبر خاتم(ص) دل بست و جزئی از اهل بیت شد. این سلمان ایرانی بود که به تقدیر الهی با انتقال تجربه تمدنی ایرانیها، اسلام را از محاصره و هجوم عرب جاهلی در جنگ خندق نجات داد. عربستان به انتقام شکست عرب جاهلی در جنگ احزاب، پا به میدان گذاشته و هنوز ضربت امیرالمؤمنین و داغ عمروبن عبدود، برایشان تازه است.
اسلاف بن سلمان و اسلافِ صهیونیستها در قلعه بنیقریظه، فکر میکردند کار محمد (ص) را تمام خواهند کرد، اما تقدیر خدا این بود که به ایرانیها این توفیق را بدهد که در برابر اتحادِ یهود معاند و عرب جاهلی، زمینهساز ضربتی بشوند که با عبادت ثقلین برابری میکند. حالا دوباره یهود معاند و عرب جاهلی متحد شدهاند و انقلاب اسلامی خیز جدید تمدن ایرانی برای مهیا کردن زمینه ظهور و به اذن خدا ضربه نهایی خاتم الاوصیا است. پیامبر فرمود اگر دانش در ثریا باشد اهالی این تمدن به آن دست خواهند یافت و هنوز نیم قرن از انقلاب اسلامی نگذشته، غرب از تماشای رتبه ایران در نانو و زیست فناوری و ماهواره و موشکی و هستهای و واکسن و رصدخانه و... سراسیمه شده، حالا غربزدهها میخواهند ما را از مودت اهل بیت به پیروی عرب جاهلی دعوت کنند چون گاو شیردهی برای غرب است. غیر از این است که غلامان کراواتی و کنیزهای برهنه ایران اینترنشنال، زرخریدِ عرب جاهلی اره به دست هستند؟ گوش به فرمانهای داخلیِ حرمسرای رسانهای آل سعود هم بعد از خوابیدن غائله یا خودکشی خواهند کرد یا به یوتوپیای در حال انقراضشان پناهنده خواهند شد و بقیه هم ان شاءالله از جادوی شیطان بزرگ رها میشوند و به کاروان تعالی ایران سربلند و پیشرو ملحق خواهند شد و به حال هیستریک امروزشان خواهند خندید.
کسانی که چهل سال است برای آرزوهای ناکامشان؛ روزشماری میکنند و نظام، طبق پیشبینیهایشان تا به حال، بارها و بارها در دهه شصت، هفتاد، هشتاد و نود سقوط کرده است، چطور میتوانند به دیگران پُز «واقعبینی» بفروشند و به ما تصویر درستی از واقعیت بدهند؟ طبیعی است که هم غرب و هم غربزدهها از زاویه خودشان به ایران نگاه میکنند و البته در مواجهه با ایران نه تماشاگر و پژوهشگر که بازیگر و کنشگر فعالاند و آیا کسی میتواند در مغرض بودن آنها تشکیک کند؟ ما جمهوری اسلامی هستیم. باید بتوانیم مسائلمان را، واقعیتهای روزمرهمان را با معارف خودمان و بر اساس تجربه زیسته دینی و انقلابیمان بفهمیم. نمیشود دشمنان و مغرضان، برای ما کلمه و گزاره تولید کنند و مفهوم بسازند و ما با کلیدواژههای آنها از واقعیت اجتماعی و تاریخیمان، تصویر به دست بیاوریم. قاعدتاً وقتی از لحاظ نرمافزاری به ادبیاتی که بیگانگان و مغرضان تولید میکنند متکی یا آلوده بشویم، در رفتارهایمان هم، تحت تأثیر همانها عمل یا بیعملی خواهیم کرد. این همه سرمایهگذاری روی بیبیسی و ایران اینترنشنال و منوتو و... از یک سو و سلبریتیسم آکادمیک از سوی دیگر، برای ساختن همان تصویر توهمی است. نمیخواهم بگویم گزارههای آنها را ندید بگیریم، نه! آنها را هم بشنویم ولی تلاش کنیم ببینیم آیا منظومه معرفتی - تجربی خود ما ابزارها و زاویه دیدهایی در اختیارمان قرار نمیدهد تا درک بهتری از میدان پیدا بکنیم؟ امروز با دو نظام تحلیلی روبهروهستیم؛ یکی که در طی 40 سال گذشته بارها و بارها از فروپاشی و سقوط و نابودی نظام در آینده نزدیک خبر داده و دیگری که تحت تأثیر جوسازیها قرار نگرفته و مسیر انقلاب را پیش برده و ضمن توجه به کاستیها و خطاها، ظرفیتها و چشماندازهای تاریخی و جهانی را دیده است. با گذشت چهار دهه به راحتی میشود دید که کدام یک در توهم بوده و کدام «واقعبینانهتر» تحلیل کردهاند.
ماجرای کهنه و بَزَک تازه
ماجراهای اخیر از زاویه تاریخی و معرفتی، تازگی ندارد. البته مثل دفعات قبل، میگویند نه! این بار اتفاق متفاوتی افتاده است! بعضی از جوانها را نشان میدهند که ببینید اینها دارند قِر میدهند یا فحش میدهند پس دیگر معلوم شد انقلاب شکست خورده است و نظام آیندهای ندارد. انگار ما دوره نوجوانی خودمان را در دهه شصت فراموش کردهایم! آن زمان «پانک»ها بودند، رقص «بریک»بود، «مایکل جکسون» بود، ....؛ این طور نبود که در مدرسه و محله، این جلوهها را نبینیم و یک بخشی از جامعه درگیر اینها نباشد. ابزارهایش فرق میکرد، آن زمان در ویدیو، علایقشان را دنبال میکردند، حالا در اینترنت. پس این طور نیست که با یک وضعیت تجربه نشده غیرمترقبهای مواجه باشیم. یادمان بیاید در اوج دفاع مقدس و در سالهایی که 200 هزار شهید دادیم یک اقلیتی در جامعه بود که همان زمان، فسقش را داشت، دلبستگیاش به غرب را داشت، آرمانشهرش یک دنیای غربزده بیهویت بیآرمان بود، ظهور هم داشتند در جامعه و اینطور نیست که اینها سابقهای در جامعه نداشته باشد. در دهه هشتاد بوده، در دهه هفتاد بوده، در دهه شصت هم بوده ناصر ابدام را یادمان رفته که در دهه شصت، به خاطر امر به معروف چاقو خورد و شهید شد؟ در دهه هفتاد؛ ماجرای «شاهرخ و سمیه» و «جنایت خیابان گاندی»، همین ناهنجاریهای ناشی از درگیر شدن نوجوانها در فضاهای مدرن را با شدتی بیشتر از الان، منعکس میکرد. یادمان رفته بعضیها بعد از دوم خرداد ۷۶ در تحلیل جامعهشناختی توهمیشان چنان به شوق آمده بودند که به دنبال رسمیت بخشی به «تظاهرات علیه خدا» بودند و فکر میکردند جامعه ایرانی آنقدر مدرن شده که میشود وارد بازخوانی انتقادی علیه عاشورایش کرد و در انتهای دوره خاتمی خودشان مجبور شدند رأیهایی را بشمرند که به «... والمستشهدین بین یدیه» داده شده بود. در دهه نود، شهید علی خلیلی را به خاطر امر به معروف نکشتند؟ ماجرای «گروه سگهای زرد» بازتاب همین نوع سبک زندگی و دلبستگیهای مدرن در بین گروهی از نوجوانان و جوانان بود. رقاصی بعد از برجام در میدان ونک و تجریش با دلار هزار تومانی هم که یادمان نرفته است. اینها همانهایی هستند که توهمات اقلیت محدودشان را خواسته اکثریت جا میزدند و ایران معاصر، بدمستیهایشان را در صحنههای گوناگون دیده است.
آزادی فرهنگی یا غلبه سیاسی؟
خواست اصلی را زیر عناوینی مثل زندگی و آزادی بَزَک میکنند و میخواهند بگویند ماجرا، فرهنگی و اجتماعی است، در حالی که آنچه با آن روبهروییم کاملاً سیاسی است و با یک کاریکودتای تمدنی مواجه هستیم؛ کاریکاتوری کودکانه از کودتایی که غربگراها دویست سال است تمنایش را دارند و قدرتش را نه. تفاوتش با برخی فقرات قبلی این است که قبلاً غیظشان از این ناتوانی تاریخی و تمدنی را با کشتار مردم در مسجد گوهرشاد یا قتل شیخ فضلاللهها و مدرسها اندکی فرو مینشاندند اما حالا اگر دستشان از برخی ترورهایی که تمنایش را دارند کوتاه است، این امکان را دارند تا با گسترش خشونت و فحاشی در فضای مجازی غیظشان را جیغ بزنند. مسأله، فساد نیست، عُلُوّ فی الارض است. خودشان کلیپ منتشر میکنند و خیلی واضح هدفشان را «بیناموسی» اعلام میکنند و اگر کسی در تجمعاتشان از ناموس حرف بزند طردش میکنند «تِلْک الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»؛ این آیه برتریطلبی را بر فساد، مقدم میکند.
ماجرا این است که مدرنها به پشتوانه حمایتهای غرب، برتری و غلبه میخواهند، نه آزادی فرهنگی، که کودتا و غلبه سیاسی طلب میکنند. میگویند میخواهیم مشروعیت این سبک زندگی را به دیگران تحمیل کنیم «وما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوهم من قریتکم انهم اناس یتطهرون»؛ زورشان برسد میگویند هر کس را با فحشا مخالف است، محدود و محصور و تبعید کنید وگرنه الان غربزدهها چه کار میخواهند بکنند که نمیتوانند؟ بله فعلاً هنوز چادر کشیدن از سر زنان در خیابانها برایشان میسر نیست. هنوز نمیتوانند همه بسیجیها را - مثل شهید آرمان علیوردی- به جرم استنکاف از توهین به رهبری آن طوریکه میخواهند زجرکش کنند، اما خیلی محدود است آن ناهنجاریهای فرهنگی که بخواهند در این جامعه انجام بدهند و امکانش به لحاظ فردی و غیر رسمی برایشان فراهم نباشد. میگویند میخواهیم ایرانیها را مجبور کنیم که این سبک زندگی را مثل غرب به رسمیت بشناسند و به آن احترام بگذارند و زمینه را برای ترویج و گسترشش اگر چه با هزاران سال هویت ایرانی در تقابل باشد، بازتر کنند.
خودشان کلیپ منتشر میکنند و خیلی واضح هدفشان را «بیناموسی» اعلام میکنند و اگر کسی در تجمعاتشان از ناموس حرف بزند طردش میکنند. در چند هزار سال تاریخ ایران، کدام زنی را سراغ دارید که مثل پستانداران برلین رفتار کرده باشد؟ تقسیم کار کردهاند؛ بعضی پایان ایران جغرافیایی را اعلام میکنند و عده دیگرشان پایان ایران فرهنگی را. در حالی که همانهایی که ایران جغرافیایی را حفظ کردند پای حفاظت از ایران فرهنگی و تاریخی و تمدنی ایستادهاند. شهدا برای یک میهن تاریخی و تمدنی جنگیدند و نه یک آغل بیهویت که برای غرب، گاو شیرده پروار کند. شبکه منوتو رسماً برنامه میسازد و تقدس مادری و مادران در ایران را مسخره و تقبیح میکند. زن در شعارهای اینها مقابل مرد نیست، مقابل مادر و همسر است. درود بر زن در پارادایم اینها در حقیقت، مرگ بر مادر و مرگ بر همسر است. وقتی میشود هر روز در خیابان بدون ترس مشغول بوسیدن خواهر این و آن شد و برایش ترانهسرایی کرد، همسری دیگر چه معنایی دارد؟ وقتی میشود عاطفه ومحبت و شفقت و ثروت و... را نثار سگ آقای پتیبل کرد و شبها برای پاکوتاه لالایی گفت و با فرنچ بولداگ خوابید، مادری به چه کار میآید؟
پرچمدارهایشان در حالی که دستمزدهای چند صد هزار دلاریشان از کاخ سفید هم رسماً منتشر میشود صریح و با افتخار میگویند قبل از ازدواج حامله شدیم. در همایشهایشان به همجنس بازها (نر و ماده) تریبون میدهند. چادر از سر زن مسلمان میکشند و فیلمش را منتشر میکنند. دسته جمعی در مکانهای شریف، بیهیچ حیایی، فحشهای رکیک میدهند. این رفتارها با فرهنگ ایرانی نسبت دارد؟ با هویت ایرانی نسبت دارد؟ با خانواده ایرانی نسبت دارد؟ با تاریخ ایران نسبت دارد؟ واقعاً مشکلشان جمهوری اسلامی است؟ یا مشکل اصلیشان «ایران» است؟ ایرانی که طنین تمدنی و هویتی دارد. اگرچه بعضی رکاکتهایی که در کاریکودتای اخیر دیدیم از لحاظ وقاحت در تاریخ ایران بیسابقه بود ولی واقعیت این است که اسلاف اینها (که البته هیچ وقت رکاکتشان در حد اینها نبوده) در طول تاریخ ایران همواره در حاشیه جامعه ایرانی (مثل خیلی جوامع دیگر) حضور داشتهاند ولی هیچگاه به متن تبدیل نشده و غلبه یا رسمیت پیدا نکردهاند.
در تمدن غربی، اقلیتهای فحشاطلب و هنجارستیز، متن را مغلوب کرده و مسلط شدهاند ولی هویت و تمدن ایرانی هیچگاه به فساد رسمیت نداده است. اینها بیش از آنکه اشتیاق به ترویج گناه داشته باشند، از وجود توبه در فرهنگ ایرانی منزجرند. آنچه در ایران اذیتشان میکند، «توبه» بهمثابه چرخه پالایشی است که در طول تاریخ، جامعه ایرانی را تازهگردانی کرده است. شاهکار فرهنگی و تمدنی ایرانیها در ابتکار «نوروزِ» بهاری به عنوان آغاز سال؛ یک اتفاق تصادفی نیست و ریشه در عهد توحیدی ساکنان این سرزمین دارد که درکشاکش چالش با شیاطین، تجدید عهد را نهادینه کردهاند. یک رمضان یا محرم در فرهنگ نوروزپرورِ ایران کافی است تا فرد و جامعه را در مسیر معرفت و معنویت تازهگردانی کند و مفهوم ولایت و فرّه ایزدی برای ایرانیها، مسیر نجات و مصداق «یخرجهم من الظلمات الی النور» است. اینهایی که امروز پذیرش ولایت طاغوت از عربستان تا لندن و واشنگتن را جیغ میزنند عزمشان جزم است که مسیر «یخرجونهم من النور الی الظلمات» را تا آخر بروند و چرخه پالایش و فسادزدایی در فرهنگ ایرانی را متوقف کنند. البته ما میگوییم فساد، از دید خودشان اینطور نیست: «إِذَا قِیلَ لَهُم لَا تُفسِدُواْ فِی ٱلأَرضِ قَالُوٓاْ إِنَّمَا نَحنُ مُصلِحُونَ.أَلَآ إِنَّهُم هُمُ ٱلمُفسِدُونَ وَلَٰکن لَّا یشعُرُونَ وَإِذَا قِیلَ لَهُم ءَامِنُواْ کمَآ ءَامَنَ ٱلنَّاسُ قَالُوٓاْ أَنُؤمِنُ کمَآ ءَامَنَ ٱلسُّفَهَآءُ أَلَآ إِنَّهُم هُمُ ٱلسُّفَهَآءُ وَلَٰکن لَّا یعلَمُونَ» اگر اینها با ناکارآمدیهای جمهوری اسلامی مشکل دارند چرا به کارآمدترین بخشها و محبوبترین عناصرش حمله میکنند؟
مناسبترین قهرمان!
شعار درست و قهرمان مناسبی هم برای جنبش خودشان انتخاب کردهاند که جناب رضاخان است. خیلی انتخاب درستی است چون ماجرای غربزدگی در این جامعه اگر چه از اواسط قاجار شروع شد ولی هیچگاه قبل و بعد آن، اسطوره و نمادی در حد رضاخان پیدا نکرد که آرزو و آرمان این جریان را بهطور کامل آشکار کند. هم قهرمان این جریان و هم ضد قهرمانشان یعنی حاج قاسم-که عکسهایش را آتش میزنند- خیلی معنادار است.
جالب است که نفرتشان از محبوبِ جمهور، بیشتر از ارادتشان به دیکتاتور عزیزشان است چون حاج قاسم علاوه بر امتیازاتِ شخصی، اکثریتی را نمایندگی میکند که اینها دوست داشتهاند در توهماتشان انکارش کنند. اگر اینها با ناکارآمدیهای جمهوری اسلامی مشکل دارند چرا به کارآمدترین بخشها و محبوبترین عناصرش حمله میکنند؟ حاج قاسم، تمام عمرش در برابر غرب نه شیفته بود و نه هراسان. چرا بخشهای دفاع بینالملل جمهوری اسلامی که دورترین عرصهها از دسترس عناصر غربزده و به همین دلیل کارآمدترینها است، سیبل میشود؟ غیر از این است که حاج قاسم توانست عملاً نشان بدهد که با تنزه از غربزدهها میشود به کارآمدی و پیروزی رسید؟ و این پیام خطرناکی هم برای غرب و هم غربزدهها است. امروز تصویر این روستازاده نورانی که از چوپانی به سپهبدی رسید، در داخل و خارج، شمایل یک ایرانی تراز است و تمدن ایرانی قدیم و جدید را نمایندگی میکند. او نماد شدت در برابر بیگانگان و رحمت برای هموطنان است و رضاخان نماد ذلت و حقارت در برابر بیگانگان و خشونت در برابر هموطنان.
تقابل دویستساله و الگوی مشترک
ماجراهای اخیر را باید در ظرف تاریخیاش و در امتدادِ تقابل دائمی بین جریان غربگرا و جریان ایرانگرا در دویست سال گذشته ببینیم، چون الگوی مشترکی دارد. ماجرا این است: ایدهآل غربگراها (به خاطر حقارت و انفعالی که در برابر غرب حس میکنند) از ابتدا این بوده که ایران را در سیاست و فرهنگ، ذیل غرب قرار بدهند و سبک زندگی غربی را به جامعه ایرانی تحمیل کنند. همان جمله درخشانی که در تاریخ از جناب تقیزاده ماند که ما باید از فرق سر تا ناخن پا فرنگیمآب بشویم.
این پدر روشنفکری ایرانی و وزیر رضاخان و رئیس مجلس سنای محمدرضا شاه است که به کمتر از اضمحلال در فرهنگ و تمدن غربی راضی نمیشود. امیرکبیر طرفدار استفاده از دستاوردهای غرب بود، دارالفنون را او ایجاد کرد، اما معتقد نبود ایرانیها باید از استقلالِ سیاسی و هویت فرهنگیشان دست بکشند و همین او را از غربگراها ممتاز میکرد؛ راهبردی که به برکت خون امثال او، یک و نیم قرن بعد ازشهادتش در جمهوری اسلامی در تراز بالاتری به ثمر رسید. با قتل امیرکبیر در 1230 شمسی، خطر مهمی از سر غرب و جریان غربگرا در آن مقطع گذشت. میرزا تقیخان، هم از آرمان مهدویت دفاع و بابیت را با قاطعیت سرکوب کرد و هم در نهایت در کربلا آرام گرفت که معلوم باشد ملیترین و مترقیترین انسان ایرانی در آن دوره، عمیقاً مسلمان و همچون سلمان فارسی، محب اهل بیت و زیر پرچم سیدالشهدا است. غربگراها راضی بودند پیشرفت ایران به تعویق بیفتد ولی با استقلال و هویت و دین ممزوج نشود انگلیسیها با قتل امیرکبیر مدتی نفس راحتی کشیدند.
بابیت دوباره رشد کرد و چهرههایی مثل آخوندزاده، طالبوف و ملکم خان چند دهه به ترویج آرمانشان مشغول بودند. در مشروطه، کورسوی امیدی برایشان ایجاد شد ولی همان جا هم باز میبینید پای رهبران دینی در میان است و مسبوق است به قیام تنباکو که یک قیام کاملاً هویتی و دینی است. بالاخره بعد از یک دوره حدوداً ۷۰ ساله بعد از قتل امیر، دیدند این ملت تا زور بالای سرش نباشد به آرمان آنها گردن نمیگذارد. انقلاب مشروطه که برای عدالت و آزادی و با محوریت بزرگترین علمای نجف و تهران شکلگرفته بود، در کمتر از بیست سال با اعدام شیخ فضلالله و ترور بهبهانی و ترور آخوند خراسانی و تبعید و ترور مدرس و...، به دیکتاتوری ضددینی رضاخان رسید. ملک الشعرای بهار به شهادت کتابهایش، هم به تاریخ ایران اشراف دارد و هم از نزدیک مدرس را میشناسد و با او در مجلس شورای ملی در یک فراکسیون بوده است.
او معتقد است در طول دوره ۷۰۰ ساله بعد از حمله مغول در ایران شخصیتی به بزرگی مدرس نداشتهایم. مدرس هم مثل امیرکبیر از پرچمهای جریان ایرانگرا در برابر جریان غربگرا است. جریان غربگرا مدرس را هم بعد از سالها حبس و شکنجه، زجرکش کرد که شرح تراژیکش را میتوانید در یادداشتهایی که از مدرس در تبعید به جا مانده ببینید که میگوید گمان نمیکنم جدم موسی بن جعفر هم به اندازه من شکنجه شده باشد. همان خط را بعدها در انقلاب اسلامی هم تجربه کردند. مطهری و بهشتی و باهنر و مفتح و صدوقی و مدنی و دستغیب و دهها رهبر دینی دیگر ترور شدند به این امید که بتوانند دوباره انقلاب مردم را مثل مشروطه بدزدند و نعل وارونه بزنند. مشروطه مسبوق بود به قتل گریبایدوف، لغو قرارداد رویتر و جنبش تنباکو که همگی نگاه جامعه ایرانی به بیگانه را نشان میداد ولی منتهی شد به کودتای انگلیسی رضاخان. عاقبتِ رضاخان، آیینه تمامنمای زندگیاش بود و حقارت و ذلتی را که در خود و ملتش در برابر غرب میدید در فرجام زندگیاش نیز متبلور کرد. روزی که رضاخان را از همان دُمی که برای انگلیسیها تکانده بود گرفتند و به جزیرهای در آفریقا انداختند، در بین ایرانیان به همان چیزهایی مشهور بود که اربابان استعمارگرش؛ خشونت و غارت. رضاخان هم میرزاده عشقی را کشته بود و هم فرخی یزدی را. هم مدرس را و هم آقا نجفی را. هم علیمردان خان را، هم هژبر امیر مؤید را هم محمد ولیخان اسدی را و هم بسیاری از مادران و دختران ایرانی را. غارتگری او هم که بیش از همه در زمینخواریهای نجومیاش نمود یافته بود، مورد اذعان تمام نزدیکان و زیردستان او بود. کریستف کلمب وقتی وارد امریکا شد خشونت را و غارت را حق بدیهی خودش میدانست. این رویکرد در ذات مدرنیته است.
پهلوی اول و تیر آخر
شناخت پهلوی اول کمک میکند که هواداران امروزیاش را هم بهتر بشناسیم. در بین تمام نمادها و پرچمهای غربگرایی در دویست سال گذشته از آخوندزاده و طالبوف تا ملکم خان و تقیزاده تا رزم آرا و عَلَم و هویدا، هیچکدام به جامعیت و شفافیت رضاخان، آرمان و ماهیت غربزدهها را آشکار نمیکند. در حقیقت، پهلوی اول، تیر آخرِ جریان غربگرا در ایران بود و اینکه بعد از هشتاد سال دوباره به او و مکتبش رجوع کردهاند نشان میدهد بر خلاف جریان ایرانگرا که روند رو به جلو و بالندهای دارد و از امیر کبیر تا حاج قاسم هر بار که با ترور و حذف مواجه شده پرچم بلندتری پیداکرده است، جریان غربگرا از ۸۰ سال پیش تاکنون درجا زده و نماد تازه و مهمی پیدا نکرده است. اسطوره اینها کار بدیعی نکرد، فقط الگوی مدرنیته را تقلید کرد. اعتماد به نفسی شیطانی که در هویت مدرن هست، همه چیز را برای آنها مباح جلوه میدهد و تا همین امروز هم اروپاییها با اِعمال وحشیانهترین خشونتها اگر همسو با منافع مدرنیته باشد مشکلی ندارند. دیدید اخیراً آن مقام اروپایی، رسماً و علناً گفت اروپا باغی است در میان جنگلیهای جهان! جالب این است که غیر از خود اروپاییها، غربزدهها هم مشکلی با خشونت و جنایت به نفع مدرنیته ندارند و حاضر به همافزایی فعال با سیاهترین دیکتاتوریها از جمله سعودی هستند چون ذلتش در برابر غرب را میپسندند.
از جهت پیشرفتهای صنعتی و علمی و بهداشتی و پزشکی و... جمهوری اسلامی شبیهترین حکومت ایران در دویست سال گذشته به اروپا و امریکا است ولی دغدغه اینها بیشتر از اینکه تقرب به غرب باشد گریز از استقلال و هویت ایرانی است. هیچ حکومتی در تاریخ معاصر به اندازه جمهوری اسلامی در اخذ دستاوردهای غرب کوشا و موفق نبوده است و هیچ حکومتی هم به اندازه جمهوری اسلامی برای حفظ هویت و استقلال و ارتقای عزت و سربلندی ایران تلاش نکرده است. اینها حاضرند برای اینکه دومی را نفی کنند اولی را هم مختل کنند. دانشگاهی که پیشرفت ایران و هویت ایرانی را با هم داشته باشد برایشان منفور است و حاضرند برای تخریبش خیلی کارها بکنند.
این حرف امروز و دیروز نیست، صدها سال است که مدرنها (اعم از غربی و غربزده) اینطور نگاه میکنند. منحصر به امریکا و انگلیس هم نیست؛ از هلند تا فرانسه، پرتغال، اسپانیا، بلژیک، ایتالیا و... همه مستعمره داشتهاند. کشتار سرخپوستها و به بردگی گرفتن سیاهها نمونههای دورتر این تفکر است. از جنایات شگفت فرانسویها در الجزایر و ویتنام بگیرید تا ترور هزاران شخصیت فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در ایران، بمب شیمیایی دادن آلمانها به صدام برای بمباران شهرهای ایران، جنایات ابوغریب و گوانتانامو و اره کردن خاشقجی پیش چشم همه جهانیان، تا همه بفهمند ایستادگی در برابر منافع دنیای مدرنیته و نوکرانش، تاوانی سخت و خشن دارد. فرق مدرنها با مغولها در این است که به غارت اموال، زمین و... اکتفا نمیکنند و تا تحقیر و هویتزدایی نکنند، ارضا نمیشوند. ویژگی رضاخان کودتاچی در این بود که تشویق و هدایت شد سطح کودتای سیاسیاش را به کودتای تمدنی ارتقا دهد و ایران را از ماهیت فرهنگی-هویتیاش خالی کند. چه در سطح ظواهر(لباس و حجاب)، چه رفتارها (مراسمات مذهبی و مناسک محرمی و...) و چه آرمانها و افقها (برکشیدن بهائیها و تقیزادهها و...).
کودتای کاریکاتوری تجزیهطلبان در ایران فرهنگی و تمدنی
چرا امروز شیطنتها و توطئههای دشمنان ایران برای مقابله با حجاب زن ایرانی به اوج رسیده است؟ چگونه است که دقیقاً همان کسانی که تحریم حداکثری را دنبال میکنند، همان کسانی که اگر دستشان برسد حتی آب را هم روی این مردم خواهند بست و کسانی که داروی بیماری پروانهای اطفال و کودکان را هم دریغ میکنند، چرا همانها تمام توانشان را برای مقابله با پرچم هویت زن مسلمان ایرانی بسیج کردهاند؟ سراسیمگی آنها برای برداشتن روسری از سر زنان ایرانی برای چیست؟ دلیلش روشن است؛ تمدن غرب صدها سال تلاش کرده الگوی خودش را بر همه جهان تحمیل کند و بگوید بدون انکار معنویت، بدون تجاوز از حدود الهی، بدون التزام به سکولاریسم، ممکن نیست کشور و ملتی پیشرفت کند.
شیطان بزرگ تمام هم و غم خود را صرف این کرده که بگوید توسعه و پیشرفت اقتصادی ملازم نظام فاسد اخلاقی است: «الشَّیطَانُ یعِدُکمُ الْفَقْرَ وَیأْمُرُکمْ بِالْفَحْشَاءِ.» شیطان بزرگ، شما را از یکسو به عقبافتادگی، توسعهنیافتگی و فقیر شدن تهدید میکند و از دیگر سو امر به فحشا میکند. این الگوی توسعه و پیشرفت در منظومههای شیطانی است. جمهوری اسلامی ایران همانطور که الگوی مارکسیستی مبارزه منهای خدا را به چالش کشید و به بنبست رساند و خود جانشین سرافراز آن شد، امروز الگوی پیشرفت منهای معنویت، منهای هویت دینی و منهای استقلال فرهنگی را که غرب علمدار آن است، به چالش کشیده است. جهان میبیند که ایران اسلامی، هم انرژی هستهای دارد و هم بمب هستهای ندارد و غرب از همین میترسد! چون اگر ما پنج بمب هستهای داشته باشیم او هزارتایش را دارد و میتواند با ما بجنگد ولی اگر انرژی هستهای داشته باشیم و بمب هستهای نسازیم، چالش بزرگتری را به غرب تحمیل کردهایم؛ چراکه هفتصد سال بعد از رنسانس اثبات کردهایم بهرغم ادعای غرب، علم به علاوه ارزشهای دینی، جهان امنتر، زیباتر و دلنشینتری میسازد. امروزه پیشاپیش عمده فعالیتهای علمی ما در مرزهای دانش، مردان و زنان مؤمن، معنوی و با هویت ممتاز ایرانی - اسلامی حرکت میکنند.
طلایههای تمدن نوین اسلامی - ایرانی آشکار شده و تمدن ایرانی با الهام از فرازهای شکوهمند تاریخ طولانی و پرافتخارش توانسته است ضمن مضمحل نشدن در تمدن غرب و با حفظ هویت فرهنگی و پافشاری بر ارزشهای اخلاقی و دینی جامعه ایرانی، به درانداختن طرحی نو و ممتاز در ایران برسد. اگر شهدا بر حجاب تأکید میکردند، میدانستند فداکاریشان صرفاً برای ایران جغرافیایی نیست، بلکه برای ایران فرهنگی و تمدنی هم هست و میدانستند غربیها و غربزدهها در کمین ایران فرهنگی و هویت تمدنی ما هستند. غیظ عجیب و غریب امریکاییها نسبت به حجاب زن ایرانی و عصبانیت، نه فقط از چادریها بلکه از همه کسانی است که نمیخواهند کاملاً شبیه زنان غربی شوند و این برای ما بسیار شیرین و نشانهای از شکست آنها در برابر استقلالخواهی ایرانیها است.
مقاومت زن ایرانی در برابر فشار روزافزون تبلیغاتی و جنگ روانی علیه روسری، نشانگر بصیرت تاریخیاش برای حفظ استقلال فرهنگی و تمدنی است. تسلیم نشدن زن ایرانی در برابر تهاجم زر و زور و تزویر، هم نمود استقلال و هم آزادی و اسلامخواهی او است و جرم نظام جمهوری اسلامی این است که از جمهور ملت در برابر گروهکهای تجزیهطلب، هویتستیز و غربزده دفاع میکند و ظرفیتهای فرهنگی، اجتماعی و قانونیاش را برای مقابله با «کاریکودتای» ضد هویتی و ضد تمدنی به کار میگیرد.
حقوق بشر یا...؟
نکته مهم در سیر تمدن غرب مدرن این است که هر چه در دانش و فناوری پیشرفت میکند، میلش به برداشتن مرز انسان و حیوان بیشتر میشود. پیشرفت مادی و پسرفت معنوی برایش ملازماند. ایدهآلش این است که جامعه بشری تبدیل به مجموعهای از گرگها، میمونها و کرمهایی شود که از پیشرفتهترین ابزارها برخوردارند. قانونی شدن ازدواج با حیوانات، نه به معنای به رسمیت شناختن آزادی افراد بشر که به مفهوم نفی انسانیت بهمثابه هویتی ممتاز و فراتر از وحوش است. آنها بر سر تعریف «حقوق» دعوایی ندارند، دعوای اصلی آنان بر سر تعریف «بشر» است. فرزند میمون چرا باید مثل بچه آدم رفتار کند؟ این دیکتاتوری نیست که از کسانی که خودشان را فرزند میمون میدانند، بخواهیم رفتار انسانی داشته باشند؟ اگر کسی روی میمونها فشار بیاورد که رفتار انسانی داشته باشند، قطعاً دیکتاتور است. آنچه در آن جماعت قلیل و سخیف بدنامکننده دانشگاه شریف یا اکباتان یا کرج دیدیم، جلوهای از همین میل به دور شدن نه تنها از هویت ایرانی که هویت انسانی و نزدیکی به هویت حیوانی بود، اگر چه بعید است در حیاتوحش هم بشود چنین مناظری را دید.
وحوش مدرن مصداق همان «اسفل سافلین» یا «بل هم اضل» هستند. رضاخان نزدیک به بیست سال حاکم بود. آن 10سال آخر، دیگر تعارف را کنار گذاشت و به زور سرنیزه و به خاک و خون کشیدن مردم، پروژه غربگراها را دنبال کرد. فقط یک قلم از آن مسجد گوهرشاد است. شما میدانید مغولها که به ایران حمله کردند حرمت امام رضا(ع) را نگه داشتند اما رضاخان نگه نداشت. در چند متری مرقد حضرت، صدها نفر را در یک شب کشت، فقط به خاطر اینکه یوتوپیای غربگراها را در این کشور تحمیل و تثبیت کند. البته از حق نگذریم، اینها ابتدا با جامعه ایرانی حرف زدند، روزنامه منتشر کردند و جریانات فرهنگی و رسانهای تا قبل از سال 1314 در ایران توسط جریان غربزده پیگیری میشد و خیلی گسترده بود، اما در نهایت دیدند با حذف فیزیکی نخبگان و رهبران به نتیجه نمیرسند و باید خشونت علیه تودهها و آحاد مردم اعمال شود و به همین دلیل سربازان رضاخان محله به محله و خانه به خانه هجوم میبردند تا هویت دینی کشور منحل و آرزوی تقیزاده محقق شود. بنده چون در قضیه گوهرشاد و ماجرای کشف حجاب حدود 10 سالی است به طور تخصصی کار کردهام، عرض میکنم که وحشیگری و سَبُعیتی که جریان غربگرا با رهبری عنصر سخیف و خشنی مثل رضاخان علیه جامعه ایرانی و هویت ایرانی انجام داد، واقعاً چیز عجیب و غریب و منحصربهفردی است. اگر امیرکبیر وصیت کرد در کربلا دفن شود، رضاخان قدغن کرد که ایرانیها حتی در حریم خصوصیشان به سیدالشهدا ابراز ارادت کنند و سربازانش با اسلحه وارد خانههای مردم میشدند و کسانی که در روضه امام حسین(ع) شرکت کرده بودند به باد کتک میگرفتند.
حسین مکی در تاریخ بیست ساله مینویسد: «رضاخان شب عاشورا کارناوال جشن و شادی در خیابانها راه میانداخت.» امیرکبیر که قطعاً از رضاخان مترقیتر، مدبرتر و به پیشرفت ایران دلبستهتر بود، سه سال هم تحمل نشد و رضاخان با حمایت غرب بیست سال دیکتاتوری خشن را بر گرده ملت تحمیل کرد و پروژه غربگرایی را پیش برد. بازگردم به حرف اولم. این تقابل غربگرایان و ایرانگرایان که در قضایای اخیر دیدیم، مربوط به امروز و دیروز نیست. تنفر از پرچم ملی و آتش زدنش و در دست گرفتن انواع پرچمها از پرچمهای مجعول محلی تا پرچم همجنسبازها در همایشهای اینها، اتفاقی نیست. پرچم ایران، محتوای هویتی دارد و علم استقلال سیاسی، فرهنگی و تمدنی است. جمهوری اسلامی ایران محصول شکست جریان غربگرا در تبدیل وطن به آغل است. ایران -آنطور که غربگراها آرزو دارند- منهای فرهنگ، دین، تاریخ، سنت و امتیازات و ظرفیتهای تمدنیاش، به آغلی تبدیل میشود که هویتی ندارد و به راحتی در فرهنگ و تمدن غربی مضمحل میشود.
جریان غربگرا در جامعه ایرانی کار سختی داشته است. در هیچ کجای جهان اینها به اندازه ایران اسلامی با یک چنین مقاومت فرهنگی «عمیق و عظیم و در نهایت پیروز» مواجه نشدند. در 200 سال گذشته امیرکبیر را کشتند. سید جمال را تبعید کردند. شیخ فضلالله را کشتند. آخوند خراسانی را کشتند. مدرس را کشتند. آقانجفی و آقازاده (پسر آخوند خراسانی) را کشتند. میلیونها زن ایرانی را تحقیر و شکنجه کردند. نهضت نفت را سرکوب و سرنگون کردند. جمله رزمآرا در مجلس شورای ملی هم یک نقطه عطف دیگر از تقابل غربگراها و ایرانگراهاست که در مجلس شورای ملی گفت: «ایرانی لولهنگ هم نمیتواند بسازد.» رزمآرا سرتیپ ارتش رضاخان است و تحقیر و خشونتی که در این کلام او میبینیم اتفاقی نیست و عصاره سادومازوخیسم غربگراست که در مکتب رضاخان متمثل شده است. دانشگاه تهران را سرکوب کردند و به نیکسون فردای کشتار ۱۶ آذر در حضور سیدحسن تقیزاده دکترای افتخاری حقوق دادند. تعبیر دکتر شریعتی این است که دانشجوها را پیش پای «نیکسون» قربانی کردند!
10 سال بعد، نهضت ۱۵خرداد را سرکوب کردند. امام را چون گفته بود: «اگر شاه ایران یک سگ امریکایی را زیر بگیرد مورد بازخواست قرار میگیرد، ولی چنانچه یک آشپز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، کسی حق تعرض ندارد» از ایران تبعید کردند. با همه اینها جریان ایرانگرا آنقدر قوی بود و ظرفیت معرفتی، فرهنگی و تمدنی داشت که با انقلاب اسلامی به غلبه جریان خشن غربگرا پایان داد. امروز هم اتفاق تازهای نیفتاده است. کدام روانشناسی در دنیا هست که فحاشهای فلان دانشگاه را با آن سطح از رکاکت و سخافت از لحاظ روانی، سالم ارزیابی کند؟
آل احمد و خودآگاهی تاریخی
آل احمد درست در میانه سقوط رضاخان و ظهور انقلاب اسلامی توانست به درکی تاریخی و ممتاز از پدیده غربگرایی در ایران برسد. اینکه هنوز هم با گذشت ۵۰ سال، روشنفکران اصرار دارند هرسال در سالمرگش او را آماج بدو بیراههایشان بکنند محصول همین خودآگاهی تاریخی او است. جلال آل احمد، «غربزدگی» را پیش و بیش از هر چیز یک «بیماری» میداند. آن جمله تاریخی جلال درباره شیخ فضلالله در دورهای که فضای اندیشگی کشور در قُرُق غربگراها و روایت مغشوششان از مشروطه است به معنای واقعی کلمه یک کار قهرمانانه و یک حماسه در میدان تفکر است. تعبیر بیماری و تشبیه به وبازدگی، یک تعبیر ژورنالیستی نیست، روایت واقعیت و ماهیت اینهاست.
بیماری غربزدگی، عود کرده است. همان بیماری که به قتل امیرکبیر و تبعید مدرس و کشتار گوهرشاد و کودتای ۲۸ مرداد و حقارت و وقاحتِ تقیزاده و رزمآرا انجامید را حالا در جریان غربگرا چه در جلوه برلینیاش و چه در نسخه داعش جویی اش در داخل میبینیم. دستشان برسد شکنجه میکنند و میکشند، دستشان نرسد چادر میکِشند، عکس آتش میزنند و فحش رکیک میدهند. همان چالش تکراری بین هویتگرایان و غربگرایان بروز کرده و هواداران رضاخان به خیابان آمدهاند تا به خیال خودشان، مکتب رضاخان را جایگزین مکتب حاج قاسم کنند.
با این تفاوت که پشتوانه خشونت غربگراها این بار به جای قدرت رضاخان، قدرت و پول و رسانههایِ بن سلمان و اسرائیل و امریکاست. تمام شهدای ما از دفاع مقدس، تا شهدای ترور تا شهدای سوریه و عراق و شهدای اخیر همگی شهدای مدافع حرماند چون به تصریح حاج قاسم، جمهوری اسلامی، حرم است.
خشونت مدرن؛ از گوهرشاد تا اکباتان
از اکباتان تا کرج تا دانشگاه، خشونتی که در شورش سیاه میبینیم دقیقاً از سنخ خشونت رضاخانی است. با همان سخافت و سبعیت. نباید از کنار این قضیه براحتی عبور کرد. ما خیلی درباره پهلویها سکوت کردهایم، نه جنایاتشان درست روایت شده و نه مبنا و ماهیتشان را خوانش تئوریک کردهایم. این شورش سیاه به مثابه کاریکاتوری از رضاخان، فرصت خوبی برای بازخوانی پهلویهاست. ایران در طول تاریخ، هرگز پادشاهی با دختر یا خواهرِ فاحشه نداشته است. این افتخاری است که فقط بر تارک سلسله پهلوی میدرخشد. این هم چیزی نیست که ما ادعا کنیم، روایت متواتر و مستند نزدیکان و دوستان دربار است. محمدرضا شاه میدانست که همه دربار و به تبع همه مردم خبر دارند که والاحضرت اشرف چه کاره است ولی برایش اهمیتی نداشت. دقیقاً همان چیزی که این روزها رسماً در فضای مجازی اعلام میکنند که هر که از ناموس حرف بزند از ما نیست و باید طرد شود. قاعدتاً شاهنشاهی که در خانهاش فاحشه تربیت میشود، باید هم از حُجب و عفت مادران ایرانی منزجر باشد و تفنگ بردارد برای چادر کشیدن از سر زنانی که نداشتههای او را به رخش میکشند.
جنس خشونتی که امروز از سوی بی بی سی و منوتو و ایران اینترنشنال تشویق و پمپاژ میشود ماهیتاً از همان جنسِ وحشیگری کریستف کلمب و دیکتاتوری رضاخانی و خشونت گوهرشاد است. ممکن است ابزارهایش متفاوت باشد، اما فلسفه و مبنا و ماهیتش یکی است. اینها مدرناند و حق دارند برای تسلیم کردن فرهنگها و هویتهای دیگر از خشونت و تحقیر استفاده کنند. 15-10 سال گفتند خیلی خب ماهوارهها که بیاید فضای مجازی که گسترش پیدا کند، خود جمهوری اسلامی هم زیرساخت ایجاد کند و سرویس بدهد، کار تمام است، چون همین روشها دربعضی جوامع دیگر تجربه شد و جواب داد و انفعال و تسلیم در برابر تمدن غرب و فرهنگ غربی محقق شد. اما در ایران این بلوای اخیر (آشوب زرد نامش بدهیم یا شورش سیاه)، حاصل کلافگی و ناامیدی اینها است نه نتیجه امیدواریشان. فکر میکردند با این گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی و این حجم از پمپاژ محتواهای غربگرایانه در انواع و اقسام سیاسی و اجتماعی و فرهنگیاش و...، جامعه ایرانی تسلیم شده، خیلی هم امیدوار بودند. چرا؟ یک دلیلش این بود که در رسانهها آنقدر گفتند و پروراندند که خودشان هم باورشان شد.
آن سیلی که مستی را پراند
چرا الان اینقدر عصبانی و سرخورده هستند؟ اولین سیلی را در ظهور پدیده مدافعان حرم در بین متولدین دهه 60 و 70 خوردند که در تشییع محسن حججی چشمشان را خیره کرد و اوج شکوهمند و تاریخیاش در تشییع جنازه حاج قاسم ثبت شد که مبهوت و انگشت به دهان فقط تماشا کردند، چون لااقل از 10 سال قبلش، میگفتند: «نه غزه، نه لبنان»، گفتمانسازی کردند برای این، تلاش کردند جوری که حتی حزباللهیها هم مردد شده بودند که مردم با سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی همراه هستند یا نه. 10 سال تلاش کردند که شخصیتی مثل قاسم سلیمانی را به منفورترین آدم ایران تبدیل کنند و بعد یک دفعه، مواجه شدند با فضایی که او شد محبوبترین انسان ایرانی با تشییع دهها میلیونی و بُهِت الذی کفَر. به قول حضرت آقا، قاسم سلیمانی در حالی که فرمانده سپاه قدس و امتیترین چهره ما بود، ملیترین چهره ما شد. اینها سالهای سال تلاش کرده بودند بین امت و ملت شقاق ایجاد کنند؛ ملیت را از هویت امتی و از هویت دینی جدا کنند، یک دفعه با یک چنین سیلیِ میدانیِ واقعی از سوی دهها میلیون ایرانی مواجه شدند. اگر امیرکبیر در غربت دفن شد و مدرس را بدون تشییع خاک کردند، اما سلیمانی، دهها میلیون سوگوار داشت و این واقعاً برای غرب و غرب زدهها تراژدی غیرقابل تحملی بود که یک و نیم قرن بعد از آن پیروزی بزرگ در قتل امیرکبیر و ۸۰ سال بعد از قتل مدرس و کشتار و شکنجه و حبس زنان ایرانی در ماجرای کشف حجاب، به چنین پسرفت و شکست مفتضح کنندهای دچار بشوند.
پنجاه تاییهای پر دلالت و ۵ میلیونیهای بی دلالت!
جریان بعدی، جریان اربعین بود. غربگراها و محافل نخبگانیشان اگر یک جمع 50 تایی نوجوان توی فلان خیابان شیراز بیایند قِر بدهند تا همین امروز نگاه کنید دارند خوانش تئوریکش میکنند: «بله 60-50 تا نوجوان شیرازی آمدند قر دادند، روسریهایشان را برداشتند، این نشان دهنده این است که فروپاشی نزدیک است، این نشان دهنده این است که جامعه ایرانی از سنتهای خود گسسته است، این نشان دهنده این است که آینده ایران فلان خواهد شد...» صد جور دلالت از دلش درمیآورند، ولی اگر میلیونها ایرانی، داوطلبانه با خرج خودشان بلند بشوند بروند اربعین، نشانه هیچ چیز نیست و بر هیچ گزارهای دلالت نمیکند! اگر ۵ میلیون ایرانی همین امسال در روز شهادت امام رضا(ع) بروند مشهد، نشانه هیچ چیزی نیست! تا برسد به همین سلام فرمانده. در یک روز دویست و شصت هزار نفر ثبت نام کنند فقط در تهران که ما میخواهیم بیاییم استادیوم آزادی، کلی هم دلخور بشوند که چرا جا به ما نرسید.
کربلا یا آنتالیا ؟
زحمات 200 ساله غربگراها که امید داشتند جامعه ایرانی را از فرق سر تا ناخن پا غربی کنند و به او بقبولانند که فلسفه زندگی «خور و خواب و خشم و شهوت» است و آنتالیا مساوی یا برتر از کربلاست، جواب نداد. کسی که به ایرانیها، آلترناتیوی مثل آنتالیا را به جای کربلا پیشنهاد کند باید هم از صدقه سر ساقیاش هر شب خواب سقوط نظام را ببیند. کل فضای غربزده آکادمیک ما و پشتوانههای رسانهایاش در ریاض و لندن و واشنگتن و تیرانا و به تبع، میلیشیای میدانیشان حاضر نیستند به این پدیدههای تاریخی و بینظیر کوچکترین نگاهی بکنند. رؤیای غربزدهها دارد به باد میرود. رضاخان گفت مسلمانها مانع پیشرفتند و با همین ادعا سعی کرد برای وحشیگریاش مشروعیت بتراشد. غربزدهها میبینند این ادعا در ایران امروز مسخره است چون چه در سطوح عمومی و گسترش آموزش تودهها و آموزش عالی و چه در عالیترین فناوریها آدمهایی پیشقراول پیشرفتند که نه تنها مشکلی با هویت ایرانی-اسلامی ندارند بلکه افتخار میکنند که در دامن مادران عفیف و پدران مؤمن بزرگ شدهاند و پرچم جمهوری اسلامی را برافراشته کردهاند. این از داخل، اما امید غرب و غربزدهها به فشار از بیرون هم کم کم تحلیل رفت.
بدویت کهنه و مدرن در برابر ایران
غرب مشکلی با دیکتاتوری یا محدودیت آزادیهای سیاسی و حتی اره کردن مخالفان رسانهای ندارد. از سوموزا تا حسنی مبارک تا پینوشه تا بن سلمان کارنامه تاریکِ غرب، روشن است. جمهوری اسلامی اگر مثل عربستان سعودی، خبرنگارها را اره کند، انتخابات را تعطیل کند، در هیچ عرصهای به مرزهای دانش نزدیک نشود و در یک روز ۸۲ مخالفش را با شمشیر گردن بزند، مشکلی با غرب پیدا نخواهد کرد و حتی تشویق هم خواهد شد به شرط آنکه مطیع منافع غرب باشد. امروز غرب بهترین روابط را در منطقه ما با دورترین کشور از دموکراسی و حقوق بشر و حقوق زن و آزادی بیان دارد. کشوری که یک قبیله (با سبک زندگی غربی و ارتباط دائمی با کازینوهای لاس وگاس) ادارهاش میکند و نقش پرچمش، شمشیری است که با آن از یک سو با رئیس جمهور امریکا میرقصد و از همان سو مخالفان سیاسیاش را گردن میزند.
امروز غرب چون از تسلیمِ «جمهور»ی که به اسلامی بودن مفتخرند ناامید است و میداند هیچ گاه در ایران دوباره به تخت نخواهد نشست، امیدی جز «تضعیفِ» حکومتی که قادر به سرنگونیاش نیست ندارد. به غربزدههای ایران گفته بود من با تحریمهای فلج کننده و کمرشکن، ایران را تسلیم میکنم و اگر جمهوری اسلامی نابود نشود، کاملاً در نظم جدید غربی دنیا مضمحلش خواهم کرد. از سال 1390، بارها اعلام کردند که تحریمهای ما فلجکننده است، اما در همین دورانِ تحریمهای فلج کننده، ایران با مکتب حاج قاسم، دُم امریکا را گرفت و از سوریه و عراق و افغانستان و یمن بیرون انداخت. ایران هواپیمای ۲۳۰ میلیون دلاری امریکا را سرنگون میکند؛ پایگاه عینالاسد را با موشک میکوبد و افسران امریکایی را به جرم ورود به آبهای ایران اسیر میکند، زوزههای ترامپ را یادتان هست؟ میگفت ما هفت هزار میلیارد دلار در منطقه هزینه کردیم و به هزیمت رسیدیم.
در همین ماههای اخیر ببینید اتفاقاتی را که دارد میافتد؛ پیوندهای منطقهای ایران دارد تقویت میشود، ارتباطات اقتصادی و ترانزیتیاش با همسایگان جهش پیدا میکند و بعد از ۲۰ سال در پیمان مهم شانگهای به عنوان عضو اصلی پذیرفته میشود، سرنوشت جنگهای اروپایی به ادعای خودشان با سلاحهای ساخت ایران تغییر میکند؛ ایرانی که غربیها برای امیدواری دادن به غربگراها ادعا میکردند مضمحل شد، منزوی شد، تک افتاد و... اینها اتفاقات کوچکی است؟ همان آقای مکرونی که افسران اطلاعاتیاش را میفرستد که اینجا معلمها را علیه جمهوری اسلامی بسیج کنند، شما میبینید که این جوری دست به سینه، ایستاده که با آقای رئیسی ملاقات کند چون زمستان سرد اروپا در پیش است. خب وقتی که همه اینها شکست میخورد و ایران نه تنها نابود نشد، نه تنها متوقف نشد، نه تنها دوباره پیشرفت را از سر گرفت بلکه تکثیر شد. امروز حتی یمن هم با همان صلابت ایرانی، اتحاد غربی-عبری-عربی را زمینگیر کرده است. حاصل شکست غرب از خارج و غربزدهها در داخل، میشود شورشی سیاسی با سودای کودتای تمدنی برای به تعویق انداختن یا کند کردن و تضعیفِ حرکت تمدنی انقلاب اسلامی.
شکستِ تسلیم؛ تکاپوی تضعیف
از بعضی جهات میشود تشبیهش کرد به عملیات فروغ جاویدان رجوی که البته به مرصاد جمهوری اسلامی تبدیل شد. فروغ جاویدان هم بلافاصله بعد از پایان جنگ و وقتی معلوم شد هشت سال همکاری شوروی- امریکا - اروپا - مرتجعین منطقه - صدام - تجزیهطلبها - منافقین علیه جمهوری اسلامی شکست خورده شکل گرفت. رجوی خودش هم میدانست دارد بلوف میزند ولی به قربانی کردن نیروهایش برای پنجه کشیدن به روی جمهوری اسلامی نیاز داشت. شکست میدانی را باید با جنجال تبلیغاتی و فضاسازی رسانهای جبران میکرد که اگر نتوانسته در میدان واقعی جایگاهی به دست بیاورد در فضای تبلیغاتی و سیاسی برای خودش اعتباری دست و پا کند و نشان بدهد که قدرت ضربه زدن به جمهوری اسلامی را دارد. همان تصویر کاریکاتوری مریم قجر که دارد جیغ میکشد: آتش! را امروز شما در چهره چِندشِ مو وزوزی و جیغ زدنهایش در اینترنشنال میبینید. او هم در ویلای میلیون دلاری و با دریافتهای چند صد هزار دلاری، دلش مثل مریم قجر برای کشتههای دروغی و واقعیِ بیشتر، غنج میزند. همان طور که آن روز با شکست استراتژی تسلیم به استراتژی تضعیف روی آوردند امروز هم بلوایِ بدویت مدرن با شورشِ سیاه درصدد «تضعیف» ایرانی است که اربابانش از «تسلیم» آن ناامید شدهاند و طلایههای تمدنسازی در آن آشکار شده است، ولی این ویروسها حواسشان نیست که کالبد ایران با عبور از هرکدام از این تبها پادزهرهای تازهای تولید میکند و مقاومتر میشود. ما مسیر اعتراض - اغتشاش - ترور را قبلاً هم تجربه کردهایم با این تفاوت که در سال 60 بیشتر، مسئولان آماج ترور بودند و امسال توده مردم. درست تشخیص دادهاند که باید از مردم انتقام بگیرند چون این جمهور است که جمهوری اسلامی را و حرکت تمدنیاش را حفظ کرده و استمرار بخشیده است.
اینکه میلیشیای سایبریشان را برای فحشهای رکیک به هنرمندان و ورزشکاران و فعالان فرهنگی و دانشجویی آموزش دادهاند یا در دستورالعملهای عملیاتیشان چاقو زدن به بسیجیها و کوکتل مولوتف انداختن در مساجد را توصیه میکنند یا میگویند به بقالها و کاسبهایی که همراهی نمیکنند فحاشی کنید، دلیلی جز این ندارد که جمهورِ حامی جمهوری اسلامی، امروز متشکلتر، باتجربهتر و کارآزمودهتر از دهه شصتاند و اگر در آن سالها برای حفظ دستاوردهای گذشته میجنگیدند، امروز برای آیندهای در میداناند که افقهایش آشکارتر از هر مقطعی قبل از این است. افقی که امیرکبیرها و مدرسها و حاج قاسمها و دهها هزار شهیدی که در وصیتنامههایشان بر حجاب تأکید میکردند برایش شهید شدهاند و انگلیسیها و امریکاییها و دیگر وحوش مدرن خصوصاً غربزدههای بیهویت و ایران ستیز، از آن مشمئز و هراساناند. یکی از غربزدههای مشهور استدلال کرده بود که چون اسامیای مثل عبدالحسین و غلامعلی و...کم شده پس انقلاب اسلامی آیندهای ندارد و... فتنه اخیر کمانه کرد و نشان داد از این به بعد باید خودشان را آماده کنند که از درخشش هویت دینی و انقلابی در چهره نورانی «آرمان»ها و «روحالله»ها و «آرشام»ها و «محمدرضا»های دهه هشتادی و دهه نودی حرص بخورند.
اتحاد شیاطین اروپا و امریکا در برابر ایران، شکست خورد و این نشانه آغاز احتضار تمدن فرسوده غرب است و همین، غربگراهای ایران را دیوانه کرده و به این رفتارهای هیستریک و بی منطق و خشن کشانده است. ایرانِ جغرافیایی را نتوانستند با گروهکهای منحرف تجزیه کنند، خواستند ایران فرهنگی را با پیش انداختن یک مشت هویت ستیزِ مغرض یا فریب خورده تجزیه کنند. به راهاندازی شورشهای تجزیهطلب هویتی و فرهنگی امید بستند. سالها پیش، تمام قدرت در دست مزدوران و دست نشاندگان غرب و غربزدگانی بود که برای بیهویت کردن ایران از به کار بردن اسلحه و کشتار مرد و زن ابایی نداشتند و با این همه، این ملت ایستادند و از هویتشان دفاع کردند تاچه رسد به اکنون که با نثار خون صدها هزار از عزیزترین فرزندان ملت، غربزدهها در همه عرصههای نظامی و سیاسی و فرهنگی خلع سلاح شدهاند و ملت علیرغم میل آنان، استقلال سیاسی و هویت فرهنگیاش را باز یافته و قاعدتاً اجازه خوش رقصی به تجزیهطلبان نخواهد داد و از یکپارچگی هویتی و فرهنگی و معنوی و تمدنیاش به مثابه یک ملت مستقل، سرافراز و ممتاز دفاع خواهد کرد. اینها فکر کردهاند با اضافه شدن بن سلمان و بایدن و مکرون و تلآویو و ... به صفوفشان، میتوانند از اقلیت بودن در ایران دربیایند. غیر از این است که غلامان کراواتی و کنیزهای برهنه ایران اینترنشنال، زرخریدِ عرب جاهلی اره به دست هستند؟
فکر کردهاند اگر بوقِ بن سلمان اره به دست، لشکر دلقکها و ملیجکها و فحاشها و چاقوکشهایش را غالب معرفی کند تاریخ و تمدن ایرانی را در برابر عرب جاهلی تسلیم خواهند کرد. خبر ندارند که سلمان فارسی نه تنها در برابر عرب جاهلی که حتی در برابر یونان و روم هم، سر خم نکرد. سلمان عالیترین نمونه آزاداندیشی و حقیقتطلبی ایرانی است که بعد از سنجیدن هر آنچه در جهان آن روز بود به پیامبر خاتم(ص) دل بست و جزئی از اهل بیت شد. این سلمان ایرانی بود که به تقدیر الهی با انتقال تجربه تمدنی ایرانیها، اسلام را از محاصره و هجوم عرب جاهلی در جنگ خندق نجات داد. عربستان به انتقام شکست عرب جاهلی در جنگ احزاب، پا به میدان گذاشته و هنوز ضربت امیرالمؤمنین و داغ عمروبن عبدود، برایشان تازه است.
اسلاف بن سلمان و اسلافِ صهیونیستها در قلعه بنیقریظه، فکر میکردند کار محمد (ص) را تمام خواهند کرد، اما تقدیر خدا این بود که به ایرانیها این توفیق را بدهد که در برابر اتحادِ یهود معاند و عرب جاهلی، زمینهساز ضربتی بشوند که با عبادت ثقلین برابری میکند. حالا دوباره یهود معاند و عرب جاهلی متحد شدهاند و انقلاب اسلامی خیز جدید تمدن ایرانی برای مهیا کردن زمینه ظهور و به اذن خدا ضربه نهایی خاتم الاوصیا است. پیامبر فرمود اگر دانش در ثریا باشد اهالی این تمدن به آن دست خواهند یافت و هنوز نیم قرن از انقلاب اسلامی نگذشته، غرب از تماشای رتبه ایران در نانو و زیست فناوری و ماهواره و موشکی و هستهای و واکسن و رصدخانه و... سراسیمه شده، حالا غربزدهها میخواهند ما را از مودت اهل بیت به پیروی عرب جاهلی دعوت کنند چون گاو شیردهی برای غرب است. غیر از این است که غلامان کراواتی و کنیزهای برهنه ایران اینترنشنال، زرخریدِ عرب جاهلی اره به دست هستند؟ گوش به فرمانهای داخلیِ حرمسرای رسانهای آل سعود هم بعد از خوابیدن غائله یا خودکشی خواهند کرد یا به یوتوپیای در حال انقراضشان پناهنده خواهند شد و بقیه هم ان شاءالله از جادوی شیطان بزرگ رها میشوند و به کاروان تعالی ایران سربلند و پیشرو ملحق خواهند شد و به حال هیستریک امروزشان خواهند خندید.
ایران قبل از پرواز به قطر با گل ترابی نیکاراگوئه را در آزادی شکست داد
جشن خداحافظی با برد
گروه ورزشی/ تیم ملی فوتبال کشورمان که خود را برای حضور در جام جهانی 2022 قطر آماده میکند، ساعت 19:30 پنجشنبه، در دیداری تدارکاتی در ورزشگاه آزادی تهران مقابل نیکاراگوئه قرار گرفت که قضاوت این بازی را گل مراد سعدالله از تاجیکستان برعهده داشت. کارلوس کیروش با توجه به نبودن لژیونرها، در این مسابقه تیمش را با ترکیبی متفاوت به میدان فرستاد و از علیرضا بیرانوند، مرتضی پورعلی گنجی، محمدحسین کنعانی زادگان، ابوالفضل جلالی، رامین رضاییان، روزبه چشمی، میلاد سرلک، امید نورافکن، مهدی ترابی، وحید امیری و آریا برزگر در ترکیب اصلی استفاده کرد که در میان آنها برزگر، اولین بازی ملیاش را تجربه کرد. ایران که بازی را هجومی آغاز کرده بود، دقیقه 5 صاحب موقعیت شد و امیری که بازوبند کاپیتانی تیم ملی را در این مسابقه روی بازوی خود بسته بود، پس از توپ ربایی از بازیکن نیکاراگوئه، سانتری را به محوطه جریمه انجام داد که ضربه سر ترابی به شکل خطرناکی از بالای دروازه به بیرون رفت. در دقیقه ۱۰ هم نیکاراگوئه صاحب فرصت شد که شوت بریان لوپز از داخل محوطه جریمه در اختیار بیرانوند قرار گرفت. با این حال، این ایران بود که دقایقی بعد به گل دست یافت. دقیقه ۱۵ پس از اشتباه مدافع نیکاراگوئه توپ به نورافکن رسید و او از سمت چپ سانتر زمینی به محوطه جریمه انجام داد که توپ به ترابی رسید که او هم با دریبلی مدافع پیش روی خود را از پیش رو برداشت و با ضربهای محکم دروازه را باز کرد. ترابی در حالی این گل را زد که آخرین بار در سال 2018 و در دیدار دوستانه ایران و بولیوی که در تهران برگزار شد و با پیروزی 2-1 تیم ملی به پایان رسیده بود، گلزنی کرده بود و حالا پس از 4 سال در سی و ششمین بازی ملیاش، موفق شد، هفتمین گلش برای ایران را به ثمر برساند. در ادامه و دقیقه 31، ماریو در داخل محوطه جریمه ایران صاحب موقعیت خطرناکی شد که شوت او توسط چشمی از روی خط دروازه برگشت داده شد. پس از آن، بازی در میانه میدان در جریان بود تا دقیقه ۴۵که جاناتان مونکادا با فرار از پشت دفاع ایران به محوطه جریمه نفوذ کرد اما شوت او با اختلاف از بالای دروازه به بیرون رفت. دقیقه ۴۵+۱ هم شوت خطرناک ترابی از داخل محوطه جریمه در اختیار گلر حریف قرار گرفت تا نیمه اول با برتری ایران به پایان برسد. در نیمه دوم، تیم میهمان بازی بهتری نسبت به نیمه اول از خود به نمایش گذاشت و در مقابل هم کی روش دست به تغییراتی در ترکیبش زد و دقیقه 62 سید حسین حسینی، مهدی هاشمنژاد و امید ابراهیمی به ترتیب به جای بیرانوند، سرلک و نورافکن وارد زمین شدند اما ابراهیمی تنها 2 دقیقه پس از ورودش به میدان، دچار مصدومیت شد و از زمین بیرون رفت تا از دقیقه 68 شجاع خلیلزاده جایگزین او شود. دقیقه ۷۵ نیکاراگوئه با یک کار تیمی داخل محوطه جریمه صاحب موقعیت شد که شوت برایان لوپز را حسینی با واکنشی زیبا دفع کرد. دقیقه 77 کیروش، 2 تعویض دیگر انجام داد و سامان تورانیان و امیرعلی صادقی به جای ترابی و برزگر وارد زمین شدند تا آنها هم مانند هاشمنژاد اولین بازی ملی شان را تجربه کنند. دقیقه ۷۹ شوت خطرناک جلالی از کنار دروازه به بیرون رفت. دقیقه ۸۸ هم ضربه سر خطرناک پورعلیگنجی از داخل محوطه جریمه در اختیار دروازهبان نیکاراگوئه قرار گرفت. دقیقه 92 هم وحید امیری تا پشت محوطه جریمه با توپ حرکت کرد و پاس در عرضی را به صادقی داد ولی شوت خطرناک او از بالای دروازه به بیرون رفت تا این بازی در نهایت با همان نتیجه 1-0 به پایان برسد. به این ترتیب، کی روش که دوباره در ورزشگاه آزادی، روی نیمکت ایران نشسته بود، با این تیم به پیروزی رسید. او آخرین بار در آزادی، 23 آبان 1397، به همراه ایران در دیداری دوستانه به مصاف ترینیداد و توباگو رفت و موفق شد با گل کریم انصاریفرد حریفش را شکست دهد و حالا پس از 3 سال و 11 ماه و 26 روز دوباره طعم برد را بچشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
گروکشی در بازار دارو
-
شکست پروژه بیثباتسازی ایران
-
کریدور شمال جنوب کاملتر شد
-
بدون تعارف با رئیس عدلیه
-
عبور از سپرموشکی با هایپرسونیک ایرانی
-
صدرنشینی «لوپتو»
-
تورم در 2 سال آینده زیر 20درصد میشود
-
دولت با «سهامیار» به کمک بورس آمد
-
بلوای بدویت مدرن یا کاریکودتای تمدنی
-
جشن خداحافظی با برد
اخبارایران آنلاین