گروه حوادث /  کارشناس اورژانس تبریز که برای انتقال یک بیمار به مأموریت اعزام شده بود با اعتراض یکی از همسایه‌ها به صدای بوق آمبولانس و ضرب و شتم از سوی وی راهی بیمارستان شد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، دکتر فرزاد رحمانی رئیس اورژانس آذربایجان شرقی در این باره گفت: این حادثه ساعت شش صبح روز چهارشنبه، در یکی از محله‌های شهر تبریز رخ داد و دو نفر از کارشناسان اورژانس در لحظات پایانی شیفت کاری خود و بعد از ۲۴ ساعت بیخوابی، برای انجام مأموریتی عازم محل شدند و در حال انتقال بیمار بودند که یکی از همسایه‌ها با این بهانه که صدای بوق دنده عقب آمبولانس باعث بیدارشدنش شده، یکی از کارشناسان ما را مورد ضرب و شتم قرار داد و وی از ناحیه گردن و دست آسیب جدی دید.
وی گفت: امور حقوقی مرکز اورژانس استان از طریق مراجع قضایی و انتظامی و تا حصول نتیجه و مجازات این شهروند موضوع را پیگیری خواهد کرد.
علیرضا عمرانی کارشناس مصدوم اورژانس تبریز در توضیح ماجرا به خبرنگار «ایران» گفت: من و همکارم برای انتقال یک مصدوم راهی مأموریت شدیم. ظاهراً در خانه فرد بیمار از ساعاتی قبل مشاجره و درگیری رخ داده بود و یک نفر هم مجروح شده بود. به‌نظر می‌رسید درگیری در خانه فرد بیمار باعث سر و صدای زیادی شده و همسایه‌ها را معترض کرده بود. وقتی ما می‌خواستیم فرد مجروح را به بیمارستان منتقل کنیم در این میان یکی از همسایه‌ها به بهانه بلندی صدای بوق دنده عقب آمبولانس به خیابان آمد و بدون هیچ مقدمه‌ای من را مورد ضرب و شتم قرار داد. با این حال ما ابتدا بیمارمان را به بیمارستان منتقل کردیم و سپس خودم برای درمان به بیمارستان رفتم.
در این ارتباط   محمد علمی مسئول بازرسی اورژانس تبریز نیز به «ایران» گفت: پس از این ماجرا ما منتظر گزارش کارشناسان‌مان هستیم و به طور قطع با فرد خاطی طبق قانون برخورد می‌کنیم. چرا که ضرب و شتم کارشناسان اورژانس در حین انجام مأموریت برخورد با کارمندان دولت تلقی می‌شود و قانونگذار حداکثر مجازات را برای افراد خاطی در نظر خواهد گرفت.

گروه حوادث/ عامل جنایت در یکی از بوستان‌های پایتخت در حالی که چند قدم با چوبه دار فاصله داشت، با پذیرش دو شرط از سوی خانواده مقتول بخشیده شد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از عصر دوشنبه بیست و چهارم اسفند سال 94 و به‌دنبال گزارش درگیری در بوستان «شب بو» منطقه لویزان، آغاز شد.
در بررسی‌های صورت گرفته از سوی مأموران کلانتری 102 پاسداران، مشخص شد پسر 21 ساله‌ای به‌نام جواد با پدرام 45 ساله درگیر شده و با ضربات متعدد چاقو او را روانه بیمارستان کرده است.با شناسایی هویت ضارب، تحقیقات برای دستگیری جواد ادامه یافت و درنهایت پسر جوان در کوچه‌ای نزدیکی محل جنایت دستگیر شد. در حالی که تحقیقات از جواد ادامه داشت، ساعاتی بعد پدرام روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد. با مرگ وی موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام و تحقیقات در این خصوص این بار با اتهام قتل عمدی ادامه یافت.
گرچه متهم جوان در مراحل اول تحقیقات سعی داشت تا با اظهارات متناقض مسیر تحقیقات را تغییر دهد اما در نهایت به قتل اعتراف کرد و گفت: ۲ روز قبل از حادثه به پدرام مقداری پول دادم تا برایم مواد مخدر بخرد. دو روزی از این ماجرا گذشت اما از پدرام خبری نشد و تلفنم را هم پاسخ نمی‌داد. بعد از دو روز به پارک شب بو رفتم تا از او شیشه بگیرم. بالاخره پدرام را دیدم و زمانی که سراغ مواد مخدر را از او گرفتم، او گفت مواد خریداری نکرده و یک پایپ خالی به من داد و گفت فعلاً این پایپ دستت باشد. اما من که عصبانی شده بودم با او دعوا کردم. در حین درگیری چاقویی از جیبم درآوردم و در عصبانیت به او ضربه زدم. قصدم کشتن پدرام نبود و از اتفاقی که افتاده واقعاً پشیمانم. با اعتراف متهم جوان به قتل، او به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و پس‌از تکمیل تحقیقات، پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. گرچه متهم مدعی بود ناخواسته دست به قتل زده است و از جنایتی که مرتکب شده پشیمان است اما قضات دادگاه کیفری استان تهران باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، مدارک و شواهد موجود در پرونده، اظهارات متهم، بازسازی صحنه قتل، حکم بر قصاص صادر کردند.
دو شرط  برای بخشش
با تأیید این حکم در دیوانعالی کشور، پرونده برای اجرای حکم به شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد. گرچه حکم برای اجرا آماده بود و متهم جوان در چند قدمی چوبه دار قرار گرفته بود، چندین جلسه صلح و‌سازش به ریاست قاضی امین کرمانی‌نژاد، برگزار شد. با تلاش واحد صلح و سازش، پدر پدرام که تنها اولیای دم پرونده بود از قصاص قاتل پسرش با دو شرط و برای رضای خدا گذشت کرد.
او شرط کرد که قاتل بعد‌از آزادی هرگز به منطقه محل زندگی آنها در لویزان نرود. دومین شرط مرد کهنسال نیز این بود که جواد و خانواده‌اش هیچ وقت به سراغ او و خانواده‌اش نروند. با قبول این دو شرط از سوی این زندانی، او که در چند قدمی چوبه دار بود از قصاص رهایی یافت.

گروه حوادث/ پیکربی جان مرد میانسالی که بعد از آتش‌سوزی در خانه‌اش پیدا شده برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 3 صبح دوشنبه 8 آذر مرگ مشکوک مرد 60 ساله‌ای از سوی مأموران کلانتری 161 ابوذر به بازپرس مصطفی واحدی اعلام شد. به‌دنبال اعلام این خبر، تیم جنایی راهی محل که طبقه چهارم ساختمانی در محدوده ابوذر بود، شدند. با حضور در خانه، آنها با جسد مرد میانسال در حالی که از ناحیه صورت و دست دچار سوختگی بود، مواجه شدند. اتاق خواب دچار حریق شده بود و تخت خواب و وسایل آن سوخته بودند.در تحقیقات اولیه، مشخص شد که فرزندان این مرد در طبقه اول و دوم همان ساختمان ساکن هستند. یکی از آنها در تحقیقات گفت: ما اصلاً متوجه آتش‌سوزی نشدیم. فقط چون از پدرمان بی‌خبر بودیم و او جواب تلفن‌هایش را نمی‌داد، نگران شده و به طبقه چهارم آمدیم. به مقابل آپارتمانش رفتیم و چندین بار زنگ آپارتمانش را به صدا درآوردیم اما او پاسخ نداد. همین مسأله باعث نگرانی ما شد و با کلیدی که داشتیم در را باز کردیم.
 جسد پدرم پشت در ورودی افتاده بود و به محض ورود به خانه متوجه دود غلیظی شدیم. وقتی ما وارد خانه شدیم آتش خاموش شده بود و فقط دود ناشی از سوختگی وجود داشت. به همین خاطر موضوع را به پلیس گزارش کردیم.در حالی که فرزندان این مرد چنین ادعایی را مطرح کردند، اما با توجه به اینکه آثار آتش‌سوزی زیاد بود بازپرس جنایی دستور داد کارشناس آتش‌نشانی علت اصلی حریق و چگونگی خاموش شدن آتش را بررسی کند. همچنین جسد مرد میانسال برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.

گروه حوادث / کارمند شرکت که به‌خاطر حسادت به مدیرعامل با همدستی همکارش نقشه سرقت یک‌و‌نیم میلیارد تومانی را اجرا کرده بودند در حالی که با لباس زنانه سعی داشت وارد مخفیگاهش شود از سوی پلیس دستگیر شد.
 سرهنگ کارآگاه «کرم یوسفوند» رئیس مرکز عملیات پلیس آگاهی تهران بزرگ در این باره گفت: در پی وقوع سرقت در یکی از شرکت‌های خصوصی الکترونیکی مشخص شد که سارق یا سارقان بخشی از اموال شرکت به ارزش 15 میلیاد ریال را سرقت کرده‌اند.
بررسی‌های کارآگاهان، نشان از داخلی بودن سرقت داشت و بدین ترتیب مراقبت‌های ویژه در خصوص تردد کارمند‌ان شرکت انجام و مشخص شد که 2 نفر از کارمندان خبره و مورد اعتماد شرکت سرقت‌ها را با حضور همسرانشان انجام داده‌اند.
این مقام انتظامی تصریح کرد: با شناسایی مخفیگاه یکی از کارمندان، متهم به‌همراه همسرش دستگیر و در تحقیقات اولیه از متهمان مشخص شد که حضور همسران در زمان سرقت پوششی بوده است و همسران هر 2 کارمند از سرقت بی‌اطلاع هستند.
رئیس مرکز عملیات پلیس آگاهی تهران ابراز داشت: در شاخه دیگری از تحقیقات مشخص شد که متهم دوم پرونده پس از اطلاع از دستگیری همدستش به شهرستان‌های اطراف تهران متواری شده است که با رصدهای دقیق اطلاعاتی و هوشمندی کارآگاهان در نهایت سارق متواری در حالی که با لباس زنانه به مخفیگاهش تردد داشت شناسایی و پس از هماهنگی‌های قضایی متهم در مخفیگاهش دستگیر و به این مرکز انتقال یافت.
رئیس مرکز عملیات پلیس آگاهی تهران در پایان گفت: متهمان در پی جویی‌های انتظامی انگیزه سرقت را حسادت به مدیرعامل شرکت اعلام کردند و هر 2سارق با دستور قضایی روانه زندان شدند.

گروه حوادث/ عاملان تیراندازی مرگبار به سرنشینان یک پراید در اروندکنار از سوی پلیس دستگیر شدند.
به‌ گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه سه‌شنبه سرنشینان ۲ دستگاه موتورسیکلت در شهر اروندکنار، با سلاح جنگی کلاشینکف به سرنشینان یک‌ دستگاه خودروی پراید تیراندازی کردند. این حادثه منجر به کشته شدن 3 نفر از جمله یک زن و کودکی 6 ماهه شد و 2 نفر نیز مجروح شدند و مصدومان این حادثه پس از اقدامات اولیه در بیمارستان اروندکنار به بیمارستان‌های شهید بهشتی و ۱۷ شهریور آبادان منتقل شدند.
سرهنگ حسین زلقی، فرمانده انتظامی آبادان در این باره گفت: با اعلام موضوع به پلیس از همان لحظات اولیه 3 تیم عملیاتی ویژه پلیس تشکیل شد و با کار اطلاعاتی 4 نفر از عاملان نزاع مسلحانه شناسایی و با هماهنگی مقام قضایی در چند عملیات منسجم و ضربتی در مخفیگاهشان دستگیر شدند.
فرمانده انتظامی آبادان گفت: بقیه عاملان این تیراندازی نیز شناسایی شده‌اند و دستگیری آنان به‌صورت ویژه در دستور کار پلیس قرار دارد.
صادق جلالی، بخشدار اروند کنار نیز با بیان اینکه هم اکنون اوضاع در شهر اروندکنار آرام است، گفت: از شروع درگیری طایفه‌ای، کمیته امنیتی تشکیل شد و مأموران انتظامی و امنیتی در شهر اروندکنار مستقر شدند.

گروه حوادث/ زوج جوان که به بهانه برنده شدن در مسابقات رادیویی از مردم کلاهبرداری می‌کردند دستگیر شدند.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، یکی از شهروندان با مراجعه به پلیس فتا مدعی شد خانمی با وی تماس گرفته و ضمن معرفی خود به‌عنوان مجری رادیو با ایجاد محیطی شبیه به صدای استودیو و اقدامات فریبنده اعلام کرده که شما برنده مسابقه رادیویی شده‌اید. مجرم با استفاده از ترفندهای زیرکانه مالباخته را متقاعد کرده که برای دریافت جایزه خود باید به نزدیک‌ترین دستگاه خودپرداز مراجعه کند و پس از وارد کردن کارت عابر بانک به دستگاه کدهای مختلفی را که مجرم از پشت تلفن به وی اعلام می‌کرده است وارد کنند، شاکی با یک غفلت ساده در نهایت متوجه سرقت تمامی موجودی کارت بانکی و خالی شدن حساب خود می‌شود.
سرهنگ داوود معظمی گودرزی، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات پایتخت در تشریح این خبر اظهار داشت: پس از اقدامات تخصصی و تحقیقات سایبری متهمان که یک زن و شوهر بودند شناسایی و پس از تشریفات قضایی در یکی از مناطق جنوبی تهران بزرگ دستگیر و به پلیس فتا منتقل شدند.
وی در ادامه افزود: ممکن است شیوه‌های کلاهبرداری این افراد متفاوت باشد اما در نهایت به یک شیوه عمل می‌کنند و با اعلام برنده شدن مخاطبان، با ترفندهای ماهرانه تمام اطلاعات حساب بانکی  یا کارت عابر بانک افراد را دریافت کرده و با استفاده از آن اقدام به برداشت از حساب افراد می‌کنند. همان گونه که به دفعات توسط پلیس هشدار داده شده است به هیچ عنوان برای دریافت جایزه نیازی به حضور در پای دستگاه عابربانک  یا دادن اطلاعات محرمانه کارت بانکی نیست و تماس گیرنده‌هایی که این موارد را از شهروندان درخواست می‌نمایند قطعاً کلاهبردار هستند، شهروندان همچنین می‌توانند هرگونه موارد مشکوک را از طریق سایت اینترنتی پلیس فتا ناجا به آدرس www.cyberpolice.ir اطلاع‌رسانی نمایند.

محمد بلوری/ با راه‌اندازی نخستین فرودگاه در تهران، معروف به فرودگاه قلعه‌مرغی در جنوب شهر تهران، شهرکی در حاشیه این فرودگاه شکل می‌گیرد. با گذشت سالیانی، در جریان یک مسابقه کبوترپرانی، یک هواپیمای نظامی در برخورد با دسته‌ای از کبوتران سقوط می‌کند و پرواز کبوتر در سراسر تهران ممنوع می‌شود و دادگاه‌های نظامی محاکمه کبوتربازها را آغاز می‌کنند و استوار نایب معاون پاسگاه ژاندارمری قلعه‌مرغی با دسته‌ای از مأموران مأمور مبارزه با کبوتر بازی می‌شود....
٭٭٭
... ژاندارم خراسانی وارد آسایشگاه شد و کنار تخت استوار نایب ایستاد.
-‌عمو نایب، جناب رئیس منتظرتانه. بیداری عموجان؟
استوار نایب از لای پلک‌های پف‌کرده و نیمه‌باز به ژاندارم خراسانی نگاهی کرد و پرسید: ‌ چی‌شده خراسانی؟ تازه داشت خوابم می‌بردها...؟
درجه‌دار خراسانی گفت: ‌می‌بخشید سرکار استوار، جناب سروان شما را خواست. خیلی هم عصبانی و بدخلق شده. استوار نایب با عجله فرنچ‌اش را به تن کرد و در حالی‌که یک بازویش را تو آستین فرنچ‌اش می‌گرداند از آسایشگاه بیرون آمد. رئیس پاسگاه آرام و قرار نداشت. توی اتاقش به چپ و راست قدم بر می‌داشت و با یک نظمی روی ران یک پایش ضرب می‌گرفت. با شنیدن صدای بهم‌کوبیدن پوتین‌های استوار مقابل میزش ایستاد، به طرف او چرخید و با عصبانیت گفت:‌ استوار نایب میدونی تو این آبادی چه خبر هست؟
استوار دستی به شقیقه عرق‌کرده‌اش کشید و با لبخند واخورده‌ای گفت:‌ امن و امان قربان!
سروان رفت پشت میزش نشست، سیگاری روشن کرد و حریصانه پکی به آن زد، در آن حالت عصبی، پک زدنش ناشیانه به‌نظر می‌آمد و سیگار لای انگشتانش لرزش خفیفی داشت. استوار نایب پرسید:‌ طوری شده قربان؟
سروان، سرفه‌کنان، ابری از دود را با کف دست از مقابل صورتش پس زد. ته‌سیگار را توی زیر سیگاری روی میز فشرد و گفت:  سرکار استوار، چقدر سفارش کردم بازرسی و تفتیش از خانه‌های افراد مظنون دقیق‌تر انجام بگیرد؟ چند بار دستور دادم کبوتربازها تحت نظر باشند؟
استوار نایب در حال خبردار گفت: در این شهرک کسی جرأت کفترپرونی نداره قربان. محله‌ها همه پاکسازی شده‌اند. یک کفتر هم جرأت پرزدن تو آسمان نداره!
رئیس پاسگاه بازخواست کنان پرسید:‌  مثل‌اینکه از انفجار در فرودگاه نظامی خبر نداری خان نایب؟ استوار عزیز.
استوار نایب تعظیم کنان جواب داد: چرا قربان شنیده‌ام. دودش از همینجا پیدا بود. اما حادثه در حوزه استحفاظی ما نیست. گزارشش را هم نوشته‌ام.
رئیس پاسگاه گفت: اما من از جزئیات این اقدام خرابکارانه هم خبر دارم. پای چند کبوتر، مواد منفجره بسته‌اند پرداده‌اند این کبوترها را که رفته‌اند نشسته‌اند لبه بام آشپزخانه فرودگاه و قسمتی از آن را تخریب کرده‌اند.
استوار نایب حیرت زده گفت:‌ چندتا کبوتر قربان؟ جل‌الخالق! مگر کفترها جلد فرودگاه بودند؟
سروان با پریشانی فکر شروع به قدم زدن کرد و گفت:‌ بله به قرار اطلاع یکی از مکانیک‌های احمق، گوشه آشپزخانه چند تا کبوتر پنهانی نگهداری می‌کرد، بگیربگیر که شروع میشه، همه کبوترهاش را جمع می‌کنه می‌آره از ترس تو شهرک می‌فروشه به یک شاگرد قهوه‌چی...
ادامه پنجشنبه آینده

گروه حوادث/ تصادف شدید دو خودرو در بزرگراه باقری تهران منجر به خسارت و ایجاد ترافیک سنگین در این محل شد.
سرهنگ علی همه‌خانی ، معاون آموزش و فرهنگ ‌ترافیک پلیس راهور تهران بزرگ به ایران آنلاین گفت: حدود ساعت ۱۱ ظهر روز سه‌شنبه در مسیر بزرگراه شهید باقری محدوده شهرک امید، ۲ دستگاه سواری سانتافه و جوک بشدت با یکدیگر برخورد کردند.
شدت این حادثه به حدی بود که پس از این برخورد هر یک از خودروها به سمتی پرتاب شده و به‌دلیل عدم امکان جابه‌جایی، تا رسیدن جرثقیل راهور در همان محل باقی ماندند. کارشناس پلیس راهور تهران بزرگ علت این حادثه را تغییر مسیر ناگهانی سواری سانتافه اعلام کرد که خوشبختانه به کسی آسیب نرسید.