ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نگاهی به تحریم هنر و هنرمندان روس در بحران بهوجود آمده بین روسیه و اوکراین
دیکتاتوری بدون سانسور!
گروه فرهنگی: طی روزهای گذشته برخی جشنوارههای سینمایی و نمایشگاههای بینالمللی کتاب و رویدادهای فرهنگی و هنری، هنرمندان روسی را تحریم کردند و مجامع مختلف سینمایی واکنشهای متفاوتی در قبال تهاجم نظامی روسیه به اوکراین نشان دادهاند. مثلاً جشنواره۲۰۲۲ فیلم استکهلم اعلام کرده هیچ فیلمی که با بودجه دولتی روسیه ساخته شده باشد، در این جشنواره جایی نخواهد داشت. مسئولان برگزارکننده نمایشگاه کتاب فرانکفورت نیز با صدور بیانیهای همکاری با نهادهای دولتی روسیه را به حالت تعلیق درآوردهاند و خندهدار اینکه یک دانشگاه ایتالیایی هم تدریس داستایوفسکی را ممنوع اعلام کرده است.
نمایشی قدیمی با بازیگرانی قدیمی
احمد شاکری نویسنده و منتقد ادبی ایرانی و روزنامهنگار است و از آن دست متفکرانی که درس حوزه خوانده و در موضوعات مشخص، رویکردها و نظریات بیپردهای ارائه کرده و میکند. شاکری که سخت به ادبیات و هنر متعهد از شعر و داستان تا فیلم و تئاتر و موسیقی معتقد است در گفتوگو با «ایران» از تحریم بسیاری از هنرمندان روسی توسط امریکاییها حرف میزند. او در بخشی از گفتوگوی خود این قضیه را «رو شدن میل و فکر اصلی کشوری میداند که خود را مهد دموکراسی میداند.» و میگوید:« سالها بر این طبل کوبیده میشد که ادبیات و هنر، حال هر حوزهای از هنر، یک ذات و معنی مستقل است و نمیشود آن را با چیزها و سویهها و نظریههای دیگری از قبیل نظریات سیاسی ادغام کرد و صدای این طبل اتفاقاً از طرف طبالان آن مدام به گوش میرسید که ادبیات و هنر به هیچ چیز متعهد نیست. البته تعاریف همه اینها تعاریفی گسترده است و وقت بسیاری نیاز است تا اول بیاییم تعریف و تبیین کنیم که اصلاً تعهد چیست و به چه معنی است و بعد بیاییم بگوییم این تعهد به چه چیز خواهد بود و این ارتباطاش خوب است یا نه.»فکر میکنید این نگاه چقدر توانست جریانسازی کند یا چقدر موفق بود: «به عقیده من در تمام ادواری که بر این بوق دمیده میشد کسانی هم بودند و آمدند و طوری جریانسازی کردند که یکسره این نظریه را با تمام خدم و حشماش منکوب کردند. آنها که باور داشته و دارند که هیچ ساختی از هنر نمیتواند از مضمون جدا باشد و هیچ مضمونی نیست که از تعهد به هر چیز اصل و نسبدار و با ریشه امتناع کند. کدام شعر و ادبیات و تئاتر و فیلمی است که کسی بتواند بگوید فاقد هر گونه نظر، ایده و اندیشهای است و این اندیشه را مگر میشود تعهد نام نگذاشت. با این همه داعیان بیمعنی و پیام و تعهد بودن هنر و ادبیات در وجه دیگر، یا روی دیگر سکهشان همیشه نشان دادهاند که اتفاقاً کاملاً اهل سیاست هستند و ادبیات و هنر و... را صرفاً در قاب و قالب و عیار سیاست میبینند.»
نمونههایش را میشود در جشنوارههای مختلف خارجی دید؟ «بله دقیقاً. شما نگاه کنید به جشنوارههای مختلف دنیا از اسکار تا نوبل ادبیات، ببینید چقدر آمیخته به سیاست و سیاستزدگی هستند یا در مورد اخیر، بحران بین روسیه و اوکراین هنرمندان، کتابها و اجراهایشان را مثلاً تحریم میکنند. خب خندهدار است که بعد از قرنها کشوری که خودش را مهد دموکراسی میداند، میآید و تدریس آثار داستایوفسکی را ممنوع میکند. مگر هنر که قرار بود به قول این حضرات، متعهد و سیاسی نباشد، چه حرکت و پیام مهمی خواهد داشت برای مردم که آن را ممنوع میکنید. پس این فقط یک ادعای پوچ است و آنها کاملاً برخلاف آنچه میگویند رفتار میکنند، درست مثل همان مدینه فاضله دموکراسی که از خودشان ساختهاند. هنر در ذات خود یا صاحب ارزش و اعتبار است که همه اینها تعهد آن هنر و هنرمند را تضمین میکند یا نه، پس هیچ هنرمندی نمیتواند به مسائل روز کشور و جهان بیتفاوت باشد و اگر حذف میکنند نتیجه این تأثیر است.» او در پایان به این نکته اشاره میکند که «همانطور که گفتم تمام آثار فرهنگی و هنری جهان که دیده یا شنیده و ماندگار شدهاند، حائز این مسأله هستند. هر کسی میتواند در ظاهر چیزی را برای القا به هنر تحمیل کند اما این که انسان از چه زاویهای به آن نگاه میکند و جهان آن را چگونه وامیشکافند، بحث و نوع دیگری است. نمیشود گفت هنر سیاسی نیست یا هنر انقلابی نیست یا هنر بیدارگر و روشنگر نیست. غربیها میخواهند آن را از این تعالی جدا کنند و مثل تمام چیزهای دیگر، متنی تولید کنند که به هیچ دردی نخورد اما این یک پارادوکس خیلی بزرگ است چون چنین چیزی ممکن است. پس نتیجهاش را در همان جشنوارههای اسکار و نوبل و اینها میبینیم که اصولاً جوایز به کسانی میرسد که با تیم فکری آن جشنواره همخوان و نزدیک است یا در آن مسیر قدم میگذارد اما همینها اوج حرکت فرهنگیشان در یک بحران، حذف نویسنده و هنرمند کشور مورد غضب قرار گرفته، شده است.»
فرهنگ و هنر نباید آلوده مناقشات سیاسی شود
دکترصدیقه ببران هم دراین باره گفت: معتقدم فرهنگ وهنر و مقولات اینچنینی نباید با سیاست آمیخته و آلوده شوند. بهعنوان مثال اگر جنگی شکل گرفت، این موضوع نباید دستمایه دیگر کشورها قرار بگیرد و به این بهانه رفتارهای نادرستی با هنرمند، پزشک، دانشجو و... طرفهای مقابل داشته باشند. در واقع سیاست دولتها مربوط به خودشان است و مردم دیگر کشورها در آن سهیم نیستند. کمااینکه اختلافات سیاسی در کشور ما هم بیتأثیر نبوده و همانطور که میدانید در این سالها لطمههای بسیاری به مردم عزیز ما وارد شد بهعنوان مثال بهدلیل تحریمهای ظالمانه دانشجویان ایرانی نمیتوانستند در برخی از رشتهها در خارج از کشور تحصیل کنند یا تحریم دارو و دیگر موارد. البته مشابه این مسأله در کشورهای دیگر هم اتفاق افتاده و متأسفانه ورزشکار، هنرمند، ادیب یا بازیگر آن کشور را تحت هجمه قرار میدهند که هیچ ارتباطی به او ندارد.
عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه تأکید دارد، فرهنگ و هنر نباید آلوده مناقشات سیاسی شود و در اینباره افزود: اگر جامعه جهانی درصدد است نسبت به تهاجم کشوری علیه کشور دیگر اقدام کند، این موضوع هیچ ارتباطی به اشخاص حقیقی ندارد. اگرچه بهدلیل وابستگی شخصیتهای حقوقی به حوزههای مختلف، این موضوع در بخشهای حقوقی و دولتی آن کشورها بسیار اثرگذار بوده و به نوعی مرسوم هم است. اما بهطور کلی مناقشات سیاسی نباید به حوزه فرهنگ و هنر وارد شود و آن را سیاستزده کند.
او بیان کرد: درواقع حوزههای جامعه شناختی و فرهنگی و بخشهای مختلف اجتماعی نباید آلوده حوزههای سیاسی شوند و سیاستزده کردن این بخشها به هیچ وجه کار پسندیدهای نیست. اما نکته قابل توجه این است که اگرچه هنر نباید سیاست زده شود، اما آیا بخش فرهنگی، اجتماعی یا هنری میتوانند نسبت به حوزههای سیاسی بیتفاوت باشند؟ یا اگر اقدامی خلاف حقوق بشریت اتفاق افتد آیا باید نسبت به آن واکنش نشان بدهند؟ قطعاً پاسخ مثبت است. بهعنوان مثال در مبحث تصویب قانون صیانت از فضای مجازی یک فرد فرهنگی که دائماً با موضوعات روز دنیا در ارتباط است نمیتواند نسبت به این قانون نامطلوب بیتفاوت باشد و عکسالعملی نشان ندهد.
صدیقه ببران در پایان گفت: بخش مهم و تأثیرگذار دیپلماسی کشورها، فرهنگ و هنر است و در روابط مثبت کشورها بسیار مؤثر بوده و بهطورکلی فرهنگ و هنر بذر صلح در دنیا میکارد و این نگاه ارتباطات میان فرهنگی را قویتر و خصومت بین کشورها را کمتر و کمتر میکند. بازهم تأکید میکنم فرهنگ و هنر وابسته به هیچ گروه و جناح خاصی نیست و نباید سیاستزده شوند. اگرچه اظهارنظرهای فرهنگیان یا هنرمندان در عرصه سیاسی تأثیر مثبتی دارد و نشان میدهد هنرمندان نسبت به اجتماع خود بیتفاوت نیستند.
فرهنگ فراتر از مرزهاست
«چهرههای شاخص فرهنگی همچون داستایوفسکی محدود به مرزها نمیشوند و مربوط به کشور خودشان نیستند بلکه متعلق به همه مردم دنیاست. در همه کشورها هنرمندان عرصه مختلف از او الهام میگیرند. مگر میشود چنین چهرههایی را تحریم کرد.» این عبارات بخشی از صحبتهای احمد میرعلایی تهیهکننده سینماست.او تأکید دارد که فرهنگ تحریم شدنی نیست و فرهنگ اصولی، طوری انسان را تربیت میکند که جنگی پیش نیاید.
میرعلایی میگوید: «فرهنگ مبتنی بر حقیقت مرز نمیشناسد. امروزه در جهان با تصویر با هم صحبت میکنند. یک زمانی با شعر گفتوگو میکردند. در «وایمار» شهر شاعر نامدار آلمانی، گوته، دو صندلی روبهروی هم قرار دارند. نماد دو شاعر، گوته و حافظ که به مراوده بیپایان غرب و شرق مشغولاند. به لحاظ تاریخ و جغرافیا این دو شخصیت از همه فاصلهها دارند اما آنها در یک سرزمین مشترک به نام فرهنگ هستند. گوته، حافظ را نه فقط در فن شعر بلکه در یافتن معنا و مفهوم حقیقت، استاد خود میداند و میگوید ریشههایش آنجا پا گرفته است. مگر میشود حافظ را تحریم کرد، مگر میشود گوته را تحریم کرد و مگر میشود تولستوی و داستایوفسکی را تحریم کرد.»
این تهیهکننده سینما در ادامه با اشاره به تحریم چهرههای فرهنگی در جنگ روسیه و اوکراین میافزاید: «باید به فرهنگ جبههای که چنین تحریمهایی میکند شک کرد و باید دید اصلاً فرهنگ را میشناسند یا فرهنگ را چه میبینند. فرهنگ را فقط زمانی درست میبیند که در اختیار منافع خودش باشد؟ در حالی که فرهنگی پیشرو و علمدار است که بتواند به تمام جوامع جهانی خدمت کند.»او با اشاره به تحریم فیلمسازان روس توسط جشنواره کن میگوید: «خط مشی جشنواره کن سیاسی است، نمیشود از چنین جشنوارهای توقع داشت که در قامت یک رویداد فرهنگی عمل کند البته داخل پرانتز این را هم بگویم به هیچ وجه مخالف حضور سینمای ایران در چنین جشنوارههایی نیستم بلکه معتقدم نام ایرانی باید همه جا باشد و عرض اندام کند.»
میرعلایی میگوید: «فرهنگ غنی و مبتنی بر ریشههای اصولی نه اینگونه برخورد میکند و نه میشود با او اینگونه برخورد کرد. قطعاً مجامعی که چنین واکنشهایی دارند، فرهنگی نیستند. بدون هیچ تحقیقی برای این که بگویند ما هم در این جریان فعال هستیم یا برای دلخوشی یک سیستم و سیاست و نهاد واکنش نشان میدهند. اگر قرار بود سیاست ضد فرهنگ هر کشوری واکنش نشان دهد چرا در مواجهه با اسرائیل چنین واکنشهایی را شاهد نبودیم البته که اسرائیل فرهنگ غنی ندارد یا در واکنش به عربستان سعودی که چنین جنایاتی نسبت به یمن مرتکب شده است.»
این تهیهکننده با تأکید بر این که فرهنگ مبتنی بر حقیقت و انسانیت و در مسیر خدمت به تعالی روح، انسان تربیت میکند و صلح را گسترش میدهد، در مقدمه صحبتهای تکمیلی خود میگوید: «تولید کننده هر محصولی اعم از فرهنگی علاقهمند است ارتباط کارش با مخاطب را ببیند، کفاش دوست دارد کفشاش را در پای مردم ببیند، خیاط دوست دارد لباسی که دوخته را بر تن مردم ببیند، شاعر دوست دارد شعرش را از دهان مردم بشنود، فیلمساز دوست دارد نگاه مخاطب را ببیند و...»او در ادامه میافزاید: «عصر امروز عصر تهاجم است. هر کس قدرت نداشته باشد، فاتحهاش خوانده است. پس از تجربه دفاع مقدس این واقعیت برایمان مسجل شد که باید ابزار جنگیمان را تجهیز کنیم. سالهاست که در این زمینه تلاش کردهایم. برای کسانی که در این عرصه فعالیت میکنند خیلی سخت است دعا کنند شرایطی پیش نیاید که حاصل تلاششان دیده شود. ما موشک تولید میکنیم اما دعا میکنیم که از آن استفاده نکنیم. این را رهبر انقلاب به ما آموخته است. این نگاه مبتنی بر فرهنگ است و فرهنگی درست است که حتی آمادگی رزمیاش هم بر مبنای فرهنگ باشد. در اوج دوران جنگ و در بحبوحه بمباران شیمیایی کشورمان امام تأکید داشتند که پلهای ارتباطی شهرها و اماکن شخصی بمباران نشود. مشی مسلحانه برای شکلگیری انقلاب را حرام اعلام کردند. گفتند فقط فرهنگسازی کنید و مردم را نسبت به رژیم شاه بیدار کنید. فرهنگ مبتنی بر حقیقت، جنگپذیر نیست.»
میرعلایی میگوید: «فرهنگ مبتنی بر حقیقت مرز نمیشناسد. امروزه در جهان با تصویر با هم صحبت میکنند. یک زمانی با شعر گفتوگو میکردند. در «وایمار» شهر شاعر نامدار آلمانی، گوته، دو صندلی روبهروی هم قرار دارند. نماد دو شاعر، گوته و حافظ که به مراوده بیپایان غرب و شرق مشغولاند. به لحاظ تاریخ و جغرافیا این دو شخصیت از همه فاصلهها دارند اما آنها در یک سرزمین مشترک به نام فرهنگ هستند. گوته، حافظ را نه فقط در فن شعر بلکه در یافتن معنا و مفهوم حقیقت، استاد خود میداند و میگوید ریشههایش آنجا پا گرفته است. مگر میشود حافظ را تحریم کرد، مگر میشود گوته را تحریم کرد و مگر میشود تولستوی و داستایوفسکی را تحریم کرد.»
این تهیهکننده سینما در ادامه با اشاره به تحریم چهرههای فرهنگی در جنگ روسیه و اوکراین میافزاید: «باید به فرهنگ جبههای که چنین تحریمهایی میکند شک کرد و باید دید اصلاً فرهنگ را میشناسند یا فرهنگ را چه میبینند. فرهنگ را فقط زمانی درست میبیند که در اختیار منافع خودش باشد؟ در حالی که فرهنگی پیشرو و علمدار است که بتواند به تمام جوامع جهانی خدمت کند.»او با اشاره به تحریم فیلمسازان روس توسط جشنواره کن میگوید: «خط مشی جشنواره کن سیاسی است، نمیشود از چنین جشنوارهای توقع داشت که در قامت یک رویداد فرهنگی عمل کند البته داخل پرانتز این را هم بگویم به هیچ وجه مخالف حضور سینمای ایران در چنین جشنوارههایی نیستم بلکه معتقدم نام ایرانی باید همه جا باشد و عرض اندام کند.»
میرعلایی میگوید: «فرهنگ غنی و مبتنی بر ریشههای اصولی نه اینگونه برخورد میکند و نه میشود با او اینگونه برخورد کرد. قطعاً مجامعی که چنین واکنشهایی دارند، فرهنگی نیستند. بدون هیچ تحقیقی برای این که بگویند ما هم در این جریان فعال هستیم یا برای دلخوشی یک سیستم و سیاست و نهاد واکنش نشان میدهند. اگر قرار بود سیاست ضد فرهنگ هر کشوری واکنش نشان دهد چرا در مواجهه با اسرائیل چنین واکنشهایی را شاهد نبودیم البته که اسرائیل فرهنگ غنی ندارد یا در واکنش به عربستان سعودی که چنین جنایاتی نسبت به یمن مرتکب شده است.»
این تهیهکننده با تأکید بر این که فرهنگ مبتنی بر حقیقت و انسانیت و در مسیر خدمت به تعالی روح، انسان تربیت میکند و صلح را گسترش میدهد، در مقدمه صحبتهای تکمیلی خود میگوید: «تولید کننده هر محصولی اعم از فرهنگی علاقهمند است ارتباط کارش با مخاطب را ببیند، کفاش دوست دارد کفشاش را در پای مردم ببیند، خیاط دوست دارد لباسی که دوخته را بر تن مردم ببیند، شاعر دوست دارد شعرش را از دهان مردم بشنود، فیلمساز دوست دارد نگاه مخاطب را ببیند و...»او در ادامه میافزاید: «عصر امروز عصر تهاجم است. هر کس قدرت نداشته باشد، فاتحهاش خوانده است. پس از تجربه دفاع مقدس این واقعیت برایمان مسجل شد که باید ابزار جنگیمان را تجهیز کنیم. سالهاست که در این زمینه تلاش کردهایم. برای کسانی که در این عرصه فعالیت میکنند خیلی سخت است دعا کنند شرایطی پیش نیاید که حاصل تلاششان دیده شود. ما موشک تولید میکنیم اما دعا میکنیم که از آن استفاده نکنیم. این را رهبر انقلاب به ما آموخته است. این نگاه مبتنی بر فرهنگ است و فرهنگی درست است که حتی آمادگی رزمیاش هم بر مبنای فرهنگ باشد. در اوج دوران جنگ و در بحبوحه بمباران شیمیایی کشورمان امام تأکید داشتند که پلهای ارتباطی شهرها و اماکن شخصی بمباران نشود. مشی مسلحانه برای شکلگیری انقلاب را حرام اعلام کردند. گفتند فقط فرهنگسازی کنید و مردم را نسبت به رژیم شاه بیدار کنید. فرهنگ مبتنی بر حقیقت، جنگپذیر نیست.»
نگاه دوگانه امپراطوری رسانهای غرب به حقوق بشر
چگونگی مواجهه غرب و امریکا با اهالی فرهنگ و اجبار فرهیختگان، بویژه آنهایی که تبار روسی دارند به انتخاب موضع در رابطه با جنگ میان روسیه و اوکراین نقدهای بسیاری را متوجه سردمداران مدعی دموکراسی کرده است. در این رابطه کامران شرفشاهی، نویسنده و شاعر تأکید دارد که ساحت فرهنگ و هنر بالاتر از سیاست است و درآمیختن اجباری اینها با یکدیگر آسیبهای جبرانناپذیری را بهدنبال دارد. این نویسنده و شاعر درباره اتفاقات اخیر که عواقب آن حتی گریبان هنر و اهالیاش را هم گرفته به «ایران» میگوید: «به اعتقاد من ساحت فرهنگ و ادب بسیار بالاتر از سیاست است. با این حال متأسفانه شاهد این واقعیت هستیم که امپراطوری رسانهای غرب بهعنوان بازوی امپریالیسم درصدد القای یک نگاه خاص بر سرتاسر دنیا است که نوک پیکان آن بیش از همه بر هنرمندان و فرهیختگان نشانه گرفته شده است.»
کامران شرفشاهی معتقد است غرب نشان داده نگاهی دوگانه به حقوق بشر دارد و در این رابطه ادامه میدهد:«اینها در شرایطی اهالی هنر و ادبیات را وادار به اظهارنظر میکنند و به آنان نقد دارند که خود مواضع روشنی در مواجهه با جنگ روسیه با اوکراین ندارند و در بایکوت کردن اظهارنظر هنرمندان درباره فجایعی که در کشورهایی همچون فلسطین و نقاطی از آفریقا، سابقهای دیرینه نیز دارند. اینها دم از دموکراسی میزنند اما هر موقع به نفعشان نبوده مانع بازتاب نظرات خلاف میل خود شدهاند.»این ناشر با اشاره به این که کشورهای مدعی دموکراسی با سلطه رسانهای خود بر جهان مانع دیدگاههای مخالف خود میشوند، تصریح میکند: «از مصداقهای بارز این مسأله را میتوان درباره همین جنگ اخیر دید، نگرش غرب و امریکا قلدرمآبانه نسبت به اتفاقات جهانی است، آنها به دنبال این هستند که فرهیختگان نظراتی را بازگو کنند که نفع اصحاب سلطه را بهدنبال داشته باشد. این در شرایطی است که شاعران و نویسندگان در هر کجای دنیا که زندگی کنند، چه روس باشند و چه اوکراینی باید حق اظهارنظر بر اساس عقاید خود را داشته باشند.» به گفته مدیرمسئول انتشارات «تجلیمهر» این حق مسلم اهالی فرهنگ است که اگر بخواهند از سیاست فاصله بگیرند یا حتی در صورت تمایل دربارهاش اظهارنظر کنند. او ادامه میدهد:« تداوم این نگاه غرب و امریکا یکجانبهگرایی را به نفع کشورهای سلطهگر توسعه میدهد؛ هرچند که این نگاه، اتفاق تازهای نیست و بارها آن را شاهد بودهایم که هر وقت به نفعشان نبوده دست به سرکوب اندیشههای آزاد زدهاند.»شرفشاهی تأکید دارد که روند مذکور مانع تعامل انسانها و از سویی سدی بر سر روشنشدن آفاق تفکر خواهد بود. وی میگوید: «این رفتار سلطهگرانه در درازمدت عوارض نامطلوبی برای همه هنرمندان و از سویی مردم جهان بهدنبال خواهد داشت. فقدان شرایطی که در پی آن نقد سالم برای اهالی فرهنگ و هنر جهان فراهم نباشد در نهایت دنیا را به سوی دیدگاهها و خواست ابرقدرتها میکشاند.»این نویسنده و شاعر در پایان تأکید میکند که بالاخره کشورها باید در برابر سلطه رسانهای غرب و امریکا بایستند چراکه خواستههای سران کشورهای سلطهگر در نهایت زندگی عموم ملتها را به سوی حذف آرامش و آزادی میکشاند. او تصریح میکند: «این مسأله آغازگر یک نوع سکوت اجباری برای نگاههایی است که منافع نگاه یکجانبهگرای مذکور را فراهم نمیکند. باید در برابر اینچنین حرکتهایی ایستادگی کرد تا جهان بهتری پیش روی خودمان و نسلهای آینده قرار بگیرد.»
کامران شرفشاهی معتقد است غرب نشان داده نگاهی دوگانه به حقوق بشر دارد و در این رابطه ادامه میدهد:«اینها در شرایطی اهالی هنر و ادبیات را وادار به اظهارنظر میکنند و به آنان نقد دارند که خود مواضع روشنی در مواجهه با جنگ روسیه با اوکراین ندارند و در بایکوت کردن اظهارنظر هنرمندان درباره فجایعی که در کشورهایی همچون فلسطین و نقاطی از آفریقا، سابقهای دیرینه نیز دارند. اینها دم از دموکراسی میزنند اما هر موقع به نفعشان نبوده مانع بازتاب نظرات خلاف میل خود شدهاند.»این ناشر با اشاره به این که کشورهای مدعی دموکراسی با سلطه رسانهای خود بر جهان مانع دیدگاههای مخالف خود میشوند، تصریح میکند: «از مصداقهای بارز این مسأله را میتوان درباره همین جنگ اخیر دید، نگرش غرب و امریکا قلدرمآبانه نسبت به اتفاقات جهانی است، آنها به دنبال این هستند که فرهیختگان نظراتی را بازگو کنند که نفع اصحاب سلطه را بهدنبال داشته باشد. این در شرایطی است که شاعران و نویسندگان در هر کجای دنیا که زندگی کنند، چه روس باشند و چه اوکراینی باید حق اظهارنظر بر اساس عقاید خود را داشته باشند.» به گفته مدیرمسئول انتشارات «تجلیمهر» این حق مسلم اهالی فرهنگ است که اگر بخواهند از سیاست فاصله بگیرند یا حتی در صورت تمایل دربارهاش اظهارنظر کنند. او ادامه میدهد:« تداوم این نگاه غرب و امریکا یکجانبهگرایی را به نفع کشورهای سلطهگر توسعه میدهد؛ هرچند که این نگاه، اتفاق تازهای نیست و بارها آن را شاهد بودهایم که هر وقت به نفعشان نبوده دست به سرکوب اندیشههای آزاد زدهاند.»شرفشاهی تأکید دارد که روند مذکور مانع تعامل انسانها و از سویی سدی بر سر روشنشدن آفاق تفکر خواهد بود. وی میگوید: «این رفتار سلطهگرانه در درازمدت عوارض نامطلوبی برای همه هنرمندان و از سویی مردم جهان بهدنبال خواهد داشت. فقدان شرایطی که در پی آن نقد سالم برای اهالی فرهنگ و هنر جهان فراهم نباشد در نهایت دنیا را به سوی دیدگاهها و خواست ابرقدرتها میکشاند.»این نویسنده و شاعر در پایان تأکید میکند که بالاخره کشورها باید در برابر سلطه رسانهای غرب و امریکا بایستند چراکه خواستههای سران کشورهای سلطهگر در نهایت زندگی عموم ملتها را به سوی حذف آرامش و آزادی میکشاند. او تصریح میکند: «این مسأله آغازگر یک نوع سکوت اجباری برای نگاههایی است که منافع نگاه یکجانبهگرای مذکور را فراهم نمیکند. باید در برابر اینچنین حرکتهایی ایستادگی کرد تا جهان بهتری پیش روی خودمان و نسلهای آینده قرار بگیرد.»
قطع همکاری با موسیقیدان به دلیل محکوم نکردن پوتین
ارکستر فیلارمونیک شهر مونیخ، بهدلیل رابطه والری گرگیف رهبر ارکستر با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه، به همکاری اش با این موسیقیدان پایان داد آنهم به این دلیل که او حاضر نشد اقدامات پوتین درباره حمله به اوکراین را محکوم کند. گرگیف که دوست نزدیک و حامی ولادیمیر پوتین است، هفته گذشته تحت فشار فزایندهای بود که علیه تهاجم روسیه به اوکراین موضع بگیرد. دیتر رایتر، شهردار مونیخ به او التیماتوم داد و گفت که اگر تا روز دوشنبه اقدامات پوتین را محکوم نکند، از کار برکنار خواهد شد و در پی پایان یافتن این مهلت، آقای رایتر قرارداد او را لغو کرد. آقای رایتر طی بیانیهای گفت: «از این لحظه، هیچ کنسرتی در ارکستر فیلارمونیک مونیخ تحت رهبری او برگزار نخواهد شد.» محکوم نکردن حمله به اوکراین از سوی آقای گرگیف، زندگی حرفهایاش را تحت تأثیر شدید قرار داده است. اواخر هفته، چند کنسرت او لغو شد و از جشنوارههای مهم کنار گذاشته شد؛ جشنواره بینالمللی ادینبرگ هم که آقای گرگیف رئیس افتخاری آن است، خواستار استعفای او شد.
اروپاییها داستایوفسکی را هم تحریم کردند!
دانشگاه میلان ایتالیا تدریس کتابها و نوشتههای فئودور داستایوفسکی را بهدلیل روس بودن این نویسنده مشهور ممنوع کرد. دانشگاه میلان بیوکا در راستای تحریم روسیه گفت علت این تصمیم جلوگیری از اختلافات در لحظه تنشهای بزرگ است. پروفسور پاولو نوری استاد این درس این اقدام را محکوم کرد و آن را دیوانگی و نتیجه مسموم سیاست حذف فرهنگی توصیف کرد. در دنیای تئاتر هم اپرای متروپولیتن نیویورک اعلام کرد کار با اجراکنندگان و شرکتهای حامی ولادیمیر پوتین یا تحت حمایت او را متوقف میکند. پیتر گلب، مدیر اپرای متروپولیتن، با انتشار بیانیهای در روز یکشنبه اعلام کرد که این خط مشی جدید «تا توقف تهاجم و کشتار، بازگشت نظم و جبران خسارتها» اعمال خواهد شد. به گزارش نیویورک تایمز، این خط مشی جدید احتمالاً به معنای پایان همکاری من با اپرای بالشوای مسکو خواهد بود. این دو شرکت توافقی پنجساله برای همکاری در تولید برنامه دارند و اجرای چند نمایش در فصل بعد را پیشاپیش برنامهریزی کردهاند.
جشنواره کن هم تحریم کرد
جشنواره سینمایی کن اعلام کرد تا زمانی که تهاجم نظامی روسیه به اوکراین ادامه دارد، هیچ نمایندهای از روسیه یا نهادهای مرتبط با دولت این کشور را میزبانی نخواهد کرد. مدیران جشنواره سینمایی کن در بیانیهای که روز سهشنبه، اول مارس، منتشر شد، اعلام کردند همچون تعداد زیادی از رویدادهای هنری، برای ابراز همبستگی با مردم اوکراین، به تحریم علیه روسیه میپیوندند. در این بیانیه تأکید شد این تحریم تا زمانی که تهاجم روسیه به اوکراین به نحوی پایان یابد که برای مردم اوکراین رضایتبخش باشد، ادامه پیدا میکند. به گزارش هالیوود ریپورتر، جشنواره سینمایی کن در این بیانیه حمایت خود را از هنرمندان روسیه که «هیچگاه از مبارزه علیه حکومت پوتین دست برنداشتند» اعلام کرد،اما درباره اینکه فیلمهای هنرمندان مستقل روسیه امکان حضور در جشنواره کن را خواهند داشت یا نه، توضیح نداد.
همه پناهجویان با هم برابرند
آنجلینا جولی، بازیگر هالیوود و فرستاده ویژه کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان، در اینستاگرامش با اشاره به گریختن یک میلیون پناهنده از اوکراین و یادآوری دهها میلیون پناهجوی دیگر از جمله آوارگان سوری و افغان نوشته است: «همه پناهجویان و آوارگان مستحق رفتار و حقوق برابر هستند.»
جشنواره ونیز دفاع از آزادی بیان
جشنواره ونیز با صدور بیانیهای اعلام کرد ضمن حمایت کامل از مردم اوکراین و صلح برای این کشور، هنرمندان روسی را تحریم همهجانبه نمیکند. به گفته مسئولان این جشنواره، هنرمندان و نویسندگان برجستهای در رشتههای مختلف در سالهای پیش میهمان این جشنواره بودهاند و هنوز هم درها به روی کسانی که مدافع صلح هستند و از آزادی بیان دفاع میکنند باز است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دیکتاتوری بدون سانسور!
-
نمایشی قدیمی با بازیگرانی قدیمی
-
فرهنگ و هنر نباید آلوده مناقشات سیاسی شود
-
فرهنگ فراتر از مرزهاست
-
نگاه دوگانه امپراطوری رسانهای غرب به حقوق بشر
-
قطع همکاری با موسیقیدان به دلیل محکوم نکردن پوتین
-
اروپاییها داستایوفسکی را هم تحریم کردند!
-
جشنواره کن هم تحریم کرد
-
همه پناهجویان با هم برابرند
-
جشنواره ونیز دفاع از آزادی بیان
اخبارایران آنلاین