ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس زندانها عذرخواهی کرد
دستور پیگیری رئیس قوه قضائیه درباره فیلمهای منتشر شده از زندان اوین
گروه سیاسی/ انتشار تصاویری از زندان اوین تهران با قول مسئولان قضایی برای پیگیری همراه شد و عذرخواهی رئیس سازمان زندانها را هم در پی داشت. تصاویری که روز اول شهریور به گفته رسانه های خارجی به دلیل هک دوربینهای این بازداشتگاه به بیرون درز کرد. عصر دیروز و با گذشت چند ساعت از انتشار این تصاویر رئیس دستگاه قضایی دادستان کل کشور را مأمور پیگیری این موضوع کرد.
در پی انتشار اخبار و تصاویری از زندان اوین، حجتالاسلاموالمسلمین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه، دادستان کل کشور را مأمور کرد بدون فوت وقت به موضوع این زندان رسیدگی کند. به گزارش میزان، در دستور رئیس قوه قضائیه به دادستان کل کشور آمده است: با توجه به اخبار و تصاویر منتشر شده در برخی از رسانهها درخصوص زندان اوین، به جنابعالی مأموریت داده میشود بدون فوت وقت، پیرامون موضوع مذکور و رفتار مأمورین با زندانی و یا زندانی با زندانی با سرعت و دقت بررسی جامع به عمل آورده و نتیجه را به اینجانب گزارش نمایید. همچنین رئیس سازمان زندانها ضمن عذرخواهی وعده برخورد جدی با عوامل خاطی را داد و تعهد کرد که چنین وقایعی دیگر تکرار نشود.
محمدمهدی حاج محمدی که فضای مجازی را به خوبی میشناسد و تاکنون برای هر موضوع انتقادی که از سوی کاربران و همچنین افرادی که سابقه زندان داشتهاند پاسخگو بوده و وعده رسیدگی داده؛ در توئیتر خود نوشت: «درخصوص تصاویر زندان اوین؛ مسئولیت این رفتارهای غیر قابل قبول را پذیرفته و ضمن تعهد به تلاش بر عدم تکرار چنین وقایع تلخ و برخورد جدی با عوامل خاطی؛ از خداوند متعال، رهبر عزیزمان، ملت بزرگوار و زندانبانان شریف که البته زحماتشان تحت تأثیر این خطاها، نادیده گرفته نخواهد شد، عذرخواهم.» حجتالاسلام محمد مصدق که به تازگی معاون اول رئیس قوه قضائیه شده هم درباره ویدیوهای منتشر شده از دوربینهای مداربسته امنیتی زندان اوین وعده رسیدگی ظرف مدت 24 ساعت را داد. او گفت که: این موضوع در حال بررسی است و هنوز قضیه خیلی روشن نیست و فکر میکنم تا روز چهارشنبه اطلاعرسانی شود.
برخورد جدی قوه قضائیه با کسانی که با جان مردم بازی میکنند
اما معاون اول رئیس دستگاه قضا صحبتهای دیگری هم در مورد اتفاقات این روزهای کشور که با شیوع ویروس کرونا در ارتباط است؛ داشت. به گزارش ایسنا، او که در مراسم معارفه نورالله قدرتی معاون حقوقی و امور مجلس قوه قضائیه حضور یافته بود در جمع خبرنگاران در ارتباط با برخی تخلفات در حوزه دارو و واکسن و اینکه آیا کسی دستگیر شده است یا نه گفت: من از این تریبون میگویم قوه قضائیه مصمم است با کسانی که امنیت جامعه را مخدوش و با جان مردم بازی میکنند و آسایش مردم را به هم میریزند بجد برخورد کند. او گفت: در این خصوص اخیراً یک پزشک با همدستی سه نفر دیگر از کارکنان مربوط به درمان تعدادی واکسن را برخلاف قوانین نگه داشته بودند که خوشبختانه قوه قضائیه وارد شد که البته تعداد کمی بودند و مشخص شد به چه افرادی واکسن زدهاند و در نهایت موضوع حل شد. مصدق گفت: اصل قضیه برای ما مهم است چرا که قوه قضائیه اجازه نمیدهد که امروز پزشکی به خود جرأت دهد که اولاً آبروی جامعه پزشکی را ببرد این در حالی است که پزشکان زیادی هستند که امروز با آبرو خدمت میکنند و حال آنکه یک نفر بخواهد آبروی آنها را بر باد بدهد. معاون اول قوه قضائیه تأکید کرد: من با دادستان مرکز استان و رئیس کل مربوطه بعد از این اتفاق همان روز صحبت کردم و گفتم اگر بتوانید این پرونده را به مدت دو هفته تحقیقات مقدماتیاش را انجام دهید تا پرونده منتهی به نتیجه گردد، صرف نظر از محتوای پرونده که بنده دخالتی در آن ندارم و موضوعی است که قاضی تصمیمگیرنده است، باید به مردم اعلام شود که قوه قضائیه پشتیبان آنها است و نمیگذاریم امنیت آنها مخدوش شود.
اجازه نمیدهیم بهجای واکسن آب مقطر تزریق کنند
مصدق در ادامه با بیان اینکه وضعیت ما وضعیت حساسی است گفت: کسانی با تخلف در عرضه دارو و احتکار دارو برای مردم مشکل ایجاد میکنند. دادستانها باید شبانهروز کار کنند و ما امروز اجازه نمیدهیم یک پزشک بیاید و داروی تقلبی بسازد و آرامش جامعه را سلب کند. ما اجازه نمیدهیم یک پزشک به جای واکسن چیز دیگری تزریق کند و از این راه سودجویی کند. اخیراً دیدید که در البرز آب مقطر یا شلکننده عضلات به جای واکسن تزریق کرده، این آدم چطور جرأت کرده به مردم خیانت کند؟ من همان روز گفتم اگر این پرونده در نهایت ۱۵ روز منجر به صدور رأی شد مردم درک میکنند که قوه قضائیه به وظایف خودش عمل کرده است. ما در این پرونده اصلاً به دنبال شاکی نیستیم، بلکه این پرونده احساس آرامش را از ما گرفته است.
او تأکید کرد: امروز تمام رفتارهای ما باید مبتنی بر قانون باشد و چند چیز برای ما خط قرمز است اولین خط قرمز ما قانونمداری است. دومین خط قرمز ما این است که با اخلالکنندگان در نظم عمومی جامعه باید به شکل جدی برخورد شود.
مصدق با بیان اینکه بزرگترین درس عاشورای حسینی، احیای ارزشهای اسلامی و مبارزه جدی با فساد است گفت: امام حسین(ع) در وصیتنامه خود گفت من برای چند روز حکومت قیام نکردم، قیامم برای این است که میبینم امت پیامبر دچار انحراف شده است و من هدفم از این قیام این است که امر به معروف و نهی از منکر کنم. وقتی امروز در جامعه صحبت از امر به معروف و نهی از منکر میشود فکر میکنیم منظور این است که به خانمی بگوییم روسریت عقب است و آن را جلو بکش، آیا میشود قیام امام حسین برای این موضوع بوده باشد؟ احیای ارزشهای جامعه یک معروف است و همه باید به دنبال آن بروند، مبارزه جدی با فساد پیام مهم عاشورا است.
بازدید اژهای از آزمایشگاه پزشکی قانونی
غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه هم صبح سهشنبه از مرکز تشخیصی و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در منطقه کهریزک بازدید کرد و در گفتوگوی چهره به چهره با کارکنان و برخی مراجعان در جریان نحوه خدماترسانی این مرکز و مشکلات و نیازهای آن قرار گرفت. به گزارش ایسنا در حاشیه بازدید رئیس قوه قضائیه از این مجموعه، کیت تشخیص هویت و ژنتیک و دستگاه هموژنایزر ساخت داخل که تولید آنها گام مهمی در رفع نیاز کشور به این محصولات استراتژیک در دوران تحریم و کروناست، مورد بهرهبرداری قرار گرفتند. رئیس قوه قضائیه با ابراز خرسندی از قرار گرفتن ایران در ردیف پنجم کشورهای سازنده کیت ژنتیک، گفت: ارزش مادی و ویژگیهای کیت تولیدی نسبت به اعتماد به نیروهای جوان انقلابی در کشور که موجب خودکفایی و کاهش وابستگی به خارجیها شده، موضوعی فرعی است. اژهای افزود: موفقیت علمی در تولید کیتهای آزمایشگاهی مهم است، اما مهمتر آن است که کشورهای سازنده این محصول که امریکا به عنوان دشمن ملت ما در میان آنها قرار دارد، بدانند که امروز ایران به بالاترین نقطه توانمندی علمی رسیده و این جهاد از مبارزه در هر ساحتی بالاتر است. محسنی اژهای به مسئولان سازمان پزشکی قانونی هم توصیه کرد که با دعوت از رسانهها، اساتید دانشگاه و نمایندگان ملت و همچنین مسئولان دولتی دستاوردهای این مجموعه را برای آنها نیز تبیین کنند و ابراز امیدواری کرد تأکیدات مقام معظم رهبری برای تقویت حرکت علمی کشور مورد توجه همه دستگاهها قرار گیرد و به یک فرهنگ غالب تبدیل شود.
در پی انتشار اخبار و تصاویری از زندان اوین، حجتالاسلاموالمسلمین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه، دادستان کل کشور را مأمور کرد بدون فوت وقت به موضوع این زندان رسیدگی کند. به گزارش میزان، در دستور رئیس قوه قضائیه به دادستان کل کشور آمده است: با توجه به اخبار و تصاویر منتشر شده در برخی از رسانهها درخصوص زندان اوین، به جنابعالی مأموریت داده میشود بدون فوت وقت، پیرامون موضوع مذکور و رفتار مأمورین با زندانی و یا زندانی با زندانی با سرعت و دقت بررسی جامع به عمل آورده و نتیجه را به اینجانب گزارش نمایید. همچنین رئیس سازمان زندانها ضمن عذرخواهی وعده برخورد جدی با عوامل خاطی را داد و تعهد کرد که چنین وقایعی دیگر تکرار نشود.
محمدمهدی حاج محمدی که فضای مجازی را به خوبی میشناسد و تاکنون برای هر موضوع انتقادی که از سوی کاربران و همچنین افرادی که سابقه زندان داشتهاند پاسخگو بوده و وعده رسیدگی داده؛ در توئیتر خود نوشت: «درخصوص تصاویر زندان اوین؛ مسئولیت این رفتارهای غیر قابل قبول را پذیرفته و ضمن تعهد به تلاش بر عدم تکرار چنین وقایع تلخ و برخورد جدی با عوامل خاطی؛ از خداوند متعال، رهبر عزیزمان، ملت بزرگوار و زندانبانان شریف که البته زحماتشان تحت تأثیر این خطاها، نادیده گرفته نخواهد شد، عذرخواهم.» حجتالاسلام محمد مصدق که به تازگی معاون اول رئیس قوه قضائیه شده هم درباره ویدیوهای منتشر شده از دوربینهای مداربسته امنیتی زندان اوین وعده رسیدگی ظرف مدت 24 ساعت را داد. او گفت که: این موضوع در حال بررسی است و هنوز قضیه خیلی روشن نیست و فکر میکنم تا روز چهارشنبه اطلاعرسانی شود.
برخورد جدی قوه قضائیه با کسانی که با جان مردم بازی میکنند
اما معاون اول رئیس دستگاه قضا صحبتهای دیگری هم در مورد اتفاقات این روزهای کشور که با شیوع ویروس کرونا در ارتباط است؛ داشت. به گزارش ایسنا، او که در مراسم معارفه نورالله قدرتی معاون حقوقی و امور مجلس قوه قضائیه حضور یافته بود در جمع خبرنگاران در ارتباط با برخی تخلفات در حوزه دارو و واکسن و اینکه آیا کسی دستگیر شده است یا نه گفت: من از این تریبون میگویم قوه قضائیه مصمم است با کسانی که امنیت جامعه را مخدوش و با جان مردم بازی میکنند و آسایش مردم را به هم میریزند بجد برخورد کند. او گفت: در این خصوص اخیراً یک پزشک با همدستی سه نفر دیگر از کارکنان مربوط به درمان تعدادی واکسن را برخلاف قوانین نگه داشته بودند که خوشبختانه قوه قضائیه وارد شد که البته تعداد کمی بودند و مشخص شد به چه افرادی واکسن زدهاند و در نهایت موضوع حل شد. مصدق گفت: اصل قضیه برای ما مهم است چرا که قوه قضائیه اجازه نمیدهد که امروز پزشکی به خود جرأت دهد که اولاً آبروی جامعه پزشکی را ببرد این در حالی است که پزشکان زیادی هستند که امروز با آبرو خدمت میکنند و حال آنکه یک نفر بخواهد آبروی آنها را بر باد بدهد. معاون اول قوه قضائیه تأکید کرد: من با دادستان مرکز استان و رئیس کل مربوطه بعد از این اتفاق همان روز صحبت کردم و گفتم اگر بتوانید این پرونده را به مدت دو هفته تحقیقات مقدماتیاش را انجام دهید تا پرونده منتهی به نتیجه گردد، صرف نظر از محتوای پرونده که بنده دخالتی در آن ندارم و موضوعی است که قاضی تصمیمگیرنده است، باید به مردم اعلام شود که قوه قضائیه پشتیبان آنها است و نمیگذاریم امنیت آنها مخدوش شود.
اجازه نمیدهیم بهجای واکسن آب مقطر تزریق کنند
مصدق در ادامه با بیان اینکه وضعیت ما وضعیت حساسی است گفت: کسانی با تخلف در عرضه دارو و احتکار دارو برای مردم مشکل ایجاد میکنند. دادستانها باید شبانهروز کار کنند و ما امروز اجازه نمیدهیم یک پزشک بیاید و داروی تقلبی بسازد و آرامش جامعه را سلب کند. ما اجازه نمیدهیم یک پزشک به جای واکسن چیز دیگری تزریق کند و از این راه سودجویی کند. اخیراً دیدید که در البرز آب مقطر یا شلکننده عضلات به جای واکسن تزریق کرده، این آدم چطور جرأت کرده به مردم خیانت کند؟ من همان روز گفتم اگر این پرونده در نهایت ۱۵ روز منجر به صدور رأی شد مردم درک میکنند که قوه قضائیه به وظایف خودش عمل کرده است. ما در این پرونده اصلاً به دنبال شاکی نیستیم، بلکه این پرونده احساس آرامش را از ما گرفته است.
او تأکید کرد: امروز تمام رفتارهای ما باید مبتنی بر قانون باشد و چند چیز برای ما خط قرمز است اولین خط قرمز ما قانونمداری است. دومین خط قرمز ما این است که با اخلالکنندگان در نظم عمومی جامعه باید به شکل جدی برخورد شود.
مصدق با بیان اینکه بزرگترین درس عاشورای حسینی، احیای ارزشهای اسلامی و مبارزه جدی با فساد است گفت: امام حسین(ع) در وصیتنامه خود گفت من برای چند روز حکومت قیام نکردم، قیامم برای این است که میبینم امت پیامبر دچار انحراف شده است و من هدفم از این قیام این است که امر به معروف و نهی از منکر کنم. وقتی امروز در جامعه صحبت از امر به معروف و نهی از منکر میشود فکر میکنیم منظور این است که به خانمی بگوییم روسریت عقب است و آن را جلو بکش، آیا میشود قیام امام حسین برای این موضوع بوده باشد؟ احیای ارزشهای جامعه یک معروف است و همه باید به دنبال آن بروند، مبارزه جدی با فساد پیام مهم عاشورا است.
بازدید اژهای از آزمایشگاه پزشکی قانونی
غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه هم صبح سهشنبه از مرکز تشخیصی و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در منطقه کهریزک بازدید کرد و در گفتوگوی چهره به چهره با کارکنان و برخی مراجعان در جریان نحوه خدماترسانی این مرکز و مشکلات و نیازهای آن قرار گرفت. به گزارش ایسنا در حاشیه بازدید رئیس قوه قضائیه از این مجموعه، کیت تشخیص هویت و ژنتیک و دستگاه هموژنایزر ساخت داخل که تولید آنها گام مهمی در رفع نیاز کشور به این محصولات استراتژیک در دوران تحریم و کروناست، مورد بهرهبرداری قرار گرفتند. رئیس قوه قضائیه با ابراز خرسندی از قرار گرفتن ایران در ردیف پنجم کشورهای سازنده کیت ژنتیک، گفت: ارزش مادی و ویژگیهای کیت تولیدی نسبت به اعتماد به نیروهای جوان انقلابی در کشور که موجب خودکفایی و کاهش وابستگی به خارجیها شده، موضوعی فرعی است. اژهای افزود: موفقیت علمی در تولید کیتهای آزمایشگاهی مهم است، اما مهمتر آن است که کشورهای سازنده این محصول که امریکا به عنوان دشمن ملت ما در میان آنها قرار دارد، بدانند که امروز ایران به بالاترین نقطه توانمندی علمی رسیده و این جهاد از مبارزه در هر ساحتی بالاتر است. محسنی اژهای به مسئولان سازمان پزشکی قانونی هم توصیه کرد که با دعوت از رسانهها، اساتید دانشگاه و نمایندگان ملت و همچنین مسئولان دولتی دستاوردهای این مجموعه را برای آنها نیز تبیین کنند و ابراز امیدواری کرد تأکیدات مقام معظم رهبری برای تقویت حرکت علمی کشور مورد توجه همه دستگاهها قرار گیرد و به یک فرهنگ غالب تبدیل شود.
رئیس دفتر رئیس جمهوری:
مدیران بخش اطلاعرسانی مانع انتشار عملیات روانی دشمن شوند
غلامحسین اسماعیلی رئیس دفتر رئیس جمهوری با اشاره به اینکه به باور کارشناسان افزایش قیمت برخی کالاها در روزهای اخیر صرفاً ناشی از عوامل روانی است، آن هم در شرایطی که دولت در زمینه تأمین نیازهای دارویی و کالاهای اساسی اقدامات اساسی انجام داده است، از مدیران بخشهای مختلف از جمله در بخش اطلاعرسانی خواست نسبت به صیانت از حقوق مردم احساس تکلیف کرده و اجازه ندهند انتشار اخبار منفی و تبلیغات روانی دشمنان باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات و متضرر شدن مردم شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس دفتر رئیسجمهوری روز گذشته در نشست هماندیشی اعضای شورای اطلاعرسانی دولت، با بیان اینکه در مدت کمتر از یک ماهی که از تنفیذ و تحلیف رئیسجمهوری میگذرد، در برخی حوزهها ازجمله واکسیناسیون شاهد اقدامات جدی و مؤثرتری حتی نسبت به قبل بودهایم، افزود: حجم واردات واکسن بشدت افزایش یافته و تعداد روزانه تزریق واکسن درحال نزدیک شدن به مرز یک میلیون نفر است، اما نتوانستیم به شکل مناسبی نسبت به این اقدامات اطلاعرسانی کرده و از آن بازخورد مثبت بگیریم.
اسماعیلی گفت: در همین مدت کوتاه اقدامات مهمی در تسهیل و تسریع ترخیص کالاهای اساسی از جمله گندم و نهادههای دامی از گمرک انجام شده و امروز برخی از این کالاها بدون هیچ توقفی در گمرک مستقیم از کشتی از سوی کامیونها بارگیری شده و به انبارها یا شبکه توزیع منتقل میشود، اما در این زمینه نیز هنوز شاهد تأثیرگذاری عوامل روانی منفی روی بازار هستیم.
رئیس دفتر رئیسجمهوری با اشاره به اینکه با تلاشهای انجام شده کمبود برخی کالاهای اساسی جبران شده و روند تسریع در تأمین واکسن و انجام واکسیناسیون گویای آیندهای بهتر است، تصریح کرد: باید به گونهای اقدام کنیم که آثار مثبت این تلاشها در افکار عمومی آشکار شده و آثار تبلیغات مسموم و انعکاس نادرست مطالب نیز خنثی شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس دفتر رئیسجمهوری روز گذشته در نشست هماندیشی اعضای شورای اطلاعرسانی دولت، با بیان اینکه در مدت کمتر از یک ماهی که از تنفیذ و تحلیف رئیسجمهوری میگذرد، در برخی حوزهها ازجمله واکسیناسیون شاهد اقدامات جدی و مؤثرتری حتی نسبت به قبل بودهایم، افزود: حجم واردات واکسن بشدت افزایش یافته و تعداد روزانه تزریق واکسن درحال نزدیک شدن به مرز یک میلیون نفر است، اما نتوانستیم به شکل مناسبی نسبت به این اقدامات اطلاعرسانی کرده و از آن بازخورد مثبت بگیریم.
اسماعیلی گفت: در همین مدت کوتاه اقدامات مهمی در تسهیل و تسریع ترخیص کالاهای اساسی از جمله گندم و نهادههای دامی از گمرک انجام شده و امروز برخی از این کالاها بدون هیچ توقفی در گمرک مستقیم از کشتی از سوی کامیونها بارگیری شده و به انبارها یا شبکه توزیع منتقل میشود، اما در این زمینه نیز هنوز شاهد تأثیرگذاری عوامل روانی منفی روی بازار هستیم.
رئیس دفتر رئیسجمهوری با اشاره به اینکه با تلاشهای انجام شده کمبود برخی کالاهای اساسی جبران شده و روند تسریع در تأمین واکسن و انجام واکسیناسیون گویای آیندهای بهتر است، تصریح کرد: باید به گونهای اقدام کنیم که آثار مثبت این تلاشها در افکار عمومی آشکار شده و آثار تبلیغات مسموم و انعکاس نادرست مطالب نیز خنثی شود.
وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی، کشور و علوم تشریح کردند
نقشه راه فرهنگ و سیاست در دولت سیزدهم
■ اسماعیلی وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی:بار اصلی کارزار فرهنگی ما بر دوش اصحاب اندیشه و فرهنگ و هنر و رسانه خواهد بود
■ باید فناوری های نوین را به رسمیت بشناسیم ■ تلاش خود را برای حمایت از آثار ارزشمند به کار خواهم بست ■ قصد تصدیگری نداریم
وزیر پیشنهادی علوم: سند دانشگاه اسلامی در دستور کار قرار خواهد گرفت
وزیر پیشنهادی کشور : مسئول تعمیق روابط بین مردم و حاکمیت هستیم
وزیر پیشنهادی صنعت معدن و تجارت: باید عقبماندگیها را جبران کنیم
وزیر پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: فرهنگ فضای تنفس جامعه است
گروه سیاسی/ چهارمین روز بررسی برنامهها و صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم بیشتر حول تشریح سیاستهای فرهنگی و سیاسی دولت سیزدهم بود آنجا که محمدعلی زلفی گل وزیر پیشنهادی علوم، محمدمهدی اسماعیلی وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی و احمد وحیدی وزیر پیشنهادی کشور برنامههای خود را تشریح کردند. در جلسه دیروز البته سید رضا فاطمی امین وزیر پیشنهادی صنعت، معدن و تجارت هم اولویتهای خود برای این وزارتخانه را تشریح کرد.
از آنجا که بررسی برنامههای وزیر پیشنهادی علوم در جلسه روز دوشنبه ناتمام مانده بود، جلسه دیروز با ادامه این دستور کار شروع شد. سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس موافقت خود با برنامههای محمدعلی زلفی گل را اعلام کرد و بعد از استدلالهای موافقان و مخالفان وزیر پیشنهادی علوم هم پشت تریبون قرار گرفت و ضمن پاسخ به برخی ابهامات و سؤالات مخالفان، برنامههای خود را هم تشریح و تأکید کرد که سند دانشگاه اسلامی بسیار جامع، علمی و کاربردی است و در دستور کار من قرار خواهد گرفت. در ادامه نوبت به سیدرضا فاطمی امین وزیر پیشنهادی صمت رسید که ابتدا سخنگویان کمیسیونهای صنایع و معادن و اقتصادی مجلس همراهی و موافقت خود را با برنامههای او اعلام کردند. وزیر پیشنهادی هم در ادامه مهمترین اولویتهای برنامه خود را تشریح کرد.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی هم گزینه دیگری بود که برنامههایش در معرض قضاوت مجلسیها قرار گرفت. سخنگوی کمیسیون فرهنگی هم بر برنامههای او صحه گذاشت و بعد از نطقهای مخالفان و موافقان اسماعیلی رئوس برنامههایش را تشریح کرد.
احمد وحیدی وزیر پیشنهادی کشور هم آنچنان که از جلسه دیروز برآمد، به نظر نمیرسد مشکلی برای کسب رأی اعتماد داشته باشد. سخنگوی کمیسیونهای عمران، شوراها و امنیت ملی و سیاست خارجی با وزارت او اعلام موافقت کردند و تنها یک نماینده در مخالفت با او صحبت کرد. وحیدی در تشریح برنامههایش تأکید کرد که شایستهسالاری و نشاط سیاسی در دستور کارش قرار خواهد داشت. وی از مراقبت و تقویت شاخصهای قدرت ملی سخن به میان آورد و گفت: وزارت امور خارجه، بعد خارجی این مهم را پیگیری میکند و بعد داخلی را ما پیگیری خواهیم کرد. قدرت ملی، پشتوانه دیپلماسی ما خواهد بود. ما باید همبستگی مردم و حاکمیت و دولت را تقویت کنیم. از این منظر، وفاق اجتماعی و همبستگی ملی مد نظر ما خواهد بود. رعایت حقوق عامه که از آن به حقوق شهروندی تعبیر میشود، باید حفظ شود. عزتالله ضرغامی گزینه پیشنهادی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم آخرین گزینهای بود که صلاحیتش در جلسه دیروز مورد بررسی قرار گرفت و همراه با موافقت کمیسیونهای فرهنگی و صنایع و معادن شد. البته نوبت به دفاعیات و تشریح برنامه های ضرغامی نرسید و به امروز موکول شد. هم در ادامه برنامههایش را تشریح کرد.
صفحات 2 و 6 را بخوانید
وزیر پیشنهادی کشور : مسئول تعمیق روابط بین مردم و حاکمیت هستیم
وزیر پیشنهادی صنعت معدن و تجارت: باید عقبماندگیها را جبران کنیم
وزیر پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: فرهنگ فضای تنفس جامعه است
گروه سیاسی/ چهارمین روز بررسی برنامهها و صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم بیشتر حول تشریح سیاستهای فرهنگی و سیاسی دولت سیزدهم بود آنجا که محمدعلی زلفی گل وزیر پیشنهادی علوم، محمدمهدی اسماعیلی وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی و احمد وحیدی وزیر پیشنهادی کشور برنامههای خود را تشریح کردند. در جلسه دیروز البته سید رضا فاطمی امین وزیر پیشنهادی صنعت، معدن و تجارت هم اولویتهای خود برای این وزارتخانه را تشریح کرد.
از آنجا که بررسی برنامههای وزیر پیشنهادی علوم در جلسه روز دوشنبه ناتمام مانده بود، جلسه دیروز با ادامه این دستور کار شروع شد. سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس موافقت خود با برنامههای محمدعلی زلفی گل را اعلام کرد و بعد از استدلالهای موافقان و مخالفان وزیر پیشنهادی علوم هم پشت تریبون قرار گرفت و ضمن پاسخ به برخی ابهامات و سؤالات مخالفان، برنامههای خود را هم تشریح و تأکید کرد که سند دانشگاه اسلامی بسیار جامع، علمی و کاربردی است و در دستور کار من قرار خواهد گرفت. در ادامه نوبت به سیدرضا فاطمی امین وزیر پیشنهادی صمت رسید که ابتدا سخنگویان کمیسیونهای صنایع و معادن و اقتصادی مجلس همراهی و موافقت خود را با برنامههای او اعلام کردند. وزیر پیشنهادی هم در ادامه مهمترین اولویتهای برنامه خود را تشریح کرد.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی هم گزینه دیگری بود که برنامههایش در معرض قضاوت مجلسیها قرار گرفت. سخنگوی کمیسیون فرهنگی هم بر برنامههای او صحه گذاشت و بعد از نطقهای مخالفان و موافقان اسماعیلی رئوس برنامههایش را تشریح کرد.
احمد وحیدی وزیر پیشنهادی کشور هم آنچنان که از جلسه دیروز برآمد، به نظر نمیرسد مشکلی برای کسب رأی اعتماد داشته باشد. سخنگوی کمیسیونهای عمران، شوراها و امنیت ملی و سیاست خارجی با وزارت او اعلام موافقت کردند و تنها یک نماینده در مخالفت با او صحبت کرد. وحیدی در تشریح برنامههایش تأکید کرد که شایستهسالاری و نشاط سیاسی در دستور کارش قرار خواهد داشت. وی از مراقبت و تقویت شاخصهای قدرت ملی سخن به میان آورد و گفت: وزارت امور خارجه، بعد خارجی این مهم را پیگیری میکند و بعد داخلی را ما پیگیری خواهیم کرد. قدرت ملی، پشتوانه دیپلماسی ما خواهد بود. ما باید همبستگی مردم و حاکمیت و دولت را تقویت کنیم. از این منظر، وفاق اجتماعی و همبستگی ملی مد نظر ما خواهد بود. رعایت حقوق عامه که از آن به حقوق شهروندی تعبیر میشود، باید حفظ شود. عزتالله ضرغامی گزینه پیشنهادی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم آخرین گزینهای بود که صلاحیتش در جلسه دیروز مورد بررسی قرار گرفت و همراه با موافقت کمیسیونهای فرهنگی و صنایع و معادن شد. البته نوبت به دفاعیات و تشریح برنامه های ضرغامی نرسید و به امروز موکول شد. هم در ادامه برنامههایش را تشریح کرد.
صفحات 2 و 6 را بخوانید
رئیس مجلس شورای اسلامی :
دشمن به دنبال انشقاق و اختلاف بین قواست
خبر اول اینکه، رئیس و نایب رئیس مجلس ادعای یک نماینده درباره جلسات پشت پرده برای رأی نیاوردن برخی وزرای پیشنهادی را رد کردند. در جلسه دیروز مجلس محمود احمدی بیغش نماینده شازند در تذکری گفت: چرا باید رئیس مجلس جلساتی را برگزار کند و افرادی را فرا بخواند و خط دهی کند که چه وزرایی رأی بیاورند و چه وزرایی رأی اعتماد نیاورند. همه ما میتوانیم مخالف یا موافق وزرا باشیم، میتوانیم نظرات خود را بهصورت علنی بیان کنیم. اگر نمیخواهید این مواضع علنی بیان شود در جلسه غیرعلنی نمایندگان را نصیحت و استدلال کنید که به این چند نفر رأی ندهید. به گزارش مهر علی نیکزاد نایب رئیس مجلس که ریاست جلسه را بر عهده داشت گفت: آقای بیغش از جلساتی که شما میگویید ما خبر نداریم. نمایندگان در بسیاری از جلسات دعوت میشوند اما مستقل هستند، فکر دارند، بررسی میکنند و تصمیم میگیرند. جلسات متعددی نیز برگزار میشود و این جلسات مانع [ابراز نظر نمایندگان] نیست. بعد از اظهارات نیکزاد، احمد امیرآبادی نماینده قم با عصبانیت به سمت جایگاه رفت و خطاب به وی گفت: «اظهارات بیغش را تأیید کردی.» در ادامه نمایندگان اطراف امیرآبادی و نیکزاد جمع شدند و مجتبی ذوالنور دیگر نماینده قم نیز خطاب به نیکزاد اعتراض کرد. با شروع جلسه علنی نوبت عصر، احمد امیرآبادی در تذکری با طرح انتقادات تندی به احمدی بیغش گفت: مگر نمایندگان عروسک خیمهشب بازی هستند که هر چیزی را که دیگران میگویند گوش دهند. این حرف ها توهین به نمایندگان است. محمد باقر قالیباف رئیس مجلس هم توضیح داد: من اجازه نمیدهم چنین فضایی در مجلس ایجاد شود، چون ما تازه اول کار هستیم. وی با بیان اینکه هر کس موفقیت دولت و مجلس را دنبال نکند آب به آسیاب دشمن میریزد ادامه داد: مجلس در رأس امور بوده و انجام وظایف قانونیاش وظیفه نمایندگان است. وی افزود: آنهایی که من را میشناسند میدانند که جز کار مردم و کارآمدی هیچ چیز دیگر موضوعیت ندارد. در این هنگام تعدادی دیگر از نمایندگان با فریاد خواستار ورود هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان به ادعاهای احمدیبیغش شدند که قالیباف گفت: طبق آییننامه، هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان در صورت وجود موضوعی آن را بررسی میکند، در این باره هم هیأت نظارت موضوع را بررسی کرده و اظهارنظر کند.
رکورد جدید فوتیها در روزهای سیاه کرونایی
همه ما دیروز در یک شوک بهتآور فرورفتیم. آمار فوتیهای کرونا که هر روز در ساعت دوونیم بعدازظهر کاممان را تلخ میکرد، با ثبت 709 فوتی سهشنبه دوم شهریورماه را برایمان به یک روز تاریخساز غم آلود تبدیل کرد. اگرچه ما در این چند روز به ثبت رکوردها عادت کرده بودیم، اما دیروز رکورد این چند روز هم زده شد. آمارهای غیررسمی البته تراژدی ترسناکتری را پیش رویمان بازمیکند، اما همین آمار رسمی هم نشان میدهد که تا چه اندازه وضعیتمان بغرنج است. آن هم در شرایطی که نگرانیها برای جولان دلتای 22 شدت گرفته و معلوم نیست شیوع گسترده دلتا و بستری بیماران در بیمارستانها تا چه اندازه قدرت دارد تا عدد این رکورد را در روزهای آینده جابهجا کند. با جان باختن این 709 نفر حالا شمار جانباختگان ایران به عدد 103 هزار و 357 نفر رسیده است و البته همچنان ۷ هزار و ۷۲۷ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. حالا مجموع بیماران کرونا در کشور به 4 میلیون و 756 هزار و 394 نفر رسیده و تاکنون ۲۸ میلیون و ۹۳ هزار و ۵۸۷ آزمایش تشخیص کووید۱۹ در کشور انجام شده است.
شهرهای قرمز کماکان همان 359 شهر هستند اما آن عددی که از رعایت پروتکلها اعلام میشود، نشان میدهد که همچنان عادیانگاریها ادامه دارد. عدد زیر 40 درصد برای رعایت فاصلهگذاری فیزیکی و زیر 52 درصد برای ماسک زدن قطعاً در تشدید آمار فوتیها نقش زیادی خواهد داشت. باوجود بسته بودن جادهها تا 5 شهریورماه برخی همچنان اصرار دارند سفر بروند و البته اعلام آمار ترسناک فوتیهای روزانه هم هنوز نتوانسته برخی را برای ماسک زدن و رعایت فاصلهگذاریها مقید کند.
عدهای که خودخواهانه در انتشار شیوع ویروس نقش جدی بازی میکنند و البته برخی که دو دوز واکسن را تزریق کرده و بی خیال پروتکلها شدهاند، در این بی مبالاتی تأثیر ویژه دارند. تاکنون ۱۷ میلیون و ۲۳۳ هزار و ۶۶۱ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۶ میلیون و ۴۷۶ هزار و ۷۷۳ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۲۳ میلیون و ۷۱۰ هزار و ۴۳۴ دوز رسید.
وزارت بهداشت اعلام کرده است که از اول تا دوم شهریور طی 24 ساعت، ۴۰ هزار و ۶۲۳ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که ۵ هزار و ۴۸۷ نفر از آنها بستری شدند. در طول این شبانه روز، بیش از ۵۷۲ هزار دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است.
شهرهای قرمز کماکان همان 359 شهر هستند اما آن عددی که از رعایت پروتکلها اعلام میشود، نشان میدهد که همچنان عادیانگاریها ادامه دارد. عدد زیر 40 درصد برای رعایت فاصلهگذاری فیزیکی و زیر 52 درصد برای ماسک زدن قطعاً در تشدید آمار فوتیها نقش زیادی خواهد داشت. باوجود بسته بودن جادهها تا 5 شهریورماه برخی همچنان اصرار دارند سفر بروند و البته اعلام آمار ترسناک فوتیهای روزانه هم هنوز نتوانسته برخی را برای ماسک زدن و رعایت فاصلهگذاریها مقید کند.
عدهای که خودخواهانه در انتشار شیوع ویروس نقش جدی بازی میکنند و البته برخی که دو دوز واکسن را تزریق کرده و بی خیال پروتکلها شدهاند، در این بی مبالاتی تأثیر ویژه دارند. تاکنون ۱۷ میلیون و ۲۳۳ هزار و ۶۶۱ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۶ میلیون و ۴۷۶ هزار و ۷۷۳ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۲۳ میلیون و ۷۱۰ هزار و ۴۳۴ دوز رسید.
وزارت بهداشت اعلام کرده است که از اول تا دوم شهریور طی 24 ساعت، ۴۰ هزار و ۶۲۳ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که ۵ هزار و ۴۸۷ نفر از آنها بستری شدند. در طول این شبانه روز، بیش از ۵۷۲ هزار دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است.
کارشناسان اقتصادی در نظرخواهی «ایران» پیشنهاد کردند
سه اقدام فوری وزیر اقتصاد
همراه با یادداشت هایی از آلبرت بغزیان، علی قنبری و یحیی آل اسحاق
سپیده پیری
خبرنگار
سید احسان خاندوزی وزیر پیشنهادی اقتصاد برنامههایش را به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد. گفته میشود او به احتمال زیاد چهارشنبه با رأی بهارستاننشینان وزیر اقتصاد خواهد شد. فارغ از نامها و اشخاص فردی که هفته آینده مرد اول اقتصاد شود مسئولیتی دشوار در زمانهای سخت خواهد داشت. تحریم، برجام، افایتیاف، تورم، کسری بودجه، رشد منفی اقتصادی، بیکاری، فساد و... تنها تعدادی از مشکلات عظیم اقتصادی است که باید به جنگشان برود. با این تفاوت که اوضاع معیشت مردم و نرخ تورمی که روز به روز افزایش مییابد زمانی برای تعلل و آزمون و خطا باقی نگذاشته است. هنگامه عمل است، زمان تصمیمهای جسورانه؛ البته که باید کمی دیگر منتظر ماند تا ترکیب تیم اقتصادی دولت نهایی شود. در این فاصله کارشناسان از طریق رسانهها پیشنهادها و اولویتهایی را برای دولت سیزدهم مطرح کردهاند که به مثابه چراغی است در مسیر حرکت. ما نیز در ایران از متخصصان امر خواستهایم از میان چالشهای متعدد اقتصادی سه اولویت مهم و اقدام فوری وزیر جدید اقتصاد را برایمان شرح دهند. باشد که بهواسطه همین توصیهها و اجماع نظرها در مسیر ناهموار اقتصادی گامهای مطمئن بردارد.
یادداشت
وزیر اقتصاد باید مسئول ستاد هماهنگی باشد
آلبرت بغزیان
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
مهمترین راهکار و پیشنهاد این است که مسئول ستاد هماهنگی اقتصادی کشور خود وزیر اقتصاد باشد. همچنین بحث تحریمها هم مهم است و باید مسأله تحریم حل شود تا مردم و دولت هم از بلاتکلیفی خارج شوند.
همچنین باید فعالان اقتصادی هم امنیت روانی داشته باشند تا بتوانند با آرامش به کارهای تولیدی خود بپردازند نه اینکه یک روز به کار تولیدی بپردازند و یک روز به سوداگری. پیشنهاد دوم اینکه بحث دیپلماسی اقتصادی و اینکه ما چه رابطه اقتصادی داریم بسیار مهم است چون بحث جهانگردی و ترانزیت کالا به کشور ما از مسائل بسیار قابل تأمل است. این چیزی است که جزو تصمیمهای مهم است و باید وزیر جدید اقتصاد بسیار پیگیر آن باشد. یعنی ستاد اقتصادی و دیپلماسی اقتصادی مهم است و باید این را مشخص کند که ما بتوانیم منافع حاصل از تجارت را به سمت کشور بیاوریم.
همچنین وزیر اقتصاد باید بر متغیر بسیار مهمی دست بگذارد و آن هم ثبات قیمت است نه کاهش قیمت.
اگر ما از یک طرف واکسیناسیون را انجام دهیم و از طرف دیگر هزینهها بالا باشد عملاً با این کار کادر درمان و اقتصاد خسته میشود. از یک طرف قیمتها را رها کنیم و از طرف دیگر بگوییم مبارزه با قیمتها. ما شاهد کوچک شدن و حذف شدن بعضی گزینهها از سفره مردم هستیم. و روز به روز این سفره کوچکتر میشود. باید بر قیمتها نظارت شود. عامل افزایش قیمتها نرخ ارز است و همچنین افزایش قیمت برخی کالاها مانند سیمان و میلگرد را شامل میشود.
در واقع تا زمانی که نرخ ارز مشخص و با بانک مرکزی هماهنگ نشود نمیتوانیم به نتیجه مطلوبی برسیم. پس ما اینجا بانک مرکزی نداریم و فقط یک شعبه داریم که بر اساس تحولات منطقه مدیریت ارزی را انجام میدهد. کارنامه اقتصادی دولت قبلی چاپ شد و همهمان آن را رؤیت کردیم، کارهای خوبی هم انجام شده بود اما با وجود همه آنها مردم ثبات قیمت و رشد درآمد میخواهند که متأسفانه نداشتهاند.
پیشنهاد سوم به وزیر اقتصاد این است معاونانی که انتخاب میکند با تجربه باشد یعنی تصمیمهای لازم و انتخابهای درست را انجام دهند. پس اینکه وزیر اقتصادی با چه کسانی کار میکند بسیار مهم است.
ثبات اقتصادی و جلوگیری از افت ارزش پول ملی
علی قنبری
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
با توجه به وضعیت نامناسب اقتصادی کشور و کاهش ارزش پول ملی و وضعیت ناامن سرمایهگذاری داخلی و همچنین وضعیت نامناسب سفره مردم من فکر میکنم اگر آقای وزیر اقتصاد دولت فعلی بخواهد سه اولویت را در نظر بگیرد و مسائل آن را حل و فصل کند ابتدا باید به ثبات اقتصادی برای جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی اقدام کند. یعنی باید به نحوی عمل کند که یک وضعیت باثبات و غیرنوسانی در اقتصاد و شاخصهای اقتصادی کشور ایجاد شود تا تورم مهار و حجم پول در گردش کنترل شود. همچنین سیاستها به سمت تولید و سرمایهگذاری پیش رود یعنی نخست کنترل نقدینگی و دوم هدایت نقدینگی در جهت سرمایهگذاری و تولید ملی، که از این طریق افزایش درآمدهای مردم و افزایش صادرات را به دنبال دارد که به تبع آن درآمد سرانه و رشد اقتصادی کشور مثبت خواهد شد.
پیشنهاد سوم هم این است که در مورد بهبود وضعیت معیشت مردم، افزایش درآمدهای جامعه را در پی خواهد داشت و به نحوی عمل شود که در شرایط امن اقتصادی و ثبات اقتصادی آینده را پیشبینی کنند و سرمایه گذاریهای لازم را در بخشهای مختلف انجام دهند. یعنی به نحوی عمل شود که جامعه به سمت توسعه اقتصادی و رفاه عمومی حرکت کند. من فکر میکنم اگر وزیر اقتصاد در این سه زمینه به عنوان اولویت کوتاه مدت عمل کند میتواند به توفیق نسبی
دست یابد.
اعتماد میان فعالان اقتصادی و مردم
یحیی آل اسحاق
رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق
اقدامات فوری وزیر جدید اقتصاد شامل مهار تورم، ایجاد اعتماد بین فعالان اقتصادی و مردم، ساماندهی تأمین یعنی تولید کالاهای مورد نیاز مردم و بخش تولید حداقل تا پایان سال، ذخیرهسازی نظام تولید و نظارت بر این زنجیره و در نهایت تنظیم و ارائه بودجه با توجه به کسر بودجه است که یک قسمت آن به طور مستقیم به وزیر اقتصاد ارتباط دارد و یک قسمت آن به فعال بودن وزارت اقتصاد مربوط است. براساس آخرین آمار روز که مرکز آمار ایران ارائه کرده تورم سالانه 45 درصد است. اما تورم سالانه بین شهری و روستایی با هم متفاوت است.
تورم روستایی 48.7 درصد است. تورم نقطه به نقطه خوراکیها نیز 58.4 درصد است. در ارتباط با وضعیت نقدینگی نیز 3 هزار و 800 هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور وجود دارد و رشد پایه پولی 42.6 درصد در تیرماه اعلام شده که در دهه گذشته بینظیر بوده است. ما در کشور با چنین شرایط و واقعیات اقتصادی روبهرو هستیم که ریشهیابی آن علل مختلفی دارد اما در وضعیت کلی باید گفت که در 10 سال گذشته بینظیر بوده است و در سطح جهانی جزو یک یا دو کشوری هستیم این نوع عدد و ارقام را داریم.
پیشنهاد راهکاری در مورد تورم این است که تنظیم بودجه با توجه به کسر بودجه انجام شود. کسری بودجه علت و علل بسیاری از مسائل است. پس نیاز است هزینههای موجود را کم کرد. اگر با راهکارهایی که تا کنون انجام دادهاند یعنی به سمت اوراق قرضه، دل بستن به مالیات، فروش داراییها برویم نتیجه همان میشود که بوده است. وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه باید وحدت عمل داشته باشند. یعنی به گونهای باشد که اینها خود را یکی بدانند. نکته مهم بعدی این است که تصمیمگیران ما احتیاج به یک عزم و اراده دارند که بدون هزینه امکانپذیر نیست. پس هماهنگی بین مجلس، دولت، نهادها وجود دارد. قبول هزینه یک بحث است و هماهنگی فکری بین آنها یک فکر دیگر است.
واگذاری قسمتی از وظایف حاکمیتی هزینه بر است به نهادهایی که میتوانند انجام دهند مانند تشکلها. با وجود 120 تشکل و اتحادیه که اینها آمادگی دارند و اگر به آنها اعتماد شود قسمتی از وظایف حاکمیت را انجام میدهند. بحث دیگر در این باره رویکرد جدید به واگذاری به اصل 44 قانون اساسی است. ما در رابطه با اصل 44 در 10 سال اخیر به نتیجهای مطلوب نرسیدهایم. این رویکرد باید عوض شود و این ضرورت قطعی است و تا زمانی که اقتصاد مردمی نشود مشکل حل نمیشود. باید رویکردی که در اصل 44 داشتهایم عوض شود. ما تا کنون به نقطه درآمدی فکر میکردیم. پس باید رویکرد به گونهای باشد که تولید و اشتغال را به آن اضافه کنیم که البته این کار جسارت میخواهد. در ارتباط با بحث دوم که ایجاد ارتباط بین فعالان اقتصادی و مردم است میتوان گفت یکی از اساسیترین مباحث اقتصادی است. اگر فعالان اقتصادی به حاکمیت اقتصادی اعتماد نداشته باشد رشد نمیکند. دولت به جای اینکه فکر کند که یک عده متخلف هستند که باید سازمانهای نظارتی بر آنها وجود داشته باشد باید به مردم اعتماد کند. این اعتماد الزاماتی دارد.
نخست فرد مسئول و کسی که به عنوان وزیر اقتصاد انتخاب میشود مهم است چه کسی است و برای مردم سطح سواد و کارهای عملی این وزیر مهم است. یعنی باید کسی انتخاب شود که فعالان اقتصادی نسبت به آن فرد تردیدی نداشته باشند. فردی که به عنوان وزیر اقتصاد انتخاب میشود باید قبول کند که شرایط اقتصادی کشور شرایط عادی نیست بلکه شرایط هزینهبرداری است. در نهایت باید فرد مسئول قبول کند که اداره امور اقتصادی در شرایط غیر عادی و چالشهای فراوان وجود دارد و باید هزینه بین حاکمیت و مردم تقسیم شود و نباید هزینهها را مردم بپردازند. ثبات قوانین و مقررات حداقل در حد یک سال ضروری است. و باید این فرد مسئولیت بخشنامهای که ابلاغ میکند را حداقل برای یک سال بپذیرد. باید فضای اعتماد بین مردم و دولت به وجود بیاید. دادن اختیارات و جرأت به تصمیمگیران اقتصادی یکی دیگر از پیشنهادهای جدی است.
وضعیت کشور در ارتباط با کالاها در شرایط عادی نیست. یعنی هم در داخل کسری داریم و هم تورم جدی وجود دارد پس باید نظام تأمین کالا برای یک سال تضمین شود. تا زمانی که ما زمینه عرضه و تقاضای یک محصول را متعادل نکنیم نمیتوان انتظار تعادل اقتصادی داشت. برای نیازهای مردم با توجه به شرایط باید یک نظام دقیق زنجیره تولید و تأمین و ذخیرهسازی به وجود آورد.
خبرنگار
سید احسان خاندوزی وزیر پیشنهادی اقتصاد برنامههایش را به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد. گفته میشود او به احتمال زیاد چهارشنبه با رأی بهارستاننشینان وزیر اقتصاد خواهد شد. فارغ از نامها و اشخاص فردی که هفته آینده مرد اول اقتصاد شود مسئولیتی دشوار در زمانهای سخت خواهد داشت. تحریم، برجام، افایتیاف، تورم، کسری بودجه، رشد منفی اقتصادی، بیکاری، فساد و... تنها تعدادی از مشکلات عظیم اقتصادی است که باید به جنگشان برود. با این تفاوت که اوضاع معیشت مردم و نرخ تورمی که روز به روز افزایش مییابد زمانی برای تعلل و آزمون و خطا باقی نگذاشته است. هنگامه عمل است، زمان تصمیمهای جسورانه؛ البته که باید کمی دیگر منتظر ماند تا ترکیب تیم اقتصادی دولت نهایی شود. در این فاصله کارشناسان از طریق رسانهها پیشنهادها و اولویتهایی را برای دولت سیزدهم مطرح کردهاند که به مثابه چراغی است در مسیر حرکت. ما نیز در ایران از متخصصان امر خواستهایم از میان چالشهای متعدد اقتصادی سه اولویت مهم و اقدام فوری وزیر جدید اقتصاد را برایمان شرح دهند. باشد که بهواسطه همین توصیهها و اجماع نظرها در مسیر ناهموار اقتصادی گامهای مطمئن بردارد.
یادداشت
وزیر اقتصاد باید مسئول ستاد هماهنگی باشد
آلبرت بغزیان
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
مهمترین راهکار و پیشنهاد این است که مسئول ستاد هماهنگی اقتصادی کشور خود وزیر اقتصاد باشد. همچنین بحث تحریمها هم مهم است و باید مسأله تحریم حل شود تا مردم و دولت هم از بلاتکلیفی خارج شوند.
همچنین باید فعالان اقتصادی هم امنیت روانی داشته باشند تا بتوانند با آرامش به کارهای تولیدی خود بپردازند نه اینکه یک روز به کار تولیدی بپردازند و یک روز به سوداگری. پیشنهاد دوم اینکه بحث دیپلماسی اقتصادی و اینکه ما چه رابطه اقتصادی داریم بسیار مهم است چون بحث جهانگردی و ترانزیت کالا به کشور ما از مسائل بسیار قابل تأمل است. این چیزی است که جزو تصمیمهای مهم است و باید وزیر جدید اقتصاد بسیار پیگیر آن باشد. یعنی ستاد اقتصادی و دیپلماسی اقتصادی مهم است و باید این را مشخص کند که ما بتوانیم منافع حاصل از تجارت را به سمت کشور بیاوریم.
همچنین وزیر اقتصاد باید بر متغیر بسیار مهمی دست بگذارد و آن هم ثبات قیمت است نه کاهش قیمت.
اگر ما از یک طرف واکسیناسیون را انجام دهیم و از طرف دیگر هزینهها بالا باشد عملاً با این کار کادر درمان و اقتصاد خسته میشود. از یک طرف قیمتها را رها کنیم و از طرف دیگر بگوییم مبارزه با قیمتها. ما شاهد کوچک شدن و حذف شدن بعضی گزینهها از سفره مردم هستیم. و روز به روز این سفره کوچکتر میشود. باید بر قیمتها نظارت شود. عامل افزایش قیمتها نرخ ارز است و همچنین افزایش قیمت برخی کالاها مانند سیمان و میلگرد را شامل میشود.
در واقع تا زمانی که نرخ ارز مشخص و با بانک مرکزی هماهنگ نشود نمیتوانیم به نتیجه مطلوبی برسیم. پس ما اینجا بانک مرکزی نداریم و فقط یک شعبه داریم که بر اساس تحولات منطقه مدیریت ارزی را انجام میدهد. کارنامه اقتصادی دولت قبلی چاپ شد و همهمان آن را رؤیت کردیم، کارهای خوبی هم انجام شده بود اما با وجود همه آنها مردم ثبات قیمت و رشد درآمد میخواهند که متأسفانه نداشتهاند.
پیشنهاد سوم به وزیر اقتصاد این است معاونانی که انتخاب میکند با تجربه باشد یعنی تصمیمهای لازم و انتخابهای درست را انجام دهند. پس اینکه وزیر اقتصادی با چه کسانی کار میکند بسیار مهم است.
ثبات اقتصادی و جلوگیری از افت ارزش پول ملی
علی قنبری
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
با توجه به وضعیت نامناسب اقتصادی کشور و کاهش ارزش پول ملی و وضعیت ناامن سرمایهگذاری داخلی و همچنین وضعیت نامناسب سفره مردم من فکر میکنم اگر آقای وزیر اقتصاد دولت فعلی بخواهد سه اولویت را در نظر بگیرد و مسائل آن را حل و فصل کند ابتدا باید به ثبات اقتصادی برای جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی اقدام کند. یعنی باید به نحوی عمل کند که یک وضعیت باثبات و غیرنوسانی در اقتصاد و شاخصهای اقتصادی کشور ایجاد شود تا تورم مهار و حجم پول در گردش کنترل شود. همچنین سیاستها به سمت تولید و سرمایهگذاری پیش رود یعنی نخست کنترل نقدینگی و دوم هدایت نقدینگی در جهت سرمایهگذاری و تولید ملی، که از این طریق افزایش درآمدهای مردم و افزایش صادرات را به دنبال دارد که به تبع آن درآمد سرانه و رشد اقتصادی کشور مثبت خواهد شد.
پیشنهاد سوم هم این است که در مورد بهبود وضعیت معیشت مردم، افزایش درآمدهای جامعه را در پی خواهد داشت و به نحوی عمل شود که در شرایط امن اقتصادی و ثبات اقتصادی آینده را پیشبینی کنند و سرمایه گذاریهای لازم را در بخشهای مختلف انجام دهند. یعنی به نحوی عمل شود که جامعه به سمت توسعه اقتصادی و رفاه عمومی حرکت کند. من فکر میکنم اگر وزیر اقتصاد در این سه زمینه به عنوان اولویت کوتاه مدت عمل کند میتواند به توفیق نسبی
دست یابد.
اعتماد میان فعالان اقتصادی و مردم
یحیی آل اسحاق
رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق
اقدامات فوری وزیر جدید اقتصاد شامل مهار تورم، ایجاد اعتماد بین فعالان اقتصادی و مردم، ساماندهی تأمین یعنی تولید کالاهای مورد نیاز مردم و بخش تولید حداقل تا پایان سال، ذخیرهسازی نظام تولید و نظارت بر این زنجیره و در نهایت تنظیم و ارائه بودجه با توجه به کسر بودجه است که یک قسمت آن به طور مستقیم به وزیر اقتصاد ارتباط دارد و یک قسمت آن به فعال بودن وزارت اقتصاد مربوط است. براساس آخرین آمار روز که مرکز آمار ایران ارائه کرده تورم سالانه 45 درصد است. اما تورم سالانه بین شهری و روستایی با هم متفاوت است.
تورم روستایی 48.7 درصد است. تورم نقطه به نقطه خوراکیها نیز 58.4 درصد است. در ارتباط با وضعیت نقدینگی نیز 3 هزار و 800 هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور وجود دارد و رشد پایه پولی 42.6 درصد در تیرماه اعلام شده که در دهه گذشته بینظیر بوده است. ما در کشور با چنین شرایط و واقعیات اقتصادی روبهرو هستیم که ریشهیابی آن علل مختلفی دارد اما در وضعیت کلی باید گفت که در 10 سال گذشته بینظیر بوده است و در سطح جهانی جزو یک یا دو کشوری هستیم این نوع عدد و ارقام را داریم.
پیشنهاد راهکاری در مورد تورم این است که تنظیم بودجه با توجه به کسر بودجه انجام شود. کسری بودجه علت و علل بسیاری از مسائل است. پس نیاز است هزینههای موجود را کم کرد. اگر با راهکارهایی که تا کنون انجام دادهاند یعنی به سمت اوراق قرضه، دل بستن به مالیات، فروش داراییها برویم نتیجه همان میشود که بوده است. وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه باید وحدت عمل داشته باشند. یعنی به گونهای باشد که اینها خود را یکی بدانند. نکته مهم بعدی این است که تصمیمگیران ما احتیاج به یک عزم و اراده دارند که بدون هزینه امکانپذیر نیست. پس هماهنگی بین مجلس، دولت، نهادها وجود دارد. قبول هزینه یک بحث است و هماهنگی فکری بین آنها یک فکر دیگر است.
واگذاری قسمتی از وظایف حاکمیتی هزینه بر است به نهادهایی که میتوانند انجام دهند مانند تشکلها. با وجود 120 تشکل و اتحادیه که اینها آمادگی دارند و اگر به آنها اعتماد شود قسمتی از وظایف حاکمیت را انجام میدهند. بحث دیگر در این باره رویکرد جدید به واگذاری به اصل 44 قانون اساسی است. ما در رابطه با اصل 44 در 10 سال اخیر به نتیجهای مطلوب نرسیدهایم. این رویکرد باید عوض شود و این ضرورت قطعی است و تا زمانی که اقتصاد مردمی نشود مشکل حل نمیشود. باید رویکردی که در اصل 44 داشتهایم عوض شود. ما تا کنون به نقطه درآمدی فکر میکردیم. پس باید رویکرد به گونهای باشد که تولید و اشتغال را به آن اضافه کنیم که البته این کار جسارت میخواهد. در ارتباط با بحث دوم که ایجاد ارتباط بین فعالان اقتصادی و مردم است میتوان گفت یکی از اساسیترین مباحث اقتصادی است. اگر فعالان اقتصادی به حاکمیت اقتصادی اعتماد نداشته باشد رشد نمیکند. دولت به جای اینکه فکر کند که یک عده متخلف هستند که باید سازمانهای نظارتی بر آنها وجود داشته باشد باید به مردم اعتماد کند. این اعتماد الزاماتی دارد.
نخست فرد مسئول و کسی که به عنوان وزیر اقتصاد انتخاب میشود مهم است چه کسی است و برای مردم سطح سواد و کارهای عملی این وزیر مهم است. یعنی باید کسی انتخاب شود که فعالان اقتصادی نسبت به آن فرد تردیدی نداشته باشند. فردی که به عنوان وزیر اقتصاد انتخاب میشود باید قبول کند که شرایط اقتصادی کشور شرایط عادی نیست بلکه شرایط هزینهبرداری است. در نهایت باید فرد مسئول قبول کند که اداره امور اقتصادی در شرایط غیر عادی و چالشهای فراوان وجود دارد و باید هزینه بین حاکمیت و مردم تقسیم شود و نباید هزینهها را مردم بپردازند. ثبات قوانین و مقررات حداقل در حد یک سال ضروری است. و باید این فرد مسئولیت بخشنامهای که ابلاغ میکند را حداقل برای یک سال بپذیرد. باید فضای اعتماد بین مردم و دولت به وجود بیاید. دادن اختیارات و جرأت به تصمیمگیران اقتصادی یکی دیگر از پیشنهادهای جدی است.
وضعیت کشور در ارتباط با کالاها در شرایط عادی نیست. یعنی هم در داخل کسری داریم و هم تورم جدی وجود دارد پس باید نظام تأمین کالا برای یک سال تضمین شود. تا زمانی که ما زمینه عرضه و تقاضای یک محصول را متعادل نکنیم نمیتوان انتظار تعادل اقتصادی داشت. برای نیازهای مردم با توجه به شرایط باید یک نظام دقیق زنجیره تولید و تأمین و ذخیرهسازی به وجود آورد.
گزارش «ایران» از افزایش مشکلات و هزینههای خدمات توانبخشی و فیزیوتراپی برای سالمندان در دوران کرونا
جیب خالی سالمندان برای هزینههای سنگین فیزیوتراپی
پرستو رفیعی
خبرنگار
بیش از 18 ماه است که ویروس کووید 19 با جهشهای گوناگون زندگی سخت و گاه طاقت فرسا را به انسانها تحمیل کرده است. هر روز زندگی خود را با اخبار مربوط به کرونا آغاز میکنیم و در صدر اخبار بهدنبال خبری مربوط به راه رهایی از آن میگردیم. اما تجربه حاصل از حدود 550 روز تلخ کرونایی نشان میدهد که هنوز رعایت پروتکلهای بهداشتی و در خانه ماندن مؤثرترین راه برای نجات از عوارض سهمگین این بیماری به شمار میآید. اما قرنطینه و در خانه ماندن طولانی عوارض ناخواستهای را برای برخی اقشار جامعه به همراه دارد. سالمندان نمونهای از این گروه هستند که در پی در خانه ماندن با مشکلاتی نظیر بیتحرکی و دردهای اسکلتی عضلانی مواجه میشوند. دردهایی که برای رهایی از آنها خدماتی نظیر فیزیوتراپی را میطلبد، اما افزایش هزینهها، امکان دسترسی به خدمات فیزیوتراپی و توانبخشی را از بسیاری از سالمندان سلب میکند.
خانم مشتاقی یکی از سالمندانی است که پروتکلهای بهداشتی را بدرستی رعایت کرده و حالا حدود 18 ماه است که از خانه بیرون نرفته است. او که 72 سال دارد، میگوید: سالهاست که از مشکلات اسکلتی و دردهای ستون فقرات رنج میبرم، اما با پیاده روی روزانه و ورزشهای مرتب این درد را تا حدودی کنترل کرده بودم. هرچند ماه یکبار هم چند جلسه فیزیوتراپی انجام میدادم و به این ترتیب درد آزاردهندهای نداشتم.
او ادامه میدهد: متأسفانه با شیوع کرونا خانهنشین شدم. ترس از ابتلا باعث شد فعالیتهای ورزشی را در خانه انجام دهم اما این کار به تنهایی کسالت آور است. حالا بعد از گذشت یک سال و نیم دیگر بیانگیزه شدهام و تقریباً هیچ تحرکی ندارم. دیگر به فیزیوتراپی هم نمیروم چون فضا بسته است و فرزندانم میگویند امکان ابتلا در چنین فضاهایی خیلی بیشتر است و از طرف دیگر هزینههای فیزیوتراپی هم مانند سایر هزینهها آنقدر بالا رفته که با مستمری ماهانه من جور در نمی آید.
خانم مشتاقی از دردهایش میگوید که در سایه کرونا و بیتحرکی افزایش یافته و تأکید میکند: متأسفانه وزنم زیاد شده و کمر درد و پا درد خیلی آزارم میدهد. حالا پیاده روی در آپارتمان 45 متری هم دردی از من دوا نمیکند، ای کاش بیمه هزینههای فیزیوتراپی را بیشتر تحت پوشش قرار میداد تا ما هم میتوانستیم از خدمات فیزیوتراپی در خانه استفاده کنیم تا هم جانمان در امان باشد هم درد نکشیم.
آقای فتحی نیز بازنشسته یکی از ارگانهای دولتی است. 77 سال دارد، همسرش سالهاست از دنیا رفته و او به تنهایی زندگی میکند. آقای فتحی میگوید: بعد از مرگ همسرم بچهها نمیگذاشتند تنها بمانم. هر روز یکی از آنها به دیدنم میآمد یا هفته به هفته مرا به خانه هایشان دعوت میکردند تا کمتر از تنهایی رنج ببرم. نوه هایم را به پارک میبردم و در کنار بازی با آنها پیاده روی میکردم. خلاصه زندگی من بهصورت طبیعی ادامه داشت تا اینکه موضوع پاندمی کرونا مطرح شد. از آن به بعد قرنطینه شدم، بچه ها از ترس اینکه مبادا ناقل باشند کمتر به دیدنم میآیند و نمیگذارند از خانه خارج شوم چون میترسند مرا هم مانند مادرشان از دست بدهند. او میافزاید: دخترم هر هفته میآید خانه را تمیز میکند، برایم چند مدل غذا میپزد و میرود. در خانه کار زیادی ندارم، بیرون از خانه هم که نمیتوانم بروم. این طور که میگویند هر روز گونه جدیدی از این بیماری به وجود میآید و معلوم نیست این در خانه ماندن و قرنطینه ناخواسته تا چه زمانی ادامه دارد. این وضعیت مرا افسرده کرده و دردهای عضلانی و استخوانی ناشی از بیتحرکی و در خانه ماندن را در من افزایش داده است. به توصیه پسرم یک فیزیوتراپیست چندباری به خانه آمد و با انجام فیزیوتراپی دردهایم خیلی کمتر شده بود اما متأسفانه پرداخت هزینههای فیزیوتراپی برای من زیاد است و بیمه هم بخش کمی از آن را پرداخت میکند به همین دلیل تصمیم گرفتم فعلاً از آن صرف نظر کنم.
افزایش نیاز به فیزیوتراپی و اقدامات توانبخشی در دوران سالمندی
پروفسور کامران آزما، متخصص طب فیزیکی و توانبخشی در این باره به «ایران» میگوید: امروزه سلامت جسمی و روانی سالمندان تحت تأثیر قرنطینه و فاصله گذاریهای اجتماعی ناشی از پاندمی کرونا قرار گرفته است. افزایش میزان افسردگی و اضطراب، کاهش کیفیت خواب و کم شدن میزان تحرک از جمله این مشکلات است. عدم فعالیت فیزیکی در طول سه ماه، میتواند زمینه را برای بروز بسیاری از بیماریها فراهم کند. عوارض کوتاه مدت و بلند مدت این بیحرکتی کاملاً شناخته شده است. در شرایط فعلی از یک طرف با وجود واکسیناسیون بهدلیل ریسک بالای مرگ و میر در صورت ابتلا به کرونا، تا زمان رسیدن به ایمنی در اکثریت جامعه همچنان رعایت پروتکلهای بهداشتی و ماندن در خانه مهمترین اقدام است و از طرف دیگر بایدمراقب میزان و سطح فعالیت سالمندان بود.
این استاد دانشگاه عنوان میکند: بسیاری از سالمندان روزانه بیش از 10 ساعت در حالت نشسته و دراز کشیده هستند و بابت این بیحرکتی هزینههای زیادی را میپردازند. سالمندان کم تحرک دردهای اسکلتی و عضلانی بیشتری را تجربه میکنند و اگر بخواهند زندگی بدون درد یا کم دردی داشته باشند میباید خودشان را فعال نگه دارند. انجام ورزش و فعالیت منظم مهمترین راه جلوگیری از معایب و مضرات بیحرکتی در این دوران است. هر فعالیت و تحرکی با شدت متوسط میتواند مفید باشد ولی میزان آن باید به حدود 150 دقیقه در هفته برسد. نکته مهم دیگر این است که در کنار واکسیناسیون، ورزش و فعالیتهای فیزیکی منظم میتواند از شدت علائم ابتلا به کرونا و بروز عوارض و حتی مرگ ناشی از آن بکاهد.
عضو هیأت مدیره انجمن طب فیزیکی و توانبخشی ایران میافزاید: با وجود این بهدلیل شیوع بسیار بالای دردهای ناحیه زانو، کمر، شانه و دردهای عضلانی نیاز به فیزیوتراپی و اقدامات توانبخشی در دوران سالمندی بسیار بیشتر از سنین پایینتر است. جدا از این مشکلاتی نظیر سکتههای مغزی و شکستگیها، مشکلات تنفسی ناشی از ابتلا به کرونای قبلی نیازبه اقدامات توانبخشی در جهت کاهش این عوارض را بیش از پیش نمایان میکند که در صورت عدم درمان این مشکلات علاوه بر کاهش مضاعف تحرک بیماران کیفیت زندگی آنان بشدت کاهش مییابد.
او با اشاره به مشکلات مراجعه به مراکز فیزیوتراپی میگوید:رفت و آمدها و مراجعه به کلینیکهای فیزیوتراپی و مراکز توانبخشی در این دوران برای سالمندان بخصوص افراد با بیماری زمینهای ریسک بالایی دارد که بهتر است تا حد امکان آن را کاهش داد. فیزیوتراپی در منزل در دوران کرونا برای سالمندان گزینه مناسبی است زیرا علاوه بر راحتی و ایمنی سالمند، در هزینههای مالی حمل ونقل بیماربخصوص در شهرهای بزرگ و معطلی در کلینیکها صرفهجویی میشود. از یک طرف سالمند از تجهیزات فیزیوتراپی مورد نیاز در کاهش درد استفاده برده و از طرفی وی و همراهانش فرصت بیشتری برای آموزش تمرینات لازم دارند و در کل با در نظر گرفتن جمیع حالات از نظر اقتصادی هم نسبت به رفت و آمدها به کلینیکها به صرفهتر است.
پوشش 50 درصدی بیمهها بر خدمات فیزیوتراپی
دکتر احمد مؤذنزاده رئیس انجمن فیزیوتراپی ایران معتقد است شیوع بیماری کرونا در کشور توانسته به طور متوسط 30 تا 40 درصد بار مراجعات به مراکز فیزیوتراپی را در سطح کشور کاهش دهد. از سوی دیگر ارائه خدمات درمانی فیزیوتراپی در منزل افزایش بیشتری پیدا کرده است.
او در گفتوگو با «ایران» میگوید: فیزیوتراپی رشتهای درمانی و زیرمجموعه توانبخشی به شمار میآید که هم در پیشگیری از بروز بیماری و هم در درمان و هم توانبخشی مؤثر است.
رئیس انجمن فیزیوتراپی اضافه میکند: در بحران کرونا نیز ارائه خدمات فیزیوتراپی تنفسی برای آن دسته از افرادی که مبتلا به کرونا شدهاند و همچنین ارائه خدمات درمانی برای بهبود حرکات اسکلتی عضلانی سالمندان کم تحرک اهمیت ویژهای دارد. اما در مورد مراجعه بیماران به مراکز باید بگویم که اصلاً جای نگرانی وجود ندارد چون در تمامی مراکز فیزیوتراپی بحث فاصله گذاری، ضدعفونی کردن سطوح و استفاده کردن از ماسک و تمامی موارد دیگر، مطابق پروتکلهای بهداشتی کاملاً رعایت میشود. از سوی دیگر تلاش میشود حتیالامکان سالمندان دارای بیماریهای زمینهای و ناتوان کننده را در مراکز پذیرش نکنیم و بهصورت آموزش در منزل به آنها کمک کنیم تا کمتر در معرض آسیب قرار بگیرند.
دکتر مؤذنزاده میافزاید: با وجود اینکه فیزیوتراپی جزو خدماتی است که مشمول بیمه پایه میشود اما بیشتر خدمات فیزیوتراپی پوشش بیمه پایه ندارد و بعضاً بیمههای تکمیلی آنها را پوشش میدهد. در واقع در خوشبینانهترین حالت در حال حاضر حدود 50 درصد هزینههای درمانی را سازمانهای بیمه گر یعنی بیمه پایه و تکمیلی پرداخت میکنند و تقریباً نصف هزینههای فیزیوتراپی را بیماران از جیب پرداخت میکنند. این موضوع محل ایراد است چون بار مالی زیادی را به مردم تحمیل میکند و مانع حضور آنها در مراکز و دریافت خدمات درمانی میشود.
او تأکید میکند: بیمارانی که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیستند برای دریافت خدمات فیزیوتراپی ناچار راهی مراکز دولتی میشوند اما متأسفانه تعداد این مراکز محدود است، به گونهای که میتوان گفت 70 درصد از خدمات سرپایی فیزیوتراپی در بخش خصوصی صورت میگیرد. از اینرو انتظار داریم دولتمردان و شورای عالی بیمه پوششهای بیمهای این خدمات را افزایش دهند.
خبرنگار
بیش از 18 ماه است که ویروس کووید 19 با جهشهای گوناگون زندگی سخت و گاه طاقت فرسا را به انسانها تحمیل کرده است. هر روز زندگی خود را با اخبار مربوط به کرونا آغاز میکنیم و در صدر اخبار بهدنبال خبری مربوط به راه رهایی از آن میگردیم. اما تجربه حاصل از حدود 550 روز تلخ کرونایی نشان میدهد که هنوز رعایت پروتکلهای بهداشتی و در خانه ماندن مؤثرترین راه برای نجات از عوارض سهمگین این بیماری به شمار میآید. اما قرنطینه و در خانه ماندن طولانی عوارض ناخواستهای را برای برخی اقشار جامعه به همراه دارد. سالمندان نمونهای از این گروه هستند که در پی در خانه ماندن با مشکلاتی نظیر بیتحرکی و دردهای اسکلتی عضلانی مواجه میشوند. دردهایی که برای رهایی از آنها خدماتی نظیر فیزیوتراپی را میطلبد، اما افزایش هزینهها، امکان دسترسی به خدمات فیزیوتراپی و توانبخشی را از بسیاری از سالمندان سلب میکند.
خانم مشتاقی یکی از سالمندانی است که پروتکلهای بهداشتی را بدرستی رعایت کرده و حالا حدود 18 ماه است که از خانه بیرون نرفته است. او که 72 سال دارد، میگوید: سالهاست که از مشکلات اسکلتی و دردهای ستون فقرات رنج میبرم، اما با پیاده روی روزانه و ورزشهای مرتب این درد را تا حدودی کنترل کرده بودم. هرچند ماه یکبار هم چند جلسه فیزیوتراپی انجام میدادم و به این ترتیب درد آزاردهندهای نداشتم.
او ادامه میدهد: متأسفانه با شیوع کرونا خانهنشین شدم. ترس از ابتلا باعث شد فعالیتهای ورزشی را در خانه انجام دهم اما این کار به تنهایی کسالت آور است. حالا بعد از گذشت یک سال و نیم دیگر بیانگیزه شدهام و تقریباً هیچ تحرکی ندارم. دیگر به فیزیوتراپی هم نمیروم چون فضا بسته است و فرزندانم میگویند امکان ابتلا در چنین فضاهایی خیلی بیشتر است و از طرف دیگر هزینههای فیزیوتراپی هم مانند سایر هزینهها آنقدر بالا رفته که با مستمری ماهانه من جور در نمی آید.
خانم مشتاقی از دردهایش میگوید که در سایه کرونا و بیتحرکی افزایش یافته و تأکید میکند: متأسفانه وزنم زیاد شده و کمر درد و پا درد خیلی آزارم میدهد. حالا پیاده روی در آپارتمان 45 متری هم دردی از من دوا نمیکند، ای کاش بیمه هزینههای فیزیوتراپی را بیشتر تحت پوشش قرار میداد تا ما هم میتوانستیم از خدمات فیزیوتراپی در خانه استفاده کنیم تا هم جانمان در امان باشد هم درد نکشیم.
آقای فتحی نیز بازنشسته یکی از ارگانهای دولتی است. 77 سال دارد، همسرش سالهاست از دنیا رفته و او به تنهایی زندگی میکند. آقای فتحی میگوید: بعد از مرگ همسرم بچهها نمیگذاشتند تنها بمانم. هر روز یکی از آنها به دیدنم میآمد یا هفته به هفته مرا به خانه هایشان دعوت میکردند تا کمتر از تنهایی رنج ببرم. نوه هایم را به پارک میبردم و در کنار بازی با آنها پیاده روی میکردم. خلاصه زندگی من بهصورت طبیعی ادامه داشت تا اینکه موضوع پاندمی کرونا مطرح شد. از آن به بعد قرنطینه شدم، بچه ها از ترس اینکه مبادا ناقل باشند کمتر به دیدنم میآیند و نمیگذارند از خانه خارج شوم چون میترسند مرا هم مانند مادرشان از دست بدهند. او میافزاید: دخترم هر هفته میآید خانه را تمیز میکند، برایم چند مدل غذا میپزد و میرود. در خانه کار زیادی ندارم، بیرون از خانه هم که نمیتوانم بروم. این طور که میگویند هر روز گونه جدیدی از این بیماری به وجود میآید و معلوم نیست این در خانه ماندن و قرنطینه ناخواسته تا چه زمانی ادامه دارد. این وضعیت مرا افسرده کرده و دردهای عضلانی و استخوانی ناشی از بیتحرکی و در خانه ماندن را در من افزایش داده است. به توصیه پسرم یک فیزیوتراپیست چندباری به خانه آمد و با انجام فیزیوتراپی دردهایم خیلی کمتر شده بود اما متأسفانه پرداخت هزینههای فیزیوتراپی برای من زیاد است و بیمه هم بخش کمی از آن را پرداخت میکند به همین دلیل تصمیم گرفتم فعلاً از آن صرف نظر کنم.
افزایش نیاز به فیزیوتراپی و اقدامات توانبخشی در دوران سالمندی
پروفسور کامران آزما، متخصص طب فیزیکی و توانبخشی در این باره به «ایران» میگوید: امروزه سلامت جسمی و روانی سالمندان تحت تأثیر قرنطینه و فاصله گذاریهای اجتماعی ناشی از پاندمی کرونا قرار گرفته است. افزایش میزان افسردگی و اضطراب، کاهش کیفیت خواب و کم شدن میزان تحرک از جمله این مشکلات است. عدم فعالیت فیزیکی در طول سه ماه، میتواند زمینه را برای بروز بسیاری از بیماریها فراهم کند. عوارض کوتاه مدت و بلند مدت این بیحرکتی کاملاً شناخته شده است. در شرایط فعلی از یک طرف با وجود واکسیناسیون بهدلیل ریسک بالای مرگ و میر در صورت ابتلا به کرونا، تا زمان رسیدن به ایمنی در اکثریت جامعه همچنان رعایت پروتکلهای بهداشتی و ماندن در خانه مهمترین اقدام است و از طرف دیگر بایدمراقب میزان و سطح فعالیت سالمندان بود.
این استاد دانشگاه عنوان میکند: بسیاری از سالمندان روزانه بیش از 10 ساعت در حالت نشسته و دراز کشیده هستند و بابت این بیحرکتی هزینههای زیادی را میپردازند. سالمندان کم تحرک دردهای اسکلتی و عضلانی بیشتری را تجربه میکنند و اگر بخواهند زندگی بدون درد یا کم دردی داشته باشند میباید خودشان را فعال نگه دارند. انجام ورزش و فعالیت منظم مهمترین راه جلوگیری از معایب و مضرات بیحرکتی در این دوران است. هر فعالیت و تحرکی با شدت متوسط میتواند مفید باشد ولی میزان آن باید به حدود 150 دقیقه در هفته برسد. نکته مهم دیگر این است که در کنار واکسیناسیون، ورزش و فعالیتهای فیزیکی منظم میتواند از شدت علائم ابتلا به کرونا و بروز عوارض و حتی مرگ ناشی از آن بکاهد.
عضو هیأت مدیره انجمن طب فیزیکی و توانبخشی ایران میافزاید: با وجود این بهدلیل شیوع بسیار بالای دردهای ناحیه زانو، کمر، شانه و دردهای عضلانی نیاز به فیزیوتراپی و اقدامات توانبخشی در دوران سالمندی بسیار بیشتر از سنین پایینتر است. جدا از این مشکلاتی نظیر سکتههای مغزی و شکستگیها، مشکلات تنفسی ناشی از ابتلا به کرونای قبلی نیازبه اقدامات توانبخشی در جهت کاهش این عوارض را بیش از پیش نمایان میکند که در صورت عدم درمان این مشکلات علاوه بر کاهش مضاعف تحرک بیماران کیفیت زندگی آنان بشدت کاهش مییابد.
او با اشاره به مشکلات مراجعه به مراکز فیزیوتراپی میگوید:رفت و آمدها و مراجعه به کلینیکهای فیزیوتراپی و مراکز توانبخشی در این دوران برای سالمندان بخصوص افراد با بیماری زمینهای ریسک بالایی دارد که بهتر است تا حد امکان آن را کاهش داد. فیزیوتراپی در منزل در دوران کرونا برای سالمندان گزینه مناسبی است زیرا علاوه بر راحتی و ایمنی سالمند، در هزینههای مالی حمل ونقل بیماربخصوص در شهرهای بزرگ و معطلی در کلینیکها صرفهجویی میشود. از یک طرف سالمند از تجهیزات فیزیوتراپی مورد نیاز در کاهش درد استفاده برده و از طرفی وی و همراهانش فرصت بیشتری برای آموزش تمرینات لازم دارند و در کل با در نظر گرفتن جمیع حالات از نظر اقتصادی هم نسبت به رفت و آمدها به کلینیکها به صرفهتر است.
پوشش 50 درصدی بیمهها بر خدمات فیزیوتراپی
دکتر احمد مؤذنزاده رئیس انجمن فیزیوتراپی ایران معتقد است شیوع بیماری کرونا در کشور توانسته به طور متوسط 30 تا 40 درصد بار مراجعات به مراکز فیزیوتراپی را در سطح کشور کاهش دهد. از سوی دیگر ارائه خدمات درمانی فیزیوتراپی در منزل افزایش بیشتری پیدا کرده است.
او در گفتوگو با «ایران» میگوید: فیزیوتراپی رشتهای درمانی و زیرمجموعه توانبخشی به شمار میآید که هم در پیشگیری از بروز بیماری و هم در درمان و هم توانبخشی مؤثر است.
رئیس انجمن فیزیوتراپی اضافه میکند: در بحران کرونا نیز ارائه خدمات فیزیوتراپی تنفسی برای آن دسته از افرادی که مبتلا به کرونا شدهاند و همچنین ارائه خدمات درمانی برای بهبود حرکات اسکلتی عضلانی سالمندان کم تحرک اهمیت ویژهای دارد. اما در مورد مراجعه بیماران به مراکز باید بگویم که اصلاً جای نگرانی وجود ندارد چون در تمامی مراکز فیزیوتراپی بحث فاصله گذاری، ضدعفونی کردن سطوح و استفاده کردن از ماسک و تمامی موارد دیگر، مطابق پروتکلهای بهداشتی کاملاً رعایت میشود. از سوی دیگر تلاش میشود حتیالامکان سالمندان دارای بیماریهای زمینهای و ناتوان کننده را در مراکز پذیرش نکنیم و بهصورت آموزش در منزل به آنها کمک کنیم تا کمتر در معرض آسیب قرار بگیرند.
دکتر مؤذنزاده میافزاید: با وجود اینکه فیزیوتراپی جزو خدماتی است که مشمول بیمه پایه میشود اما بیشتر خدمات فیزیوتراپی پوشش بیمه پایه ندارد و بعضاً بیمههای تکمیلی آنها را پوشش میدهد. در واقع در خوشبینانهترین حالت در حال حاضر حدود 50 درصد هزینههای درمانی را سازمانهای بیمه گر یعنی بیمه پایه و تکمیلی پرداخت میکنند و تقریباً نصف هزینههای فیزیوتراپی را بیماران از جیب پرداخت میکنند. این موضوع محل ایراد است چون بار مالی زیادی را به مردم تحمیل میکند و مانع حضور آنها در مراکز و دریافت خدمات درمانی میشود.
او تأکید میکند: بیمارانی که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیستند برای دریافت خدمات فیزیوتراپی ناچار راهی مراکز دولتی میشوند اما متأسفانه تعداد این مراکز محدود است، به گونهای که میتوان گفت 70 درصد از خدمات سرپایی فیزیوتراپی در بخش خصوصی صورت میگیرد. از اینرو انتظار داریم دولتمردان و شورای عالی بیمه پوششهای بیمهای این خدمات را افزایش دهند.
آغاز رسمی پارالمپیک توکیو با برگزاری مراسم رژه کاروانها
گروه ورزشی/ شانزدهمین دوره بازیهای پارالمپیک تابستانی دیروز با برگزاری مراسم رژه به میزبانی توکیو افتتاح شد. کاروان ایران با نام «سردار دلها» در این رویداد حضور دارد و 62 ورزشکارمان در رشتههای بسکتبال با ویلچر، دوچرخهسواری، دوومیدانی، وزنهبرداری، تیراندازی، تیراندازی با کمان، جودو، تکواندو، والیبال نشسته و کانو (قایقرانی) به رقابت خواهند پرداخت. مراسم رژه کشورها پس از پخش یک ویدیو که قدرت ورزشکاران پارا را نشان میداد، خیلی زود آغاز شد و کاروان پناهجویان و ایرلند اولین کاروانهایی بودند که در این مراسم رژه رفتند. نکته جالب اینکه با وجود غیبت کاروان افغانستان در پارالمپیک 2020 ، یک نماینده از سازمان ملل پرچم این کشور را در مراسم افتتاحیه حمل کرد. کاروان ایران با پرچمداری زهرا نعمتی (تیر و کمان) و نورمحمد آرخی (دو و میدانی) در جایگاه هجدهمین کشور رژه رفت. برخلاف کاروان المپیک که صدای خیلیها را درآورد و خبرساز شد، کاروان پارالمپیک ایران لباسهای درخور توجه و مناسبی داشت. مردان با کت و شلوار نوک مدادی و پیراهن مشکی و زنان با مانتو و شلوار نوک مدادی و مقنعه مشکی و ماسک مزین به 3 رنگ پرچم ایران رژه رفتند. افتتاحیه پارالمپیک هم بدون حضور تماشاگران برگزار شد و ژاپنیها سکوهای ورزشگاه را با کاغذهای رنگی تزئین کرده بودند تا این موضوع کمتر به چشم بیاید. توماس باخ رئیس کمیته بینالمللی المپیک (IOC)، آندروف پارسونز رئیس کمیته بینالمللی پارالمپیک (IPC) و ناروهیتو، امپراتور ژاپن از چهرههای شاخص حاضر در ورزشگاه بودند. در این دوره از بازیها ۱۶۲ کشور و نیز تیم پناهجویان حضور دارند و ۲۱ کشور نیز به دلایل مختلف از جمله تعلیق از سوی IPC، نداشتن ورزشکار، محدودیتهای ایجاد شده به دلیل شیوع کرونا و تصمیم دولتها مبنی بر عدم حضور ورزشکاران، در بازیهای توکیو ۲۰۲۰ حضور نخواهند داشت. همچنین بوتان، گرانادا، مالدیو، پاراگوئه و سنت وینسنت 5 کشوری هستند که برای اولین بار در بازیهای پارالمپیک شرکت میکنند.
گفت و گوبا سید یعقوب موسوی؛ جامعه شناس درباره وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران در شرایط کرونا
بهبود نظام سلامت موجب صعود سرمایه اجتماعی میشود
حمیده امینی فرد
خبرنگار
کرونا حالا در اغلب شهرهای ما به قرمزترین رنگ ممکن درآمده است. تعداد فوتیها با وجود تزریق واکسن و کاهش سن تزریقکنندگان همچنان سه رقمی است. بیمارستانها تخت خالی برای بستری بیماران جدید ندارند و البته همچنان رعایت پروتکلها زیر 40 درصد است. نگاهی به چهره شهرها نشان میدهد با وجود اعمال محدودیتها و تعطیلی چند روزه، کماکان همه اماکن عمومی و خرید باز است و اتفاقاً برخلاف توصیهها و هشدارها؛ سفرشهروندان در تعطیلات تابستانی رونق زیادی گرفته است، اما سؤالی که باید پرسید این است چه اتفاقی باعث شده تا برخیها بدون توجه به رعایت حقوق دیگران ماسکها را از روی صورت برمی دارند؟ چرا در شرایطی که زنگ خطر برای رعایت پروتکلها به صدا درآمده عدهای خودخواهانه و از روی لجبازی و تعمد ماسک نمیزنند؟ چرا به رغم توصیه کارشناسان گروهی که در لیست واکسیناسیون هستند، مراجعه نمیکنند و عدهای برخلاف آنها حاضرند وجدانشان را دور بزنند و در صف واکسیناسیون با پرداخت مبلغی از دیگران جلوتر باشند؟ عدهای هم چون واکسن زدهاند میگویند «به من چه» و حاضر نیستند به نفع دیگران و در اصل خودشان پروتکلها را جدیتر بگیرند! در مقابل البته گروهی دیگر هم ایستادهاند؛ گروهی که آگاهانه واکسن زدن را انتخاب کردهاند، به عملکردها اعتماد دارند و اتفاقاً اصرار دارند تا واکسن ایرانی تزریق کنند. ویژگی این گروه اعتماد و اطمینان داشتن است. میگویند ما به فرایند واکسیناسیون اعتماد داریم و حتی تبلیغات منفی هم نمیگذارد ما در دسته بیخیالها باشیم. آنها جزو آن دستهای هستند که نگاهشان به اداره بیماری خوشبینانه است. اعتقاد دارند که باید به سهمشان در قبال شهروندان دیگر متعهدانه عمل کنند. آنها همانهایی هستند که در هر شرایطی طرف خوب ماجرا را میگیرند. انتقاد اجتماعی البته برایشان بیمفهوم نیست. معنای انتقاد اما با اعتمادشان ناسازگار نیست. نگاه شما به مدیریت کرونا و واکسیناسیون به کدام گروه شباهت بیشتری دارد؟ آیا همچنان باور دارید که اداره وضعیت کرونا با چالشها و نقاط ضعف زیادی همراه بوده یا نه اساساً ترجیح میدهید خوشبینانه طبق آنچه که برنامهریزی شده جلو بروید! در هر صورت شما در هر دستهای که باشید جزو سرمایههای اجتماعی تلقی میشوید که اعتمادتان به نظام اجتماعی میتواند درصد وابستگیتان را به هنجارها و باورها تغییر دهد. این یک مثال ساده و عامیانه از مفهومی به نام «اعتماد اجتماعی» و «سرمایه اجتماعی» بود که شاید تعریفاش برای بسیاری از ما سخت به نظر برسد؛ اما ما باید بهدنبال راه حلهایی باشیم که این سرمایه اجتماعی را تقویت کند. اساساً نظامهای اجتماعی هم بهدنبال تقویت سرمایههای اجتماعی خود هستند. برخی کارشناسان هشدار میدهند که در سالهای اخیر وضعیت معیشتی مردم و حالا هم بیماری کرونا، سرمایه اجتماعی را به پایینترین سطح ممکن رسانده است. به اعتقاد آنها افول سرمایه اجتماعی بزرگترین چالش پیش روی دولت آینده است و باید برای بازسازی آن با توجه به پیچیدگیهایی که جامعه ایران دارد، راهحلهای اورژانسی پیدا کرد. با دکتر سید یعقوب موسوی؛ جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران در این شرایط خاص (کرونا) به گفتوگو نشستهایم که میخوانید:
با توجه به اینکه در سالهای اخیر به دلایل مختلف اعتماد عمومی به عملکرد مسئولان دچار آسیبهایی شده است و مردم نسبت به برخی اقدامات دچار بدبینی و بیانگیزگی شدهاند چطور میتوان در حال حاضر این وضعیت را بهبود بخشید و به عبارتی بازسازی کرد، البته باید به نقش دولت و مردم هم توجه کنیم. فکر میکنید هر کدام باید چه وظایفی را برعهده بگیرند و چگونه به سهم خود در این زمینه عمل کنند؟
اعتماد اجتماعی بحث کلیدی تحلیل وضعیت اجتماعات در دنیای کنونی است که درحال حاضر مورد توجه بسیاری از کارشناسان اجتماعی قرار گرفته است. درواقع اعتماد یک رکن اساسی تحولات اجتماعی محسوب میشود. بر این اساس به هر میزان اعتماد اجتماعی افزایش یابد، به تناسب آن زمینه برای بسیاری از فعالیتهای دیگرهمچون مشارکت اجتماعی، همکاری جمعی، مسئولیتپذیری و مداخله مثبت در امور اجتماعی هم افزایش مییابد.
شاید بهتر باشد که ببینیم اساساً این اعتماد اجتماعی چگونه تعریف میشود گاهی برداشتهای متفاوتی از این مفهوم صورت میگیرد و به همین دلیل نمیتوان در نهایت به یک حرف مشترک رسید...
اساسا اعتماد اجتماعی یعنی همگرایی هنجارمند؛ باورمندی مشترک و پذیرش متقابل بین آحاد جامعه. اعتماد یعنی زندگی در یک فضای ذهنی ارزشی و هنجاری مشترک که مورد پذیرش عموم مردم است. از گذشتههای دور تاکنون نیز سنگبنای اجتماعات براساس باورمندیهای متقابل بوده است که البته از سطح خانواده شروع میشود و در سطح اجتماعات با پیچیدگیهای گستردهای که در دنیای کنونی ایجاد شده، ادامه مییابد.
اگر اعتماد اجتماعی را سنگ بنای جامعه فرض کنیم پس فاکتورهای زیادی باید از آن تبعیت کند. این طور نیست؟
بله متغیرهای متعددی وجود دارد که متأثر از اعتماد اجتماعی است. این متغیرها بر یکدیگر تأثیر میگذارند. باید تأکید کنم که ایجاد اعتماد اجتماعی در یک جامعه موضوعی ساده و پیش پا افتاده نیست و به تعبیر جامعهشناسان مستلزم برنامهریزی فنی و مدیریتی است. به عبارتی با سخنرانی و خطابه نمیتوان اعتماد اجتماعی را در جامعه ایجاد کرد. اعتماد اجتماعی هم مفهوم ذهنی و هم علمی دارد و تحلیل اعتماد اجتماعی مستلزم تحلیل در سطوح مختلف جامعه است. بویژه در جامعه ایران که یک جامعه در حال گذار و توسعه است و بحرانهای متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را هم تجربه میکند. جامعهای که از وجوه مختلف قومیتی و اقلیمی تشکیل شده و به تعبیر برنامهریزان اجتماعی از سیاست متراکم سرزمینی برخوردار است. بنابراین در چنین جامعهای بحث اعتماد از نظر یافتن راهحلهای تأمین آن بسیار پیچیده است.
خب چگونه میتوان با تقویت اعتماد میان مردم و دولت، سرمایه اجتماعی که این روزها به نظر میرسد قدرت قبل را ندارد تقویت کرد؟ درواقع بزرگترین نگرانی اینجاست که تضعیف سرمایه اجتماعی آن طور که باید جدی گرفته نشده و اقدامی در جهت تحکیم آن صورت نمیگیرد.
ببینید همان طور که گفتم، اعتماد بخش مهمی از سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی هم ابزاری مهم برای هر نوع برنامهریزی در سطوح کلان، متوسط و خرد جامعه است. درواقع سرمایه اجتماعی از مؤلفههای مختلفی تشکیل شده که اعتماد ستون اصلی آن است. از آنجا که سرمایه اجتماعی شامل مؤلفههایی مثل اعتماد، مشارکت، خودباوری، خودآگاهی اجتماعی، سواد، هویت، معنویت، فرهنگ و غیره است؛ بنابراین به هر میزان که بیشتر تقویت شود، میتواند بر تمام این مؤلفهها تأثیر بگذارد. اگر بخواهیم سرمایه اجتماعی را قوی کنیم باید به سراغ آسیبشناسی آن برویم. نخبگان، محققان و متعلمین باید وارد میدان شده و به سراغ راه حلهایی برای بازپروری آن از نظر تولید دانش، فرهنگ، ادبیات عمومی و اجتماعی بروند. در این صورت کار سیاستگذاران و برنامهریزان هم سهل میشود.
سرمایه اجتماعی تاچه اندازه با سرمایه اقتصادی درارتباط است. منظورم این است که میتوانیم بگوییم به هر میزان افراد جامعهای از لحاظ مالی و رفاهی شرایط بهتری داشته باشند به همان میزان سرمایه اجتماعی قویتر میشود؟
بله؛ به تناسب اینکه آحاد جامعه تا چه حد تأمین اقتصادی باشند، میزان سرمایه اجتماعی نیز تغییر میکند. اگر جامعهای دچار فقر اقتصادی باشد مثل وضعیتی که ما الان شاهد آن هستیم یعنی رشد طبقه زیر خط فقر، قطعاً ترکشهایش به سمت سرمایه اجتماعی هم میرود. در چنین شرایطی سطح اعتماد، مشارکت، همکاری، انسجام و انضباط عمومی و اجتماعی با بحران مواجه خواهد شد. به عبارتی زمانی که مؤلفههای تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی یا خود سرمایه اجتماعی دچار آسیب و مشکل میشود، هر نوع برنامهریزی و سیاستگذاری هم در جامعه با نارسایی همراه خواهد شد.
بهتر است به سراغ بحث داغ این روزها برویم. مدیریت کرونا! آیا میتوان گفت که در این یکسال و نیم اخیر سرمایه اجتماعی دچار تغییرات عمدهای شده است؟ به هرحال کشور ما هم مثل سایر کشورها با این بحران دست به گریبان شد و اقداماتی صورت گرفت که فارغ از جنبه درمانی و بهداشتی آن میتوان از نظر اجتماعی آن را به بحث گذاشت. نظر شما چیست؟
بله؛ ارتباط بین وضعیت سرمایه اجتماعی و مدیریت کرونا قابل بحث است و سؤال جدی هم این است که آیا نظام اجتماعی و زیرمجموعههای آن قدرت و استعداد مدیریت چنین شرایطی را دارند؟ یا اینکه اساساً ما تا چه اندازه آمادگی مدیریت کرونا را داشته و داریم؟ چند نظریه و فرضیه در این زمینه وجود دارد. عدهای شرایط موجود را خوشبینانه ارزیابی میکنند و بر این باورند که تاکنون موفق جلو آمدهایم. به اعتقاد آنها ما در قبال این موج کشنده درست عمل کردهایم و توانستهایم در طول این یکسال و نیم اخیر در مقاطع مختلف چندین موج سخت و سهمگین را کنترل کنیم. این عده تولید واکسن داخلی را به عنوان یک دستاورد ملی مهم تلقی میکنند. به اعتقاد آنها این تجربه که ما در طول تاریخ با امراض سخت و پیچیدهتری هم مواجه بوده و توانستهایم از این شرایط به هر طریق ممکن عبور کنیم؛ نشان میدهد که قدرت حفظ نظام اجتماعی ایران در برابر مهاجمات وجود دارد. این یک نوع نگاه باورمندانه است؛ اما اگر بخواهیم واقعگرایانه نیز نگاه کنیم باید ببینیم در این مدت مؤلفههای سرمایه اجتماعی تا چه اندازه فعال بوده است. به اعتقاد من در مدیریت کرونا بالاخره سطحی از اعتماد و تمکین به برنامهها و مدیران وجود دارد. اگرچه وضعیت گرانی و عدم تأمین نیازهای اساسی نوعی گلایهمندی در بین مردم ایجاد کرده است؛ اما در مجموع و در مقابل این ویروس و مدیریت و کنترل بیماری از سوی مدیران نوعی انسجام عمومی وجود دارد. مردم نیز تاحد ممکن به رعایت پروتکلها پایبندند؛ البته که این روزها وضعیت وخیم شده است. اما اینکه بخواهیم ارتباط مستقیمی بین پدیده واکسیناسیون و افزایش سرمایه اجتماعی ایجاد کنیم؛ این ارتباط مثل آن ارتباطی که بین سرمایه اجتماعی و بخش صنعت؛ تولید؛ توسعه و رفاه اقتصادی وجود دارد، است. یعنی هر میزان که ما در بخش صنعت؛ تولید؛ توسعه و رفاه اقتصادی دچار مشکل بوده و عقب هستیم؛ در اینجا نیز از آنچه باید باشیم؛ عقبتریم. اگر کاربرد سرمایه اجتماعی در ایران نمره بالایی داشت؛ در میزان مشارکت؛ اعتماد؛ دانش؛ سود عمومی هم تأثیر خودش را نشان میداد و در مقایسه با بسیاری از کشورهای همتراز باید جلوتر بودیم؛ اما چون نیستیم؛ طبیعی است که در این بخش هم مثل سایر بخشها دچار تأخیر هستیم.
به پدیده واکسیناسیون اشاره کردید به نظر میرسد که مردم بویژه در هفتههای اخیر که میزان واردات واکسن شدت گرفته و از طرفی واکسن داخلی «کوو ایران برکت» نیز در حال توزیع است؛ به این فرایند نگاه مثبتی داشته و امیدوار شدهاند. برخی حتی تمایل دارند که واکسن ایرانی دریافت کنند. به نظر شما این وضعیت میتواند سطح سرمایه اجتماعی را در آینده تقویت کند؟
بله این عناصر در سرمایه اجتماعی ما وجود دارد. شما ببینید هم اکنون حتی در سطوح روستا و مناطق پراکنده و دورافتاده نیز مردم در انتظار دریافت واکسن هستند در حالی که در برخی کشورهای پیشرفته از مردم خواهش میکنند و برایشان امتیازی در نظر میگیرند تا به مراکز واکسیناسیون مراجعه کنند. این به معنای افزایش آگاهی عمومی در ایران است. همان طور که پیشتر اشاره کردم آگاهی جزئی از سرمایه اجتماعی است. خوشبختانه مردم ایران رویکرد مثبتی به فرایند واکسیناسیون داشتهاند و اتفاقاً نقد اصلی اینجاست که چرا توزیع واکسن در برههای کند پیش رفته است و یکی از گلایهها هم به عدم تأمین کافی واکسن ایرانی برمیگردد. چرا که مردم تمایل دارند تا واکسن ایرانی به تولید انبوه برسد و نسبت به وضعیت قطره چکانی آن اعتراض دارند. این یعنی اقبال خوبی به تزریق واکسن تولید داخل وجود دارد و مردم نسبت به دستاورد کشورشان اعتماد دارند. به هرحال افکار عمومی بخشی از سرمایه اجتماعی محسوب میشوند. البته ممکن است و من هم رد نمیکنم که به دلایلی و بیشتر به علت تبلیغاتی که در شبکههای مجازی انجام میشود، بخشهایی از جامعه نسبت به دریافت واکسن داخلی دچار تردید باشند و واکسن وارداتی را ترجیح بدهند. با این وجود و به رغم همه تردیدها و نقدهایی که در فضای رسانهای نسبت به واکسن داخلی انجام میشود، سرمایه اجتماعی ما مستعد پذیرش پدیده واکسیناسیون عمومی است و این یعنی مردم اعتماد دارند و اگر هم تأخیری وجود دارد به بخش برنامهریزی بهداشت و درمان برمیگردد. به هرحال ممکن است مشکلاتی وجود دارد که بنده در جریان آن نیستم؛ اما در حوزه مسائل اجتماعی باید تأکید کنم که رابطه متقابل وجود دارد. اجرای طرح واکسیناسیون مصونیت بخش فیزیکی است. قطعاً جامعهای میتواند از نظر اجتماعی رشد کند که از سلامت جسمی و ذهنی برخوردار باشد. «سلامت» یکی از شاخصهای بسیار مهم است که با مقایسه میزان مرگ و میر نسبت به دهههای گذشته متوجه میشویم که شاخص سلامت رشد متعادلی داشته و میبینیم که سن امید به زندگی در ایران افزایش یافته است. نظرات بدبینانهای هم وجود دارد که صحبت از تنزل شاخصهای سلامت دارد که میتوان درباره آن بحث کرد؛ اما اگر بخواهیم بی طرفانه به موضوع نگاه کنیم به رغم همه معضلات اقتصادی و گرفتاریها و افول شاخص سلامت در برخی مناطق کشور؛ اما در مجموع تحولات گستردهای در طول این سالها و در سطح ملی اتفاق افتاده است که جمعیت شناسان و کارشناسان حوزه بهداشت میتوانند ورود کنند و توضیح دهند. پدیده واکسیناسیون گام مهمی در تأمین بهداشت جامعه است؛ بنابراین هر چقدر قویتر و سریعتر عمل کنیم، به توسعه سلامت کشور کمک کردهایم. همان طور که میدانید، سلامت جزئی مهم از توسعه اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی است و متقابلاً بر فرایندهای دیگر هم اثر میگذارد و البته تأثیرات تو در تو و پیچیده زیادی دارد که حتی با متغیرهای بهداشت هم در ارتباط است.
کرونا و گسست ارتباطات اجتماعی
حسین سلیمی
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی
ما اخیراً شاهد این هستیم که بسیاری از چهرههای علم و فرهنگ در دانشگاهها به دلیل ابتلای بیماری کرونا از میان ما رفتهاند. متأسفانه دانشگاه علامه طباطبایی هماکنون سوگوار از دست دادن دکتر احمد گلمحمدی یکی از اساتید برجسته این دانشگاه است. با آنکه این اندیشمند دوز اولیه واکسن را هم تزریق کرده بود اما بیماری بر جسم او غالب شد و از وجود یک استاد شاخص، مؤلف و مترجم عالم بیبهره ماندیم. از دست دادن چهرههایی مثل ایشان بر اثر کرونا ضایعه بسیار عظیمی است که به سادگی توسط جامعه علمی قابل جبران نیست. همچنین شاهد آن هستیم که نزدیک به دو سال است که آموزش در دانشگاهها، خصوصاً دانشگاهی مانند دانشگاه علامه طباطبایی که اصلش علوم انسانی و علوم اجتماعی است براساس آموزش مجازی و از راه دور اجرا میشود.
درست است که آموزش مجازی توانسته دانشگاه را سرپا نگهدارد اما نباید فراموش کرد محیط دانشگاه و آموزش در دانشگاه در واقع امری حضوری است و ما خسارتهای جدی بر اثر لغو آموزشهای حضوری متحمل شدیم. تنها دستاویزی که میتواند کمکرسان ما در این شرایط باشد تا روزانه شاهد از بین رفتن اساتید و بزرگان و سرمایههای اجتماعی کشور نباشیم رعایت پروتکلهاست. در حال حاضر واکسیناسیون برخی اساتید و کارکنان دانشگاهها سرعت گرفته ولی باید فرهنگسازی کرد و به اقشار جامعه آموزش داد که بدون ماسک و بدون رعایت فاصله ایمنی و موازین بهداشتی؛ واکسیناسیون نمیتواند ما را به تنهایی ایمن کند.
بنابراین خواهش ما این است که مردم عزیز، دانشجویان گرامی، خانوادههای دانشجویان پروتکلهای بهداشتی را که بارها بر آن تأکید شده رعایت کنند تا بتوانیم دانشگاه را به شرایط عادی برگردانیم. امروز دانشجویانی در حوزه تحصیلات تکمیلی در حال آموزش هستند که حتی دانشگاهها را ندیدهاند. و بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و فعالیتهای دانش بنیان ما به محاق رفته و امیدواریم که دانشجویان ما استادان و کارکنان ما با رعایت پروتکلهای بهداشتی بتوانند به ما کمک کنند تا دانشگاه را به شرایط پویای خودش برگردانیم. انسان به هر حال موجودی اجتماعی است و در طی دورانهای طولانی بویژه در دهههای اخیر مدل متفاوتی از سبک زندگی را تجربه کرده است. بین انسانها احساس اجتماعی بودن و امید داشتن در محیط عامه از اصول این سبک زندگی بود که با به وجود آمدن مشکل و محدودیتهای ناشی از کرونا شاهد مشکلات بنیادین اجتماعی و ارتباطی در تمام جوامع بشری هستیم. اینکه انسانها دیگر امکان ارتباط نزدیک به یکدیگر ندارند و اگر این امکان فراهم شود احساس ترس و تردید در افراد وجود خواهد داشت بحرانهای عمیقی در پی خواهد داشت.
شاید در ابتدا بحرانهای اقتصادی جلوهگری بیشتر داشته باشند و زودتر حس و دیده شوند. حتی بحران در حوزه آموزش که به سمت آموزش مجازی چرخش پیدا کرده هم سریعتر مشاهده شود اما بحرانهای عمیقتر از آن مانند گسستها در ارتباطات اجتماعی و پیوندهای اجتماعی بروز خواهند کرد. هماکنون جامعه ما با پرسشهای جدی در مورد سبک زندگی روبهرو است که پاسخی برای آن نیافتیم و در حال حاضر برای بازگشت به جامعهای با ارتباطات سالم و پر امید گزینه دیگری غیر از رعایت پروتکلهای بهداشتی نداریم.
خبرنگار
کرونا حالا در اغلب شهرهای ما به قرمزترین رنگ ممکن درآمده است. تعداد فوتیها با وجود تزریق واکسن و کاهش سن تزریقکنندگان همچنان سه رقمی است. بیمارستانها تخت خالی برای بستری بیماران جدید ندارند و البته همچنان رعایت پروتکلها زیر 40 درصد است. نگاهی به چهره شهرها نشان میدهد با وجود اعمال محدودیتها و تعطیلی چند روزه، کماکان همه اماکن عمومی و خرید باز است و اتفاقاً برخلاف توصیهها و هشدارها؛ سفرشهروندان در تعطیلات تابستانی رونق زیادی گرفته است، اما سؤالی که باید پرسید این است چه اتفاقی باعث شده تا برخیها بدون توجه به رعایت حقوق دیگران ماسکها را از روی صورت برمی دارند؟ چرا در شرایطی که زنگ خطر برای رعایت پروتکلها به صدا درآمده عدهای خودخواهانه و از روی لجبازی و تعمد ماسک نمیزنند؟ چرا به رغم توصیه کارشناسان گروهی که در لیست واکسیناسیون هستند، مراجعه نمیکنند و عدهای برخلاف آنها حاضرند وجدانشان را دور بزنند و در صف واکسیناسیون با پرداخت مبلغی از دیگران جلوتر باشند؟ عدهای هم چون واکسن زدهاند میگویند «به من چه» و حاضر نیستند به نفع دیگران و در اصل خودشان پروتکلها را جدیتر بگیرند! در مقابل البته گروهی دیگر هم ایستادهاند؛ گروهی که آگاهانه واکسن زدن را انتخاب کردهاند، به عملکردها اعتماد دارند و اتفاقاً اصرار دارند تا واکسن ایرانی تزریق کنند. ویژگی این گروه اعتماد و اطمینان داشتن است. میگویند ما به فرایند واکسیناسیون اعتماد داریم و حتی تبلیغات منفی هم نمیگذارد ما در دسته بیخیالها باشیم. آنها جزو آن دستهای هستند که نگاهشان به اداره بیماری خوشبینانه است. اعتقاد دارند که باید به سهمشان در قبال شهروندان دیگر متعهدانه عمل کنند. آنها همانهایی هستند که در هر شرایطی طرف خوب ماجرا را میگیرند. انتقاد اجتماعی البته برایشان بیمفهوم نیست. معنای انتقاد اما با اعتمادشان ناسازگار نیست. نگاه شما به مدیریت کرونا و واکسیناسیون به کدام گروه شباهت بیشتری دارد؟ آیا همچنان باور دارید که اداره وضعیت کرونا با چالشها و نقاط ضعف زیادی همراه بوده یا نه اساساً ترجیح میدهید خوشبینانه طبق آنچه که برنامهریزی شده جلو بروید! در هر صورت شما در هر دستهای که باشید جزو سرمایههای اجتماعی تلقی میشوید که اعتمادتان به نظام اجتماعی میتواند درصد وابستگیتان را به هنجارها و باورها تغییر دهد. این یک مثال ساده و عامیانه از مفهومی به نام «اعتماد اجتماعی» و «سرمایه اجتماعی» بود که شاید تعریفاش برای بسیاری از ما سخت به نظر برسد؛ اما ما باید بهدنبال راه حلهایی باشیم که این سرمایه اجتماعی را تقویت کند. اساساً نظامهای اجتماعی هم بهدنبال تقویت سرمایههای اجتماعی خود هستند. برخی کارشناسان هشدار میدهند که در سالهای اخیر وضعیت معیشتی مردم و حالا هم بیماری کرونا، سرمایه اجتماعی را به پایینترین سطح ممکن رسانده است. به اعتقاد آنها افول سرمایه اجتماعی بزرگترین چالش پیش روی دولت آینده است و باید برای بازسازی آن با توجه به پیچیدگیهایی که جامعه ایران دارد، راهحلهای اورژانسی پیدا کرد. با دکتر سید یعقوب موسوی؛ جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران در این شرایط خاص (کرونا) به گفتوگو نشستهایم که میخوانید:
با توجه به اینکه در سالهای اخیر به دلایل مختلف اعتماد عمومی به عملکرد مسئولان دچار آسیبهایی شده است و مردم نسبت به برخی اقدامات دچار بدبینی و بیانگیزگی شدهاند چطور میتوان در حال حاضر این وضعیت را بهبود بخشید و به عبارتی بازسازی کرد، البته باید به نقش دولت و مردم هم توجه کنیم. فکر میکنید هر کدام باید چه وظایفی را برعهده بگیرند و چگونه به سهم خود در این زمینه عمل کنند؟
اعتماد اجتماعی بحث کلیدی تحلیل وضعیت اجتماعات در دنیای کنونی است که درحال حاضر مورد توجه بسیاری از کارشناسان اجتماعی قرار گرفته است. درواقع اعتماد یک رکن اساسی تحولات اجتماعی محسوب میشود. بر این اساس به هر میزان اعتماد اجتماعی افزایش یابد، به تناسب آن زمینه برای بسیاری از فعالیتهای دیگرهمچون مشارکت اجتماعی، همکاری جمعی، مسئولیتپذیری و مداخله مثبت در امور اجتماعی هم افزایش مییابد.
شاید بهتر باشد که ببینیم اساساً این اعتماد اجتماعی چگونه تعریف میشود گاهی برداشتهای متفاوتی از این مفهوم صورت میگیرد و به همین دلیل نمیتوان در نهایت به یک حرف مشترک رسید...
اساسا اعتماد اجتماعی یعنی همگرایی هنجارمند؛ باورمندی مشترک و پذیرش متقابل بین آحاد جامعه. اعتماد یعنی زندگی در یک فضای ذهنی ارزشی و هنجاری مشترک که مورد پذیرش عموم مردم است. از گذشتههای دور تاکنون نیز سنگبنای اجتماعات براساس باورمندیهای متقابل بوده است که البته از سطح خانواده شروع میشود و در سطح اجتماعات با پیچیدگیهای گستردهای که در دنیای کنونی ایجاد شده، ادامه مییابد.
اگر اعتماد اجتماعی را سنگ بنای جامعه فرض کنیم پس فاکتورهای زیادی باید از آن تبعیت کند. این طور نیست؟
بله متغیرهای متعددی وجود دارد که متأثر از اعتماد اجتماعی است. این متغیرها بر یکدیگر تأثیر میگذارند. باید تأکید کنم که ایجاد اعتماد اجتماعی در یک جامعه موضوعی ساده و پیش پا افتاده نیست و به تعبیر جامعهشناسان مستلزم برنامهریزی فنی و مدیریتی است. به عبارتی با سخنرانی و خطابه نمیتوان اعتماد اجتماعی را در جامعه ایجاد کرد. اعتماد اجتماعی هم مفهوم ذهنی و هم علمی دارد و تحلیل اعتماد اجتماعی مستلزم تحلیل در سطوح مختلف جامعه است. بویژه در جامعه ایران که یک جامعه در حال گذار و توسعه است و بحرانهای متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را هم تجربه میکند. جامعهای که از وجوه مختلف قومیتی و اقلیمی تشکیل شده و به تعبیر برنامهریزان اجتماعی از سیاست متراکم سرزمینی برخوردار است. بنابراین در چنین جامعهای بحث اعتماد از نظر یافتن راهحلهای تأمین آن بسیار پیچیده است.
خب چگونه میتوان با تقویت اعتماد میان مردم و دولت، سرمایه اجتماعی که این روزها به نظر میرسد قدرت قبل را ندارد تقویت کرد؟ درواقع بزرگترین نگرانی اینجاست که تضعیف سرمایه اجتماعی آن طور که باید جدی گرفته نشده و اقدامی در جهت تحکیم آن صورت نمیگیرد.
ببینید همان طور که گفتم، اعتماد بخش مهمی از سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی هم ابزاری مهم برای هر نوع برنامهریزی در سطوح کلان، متوسط و خرد جامعه است. درواقع سرمایه اجتماعی از مؤلفههای مختلفی تشکیل شده که اعتماد ستون اصلی آن است. از آنجا که سرمایه اجتماعی شامل مؤلفههایی مثل اعتماد، مشارکت، خودباوری، خودآگاهی اجتماعی، سواد، هویت، معنویت، فرهنگ و غیره است؛ بنابراین به هر میزان که بیشتر تقویت شود، میتواند بر تمام این مؤلفهها تأثیر بگذارد. اگر بخواهیم سرمایه اجتماعی را قوی کنیم باید به سراغ آسیبشناسی آن برویم. نخبگان، محققان و متعلمین باید وارد میدان شده و به سراغ راه حلهایی برای بازپروری آن از نظر تولید دانش، فرهنگ، ادبیات عمومی و اجتماعی بروند. در این صورت کار سیاستگذاران و برنامهریزان هم سهل میشود.
سرمایه اجتماعی تاچه اندازه با سرمایه اقتصادی درارتباط است. منظورم این است که میتوانیم بگوییم به هر میزان افراد جامعهای از لحاظ مالی و رفاهی شرایط بهتری داشته باشند به همان میزان سرمایه اجتماعی قویتر میشود؟
بله؛ به تناسب اینکه آحاد جامعه تا چه حد تأمین اقتصادی باشند، میزان سرمایه اجتماعی نیز تغییر میکند. اگر جامعهای دچار فقر اقتصادی باشد مثل وضعیتی که ما الان شاهد آن هستیم یعنی رشد طبقه زیر خط فقر، قطعاً ترکشهایش به سمت سرمایه اجتماعی هم میرود. در چنین شرایطی سطح اعتماد، مشارکت، همکاری، انسجام و انضباط عمومی و اجتماعی با بحران مواجه خواهد شد. به عبارتی زمانی که مؤلفههای تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی یا خود سرمایه اجتماعی دچار آسیب و مشکل میشود، هر نوع برنامهریزی و سیاستگذاری هم در جامعه با نارسایی همراه خواهد شد.
بهتر است به سراغ بحث داغ این روزها برویم. مدیریت کرونا! آیا میتوان گفت که در این یکسال و نیم اخیر سرمایه اجتماعی دچار تغییرات عمدهای شده است؟ به هرحال کشور ما هم مثل سایر کشورها با این بحران دست به گریبان شد و اقداماتی صورت گرفت که فارغ از جنبه درمانی و بهداشتی آن میتوان از نظر اجتماعی آن را به بحث گذاشت. نظر شما چیست؟
بله؛ ارتباط بین وضعیت سرمایه اجتماعی و مدیریت کرونا قابل بحث است و سؤال جدی هم این است که آیا نظام اجتماعی و زیرمجموعههای آن قدرت و استعداد مدیریت چنین شرایطی را دارند؟ یا اینکه اساساً ما تا چه اندازه آمادگی مدیریت کرونا را داشته و داریم؟ چند نظریه و فرضیه در این زمینه وجود دارد. عدهای شرایط موجود را خوشبینانه ارزیابی میکنند و بر این باورند که تاکنون موفق جلو آمدهایم. به اعتقاد آنها ما در قبال این موج کشنده درست عمل کردهایم و توانستهایم در طول این یکسال و نیم اخیر در مقاطع مختلف چندین موج سخت و سهمگین را کنترل کنیم. این عده تولید واکسن داخلی را به عنوان یک دستاورد ملی مهم تلقی میکنند. به اعتقاد آنها این تجربه که ما در طول تاریخ با امراض سخت و پیچیدهتری هم مواجه بوده و توانستهایم از این شرایط به هر طریق ممکن عبور کنیم؛ نشان میدهد که قدرت حفظ نظام اجتماعی ایران در برابر مهاجمات وجود دارد. این یک نوع نگاه باورمندانه است؛ اما اگر بخواهیم واقعگرایانه نیز نگاه کنیم باید ببینیم در این مدت مؤلفههای سرمایه اجتماعی تا چه اندازه فعال بوده است. به اعتقاد من در مدیریت کرونا بالاخره سطحی از اعتماد و تمکین به برنامهها و مدیران وجود دارد. اگرچه وضعیت گرانی و عدم تأمین نیازهای اساسی نوعی گلایهمندی در بین مردم ایجاد کرده است؛ اما در مجموع و در مقابل این ویروس و مدیریت و کنترل بیماری از سوی مدیران نوعی انسجام عمومی وجود دارد. مردم نیز تاحد ممکن به رعایت پروتکلها پایبندند؛ البته که این روزها وضعیت وخیم شده است. اما اینکه بخواهیم ارتباط مستقیمی بین پدیده واکسیناسیون و افزایش سرمایه اجتماعی ایجاد کنیم؛ این ارتباط مثل آن ارتباطی که بین سرمایه اجتماعی و بخش صنعت؛ تولید؛ توسعه و رفاه اقتصادی وجود دارد، است. یعنی هر میزان که ما در بخش صنعت؛ تولید؛ توسعه و رفاه اقتصادی دچار مشکل بوده و عقب هستیم؛ در اینجا نیز از آنچه باید باشیم؛ عقبتریم. اگر کاربرد سرمایه اجتماعی در ایران نمره بالایی داشت؛ در میزان مشارکت؛ اعتماد؛ دانش؛ سود عمومی هم تأثیر خودش را نشان میداد و در مقایسه با بسیاری از کشورهای همتراز باید جلوتر بودیم؛ اما چون نیستیم؛ طبیعی است که در این بخش هم مثل سایر بخشها دچار تأخیر هستیم.
به پدیده واکسیناسیون اشاره کردید به نظر میرسد که مردم بویژه در هفتههای اخیر که میزان واردات واکسن شدت گرفته و از طرفی واکسن داخلی «کوو ایران برکت» نیز در حال توزیع است؛ به این فرایند نگاه مثبتی داشته و امیدوار شدهاند. برخی حتی تمایل دارند که واکسن ایرانی دریافت کنند. به نظر شما این وضعیت میتواند سطح سرمایه اجتماعی را در آینده تقویت کند؟
بله این عناصر در سرمایه اجتماعی ما وجود دارد. شما ببینید هم اکنون حتی در سطوح روستا و مناطق پراکنده و دورافتاده نیز مردم در انتظار دریافت واکسن هستند در حالی که در برخی کشورهای پیشرفته از مردم خواهش میکنند و برایشان امتیازی در نظر میگیرند تا به مراکز واکسیناسیون مراجعه کنند. این به معنای افزایش آگاهی عمومی در ایران است. همان طور که پیشتر اشاره کردم آگاهی جزئی از سرمایه اجتماعی است. خوشبختانه مردم ایران رویکرد مثبتی به فرایند واکسیناسیون داشتهاند و اتفاقاً نقد اصلی اینجاست که چرا توزیع واکسن در برههای کند پیش رفته است و یکی از گلایهها هم به عدم تأمین کافی واکسن ایرانی برمیگردد. چرا که مردم تمایل دارند تا واکسن ایرانی به تولید انبوه برسد و نسبت به وضعیت قطره چکانی آن اعتراض دارند. این یعنی اقبال خوبی به تزریق واکسن تولید داخل وجود دارد و مردم نسبت به دستاورد کشورشان اعتماد دارند. به هرحال افکار عمومی بخشی از سرمایه اجتماعی محسوب میشوند. البته ممکن است و من هم رد نمیکنم که به دلایلی و بیشتر به علت تبلیغاتی که در شبکههای مجازی انجام میشود، بخشهایی از جامعه نسبت به دریافت واکسن داخلی دچار تردید باشند و واکسن وارداتی را ترجیح بدهند. با این وجود و به رغم همه تردیدها و نقدهایی که در فضای رسانهای نسبت به واکسن داخلی انجام میشود، سرمایه اجتماعی ما مستعد پذیرش پدیده واکسیناسیون عمومی است و این یعنی مردم اعتماد دارند و اگر هم تأخیری وجود دارد به بخش برنامهریزی بهداشت و درمان برمیگردد. به هرحال ممکن است مشکلاتی وجود دارد که بنده در جریان آن نیستم؛ اما در حوزه مسائل اجتماعی باید تأکید کنم که رابطه متقابل وجود دارد. اجرای طرح واکسیناسیون مصونیت بخش فیزیکی است. قطعاً جامعهای میتواند از نظر اجتماعی رشد کند که از سلامت جسمی و ذهنی برخوردار باشد. «سلامت» یکی از شاخصهای بسیار مهم است که با مقایسه میزان مرگ و میر نسبت به دهههای گذشته متوجه میشویم که شاخص سلامت رشد متعادلی داشته و میبینیم که سن امید به زندگی در ایران افزایش یافته است. نظرات بدبینانهای هم وجود دارد که صحبت از تنزل شاخصهای سلامت دارد که میتوان درباره آن بحث کرد؛ اما اگر بخواهیم بی طرفانه به موضوع نگاه کنیم به رغم همه معضلات اقتصادی و گرفتاریها و افول شاخص سلامت در برخی مناطق کشور؛ اما در مجموع تحولات گستردهای در طول این سالها و در سطح ملی اتفاق افتاده است که جمعیت شناسان و کارشناسان حوزه بهداشت میتوانند ورود کنند و توضیح دهند. پدیده واکسیناسیون گام مهمی در تأمین بهداشت جامعه است؛ بنابراین هر چقدر قویتر و سریعتر عمل کنیم، به توسعه سلامت کشور کمک کردهایم. همان طور که میدانید، سلامت جزئی مهم از توسعه اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی است و متقابلاً بر فرایندهای دیگر هم اثر میگذارد و البته تأثیرات تو در تو و پیچیده زیادی دارد که حتی با متغیرهای بهداشت هم در ارتباط است.
کرونا و گسست ارتباطات اجتماعی
حسین سلیمی
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی
ما اخیراً شاهد این هستیم که بسیاری از چهرههای علم و فرهنگ در دانشگاهها به دلیل ابتلای بیماری کرونا از میان ما رفتهاند. متأسفانه دانشگاه علامه طباطبایی هماکنون سوگوار از دست دادن دکتر احمد گلمحمدی یکی از اساتید برجسته این دانشگاه است. با آنکه این اندیشمند دوز اولیه واکسن را هم تزریق کرده بود اما بیماری بر جسم او غالب شد و از وجود یک استاد شاخص، مؤلف و مترجم عالم بیبهره ماندیم. از دست دادن چهرههایی مثل ایشان بر اثر کرونا ضایعه بسیار عظیمی است که به سادگی توسط جامعه علمی قابل جبران نیست. همچنین شاهد آن هستیم که نزدیک به دو سال است که آموزش در دانشگاهها، خصوصاً دانشگاهی مانند دانشگاه علامه طباطبایی که اصلش علوم انسانی و علوم اجتماعی است براساس آموزش مجازی و از راه دور اجرا میشود.
درست است که آموزش مجازی توانسته دانشگاه را سرپا نگهدارد اما نباید فراموش کرد محیط دانشگاه و آموزش در دانشگاه در واقع امری حضوری است و ما خسارتهای جدی بر اثر لغو آموزشهای حضوری متحمل شدیم. تنها دستاویزی که میتواند کمکرسان ما در این شرایط باشد تا روزانه شاهد از بین رفتن اساتید و بزرگان و سرمایههای اجتماعی کشور نباشیم رعایت پروتکلهاست. در حال حاضر واکسیناسیون برخی اساتید و کارکنان دانشگاهها سرعت گرفته ولی باید فرهنگسازی کرد و به اقشار جامعه آموزش داد که بدون ماسک و بدون رعایت فاصله ایمنی و موازین بهداشتی؛ واکسیناسیون نمیتواند ما را به تنهایی ایمن کند.
بنابراین خواهش ما این است که مردم عزیز، دانشجویان گرامی، خانوادههای دانشجویان پروتکلهای بهداشتی را که بارها بر آن تأکید شده رعایت کنند تا بتوانیم دانشگاه را به شرایط عادی برگردانیم. امروز دانشجویانی در حوزه تحصیلات تکمیلی در حال آموزش هستند که حتی دانشگاهها را ندیدهاند. و بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و فعالیتهای دانش بنیان ما به محاق رفته و امیدواریم که دانشجویان ما استادان و کارکنان ما با رعایت پروتکلهای بهداشتی بتوانند به ما کمک کنند تا دانشگاه را به شرایط پویای خودش برگردانیم. انسان به هر حال موجودی اجتماعی است و در طی دورانهای طولانی بویژه در دهههای اخیر مدل متفاوتی از سبک زندگی را تجربه کرده است. بین انسانها احساس اجتماعی بودن و امید داشتن در محیط عامه از اصول این سبک زندگی بود که با به وجود آمدن مشکل و محدودیتهای ناشی از کرونا شاهد مشکلات بنیادین اجتماعی و ارتباطی در تمام جوامع بشری هستیم. اینکه انسانها دیگر امکان ارتباط نزدیک به یکدیگر ندارند و اگر این امکان فراهم شود احساس ترس و تردید در افراد وجود خواهد داشت بحرانهای عمیقی در پی خواهد داشت.
شاید در ابتدا بحرانهای اقتصادی جلوهگری بیشتر داشته باشند و زودتر حس و دیده شوند. حتی بحران در حوزه آموزش که به سمت آموزش مجازی چرخش پیدا کرده هم سریعتر مشاهده شود اما بحرانهای عمیقتر از آن مانند گسستها در ارتباطات اجتماعی و پیوندهای اجتماعی بروز خواهند کرد. هماکنون جامعه ما با پرسشهای جدی در مورد سبک زندگی روبهرو است که پاسخی برای آن نیافتیم و در حال حاضر برای بازگشت به جامعهای با ارتباطات سالم و پر امید گزینه دیگری غیر از رعایت پروتکلهای بهداشتی نداریم.
معاون مرکز توسعه تجارت الکترونیک در گفتوگو با «ایران»:
«اینماد» یک الزام قانونی برای کسبوکارهای اینترنتی است
سوسن صادقی
خبرنگار
مرکز توسعه تجارت الکترونیکی (پیرو ابلاغیه شاپرک) که پرداخت یارها را برای ارائه درگاه پرداخت اینترنتی به کسب و کارها، ملزم به داشتن «اینماد» (نماد اعتماد الکترونیکی) از سوی پذیرندهها کرده، قرار است این تکلیف قانونی از ابتدای شهریورماه عملیاتی شود ولی فعالان حوزه پرداخت یارها کماکان به این مسأله انتقاد دارند. به این بهانه با «محمدجواد هادی» معاون مرکز توسعه تجارت الکترونیکی گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید.
طبق کدام قانون کسب و کارهای اینترنتی که از شرکتهای پرداخت یار درگاه پرداخت اینترنتی دریافت میکنند باید دارای اینماد باشند؟
طبق مصوبه شورای امنیت کشور مبنی بر آییننامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی و قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مؤدیان باید پذیرندگان درگاههای پرداخت اینترنتی دارای اینماد باشند. ابتدا این تکلیف در مورد شرکتهای PSP (ارائه دهنده دستگاه پوز) اجرایی شد و حال باید شرکتهای مشابه آنها که همانا شرکتهای پرداخت یار هستند، این قانون را اجرایی کرده و به کسب و کارهایی که اینماد ندارند، درگاه پرداختی اینترنتی واگذار نکنند.
بسیاری به اجرای این قانون انتقاد داشتند در حال حاضر وضعیت به چه صورتی است؟
وقتی اواخر سال گذشته پرداخت یارها ملزم به دریافت اینماد از پذیرندهها شدند، انتقادهایی به این موضوع شد ولی در جلساتی که با حضور نمایندگان سازمان نصر، کمیسیون فاوای اتاق ایران، انجمن فینتک و از همه مهمتر نمایندگان شرکتهای پرداخت یار برگزار شد، دغدغههای آنها مورد بررسی قرار گرفت و لحاظ شد. از اینرو برای تسهیل حداکثری، راهکار اینماد «بدون ستاره» با توافق فعالان طراحی شد که اجرایی میشود. بهعبارتی همان سطح صفر را برای کسب و کارهایی که امکان ارائه تمام مجوزها برای دریافت اینماد ندارند، در نظر گرفته شده است. از آنجایی که هدف اجرای صحیح قوانین و مقررات بوده و اجرای قانون به نفع همه است بنابراین هیچ کس متضرر نمیشود.
استارتاپهای نوآورانه بهدلیل نداشتن بسیاری از مجوزها امکان دریافت اینماد را ندارند و با مسدودسازی درگاههای پرداخت اینترنتی آسیب میبینند. کسب و کارهای خرد با چه سطحی از فعالیت و تراکنش میتوانند اینماد بدون ستاره دریافت کنند؟
مرکز توسعه تجارت الکترونیکی بهعنوان متولی تجارت الکترونیکی کشور، طبق تکالیف ذاتی و قانونی خود مسئولیت رشد و توسعه تجارت الکترونیکی از جمله استارتاپهای نوآورانه را برعهده دارد و برای اینکه این بخش دچار مشکل نشود، همانطور که گفتم با مشورت ارائه اینماد بدون ستاره را با توافق تشکل ذیل وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (مرکز توسعه تجارت الکترونیکی، بانک مرکزی و شاپرک و سازمان نظام صنفی رایانهای) عملیاتی کرد.
با وجود ارائه چنین تمهیداتی چرا پرداخت یارها همچنان انتقاد دارند؟
از نظر قانونی و هم از نظر منطقی، داشتن اینماد بهعنوان یک الزام قانونی برای کسبوکارهای اینترنتی و رعایت حقوق مصرفکننده، مستقل از اینکه درگاه پرداخت توسط شرکت PSP یا پرداخت یار ارائه میشود، وجود دارد که در مقررات مختلف مورد تأکید قرار گرفته و باید اجرایی شود. در این راستا طبیعی است که برخی کماکان منتقد باشند، چرا که اصرار بر فعالیت فراقانونی دارند و میخواهند وضع موجود را حفظ کرده و به ارائه خدمات به سایتهایی مانند قمار، شرط بندی و... ادامه دهند. بنابراین با برخی نقدهای فراقانونی که اجرای تکالیف قانونی متوقف نمیشود. از سوی دیگر باید قانون را یادآوری کرد که طبق قانون تجارت الکترونیکی تمام کسب و کارها حتی کسب و کارهای خرد باید برای دریافت درگاه پرداخت اینترنتی دارای اینماد باشند و هیچ شرکتی نمیتواند به کسب و کارهای بدون اینماد درگاه ارائه دهد واستثنایی هم وجود ندارد. چند کسب و کار محدود که پیش از این هم تخلفاتی داشتند و به اخطارهای نظارتی بیتوجهی کردند، اینماد آنها تعلیق شد. بعد همانها از طریق درگاههای پرداخت اینترنتی به فعالیت خود ادامه میدهند که این اقدام غیرقانونی است پس اعتراض این بخش قابل پیشبینی بود.
هم اکنون کسبوکارهای خرد و خانگی که در پیامرسانهای اجتماعی فعالیت میکنند، به جای کارت به کارت از درگاه پرداخت یار استفاده میکنند و با حذف این کسب و کارها پرداخت یارها متضرر میشوند. آیا برای این بخش هم تدابیری اندیشیده شده است؟
کسب و کاری که دارای سایت نیست و در شبکههای اجتماعی فعالیت میکند نمیتواند درگاه پرداخت اینترنتی دریافت کند. طبق مقررات شاپرک، خدمات درگاه پرداخت شرکتهای خدمات پرداخت و پرداخت یارها فقط به سایتهای اینترنتی تعلق میگیرد و کسبوکارهای اینترنتی بهعنوان پذیرندگان شبکه پرداخت هم طبق قوانین و مقررات برای فعالیت ملزم به دریافت نماد اعتماد الکترونیکی (اینماد) و رعایت الزامات قانون تجارت الکترونیکی هستند بنابراین پیامرسانهای اجتماعی خارج از موضوع بحث هستند.
بسیاری معتقد هستند که با حذف پرداخت یارها از حوزه کسبوکارهای اینترنتی در پیام رسانها، شفافیت مالی از بین رفته و دوباره جریان پرداخت کارت به کارت رواج پیدا میکند که خود عامل افزایش کلاهبرداریها میشود؟
بانک مرکزی بهصورت موازی در حال انجام اقدامهایی برای کنترل فعالیت تجاری از طریق کارت بهکارت است که با اجرایی شدن آن، دغدغههای شرکتهای پرداخت یار مرتفع میشود.
برخی معتقد هستند که ارائه لوگو اینماد برای جلوگیری از تخلف بازدارنده نیست. آیا این موضوع را قبول دارید؟
بدیهی است که هیچ اقدامی حتی پیچیدهترین مجوزها، احتمال تخلف را صفر نمیکند؛ ولی قطعاً این احتمال به مراتب کاهش خواهد یافت. همین که در فرایند اعطای اینماد الزامات قانون تجارت الکترونیکی و داشتن برخی مجوزهای قانونی پیشنیاز در گروه کالا و خدمت مربوط از جمله بانک، بیمه، بیمارستان و حتی پرداخت یاری کنترل میشود، قطعاً به کاهش احتمال تخلف شدیداً کمک میکند که گزارشهای متعدد مراجع قضایی و امنیتی مؤید این مطلب است. از سوی دیگر عموم کسبوکارهای قانونمند از اینماد استقبال میکنند و استقبال گسترده برای دریافت اینماد در سالهای اخیر اثباتکننده این موضوع است به صورتی که تعداد اینمادهای اعطا شده سال گذشته نسبت به سال قبل از آن بیش از دو برابر شده بهطوری که تاکنون بیش از 100 هزار اینماد اعطا شده است.
وجود لوگوی اینماد در سایتهای کسب و کارهای اینترنتی چقدر توانسته از سوءاستفادهها در فضای مجازی جلوگیری کند؟
گزارشهای مراجع رسمی مانند پلیس فتا نشان میدهد که درصد شکایت از کسب و کارهای دارای اینماد بسیار کمتر از کسب و کارهای فاقد اینماد است و این نسبت 5 به 95 درصد است. باید گفت حمایتهای معاونت پیشگیری از جرم قوه قضائیه، معاونت امور فضای مجازی دادستانی کل کشور، پلیس فتا، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و... از اجرای ابلاغیه اخیر شاپرک درباره الزام اینماد برای پرداخت یارها، بخوبی نشاندهنده کارکرد مثبت اینماد در پیشگیری از تخلفات و جرایم است.
هوشمندسازی ارائه اینماد به کجا رسید؟
فرایند اعطای اینماد بهصورت سیستمی و هوشمند از سال 98 آغاز و ادامه دارد و با کارهایی که صورت گرفته میانگین زمان اعطای اینماد از 5 روز به کمتر از یک روز رسیده است.
در دولت تدبیر و امید به چه میزان رشد معاملاتی الکترونیکی را شاهد بودیم؟
یکی از اقدامهای مرکز توسعه تجارت الکترونیکی در سالهای اخیر، گزارشهای دورهای تجارت الکترونیکی است که روی سایت مرکز توسعه تجارت الکترونیکی نیز قرار گرفته است. طبق گزارش سال 99، ارزش معاملات تجارت الکترونیکی نسبت به سال قبل از آن بیش از 4 برابر و تعداد اینمادهای اعطا شده نیز بیش از دو برابر شده است.
خبرنگار
مرکز توسعه تجارت الکترونیکی (پیرو ابلاغیه شاپرک) که پرداخت یارها را برای ارائه درگاه پرداخت اینترنتی به کسب و کارها، ملزم به داشتن «اینماد» (نماد اعتماد الکترونیکی) از سوی پذیرندهها کرده، قرار است این تکلیف قانونی از ابتدای شهریورماه عملیاتی شود ولی فعالان حوزه پرداخت یارها کماکان به این مسأله انتقاد دارند. به این بهانه با «محمدجواد هادی» معاون مرکز توسعه تجارت الکترونیکی گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید.
طبق کدام قانون کسب و کارهای اینترنتی که از شرکتهای پرداخت یار درگاه پرداخت اینترنتی دریافت میکنند باید دارای اینماد باشند؟
طبق مصوبه شورای امنیت کشور مبنی بر آییننامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی و قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مؤدیان باید پذیرندگان درگاههای پرداخت اینترنتی دارای اینماد باشند. ابتدا این تکلیف در مورد شرکتهای PSP (ارائه دهنده دستگاه پوز) اجرایی شد و حال باید شرکتهای مشابه آنها که همانا شرکتهای پرداخت یار هستند، این قانون را اجرایی کرده و به کسب و کارهایی که اینماد ندارند، درگاه پرداختی اینترنتی واگذار نکنند.
بسیاری به اجرای این قانون انتقاد داشتند در حال حاضر وضعیت به چه صورتی است؟
وقتی اواخر سال گذشته پرداخت یارها ملزم به دریافت اینماد از پذیرندهها شدند، انتقادهایی به این موضوع شد ولی در جلساتی که با حضور نمایندگان سازمان نصر، کمیسیون فاوای اتاق ایران، انجمن فینتک و از همه مهمتر نمایندگان شرکتهای پرداخت یار برگزار شد، دغدغههای آنها مورد بررسی قرار گرفت و لحاظ شد. از اینرو برای تسهیل حداکثری، راهکار اینماد «بدون ستاره» با توافق فعالان طراحی شد که اجرایی میشود. بهعبارتی همان سطح صفر را برای کسب و کارهایی که امکان ارائه تمام مجوزها برای دریافت اینماد ندارند، در نظر گرفته شده است. از آنجایی که هدف اجرای صحیح قوانین و مقررات بوده و اجرای قانون به نفع همه است بنابراین هیچ کس متضرر نمیشود.
استارتاپهای نوآورانه بهدلیل نداشتن بسیاری از مجوزها امکان دریافت اینماد را ندارند و با مسدودسازی درگاههای پرداخت اینترنتی آسیب میبینند. کسب و کارهای خرد با چه سطحی از فعالیت و تراکنش میتوانند اینماد بدون ستاره دریافت کنند؟
مرکز توسعه تجارت الکترونیکی بهعنوان متولی تجارت الکترونیکی کشور، طبق تکالیف ذاتی و قانونی خود مسئولیت رشد و توسعه تجارت الکترونیکی از جمله استارتاپهای نوآورانه را برعهده دارد و برای اینکه این بخش دچار مشکل نشود، همانطور که گفتم با مشورت ارائه اینماد بدون ستاره را با توافق تشکل ذیل وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (مرکز توسعه تجارت الکترونیکی، بانک مرکزی و شاپرک و سازمان نظام صنفی رایانهای) عملیاتی کرد.
با وجود ارائه چنین تمهیداتی چرا پرداخت یارها همچنان انتقاد دارند؟
از نظر قانونی و هم از نظر منطقی، داشتن اینماد بهعنوان یک الزام قانونی برای کسبوکارهای اینترنتی و رعایت حقوق مصرفکننده، مستقل از اینکه درگاه پرداخت توسط شرکت PSP یا پرداخت یار ارائه میشود، وجود دارد که در مقررات مختلف مورد تأکید قرار گرفته و باید اجرایی شود. در این راستا طبیعی است که برخی کماکان منتقد باشند، چرا که اصرار بر فعالیت فراقانونی دارند و میخواهند وضع موجود را حفظ کرده و به ارائه خدمات به سایتهایی مانند قمار، شرط بندی و... ادامه دهند. بنابراین با برخی نقدهای فراقانونی که اجرای تکالیف قانونی متوقف نمیشود. از سوی دیگر باید قانون را یادآوری کرد که طبق قانون تجارت الکترونیکی تمام کسب و کارها حتی کسب و کارهای خرد باید برای دریافت درگاه پرداخت اینترنتی دارای اینماد باشند و هیچ شرکتی نمیتواند به کسب و کارهای بدون اینماد درگاه ارائه دهد واستثنایی هم وجود ندارد. چند کسب و کار محدود که پیش از این هم تخلفاتی داشتند و به اخطارهای نظارتی بیتوجهی کردند، اینماد آنها تعلیق شد. بعد همانها از طریق درگاههای پرداخت اینترنتی به فعالیت خود ادامه میدهند که این اقدام غیرقانونی است پس اعتراض این بخش قابل پیشبینی بود.
هم اکنون کسبوکارهای خرد و خانگی که در پیامرسانهای اجتماعی فعالیت میکنند، به جای کارت به کارت از درگاه پرداخت یار استفاده میکنند و با حذف این کسب و کارها پرداخت یارها متضرر میشوند. آیا برای این بخش هم تدابیری اندیشیده شده است؟
کسب و کاری که دارای سایت نیست و در شبکههای اجتماعی فعالیت میکند نمیتواند درگاه پرداخت اینترنتی دریافت کند. طبق مقررات شاپرک، خدمات درگاه پرداخت شرکتهای خدمات پرداخت و پرداخت یارها فقط به سایتهای اینترنتی تعلق میگیرد و کسبوکارهای اینترنتی بهعنوان پذیرندگان شبکه پرداخت هم طبق قوانین و مقررات برای فعالیت ملزم به دریافت نماد اعتماد الکترونیکی (اینماد) و رعایت الزامات قانون تجارت الکترونیکی هستند بنابراین پیامرسانهای اجتماعی خارج از موضوع بحث هستند.
بسیاری معتقد هستند که با حذف پرداخت یارها از حوزه کسبوکارهای اینترنتی در پیام رسانها، شفافیت مالی از بین رفته و دوباره جریان پرداخت کارت به کارت رواج پیدا میکند که خود عامل افزایش کلاهبرداریها میشود؟
بانک مرکزی بهصورت موازی در حال انجام اقدامهایی برای کنترل فعالیت تجاری از طریق کارت بهکارت است که با اجرایی شدن آن، دغدغههای شرکتهای پرداخت یار مرتفع میشود.
برخی معتقد هستند که ارائه لوگو اینماد برای جلوگیری از تخلف بازدارنده نیست. آیا این موضوع را قبول دارید؟
بدیهی است که هیچ اقدامی حتی پیچیدهترین مجوزها، احتمال تخلف را صفر نمیکند؛ ولی قطعاً این احتمال به مراتب کاهش خواهد یافت. همین که در فرایند اعطای اینماد الزامات قانون تجارت الکترونیکی و داشتن برخی مجوزهای قانونی پیشنیاز در گروه کالا و خدمت مربوط از جمله بانک، بیمه، بیمارستان و حتی پرداخت یاری کنترل میشود، قطعاً به کاهش احتمال تخلف شدیداً کمک میکند که گزارشهای متعدد مراجع قضایی و امنیتی مؤید این مطلب است. از سوی دیگر عموم کسبوکارهای قانونمند از اینماد استقبال میکنند و استقبال گسترده برای دریافت اینماد در سالهای اخیر اثباتکننده این موضوع است به صورتی که تعداد اینمادهای اعطا شده سال گذشته نسبت به سال قبل از آن بیش از دو برابر شده بهطوری که تاکنون بیش از 100 هزار اینماد اعطا شده است.
وجود لوگوی اینماد در سایتهای کسب و کارهای اینترنتی چقدر توانسته از سوءاستفادهها در فضای مجازی جلوگیری کند؟
گزارشهای مراجع رسمی مانند پلیس فتا نشان میدهد که درصد شکایت از کسب و کارهای دارای اینماد بسیار کمتر از کسب و کارهای فاقد اینماد است و این نسبت 5 به 95 درصد است. باید گفت حمایتهای معاونت پیشگیری از جرم قوه قضائیه، معاونت امور فضای مجازی دادستانی کل کشور، پلیس فتا، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و... از اجرای ابلاغیه اخیر شاپرک درباره الزام اینماد برای پرداخت یارها، بخوبی نشاندهنده کارکرد مثبت اینماد در پیشگیری از تخلفات و جرایم است.
هوشمندسازی ارائه اینماد به کجا رسید؟
فرایند اعطای اینماد بهصورت سیستمی و هوشمند از سال 98 آغاز و ادامه دارد و با کارهایی که صورت گرفته میانگین زمان اعطای اینماد از 5 روز به کمتر از یک روز رسیده است.
در دولت تدبیر و امید به چه میزان رشد معاملاتی الکترونیکی را شاهد بودیم؟
یکی از اقدامهای مرکز توسعه تجارت الکترونیکی در سالهای اخیر، گزارشهای دورهای تجارت الکترونیکی است که روی سایت مرکز توسعه تجارت الکترونیکی نیز قرار گرفته است. طبق گزارش سال 99، ارزش معاملات تجارت الکترونیکی نسبت به سال قبل از آن بیش از 4 برابر و تعداد اینمادهای اعطا شده نیز بیش از دو برابر شده است.
نگرانی جهانی از لجاجت کاخ سفید و تهدید طالبان
زهره صفاری/ با آغاز شمارش معکوس پایان مهلت خروج نظامیان خارجی از افغانستان، سران گروه هفت در حالی فشارها بر رئیس جمهوری امریکا برای فرصت گرفتن از طالبان را مضاعف کردهاند که از یکسو در درون کاخ سفید مشاوران «جو بایدن» راضی به این اتفاق نیستند و از سوی دیگر سران طالبان نیز هشدار دادهاند که هر تغییر برنامهای را در این پروسه، نقض توافق امریکا تلقی کرده و نسبت به آن واکنش خواهند داشت. به گزارش «واشنگتن پست»، رئیس جمهوری امریکا که این روزها به دلیل تصمیم ناگهانیاش برای خروج از افغانستان و تبعات فاجعهبار آن سیبل انتقادات فراوانی قرار دارد، در نشست روز یکشنبه با خبرنگاران، گرچه احتمال رایزنی درباره تمدید مهلت خروج نیروهای خارجی از کابل را رد نکرد اما در عین حالی که برای تکمیل مأموریت در زمان تعیین شده ابراز امیدواری داشت، از تسریع در روند خروج نیروهای امریکایی از فرودگاه «حامد کرزای» خبر داد. او حتی در پاسخ به فشارهای سران گروه هفت برای تمدید مهلت نیز گفت: «ما باید شرایط را ارزیابی کنیم و تصمیم نهایی را بگیریم.» در حالی که «جو بایدن» سعی دارد شرایط را تحت کنترل نشان دهد اما به نوشته «سیانان»، بنا به اعلام ارتش امریکا در حال حاضر حدود 5800 نیروی امریکایی و سلاح و تجهیزات بسیاری از افغانستان خارج نشدهاند و پیشبینی میشود که چند روز بیش از 31 آگوست زمان برای تکمیل این مأموریت لازم باشد. در همین حال پنتاگون که نگران از تهدید طالبان است برای تبیین برنامههای چند روز آینده برای تعیین تکلیف به «بایدن» اولتیماتوم داد. «جان کربی»، سخنگوی پنتاگون گفت: «ارتش در حال حاضر برنامههایش را برای تخلیه تا 31 آگوست چیده است اما ما تابع دستورات رئیس جمهوری هستیم.»
نگرانی گروه هفت
نشست سران گروه هفت در حالی با محور تحولات افغانستان برگزار شد که در آستانه این مذاکرات مجازی، سران کشورهای ثروتمند غربی و ژاپن هر یک به نوعی اعمال فشار بر «بایدن» برای حفظ نظامیان امریکایی در افغانستان پس از 31 آگوست را آغاز کرده بودند. در این میان گرچه با تصمیمگیری مقامات کاخ سفید روند خروج نیروها تسریع شده اما نگرانیها از حملات احتمالی داعش و درگیریهای مسلحانه مانند آنچه دو روز قبل رخ داد، کشورهای عضو گروه هفت را بر لزوم تمدید این مهلت مصر کرده است. «ژان لودریان»، وزیر خارجه فرانسه نسبت به ضرورت افزایش زمان خروج تأکید و شرایط را نگرانکننده خواند و «هایکو ماس» همتای آلمانیاش نیز خواستار تعامل با طالبان در این راستا شد. در این میان اما به نوشته «بیبیسی»، وزیر دفاع انگلیس نیز در حالی که چندان امیدوار به تغییر نظر «بایدن» نیست، گفت: «جامعه جهانی خواستار افزایش این مهلت هستند اما همه باید منتظر نظر دو نفر باشند؛ رئیس جمهوری امریکا و طالبان. دو قطبی که هر دو، نظرشان سرنوشتساز است.» نشست سران گروه هفت در واقع نخستین مذاکره امریکا با هم پیمانانش درباره تحولات پس از سقوط کابل، بحران پیش روی افغانستان و همچنین آینده روابط با طالبان به شمار میرود. نشستی که قرار است علاوه بر تحولات افغانستان درباره تحریم یا به رسمیت شناختن طالبان تصمیمگیری شود. «بوریس جانسون» نخستوزیر انگلیس که ریاست این نشست با حضور امریکا، ایتالیا، فرانسه، آلمان، ژاپن و کانادا را برعهده دارد به رویترز گفت: «در این نشست تمرکز بر روند خروج از افغانستان و برنامههای بلند مدت کشورها در حوزه روابط با این کشور، حقوق بشر و زنان پس از مهلت تعیین شده امریکا است.» این در حالی است که به نوشته «گاردین»، آژانسهای سازمان ملل متحد درباره کمبود مواد غذایی در افغانستان تا ماه سپتامبر هشدار داده است. سازمان بهداشت جهانی نیز بسته شدن فرودگاه کابل بر پروازهای تجاری را مانع بزرگ در نرسیدن کالاهای اساسی به این کشور عنوان کرده است.
تلاش جهانی برای ثبات افغانستان
روند سریع سلطه طالبان بر افغانستان همچنان بسیاری از سران جهان را به حیرت واداشته اما در این میان گرچه برخی کشورهای غربی همچنان نسبت به آینده روابط با شبه نظامیان طالب تردید دارند و در آستانه نشست گروه 7، اما و اگرهایی در این باره مطرح شده است، مقامات پکن نسبت به تبعات تحریم طالبان به غرب هشدار داده و آن را خطرناک خواندند. «وانگ ونبین» سخنگوی وزارت خارجه چین به «آسوشیتد پرس» گفت: «جامعه جهانی باید تحولات را به مسیر مثبت هدایت و از هر گونه تعامل صلحآمیز حمایت کند.» در همین حال در حالی که بنا به گزارش روزنامه «نیویورک تایمز»، مقامات طالبان برای تشکیل دولت «فراگیر»، مذاکرات با «حامد کرزای»، رئیس جمهوری پیشین و «عبدالله عبدالله»، رئیس شورای عالی مصالحه ملی را به عنوان دو مقام باقیمانده از حکومت سابق افغانستان آغاز کردهاند، روزنامه «گاردین» از تماس تلفنی «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه با «نارندرا مودی»، نخستوزیر هند برای همکاری دو جانبه در بهبود شرایط افغانستان خبر داده است و وزیر خارجه پاکستان نیز بر لزوم تعامل سیاسی جهان با طالبان برای برقراری صلح و ثبات در افغانستان تأکید کرده است. در همین حال روزنامه واشنگتن پست نیز از دیدار محرمانه «ویلیام برنز»، رئیس سازمان سیا با «ملاعبدالغنی برادر» از رهبران طالبان در آستانه نشست گروه هفت خبر داد. گرچه جزئیاتی از این دیدار فاش نشده اما گمانهزنیها بر رایزنی درباره تمدید ضربالاجل 31 آگوست است. این در حالی است که به نوشته «ایرنا» منابع نزدیک به مقامات ارشد طالبان اعلام کردهاند که سران این گروه به دنبال تشکیل شورای 12 نفرهای برای اداره افغانستان هستند.
نگرانی گروه هفت
نشست سران گروه هفت در حالی با محور تحولات افغانستان برگزار شد که در آستانه این مذاکرات مجازی، سران کشورهای ثروتمند غربی و ژاپن هر یک به نوعی اعمال فشار بر «بایدن» برای حفظ نظامیان امریکایی در افغانستان پس از 31 آگوست را آغاز کرده بودند. در این میان گرچه با تصمیمگیری مقامات کاخ سفید روند خروج نیروها تسریع شده اما نگرانیها از حملات احتمالی داعش و درگیریهای مسلحانه مانند آنچه دو روز قبل رخ داد، کشورهای عضو گروه هفت را بر لزوم تمدید این مهلت مصر کرده است. «ژان لودریان»، وزیر خارجه فرانسه نسبت به ضرورت افزایش زمان خروج تأکید و شرایط را نگرانکننده خواند و «هایکو ماس» همتای آلمانیاش نیز خواستار تعامل با طالبان در این راستا شد. در این میان اما به نوشته «بیبیسی»، وزیر دفاع انگلیس نیز در حالی که چندان امیدوار به تغییر نظر «بایدن» نیست، گفت: «جامعه جهانی خواستار افزایش این مهلت هستند اما همه باید منتظر نظر دو نفر باشند؛ رئیس جمهوری امریکا و طالبان. دو قطبی که هر دو، نظرشان سرنوشتساز است.» نشست سران گروه هفت در واقع نخستین مذاکره امریکا با هم پیمانانش درباره تحولات پس از سقوط کابل، بحران پیش روی افغانستان و همچنین آینده روابط با طالبان به شمار میرود. نشستی که قرار است علاوه بر تحولات افغانستان درباره تحریم یا به رسمیت شناختن طالبان تصمیمگیری شود. «بوریس جانسون» نخستوزیر انگلیس که ریاست این نشست با حضور امریکا، ایتالیا، فرانسه، آلمان، ژاپن و کانادا را برعهده دارد به رویترز گفت: «در این نشست تمرکز بر روند خروج از افغانستان و برنامههای بلند مدت کشورها در حوزه روابط با این کشور، حقوق بشر و زنان پس از مهلت تعیین شده امریکا است.» این در حالی است که به نوشته «گاردین»، آژانسهای سازمان ملل متحد درباره کمبود مواد غذایی در افغانستان تا ماه سپتامبر هشدار داده است. سازمان بهداشت جهانی نیز بسته شدن فرودگاه کابل بر پروازهای تجاری را مانع بزرگ در نرسیدن کالاهای اساسی به این کشور عنوان کرده است.
تلاش جهانی برای ثبات افغانستان
روند سریع سلطه طالبان بر افغانستان همچنان بسیاری از سران جهان را به حیرت واداشته اما در این میان گرچه برخی کشورهای غربی همچنان نسبت به آینده روابط با شبه نظامیان طالب تردید دارند و در آستانه نشست گروه 7، اما و اگرهایی در این باره مطرح شده است، مقامات پکن نسبت به تبعات تحریم طالبان به غرب هشدار داده و آن را خطرناک خواندند. «وانگ ونبین» سخنگوی وزارت خارجه چین به «آسوشیتد پرس» گفت: «جامعه جهانی باید تحولات را به مسیر مثبت هدایت و از هر گونه تعامل صلحآمیز حمایت کند.» در همین حال در حالی که بنا به گزارش روزنامه «نیویورک تایمز»، مقامات طالبان برای تشکیل دولت «فراگیر»، مذاکرات با «حامد کرزای»، رئیس جمهوری پیشین و «عبدالله عبدالله»، رئیس شورای عالی مصالحه ملی را به عنوان دو مقام باقیمانده از حکومت سابق افغانستان آغاز کردهاند، روزنامه «گاردین» از تماس تلفنی «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه با «نارندرا مودی»، نخستوزیر هند برای همکاری دو جانبه در بهبود شرایط افغانستان خبر داده است و وزیر خارجه پاکستان نیز بر لزوم تعامل سیاسی جهان با طالبان برای برقراری صلح و ثبات در افغانستان تأکید کرده است. در همین حال روزنامه واشنگتن پست نیز از دیدار محرمانه «ویلیام برنز»، رئیس سازمان سیا با «ملاعبدالغنی برادر» از رهبران طالبان در آستانه نشست گروه هفت خبر داد. گرچه جزئیاتی از این دیدار فاش نشده اما گمانهزنیها بر رایزنی درباره تمدید ضربالاجل 31 آگوست است. این در حالی است که به نوشته «ایرنا» منابع نزدیک به مقامات ارشد طالبان اعلام کردهاند که سران این گروه به دنبال تشکیل شورای 12 نفرهای برای اداره افغانستان هستند.
«کابل گیت»و این آمریکای بی وفا
محمدرضا نوروزپور
مدیرعامل ایرنا
با روی کار آمدن مجدد دموکراتها و بروز نشانهها و علائم جدی مبنی بر اجرای کامل سیاست خارجی اوباما مبنی بر خروج از خاورمیانه، می شد پیشبینی کرد که از جنس بهار عربی، بار دیگر در غرب آسیا تکرار شود. این بار اما گسل افغانستان فعال شد و آنچه رخ داد نه بهاری بود و نه عربی، بلکه خزان دموکراسی وارداتی بود برای مردم افغانستان.
آنچه رخ داد از منظری با آنچه در بهار عربی شد، شبیه است. یک دولت اگرچه دموکراتیک اما کاملا متکی به آمریکا و محروم از حمایت و پایگاه مستحکم مردمی، به محض کم رنگ شدن حمایت نظامی آمریکا و قطعی شدن خروج این کشور، آن هم به این شکل غیرمسئولانه و دست پاچه، بلافاصله فروپاشید و سقوط کرد. در این بین آنچه گمان می شد در مدت بیست سال صرف هزینه هنگفت 88 میلیارد دلاری، بتواند به عنوان حافظ دموکراسی وارداتی عمل کند، ارتشی از هم گسیخته و ناکارآمد از کار در آمد و نشان داد که آمریکا در هر دو عرصه سخت افزاری و نرم افزاری در افغانستان شکست خورده است.
این شکست رسوا، محیط سیاست داخلی و سیاست خارجی آمریکا را به شدت متاثر کرده است و تاثیرات آن پایا خواهد بود. در صحنه داخلی، حتی در داخل حزب دموکرات انشقاق و نارضایتی بروز کرده است. مخالفان داخلی به شدت تیم سیاست خارجی بایدن و خود او را به باد انتقاد و تمسخر گرفته اند. خروج فرار گونه از افغانستان، که خاطرات تلخ گریختن از سایگون را زنده می کند، حامیان دولت دموکرات را نیز به وحشت و نگرانی انداخته است، تا آنجا که برخی این رسوایی را «کابل گیت» خوانده و پیشبینی کرده اند دموکرات ها به همین دلیل انتخابات 2024 را از دست خواهند داد.
اما در محیط بین المللی شرایط امروز افغانستان بسیار عبرت آموز شده است. همانگونه که سرنوشت حکام عربی ساقط شده در جریان بهار عربی عبرت آموز و تامل برانگیز شد. شبیه سازی آنچه در افغانستان رخ داد با تحولات بهار عربی یک پیام روشن برای همه متحدین آمریکا به همراه دارد. دولت ها و حکومت هایی که آمریکا مولفه اصلی منافع ملی آنها قلمداد می شود و یا حفظ و تداوم امنیت ملی خود را به امید و اعتماد به آمریکا واگذاشته اند مغموم و نگران و مشوش شده اند. اکنون افغانستان به آینه عبرتی برای متحدان آمریکا در سراسر دنیا و خصوصا در غرب آسیا تبدیل شده و سوالاتی جدی در میان رفقای نزدیک واشنگتن پدید آورده است. به راستی دولت بعدی که با بی اخلاقی سیاسی آمریکا این چنین بی پناه خواهد ماند کدام است؟ در خاورمیانه است یا در اروپا و یا حتی در آسیای دور؟
مدیرعامل ایرنا
با روی کار آمدن مجدد دموکراتها و بروز نشانهها و علائم جدی مبنی بر اجرای کامل سیاست خارجی اوباما مبنی بر خروج از خاورمیانه، می شد پیشبینی کرد که از جنس بهار عربی، بار دیگر در غرب آسیا تکرار شود. این بار اما گسل افغانستان فعال شد و آنچه رخ داد نه بهاری بود و نه عربی، بلکه خزان دموکراسی وارداتی بود برای مردم افغانستان.
آنچه رخ داد از منظری با آنچه در بهار عربی شد، شبیه است. یک دولت اگرچه دموکراتیک اما کاملا متکی به آمریکا و محروم از حمایت و پایگاه مستحکم مردمی، به محض کم رنگ شدن حمایت نظامی آمریکا و قطعی شدن خروج این کشور، آن هم به این شکل غیرمسئولانه و دست پاچه، بلافاصله فروپاشید و سقوط کرد. در این بین آنچه گمان می شد در مدت بیست سال صرف هزینه هنگفت 88 میلیارد دلاری، بتواند به عنوان حافظ دموکراسی وارداتی عمل کند، ارتشی از هم گسیخته و ناکارآمد از کار در آمد و نشان داد که آمریکا در هر دو عرصه سخت افزاری و نرم افزاری در افغانستان شکست خورده است.
این شکست رسوا، محیط سیاست داخلی و سیاست خارجی آمریکا را به شدت متاثر کرده است و تاثیرات آن پایا خواهد بود. در صحنه داخلی، حتی در داخل حزب دموکرات انشقاق و نارضایتی بروز کرده است. مخالفان داخلی به شدت تیم سیاست خارجی بایدن و خود او را به باد انتقاد و تمسخر گرفته اند. خروج فرار گونه از افغانستان، که خاطرات تلخ گریختن از سایگون را زنده می کند، حامیان دولت دموکرات را نیز به وحشت و نگرانی انداخته است، تا آنجا که برخی این رسوایی را «کابل گیت» خوانده و پیشبینی کرده اند دموکرات ها به همین دلیل انتخابات 2024 را از دست خواهند داد.
اما در محیط بین المللی شرایط امروز افغانستان بسیار عبرت آموز شده است. همانگونه که سرنوشت حکام عربی ساقط شده در جریان بهار عربی عبرت آموز و تامل برانگیز شد. شبیه سازی آنچه در افغانستان رخ داد با تحولات بهار عربی یک پیام روشن برای همه متحدین آمریکا به همراه دارد. دولت ها و حکومت هایی که آمریکا مولفه اصلی منافع ملی آنها قلمداد می شود و یا حفظ و تداوم امنیت ملی خود را به امید و اعتماد به آمریکا واگذاشته اند مغموم و نگران و مشوش شده اند. اکنون افغانستان به آینه عبرتی برای متحدان آمریکا در سراسر دنیا و خصوصا در غرب آسیا تبدیل شده و سوالاتی جدی در میان رفقای نزدیک واشنگتن پدید آورده است. به راستی دولت بعدی که با بی اخلاقی سیاسی آمریکا این چنین بی پناه خواهد ماند کدام است؟ در خاورمیانه است یا در اروپا و یا حتی در آسیای دور؟
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
عدم پرداخت بیمه خسارت درمانی/ آقای بخشی از رضوانشهر استان گیلان: از مسئولان بیمه خدمات درمانی درخواست پرداخت خسارت درمانی را داریم.
خطوط مخصوص ویژه BRT در اتوبان امام علی(ع)/ آقای عابدی: خطوط BRT در اتوبان امام علی در بعضی از قسمتها با خودروهای شخصی ادغام شده و باعث ترافیک میگردد. لذا از مسئولان محترم درخواست میشود خطوط BRT و خودروهای امدادی را مشخص کنند تا رانندگان با دیدن این خطوط از عبور در آن محدوده اجتناب کرده و تردد نکنند.
ضمیمه حل جدول روزنامه/ آقای قلیزاده: درخواست میشود ضمیمه حل جدول روزنامه را سفید طراحی نمایید.
تخصیص کارت اعتباری درمان/ آقای صابر کوچکزادهای: پیشنهاد میشود
دولت محترم کارتهای اعتباری برای درمان در اختیار آحاد مردم قرار دهند و از یارانه ماهانه اشخاص کسر شود.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
عدم پرداخت بیمه خسارت درمانی/ آقای بخشی از رضوانشهر استان گیلان: از مسئولان بیمه خدمات درمانی درخواست پرداخت خسارت درمانی را داریم.
خطوط مخصوص ویژه BRT در اتوبان امام علی(ع)/ آقای عابدی: خطوط BRT در اتوبان امام علی در بعضی از قسمتها با خودروهای شخصی ادغام شده و باعث ترافیک میگردد. لذا از مسئولان محترم درخواست میشود خطوط BRT و خودروهای امدادی را مشخص کنند تا رانندگان با دیدن این خطوط از عبور در آن محدوده اجتناب کرده و تردد نکنند.
ضمیمه حل جدول روزنامه/ آقای قلیزاده: درخواست میشود ضمیمه حل جدول روزنامه را سفید طراحی نمایید.
تخصیص کارت اعتباری درمان/ آقای صابر کوچکزادهای: پیشنهاد میشود
دولت محترم کارتهای اعتباری برای درمان در اختیار آحاد مردم قرار دهند و از یارانه ماهانه اشخاص کسر شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دستور پیگیری رئیس قوه قضائیه درباره فیلمهای منتشر شده از زندان اوین
-
مدیران بخش اطلاعرسانی مانع انتشار عملیات روانی دشمن شوند
-
نقشه راه فرهنگ و سیاست در دولت سیزدهم
-
دشمن به دنبال انشقاق و اختلاف بین قواست
-
رکورد جدید فوتیها در روزهای سیاه کرونایی
-
سه اقدام فوری وزیر اقتصاد
-
جیب خالی سالمندان برای هزینههای سنگین فیزیوتراپی
-
آغاز رسمی پارالمپیک توکیو با برگزاری مراسم رژه کاروانها
-
بهبود نظام سلامت موجب صعود سرمایه اجتماعی میشود
-
«اینماد» یک الزام قانونی برای کسبوکارهای اینترنتی است
-
نگرانی جهانی از لجاجت کاخ سفید و تهدید طالبان
-
«کابل گیت»و این آمریکای بی وفا
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین