صنم یاوری
شنبه
الان۶۴ امین روزی است که داریم دنبال خانه میگردیم. بنگاهی اصغر آقا دیگر ما را میشناسد. هر وقت وارد میشویم میگویند «بَه، خانواده هفت نفره ما چطورن؟»
و من و همسرم هر بار از داشتن پنج فرزند که آیندهسازان کشور هستند به خودمان افتخار میکنیم. امروز اصغر آقا قول داده صاحبخانه را راضی کند تا ما را با این تعداد بالا بپذیرند. همسرم میگوید باید در مخارج این ماه صرفهجویی کنیم چون هزینه راضی کردن صاحبان خانه جهت پذیرش فرزندان زیاد بالا رفته است و یارانه هم به آن تعلق نمیگیرد.
یکشنبه
امروز تصمیم گرفتیم به اصغر آقا بنگاهی خیانت کنیم و بنگاههای دیگر را هم بگردیم.
همه چیز داشت خوب پیش میرفت و ما یک خانه با شرایط فوقالعاده پیدا کرده بودیم که پسر کوچیکه بیرونرویاش گل کرد و از صندوق عقب ماشین داد زد«مامان جیش دارم» و این بنگاهی هم فهمید به غیر از دوتایی که کنارمان ایستادهاند، یکی دیگر هم داریم.
هویتمان در این بنگاهی هم لو رفت.دنبال شناسایی هدف جدید هستیم.
دوشنبه
خانهای که دیروز نشانمان دادند خوب بود اما دستشویی مشترک با بقالی بالای خانه کمی کارمان را سخت میکرد.
پنج تا بچه اگر بخواهند هر دفعه برای قضای حاجت از بقالی عبور کنند، هوایی میشوند و خرجشان بالا میزند.
بنگاه جدیدی که پیدا کردهایم میخواهد مطمئن شود همین دو تا بچه را داریم. مردم خیلی فضول شدهاند به خدا.
سهشنبه
امروز خیلی به مغزم فشار آوردم. یاد مسألههای دبیرستان افتادم که هیچ وقت نمیتوانستم حل کنم.
چطور میشود در یک خانه ۷۰ متری با هفت نفر زندگی کرد؟
شوهرم خیلی باهوش است. سریع حساب کرد که به هر نفر 10 متر جا میرسد و کل آشپزخانه را داد به من.
من به داشتن این مرد افتخار میکنم.
چهارشنبه
صاحبخانه خیلی مهربان است.همین که فهمید دو تا بچه داریم کلی ذوق کرد و از اهمیت داشتن فرزند در این جامعه صحبت کرد.
حتی گفت اخیراً مقالهای خوانده که اگر این روند فرزندآوری ادامه داشته باشد چند سال بعد کشور پیر خواهیم بود.
خیلی خوب حرف میزد.
آنقدر با ملاحظه و مهربان بود که گفت حتی اگر بچهها سر و صدا کنند یا دیوار را خط بیندازند دیگر از ما خسارت نمیگیرد بلکه مستقیم حکم تخلیه میگیرد تا دیگر اعصابمان سر چیزهای الکی خرد نشود.
پنجشنبه
دیروز اجارهنامه را بستیم. خدارو شکر بالاخره خانه گیرمان آمد.
در اینترنت «راههای قایم کردن فرزندان از چشم صاحبخانه» را سرچ می کنم.
جوابهای خوبی داده است.
حساب کردهام اگر هر کدام از راهکارها را در یک ماه پیاده کنیم برای یک سال آینده کافی است.
فقط نگرانم که در راهکار قایم کردن کودک در شومینه یادمان برود و بچه جزغاله شود.
چند تا زن و شوهر در فامیل داریم که بچه میبینند ذوق میکنند میتوانیم هر کدام از بچهها را ماهی یک بار به آنها قرض بدهیم.
یا اینکه هر وقت صاحبخانه بچههای جدیدمان را دید بگوییم بچه فامیل است و خانوادهاش مسافرت رفتهاند.
اینجا نوشته باید مراقب آشغالها هم باشیم. باید هر شب به اندازه خانواده سه نفر آشغالها را بیرون بذاریم و بقیه را در طول روز امحا کنیم.
جمعه
امروز با بچهها خوابیدن در مکانهای تنگ را تمرین کردیم. حالا همه بلد شدهاند چه جوری کتابی بخوابند.
فقط پسر وسطی کمی زیادی تپل شده و باید برای 10 متر خودش برنامهریزی جدی داشته باشد.
تمرین بعدی ورود به خانه بود.خدا رو شکر ما طبقه همکف را اجاره کردیم که دو تا از بچهها را میتوانیم از پنجره رد کنیم.
اخبار دارد درباره ضرورت فرزندآوری میگوید. یاد صاحبخانه مهربانمان افتادم که خیلی در این باره اطلاعات داشت.عذاب وجدان میگیرم چرا راستش را نگفتهام.
در گوگل دنبال راهکاری برای برطرف کردن عذاب وجدان میگردم.
چند خبر کوتاه در سال ۱۴۵۰
با پیرترین حالت ملت چه کنم؟
محمدرضا رضایی
در پی کاهش چشمگیر جمعیت جوان کشور، جمعیت پیر کشور بیش از پیش تنها شده و موج جدید افسردگی ملت را فراگرفت. کارشناسان این وضع اسفبار را ناشی از کمتوجهی پیشینیان به مقوله جمعیت میدانند و معتقدند که الان معلوم نیست باید چه خاکی به سر ریخت.
تنی چند از میانسالان کشور که همگی تکفرزند خانوادههای خود هستند، در اعتراض به کاهش توجه والدین خود، تجمع کردند. این میانسالان معتقدند کهولت بیش از حد سن والدینشان، باعث شده مانند قبل به تنها فرزندان خود توجه نکنند و بیشتر وقت خود را به بیماری و استراحت اختصاص دهند. کارشناسان معتقدند تکفرزندی این لوسبازیها را هم دارد.
ازدحام جمعیت در بخش عمه و دایی «موزه ملی فک و فامیل» کشور، حادثه آفرید و تعداد زیادی از بازدیدکنندگان این موزه را روانه بیمارستان کرد. این موزه که یکی از پربازدیدترین موزههای کشور است، به سؤالات و شبهات زیادی درمورد چیستی تاریخی عمه و خاله و دایی و عمو و سایر بستگان سببی و نسبی پاسخ میدهد و از اینرو افراد زیادی مشتاق بازدید از این موزه هستند.
در پی کمبود شدید نیروی کار جوان در کشور، در جلسه اخیر شورای کار، مبلغ قرارداد استخدام هر نیروی کار به ازای هر کیلوگرم وزن، ۲۳۲ میلیون تومان تعیین شد.
سازمان تعزیرات از کشف و پلمب یک انبار نیروی کار جوان خبر داد که ماهها ۱۰۰ جوان قبراق و سرحال را احتکار کرده بود. سخنگوی این سازمان اعلام کرد با توجه به نیاز مبرم کشور به نیروی کار جوان، سازمان تعزیرات با هرگونه احتکار جوان بشدت برخورد خواهد کرد.
شهرداری تهران اعلام کرد برای کارفرمایانی که در میادین و سر گذرها منتظر کارگر جوان ایستادهاند، سایهبان و صندلی تعبیه خواهد کرد تا ایشان که عمدتاً بالای ۶۰ سال سن دارند، از انتظار طولانی مدت برای تأمین نیروی کار خسته نشوند.
وزیر کار اعلام کرد مذاکرات برای واردات ۲۰۰۰ تُن نیروی کار جوان از کشورهای چین و هند تقریباً نهایی شده و بزودی توافق نهایی آن اعلام میشود. صاحبان مشاغل از الان میتوانند در سامانه جامع قرعهکشی استخدام نیروی کار وارداتی ثبتنام نمایند.
با آغاز فصل نقل و انتقالات، دو باشگاه بزرگ پرسپولیس و استقلال با تماشاچیان جدید خود قرارداد بستند. با این قراردادهای جدید تعداد تماشاچیان روی سکوی این دو تیم از ۸ تماشاچی به ۱۱ تماشاچی افزایش مییابد. گفتنی است در اثر کمبود شدید جوانان پرشور، اکنون تماشاچی فوتبال، یکی از پردرآمدترین مشاغل کشور به شمار میرود.
زهرا فرقانی
نه خندهای، تو خونه، نه صفایی
بد دورهای شده ننه، خدایی
تو این دوره زمونه، مادر پدر،
با بچهشون کلی دارن دردسر
دنبال یه فرصت استثنایی
که بچه رو بپیچونن دوتایی
حال و هوا عوض کنن مختصر
تا سر کوچهشون برن یه سفر
یا میخونن اون درسای کذایی
دوباره از اول ابتدایی
بچه که تنها باشه صد البته
همبازیشم رایانه و تبلته
تربیتش میکنه کامپیوتر
الگوش میشن قهرمانای کانتر
اتاق داره تا سقفش اسباببازی
اما بازم نمیشه اصلاً راضی
طفلکی اون که یک دونه دختره
بهونهگیری میکنه یکسره
رو میکنه با التماس به مادر؛
تو رو خدا بخر واسم یه خواهر
خودم برات اونو بزرگ میکنم
نمیذارم چیزی واسه آبجی کم
مامان میگه بچه نمیری از رو؟
تازه خریدی گربه پشمالو
ببین چقدر عروسکه تو خونه
جایی واسه آبجی مگه میمونه؟
خلاصه از بچه طفلی اصرار
از پدر و مادره سخت انکار
تک بچههاشون روز و شب نذاشتن
آره ننه، سخته یه دونه داشتن
مادری که یه دونه بچه داره
هر روز داره دردسری دوباره
بعدم میگه بچه چی چیه بابا؟
راست میگه خب! نداره که سه چار تا
چند سال بعد یه عده پیر و پاتال
خونه سالمندانو کردن اشغال
اون موقع اون مامانی و بابایی
تازه میفهمن چه بده تنهایی