«ایران» از بزک کردن تجربههای بینتیجه غربگرایان در سیاست خارجی گزارش میدهد
اصلاحطلبان در دور باطل مماشاتجویی با امریکا
گروه سیاسی/ تاریخ دیپلماسی و سیاست خارجی کشور پس از انقلاب با دیدگاههای کاملاً متفاوت و حتی متعارض برای تأمین منافع ملی روبهرو بوده است و حتی با دیدگاههایی مثل کمک به صدام برای مقابله با امریکا تا رودررویی نظامی با طالبان را شاهد بوده که با تدبیر رهبرمعظم انقلاب ختم به خیر شدند؛ اما همواره یکی از پرمناقشهترین موضوعات مسأله رابطه دوستانه با امریکاییها و برخی دیگر از کشورهای غربی بوده است. یک جریان سیاسی همواره تلاش داشته تا با تمسک به اتفاقات مختلف داخلی و جهانی، راه را برای عادیسازی نابرابر روابط بین دو کشور ایران و امریکا هموار کند؛ جریانی که در خوشبینانهترین وضعیت ممکن معتقد بوده است بهبود وضعیت کشور و تأمین منافع ملی ایرانیان در گرو همسویی حداکثری نسبت به سیاستهای اروپا و امریکا است. از همین رو مسأله تنشزدایی افراطی بهعنوان یکی از اصول سیاست خارجی موفق در این جریان شناخته میشود. این تنشزدایی افراطی اما به تجربه منجر به افزایش دشمنی طرف مقابل و زیادهخواهی بیشتر شد و حتی تا آنجا پیش رفت که حسن روحانی دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی و مذاکرهکننده کشورمان در مذاکرات سالهای 1382 تا 1384 معترف شد خواستههای غرب از تهران شبیه به کاپیتولاسیون و توهینآمیز است.
بحران ایده در غربگرایان
مقایسه سیاست خارجی و تحریکات دیپلماتیک در دولتهای کارگزاران، اصلاحات و تدبیر و امید نشان میدهد که این جریان سیاسی با بحران در ایده دیپلماسی مواجه شده است. اگر در دوران کارگزاران دیپلماسی کشور در ارتباط با غرب معطوف به گفتوگوهای انتقادی اروپا و ایران شده بود و در نهایت با بحرانسازی و خروج سفرای کشورهای اروپایی به پایان رسید، دیپلماسی در دوران اصلاحات و با شروع موضوع هستهای به عقبنشینی از صنعت هستهای کشور برای تنشزدایی با غرب منتج شد. این وضعیت البته با بدعهدی اروپاییها و عدم انجام تعهدات آنها به پایان رسید. تجربه شکست خورده مذاکرات با اروپا باعث شد تا جریان اصلاحطلب در داخل کشور با عبور از ایده مذاکره با اروپا، ایده معروف به «مذاکره با کدخدا» به جای «مذاکره با آقااجازهها» را مطرح و پیگیری کند. حسن روحانی در این خصوص اعلام کرده بود: «بنده معتقدم مذاکره با امریکا راحتتر از مذاکره با اروپا است چراکه اروپاییها به دنبال آقااجازه از امریکا هستند... امریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است.»
دولت حسن روحانی که پرچمدار این گفتمان شده بود، بر خلاف دولتهای دیگر اصلاحات و کارگزاران، ایده مرکزی خود در حکمرانی کشور را به همین مسأله متمرکز کرد. حاصل این دیدگاه توافق معروف به برجام شد. فارغ از انتقادات به این توافق، عمر آن کمتر از سه سال بود و با خروج ایالاتمتحده در اردیبهشت 1397 عملاً از بین رفت. خروج یکجانبه امریکا منجر به شکست ستون فقرات گفتمانی دولت وقت شد اما دولتمردان وقت به جای پذیرش این نتیجه که اساساً نمیتوان از طریق مماشات با امریکا و غرب و همچنین نادیده گرفتن سایر کشورهای دیگر به تأمین منافع کشور رسید، بار دیگر به ایده قبلی خود و همکاری افراطی با «آقااجازهها» یعنی کشورهای اروپایی روآوردند. رئیسجمهور کشور بلافاصله پس از اعلام خبر خروج امریکا از برجام به جای اقدام متقابل و خارج کردن کشور از محدودیتهای برجامی، اعلام کرد که قرار است با همان «آقااجازهها» برجام را ادامه دهد. حسن روحانی در سخنانی قابل تأمل و عجیب گفت: «امریکاییها در این مسأله متضرر اصلی خواهند بود. ما کارمان را ادامه میدهیم. ما برنامه خود را داریم؛ آنچه ما در برجام میخواهیم توسط غیر امریکا تأمین و تضمین میشود... متأسفم که مردم امریکا که مردم بزرگی هستند، گرفتار زمامدارانی شدهاند که حیثیت آنها را زیر پا گذاشته است و از طرفی خوشحال هستم که یک موجود مزاحم از برجام خارج شده است.»
ماجرای احضار مرحوم هاشمی توسط دادگاه آلمان
تکرار این دور باطل اکنون به این مرحله رسیده است که اصلاحطلبان اکنون هر دو رویکرد «مذاکره همزمان با اروپا و امریکا» را پیشنهاد میکنند. اخیراً نیز اصلاحطلبان با بزک کردن گفتوگوهای بیحاصل انتقادی دیپلماسی در دهه 70، آن را بهعنوان ایدهآل خود مطرح کردهاند. در همین خصوص روزنامه اصلاحطلب شرق در مصاحبه با حسین موسویان به این مسأله پرداخته است. موسویان فردی است که در دولت هاشمیرفسنجانی سفیر ایران در آلمان و در دولت خاتمی معاون دبیر شورایعالی امنیت ملی (حسن روحانی) و عضو هیأت مذاکرات هستهای ایران بود و در سال ۱۳۸۶ درحالیکه معاونت مرکز تحقیقات استراتژیک را به عهده داشت، بازداشت شد. او در فروردین ۱۳۸۷ به اتهام «اخلال در امنیت ملی» به دو سال حبس تعلیقی و ۵سال محرومیت از خدمات دولتی محروم شد. اسفند 1400 نیز سخنگوی قوه قضائیه از صدور حکم ۱۱ماه حبس برای وی خبر داد. ذبیحالله خداییان در بخشی از سخنان خود در نشست شورایعالی قضایی از صدور احکام قطعی برای مسئولان وقت منطقه آزاد کیش خبر داد و گفت: «در سال ۱۳۸۰ «حسین موسویان» سفیر وقت ایران در آلمان و مشاور وقت منطقه آزاد کیش، شخصی را به نام «خدایار علمبیگی» به منطقه آزاد معرفی و اعلام میکند که این فرد میتواند ۲میلیارد یورو سرمایهگذاری انجام دهد. در همان زمان ۲۰۰هکتار از اراضی کیش با یک ثمن به علمبیگی واگذار میشود و این فرد نیز به تعهدات خودش عمل نمیکند.»
وی با این سابقه مشخص معتقد است عواملی از جمله ماجرای قهوهخانه میکونوس که موسویان آن را به داخل کشور نسبت میدهد، در شکست دیپلماسی دوران مرحوم هاشمیرفسنجانی در ارتباط با اروپا مؤثر واقع شده است. این درحالی است که ماجرای حادثه در این رستوران مربوط به سال 1371 بوده است و چندین دوره گفتوگوی انتقادی پس از آن و در سالهای 1372 تا 1376 نیز در جریان بوده است و موسویان نیز با سوءاستفاده از حافظه تاریخی و همسویی با اتهامزنندگان به ایران، سعی در تکمیل پازل آنها میکند. موسویان برای تبرئه اروپاییها و بخصوص دولت آلمان، اساساً صحبتی از احضار رئیسجمهور وقت که روابط خوبی هم با آلمانیها داشت توسط دادگاه این کشور نمیکند. 21 فروردین 1376 بود که دستگاه قضایی آلمان که زمینه را برای متهم ساختن جمهوری اسلامی و سران نظام به دست داشتن در این حادثه مهیا دید، با همراهی ضد انقلاب خارجنشین، انگشت اتهام خود را به سمت مسئولین نظام یعنی علیاکبر هاشمیرفسنجانی به عنوان رئیسجمهور، علی فلاحیان وزیر اطلاعات و علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه نشانه رفت، بهطوریکه دادستان وقت آلمان، هاشمیرفسنجانی را بهعنوان یکی از عوامل این ترورها به دادگاه احضار و حکم جلب او را صادر کرد. مشخص نیست موسویان چگونه بدون اشاره به این اقدام سیاسی اروپاییها از روابط خوب با این کشور و همسو کردن اروپا با ایران سخن میگوید و ایران را در جایگاه متهم نتیجه ندادن تعامل با اروپا معرفی میکند.
وقتی امریکا موسویان را هم تحمل نمیکند
این دیپلمات سابق درحالی از لزوم رفع خصومت با غرب و کاهش تشنج با امریکا میگوید که به گفته خودش امریکا حتی تحمل وی را هم نداشته است. موسویان که اکنون در دانشگاه پرینستون امریکا مشغول فعالیت است و به جهت احکام قضایی مرتبط با پرونده فساد قصد بازگشت به کشور را ندارد، مدعی است حدود 30شخصیت برجسته از جمله سران پیشین سازمانهای اطلاعاتی امریکا، انگلیس و اسرائیل دانشگاه پرینستون را تهدید کردند که در صورت عدم اخراج وی، تلاش خواهند کرد بودجههای دانشگاه پرینستون قطع شود!
وی همچنین میگوید: «در امریکا یک لابی قدرتمندی به رهبری صهیونیستها وجود دارد که شبانهروز برای افزایش خصومت و تحریم و فشار علیه ایران کار میکنند و بودجههای کلان هزینه میکنند. جریان ضد انقلاب برانداز هم آلت دست آنها هستند و لابی کشورهای عربی ضد ایران هم همراه آنها هستند.» موسویان البته در این سخنان خود دشمنی تاریخی امریکا با ملت ایران را به لابیهای قدرتمند ضدایرانی در این کشور تقلیل میدهد.
تاریخ سیاست خارجی کشور نشان داده است طراحیهای سادهلوحانه و شکست خورده مبتنی بر تنشزدایی افراطی و مماشاتجوییهای پیدرپی درخصوص مؤلفههای قدرت، در بهبود روابط با امریکا و کشورهای اروپایی نمیتواند ثمربخش باشد.
نقطهای برای پایان تحریم
پیام اصلاحات اقتصادی به مذاکرات چیست؟
در بحبوحه مذاکرات پیچیده و ناتمام احیای برجام، ایران تصمیم گرفته است یکی از سختترین اصلاحات اقتصادی را به انجام رساند. در آنسوی مرز دشمنان ایران بیصبرانه در انتظار مشاهده کوچکترین علائمی مبنی بر مؤثر بودن تحریمها هستند تا آن را نشانهای بر شکست ایران توصیف کنند. بنابراین وسوسه تحلیل اوضاع نابسامان اقتصادی توسط آنها دائماً گریبانگیرشان است و در این مسیر متأسفانه پژواکهای ناخراشی هم در درون کشور آنها را یاری میرسانند.
اما در نگاهی عمیق و منصفانه، دولت سیزدهم در حال پوشاندن جامهعمل به وعدههایش است. دولت قول داده بود که در رأس همه سیاستها اقتصاد کشور را معطل مذاکرات نسازد. تلاش دشمنان تا به امروز این بوده که این امر ناشدنی است و در این عرصه کارزاری رسانهای و تبلیغاتی بهکار گرفته شد که بعضاً افرادی را در داخل کشور نیز به تردید انداخت.
حال دولت با شروع مقتدرانه اصلاحات اقتصادی و مورد حمایت قاطع مقام معظم رهبری درصدد است هر آنچه در توان دارد بهکار گیرد تا از هدررفت سرمایههای ملت جلوگیری کرده، آنها را به سمت تولید هدایت و رفاه بیشتری برای مردم فراهم سازد. اقدامی که انجام نشدنش عوامفریبی است.
عبور از عوامفریبی به درستی نقطه پایان گره خوردن اقتصاد کشور با تحریمهاست. با انجام این اصلاحات آخرین ترکش دشمنان در جنگ رسانهای نیز به پایان خواهد رسید و دیپلماسی مقتدرانه ایران ظهور خواهد کرد. در این مسیر آگاهسازی ملت از ابعاد موضوع از ضروریات است که حتماً انجام خواهد گرفت.
آنچه در این مقطع و بهطور اتفاقی فراهم آمده همزمانی گفتمانهای داخلی این اصلاحات با ورود هیأت اتحادیه اروپا برای ادامه مذاکرات لغو تحریمهای ظالمانه امریکا و کشورهای اروپایی است. طبعاً مذاکرهکنندگان ایرانی از فرصت پیش آمده برای تبیین جدیت ایران در جداسازی موضوعات اقتصادی از تحریمها بهره خواهند گرفت و با تشریح و کسب حمایت از سیاستهای جدید، فرصت بهتری برای تأمین منافع ملی کشور خواهند یافت.
دشمنانی که ما را به تعاملات بینالمللی اقتصادی تشویق مینمودند تصور نمیکردند که برنامهریزی آنها با روند جدید تحولات اقتصادی در ایران برهم ریخته و اصلاحات از جایی شروع شود که از فساد و رانتخواری جلوگیری کند و در نتیجه به اقتدار نظام اسلامی منجر شود. طراحان تحریم همواره بر این نکته تأکید دارند که آنچه تحریمها را مؤثر میسازد ایجاد فساد و رانتی است که در نتیجه دستپاچه شدن کشور هدف بهوجود میآید و بتدریج اقتصاد آن کشور را میبلعد. حال با مشاهده اقداماتی که مبنای رانتخواری و فساد را میسوزاند چه خواهند کرد. واقعبینی و عمل گرایی باید آنها را به سمت احترام به حقوق ملت ایران پیش ببرد؛ در غیر اینصورت زمان به نفع آنها نیست و باید در انتظار شکستهای پیدرپی باشند.
«ایران» گزارش میدهد: بازی پلیس بد-پلیس خوب با ارسال پارازیت روی موج عدم توافق- توافق
دوگانگی در هیأت حاکمه امریکا یا هماهنگی علیه ایران؟
گروه سیاسی/ انتظار میرفت پس از آنکه کشورهای اروپایی طرف توافق هستهای در برابر خواستههای بحق تهران در مذاکرات احیای برجام حرفی برای گفتن نداشتند، نقش پلیس بد مذاکرات این بار به سناتورهای جمهوریخواه و دموکرات در صحنه سیاست داخلی امریکا محول شود. جریانی که وقتی اخبار مثبت از مذاکرات اخیر در وین مخابره میشد، نامش بیش از هر کشور و گروه دیگری بر سر زبان میافتاد و تلاش میکرد به دلایلی که حداقل از چشم رسانهها مخفی مانده بود، زیر میز توافق بزند. کاری که به نظر میرسد با ارسال پارازیت روی موج عدم توافق- توافق، برای دریافت امتیاز بیشتر از ایران در دستور کار قرار گرفته است.
تقسیم وظیفه کنگره و دولت امریکا
یکی از موضوعات اختلافی که سببساز وقفه در روند تصمیمگیری پیرامون برجام شده به مسأله تحریمهای یکجانبه علیه بانک مرکزی و سپاه پاسداران بازمیگردد. سنای امریکا هفته گذشته با حمایت شماری از سناتورهای جمهوریخواه و دموکرات، دو طرح را به تصویب رساند که از دولت امریکا میخواست تحریمهای مرتبط با تروریسم علیه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و همچنین تحریمهای سپاه پاسداران را حفظ کند. این طرح در حالی با رأی مثبت سناتورها به یک مصوبه غیرالزامآور تبدیل شد که رفع این تحریمها از اصلیترین خواستههای تهران به شمار میرود و دولت «جو بایدن»، رئیسجمهور امریکا باید پیرامون آن تصمیمگیری کند، اما به نظر میرسد کاخ سفید با برگزاری نمایشی که پرده اصلی آن اینک از سوی سناتورها در حال اجرا است، میکوشد قصور ناشی از تعلل در تحقق خواسته بحق ایران در رفع این تحریمها را متوجه طرف دیگری کرده و این گونه القا کند که میخواهد به توافق بازگردد اما کنگره دست دولت را برای این مهم بسته است.
یک نقش تکراری
نقشآفرینی مخالفان امریکایی برجام یادآور نقشی است که پیشتر در خلال مذاکرات دولت قبل و 1+5 نیز تکرار شده بود؛ مقامهای اسرائیلی و کنگره امریکا در یک اقدام از پیش هماهنگ شده موج سنگینی از حملات تبلیغاتی را علیه مذاکره آغاز میکردند و با درک این واقعیت که دولت قبل مشتاق رسیدن به توافق ولو به ارزش اندک است، مطالبات زیاده از حد خود را طرح کرده و مقامهای دولت وقت امریکا به بهانه ساکت کردن این گروهها، ایران را به عقبنشینی از خواستههای خود وادار میکردند. پیشزمینه اصلی این بازی از سوی دولت وقت ایران فراهم شده بود؛ به این ترتیب که با اعلام صریح نیاز خود به دستیابی به توافق به هر قیمتی، مشت خود را چنان باز کرده که کار برای طرف مقابل جهت به دست آوردن امتیاز بیشتر به سهولت ممکن شده بود. اینک تاریخ دوباره در حال تکرار است و دولت امریکا که دیگر نمیتواند برای ایفای نقش پلیس بد روی طرفهای دیگر برجام حساب باز کند، برای دستیابی به خواسته خود و فرار از تصمیمگیری پیرامون تحریمهای مهم ایران نگاهی جدی به جبهه مخالفان داخلی این توافق دوخته است. به این ترتیب که دولت «بایدن» نقش پلیس خوب را بازی میکند و پالس مثبت «توافق» ارسال میکند اما این نمایندگان کنگره هستند که بهطور جدی در مقابل او ایستادهاند. این در حالی است که مذاکرهکنندگان فعلی با تغییر اساسی ریل گفتوگوها، زیر بار فشارهای ساختگی تیم امریکایی نرفتند.
چرا این یک نمایش است؟
در حالی شاهد اجرای این پرده از نمایش هستیم که رئیسجمهور امریکا میتواند با امضای یک فرمان اجرایی به رفع همه تحریمهای برجامی و فرابرجامی حکم دهد. فرمانی که بیتردید شأن اجرایی و قانونی آن بر مصوبههای غیرالزامآور و ضدایرانی کنگره ارجحیت دارد. نکته مهم اینکه این بار دولت ایران با دریافت واقعیات این نمایش تکراری و هوشیاری از آنچه در پشت صحنه سیاست داخلی امریکا میگذرد، بر لزوم رفع همه تحریمها در یک فرایند اثرگذار با قابلیت راستیآزمایی تأکید دارد. در این میان مقامهای کشورمان صرفنظر از آنکه دولت امریکا در تعیین تکلیف مذاکرات وین با چه دشواریهایی در داخل روبهرو است، اجرای تعهدات هستهای خود در چارچوب برجام را به انجام این مهم منوط کردهاند. از این رو به نظر میرسد این بار کاخ سفید باید در فضایی که پیدا است ایران در آن دست برتر را دارد، به تنهایی تصمیمگیری کند و تا اجرای تام و تمام آن پیش رود.
تأخیر عربستان در صدور ویزای عوامل حج ایران
خبر اول اینکه، سازمان حج و زیارت اعلام کرد عربستان هنوز ویزای عوامل ایرانی را برای پیگیری امور حج صادر نکرده، این درحالی است که حدود یک ماه دیگر تا آغاز اعزام حجاج ایرانی زمان باقی مانده است.
به گفته سیدصادق حسینی رئیس سازمان حج و زیارت «سالهای قبل عربستان از سه ماه قبل کشورها را دعوت میکرد و نمایندگان آن کشورها برای رزرو و تهیه خدماتی مثل هتل، پرواز، آشپزخانه و حملونقل شهری اقدام میکردند. الان حدود ۳۰ روز تا اعزام فرصت داریم، اما بهخاطر تعطیلی در عربستان ویزای عوامل ما هنوز صادر نشده است.» حالا با پایان تعطیلات عید فطر در عربستان همچنان از ویزای عوامل حج ایران خبری نیست. از همین رو، حجتالاسلام عبدالفتاح نواب، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت در شورای برنامهریزی و هماهنگی بعثه و حج خواستار پیگیری مکاتبات انجام شده با وزارت حج این کشور توسط رئیس سازمان حج و زیارت شد و گفت: فرصت باقی مانده نباید بیش از این از دست برود، برخی از مسائل قابل حل است و قبل از اعزام زائران باید به نتیجه برسد.
تجمع خانوادههای قربانیان ترور مقابل سفارت سوئد
خبر دیگر اینکه، خانوادههای قربانیان ترور در اعتراض به محاکمه حمید نوری در سوئد مقابل سفارتخانه این کشور در تهران تجمع کردند. به گزارش تسنیم، در این تجمع که با همراهی تشکلهای دانشجویی برگزار شد، شرکتکنندگان با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضامین «استکهلم پایتخت تروریستها»، «شاکیان در دستگاه قضایی سوئد، داعشیهای دهه 60»، «آیا عدد 17 هزار ترور به گوشتان نخورده؟»، «سوئد بهشت تروریستها، از داعش تا منافقین»، اعتراض خود را نسبت به محاکمه حمید نوری، شهروند ایرانی بازداشتشده در سوئد اعلام کردند. حمید نوری در تاریخ 9 نوامبر 2019 با تبانی نظام قضائی سوئد و گروهک تروریستی منافقین دستگیر شد و تاکنون چندین جلسه دادگاه به اتهامات ساختگی برای وی در این کشور برگزار شده است.
انفعال بایدن در صحنه جرم ترامپ در قبال ایران
دست آخر اینکه، یک پایگاه تحلیلی امریکایی در گزارشی با انتقاد از رویکرد دولت جو بایدن در قبال احیای توافق هستهای، سیاستهای آن را تاکنون برای شکستن بنبست حلوفصل مسأله هستهای ایران و خاتمه بخشیدن به رویکرد «فشار حداکثری» دولت دونالد ترامپ در قبال ایران، ناکارآمد دانست. در این گزارش مطرح شد: وضعیت امور برای رئیسجمهور که در کارزار انتخاباتیاش وعده احیای پایبندی امریکا و ایران به توافق هستهای را داده و از کاهش تأثیر تحریمها روی مردم عادی ایران در دوران درگیری با بیماری همهگیر کرونا حمایت کرده بود، ناامیدکننده است
این پایگاه تحلیلی امریکایی با اشاره به اینکه شکستن بنبست هستهای از زمان ابتدای دولت بایدن سختتر شده است، نوشت: در حالی که بایدن تحریمها را حفظ کرده، برنامه هستهای ایران بهطور پیوسته به سطوح جدیدی رسیده است. در بخش پایانی این گزارش آمده است: ترامپ آتشافروزی بود که سعی کرد توافق هستهای را به آتش بکشاند اما بایدن به جای خاموش کردن آتش، مردد در صحنه جرم باقی مانده است. این پایگاه در نهایت اذعان کرد: توافقی خوب روی میز است، البته اگر بایدن جرأت نجات دادن آن را داشته باشد.