ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام سجاد علیه السلام:
بهترین شروع کارها، صداقت و راستگویى و بهترین پایان آنها وفا است.
بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۶۱
بهترین شروع کارها، صداقت و راستگویى و بهترین پایان آنها وفا است.
بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۶۱
هنرمندان در فضای مجازی
چهرهها
کاظم دانشی، کارگردان فیلم علف زار در صفحه خود از اکران بزرگ «علفزار» نوشته: «که همزمان با سالگرد آغاز فیلمبرداری این فیلم شب گذشته در پردیس ملت برگزار شد. در این مراسم بازیگران و کارگردان در کنار بهرام رادان تهیه کننده «علفزار» حضور داشتند و با طرفدارانشان دیدار و سپس فیلم را تماشا کردند.«علفزار» پرفروشترین فیلم اجتماعی سال را در سینماها ببینید.
افشین هاشمی کارگردان سریال جدید شبکه مخفی زنان با انتشار عکسی از باران کوثری گریم این بازیگر در نقش پروین اعتصامی را منتشر کرده است. او نوشته: «سعی کردیم زاویه دوربین و حتی زاویه سر بازیگر، مشابه همان تصویری باشد که از پروین اعتصامی در ذهن همگان ثبت شده است.
کیومرث مرادی کارگردان نمایش «مانش» با انتشار نمایی از سام درخشانی به متفاوتترین نقش او در نمایش مانش اشاره کرده و نوشته: «مانش تئاتر تحسین شده مخاطبان، منتقدان و هنرمندان است که مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته است. این نمایش با طراحی و کارگردانی کیومرث مرادی و به تهیهکنندگی مؤسسه فرهنگی هنری دی از هفدهم تیرماه در پردیس تئاتر شهرزاد به روی صحنه رفته و اکنون روزهای پایانی خود را میگذراند. در این نمایش، سام درخشانی، مهدی حسینی نیا و نازنین کریمی ایفای نقش میکنند. ندا نصر طراح لباس و لعیا خرامان طراحی گریم این اثر را به عهده دارد. این نمایش هر شب ساعت ۲۱:۴۵ در سالن شماره ۱ پردیس تئاتر شهرزاد اجرا میشود.»
ندا جبرئیلی بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار پوستر فیلم «جنگ جهانی سوم» درباره این فیلم نوشته: «پوستر فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» ساخته جدید هومن سیدی همزمان با حضور این فیلم در فستیوال ونیز رونمایی شد. آلبرتو باربرا مدیر جشنواره فیلم ونیز درباره این فیلم گفته:«این فیلم یک شگفتی است و تماشاگر از تماشای آن شگفتزده خواهد شد! این فیلمسینمایی با سرمایهگذاری نماوا و نماآگهی تولید شده و درواقع این اولینبار است که یک پلتفرم پخش آنلاین به ساخت یک پروژه سینمایی ورود کرده است. عرضه و پخش بینالمللی «جنگ جهانی سوم» به عهده محمد اطبایی است. محسن تنابنده، ندا جبرئیلی، مهسا حجازی، نوید نصرتی، مرتضی خانجانی، لطفالله سیفی و حاتم مشمولی از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.»
سالار عقیلی در صفحه خود با انتشار ویدیویی با نام «لعبت» به آهنگسازی و تنظیم امیرحسین طریقت از اجرای این موسیقی خبر داده است.
طناز طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار کلیپی از کنسرت سی صد دربارهاش نوشته: «پایان اجراهای کنسرت نمایش سی صد؛ پروژهای که با عشق به فرهنگ و سرزمینمان ایران آغاز شد و با خلاقیت، ذوق، شور، تلاش و زحمت فراوان تمام همکارانم در این پروژه بزرگ و مهر بیدریغ مردم عزیزمان تمام شد. خسته نباشید جانانه میگم به تک تک همکارانم، استادانم و عزیزانم در پروژه بهیادماندنی سی صد. ایرانمان آباد و آزاد و از گزند و دشمنی به دور.»
دیگه چه خبر
گالری ثالث در صفحه خود با انتشار پوستر نمایشگاه نقاشیهای مرضیه میرجعفری مخاطبان هنر تجسمی را دعوت کرده تا از این رویداد هنری بازدید کنند. این نمایشگاه از 7 تا 19 مرداد ماه در خیابان کریمخان زند بین ایرانشهر و ماهشهر در گالری ثالث برپاست.
نشر مرکز در صفحه خود با انتشار تصویری از جلد کتاب ژیل دولوز اثر کلر کولبروک و ترجمه رضا سیروان که به تازگی منتشر شده، نوشته: «اندیشهگران انتقادی» مجموعهای است که خوانندگان را با مهمترین متفکران معاصر و مؤثر در عرصههای علوم انسانی (بویژه مطالعات ادبی و فرهنگی) آشنا میکند. این مجموعه طیف متنوعی از فیلسوفان و نظریهپردازان را در بر میگیرد، اما این متفکران همگی اصحاب «اندیشه انتقادی» بوده، هریک به سهـم خـود آثار ارزنـده و راهگشـایی برای نقـادی وضعیت فکری و فرهنگی معاصر پدید آوردهاند. این مجموعه میکوشـد تـا با معـرفی مهـمترین آثـار هر متفکـر و مرور موشکافانه اندیشههای مطرح در آنها، افزون بر آشنایی ابتدایی، انگیزهای برای خوانشهای پیشرفتهتر مهیا کند. هر مجلد این مجموعه میکوشد با گزینش دقیق، منسجم و هدفمند اندیشههـای اساسی هر متفکر و آثار او، بهجای دانشی سطحی، شناختی عمقی به خواننده ارائه کند.»
کاظم دانشی، کارگردان فیلم علف زار در صفحه خود از اکران بزرگ «علفزار» نوشته: «که همزمان با سالگرد آغاز فیلمبرداری این فیلم شب گذشته در پردیس ملت برگزار شد. در این مراسم بازیگران و کارگردان در کنار بهرام رادان تهیه کننده «علفزار» حضور داشتند و با طرفدارانشان دیدار و سپس فیلم را تماشا کردند.«علفزار» پرفروشترین فیلم اجتماعی سال را در سینماها ببینید.
افشین هاشمی کارگردان سریال جدید شبکه مخفی زنان با انتشار عکسی از باران کوثری گریم این بازیگر در نقش پروین اعتصامی را منتشر کرده است. او نوشته: «سعی کردیم زاویه دوربین و حتی زاویه سر بازیگر، مشابه همان تصویری باشد که از پروین اعتصامی در ذهن همگان ثبت شده است.
کیومرث مرادی کارگردان نمایش «مانش» با انتشار نمایی از سام درخشانی به متفاوتترین نقش او در نمایش مانش اشاره کرده و نوشته: «مانش تئاتر تحسین شده مخاطبان، منتقدان و هنرمندان است که مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته است. این نمایش با طراحی و کارگردانی کیومرث مرادی و به تهیهکنندگی مؤسسه فرهنگی هنری دی از هفدهم تیرماه در پردیس تئاتر شهرزاد به روی صحنه رفته و اکنون روزهای پایانی خود را میگذراند. در این نمایش، سام درخشانی، مهدی حسینی نیا و نازنین کریمی ایفای نقش میکنند. ندا نصر طراح لباس و لعیا خرامان طراحی گریم این اثر را به عهده دارد. این نمایش هر شب ساعت ۲۱:۴۵ در سالن شماره ۱ پردیس تئاتر شهرزاد اجرا میشود.»
ندا جبرئیلی بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار پوستر فیلم «جنگ جهانی سوم» درباره این فیلم نوشته: «پوستر فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» ساخته جدید هومن سیدی همزمان با حضور این فیلم در فستیوال ونیز رونمایی شد. آلبرتو باربرا مدیر جشنواره فیلم ونیز درباره این فیلم گفته:«این فیلم یک شگفتی است و تماشاگر از تماشای آن شگفتزده خواهد شد! این فیلمسینمایی با سرمایهگذاری نماوا و نماآگهی تولید شده و درواقع این اولینبار است که یک پلتفرم پخش آنلاین به ساخت یک پروژه سینمایی ورود کرده است. عرضه و پخش بینالمللی «جنگ جهانی سوم» به عهده محمد اطبایی است. محسن تنابنده، ندا جبرئیلی، مهسا حجازی، نوید نصرتی، مرتضی خانجانی، لطفالله سیفی و حاتم مشمولی از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.»
سالار عقیلی در صفحه خود با انتشار ویدیویی با نام «لعبت» به آهنگسازی و تنظیم امیرحسین طریقت از اجرای این موسیقی خبر داده است.
طناز طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار کلیپی از کنسرت سی صد دربارهاش نوشته: «پایان اجراهای کنسرت نمایش سی صد؛ پروژهای که با عشق به فرهنگ و سرزمینمان ایران آغاز شد و با خلاقیت، ذوق، شور، تلاش و زحمت فراوان تمام همکارانم در این پروژه بزرگ و مهر بیدریغ مردم عزیزمان تمام شد. خسته نباشید جانانه میگم به تک تک همکارانم، استادانم و عزیزانم در پروژه بهیادماندنی سی صد. ایرانمان آباد و آزاد و از گزند و دشمنی به دور.»
دیگه چه خبر
گالری ثالث در صفحه خود با انتشار پوستر نمایشگاه نقاشیهای مرضیه میرجعفری مخاطبان هنر تجسمی را دعوت کرده تا از این رویداد هنری بازدید کنند. این نمایشگاه از 7 تا 19 مرداد ماه در خیابان کریمخان زند بین ایرانشهر و ماهشهر در گالری ثالث برپاست.
نشر مرکز در صفحه خود با انتشار تصویری از جلد کتاب ژیل دولوز اثر کلر کولبروک و ترجمه رضا سیروان که به تازگی منتشر شده، نوشته: «اندیشهگران انتقادی» مجموعهای است که خوانندگان را با مهمترین متفکران معاصر و مؤثر در عرصههای علوم انسانی (بویژه مطالعات ادبی و فرهنگی) آشنا میکند. این مجموعه طیف متنوعی از فیلسوفان و نظریهپردازان را در بر میگیرد، اما این متفکران همگی اصحاب «اندیشه انتقادی» بوده، هریک به سهـم خـود آثار ارزنـده و راهگشـایی برای نقـادی وضعیت فکری و فرهنگی معاصر پدید آوردهاند. این مجموعه میکوشـد تـا با معـرفی مهـمترین آثـار هر متفکـر و مرور موشکافانه اندیشههای مطرح در آنها، افزون بر آشنایی ابتدایی، انگیزهای برای خوانشهای پیشرفتهتر مهیا کند. هر مجلد این مجموعه میکوشد با گزینش دقیق، منسجم و هدفمند اندیشههـای اساسی هر متفکر و آثار او، بهجای دانشی سطحی، شناختی عمقی به خواننده ارائه کند.»
معافیت مالیاتی سیاستی تشویقی برای حمایت از هنرمندان است
علیرضا سمیعآذر: معافیت مالیاتی که سالیان زیادی است برای هنرمندان و خرید و فروش آثار هنری وجود دارد، یک سیاست تشویقی برای حمایت از تولید و خوداشتغالی هنرمندان، بویژه در حوزه هنرهای تجسمی است. هنرمندان تجسمی کشور سالها است که بدون امکانات زیرساختی در کارگاههای شخصی خود مشغول به تولید ثروت برای کشور هستند و معافیت مالیاتی یک سیاست تشویقی برای چنین فعالیتی است، اگر این هنرمندان احساس کنند که با معافیت مالیاتی توجه و حمایتی ولو اندک شامل آنها میشود، به طور قطع دلگرم خواهند شد. به نظرم این سیاست درستی است که دولت بهعنوان یک شاخص حمایت از استراتژی تولید توسط هنرمندان، برای آنها معافیت مالیاتی منظور کرده است.این سیاست درست و تشویقی باید ادامه پیدا کند.
بخشی از گفتههای این نویسنده و پژوهشگر هنری در ایسنا
بخشی از گفتههای این نویسنده و پژوهشگر هنری در ایسنا
سینما، محرم و هوای تازه
سازمان سینمایی با نمایش بیش از ۳۰ عنوان فیلم سینمایی، کوتاه و مستند در کنار برنامههای تحلیلی، گفتمانی و مناسبتی به استقبال دهه محرم رفت. فیلمهای «روز واقعه» شهرام اسدی،« شب دهم» جمال شورجه، «به خاطر هانیه» کیومرث پوراحمد، «دستهای خالی» ابوالقاسم طالبی، «عصر روز دهم» مجتبی راعی، «مستندهای اربعین» ناصر تقوایی، «کربلا جغرافیای یک تاریخ» داریوش یاری، «هیهات» هادی نائیجی- دانش اقباشاوی- روح الله حجازی و هادی مقدمدوست، «پرواز در شب» و «افق» زندهیاد رسول ملاقلیپور، «ناسور» کیانوش دالوند، «من و زیبا» فریدون حسنپور، «سینه سرخ» پرویز شیخطادی و «بالهای سپید» مهدی و ناصر هاشمی از جمله فیلمهای پیشبینی شده برای نمایش در این ایام، در دو مرکز سازمان سینمایی (فارابی و موزه سینما) خواهند بود. این آثار هر شب ساعت 20 در محوطه باز موزه سینمای ایران به نمایش در میآیند. همچنین مستندهای عاشورا در ماسوله (پیمان زندی، حسین مکرمی)، اربعین (محمدتقی یازرلو)، دهوم (نیما مشهدی مهدی)، مخالف خوان (ماکان عاشوری)، نقل نخل (علیمحمد ناصر بافقی)، تکیه کن (محسن خانجهانی)، اینجا خورشید میدرخشد (اللهکرم رضاییزاده)، نامیرا (پناهبرخدا رضایی)، شیرپوشان (نرگس آبیار) و تکیه دولت (علیرضا قاسمخان) در پلتفرم هاشور به صورت رایگان به نمایش در میآیند.
یادداشت
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
ماه محرم، مناسبات و آیینهای خاص خود را همراه میآورد. بخشی از این آداب و مناسک، ریشهای چند صد ساله دارند و برخی دیگر، از پدیدههای نو و محصول دوران تازهاند. نمایش فیلم، مستند و اجرای موسیقی و تئاتر، همزمان با ایام سوگواری امام حسین (ع) از آن دست برنامههایی است که تازگی و بداعت دارد و برای مخاطب هم جذاب است. اجرای موسیقی-نمایش «علمدار» در سال 99 نمونهای از این تلاشهای تازه بود، که با استقبال همراه شد.
امسال سازمان سینمایی، با نمایش فیلمهای سینمایی، مستند و کوتاه سعی دارد فضایی تازه در برنامههایش ایجاد کند. فیلمهای سینمایی که مرتبط با موضوع عاشورا هستند در موزه سینما و در فضای باز نمایش داده میشوند و فیلمهای کوتاه و مستند به صورت آنلاین و به شکل رایگان، در معرض دید قرار میگیرند. این تنوع، نقطه بارز این طرح محرمی است، علاقهمندان به سینما و دوستداران هنر هفتم، بیش از تعدادی فیلم سینمایی قدرت انتخاب دارند و این فرصت به آنها داده شده تا آثاری را تماشا کنند که شاید دسترسی به آنها ساده نباشد. به نظر میرسد، توجه به انتخاب گونههای مختلف آثار مرتبط با موضوع عاشورا، فضای فرهنگی این ایام را غنیتر و متنوعتر میکند؛ به ویژه برای نسل جوان که نیازمند تغذیه از خوراک فرهنگی و دینی تازه است و شاید مانند نسل قبل، دلبسته آداب و رسوم قدیمی نباشد.
در حالی که سینمای کوتاه، مستند و بلند ایران، فیلمهای جذاب و گاه کمتردیدهشدهای دارند که جز در جشنوارهها و محافل خاص دیده نمیشوند، نمایش آنها به مناسبت ماه محرم و ایام سوگواری، ارزش افزودهای است برای آنهایی که به واسطه حرفهشان تنها تماشاگر صرف نیستند و اهل تحقیق و پژوهش و بررسی هستند.
در سالهای اخیر، با ضعف شدید سریالهای مناسبتی به ویژه سریالهای ماه رمضان، تماشاگرانی که ساعتهایی از اوقات فراغتشان را پای این سریالها میگذراندند، با کمبود محتوای تصویری مواجهند. نمایش چند باره «مختارنامه» هم متأسفانه رغبتی در مخاطبان ایجاد نمیکند، اما تماشای مستند و فیلم کوتاه طراوتی دارد که نمیتوان به سادگی از آن چشم پوشید. امید که این حرکت، در مناسبتهای ملی و مذهبی دیگر هم ادامه یابد و مراکز و نهادهای تولیدکننده و نمایشدهنده فیلم، با توجه به امکانات و دسترسیهایی که دارند، زمینه دیده شدن آثاری را فراهم کنند که هم ارزش هنری دارند، هم وجه مذهبی و معنوی؛ فیلمهایی که اگر درست و بجا عرضه شوند، نسلهای مختلف از تماشای آنها لذت میبرند و بسیاری از آنها را رنگ کهنگی نیست.
روزنامهنگار
ماه محرم، مناسبات و آیینهای خاص خود را همراه میآورد. بخشی از این آداب و مناسک، ریشهای چند صد ساله دارند و برخی دیگر، از پدیدههای نو و محصول دوران تازهاند. نمایش فیلم، مستند و اجرای موسیقی و تئاتر، همزمان با ایام سوگواری امام حسین (ع) از آن دست برنامههایی است که تازگی و بداعت دارد و برای مخاطب هم جذاب است. اجرای موسیقی-نمایش «علمدار» در سال 99 نمونهای از این تلاشهای تازه بود، که با استقبال همراه شد.
امسال سازمان سینمایی، با نمایش فیلمهای سینمایی، مستند و کوتاه سعی دارد فضایی تازه در برنامههایش ایجاد کند. فیلمهای سینمایی که مرتبط با موضوع عاشورا هستند در موزه سینما و در فضای باز نمایش داده میشوند و فیلمهای کوتاه و مستند به صورت آنلاین و به شکل رایگان، در معرض دید قرار میگیرند. این تنوع، نقطه بارز این طرح محرمی است، علاقهمندان به سینما و دوستداران هنر هفتم، بیش از تعدادی فیلم سینمایی قدرت انتخاب دارند و این فرصت به آنها داده شده تا آثاری را تماشا کنند که شاید دسترسی به آنها ساده نباشد. به نظر میرسد، توجه به انتخاب گونههای مختلف آثار مرتبط با موضوع عاشورا، فضای فرهنگی این ایام را غنیتر و متنوعتر میکند؛ به ویژه برای نسل جوان که نیازمند تغذیه از خوراک فرهنگی و دینی تازه است و شاید مانند نسل قبل، دلبسته آداب و رسوم قدیمی نباشد.
در حالی که سینمای کوتاه، مستند و بلند ایران، فیلمهای جذاب و گاه کمتردیدهشدهای دارند که جز در جشنوارهها و محافل خاص دیده نمیشوند، نمایش آنها به مناسبت ماه محرم و ایام سوگواری، ارزش افزودهای است برای آنهایی که به واسطه حرفهشان تنها تماشاگر صرف نیستند و اهل تحقیق و پژوهش و بررسی هستند.
در سالهای اخیر، با ضعف شدید سریالهای مناسبتی به ویژه سریالهای ماه رمضان، تماشاگرانی که ساعتهایی از اوقات فراغتشان را پای این سریالها میگذراندند، با کمبود محتوای تصویری مواجهند. نمایش چند باره «مختارنامه» هم متأسفانه رغبتی در مخاطبان ایجاد نمیکند، اما تماشای مستند و فیلم کوتاه طراوتی دارد که نمیتوان به سادگی از آن چشم پوشید. امید که این حرکت، در مناسبتهای ملی و مذهبی دیگر هم ادامه یابد و مراکز و نهادهای تولیدکننده و نمایشدهنده فیلم، با توجه به امکانات و دسترسیهایی که دارند، زمینه دیده شدن آثاری را فراهم کنند که هم ارزش هنری دارند، هم وجه مذهبی و معنوی؛ فیلمهایی که اگر درست و بجا عرضه شوند، نسلهای مختلف از تماشای آنها لذت میبرند و بسیاری از آنها را رنگ کهنگی نیست.
جهان های کمتر دیده شده از روابط انسانی
مهدی گنجی
مستندساز
«پروژه ازدواج» از جذابترینهای سینمای مستند ما در سالهای اخیر است. چرا میگویم جذاب و آیا منظورم از جذابیت، کششی است که صرفاً برای علاقهمندان جدی این حوزه دارد یا به خاطر حضورهای فیلم در جشنوارههای جهانی است؟ خیر، فیلم پروژه ازدواج برای تمام آنهایی که دوست دارند با افقی تازه از روابط انسانها و جهانهای کمتر دیده شده آشنا شوند، فیلمی جذاب است.
داستان فیلم در محلی اتفاق میافتد که از بیماران روانی نگهداری میشود و پزشکان بعد از رایزنیهای مختلف به این نتیجه میرسند که شاید بد نباشد تعدادی از بیماران ازدواج را تجربه کنند. اینجاست که گره اصلی فیلم به وجود میآید. حالا از بین تمام آدمهای این مجموعه دو کاراکتر اصلی داریم با داستانهایی متفاوت از زندگی که به هم علاقهمند شدهاند. شما چه فکر میکنید؟ درست است که با هم ازدواج کنند؟تصور عام از فیلمهای مستند فیلمهایی علمی، توضیحی یا حیات وحش است و شاید فکر کنید «پروژه ازدواج» چون فیلمی مستند است لابد حوصله سربر است اما اطمینان داشته باشید که با دیدن این فیلم با یک قصه کاملاً جذاب مواجه شده و پیگیر لحظه به لحظه آن میشوید تا ببینید پایان آنها چه میشود، درست مثل یک فیلم داستانی. این ویژگی نتیجه ممارست، زحمت و تیزبینی کارگردانهای فیلم است. عطیه عطارزاده و حسام اسلامی بیش از یک سال برای فیلمبرداری وقت گذاشتهاند، این دو کاراکتر را دنبال کردند و با جزئیات به دنیای آنها و شکلگیری رابطهشان پرداختهاند تا ما ببینیم آدمهایی که به لحاظ روانی مشکلاتی دارند پایه نیازهای زندگیشان با من و شمایی که نسبتاً آدمهای متعادلتری هستیم یکی است؛ یعنی همان اندازه که من و شما به عشق نیاز داریم آنها هم دارند.
حتماً میدانید که عشق از مهمترین تمهای ادبیات، سینما و در مجموع هنر بوده است خیلی از آثار بر اساس عشق شکل گرفتند؛ یعنی تم عشق در آنها گسترده شده تا طعم و رنگ جذابی بگیرند.
با دیدن این فیلم متوجه میشوید که عشق چقدر برای انسان حیاتی است و حتی آدمهای تک افتادهای که در بخش روانی یک مؤسسه نگهداری میشوند هم وقتی پای عشق به میان میآید رنگ و عطر زندگیشان متفاوت میشود. فرقی نمیکند شما در خیابان پنجم نیویورک زندگی کنید یا در کاتماندو نپال یا در تهران، همگی نیازمند رابطه عاطفی بر مدار عشق هستیم و «پروژه ازدواج» جذاب و صمیمی این داستان را به ما نشان میدهد و به همین خاطر است که با آن همذات پنداری میکنیم چرا که همه ما یا در عشق شکست خوردیم یا موفق شدیم یا در یک رابطه عاشقانه هستیم یا...
«پروژه ازدواج» جدا از مباحث تکنیکی سینمای مستند که جای آن در این نوشتار نیست، آنقدر خوب کاراکتر و رابطه آدمها را دنبال میکند که ما لحظه به لحظه با آنها همراه میشویم، از کشف دنیای آنها لذت میبریم و در پایان برخلاف فیلمهایی که فقط سرگرم کنندهاند به آگاهی میرسیم و با جهان تازهای از آدمها، روابطشان، احساساتشان و جهانبینیشان آشنا میشویم و به خودمان میگوییم چه افق عجیبی در زندگی بشر وجود دارد حتی برای کسی که به لحاظ روانی مشکلاتی دارد پایه و مبنای یکی از حسهای خوشایند زندگی، عشق است.
همین اتفاق شاید به زندگی شخصی ما کمک کند تا متفاوت به دنیا نگاه کنیم. این تفاوت و تغییر نگاه احتمالاً مهمترین اتفاقی است که ممکن است یک فیلم مستند برای مخاطب ایجاد کند. فیلم مستند «پروژه ازدواج» به ما کمک میکند تا از تندی زندگی کم کنیم، مکثی داشته باشیم و به خودمان و احوالمان بیشتر فکر کنیم، حتی اگر بعد از دیدن فیلم چشممان خیس شده باشد.
مستندساز
«پروژه ازدواج» از جذابترینهای سینمای مستند ما در سالهای اخیر است. چرا میگویم جذاب و آیا منظورم از جذابیت، کششی است که صرفاً برای علاقهمندان جدی این حوزه دارد یا به خاطر حضورهای فیلم در جشنوارههای جهانی است؟ خیر، فیلم پروژه ازدواج برای تمام آنهایی که دوست دارند با افقی تازه از روابط انسانها و جهانهای کمتر دیده شده آشنا شوند، فیلمی جذاب است.
داستان فیلم در محلی اتفاق میافتد که از بیماران روانی نگهداری میشود و پزشکان بعد از رایزنیهای مختلف به این نتیجه میرسند که شاید بد نباشد تعدادی از بیماران ازدواج را تجربه کنند. اینجاست که گره اصلی فیلم به وجود میآید. حالا از بین تمام آدمهای این مجموعه دو کاراکتر اصلی داریم با داستانهایی متفاوت از زندگی که به هم علاقهمند شدهاند. شما چه فکر میکنید؟ درست است که با هم ازدواج کنند؟تصور عام از فیلمهای مستند فیلمهایی علمی، توضیحی یا حیات وحش است و شاید فکر کنید «پروژه ازدواج» چون فیلمی مستند است لابد حوصله سربر است اما اطمینان داشته باشید که با دیدن این فیلم با یک قصه کاملاً جذاب مواجه شده و پیگیر لحظه به لحظه آن میشوید تا ببینید پایان آنها چه میشود، درست مثل یک فیلم داستانی. این ویژگی نتیجه ممارست، زحمت و تیزبینی کارگردانهای فیلم است. عطیه عطارزاده و حسام اسلامی بیش از یک سال برای فیلمبرداری وقت گذاشتهاند، این دو کاراکتر را دنبال کردند و با جزئیات به دنیای آنها و شکلگیری رابطهشان پرداختهاند تا ما ببینیم آدمهایی که به لحاظ روانی مشکلاتی دارند پایه نیازهای زندگیشان با من و شمایی که نسبتاً آدمهای متعادلتری هستیم یکی است؛ یعنی همان اندازه که من و شما به عشق نیاز داریم آنها هم دارند.
حتماً میدانید که عشق از مهمترین تمهای ادبیات، سینما و در مجموع هنر بوده است خیلی از آثار بر اساس عشق شکل گرفتند؛ یعنی تم عشق در آنها گسترده شده تا طعم و رنگ جذابی بگیرند.
با دیدن این فیلم متوجه میشوید که عشق چقدر برای انسان حیاتی است و حتی آدمهای تک افتادهای که در بخش روانی یک مؤسسه نگهداری میشوند هم وقتی پای عشق به میان میآید رنگ و عطر زندگیشان متفاوت میشود. فرقی نمیکند شما در خیابان پنجم نیویورک زندگی کنید یا در کاتماندو نپال یا در تهران، همگی نیازمند رابطه عاطفی بر مدار عشق هستیم و «پروژه ازدواج» جذاب و صمیمی این داستان را به ما نشان میدهد و به همین خاطر است که با آن همذات پنداری میکنیم چرا که همه ما یا در عشق شکست خوردیم یا موفق شدیم یا در یک رابطه عاشقانه هستیم یا...
«پروژه ازدواج» جدا از مباحث تکنیکی سینمای مستند که جای آن در این نوشتار نیست، آنقدر خوب کاراکتر و رابطه آدمها را دنبال میکند که ما لحظه به لحظه با آنها همراه میشویم، از کشف دنیای آنها لذت میبریم و در پایان برخلاف فیلمهایی که فقط سرگرم کنندهاند به آگاهی میرسیم و با جهان تازهای از آدمها، روابطشان، احساساتشان و جهانبینیشان آشنا میشویم و به خودمان میگوییم چه افق عجیبی در زندگی بشر وجود دارد حتی برای کسی که به لحاظ روانی مشکلاتی دارد پایه و مبنای یکی از حسهای خوشایند زندگی، عشق است.
همین اتفاق شاید به زندگی شخصی ما کمک کند تا متفاوت به دنیا نگاه کنیم. این تفاوت و تغییر نگاه احتمالاً مهمترین اتفاقی است که ممکن است یک فیلم مستند برای مخاطب ایجاد کند. فیلم مستند «پروژه ازدواج» به ما کمک میکند تا از تندی زندگی کم کنیم، مکثی داشته باشیم و به خودمان و احوالمان بیشتر فکر کنیم، حتی اگر بعد از دیدن فیلم چشممان خیس شده باشد.
سواد رسانه؛ بخشی از مهارت فرزندپروری
دکتر حجت عرفانیانپور
مدرس سواد رسانه
در دنیای هوشمند و دیجیتال امروز فرزندپروری هم داستانها و مسائل خودش را دارد و برای اینکه در این فضا بتوانیم موفق تر وارد عمل شویم، باید نیازهای این عصر را بدانیم. اصلی ترین نیاز در این عرصه و این دوران، این است که فضای دیجیتال را به قدر کافی بشناسیم تا بتوانیم فرزندمان را در این فضا هدایت و حمایت کنیم. در واقع مادامی که ما از دنیای هوشمند فاصله داریم، ممکن است آموزش و پرورش فرزند ما و حتی خود او یا خانواده ما به مخاطره بیفتد.
اگر به چند دهه قبل بازگردیم، به خاطر میآوریم که والدین و خانوادهها در مسیر رشد و تربیت به چه ترتیب با فرزندان برخورد میکردند و چگونه وارد تعامل میشدند که فرزندان خود را در مسیر مناسبِ رشد و تعالی که مطابق با فرهنگ خوشایند خانواده نیز باشد، قرار دهند؛ برای مثال به بازیهای دسته جمعی بازگردیم. در واقع اگر کمی تأمل کنیم و بازیهایی را که در گذشته در خیابان، در حیاط خانه یا تا همین چند سال قبل در آپارتمان انجام میدادیم، از منچ و مار و پله گرفته تا شطرنج و دبلنا و هفت سنگ و وسطی و گرگم به هوا و قایم باشک به خاطر بیاوریم، این سؤال برایمان پیش میآید که ما این بازیها را چگونه و از چه کسی یاد میگرفتیم؟ بی گمان ما به شکل مادرزاد و ژنتیکی از بدو تولد این بازیها را بلد نبودیم و به این بازیها تسلط نداشتیم. ما در گردهماییها، در میهمانیها و در دورهمیهایی مثل اعیاد و سیزده به در و چهارشنبه سوری ... در خانواده از بزرگترها این بازیها را میآموختیم و بعد با گروه همسالان آموختههایمان را بازی کردیم و در آنها مهارت پیدا میکردیم. در واقع این بخشی از مهارت فرزندپروری بود که والدین و بزرگترها نسل به نسل و سینه به سینه چون سایر آموزههای فردی و اجتماعی به فرزندان خود میآموختند. حالا آمدهایم در یک عصر و دورهای به نام عصر دیجیتال و هوشمند. اگر والدین این تسلط و تبحر و این مهارت کامل و کافی را نسبت به فضای هوشمند کنونی نداشته باشند و زمین بازی و اصول بازی در دنیای مدرن را نشناسند، آیا میتوانند الگوی مناسب و راهنمای تمام و کمالی برای فرزندان خود باشند؟ بی تردید خیر. ممکن است برخی بپرسند فضای هوشمند در بسیاری عرصهها بسیار تخصصی است؛ آیا والدین باید همه این دانشهای نوین را بیاموزند؟ آیا اصلاً والدین پرمشغله این عصر فرصت چنین آموزشهایی را دارند؟ خیر. اصلاً چنین توقعی نیست؛ اما یک اصل وجود دارد و آن آموختن سواد رسانهای است. ما در جایگاه بزرگترها و والدین، وقتی اصول سواد رسانهای را در حد بسنده و حداقلی بدانیم؛ یعنی فاکتورهای مربوط به روان شناسی رشد و یادگیری، روان شناسی ارتباطات، جامعه شناسی و... را بشناسیم، در مییابیم که با چالشها و مشکلات این فضا مانند قطع و وصل شدن، بلاک شدن، حریم خصوصی، به اشتراکگذاری و دیده شدن افراطی و... چگونه برخورد کنیم؛ از این رو فرزندان ما برای زیستن در این فضا به سراغ دیگران نمیروند تا چالشهایشان را حل کنند. اگر ما سواد رسانه نداشته باشیم، ممکن است فرزندان ما گرفتار سوء استفاده افراد نااهل شوند یا در پایینترین حد آسیب، در معرض یادگیری از کسانی قرار بگیرند که حد و مرزهایشان با ما متفاوت است یا در جهت منافع و نیاز و خواسته خود گام برمی دارند.
مدرس سواد رسانه
در دنیای هوشمند و دیجیتال امروز فرزندپروری هم داستانها و مسائل خودش را دارد و برای اینکه در این فضا بتوانیم موفق تر وارد عمل شویم، باید نیازهای این عصر را بدانیم. اصلی ترین نیاز در این عرصه و این دوران، این است که فضای دیجیتال را به قدر کافی بشناسیم تا بتوانیم فرزندمان را در این فضا هدایت و حمایت کنیم. در واقع مادامی که ما از دنیای هوشمند فاصله داریم، ممکن است آموزش و پرورش فرزند ما و حتی خود او یا خانواده ما به مخاطره بیفتد.
اگر به چند دهه قبل بازگردیم، به خاطر میآوریم که والدین و خانوادهها در مسیر رشد و تربیت به چه ترتیب با فرزندان برخورد میکردند و چگونه وارد تعامل میشدند که فرزندان خود را در مسیر مناسبِ رشد و تعالی که مطابق با فرهنگ خوشایند خانواده نیز باشد، قرار دهند؛ برای مثال به بازیهای دسته جمعی بازگردیم. در واقع اگر کمی تأمل کنیم و بازیهایی را که در گذشته در خیابان، در حیاط خانه یا تا همین چند سال قبل در آپارتمان انجام میدادیم، از منچ و مار و پله گرفته تا شطرنج و دبلنا و هفت سنگ و وسطی و گرگم به هوا و قایم باشک به خاطر بیاوریم، این سؤال برایمان پیش میآید که ما این بازیها را چگونه و از چه کسی یاد میگرفتیم؟ بی گمان ما به شکل مادرزاد و ژنتیکی از بدو تولد این بازیها را بلد نبودیم و به این بازیها تسلط نداشتیم. ما در گردهماییها، در میهمانیها و در دورهمیهایی مثل اعیاد و سیزده به در و چهارشنبه سوری ... در خانواده از بزرگترها این بازیها را میآموختیم و بعد با گروه همسالان آموختههایمان را بازی کردیم و در آنها مهارت پیدا میکردیم. در واقع این بخشی از مهارت فرزندپروری بود که والدین و بزرگترها نسل به نسل و سینه به سینه چون سایر آموزههای فردی و اجتماعی به فرزندان خود میآموختند. حالا آمدهایم در یک عصر و دورهای به نام عصر دیجیتال و هوشمند. اگر والدین این تسلط و تبحر و این مهارت کامل و کافی را نسبت به فضای هوشمند کنونی نداشته باشند و زمین بازی و اصول بازی در دنیای مدرن را نشناسند، آیا میتوانند الگوی مناسب و راهنمای تمام و کمالی برای فرزندان خود باشند؟ بی تردید خیر. ممکن است برخی بپرسند فضای هوشمند در بسیاری عرصهها بسیار تخصصی است؛ آیا والدین باید همه این دانشهای نوین را بیاموزند؟ آیا اصلاً والدین پرمشغله این عصر فرصت چنین آموزشهایی را دارند؟ خیر. اصلاً چنین توقعی نیست؛ اما یک اصل وجود دارد و آن آموختن سواد رسانهای است. ما در جایگاه بزرگترها و والدین، وقتی اصول سواد رسانهای را در حد بسنده و حداقلی بدانیم؛ یعنی فاکتورهای مربوط به روان شناسی رشد و یادگیری، روان شناسی ارتباطات، جامعه شناسی و... را بشناسیم، در مییابیم که با چالشها و مشکلات این فضا مانند قطع و وصل شدن، بلاک شدن، حریم خصوصی، به اشتراکگذاری و دیده شدن افراطی و... چگونه برخورد کنیم؛ از این رو فرزندان ما برای زیستن در این فضا به سراغ دیگران نمیروند تا چالشهایشان را حل کنند. اگر ما سواد رسانه نداشته باشیم، ممکن است فرزندان ما گرفتار سوء استفاده افراد نااهل شوند یا در پایینترین حد آسیب، در معرض یادگیری از کسانی قرار بگیرند که حد و مرزهایشان با ما متفاوت است یا در جهت منافع و نیاز و خواسته خود گام برمی دارند.
عاشورا حرکتی در امتداد «بعثت» و « غدیر» وچالشی جهت تبیین«فلسفه انتظار»
فراموشی مردم زمینه ساز رخداد کربلا
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
در باور تاریخ نمیگنجد پس از 50 سال که رسول گرامی اسلام(ص) در پایان حجة الوداع در وادی غدیر خم دست علی بن ابی طالب(ع) را در دست گرفته، بالا آورد و گفت: «هرکه من مولای اویم، پس علی مولای اوست»، سر بریده فرزندش حسین(ع) بر سر نیزهها بالا رفته و از کوفه تا شام، شهر به شهر و وادی به وادی گردانده شود. پس حافظه تاریخی بهعلاوه محبت به پیامبر آخر الزمان از سوی امت کجا رفت؟! انصاف آن است که حداقل، غلبه معنوی رسول خدا(ص) باید مانع علنی کردن این جنایت میشد نه اینکه بدان تفاخر شده و به نشانه پیروزی بر دشمنان خدا و خلیفه حاکم به رخ اهالی شهرها کشیده شود. بسیاری از مسلمانان صحنههای ابرازعلاقهمندی و اظهار محبت پیامبر نسبت به حسنین(ع) را دیده و از آن خاطرهها داشتند. چطور شد که آن همه نادیده گرفته شده و در یادها نماند؟! در فاصله این دو رخداد چه اتفاقی افتاده بود که مردم اینگونه نسبت به این فاجعه حداقل بیتفاوت بودند؟!
همه مسلمانان در وقوع واقعه غدیر با تفاوتهایی در عبارات، متفقالقولند و جملگی بر نزول ابتدا آیه تبلیغ از سوی امین وحی، حاوی این مضمون که: «ای رسول! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [به مردم] برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرساندهای و خداوند از مردم نگاهت خواهد داشت» سپس آیه اکمال دین اعتراف دارند. پس چرا از خود نمیپرسند دلیل این اهتمام الهی و سه روز معطلی کاروان حجاج در وادی غدیر برای بیعت تک تک حاضران با علی(ع) در حضور پیامبر، چه بوده است؟! این است که باید گفت عاشورا در نتیجه بیاعتنایی و فراموشی پیام بعثت رسول خدا(ص) در وهله اول و رخداد غدیر خم در مرحله بعدی به وقوع پیوست. متأسفانه این فراموشی خیلی زود یعنی 70 روز بعد از رخداد واقعه غدیر در رحلت پیامبر خدا آثار خود را نشان داد. آثار و تبعاتی که در حوادث پیاپی و تلخ دیگری رخ نمود.
آن روز ریحانه رسول خدا حضرت فاطمه(س) با حضور در مسجدالنبی برخی از آن بسیار را یادآور شده و ضمن خطبهای که منسوب به آن حضرت است، خطاب به مردم مدینه میفرماید: «...مردم به یاد دارید -قبل از بعثت رسول خدا(ص) - در زندگی هم به لحاظ معیشت و هم به لحاظ اخلاقی در پرتگاه آتش بودید!... جمعیتی متفرق بوده و به روی هم تیغ میکشیدید... از خانههای یکدیگر چیز میربودید و ناموستان در امنیت نبود. با این حال گمان میکردید زندگی همان است که دارید. دلیری و عزت و افتخار از آن شماست!حال آنکه نه کشاورزی داشتید، نه صنعتی. در کمین مینشستید تا یکی از شما شکاری کرده باشد تا آن را از او بربایید و آن یکی همسر دیگری را بفریبد. هر کس زورش میرسید شکم دیگری را پاره میکرد.
بیخبر از دنیا و آخرت، بیخبر از زمین و آسمان، در منتهای جهل و بدبختی، در منتهای خفت و خواری! خداوند به برکت پیامبرش و رسالت اسلامی به شما موقعیت داد، اجتماع داد، راه زندگی را به شما نمایاند و از شما ملتی قوی و فاتح ساخت. پیامبر برای این همه چه گرفتاریها کشید و چه ناملایماتی را پشت سر گذاشت....» و با این بیانها از فراموشی پیام رسالت پدرش و عدم حمایت از علی(ع) از مردم مدینه گلایه کرد. براستی حق رسالت رسول خدا این بود که بعد از آن همه خدمت به مردم، آشکارترین پیامش در غدیر خم که مؤید به تأییدات الهی بود به این زودی فراموش شود و در فاصلهای 50 ساله سر بریده حسینش بر سر نیزهها شهر به شهر گردانده شود. آیا جا ندارد ما نیز به منظور راه بستن بر تکرار عاشورایی دیگر از وقایع تاریخی عبرت گیریم و با عدم فراموشی مسئولیت خود به پیام عاشورا که همان پیام بعثت و غدیر است عمل کنیم.
پیام رسالت محمدی(ص)و قیام حسینی(ع) در یک راستا همانا عدالت خواهی و بر مدار عدالت بودن است، که لازمه آن حریت، وفا داری، راستی و درستی و در یک کلام داشتن تقوی و جلب رضایت الهی است. همان بیانی که اباعبدالله الحسین(ع) در پایان کار و لحظاتی قبل از شهادت فرمود: «الهی رضا بقضائک و تسلیما لامرک لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین.»
دبیر گروه پایداری
در باور تاریخ نمیگنجد پس از 50 سال که رسول گرامی اسلام(ص) در پایان حجة الوداع در وادی غدیر خم دست علی بن ابی طالب(ع) را در دست گرفته، بالا آورد و گفت: «هرکه من مولای اویم، پس علی مولای اوست»، سر بریده فرزندش حسین(ع) بر سر نیزهها بالا رفته و از کوفه تا شام، شهر به شهر و وادی به وادی گردانده شود. پس حافظه تاریخی بهعلاوه محبت به پیامبر آخر الزمان از سوی امت کجا رفت؟! انصاف آن است که حداقل، غلبه معنوی رسول خدا(ص) باید مانع علنی کردن این جنایت میشد نه اینکه بدان تفاخر شده و به نشانه پیروزی بر دشمنان خدا و خلیفه حاکم به رخ اهالی شهرها کشیده شود. بسیاری از مسلمانان صحنههای ابرازعلاقهمندی و اظهار محبت پیامبر نسبت به حسنین(ع) را دیده و از آن خاطرهها داشتند. چطور شد که آن همه نادیده گرفته شده و در یادها نماند؟! در فاصله این دو رخداد چه اتفاقی افتاده بود که مردم اینگونه نسبت به این فاجعه حداقل بیتفاوت بودند؟!
همه مسلمانان در وقوع واقعه غدیر با تفاوتهایی در عبارات، متفقالقولند و جملگی بر نزول ابتدا آیه تبلیغ از سوی امین وحی، حاوی این مضمون که: «ای رسول! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [به مردم] برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرساندهای و خداوند از مردم نگاهت خواهد داشت» سپس آیه اکمال دین اعتراف دارند. پس چرا از خود نمیپرسند دلیل این اهتمام الهی و سه روز معطلی کاروان حجاج در وادی غدیر برای بیعت تک تک حاضران با علی(ع) در حضور پیامبر، چه بوده است؟! این است که باید گفت عاشورا در نتیجه بیاعتنایی و فراموشی پیام بعثت رسول خدا(ص) در وهله اول و رخداد غدیر خم در مرحله بعدی به وقوع پیوست. متأسفانه این فراموشی خیلی زود یعنی 70 روز بعد از رخداد واقعه غدیر در رحلت پیامبر خدا آثار خود را نشان داد. آثار و تبعاتی که در حوادث پیاپی و تلخ دیگری رخ نمود.
آن روز ریحانه رسول خدا حضرت فاطمه(س) با حضور در مسجدالنبی برخی از آن بسیار را یادآور شده و ضمن خطبهای که منسوب به آن حضرت است، خطاب به مردم مدینه میفرماید: «...مردم به یاد دارید -قبل از بعثت رسول خدا(ص) - در زندگی هم به لحاظ معیشت و هم به لحاظ اخلاقی در پرتگاه آتش بودید!... جمعیتی متفرق بوده و به روی هم تیغ میکشیدید... از خانههای یکدیگر چیز میربودید و ناموستان در امنیت نبود. با این حال گمان میکردید زندگی همان است که دارید. دلیری و عزت و افتخار از آن شماست!حال آنکه نه کشاورزی داشتید، نه صنعتی. در کمین مینشستید تا یکی از شما شکاری کرده باشد تا آن را از او بربایید و آن یکی همسر دیگری را بفریبد. هر کس زورش میرسید شکم دیگری را پاره میکرد.
بیخبر از دنیا و آخرت، بیخبر از زمین و آسمان، در منتهای جهل و بدبختی، در منتهای خفت و خواری! خداوند به برکت پیامبرش و رسالت اسلامی به شما موقعیت داد، اجتماع داد، راه زندگی را به شما نمایاند و از شما ملتی قوی و فاتح ساخت. پیامبر برای این همه چه گرفتاریها کشید و چه ناملایماتی را پشت سر گذاشت....» و با این بیانها از فراموشی پیام رسالت پدرش و عدم حمایت از علی(ع) از مردم مدینه گلایه کرد. براستی حق رسالت رسول خدا این بود که بعد از آن همه خدمت به مردم، آشکارترین پیامش در غدیر خم که مؤید به تأییدات الهی بود به این زودی فراموش شود و در فاصلهای 50 ساله سر بریده حسینش بر سر نیزهها شهر به شهر گردانده شود. آیا جا ندارد ما نیز به منظور راه بستن بر تکرار عاشورایی دیگر از وقایع تاریخی عبرت گیریم و با عدم فراموشی مسئولیت خود به پیام عاشورا که همان پیام بعثت و غدیر است عمل کنیم.
پیام رسالت محمدی(ص)و قیام حسینی(ع) در یک راستا همانا عدالت خواهی و بر مدار عدالت بودن است، که لازمه آن حریت، وفا داری، راستی و درستی و در یک کلام داشتن تقوی و جلب رضایت الهی است. همان بیانی که اباعبدالله الحسین(ع) در پایان کار و لحظاتی قبل از شهادت فرمود: «الهی رضا بقضائک و تسلیما لامرک لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
معافیت مالیاتی سیاستی تشویقی برای حمایت از هنرمندان است
-
سینما، محرم و هوای تازه
-
یادداشت
-
جهان های کمتر دیده شده از روابط انسانی
-
سواد رسانه؛ بخشی از مهارت فرزندپروری
-
فراموشی مردم زمینه ساز رخداد کربلا
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین