ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام سجاد(ع):
خوددارى از آزار رساندن، نشانه کمال خرد و مایه آسایش دو گیتى است.
تحف العقول، ص ۲۸۳
نظامی گنجوی سندی بر تمدن درخشان فرهنگ ایرانی است
محمود شالویی: حکیم نظامی گنجوی یکی از پاسداران زبان و ادب فارسی است و باید برنامههای متعدد و مستمری برای شناساندن هر چه بیشتر این حکیم بزرگ انجام شود. نیاز جامعه امروز در عرصه جهانی به معنویت، روی آوردن به آثار حکیمانی همچون نظامی گنجوی، سعدی، مولوی، عطار و دیگر بزرگان ادب فارسی است که از خاستگاه ایران برخاستهاند و راهی برای برونرفت از بحران معنویت در جوامع است و در کنار مقدسات دینی این ادیبان میتوانند جریانساز معنوی مثبتی باشند که انسان را از زمین به آسمان رهنمون باشند.
بخشی از صحبتهای مدیر کل حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
و دستیار وزیر فرهنگ/ایسنا
«جیران» و یک سوءتفاهم تاریخی
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
این روزها دو سریال تاریخی در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است. «جیران» ساخته حسن فتحی به دوران قاجار و سلطنت ناصرالدین شاه و رابطه عاشقانه او با دختری روستایی میپردازد و «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان دوران پهلوی و حضور متفقین در ایران را روایت میکند. «خاتون» در کنار روایت یک قصه عاشقانه، بیشتر از «جیران» به مسائل اجتماعی میپردازد و در «جیران» مثل اغلب سریالهای فتحی، عشق پررنگ است. مسألهای که «جیران» با آن مواجه شده و پیشتر، علی حاتمی بسیار با آن روبهرو بود، مقایسه تصویر شخصیتهای واقعی و بازیگرانی است که نقش آنها را بازی میکنند. زمانی که حاتمی فیلم و سریال میساخت، عدهای به او خرده میگرفتند که تاریخ را تحریف میکند. حاتمی در مصاحبههایش پاسخ آنها را میداد و معتقد بود تاریخی که او روایت میکند، تهرانی که میسازد و شخصیتهایش باب سلیقه و زیباییشناسی خودش شکل گرفته است. روایت تاریخ، بخشی از دغدغه حاتمی بود، او در طراحی صحنه، لباس و دیالوگ نویسی، معیارهایی داشت که آنها را در آثارش اجرا میکرد و بیشتر به قصهگویی توجه داشت. فتحی هم، در کنار روایت قصههایی که در گذشته اتفاق افتاده و رنگ گذشته گرفته، میکوشد زیبایی شناسی و سلیقه تصویری خود را در آثارش نمایش دهد.
انتخاب بازیگران و طراحی چهره آنها هم بخشی از این رویکرد و سلیقه است. بنابراین این خواسته که خدیجه شبیه نمونه واقعی باشد یا مهدعلیا چرا شبیه مادر ناصرالدین شاه نیست یا بهرام رادان شباهتی به ناصرالدین شاه قاجار ندارد، از پایه و اساس خطاست. بیننده با اثری تاریخی یا مستند روبهرو نیست، «جیران» و فتحی هم ادعایی ندارند که تاریخ را نعل به نعل روایت کردهاند. «جیران» سریال است و باید زیبا، جذاب و پرکشش باشد. همان طور که فیلمها و سریالهای غربی، روایتی پرتعلیق و جذاب از زندگی گذشتگانشان دارند. نمونه دم دستی و بسیار دیده شده «قصههای جزیره» است. آیا این سریال جزئیات زندگی مردم کانادا در آن مقطع تاریخی را روایت کرده؟ لباسها، دکور خانهها، پوشش و آرایش زنان کاملاً منطبق بر تاریخ است؟ قطعاً تیم تولید برای جذابتر نشان دادن آنچه در گذشته رخ داده، دست به تغییر زده و همه چیز را زیباتر و جذابتر نشان داده است. جذب مخاطب، آن هم برای اثری که باید به شکلی درست در بازار عرضه و تقاضا دیده و پسندیده شود، ملاحظاتی دارد که از جزیره پرنس ادوارد آن سالها و کانادای آن روزگار، فرهنگ، سلیقه و زیباییشنایی عرضه میکند که ممکن است شبیه دنیای واقعی نباشد. اما تماشاگر ایرانی، هر چه سریالها و فیلمهای خارجی مقابل چشمانش قرار میدهد، میپذیرد اما درباره سریالها و فیلمهای ایرانی خط کشی در دست دارد که به غلط و بدون در نظر گرفتن معیارهای درام، به تماشای یک اثر نشسته و از آن خرده میگیرد.
«جیران» ضعفها و کاستیهایی دارد، اما ضعف آن ربطی به انتخاب بازیگران و شبیه نبودن مریلا زارعی به مهدعلیا و پریناز ایزدیار به خدیجه ندارد. اگرچه شبکههای اجتماعی این فرصت را به مردم میدهد که بیمحابا، پدیدهای را نقد یا ستایش کنند، اما زمان محک درست تری برای قضاوت درباره اثر هنری است. از علی حاتمی، «دلشدگان» و «هزاردستان» باقی است و تهرانی که گاه خیالانگیز است و گاه دهشتناک. آداب و سنتهایی که در آثار او جلوهگری میکنند و دیالوگهایی شاعرانه و گوشنواز که دیگر شبیهشان در سینمای ایران، نوشته نخواهد شد.
روزنامهنگار
این روزها دو سریال تاریخی در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است. «جیران» ساخته حسن فتحی به دوران قاجار و سلطنت ناصرالدین شاه و رابطه عاشقانه او با دختری روستایی میپردازد و «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان دوران پهلوی و حضور متفقین در ایران را روایت میکند. «خاتون» در کنار روایت یک قصه عاشقانه، بیشتر از «جیران» به مسائل اجتماعی میپردازد و در «جیران» مثل اغلب سریالهای فتحی، عشق پررنگ است. مسألهای که «جیران» با آن مواجه شده و پیشتر، علی حاتمی بسیار با آن روبهرو بود، مقایسه تصویر شخصیتهای واقعی و بازیگرانی است که نقش آنها را بازی میکنند. زمانی که حاتمی فیلم و سریال میساخت، عدهای به او خرده میگرفتند که تاریخ را تحریف میکند. حاتمی در مصاحبههایش پاسخ آنها را میداد و معتقد بود تاریخی که او روایت میکند، تهرانی که میسازد و شخصیتهایش باب سلیقه و زیباییشناسی خودش شکل گرفته است. روایت تاریخ، بخشی از دغدغه حاتمی بود، او در طراحی صحنه، لباس و دیالوگ نویسی، معیارهایی داشت که آنها را در آثارش اجرا میکرد و بیشتر به قصهگویی توجه داشت. فتحی هم، در کنار روایت قصههایی که در گذشته اتفاق افتاده و رنگ گذشته گرفته، میکوشد زیبایی شناسی و سلیقه تصویری خود را در آثارش نمایش دهد.
انتخاب بازیگران و طراحی چهره آنها هم بخشی از این رویکرد و سلیقه است. بنابراین این خواسته که خدیجه شبیه نمونه واقعی باشد یا مهدعلیا چرا شبیه مادر ناصرالدین شاه نیست یا بهرام رادان شباهتی به ناصرالدین شاه قاجار ندارد، از پایه و اساس خطاست. بیننده با اثری تاریخی یا مستند روبهرو نیست، «جیران» و فتحی هم ادعایی ندارند که تاریخ را نعل به نعل روایت کردهاند. «جیران» سریال است و باید زیبا، جذاب و پرکشش باشد. همان طور که فیلمها و سریالهای غربی، روایتی پرتعلیق و جذاب از زندگی گذشتگانشان دارند. نمونه دم دستی و بسیار دیده شده «قصههای جزیره» است. آیا این سریال جزئیات زندگی مردم کانادا در آن مقطع تاریخی را روایت کرده؟ لباسها، دکور خانهها، پوشش و آرایش زنان کاملاً منطبق بر تاریخ است؟ قطعاً تیم تولید برای جذابتر نشان دادن آنچه در گذشته رخ داده، دست به تغییر زده و همه چیز را زیباتر و جذابتر نشان داده است. جذب مخاطب، آن هم برای اثری که باید به شکلی درست در بازار عرضه و تقاضا دیده و پسندیده شود، ملاحظاتی دارد که از جزیره پرنس ادوارد آن سالها و کانادای آن روزگار، فرهنگ، سلیقه و زیباییشنایی عرضه میکند که ممکن است شبیه دنیای واقعی نباشد. اما تماشاگر ایرانی، هر چه سریالها و فیلمهای خارجی مقابل چشمانش قرار میدهد، میپذیرد اما درباره سریالها و فیلمهای ایرانی خط کشی در دست دارد که به غلط و بدون در نظر گرفتن معیارهای درام، به تماشای یک اثر نشسته و از آن خرده میگیرد.
«جیران» ضعفها و کاستیهایی دارد، اما ضعف آن ربطی به انتخاب بازیگران و شبیه نبودن مریلا زارعی به مهدعلیا و پریناز ایزدیار به خدیجه ندارد. اگرچه شبکههای اجتماعی این فرصت را به مردم میدهد که بیمحابا، پدیدهای را نقد یا ستایش کنند، اما زمان محک درست تری برای قضاوت درباره اثر هنری است. از علی حاتمی، «دلشدگان» و «هزاردستان» باقی است و تهرانی که گاه خیالانگیز است و گاه دهشتناک. آداب و سنتهایی که در آثار او جلوهگری میکنند و دیالوگهایی شاعرانه و گوشنواز که دیگر شبیهشان در سینمای ایران، نوشته نخواهد شد.
پرخاشگری؛ از مؤلفههای هیجانی تا شناختی/4
وقتی احساسها جابهجا تجربه میشوند
آزاده سهرابی
روانشناس
پرخاشگری از مسیرهای مختلفی تولید میشود. در پس همه آنها یک احساس و یک هیجان وجود دارد. گاهی فرد هیجان را بیشتر از آنچه احساس کرده بروز میدهد و به پرخاش میرسد، گاهی نوع واکنش مناسب نیست و به پرخاش میرسد و در حالتی دیگر که امروز به آن میپردازیم مشکل این نیست که مثلاً زیادی خشمگین شدهایم یا این خشم را به شیوه نادرستی نشان میدهیم بلکه مشکل این است که بعداً متوجه میشویم اصلاً نباید خشمگین میشدیم یعنی احساس و به دنبالش هیجانی را تجربه کردهایم که نباید تجربه میکردیم.
تمام تحقیقات دانشمندان میگویند که هیجانات واکنش ما به مسائلی هستند که برای بقا و امنیت ما ضروری هستند و آنقدر سریع رخ میدهند که عموماً از فرایندی که آن را شروع کرده چندان آگاه نیستیم. ما باید سریع واکنشی نشان دهیم وقتی احساس عدم امنیت میکنیم یا چیزی بقای ما را به خطر انداخته است. این یعنی اینکه یک سری ارزیابیهای خودکار در مغز ما وجود دارد که این مکانیسم احساس، هیجان و واکنش را هدایت میکند. فرض کنید شما ترس از ارتفاع دارید و با دوستی که ترسی از ارتفاع هم ندارد دارید لبه یک پرتگاه راه میروید. واکنشهای شما دو نفر بسیار متفاوت خواهد بود. شما اگر نگاهی به پایین بیندازید آنقدر وحشت زده خواهید شد که ممکن است شروع به جیغ زدن کنید یا اضطرابتان به قدری بالا برود که از هر حرکتی باز بمانید و... دوستتان چون تم هیجانی شما را در مقابل ارتفاع ندارد او هم حتماً ترسی را تجربه میکند و شاید ضربان قلبش هم تند شود چون خطر سقوط امری واقعی است و به بقا ربط دارد اما میتواند رفتارش را کنترل کند و گاهی حتی نیم نگاهی به پایین بیندازد. حالا اگر یک صخره نورد حرفهای جای شما دو نفر بود چطور؟ او احتمالاً حتی نشانههای فیزیولوژیکی احساس خطر را هم تجربه نخواهد کرد و چون بارها و بارها با این موقعیت رو به رو شده و انتخابش چالش با این وضعیت است (باز هم به تناسب شخصیت هیجانی اش این انتخاب را کرده) دیگر نه تنها نمیترسد بلکه میتواند آگاهانه ترس را به نوعی پاک کند و در ذهنش به احتمالات و راههای مقابله با آن فکر کند و در عین حال مدام هم به منظره زیر پایش نگاه کند!
موضوع این است که هیجانهای ما همیشه از شناخت و آگاهی ما جلو میزنند. حتی میتواند ما را چنان کور کند که جلوی دیدن تمام اطلاعات ما به توانایی هایمان را هم بگیرد. در حالی که اگر در آن حالت هیجانی نبودیم کاملاً به آن دسترسی داشتیم. انسان وقتی درگیر هیجان میشود در واقع باید تمام آگاهی خود را جوری با آن هیجان و احساسی که تجربه میکند هماهنگ کند که یکپارچه باشد برای همین خطای شناختی از جمله غلوآمیز کردن آن را در دستور کار میگذارد یا جا به جایی احساسها.
پرخاشگری در حالتی که در این فرصت دربارهاش صحبت میکنیم وقتی رخ میدهد که مثل آن فرد با فوبی ارتفاع رو به رو شده باشیم با این تفاوت که احساس و هیجانی که در مقابل آن راهانداز اصلی تجربه هیجانی (ایستادن لبه پرتگاه) تجربه میکنیم مناسب آن هیجان نیست. مثلاً در موقعیتی که باید هیجان ترس و واکنشهای مناسب آن بروز کند خشمگین شویم! در موقعیتی که احساس شرم و گناه میکنیم، خشمگین شویم! وقتی غم زیادی را داریم تجربه میکنیم، خشمگین شویم! عموم پرخاشگریهایی که این روزها در سطح جامعه میبینیم از این دسته است. گاهی ما منبع ایجاد احساس خشم را جا به جا میکنیم (از رئیسمان عصبانی هستیم سر فرزندمان داد میزنیم) گاهی خود احساس را جا به جا میکنیم (از مرگ عزیزی غمگین هستیم اما خشم را تجربه میکنیم و با دیگران پرخاشگری میکنیم).
در این دو حالت فرقی ندارد ما کدام جا به جایی را انجام میدهیم وقتی به مغز فرمان میرسد احساس خشم را تجربه کند همان هیجان و همان مکانیسمی که در بالا گفته شد راهاندازی میشود و هیجانات از بینش ما جلو میزند و در برخی هیجانات مثل خشم این جلو زدن بیشتر هم هست که بهدلیل مکانی در مغز انسان است که در آنجا احساس خشم پردازش میشود. در این مواقع البته امکان پردازش غلط هیجان یعنی شدت دادن به آن و رفتار نامناسب نسبت به موقعیت هم بیشتر ممکن است پیش بیاید.
روانشناس
پرخاشگری از مسیرهای مختلفی تولید میشود. در پس همه آنها یک احساس و یک هیجان وجود دارد. گاهی فرد هیجان را بیشتر از آنچه احساس کرده بروز میدهد و به پرخاش میرسد، گاهی نوع واکنش مناسب نیست و به پرخاش میرسد و در حالتی دیگر که امروز به آن میپردازیم مشکل این نیست که مثلاً زیادی خشمگین شدهایم یا این خشم را به شیوه نادرستی نشان میدهیم بلکه مشکل این است که بعداً متوجه میشویم اصلاً نباید خشمگین میشدیم یعنی احساس و به دنبالش هیجانی را تجربه کردهایم که نباید تجربه میکردیم.
تمام تحقیقات دانشمندان میگویند که هیجانات واکنش ما به مسائلی هستند که برای بقا و امنیت ما ضروری هستند و آنقدر سریع رخ میدهند که عموماً از فرایندی که آن را شروع کرده چندان آگاه نیستیم. ما باید سریع واکنشی نشان دهیم وقتی احساس عدم امنیت میکنیم یا چیزی بقای ما را به خطر انداخته است. این یعنی اینکه یک سری ارزیابیهای خودکار در مغز ما وجود دارد که این مکانیسم احساس، هیجان و واکنش را هدایت میکند. فرض کنید شما ترس از ارتفاع دارید و با دوستی که ترسی از ارتفاع هم ندارد دارید لبه یک پرتگاه راه میروید. واکنشهای شما دو نفر بسیار متفاوت خواهد بود. شما اگر نگاهی به پایین بیندازید آنقدر وحشت زده خواهید شد که ممکن است شروع به جیغ زدن کنید یا اضطرابتان به قدری بالا برود که از هر حرکتی باز بمانید و... دوستتان چون تم هیجانی شما را در مقابل ارتفاع ندارد او هم حتماً ترسی را تجربه میکند و شاید ضربان قلبش هم تند شود چون خطر سقوط امری واقعی است و به بقا ربط دارد اما میتواند رفتارش را کنترل کند و گاهی حتی نیم نگاهی به پایین بیندازد. حالا اگر یک صخره نورد حرفهای جای شما دو نفر بود چطور؟ او احتمالاً حتی نشانههای فیزیولوژیکی احساس خطر را هم تجربه نخواهد کرد و چون بارها و بارها با این موقعیت رو به رو شده و انتخابش چالش با این وضعیت است (باز هم به تناسب شخصیت هیجانی اش این انتخاب را کرده) دیگر نه تنها نمیترسد بلکه میتواند آگاهانه ترس را به نوعی پاک کند و در ذهنش به احتمالات و راههای مقابله با آن فکر کند و در عین حال مدام هم به منظره زیر پایش نگاه کند!
موضوع این است که هیجانهای ما همیشه از شناخت و آگاهی ما جلو میزنند. حتی میتواند ما را چنان کور کند که جلوی دیدن تمام اطلاعات ما به توانایی هایمان را هم بگیرد. در حالی که اگر در آن حالت هیجانی نبودیم کاملاً به آن دسترسی داشتیم. انسان وقتی درگیر هیجان میشود در واقع باید تمام آگاهی خود را جوری با آن هیجان و احساسی که تجربه میکند هماهنگ کند که یکپارچه باشد برای همین خطای شناختی از جمله غلوآمیز کردن آن را در دستور کار میگذارد یا جا به جایی احساسها.
پرخاشگری در حالتی که در این فرصت دربارهاش صحبت میکنیم وقتی رخ میدهد که مثل آن فرد با فوبی ارتفاع رو به رو شده باشیم با این تفاوت که احساس و هیجانی که در مقابل آن راهانداز اصلی تجربه هیجانی (ایستادن لبه پرتگاه) تجربه میکنیم مناسب آن هیجان نیست. مثلاً در موقعیتی که باید هیجان ترس و واکنشهای مناسب آن بروز کند خشمگین شویم! در موقعیتی که احساس شرم و گناه میکنیم، خشمگین شویم! وقتی غم زیادی را داریم تجربه میکنیم، خشمگین شویم! عموم پرخاشگریهایی که این روزها در سطح جامعه میبینیم از این دسته است. گاهی ما منبع ایجاد احساس خشم را جا به جا میکنیم (از رئیسمان عصبانی هستیم سر فرزندمان داد میزنیم) گاهی خود احساس را جا به جا میکنیم (از مرگ عزیزی غمگین هستیم اما خشم را تجربه میکنیم و با دیگران پرخاشگری میکنیم).
در این دو حالت فرقی ندارد ما کدام جا به جایی را انجام میدهیم وقتی به مغز فرمان میرسد احساس خشم را تجربه کند همان هیجان و همان مکانیسمی که در بالا گفته شد راهاندازی میشود و هیجانات از بینش ما جلو میزند و در برخی هیجانات مثل خشم این جلو زدن بیشتر هم هست که بهدلیل مکانی در مغز انسان است که در آنجا احساس خشم پردازش میشود. در این مواقع البته امکان پردازش غلط هیجان یعنی شدت دادن به آن و رفتار نامناسب نسبت به موقعیت هم بیشتر ممکن است پیش بیاید.
مجلهای برای 7 تا 13 سالهها
لیلا جوشقانی
معاون سردبیر
مجله «هوپا» با مدیر مسئولی علی عسگری و سردبیری سیدنوید سیدعلی اکبر با 104 صفحه رنگی گلاسه و با تصویرگری جذاب و مطالب خواندنی مجلهای است برای 7 تا 13سالهها که از اسفند 1400 هر دوماه یکبار منتشر میشود.
اعضای تحریریه مجله هوپا سعی دارند علاوه بر محتوای علمی-فلسفی-هنری یا داستانی که برای کودک و نوجوان تهیه میکنند، مشارکت مخاطبان خود را هم جذب کنند و از آثار و اندیشههای کودکان و نوجوانان هم برای تولید محتوا بهره ببرند. یکی از صفحههایی که با تعامل مخاطبان اجرا میشود صفحه «میزگرد و صندلیهای مربع» است. در این میزگرد بچهها همراه یک مجری بزرگسال درباره موضوع مشخصی با هم گفتوگو میکنند و از این طریق راههای مناسب مخالفتکردن و احترام به نظر یکدیگر را تمرین میکنند.
برای ارتباط بهتر با کودکان، شخصیتی بهنام «قوطی کنسرویان» که در گذشته یک گربه خیابانی بوده بهعنوان دُمدبیر (سردبیر در دنیای گربهها) در بیشتر صفحهها حضور دارد و گاهی هم مزهپرانی میکند.
همچنین در این مجله داستانهایی میخوانیم با ژانر وحشت، کارآگاهی، ماجراجویی، افسانه و داستانهایی که خود بچهها نوشتهاند.
در هر شماره با یک دایناسور به دور دنیا سفر میکنیم. عکاسی و آشپزی یاد میگیریم. به دردسرهایی که برای کره سرسبز زمین درست کردیم فکر میکنیم. یک تنبل (که لقبش قهرمان است) ما را با ورزشهای مختلف آشنا میکند. سر از شغلهای جذاب درمیآوریم. پرونده مرموز ابرقهرمانها را بررسی میکنیم. کمیک استریپ و کاریکاتورهای کودکانه میبینیم. پدر و مادرها را وادار میکنیم که اعتراف کنند بچگیهایشان چه شر و شورهایی بودهاند. به دنیای حیوانات سرک میکشیم و کلی مطالب دیگر.
مجله هوپا
سردبیر: سیدنوید سیدعلیاکبر
نویسندگان شماره یک: پیام ابراهیمی، علی بخشی، نعیم تدین، مونا توحیدی، شهلا جوشقانی، لیلا جوشقانی، فریبا چاووشی، لیلا حبیبی، الیار روشن، فاطمه سرمشقی، هدا عسکری، اعظم مهدوی.
نویسندگان کودک: نیکناز پرستگاری، یسنا حسینپور، لیلی ساجدیفر، علی عباسی، مانی وطنچی.
به مناسبت ولادت باسعادت امام زینالعابدین (ع)
میلاد تفسیرعشق
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
ایمان معنوی وامدار روح بلندی است که 14 قرن پیش، چنین روزی - پنجم شعبان المعظم سال 38 هجری قمری- متولد شد و با سلوک معنوی خود تفسیر تازهای از عبودیت وبندگی به دست داده و حریت، شفقت و نورانیت را به خانه دلها برد. میلاد امام سجاد(ع) فروردین معنویت و بهار ایمان را تجدید نموده و آنچنان هنگامهای از عشق به معبود برپا کرد که اگر حقیقت آن تجلی یابد، همچون عیسی روحالله خواهد شد. وجود مبارک امام سجاد(ع) در خانه خورشید- اباعبدالله الحسین(ع) – زاده شد و کلیه فضایل و خصلتهای نیکوی آل رسول(ص) را بازتاباند.روح بلندی که پا به هستی گذارد تا عشق به ذات ربوبی را تفسیر کرده و آموزگار و اسطوره ایمان و الهامبخش بندگی و عبودیت برای جویندگان حقیقت باشد. پاسدار مرزهای ایمان و شرک که با زلالترین و بی آلایشترین روح انسانی، حماسهای از نوعی دیگر آفرید. همان که درمحیط مشروعیت خشونت ساختاری، با مشاهده بریدن شدن سر گوسفندی، ظلم یزیدیان را در یادها تجدید کرده و با بی تابی وریختن اشک، جامعه مبتلا به خشونت را، ولو به اندازه خردلی از ظلم و ستم بیزار میسازد. استمرار بخش مکتب حسینی(ع) که پا در رکاب عاشورا به حراست از دین قیام کرد و در راستای گسترش حقوق همه جنبندگان نسبت به یکدیگر صحیفهای نورانی پرداخت. همان ملکوتی که اسیر وسوسهها نشد و وصایایش سرلوحه و روش زندگی سعادتمندانه است.جوهر عشق الهی که به رغم دشواری و ممانعتهای بسیار در راه ترویج معنویت اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و با حرکتی جهادی به نشر و ترویج بندگی خداوند پرداخت. آغاز امامت امام سجاد(ع) در عصر عاشورا سال 61 با غلبه خشونت و جهل، ترس و سست عنصری، انحراف و... همراه بود. بر این اساس آن حضرت(ع) محور فعالیتهای خود را بیدار کردن وجدانها و رواج عاطفه میان آنان قرارداد و به رغم جو خفقان و خشونت، زمینه توبه و بازگشت گروههایی از مردم را فراهم آورد که همین زمینهها منجر به قیامهایی علیه دستگاه ظلم بنی امیه شد.همزمان با این اقدامات امام سجاد(ع) به ترویج تعالیم مکتب، اسلام محمدی (ص) پرداخته و ساحت آن را از خطر انحرافات و بدعتهای به وجود آمده دور داشت. امام زینالعابدین(ع) درخصوص حق همسایه میفرماید: ...حق همسایه حفظ (منافع) اوست به وقتی که حاضر نباشد و آنگاه که حضور دارد اکرام و احترام به وی بوده و کمک به وی در هر حال است. همچنین آن حضرت(ع) آحاد مسلمان را از عیبجویی و کاوش در پی بردن به رازها و نقاط ضعف یکدیگر برحذر داشته و توصیه مینماید؛ چنانچه به رفتار سوء کسی برخوردید، آن را پوشیده داشته و هرگز به ناموس او چشم (خیانت) ندوزید! به وقت دشواری یکدیگر را به خود وامگذارید و بر نعمتی که خداوند به کسی اعطا کرده است حسد مبرید. از لغزش یکدیگر درگذرید و از گناه کسان صرفنظر کرده و اگر بر تو نادانی کردند، بردباری نما و به مسالمت با افراد رفتار کن و هرگز زبان به دشنام مگشای.امام سجاد(ع) در دشوارترین شرایط عهدهدار امر خطیر امامت و هدایت شد و به شیوه پدر بزرگوارش در آخرین روزهای حیات، وجدانها را مخاطب قرار داده و با استراتژی بیسابقه «اشک» و «دعا» شرایط جامعه آمیخته به «جهل» و «خشونت» را با رواج «آگاهی» و «عاطفه» تحت تأثیر قرار داد و جنبشهای متعددی از توابین را موجب شد. آن حضرت با تکیه بر رخداد عاشورا و در راستای اهداف بلند امام حسین(ع) پرده از چهره حکومتگرانی که به ناحق بر جایگاه پیامبر اکرم(ص) تکیه زده بودند، برگرفت و خودآگاهی ایمانی افراد زیادی از مسلمانان را برپایه بیداری وجدانها رقم زد. امام زینالعابدین(ع) به موازات بیداری دینی و تعدیل خشونتهای جاهلی، بر تربیت حاملان مکتب نبوی نیز مبادرت نمود و زمینه آشنایی نسلهای جدید با تعالیم اسلام محمدی(ص) را از طریق آنان فراهم کرد. فعالیت امام سجاد(ع) در این ارتباط بخوبی به بار نشسته و مسجدالنبی که در دورهای از خلافت امویان با بستن اسبان مورد هتک قرار میگرفت، شاهد تدریس نابترین معارف اسلامی از سوی آن حضرت شد و محدثان، فقیهان و اندیشمندانی چند در کانون علمی حضرت پرورش یافتند. امام زینالعابدین(ع) در طول 35 سال امامت خویش بهرغم مشکلات، تهدیدها و محدودیتها توانست پیوندهای ازهم گسسته شیعیان را برقرار و شعلههای امید را در دل آنان برافروزد.
دبیر گروه پایداری
ایمان معنوی وامدار روح بلندی است که 14 قرن پیش، چنین روزی - پنجم شعبان المعظم سال 38 هجری قمری- متولد شد و با سلوک معنوی خود تفسیر تازهای از عبودیت وبندگی به دست داده و حریت، شفقت و نورانیت را به خانه دلها برد. میلاد امام سجاد(ع) فروردین معنویت و بهار ایمان را تجدید نموده و آنچنان هنگامهای از عشق به معبود برپا کرد که اگر حقیقت آن تجلی یابد، همچون عیسی روحالله خواهد شد. وجود مبارک امام سجاد(ع) در خانه خورشید- اباعبدالله الحسین(ع) – زاده شد و کلیه فضایل و خصلتهای نیکوی آل رسول(ص) را بازتاباند.روح بلندی که پا به هستی گذارد تا عشق به ذات ربوبی را تفسیر کرده و آموزگار و اسطوره ایمان و الهامبخش بندگی و عبودیت برای جویندگان حقیقت باشد. پاسدار مرزهای ایمان و شرک که با زلالترین و بی آلایشترین روح انسانی، حماسهای از نوعی دیگر آفرید. همان که درمحیط مشروعیت خشونت ساختاری، با مشاهده بریدن شدن سر گوسفندی، ظلم یزیدیان را در یادها تجدید کرده و با بی تابی وریختن اشک، جامعه مبتلا به خشونت را، ولو به اندازه خردلی از ظلم و ستم بیزار میسازد. استمرار بخش مکتب حسینی(ع) که پا در رکاب عاشورا به حراست از دین قیام کرد و در راستای گسترش حقوق همه جنبندگان نسبت به یکدیگر صحیفهای نورانی پرداخت. همان ملکوتی که اسیر وسوسهها نشد و وصایایش سرلوحه و روش زندگی سعادتمندانه است.جوهر عشق الهی که به رغم دشواری و ممانعتهای بسیار در راه ترویج معنویت اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و با حرکتی جهادی به نشر و ترویج بندگی خداوند پرداخت. آغاز امامت امام سجاد(ع) در عصر عاشورا سال 61 با غلبه خشونت و جهل، ترس و سست عنصری، انحراف و... همراه بود. بر این اساس آن حضرت(ع) محور فعالیتهای خود را بیدار کردن وجدانها و رواج عاطفه میان آنان قرارداد و به رغم جو خفقان و خشونت، زمینه توبه و بازگشت گروههایی از مردم را فراهم آورد که همین زمینهها منجر به قیامهایی علیه دستگاه ظلم بنی امیه شد.همزمان با این اقدامات امام سجاد(ع) به ترویج تعالیم مکتب، اسلام محمدی (ص) پرداخته و ساحت آن را از خطر انحرافات و بدعتهای به وجود آمده دور داشت. امام زینالعابدین(ع) درخصوص حق همسایه میفرماید: ...حق همسایه حفظ (منافع) اوست به وقتی که حاضر نباشد و آنگاه که حضور دارد اکرام و احترام به وی بوده و کمک به وی در هر حال است. همچنین آن حضرت(ع) آحاد مسلمان را از عیبجویی و کاوش در پی بردن به رازها و نقاط ضعف یکدیگر برحذر داشته و توصیه مینماید؛ چنانچه به رفتار سوء کسی برخوردید، آن را پوشیده داشته و هرگز به ناموس او چشم (خیانت) ندوزید! به وقت دشواری یکدیگر را به خود وامگذارید و بر نعمتی که خداوند به کسی اعطا کرده است حسد مبرید. از لغزش یکدیگر درگذرید و از گناه کسان صرفنظر کرده و اگر بر تو نادانی کردند، بردباری نما و به مسالمت با افراد رفتار کن و هرگز زبان به دشنام مگشای.امام سجاد(ع) در دشوارترین شرایط عهدهدار امر خطیر امامت و هدایت شد و به شیوه پدر بزرگوارش در آخرین روزهای حیات، وجدانها را مخاطب قرار داده و با استراتژی بیسابقه «اشک» و «دعا» شرایط جامعه آمیخته به «جهل» و «خشونت» را با رواج «آگاهی» و «عاطفه» تحت تأثیر قرار داد و جنبشهای متعددی از توابین را موجب شد. آن حضرت با تکیه بر رخداد عاشورا و در راستای اهداف بلند امام حسین(ع) پرده از چهره حکومتگرانی که به ناحق بر جایگاه پیامبر اکرم(ص) تکیه زده بودند، برگرفت و خودآگاهی ایمانی افراد زیادی از مسلمانان را برپایه بیداری وجدانها رقم زد. امام زینالعابدین(ع) به موازات بیداری دینی و تعدیل خشونتهای جاهلی، بر تربیت حاملان مکتب نبوی نیز مبادرت نمود و زمینه آشنایی نسلهای جدید با تعالیم اسلام محمدی(ص) را از طریق آنان فراهم کرد. فعالیت امام سجاد(ع) در این ارتباط بخوبی به بار نشسته و مسجدالنبی که در دورهای از خلافت امویان با بستن اسبان مورد هتک قرار میگرفت، شاهد تدریس نابترین معارف اسلامی از سوی آن حضرت شد و محدثان، فقیهان و اندیشمندانی چند در کانون علمی حضرت پرورش یافتند. امام زینالعابدین(ع) در طول 35 سال امامت خویش بهرغم مشکلات، تهدیدها و محدودیتها توانست پیوندهای ازهم گسسته شیعیان را برقرار و شعلههای امید را در دل آنان برافروزد.
هنرمندان در فضای مجازی
چیزی به فرارسیدن نوروز 1401 باقی نمانده و اغلب پستهای منتشر شده در فضای مجازی بیش از همه به اکران ایام پیشرو و از سویی تلاش دیگر اهالی فرهنگ و هنر برای سهیم شدن در چگونگی گذران اوقات فراغت مردم اختصاص یافته است.
عروسکی که باعث ذوق کارگردان شد
فیلم کوتاهی از ایرج طهماسب منتشر شده که در شبکههای مجازی بازتاب بسیار داشته است. این فیلم گفتوگوی دختر طهماسب با او است که طبق معمول از گفتوگو فرار میکند تا اینکه اسم عروسک میآید و او پاسخ میدهد. هوتن شکیبا این فیلم را در صفحه خود منتشر کرده و نوشته است: «ای قربونت بشم که اسم عروسک میاد اینجوری ذوق میکنی.» این بازیگر خطاب به این کارگردان ادامه داده که: «سینما، تلویزیون، مجموعه سازی برای کودکان و برنامههای عروسکی ایران مدیون شماست. این رو فقط مردم میدونن» اما چند خط انتهایی نوشته این بازیگر و گوینده کتابهای صوتی خبر خوبی برای علاقهمندان ساخته جدید طهماسب است، بر اساس این خبر تازهترین اثر ایرج طهماسب به تهیهکنندگی حسن خدایی مجموعه «مهمونی» است که بهزودی از نماوا پخش میشود.
چهره ها
جابر قاسمعلی فیلمنامهنویس در پستی به 60 سالگی خود اشاره کرده و از روزهای پرکار خود نوشته است: «منتظرم تا پایان سال 1400، کار نگارش سریال تلویزیونی «روشناییهای شهر» (که بسیار اذیتام کردهاند و شرح آن بماند برای وقتی دیگر) را تمام کنم و با انرژی مهیب و پیشروندهای که در این سالها در خود میبینم دورخیز کنم برای نوشتن فیلمنامه سینمایی «رافا» که داستان و شخصیتی غریب دارد و خیال میکنم (و طبعاً امیدوارم) اتفاق خوبی را در سرنوشت حرفهای 30 سالهام رقم بزند.»
بهزاد عبدی آهنگساز با انتشار فیلمی که مربوط به سال 1392 است یادی از گذشتهها کرده است: «یادی از گذشته سال ۱۳۹۲تمرین و ضبط موسیقی فیلم «دهلیز» به کارگردانی بهروز شعیبی با حضور کوارتت ارکستر ناسیونال اوکراین. حتماً این فیلم سینمایی زیبا را دیدهاید و اگر ندیدهاید ببینید.»
سیروس همتی بازیگر و کارگردان عکسی از خود و فرهاد آییش به مناسبت روز درختکاری منتشر کرده است. او درباره این اقدام نوشت: «امروز در حرکتی کم سابقه به دعوت مدیر فرهنگسرای نیاوران-ابوالفضل همراه- درختی درفضای باز فرهنگسرا کاشتم به نام خودم... حسی غریب؛ غیرقابل وصف، به امید تداوم این حرکت.»
علی جعفری پویان 14 اسفند وارد چهل و سومین سال زندگی خود شده است. او به مناسبت این روز یادی کرده از هنرمندانی همچون آیدین الفت، پورنگ پورشیرازی، پدرام پناهی، حسن صفری که امسال درگذشتند تا به گفته خودش فقدان این دوستان «چیزی به نام روز تولد را برایم بی معنی کرده بود.» این نوازنده ویولن در آخر متن خود نوید کار جدیدی را داده است: «به پاس تشکر از شما دوستان بزرگوارم طی دوروز آینده با انتشار یک اثر موسیقایی پاسخگوی مهر و محبت شما باشم.» این اثر به مناسبت هفتاد و چهارمین زادروز مجید انتظامی اثری برای ویولن و ارکستر بر مبنای بخشی از زیباترین و ماندگارترین موسیقی فیلمهای ایشان سهشنبه ۱۷ اسفند ساعت ۲۰ منتشر خواهد شد.
یوریک کریممسیحی در صفحه خود خبر از برگزاری کارگاه داستان نویسی داده است. البته این کارگاه، کارگاه متفاوتی با دیگر کارگاههای داستاننویسی است. این نویسنده و عکاس و منتقد هنری در شرح کارگاه «مشق هنر» نوشت: «هر عکس بیشمار قصه در خود دارد و ما در این کارگاه میخواهیم قصههای شخصی خود را برای آنها بنویسیم، برای عکسهایی که کارگاه انتخاب میکند و عکسهایی که شرکتکننده انتخاب میکند و عکسهایی که به اتفاق انتخاب میکنند، قصههایی که به صورت گروهی مینویسیم و قصههایی که شرکتکنندگان به تنهایی مینویسند.»
دنیای نشر
انتشار مجموعه «سایه روباه» نوشته چولی کاگاوا با ترجمه نجلا محقق توسط نشر باژ خبری برای دوستداران انیمه است. در معرفی این کتاب آمده است: «دنیایی که در آن تخیل و اسطورههای ژاپنی درهم میآمیزند.» این کتاب برای رده سنی 17 سال به بالا است و در ژانر فانتزی قرار میگیرد.
عروسکی که باعث ذوق کارگردان شد
فیلم کوتاهی از ایرج طهماسب منتشر شده که در شبکههای مجازی بازتاب بسیار داشته است. این فیلم گفتوگوی دختر طهماسب با او است که طبق معمول از گفتوگو فرار میکند تا اینکه اسم عروسک میآید و او پاسخ میدهد. هوتن شکیبا این فیلم را در صفحه خود منتشر کرده و نوشته است: «ای قربونت بشم که اسم عروسک میاد اینجوری ذوق میکنی.» این بازیگر خطاب به این کارگردان ادامه داده که: «سینما، تلویزیون، مجموعه سازی برای کودکان و برنامههای عروسکی ایران مدیون شماست. این رو فقط مردم میدونن» اما چند خط انتهایی نوشته این بازیگر و گوینده کتابهای صوتی خبر خوبی برای علاقهمندان ساخته جدید طهماسب است، بر اساس این خبر تازهترین اثر ایرج طهماسب به تهیهکنندگی حسن خدایی مجموعه «مهمونی» است که بهزودی از نماوا پخش میشود.
چهره ها
جابر قاسمعلی فیلمنامهنویس در پستی به 60 سالگی خود اشاره کرده و از روزهای پرکار خود نوشته است: «منتظرم تا پایان سال 1400، کار نگارش سریال تلویزیونی «روشناییهای شهر» (که بسیار اذیتام کردهاند و شرح آن بماند برای وقتی دیگر) را تمام کنم و با انرژی مهیب و پیشروندهای که در این سالها در خود میبینم دورخیز کنم برای نوشتن فیلمنامه سینمایی «رافا» که داستان و شخصیتی غریب دارد و خیال میکنم (و طبعاً امیدوارم) اتفاق خوبی را در سرنوشت حرفهای 30 سالهام رقم بزند.»
بهزاد عبدی آهنگساز با انتشار فیلمی که مربوط به سال 1392 است یادی از گذشتهها کرده است: «یادی از گذشته سال ۱۳۹۲تمرین و ضبط موسیقی فیلم «دهلیز» به کارگردانی بهروز شعیبی با حضور کوارتت ارکستر ناسیونال اوکراین. حتماً این فیلم سینمایی زیبا را دیدهاید و اگر ندیدهاید ببینید.»
سیروس همتی بازیگر و کارگردان عکسی از خود و فرهاد آییش به مناسبت روز درختکاری منتشر کرده است. او درباره این اقدام نوشت: «امروز در حرکتی کم سابقه به دعوت مدیر فرهنگسرای نیاوران-ابوالفضل همراه- درختی درفضای باز فرهنگسرا کاشتم به نام خودم... حسی غریب؛ غیرقابل وصف، به امید تداوم این حرکت.»
علی جعفری پویان 14 اسفند وارد چهل و سومین سال زندگی خود شده است. او به مناسبت این روز یادی کرده از هنرمندانی همچون آیدین الفت، پورنگ پورشیرازی، پدرام پناهی، حسن صفری که امسال درگذشتند تا به گفته خودش فقدان این دوستان «چیزی به نام روز تولد را برایم بی معنی کرده بود.» این نوازنده ویولن در آخر متن خود نوید کار جدیدی را داده است: «به پاس تشکر از شما دوستان بزرگوارم طی دوروز آینده با انتشار یک اثر موسیقایی پاسخگوی مهر و محبت شما باشم.» این اثر به مناسبت هفتاد و چهارمین زادروز مجید انتظامی اثری برای ویولن و ارکستر بر مبنای بخشی از زیباترین و ماندگارترین موسیقی فیلمهای ایشان سهشنبه ۱۷ اسفند ساعت ۲۰ منتشر خواهد شد.
یوریک کریممسیحی در صفحه خود خبر از برگزاری کارگاه داستان نویسی داده است. البته این کارگاه، کارگاه متفاوتی با دیگر کارگاههای داستاننویسی است. این نویسنده و عکاس و منتقد هنری در شرح کارگاه «مشق هنر» نوشت: «هر عکس بیشمار قصه در خود دارد و ما در این کارگاه میخواهیم قصههای شخصی خود را برای آنها بنویسیم، برای عکسهایی که کارگاه انتخاب میکند و عکسهایی که شرکتکننده انتخاب میکند و عکسهایی که به اتفاق انتخاب میکنند، قصههایی که به صورت گروهی مینویسیم و قصههایی که شرکتکنندگان به تنهایی مینویسند.»
دنیای نشر
انتشار مجموعه «سایه روباه» نوشته چولی کاگاوا با ترجمه نجلا محقق توسط نشر باژ خبری برای دوستداران انیمه است. در معرفی این کتاب آمده است: «دنیایی که در آن تخیل و اسطورههای ژاپنی درهم میآمیزند.» این کتاب برای رده سنی 17 سال به بالا است و در ژانر فانتزی قرار میگیرد.
عکس نوشت
«توگان سوکیف» رهبر ارکستر ارشد تالار مشهور«بولشوی» پس از اینکه برای محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین تحت فشار قرار گرفته بود، روز یکشنبه استعفای خود را اعلام کرد. این رهبر ارکستر با انتشار پیامی در صفحه فیس بوک خود اعلام کرد: «امروز ناچار شدم تصمیمی اتخاذ کنم و یکی از خانوادههای موسیقی خود را به دیگری ترجیح دهم... من تصمیم گرفتم از سمتهای خودم به عنوان رهبر ارکستر تالار بولشوی در مسکو و ارکستر ملی تولوز در فرانسه استعفا دهم.» ایسنا
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
نظامی گنجوی سندی بر تمدن درخشان فرهنگ ایرانی است
-
«جیران» و یک سوءتفاهم تاریخی
-
وقتی احساسها جابهجا تجربه میشوند
-
مجلهای برای 7 تا 13 سالهها
-
میلاد تفسیرعشق
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین