با وجود سختیهای کار و فقدان بیمه
زنانی که صنایع دستی کشور را جهانی کردند
زهره توکلی
تعدد و تنوع رشتهها و انواع صنایع دستی در روستاهای مختلف کشور آنقدر زیاد است که موجب شده امروز زنان و دختران روستایی از این هنرها که روزی از مادر و مادربزرگهای خود یاد گرفتهاند، برای کسب درآمد استفاده کنند.
حداقل تا یک دهه قبل تعداد زیادی از این رشتهها به فراموشی سپرده شده یا بسیار کمرنگ شده بود و تعداد انگشتشماری به این هنرها مشغول بودند، اما امروز با خشکسالیهای پیدرپی و کاهش محصولات کشاورزی، این هنرهای صنایع دستی که اغلب آنها در زندگی روزمره کاربردی هستند، رونق گرفتهاند. با وجود این، زنان و دختران روستایی برای رونق اینها مشکلات زیادی تحمل کرده و میکنند. خیلی وقتها به مرحله ناامیدی هم رسیدهاند، اما از تلاش خود دست برنداشتهاند، چرا که تورم روی شغل آنها نیز تأثیر زیادی داشته است. البته این بهجز مشکل بیمه نبودن است که جز تعداد اندکی، بقیه هنرمندان از آن رنج میبرند.
سفال 7 هزار ساله شکسته به دست مشتری میرسد!
یکی از این هنرمندان تلاشگر روستایی، زینت منفرد است که در روستای کلپورگان سیروان استان سیستان و بلوچستان به کار سفال مشغول است؛ روستای کلپورگان روستایی که بواسطه تلاشهای همین هنرمندان، ثبت جهانی هم شده است.
وی که 39 ساله است و از 13 سالگی کار سفال را از مادر و مادربزرگ خود فرا گرفته، با 6 فرزند و همسر بیمار، سرپرست خانوار است، کارگاه سفالگری خود را از سال 96 راه انداخته و امروز از طریق آن روزگار خود و خانواده را میگذراند.
به گفته منفرد، سفالگری نسل به نسل به زنان و دختران این روستا رسیده است، چون این هنر در این روستا 7 هزار سال قدمت دارد.
وی درباره مشکلات این حرفه میگوید: جدای از اینکه ممکن است سفال هنگام پخت، شکسته یا کج شود، یکی از مهمترین مشکلات ما این است که وقتی سفال را برای مشتریان به شهرهای مختلف کشور میفرستیم تعدادی از آنها در مسیر و هنگام جابهجایی، شکسته یا ترک میخورند و برخی از مشتریان هم فکر میکنند ما سفالهای سالم برایشان نفرستادهایم؛ حتی بهخاطر این اتفاقات یکی از مشتریان میخواست از من شکایت کند چون فکر میکرد عمدی است. به همین دلیل بسیاری از اوقات خیلی ضرر میکنیم.
منفرد میافزاید: اینجا قبلاً اداره پست داشتیم، اما دیگر جمع شده است و برای پست کردن باید سفالها را با اتوبوس به شهر سراوان ببریم.
وی میگوید: پارچ و لیوان، قندان، گلابپاش، گلدان، کاسه و... از جمله ظروف سفالی هستند که تولید میکنیم، اما پارچ و لیوانهای رنگی بیشترین استقبال را در میان مشتریان دارد.
این بانوی هنرمند روستایی با اشاره به سختی پرداخت حق بیمه، میافزاید: از طریق میراث فرهنگی بیمه شدهایم، اما بخشی از آن را خودمان پرداخت میکنیم. سهم هر کدام از ما برای 3 ماه حدود 900 هزار تومان است که پرداخت آن برای ما زیاد و سخت است.
وی میگوید: قبلاً مواد اولیه را میراث فرهنگی به ما میداد و کمک میکرد، اما الان چون نمیتوانند به دلیل نداشتن بودجه به ما کمک زیادی کنند، خودم خاک را از معدنی که 2 کیلومتر از ما فاصله دارد تهیه میکنم اما بسیاری در تهیه مواد اولیه مشکل دارند.
زنی که حوله خراشاد را به بازارهای بینالمللی فرستاد
فاطمه ذاکریان از هنرمندانی است که سالها است به کار پارچهبافی مشغول است و مدیرعاملی شرکت تعاونی روستایی خراشاد بیرجند استان خراسان جنوبی را نیز بر عهده دارد، وی دراین باره به «ایران» میگوید: از سال 83 فعالیت در این شرکت را آغاز کردم. فعالیت شاخص ما، پارچهبافی سنتی و آموزش آن است که در زبان محلی به آن توبافی (حولهبافی) میگویند.
وی میافزاید: تمامی زنان و دختران این روستا پارچهبافی سنتی را از مادران خود آموخته بودند، اما تعداد انگشتشمار در این زمینه کار میکردند چون فکر میکردند این هنر قدیمی شده تا جایی که مادران نمیگذاشتند دخترانشان جز مصارف خانگی، در این زمینه کار کنند.
ذاکریان ادامه میدهد: از آنجا که به خاطر خشکسالیها تولید محصولات کشاورزی کمرنگ شده بود باید محصول دیگری را جایگزین میکردیم. وقتی پیشنهاد دادم این هنر را زنده کنیم همه به تمسخر گرفتند چون فکر میکردند انجام آن دیگر در شأن روستاییان نیست. با شرکت در نمایشگاه صنایع دستی در مصلای تهران در همان سال؛ وقتی سود فروش محصولات کمی را که به نمایشگاه برده بودم به زنان تولیدکننده دادم باعث تشویق دیگر زنان شد، به طوری که پس از یک هفته 14 نفر و پس از 4 ماه تمامی زنان و دختران روستای خراشاد به این کار مشغول شدند. نیازی به آموزش هم نبود چون همه این کار را از مادر خود یاد گرفته بودند.
این بانوی تلاشگر با بیان اینکه لباس نوزاد، حوله تنپوش، مانتو، لباس مردانه، سرویسهای پارچهای آشپزخانه و... از جمله تولیدیهای این زنان است که با توجه به سفارش مشتریها تولید میشود، میگوید: قبل از کرونا در تمامی نمایشگاههای مرتبط در سراسر کشور، شرکت میکردیم اما با شیوع کرونا، به استفاده از شبکههای مجازی تلگرام و واتساپ روی آوردیم. امروز علاوه بر داخل، در خارج از کشور نظیر ایتالیا، آلمان، فرانسه، انگلستان و... نیز مشتری داریم.
وی با اشاره به مشکلاتی که سالهاست حل نشده است، میافزاید: تا 10 سال قبل هر کسی با ورود به این هنر، از طریق میراث فرهنگی بیمه میشد، اما امروز خیلیها بیمه نیستند؛ البته بیمه روستایی و عشایری برای درمان قابل استفاده نیست و تنها برای سابقه بیمه و بازنشستگی مفید است، برای همین از آن استقبال نمیشود. بارها این مشکل بیمه عنوان شده اما هنوز همچنان وجود دارد و حل نشده است.
ذاکریان ادامه میدهد: از 303 نفر عضو این شرکت تعاونی فقط 174 نفر بیمه تأمین اجتماعی هستند، در صورتی که در خانه قدیمی که میراث فرهنگی از 10 سال گذشته با هدف آموزش به سایر زنان و دختران در اختیار ما قرار داده تاکنون بیش از 2 نفر آموزش دیده و مشغول به کار شده، اما بیمه نشدهاند.
وی با اشاره به گرانی مواد اولیه ناشی از تورم اقتصادی میگوید: مواد اولیه این هنر که نخ است هر روز گران میشود و اگر بخواهیم قیمت تولیدات را به همان اندازه، افزایش دهیم هم مشتریها استقبال نمیکنند، بنابراین مجبوریم با سود اندک بفروشیم و این برای زنانی که اغلب سرپرست خانوار هستند، خیلی سخت است.
جهانی شدن و گران شدن تولید
مریم افسری هم از دیگر زنان هنرمندی است که بیش از 20 سال عمر خود را به هنر گلیم در سیرجان استان کرمان پرداخته است و امروز با ادامه تحصیل در مقطع کارشناسیارشد، به تدریس این رشته هنری نیز مشغول است.
وی که 2 سال قبل نیز موزه گلیم و قالی را در سیرجان راهاندازی کرده است، میگوید: از 8 سالگی این هنر را از مادرم آموختم اما آن زمان یادگیری اجباری بود و علاقهای وجود نداشت، اما پس از ورود به دانشگاه در رشته متالورژی و آشنایی با ذوب فلزات سنگین، متوجه شدم که مسیر را اشتباه آمدهام و علاقهای به این رشته ندارم. با گرفتن مدرک فنی و حرفهای و تحصیل در رشته صنایع دستی و پژوهش هنر به هنر فرش و گلیم روی آوردم.
افسری با اشاره به اینکه برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتم، ادامه میدهد: با تدریس در این رشته و مطالعات فراوان متوجه شدم که آنچه در زمینه فرش و گلیم در اینجا تولید میشود با آنچه مورد انتظار بازار جهانی بوده بسیار متفاوت است و باید هماهنگی بین آنها صورت گیرد.
وی درباره مشکلات هنرمندان این رشته میگوید: جهانی شدن گلیم سیرجان، وضعیت اقتصاد داخلی و جهانی موجب شد که قیمت مواد اولیه افزایش یابد به طوری که قیمت گلیم سیرجان نیز به یکباره 4 برابر شد.
این بانوی هنرمند میگوید: در قدیم نسبت به ارزش گلیم آگاهی نبود، لذا قیمت اندکی برای آن در نظر میگرفتند چون میگفتند گلیم زبر است و همانند فرش خوشنشین نیست، اما با جهانی شدن آن هم قیمت افزایش یافت و هم مردم اقبال خوبی به آن پیدا کردند.
وی با بیان اینکه امروز برخی هنرمندان برای دور زدن دلالان، هنر خود را به طور مستقیم از طریق سایتهای فروش اینترنتی با نرخهای عجیب و غریب میفروشند، تأکید میکند: اگر این موضوع مدیریت نشود به سمت و سوی غلطی پیش خواهیم رفت.
افسری با گله از بیمه نبودنش پس از حداقل 20 سال فعالیت در زمینه فرش و گلیم و داشتن لوحهای تقدیر بسیار، میگوید: ما هنرمندانی که در این زمینه کار میکنیم و جز فرش و گلیم، کار دیگری نداشته و نداریم چرا نباید بیمه باشیم؟ من با وجود سابقه بیمه بهخاطر اینکه یک سال در ایران حضور نداشتم، بیمهام قطع شد و دیگر نتوانستم بیمه شوم. افرادی مانند من که بیمه نیستند، بسیارند و با وجود تلاشهای زیادی که کردهاند راه به جایی نبردهاند. تعداد زیادی از آنها نیز سرپرست خانوار هستند که باید برای آنها چارهای اندیشید.
سوت خطر قطار فرونشستها در کشور به صدا درآمد
ریل خطرناک
زیست بوم-رئیس سازمان نقشهبرداری کشور از شناسایی ۲۱۰ پهنه دچار فرونشست در کشور خبر داد. علی جاویدانه گفت: این فرونشستها اگر در مسیرهای راهآهن و سدها باشد پیامدهای خطرناکی دارد و در صورت بروز حادثه خسارتهای زیادی در پی خواهد داشت. خبر بدتری هم وجود دارد. فرونشست همین الان مسافران قطار سراسری شمال به جنوب را هم در ورامین تهدید میکند. فرو نشست در اطراف راهآهن سراسری در سمنان نیز محوطه ۷ هزار ساله تپه حصار دامغان را هم نشانه رفته است.
شواهد نشان میدهد فرو نشست به خط راهآهن استان یزد – اردکان هم رسیده است. مطالعات میگوید حداکثر نرخ فرونشست سالانه در مسیر خط راهآهن یزد – اردکان 3/2سانتی متر در بازه زمانی 2002 بوده است. به گزارش «ایران» در فرونشست، خاک میمیرد و امکان احیای سفرههای زیرزمینی برای همیشه از دست میرود. زمین تشنه و پوک شده مدام دهان باز میکند و بخشی از سرزمین را با هر آنچه در آن وجود دارد، میبلعد. درههای دهان گشوده در استهبان فارس تا میناب هرمزگان- که یکی از مرغوبترین دشتهای کشور را بلعیده- تنها یکی از نتایج خالی شدن سفرههای زیرزمینی است. آمارهایی هم که «محمد درویش» کارشناس محیطزیست پیشتر به «ایران» داده تصویر ترسناکتری را ترسیم میکند. او میگوید: «بر اساس آمارهای سازمان زمینشناسی، وزارت نیرو و شرکت منابع آبی کشور، ایران در شمار ۵ کشور دارای بدترین وضعیت آبی قرار دارد. ما بسیاری از ذخایر آب استراتژیک خود را مصرف کردهایم.»
به گفته او، تراز آب در ۶۰ دشت ایران سالانه دو متر پایینتر میرود. درویش گفته است: «مرز بحرانی فرونشست زمین در آمارهای جهانی چهار میلیمتر در سال است. اما در ایران برای مثال فرونشست در دشتهای بین جهرم تا فسا ۱۴۰ برابر شرایط بحرانی جهان است.» فرونشست در جنوب تهران و در شهریار به ۲۶ سانتیمتر رسیده است. درویش این میزان را ۹۰ برابر شرایط بحرانی فرونشست دیگر مناطق دچار این معضل در جهان دانست. فرونشست در خراسان نیز سالی ۲۵ سانتیمتر شکاف میاندازد. اصفهان نیز سالی ۱۵ سانتیمتر فرو نشست میکند. فرونشست در این شهر با صدها بنا از عهد صفوی به خانهها و مدرسهها رسیده است، پیش از آن خسارت جدی به آثار تاریخی هم زده است. فرونشست هر سال ۲۱ سانتیمتر در یزد پایینتر میرود. زمین بهدلیل کاهش سطح سفرههای زیرزمینی در کرمان، سمنان و بخشی از اردبیل هم همین وضعیت را دارد. فرونشست حتی به چهارمحال و بختیاری هم رسیده تا دشت خانمیرزا در لردگان از بیآبی خودسوزی کند. فرونشستها در سواحل خلیج فارس و دریای عمان هم دهان دریده و دشت میناب را با مرکبات و نخیلاتش بلعیدهاند. در نتیجه بسیاری از نخلداران و صاحبان باغهای مرکبات به سمت قاچاق سوخت رفتهاند. به گفته درویش، وضعیت همدان و بوئین زهرا هم اسفبار است. فرونشست طاهرآباد کاشان را هم در خود فرو برده است. به گفته او وضعیت فارس یک تراژدی تمام عیار است. فارس سالانه ۵۶سانتیمتر در زمین فرو میرود. تخلیه آبهای زیرزمینی آن در ۵۰سال گذشته، ۱۲ برابر شده؛ حتی بیشتر از میانگین کشوری. وضعیت اندوختههای آبی اغلب ۶۲ دشت آن در شرایط بحرانی قرار دارد. رکورد فارس در فرونشست جهانی است. بعد از فارس، نیومکزیکو در امریکاست که سالانه ۳۴ سانتیمتر نشست میکند. این صدرنشینی نتیجه نابودی ۱۶ دریاچه استان و بهرهکشی از آبهای زیرزمینی آن است. آمارهای وزارت نیرو نشان میدهد که فارس بعد از ته کشیدن آبهای سطحی، خشک شدن دریاچههایی چون «طشک»، پریشان شدن «بختگان» و برگشتن بخت از «پریشان»، ۸۰درصد آب مصرفی خود را از منابع زیرزمینی بیرون میکشد؛ این یعنی دومینوی مرگ «کمجان»، «مهارلو»، «ارژن»، «کافتر» . «بختگان»و... بختگان روزگاری نه چندان دور بیش از ۱۷۰ هزار بال پرنده را در خود مأوا میداد. همه اینها نشان می دهد که سوت خطر قطار فرونشست در ایران مدتها است به صدا در آمده است!
خانه قاجاری امان الله خان، گذرگاه احشام شد
خانه قاجاری امانالله خان صوفی گذرگاه احشام شد. این بنای تاریخی در سال ۱۳۸۲ با شماره ثبت ۱۰۵۸۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. این بنا در روستای امام دهستان سمام در ۵۰ کیلومتری شهر املش قرار دارد. «حسین رفیعیان » سرپرست معاونت میراثفرهنگی گیلان در واکنش به انتشار تصاویری از وضعیت این خانه تاریخی گفت: به منظور حفاظت و مرمت از بنای مذکور در سنوات گذشته اقدامات کارشناسی به ویژه در قسمت سقف بنا به شکل لتپوش به انجام رسیده و با توجه به ورود سرمایهگذار بخش خصوصی و همراهی مالک مقرر شد سازه مذکور با هدف تبدیل شدن به مکان فرهنگی و اقامتی تغییر کاربری یابد که متأسفانه به علت مشکلات سرمایهگذار و اختلاف با وراث ملک در خصوص مرمت و بازسازی بنا این فرایند متوقف شد.
رفیعیان گفت: پیرو مکاتبات با مالکین، تمایلی به همکاری وراث با ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گیلان وجود نداشته و این امر با طرح شکایت و اعلام قصور از سوی مالک شخصی بنا برای سهلانگاری در حفاظت از ساختمان توسط این ادارهکل در دست پیگیری و اقدام است. او انتشار ویدیویی از وضعیت این خانه تاریخی توسط بومی ها را باعث تشویش اذهان عمومی مردم گیلان دانست.
داستان پتروشیمی میانکاله به فصل آخر میرسد؟
زیست بوم- نماینده ساری در واکنش به خبر انتقال پتروشیمی میانکاله به سمنان، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست را مخاطب قرار داد و گفت: «انتقال پتروشیمی به استان دیگر وجاهت قانونی ندارد و محیطزیست جز ارزیابی محیط زیستی وظیفه دیگری ندارد و اگر محل احداث پروژه پتروشیمی دارای اشکالاتی باشد باید به مکان دیگری در (همین) استان منتقل شود.» رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور البته پیش از رسانهای شدن گفتوگوی نماینده ساری، انتقال پتروشیمی میانکاله را به سمنان رد کرده بود اما اظهار نظر این نماینده باز هم به پرسش های تکراری بیپاسخ منتهی میشود. آیا نماینده مجلس از سند آمایش سرزمینهای شمالی یعنی گلستان، گیلان و مازندران خبر ندارد که به دنبال جانمایی پتروشیمی میانکاله در منطقه ای دیگر در مازندران است؟ آیا نماینده شهر ساری نمیداند که قانون از ابتدای دهه 80 بهدلیل حساسیت خاک و آب در شمال کشور احداث هرگونه صنایع سنگین و آلاینده را در شمال کشور ممنوع کرده است؟
صنایع پتروشیمیایی مصرف آب قابل توجهی دارند، برای تأمین آب در این منطقه همانطور که پیمانکار میگوید باید از منبع دریا استفاده کرد، برداشت آب از دریای مازندران و شیرینسازی آب به معنای مصرف از یک دریاچه بسته و ایجاد شوری با غلظت بالاتر در محدوده ساحلی این طرح است. آثار مخرب این اقدام با توجه به جهت چرخش آب در دریای مازندران، قطعاً اثرات متعددی بر نواحی جنوب شرقی این دریاچه و خلیج میانکاله خواهد داشت.
امیدرضا صفییاری؛ دکترای مهندسی سواحل و سازههای دریایی و مشاور در حوزه مطالعات پدافند غیرعامل پیشتر به رسانهها گفته بود:«بدیهی است که رفتار واکنشی این دریاچه به چنین مداخلهای بسیار متفاوت از محدودههای دریایی باز مانند خلیجفارس و دریای عمان است، چرا که ظرفیت خود پالایی این دریاچه در برابر ایجاد آلایندگی در آن نسبت به دریاهای آزاد بسیار کمتر است. حتی اگر منبع تأمین آب برای این واحد پتروشیمیایی غیر از دریا پیشبینی شود، بنا به دلایل مختلف از جمله پدیده تغییر اقلیم، کاهش بارشها و محدودیت منابع آب سطحی و زیرزمینی در این پهنه از کشور، باید منتظر عواقب مخربتری باشیم.»
منصورعلی زارعی بدرستی در همین گفتوگوی انتقادی وظیفه محیطزیست را انجام ارزیابی محیط زیستی دانسته است. شورایعالی محیطزیست در تازهترین اظهار نظر خود با توجه به توان اکولوژیکی منطقه اعلام کرده است که به ساخت پتروشیمی میانکاله مجوز نخواهد داد. آیا حالا که سازمان حفاظت محیط زیست به وظیفه اصلی خودجامه عمل پوشانده است ماجرای میانکاله وارد یک فاز جدید میشود؟
ایسنا- بهرامعلی ظاهری، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سمنان از زیستگاههای این استان به عنوان بینظیرترین زیستگاههای کشور از نظر تنوع گیاهی و جانوری نام برد و گفت: حفاظت از این سرمایههای ارزشمند با محیطبانان و نیروهایی معادل یک پنجم نرم جهانی انجام میشود.
ایسنا - «حسن اکبری» معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی کشور «توسعه معدنی» را یکی از اشکال مهم تخریب طبیعت ایران دانست و درباره اثرات ایجاد دسترسیهای بیرویه نظیر جادهها، خطوط انتقال سوخت و بزرگراهها و... بر از بین رفتن زیستگاههای مناسب جانوری اظهار کرد: توسعه معدنکاری معمولاً در قلب طبیعت و در بسیاری از زیستگاههای بکر نظیر زیستگاههای کوهستانی اتفاق میافتد و به علت نیاز به ایجاد دسترسی جادهای و باز کردن «سینه کارهای معدنی» به تخریب زیستگاه میانجامد. بسیاری از گونههای جانوری بویژه گربهسانان به حضور انسان حساس هستند و با دستکاری زیستگاهها از طرق مختلف بویژه از طریق معدنکاری، این گونههای جانوری از زیستگاه خارج و با خطرهایی مواجه میشوند که تجربه مقابله با آن را ندارند.
ایرنا- حمید فدایی، مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید گفت: آزمایشگاه و کارگاه مرمت اشیا در محوطه میراث جهانی تختجمشید افتتاح شد و به بهرهبرداری رسید. تجهیز و راهاندازی این آزمایشگاه از نیازهای مبرم پایگاه تخت جمشید بود که در 2 سال گذشته در اولویتهای برنامهای قرار گرفت و در نهایت با گذشت چند دهه از شکلگیری پایگاه، موفق به تجهیز و راهاندازی آن شدیم.
میراثآریا- جواد واحدی، معاون امور مجلس، حقوقی و استانهای وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گفت: ایلام باتوجه به غنای بالای فرهنگی و تاریخی میتواند به یک قطب گردشگری در کشور تبدیل شود. به دلیل وجود مرز مهران، استان ایلام همه ساله پذیرای تعداد زیادی مسافر ایرانی و اتباع خارجی بویژه عراقی است که باید با تقویت زیرساختهای گردشگری، شرایط اقامت چندروزه این مسافران در استان فراهم شود.
مهر- مدیریت کاخ سعدآباد اعلام کرد که این مجموعه به علت ادامه برنامههای مراسم ریاست جمهوری و حضور هیأتی از ونزوئلا امروز و فردا ۲۴ و ۲۵ خرداد ماه تعطیل است.
میراثآریا- محسن فیروزی، فرمانداری شهرستان نائین گفت: صنایعدستی یکی از مهمترین عوامل و منابع اشتغال، تولید سرمایه و جذب گردشگر در شهر تاریخی و گردشگری نائین است که میتوان با بهینه کردن زیرساختهای گردشگری در این شهرستان، رونق اقتصادی را نیز در زمینه گردشگری احیا کرد.