محیطبانی که در جریان مقابله با شکارچیان غیرمجاز یکی از آنان را به قتل رسانده بود توسط خانواده مقتول ، کشته شد
محیطبان کشی مقابل دادگاه!زهرا کشوری دبیر گروه زیست بوم
زهرا کشوری
دبیر گروه زیست بوم
رگبار گلولهها از سوی یکی از اقوام مقتول، به همه امیدها برای نجات محیطبان «برومند نجفی» پایان داد. این نخستین جلسه رسیدگی به پرونده (در جریان اعاده دادرسی) محیطبان منطقه حفاظت شده بیستون در مجتمع شهید قضایی کرمانشاه بود. تا این سؤال پیش بیاید که حفاظت از یک محیطبان متهم به قتل چگونه است که قاتل براحتی او را جلوی یک مجتمع قضایی به رگبار میبندد.
صدای گریه برخی از همکاران محیطبان برومند نجفی از پشت تلفن به گوش میرسد. همه در شوک هستند. آنها برومند را یکی از زحمتکشترین محیطبانهای کرمانشاه میدانند. داستان تلخ محیطبان برومند شامگاه 14 مرداد 99 نوشته شد. به او، مدیر حراست اداره کل حفاظت محیط زیست و سه محیطبان دیگر خبر میرسد که تعدادی شکارچی غیرمجاز در منطقه حفاظت شده بیستون حضور دارند. آنها در گشت و تعقیب خود با یک دستگاه خودروی پراید با 6 مظنون با شکار غیرمجاز مواجه میشوند. راننده به ایست مأموران توجه نمیکند. سعی میکند یکی از مأموران یگان حفاظت را زیر بگیرد. محیطبان برومند لاستیک خودرو را نشانه میرود اما تیر به جای لاستیک به یکی از سرنشینان برخورد میکند که در اثرخونریزی زیاد، منجر به فوت او میشود. دادگاه یکبار محیطبان برومند را به قصاص محکوم میکند، چون قاضی پرونده، شلیک به شکارچی غیرمجاز را خارج از منطقه حفاظت شده تشخیص میدهد. وکلای برومند و سازمان محیط زیست درخواست اعاده دادرسی دادند و حکم قصاص را متوقف کردند. فعالان در فضای مجازی هم با هشتگهایی خواستار جلوگیری از اعدام این محیطبان میشوند اما اولین جلسه دادگاه به آخرین جلسه تبدیل میشود و امید همه برای نجات برومند به یک تلخی بی پایان میرسد. «احمد جلیلیان» مدیرکل حفاظت محیط زیست کرمانشاه به «ایران» میگوید:«وقتی جلسه تمام شد و محیطبان برومند از دادگاه بیرون آمد، اقوام مقتول دور او جمع شدند. صد نفر بودند.» جلیلیان شهادت محیطبان نجفی را طرحی از قبل برنامهریزی شده میداند. به گفته او، وقتی اقوام مقتول، نجفی را دوره کرده بودند، یک نفر از داخل یک خودرو با اسلحه دوربیندار محیطبان را به رگبار گلوله میبندد و فرار میکند. خبرهای اولیه میگوید این فرد پدر شکارچی غیرمجاز (مقتول) است. جمشید محبتخانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست هم قاتل را پدر مقتول معرفی میکند. او در گفتوگو با رسانهها میگوید: «پس از جلسه دادگاه دیروز محیطبان برومند نجفی به همراه یک سرباز در حال خارج شدن از ساختمان دادگاه بود که با تجمع اقوام مقتول روبهرو میشود و در نهایت با تیراندازی پدر مقتول به برومند نجفی و سرباز همراه او، محیطبان نجفی فوت و سرباز همراه او راهی بیمارستان شد.»
اما جلیلیان و همکاران شک دارند. آنها میدانند آنکه یکشنبه تلخی را برای محیط زیست ایران رقم زد و کرمانشاه را سوگوار یکی از محیطبانان مظلومش کرد، یکی از اقوام مقتول بوده اما مطمئن نیستند که پدر مقتول بوده باشد.
یک سؤال
پیشتر محبتخانی از تلاش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول سخن به میان آورده بود اما انتقامجویی خانواده و برنامهریزی برای کشتن محیطبان جلوی مجتمع قضایی با حرفهای پیشین محبتخانی نمیخواند. پدر مقتول حتی تیرماه در مصاحبه با یکی از رسانهها از گفتوگوی تلفنی خود با علی سلاجقه خبر داد. او در این گفت وگو از رئیس محیطزیست خواسته بود تا حکم قصاص برومند را لغو نکند و تأکید کرد که فقط پای چوبه دار محیطبان را می بخشد. از سوی دیگر با توجه به نگاه فرهنگی برخی از خانوادهها در این منطقه، احتمال انتقام بسیار بالا بود. بنابراین حفاظت بیشتری باید از محیطبان برومند انجام میگرفت. البته جلیلیان میگوید: «هر کاری که از دست آنها برمیآمده انجام دادهاند.» اما واقعیت تلخ آن پیکر بیجان جوانی است که در سردخانه برای همیشه خوابیده است! از سوی دیگر قتل محیطبان برومند هم میتواند دامنه اختلافهای دو طایفه را در کرمانشاه رقم بزند!
اعتراض وکلا
شلیک به محیطبان برومند جلوی مجتمع قضایی واکنش اعتراضآمیز برخی از وکلا در فضای مجازی را در پی داشت. علی مجتهد زاده، وکیل دادگستری مینویسد: «کشته شدن برومند نجفی محیطبان متهم به قتل، توسط فردی که گفته میشود یکی از بستگان مقتول است، آن هم در برابر مجتمع قضایی و در حالی که تحتالحفظ و در معیت مأموران زندان بوده علاوه بر آنکه جنایتی شنیع است اقدامی در جهت هتک حیثیت دستگاه قضا است.»
محمد داسمه، دیگر وکیل دادگستری هم خواستار بررسی و ارزیابی عملکرد مأموران بدرقه (مأمورانی که متهم را تحتالحفظ از زندان به محکمه آوردند) میشود.
محیطبانها عقب میکشند
جان جوان محیطبان، برومند از دست رفت. او یکصدوشصتوهفتمین محیطبانی بود که جانش را فدای محیط زیست ایران کرد. پیامدهای تلخ این رخداد تلخ به همین جا ختم نمیشود. به رگبار بستن محیطبان برومند جلوی مجتمع قضایی بیشک تأثیر منفی روی کار دیگر محیطبانان خواهد گذاشت. محیطبانانی که با امکانات اندک و حقوقی بسیار پایین زندگی خود را صرف حفاظت از داشتههای زیست محیطی کشور کردهاند. شهادت او بویژه در منطقه کرمانشاه به گستاخی بیشتر شکارچیان هم منجر خواهد شد. همان طور که وقتی اسعد تقیزاده، محیطبان دنا در کهگیلویه و بویراحمد به قصاص محکوم شد، محیطبانان همکار او خبر دادند که شکارچیان با ریشخند در منطقه حفاظت شده دنا جولان میدهند!
مزار زندهیاد «هوشنگ ابتهاج» در رشت، مقصد گردشگران میشود
گردشگری ادبی در سایه «ارغوان»
بیتا میرعظیمی
خبرنگار
«ارغوان، شاخه همخون جدا مانده من، آسمان تو چه رنگ است امروز،آفتابی است هوا، یا گرفته است هنوز؟»
این اشعار بخشی از درددل زندهیاد «هوشنگ ابتهاج» با درخت ارغوانی است که سالها در حیاط خانهاش، نظارهگر بالندگی و رشدش بود. درخت ارغوانی که قرار است طی چند روز آینده، پیکر باغبان مشهورترین ارغوان ادبیات ایران را با خاطراتی پر فراز و نشیب در آغوش گرفته و برای همیشه رهسپار خاک مادریاش (رشت) کند. رخدادی که به باور مدیرکل دفتر توسعه گردشگری داخلی، میتواند ظرفیت مناسبی را برای توسعه گردشگری ادبی در کشور فراهم کند.
وداع با «سایه» در کنار ارغوان
اواخر هفته گذشته و تنها چند روز پس از درگذشت زندهیاد «هوشنگ ابتهاج» متخلص به سایه، «یلدا ابتهاج» دختر این شاعر و پژوهشگر بزرگ ایران، خبر از انتقال پیکر پدرش (از آلمان) به موطن او (رشت) داده و در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت: «براساس هماهنگیهایی که با ایران انجام شده است مراسم تشییع پدرم از کنار درخت ارغوان انجام خواهد شد و از آنجا برای خاکسپاری به شهر رشت خواهیم رفت.» این در حالی است که پیشتر در فضای مجازی نقل شده بود که زندهیاد «سایه» وصیت کرده است که پیکرش زیر درخت ارغوان در خانه خودش به خاک سپرده شود.
رونق گردشگری ادبی
«سیدمصطفی فاطمی» مدیرکل دفتر توسعه گردشگری داخلی، درخصوص توسعه گردشگری ادبی با انتقال پیکر زندهیاد «هوشنگ ابتهاج» به خاک مادریاش (رشت)، به «ایران» میگوید: گردشگری ادبی، معرف فرهنگ و ادبیات هر کشور و منطقهای بوده و مفاخر و مشاهیر ادبی، یکی از شاخصهای مهم در توسعه گردشگری ادبی بهشمار میروند. اگر چه اغلب نوشتهها و داستانهای شخصیتهای ادبی به زبان فارسی است؛ اما حضور آنها در کشور بسیار مغتنم بوده و با برگزاری رویدادها و استفاده از مؤلفههای فیزیکی آنها مانند مقبره و...، میتوان ظرفیت زیادی را برای ترغیب افراد به سمت گردشگری ادبی ایجاد کرد.
مدیرکل دفتر توسعه گردشگری داخلی، اشارهای به توسعه گردشگری ادبی در ترکیه با حضور «مولانا» کرده و میگوید: مولانا اشعار و اندیشههایش از زبان فارسی نشأت میگیرد؛ اما حضورش در قونیه باعث شده سمت و سوی گردشگری ادبی به سمت این شهر در ترکیه سوق پیدا کند. در حقیقت تمامی شعرای نامی ایران از جمله زندهیاد «هوشنگ ابتهاج» که جایگاه ویژهای نیز در ادبیات فارسی دارند، برای تمامی پارسی زبانان ایران و دیگر نقاط دنیا، میتوانند ظرفیت خوبی را برای توسعه گردشگری ادبی فراهم کنند؛ توسعه گردشگری ادبی با سبک و سیاق خاص «سایه»، سبک و سیاقی ویژه و مورد تفوق بسیاری از شاعران در سراسر دنیا است. بر این اساس، هر جایی که پیکر این افراد مشهور و بزرگ به خاک سپرده شود، آن مرکز میتواند به مقصد گردشگری ادبی تبدیل شده و مورد توجه بسیاری از فرهنگ دوستان در سراسر دنیا نیز قرار گیرد.
معرفی فرهنگ غنی ایران
حقیقت آن است که امروزه گردشگری ادبی، توجه بسیاری از کشورهای دارای میراث ادبی و پشتوانه فرهنگی را به خود جلب کرده است. زمانی که ما در کشورمان از نعمت وجود یک نویسنده، شاعر یا اثر ادبی خاصی برخورداریم، مستعد خلق پدیدهای به نام گردشگری ادبی نیز هستیم؛ چرا که بازدید از محل تولد و تدفین ادیبان، موزههای ادبی، آثار ادبی و... از مؤلفههای اصلی گردشگری ادبی هستند. خوشبختانه در ایران زمین، زادگاه و محل رشد و نمو ادیبان، شاعران و نویسندگان برای همیشه مورد توجه بوده است. محل تولد نیما یوشیج در یوش و خانه شهریار در تبریز تنها چند نمونه از این جاذبههای گردشگری ادبی هستند.
هماکنون نیز خاکسپاری پیکر زندهیاد «هوشنگ ابتهاج» در خاک مادریاش (شهر رشت)، میتواند فرصتی مناسب را برای توسعه گردشگری ادبی در این منطقه ایجاد کرده و زمینهای را برای شناساندن فرهنگ غنی و ارزشمند ایران زمین به جهانیان و همچنین دوستداران و علاقهمندان این شاعر بزرگ، فراهم کند. بدون شک ایران زمین، با بهرهمندی از گنجینهای بینظیر از ادیبانی بزرگ و فرهیخته همچون زنده یاد «سایه» میتواند در توسعه گردشگری ادبی بسیار موفقتر از گذشته عمل کند؛ گردشگری ادبی در ایران، میتواند به منبعی مهم از درآمدزایی تبدیل شده و مهمتر از آن، جهانیان را با فرهنگ غنی ایران آشناتر کند. ما در کشور عزیزمان ایران، به دلیل وجود تاریخ و فرهنگی غنی، حرفهای بسیاری میتوانیم در حوزه گردشگری ادبی برای گفتن داشته باشیم. امیدواریم مسئولان امر و متولیان امور ادبی و فرهنگی به این امر مهم توجه ویژهای داشته باشند تا علاوه بر توسعه و رونق گردشگری ادبی در کشور عزیزمان، تمامی مردم دنیا را نیز از نعمت وجود چنین گنجینههای فاخری بهرهمند سازیم.
رقابت چاهها و سد«اکباتان» بر سر اتمام منابع آبی
سد اکباتان از مهمترین سدهای استان همدان و یکی از مهمترین منابع تأمین آب شرب مردم این منطقه به شمار میرود. البته امسال بهدلیل خشکسالی و کمبود بارشهای فصلی با کاهش ذخیره آب نسبت به سال آبی گذشته مواجه شده است. بر اساس آخرین آمار، حجم ذخیره آب در پشت سدهای آبشینه و اکباتان به ۶ درصد رسیده است. این سد از پنج کیلومتری جاده همدان به ملایر منشعب شده و راه دسترسی به آن به سمت روستای سنگستان است که روی رود آبشینه، پایینتر از محل تلاقی رودخانههای یلفان و رود ابرو احداث شده است. در حال حاضر آب همدان از طریق سد اکباتان و حدود ۷۰ حلقه چاه تأمین میشود که مصارف آب از تولید جلو زده و به ۲۰۷۰ لیتر در ثانیه رسیده است. هم اکنون نیز حجم سد اکباتان به پنج میلیون مترمکعب رسیده است. در سالجاری ورودی سد اکباتان ۱۸.۷ میلیون مترمکعب است. این در حالی است که سال گذشته ۲۵ میلیون مترمکعب بوده و به علت مشکلات ذخیره آب، باید از سایر منابع آب شرب تأمین شود.
منابع زیستی بزرگترین دریاچه جهان، در ورطه نابودی است
ورود ۷۰ درصد فاضلاب تصفیه نشده به دریای خزر!
زیست بوم- دریای خزر به عنوان بزرگترین دریاچه جهان که مرز ساحلی ۵ کشور را شامل میشود، از اهمیت زیست محیطی بسیار بالایی برخوردار است. در حقیقت طبیعت بسته خزر آن را به منزلگاه جانوران و گیاهان منحصر به فرد تبدیل کرده است؛ اما از دیگر سو، آن را در مقابل آلودگیهای کشاورزی، صنعتی و نفتی آسیبپذیرتر کرده و اکوسیستم آن را با مخاطرات جدی مواجه کرده است.
یکی از مخاطرات جدی که هماکنون سلامت اکوسیستم دریای خزر را تهدید میکند، ورود 70 درصد فاضلاب تصفیه نشده به آن است. سرپرست دفتر بررسی و مقابله با آلودگیهای دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با اعلام این خبر میگوید: دریای خزر به دلیل بسته بودن این محیط آبی و عدم ارتباط و تبادل آب با آبهای باز اقیانوسی، توان پالایش کمتری نسبت به دریاهای نیمه بسته مانند خلیج فارس و دریاهای باز مانند دریای عمان دارد. به همین دلیل انباشت آلایندهها در این محیط شدیدتر بوده و محیطزیست این دریاچه منحصر به فرد را بشدت آسیبپذیر کرده است. با این وجود، دریای خزر یکی از منحصر به فردترین اکوسیستمهای آبی و دریایی جهان و ارزشمندترین منابع زیستی محسوب میگردید.
فاضلاب انسانی وارد خزر میشود!
«امید صدیقی سوادکوهی» میافزاید: اما متأسفانه طی چند دهه گذشته بویژه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از بین رفتن مقررات و ضوابط در کشورهای تازه استقلال یافته، بینظمی و تخلفات گسترده از جمله صید بیرویه و غیرمجاز و قاچاق بویژه ماهیان خاویاری شدت یافته و توسعه غیراصولی از جمله گسترش شهرهای ساحلی و ایجاد صنایع آلاینده شدت گرفت. به تدریج با افزایش آلودگیها و بهرهبرداری افسارگسیخته و بیرویه منابع زیستی، وضعیت محیط زیست دریای خزر وخیمتر شده و منجر به کاهش ذخایر آبزی و کاهش کیفیت آب گردید.
مدیر اسبق اداره کل دفتر زیستبومهای دریایی به مهر میگوید: آلودگیهای با منشأ خشکی شامل فاضلابهای انسانی و عمدتاً تصفیه نشده، زهآبهای کشاورزی به طور گسترده و تا حدی پسابهای صنعتی همچنان و مداوم به دریای خزر تخلیه میشود. این در حالی است که فعالیتهای استخراج نفت در دریا بویژه در سایر کشورهای حاشیه خزر گسترش یافته و همچنین صید و برداشت بیرویه و غیرمجاز موجب کاهش شدید ذخایر آبزی گردیده، به گونهای که هر پنج گونه ماهیان خاویاری و حتی فک خزری در آستانه انقراض قرار گرفته است. همچنین رودخانههای منتهی به خزر همچنان از طریق پسابهای صنعتی و فاضلابهای انسانی و کارگاههای شن و ماسه آلوده شده و با احداث سدهای متعدد، تردد و مهاجرت ماهیان مسدود شده و تولید مثل ماهیان دریای خزر نیز بشدت محدود شده است. علت این وضعیت نیز عدم احداث یا تکمیل شبکه جمعآوری و تأسیسات تصفیه فاضلاب روستاها و شهرهای ساحلی دریای خزر است که مسئولیت آن با وزارت نیرو میباشد.اما با وجود پیگیریهای سازمان حفاظت محیط زیست، نتیجه مناسبی حاصل نشده و روند عملیات طرحهای مذکور بسیار کند میباشد.
طبق اعلام وزارت نیرو، علت اصلی عدم پیشرفت این طرح کمبود شدید اعتبارات و منابع مالی است. به عنوان نمونه از ۹ شهر ساحلی در استان گیلان، فقط سه شهر رشت، انزلی و لاهیجان از تصفیه خانه فاضلاب انسانی برخوردار است و در همین سه شهر مذکور نیز از تمام ظرفیت تصفیهخانه استفاده نمیشود. در استان مازندران نیز شرایط تقریباً مشابه گیلان است و تنها ۶ شهر از ۱۵ شهر ساحلی مازندران از سیستم تصفیه فاضلاب برخوردار است.
الزام احداث تصفیهخانه
البته در این خصوص معاونت محیط زیست دریایی سازمان با تلاش و پیگیریهای مداوم در سال ۱۳۸۷ برنامه الزام احداث یا تکمیل تصفیه خانه شهرهای با جمعیت بالای ۵۰ هزار نفر را در هیأت دولت به تصویب رساند. ولی متأسفانه باوجود پیگیریهای مکرر این مصوبه هنوز به طور کامل اجرایی نشده و همچنان دلیل آن کمبود منابع مالی اعلام شده است. همچنین در یک اقدام دیگر استانداردهای کیفیت آبهای محیطی دریای خزر تدوین، تصویب و ابلاغ شد. در واقع با تصویب این دو استاندارد مهم، حدود مجاز تخلیه پسابها و شاخصهای استاندارد کیفیت آب دریای خزر مشخص و ابلاغ گردیده و همه دستگاهها موظف به رعایت ضوابط و استانداردهای ابلاغی شدند. اما آیا این استانداردها تاکنون رعایت شده است؟ استانداردهایی که اگر نادیده گرفته شده و بدون هیچ نظارت قانونی زیر پا گذاشته شود، باارزشترین منابع زیستی منحصر در یکی از منحصر به فردترین اکوسیستمهای آبی و دریایی جهان را در ورطه نابودی کامل قرار خواهد داد!
مهر- صدیقی سوادکوهی، سرپرست دفتر بررسی و مقابله با آلودگیهای دریایی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: یکی از آلایندههای خزر، فاضلابهای انسانی (شهری و روستایی) است که حدود ۳۰ درصد آن تصفیه شده و حدود ۷۰ درصد مابقی به صورت تصفیه نشده در دریای خزر تخلیه میشود.
ایرنا- دبیرخانه شناسایی و صیانت از وسایل نقلیه تاریخی با رد اخبار مبنی بر منع تردد و عدم امکان انتقال خودروهای پلاک تاریخی اعلام کرد: پس از تأیید صلاحیت این وسایل نقلیه، پلاک تاریخی (پلاک قابل تردد) و سند مالکیت آنها صادر و تردد این دسته از خودروها بلامانع است.
ایسنا- اسماعیل برات، معاون نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری کشور از راهاندازی سامانه الکترونیکی تشکلهای حرفهای گردشگری کشور خبر داد و گفت: تاکنون سامانهای برای دریافت اطلاعات و آمار تشکلها وجود نداشت و این موضوع بهرهمندی از ظرفیت تشکلها را با دشواری روبهرو کرده بود.
ایرنا- علی دارابی، قائممقام وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در نامهای، مراتب ثبت ملی ۱۲ میراثفرهنگی ناملموس و یک میراث در خطر را به استاندار مازندران ابلاغ کرد که چلنگری، آهنگری به شیوه سنتی در بخش فهرست در خطر و نیازمند پاسداری فوری قرار گرفته است.
مهر- علیاصغر جعفری، مدیرعامل موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گفت: در نمایشگاه شکار کرکسها که به نمایش پهپادهای ساقط شده امریکایی اختصاص داشت، طی یک هفته ۵۰ هزار نفر از موزه دفاع مقدس بازدید کردند.