ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ایران بیانیه اخیر 3کشور اروپایی را گامی در مسیر رژیم صهیونیستی مبنی بر شکست مذاکرات دانست
بازی اروپا در ایستگاه بیانیه خوانی
گروه سیاسی/ خوشحالی زایدالوصف تلآویو از بیانیه ادعایی تروئیکای اروپایی که در آستانه برگزاری نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران منتشر شد، نشان میدهد که فرانسه، آلمان و انگلیس تا چه اندازه در مقام سه کشور اصلی طرف مذاکره با ایران به بیراهه رفتهاند. مهمترین نمود این رویداد در انتشار بیانیهای دیده شد که درست در حساسترین مرحله مذاکرات وین علیه همکاری ایران با آژانس منتشر شده است. رویکرد این سه کشور اروپایی در ایجاد اتهامات موهوم و بزرگنمایی عملکرد هستهای ایران به گونهای است که با مدلسازی عجیب و غریب به تحلیل و پیگیری تحولات جاری در زمین وین و همچنین روند همکاری ایران و آژانس نشستهاند. این کشورها بدون آنکه احساس مسئولیتی نسبت به تبعات و عواقب انفعال و کمکاری خویش در قبال کارشکنی امریکا در قالب مذاکرات جاری داشته باشند، زبان به مؤاخذه ایران گشودهاند و اینگونه القا میکنند که اساساً این ایران است که با عدم همکاری با آژانس، مسئول توقف گفتوگوها شده است.
آژانس؛ یار کمکی تروئیکا و امریکا
نخستین خطای تحلیلی این کشورها در فقدان اراده و توان لازم به منظور پیگیری اقدامات موازنهای در برابر عهدشکنی برجامی امریکا نمایان شد و خطای دوم اینک در شتابزدگی آنها برای قرار گرفتن در جبهه متحد امریکا و رژیم صهیونیستی برای تحت فشار قرار دادن ایران در مرحله سرنوشتساز مذاکرات دیده میشود. سه کشور اروپایی که در بیانیه خود ادعای عدم شفافسازی ایران پیرامون شماری از مکانهای اعلام نشده را بهانه موضعگیری غیرمتعارف خود قرار داده و در این مسیر راه افراط در پیش گرفتهاند، میکوشند دامنه سیاهکاریشان را از طریق فشار آژانس و تکرار تاریخ یعنی ایجاد فضای تهدید و تصویب قطعنامه و قرار دادن ایران در نقطه فشار به ثمر برسانند. این دستور کار هم جز به این دلیل شکل نگرفته که جمهوری اسلامی در دوره دولت سیزدهم به واسطه دیپلماسی فعال و عملگرایانهاش، مذاکرات وین را به نقطهای رسانده که سوای امریکا همه طرفهای مقابل راهی جز پذیرش آن نمیبینند لذا در چارهاندیشی برای تحقق خواستههای محور امریکایی- اسرائیلی امکانی جز گشودن جبهه جدید فشار بر ایران از طریق آژانس، پیش روی ندارند.
همکاری سازنده تهران و رد ادعای آژانس
ادعای عدم شفافسازی ایران درباره موضوعات ادعایی مورد درخواست آژانس که از سوی اروپا و امریکا به عنوان گره مذاکرات وین عنوان شده، پس از ماهها همکاری سازنده مقامهای سازمان انرژی اتمی با شخص مدیرکل آژانس یعنی «رافائل گروسی» برای ابهامزدایی از موارد مطروحه مورد پیگیری است. دورهای که از سفر اسفندماه سال گذشته «گروسی» به تهران تا خردادماه گذشته با انجام چندین نشست پرسش و پاسخ از سر گذرانده شد اما جالب آنکه مدیرکل آژانس نتایج این نشستها را با مقامهای رژیم صهیونیستی در تلآویو به بحث و بررسی گذاشت که حاصلی جز بیاعتنایی آژانس به همکاری سازنده تهران و تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس در نشست خردادماه علیه ایران نداشت. این چنین بود که مقامهای کشورمان با وجود پیگیری قاطعانه مذاکرات و نشان دادن انعطاف و همکاریشان در بالاترین سطح، پایان سناریوهای جعلی آژانس علیه ایران را به عنوان یکی از خواستههای مهم خود در توافق احتمالی عنوان کردند. خواستهای که بیتردید هدف از آن ممانعت از باز نگه داشتن هرگونه امکانی برای محافل غربی- صهیونیستی برای اتهامزنی دوباره از طریق اسناد واهی و مجعول علیه صنعت هستهای صلحآمیز کشور بود.
تقویت محور امریکایی- اسرائیلی
پاسخ نهایی ایران به پیشنهادات روی میز چنان ابعاد غیرقابل بحثی حتی برای طرفهای اروپایی داشت که آنها ناگزیر شدهاند موضوع همکاری ایران و آژانس پیرامون موضوعات ادعایی را به فرصتی برای تقویت مواضع محور امریکایی- اسرائیلی تبدیل کنند. از این رو سه کشور اروپایی در مواضعی پیشدستانه، دستیابی به هر توافق احتمالی را به حل و فصل کامل مشکلات جاری ایران و آژانس منوط کردهاند. این چنین بود که «یائیر لاپید»، نخستوزیر رژیم موقت صهیونیستی با ذوقزدگی از موضع فرانسه، آلمان و انگلیس در قبال احیای توافق هستهای با ایران قدردانی کرد. او اما با این ادعا که تلآویو در ماههای اخیر گفتوگوهای فشردهای با این کشورها داشته و به آنها اطلاعات جدیدی درخصوص فعالیتهای هستهای ایران در تعدادی از سایتها داده است، عملاً بر این واقعیت صحه گذاشت که پروندههای ادعایی آژانس و شورای حکام علیه ایران تا چه اندازه تحت تأثیر جریانسازی مقامهای صهیونیستی قرار گرفته است.
امروز؛ نشست شورای حکام
همه این تحولات در حالی صورت گرفته است که نشست شورای حکام آژانس از امروز (دوشنبه) در وین آغاز میشود و مدیرکل آژانس در گزارش اخیر خود به شورای حکام مدعی شده که ایران اقدامی برای برطرف کردن ابهام بازرسان درباره سه مکان آلوده به اورانیوم انجام نداده است. آژانس ادعا کرده پس از بررسی و نمونهبرداری محیطی در سه مکان مورد اشاره آثاری از اورانیوم یافته است. در حالی که رسانههای غربی گمانهزنیها پیرامون دستور کار این نشست را با محوریت ایران آغاز کردهاند، یک سخنگوی وزارت خارجه امریکا در گفت وگو با صدای امریکا در مورد بیانیه هشدارآمیز سه کشور اروپایی مدعی شد امریکا نیز با سه کشور اروپایی موافق است که نباید احیای برجام مشروط به مختومه اعلامکردن تحقیقات آژانس پیرامون این موضوعات باشد.
اعتراض مسکو
بیانیه اخیر اروپا علیه ایران چنان تند بود و در ضدیت با فضای حاکم بر روند مذاکرات قرار داشت که روسیه به عنوان یکی از کشورهای طرف مذاکره زبان به انتقاد از آن گشود. «میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در مذاکرات وین در پیامی توئیتری بیانیه سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس درباره ایران را نابهنگام دانست و نوشت: «واقعاً بسیار نابهنگام بود. دقیقاً در لحظه حساس گفتوگوهای وین و در آستانه نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی». این دیپلمات روس پیش از این هم نسبت به تصویب هر گونه قطعنامه علیه ایران در نشست پیش روی شورای حکام هشدار داده و آن را اقدامی منفی و غیرسازنده خوانده بود.
اقدام انحرافی
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران بیانیه غیرسازنده سه کشور اروپایی را گامی در مسیر شکست مذاکرات توصیف کرد و گفت که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، کشورهای صادرکننده این بیانیه باید مسئولیت آن را برعهده بگیرند. ناصر کنعانی در واکنش به بیانیه اروپایی با ابراز تعجب از اینکه در روند تعاملات دیپلماتیک و تبادل پیام بین طرفهای مذاکرهکننده و هماهنگکننده، سه کشور اروپایی در اقدامی انحرافی و به دور از رویکرد نتیجهبخش در مذاکرات، اقدام به صدور چنین بیانیهای کردهاند، افزود: «باعث تأسف است که سه کشور اروپایی با این بیانیه نسنجیده، گام در مسیر رژیم صهیونیستی مبنی بر شکست مذاکرات گذاشتهاند و بدیهی است در صورت تداوم چنین رویکردی، باید مسئولیت نتایج آن را نیز بپذیرند».
سخنگوی دستگاه دیپلماسی با یادآوری این موضوع که پیشرفت مذاکرات در بسیاری از مقاطع از جمله مقطع اخیر، نتیجه حسن نیت، ابتکارات و ایدههای جمهوری اسلامی ایران بوده است، به طرفهای اروپایی درباره تأثیرپذیری از فضاسازی طرفهای ثالثی که از ابتدا مخالف روند مذاکرات بوده و اکنون نیز با همه توان به دنبال به شکست کشاندن مذاکرات هستند، هشدار داد.
سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین در واکنش به این بیانیه ضمن توصیه به اروپاییها برای جبران عدم عمل به تعهدات متعدد خود در قبال ملت ایران، آنها را از بهکارگیری زبان تهدید برحذر داشت و تصریح کرد: «شکست حداکثری امریکا در کارزار فشار حداکثری باید درس عبرتی برای همه طرفهایی باشد که ناآگاهانه تصور میکنند تهدید و تحریم میتواند ملت ایران را از پیگیری حداکثری حقوق و تأمین منافع خود بازدارد.»
کنعانی در نهایت تصریح کرد: «ایران همچنان برای نهایی کردن توافق، اراده و آمادگی داشته و بر این اعتقاد است که در صورت وجود اراده لازم و پرهیز از اثرپذیری از فشارهای خارجی، امکان دستیابی سریع به توافق وجود دارد.»
آژانس؛ یار کمکی تروئیکا و امریکا
نخستین خطای تحلیلی این کشورها در فقدان اراده و توان لازم به منظور پیگیری اقدامات موازنهای در برابر عهدشکنی برجامی امریکا نمایان شد و خطای دوم اینک در شتابزدگی آنها برای قرار گرفتن در جبهه متحد امریکا و رژیم صهیونیستی برای تحت فشار قرار دادن ایران در مرحله سرنوشتساز مذاکرات دیده میشود. سه کشور اروپایی که در بیانیه خود ادعای عدم شفافسازی ایران پیرامون شماری از مکانهای اعلام نشده را بهانه موضعگیری غیرمتعارف خود قرار داده و در این مسیر راه افراط در پیش گرفتهاند، میکوشند دامنه سیاهکاریشان را از طریق فشار آژانس و تکرار تاریخ یعنی ایجاد فضای تهدید و تصویب قطعنامه و قرار دادن ایران در نقطه فشار به ثمر برسانند. این دستور کار هم جز به این دلیل شکل نگرفته که جمهوری اسلامی در دوره دولت سیزدهم به واسطه دیپلماسی فعال و عملگرایانهاش، مذاکرات وین را به نقطهای رسانده که سوای امریکا همه طرفهای مقابل راهی جز پذیرش آن نمیبینند لذا در چارهاندیشی برای تحقق خواستههای محور امریکایی- اسرائیلی امکانی جز گشودن جبهه جدید فشار بر ایران از طریق آژانس، پیش روی ندارند.
همکاری سازنده تهران و رد ادعای آژانس
ادعای عدم شفافسازی ایران درباره موضوعات ادعایی مورد درخواست آژانس که از سوی اروپا و امریکا به عنوان گره مذاکرات وین عنوان شده، پس از ماهها همکاری سازنده مقامهای سازمان انرژی اتمی با شخص مدیرکل آژانس یعنی «رافائل گروسی» برای ابهامزدایی از موارد مطروحه مورد پیگیری است. دورهای که از سفر اسفندماه سال گذشته «گروسی» به تهران تا خردادماه گذشته با انجام چندین نشست پرسش و پاسخ از سر گذرانده شد اما جالب آنکه مدیرکل آژانس نتایج این نشستها را با مقامهای رژیم صهیونیستی در تلآویو به بحث و بررسی گذاشت که حاصلی جز بیاعتنایی آژانس به همکاری سازنده تهران و تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس در نشست خردادماه علیه ایران نداشت. این چنین بود که مقامهای کشورمان با وجود پیگیری قاطعانه مذاکرات و نشان دادن انعطاف و همکاریشان در بالاترین سطح، پایان سناریوهای جعلی آژانس علیه ایران را به عنوان یکی از خواستههای مهم خود در توافق احتمالی عنوان کردند. خواستهای که بیتردید هدف از آن ممانعت از باز نگه داشتن هرگونه امکانی برای محافل غربی- صهیونیستی برای اتهامزنی دوباره از طریق اسناد واهی و مجعول علیه صنعت هستهای صلحآمیز کشور بود.
تقویت محور امریکایی- اسرائیلی
پاسخ نهایی ایران به پیشنهادات روی میز چنان ابعاد غیرقابل بحثی حتی برای طرفهای اروپایی داشت که آنها ناگزیر شدهاند موضوع همکاری ایران و آژانس پیرامون موضوعات ادعایی را به فرصتی برای تقویت مواضع محور امریکایی- اسرائیلی تبدیل کنند. از این رو سه کشور اروپایی در مواضعی پیشدستانه، دستیابی به هر توافق احتمالی را به حل و فصل کامل مشکلات جاری ایران و آژانس منوط کردهاند. این چنین بود که «یائیر لاپید»، نخستوزیر رژیم موقت صهیونیستی با ذوقزدگی از موضع فرانسه، آلمان و انگلیس در قبال احیای توافق هستهای با ایران قدردانی کرد. او اما با این ادعا که تلآویو در ماههای اخیر گفتوگوهای فشردهای با این کشورها داشته و به آنها اطلاعات جدیدی درخصوص فعالیتهای هستهای ایران در تعدادی از سایتها داده است، عملاً بر این واقعیت صحه گذاشت که پروندههای ادعایی آژانس و شورای حکام علیه ایران تا چه اندازه تحت تأثیر جریانسازی مقامهای صهیونیستی قرار گرفته است.
امروز؛ نشست شورای حکام
همه این تحولات در حالی صورت گرفته است که نشست شورای حکام آژانس از امروز (دوشنبه) در وین آغاز میشود و مدیرکل آژانس در گزارش اخیر خود به شورای حکام مدعی شده که ایران اقدامی برای برطرف کردن ابهام بازرسان درباره سه مکان آلوده به اورانیوم انجام نداده است. آژانس ادعا کرده پس از بررسی و نمونهبرداری محیطی در سه مکان مورد اشاره آثاری از اورانیوم یافته است. در حالی که رسانههای غربی گمانهزنیها پیرامون دستور کار این نشست را با محوریت ایران آغاز کردهاند، یک سخنگوی وزارت خارجه امریکا در گفت وگو با صدای امریکا در مورد بیانیه هشدارآمیز سه کشور اروپایی مدعی شد امریکا نیز با سه کشور اروپایی موافق است که نباید احیای برجام مشروط به مختومه اعلامکردن تحقیقات آژانس پیرامون این موضوعات باشد.
اعتراض مسکو
بیانیه اخیر اروپا علیه ایران چنان تند بود و در ضدیت با فضای حاکم بر روند مذاکرات قرار داشت که روسیه به عنوان یکی از کشورهای طرف مذاکره زبان به انتقاد از آن گشود. «میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در مذاکرات وین در پیامی توئیتری بیانیه سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس درباره ایران را نابهنگام دانست و نوشت: «واقعاً بسیار نابهنگام بود. دقیقاً در لحظه حساس گفتوگوهای وین و در آستانه نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی». این دیپلمات روس پیش از این هم نسبت به تصویب هر گونه قطعنامه علیه ایران در نشست پیش روی شورای حکام هشدار داده و آن را اقدامی منفی و غیرسازنده خوانده بود.
اقدام انحرافی
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران بیانیه غیرسازنده سه کشور اروپایی را گامی در مسیر شکست مذاکرات توصیف کرد و گفت که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، کشورهای صادرکننده این بیانیه باید مسئولیت آن را برعهده بگیرند. ناصر کنعانی در واکنش به بیانیه اروپایی با ابراز تعجب از اینکه در روند تعاملات دیپلماتیک و تبادل پیام بین طرفهای مذاکرهکننده و هماهنگکننده، سه کشور اروپایی در اقدامی انحرافی و به دور از رویکرد نتیجهبخش در مذاکرات، اقدام به صدور چنین بیانیهای کردهاند، افزود: «باعث تأسف است که سه کشور اروپایی با این بیانیه نسنجیده، گام در مسیر رژیم صهیونیستی مبنی بر شکست مذاکرات گذاشتهاند و بدیهی است در صورت تداوم چنین رویکردی، باید مسئولیت نتایج آن را نیز بپذیرند».
سخنگوی دستگاه دیپلماسی با یادآوری این موضوع که پیشرفت مذاکرات در بسیاری از مقاطع از جمله مقطع اخیر، نتیجه حسن نیت، ابتکارات و ایدههای جمهوری اسلامی ایران بوده است، به طرفهای اروپایی درباره تأثیرپذیری از فضاسازی طرفهای ثالثی که از ابتدا مخالف روند مذاکرات بوده و اکنون نیز با همه توان به دنبال به شکست کشاندن مذاکرات هستند، هشدار داد.
سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین در واکنش به این بیانیه ضمن توصیه به اروپاییها برای جبران عدم عمل به تعهدات متعدد خود در قبال ملت ایران، آنها را از بهکارگیری زبان تهدید برحذر داشت و تصریح کرد: «شکست حداکثری امریکا در کارزار فشار حداکثری باید درس عبرتی برای همه طرفهایی باشد که ناآگاهانه تصور میکنند تهدید و تحریم میتواند ملت ایران را از پیگیری حداکثری حقوق و تأمین منافع خود بازدارد.»
کنعانی در نهایت تصریح کرد: «ایران همچنان برای نهایی کردن توافق، اراده و آمادگی داشته و بر این اعتقاد است که در صورت وجود اراده لازم و پرهیز از اثرپذیری از فشارهای خارجی، امکان دستیابی سریع به توافق وجود دارد.»
«ایران» از یک بام و دو هوای رسانه فارسیزبان دستگاه سلطنتی انگلیس و برخی رسانههای داخلی پس از مرگ الیزابت دوم گزارش میدهد
مادر از دست داده!
گروه سیاسی/ یک ماه قبل بود که بیبیسی فارسی با استناد به ادعاهای پوچ و سیاستزده یکی از سران فتنه سال 88 مدعی شد ایران به سمت حکومت موروثی پیش میرود. رسانه فارسیزبان هیأت حاکمه انگلیس در حالی این ادعا را مطرح کرد و برای آن برنامههای متعددی روی آنتن و وبسایت خود برد که هر روز در مذمت احتمال موروثی شدن حکمرانی در ایران به شانتاژ رسانهای میپرداخت. این ادعای کذب علیه ایران در حالی بود که شاید دستاندرکاران این شبکه تصور نمیکردند چند هفته بعد با لباسهای مشکی روی آنتن این شبکه در مدح دیکتاتور انگلیس و همچنین به ارث رسیدن سلطنت به فرزند ملکه الیزابت دوم به تولید محتوای غیرواقعی مشغول شوند و این استاندارد دوگانه را به نمایش بگذارند.
قطع همه برنامهها
چهار روز قبل ملکه الیزابت دوم در سن 96 سالگی و پس از هفت دهه حکمرانی، درگذشت و فرزندش چارلز سوم تاج پادشاهی این کشور را در سن هفتاد سالگی بر سر گذاشت. تمام صفحات سایت رسمی بیبیسی فارسی، عربی و حتی هندی، کلیه فعالیتهای خود را در چند روز گذشته تعطیل کردند و به تمجید از عملکرد هفتاد ساله سلطنت الیزابت دوم، مزیتهای نظام سلطنتی و حکمرانی این خاندان سلطنتی اختصاص دادند. جالب آنکه کشورهای مختلف که با زبان آنها این خبررسانیها انجام میشود بیشترین تنفر را از انگلیسیها دارند. مردم ایران در طول حکمرانی ملکه انگلیس شاهد کودتای 28 مرداد 1332، حمایتهای آشکار از رژیم پهلوی، جدایی بحرین از ایران، سنگاندازی در مسیر انقلاب، حمایت از رژیم بعث عراق در حمله به ایران و تحریمهای ظالمانه و همچنین دخالت در امور داخلی کشورمان بودهاند. هند و کشورهای عربی نیز با دخالت آشکار انگلیس در کشورهای خود خاطره بدی از آنها در اذهان دارند. کشتار و به استثمار گرفتن مردم هند و کشورهای عربی و همچنین پدید آمدن رژیمصهیونیستی در منطقه که با حمایت تمامقد انگلیس روبهرو بوده، در کنار کشتار مردم عراق، افغانستان و یمن، از جمله این موارد است.
آزادی بیان انگلیسی
احتمالاً همین خاطرات تیره باعث شده است بیبیسی در شبکههای اجتماعی، بخش نظرات مخاطبان را ببندد و مانع آن شود تا صدای مردم کشورهای مختلف در زیر محتواهای متملقانه و چاپلوسانه این شبهرسانه دیده و شنیده شود. مجریان مرد بیبیسی در روزهای اخیر با کراوات مشکی و مجریان زن این شبکه با پوشش مشکی روی آنتن رفته و لحظه به لحظه مراسم پرهزینه خاکسپاری ملکه را روایت کردهاند. این اتفاق درحالی رخ داده است که دستاندرکاران این شبکه فارسیزبان قبلاً در پاسخ به این پرسش که چرا اخبار وضعیت وخیم اقتصادی و بیخانمانهای انگلیس را پوشش نمیدهند، مدعی شده بودند رسالت این شبکه مسائل مربوط به ایران است و اتفاقات داخل این کشور را دربرنمیگیرد، اما روزهای اخیر سندی بر رسوایی این استدلال کودکانه شد و رسانه فارسیزبان بیبیسی اکثریت قریب به اتفاق گزارشها و تولیدات خود را به اخبار مربوط به مرگ ملکه اختصاص داد.
وقتی مجریها احساساتی میشوند!
گزارش فوق احساسی با تیتر«درگذشت ملکه الیزابت دوم؛ این لحظهای است که تاریخ متوقف میشود» یکی از نمونههای این اتفاق است. همینها باعث شد افشین علا، شاعر و نویسنده در یادداشتی به این حجم از پروپاگاندا و بزک کردن پادشاه انگلیس توسط این رسانه فارسیزبان واکنش نشان دهد و در مطلبی با عنوان «خانمها، آقایان شما ایرانی هستید» بنویسد: «بس است دیگر! واقعاً خجالت نمیکشید؟! میخواهید با این حرفها 10 روز برای آن زن ۹۶ ساله عزاداری کنید؟ برای ۹۶ سال مالاندوزی و خوردن و خوابیدن و شیکپوشی و تفریح و دست تکان دادن؟! برای ۹۶ سال همراهی با جنایات دولتهای غربی؟ برای ۹۶ سال حمایت از دیکتاتورها و کودتا علیه دولتهای مردمی در سراسر جهان؟ ما که هیچ، جواب زندهیاد دکتر مصدق را چه میدهید؟! شما راهپیمایی اربعین هموطنانتان را که بزرگترین تجمع اعتقادی تاریخ است، زیر سؤال میبرید و آن را نمایش حکومتی میخوانید. شما قتل ناجوانمردانه شهید قاسم سلیمانی را که تمام ملتتان بر او گریستند، اقدامی لازم میدانید و همنوا با ترامپ پلید، او را که نماد امنیت و اقتدار ایرانیان و نجاتدهنده ملتهای منطقه از چنگ داعش خونخوار بود، با وقاحت تمام تروریست میخوانید. شما آیین سوگواری ملتتان را در مناسبتهای مذهبی بویژه محرم و صفر به سخره میگیرید. آن وقت در ایام سوگواری ملکه حتی موزیک تیتراژ برنامه خبریتان را پخش نمیکنید! حتی با گوش خودم شنیدم یکی از خانمهای به اصطلاح کارشناس سیاسی شما در یکی از بخشهای خبریتان گفت: الیزابت دوم فقط ملکه بریتانیا نبود، او ملکه جهان بود! دارید به کجا میروید؟!»
حمله به ایران برای گریه نکردن بر جنازه ملکه
دیگر رسانههای فارسیزبان بیگانه نیز با حمله به کشورمان عدم صدور پیام تسلیت از سوی تهران را مورد هجمه رسانهای قرار دادند. رسانه سعودی ایران اینترنشنال در مطلبی نوشت: «دولت جمهوری اسلامی ایران در برابر خبر درگذشت ملکه بریتانیا، سکوت اختیار کرده است و از دادن هر نوع پیام تسلیت یا حتی اظهارنظری در این زمینه خودداری میکند؛ اقدامی که خلاف نزاکت سیاسی و عرف بینالملل است. همزمان رسانههای حکومتی با الفاظی سخیف از ملکه بریتانیا یاد میکنند.»
سایت ایندیپندنت نیز در گزارشی با عنوان «دیپلماسی پیام تسلیت و آبروی به گروگان گرفته شده ایرانیان» آبروی ایرانیان را در گرو سوگواری برای مرگ ملکه انگلیس معرفی کرد. در این مطلب که فردی ایرانی با نام جمشید برزگر نوشته، با اشاره به عدم صدور پیام تسلیت توسط دولت انگلیس در زمان رحلت امام خمینی(ره)، آمده است: «در پی درگذشت ملکه الیزابت دوم، رهبران جمهوری اسلامی، احتمالاً به بهانه رفتار متقابل دیپلماتیک و نیز به سودای سودجویی از روحیه ملیگرایانه مردمی که با رفتارها و مداخله قدرتهای خارجی در مسائل داخلی ایران در قرون گذشته مخالف هستند، از ارسال پیام تسلیت به این مناسبت خودداری کردهاند، اما این فقط تصویر اولیه از بنبست خودساخته و خودخواستهای است که جمهوری اسلامی پدید آورده و از این طریق آبروی ایران و ایرانیان و تاریخ و فرهنگ و اعتبار آنها را در عرصه جهانی به گروگان گرفته است.»
این خط خبری در حالی است که نه تنها ایرانیان که هزینه بالایی در قبال جنایتهای ملکه انگلیس دادهاند از مرگ او احساس ناراحتی ندارند، بلکه انگلیسیها در زمانهای مشابه همچون شهادت رئیسجمهور و نخستوزیر ایران در حادثه تروریستی سال 60 نیز از ارسال پیام تسلیت امتناع کردند.
«هم میهن» با ملکه
روزنامه اصلاحطلب هممیهن نیز در مطلبی عجیب به تطهیر سلطنت پرداخت و با مقایسه ایران دوره پهلوی و انگلیس، از سلطنت هفتاد ساله ملکه الیزابت دوم تمجید و تعریف کرد. این روزنامه در سرمقالهای با عنوان «هنر مشروطه ماندن» متنی را منتشر کرده است که به نظر میرسد کلمه به کلمه آن، حسرت از پایان دوران سلطنت و دیکتاتوری موروثی در ایران بوده است. این مطلب با سرزنش پهلوی در خصوص نداشتن هنر سلطنت کردن، آورده است: «او[ملکه الیزابت دوم] هیچٰکار نکرد، اما پادشاهی را نگه داشت؛ برخلاف شاه ایران که همه کار کرد و پادشاهی را به باد داد. او به سنت پایبند ماند، گرچه از نوسازی آن (حتی در آداب و مناسبات دربار) ابا نداشت. چنین بود که پادشاهی محافظهکارانه او برخلاف همه پیشبینیهای مارکس، پا برجا ماند.»
همه این موارد و موضعگیریها در خصوص ملکه جنایت به خوبی نشان داد امپراطوری رسانهای انگلیس و دلبستگان به آن تا چه اندازه در برابر عملکرد سلطنت در لندن متعصب بوده و حاضر به پوشش منصفانه واکنش مردم به خبر مرگ وی نیستند.
قطع همه برنامهها
چهار روز قبل ملکه الیزابت دوم در سن 96 سالگی و پس از هفت دهه حکمرانی، درگذشت و فرزندش چارلز سوم تاج پادشاهی این کشور را در سن هفتاد سالگی بر سر گذاشت. تمام صفحات سایت رسمی بیبیسی فارسی، عربی و حتی هندی، کلیه فعالیتهای خود را در چند روز گذشته تعطیل کردند و به تمجید از عملکرد هفتاد ساله سلطنت الیزابت دوم، مزیتهای نظام سلطنتی و حکمرانی این خاندان سلطنتی اختصاص دادند. جالب آنکه کشورهای مختلف که با زبان آنها این خبررسانیها انجام میشود بیشترین تنفر را از انگلیسیها دارند. مردم ایران در طول حکمرانی ملکه انگلیس شاهد کودتای 28 مرداد 1332، حمایتهای آشکار از رژیم پهلوی، جدایی بحرین از ایران، سنگاندازی در مسیر انقلاب، حمایت از رژیم بعث عراق در حمله به ایران و تحریمهای ظالمانه و همچنین دخالت در امور داخلی کشورمان بودهاند. هند و کشورهای عربی نیز با دخالت آشکار انگلیس در کشورهای خود خاطره بدی از آنها در اذهان دارند. کشتار و به استثمار گرفتن مردم هند و کشورهای عربی و همچنین پدید آمدن رژیمصهیونیستی در منطقه که با حمایت تمامقد انگلیس روبهرو بوده، در کنار کشتار مردم عراق، افغانستان و یمن، از جمله این موارد است.
آزادی بیان انگلیسی
احتمالاً همین خاطرات تیره باعث شده است بیبیسی در شبکههای اجتماعی، بخش نظرات مخاطبان را ببندد و مانع آن شود تا صدای مردم کشورهای مختلف در زیر محتواهای متملقانه و چاپلوسانه این شبهرسانه دیده و شنیده شود. مجریان مرد بیبیسی در روزهای اخیر با کراوات مشکی و مجریان زن این شبکه با پوشش مشکی روی آنتن رفته و لحظه به لحظه مراسم پرهزینه خاکسپاری ملکه را روایت کردهاند. این اتفاق درحالی رخ داده است که دستاندرکاران این شبکه فارسیزبان قبلاً در پاسخ به این پرسش که چرا اخبار وضعیت وخیم اقتصادی و بیخانمانهای انگلیس را پوشش نمیدهند، مدعی شده بودند رسالت این شبکه مسائل مربوط به ایران است و اتفاقات داخل این کشور را دربرنمیگیرد، اما روزهای اخیر سندی بر رسوایی این استدلال کودکانه شد و رسانه فارسیزبان بیبیسی اکثریت قریب به اتفاق گزارشها و تولیدات خود را به اخبار مربوط به مرگ ملکه اختصاص داد.
وقتی مجریها احساساتی میشوند!
گزارش فوق احساسی با تیتر«درگذشت ملکه الیزابت دوم؛ این لحظهای است که تاریخ متوقف میشود» یکی از نمونههای این اتفاق است. همینها باعث شد افشین علا، شاعر و نویسنده در یادداشتی به این حجم از پروپاگاندا و بزک کردن پادشاه انگلیس توسط این رسانه فارسیزبان واکنش نشان دهد و در مطلبی با عنوان «خانمها، آقایان شما ایرانی هستید» بنویسد: «بس است دیگر! واقعاً خجالت نمیکشید؟! میخواهید با این حرفها 10 روز برای آن زن ۹۶ ساله عزاداری کنید؟ برای ۹۶ سال مالاندوزی و خوردن و خوابیدن و شیکپوشی و تفریح و دست تکان دادن؟! برای ۹۶ سال همراهی با جنایات دولتهای غربی؟ برای ۹۶ سال حمایت از دیکتاتورها و کودتا علیه دولتهای مردمی در سراسر جهان؟ ما که هیچ، جواب زندهیاد دکتر مصدق را چه میدهید؟! شما راهپیمایی اربعین هموطنانتان را که بزرگترین تجمع اعتقادی تاریخ است، زیر سؤال میبرید و آن را نمایش حکومتی میخوانید. شما قتل ناجوانمردانه شهید قاسم سلیمانی را که تمام ملتتان بر او گریستند، اقدامی لازم میدانید و همنوا با ترامپ پلید، او را که نماد امنیت و اقتدار ایرانیان و نجاتدهنده ملتهای منطقه از چنگ داعش خونخوار بود، با وقاحت تمام تروریست میخوانید. شما آیین سوگواری ملتتان را در مناسبتهای مذهبی بویژه محرم و صفر به سخره میگیرید. آن وقت در ایام سوگواری ملکه حتی موزیک تیتراژ برنامه خبریتان را پخش نمیکنید! حتی با گوش خودم شنیدم یکی از خانمهای به اصطلاح کارشناس سیاسی شما در یکی از بخشهای خبریتان گفت: الیزابت دوم فقط ملکه بریتانیا نبود، او ملکه جهان بود! دارید به کجا میروید؟!»
حمله به ایران برای گریه نکردن بر جنازه ملکه
دیگر رسانههای فارسیزبان بیگانه نیز با حمله به کشورمان عدم صدور پیام تسلیت از سوی تهران را مورد هجمه رسانهای قرار دادند. رسانه سعودی ایران اینترنشنال در مطلبی نوشت: «دولت جمهوری اسلامی ایران در برابر خبر درگذشت ملکه بریتانیا، سکوت اختیار کرده است و از دادن هر نوع پیام تسلیت یا حتی اظهارنظری در این زمینه خودداری میکند؛ اقدامی که خلاف نزاکت سیاسی و عرف بینالملل است. همزمان رسانههای حکومتی با الفاظی سخیف از ملکه بریتانیا یاد میکنند.»
سایت ایندیپندنت نیز در گزارشی با عنوان «دیپلماسی پیام تسلیت و آبروی به گروگان گرفته شده ایرانیان» آبروی ایرانیان را در گرو سوگواری برای مرگ ملکه انگلیس معرفی کرد. در این مطلب که فردی ایرانی با نام جمشید برزگر نوشته، با اشاره به عدم صدور پیام تسلیت توسط دولت انگلیس در زمان رحلت امام خمینی(ره)، آمده است: «در پی درگذشت ملکه الیزابت دوم، رهبران جمهوری اسلامی، احتمالاً به بهانه رفتار متقابل دیپلماتیک و نیز به سودای سودجویی از روحیه ملیگرایانه مردمی که با رفتارها و مداخله قدرتهای خارجی در مسائل داخلی ایران در قرون گذشته مخالف هستند، از ارسال پیام تسلیت به این مناسبت خودداری کردهاند، اما این فقط تصویر اولیه از بنبست خودساخته و خودخواستهای است که جمهوری اسلامی پدید آورده و از این طریق آبروی ایران و ایرانیان و تاریخ و فرهنگ و اعتبار آنها را در عرصه جهانی به گروگان گرفته است.»
این خط خبری در حالی است که نه تنها ایرانیان که هزینه بالایی در قبال جنایتهای ملکه انگلیس دادهاند از مرگ او احساس ناراحتی ندارند، بلکه انگلیسیها در زمانهای مشابه همچون شهادت رئیسجمهور و نخستوزیر ایران در حادثه تروریستی سال 60 نیز از ارسال پیام تسلیت امتناع کردند.
«هم میهن» با ملکه
روزنامه اصلاحطلب هممیهن نیز در مطلبی عجیب به تطهیر سلطنت پرداخت و با مقایسه ایران دوره پهلوی و انگلیس، از سلطنت هفتاد ساله ملکه الیزابت دوم تمجید و تعریف کرد. این روزنامه در سرمقالهای با عنوان «هنر مشروطه ماندن» متنی را منتشر کرده است که به نظر میرسد کلمه به کلمه آن، حسرت از پایان دوران سلطنت و دیکتاتوری موروثی در ایران بوده است. این مطلب با سرزنش پهلوی در خصوص نداشتن هنر سلطنت کردن، آورده است: «او[ملکه الیزابت دوم] هیچٰکار نکرد، اما پادشاهی را نگه داشت؛ برخلاف شاه ایران که همه کار کرد و پادشاهی را به باد داد. او به سنت پایبند ماند، گرچه از نوسازی آن (حتی در آداب و مناسبات دربار) ابا نداشت. چنین بود که پادشاهی محافظهکارانه او برخلاف همه پیشبینیهای مارکس، پا برجا ماند.»
همه این موارد و موضعگیریها در خصوص ملکه جنایت به خوبی نشان داد امپراطوری رسانهای انگلیس و دلبستگان به آن تا چه اندازه در برابر عملکرد سلطنت در لندن متعصب بوده و حاضر به پوشش منصفانه واکنش مردم به خبر مرگ وی نیستند.
دیگه چه خبر؟
رسانه اصلاح طلب: ملکه به «رحمت خدا» رفت
خبر اول اینکه، پوشش خبری مرگ ملکه انگلیس توسط یک رسانه اصلاحطلب سوژه فضای مجازی شد. کانال خبری اصلاحات نیوز در تلگرام خبر درگذشت الیزابت دوم را با تیتر «ملکه انگلیس به رحمت خدا رفت» منتشر کرده بود. کاربران فضای مجازی با مقایسه نوع پوشش خبر فوت ملکه الیزابت و خبر درگذشت آیتالله ناصری در این رسانه، از خودباختگی جریان مدعی اصلاحات نسبت به انگلیس انتقاد کرده بودند.
لفاظی پمپئو درباره حق حضور رئیسجمهور ایران در سازمان ملل
خبر دیگر اینکه، وزیر پیشین امور خارجه امریکا در توئیتی درباره حضور رئیس جمهور ایران در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل لفاظی کرد. به گزارش ایسنا، مایک پمپئو در حساب توئیتریاش با طرح ادعاهایی واهی همچون اینکه «ایران در حال تلاش برای کشتن امریکاییها در خاک امریکاست و به تازگی نیز از حمله علیه یک مخالف ایرانی در نیویورک حمایت کرده است»! از بایدن خواست از صدور روادید برای رئیس جمهور ایران در سفر به نیویورک خودداری کند. ایده سیاستمداران امریکایی برای استفاده قلدرمآبانه از وجود مقر اصلی سازمان ملل متحد در خاک این کشور نخستین بار نیست که مطرح میشود. نخستین سخنرانی آیتالله رئیسی از جایگاه رئیس جمهور در سازمان ملل به دلیل شرایط کرونایی حاکم بر مجمع، به صورت مجازی انجام شد. با این حال امسال مطابق برنامه اعلام شده، قرار است رئیس جمهور ایران برای سفر به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل حضور یابد.
غرامتخواهی جاسوسهای امریکایی بعد از گذشت 10 سال!
شنیدیم که، سه جاسوس امریکایی زندانی در ایران بعد از گذشت حدود یک دهه از آزادی، با ادعای واهی ربوده شدن در مرز ایران و اقلیم کردستان عراق و شکنجه شدن در زندان مدعی دریافت غرامت شدند! سارا شورد، شین بائر و جاشوا فتال، سه شهروند امریکایی بودند که همزمان با آشوبهای انتخاباتی تابستان ۱۳۸۸ به جرم ورود غیرقانونی به ایران، در مناطق مرزی بازداشت شدند. شورد شهریور ۸۹ با تأمین وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی و دو تبعه دیگر نیز شهریور سال 90 آزاد شدند. سارا شورد پس از آزادی از رأفت مقامات ایرانی قدردانی کرد.حال همزمان با اوجگیری مذاکرات رفع تحریمها و با گذشت بیش از یک دهه از آزادی آنها، این جاسوسان شکایتی را برای دریافت غرامت از ایران مطرح کردهاند. پروندهای که ریچارد لئون، قاضی فدرال در واشنگتن به آن رسیدگی میکند. نکته مهم در پس این سناریوی جدید امریکاییها آن است که دولت جو بایدن تحت فشار شدید رسانههای درونی امریکا قرار داشته و از هر دستاویزی به عنوان یک پروژه برای اقناع افکار عمومی سیاسیون این رژیم علیه ایران استفاده میکند؛ چنانچه پیش تر با طرح ادعای فروش پهپاد به روسیه و حمله هکری به آلبانی به دنبال زمینهسازی جهت اتخاذ سیاستهای ضد ایرانی برآمده بود تا از این حیث، ضعف مذاکراتی تیم خود را پوشش دهد و در انتخابات پیشرو، کارنامه قابل قبول رسانهای ارائه کند.
گفتنی است، قاضی پرونده پیشتر در سال ۲۰۱۹ و در جریان رسیدگی به شکایت مشابهی از سوی جیسون رضائیان، روزنامه نگار دوتابعیتی «واشنگتن پست»، دولت ایران را به پرداخت ۱۸۰ میلیون دلار غرامت محکوم کرد. غرامتهای ادعایی که با حکم دادگاههای امریکایی از محل داراییهای بلوکه شده ایران تأمین میشود؛ به نوعی به شیوه راهزنی امریکایی در مقابل آزاد کردن زندانیان و مبادله آنها با ایرانیان زندانی شده در امریکا تبدیل شده است.
برجام ربطی به روحانی نداشت مسئولیت آن با رئیسی است!
دست آخر اینکه، تحلیلهای سطحی و سیاست زده اصلاحطلبان از وضعیت و چیستی برجام از فکاهیهای این روزهای سیاست در ایران است. عباس عبدی که تحلیلگر سیاست داخلی است مدتی است که در خصوص مسائل سیاست خارجی نیز صاحب تخصص شده است. این عنصر نزدیک به دولت سابق با ادعای اینکه تقریباً احیای برجام قطعی شده بود همصدا با امریکاییها توپ را در زمین دولت سیزدهم انداخت و نوشت: «حتی تاریخ امضای توافق نیز به قولی معلوم شده بود. هم ایالات متحده توافق کرده بود و هم مسأله پادمان در ذیل یک تفاهم کلی و در قالب اعتماد متقابل و در آینده حل میشد.» وی در حالی خبر از حل شدن همه مسائل در توافق میدهد که همچنان امریکاییها تلاش دارند تا مسأله ادعاهای سیاسی آژانس را به عنوان یک استخوان لای زخم نگه داشته و ظرفیت «بحران زی» بودن برجام را بالا ببرند، همچنین آنها تعهداتی را شفاهی در طول مذاکرات پذیرفتهاند که در برابر مکتوب شدن آنها طفره میروند. امریکاییها در حالی شانه از بسته شدن پروندههای ادعایی علیه ایران خالی میکنند که همین مسأله میتواند به اهرمی برای اعمال فشار بر کشورمان تبدیل شود و حتی در صورت حل و فصل نشدن واقعی آن به بهانهای برای فعالسازی مکانیزم ماشه مبدل گردد. هر چند عباس عبدی و دیگر اصلاحطلبان هیچ گاه پاسخ ندادهاند که چرا در دولت مطلوب و مطبوع خودشان چنین توافقی با مشکلات ساختاری همچون مکانیزم ماشه را پذیرفته و برای تهران تعهد بینالمللی ایجاد کردهاند اما آنها استادان خوبی در مغالطه و خلط مباحث هستند.
عبدی در حالی در نوشتار اخیر خود آورده است که «مسئولیت اصلی برجام برعهده رئیسجمهور است» که قبلاً در مواجهه با نقض عهد امریکاییها و شکست یکباره برجام تلاش داشت تا مسئولیت فرجام برجام را از دوش حسن روحانی برداشته و آن را به رهبر انقلاب نسبت دهد. حالا که رئیس جمهور پیشین قدرت را واگذار کرده او به یادآورده است که رئیس جمهور در این خصوص مسئولیت هم دارد! هرچند ایدهآل اصلاحطلبان از یک رئیس جمهور در قبال هرگونه توافقی وجود فردی به عنوان ماشین امضای زیادهخواهیهای غرب در برابر ایران است، دولت سیزدهم تلاش دارد تا جایگاه حراست بخش خود از منافع جمعی ایرانیان را اعمال کرده و با توافقی که رفع مؤثر تحریمها، دریافت تضامین لازم و راستی آزمایی و همچنین خارج کردن اهرم سیاسی آژانس از دست غرب است به توافقی پایدارتر از گذشته دست یابد و تجربه خسارت بار پیشین بار دیگر تکرار نشود. گفتنی است ادعای برخی حامیان دولت سابق در خصوص نیاز به تصمیمگیری دولت سیزدهم برای سرنوشت برجام درحالی است که بسیاری از کشورهای عضو برجام همچون چین و روسیه نیز عامل تأخیر در مذاکرات را تعلل امریکا، انتخابات کنگره و ناتوانی دولت جو بایدن در تصمیمگیری سیاسی معرفی میکنند و مواضع و رویکرد ایران را سازنده و معقولانه توصیف کردهاند.
خبر اول اینکه، پوشش خبری مرگ ملکه انگلیس توسط یک رسانه اصلاحطلب سوژه فضای مجازی شد. کانال خبری اصلاحات نیوز در تلگرام خبر درگذشت الیزابت دوم را با تیتر «ملکه انگلیس به رحمت خدا رفت» منتشر کرده بود. کاربران فضای مجازی با مقایسه نوع پوشش خبر فوت ملکه الیزابت و خبر درگذشت آیتالله ناصری در این رسانه، از خودباختگی جریان مدعی اصلاحات نسبت به انگلیس انتقاد کرده بودند.
لفاظی پمپئو درباره حق حضور رئیسجمهور ایران در سازمان ملل
خبر دیگر اینکه، وزیر پیشین امور خارجه امریکا در توئیتی درباره حضور رئیس جمهور ایران در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل لفاظی کرد. به گزارش ایسنا، مایک پمپئو در حساب توئیتریاش با طرح ادعاهایی واهی همچون اینکه «ایران در حال تلاش برای کشتن امریکاییها در خاک امریکاست و به تازگی نیز از حمله علیه یک مخالف ایرانی در نیویورک حمایت کرده است»! از بایدن خواست از صدور روادید برای رئیس جمهور ایران در سفر به نیویورک خودداری کند. ایده سیاستمداران امریکایی برای استفاده قلدرمآبانه از وجود مقر اصلی سازمان ملل متحد در خاک این کشور نخستین بار نیست که مطرح میشود. نخستین سخنرانی آیتالله رئیسی از جایگاه رئیس جمهور در سازمان ملل به دلیل شرایط کرونایی حاکم بر مجمع، به صورت مجازی انجام شد. با این حال امسال مطابق برنامه اعلام شده، قرار است رئیس جمهور ایران برای سفر به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل حضور یابد.
غرامتخواهی جاسوسهای امریکایی بعد از گذشت 10 سال!
شنیدیم که، سه جاسوس امریکایی زندانی در ایران بعد از گذشت حدود یک دهه از آزادی، با ادعای واهی ربوده شدن در مرز ایران و اقلیم کردستان عراق و شکنجه شدن در زندان مدعی دریافت غرامت شدند! سارا شورد، شین بائر و جاشوا فتال، سه شهروند امریکایی بودند که همزمان با آشوبهای انتخاباتی تابستان ۱۳۸۸ به جرم ورود غیرقانونی به ایران، در مناطق مرزی بازداشت شدند. شورد شهریور ۸۹ با تأمین وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی و دو تبعه دیگر نیز شهریور سال 90 آزاد شدند. سارا شورد پس از آزادی از رأفت مقامات ایرانی قدردانی کرد.حال همزمان با اوجگیری مذاکرات رفع تحریمها و با گذشت بیش از یک دهه از آزادی آنها، این جاسوسان شکایتی را برای دریافت غرامت از ایران مطرح کردهاند. پروندهای که ریچارد لئون، قاضی فدرال در واشنگتن به آن رسیدگی میکند. نکته مهم در پس این سناریوی جدید امریکاییها آن است که دولت جو بایدن تحت فشار شدید رسانههای درونی امریکا قرار داشته و از هر دستاویزی به عنوان یک پروژه برای اقناع افکار عمومی سیاسیون این رژیم علیه ایران استفاده میکند؛ چنانچه پیش تر با طرح ادعای فروش پهپاد به روسیه و حمله هکری به آلبانی به دنبال زمینهسازی جهت اتخاذ سیاستهای ضد ایرانی برآمده بود تا از این حیث، ضعف مذاکراتی تیم خود را پوشش دهد و در انتخابات پیشرو، کارنامه قابل قبول رسانهای ارائه کند.
گفتنی است، قاضی پرونده پیشتر در سال ۲۰۱۹ و در جریان رسیدگی به شکایت مشابهی از سوی جیسون رضائیان، روزنامه نگار دوتابعیتی «واشنگتن پست»، دولت ایران را به پرداخت ۱۸۰ میلیون دلار غرامت محکوم کرد. غرامتهای ادعایی که با حکم دادگاههای امریکایی از محل داراییهای بلوکه شده ایران تأمین میشود؛ به نوعی به شیوه راهزنی امریکایی در مقابل آزاد کردن زندانیان و مبادله آنها با ایرانیان زندانی شده در امریکا تبدیل شده است.
برجام ربطی به روحانی نداشت مسئولیت آن با رئیسی است!
دست آخر اینکه، تحلیلهای سطحی و سیاست زده اصلاحطلبان از وضعیت و چیستی برجام از فکاهیهای این روزهای سیاست در ایران است. عباس عبدی که تحلیلگر سیاست داخلی است مدتی است که در خصوص مسائل سیاست خارجی نیز صاحب تخصص شده است. این عنصر نزدیک به دولت سابق با ادعای اینکه تقریباً احیای برجام قطعی شده بود همصدا با امریکاییها توپ را در زمین دولت سیزدهم انداخت و نوشت: «حتی تاریخ امضای توافق نیز به قولی معلوم شده بود. هم ایالات متحده توافق کرده بود و هم مسأله پادمان در ذیل یک تفاهم کلی و در قالب اعتماد متقابل و در آینده حل میشد.» وی در حالی خبر از حل شدن همه مسائل در توافق میدهد که همچنان امریکاییها تلاش دارند تا مسأله ادعاهای سیاسی آژانس را به عنوان یک استخوان لای زخم نگه داشته و ظرفیت «بحران زی» بودن برجام را بالا ببرند، همچنین آنها تعهداتی را شفاهی در طول مذاکرات پذیرفتهاند که در برابر مکتوب شدن آنها طفره میروند. امریکاییها در حالی شانه از بسته شدن پروندههای ادعایی علیه ایران خالی میکنند که همین مسأله میتواند به اهرمی برای اعمال فشار بر کشورمان تبدیل شود و حتی در صورت حل و فصل نشدن واقعی آن به بهانهای برای فعالسازی مکانیزم ماشه مبدل گردد. هر چند عباس عبدی و دیگر اصلاحطلبان هیچ گاه پاسخ ندادهاند که چرا در دولت مطلوب و مطبوع خودشان چنین توافقی با مشکلات ساختاری همچون مکانیزم ماشه را پذیرفته و برای تهران تعهد بینالمللی ایجاد کردهاند اما آنها استادان خوبی در مغالطه و خلط مباحث هستند.
عبدی در حالی در نوشتار اخیر خود آورده است که «مسئولیت اصلی برجام برعهده رئیسجمهور است» که قبلاً در مواجهه با نقض عهد امریکاییها و شکست یکباره برجام تلاش داشت تا مسئولیت فرجام برجام را از دوش حسن روحانی برداشته و آن را به رهبر انقلاب نسبت دهد. حالا که رئیس جمهور پیشین قدرت را واگذار کرده او به یادآورده است که رئیس جمهور در این خصوص مسئولیت هم دارد! هرچند ایدهآل اصلاحطلبان از یک رئیس جمهور در قبال هرگونه توافقی وجود فردی به عنوان ماشین امضای زیادهخواهیهای غرب در برابر ایران است، دولت سیزدهم تلاش دارد تا جایگاه حراست بخش خود از منافع جمعی ایرانیان را اعمال کرده و با توافقی که رفع مؤثر تحریمها، دریافت تضامین لازم و راستی آزمایی و همچنین خارج کردن اهرم سیاسی آژانس از دست غرب است به توافقی پایدارتر از گذشته دست یابد و تجربه خسارت بار پیشین بار دیگر تکرار نشود. گفتنی است ادعای برخی حامیان دولت سابق در خصوص نیاز به تصمیمگیری دولت سیزدهم برای سرنوشت برجام درحالی است که بسیاری از کشورهای عضو برجام همچون چین و روسیه نیز عامل تأخیر در مذاکرات را تعلل امریکا، انتخابات کنگره و ناتوانی دولت جو بایدن در تصمیمگیری سیاسی معرفی میکنند و مواضع و رویکرد ایران را سازنده و معقولانه توصیف کردهاند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
بازی اروپا در ایستگاه بیانیه خوانی
-
مادر از دست داده!
-
دیگه چه خبر؟
اخبارایران آنلاین