ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام صادق علیه السلام میفرماید:
بهشتىها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده.
مجموعه ورام، ج ۲، ص ۹۱
بهشتىها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده.
مجموعه ورام، ج ۲، ص ۹۱
هنرمندان در فضای مجازی
چهرهها
مهران احمدی کارگردان و بازیگر سینما در صفحه خود با انتشار آنونسی از «بیگناه» مخاطبان این سریال را دعوت کرده به دیدن این تجربه کارگردانیاش. او نوشته: «که با شکستن پیمان و برگرفتن دل/هنوز دیده به دیدارت آرزومند است... دیدار فروغ و بهمن در قسمت چهارم؟
یکتا ناصر بازیگر سینما در صفحه خود با انتشار عکسی از خودش نوشته: «گاهی دشوارترین کارها را به تنهایی انجام میدهیم ولی در یک بطری را نمیتوانیم تنهایی باز کنیم و تمام تلاشهای خودمان را نادیده میگیریم.»
مرضیه برومند نویسنده، بازیگر و عروسکگردان در صفحه خود با انتشار اپیزود اول از فصل دوم رادیوکااوس بخشی از حکایت حیوانات پاره یکم از کلیله تا دمنه را منتشر کرده و نوشته:«بیشتر ما در دوران مدرسه تجربه سروکله زدن با متن سنگین کلیله و دمنه را داشتهایم. آیا براستی کلیله و دمنه متنی است نخواندنی؟ در این اپیزود از رادیوکااوس به جستوجوی ریشههای این متن نامدار و پردردسر تا هند و ایران باستان و دربار خسرو انوشیروان رفتهایم و نمونههایش را در فرهنگهای دیگر سراغ گرفتهایم. دقیقههایی هم میهمان سخنان شیرین مرضیه برومند بودهایم تا از آشناییاش با کلیله و دمنه و تجربهاش در ساخت شهرک کلیله و دمنه بگوید.»
احسان جوانمرد فیلمنامه نویس در صفحه خود با انتشار پوستر سریال جیران درباره رفع توقیف این سریال از شبکه نمایشی فیلیمو نوشته: «خَلَّص وَ تَمَّت رفقا؛ جیران آزاد شد؛ پیروزی در جنگ «راستی و درستی» با «دروغ و بهتان و گروکشی» مبارک مخاطبان چشمانتظارمان باشد. جیران آزاد شد بدون پرداخت حتی یک ریال به افرادی که میخواستند شما را مقابل ما قرار دهند تا از نمد توقیف، کلاه بسازند. تکرار میکنم بدون پرداخت حتی یک ریال از پولی که نام مؤدبانهاش را خسارت گذاشته بودند. شرح آنچه را بر این پرونده حیرتانگیز گذشت در روزهای آتی با شما در میان خواهیم گذاشت فعلاً وقت دلجویی از مخاطبانی است که بیدلیل گرفتار این دعوای حقوقی شدند، مثل خود ما و حتی مثل خود دستگاه قضا! جیران رفع توقیف شد و من خوشحالم که صبر ما و شما باعث شد بدعتی اشتباه در فضای سینمای مملکت باب نشود.
اگر پلتفرم زیر فشار توقیف تسلیم میشد و شاکیان به پول مدنظرشان میرسیدند، دیگر در این صنعت سنگ روی سنگ بند نمیشد. حالا وقت آن است که به آنچه این مدت کردند در دادگاههایی پاسخ دهند که ما شاکی آنیم و از آن جمله تقلب وحشتناکی که در ارائه طرح کرده بودند و داوران را به اشتباه انداخته بودند و حالا اسناد و شهادت مکتوب دربارهاش وجود دارد.
دیگه چه خبر
مؤسسه فرهنگی هنری صبا در صفحه خود با انتشار نقاشی جدید حسن روح الامین با عنوان هوالغنی درباره هنرآفرینی هنرمندان با موضوع عاشورا و اربعین نوشته:«عاشورا و حماسه حسینی و اربعین همچنان دستمایه هنرمندان برای خلق آثار هنری قرار دارد. روز شنبه ۲۶ شهریور ماه به مناسبت اربعین حسینی مروری بر نمایشگاههای تجسمی و رویدادهایی داشتیم که بدین مناسبت برگزار شدهاند.موزه هنرهای معاصر فلسطینِ فرهنگستان هنر نمایشگاه عکس «پیاده تا خورشید» را برگزار کرده است.در این نمایشگاه، 50 قطعه عکس از آثار منتخب جایزه جهانی اربعین به نمایش درآمده است.نمایشگاه نقاشیهای حسن روحالامین به نام «نقش راستان» و پردههای قدیمی عاشورایی تا پنجم مهرماه در کوشک باغ هنر برپا است. مؤسسه هنرمندان پیشکسوت نیز به مناسبت اربعین حسینی و به منظور ثبت و انعکاس پیادهروی اربعین اقدام به برگزاری مسابقه عکس «رهروان حبیب در قاب اربعین» کرده است.آژانس عکس «ایران» به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی و همراه با راهپیمایی زائران کربلا، نمایشگاه عکسی در مرزهای ایران و عراق برگزار کرده است.موزه هنرهای معاصر تهران نیز سلسله نشستهای تخصصی «زیباییشناسی حماسه واقعه کربلا به روایت گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران» را با حضور کارشناسان و منتقدان هنری برگزار کرده است.
مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در صفحه خود به مناسبت اربعین حسینی نوشته: در بیستم صفرالمظفر، اربعین حسینی، چهلمین روز شهادت حضرت اباعبداللهالحسین(ع)، بخشی از مدخل «اَرْبَعین» در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی نگاشته فرامرز حاجمنوچهری را میخوانیم که در بخش ذیل قرار دارد و برای نخستینبار منتشر میشود.اندیشهای که در آن، مفهوم بهکمالرسیدن و آمادهشدن برای گذر از این جهان به نوعی در روایات بازتاب یافته، در واقعه شهادت امام حسین(ع)، با موضوع الحاق سر آن بزرگوار به بدن وی در چهلمین روز شهادت ایشان قابلانطباق است. ابوریحان بیرونی آشکارا بیان داشته است که ۲۰ صفر، روزی است که سر آن امام به بدن ایشان ملحق و همراه با آن به خاک سپرده شد.
مهران احمدی کارگردان و بازیگر سینما در صفحه خود با انتشار آنونسی از «بیگناه» مخاطبان این سریال را دعوت کرده به دیدن این تجربه کارگردانیاش. او نوشته: «که با شکستن پیمان و برگرفتن دل/هنوز دیده به دیدارت آرزومند است... دیدار فروغ و بهمن در قسمت چهارم؟
یکتا ناصر بازیگر سینما در صفحه خود با انتشار عکسی از خودش نوشته: «گاهی دشوارترین کارها را به تنهایی انجام میدهیم ولی در یک بطری را نمیتوانیم تنهایی باز کنیم و تمام تلاشهای خودمان را نادیده میگیریم.»
مرضیه برومند نویسنده، بازیگر و عروسکگردان در صفحه خود با انتشار اپیزود اول از فصل دوم رادیوکااوس بخشی از حکایت حیوانات پاره یکم از کلیله تا دمنه را منتشر کرده و نوشته:«بیشتر ما در دوران مدرسه تجربه سروکله زدن با متن سنگین کلیله و دمنه را داشتهایم. آیا براستی کلیله و دمنه متنی است نخواندنی؟ در این اپیزود از رادیوکااوس به جستوجوی ریشههای این متن نامدار و پردردسر تا هند و ایران باستان و دربار خسرو انوشیروان رفتهایم و نمونههایش را در فرهنگهای دیگر سراغ گرفتهایم. دقیقههایی هم میهمان سخنان شیرین مرضیه برومند بودهایم تا از آشناییاش با کلیله و دمنه و تجربهاش در ساخت شهرک کلیله و دمنه بگوید.»
احسان جوانمرد فیلمنامه نویس در صفحه خود با انتشار پوستر سریال جیران درباره رفع توقیف این سریال از شبکه نمایشی فیلیمو نوشته: «خَلَّص وَ تَمَّت رفقا؛ جیران آزاد شد؛ پیروزی در جنگ «راستی و درستی» با «دروغ و بهتان و گروکشی» مبارک مخاطبان چشمانتظارمان باشد. جیران آزاد شد بدون پرداخت حتی یک ریال به افرادی که میخواستند شما را مقابل ما قرار دهند تا از نمد توقیف، کلاه بسازند. تکرار میکنم بدون پرداخت حتی یک ریال از پولی که نام مؤدبانهاش را خسارت گذاشته بودند. شرح آنچه را بر این پرونده حیرتانگیز گذشت در روزهای آتی با شما در میان خواهیم گذاشت فعلاً وقت دلجویی از مخاطبانی است که بیدلیل گرفتار این دعوای حقوقی شدند، مثل خود ما و حتی مثل خود دستگاه قضا! جیران رفع توقیف شد و من خوشحالم که صبر ما و شما باعث شد بدعتی اشتباه در فضای سینمای مملکت باب نشود.
اگر پلتفرم زیر فشار توقیف تسلیم میشد و شاکیان به پول مدنظرشان میرسیدند، دیگر در این صنعت سنگ روی سنگ بند نمیشد. حالا وقت آن است که به آنچه این مدت کردند در دادگاههایی پاسخ دهند که ما شاکی آنیم و از آن جمله تقلب وحشتناکی که در ارائه طرح کرده بودند و داوران را به اشتباه انداخته بودند و حالا اسناد و شهادت مکتوب دربارهاش وجود دارد.
دیگه چه خبر
مؤسسه فرهنگی هنری صبا در صفحه خود با انتشار نقاشی جدید حسن روح الامین با عنوان هوالغنی درباره هنرآفرینی هنرمندان با موضوع عاشورا و اربعین نوشته:«عاشورا و حماسه حسینی و اربعین همچنان دستمایه هنرمندان برای خلق آثار هنری قرار دارد. روز شنبه ۲۶ شهریور ماه به مناسبت اربعین حسینی مروری بر نمایشگاههای تجسمی و رویدادهایی داشتیم که بدین مناسبت برگزار شدهاند.موزه هنرهای معاصر فلسطینِ فرهنگستان هنر نمایشگاه عکس «پیاده تا خورشید» را برگزار کرده است.در این نمایشگاه، 50 قطعه عکس از آثار منتخب جایزه جهانی اربعین به نمایش درآمده است.نمایشگاه نقاشیهای حسن روحالامین به نام «نقش راستان» و پردههای قدیمی عاشورایی تا پنجم مهرماه در کوشک باغ هنر برپا است. مؤسسه هنرمندان پیشکسوت نیز به مناسبت اربعین حسینی و به منظور ثبت و انعکاس پیادهروی اربعین اقدام به برگزاری مسابقه عکس «رهروان حبیب در قاب اربعین» کرده است.آژانس عکس «ایران» به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی و همراه با راهپیمایی زائران کربلا، نمایشگاه عکسی در مرزهای ایران و عراق برگزار کرده است.موزه هنرهای معاصر تهران نیز سلسله نشستهای تخصصی «زیباییشناسی حماسه واقعه کربلا به روایت گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران» را با حضور کارشناسان و منتقدان هنری برگزار کرده است.
مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در صفحه خود به مناسبت اربعین حسینی نوشته: در بیستم صفرالمظفر، اربعین حسینی، چهلمین روز شهادت حضرت اباعبداللهالحسین(ع)، بخشی از مدخل «اَرْبَعین» در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی نگاشته فرامرز حاجمنوچهری را میخوانیم که در بخش ذیل قرار دارد و برای نخستینبار منتشر میشود.اندیشهای که در آن، مفهوم بهکمالرسیدن و آمادهشدن برای گذر از این جهان به نوعی در روایات بازتاب یافته، در واقعه شهادت امام حسین(ع)، با موضوع الحاق سر آن بزرگوار به بدن وی در چهلمین روز شهادت ایشان قابلانطباق است. ابوریحان بیرونی آشکارا بیان داشته است که ۲۰ صفر، روزی است که سر آن امام به بدن ایشان ملحق و همراه با آن به خاک سپرده شد.
اسطورهها باید به صحنه بیایند
بهروز غریبپور: خلأ آن است که ما به شاعران، نویسندگان، به گذشته اسطورهای و افسانههای ایرانی توجهی نمیکنیم. نگاه کنید نزدیک به ۷۰ سال پیش «بلبل سرگشته» که یک قصه اصیل ایرانی است توسط علی نصیریان برای نمایش آماده میشود. تا به امروز از آن صحبت و به آن افتخار میکنیم. ارزش کار ما این است که بتوانیم نمایش ملی به وجود بیاوریم. از «بلبل سرگشته» تا به امروز ما بهندرت به این خط فکری توجه کردهایم. با صدای بلند میگویم؛ قصههای ایرانی، افسانههای مختلف ایرانیو اسطورههای ما باید به صحنه بیایند! شما امروز از یک بچه سؤال کنید که رستم، سهراب یا تهمینه کیست؟ نمیداند! ولی از او درباره شخصیتهای کارتونی بپرسید و ببینید چگونه به شما جواب میدهد! انگار اسپایدرمن و بتمن و نظایری از این دست پسرعمو و پسرخاله آنها هستند!
شعر و ادب پارسی سرچشمه ادبیات نمایشی معاصر
رضا آشفته
منتقد
امروز، روز شعر و ادبفارسی است، آن هم در شرایطی که جهانیان بر این نظرند که ایران سرزمین ادبیات و شعر است و بزرگانی دارد که در میان خواص دنیا بیبدیل هستند. همین ذهنیت تداعی بخش گسترهای از باورها و معانی، مبنی بر این است که از این خوان گسترده همچنان میتوان به عنوان سرچشمهای ناب به منظور اقتباس نمایشی در حوزههای سینما، تلویزیون، انیمیشن و تئاتر و حتی بازیهای رایانهای بهرهمند شد. در این بین چه چیزی بهتر از اینکه هم مخاطب ایرانی از پیشینه شعر و ادب خود بهرهمند شود و هم زمینه گسترش آن در سطح جهانی و از طریق همین هنرها فراهم شود. در میان شاعران ایران زمین، فردوسی با آنکه یک اثر حماسی آفرید اما شاهنامهاش لبریز از تراژدیهای جانکاه است و این یعنی یک وضعیت نمایشی که به سادگی میتواند با در نظر داشتن برخی تغییرات تبدیل به متن نمایشی شده و مورد اقتباس واقع شود. خوشبختانه تا امروز در ایران و حتی در کشورهای همسایه از چنین امکان و سرچشمهای بارها بهرهوری هنری و نمایشی شده است. در ایران در سال 1313 ه.ش عبدالحسین نوشین و چند کارگردان ایرانی به انگیزه هزاره فردوسی چند متن از شاهنامه را به صحنه آوردند و این سرآغازی است برای بهرهمندی از منظومه بزرگی که هر داستانش یک سرچشمه برای ارائه روایتی نمایشی در صحنه است که همچنان میتواند خواهان داشته باشد. در دهه چهل خورشیدی، بیضایی در شکل گستردهای زمینه اقتباس از متون ادبی، تاریخی و اسطورهای را فراهم کرد و خودش نیز بر پایه داستان سیاوش، رستم و سهراب و مانند اینها برداشتهای متفاوت و روزآمدی را برای صحنه نوشت که به نام سیاوش خوانی و سهرابکشی مورد توجه کارگردانان تئاتر قرار گرفته است.
دیگر شاعران داستان سرا نیز برخوردار از منظومههایی هستند که قادر است تئاترهای ما را همچنان از معنا و معنویت سیراب کنند، آثاری که به لحاظ داستان پردازی نیز مسیر پر چالشی را پیش روی مخاطبان قرار دهند. نمونهاش مجموعه آثار نظامی گنجوی که سرشار از عاشقانههای بارزی است که میتواند هر شنوندهای را نسبت به درک عشق حقیقی آگاه کند و پیش از آن نیز نسبت به عشق مجازی حریم و تعهدی را یادآور سازد. آن هم در جهان امروز که دیگر کمتر جوانی پایبند به باورهای عاشقانه است.
متون عارفانه مثنوی معنوی مولانا و عطار نیشابوری و تجربههای زیسته و ادبی عرفای بزرگ ایرانی مانند حلاج، بایزید بسطامی، سهروردی، عین القضات و... همگی میتوانند در ارائه فضاهای عرفانی و درک حقایق والا و هستی شناسانه مورد توجه قرار بگیرند. البته این متون برخوردار از شگردهای نمایشی نیستند، به اصطلاح روایت محسوب میشوند و برای تبدیل آنها به کاری نمایشی باید که بر شیوهها و شگردهای خاص این نوع هنرها تنظیم و بازنگری شوند. آثار ادبی کهن دارای معانی بزرگی هستند که باید همواره مورد توجه قرار بگیرند و ما ایرانیان بنابر همین تجربههای زیسته پیشینیان است که میتوانیم همچنان در جهان خودی نشان دهیم. از سوی دیگر والامنشی و نیک سرشتی مان نیز در درک و دریافت و شناخت همین متون شعر و ادب است که کالبد متون معاصر را میتواند مزین به شکلها و معانی بسامان و کارساز کند و چشم پوشی از آن نیز یک غفلت بزرگ و به معنایی عقب ماندگی و درجا زدن خواهد بود. بنابراین شاعران و متون ادبی ایران که امروزه کهن و به تعبیری کلاسیک خوانده میشوند، هم نباید فراموش شوند و هم نباید از گردونه ادبیات و هنر امروز دور بمانند بلکه بنابر شگردهای بینامتنی همواره باید به شکلهای متفاوت و به بهانههای مختلف در اختیار ادیبان و نویسندگان امروزی قرار بگیرند که معرفت ایرانی و باورهای زیسته برای بسامان نگه داشتن این هویت و اندیشهورزی به راستی کارآمد و کارساز خواهد بود.
منتقد
امروز، روز شعر و ادبفارسی است، آن هم در شرایطی که جهانیان بر این نظرند که ایران سرزمین ادبیات و شعر است و بزرگانی دارد که در میان خواص دنیا بیبدیل هستند. همین ذهنیت تداعی بخش گسترهای از باورها و معانی، مبنی بر این است که از این خوان گسترده همچنان میتوان به عنوان سرچشمهای ناب به منظور اقتباس نمایشی در حوزههای سینما، تلویزیون، انیمیشن و تئاتر و حتی بازیهای رایانهای بهرهمند شد. در این بین چه چیزی بهتر از اینکه هم مخاطب ایرانی از پیشینه شعر و ادب خود بهرهمند شود و هم زمینه گسترش آن در سطح جهانی و از طریق همین هنرها فراهم شود. در میان شاعران ایران زمین، فردوسی با آنکه یک اثر حماسی آفرید اما شاهنامهاش لبریز از تراژدیهای جانکاه است و این یعنی یک وضعیت نمایشی که به سادگی میتواند با در نظر داشتن برخی تغییرات تبدیل به متن نمایشی شده و مورد اقتباس واقع شود. خوشبختانه تا امروز در ایران و حتی در کشورهای همسایه از چنین امکان و سرچشمهای بارها بهرهوری هنری و نمایشی شده است. در ایران در سال 1313 ه.ش عبدالحسین نوشین و چند کارگردان ایرانی به انگیزه هزاره فردوسی چند متن از شاهنامه را به صحنه آوردند و این سرآغازی است برای بهرهمندی از منظومه بزرگی که هر داستانش یک سرچشمه برای ارائه روایتی نمایشی در صحنه است که همچنان میتواند خواهان داشته باشد. در دهه چهل خورشیدی، بیضایی در شکل گستردهای زمینه اقتباس از متون ادبی، تاریخی و اسطورهای را فراهم کرد و خودش نیز بر پایه داستان سیاوش، رستم و سهراب و مانند اینها برداشتهای متفاوت و روزآمدی را برای صحنه نوشت که به نام سیاوش خوانی و سهرابکشی مورد توجه کارگردانان تئاتر قرار گرفته است.
دیگر شاعران داستان سرا نیز برخوردار از منظومههایی هستند که قادر است تئاترهای ما را همچنان از معنا و معنویت سیراب کنند، آثاری که به لحاظ داستان پردازی نیز مسیر پر چالشی را پیش روی مخاطبان قرار دهند. نمونهاش مجموعه آثار نظامی گنجوی که سرشار از عاشقانههای بارزی است که میتواند هر شنوندهای را نسبت به درک عشق حقیقی آگاه کند و پیش از آن نیز نسبت به عشق مجازی حریم و تعهدی را یادآور سازد. آن هم در جهان امروز که دیگر کمتر جوانی پایبند به باورهای عاشقانه است.
متون عارفانه مثنوی معنوی مولانا و عطار نیشابوری و تجربههای زیسته و ادبی عرفای بزرگ ایرانی مانند حلاج، بایزید بسطامی، سهروردی، عین القضات و... همگی میتوانند در ارائه فضاهای عرفانی و درک حقایق والا و هستی شناسانه مورد توجه قرار بگیرند. البته این متون برخوردار از شگردهای نمایشی نیستند، به اصطلاح روایت محسوب میشوند و برای تبدیل آنها به کاری نمایشی باید که بر شیوهها و شگردهای خاص این نوع هنرها تنظیم و بازنگری شوند. آثار ادبی کهن دارای معانی بزرگی هستند که باید همواره مورد توجه قرار بگیرند و ما ایرانیان بنابر همین تجربههای زیسته پیشینیان است که میتوانیم همچنان در جهان خودی نشان دهیم. از سوی دیگر والامنشی و نیک سرشتی مان نیز در درک و دریافت و شناخت همین متون شعر و ادب است که کالبد متون معاصر را میتواند مزین به شکلها و معانی بسامان و کارساز کند و چشم پوشی از آن نیز یک غفلت بزرگ و به معنایی عقب ماندگی و درجا زدن خواهد بود. بنابراین شاعران و متون ادبی ایران که امروزه کهن و به تعبیری کلاسیک خوانده میشوند، هم نباید فراموش شوند و هم نباید از گردونه ادبیات و هنر امروز دور بمانند بلکه بنابر شگردهای بینامتنی همواره باید به شکلهای متفاوت و به بهانههای مختلف در اختیار ادیبان و نویسندگان امروزی قرار بگیرند که معرفت ایرانی و باورهای زیسته برای بسامان نگه داشتن این هویت و اندیشهورزی به راستی کارآمد و کارساز خواهد بود.
هنر، زبانی جامع برای انتقال مفاهیم مرتبط با سلامتی
زهرا حاج ملاعلیکنی
عضو گروه سلامت و هنر شبکه جهانی یوسرن
ارتباطات سلامت «Health Communication» بهعنوان یک فاکتور کلیدی در حوزه سلامت عمومی، شامل مطالعه و استفاده از استراتژیهای ارتباطی برای اطلاعرسانی، برقراری ارتباط تبلیغاتی در جهت انتقال اطلاعات بهداشتی، اقدامات در حوزه آموزش بهداشت و... بهمنظور بهبود سلامت محسوب میشود. طی دهههای گذشته، شیوههای برقراری ارتباط سلامت به طور قابلتوجهی تکامل یافته و بهعنوان بخش مهمی از این تغییرات، استفاده از هنر در برنامههای ارتباط سلامت بهطور ویژه مورد توجه قرار گرفته است.
هنر یکی از ابزارهای شناخته شده برای کمک به بهبود سلامت، مبارزه با بیماریها و شرایط پیچیده مثل پاندمی است. در سال ۲۰۱۹ سازمان بهداشت جهانی (WHO) هنر را مجموعه فعالیتهایی توصیف کرد که میتواند بر تخیل، تعامل زیبایی شناختی، برانگیختن احساسات و تحریک شناختی اثرگذار باشد. از نگاهی دیگر، هنر به مشارکت فعال در خلق آثار بصری مانند نقاشی و طراحی، ادبی؛ نوشتن خلاق و شعر یا هنرهای نمایشی؛ تئاتر و موسیقی و نیز مشارکت در پدیدهای هنری بهعنوان مخاطب اطلاق میشود. مطالعات نشان داده هنر نقش مؤثری در تغییر نگرش، باورها، عادات بهداشتی و سلامت فردی ایفا میکند. طیف وسیعی از اشکال مختلف هنر از جمله هنرهای دیجیتال، هنرهای ترکیبی، موسیقی، عکاسی، تئاتر، داستانگویی، صنایعدستی و... روی مسائل گوناگون در حوزه سلامت مانند انواع بیماریها (سرطان، بیماریهای مزمن، دیابت، بیماریهای روانی و...) و تغییر عادات بهداشتی (ترک سیگار، رژیم غذایی و...) در مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.
یکی از مکانیسمهای ویژهای که در برنامههای ارتباطات سلامت با تکیه بر هنر مشاهده میشود، بهرهگیری از اثرات حاصل از تجربههای زیباییشناختی است. این تجربیات که از فرایندهایی چون تکرار، اغراق یا تفصیل و... بهدست میآید، قادر است ایدهها را از شکل عادی و ساده خود به حالتی بهیادماندنی و خارقالعاده مبدل سازد. بدین ترتیب ورود هنر به حوزه سلامت بهعنوان یک عامل ارتباطی، باعث ایجاد علاقه و جلب توجه مخاطبان شده و اطلاعات بهداشتی به کمک هنر در شرایطی قابل تفسیر، متقاعدکننده و عملی به افراد زیادی ارائه میشود و توانایی افراد نیز در بهکارگیری و استفاده از شواهد افزایش پیدا میکند. مجموعه این عوامل میتواند در شکلگیری انگیزه برای تغییر در رفتارهای فردی و جمعی در حوزه سلامت اثرگذار باشد.
البته نمیتوان منکر آن شد که ایجاد ارتباط بین هنر و سلامت با چالشها و محدودیتهایی نیز همراه بوده و هست؛ عوامل اقتصادی، سیاسی، تاریخی و آموزشی از جمله مواردی هستند که بر شکلگیری سلامت اثر مستقیم داشته و در برقراری ارتباط بین این دو حوزه اختلالاتی ایجاد میکنند.
در نهایت باید توجه داشت ساختن دنیای سالمتر مستلزم بازگویی و ارائه بیانی جدید از داستان سلامت است. هنر در نقش کلیدی خود بهعنوان رابط، نقش منحصربهفردی در انتقال ایده، آگاهی و دانش در حوزه سلامت ایفا میکند. تلاشهای هر چند کوچک برای از بین بردن شکافهای موجود میان هنر و سلامت قادرند نتایج بزرگی را بر جای بگذارند. گروه «سلامت و هنر یوسرن» نیز با هدف تلفیق هنر و سلامت، گامهای کوچکی در این راستا برداشته و امیدوار است در ادامه بتواند هر چه روشنتر و قویتر مسیر خود را در پیش گیرد.
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید...
عضو گروه سلامت و هنر شبکه جهانی یوسرن
ارتباطات سلامت «Health Communication» بهعنوان یک فاکتور کلیدی در حوزه سلامت عمومی، شامل مطالعه و استفاده از استراتژیهای ارتباطی برای اطلاعرسانی، برقراری ارتباط تبلیغاتی در جهت انتقال اطلاعات بهداشتی، اقدامات در حوزه آموزش بهداشت و... بهمنظور بهبود سلامت محسوب میشود. طی دهههای گذشته، شیوههای برقراری ارتباط سلامت به طور قابلتوجهی تکامل یافته و بهعنوان بخش مهمی از این تغییرات، استفاده از هنر در برنامههای ارتباط سلامت بهطور ویژه مورد توجه قرار گرفته است.
هنر یکی از ابزارهای شناخته شده برای کمک به بهبود سلامت، مبارزه با بیماریها و شرایط پیچیده مثل پاندمی است. در سال ۲۰۱۹ سازمان بهداشت جهانی (WHO) هنر را مجموعه فعالیتهایی توصیف کرد که میتواند بر تخیل، تعامل زیبایی شناختی، برانگیختن احساسات و تحریک شناختی اثرگذار باشد. از نگاهی دیگر، هنر به مشارکت فعال در خلق آثار بصری مانند نقاشی و طراحی، ادبی؛ نوشتن خلاق و شعر یا هنرهای نمایشی؛ تئاتر و موسیقی و نیز مشارکت در پدیدهای هنری بهعنوان مخاطب اطلاق میشود. مطالعات نشان داده هنر نقش مؤثری در تغییر نگرش، باورها، عادات بهداشتی و سلامت فردی ایفا میکند. طیف وسیعی از اشکال مختلف هنر از جمله هنرهای دیجیتال، هنرهای ترکیبی، موسیقی، عکاسی، تئاتر، داستانگویی، صنایعدستی و... روی مسائل گوناگون در حوزه سلامت مانند انواع بیماریها (سرطان، بیماریهای مزمن، دیابت، بیماریهای روانی و...) و تغییر عادات بهداشتی (ترک سیگار، رژیم غذایی و...) در مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.
یکی از مکانیسمهای ویژهای که در برنامههای ارتباطات سلامت با تکیه بر هنر مشاهده میشود، بهرهگیری از اثرات حاصل از تجربههای زیباییشناختی است. این تجربیات که از فرایندهایی چون تکرار، اغراق یا تفصیل و... بهدست میآید، قادر است ایدهها را از شکل عادی و ساده خود به حالتی بهیادماندنی و خارقالعاده مبدل سازد. بدین ترتیب ورود هنر به حوزه سلامت بهعنوان یک عامل ارتباطی، باعث ایجاد علاقه و جلب توجه مخاطبان شده و اطلاعات بهداشتی به کمک هنر در شرایطی قابل تفسیر، متقاعدکننده و عملی به افراد زیادی ارائه میشود و توانایی افراد نیز در بهکارگیری و استفاده از شواهد افزایش پیدا میکند. مجموعه این عوامل میتواند در شکلگیری انگیزه برای تغییر در رفتارهای فردی و جمعی در حوزه سلامت اثرگذار باشد.
البته نمیتوان منکر آن شد که ایجاد ارتباط بین هنر و سلامت با چالشها و محدودیتهایی نیز همراه بوده و هست؛ عوامل اقتصادی، سیاسی، تاریخی و آموزشی از جمله مواردی هستند که بر شکلگیری سلامت اثر مستقیم داشته و در برقراری ارتباط بین این دو حوزه اختلالاتی ایجاد میکنند.
در نهایت باید توجه داشت ساختن دنیای سالمتر مستلزم بازگویی و ارائه بیانی جدید از داستان سلامت است. هنر در نقش کلیدی خود بهعنوان رابط، نقش منحصربهفردی در انتقال ایده، آگاهی و دانش در حوزه سلامت ایفا میکند. تلاشهای هر چند کوچک برای از بین بردن شکافهای موجود میان هنر و سلامت قادرند نتایج بزرگی را بر جای بگذارند. گروه «سلامت و هنر یوسرن» نیز با هدف تلفیق هنر و سلامت، گامهای کوچکی در این راستا برداشته و امیدوار است در ادامه بتواند هر چه روشنتر و قویتر مسیر خود را در پیش گیرد.
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید...
با زخم های مادران مهربان باشید
فرگل خوشبین راد
مترجم و منتقد
از کالین هوور، نویسنده خوش اقبال امریکایی آثاری چند به فارسی ترجمه و منتشر شده است. جدیدترین اثر او در فارسی (یاد او) به روایت داستان زن جوانی به نام «کنا روان» میپردازد که پس از گذراندن دوره محکومیت پنج ساله، از زندان آزاد میشود. کنا سعی دارد به دیدار دختر پنج سالهاش، «دییم» برود؛ در حالی که خود باعث کشته شدن پدر او یعنی «اسکاتی» شده است.وقتی دییم به دنیا آمد، کنا ناچار شد حضانت او را به پدر و مادر اسکاتی بسپارد. حالا که آزاد شده میخواهد دخترش را ببیند و بیشتر بشناسد، اما والدین اسکاتی اجازه نمیدهند کنا به شرح آنچه در شب قتل اسکاتی روی داد، بپردازد و از واقعیت ماجرا پرده بردارد. آنها به قانون متوسل میشوند تا این زن تنها و بیپناه را از زندگی خود و نوهشان بیرون برانند. در این میان، «لجر وارد» دوست صمیمی اسکاتی نقش مهمی را ایفا میکند. او باید بین عشق و نفرت یکی را انتخاب کند یا همچون دیگران به دیده انزجار به این زن بنگرد، یا شانس اندکی برای او قائل شود و شعله کم جانی از امید را در دلش روشن کند.
رمان «یاد او» رمانی مملو از احساسات انسانی است. احساسات مادرانه، حسرتها، اندوههای جانکاه و زخمهای بر دل نشسته و در عین حال داستانی که انسان را به ارزش عفو و گذشت واقف میکند. شخصیتها در این رمان باورپذیرند و بخوبی پرداخت شدهاند. گفتوگوهای میان آنها کاملاً طبیعی و بجا طراحی شده، مخصوصاً سخنانی که از قول دخترک کوچک داستان یعنی دییم نقل میشود دیالوگهایی شیرین و تأملبرانگیز هستند.
در این رمان بخوبی نشان داده شده که قضاوتهای نادرست و پیشداوریهایی که براساس دادههای نادرست و اطلاعات ناکافی صورت میگیرد چگونه میتواند زندگی افراد را دستخوش تغییر سازد و گاه به تباهی بکشاند. این داستان که بر محور مرگ و اندوه بنا شده، در بعضی قسمتها چنان خواننده را تحت تأثیر قرار میدهد که با شخصیتها همذاتپنداری کرده و غم آنها جانش را میکاهد و به ناچار دانههای اشک را از چشمانش روان میسازد و در لحظاتی امید را به دل و لبخند را بر لب مخاطب مینشاند. به همین دلیل به آن داستان «اشکها و لبخندها» لقب دادهاند. علاوهبر این، «یاد او» خالی از رگههای روانشناختی نیست و در فرازهای فراوانی از آن، به حالات و مقولاتی همچون احساس گناه و بخشش و امید و تنهایی و حسرت و اضطراب و مهر و کین میپردازد. این برشهای روانشناختی، خط داستانی اثر را تقویت میکنند و در مجموع رمانی خوشخوان، گیرا، آموزنده و تأمل برانگیز فراهم میآورد. حق با یکی از منتقدان امریکایی است که گفته «یاد او» رمانی است که در ذهن مخاطب حک و در قلبش ماندگار میشود.
یاد او / کالین هوور/ ترجمه عباس زارعی/ نشر آموت
مترجم و منتقد
از کالین هوور، نویسنده خوش اقبال امریکایی آثاری چند به فارسی ترجمه و منتشر شده است. جدیدترین اثر او در فارسی (یاد او) به روایت داستان زن جوانی به نام «کنا روان» میپردازد که پس از گذراندن دوره محکومیت پنج ساله، از زندان آزاد میشود. کنا سعی دارد به دیدار دختر پنج سالهاش، «دییم» برود؛ در حالی که خود باعث کشته شدن پدر او یعنی «اسکاتی» شده است.وقتی دییم به دنیا آمد، کنا ناچار شد حضانت او را به پدر و مادر اسکاتی بسپارد. حالا که آزاد شده میخواهد دخترش را ببیند و بیشتر بشناسد، اما والدین اسکاتی اجازه نمیدهند کنا به شرح آنچه در شب قتل اسکاتی روی داد، بپردازد و از واقعیت ماجرا پرده بردارد. آنها به قانون متوسل میشوند تا این زن تنها و بیپناه را از زندگی خود و نوهشان بیرون برانند. در این میان، «لجر وارد» دوست صمیمی اسکاتی نقش مهمی را ایفا میکند. او باید بین عشق و نفرت یکی را انتخاب کند یا همچون دیگران به دیده انزجار به این زن بنگرد، یا شانس اندکی برای او قائل شود و شعله کم جانی از امید را در دلش روشن کند.
رمان «یاد او» رمانی مملو از احساسات انسانی است. احساسات مادرانه، حسرتها، اندوههای جانکاه و زخمهای بر دل نشسته و در عین حال داستانی که انسان را به ارزش عفو و گذشت واقف میکند. شخصیتها در این رمان باورپذیرند و بخوبی پرداخت شدهاند. گفتوگوهای میان آنها کاملاً طبیعی و بجا طراحی شده، مخصوصاً سخنانی که از قول دخترک کوچک داستان یعنی دییم نقل میشود دیالوگهایی شیرین و تأملبرانگیز هستند.
در این رمان بخوبی نشان داده شده که قضاوتهای نادرست و پیشداوریهایی که براساس دادههای نادرست و اطلاعات ناکافی صورت میگیرد چگونه میتواند زندگی افراد را دستخوش تغییر سازد و گاه به تباهی بکشاند. این داستان که بر محور مرگ و اندوه بنا شده، در بعضی قسمتها چنان خواننده را تحت تأثیر قرار میدهد که با شخصیتها همذاتپنداری کرده و غم آنها جانش را میکاهد و به ناچار دانههای اشک را از چشمانش روان میسازد و در لحظاتی امید را به دل و لبخند را بر لب مخاطب مینشاند. به همین دلیل به آن داستان «اشکها و لبخندها» لقب دادهاند. علاوهبر این، «یاد او» خالی از رگههای روانشناختی نیست و در فرازهای فراوانی از آن، به حالات و مقولاتی همچون احساس گناه و بخشش و امید و تنهایی و حسرت و اضطراب و مهر و کین میپردازد. این برشهای روانشناختی، خط داستانی اثر را تقویت میکنند و در مجموع رمانی خوشخوان، گیرا، آموزنده و تأمل برانگیز فراهم میآورد. حق با یکی از منتقدان امریکایی است که گفته «یاد او» رمانی است که در ذهن مخاطب حک و در قلبش ماندگار میشود.
یاد او / کالین هوور/ ترجمه عباس زارعی/ نشر آموت
عکس نوشت
پخش مجموعه هفت قسمتی «کاتب اعظم»، اولین محصول مرکز سریال سوره از روز یکشنبه ۲۷ شهریورماه ساعت ۲۱:۳۰ به صورت شبانه در شبکه دو سیما آغاز میشود. طبق گزارش ایسنا، مجموعه نمایشی «کاتب اعظم» به نویسندگی و کارگردانی هنری مهدی غفوری و کارگردانی تلویزیونی علی عبادی، با اقتباسی از کتاب «اعترافات کاتب کشته شده» اتفاقات شب تا عصر عاشورا را از خیمه دشمن روایت میکند. امین زندگانی، سیامک صفری، نادر فلاح، نازنین فراهانی، فاطمه گودرزی، حدیث میرامینی، خسرو شهراز، امین میری، امیرحسین هاشمی، امیر شهرابی، محسن علیخانی، محمدمحسن شفیعی، آرش رحیمی، محمدرضا تاجیک، امیر تکفلاح و وحیدرضا قناعتیان در «کاتب اعظم» ایفای نقش میکنند.
ایمان بیاوریم به جادوی کلمات
شهرزاد عبدیه
روانشناس
«با ارزشترین چیزی که میتوان به یک کودک ارزانی داشت، یک شناخت مثبت و واقع بینانه از خودش است و این شناخت نه به یکباره، بلکه به آهستگی و طی تجربههای مکرر به دست میآید.» این جملات بخشهایی از کتاب «کودک، خانواده و انسان» است. در بخش دیگری از این کتاب عنوان شده است: «این نوع شناخت بهترین پشتوانه درازمدت او در برابر انتقادهای مخرب خواهد بود.»
اما چگونه میتوان کودک را در مسیر شناختی مثبت و واقع بینانه از خودش قرار داد؟ در نخستین گام باید دور انتقاد، توهین، تحقیر، تمسخر و داد و فریاد را خطی قرمز بکشیم و به جادوی کلمات ایمان بیاوریم. در گام بعدی باید به عنوان یک والد تمرین و تلاش کنیم که خودمان نگاهی واقعبینانه به توانمندیها و ضعفهای فرزندمان داشته باشیم، مسیری که برای خیلی از والدین چندان راحت و هموار نیست!
لازم است، دست از مقایسه و ارزیابی مداوم کودکان برداریم و تمرین کنیم که برچسبهای منفی و برچسبهای مثبت را کنار بگذاریم.
«خدایا تو چرا اینقدر تنبلی»، «شلخته»، «آفرین، دختر قشنگم»، «چه پسرباهوشی دارم»، «تو بهترین بچه روی زمینی»، «مهندس کوچولوی من»، «قشنگترین نقاشیها را میکشی»، «پسر من خیلی درسخوان و مؤدب است» و....
همه موارد بالا، حتی آنها که به ظاهر زیبا و دلنشین هستند، نه تنها تأثیر مثبتی روی فرزند ما نمیگذارند بلکه چون باری بر دوش آنها سنگینی خواهند کرد.
وقتی به کودکمان صفت میدهیم هرچند صفتی مثبت مانند درسخوان، مؤدب، باهوش و غیره در واقع بار سنگینی از مسئولیت و اضطراب را بر شانههای او قرار میدهیم. این کودک برای اینکه سزاوار این صفتها باشد به احتمال زیاد در دام اضطراب و نگرانی خواهد افتاد. کودکی که به گفته والدینش درسخوان و باهوش است، خود را ناگزیر میبیند که تحت هر شرایطی به گونهای رفتار کند که لایق این صفتها باشد و در غیراین صورت احساسات منفی مانند ناکامی و شکست را تجربه خواهد کرد. حاصل چنین نگرشی شاید فردی شود که مدارج علمی را طی میکند اما احتمالاً اضطراب و کابوسهای شب امتحان دست از سر او برنخواهند داشت. گاهی هم ممکن است، این کودکان در نقطهای ترجیح بدهند خودشان را از زیر فشار این القاب رها کنند و رفتارهایی کاملاً متفاوت از خود نشان دهند. به همین دلیل کم نیستند بچههای درسخوان و باهوشی که دچار افت تحصیلی میشوند.
اما این سکه روی دیگری هم دارد. واقعاً کدام یک از ما همیشه راستگو، صادق، باهوش و... هستیم؟ واقعیت این است که هیچ کدام از ما به تمامی باهوش، کندذهن، شلخته، منظم، زیبا، زشت و... نیستیم.
وقتی به فرزندمان صفت میدهیم بسیار احتمال دارد که او در خلوت خود بگوید: «اما من که در فلان موقعیت دروغ گفتم! من واقعاً لیاقت این را ندارم که مامان فکر کند راستگو هستم.»
شاید برعکس با خود بگوید: «به نظر میرسد من خیلی خوب توانستم مامان را گول بزنم با اینکه چند بار دروغ گفتهام اما او متوجه نشده و واقعاً فکر میکند من همیشه راست میگویم.»
همه موارد بالا آسیب زا هستند. پس بهتر است تمرین کنیم صفتها را از دایره مکالمههای خودمان با فرزندمان حذف کنیم. در عصبانیت از صفات منفی استفاده نکنیم و برای تشویق به صفتهای مثبت متوسل نشویم و کودکانمان را در چهارچوب کلمات زندانی و محبوس نکنیم.
راههای مختلف و سالمتری برای تشویق وجود دارد. گاهی میتوانیم یک لبخند بزنیم. او را در آغوش بکشیم. نگاهی پر از عشق و تأیید به او هدیه بدهیم. دستی به شانهاش بزنیم. سرش را نوازش کنیم.
و البته از تشویقهای کلامی سالم و مؤثر استفاده کنیم، تشویقهایی که نه تنها آسیب رسان نیستند و تا پایان عمر باری بر دوش فرزندمان نمیشوند بلکه میتوانند باب گفتوگو، کشفهای تازه و تعامل مثبت را بین ما و فرزندمان باز کنند. در شماره بعدی درخصوص این نوع تحسینها و تشویقها خواهم نوشت.
روانشناس
«با ارزشترین چیزی که میتوان به یک کودک ارزانی داشت، یک شناخت مثبت و واقع بینانه از خودش است و این شناخت نه به یکباره، بلکه به آهستگی و طی تجربههای مکرر به دست میآید.» این جملات بخشهایی از کتاب «کودک، خانواده و انسان» است. در بخش دیگری از این کتاب عنوان شده است: «این نوع شناخت بهترین پشتوانه درازمدت او در برابر انتقادهای مخرب خواهد بود.»
اما چگونه میتوان کودک را در مسیر شناختی مثبت و واقع بینانه از خودش قرار داد؟ در نخستین گام باید دور انتقاد، توهین، تحقیر، تمسخر و داد و فریاد را خطی قرمز بکشیم و به جادوی کلمات ایمان بیاوریم. در گام بعدی باید به عنوان یک والد تمرین و تلاش کنیم که خودمان نگاهی واقعبینانه به توانمندیها و ضعفهای فرزندمان داشته باشیم، مسیری که برای خیلی از والدین چندان راحت و هموار نیست!
لازم است، دست از مقایسه و ارزیابی مداوم کودکان برداریم و تمرین کنیم که برچسبهای منفی و برچسبهای مثبت را کنار بگذاریم.
«خدایا تو چرا اینقدر تنبلی»، «شلخته»، «آفرین، دختر قشنگم»، «چه پسرباهوشی دارم»، «تو بهترین بچه روی زمینی»، «مهندس کوچولوی من»، «قشنگترین نقاشیها را میکشی»، «پسر من خیلی درسخوان و مؤدب است» و....
همه موارد بالا، حتی آنها که به ظاهر زیبا و دلنشین هستند، نه تنها تأثیر مثبتی روی فرزند ما نمیگذارند بلکه چون باری بر دوش آنها سنگینی خواهند کرد.
وقتی به کودکمان صفت میدهیم هرچند صفتی مثبت مانند درسخوان، مؤدب، باهوش و غیره در واقع بار سنگینی از مسئولیت و اضطراب را بر شانههای او قرار میدهیم. این کودک برای اینکه سزاوار این صفتها باشد به احتمال زیاد در دام اضطراب و نگرانی خواهد افتاد. کودکی که به گفته والدینش درسخوان و باهوش است، خود را ناگزیر میبیند که تحت هر شرایطی به گونهای رفتار کند که لایق این صفتها باشد و در غیراین صورت احساسات منفی مانند ناکامی و شکست را تجربه خواهد کرد. حاصل چنین نگرشی شاید فردی شود که مدارج علمی را طی میکند اما احتمالاً اضطراب و کابوسهای شب امتحان دست از سر او برنخواهند داشت. گاهی هم ممکن است، این کودکان در نقطهای ترجیح بدهند خودشان را از زیر فشار این القاب رها کنند و رفتارهایی کاملاً متفاوت از خود نشان دهند. به همین دلیل کم نیستند بچههای درسخوان و باهوشی که دچار افت تحصیلی میشوند.
اما این سکه روی دیگری هم دارد. واقعاً کدام یک از ما همیشه راستگو، صادق، باهوش و... هستیم؟ واقعیت این است که هیچ کدام از ما به تمامی باهوش، کندذهن، شلخته، منظم، زیبا، زشت و... نیستیم.
وقتی به فرزندمان صفت میدهیم بسیار احتمال دارد که او در خلوت خود بگوید: «اما من که در فلان موقعیت دروغ گفتم! من واقعاً لیاقت این را ندارم که مامان فکر کند راستگو هستم.»
شاید برعکس با خود بگوید: «به نظر میرسد من خیلی خوب توانستم مامان را گول بزنم با اینکه چند بار دروغ گفتهام اما او متوجه نشده و واقعاً فکر میکند من همیشه راست میگویم.»
همه موارد بالا آسیب زا هستند. پس بهتر است تمرین کنیم صفتها را از دایره مکالمههای خودمان با فرزندمان حذف کنیم. در عصبانیت از صفات منفی استفاده نکنیم و برای تشویق به صفتهای مثبت متوسل نشویم و کودکانمان را در چهارچوب کلمات زندانی و محبوس نکنیم.
راههای مختلف و سالمتری برای تشویق وجود دارد. گاهی میتوانیم یک لبخند بزنیم. او را در آغوش بکشیم. نگاهی پر از عشق و تأیید به او هدیه بدهیم. دستی به شانهاش بزنیم. سرش را نوازش کنیم.
و البته از تشویقهای کلامی سالم و مؤثر استفاده کنیم، تشویقهایی که نه تنها آسیب رسان نیستند و تا پایان عمر باری بر دوش فرزندمان نمیشوند بلکه میتوانند باب گفتوگو، کشفهای تازه و تعامل مثبت را بین ما و فرزندمان باز کنند. در شماره بعدی درخصوص این نوع تحسینها و تشویقها خواهم نوشت.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
اسطورهها باید به صحنه بیایند
-
شعر و ادب پارسی سرچشمه ادبیات نمایشی معاصر
-
هنر، زبانی جامع برای انتقال مفاهیم مرتبط با سلامتی
-
با زخم های مادران مهربان باشید
-
عکس نوشت
-
ایمان بیاوریم به جادوی کلمات
اخبارایران آنلاین