امام زینالعابدین(ع)
ریختن هیچ قطرهای نزد خدا محبوبتر از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود نیست.
وسائل، ج ١١، ص ٨
مهدی رسولی: این جنگ، بخشیاز هویت ما بوده است
بسیاری از اعضای خانواده نسل جنگ و افرادی که با موضوع جنگ درگیر بودهاند، در حال حذف از جامعه هستند و متأسفانه بسیاری از خاطرات شفاهی و کتبی آنها نیز در حال از بینرفتن است. نباید فراموش کنیم که بخشی از تاریخ معاصر ایران عزیزمان، در هشتسال دفاع مقدس نهفته شده است. حتی از نگاه فرامذهبی، لائیک و سکولار ما باید توجه داشته باشیم که این جنگ، بخشیاز هویت ما بوده و تأثیرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی آن روی نسل خودش و نسلهای پس از آن غیرقابل فراموشی است. این جنگ در سده اخیر و حتی در 500 سال اخیر، مهمترین جنگ بوده و تنها جنگی بوده که ما در آن پیروز شدهایم. بنابراین باید به کرات به آن پرداخته شود. هرچیزی که شامل مدرکی از این هشت سال باشد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
نویسنده دفاع مقدس به بهانه کتاب «کلاغپر» که هفت داستان کوتاه درباره دفاع مقدس دارد با ایسنا، گفتوگو کرد.
ضرورت جاری شدن فرهنگ بر شکل و شمایل شهرها
جعفر توزندهجانی
نویسنده ادبیات کودک و نوجوان
نامگذاری چهار خیابان به نام بزرگان ادبیات کودک و نوجوان ایران از اتفاقات خوب این روزهاست؛ هوشنگ مرادی کرمانی، جبار باغچهبان، مهدی آذریزدی و صمد بهرنگی که هر یک از اینها در زمره چهرههای شاخص فرهنگمان هستند. این مسأله حتی در سالهای اخیر که ادبیات گروه سنی کودک و نوجوان متفاوت از گذشته شده نیز همچنان اهمیت زیادی دارد. چند سالی است که توجه نویسندگان این حوزه بیش از قبل به جنبه تخصصی ادبیات جلب شده، آنچنان که هم دقت بیشتری در انتخاب واژهها به خرج میدهند و هم اینکه مضمون و حتی ساختار ادبی کار برای آنان جایگاهی مهمتر یافته است. وقتی ادبیات به چنین مرحلهای میرسد عجیب نیست که حتی برخی بگویند سبک نویسندهای همچون آذریزدی یا بهرنگی قدیمی شده یا اینکه سلیقه و نیاز مخاطب امروزی دیگر با نوشتههای آنان جور درنمیآید. با اینحال نمیتوان منکر شد که اینها همواره در تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ماندگار و از سوی دیگر آغازکنندگان این راه هستند. نامگذاری اینچنینی خیابانها برای مخاطب کنجکاوی برانگیز است، البته این تنها از بابت مخاطبان کودک و نوجوان نیست بلکه حتی درباره بزرگسالان هم اثرگذار است، هرچند که خیلی زودتر از اینها باید چنین کاری میکردند، بههرحال یکبهیک اینها نقش مهمی در ادبیات داستانیمان دارند. در این بین نکتهای را نباید فراموش کرد، اینکه اینها کارهای پسندیدهای هستند اما کافی نیستند. شاید بسیاری از اوقات از کنار خیابانهایی با اسامی چهرههای مشهور حوزههای مختلف رد شده باشیم بیاینکه حتی بدانیم صاحب آن نام که بوده و چه کرده! برای مثال شاید خیلیها حتی ندانند که جبار باغچهبان کیست و چه خدمتی به این سرزمین کرده است. از همینرو بد نیست مسئولان شهری در همکاری با دستاندرکاران فرهنگی اقدامات تکمیلی نیز در همین راستا انجام بدهند. میتوان در بوستانها و پارکهایی که بیشتر خاص کودکان و نوجوانان هستند تصاویر یا حتی مجسمههایی از بزرگان ادبیات نصب کرد. در کنار اینها میتوان توضیح مختصری به بیان ساده درباره اینکه فلانی چهکاره بود و چه کتابهای نوشته هم نصب کرد. اینچنین است که مخاطبان، در هر سنی که باشند با مطالعه این اطلاعات مختصر و تماشای تصویر یا مجسمه مذکور کنجکاو میشوند و چهبسا که علاقهمند شناخت بیشتر آنان بشوند. اگر قرار بر معرفی شاعر یا نویسندهای باشد تنها نامگذاری یک خیابان کفایت نمیکند. حتی میتوان فراتر از این بخش جذابی از شعر یا داستان آنان را هم در مسیر دید رهگذران قرار داد. از سوی دیگر این کار نتیجه مثبت دیگری هم در پی دارد، اینکه خود اهالی ادبیات هم قدری دلگرمتر میشوند و حداقل میفهمند که قدر آنان را میدانند. شاید باورتان نشود اما هنوز هم بسیاری از مردم برای نویسندگی و شاعری هویتی نظیر سایر مشاغل قائل نیستند. از دوستی که بابت ثبتنام فرزند خود به مدرسه رفته بود شنیدهام که وی در فرم ثبتنام مینویسد، نویسنده. مسئول ثبتنام تأکید میکند شغلتان چیست؟ تأکید میکند نویسندهام. مسئول با اشاره به اینکه میدانم و حتی کتابهای شما را خواندهام باز تأکید میکند که شغلتان چیست! این مکالمه کوتاه که بهنوعی بسیاری از اهالی ادبیات آن را تجربه کرده باشند گویای نگاه تلخی است که با چنین اقداماتی شاید بتوان به مرور زمان گامهایی در راستای رفع آن انجام داد. اما در این بین به مسأله دیگری هم باید توجه کرد اینکه نهفقط تهران، بلکه دیگر کلانشهرهایمان هم باید شکل و شمایلی فرهنگی پیدا کنند. البته این نکتهای است که شامل همه شهرها میشود. متأسفانه شهرهای ما چندان مناسب کودکان و نوجوانان نیستند، ایکاش در کنار چنین اقدامات پسندیدهای برای شکل و شمایل شهرها هم فکری شود. اینکه نه فقط برای شهروندان کم سنوسال، بلکه حتی برای بزرگسالان و سالمندان هم ظاهر مناسبی پیدا کنند.
پیشنهادهایی خواندنی از ادبیات دفاع مقدس برای کتابدوستان
اکبر صحرایی
نویسنده ادبیات جنگ
در این روزها که مصادف با برپایی هفته دفاع مقدس شده بنا بر تجربه یکی- دو سال گذشتهام چند پیشنهاد خواندنی برای علاقهمندان دارم. حدود دو سال قبل دبیری انتشار 10 رمان برتر برای مؤسسه انتشاراتی «بهنشر» آستان قدس رضوی را بر عهده گرفتم. در این طرح بنا را بر انتشار آثار داستانی برخوردار از استانداردهای ادبی با محور جنگ و دفاع مقدس گذاشتیم. کار بسیار سختی بود، تصور میکردیم نویسندگان شاخص این حوزه استقبال زیادی کنند که چندان هم نکردند. متأسفانه مدتی است جنگ نویسان مطرح کم کار شدهاند. با این حال در نتیجه اجرایی کردن این طرح شاهد انتشار چند اثر خواندنی شدیم که عنوان سه جلد آن را بهعنوان پیشنهادهایی خوب با شما در میان میگذارم. نخستین کتاب پیشنهادیام از این طرح، «خانوم ماه» نوشته «ساجدهتقیزاده» است؛ این زندگینامه داستانی تقریباً در قالبی شبیه به رمان نوشته شده که راوی آن همسر یکی از شهدای مشهور جنگ تحمیلی است. شهید «شیرعلی سلطانی» مشهور به سردار بیسر، از جمله رزمندگان دفاع مقدس است که به سبب شیفتگی مثالزدنیاش به امام حسین(ع) همواره در آرزوی شهادتی مشابه سالار شهیدان بوده است. عجیب این که حتی نحوه شهادتش و رسیدن پیکر بیسرش به خانواده خود را پیشبینی کرده بود که همینطور هم میشود. شب خاکسپاریاش او را به محل دفنی که خودش پیشتر در مسجدی در شیراز آماده کرده بوده میبرند ولی با اتفاقی عجیب روبهرو میشوند، او حتی ابعاد قبر را بهگونهای حفر کرده بوده که فقط پیکر بیسرش در آنجا جا میشده! اما دو رمان بعدی پیشنهادیام نوشتههای محمد محمودی، از نویسندگان خوب این عرصه هستند که اینها را هم «بهنشر» منتشر کرده است. رمانهای «رُنجهور» و «نوشانوش». رمان نخست درباره فردی است که مرتکب قتل میشود و برای فرار از عواقب جرم خود روانه جبهه میشود؛ برادر مقتول هم برای انتقام از او همین مسیر را میرود. جالب اینکه هر دو جوان بهرغم آنکه اتفاقی رهسپار جبهه میشوند اما طی حضور در جبهه، دچار تحول روحی عظیمی میشوند و هر دو نیز در نهایت جان خود را در راه وطن از دست میدهند. رمان بعدی، «نوشانوش» اما روایتی از زندگی یک نوجوان رزمنده بسیجی، از زمان اعزام تا شهادت او است. مطالعه این سه رمان را نهتنها به علاقهمندان ادبیات دفاع مقدس، بلکه به همه ادبیاتدوستان پیشنهاد میدهم؛ این رمانها در کنار برخورداری از مضمونی زیبا، نثر و زبان فوقالعادهای نیز دارند.
منابع نهضت عاشورا -39
سیر داستانی حوادث کربلا در نفس المهموم
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
«نفس المهموم» اثری در شرح واقعه کربلا و وقایع پس از آن است که شیخ عباس قمی مؤلف آن است. کتاب از ولادت امام حسین(ع) آغاز و سپس سخن از مناقب امام سوم شیعیان به میان آمده، آنگاه وقایع روز عاشورا به نحوی استادانه تصویر شده است. میرزا ابوالحسن شعرانی و محمدباقر کمرهای هر یک به طور مستقل این کتاب را به زبان فارسی ترجمه کردهاند. کتاب «آه» ویرایش هنرمندانه یاسین حجازی، بازآفرینی ترجمه فارسی نفسالمهموم به قلم علامه شعرانی است.
عباس بن محمدرضا قمی (۱۲۹۴-۱۳۵۹ق) مشهور به شیخ عباس قمی و معروف به محدث قمی، از علمای شیعه در قرن چهاردهم قمری است که یکی از زبدهترین چهرههای شیعه در حدیث و تاریخ است.
وی بیش از ۸۰ اثر به زبانهای عربی و فارسی و در موضوعات مختلفی همچون عقاید، فقه، شرح حال معصومان، رجال و درایه، تاریخ، مقتل، آداب و عبادات، ادعیه، اخلاق و ادبیات تألیف کرده است.
شیخ عباس قمی انگیزه خود از نگارش نفسالمهموم را جمعآوری مقتلی با استفاده از روایات مورد اعتماد بیان کرده و این کار را نهایت آرزوی خود دانسته است.
نام این کتاب برگرفته از حدیث امام صادق(ع) است که فرمود: «نَفَسُ المَهمومِ لِظُلمِنا تَسبیحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَةٌ وَ کِتمانُ سِرّنا جِهادُ فی سَبیلِ اللهِ» نفس کسی که به خاطر مظلومیت ما اندوهگین شود تسبیح است، اندوه بر ما عبادت است و کتمان و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست. براین اساس محدث قمی از آنجا که کتاب نفس المهموم، یادآور مصیبتهای اهل بیت است، این نام را برای کتاب خود برگزیده است.
نفس المهموم،شرح کوتاهی از زندگی و مبارزات امام حسین (ع) است که از تولد آن حضرت (ع)تا قیام توابین، خروج مختار و مرگ یزید را دربرمی گیرد.
قبل از تألیف نفس المهموم، منبع و مرجع سخنرانان در نقل وقایع عاشورا، جلد دهم بحارالانوار، مثیر الاحزان اثر ابن نمای حلی، مهیج الاحزان نوشته سید عبدالله شبر، لهوف تألیف ابن طاووس، مقتل ابو مخنف و غیره بود. به نظر علی دوانی، هیچ کدام از این کتابها عطش طالبان آن حوادث را فرو نمینشاند و جامع و کافی نبود. بدین جهت محدث قمی از مجموع منابع معتبر، آنچه را در طول عمر خود تا آن زمان صحیح و معتبر میدانست، گردآوری و کتاب نفسالمهموم را تألیف کرد.
شیخ عباس قمی در تألیف این کتاب از منابعی همچون «ارشاد شیخ مفید»، «المهلوف علی قتلی الطفوف» نوشته سید بن طاووس بیشترین استفاده را کرده است.
باوجود آنکه محدث قمی سعی کرده تا اخبار و گزارشهای غیرمعتبر و ضعیف را در این کتاب نیاورد لکن برخی از اخبار سست و ضعیف به تألیفش راه یافتهاند. برای نمونه، گزارش چگونگی به میدان رفتن و نبرد عباس بن علی(ع) گزارش وداع امام(ع) با زنان اهل بیت (ع) جریان رفتن امام حسین (ع) با اسبش کنار شریعه فرات و تعارف کردن آب به یکدیگر، گزارش وداع دوم امام(ع) نقل گزارش ابن شهر آشوب درباره کشته شدن هزار و 950 نفر به دست امام (ع) و جریان مسلم جصاص (گچکار) و نان و خرما دادن کوفیان به کودکان اهل بیت (ع) از گزارشهای ضعیف و نامعتبر این کتاب به حساب میآید.
انتشار این کتاب با رویکرد زدودن تحریفات و دروغها از چهره عاشورا، پس از دوره صفویه که مقتلخوانی رواج بسیار یافته و فضای مقاتل مشحون از تحریف و غلو بود، بسیار مغتنم و تأثیرگذار بود. این کتاب بتدریج جایگزین مقاتل پر از دروغ و تحریف شده و در زمان خود اثری ارجمند و تألیف آن کاری ستودنی بود.
یکی از ویژگیهای این کتاب پیوستگی سیر حوادث کربلاست و این ویژگی در مقاتل کمتر به چشم میآید.
پاییز آمد و هنرمندان از پاییز گفتند و از کتابهای در حال نوشتن، فیلمهای آماده پخش و از تولد استاد آواز ایران؛ محمدرضا شجریان که جایش این روزها خالی است. اما هفته دفاع مقدس هم زمانی است که هنرمندان از رشادتهای رزمندگان نوشتند. علیرضا داوودنژاد با انتشار عکسی از دوران دفاع مقدس کوتاه اما زیبا نوشت: «ایران میماند.»
استادآواز ایران همیشه زنده است
اول مهر امسال دوستداران محمدرضا شجریان به مزار این هنرمند در طوس رفتند تا با هنرمند محبوب خود دیدار کنند. امسال اولین سالگرد تولد این هنرمند است که او در میان ما نیست. افسانه شجریان (فرزند) و علیرضا و احمدعلی شجریان (برادران) در آرامگاه او حضور یافتند. از سوی دیگر هنرمندان زیادی این روز را تبریک گفتند. کیهان کلهر، منیژه حکمت، مصطفی کیایی، مزدا انصاری، سحر دولتشاهی، آوا مشکاتیان، آیین مشکاتیان و همایون شجریان با انتشار عکس خود و پدرش در صفحه خود نوشت: «پدر دلتنگم هر روز... تو را در قلبم مرور می کنم. تمام زندگیام را با تو، تمام آن لحظات را... طنین آوایت بهگوش جانم میپیچد مدام و پر میشوم از نقش تو.در چشمهایم میخندی… زادروز توست امروز، زادروز مهر اما تو نیستی. زادروزت بر همه عاشقانت فرخنده باد.»
چهرهها
امین تارخ گرچه در فضای مجازی صفحهای دارد اما جزو هنرمندان کم کار در این عرصه است. این بار نام او از سوی نوید پورفرج بازیگر فیلم «زالاوا» که این روزها در جشنوارههای بینالمللی ونیز وچند جشنواره دیگر شرکت داشته مطرح شده است. او با انتشار عکس خودش و امین تارخ نوشت: «18سالم بود برای یادگیری الفبای بازیگری که شما استادم شدین. چه روزها و شبهایی رو توی اون کارگاه و پلاتو سپری کردیم. یادم نمیره هیچوقت که گفتین نوید تو الان آماده کاری ولی توی ۳۰ سالگی(۱۲ سال بعد) بهترین زمان برای ورودت به سینماست. و دقیقاً همین اتفاق افتاد. من تلاشمو کردم شاگرد خوبی باشم برای شما. سرتون سلامت استاد.»
عبدالحکیم بهار که مروج کتابخوانی در مناطق محروم است در صفحه خود خبر داده است: «خانه ترویج کتاب «بهار» روستای رمین چابهار تعداد چهارصد جلد کتاب مناسب در حوزه کودک و نوجوان را برای استفاده بچهها در کتابخانه تازه راه افتاده روستای «شدیگ» بخش تلنگ شهرستان قصرقند بستهبندی و آماده ارسال نموده است که بزودی تقدیم بچه هاخواهد شد.»
چه خبر؟
حسین رفیعی در صفحه خود برای سریال «نارگیل» به کارگردانی مشترک سید ابراهیم عامریان و حمزه صالحی اطلاعرسانی کرده است. این سریال پنجشنبهها برای کودکان و نوجوانان از فیلیمو پخش میشود. این کار با حضور سه عروسک میهمان خانهها میشود. صداپیشگی عروسکها را محمدرضا علیمردانی، هومن حاجی عبداللهی و مجید آقا کریمی برعهده دارند. مهدی فقیه، شبنم قلی خانی، بهنوش بختیاری، سام نوری، شهرزاد کمالزاده، سارا منجزی، حسین رفیعی، بهراد خرازی، تورج نصر، سارا روستاپور، احمد ایراندوست، میثم رستگاری، علی زیاری، امیرمحسن کوه گره با حضور آشا محرابی وبا هنرمندی سیروس همتی بازیگران این سریال نمایش خانگی هستند. همچنین ترنم کاظمی، مانی آخشی و رهام حیدر علی بهعنوان بازیگران کودک در آن بازی دارند.
مارکوپولو درسفرنامهاش یزد را اینگونه توصیف کرده:«این شهر تا قرن هفتم شهری خوش آب و هوا و با جنگلهای وسیع بوده که آن را به کرمان پیوند میداده». گزارش تصویری که ایسنا از باغهای یزد منتشرکرده بیانگرآن است این منطقه با وجود کویری بودن و مشکل کم آبی، باغهایی در یزد ایجاد شده که نشانۀ ذوق و خلاقیت کشاورزان و معماران یزدی بوده و امروز به آنها نمونههایی از شاهکار معماری ایرانی در دل شهر کویری یزد میگویند، مانند باغهای جهانی یزد از دولتآباد در شهر یزد گرفته تا پهلوانپور در مهریز و باغ صدری درتفت که در زبان فارسی این باغها را «پردیس» مینامیدند.