ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گرد و غبارهای خوزستان از سمت عراق میآید، گلستان از سمت ترکمنستان
سالانه 150 میلیون تن ریزگرد خارجی وارد ایران میشود
ریزگردهای عربستان سهم بوشهر و هرمزگان
زهرا کشوری
خبرنگار
ریزگردها دوباره نفس خوزستانیها را به شماره انداخت، به طوری که شماری از شهروندان این استان جنوبی را به بیمارستانها فرستاد، نبض کرمانشاهیها را گرفت، دید ایلامیها را کاهش داد و برخی از پروازهای ایلام به مقصد تهران را نیز لغو کرد. حرکت ریزگردهایی که خوزستانیها بهدلیل غلظت بسیار بالا از آنها به «توده خاک» یاد میکنند به این سه استان محدود نشد و لرستان را هم در هالهای از خاک فرو برد.همچنین این توده خاک به جنوب و جنوبغربی ایران محدود نشد و آنقدر ادامه پیدا کرد تا به دریای خزر رسید. پیشبینیها میگوید ریزگردها 15 شهر کشور را نارنجی خواهند کرد. منشأ این ریزگردها آنطور که «علی محمد طهماسبی بیرگانی» مدیر ملی ستاد مقابله با پدیده گرد و غبار به «ایران» میگوید: «سوریه، اردن و عراق است.» اما ایران تنها میزبان ریزگردهای عربی نیست. آمارهای ستاد مقابله با پدیده گرد و غبار نشان میدهد سالانه 150 میلیون تن ریزگرد از کشورهای عربستان، اردن، سوریه، عراق، ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان، ترکیه، امارات و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس وارد ایران میشود. طهماسبی تنها راه آرام کردن این ریزگردها را ورود مجامع بینالمللی و تشکیل یک صندوق مالی مشترک بین کشورهای درگیر با ریزگردها میداند. او در این گفتوگو از رئیسجمهور و وزیر امور خارجه میخواهد تا موضوع حل ریزگردها در یادداشت تفاهمهای مشترک ایران با کشورهای تأثیرگذار عنوان شود.
چند روز است که جنوب و جنوبغربی ایران شاهد جریانی از ریزگردهای غلیظ است. برخی از مردم خوزستان اعتقاد دارند این ریزگردها نتیجه پرداخت نشدن حقابه تالابهای استان است.
منشأ این جریان از عراق و سوریه شکل گرفت و وارد ایران شد و هیچ ارتباطی با اراضی داخلی ندارند.
خوزستانیها از آن به «توده خاکی» یاد میکنند و میگویند سالها است شاهد چنین غلظتی نبودهاند.
سال 95 هم ما با چنین حجمی رو به رو بودیم. البته منشأ آن جریان، عربستان بود نه عراق.
کانونهای ریزگرد از چه شهرهایی در غرب عراق روی ما تأثیر میگذارد؟
بیشتر از منطقه «الانبار» بلند میشود. طبق نقشههای ماهوارهای اراضی جنوب سوریه و شرق اردن هم در ایجاد این ریزگردها نقش داشتهاند اما غرب عراق کانون اصلی شکلگیری این ریزگردها بوده است.
شنیدهها میگوید که این موج ریزگرد به تهران رسیده اما در آلودگیهای تهران گم شده است.
نه تهران در مسیر نبود. رصد ماهوارهها نشان میدهد بیشتر از ناحیه شمال غربی کشور به سمت دریای خزر جریان مییابد اما غلظت آن در مناطق جنوب و جنوبغربی بیشتر بود. البته ممکن است بعضی از مناطق استانهای مرکزی کشور را هم درگیر کرده باشد ولی غلظتش خیلی زیاد نیست.
همکاریها و گفتوگوهای دوجانبه ایران و عراق برای حل معضل ریزگردها به کجا رسید؟
گام خوبی در سنوات قبل مبنی بر آموزش آنها صورت گرفت ولی متأسفانه تا زمینهها برای اقدامات اجرایی فراهم شد، غائله داعش پیش آمد و اصلاً نشد کاری انجام بگیرد. زمانی هم که موضوع داعش کمرنگ شد، یک تقاضای رسمی از عراق با پیگیریهایی که ما قبل از کووید -19 انجام دادیم آمد و باز هم رفتیم برای برنامهریزی اما کووید اجازه نشست و برخاستی نداد. الان شناسایی و برنامه عمل تمام و تدوین شده و فقط همکاری همسایهها را میخواهد تا ما تجربیاتمان را در اختیار آنها بگذاریم. ما در دو سه تا سخنرانی رسمی در مجامع بینالمللی هم این موضوع را اعلام کردیم. یک پیشنهاد را هم خود بنده داده بودم که آقای سلاجقه در مجمع جهانی نایروبی مطرح کرد. آقای دکتر در دو سه دیدار رسمی از جمله دیدار با خانم «اینگر اندرسن» مدیر برنامه محیطزیست سازمان ملل متحد و در سخنرانی اصلی، تقاضای همکاری مشترک را در این زمینه داد. دو تا برنامه عمل زیر منطقهای هم برای ساماندهی گرد وغبارهایی که از کشورهای اطراف به ایران میآید در 6 ماه گذشته تکمیل شده و در این رابطه با مراجع بینالمللی نامه نگاری کردیم. بزودی یک نامهای هم به امضای رئیس سازمان حفاظت محیطزیست برای وزیر امورخارجه ایران، به خاطر تسهیل همکاریهای بینالمللی میفرستیم. کارهای نرم افزاری برای ساماندهی ریزگردها در جنوب، جنوبغربی، شرق و شمال شرق کشور تمام شده است.همچنین برای ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان و پاکستان هم ما یک بسته همکاری را آماده کردهایم ولی متأسفانه به دلایل مختلفی ریزگردها برای کشورهای همسایه در سطح اولویت پایین تری هستند و این مسأله باعث شده تا ایران بیشتر خسارت ببیند.
گرد وغبار ترکمنستان به گلستان میآید؟
در گام اول سرخس را درگیر میکند و بعد به گلستان میآید. یک ماه پیش پس از پیگیریهای متعدد، دو سفر به گلستان و خراسان رضوی داشتم که مسئولان کشور و استاندار خراسان رضوی هم در سفر به ترکمنستان در یادداشت تفاهمهایی به موضوع ریزگردهای صحرای قره قوم اشاره کردند.
یک نامهای هم به امضای دکتر سلاجقه با توجه به سفر آتی رئیسجمهور ترکمنستان به ایران برای آقای رئیسجمهور فرستادیم و تقاضا کردیم با توجه به آن بسته، برنامه عمل زیرمنطقهای بین ترکمنستان، ازبکستان، پاکستان، افغانستان و ایران را با ترکمنستان به اشتراک بگذارند.
این بسته شامل چه عملیاتی است؟
در حال حاضر برنامهای جزئی برای عملیاتها وجود ندارد. برای کارهای مشترک با یک کشور خارجی ابتدا باید یک مجمع و نهاد بینالمللی مسئولیت کار را بهعنوان هماهنگ کننده به عهده بگیرد و ما و کشور طرف مقابل آن را قبول کنیم. بعد از آن باید یک صندوق مالی مشترکی شکل بگیرد. در حال حاضر کلیات برنامه در حد راهبردها و سیاست تدوین شده که برنامه عملیاتی مستلزم حضور خود آن کشورها است. همه جای دنیا هم برنامههای برون مرزی را به همین شیوه دنبال میکنند. شرط لازم برای اقدام مشترک با کشورهای همسایه یا غیرهمسایه که روی ما تأثیر میگذارند حضور همه آنها است.
وضعیت ترکمنستان متفاوت با پاکستان، افغانستان و عراق است. در افغانستان، عراق و سوریه جنگ است یا شرایط پس از جنگ را تجربه میکنند، اما ترکمنستان به ماجرا چگونه نگاه میکند؟
ما دو برنامه برای همسایگان نوشتیم. برای همسایگان شرق و شمال شرقی یک برنامه عمل نوشته شده است. بستهای هم که برای همسایههای جنوب وجنوبغرب نوشته شده، تمام کشورهای حوزه خلیج فارس را در برمیگیرد. تفکر ما این بود که ابتدا برنامه را چهارجانبه با عراق، قطر و سوریه شروع کنیم و بعد کشورهای دیگر را هم ترغیب کنیم تا به این برنامه بپیوندند.از نظر سیاسی با ترکمنستان هم یک اختلاف نظرهایی روی بحث گاز داریم که آنها هم همکاری نمیکنند. در ارتباط با برخی کشورها خیلی تلاش کردیم عنوان گرد وغبار را در یادداشت تفاهمهای مشترک بیاوریم، اما چون میدانند که ریزگردهای آنها روی ما تأثیر دارند و ما میتوانیم در مجامع بینالمللی با اسناد و مدارکی که داریم آنها را به چالش بکشیم، بعضی از این کشورها از جمله ترکمنستان حتی در حد طرح موضوع هم تمایل ندارند وارد شوند. کار با کشورهای خارجی در زمینههای محیطزیست، وقتی دو کشور از نظر اقتصادی و اجتماعی آسیب میبینند، راحتتر است تا یک طرف ماجرا.
کشورهای اطراف، خسارتی از ریزگردها نمیبینند؟
چرا خودشان هم میبینند ولی نوع مواجهه آنها با مسأله فرق میکند. جایی که به هر حال ناآرامی وجود دارد و مسأله جان آدمها در میان است کمتر به موضوع ریزگردها توجه میکنند. الان غلظت ریزگردها در عراق بالاتر است و بیشتر از ایران هم خسارت میبینند اما مسائل دیگر را مهمتر از آن تلقی میکنند. در افغانستان هم همین وضع است.
الان شرایطی برای گفتوگو در افغانستان وجود دارد؟
نه. اخیراً اکو در این زمینه جلسهای در ترکیه برگزار کرد اما افغانستان اصلاً شرکت نکرد. یک برنامه هم در پاکستان انجام گرفت ولی باز هم شرکت نکردند. کسی در افغانستان نیست که این موضوع را پیگیری کند.
از سمت کشورهای همسایه چقدر ریزگرد وارد ایران میشود؟
ما 8 جلد گزارش درباره ریزگردهای ورودی به کشور تهیه کردهایم. چیزی نزدیک به 280 میلیون هکتار از کانون ریزگردهای کشورهای اطراف روی ما تأثیر میگذارد. برآوردها نشان میدهد به طور متوسط سالانه نزدیک به 150 میلیون تن (اگر رخدادی مثل گرد و غباری که هماینک وارد کشور شده، دو بار در سال اتفاق بیفتد، عدد خیلی بیشتر از این هم خواهد بود.) زیرا غبار از کشورهای اطراف به ایران گسیل میشود. اگر بخواهیم مقایسه کنیم متوسط تولید سالانه ریزگردهای داخلی کشور تقریباً 122 کیلوگرم ذرات زیر 10 میکرون در هکتار در سال است که مجموع آن به طور متوسط حدود 4 میلیون و دویست هزار تن در سال برآورد میشود. میزان ریزگردی که از کشورهای اطراف وارد ایران میشود، 540 کیلوگرم در هر هکتار در یک سال است که مجموع آن در طول یک سال حدود 150 میلیون تن میشود.
ترکمنستان از ریزگردهای صحرای قره قوم آزار نمیبیند؟
چرا آزار میبیند اما جهت حرکت ریزگردهای صحرای قره قوم به سمت ایران است. ترکمنستان در این صحرا از نظر زیستی پراکنش کمتری دارد اما وقتی وارد ایران میشود ابتدا سرخس را میگیرد و بعد هم بخشی از خراسان رضوی را آلوده میکند. حتی بعضی از اوقات بخشهایی از مشهد را هم میگیرد بنابراین موضوع برای ما خیلی مهم است. آنها منابع زیستی، اقتصادی آنچنانی در پایین دست صحرای قره قوم ندارند. قره قوم انتهای کشور ترکمنستان و ابتدای ایران است. ریزگردهای قره قوم زندگی مردم را در شمال شرق ایران درگیر میکند. در زمان شوروی سابق اقداماتی در قره قوم انجام میگرفت اما ترکمنستان آن را ادامه نداد.
قطر چه میگوید؟
قطر همراه است ولی خیلی غبارخیز نیست، چون وسعتی ندارد. عمده مشکل ما از سمت جنوب و جنوبغرب اول عربستان است. صحرای عربستان وسعت بالایی دارد و ریزگردهای عربستان را بیشتر در اواسط و اوایل زمستان داریم. این جریانات جنوبی هستند که یک بخشی از خوزستان را درگیر میکنند ولی بیشتر به سمت بوشهر و هرمزگان میروند. جریان حال حاضر جریانی است که در سوریه و اردن شکل میگیرد، تقویت و وارد عراق میشود و با افزایش شدت ایران را درگیر میکند. بعد از عربستان، مشکل ما کانونهای ریزگرد سوریه و عراق است و بعد از این سه کشور، از مناطق غبارخیز امارات تأثیر میگیریم. بقیه کشورهای کوچک هستند و خیلی تأثیر ندارند. به طور مثال یک کشوری مثل کویت در همچنین جریانی نابود میشود چون مثل ایران وسیع نیست. بقیه کشورهای عربی بهدلیل وسعت کم خیلی تولید گرد و غبار ندارند.
آیا در این زمینه هرگز با عربستان یا اردن گفتوگویی داشتهایم؟
نه این کشورها به مسأله ریزگرد ورود پیدا نمیکنند.
ولی همکاری با عربستان تأثیرگذار است؟
بله. اگر عربستان ورود پیدا کند بقیه کشورهای عربی هم تبعیت و ورود پیدا میکنند. البته بیشترین تکرار رخداد ریزگردهای تأثیرگذار بر ما در عراق و سوریه اتفاق میافتد، اما اگر اوضاع این دو کشور رو به راه باشد و بتوانیم با اینها کار کنیم شاید تعداد زیادی از گرفتاریهای ما کاهش پیدا کند.
آیا تا امروز توانسته ایم سازمان های بینالمللی را وارد ماجرا کنیم؟
قبل از نوشتن برنامه عمل منطقه و دو برنامه زیر عمل، یک آسیب شناسی کردیم که ببینیم تفاهمات قبلی چرا اجرایی نشد. ما به کرات تفاهمنامه دوجانبه تا پنج جانبه با عراق، ترکیه، قطر و... داریم اما ضمانت اجرایی پیدا نکرده است. بجز یک تفاهمنامه که «یونپ» بهعنوان هماهنگکننده وارد شد. این برنامه چهارجانبه بین ایران، ترکیه، قطر و عراق بود اما متأسفانه منابع مالی آن تأمین نشد. در آسیبشناسی به این نتیجه رسیدیم که باید یک مرجع بینالمللی بهعنوان هماهنگکننده وارد و کشورها را دور هم جمع کنند. مثلاً برای همین دو تا برنامه نظر ما این است که برای آسیای میانه و غرب آسیا یعنی ترکمنستان، ازبکستان، پاکستان و افغانستان با کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد برای آسیا و اقیانوسیه(ESCAP) و دفتر مرکز بلایای این سازمان که در تهران است، کار کنیم.همچنین بارها هم نامهنگاری داشتهایم. یا مثلاً بهدنبال واگذاری بخش غربی(عراق، سوریه و کشورهای حوزه خلیج فارس) به UNDP (برنامه عمران سازمان ملل) هستیم. چون کشورهای عربی جزء ESCAP نیستند بنابراین ارادهای از سوی این کشورها در این زمینه دیده نمیشود. از سوی دیگر جهت همه جریانهای جوی و هوایی همسایهها به سمت کشور ما است.
رفع تحریمها چقدر تأثیرگذار است؟
از نظر امکانات، نیاز آنچنانی نداریم. ما تجربه خیلی خوبی در این زمینه داریم، نمونهاش همین جنوب شرق اهواز است که ریزگردها در آن کنترل و مهار شده است. در بحث ریزگردها، چیزی بهعنوان حذف وجود ندارد و حالا جنوب شرق اهواز غبارریزی در حد مجاز دارد. اگر روابط بهتری با عربستان و ترکمنستان داشته باشیم، میتوانیم در این زمینه گامهایی برداریم. اما این مسأله را هم نباید فراموش کنیم که کار با خارجیها زمان بر است و وقتی که وسعت مسأله بالا باشد، زمان بیشتری هم میبرد.
خبرنگار
ریزگردها دوباره نفس خوزستانیها را به شماره انداخت، به طوری که شماری از شهروندان این استان جنوبی را به بیمارستانها فرستاد، نبض کرمانشاهیها را گرفت، دید ایلامیها را کاهش داد و برخی از پروازهای ایلام به مقصد تهران را نیز لغو کرد. حرکت ریزگردهایی که خوزستانیها بهدلیل غلظت بسیار بالا از آنها به «توده خاک» یاد میکنند به این سه استان محدود نشد و لرستان را هم در هالهای از خاک فرو برد.همچنین این توده خاک به جنوب و جنوبغربی ایران محدود نشد و آنقدر ادامه پیدا کرد تا به دریای خزر رسید. پیشبینیها میگوید ریزگردها 15 شهر کشور را نارنجی خواهند کرد. منشأ این ریزگردها آنطور که «علی محمد طهماسبی بیرگانی» مدیر ملی ستاد مقابله با پدیده گرد و غبار به «ایران» میگوید: «سوریه، اردن و عراق است.» اما ایران تنها میزبان ریزگردهای عربی نیست. آمارهای ستاد مقابله با پدیده گرد و غبار نشان میدهد سالانه 150 میلیون تن ریزگرد از کشورهای عربستان، اردن، سوریه، عراق، ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان، ترکیه، امارات و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس وارد ایران میشود. طهماسبی تنها راه آرام کردن این ریزگردها را ورود مجامع بینالمللی و تشکیل یک صندوق مالی مشترک بین کشورهای درگیر با ریزگردها میداند. او در این گفتوگو از رئیسجمهور و وزیر امور خارجه میخواهد تا موضوع حل ریزگردها در یادداشت تفاهمهای مشترک ایران با کشورهای تأثیرگذار عنوان شود.
چند روز است که جنوب و جنوبغربی ایران شاهد جریانی از ریزگردهای غلیظ است. برخی از مردم خوزستان اعتقاد دارند این ریزگردها نتیجه پرداخت نشدن حقابه تالابهای استان است.
منشأ این جریان از عراق و سوریه شکل گرفت و وارد ایران شد و هیچ ارتباطی با اراضی داخلی ندارند.
خوزستانیها از آن به «توده خاکی» یاد میکنند و میگویند سالها است شاهد چنین غلظتی نبودهاند.
سال 95 هم ما با چنین حجمی رو به رو بودیم. البته منشأ آن جریان، عربستان بود نه عراق.
کانونهای ریزگرد از چه شهرهایی در غرب عراق روی ما تأثیر میگذارد؟
بیشتر از منطقه «الانبار» بلند میشود. طبق نقشههای ماهوارهای اراضی جنوب سوریه و شرق اردن هم در ایجاد این ریزگردها نقش داشتهاند اما غرب عراق کانون اصلی شکلگیری این ریزگردها بوده است.
شنیدهها میگوید که این موج ریزگرد به تهران رسیده اما در آلودگیهای تهران گم شده است.
نه تهران در مسیر نبود. رصد ماهوارهها نشان میدهد بیشتر از ناحیه شمال غربی کشور به سمت دریای خزر جریان مییابد اما غلظت آن در مناطق جنوب و جنوبغربی بیشتر بود. البته ممکن است بعضی از مناطق استانهای مرکزی کشور را هم درگیر کرده باشد ولی غلظتش خیلی زیاد نیست.
همکاریها و گفتوگوهای دوجانبه ایران و عراق برای حل معضل ریزگردها به کجا رسید؟
گام خوبی در سنوات قبل مبنی بر آموزش آنها صورت گرفت ولی متأسفانه تا زمینهها برای اقدامات اجرایی فراهم شد، غائله داعش پیش آمد و اصلاً نشد کاری انجام بگیرد. زمانی هم که موضوع داعش کمرنگ شد، یک تقاضای رسمی از عراق با پیگیریهایی که ما قبل از کووید -19 انجام دادیم آمد و باز هم رفتیم برای برنامهریزی اما کووید اجازه نشست و برخاستی نداد. الان شناسایی و برنامه عمل تمام و تدوین شده و فقط همکاری همسایهها را میخواهد تا ما تجربیاتمان را در اختیار آنها بگذاریم. ما در دو سه تا سخنرانی رسمی در مجامع بینالمللی هم این موضوع را اعلام کردیم. یک پیشنهاد را هم خود بنده داده بودم که آقای سلاجقه در مجمع جهانی نایروبی مطرح کرد. آقای دکتر در دو سه دیدار رسمی از جمله دیدار با خانم «اینگر اندرسن» مدیر برنامه محیطزیست سازمان ملل متحد و در سخنرانی اصلی، تقاضای همکاری مشترک را در این زمینه داد. دو تا برنامه عمل زیر منطقهای هم برای ساماندهی گرد وغبارهایی که از کشورهای اطراف به ایران میآید در 6 ماه گذشته تکمیل شده و در این رابطه با مراجع بینالمللی نامه نگاری کردیم. بزودی یک نامهای هم به امضای رئیس سازمان حفاظت محیطزیست برای وزیر امورخارجه ایران، به خاطر تسهیل همکاریهای بینالمللی میفرستیم. کارهای نرم افزاری برای ساماندهی ریزگردها در جنوب، جنوبغربی، شرق و شمال شرق کشور تمام شده است.همچنین برای ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان و پاکستان هم ما یک بسته همکاری را آماده کردهایم ولی متأسفانه به دلایل مختلفی ریزگردها برای کشورهای همسایه در سطح اولویت پایین تری هستند و این مسأله باعث شده تا ایران بیشتر خسارت ببیند.
گرد وغبار ترکمنستان به گلستان میآید؟
در گام اول سرخس را درگیر میکند و بعد به گلستان میآید. یک ماه پیش پس از پیگیریهای متعدد، دو سفر به گلستان و خراسان رضوی داشتم که مسئولان کشور و استاندار خراسان رضوی هم در سفر به ترکمنستان در یادداشت تفاهمهایی به موضوع ریزگردهای صحرای قره قوم اشاره کردند.
یک نامهای هم به امضای دکتر سلاجقه با توجه به سفر آتی رئیسجمهور ترکمنستان به ایران برای آقای رئیسجمهور فرستادیم و تقاضا کردیم با توجه به آن بسته، برنامه عمل زیرمنطقهای بین ترکمنستان، ازبکستان، پاکستان، افغانستان و ایران را با ترکمنستان به اشتراک بگذارند.
این بسته شامل چه عملیاتی است؟
در حال حاضر برنامهای جزئی برای عملیاتها وجود ندارد. برای کارهای مشترک با یک کشور خارجی ابتدا باید یک مجمع و نهاد بینالمللی مسئولیت کار را بهعنوان هماهنگ کننده به عهده بگیرد و ما و کشور طرف مقابل آن را قبول کنیم. بعد از آن باید یک صندوق مالی مشترکی شکل بگیرد. در حال حاضر کلیات برنامه در حد راهبردها و سیاست تدوین شده که برنامه عملیاتی مستلزم حضور خود آن کشورها است. همه جای دنیا هم برنامههای برون مرزی را به همین شیوه دنبال میکنند. شرط لازم برای اقدام مشترک با کشورهای همسایه یا غیرهمسایه که روی ما تأثیر میگذارند حضور همه آنها است.
وضعیت ترکمنستان متفاوت با پاکستان، افغانستان و عراق است. در افغانستان، عراق و سوریه جنگ است یا شرایط پس از جنگ را تجربه میکنند، اما ترکمنستان به ماجرا چگونه نگاه میکند؟
ما دو برنامه برای همسایگان نوشتیم. برای همسایگان شرق و شمال شرقی یک برنامه عمل نوشته شده است. بستهای هم که برای همسایههای جنوب وجنوبغرب نوشته شده، تمام کشورهای حوزه خلیج فارس را در برمیگیرد. تفکر ما این بود که ابتدا برنامه را چهارجانبه با عراق، قطر و سوریه شروع کنیم و بعد کشورهای دیگر را هم ترغیب کنیم تا به این برنامه بپیوندند.از نظر سیاسی با ترکمنستان هم یک اختلاف نظرهایی روی بحث گاز داریم که آنها هم همکاری نمیکنند. در ارتباط با برخی کشورها خیلی تلاش کردیم عنوان گرد وغبار را در یادداشت تفاهمهای مشترک بیاوریم، اما چون میدانند که ریزگردهای آنها روی ما تأثیر دارند و ما میتوانیم در مجامع بینالمللی با اسناد و مدارکی که داریم آنها را به چالش بکشیم، بعضی از این کشورها از جمله ترکمنستان حتی در حد طرح موضوع هم تمایل ندارند وارد شوند. کار با کشورهای خارجی در زمینههای محیطزیست، وقتی دو کشور از نظر اقتصادی و اجتماعی آسیب میبینند، راحتتر است تا یک طرف ماجرا.
کشورهای اطراف، خسارتی از ریزگردها نمیبینند؟
چرا خودشان هم میبینند ولی نوع مواجهه آنها با مسأله فرق میکند. جایی که به هر حال ناآرامی وجود دارد و مسأله جان آدمها در میان است کمتر به موضوع ریزگردها توجه میکنند. الان غلظت ریزگردها در عراق بالاتر است و بیشتر از ایران هم خسارت میبینند اما مسائل دیگر را مهمتر از آن تلقی میکنند. در افغانستان هم همین وضع است.
الان شرایطی برای گفتوگو در افغانستان وجود دارد؟
نه. اخیراً اکو در این زمینه جلسهای در ترکیه برگزار کرد اما افغانستان اصلاً شرکت نکرد. یک برنامه هم در پاکستان انجام گرفت ولی باز هم شرکت نکردند. کسی در افغانستان نیست که این موضوع را پیگیری کند.
از سمت کشورهای همسایه چقدر ریزگرد وارد ایران میشود؟
ما 8 جلد گزارش درباره ریزگردهای ورودی به کشور تهیه کردهایم. چیزی نزدیک به 280 میلیون هکتار از کانون ریزگردهای کشورهای اطراف روی ما تأثیر میگذارد. برآوردها نشان میدهد به طور متوسط سالانه نزدیک به 150 میلیون تن (اگر رخدادی مثل گرد و غباری که هماینک وارد کشور شده، دو بار در سال اتفاق بیفتد، عدد خیلی بیشتر از این هم خواهد بود.) زیرا غبار از کشورهای اطراف به ایران گسیل میشود. اگر بخواهیم مقایسه کنیم متوسط تولید سالانه ریزگردهای داخلی کشور تقریباً 122 کیلوگرم ذرات زیر 10 میکرون در هکتار در سال است که مجموع آن به طور متوسط حدود 4 میلیون و دویست هزار تن در سال برآورد میشود. میزان ریزگردی که از کشورهای اطراف وارد ایران میشود، 540 کیلوگرم در هر هکتار در یک سال است که مجموع آن در طول یک سال حدود 150 میلیون تن میشود.
ترکمنستان از ریزگردهای صحرای قره قوم آزار نمیبیند؟
چرا آزار میبیند اما جهت حرکت ریزگردهای صحرای قره قوم به سمت ایران است. ترکمنستان در این صحرا از نظر زیستی پراکنش کمتری دارد اما وقتی وارد ایران میشود ابتدا سرخس را میگیرد و بعد هم بخشی از خراسان رضوی را آلوده میکند. حتی بعضی از اوقات بخشهایی از مشهد را هم میگیرد بنابراین موضوع برای ما خیلی مهم است. آنها منابع زیستی، اقتصادی آنچنانی در پایین دست صحرای قره قوم ندارند. قره قوم انتهای کشور ترکمنستان و ابتدای ایران است. ریزگردهای قره قوم زندگی مردم را در شمال شرق ایران درگیر میکند. در زمان شوروی سابق اقداماتی در قره قوم انجام میگرفت اما ترکمنستان آن را ادامه نداد.
قطر چه میگوید؟
قطر همراه است ولی خیلی غبارخیز نیست، چون وسعتی ندارد. عمده مشکل ما از سمت جنوب و جنوبغرب اول عربستان است. صحرای عربستان وسعت بالایی دارد و ریزگردهای عربستان را بیشتر در اواسط و اوایل زمستان داریم. این جریانات جنوبی هستند که یک بخشی از خوزستان را درگیر میکنند ولی بیشتر به سمت بوشهر و هرمزگان میروند. جریان حال حاضر جریانی است که در سوریه و اردن شکل میگیرد، تقویت و وارد عراق میشود و با افزایش شدت ایران را درگیر میکند. بعد از عربستان، مشکل ما کانونهای ریزگرد سوریه و عراق است و بعد از این سه کشور، از مناطق غبارخیز امارات تأثیر میگیریم. بقیه کشورهای کوچک هستند و خیلی تأثیر ندارند. به طور مثال یک کشوری مثل کویت در همچنین جریانی نابود میشود چون مثل ایران وسیع نیست. بقیه کشورهای عربی بهدلیل وسعت کم خیلی تولید گرد و غبار ندارند.
آیا در این زمینه هرگز با عربستان یا اردن گفتوگویی داشتهایم؟
نه این کشورها به مسأله ریزگرد ورود پیدا نمیکنند.
ولی همکاری با عربستان تأثیرگذار است؟
بله. اگر عربستان ورود پیدا کند بقیه کشورهای عربی هم تبعیت و ورود پیدا میکنند. البته بیشترین تکرار رخداد ریزگردهای تأثیرگذار بر ما در عراق و سوریه اتفاق میافتد، اما اگر اوضاع این دو کشور رو به راه باشد و بتوانیم با اینها کار کنیم شاید تعداد زیادی از گرفتاریهای ما کاهش پیدا کند.
آیا تا امروز توانسته ایم سازمان های بینالمللی را وارد ماجرا کنیم؟
قبل از نوشتن برنامه عمل منطقه و دو برنامه زیر عمل، یک آسیب شناسی کردیم که ببینیم تفاهمات قبلی چرا اجرایی نشد. ما به کرات تفاهمنامه دوجانبه تا پنج جانبه با عراق، ترکیه، قطر و... داریم اما ضمانت اجرایی پیدا نکرده است. بجز یک تفاهمنامه که «یونپ» بهعنوان هماهنگکننده وارد شد. این برنامه چهارجانبه بین ایران، ترکیه، قطر و عراق بود اما متأسفانه منابع مالی آن تأمین نشد. در آسیبشناسی به این نتیجه رسیدیم که باید یک مرجع بینالمللی بهعنوان هماهنگکننده وارد و کشورها را دور هم جمع کنند. مثلاً برای همین دو تا برنامه نظر ما این است که برای آسیای میانه و غرب آسیا یعنی ترکمنستان، ازبکستان، پاکستان و افغانستان با کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد برای آسیا و اقیانوسیه(ESCAP) و دفتر مرکز بلایای این سازمان که در تهران است، کار کنیم.همچنین بارها هم نامهنگاری داشتهایم. یا مثلاً بهدنبال واگذاری بخش غربی(عراق، سوریه و کشورهای حوزه خلیج فارس) به UNDP (برنامه عمران سازمان ملل) هستیم. چون کشورهای عربی جزء ESCAP نیستند بنابراین ارادهای از سوی این کشورها در این زمینه دیده نمیشود. از سوی دیگر جهت همه جریانهای جوی و هوایی همسایهها به سمت کشور ما است.
رفع تحریمها چقدر تأثیرگذار است؟
از نظر امکانات، نیاز آنچنانی نداریم. ما تجربه خیلی خوبی در این زمینه داریم، نمونهاش همین جنوب شرق اهواز است که ریزگردها در آن کنترل و مهار شده است. در بحث ریزگردها، چیزی بهعنوان حذف وجود ندارد و حالا جنوب شرق اهواز غبارریزی در حد مجاز دارد. اگر روابط بهتری با عربستان و ترکمنستان داشته باشیم، میتوانیم در این زمینه گامهایی برداریم. اما این مسأله را هم نباید فراموش کنیم که کار با خارجیها زمان بر است و وقتی که وسعت مسأله بالا باشد، زمان بیشتری هم میبرد.
خشک شدن باغ گیاهشناسی تهران با ساخت 22 ساختمان 40 طبقه!
رئیس مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور از تخریب باغ گیاهشناسی ملی بهدنبال ساخت 22 پروژه 30 تا 40 طبقه با تراکم جمعیتی بالا در شمال آن خبر داد. او ساختوساز ارتش در شمال این باغ را باعث حذف منابع آبی باغ و از بین رفتن 4هزار گونه گیاهی دانست. این مجموعه ارزشمند ژنتیکی حاصل تلاش 50 سال گیاهشناسان کشور است. پیش از این هم ساخت و سازهای منطقه 22 سهمیه آب باغ گیاهشناسی را از 200 لیتر به 95 لیتر کاهش رساند. این بار این سهم کاملاً از بین میرود. علی سلاجقه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در گفتوگو با برنا میگوید: «ساخت و ساز اطراف باغ گیاهشناسی مشکلی ایجاد نمیکند! باغ گیاهشناسی یکی از گنجینههای گیاهی کشور است و عالمانه در این بخش کار شده است و سازمان محیط زیست نیز در این خصوص اقدامات لازم را انجام می دهد.» «حسین آخانی» گیاهشناس مطرح کشور میگوید: «باغهای گیاهشناسی از مهمترین عناصر علمی و فرهنگی در توسعه شهری در دنیای جدید هستند. کارکردهای یک باغ گیاهشناسی بسیار زیاد است. آموزش شهروندی با رویکرد سلامت اجتماعی و توسعه پایدار، افزودن به سرانه فضای سبز در شهرها، انجام تحقیقات علمی برای فضای سبز سازگار با اقلیم هر منطقه، ارائه اطلاعات در رابطه با طبیعت به شهروندان مانند نام علمی گیاهان و رویشگاه و شرایط رویش آنها در سراسر دنیا، ایجاد محیط سالم و مناسب برای خانوادهها، کودکان و گردشگران، پژوهش و آموزش در زمینه گیاهشناسی، بومشناسی، کشاورزی و آموزش حفاظت از طبیعت به دانشآموزان و دانشجویان، فراهمکردن محیط تعامل دانشگاهیان با شهروندان و ایفای نقش مستقیم علم در افزایش کیفیت زندگی شهروندان، ازجمله کارکردهای باغهای گیاهشناسی است.»
گزارش «ایران» از نهرخواری در بهبهان نتیجه داد
دو نفر از متهمان نهرخواری دستگیر شدند
هستی بختیاری/ گزارش «ایران» از پرونده نهرخواری در بهبهان به دستگیری دو کارمند ارشد سازمان ثبت اسناد و املاک و پلمب بایگانی شهرداری بهبهان منجر شد. «محمد داسمه» مشاور حقوقی کمیته محیط زیست، کشاورزی و منابع طبیعی مجمع ملی جوانان با اعلام این خبر به «ایران» میگوید: «بعد از دو گزارش روزنامه ایران از نهرخواری در بهبهان، دادستان عمومی و انقلاب بهبهان پروندهای را در این خصوص تشکیل داد و بعد از ماهها کار کارشناسی، استعلامات گوناگون و بررسی سوابق ثبتی از طریق نقشههای موجود از دهههای گذشته، دو نفر از کارمندان ارشد اداره ثبت اسناد و املاک بهبهان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. داسمه همچنین از پلمب بایگانی شهرداری بهبهان توسط نیروهای امنیتی خبر داد و گفت:« شهرداری در ماجرای نهرخواری اقدام به تفکیک اراضی و صدور پروانه کرده بود.»به گفته داسمه، روند تعقیب و تحقیقات گسترده از پرونده نهرخواری در بهبهان ادامه دارد.آذرماه سالجاری بود که ایران از افرادی نوشت که بیش از۲۶ هزارمتر نهر (آبراهه) طبیعی را در بهبهان با نخالههای ساختمانی پر کرده، روی نخالهها را خاک پاشیده و با مجوزهای قانونی پس از قطعهبندی در حال فروش آن به مردم هستند.
رضا افلاطونی، سرپرست معاونت حفاظت و امور اراضی سازمان جنگلها، منابع طبیعی و آبخیزداری نیز در گفتوگو با «ایران» برای جلوگیری از تکرار وقوع سیل دروازه شیراز در بهبهان و خسارت جانی به اهالی، خواستار ورود دادستانی کل کشور به ماجرا شد.
سیل بهار ۱۳۹۸ شیراز نتیجه پر کردن مسیر سیلابی یک دره توسط شهرداری شیراز در ۱۵ سال پیش بود. شهرداری دره را با نخاله پر کرد و روی آن آسفالت کشید. سیل هم معطل اقدام شهرداری نماند، آسفالت را تخریب کرد و جان ۲۱ نفر از شهروندان و گردشگران شیراز را گرفت و ۱۱۹ نفر را هم مجروح کرد. بسیاری انتظار داشتند واقعه تلخ شیراز پایانی باشد بر کور کردن مسیلها، آبراههها و نهرهای فصلی! اما آنچه در بهبهان در حال وقوع است، نشان میدهد که همچنان باید شاهد افزایش خسارت جانی و مالی ناشی از ساختوسازها در بستر نهرها، رودخانهها و مسیرهای سیلابی بود!افلاطونی افزود: «براساس اصل ۵۴ قانون اساسی، انهار طبیعی جزو انفال و از ثروتهای عمومی در اختیار حکومت اسلامی است. حسب ماده یک قانون توزیع عادلانه آب، انهار طبیعی از مشترکات بوده که مسئولیت حفظ، نظارت و بهرهبرداری از آنها به دولت محول میشود. طبق تبصره ۳ ماده ۲ قانون توزیع عادلانه آب، ایجاد هر نوع اعیانی، حفاری و هرگونه تصرف در بستر انهار طبیعی و حریم قانونی آنها ممنوع است.» او پر کردن ۲۶ هزار و ۶۵۶ مترمربع از آبراهه طبیعی را برخلاف اصل ۵۴ قانون اساسی و ماده یک قانون توزیع عادلانه آب دانست و با استناد به مفاد بخشنامه سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تأکید کرد: «در اراضی مجاور حریم انهار طبیعی باید میزان مساحت بستر و حریم انهار استعلام، سپس مقدار تعیین شده از مقدار ثبتی کسر شود و نسبت به باقیمانده ملک با رعایت مقررات، سند مالکیت با قید در مجاورت حریم صادر شود.»آن روز مهدی خواجهپور، مسئول آب منطقهای بهبهان در گفتوگو با «ایران» از پر کردن آبراهه طبیعی دفاع و وزارت نیرو را موافق واگذاری نهر در شرق بهبهان اعلام کرد.او گفت: «این املاک سند تکبرگ دارد و سند آن در سال ۹۲ صادر شده است. شهرداری هم از ما استعلام گرفت. ما به شهرداری اعلام کردیم که میتواند در کمیسیون ماده ۳ آییننامه مربوط به بستر و حریم رودخانهها، مسیلها و نهرهای طبیعی (مصوبه هیأتوزیران در سال ۷۹) اعتراض کند.»خواجهپور، رأی صادر شده توسط این کمیسیون را رأی قطعی وزارت نیرو دانست وگفت: «صاحبان این آبراهه مدارک و مستنداتی به ما ارائه دادند که ما هم برای بررسی پرونده تشکیل جلسه دادیم. از اداره ثبت اسناد و املاک استعلام کردیم و این اداره به ما اعلام کرد که سند صحت دارد. سابقه سند ارائه شده نیز به سال ۱۳۳۲ برمیگردد.»
او در حالی با استناد به قانون آب و نحوه ملی شدن آن در ۲۷ تیر سال ۱۳۴۷ مالکیت این سند را مورد تأیید و احترام وزارت نیرو اعلام کرد که مدعی بود: «آبراههها تحت حفاظت وزارت نیرو نیستند.» او در پاسخ به این سؤال که سیل، ساکنانی که این زمینها را میخرند و در آن خانه میسازند، تهدید نمیکند؟ گفت: «خیلی از نقاط خوزستان سیلابی است و در آنها ساختوساز شده است.» نکتهای که خواجهپور به آن اشاره کرد همان مسألهای است که باعث خسارتبار شدن سیل خوزستان در سال 98 شد. خسارت بالای سیل خوزستان و لرستان بیش از هرچیزی ماحصل تخریب محیط زیست و کور کردن مسیر طبیعی سیلاب است.
دشت خوزستان در حال حاضر یکی از کانونهای بحرانی تولید ریزگرد است. با ساخته شدن سدها ورودی آب به دشت خوزستان مسدود شد. دشتهای بیآب، خشک شدند، سپس دشتهای خشک جولانگاه ساختوساز شد. بسیاری سیل سال 98 را انتقام طبیعت از ساختوسازهای غیراصولی و کور کردن مسیر سیلابها میدانند. هزاران هکتار زمین کشاورزی زیر آب رفت. نخلستانها زیر سیلاب ماندند و از بین رفتند. خانههای بسیار غرق شد و خسارت شدید به جامعه ساکن در خوزستان وارد شد. آن سیلاب دقیقاً از نهرخواری و مسیلخواری جان گرفت. بهگفته محمد داسمه، پرونده نهرخواری 26 هزارمتری بهبهان، تنها پرونده زمینخواری در بهبهان نیست.
رضا افلاطونی، سرپرست معاونت حفاظت و امور اراضی سازمان جنگلها، منابع طبیعی و آبخیزداری نیز در گفتوگو با «ایران» برای جلوگیری از تکرار وقوع سیل دروازه شیراز در بهبهان و خسارت جانی به اهالی، خواستار ورود دادستانی کل کشور به ماجرا شد.
سیل بهار ۱۳۹۸ شیراز نتیجه پر کردن مسیر سیلابی یک دره توسط شهرداری شیراز در ۱۵ سال پیش بود. شهرداری دره را با نخاله پر کرد و روی آن آسفالت کشید. سیل هم معطل اقدام شهرداری نماند، آسفالت را تخریب کرد و جان ۲۱ نفر از شهروندان و گردشگران شیراز را گرفت و ۱۱۹ نفر را هم مجروح کرد. بسیاری انتظار داشتند واقعه تلخ شیراز پایانی باشد بر کور کردن مسیلها، آبراههها و نهرهای فصلی! اما آنچه در بهبهان در حال وقوع است، نشان میدهد که همچنان باید شاهد افزایش خسارت جانی و مالی ناشی از ساختوسازها در بستر نهرها، رودخانهها و مسیرهای سیلابی بود!افلاطونی افزود: «براساس اصل ۵۴ قانون اساسی، انهار طبیعی جزو انفال و از ثروتهای عمومی در اختیار حکومت اسلامی است. حسب ماده یک قانون توزیع عادلانه آب، انهار طبیعی از مشترکات بوده که مسئولیت حفظ، نظارت و بهرهبرداری از آنها به دولت محول میشود. طبق تبصره ۳ ماده ۲ قانون توزیع عادلانه آب، ایجاد هر نوع اعیانی، حفاری و هرگونه تصرف در بستر انهار طبیعی و حریم قانونی آنها ممنوع است.» او پر کردن ۲۶ هزار و ۶۵۶ مترمربع از آبراهه طبیعی را برخلاف اصل ۵۴ قانون اساسی و ماده یک قانون توزیع عادلانه آب دانست و با استناد به مفاد بخشنامه سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تأکید کرد: «در اراضی مجاور حریم انهار طبیعی باید میزان مساحت بستر و حریم انهار استعلام، سپس مقدار تعیین شده از مقدار ثبتی کسر شود و نسبت به باقیمانده ملک با رعایت مقررات، سند مالکیت با قید در مجاورت حریم صادر شود.»آن روز مهدی خواجهپور، مسئول آب منطقهای بهبهان در گفتوگو با «ایران» از پر کردن آبراهه طبیعی دفاع و وزارت نیرو را موافق واگذاری نهر در شرق بهبهان اعلام کرد.او گفت: «این املاک سند تکبرگ دارد و سند آن در سال ۹۲ صادر شده است. شهرداری هم از ما استعلام گرفت. ما به شهرداری اعلام کردیم که میتواند در کمیسیون ماده ۳ آییننامه مربوط به بستر و حریم رودخانهها، مسیلها و نهرهای طبیعی (مصوبه هیأتوزیران در سال ۷۹) اعتراض کند.»خواجهپور، رأی صادر شده توسط این کمیسیون را رأی قطعی وزارت نیرو دانست وگفت: «صاحبان این آبراهه مدارک و مستنداتی به ما ارائه دادند که ما هم برای بررسی پرونده تشکیل جلسه دادیم. از اداره ثبت اسناد و املاک استعلام کردیم و این اداره به ما اعلام کرد که سند صحت دارد. سابقه سند ارائه شده نیز به سال ۱۳۳۲ برمیگردد.»
او در حالی با استناد به قانون آب و نحوه ملی شدن آن در ۲۷ تیر سال ۱۳۴۷ مالکیت این سند را مورد تأیید و احترام وزارت نیرو اعلام کرد که مدعی بود: «آبراههها تحت حفاظت وزارت نیرو نیستند.» او در پاسخ به این سؤال که سیل، ساکنانی که این زمینها را میخرند و در آن خانه میسازند، تهدید نمیکند؟ گفت: «خیلی از نقاط خوزستان سیلابی است و در آنها ساختوساز شده است.» نکتهای که خواجهپور به آن اشاره کرد همان مسألهای است که باعث خسارتبار شدن سیل خوزستان در سال 98 شد. خسارت بالای سیل خوزستان و لرستان بیش از هرچیزی ماحصل تخریب محیط زیست و کور کردن مسیر طبیعی سیلاب است.
دشت خوزستان در حال حاضر یکی از کانونهای بحرانی تولید ریزگرد است. با ساخته شدن سدها ورودی آب به دشت خوزستان مسدود شد. دشتهای بیآب، خشک شدند، سپس دشتهای خشک جولانگاه ساختوساز شد. بسیاری سیل سال 98 را انتقام طبیعت از ساختوسازهای غیراصولی و کور کردن مسیر سیلابها میدانند. هزاران هکتار زمین کشاورزی زیر آب رفت. نخلستانها زیر سیلاب ماندند و از بین رفتند. خانههای بسیار غرق شد و خسارت شدید به جامعه ساکن در خوزستان وارد شد. آن سیلاب دقیقاً از نهرخواری و مسیلخواری جان گرفت. بهگفته محمد داسمه، پرونده نهرخواری 26 هزارمتری بهبهان، تنها پرونده زمینخواری در بهبهان نیست.
خبر در خبر
روزنامه ایران -«اللهیار اسعدی»مدیرکل بنادر و دریانوردی گلستان در گفتوگو با ایرنا، از لایروبی کانالهای چپاقلی و آشوراده برای اجرای مصوبه لایروبی 2میلیون مترمکعب از رسوبات این پهنه آبی خبرداد. این درحالی است که پیش از این «حسنعلی ابراهیمیکارنامی» مدیرکل محیط زیست مازندران به «ایران» گفته بود که هیچ تضمینی وجود ندارد که لایروبیها به احیای خلیج گرگان منجر شود. او گفت:ممکن است لایروبی کانالها به خشک شدن کامل خلیج گرگان و خالی شدن حجم آب باقی مانده منجر شود.» به گفته ابراهیمی، محیط زیست مازندران خواستار تضمین مجری طرح برای نجات خلیج گرگان با لایروبی کانالها شده بود اما پیمانکار حاضر به دادن تضمین نشد.
ایسنا- علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: گردشگری در آشوراده مجوز دارد اما اجرای آن مستلزم رعایت دستورالعملهای محیط زیست است. علاوه بر صدور مجوز زیستمحیطی در سال ۱۳۹۷ با اسناد بالادستی موجود و بازدیدی که نمایندگان کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در فروردینماه ۱۴۰۰ از آشوراده داشتند، این عمل کاری قانونی است و مشکلی ندارد اما چالش اصلی ما در نحوه اجرای آن است.
ایرنا- یوسفعلی احمدی هماهنگکننده طرح حفاظت از تالابهای ایران گفت: مدیریت زیستبومی و یکپارچه تالاب بینالمللی گاوخونی در شرق اصفهان برای تقویت کارکرد گردشگری و طبیعی این منطقه ضروری است. مدیریت زیستبومی، رویکردی مشورتی و غیر متمرکز است که فرایندی از پایین به بالا را طی میکند و در آن برنامههای لازم برای حفاظت و مدیریت تالابها توسط دستاندرکاران در سطح محلی و استانی جمعآوری میشوند و پس از تأیید به مرحله اجرا میرسند.
ایسنا- فرزاد تیموری، معاون هماهنگی و امورعمرانی استاندار همدان از طراحی و تصویب مسیر جایگزین بازار آهنفروشان خبر داد و گفت: بزرگترین مانع ثبت جهانی هگمتانه ورود سواره به عرصه آن است که اگر اصلاح شود، مهمترین قدم برای ثبت جهانی برداشته میشود.
ایسنا- علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: گردشگری در آشوراده مجوز دارد اما اجرای آن مستلزم رعایت دستورالعملهای محیط زیست است. علاوه بر صدور مجوز زیستمحیطی در سال ۱۳۹۷ با اسناد بالادستی موجود و بازدیدی که نمایندگان کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در فروردینماه ۱۴۰۰ از آشوراده داشتند، این عمل کاری قانونی است و مشکلی ندارد اما چالش اصلی ما در نحوه اجرای آن است.
ایرنا- یوسفعلی احمدی هماهنگکننده طرح حفاظت از تالابهای ایران گفت: مدیریت زیستبومی و یکپارچه تالاب بینالمللی گاوخونی در شرق اصفهان برای تقویت کارکرد گردشگری و طبیعی این منطقه ضروری است. مدیریت زیستبومی، رویکردی مشورتی و غیر متمرکز است که فرایندی از پایین به بالا را طی میکند و در آن برنامههای لازم برای حفاظت و مدیریت تالابها توسط دستاندرکاران در سطح محلی و استانی جمعآوری میشوند و پس از تأیید به مرحله اجرا میرسند.
ایسنا- فرزاد تیموری، معاون هماهنگی و امورعمرانی استاندار همدان از طراحی و تصویب مسیر جایگزین بازار آهنفروشان خبر داد و گفت: بزرگترین مانع ثبت جهانی هگمتانه ورود سواره به عرصه آن است که اگر اصلاح شود، مهمترین قدم برای ثبت جهانی برداشته میشود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سالانه 150 میلیون تن ریزگرد خارجی وارد ایران میشود
-
خشک شدن باغ گیاهشناسی تهران با ساخت 22 ساختمان 40 طبقه!
-
دو نفر از متهمان نهرخواری دستگیر شدند
-
خبر در خبر
اخبارایران آنلاین