اعتراف یک پژوهشگر اسرائیلی به ثبات ایران در دهههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی
فشارهای حداکثری بر ایران نتیجه عکس داده است
احمد فاضل زاده
دکترای روابط بینالملل
«ایران از درون» نام جدیدترین کتاب راز زیمت است. زیمت، پژوهشگر مقیم اسرائیل است و سردبیری نشریهای درباره ایران در مرکز میر آمیت (Meir Amit) را برعهده دارد. او در متن معرفی که برای خود در
وب سایتش نوشته آورده است که «علایق اصلی پژوهشی من سیاست، روابط خارجی، جامعه و رسانههای اجتماعی جمهوری اسلامی ایران است.»
نویسنده کتاب جزو مقامات سابق امنیتی اسرائیل به حساب میآید. او مشاور سابق نظامی اسرائیل در امور ایران بوده است. همچنین پژوهشگر ارشد مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS) است. در سوابق وی آمده که وی به طور فزایندهای از نقش نتانیاهو در مخالفت با برجام و ترغیب ترامپ به کنار گذاشتن آن انتقاد کرده و گفته بود که پیشرفت هستهای کنونی تهران، محصول فشار حداکثری امریکا و حملات خرابکارانه اسرائیل است.
این کتاب توسط انتشارات رسلینگ منتشر شده است. در توضیح ناشر درباره کتاب آمده است: «در سالهای اخیر، ایران به یکی از موضوعات مورد بحث در گفتمان عمومی و سیاسی اسرائیل تبدیل شده است.
استقرار نفوذ منطقهای، حمایت از سازمانهای تروریستی و تسلیحات هستهای جمهوری اسلامی ایران را به موضوعی تبدیل کرده است که نه تنها اسرائیل، بلکه همسایگانش و جامعه بینالمللی را که در درجه اول از ترکیب یک نظام سیاسی با قابلیتهای پیشرفته غیرمتعارف نگران هستند، نگران کرده است. با این حال، حتی با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی از نظر بسیاری یک راز است.
کتاب راز زیمت قصد دارد از طریق تحلیل ویژگیهای کلیدی نظام سیاسی ایران، روابط متقابل بین مراکز برجسته قدرت در رهبری ایران و فرآیندهای کلیدی عمیقی که در جامعه ایران در جریان است، به درک بهتر ایران معاصر کمک کند.»
راز زیمت در این کتاب آن گونه که خود میگوید، تلاش کرده تا تصویر نسبتاً قابل اعتمادی از واقعیت در ایران را ترسیم کند. البته سویههای تحلیل مغرضانه او در برخی مطالب و تحلیلها مشخص است. این کتاب به مسائل داخلی ایران و در درجه اول به مسائل مرتبط با نظام سیاسی پرداخته است.
مسائل سیاسی و اجتماعی در ایران و بحث سیاست خارجی از جمله این مسائل هستند. از دیدگاه نویسنده ایران در مسائل منطقهای توانسته به موفقیت نسبی دست پیدا کند و سیاستهای هستهای خود را با وجود چالشهایی به پیش ببرد.
نوشتن این کتاب به بیان نویسنده از این جهت بوده که مفسران امنیتی و نظامی اسرائیل عمدتاً از منظر امنیتی به ایران مینگرند، اما لازم است که از زوایای دیگری نظیر زوایای فرهنگی و اجتماعی هم به مسائل پرداخته شود.
در مقدمه کتاب آورده شده که با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی، ایران همچنان از ثبات بالایی برخوردار است؛ حتی در بحبوحه تحولاتی که در دهه گذشته برای منطقه رخ داده است. همچنین نویسنده معتقد است که جامعه ایران نیز با وجود همه مشکلاتی که دارد از ثبات نسبی برخوردار است و اگرچه بحرانهای اقتصادی وجود دارد، اما این ثبات نسبی را نمیتوان نادیده گرفت؛ نویسنده اذعان داشته که انقلاب اسلامی واکنشی بود به بی توجهی نسبت به خواستههای شهروندان در رژیم پهلوی؛ میلیونها شهروند ایرانی در سال 1979 دور رهبری امام جمع شدند.
نویسنده با مرور اتفاقات پس از انقلاب و استناد به گزارشها، اخبار رسانهها و
اظهار نظرهای برخی کارشناسان داخلی بویژه کارشناسان اصلاحطلب، بیان میکند که انتظارات برای بهبود اقتصادی که در نتیجه توافق هستهای به وجود آمد، در جامعه سرخورده شد و رئیس جمهور روحانی نتوانست تحت حمایت اصلاحطلبان در تحقق وعدههای خود برای بهبود اقتصادی و گسترش حقوق شهروندی به موفقیتی دست پیدا کند. تضعیف اعتماد عمومی در اعتراضاتی که در نتیجه این عدم موفقیت در ایران به راه افتاد نیز مشهود است.
در مجموع، از دید نویسنده در این کتاب، ایران در دهههای اخیر دستخوش تغییرات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بوده که جمهوری اسلامی را با چالشهایی مواجه کرده و در پس زمینه این فرآیندها روندهای جدیدی در جامعه ایران رخ میدهد. در نتیجه شناخت این فرآیندها و تمرکز بر مباحث جمعیت شناسی و نیز مطالعه تغییر در تعامل بین جامعه و نهادهای دولتی ضرورت پیدا میکند.
راز زیمت، معتقد است که «امروز، واضح است که فشار حداکثری نه تنها به اهداف سیاسی خود نرسید، بلکه در واقع پیشرفت هستهای ایران را تسریع کرد.» وی همچنین گفته بود که «مهم نیست چقدر بر آنها فشار میآورید، آنها مقاومت میکنند.»
وی همچنین درباره عدم بالکانیزه شدن ایران گفته بود: «به رغم اعتراضات فزاینده، بسیاری از ایرانیان، از جمله مخالفان و منتقدان رژیم، هنوز نگران این احتمال هستند که جایگزین رژیم کنونی چه بسا بدتر باشد و یک حرکت انقلابی میتواند به هرج و مرج سیاسی منجر شود و توسط دشمنان ایران مورد سوء استفاده قرار گیرد.
بهرهبرداری از اختلافات قومی برای تحریک اقلیتها نه تنها ممکن است نتیجه نداشته باشد، بلکه حتی میتواند همبستگی ایرانیان حول پرچم را افزایش دهد.»
این نویسنده همچنین سال گذشته در بیان شکست استراتژیهای رژیم صهیونیستی در قبال ایران گفته بود که نه تنها شانس بهرهگیری از اختلافات قومی برای تحریک اقلیتها، علیه حکومت جمهوری اسلامی برای این رژیم بسیار کم است، بلکه ممکن است نتیجهای دربر نداشته و حتی ایرانیان را تشویق به «جمع شدن زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران» برای حفظ تمامیت ارضی کشور خود کند.
زیمت همچنین پیش تر نوشته بود که باید میزان محبوبیت و نفوذ علمدار مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی در بین ایرانیان مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد؛ بر این اساس او پیشنهاد داده بود که باید برای بررسی میزان محبوبیت و نفوذ علمدار مقاومت در بین آحاد ایرانیان از ابزارهای نظرسنجی و اشراف روی شبکههای مجازی فارسیزبان بهره گرفت.
این کارشناس صهیونیستی نهایتاً این گونه نوشته است: «هدف قرار دادن و حذف افرادی که به عنوان «نمادملی» مطرح هستند اثر بسیار بالایی در تجمیع تمام گرایشات فکری تحت یک پرچم مشترک را دارد. حتی ایرانیهایی که تمایلی به حاکمیت ندارند.»
نهادهای حقوق بشری از جنایات رژیم صهیونیستی گزارش می دهند
اسرائیل، غزه را به یک زندان روباز تبدیل کرده است
دیدهبان حقوق بشر در گزارشی که روز دوشنبه 13 ژوئن منتشر کرده، محاصره نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی را به عنوان نمودی از «جنایت علیه بشریت» دانست و آن را مصداقی از آزار و اذیت توصیف کرد. دیدهبان حقوق بشر در گزارشی که به مناسبت پانزدهمین سالگرد محاصره غزه توسط رژیم صهیونیستی انجام میشود، آورده است: «محدودیتهای گسترده اسرائیل برای خروج از غزه، بیش از دو میلیون نفر از ساکنان آن را از فرصتهایی برای بهبود زندگی خود محروم میکند.»
این گزارش میافزاید: «محاصره، اقتصاد غزه را ویران کرده و به متفرق کردن مردم فلسطین انجامیده است و این بخشی از جنایات مقامات اسرائیلی علیه بشریت یعنی آپارتاید و آزار و اذیت میلیونها فلسطینی است... سیاست محاصره، اکثر ساکنان غزه را از رفتن به کرانه باختری منع میکند و از فرصتهای حرفهای، هنرمندان، ورزشکاران، دانشجویان و سایرین در فلسطین و سفر به خارج از منطقه جلوگیری کرده و حقوق آنها برای کار و تحصیل را تضییع میسازد.
همزمان در این گزارش آمده است: «سیاستهای محدودکننده مصر در گذرگاه رفح با غزه، از جمله تأخیر غیرضروری و بدرفتاری با مسافران، آسیبهای بسته شدن این گذرگاه به حقوق بشر را تشدید کرده است.» این در حالی است که در طول محاصره غزه و به دلیل محدودیتهای وضع شده توسط رژیم صهیونیستی، گذرگاه رفح مصر به خروجی اصلی ساکنان غزه به جهان خارج تبدیل شده است.
در این بیانیه همچنین آمده است: «مصر باید به سیاستهای محدودکننده خود، از جمله تأخیر و بدرفتاری با مسافران، که تأثیرات سیاست محاصره از سوی اسرائیل را تشدید میکند، پایان دهد.»
دیدهبان حقوق بشر همچنین تصریح کرده که فلسطینیان در غزه به مدت 15 سال در منطقهای که عملاً یک زندان روباز است، محبوس شدهاند. این گروه حقوق بشری اعلام کرده که «اسرائیل اکثریت قریب به اتفاق ساکنان غزه را از خروج از طریق گذرگاه اریز که تنها گذرگاه مسافری به کرانه باختری است، منع میکند... فلسطینیها باید از آزادی تردد، بویژه بین غزه و کرانه باختری برخوردار باشند». دیدهبان حقوق بشر در گزارش خود چنین نتیجهگیری کرده که «اسرائیل باید به ممنوعیتها و محدودیتها و محاصرههای غزه پایان دهد.»
پیشتر نیز گروه حقوق بشری المیزان با صراحت، از جنایات و کشتار بی رحمانه رژیم صهیونیستی گزارش داده بود که اسرائیل در طول 15 سال 5 هزار و 418 فلسطینی را در غزه کشته است. این سازمان در گزارشی با عنوان «15 سال خیلی طولانی» آورده که 23 درصد از قربانیان، کودکان و 9 درصد زنان بودهاند. این گزارش میافزاید که بین 14 ژوئن 2007 تا 14 ژوئن 2022، حملات رژیم صهیونیستی 3 هزار و 118 تأسیسات تجاری، 557 کارخانه، 2 هزار و 237 خودرو، 2 هزار و 755 تأسیسات عمومی، 12 هزار و 631 واحد مسکونی را ویران کرده و به 41 هزار و 780 واحد دیگر خسارت جزئی وارد کرده است.
این نهاد حقوق بشری با اشاره به اینکه نیروهای اشغالگر رژیم صهیونیستی از تسلیحات مرگبار علیه کودکان فلسطینی استفاده کرده است، افزود: «مقامات اسرائیلی مجموعهای از محدودیتهای شدید و پیچیده را وضع کردهاند به گونهای که حتی فلسطینیانی که میخواهند به بیرون از غزه برای دسترسی به خدمات درمانی بروند، نیز امکان رفتن ندارند. در بیانیه المیزان آمده است که بین سالهای 2010 تا فوریه 2022، مقامات اسرائیلی 30 درصد درخواستهای مجوز بیماران را رد کرده یا به تأخیر انداختهاند.
گفتنی است مجوزهای رد شده و به تعویق افتاده منجر به مرگ 72 بیمار شده است که 10 نفر از آنها کودک و 25 زن بودند. این سازمان بشردوستانه از جامعه بینالمللی خواسته است که «از استانداردهای دوگانه در برخورد با نقض حقوق بشر خودداری کند» و «مسئولیتهای قانونی و اخلاقی خود را برای پایان دادن به محاصره تحمیلی غزه برعهده بگیرد.» در این گزارش تأکید شده است: «آنها همچنین باید همه کسانی را که مرتکب جنایات جنگی علیه فلسطینیان میشوند، به محکمه پاسخگویی کشانده و محاکمه کنند.»
بحرانهای غرب چگونه پایان نظام سرمایهداری را رقم میزند؟
سندرز یا پوتین؟
بثینه شعبان
مشاور ارشد رئیس جمهور سوریه
تلاقی بین برنی و پوتین در بطلان سرمایهداری به عنوان یک سیستم نشان میدهد که ساختن جهانی جدید بر پایههای متعادلتر امکان پذیر است و مسیر تغییر جهان و رهایی آن از
تک قطبی آغاز شده است.
برنی سندرز خود را به عنوان یکی از «طولانیترین افراد مستقل در تاریخ کنگره در ایالات متحده» تعریف میکند زیرا نتوانست بودجه کافی برای مبارزات انتخاباتی خود دریافت کند.
برنی در مصاحبهای با فاکس نیوز گفت: «آنچه امروز به شما خواهم گفت چیزی است که اغلب در فاکس یا سی.ان.ان یا ای. بی.سی یا واشنگتن پست نمیشنوید، چیزی است که واقعاً در سالنهای کنگره میشنوید.
پس از آن، او شروع به رد وضعیت اقتصادی، اجتماعی، معیشتی و بهداشتی در ایالات متحده کرد و اینکه طبقات کارگر و متوسط در مشکلات بزرگی زندگی میکنند، زیرا 70 میلیون امریکایی بدون بیمه درمانی در ثروتمندترین کشور روی زمین زندگی میکنند.
دو نفر دارای ثروتی بیش از 40 درصد از امریکاییها، ثروت یک درصد بیشتر از 920 درصد از جمعیت و مدیران عامل شرکتهای بزرگ، 350 برابر حقوق کارگرانشان درآمد دارند.
برنی پرسید: این یعنی چی؟ او خود پاسخ داد: «این بدان معناست که ما باید به یک سیستم سیاسی فاسد پایان دهیم که در آن پول کلان انتخابات را میخرد.
برنی با این جمله آخر جوهره نظام دموکراتیکی را بیان کرد که ایالات متحده در تلاش است آن را به تمام جهان تعمیم دهد؛ نظامی مبتنی بر خرید مردم، پرداخت رشوه و حکومت بر پایه پول با نتایج انتخابات و نمایندگان مردم.
این مدل توسط ایالات متحده در هر کشوری که پس از «اشغال» برای «اصلاح» آن تلاش میکند، اعمال میشود، همانطور که در افغانستان، عراق و لیبی انجام داد و در هر کشوری که توانست اراده و هژمونی خود را تحمیل کند(مانند کشورهای اروپایی).
کشورهایی که دولتهایشان تسلیم شدن خود را در برابر امریکا میبینند، حتی اگر این تبعیت به منافع کشورهایشان لطمه بزند، همانطور که در حال حاضر در مورد تحریمها علیه روسیه اتفاق میافتد.
اهمیت سخنان برنی نیز از زمان بندی ناشی میشود، زیرا او در زمانی صحبت میکند که جهان در سراسر زمین سؤالات خود را که ممنوع یا غیرقابل قبول بودند، روی میز میگذارد.
اهمیت سخنان برنی از آنجا ناشی میشود که او بحران نظام سرمایهداری را که امروزه نه تنها در ایالات متحده، بلکه در اتحادیه اروپا، غرب و به طور کلی پیروان آنها وجود دارد، به اختصار و خردمندانه بیان کرد. از این منظر، تلاقی مفهومی و استراتژیک بین آنچه برنی در صفحه «فاکس نیوز» بیان کرد بسیار کوتاه، اما بسیار مهم بود و آنچه پوتین در مورد دیدگاه استراتژیک روسیه برای وضعیت جهانی و وضعیت روسیه صحبت کرد.
در این شرایط و با بیان اینکه امروزه در مفاهیم، به دلیل توهماتی که غرب همچنان در آنها زندگی میکند و سعی در تحمیل آن به دیگران دارد، پرسشها و مشکلات زیادی وجود دارد.
اگرچه یک حمله سایبری پوتین را یک ساعت از سخنرانی خود در مجمع بینالمللی اقتصاد در سن پترزبورگ به تأخیر انداخت، اما پوتین با ویژگی خاصی همان ادبیات برنی سندرز را بیان کرد.
وی با گفتن این جمله سخنان خود را آغاز کرد: «من میخواهم دیدگاه روسیه را با شما در میان بگذارم.» در ادامه وی به دلایل گسترش ناتو به شرق و برنامههای ایالات متحده پرداخت.
پس از رد توهمات غرب و روشهای فریب آن، عوامل قدرت روسیه را به تفصیل بیان کرد. برای تقویت کشور از داخل در تمام بخشهای کشاورزی، صنعتی، آموزشی و تجاری و اینکه تحریمهایی که روسیه و بویژه پول روسیه را هدف قرار داده، آن را به عنصری از قدرت تبدیل کرده است، زیرا روبل امروز قویتر از آنچه بود، میباشد.
وی به کشورهایی که بهای افزایش موادی مانند کود و تأثیر آن بر کشاورزی در جهان را پرداختهاند، ابراز علاقه کرد، اما همه اثرات منفی بر اقتصاد جهانی نتیجه اقدامات و تنگ نظری کشورهای غربی است. غربیها نسبت به منافع مردم بیتفاوت هستند.
پوتین از اینکه مردم به دعوت وی پاسخ داده و سرمایهگذاری در کشور را انجام داده بودند، تشکر کرد و روسیه را به عنوان کشور مردمی معرفی کرد. وی همچنین از متحدان خود در کشورهای مختلف نیز تشکر کرد.
وی بر اتحاد کشورهای بریکس و جهتگیری آنها برای آینده مشترک و درک ارزشها و مفاهیمی که باید بر جهان حاکم باشد نیز تأکید کرد. در عین حال، چین اعلام میکند که سومین ناو هواپیمابر چینی را در اختیار دارد که یک کارخانه صرفاً چینی است که قادر به حمل بیش از 50 هواپیما و عبور از تنگه تایوان است.
پوتین علت حمله به اوکراین را جاهطلبیهای غرب در شرق میداند که تمام وعدههای خود را در طول سالهای گذشته نادیده گرفته و به سمت شرق آمده است.
نظام سرمایهداری در طول حیات خود در اختیار طبقه خاص بوده و بر این اساس رفتار میکرده است. چپاول مردم و ایجاد مرکز پیرامون بخشی از سناریوی نظام سرمایهداری میباشد.
نقطه تلاقی بین برنی و پوتین، عدم کفایت سرمایهداری به عنوان یک سیستم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امروزی برای فریب دادن جهان در مورد کارایی مدل آن است.
نظامی متعادلتر، عادلانهتر، برابرتر و رفاه مردم و آزادتر، دموکراتیکتر و باوقارتر از آنچه غرب برای دههها دیگر رنگی برایش ندارد. همچنین هر دو بر این تأکید میکنند که زمزمههای پایان نظام سرمایهداری به سر آمده است.