ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام صادق علیهالسلام:
کسى که به دین خود چنگ مىزند، مانند کسى است که شاخه پُر از خار و تیغ را با دستش صاف و تهى از خار مىکند. بنده باید از خدا پروا کند و به دینش چنگ بزند.
الغیبه للنعمانی: ص ۱۶۹ح ۱۱
کسى که به دین خود چنگ مىزند، مانند کسى است که شاخه پُر از خار و تیغ را با دستش صاف و تهى از خار مىکند. بنده باید از خدا پروا کند و به دینش چنگ بزند.
الغیبه للنعمانی: ص ۱۶۹ح ۱۱
توئیت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اجتماع «سلام فرمانده»
سلام بر یاران انقلاب
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز جمعه در حساب کاربری خود در توئیتر با انتشار تصویری از اجتماع بزرگ در ورزشگاه آزادی تهران، نوشت: «بنَفْسی اَنْتَ اُمْنِیَّةُ شائِق یَتَمَنّی مِنْ مُؤْمِن وَمُؤْمِنَة ذَکَرا فَحَنّا /جانم به فدایت. تو آرمان مشتاقانی هستی که آرزوی دیدارش را میکنند، همان مردان و زنان با ایمانی که با یادت از فراقت مینالند. سلام بر یاران مهدی(عج)؛ سلام بر یاران دهه نودی انقلاب خمینی(ره).» اجتماع بزرگ خانوادگی ۱۰۰ هزار نفری «سلام فرمانده» عصر دیروز (پنجشنبه، پنجم خردادماه ۱۴۰۱) در ورزشگاه بزرگ آزادی تهران برگزار شد. در این برنامه سرودهای «سلام فرمانده» و «رفیق شهیدم» با نوای ابوذر روحی، «مداد رنگی» با نوای رضا هلالی و رَجَز «ای لشکر صاحب زمان» با نوای حسین طاهری در ورزشگاه آزادی طنینانداز شد.
چند نکته درباره سی و سومین دوره نمایشگاه کتاب تهران
تجربهای ارزشمند برای سالهای آینده
جانمراد احمدی
مدیر نشر «دارخوین»
سی و سومین دوره نمایشگاه کتاب تهران در حــالـــی بـــرگــزار شد که علاقهمندان کتاب بعد از وقفهای
دو ســاله بــه دیدار ناشـــران رفتند و از تازههای نشر باخبر شدند. امسال اما اتفاق مهم دیگری هم رقم خورد که نمیتوان از آن صرفنظر کرد؛ این که بهرهمندی از امکانات نمایشگاه کتاب فقط به ساکنان تهران محدود نشد، دیگر اجباری برای سفر به پایتخت و تقبل هزینههای آن نبود.
این تغییر مهمی است که در خلال برگزاری نمایشگاه این دوره شاهد آن بودیم، از طرفی به کاهش بار ترافیکی برای شهر میزبان این رویداد فرهنگی هم کمک شد و حتی برخی تهرانیها هم خرید غیرحضوری را بنابر شرایط خود ترجیح دادند.
این تجربه ارزشمندی است که کرونا سبب شد و امیدوارم در سالهای آینده همچنان شاهد ادامهاش باشیم؛ این که هر یک از علاقهمندان بتوانند از هر کجای کشور، بینیاز از هیچ سفر و صرف هیچ هزینهای از کتابهای عرضه شده در بخش مجازی نمایشگاه بهرهمند شوند.
این تغییر رویکردی که کرونا و محدودیتهای برآمده از آن سبب شده گامی جدی در مسیر دستیابی به عدالت فرهنگی به شمار میآید. برگزاری همزمان بخش حضوری و مجازی نمایشگاه کتاب امسال به طور قطع خالی از مشکل نبوده که البته در تجربه نخست هر کاری طبیعی است. با این حال متولیان فرهنگی میتوانند از همین حالا برنامهریزی برای دوره بعد را آغاز کنند تا فرصت و امکان کافی برای برطرف کردن نقاط ضعف فعلی فراهم باشد. اما بگذارید به تجربهای هم از حضور خودم و همکارانم در نشر «دارخوین» در نمایشگاه کتاب اشاره کنم، ما از جمله مؤسسات نشری هستیم که آثاری در زمینه دفاع مقدس و خاطرات مدافعان حرم منتشر میکنیم. طی روزهای برپایی نمایشگاه با افرادی مواجه شدیم که آشنایی چندانی با آثار این حوزه نداشتند اما با کمی صحبت علاقهمند شده و حتی کتاب میخریدند. این که مردم هنوز اطلاعات کافی درباره کتابهای منتشر شده در این حوزه ندارند مظلومیت این عرصه را نشان میدهد. وگرنه تجربه نشان داده که جامعه کتابخوان وقتی درباره آثار خوب مطلع میشوند، اشتیاق نشان میدهند. این تصور اشتباهی است که گمان کنیم فقط قشر خاصی به آثاری از این دست علاقهمند هستند، درباره این کتابها اطلاعرسانی کافی نشده که مردم بخواهند سراغشان بروند. شاید بخشی از این کتابها، همچون آثار هر حوزه دیگری کاملاً تخصصی و مناسب طیف خاصی از مخاطبان باشند اما بخش زیادی از آنها هم برای عموم خوانندگان نوشته شدهاند.
در این بین همراهی رسانهها میتواند نقشی اثرگذار در شناساندن هرچه بیشتر کتابهای این حوزه ایفا کند. با احتساب مواردی که به برخی از آنها در این فرصت اندک اشاره شد میتوان برای برپایی هرچه بهتر
سی و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب تهران از همین حالا کوشید و البته برای بهبود وضعیت حوزههای مختلف نشر نیز گامهای جدیتر برداشت.
مدیر نشر «دارخوین»
سی و سومین دوره نمایشگاه کتاب تهران در حــالـــی بـــرگــزار شد که علاقهمندان کتاب بعد از وقفهای
دو ســاله بــه دیدار ناشـــران رفتند و از تازههای نشر باخبر شدند. امسال اما اتفاق مهم دیگری هم رقم خورد که نمیتوان از آن صرفنظر کرد؛ این که بهرهمندی از امکانات نمایشگاه کتاب فقط به ساکنان تهران محدود نشد، دیگر اجباری برای سفر به پایتخت و تقبل هزینههای آن نبود.
این تغییر مهمی است که در خلال برگزاری نمایشگاه این دوره شاهد آن بودیم، از طرفی به کاهش بار ترافیکی برای شهر میزبان این رویداد فرهنگی هم کمک شد و حتی برخی تهرانیها هم خرید غیرحضوری را بنابر شرایط خود ترجیح دادند.
این تجربه ارزشمندی است که کرونا سبب شد و امیدوارم در سالهای آینده همچنان شاهد ادامهاش باشیم؛ این که هر یک از علاقهمندان بتوانند از هر کجای کشور، بینیاز از هیچ سفر و صرف هیچ هزینهای از کتابهای عرضه شده در بخش مجازی نمایشگاه بهرهمند شوند.
این تغییر رویکردی که کرونا و محدودیتهای برآمده از آن سبب شده گامی جدی در مسیر دستیابی به عدالت فرهنگی به شمار میآید. برگزاری همزمان بخش حضوری و مجازی نمایشگاه کتاب امسال به طور قطع خالی از مشکل نبوده که البته در تجربه نخست هر کاری طبیعی است. با این حال متولیان فرهنگی میتوانند از همین حالا برنامهریزی برای دوره بعد را آغاز کنند تا فرصت و امکان کافی برای برطرف کردن نقاط ضعف فعلی فراهم باشد. اما بگذارید به تجربهای هم از حضور خودم و همکارانم در نشر «دارخوین» در نمایشگاه کتاب اشاره کنم، ما از جمله مؤسسات نشری هستیم که آثاری در زمینه دفاع مقدس و خاطرات مدافعان حرم منتشر میکنیم. طی روزهای برپایی نمایشگاه با افرادی مواجه شدیم که آشنایی چندانی با آثار این حوزه نداشتند اما با کمی صحبت علاقهمند شده و حتی کتاب میخریدند. این که مردم هنوز اطلاعات کافی درباره کتابهای منتشر شده در این حوزه ندارند مظلومیت این عرصه را نشان میدهد. وگرنه تجربه نشان داده که جامعه کتابخوان وقتی درباره آثار خوب مطلع میشوند، اشتیاق نشان میدهند. این تصور اشتباهی است که گمان کنیم فقط قشر خاصی به آثاری از این دست علاقهمند هستند، درباره این کتابها اطلاعرسانی کافی نشده که مردم بخواهند سراغشان بروند. شاید بخشی از این کتابها، همچون آثار هر حوزه دیگری کاملاً تخصصی و مناسب طیف خاصی از مخاطبان باشند اما بخش زیادی از آنها هم برای عموم خوانندگان نوشته شدهاند.
در این بین همراهی رسانهها میتواند نقشی اثرگذار در شناساندن هرچه بیشتر کتابهای این حوزه ایفا کند. با احتساب مواردی که به برخی از آنها در این فرصت اندک اشاره شد میتوان برای برپایی هرچه بهتر
سی و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب تهران از همین حالا کوشید و البته برای بهبود وضعیت حوزههای مختلف نشر نیز گامهای جدیتر برداشت.
آشنایی با اختلالات روانی و فیلمهایی که آنها را منعکس میکنند/5
شوک حوادث در ساختار روانی
آزاده سهرابی
روانشناس
بسیاری از ما ممکن است در زندگی با حوادثی روبهرو شویم که بسیار تلخ و شوکه کننده باشند. در طول پاندمی کرونا عده زیادی با مرگ عزیزانشان روبهرو شدند، عدهای خود ورود پاندمی کرونا به کشور و آن قرنطینهها برایشان تحمل ناپذیر و شوکه کننده بود. در کشور ما زلزله زیاد تجربه میشود و این روزها شوک حادثه فرو ریختن ساختمان متروپل برای بسیاری از مردم آبادان، چه کسانی که عزیزی را از دست دادند چه دیگران، بار دیگر به ما هشدار میدهد که یکی از اختلالها در ساختار روان را جدی بگیریم و آن اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD است. در واقع تمام کسانی که با یک حادثه تلخ و شوکه کننده روبهرو میشوند از قبیل مرگ، خشونتهای خانگی، تصادف اتومبیل، جنگ، زلزله و... در معرض این اختلال هستند که با شدتهای متفاوتی ظاهر میشود. کنار آمدن با یک سانحه برای انسان دشوار است و هر کس حتی با تابآوری بالا و ساختار روانی قوی میزانی از اضطراب را بروز میدهد. اما در برخی مواقع نه تنها افراد پس از دوره مشخصی علائم اضطرابیشان بهبود پیدا نمیکند بلکه شدیدتر میشود تا جایی که زندگی شخصی آنها با اختلال روبهرو میشود. هر چند تجربههای اضطراب و سوگ و افسردگی تا یک ماه پس از این رویدادها طبیعی است اما اگر علائم شدت پیدا کند و بیش از آن طول بکشد، نیاز به مداخله دارد. هر چند مدلی از این اختلال هم با تأخیر بروز پیدا میکند و ممکن است حتی یک سال پس از حادثه علائم شروع شود. فلاش بک، کابوس و اضطراب شدید و فکر ناخواسته به رخداد از علائم این اختلال است.
درمجموع، علائم PTSD ذیل چهار گروه دستهبندی میشود: خاطرات آزار دهنده، اجتناب، تغییرات منفی در تفکر و روحیه و تغییر در واکنشهای فیزیکی و عاطفی.
مثلاً فرد با یادآوری رویداد احساس میکند دوباره آن حادثه در حال رخ دادن است. فرد مایل است از هر مکان، حرف و کسی که آن رویداد را تداعی میکند، اجتناب کند. ترس، عصبانیت، احساس گناه، ناامیدی در مورد آینده در فرد زیاد است. پرخاشگری، اختلال در خواب، عدم تمرکز، انجام رفتارهای خطرناک مثل نوشیدن الکل و مصرف مواد مخدر و رانندگی پر خطر یا افکار خودکشی ازعلائم دیگر استرس پس از سانحه است. گاهی حتی فرد به یک بی حسی عاطفی ممکن است برسد.
به نظر میرسد تازه بعد از عبور از سوگ فردی و جمعی در آبادان باید یک چکاپ جدی روانی توسط متخصصان صورت بگیرد تا از منظر این اختلال افراد بررسی شوند.
آسمان زرد کم عمق، دنیای آشفته استرسزا
بسیاری از فیلمهای سینمایی خصوصاً در هالیوود با تمی از این اختلال ساخته شدهاند چرا که اساساً این اختلال اولین بار در کهنه سربازان دیده شد. یکی از فیلمهای امریکایی که این اختلال را دستمایه قرار داده، فیلم «شکارچی گوزن» به کارگردانی مایکل چیمینو و درباره جنگ امریکا و ویتنام است. حتی یکی از فیلمهای دنیای سینمایی مارول به نام «مرد آهنی 3» نیز بخوبی علائم PTSD را در تونی استارک شخصیت اصلی نشان میدهد.
اوکه ماجراهای تلخی را در گذشته (فیلم انتقامجویان) تجربه کرده دچار حملات پانیک، فلاش بک به گذشته و اجتنابهای شدید شده است. در فیلمهای سینمایی ایرانی این اختلال هم کمتر در عمق دیده شده اما فیلم «آسمان زرد کم عمق» ساخته بهرام توکلی از نمونههای نسبتاً خوب برای نشان دادن شخصیتی دچار استرس پس از سانحه است. غزل که سابقه بستری شدن در بیمارستان روانی را هم دارد در فیلم دچار فلاش بکها و یادآوری تصادفی که به مرگ والدینش منجر شده یا از دست رفتن برادرش در بازی مهد کودک میشود و یک احساس گناه شدیدی را تجربه میکند که در نهایت یک فروپاشی درون درام و ساختار روانی این فرد به وقوع میپیوندد.
روانشناس
بسیاری از ما ممکن است در زندگی با حوادثی روبهرو شویم که بسیار تلخ و شوکه کننده باشند. در طول پاندمی کرونا عده زیادی با مرگ عزیزانشان روبهرو شدند، عدهای خود ورود پاندمی کرونا به کشور و آن قرنطینهها برایشان تحمل ناپذیر و شوکه کننده بود. در کشور ما زلزله زیاد تجربه میشود و این روزها شوک حادثه فرو ریختن ساختمان متروپل برای بسیاری از مردم آبادان، چه کسانی که عزیزی را از دست دادند چه دیگران، بار دیگر به ما هشدار میدهد که یکی از اختلالها در ساختار روان را جدی بگیریم و آن اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD است. در واقع تمام کسانی که با یک حادثه تلخ و شوکه کننده روبهرو میشوند از قبیل مرگ، خشونتهای خانگی، تصادف اتومبیل، جنگ، زلزله و... در معرض این اختلال هستند که با شدتهای متفاوتی ظاهر میشود. کنار آمدن با یک سانحه برای انسان دشوار است و هر کس حتی با تابآوری بالا و ساختار روانی قوی میزانی از اضطراب را بروز میدهد. اما در برخی مواقع نه تنها افراد پس از دوره مشخصی علائم اضطرابیشان بهبود پیدا نمیکند بلکه شدیدتر میشود تا جایی که زندگی شخصی آنها با اختلال روبهرو میشود. هر چند تجربههای اضطراب و سوگ و افسردگی تا یک ماه پس از این رویدادها طبیعی است اما اگر علائم شدت پیدا کند و بیش از آن طول بکشد، نیاز به مداخله دارد. هر چند مدلی از این اختلال هم با تأخیر بروز پیدا میکند و ممکن است حتی یک سال پس از حادثه علائم شروع شود. فلاش بک، کابوس و اضطراب شدید و فکر ناخواسته به رخداد از علائم این اختلال است.
درمجموع، علائم PTSD ذیل چهار گروه دستهبندی میشود: خاطرات آزار دهنده، اجتناب، تغییرات منفی در تفکر و روحیه و تغییر در واکنشهای فیزیکی و عاطفی.
مثلاً فرد با یادآوری رویداد احساس میکند دوباره آن حادثه در حال رخ دادن است. فرد مایل است از هر مکان، حرف و کسی که آن رویداد را تداعی میکند، اجتناب کند. ترس، عصبانیت، احساس گناه، ناامیدی در مورد آینده در فرد زیاد است. پرخاشگری، اختلال در خواب، عدم تمرکز، انجام رفتارهای خطرناک مثل نوشیدن الکل و مصرف مواد مخدر و رانندگی پر خطر یا افکار خودکشی ازعلائم دیگر استرس پس از سانحه است. گاهی حتی فرد به یک بی حسی عاطفی ممکن است برسد.
به نظر میرسد تازه بعد از عبور از سوگ فردی و جمعی در آبادان باید یک چکاپ جدی روانی توسط متخصصان صورت بگیرد تا از منظر این اختلال افراد بررسی شوند.
آسمان زرد کم عمق، دنیای آشفته استرسزا
بسیاری از فیلمهای سینمایی خصوصاً در هالیوود با تمی از این اختلال ساخته شدهاند چرا که اساساً این اختلال اولین بار در کهنه سربازان دیده شد. یکی از فیلمهای امریکایی که این اختلال را دستمایه قرار داده، فیلم «شکارچی گوزن» به کارگردانی مایکل چیمینو و درباره جنگ امریکا و ویتنام است. حتی یکی از فیلمهای دنیای سینمایی مارول به نام «مرد آهنی 3» نیز بخوبی علائم PTSD را در تونی استارک شخصیت اصلی نشان میدهد.
اوکه ماجراهای تلخی را در گذشته (فیلم انتقامجویان) تجربه کرده دچار حملات پانیک، فلاش بک به گذشته و اجتنابهای شدید شده است. در فیلمهای سینمایی ایرانی این اختلال هم کمتر در عمق دیده شده اما فیلم «آسمان زرد کم عمق» ساخته بهرام توکلی از نمونههای نسبتاً خوب برای نشان دادن شخصیتی دچار استرس پس از سانحه است. غزل که سابقه بستری شدن در بیمارستان روانی را هم دارد در فیلم دچار فلاش بکها و یادآوری تصادفی که به مرگ والدینش منجر شده یا از دست رفتن برادرش در بازی مهد کودک میشود و یک احساس گناه شدیدی را تجربه میکند که در نهایت یک فروپاشی درون درام و ساختار روانی این فرد به وقوع میپیوندد.
تحلیلی معرفت شناسی بر سینمای دینی
«دکــوپــــــاژهـــــای برزخــــی» نوشـــته نعمتالله سعیـدی با تحلیلی بر سریال «وضعیت سفید» بر اساس مبانی معرفت شناسی سینمای دینی منتشر شده است. این کتاب به همت مدرسه اندیشه و هنر(ماه) نوشته شده و از مجموعه مطالعات فرهنگی انقلاب اسلامی نشر «راه یار» به شمار میآید. سعیدی در پیشگفتار کتاب نوشته:«در تاریخ هنر از همسایگی فلسفه و ادبیات بسیار گفتهاند و نمایشنامه هم از صناعات ادبیات است و هم در شمار تفلسف. هنر مدرن در ایران امروز اما به دلایل و علل عمدی و سهوی، از معرفت بومی و تفکر ایرانی کموبیش جدا افتاده است.
بازی «هنر برای هنر» بیش از آنکه در آرزوی رهایی هنر از سیاست باشد، دستاویز خروج هنر از ذیل فرهنگ بوده است؛ غافل، بلکه آگاه از اینکه هنر متعالی این سرزمین همواره به تابش مهر فرهنگ بالیده و آهنگ فر داشته است و نه ذوق ذلت. غربزدهها هیچگاه نپسندیدند که ایران در دوران معاصر همچون دوره تمدن اسلامی، در جهان هنر، گردنفرازی و دگراندیشی کند و گمان بَرَد که فراتر از سقف غرب، آسمانی و آرمانی هست...
در میانه چنین میدانی، کیمیایند هنرمردانی که پرچم هویت برافرازند؛ آهنگ فر در سر و خلعت آیین در بر، به جستوجوی خویش برآیند و دکان دگراندیشی در برابر بازار خودفروشی بگشایند... کتاب پیشرو به شوق پیوند دوباره اندیشه و هنر و حلقهای از یک مجموعه در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.»
نعمتالله سعیدی درباره چرایی اینکه سراغ سریال «وضعیت سفید» رفته نوشته:«سریالها و آثاری مثل «وضعیت سفید»، طلایهداران تاریخ و تمدنی دیگر هستند؛ تاریخی که شاید فعلاً هنوز خیلی از آن فاصله نگرفتهایم که قابل شناخت باشند و تمدنی که هنوز به آن خیلی نزدیک نشدهایم! این ویژگی را تمام پدیدههای عظیم دارند. مثلاً ما تا از کره زمین فاصله نگیریم و از فضایی دوردست به آن خیره نشویم، متوجه شکل ظاهری و بسیاری از ویژگیهای آن نخواهیم شد.
شاید همین سریال «وضعیت سفید» نیز نیاز داشت چند دهه صبر کند تا بتواند بسیاری از ابعاد و جزئیات مقطع تاریخی مذکور را روایت کند.»
گفتنی است که سریال تلویزیونی «وضعیت سفید» به کارگردانی حمید نعمتالله در سال 1390 از شبکه سه سیما پخش شد.
داستان سریال مربوط به زمان شروع موشکباران تهران در جریان جنگ تحمیلی است که بر اثر آن، اعضای خانوادهای پرجمعیت که تقریباً همه با هم قهر هستند و اختلاف دارند، برای دوری از حملات دشمن، ساکن باغ مادرشان در روستایی واقع در حومه تهران میشوند.
دکوپاژهای برزخی
نعمتالله سعیدی
انتشارات راه یار
بازی «هنر برای هنر» بیش از آنکه در آرزوی رهایی هنر از سیاست باشد، دستاویز خروج هنر از ذیل فرهنگ بوده است؛ غافل، بلکه آگاه از اینکه هنر متعالی این سرزمین همواره به تابش مهر فرهنگ بالیده و آهنگ فر داشته است و نه ذوق ذلت. غربزدهها هیچگاه نپسندیدند که ایران در دوران معاصر همچون دوره تمدن اسلامی، در جهان هنر، گردنفرازی و دگراندیشی کند و گمان بَرَد که فراتر از سقف غرب، آسمانی و آرمانی هست...
در میانه چنین میدانی، کیمیایند هنرمردانی که پرچم هویت برافرازند؛ آهنگ فر در سر و خلعت آیین در بر، به جستوجوی خویش برآیند و دکان دگراندیشی در برابر بازار خودفروشی بگشایند... کتاب پیشرو به شوق پیوند دوباره اندیشه و هنر و حلقهای از یک مجموعه در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.»
نعمتالله سعیدی درباره چرایی اینکه سراغ سریال «وضعیت سفید» رفته نوشته:«سریالها و آثاری مثل «وضعیت سفید»، طلایهداران تاریخ و تمدنی دیگر هستند؛ تاریخی که شاید فعلاً هنوز خیلی از آن فاصله نگرفتهایم که قابل شناخت باشند و تمدنی که هنوز به آن خیلی نزدیک نشدهایم! این ویژگی را تمام پدیدههای عظیم دارند. مثلاً ما تا از کره زمین فاصله نگیریم و از فضایی دوردست به آن خیره نشویم، متوجه شکل ظاهری و بسیاری از ویژگیهای آن نخواهیم شد.
شاید همین سریال «وضعیت سفید» نیز نیاز داشت چند دهه صبر کند تا بتواند بسیاری از ابعاد و جزئیات مقطع تاریخی مذکور را روایت کند.»
گفتنی است که سریال تلویزیونی «وضعیت سفید» به کارگردانی حمید نعمتالله در سال 1390 از شبکه سه سیما پخش شد.
داستان سریال مربوط به زمان شروع موشکباران تهران در جریان جنگ تحمیلی است که بر اثر آن، اعضای خانوادهای پرجمعیت که تقریباً همه با هم قهر هستند و اختلاف دارند، برای دوری از حملات دشمن، ساکن باغ مادرشان در روستایی واقع در حومه تهران میشوند.
دکوپاژهای برزخی
نعمتالله سعیدی
انتشارات راه یار
نقد یا سرکوب؟
علیرضا نراقی
منتقد
در ادبیات نقد فیلم ایران ترکیبات زیادی برای توصیفی منفی از یک فیلم، یا یک گروه از فیلمها، یک جریان فیلمسازی، یا سینمای یک دوران ساخته شده است. نمونه معروف و اولیه این نوع اصطلاحسازیها البته همان ترکیب «فیلمفارسی» از دکتر هوشنگ کاووسی بود که برای توصیف فیلمهای عامهپسند پیش از انقلاب ساخته شده بود، اما بازار ساخت چنین ترکیباتی بعد از انقلاب داغتر شد، هر چند که هیچ دکانی به اندازه دکان فیلمفارسی رونق نداشت، اما دکانهای دیگر هم خریداران خاص خود را پیدا کرده بود. ترکیبات زیادی چون سینمای روشنفکری، سینمای شاعرانه، سینمای عرفانی، سینمای جشنوارهای و... ساخته شد که اغلب برای توصیفی منفی و در راستای کنایه و متلک استفاده میشد. اولین اشکال این اصطلاحات- مثل فیلمفارسی- این بود که متلکپرانی بودند، نه تحلیل. دومین اشکال مهم این بود که کلیتسازی میکردند و مجموعه متنوعی از آثار را عوامانه و غیرکارشناسانه یککاسه میکردند. این توصیفات از آثار تمایز و فردیت را میگرفتند؛ چیزی شبیه به کاری که در اردوگاههای مرگ یا کار اجباری با آدمها میشد و به جای نام به آنها شماره میدادند تا دسته و کار جمعی آنها تنها معرف و هویتشان باشد. بدیهیست که در خود این کلیتبخشی نوعی استبداد رأی، هویتکشی و ساده انگاری به طور همزمان کار میکرد.
اشکال دیگر چنین اصطلاحاتی این بود که عموماً از واژگانی برای توصیف منفی استفاده میکردند که ماهیت آنها منفی نبود. تنها در شرایط زمانی خاصی و با تکیه بر یک متن تند و جهتدار تبدیل به فحش شده بودند. روشنفکری که دستکم ظهورش در سینما باعث شد سینمای ایران از زیر سلطه بیچون و چرای سینمای مبتذل و بیمایه خارج شود و جریانی نوین بهوجود آورد به امری منفی در این ادبیات یکهتاز بدل شد. صفتی چون شاعرانه که اغلب رویکردی متفاوت و سینمایی دیگرگون را فراتر از سینمای مبتنی بر داستانگویی و تنش ابژکتیو ممکن ساخت و در پی وسعت بخشیدن به فرم و گفتار سینمایی بود با همین فحاشیها ضعیف شد. عرفان که نشان از نفوذ گرایشی معنوی و انفس«ی» در سینمای ایران پس از انقلاب داشت و مانند سینمای شاعرانه ریشهای جهانی هم داشت، قدری به تندی به مثابه فحش به کار رفت که تقریباً هیچ منتقدی پس از آن به خود جرأت نداد که فیلمی را بابت نفوذ بینشهای عرفانی و فرم شاعرانه تحسین کند، این در حالی بود که مثلاً در دهه شصت چنین رویکردهایی اساساً به سینمای ایران گوناگونی، تنوع و حتی زندگی دادند. اصطلاح سینمای جشنوارهها نیز باعث شده بود که موفقیتهای ما شکست ترجمه شوند. ذهن وهمآلود باعث شد یکی از جریاناتی که هم از نظر منزلت و اعتبار، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر بداعتهای زیباشناسانه به سینمای ایران کمک کرده بود، بهعنوان اشکال سینمای ایران توصیف شود. آنچه در میان این اصطلاحسازیها مشهود است این است که دستکم در دورهای سرمایههای سینمای ایران در داخل کشور و توسط منتقدان «متنفذ» سرکوب شد.
منتقد
در ادبیات نقد فیلم ایران ترکیبات زیادی برای توصیفی منفی از یک فیلم، یا یک گروه از فیلمها، یک جریان فیلمسازی، یا سینمای یک دوران ساخته شده است. نمونه معروف و اولیه این نوع اصطلاحسازیها البته همان ترکیب «فیلمفارسی» از دکتر هوشنگ کاووسی بود که برای توصیف فیلمهای عامهپسند پیش از انقلاب ساخته شده بود، اما بازار ساخت چنین ترکیباتی بعد از انقلاب داغتر شد، هر چند که هیچ دکانی به اندازه دکان فیلمفارسی رونق نداشت، اما دکانهای دیگر هم خریداران خاص خود را پیدا کرده بود. ترکیبات زیادی چون سینمای روشنفکری، سینمای شاعرانه، سینمای عرفانی، سینمای جشنوارهای و... ساخته شد که اغلب برای توصیفی منفی و در راستای کنایه و متلک استفاده میشد. اولین اشکال این اصطلاحات- مثل فیلمفارسی- این بود که متلکپرانی بودند، نه تحلیل. دومین اشکال مهم این بود که کلیتسازی میکردند و مجموعه متنوعی از آثار را عوامانه و غیرکارشناسانه یککاسه میکردند. این توصیفات از آثار تمایز و فردیت را میگرفتند؛ چیزی شبیه به کاری که در اردوگاههای مرگ یا کار اجباری با آدمها میشد و به جای نام به آنها شماره میدادند تا دسته و کار جمعی آنها تنها معرف و هویتشان باشد. بدیهیست که در خود این کلیتبخشی نوعی استبداد رأی، هویتکشی و ساده انگاری به طور همزمان کار میکرد.
اشکال دیگر چنین اصطلاحاتی این بود که عموماً از واژگانی برای توصیف منفی استفاده میکردند که ماهیت آنها منفی نبود. تنها در شرایط زمانی خاصی و با تکیه بر یک متن تند و جهتدار تبدیل به فحش شده بودند. روشنفکری که دستکم ظهورش در سینما باعث شد سینمای ایران از زیر سلطه بیچون و چرای سینمای مبتذل و بیمایه خارج شود و جریانی نوین بهوجود آورد به امری منفی در این ادبیات یکهتاز بدل شد. صفتی چون شاعرانه که اغلب رویکردی متفاوت و سینمایی دیگرگون را فراتر از سینمای مبتنی بر داستانگویی و تنش ابژکتیو ممکن ساخت و در پی وسعت بخشیدن به فرم و گفتار سینمایی بود با همین فحاشیها ضعیف شد. عرفان که نشان از نفوذ گرایشی معنوی و انفس«ی» در سینمای ایران پس از انقلاب داشت و مانند سینمای شاعرانه ریشهای جهانی هم داشت، قدری به تندی به مثابه فحش به کار رفت که تقریباً هیچ منتقدی پس از آن به خود جرأت نداد که فیلمی را بابت نفوذ بینشهای عرفانی و فرم شاعرانه تحسین کند، این در حالی بود که مثلاً در دهه شصت چنین رویکردهایی اساساً به سینمای ایران گوناگونی، تنوع و حتی زندگی دادند. اصطلاح سینمای جشنوارهها نیز باعث شده بود که موفقیتهای ما شکست ترجمه شوند. ذهن وهمآلود باعث شد یکی از جریاناتی که هم از نظر منزلت و اعتبار، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر بداعتهای زیباشناسانه به سینمای ایران کمک کرده بود، بهعنوان اشکال سینمای ایران توصیف شود. آنچه در میان این اصطلاحسازیها مشهود است این است که دستکم در دورهای سرمایههای سینمای ایران در داخل کشور و توسط منتقدان «متنفذ» سرکوب شد.
عکس نوشت
«هلگا استنزل» هنرمند روس با استفاده از روشی غیرمعمول تصاویر خلاقانهای به ثبت میرساند و امیدوار است آثارش لبخند به روی صورت مخاطبان بیاورد. / گاردین
خط خبر
چند روزی است که نمایشگاه کتاب به پایان رسیده و حالا اهالی فرهنگ در دیگر بخشهای هنر فرصت بیشتری برای درمیان گذاشتن کارهای تازه خود با علاقهمندان یافتهاند.
تقدیر هنرمندان از سعید پورصمیمی
تصاویری از سعیدپورصمیمی، هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون طی روزهای اخیر از سوی هنرمندان باز نشر میشود که با متنهای کوتاهی مبنی بر تقدیر و تجلیل از این بازیگر همراه است. منیژه حکمت از آن جمله است، وی تصویری از سعید پورصمیمی بازیگر فیلم «برادران لیلا» منتشر کرده و نوشته: «استاد سعید پورصمیمی، شما خود هنر هستید، خود اصالت. خود اندیشه، بدون هوچیگری. بعد از سالها با عکس شما حالم خوب شد.» حکمت در استوری دیگری هم نوشته: «جشنواره کن بر خود ببالد با حضور بهترین بازیگر سینمای ایران، سعید پورصمیمی در 80 سالگی.» البته افراد دیگری همچون محسن کیایی هم پستهای مشابهی در تجلیل از این بازیگر و هنرمند پیشکسوت منتشر کردهاند. کیایی پستی از صفحه سلامسینما را به اشتراک گذاشته که در آن تصویر پورصمیمی خودنمایی میکند.
چهرهها
سعید فرجپوری، نوازنده ویولن و کمانچه تصویری از برپایی کنسرتی در کانادا منتشر کرده و در توضیحات بیشتر هم نوشته: «کنسرت سهنوازی، نهم جولای در ونکوور با اجرای قطعات و تصانیفی از موسیقی قدیم ایران.» در این اجرا افزون بر خود فرجپوری، امیرکوشکانی و هامین هنری هم حضور دارند.
کیهان کلهر از هنرمندان پیشکسوت عرصه موسیقی هم استوری تازهای منتشر کرده که در آن خبر از برگزاری کنسرتی در کبک کانادا داده، آنطور که در اطلاعات این خبر آمده بزودی علاقهمندان موسیقی ایرانی در تورنتو هم شاهد این اجرا خواهند بود.
ناصر میرباقری، مدیر انتشارات خانه فرهنگ و هنر گویا تصاویری از آیین سپاس از صد چهره ماندگار صنعت چاپ در کشورمان منتشر کرده، در این برنامه که چندی پیش برگزار شده بیش از یکهزار و پانصد نفر از اهالی چاپ و فرهنگ و هنر ایران زمین شرکت داشتهاند. میرباقری هم خود از چهرههایی است که در این آیین از آنان تجلیل شده است.
محمد کارت بازیگر و کارگردان سینما بخشی از سریال «یاغی» را منتشر کرده که کارگردانیاش به عهده خود او قرار دارد. یاغی مجموعه تلویزیونی ایرانی در ژانر درام است که از شبکه نمایش پخش میشود. فیلمنامه این سریال بیست قسمتی را پدرام پورامیری، حسین دوماری و خود محمد کارت برعهده دارند که آن را بر اساس رمان سالتو نوشته مهدی افروزمنش به نگارش درآوردهاند. از جمله بازیگران اصلی آن نیز پارسا پیروزفر، علی شادمان، طناز طباطبایی، امیر جعفری، نیکی کریمی، مهدی حسینینیا، آبان عسکری و الیکا ناصری هستند.
اکبر ایرانی، مدیر مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب تصویری از جلد «دیوان عبدالقادر نائینی» را منتشر کرده و در توضیحات آن نیز نوشته: «مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب سیصد و هفتاد و چهارمین اثر خود را به انتشار تصحیح «دیوان عبدالقادر نائینی (زنده در قرن هفتم) با مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمود ندیمی هرندی، عضو هیأت علمی دانشگاه پیامنور و تهمینه عطایی کچوئی، عضو هیأت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی اختصاص داده است.» نکات بیشتر درباره چرایی انتشار این کتاب و اهمیت آن را میتوانید در مراجعه به صفحه این نویسنده و پژوهشگر بخوانید.
دیگه چه خبر!
صفحه انتشارات هرمس در تازهترین پست خود از همراهی مردم بابت حضور در غرفه این مؤسسه در نمایشگاه کتاب تشکر کرده و خبری هم برای خریداران غرفه هرمس نوشته: «همه سفارشهای شما در نمایشگاه مجازی ارسال شده و اگر هنوز به دستتان نرسیده، در دو سه روز آینده منتظر باشید که کتابها زنگ خانه شما را بزنند.»
امروز روز جهانی المر، فیل دوستداشتنی رنگارنگ است که از آن بهعنوان نماد دوستی یاد میشود. صفحه مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان با انتشار پستی در همین رابطه نوشته:«شما برای امروز چه برنامهای تدارک دیدهاید؟ اگر میخواهید روز جهانی المر را در خانه، مهدکودک، مدرسه یا مرکز خود جشن بگیرید، فعالیتهای جذاب، متنوع و سرگرمکنندهای در لینک درج شده در این مطلب در دسترس شما قرار دارد.» نویسنده این پست از علاقهمندان خواسته تا تجربههای خود از فعالیت در این روز جهانی را در هشتگهای پیشنهاد با دیگران به اشتراک بگذارند. اگر خواهان کسب اطلاعاتی درباره این هستید که ماجرای این فیل چیست سری به این صفحه بزنید.
تقدیر هنرمندان از سعید پورصمیمی
تصاویری از سعیدپورصمیمی، هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون طی روزهای اخیر از سوی هنرمندان باز نشر میشود که با متنهای کوتاهی مبنی بر تقدیر و تجلیل از این بازیگر همراه است. منیژه حکمت از آن جمله است، وی تصویری از سعید پورصمیمی بازیگر فیلم «برادران لیلا» منتشر کرده و نوشته: «استاد سعید پورصمیمی، شما خود هنر هستید، خود اصالت. خود اندیشه، بدون هوچیگری. بعد از سالها با عکس شما حالم خوب شد.» حکمت در استوری دیگری هم نوشته: «جشنواره کن بر خود ببالد با حضور بهترین بازیگر سینمای ایران، سعید پورصمیمی در 80 سالگی.» البته افراد دیگری همچون محسن کیایی هم پستهای مشابهی در تجلیل از این بازیگر و هنرمند پیشکسوت منتشر کردهاند. کیایی پستی از صفحه سلامسینما را به اشتراک گذاشته که در آن تصویر پورصمیمی خودنمایی میکند.
چهرهها
سعید فرجپوری، نوازنده ویولن و کمانچه تصویری از برپایی کنسرتی در کانادا منتشر کرده و در توضیحات بیشتر هم نوشته: «کنسرت سهنوازی، نهم جولای در ونکوور با اجرای قطعات و تصانیفی از موسیقی قدیم ایران.» در این اجرا افزون بر خود فرجپوری، امیرکوشکانی و هامین هنری هم حضور دارند.
کیهان کلهر از هنرمندان پیشکسوت عرصه موسیقی هم استوری تازهای منتشر کرده که در آن خبر از برگزاری کنسرتی در کبک کانادا داده، آنطور که در اطلاعات این خبر آمده بزودی علاقهمندان موسیقی ایرانی در تورنتو هم شاهد این اجرا خواهند بود.
ناصر میرباقری، مدیر انتشارات خانه فرهنگ و هنر گویا تصاویری از آیین سپاس از صد چهره ماندگار صنعت چاپ در کشورمان منتشر کرده، در این برنامه که چندی پیش برگزار شده بیش از یکهزار و پانصد نفر از اهالی چاپ و فرهنگ و هنر ایران زمین شرکت داشتهاند. میرباقری هم خود از چهرههایی است که در این آیین از آنان تجلیل شده است.
محمد کارت بازیگر و کارگردان سینما بخشی از سریال «یاغی» را منتشر کرده که کارگردانیاش به عهده خود او قرار دارد. یاغی مجموعه تلویزیونی ایرانی در ژانر درام است که از شبکه نمایش پخش میشود. فیلمنامه این سریال بیست قسمتی را پدرام پورامیری، حسین دوماری و خود محمد کارت برعهده دارند که آن را بر اساس رمان سالتو نوشته مهدی افروزمنش به نگارش درآوردهاند. از جمله بازیگران اصلی آن نیز پارسا پیروزفر، علی شادمان، طناز طباطبایی، امیر جعفری، نیکی کریمی، مهدی حسینینیا، آبان عسکری و الیکا ناصری هستند.
اکبر ایرانی، مدیر مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب تصویری از جلد «دیوان عبدالقادر نائینی» را منتشر کرده و در توضیحات آن نیز نوشته: «مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب سیصد و هفتاد و چهارمین اثر خود را به انتشار تصحیح «دیوان عبدالقادر نائینی (زنده در قرن هفتم) با مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمود ندیمی هرندی، عضو هیأت علمی دانشگاه پیامنور و تهمینه عطایی کچوئی، عضو هیأت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی اختصاص داده است.» نکات بیشتر درباره چرایی انتشار این کتاب و اهمیت آن را میتوانید در مراجعه به صفحه این نویسنده و پژوهشگر بخوانید.
دیگه چه خبر!
صفحه انتشارات هرمس در تازهترین پست خود از همراهی مردم بابت حضور در غرفه این مؤسسه در نمایشگاه کتاب تشکر کرده و خبری هم برای خریداران غرفه هرمس نوشته: «همه سفارشهای شما در نمایشگاه مجازی ارسال شده و اگر هنوز به دستتان نرسیده، در دو سه روز آینده منتظر باشید که کتابها زنگ خانه شما را بزنند.»
امروز روز جهانی المر، فیل دوستداشتنی رنگارنگ است که از آن بهعنوان نماد دوستی یاد میشود. صفحه مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان با انتشار پستی در همین رابطه نوشته:«شما برای امروز چه برنامهای تدارک دیدهاید؟ اگر میخواهید روز جهانی المر را در خانه، مهدکودک، مدرسه یا مرکز خود جشن بگیرید، فعالیتهای جذاب، متنوع و سرگرمکنندهای در لینک درج شده در این مطلب در دسترس شما قرار دارد.» نویسنده این پست از علاقهمندان خواسته تا تجربههای خود از فعالیت در این روز جهانی را در هشتگهای پیشنهاد با دیگران به اشتراک بگذارند. اگر خواهان کسب اطلاعاتی درباره این هستید که ماجرای این فیل چیست سری به این صفحه بزنید.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
سلام بر یاران انقلاب
-
تجربهای ارزشمند برای سالهای آینده
-
شوک حوادث در ساختار روانی
-
تحلیلی معرفت شناسی بر سینمای دینی
-
نقد یا سرکوب؟
-
عکس نوشت
-
خط خبر
اخبارایران آنلاین