«ایران» از جوسازی رسانه ها و برخی شخصیت های سیاسی معارض درباره سیاست های اقتصادی دولت گزارش می دهد
جنگ احزاب علیه دولت
عقیل رعیدی
روزنامه نگار
بررسی وضعیت کلی کشور نشاندهنده این است که دولت سیزدهم، عزم خود را جزم کرده است که در همان اوایل کار خود، اصلاحات اقتصادی را در دستور کار قرار دهد. به عنوان نمونه، مشاهده میشود که دولت، اصلاحات جدی اقتصادی در نظام پرداخت یارانهای، صنعت خودرو و حوزه بانکی را در دستور کار قرار داده است. این درحالی است که رویه دولتهای گذشته نشان دهنده این بود که دولتها طرحها و اصلاحات ساختاری را یا صورت نمیدادند و یا به گونهای در ماهها و سالهای پایانی خود دست به تغییرات و یا اصلاحات اقتصادی میزدند. اما رئیس جمهور محترم با شعار عدالتمحوری خود، از همان آغاز، رویه خود را جراحی اقتصاد بیمار کشور مطرح و عملیاتی کرده و با علم به اینکه این جراحی اقتصادی میتواند برای وجهه ظاهری و اعتبار کوتاه مدت دولت خطرآفرین باشد، باز منافع مردم را بر حفظ ظواهر و ظاهرسازی رسانهای ترجیح داده و اصلاحات اقتصادی را با هدف بهره بردن هرچه بیشتر قشر مستضعف جامعه از نعمات کشور و همچنین ایجاد نظام عدالت محور در دستور کار قرار دادند.
با توجه به این امر، منطقی بود که از همان آغاز، این رویکرد دولت منتخب توسط گروههایی که منافع نامشروعشان به خطر افتاده، مورد هجمه قرار بگیرد. بر این اساس، با توجه به اینکه دولت عزم کرده بود که اصلاحات گسترده اقتصادی را صورت بدهد، مخالفت با دولت منتخب به صورت گسترده و چند وجهی آغاز شد. بخشی از این مخالفتها توسط جریان اصلاحات و بانیان وضع موجود، یعنی دولت حسن روحانی صورت گرفت و بخشی دیگر، توسط جریانهای داخلی دیگر و فعالتر از همه جریان معاند با انقلاب اسلامی.
لذا به نظر میرسد که چند جبهه کلی و از برخی جهات، هماهنگ علیه دولت جدید شکل گرفته است. جبهه یا جبهههایی که اضلاع و وجوه مختلف و پیچیدهای دارند و با توجه به عزم و جدیت دولت برای اصلاحات ساختار اقتصادی کشور، این جبههها تمام قوای خود را به میدان آوردهاند تا طعم خوش اصلاحات اقتصادی را به کام ملت تلخ کنند. این جبههها بر خلاف دورههای قبل، روی قشر مستضعف و بدنه مردمی دولت سرمایهگذاری کردهاند. بررسی دامنه اعتراضات در شهرهای مرزی و برخی از استانهای کشور نشاندهنده این است که اصحاب اتاقهای فکری که برای این جنگ تشکیل شده، میدانند که تمرکز دولت روی اصلاحات اقتصادی و منتفع شدن قشر آسیب دیده، بزرگترین ضربه کاری را به سردمداران این جنگ خواهد زد. براساس یافتههای رسانهای و میدانی میتوان گفت که این جریانها قصد دارند ابتدا، آتش ناآرامی و ناامنی را به هر طریق ممکن شعلهور کنند و در ادامه، مانع از خاموش شدن شعله این ناآرامیها شده و تا حد امکان آن را گسترش بدهند و تا جایی که امکان دارد دامنه آن را به شهرها و اصناف، دانشگاهها و سایر حوزهها بکشانند.
ترکیب اتاق فکر و جبهه تنظیم شده علیه دولت و اهداف آنها نشان دهنده این است که شاید در وهله اول ارتباطی بین حملههای مختلف علیه دولت دیده نشود و هرکدام از زاویه خاصی به دنبال شکست دولت هستند، اما با یک تقاطعگیری میتوان هماهنگی خواسته یا ناخواسته و پیچیدگی و عمق طراحی این اتاقهای فکر را تشخیص داد. از سوی دیگر، این جنگ روانی که علیه دولت راه انداخته شده دارای یک پیوست رسانهای بسیار قوی است. البته این پیوست رسانهای از زمان روی کار آمدن این دولت آغاز شده بود، اما تصمیم دولت به آغاز اصلاحات اقتصادی را میتوان به مثابه اوج این جنگ روانی تلقی کرد.
بر این اساس میتوان طراحی این اتاقهای فکر را در چند محور خلاصه کرد:
1- عملیات میدانی: با آغاز اعلام طرح اصلاح هدفمندی یارانهها توسط دولت و حتی قبل از آن و با آغاز زمزمههای اصلاح ارز 4200 تومانی، شبکه عملیات میدانی این اتاقهای فکر در مناطق مختلف و بخصوص در استان خوزستان فعالیت خود را آغاز کردند. بررسی میزان کشف و ضبط سلاح گرم در فاصله اول اردیبهشت ماه سالجاری تا 25ام این ماه حاکی از این است که عملیات میدانی در جهت ناامن کردن آن مناطق، در دستور کار اصلی این اتاقهای فکر قرار گرفته است. سازمان منافقین، برخی از کشورهای عربی و همچنین جریان ضد انقلاب، با توجه به بافت عشایری که در خوزستان وجود دارد، بر این راهبرد تکیه کردهاند؛ مسألهای که در بحران آب خوزستان - در اوایل 1400 - خود را نشان داد. هرچند عشایر غیور خوزستان همواره در طول 43 سال گذشته همبستگی و هماهنگی خود را با نظام جمهوری اسلامی داشتهاند، اما ضد انقلاب با تمرکز بر وضعیت معیشتی که بخصوص حاصل عملکرد دولت گذشته است، به دنبال کشاندن مردم به خیابان و قرار دادن آنها در مقابل نظام و دولت است.
بررسی شعارهای سر داده شده در چند روز گذشته در برخی از شهرهای استان خوزستان گواه این امر است که شعارها کاملاً طراحی شده و در قالب پلتفرم شبکه اجتماعی واتساپ و در قالب گروه و کانالهای 200 نفری به اشتراک گذاشته میشوند. بررسیها حاکی از این است که این شعارها نه تنها جنبه معیشتی نداشتند، بلکه عمدتاً ضدحاکمیتی بوده و جنبه سیاسی داشتند. به طوری که نوشتههایی که روی کاغذ و مقوا نگاشته شده بودند، کمترین تطابق با مطالبات معیشتی را به خود اختصاص میدادند. از سوی دیگر، شیوه اعتراضات هم در قالب گروههای بسیار کوچک و بسیار پراکنده اما به نحو مستمر و مداوم صورت گرفتند.
همچنین، یکی از برنامههای مهم در بعد میدانی، احتکارهای مختلف که در دو هفته گذشته صورت گرفته است، بود. احتکارکالاهایی، همچون شکر، ماکارونی، روغن و... در روزهای گذشته بهطور عجیبی افزایش یافت. به نقل از فرماندهی نیروی انتظامی طی روزهای گذشته 136 تن برنج، 100 تن نهادههای دامی، 151 تن ماکارونی، 301 تن روغن خوراکی، 757 تن گندم و آرد احتکار شده کشف شد که همگی در راستای تهییج مردم و ایجاد و بسط ناامیدی و خشمگین کردن مردم طراحی شده است.
2- عملیات رسانه ای: بررسی اخیر شبکههای ضد انقلاب، برخی از رسانههای عربی و همچنین صهیونیستی نشان میدهد که با هماهنگی کامل و پیوست رسانهای بسیار قوی به میدان آمدهاند. برخلاف دورههای قبل، روی شبکه اجتماعی سرمایهگذاری ویژهای صورت گرفته است. این رسانهها با استفاده از تصاویر آرشیوی و قدیمی از ناآرامیهایی که در سالهای گذشته روی داده بود، سعی در کشاندن مردم به خیابان و تهییج آنها داشتند. در همان شب 22 اردیبهشت که نظام اصلاح یارانهای کشور در صحبتهای رئیس جمهور مطرح شد، دو حربه شکست این طرح به کار گرفته شد:
1- حربه اول: سخنان رئیس جمهور به هیچ وجه نباید فصلالخطاب و امیدبخش تلقی شود. به همین دلیل رسانههای ضد انقلاب و ایادی آنها در شبکههای اجتماعی تمام قوای خود را به کار گرفتند تا نگذارند صحبتهای رئیس جمهور بازتاب صحیح داشته باشد. از سوی دیگر، با گره زدن توقف موقت مذاکرات هستهای، به معیشت مردم، به دنبال القای این گزاره بودند که «توقف در مذاکرات، عامل اصلی تصمیمگیری ریاضتی دولت برای اصلاح حذف ارز 4200 تومانی بود»، در حالی که دولت سیزدهم از همان آغاز کار، با عدم گره زدن معیشت مردم به مذاکرات هستهای، خنثیسازی تحریم را دنبال کرد.
2- حربه دوم: تشکیک و یأس آفرینی نسبت به نظام پرداخت یارانه. این رسانهها از طریق فضاسازی علیه دولت و القای این گزاره که «مردم ایران از اینکه حکومت جمهوری اسلامی مشکلاتشان را حل کند، ناامید هستند و تحملشان از درد و رنجی که از سیاستهای حکومتی میکشند تمام شده است» این خط را پیش بردند. «ناامیدی» کلید واژه اصلی در تولید محتوای رسانههای ضد انقلاب و شبکههای اجتماعی در بازه زمانی 22 تا 25 اردیبهشت بوده است.
3- وجوه نظری (تشکیک و ایجاد خدشه در برنامههای دولت): یکی از نکات قابل توجه در این زمینه این است که بانیان وضع موجود و کسانی که ارز را با قیمت سه هزار تومان تحویل گرفتند، اکنون اما مدعی شده و شروع به نسخه پیچی کرده و ادعای شکست دولت منتخب در برنامههای اقتصادی خود را سر میدهند. نگاهی به نحوه تصویب ارز 4200 تومانی در فروردین سال 1397 گواه این امر است که تئوریهای اقتصادی در دولت قبل به چه صورت غیرکارشناسی و غیراساسی عملیاتی شده و باعث بروز بیسابقهترین نرخ تورم در تاریخ کشور و همچنین رکود، بیکاری و فشار مضاعف به قشر مستضعف شدند. نکته جالب توجه این است که اختصاص ارز 4200 تومانی به برخی کالاها باعث ایجاد تورم 317 درصدی در کالاهای اساسی، همچون مرغ، تخم مرغ، لبنیات و... شد.
نسخههای شکست خورده دولت قبل عمدتاً خروجی منسوخ نسخههای بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سایر نهادها و سازمانهای بینالمللی است که در کتاب معروف «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» رئیس دولت سابق نهفته بود. بر این اساس، دکترین دولت قبل براساس قرار گرفتن در مسیر توسعه غربی و عملیاتی شدن نسخههای اقتصادی غرب است که از مکتب شیکاگو بخصوص شوک درمانی تا برنامههای اقتصادی نئولیبرال در کشور پیاده شد.
حال با وجود این رسانههای اصلاحطلب و کارگزاران که در دولت قبل با حمایت بیوقفه از دولت روحانی، بانیان وضع موجود بودند، اکنون ژست مدعی به خود گرفته و خود را در کنار مردم قرار می دهند. اما حال این رسانه ها خود را مردمی تعریف کرده و تمام قوای رسانهای خود را علیه دولت سیزدهم بسیج کردند. در نهایت باید گفت که دولت عزم راسخ دارد که جراحی اقتصادی را به نفع مردم و بخصوص قشر آسیب پذیر صورت دهد و هیچ گاه اسیر این اتاقهای فکر و طراحی آنها نخواهد شد.