پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به جشنواره تئاتر «صاحبدلان»
بازنمایی گفتمان حقیقت بر صحنه هنر نمایش
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی پیامی آثار جشنواره تئاتر«صاحبدلان» را آفرینش هنری درباره دین با تفکر وحیانی معرفی کرد و بینالمللی شدن این جشنواره را برآمده از دیپلماسی فرهنگی انقلاب اسلامی دانست. به گزارش «ایران تئاتر» در این پیام آمده است: «هنر نمایش در سرزمین ما از دیرباز آیینه تمامنمای حقیقت و تجلی ارزشهای انسانی بوده است تعامل دین و هنر، آثار هنری را استعارهای معلی از راز آفرینش، بارش آسمانی، احیای زمین، فروزش خورشید، رویش گیاهان و خلق اشرف مخلوقات کرده است و از سوی دیگر، تماشاگران را با اشاراتی جادوگونه به الگوهای جاودانه آفرینش هدایت کرده است.
با این نگاه جشنواره تئاتر «صاحبدلان» بازنمایی و نمایش گفتمان حقیقت در صحنه هنر نمایش را بهعنوان افق پیش روی خود ترسیم کرده و میدان این جشنواره از تعامل ازلی دین و هنر برآمده است. گویی دین در تجلی حقیقت و شریعت، دست به آفرینش هنر زده و از رهگذر دین و هنر در عرصههای مختلف، هنر قدسی و تلمیحات نمایشی آشکار شده است. آثار جشنواره تئاتر «صاحبدلان» آفرینش هنری درباره دین، با تفکر وحیانی است و مزیت نسبی و قدرت مطلق در این جشنواره، نمایش ابعاد تفکر دینی در فوق تجربه و علم بشری برای زیست مؤمنانه است. آثار نمایشی که بتوانند ابعاد تفکر وحیانی را بر صحنه اجرا کنند؛ فراتر از بیان و نمایش ایمان و عمل صالح، اجراهایی نزدیک به زندگی هستند و انتظار بجایی است که آیات خداوند باریتعالی و سیره اولیای معصومش را در حرکت زندگی بازنمایی کنند. بینالمللی شدن جشنواره تئاتر «صاحبدلان» برآمده از دیپلماسی فرهنگی انقلاب اسلامی است که یاریگر همه دلدادگان حکومت عدل جهانی در جبهه مقاومت و مبارزه با ظلم است. هنر نمایش ظرفیتی دینی و جهانشمول است که فارغ از زبان، قوم و نژاد میتواند نگاهها و پسندها را متوجه مفاهیم توحیدی، برابری، برادری و سعادتمندی حقیقی کند. جشنواره تئاتر «صاحبدلان» باید گوهر دریای هنر نمایش انقلاب اسلامی باشد تا نمایش دینی با رویکرد گفتمان انقلاب اسلامی بتواند جریان اصلی هنر تئاتر شود. باید امید داشت جشنواره تئاتر «صاحبدلان» با نمایش امر قدسی در صحنه زندگی روزمره و فرهنگ عمومی دلها را متوجه سیره صاحبدلان و در رأس همه آنها صاحبالامر ارواحنا فداه(عج) کند. به تمامی دستاندرکاران این رویداد ارزشمدار خداقوت میگویم و دست یکایک شما عزیزان را در این حرکت عظیم به گرمی میفشارم.» گفتنی است دوازدهمین رویداد نمایشی سراسری و نخستین دوره بینالمللی تئاتر «صاحبدلان» همزمان با عید قربان فعالیت خود را آغاز کرده و تا دی ماه ۱۴۰۱ خورشیدی با محوریت تولید و اجرای عمومی آثار نمایشی در سراسر کشور ادامه خواهد داشت.
«دولتمند خالف»، موسیقیدان، نوازنده و خواننده تاجیک، در گفتوگو با «ایران» از بهرهگیری از شعرها و سازهای ایرانی میگوید
با زبان موسیقی دنیا را به صلح دعوت میکنیم
ندا سیجانی
خبرنگار
زبان هنر، بویژه هنرموسیقی را، زبانی بیمرز، بدون جغرافیا و بیپایان میدانند، زبانی که از نگاههای سیاسی و اقتصادی و... عبور کرده و جهانی با نتهای یکسان را روایت میکند. آنچنان که صدای نواهای اصیل هر مرز و بوم را، میتوان درهر گوشهای از این کره خاکی شنید و شناخت؛ این همان انعکاسی است که از آن به عنوان زبان بینالمللی تعریف میکنند. مانند آنچه که طی این سالها در اجراهای هنرمندان ایرانی رخ داده است. هنرمندانی که با هنرآوازی و یا نوای سازشان، در کنار هنرمندان اقلیمهای مختلف و با زبانهای متفاوت، همنوازی و همخوانی میکنند و یا بالعکس. این اتفاق نو، مورد استقبال و توجه همه هنرمندان دنیا است. مانند حضور و اجرای اخیر استاد دولتمند خالف، هنرمند نامآشنا و بزرگ تاجیکستان در ایران. همکاری، همدلی و همنوازی که سبب شد یکبار دیگر، گامی مهم در نزدیک شدن گویشوران زبان مشترک فارسی برداشته شود.
روایتگر موسیقی کهن فلک
دولتمند خالزاده، موسیقیدان، نوازنده و خواننده تاجیک است و روایتگرموسیقی «فلک» که از موسیقیهای محلی جنوب تاجیکستان است و توانسته این سبک موسیقی را در فهرست میراث ناملموس جهانی یونسکو ثبت کند. علاوه بر آن استاد دولتمند، آشنا و مسلط به موسیقی شش مقام است و آن را در کنسرواتوار موسیقی دوشنبه آموخته و البته در نواختن دوتار، قیچک و سهتار نیز تبحر دارد و در کنار آن علاقهمند به اشعار عارفانه و عاشقانه فارسی است. او براین نظر است اشعار و موسیقیهای ایرانی با موسیقی تاجیکی قرابت دارد و از یک ریشه برخاسته است.استاد دولتمند بزرگترین فلکسرای تاجیکستان، سال ۱۹۵۰ در روستای داغستان ناحیه شورآباد تاجیکستان در خانوادهای کشاورز و اهل فرهنگ به دنیا آمد. پدرش خانمحمد و برادرش نظرعلی از نخستین استادان او بودند. اولین کنسرتی که اجرا کرد، سال ۱۹۶۳ بود که درسن ۱۳ سالگی از تلویزیون سراسری شوروی سابق پخش شد. او علاقهمند به اشعار مولوی است و در آثارش بارها و بارها از آن بهره برده است تا آنجا که به دلیل استفاده از این اشعار از سوی ژاک شیراک نشان طلایی کشور فرانسه را دریافت کرد.
این هنرمند بزرگ سالهای سال است با همراهی گروه موسیقیاش که اغلب نوازندگان آن از اقوام و نزدیکان او هستند، کنسرتهای بزرگی در دنیا برگزار میکند و به گفته خودش 15 بار در ایران اجرای کنسرت داشته که برخی از این اجراها در قالب جشنواره موسیقی فجر بوده است و البته آلبومهایی چون «دوشنبه کربلا» به خوانندگی، آهنگسازی و تنظیم دولتمند خالُف و با اشعاری از سیف فرغانی، بیدل دهلوی، مولانا، علیرضا قزوه و محمد علی عجمی و همچنین آلبوم «جان شیدا» که هشت قطعه موسیقی از فلکخوانیهای دولتمند بوده با اشعاری از صفرمحمد ایوبی، صفیه گل رخسار- مادر شعر تاجیکستان - و استاد شادروان لایق شیرعلی، سه نام محبوب و مشهور در ایران و کشورهای فارسیگو منتشر کرده است. دولتمند خالف همچنین درتیتراژ سریال «شکرانه» که سال ۱۳۸۶ به کارگردانی «سعید سلطانی» تولید شد آوازخوانی کرده است.
شاه پناهم بیده خسته راه آمدم...
دولتمند درآغازدهه نود هجری خورشیدی، ترانهای را با نام «پناه» با مطلع« شاه پناهم بیده خسته راه آمدم… شاه خراسان ببین بهر پناه آمدم / شاه خراسانیام؛ رستم دستانیام/ دست مرا رد مکن بر در شاه آمدم...» را در مدح علیبنموسیالرضا(ع)، خواند که بسیار مورد توجه قرار گرفت.این هنرمند نام آشنا، 19 تیرماه 1401، کنسرتی با عنوان «شب دوستی» درتالار وحدت برگزارکرد. «شاه پناهم بده»، «خون خدا»، «حیلت رها کن»، با اشعاری از مولانا، حافظ، شاعران تاجیک و... ازقطعات این اجرا بود. اعضای این گروه متشکل ازدولتمند خالف خواننده و نوازنده سه تار و دمره، لایقشاه خالف خواننده و نوازنده کمانچه، سنگینمد خالف نوازنده تنبک، حاتم فریدونی نوازنده تنبک و دف، دانیار خالف نوازنده نی، نوراله باراتف نوازنده دوتار باس، روزیمد خالف نوازنده رباب و محمدعلی مشرباف نوازنده قانون بود. وی علاوه بر این 20 و 21 تیر ماه نیز در تالار ایوان شمس اجرای برنامه داشت. گفتوگو با استاد دولتمند خالف را به انگیزه حضور دوباره این هنرمند برجسته در ایران را در ادامه میخوانید:
شما از استادان بزرگ و شناخته شده موسیقی تاجیکی هستید و شهرتتان درعرصه جهانی است. ابتدا درباره موسیقی فولک تاجیکستان کمی توضیح دهید؟
موسیقی سنتی و محلی در تاجیکستان رواج دارد وهمچنان شنیده میشود و مورد علاقه مردم کشورمان است و از این میراث گرانبها بهخوبی صیانت میکنند. بویژه آنکه «امامعلی رحمان»، رئیس جمهور کشورمان، به موسیقیهای محلی و سنتی توجه بسیاری دارند، تا آنجا که دردوران ریاست ایشان، موسیقیهای سنتی و مقامی و سازهای سنتی تاجیکی، که مدت زمانی کنار گذاشته شده بود، احیا شدند و موجب شد موسیقیهای کهن این منطقه همچون «فلک» و «شش مقام» باردیگر شنیده شوند و این موسیقیهای اصیل به گوش کودکان و جوانان و نسل امروز ما برسد و از آن بهره ببرند و بدین گونه از موسیقی نیاکانمان در گنجینه طلایی ملت نگهداری میکنند.
جالب است بدانید، فلکخوانی از موسیقیهای کهن و ملی تاجیکستان است که متکی بر آواز خوانی و بهره بردن از اشعار عرفانی بوده است. این موسیقی و آواز اصیل تاجیکی که طی قرنها، سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده، بردو نوع، شش مقام و فلکسرایی و فلک موسیقی مردمی است که شباهت بسیاری به موسیقی ایرانی دارد؛ بویژه موسیقی خراسانی. من طی این سالها تلاش کردم حافظ موسیقی نیاکان خود باشم و حفظ و ترویج این موسیقی بخشی از دغدغه زندگی من است.
آیا نسل جوان به این موسیقی توجه دارند؟
بله بسیار. البته در آن دوران که تاجیکستان به استقلال نرسیده بود، چندان به موسیقی تاجیکی توجه نمیشد اما از آن زمان به بعد، رئیس جمهور کشورمان (امامعلی رحمان) به این موضوع و در کنار آن به ادبیات و فرهنگ و هنر سنتی اصیل تاجیکستان، نگاه جدی داشتهاند و سرمایهگذاریهای بسیار ارزشمندی برای احیا و راهاندازی آن انجام گرفته است و این اتفاق موجب آشنایی بیشتر مردم امروز ما با موسیقی سنتی بوده است و آن را دنبال میکنند، چرا که در غیر این صورت موسیقی پاپ جایگزین این هنر اصیل میگردید و به آن گرایش مییافتند، به همین سبب از پیشوای معظم دولت تاجیک امامعلی رحمان تشکر بسیار دارم.
نوآوریهایی در موسیقی تاجیکی ایجاد کردید که در عرصه بینالملل درخشش پیدا کرده، در اینباره بگویید؟
موسیقی فلکسرایی و یا فلکخوانی، میراث گذشتگان ما است. پدربزرگم، پدرم و عموهایم به این موسیقی میپرداختند و من نیز این موسیقی را از نیاکان خود آموختهام. اما حدود 19 ساله بودم که به سمت موسیقی پاپ گرایش پیدا کردم و چند سالی به این هنر مشغول بودم تا آنکه در سفری که به ژاپن داشتم، متوجه شدم، در این کشور موسیقی ملی و محلی ما (فلکخوانی) شناخته شده است و اجرا میشود و این موضوع تحول بزرگی در من ایجاد کرد و از آن زمان به بعد تا به اکنون، که نزدیک به 50 سال است، موسیقی سنتی و محلی کشورم را اجرا میکنم و امروز که 72 سال دارم بسیار از این موضوع خرسندم.
از دیدگاه من ریشه تمام موسیقیهای امروزی، موسیقی گذشتگان ما است. مانند موسیقی کهن فلک و شش مقام که اساس موسیقی ما و موسیقی امروز هستند. اما موسیقیهایی که درحال حاضر به گوش میرسد کامپیوتری و تصنعی بوده و در برابر موسیقی سنتی از سطح بسیار ضعیفی برخوردارند. البته ذائقه موسیقایی نسل امروز هم تغییر پیدا کرده و این حاصل جبر زمانه است و اغلب جوانها به موسیقیهای امروزی گرایش دارند، اما آنها میتوانند موسیقی سنتی را با موسیقی امروزی آمیخته و تلفیق کنند. البته لازم به ذکر است این تلفیق باید با حفظ ریشه موسیقی کهن انجام بگیرد تا بر این اساس بتوانند یک اثر موسیقایی خوب و غنی تولید کنند.
با توجه به شناخت شما ازموسیقی ایرانی، وجه تشابه و قرابت موسیقی ایرانی با موسیقی تاجیکی چیست؟
موسیقی زبان مشترک همه ملتها است و تنها تفاوت آن دربیان گویش و لحنهای آن است. بهطور مثال زبان فارسی، در ایران و افغانستان و تاجیکستان ازیک ریشه برخاسته است و موسیقی در این کشورها با یک زبان ارائه میشود اما گویش و لهجهها متفاوت بودهاند. براین اساس موسیقی ایرانی با موسیقی تاجیکی تفاوتی نداشته و نزدیک به یکدیگر هستند.
از علاقهمندی خود به سازهای ایرانی چون دوتار، قیچک و سه تار بگویید. چه انگیزهای سبب گرایش شما به این سازها شد؟
این سازها از گذشته تا به امروز در موسیقی تاجیک بوده و است و تنها فرم و فیزیک سازها این تفاوت را ایجاد میکند. پردهبندیها و ربع پردههای آنها با یکدیگر شباهت دارند. جالب است بدانید در موسیقی تاجیکی سازی وجود دارد، به نام «دمبوره» با ساختاری متفاوت که میتوان روی آن پردههای موسیقایی بسیاری تعریف کرد.
آیا علاقهمند هستید در کنار سازهای تاجیکی، سازی غربی هم اضافه کنید؟
این کار را باید در چهارچوب قانون موسیقیهای های ملی و سنتی و با دانش و تدبیر درست انجام داد، نه در چهارچوب موسیقیهای اروپایی تا جایگزین موسیقیهای سنتی شوند. البته طی این سالها تلاش کردم موسیقی سنتی که ارائه میکنم، رنگ و بویی مدرن و امروزی داشته باشد.
در بسیاری از آثار شما، اشعاری از شاعران پارسیگوی ایران، همچون مولانا، حافظ و... به گوش میرسد این آشنایی و علاقهمندی از چه چیز نشأت گرفته است؟
از دوران کودکی علاقهمند به شعر و ادبیات کلاسیک بوده و هستم و آشنا به اشعار شاعران پارسی. از رودکی تا حافظ، سعدی، جامی، صائب تبریزی و شهریار و... را خواندهام و حتی از اشعار شاعران معاصر چون علیرضا قزوه و همچنین سید عباس سجادی نیز بهره بردهام. اشعار فارسی و تاجیکی با یکدیگر شباهت دارند و آثار بینظیری هستند.
طی سالها فعالیت هنریتان، با هنرمندان و استادان موسیقی ایرانی هم همکاری داشتهاید. در خصوص این تبادل فرهنگی کمی توضیح دهید؟
حدود 42 سال قبل، استاد شجریان میهمان منزل ما بود و آن دوران با او آشنا شدم و هدفمان این بود یک کار مشترکی تولید کنیم اما بیماری ایشان و مشغلههای کاری هر دوی ما موجب شد این اتفاق بزرگ صورت نگیرد و افسوس که این فرصت بهدست نیامد. البته با فرزند ایشان، همایون هم در ارتباط هستم و قرار است در آیندهای نزدیک کار جدیدی تولید کنیم.
همچنین در حال آمادهسازی و ضبط یک کار مشترک با استاد شهرام ناظری هستم به نام «زبان عشق» که سالها قبل کنسرت آن را در لندن برگزار کردیم. این آلبوم همراه با ویدیو کلیپهایی مختلف از قونیه، دبی، تاجیکستان، ایران و دیگر ممالک بوده است. ناگفته نماند آلبومهای بسیاری در ایران منتشر کردهام.
یکی از آثار معروف شما قطعه «شاه پناهم بده» است، اثری زیبا که در وصف امام رضا(ع) اجرا شده. درباره ساخت این کار بفرمایید؟
ساخت قطعه «پناه» مربوط به 15 سال قبل است و آن را در مدح علیبنموسیالرضا(ع) و بر حسب ارادت به این امام بزرگوار خواندهام. شعر آن سروده محمود حبیبی کسبی شاعر معاصر ایرانی بوده و آهنگسازی و تنظیم آن را طویجان آتابای از هنرمندان ترکمن در ایران انجام داده است. مردم تاجیک بخصوص جوانها به این آهنگ علاقهمند هستند و گاهی صدای این موسیقی از ماشینهایشان شنیده میشود. این آهنگ مانند سرود «مادر» که لائق پسرم آن را خوانده، طرفدار دارد.
چند روز پیش کنسرتی با عنوان «شب دوستی» در ایران اجرا کردید. از دیدگاه شما موسیقی به عنوان یک زبان بینالملل، در تعامل و تبادل فرهنگی بین کشورها چقدر اثرگذار است؟
موسیقی در همه جای دنیا شنیده میشود. موسیقی در قلب انسانها جای گرفته و هرگز فراموش نخواهد شد. ما میتوانیم با زبان موسیقی و این نتها و با قلبهایمان، همه دنیا را به صلح دعوت کنیم.
نکته پایانی این است که موسیقی آوازی که شاخصه هنر شما است، آرام آرام رو به فراموشی است دراین باره چه نظری دارید؟
به گفته لائق تاجیکی، «به همه نغمه ناجور دلم میسوزد. به همه طینت بینور دلم میسوزد. ز همه رعشه پیرانه تنم میلرزد. به عصاگیری هـر کـور دلم...» من دلم میسوزد وقتی میبینم موسیقی سنتی در حال نابودی است و من خاموش میمانم و تنهای تنها دلم میسوزد...
نگاه
دو استاد از دو اقلیم
دولتمند خالف و شهرام ناظری 5 اسفند ماه سال 1397(24 فوریه ۲۰۱۹) کنسرتی در قالب یک پروژه جهانی با عنوان «زبان عشق»، در تالار باربیکن لندن روی صحنه بردند. همنوایی و همخوانی دو استاد بزرگ فارسی زبان از دو اقلیم جدا با سازهای متفاوت اما با زبانی مشترک، از اشعار شاعران ایران خواندند و نغمهسرایی کردند.پروژهای که قرار است روایتگر اشعار سی نفر از شاعران فارسیزبان باشد، از بایزید بسطامی تا بیدل دهلوی و در گستره جغرافیایی یازده کشور آسیایی از سوریه تا هند پرداخته شده و نقش برجسته آنها را در حفظ هویت فرهنگی پارسیزبانان نمایان میکند. این پروژه متکی بر کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو (۲۰۰۳) خوانده شده و در برگیرنده مفاهیمی همچون «عشق، صلح و وفاق اجتماعی» در آثار فارسیزبانان است.
روایتی تماشایی از زندگی شکوهمند علی(ع) در بوستان ولایت تهران
«روشنای شب تار» مشترکات شیعیان و اهل تسنن را به نمایش میگذارد
نیلوفر ساسانی/ این شبها حوالی ساعت 20 خیابانهای منتهی به بوستان ولایت زیست شبانه مشهودتری دارد. همزمان با نزدیک شدن به عید غدیر نصب پوسترهای «روشنای شب تار» در معابر تهران گویای آن بود که قرار است نمایش بزرگ میدانی در این مکان اجرا شود. آن طور که از پوسترها پیداست این نمایش مرتبط با همین مناسبتها یعنی واقعه غدیر است. اجرای «روشنای شب تار» به کارگردانی حسن بزرا و تهیهکنندگی علی اسماعیلی از عید قربان آغاز شده و گذر از خیابانهای منتهی به این بوستان و ماشینهای پارک شده حوالی آن نشانههایی از استقبال مخاطبان از این نمایش است. برای این نمایش البته پارکینگهای اختصاصی با ظرفیت بالا اختصاص یافته است و تماشای نمایش رایگان است البته جهت هماهنگی فضا باید بهصورت اینترنتی بلیت تهیه کرد. از همان ابتدای ورود به راهرو، پوسترها و پرچمهای منقش به اسماء مبارک ائمه اطهار و بیش از همه حضرت علی(ع) راهنمای مخاطب برای رسیدن به میدان اجرا است. پیش از اجرا در محوطهای که برای پذیرایی میهمانان تدارک دیده شده و در خیمهای بزرگ با چای از میهمانان پذیرایی میشود. سمت چپ سالن به خانمها اختصاص دارد و آقایان سمت راست سالن جای میگیرند.
از قربان تا غدیر
پردهها که کنار میرود نمایش با این عبارت آغاز میشود: «اینگونه است حال انسان در همه حال...» اولین پرده مربوط به بارگاه شیطان است که دور تا دورش را آتش فرا گرفته و بوی گوگرد و دود آتش در فضا میپیچد. ذهن و چشم مخاطب هنوز درگیر شیطان است که بازیگران نقش حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل وارد صحنه میشوند. ابراهیم، فرزند خود را به قربانگاه آورده تا پسرش را در راه رسالت قربانی کند و داستانی که همه میدانیم. در پرده دوم، پردههای سمت چپ سالن نمایش پایین میآید و ماجرای آتش گرفتن گوساله سامری و به صلیب شدن حضرت عیسی مسیح نمایش داده میشود. در پرده سوم و روی صحنه اصلی شاهد نمایش تولد امیرالمؤمنین علی(ع) و شکافته شدن کعبه و نوید تولد توسط فاطمه بنت اسد هستیم که پردههای سمت چپ کنار رفته و نازل شدن قرآن به پیامبر در شب قدر اجرا میشود. در ادامه جلسات مشرکان علیه پیامبر، هجرت علی بن ابی طالب(ع) به مدینه، ازدواج حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع)، جنگ احد و فتح خیبر و... به ترتیب در صحنههای مختلف روایت میشود. پرده آخر نمایش به حج آخر پیامبر(ص) و واقعه غدیر اختصاص دارد.
یک حقیقت روشن
هدایت سه صحنه بزرگ با دکورهایی چند وجهی و متحرک با حدود ۳۵۰ هنرور کار دشواری است که عوامل این نمایش و کارگردان آن حسن بزرا بخوبی از عهده آن بر آمدهاند . این کارگردان در پاسخ به سؤالی درباره اهمیت جنبه اعتقادی نمایش یا فرم و شکل اجرا به «ایران» میگوید: «به دلیل فرم نمایشمان که میدانی است میبایست بیشتر از وقایع و اتفاقاتی استفاده میکردیم که در کنار انتقال معنا و محتوای مناسب، باشکوه بوده و در مختصات یک نمایش میدانی گنجانده شود. مگر میتوان در یک اثر نمایشی با زمان یک ساعت و نیم به همه ابعاد وجودی آن نور مطلق پرداخت و آن حجم از وقایع را گنجاند. ما در حد توان قلیل خود تلاش کردیم در نمایشی با زمان محدود، مطالب و وقایعی را ترسیم کنیم که هم جذابیت بصری داشته و هم بتواند معنا و محتوای مطلوب را به مخاطبان منتقل کند. گفتن واقعیات و ایجاد هر چه بیشتر حب امیرالمؤمنین(ع) در دل دوستداران از نیات اصلی این اثر نمایشی است.»او با اشاره به زندگی حضرت پیامبر(ص) در بخشی از این نمایش بر مشترکات اهل تسنن و شیعیان تأکید کرده و میافزاید: «این نمایش کاملاً مستند است و برای آن از منابع اهل تسنن و تشیع بهره گرفته شده است تا مشترکات بین شیعیان و اهل تسنن نشان داده شود. از طرفی داستان پیامبران مرتبط با داستان اصلی، اما بخش کوچکی از نمایش را به خود اختصاص میدهد. در واقع سیر ولایت حضرت علی(ع) در ادامه خط سیر انبیاست و ولایت امیرالمؤمنین(ع) جدا از ولایت پیامبران پیشین نیست. انبیا پا در راهی گذاردهاند که این راه به ولایت حضرت علی(ع) و امامان پس از ایشان ختم میشود. در نتیجه آنان تماماً یک تن واحد و یک حقیقت روشناند. به همین دلیل از داستان دیگر انبیا نیز برای تبیین بهتر این ولایت حقه استفاده کردم.»