گفتوگوی «ایران» با اولین راهنمای گردشگری ناشنوایان
از سکوت پل ساختم
رایان عمران
خبرنگار
سکوت کل دنیای آنها را در برگرفته، دنیایی که شاید خالی از صدای آواز پرندگان و فارغ از هیاهوی روزگار باشد اما دنیای زیباییاست چرا که آنها دیوار سکوت را شکستهاند، زانوی غم بغل نگرفتهاند و از دیوار سکوت پل ساختهاند پلی برای زندگی. حامد نیاسری 38 ساله و ناشنوای مادرزاد است اما ناشنوا بودن انگیزهای بود برای رسیدن به موفقیت، موفقیتی که در گرو بازکردن درهای جدید روی ناشنوایان شد. حامد در دنیای ساکت و بیهیاهوی خودش دست به کار شد و با ابداع نرمافزار موبایلی و طراحی یک وب سایت، لذت چشیدن سفر و گردش برای ناشنوایان را آسانتر کرد. چون معتقد بود قرار نیست این محدودیتها دست و پایش را برای ادامه زندگی ببندد. سفر، تفریح، آموزش و... حق طبیعی معلولان است و نباید آنها را منع کرد، حتی انجمنها و سازمانهای مردم نهاد مختلف در تلاش هستند تا زندگی معلولان روال عادی خود را داشته باشد و حامد این راه را برای همنوعانش هموار کرد. با حامد نیاسری ناشنوای مادرزاد و لیدر تور ناشنوایان گفتوگو کردیم؛ گفتوگویی از جنس نوشتههای رد و بدل شده بین ما که حامد با زبان قلم از خودش روایت کرده است.
«حامد نیاسری، متولد خرداد 1363 در تهران هستم، دو برادر دارم و فرزند ارشد خانواده نیاسریام. در سه ماهگی خانوادهام متوجه ناشنوایی من شدند. در خانواده ما غیر از من هیچکس ناشنوا نبود. ولی ارتباطم با برادرانم خیلی خوب بود.» ارتباط برقرار کردن برای ناشنوایان در سنین کم بسیار سخت است، نداشتن توانایی کافی شنوایی، باعث از دست رفتن اعتماد به نفس آنها میشود، اما خانواده نیاسری زبان اشاره را در محیط خانواده رواج میدهند و اولویت خود را روی فهمیدن حامد میگذارند، همین امر باعث رشد و پذیرش راحتتر ناشنوایی از سوی او میشود. باغچهبان نام مدرسهای است که در آن جنس آموزش ویادگیری متفاوت است، ایما و اشاره در آن حرف اول و آخر را میزند، دانشآموزان همه از جنس هم هستند. حامد از یکسالگی تا پایان دیپلم را در مهدکودک و مدرسه باغچهبان گذراند، با برق و ریاضیات میانه خوبی دارد، آزمایشهای تجربی و علمی را بیشتر از درسهای حفظ کردنی دوست دارد؛ «دیپلم برق را در مدرسهای که مخصوص ناشنوایان بود، گرفتم. اما برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر با مشکل مواجه شدم.»
حامد میگوید او و دوستانش شرایط خوبی برای ادامه تحصیل ندارند، اگر زرنگ نباشند در همان مقاطع اولیه باید بیخیال تحصیل شوند. اینها را میشود از تلاشهایی که حامد برای ادامه تحصیل انجام داده است، فهمید.
او که تحصیلش را در دانشگاههای معمولی به پایان رسانده درباره شرایط درس خواندن در این دانشگاه میگوید: «درس خواندن در جمع افراد عادی برایم بسیار سخت بود، استادها طبق فهم آنها درس میدادند و من باید خودم را میرساندم و متوجه میشدم، اما انگار فایدهای نداشت در آن زمان لب خوانیام خیلی خوب نبود، معمولاً در کلاس چیز زیادی نمیفهمیدم و معمولاً از استادانم میخواستم که کتاب معرفی کنند یا جزوههایی را که همکلاسیها مینوشتند، قرض میگرفتم تا بتوانم با خواندن آنها درس را بفهمم.» حامد با خواندن جزوه و بدون رابط (مترجم زبان اشاره)، چشمانش را به دهان استادان میدوخت تا بتواند یاد بگیرد؛ بالاخره مدرک کارشناسی را در دانشگاه انفورماتیک و مهندسی تکنولوژی نرم افزار رشته آی تی را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد هشتگرد گرفت و حالا در دانشگاه آزاد واحد بینالمللی فرشتگان ویژه ناشنوایان و کم شنوایان مشغول به کار است و از این مهمتر او بهعنوان سفیر گردشگری با برگزاری تورهای مختلف داخلی و خارجی در حال خدمترسانی به ناشنوایان و کم شنوایان است.
حامد راه دور و درازی را برای رسیدن به اینجا طی کرده است. او میگوید: «چند سال قبل یکی از نزدیکان که ناشنوا بود از خارج از کشور برای تفریح و گشت وگذار به ایران آمده بود. من بهدلیل تسلط به زبان اشاره بینالمللی، ایشان را برای گردش در شهرهای تهران، شیراز و اصفهان همراهی کردم و این برای من جرقهای بود برای شروع یک هدف جدید یعنی تصمیم گرفتم تا برای ناشنوایان توریست خارج ازکشور این همراهی را ادامه دهم.
خلاصه پس از پیگیریهای لازم چند نفر از ناشنوایان توریست خارجی برای ایرانگردی به ایران آمدند و من راهنمایی آنها را در سفر به چند شهر به عهده گرفتم. اما کارت راهنمای گردشگری نداشتم و تصمیم گرفتم کارت لیدری بگیرم. ابتدا به سازمان حج و زیارت مراجعه کردم و با کمک معاون دفتر برنامهریزی و حمایت از توسعه گردشگری وزارت میراث فرهنگی پیگیریهای لازم انجام شد و در انجام این امر خیلی به من کمک کردند که لازم میدانم همین جا از لطف و محبت ایشان تشکر کنم. با مادرم به عنوان مترجم به کمیسیون مراجعه کردیم ولی متأسفانه آنها اطلاعات کافی از گردشگری ویژه ناشنوایان نداشتند، بنابراین برای آنها بهطور کامل شرایط موجود و.... را توضیح دادم و در نهایت موافقت کردند که برای آموزش بیشتر در کلاسهای آموزشی دوره راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی ثبتنام کنم و از اوایل بهمن ماه سال ۱۳۹۹ کلاسها را بهصورت مجازی یا آنلاین شروع کردم که البته بسیار سخت بود زیرا صحبت استادان را متوجه نمیشدم. بنابراین از چندتن از مترجمهای عزیز استفاده کردم و با هزینه خودم ازآنها خواستم تا بهصورت تصویر مجازی برایم صحبت استادها را ترجمه کنند و تلاش کردم و امتحان دادم و در نهایت قبول شدم. بالاخره در بهمن ماه سال ۱۴۰۰توانستم در نمایشگاه بینالمللی گردشگری از معاونت محترم دفتر برنامهریزی و حمایت از توسعه گردشگری وزارت میراث فرهنگی و مدیر و مقامات سازمان میراث فرهنگی مدرک گواهینامه پایان دورههای آموزشی را دریافت کنم و پس از زحمات و پیگیریهای بسیار در اواخر خرداد ماه سال ۱۴۰۱ کارت رسمی لیدری را دریافت کردم.» این تازه آغاز راهی بود که حامد در آن قدم گذاشته بود. او بعد از دریافت کارت لیدری کفش آهنی میپوشد و راهی آژانسهای مسافرتی میشود« به چندین آژانس مسافرتی که برگزار کننده تورهای داخلی و خارجی بودند مراجعه کردم اما اطلاعات کافی از اماکن تاریخی و فرهنگی برای ناشنوایان نداشتند. جامعه ناشنوایان علاقه بسیار زیادی به گردشگری و بازدید از اماکن تاریخی و فرهنگی دارند اما راهنمایان گردشگری ویژه ناشنوایان در مراکز فرهنگی و تاریخی نداریم و این کار را برای ناشنوایان سخت میکند. من بالاخره با همت و تلاش بسیار و توکل بر خداوند توانستم برای راهنمایی گردشگران ناشنوا تورهای بسیار جذابی ویژه آنها با زبان اشاره راهاندازی کنم. در همین رابطه تصمیم گرفتم اپلیکیشنی را طراحی و تهیه کنم تا جامعه ناشنوایان و کم شنوایان راحتتر بتوانند اطلاعات لازم و کافی را در مورد تاریخچه اماکن تاریخی و فرهنگی بهدست آورند اما متأسفانه به خاطر شرایط تحریم این اپلیکیشن از گوگل پلی و... خارج شد و فعلاً سایتی شبیه اپلیکیشنمان را راهاندازی کردم.»
حامد و هاله ناشنوای مادرزادی هستند، هر دو تحصیلات دانشگاهی دارند و این روزها با دو فرزند به نامهای آریا و آرتا زندگیشان سرشار از زیبایی است، پدرخانواده با معرفی خود به ما میگوید: با همسرم برای اولین بار در مدرسه و زمانی که دانشآموز بودیم، آشنا شدم. هاله عابدینزاده همسر حامد، متولد 1365 و مادرزاد ناشنواست، حامد و هاله حدود هشت سال پیش برای اولین بار صاحب فرزند شدند و چهار سال بعد از آن تجربه شیرین بچهدار شدن را دوباره تجربه کردند. خانواده نیاسری در ابتدا که میخواستند صاحب فرزند شوند، استرس ناشنوا شدن فرزندشان را داشتند، حتی اطرافیان آنها را از بچه دار شدن منع میکردند، اما آنها ناشنوایی را محدودیت نمیدانستند و معتقد بودند حتی اگر فرزندشان ناشنوا باشد، هیچ فرقی به حالشان نمیکند و میخواهند بچه دار شوند. هاله در کنار نقش همسر و مادری بهعنوان معلمی دلسوز در میان شاگردانش شناخته میشود، او سالهاست که در مدارس ویژه کودکان استثنایی تدریس میکند. خانم عابدینزاده میگوید همه دانشآموزان برایش مانند آریا و آرتا هستند و تمام سعیاش را برای یادگیری آنها به کار میبرد. حامد و هاله در کنار فرزندانشان خوشبخت هستند، این را حامد میگوید و دلیلش را درک متقابل خانوادههای دو طرف و ناشنوا بودن هر دویشان میداند. سفر رفتن و لذت بردن از مناظر طبیعی یکی از دغدغهها و علاقه مندیهای حامد و همسرش است، او میگوید:«ما عاشق سفر هستیم و میخواهیم دنیا را ببینیم، چند بار با تورهای داخلی و خارجی به سفر رفتهایم. در یکی از سفرهایمان به یک موزه رفتیم، راهنمای موزه درباره آثار و مجسمههایی که آنجا بود، توضیحات زیادی را به بازدیدکنندگان ارائه داد، اما ما اصلاً متوجه اطلاعاتی که میداد، نشدیم» این تجربه تلخ تا مدتی حامد را از سفر کردن میاندازد، اما از همان زمان دنبال راهکاری برای جبران این محدودیت و ایجاد شرایطی برای استفاده همنوعانشان از این اطلاعات میافتد و کار طراحی اپلیکیشن ناشنوایان را شروع میکند.
حامد مشکل بیکاری را بزرگترین مشکل ناشنوایان میداند و با انتقاد از سازمان بهزیستی میگوید: «از سال ۹۶ برای طراحی و تهیه اپلیکیشن و بارکد برای فیلمها و دادن توضیحات ویژه ناشنوایان به سازمان بهزیستی مراجعه کردم و پیگیریهای لازم را انجام دادم و طرح را به آنها نشان دادم ولی متأسفانه اصلاً حمایتم نکردند و با یک تشویق کوچک کار را تمام کردند در حالیکه وزارت میراث فرهنگی حمایت همه جانبه و در خور توجهی از من به عمل آورد. متأسفانه سازمان بهزیستی از ایدهها و اختراعات افراد معلول خصوصاً ناشنوایان حمایت نمیکند، در حالی که به قول رهبر معظم انقلاب اسلامی که فرمودند امسال، سال تولید، دانشبنیان و اشتغال آفرین است و سازمان بهزیستی باید دنبال ایده ناشنوایان باشد و از پیشنهادها استقبال کند نه اینکه ما با اصرار از سازمان بهزیستی بخواهیم که حمایتمان کنند.
کارشناسان در گفتوگو با «ایران» بر ضرورت حمایتهای دولتی از خدمات مشاوره و مددکاری تأکید کردند
یاری برگهای مشاوره برای اقشار کم برخوردار
سمیه افشینفر
خبرنگار
وقتی پای درد دل برخی زوجهایی که بهتازگی از هم جدا شدهاند مینشینید، متوجه میشوید به دلیل گران بودن هزینههای مشاوره ترجیح دادهاند اصلاً راهی این مراکز نشوند و بهراحتی با پرداخت مبلغی کارهایشان را پیش ببرند و ماجرای جدایی را به سرانجام برسانند. مطابق با «گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران پاییز ۹۹ مرکز آمار ایران، آمارهای ازدواج رو به کاهش است و در عوض آمار طلاق رو به افزایش است. بیشترین سهم از طلاقها مربوط به ازدوجهایی با طول عمر کمتر از 5 سال است و گاهی زوجهایی که کمتر از یک سال زیر یک سقف زندگی کردهاند با توافق همدیگر به زندگی مشترکشان پایان میدهند.» در این میان مراکز مشاوره پیش از طلاق اغلب در آشتی دادن زوجهایی که به گمان خودشان به پایان راه رسیدهاند، توفیقی ندارند! یا بسیاری از زوجین اصلاً پایشان به این مراکز نمیرسد. آمار روزافزون طلاقهای توافقی به دلیل فقدان مشاورههای بهنگام گویای این عدم توفیق است. این امر لزوم وجود حمایتهای دولتی از خانوادههای کمدرآمد در موضوعاتی که نیازمند مشاوره هستند بیش از پیش برجسته میکند در همین رابطه رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران بر لزوم خدمات مشاورهای ارزان و در دسترس برای کاهش آسیبهای اجتماعی تأکید میکند.
سیدحسن موسوی چلک در گفتوگو با «ایران» با اشاره به اینکه یکی از وظایف دولتها تسهیل دسترسی مردم به خدمات تخصصی بموقع و ارزان در همه حوزههاست، میگوید: بخش خدمات اجتماعی یکی از حوزههایی است که مردم نیاز دارند تا خدمات تخصصی و ارزان دریافت کنند و این خدمات بهراحتی در دسترس آنها قرار گیرد و این در دسترس بودن کمک میکند تا مردم برای دریافت خدمات تمایل و رغبت بیشتری نشان دهند.
وی با تأکید بر اینکه یکی از گروههایی که امکان دسترسی به چنین خدماتی را ندارند کسانی هستند که توان تأمین هزینههای برخورداری از خدمات عمومی و حوزه سلامت روانی اجتماعی را ندارند و چشمانتظار حمایتهای دولتی هستند، میگوید: به همین دلیل انتظار از دولتها این است که در سه قالب یک، خدمات دولتی رایگان، دوم، پوشش خدمات بیمهای و سوم، از طریق پرداخت یارانهها دسترسی افراد را به خدمات مشاوره تسهیل کنند.
چلک در ادامه با اشاره به یاری برگهای مشاوره که در اختیار افراد کمبرخوردار قرار میگیرد، میگوید: همین یاری برگهایی که در حال حاضر به افراد نیازمند میدهند، کمک میکند تا این افراد بتوانند به خدمات مشاورهای برای پیشگیری یا مداخله در بحران دسترسی داشته باشند. به همین دلیل با توجه به خصوصی شدن بسیاری از مراکز، وقتی تعرفهای که در سازمان نظام روانشناسی برای یک جلسه 207 هزار تومان است طبیعی است که بسیاری از خانوادهها توان پرداخت چنین هزینههایی را ندارند. پرداخت کالابرگ یا یارانه میتواند بهانهای باشد برای رغبت بیشتر این افراد برای استفاده از خدمات مشاوره و روانشناسی و این اقدام دقیقاً در راستای تسهیل دسترسی خانوادههای نیازمند برای دریافت خدمات مشاورهای است. رئیس انجمن مددکاری با بیان اینکه این طرح چند سالی است که در کشور اجرایی شده اما بهنظر میرسد کافی نبوده، میگوید: از این طرح استقبال میکنیم اما نباید فقط محدود به خدمات مشاورهای باشد و برای خدمات مددکاری اجتماعی هم باید چنین خدماتی در نظر گرفته شود. چون وقتی کسی به سمت طلاق میرود، حتماً خدمات مددکاری هم نیاز دارد و فقط محدود به خدمات مشاوره نیست. شخصاً اعتقاد دارم دولت باید خدمات مشاوره دولتی خود را هم در این زمینهها افزایش دهد تا از این طریق بتوانیم دریافت خدمات را آسانتر کنیم. چرا که ما هرچقدر خدمات حوزه سلامت روان را به سمت برنامههای پیشگیری بیاوریم موفقتر هستیم. البته در حال حاضر هم چنین خدماتی ارائه میشود ولی کافی نیست و میتوانیم برنامههای جامعی برای کاهش طلاق داشته باشیم. چلک در پایان با بیان اینکه سالهای سال است که این حمایتها از سوی سازمان بهزیستی انجام میشود، میگوید: سالهاست که چنین خدماتی به خانوادههای نیازمند داده میشود، اما به نظر میرسد مسئولان بهزیستی باید اعلام کنند که تاکنون چه تعدادی و با چه شرایطی از این خدمات استفاده کردهاند تا بتوان برای ادامه سیاستگذاریها تصمیمگیریهای درستی انجام داد.
یاریبرگها راهحلی موقتی برای کمک به نیازمندان مشاوره
چند سالی است که سازمان بهزیستی برای جبران هزینههای مشاوره طلاق اقدام به ارائه یاری برگ مشاوره به خدماتگیرندگان مشاوره میکند. بهزاد وحیدنیا مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با «ایران» با بیان اینکه تعداد خدمتگیرندگان مشاورههای روانشناختی مراکز دولتی و غیردولتی بالغ بر سه میلیون نفر در سال است، میگوید: موضوع تأمین مشاورههای روانشناختی در بخش دولتی و غیر دولتی به صورت حضوری و غیرحضوری و در قالب یاری برگ مشاورهای در دستور کار ما قرار داشته است به همین دلیل یاریبرگها برای دهک پایین درآمدی صادر شدهاند که در سال گذشته نزدیک به 90 هزار نفر از یاریبرگهای مشاورههای تخصصی روانشناسی بهرهمند بودهاند البته لازم است منابع بیشتری تقویت شود و سازمان برنامه و بودجه و نهادهای ذیربط در این زمینه بیشتر کمک کنند.
وحیدنیا با بیان اینکه در سال گذشته یک میلیون و 100 مشاوره طلاق داشتهایم اما سازمان برای کاهش آسیبهای طلاق و آموزشهای قبل از ازدواج به زوجین برنامه ویژهای دارد گفت: در موارد مربوط به ازدواج و خانواده و کاهش طلاق نیز حمایتهای ویژهای برای افراد فاقد بضاعت مالی پیشبینی گردیده است. همچنین سازمان بهزیستی بجز ارائه خدمات در سامانه تصمیم و مرکز تلفنی، تعاملاتی هم با قوه قضائیه برای مداخلات مربوط به بهبود و تقویت و پایداری روابط قبل و بعد از ازدواج پیشبینی کرده است تا زوجین خدمات روانشناختی آموزشی و مشاورهای استانداردی را دریافت نماید البته سیاستهای تشویقی برای تشویق جوانان به امر ازدواج جهت تداوم این نوع مشاورهها نیز پیشبینی شده است. برنامههایی معطوف به بهبود و مراقبت روابط زوجین در سالهای اولیه زندگی و نیز حل تعارضات زناشویی و مشکلات زوجین نیز در برنامههای سازمان قرار دارد.
مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به تأمین هزینه یاری برگهای مشاوره از سوی دولت گفت: در بخش دولتی در صورت تأیید نیازمندی مراجعه کننده، تأمین خدمات برای افراد به تناسب شرایطشان بهصورت رایگان و در مواردی نیمبها انجام میپذیرد. در حال حاضر بالغ بر ۳۴۰۰ مرکز غیردولتی مشاوره روانشناختی در حیطههای مختلف تحت نظارت سازمان بهزیستی فعالیت میکنند که افراد نیازمند نیز در انتخاب نوع خدمت و مرکز مدنظر آزاد هستند و میتوانند با مراجعه به واحد مشاوره سازمان بهزیستی در شهرستان مربوطه نسبت به شروع فرایند اقدام کنند.
مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور در ادامه بر ضرورت پوشش بیمه خدمات روانشناختی تأکید میکند: قدم اساسی برای برخورداری همگانی از خدمات روانشناختی پوشش بیمهای این خدمات است. براساس بند ۱۰۲ قانون ششم توسعه، آموزش و مشاوره مستمر و مسئولانه نوجوانان و جوانان با اولویت خانوادهها قبل، حین و دستکم پنج سال پس از ازدواج از سوی همه دستگاههای ذیربط باید در قالب تسهیلات و مزایای بیمهای پایه و تکمیلی ارائه شود. وحیدنیا با اشاره به تهیه بسته خدمت استاندارد همزمان با قانون ششم توسعه گفت: این قانون از سوی شورای عالی بیمه تأیید شد اما دولت برای اجرای آن منابع مالی در اختیار ندارد. برای برخورداری از یاریبرگها، افراد از طریق سایت تصمیم به نشانی https://zaman.behzisti.net/ فرمها را پر کرده و در زمان مشخص شده به مرکز ارزیابی روانی و اجتماعی که به آنها نزدیکتر است، مراجعه میکنند و همانجا میتوانند مشکلات مالی خود را اعلام کنند و درصورتی که نیازمند باشند یاری برگ مشاوره را دریافت خواهند کرد.