برخی مقامات دولت قبل خبر دادند که حسن روحانی آماده انتقال تجربیات پسابرجامی خود به دولت سیزدهم است!
نعــل وارونــه
یک سال پس از قدرت گرفتن رئیس جمهور جدید امریکا حسن روحانی در دی ماه سال 1396 با اطمینان خاطر اعلام کرد که برجام آنچنان مستحکم است که ترامپ پس از یک سال نتوانسته است از آن خارج شود. او این امر را نشانی بر پیروزی حقوق بر دیکتاتوری معرفی کرده بود که البته چند ماهی بیشتر دوام نیافت و ترامپ بدون هیچ هزینه حقوقی و سیاسی از برجام خارج شد
مرگ و میر ناشی از کرونا در اواخر دولت روحانی در حالی به 700 نفر رسید که ادعا میشد واردات واکسن به دلیل مشکلات تحریم و FATF بوده است
صفحه 5 را بخوانید
درباره اهمیت بازدارندگی غیرنظامی
خنثیسازی تهدیدهای خارجی با تکیه بر منابع قدرت درونزا
ایلیا داودی
دکترای علوم سیاسی
در دهههای اخیر در کنار بازدارندگی نظامی، بحث بازدارندگی غیرنظامی یا بازدارندگی غیرمادی نیز مطرح گردیده است و ناظر به ابعاد مختلف بازدارندگی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و زیستمحیطی است. در حوزه بازدارندگی غیرمادی، فرهنگ سیاسی از اهمیت بالایی برخوردار است و تجربههای مختلف نشان میدهد که کشورها با توجه به شرایط داخلی متفاوتی که دارند، در حوزه روابط بینالملل نیز به گونهای متفاوت تصمیم میگیرند و اقدامات مقتضی انجام میدهند؛ بنابراین فرهنگ سیاسی هر جامعه نقش تعیینکنندهای در میزان بازدارندگی غیرنظامی دارد و فرهنگ سیاسی هر کشور هم ریشه در فرهنگ عمومی دارد. بر این اساس استراتژیهای هر نظام سیاسی نیز از دل همین فرهنگ استخراج و اتخاذ میشوند. بازدارندگی نظامی تنها در برابر حمله سختافزاری و نظامی مصونیت بخش است، اما قدرت مصونیت بخشی بازدارندگی غیرنظامی، هم شامل حملات نظامی میشود و هم شامل حملات غیرنظامی؛ بنابراین اهمیت سرمایهگذاری میان مدت و بلندمدت روی بازدارندگی غیرنظامی اگر بیشتر از سرمایهگذاری نظامی نباشد، کمتر از آن نیست. به همین خاطر باید مورد مطالعه و توجه قرار گیرد. با توجه به اهمیت فرهنگ سیاسی در میزان بازدارندگی، باید گفت که یک راه مهم و مؤثر در مطالعه رفتار سیاسی نظامهای سیاسی مختلف دنیا، مطالعه فرهنگ سیاسی این نظامها است که دولت را خواسته یا ناخواسته ملزم به نوعی از اقدام میکند. هر اندازه نظام سیاسی در یک کشور متناسب و هماهنگ با فرهنگ سیاسی مردم آن کشور عمل کند، ثبات سیاسی در آن کشور بیشتر خواهد بود. تجربه رویارویی نظامی برخی کشورهای دارای تسلیحات پیشرفته نظامی با کشورهای دیگری که از نظر نظامی هم تراز نبودهاند نشان میدهد که عوامل غیرنظامی نیز میتوانند بهعنوان ابزاری در جهت مهار و خنثیسازی تهدیدهای نظامی به شمار روند که از این عوامل با عنوان «بازدارندگی غیرنظامی» یا «بازدارندگی غیرمادی» یاد میشود. یادداشت حاضر به ابعاد این موضوع پرداخته است. کلمه بازدارندگی و مفهوم آن به طور مشخص در زمان پس از جنگ جهانی دوم بر فضای نظریهپردازی روابط بینالملل طنینانداز شد. این نظریه که در حوزه نظریات روابط بینالملل جزو نظرات واقعگرایانه یا رئالیستی دستهبندی میشود، همانند سایر نظریات واقعگرا با عینکی بدبینانه به روابط بین کشورها نگریسته و بر تهدیدها تمرکز دارد. مفهوم محوری نظریه بازدارندگی را واژه «قدرت» تشکیل میدهد. بر اساس این نظریه میزان امنیت کشورها ارتباط مستقیمی با قدرت آنها دارد و کشورها به میزانی که بتوانند بر قدرت خود بیفزایند، از امنیت بالاتری در برابر تهدیدهای خارجی برخوردار خواهند بود.
نظریات اولیهای که در ارتباط با قدرت و بازدارندگی ناشی از قدرت بحث میکردند، عمدتاً ناظر به وجه نظامی قدرت بودند و به مباحثی از قبیل قدرت نظامی، توان موشکی، توان دفاعی سخت، توان هستهای و مباحثی از این دست اشاره داشتند. در حقیقت بازدارندگی یکی از سازوکارهای تأمین امنیت بینالملل به حساب میآید که در کنار سازوکارهای دیگری همچون خلع سلاح بینالمللی و کنترل تسلیحاتی، به حفظ و تأمین امنیت کشورها کمک میکنند. موافقان نظریه بازدارندگی معتقدند که هر اندازه کشورها در افزایش قدرت خود بکوشند، سبب میشوند تا کشور دیگر از فکر تهاجم به آنها منصرف شود؛ زیرا در صورت حمله، متضرر شده و خسارات هنگفتی در زمینههای مختلف متحمل خواهد شد. به طور کلی بازدارندگی در معنای سیاسی آن به معنای پیشگیری کسی از انجام عملی به سبب ترس، وحشت، تهدید و ترور است؛ تجربه تاریخی بازدارندگی بویژه در دوران جنگ سرد در روابط میان غرب و شرق نقش مهمی را در ایجاد امنیت و صلح و ثبات بینالمللی بر عهده داشت. در این رابطه میتوان از نظریه «بازدارندگی هستهای» کنت والتز یاد کرد که در دهه 1980، داشتن سلاح هستهای را یکی از راههای مؤثر در حفظ ثبات و صلح بینالمللی عنوان کرده بود که پیشتر به آن اشاره شد. نظریه او را برخی نظریه صلح هستهای نیز میخوانند.
اصولاً بازدارندگی نوع خاصی از رابطه سیاسی میان واحدهای درگیر در کنش متقابل با یکدیگر است که در آن یکی از واحدها سعی دارد از طریق تهدید به مجازات و تلافی دیگری را از اقدامهای تهاجمی بازدارد. بازدارندگی غیرنظامی نوعی از بازدارندگی است که بر عناصر و مؤلفههای قدرت داخلی تکیه دارد که این عناصر و مؤلفهها ارتباطی با تجهیزات قدرت سخت ندارند. عنصر مهم بازدارندگی نظامی و غیرنظامی «تأثیر روانی» است؛ با این تفاوت که در بازدارندگی نظامی، منبع تولید اثر روانی تجهیزات نظامی است اما در بازدارندگی غیرنظامی هر موضوع دیگری پتانسیل تبدیل شدن به یک قدرت را دارد. برای نمونه فرهنگ مقاومت و ایثار در دوران دفاع مقدس یکی از عناصر مهم بازدارندگی بود که سبب شد دشمن در محاسبات استراتژیک خود در مقاطع مختلف آن را لحاظ کند و از برخی تصمیمات خود صرفنظر کند.
در بازدارندگی نظامی منبع اثر، تجهیزات و تسلیحات نظامی است که هر چقدر پیشرفتهتر و قدرتمندتر باشند دشمن را بیشتر از فکر حمله نظامی باز میدارند؛ اما در بازدارندگی غیرنظامی این نقش برعهده مؤلفههای فرهنگی است و هرچقدر این مؤلفهها بیشتر شناسایی و مورد توجه قرار گیرند، کشور و نظام سیاسی از خطرات هجمه بیشتر مصون خواهد بود. ترس تهدید ناشی از بازدارندگی غیرنظامی باید شفاف و روشن بوده و به گونهای باشد که دشمن از وجود آن مطلع باشد. به همین خاطر است که برخی معتقدند در بازدارندگی، تهدید به آسیب و عمل متقابل نقش اساسی دارد. اگر کشوری پیشرفتهترین تسلیحات را هم داشته باشد، در زمانی که کشور دیگری موفق شود سلاح پیشرفتهتری بسازد، قدرت بازدارندگی کشور اول کاهش خواهد یافت؛ اما بازدارندگی غیرنظامی نوعی منبع قدرت است که درون زا بوده و غالباً به سختی میتواند مورد تهاجم و آسیب قرار بگیرد یا از تأثیر آن کاسته شود.
باید به این نکته نیز توجه داشت که بازدارندگی نظامی تنها در حضور بازدارندگی غیرنظامی است که معنا پیدا میکند. خاصیت درون زایی سبب میشود تا حصول بازدارندگی غیرنظامی قابل دسترستر باشد؛ ساخت تجهیزات نظامی بخصوص برای کشور ایران که در شرایط دشوار تحریم به سر میبرد، نسبت به زمان غیرتحریم بسیار دشوارتر است؛ زیرا ادوات و قطعات مورد نیازی که براحتی از کشورهای دیگر قابل خریداری هستند، به واسطه تحریمها غیرقابل دسترس میگردند و متخصصان مجبور خواهند بود خود راهی برای ساخت آنها پیدا کنند که البته در این عرصه تاکنون بهصورت جهادی و موفق عمل گردیده است. این در حالی است که بخش قابل توجهی از مؤلفههای بازدارندگی غیرنظامی در خود کشور قابل تحقق است و با فراهم کردن بسترهای فرهنگی امکان رشد باور مبارزه با استکبار و مقابله با آن پدید میآید یا با رشد اقتصادی داخلی امنیت کشور در برابر تحریمها افزایش یافته و این موانع خنثی خواهند شد.