نیوزویک (امریکا)
آیا از 11 سپتامبر درست درس گرفتیم؟
سوسایتی (فرانسه)
11 سپتامبر 2001 روزی که جهان را تغییر داد
واشنگتن پست مگزین (امریکا)
11 سپتامبر چگونه تلویزیون، هنر، ورزش و... را تغییر داد؟
گاردین ویکلی (بریتانیا)
11 سپتامبر و تولد ایالت نظارتی امریکا
نیشن (امریکا)
20 سال خونریزی و توهم
کریستین ساینس مونیتور ویکلی (امریکا)
میراث 11 سپتامبر
چطور بر امروز سایه افکند
فرار عربستان از اتهام سنگین دخالت در حمله 11 سپتامبر
زهره صفاری/ پلیس فدرال امریکا وعده «جو بایدن» برای انتشار اسناد محرمانه تحقیقات حادثه تروریستی 11 سپتامبر را ساعاتی پس از برگزاری مراسم بزرگداشت قربانیان محقق کرد اما بهرغم اثبات دخالت عوامل عربستانی در این جنایت، قصوری را متوجه دولت سعودی نکرد.
به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، اسناد 16 صفحهای منتشر شده متنی است که در 4 آوریل 2016 تنظیم شده و رابطه میان «عمر البیومی» شخصی که به کنسولگری عربستان در کالیفرنیا رفت و آمد داشته، با «نواف الحازمی» و «خالد المحضار» دو نفر از مجریان حملات یازده سپتامبر را تأیید میکند. به عبارتی «البیومی» فردی است که کمکهای پشتیبانی را در اختیار این دو نفر قرار داده بود. گزارش افبیآی بر پایه گفتوگو با دو منبع آگاه در سالهای 2009 تا 2015 تهیه شده که هویت این منابع همچنان محرمانه است. این گزارش دیدارهای عوامل اصلی این حمله با مبلغ یمنی-امریکایی القاعده در شبه جزیره عرب را نیز نشان میدهد. اما بهرغم اثبات این اتهامات، نقش دولت سعودی در این رابطه همچنان تأیید نشده باقی مانده است. در واقع شایعات درباره مداخلات مقامات سعودی در این حمله از آنجا نشأت گرفت که تحقیقات این پرونده نشان داد 15 نفر از 19 مهاجم در حملات 11 سپتامبر اهل عربستان بودند و «اسامه بن لادن» رهبر القاعده در آن دوران نیز از خانوادههای سرشناس سعودی به شمار میرفت. اما دولت عربستان که تاکنون بارها دخالت در این حمله را تکذیب کرده بود، پس از انتشار اسناد جدید توسط افبیآی، از سفارت خود در واشنگتن بیانیهای را منتشر کرد و در حالی که پیشتر حمایت کامل خود از انتشار اسناد را اعلام کرده بود، آن را «سندی بر پایان اتهامات بیاساس علیه خاندان سلطنتی برای همیشه» خواند و اعلام کرد: «اتهامات علیه عربستان سعودی از پایه بیاساس بود و تحقیقات سالهای گذشته شامل بررسیهای کمیسیون 11 سپتامبر و اسناد معروف 28 صفحهای پرونده نیز هیچ شواهدی دال بر دخالت یا آگاهی مقامات یا دولت عربستان از این حادثه پیدا نکرده است.»
«جو بایدن»، رئیس جمهوری امریکا هفته گذشته تحت فشار خانواده و بازماندگان قربانیان و بسیاری از سیاستمداران در سیاستی خلاف اسلاف خود، با دستور به وزارت دادگستری خواستار افشای اسناد طبقهبندی نشدهای از این حادثه شد. اما نخستین اسناد که ساعاتی پس از حضور «بایدن» در بزرگداشتهای نیویورک، پنسیلوانیا و ویرجینیای شمالی منتشر شد، گرچه خانوادهها را تا حدودی خرسند کرد اما همچنان نتوانست برای تحقق خواست آنها در مسیر مطالبه از دولت عربستان تأثیری داشته باشد. این در حالی است که پیشتر کمیسیون 11 سپتامبر احتمال دخالت و پشتیبانی مالی این فاجعه از سوی دولت عربستان را رد نکرده بود. دولت «بایدن» در حالی خاندان سعودی را در پرونده 11 سپتامبر بیتقصیر نشان داد که 7 ماه قبل نیز وقتی در پرونده «جمال خاشقجی» روزنامهنگار منتقد سعودی، با افشای شواهدی ردپای «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی را در این جنایت پررنگ کرد، حاضر به مجازات مستقیم ولیعهد جوان نشد و انتقادات بسیاری را از سوی دموکراتها پذیرا شد.
یادبودی که سیاسی شد
امسال مراسم بزرگداشت قربانیان 11 سپتامبر که با حضور رئیس جمهوری و مقامات بلندپایه امریکایی در سه منطقه مورد حمله برگزار شد تا حدودی ماهیتی سیاسی یافته بود. چون طالبان که در سال 2001 با خودداری از تسلیم مهرههای القاعدهای دخیل در این فاجعه به واشنگتن، شیپور جنگ را به صدا درآورده بود در بیستمین سالگرد این فاجعه، سکان قدرت در افغانستان را به دست گرفته است. به گزارش «اسپوتنیک»، در 11 سپتامبر 2001، 19 تروریست القاعده موفق به ربودن 4 هواپیمای امریکا شدند که دو تای آنها برجهای دوقلوی نیویورک را ویران کرد، هواپیمای سوم به ساختمان پنتاگون در حومه واشنگتن حمله کرد و هواپیمای چهارم که به سمت پایتخت در حرکت بود در حوالی پنسیلوانیا سقوط کرد که در نتیجه این حملات 2977 نفر کشته شدند. بنابراین مراسم سالانه اصلی در این سه مکان برگزار میشود اما دیگر شهرها نیز مراسم کوچکی دارند. در مراسم سالجاری نیویورک، علاوه بر «جو بایدن» و همسرش، مقامات همچون «میشل اوباما» و همسرش نیز حاضر شدند. به نوشته «فرانس پرس»، خانوادههای قربانیان نیز به سنت هر ساله، پس از دقایقی سکوت، نام قربانیان را یک به یک بلند خواندند. «جورج دبلیو بوش»، رئیس جمهور وقت امریکا در سال 2001 نیز با حضور در مراسم بزرگداشت پنسیلوانیا در سخنانی یاد و خاطره قربانیان را گرامی داشت. همزمان با برگزاری مراسم بزرگداشت بیستمین سالگرد حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، «ایمن الظواهری»، رهبر گروه تروریستی القاعده با انتشار ویدیویی به شایعات مرگ خود پایان داد.
حمله صهیونیستها به معترضان فلسطینی
دهها فلسطینی در پی حمله نظامیان رژیم صهیونیستی به تظاهرات ملت فلسطین در همبستگی با اسرا در مناطق مختلف سرزمینهای اشغالی زخمی شدند.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری آناتولی، منابع فلسطینی اعلام کردند هشت فلسطینی در پی اصابت گلوله با روکش پلاستیکی در جنوب نابلس مجروح شدند و ۱۵ فلسطینی دیگر نیز در همین منطقه و به دنبال شلیک گاز اشکآور به سمتشان توسط نظامیان رژیم صهیونیستی دچار حالت خفگی شدند.
نظامیان رژیم اشغالگر همچنین به تحصن فلسطینیها در اردوگاه العروب در شمال الخلیل یورش برده شماری از جوانان را مجروح و چهار تن از آنها را بازداشت کردند. طبق این گزارش، درگیریهای مشابه دیگری نیز در مناطق مختلف دیگر ازجمله باب الزاویه در مرکز شهر الخلیل درگرفت که منجربه مجروح شدن چند فلسطینی شد. وزارت خارجه فلسطین این سرکوبگریها را محکوم کرد و از شورای امنیت سازمان ملل خواست تا مسئولیتهای قانونی و اخلاقی خود را در قبال این جنایات به عهده بگیرد.
خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
صدام، دوست سنگدل و خشن بوش
طارق عزیز پس از گفتوگوهای درازدامن با بیکر، از پذیرفتن پیام به این خاطر که دربرگیرنده تهدید آشکار عراق است خودداری کرد. بدین سان تلاش امریکا ناکام ماند و این ناکامی در کنفرانسهای مطبوعاتی جداگانه بیکر و عزیز پس از ملاقات آشکارا اعلام شد. طارق عزیز این پیام را «غیر مناسب» دانسته و اعلام کرد بههمین دلیل آن را تحویل نگرفته است. این بدان معنا بود که عزیز از محتوای پیام آگاه شده بود، پس از آنکه هیأت امریکایی آن را دانسته و دیده جا گذاشته و بهصورت موقت و برای رایزنی از محل ملاقات خارج شده بود. اما بیکر در کنفرانس مطبوعاتی خود عراق را آشکارا تهدید کرد و اشغال کویت را نتیجه محاسبات اشتباه صدام دانست چه در تلاش برای حفظ کویت بهعنوان پارهای از عراق و نپذیرفتن عقبنشینی از آن و چه در ارتباط دادن بحران خلیج فارس با مسأله فلسطین. چند روز بعد تلاش دوم در قالب پیام رئیسجمهوری اسد انجام شد که به جای اینکه با فرستاده شخصی بفرستد، از طریق رادیو و رسانهها فرستاد. این پیام با «برادر صدام حسین» آغاز میشد و ضمن یادآوری اشتباه بزرگ و خطرناک اشغال کویت، از او میخواست از این کشور عقبنشینی کند و تأکید میکرد همانگونه که پیش از این در نشست سران عرب گفته است، هرچه بر سر عراق بیاید بر سر سوریه و امت عربی آمده است. پیام با این جملات پایان مییافت که اگر پس از عقب نشینی عراق از کویت، این کشور مورد تهاجم قرار گیرد سوریه متعهد میشود تمامی امکانات مادی و معنوی خود را در کنار عراق قرار دهد. پاسخ کوتاه و منفی صدام بسرعت و با تعابیری خودبزرگ بینانه، گردن فرازانه و خیالپردازانه رسید که مفاد آن بدین شرح بود: عراق بیتردید پیروز این نبرد است ومی بایست خوش بینی نسبت به دشمنان را کنار گذاشت و ارتش عراق به تنهایی خواهد توانست از شرافت تمام امت عربی حمایت کند و تنها او و نه هیچکس دیگر میتواند به نبرد با تمامی کفار برود.
شاید بسیاری از عربها و بیگانگان، گمان کنند صدام حسین در این بحران، با رئیسجمهوری سوریه بهعنوان یک برادر فرضی و با رئیسجمهوری امریکا بهعنوان یک دشمن قطعی تعامل کرده است. اما شخصاً و بر اساس شناخت مستقیم، به این باور گرایش دارم که صدام تا واپسین لحظات با بوش بهعنوان دوستی سنگدل و خشن و نه یک دشمن تعامل داشت. بویژه که عراق را برای مدت ۸ سال وارد جنگ با انقلابی اسلامی کرد که نظامی در تمامی زمینهها وابسته به امریکا و اسرائیل را از بین برده بود.
صدام یقین داشت که امریکاییها بر اشغال کویت از سوی او چشم خواهند بست، بویژه پس از آنکه متعهد شد ارزش هر بشکه نفت را در سطح ۲۵ دلار حفظ کند. صدام گمان میکرد قیمت نفت برای امریکاییها مهم است و نه چاهها و شریان نفت و همچنین سیطره بر توزیع آن. توصیف صدام از جرج بوش بهعنوان خائن، پس از آغاز جنگ علیه عراق در کویت، یک دلیل اضافه دیگر برای تأیید این برداشت من است، زیرا هیچ کس دشمن خود را به خیانت توصیف نمیکند. خیانت تنها میان برادران و همسران روی داده و در فرهنگ سیاسی، هیچ جایی در میان دشمنان ندارد.
درسهای تلخ «11 سپتامبر» برای امریکا و اروپا
خاویر سولانا /دبیرکل سابق ناتو
وصال روحانی/ مترجم
20 سال پیش بود که واقعه 11 سپتامبر دنیا را تکان داد و خیلیها با خانوادههای قربانیان آن حمله عظیم تروریستی ابراز همدردی کردند. همه تصورات موهوم مرتبط با «دستنیافتنی بودن» که «قدرت»های غربی پیرامون خود آفریده بودند، با آن تهاجم رنگ باخت و آن رویداد حتی بر مسائل اقتصادی غرب نیز تأثیر منفی شگرفی نهاد.
با این حال، ورود نیروهای غربی به افغانستان و عراق با ادعای مهار تروریستهایی که برجهای دوقلوی عمارت «تجارت جهانی» را در نیویورک ویران کردند و کم مانده بود که کاخ سفید را هم در واشنگتن ساقط سازند، تأثیرات اندک خود را روز به روز آشکارتر ساخت و نه تنها طالبان و القاعده مهار و سرکوب نشدند، داعش هم از درون آن موج ناآرام سر برآورد. خروج توأم با سرافکندگی سربازان امریکایی از افغانستان طی هفتههای اخیر که نمونه دیگری از آن در خاک عراق هم در دست طراحی و تکوین است، حاصل مستقیم و صریح دو دهه پروراندن ایدههای غلط در ذهن قدرتهای غربی و نگاه نامتوازن آنها به مسائل منطقه خاورمیانه است. هر چیزی در این ارتباط قابل فراموشی باشد، این مسأله در یادماندنی و بسیار مهم است که حکومت در کابل دوباره به دست طالبانی افتاده است که جورج دبلیو بوش، رئیس جمهوری سال 2001 امریکا پس از پیاده کردن بیش از 100 هزار سرباز در افغانستان و عراق، ادعا کرد آنها مسئول درجه اول ناآرامیها و حرکات تروریستی در غرب هستند.
اینک در طلیعه پاییز 2021 طالبان نه تنها محو نشده که با قدرتی بیشتر از همیشه بر افغانستان حاکمیت یافته و با وجود دادن وعدههای مدرنیسم، دور تازهای از اعمال محدودیتهای اجتماعی و شاید سرکوبهای تروریستی را در ذهنش مدیریت میکند.غرب کی میخواهد از این مسائل درس بگیرد؛ درسهایی که شاید در سه مورد کلیتر ذیل قابل جمعبندی و توصیف باشد:
1- بهکارگیری قوای قهریه از طریق کشورهای خارجی نه تنها آرامش را به یک جامعه بومی و محلی تزریق نمیکند، بلکه نوعی مقاومت آشکار را در قبال آن فشار در قلب آن جامعه مدنی نهادینه میکند. از آنجا که بازسازی هر جامعه و زدودن ناامنیها پیش از هر چیز نیازمند مشارکت مردمی است، حاصل حضور نظامی دو دههای امریکا و شرکایش در منطقه نه تنها تروریسم را مهار نکرد بلکه باعث کشته و مجروح شدن صدها نظامی غربی و بیاعتبار شدن سیاستهای آن بود.
2- بازسازی جامعهای سنتی مانند آنچه در افغانستان میبینیم، با انگارههای غربی غیرممکن است و چنین تلاشی فقط زمانی نتیجه میدهد که از فرهنگها و باورهای بومی به عنوان پایههای اصلی کار استفاده شود. محصول نهایی چنان مقاومتی، فرار سراسیمه سربازان امریکایی از کابل و تبعات تلخ آن است و این ادعا از جانب امریکا که امثال پاکستان با طالبان همکاری کردهاند تا زیر پای غربیها سست شود، تلخی شکست آنها را کمتر نمیکند.
3- اروپای غربی هم باید از وقایع 20 سال اخیر در خاورمیانه درس بگیرد و دنبالهرو صرف امریکا نباشد زیرا در نهایت مثل آنها ناکام خواهد شد. امروز انگلیس و فرانسه به وضوح میگویند که دیگر از امریکا در لشکرکشیهای بیهودهاش حمایت نخواهند کرد و دولت جدید آلمان تصریح کرده که هرگونه سیاستگذاری تازه در مورد کشورهای ناآرام غرب آسیا و هر نقطه بحرانساز دیگری در جهان را بدون رجوع به آرای امریکاییها انجام خواهد داد. «اتحادیه اروپا» (EU) هم باید بپذیرد عصر لشکرکشیهای نظامی به قصد تحمیل خواستههای سیاسی لااقل در خاورمیانه به پایان رسیده و زمانه فعلی ساز و کارهای تازهای را در ارتباط با برقراری نظم جهانی میطلبد.
منبع: Project Syndicate