گروه حوادث- مرجان همایونی/  اکبر خرمدین که به اتهام قتل دختر، پسر و دامادش در زندان رجایی شهر در انتظار فرارسیدن روز محاکمه اش بود براثر ایست قلبی جان باخت.
به‌گزارش «ایران»، این مرد 80 ساله  اردیبهشت امسال به جرم قتل پسر 47ساله اش بابک با همدستی همسرش ایران دستگیر شد و خیلی زود به قتل دختر و دامادش در سال‌های 90 و 97 نیز اعتراف کرد. اکبر ساعت 12 و 30 دقیقه یکشنبه در زندان رجایی شهر بر اثر کهولت سن، ابتلا به بیماری صعب‌العلاج و ایست قلبی فوت کرد.
اکبر خرمدین به اتهام قتل دو فرزندش به‌ نام‌های بابک در اردیبهشت امسال و آرزو در سال 97 با مجازات دیه و حبس و به اتهام قتل دامادش در سال 90 با مجازات قصاص و دیه رو‌به‌رو بود. اما طبق ماده 435 قانون مجازات اسلامی بعد‌از مرگ این پیرمرد مجازات قصاص وی به اتهام قتل دامادش فرامرز منتفی شده و وراث فرامرز می‌توانند دیه مطالبه کنند که از اموال متهم پرداخت خواهد شد.
در خصوص قتل بابک و آرزو نیز با توجه به فوت متهم، مجازات حبس منتفی شده و چون اولیای دم خواهان دریافت دیه نیز نبودند این مجازات نیز منتفی شد.
اما همسر اکبر خرمدین که به‌عنوان معاونت در قتل زندانی است بزودی در دادگاه پای میز محاکمه خواهد رفت. باتوجه به مرگ اکبر خرمدین، پس از استعلامات کامل در خصوص مرگ او، پرونده در شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران بسته خواهد شد و نسبت به متهم ردیف دوم – معاونت در قتل- به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع خواهد شد که مجازات حبس  در انتظار او است.
رسیدگی به این پرونده از اواخر اردیبهشت امسال و با کشف جسد مردی جوان در سطل زباله‌ای در غرب تهران آغاز شد. در بررسی‌های صورت گرفته هویت جسد به‌ نام بابک خرمدین مستندساز و کارگردان به‌ دست آمد. در تحقیقاتی که از سوی بازپرس محمد جواد شفیعی و تیم جنایی صورت گرفت، مشخص شد عامل جنایت پدر و مادر بابک هستند.
بدین ترتیب زوج کهنسال بازداشت شده و در ادامه تحقیقات اکبر به قتل دختر و دامادش نیز اعتراف کرد.
متهم اصلی پرونده پس از خوراندن داروی بی‌هوشی و قتل قربانیان، آنها را به داخل حمام برده و اجسادشان را مثله کرده و در سطل‌های زباله سطح شهر پخش می‌کرد. قبل از مرگ اکبر خرمدین دختر و پسر دیگر وی از مجازات پدر و مادرشان اعلام گذشت و اولیای دم داماد خانواده نیز از قصاص او صرف نظر کرده بودند.

گروه حوادث/   زن جوان که پس‌از قتل شوهرش جسد او را زیر تختخواب دفن کرده بود یک سال پس از این جنایت دستگیر شد.
 سرهنگ کاووس حبیبی، رئیس پلیس آگاهی استان فارس در این باره بیان کرد: مرداد پارسال زنی جوان به پلیس آگاهی استان مراجعه و بیان داشت که برادر ۴۵ ساله‌اش ناپدید شده است. کارآگاهان پلیس آگاهی استان تحقیقات گسترده خود را در این زمینه آغاز کردند و با به‌دست آوردن سرنخ‌های جدید به‌همسر ۴۳ ساله مرد گمشده مشکوک و وی را احضار کردند.
همسر این مرد در بازجویی اولیه خود را بی‌اطلاع از موضوع می‌دانست اما سرانجام در برابر مستندات پلیس لب به اعتراف گشود و گفت: همسرم اعتیاد به مواد مخدر داشت و من با این قضیه مشکل داشتم و سال گذشته وی را به قتل رساندم. متهم در تحقیقات تخصصی اینگونه اقرار کرد : همسرم اعتیاد به شیشه داشت و شب حادثه به‌دلیل مصرف مواد مخدر حال وی خراب شد و چون از دست او بسیار عصبانی بودم با مقدار زیادی قرص وی را مسموم و صبح که بیدار شدم متوجه شدم فوت کرده است. از آنجا که خیلی ترسیده بودم با فراهم کردن نمک وی را مومیایی و با شن و ماسه آن را در زیر تختخواب اتاق خوابمان دفن کردم و پس از ازدواج مجدد با فردی دیگر در این مدت در همان اتاق  استراحت می‌کردیم.
رئیس پلیس آگاهی استان با بیان اینکه با هماهنگی مقام قضایی جسد مقتول در منزل خودش در زیر تختخواب کشف و تحویل پزشک قانونی شد، عنوان داشت: در بررسی تخصصی مشخص شد انگیزه این زن  اختلافات مالی و خانوادگی بوده است و پس از سیر مراحل قانونی وی روانه زندان شد.

گروه حوادث/ مرد جوان که به اتهام اقدام برای ربودن هواپیمای پرواز اهواز - مشهد محاکمه شده بود از سوی قضات دادگاه کیفری به 10 سال حبس محکوم شد.
به‌ گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اسفند سال قبل با دستگیری مرد هواپیما‌ربا به‌همراه سلاح و جلیقه انفجاری قلابی توسط نیروهای امنیت پرواز آغاز شد و پرونده پس از تکمیل تحقیقات برای رسیدگی به شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.در جلسه محاکمه، نخست نماینده دادستان پس از خواندن کیفرخواست، برای متهم درخواست اشد مجازات کرد.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: من برقکارم و فکر هواپیماربایی از یک سال و نیم قبل به سراغم آمد و نقشه آن را طراحی کردم. به خودم جلیقه انفجاری قلابی بستم و یک سلاح تقلبی هم داشتم که توانستم آن را از گیت بازرسی رد کنم. بعد همراه پسر ۵ ساله و همسرم سوار هواپیما شدیم که عازم مشهد بود. همسرم اصلاً در جریان این ماجرا نبود و نمی‌دانست من چه نقشه‌ای دارم. بعد از بلند شدن هواپیما به میهماندار کاغذی دادم که روی آن نوشته بودم به من جلیقه انفجاری وصل است و کنترل آن دست شخص دیگری است. میهماندار هم با خونسردی کاغذ را به مردی داد که چند صندلی جلوتر از من بود و آن مرد هم با سرعت زیاد به گونه‌ای که اصلاً متوجه نشدم از جا پرید و به رویم اسلحه کشید. من هم جلیقه را باز کردم و مواد منفجره را نشانش دادم. در نگاه اول چون مشخص نبود که جلیقه قلابی است مسافران هراسان از روی صندلی‌هایشان بلند شدند و فریاد می‌کشیدند. خیلی ترسیده بودم و فکر می‌کردم ممکن است آن مأمور به کسی شلیک کند. پس از دستگیری من با هماهنگی امنیت پرواز و خلبان، هواپیما در فرودگاه اصفهان فرود آمد.
متهم درباره اینکه انگیزه‌اش از این کار چه بوده مدعی شد: من یک معترض اجتماعی هستم و می‌خواستم با این کار اعتراضم را نشان دهم.
در ادامه قاضی پرسید: در اعترافاتت گفته بودی قصد داشتی هواپیما را به عربستان ببری! که متهم پاسخ داد: من می‌خواستم هواپیما را به عربستان ببرم تا اعتراضم را اعلام کنم اما قصدم پناهنده شدن نبود.
پس از آن وکیل متهم گفت: موکلم شروع به جرم داشته اما مرتکب جرم نشده از این‌رو مستحق تخفیف است.
با پایان جلسه دادگاه ،هیأت قضات پس از شور و بررسی مدارک موجود در پرونده، متهم را به 10 سال حبس محکوم کردند.

گروه حوادث/ پسر افغانستانی که خواهرش را در مزرعه گندم به قتل رسانده بود پس از دستگیری به قتل اعتراف کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه 27 اردیبهشت امسال مرد جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت: لحظاتی قبل برادرم با من تماس گرفت و گفت خواهر 16 ساله‌مان را به قتل رسانده و جسدش را در مزرعه گندم حوالی کهریزک انداخته است. با این تماس سراسیمه خودم را به مزرعه رساندم و با جسد خواهرم در حالی که شالی دور گردنش پیچیده شده بود مواجه شدم.
 تیم جنایی با حضور در محل، تحقیقات برای دستگیری مرد جنایتکار را شروع کرده و دریافتند که متهم پس از قتل مخفیانه از مرز خارج شده و به افغانستان فرار کرده است. بدین ترتیب نام متهم 34 ساله در لیست متهمان متواری پلیس قرار گرفت.
در حالی که تحقیقات در این خصوص ادامه داشت، مأموران یکی از کلانتری‌های اصفهان شنبه گذشته حین گشتزنی به مردی افغانی مشکوک شده و مدارک اقامتی وی را خواستند اما او مدعی شد که
 24 ساعت قبل قاچاقی از افغانستان وارد اصفهان شده و مجوزی برای اقامت در ایران ندارد.
بدین ترتیب وی به کلانتری منتقل شد اما زمانی که در مقابل افسر کشیک کلانتری قرار گرفت، مدعی شد که در اطراف تهران خواهرش را به قتل رسانده است. با اعتراف مرد جوان، او برای تحقیقات به شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شد.
متهم زمانی که در مقابل بازپرس محمد جواد شفیعی قرار گرفت به قتل خواهرش اعتراف کرد. باتوجه به اینکه قتل در کهریزک رخ داده بود، بازپرس جنایی با صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده را برای رسیدگی به دادگاه بخش کهریزک ارسال کرد.

گفت‌و‌گو با متهم
چرا خواهرت را به قتل رساندی؟
خواهرم مدتی قبل به عقد یکی از هم ولایتی‌هایم درآمد، 6 ماهی باهم زندگی کردند اما بعد از آن بین آنها اختلاف پیش آمد. فرشته به خانه پدرم برگشت. اما از زمانی که به خانه برگشت رفتارهایش تغییر کرده بود و من از حرف‌هایی که پشت سرش می‌شنیدم ناراحت بودم. به او گفتم حالا که به خانه پدری برگشتی باید طبق قوانین اینجا رفتار کنی.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
خواهرم دو شب به خانه نیامده بود و آن شب وقتی به خانه برگشت از او خواستم برای صحبت کردن باهم به مزرعه گندم اطراف خانه برویم. گفتم دیگران در مورد او بد حرف می‌زنند. اما او گفت زندگی خودش است و به دیگران ربطی ندارد. از دستش عصبانی شدم و شال سرش را دور گردنش فشار دادم به خودم که آمدم خواهرم فوت کرده بود. از عذاب وجدان به برادرم زنگ زدم.
چرا به ایران برگشتی؟
به خاطر عذاب وجدان. در این مدت با خانواده‌ام در رابطه بودم آنها گفتند که رضایت می‌دهند و خودم را معرفی کنم. من هم به ایران برگشتم و به اصفهان رفتم تا کمی کار کنم و پولی داشته باشم و بعد خودم را معرفی کنم.

بقایای اجساد بیش از ۱۰۰ دانش‌آموز بومی در نزدیکی مدرسه‌ای در ایالت نبراسکای امریکا کشف شد.
به گزارش شبکه تلویزیونی راشاتودی،  برخی از این دانش‌آموزان  بر اثر بیماری‌هایی چون سل و ذات‌الریه جان باخته‌اند. تعدادی از آنها غرق شده‌اند و حتی به بدن برخی از آنها شلیک شده است. هنوز علت مرگ دیگر دانش‌آموزان مشخص نیست و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد. این دانش‌آموزان که از بومیان امریکا‌ بوده‌اند، از خانواده خود به زور جدا شده‌اند و آنها را مجبور به آموزش در این مدرسه کرده‌اند. این یک برنامه فدرال برای آموزش بومیان بوده است. یکی از ژنرال‌های ارتش امریکا در آن زمان این مدرسه را بنا نهاده است. به نظر می‌رسد که دولت امریکا می‌خواهد همانند کشتار بومیان امریکا در تاسکیگی، روی این موضوع سرپوش قرار دهد. اما این حادثه در سال ۱۹۳۴ روی داده است.
مرگ دانش‌آموزان بومی تنها به نبراسکا در امریکا محدود نمی‌شود. در کانادا بیش از هزار و 200 گور در سال جاری کشف شده است. در این قبر‌ها دانش آموزان بومی به خاک سپرده شده‌اند.مارگارت جاکوبس استاد تاریخ دانشگاه نبراسکا گفت: شمار اجساد دانش‌آموزانی که ما تاکنون کشف کرده‌ایم جای تعجب ندارد. به نظرم آنچه تعجب برانگیز است، بی احساسی مقامات به این موضوع است. من این اماکن را مدارس نمی‌دانم بلکه مراکزی بوده‌اند که با هدف از بین بردن زبان، دین و فرهنگ بومی بنا شده بود. موارد زیادی از آزار‌های جنسی و روانی در این مدارس وجود داشته و اماکنی خشن و بیرحمانه بوده‌اند.

گروه حوادث/ اعضای یک باند که به بهانه فروش ظروف آشپزخانه با تخفیف ویژه از مردم کلاهبرداری می‌کردند از سوی پلیس مازندران دستگیر شدند.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مدتی قبل تعدادی از شهروندان مازندرانی با مراجعه به پلیس فتا اظهار داشتند: شخص ناشناسی به بهانه فروش لوازم آشپزخانه و سرویس قابلمه با آنها تماس تلفنی برقرار و با چرب زبانی از شاکیان کلاهبرداری کرده است. سرهنگ سامع خورشاد، رئیس پلیس فتای استان مازندران در تشریح این خبر گفت: با بررسی‌های انجام شده توسط کارشناسان سایبری این پلیس مشخص شد، کلاهبرداران با تطمیع کاربران برای گرفتن تخفیف کالا، به بهانه‌های واهی شهروندان را پای دستگاه‌های خودپرداز کشانده و با هدایت تلفنی انتقال وجه به حساب کلاهبرداران توسط خود فرد انجام داده‌اند و بعداز دریافت وجه دیگر پاسخگو نبوده یا بعد از پیگیری خریدار اجناس نامرغوب و بی‌کیفیت و ارزان‌تر از مبلغ دریافتی به مشتری تحویل آنها می‌شد.
وی با اشاره به اینکه از افراد زیادی با شیوه و شگرد مشابه در پوشش فروش لوازم آشپزی کلاهبرداری شده اظهار کرد: مأموران پلیس فتا پس از اقدامات فنی و تخصصی اعضای باند ۵ نفره این پرونده را شناسایی و طی یک عملیات غافلگیرانه با هماهنگی مرجع قضایی متهمان را درغرب پایتخت دستگیر کردند. این مجرمان سایبری در ابتدا منکر هرگونه جرمی شدند و قصد فریب پلیس را داشتند اما پس از روبه‌رو شدن با ادله دیجیتال جمع‌آوری شده و مستند به برداشت غیرمجاز از حساب 197 نفر در سراسر کشور تا این‌ لحظه اعتراف کردند.
وی با اشاره به اینکه مبالغ کلاهبرداری شده از هموطنان تا کنون مبلغ ۳۰ میلیارد و ۱۵۰ میلیون ریال برآورد شده است، گفت: متهمان پس از سرقت و برداشت غیرمجاز از حساب بانکی افراد، اقدام به خرید و فروش سکه، طلا و تلفن همراه به‌صورت گسترده می‌کردند.

گروه حوادث/ هوشنگ فرجی، مسجد سلیمان: آتش‌سوزی صبح دیروز در انبار تدارکات و ماشین‌آلات شرکت نفت و گاز مسجدسلیمان در حالی با تلاش آتش‌نشانان مهار شد که 6 نفر در این حادثه مصدوم شدند.
 حادثه آتش‌سوزی اداره ترابری شرکت بهره‌برداری نفت و گاز مسجدسلیمان ساعت 11:06 صبح یکشنبه به ایستگاه شماره یک آتش‌نشانی اطلاع داده شد که با حضور بموقع آتش‌نشانان، آتش‌سوزی در ساعت 11:45 به‌طور کامل مهار شد.
این حادثه به‌دلیل جوشکاری یک تانکر سوخت در محوطه شرکت نفت رخ داد و بسرعت شعله‌های آتش به 5 دستگاه خودروی واقع در محوطه و قطعات یدکی از جمله حلقه‌های لاستیک مستعمل سرایت کرد و دود سیاه آن محدوده وسیعی از شهر را دربرگرفت.به‌گزارش روابط عمومی شرکت بهره‌برداری نفت و گاز مسجدسلیمان، بر اثر این حادثه یک نفر از کارکنان شرکت بهره‌برداری نفت و گاز مسجدسلیمان دچار سوختگی شد که برای ادامه درمان به اهواز اعزام شد. 5 نفر دیگر از کارکنان از جمله یکی از عوامل آتش‌نشانی بر اثر استنشاق دود و گاز حاصله از آتش‌سوزی دچار مسمومیت شدند که پس از انتقال به بیمارستان به‌صورت سرپایی مداوا و مرخص شدند.
 

گروه حوادث/  پرونده پسر جوانی که به اتهام قتل دوستش دستگیر شده، در حالی به مرحله قسامه رسید که متهم همچنان منکر ارتکاب قتل است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از فروردین  سال 99 به دنبال پیدا شدن جسد پسر معتادی به نام سعید در منطقه خانی‌آباد آغاز شد. پس از حضور مأموران و بررسی شواهد موجود در محل به نظر می‌رسید که این پسر به خاطر افراط در مصرف مواد مخدر فوت کرده است. با این حال با دستور قضایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.
در ادامه پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد که برق‌گرفتگی علت مرگ بوده است. در ادامه مادر سعید با طرح شکایتی گفت: پسرم چند سالی به مواد مخدر اعتیاد داشت و آخرین بار با یکی از دوستانش به نام سهراب قرار گذاشته بود.
با اظهارات این زن، سهراب شناسایی و بازداشت شد ولی مدعی شد که نقشی در قتل دوستش نداشته است. بعد از آن مأموران به سراغ مادر سهراب رفتند و او را مورد بازجویی قرار دادند که وی گفت: پسرم و سعید سال‌هاست با هم دوست بودند. آخرین بار که سعید به خانه‌مان آمده بود، با پسرم درگیر شدند و سهراب سیم برق را مانند طناب دور گردن دوستش انداخت و او را از سقف آویزان کرد. وقتی سعید جان باخت، پسرم مرا تهدید کرد که اگر به کسی حرفی بزنم، من را می‌کشد.
با اظهارات این زن، پسرش بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت اما باز هم اتهام قتل را گردن نگرفت و گفت: آن روز پس از مصرف مواد مخدر سعید حالش بد شد و ناخواسته سیم برق روی بدنش افتاد و دچار برق‌گرفتگی شد. من هم از ترسم جسدش را به نزدیکی خانه‌شان بردم و شبانه در خیابان رها کردم.
در حالی که پرونده شخصیتی متهم نشان می‌داد او سابقه خشونت دارد، برایش کیفرخواست قتل عمد صادر و پرونده‌اش به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.در ابتدای جلسه مادر مقتول با درخواست قصاص برای متهم گفت: گوشی تلفن همراه و 12میلیون تومان پول نقدی که آن شب همراه پسرم بود نیز به سرقت رفته است.
بعد از آن متهم به جایگاه رفت و بار دیگر اتهام قتل را رد کرد.با این حال در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و پرونده را از موارد لوث تشخیص داده و حکم به برگزاری مراسم قسامه دادند. بنابراین خانواده مقتول باید 50 نفر از بستگان نسبی خود را به دادگاه ببرند تا سوگند یاد کنند که سهراب قاتل سعید بوده است.