قاتل سرباز کلانتری دستگیر شد
گروه حوادث / سارق جنایتکار که برای فرار از دست سرباز کلانتری او را به قتل رسانده بود در کمتر از ۸ ساعت دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح ۹ مرداد مرد جوانی که به اتهام سرقت موتورسیکلت بازداشت شده بود برای تحقیقات به دادسرای عمومی واقع در خیابان جشنواره منتقل شد. پس از تحقیق از سوی بازپرس پرونده باتوجه به سابقه دار بودن متهم و دستگیری حین سرقت، قاضی پرونده دستور داد متهم برای تحقیقات به کلانتری ۱۱۰ شهدا منتقل شود.
ساعت حدود یک ظهر بود که سرباز وظیفه بهنام عبدالجبار مختومنژاد به همراه متهم ۲۹ ساله سوار تاکسی شد تا باهم روانه کلانتری شوند. در نزدیکیهای کلانتری متهم به سرباز وظیفه همراهش گفت گرسنه است سرباز جوان هم از راننده تاکسی خواست در نزدیکی اغذیه فروشی حوالی کلانتری توقف کند. او دو ساندویچ خرید و در همین حین برای اینکه متهم بتواند راحت غذا بخورد یکی از دستهایش را از دستبند باز کرد اما ناگهان سارق با چاقویی که همراه داشت چندین ضربه به سرباز وظیفه زده و از محل متواری شد. پس از انتقال سرباز به بیمارستان وی بر اثر شدت خونریزی جان باخت. سرباز جوانی که قاری قرآن بوده و در کلانتری مداحی میکرد. با شهادت عبدالجبار مختومنژاد، موضوع به بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت اعلام و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای دستگیری او وارد عمل شدند.
پاتوقها و محلهای تردد او زیر نظر گرفته شد و در نهایت با انجام تحقیقات فنی، کارآگاهان اداره دهم موفق به شناسایی متهم جوان در کرج شدند. پس از هماهنگیهای قضایی با بازپرس شفیعی، کارآگاهان جنایی راهی کرج شده و متهم را داخل پارکی سوار بر موتورسیکلت سرقتی دیگری بازداشت کردند.
با اعتراف متهم جوان به قتل به دستور بازپرس شفیعی از شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
به چه جرمی بازداشت شدی؟
مقابل بیمارستانها پرسه میزدم و موتور سیکلت میدزدیدم این سومین موتوری بود که میخواستم سرقت کنم اما صاحبش مرا دید و با کمک دوستان و اقوامش مرا گرفتند و کتک زدند. به قدری که مجروح شدم و به بیمارستان رفتم، از ناحیه کتف آسیب دیدم و پس از بهبودی نسبی به کلانتری ۱۱۰ منتقل شدم.
سابقه داری؟
قبلاً آشپز دانشگاه بودم و در شهرهای مختلف حتی تهران هم کار کردم اما سال ۹۷ همسرم از من جدا شد و من هم کم کم با دوستان ناباب گشتم. از آنجایی که من علاقه زیادی به موتور داشتم و از طرفی مدتی هم در کار خرید و فروش موتور بودم دوستان ناباب پیشنهاد سرقت را به من دادند. من هم قبول کردم و از اواخر سال ۹۸ سرقتها را شروع کردم اما در تهران نه. تمامی سرقت هایم در همدان بود که دستگیر شدم و به خاطر سرقت ۲۲ موتورسیکلت یک سال و نیم حبس کشیدم و سال ۹۹ با سپردن سند به مرخصی رفتم ولی دیگر برنگشتم.
چه شد که دوباره سرقتها را شروع کردی؟
من باید رد مال سرقتهای قبلیام را میدادم و چون پول نداشتم تصمیم گرفتم رد مال سرقتهای قبلی را با سرقتهای جدید پرداخت کنم و اینبار برای سرقتها راهی تهران شدم. سر سومین سرقت گیر افتادم و ناخواسته دست به قتل زدم.
چرا سرباز وظیفه را کشتی؟
وقتی به سرباز گفتم گرسنه هستم او برای خرید غذا به ساندویچی رفت، کیسهای که مدارک و وسایل من داخلش بود دست من بود. کیسه را که باز کردم چشمم به چاقویی که همیشه برای سرقتها همراهم بود افتاد. از طرفی کلید پابندم هم آنجا بود کلید و چاقو را برداشتم و فوراً پابندم را باز کردم. خواستم فرار کنم که سرباز جوان به دنبالم افتاد تا از فرار جلوگیری کند و من هم چند ضربه چاقو زدم تا از دست او فرار کنم.
بعد از جنایت چه کردی؟
نمیدانستم سرباز را کشتم، اصلاً قصدم کشتن نبود. بعد از فرار بانداژی که با آن کتفم را بسته بودم روی دستم انداختم. یک دستم دستبند داشت به اطراف ورامین رفتم و انبری تهیه کرده و دستبند را قیچی کردم. بعد به کرج رفتم و موتورسیکلتی را سرقت کرده و در پارک بودم که مأموران دستگیرم کردند.
گروه حوادث/ مرد جوان که به اتهام قتل یک زن محاکمه و به قصاص محکوم شده بود پس از گذشت 8 سال حبس با ارسال نامهای به قضات درخواست کرد تا تکلیف او را روشن کنند.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از آذر سال 92 با گزارش کشف جسد زنی در خیابان اتحاد به کلانتری 144 تهرانپارس آغاز شد. پس از آن مأموران به محل کشف جسد رفته و مشخص شد که مقتول با پیچیده شدن یک بند قرمز دور گردنش خفه شده است.
مأموران در گام اول از تحقیقها با بررسی دوربینهای مداربسته محل کشف جسد دریافتند مردی حدوداً 40 ساله با خودروی لیفان جسد مقتول را به آن محل برده است و تلاش برای ردیابی متهم در دستور کار قرار گرفت.
2 روز بعد از کشف جسد این زن ناشناس ، مردی در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی 110 عنوان کرد که 2 شب قبل یکی از همسایگانش بستهای مشکوک شبیه جنازه را به داخل پارکینگ میبرده است.
بهدنبال تماس این مرد تصاویر راننده لیفان به وی نشان داده شد و این شخص با دیدن فیلم دوربینهای مداربسته، همسایه خود بهنام امید را شناسایی کرد.
با اطلاعات به دست آمده وی یک هفته پس از کشف جسد دستگیر اما در بازجوییها منکر اتهامش شد تا اینکه مأموران چند تار موی مقتول را در صندوق عقب خودروی لیفان او پیدا کردند و پس از آن هم متهم با فیلم دوربین مداربسته مواجه شد و به ناچار لب به اعتراف گشود و اتهام قتل شیرین را پذیرفت. وی در تشریح ماجرا گفت: همسر و دختر 7سالهام را به خانه پدرزنم بردم و در حال بازگشت به خانه بودم که شیرین را در خیابان دیدم او منتظر تاکسی بود پس از سوار کردنش با هم صحبت کردیم و او با من درددل کرد و گفت که از همسرش جدا شده و چون با مادرش هم ارتباط خوبی ندارد از خانه قهر کرده و قصد دارد به خانه دوستش برود. من هم چون تنها بودم او را به خانهام بردم و باهم شیشه مصرف کردیم. پس از مدتی توهم شیشه ما را گرفت و در یک لحظه دیدم شیرین بند مانتو قرمزش را دور گردنم انداخت و قصد داشت خفهام کند که با هم درگیر شدیم. بعد هم من بند را دور گردنش انداختم که او خفه شد و فوت کرد. از ترسم جنازه را داخل ملحفهای پیچیدم و با خودروام در حاشیه خیابان اتحاد رهایش کردم و رفتم.
پساز اعتراف صریح متهم و تکمیل تحقیقات پرونده متهم به شعبه 113 سابق دادگاه کیفری استان فرستاده و وی محاکمه شد. در دادگاه مادر مقتول برای وی درخواست قصاص کرد.
در پایان آن جلسه، قضات بر اساس مدرکهای موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند و حکم صادره در دیوان عالی کشور نیز تأیید شد. اما قرار شد اولیای دم بعد از پرداخت تفاضل دیه حکم را اجرا کنند که با گذشت 8 سال این امر محقق نشد و متهم بلاتکلیف در زندان ماند. در این مدت متهم و خانوادهاش تلاش زیادی کردند برای اینکه بتوانند رضایت اولیای دم را جلب کنند اما موفق نشدند. تا اینکه متهم پس از 8 سال، با ارسال نامهای از قضات کمک خواست. وی در بخشی از نامهاش نوشته: 8 سال در زندان بلاتکلیف هستم و هرشب کابوس اعدام میبینم. زندگیام از هم پاشیده شده با اینکه خودم را برای قصاص آماده کردهام و میدانم اولیای دم حق دارند هر تصمیمی درباره من بگیرند اما بلاتکلیفیام یک رنج دائمی است و درخواست دارم به من فرصتی بدهید تا بتوانم بیرون از زندان با اولیای دم صحبت کنم و از آنها رضایت بگیرم.
با این درخواست قرار شد تا وی طبق ماده429 بار دیگر در شعبه 10دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شود تا قضات درباره وضعیت او تصمیمگیری کنند.
نجات 22 مسافر از داخل تونل هراز
گروه حوادث/ 22 مسافر که بر اثر ریزش کوه و مسدود شدن دهانههای تونل در جاده هراز داخل تونل مانده بودند با کمک امدادگران هلال احمر نجات یافتند.
محمود قاسمی، معاون امداد و نجات هلال احمر مازندران در تشریح این خبر گفت: در ساعت ۲۳:۴۰ شنبه ۹ مرداد ماه ۱۴۰۰، گزارشی مبنی بر ریزش کوه در ۴۰ کیلومتری آمل نزدیک تونل شماره ۲ اعلام شد و بلافاصله تیم عملیاتی از پایگاه امداد و نجات کهرود اعزام و پس از ارزیابی اولیه مشخص شد حدود 8 خودرو با ۲۲ سرنشین در داخل تونل محبوس شده اند.
معاون امداد و نجات هلال احمر مازندران خاطرنشان کرد: تیم عملیاتی پشتیبان به محل حادثه اعزام و به خودروهای گرفتار مواد غذایی اولیه رساندند.
قاسمی تصریح کرد: با همکاری راهداری، پلیس راه، نیروی انتظامی و مدیریت بحران ساعت ۸:۴۵ صبح یکشنبه مسیر باز شد و افراد محبوس نجات پیدا کردند.
سرهنگ منتظری رئیس پلیس راه آمل گفت: شنبه شب بهعلت بارش شدید باران و ریزش کوه حوالی شاه زید در جاده هراز محدوده تونل اول و دوم لهاش موجب انسداد جاده و گیرافتادن ۲۲ مسافر و هشت دستگاه خودرو در داخل تونل دوم شده است.
اسفندیار گلپور رئیس اداره راه آمل در گفتوگو با با شگاه خبرنگاران جوان، گفت: حدود۳۵۰۰متر مکعب مصالح وسنگ وگل ولای بهدلیل ریزش کوه وارد جاده شد.
عیسی کریمی مسئول راهداری محور هراز اعلام کرد: ریزش حجم زیادی از سنگریزهها سبب طولانی شدن عملیات پاکسازی شده است، اما پس از ۹ ساعت عملیات پاکسازی شاهد بازگشایی این محور هستیم.
وی در خصوص علت بروز این حادثه اظهار داشت : نفوذ آبهای سطحی در لایههای سنگی و خاک موجب سرخوردگی، جابهجایی سنگها و سقوط سنگها از کوه شده که خوشبختانه آسیب به کاربران جادهای وارد نکرده است.
کریمی گفت: اگرچه در دو طرف تونل شاهد محبوس شدن ۸ خودرو با ۲۲ سرنشین بودهایم اما با تلاش راهداران و ایجاد راه موقت تردد برای آنها ایجاد شد.
مسافران برای ایمنی به تونل هدایت شده بودند
سرهنگ عبادی سرپرست پلیس راه مازندران با تکذیب خبر محبوس شدن ۸ دستگاه خودرو سواری با ۲۲ مسافر در داخل تونل، گفت: با توجه به وقوع سیلاب برای حفظ سلامتی مسافران این تعداد خودرو به داخل تونل هدایت و پس از فروکش کردن سیلاب از تونل خارج شدند.
گروه حوادث / ارشا اقدسی، بازیگر و بدلکار سینما که بتازگی دچار حادثهای سنگین شده، بزودی تحت عمل جراحی قرار میگیرد.
ارشا اقدسی، روز چهارشنبه، ششم مرداد ماه در جریان همکاری با یک فیلم سینمایی خارجی در بیروت دچار حادثه شد که بعد از آن او را به بیمارستان منتقل کردند.
اقدسی به هنگام ضبط صحنهای مربوط به چپ شدن ماشین دچار این حادثه شد و هم اکنون در بیمارستانی در لبنان تحت درمان است و دوستان و همکارانش از مردم میخواهند که برای سلامتی او دعا کنند.
مهنوش مرادی، یکی از اعضای تیم ارشا اقدسی با اعلام این خبر به ایسنا گفت: ایشان به صلاحدید پزشک درمانگر خود با دارو به خواب مصنوعی رفته است و اینگونه نیست که در کما باشد.
مرگ 2 کارگر کارخانه فولاد عجبشیر
گروه حوادث/ دو کارگر کارخانه فولاد عجبشیر که بر اثر پاشیدن مواد مذاب دچار سوختگی شده بودند بعد از یک هفته جان باختند.
ناصر فلاح، رئیس اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی عجبشیر در اینباره گفت: روز شنبه هفته گذشته 4 نفر از کارگران بر اثر فعل و انفعالات شیمیایی کوره و پاشش مذاب دچار سوختگی شده بودند که ۲ نفر از چهار مصدوم حادثه فولاد «سپهر شرق» جان باختند. این دو نفر که بهعلت شدت سوختگی به بیمارستان سینای تبریز اعزام شده بودند، پس از چند روز بستری، روز پنجشنبه در این بیمارستان فوت کردند.
وی نام جانباختگان این حادثه را «هادی علینژاد اصل» و «منوچهر کیائی» عنوان کرد و اظهار داشت: در این حادثه مواد مذاب به ارتفاع حدود ۱۵ متر فوران کرده و چهار کارگر حاضر در اطراف کوره را دچار سوختگی کرده بود.
به گفته وی، حال عمومی دو نفر دیگر که در این حادثه دچار سوختگی شده بودند، خوب است.
به گزارش ایرنا، واحد فولادسازی «سپهر شرق» عجبشیر از نوع کوره القایی است و در این نوع از خطوط تولید شمش فولادی، کارگران بهصورت دستی یا از طریق تجهیزات کورهها را شارژ میکنند تا قراضه آهن یا انواع دیگر مواد اولیه پس از ذوب به قالبهای شمش هدایت شود.
پاشش مذاب در کورههای القایی گاه و بیگاه موجب سوختگی کارکنان این بخش میشود و به همین دلیل کار در این بخش از واحد فولادسازی همواره با احتمال وقوع حوادث اینچنینی همراه است.
پایان سرقت های 3 مأمور قلابی
گروه حوادث/ 3 مرد شیاد که با معرفی خود بهعنوان مأمور پلیس از مردم سرقت و اخاذی میکردند از سوی پلیس دستگیر شدند.
سرهنگ «فرج اله اسدالهی» فرمانده انتظامی شهرستان نظرآباد در تشریح این خبر گفت: با دریافت گزارشهای مردمی مبنی بر اینکه افرادی تحت عنوان مأمور نیروی انتظامی اقدام به اخاذی و کلاهبرداری از شهروندان در سطح شهرستان نظرآباد میکنند، بررسی موضوع در دستور کار پلیس آگاهی این شهرستان قرار گرفت. بلافاصله تحقیقات کارآگاهان در این زمینه آغاز و در بررسیهای اولیه مشخص شد که سارقان سه نفر هستند که با معرفی خود بهعنوان مأمور پلیس، از سوژه های خود لوازم با ارزش و وجه نقد اخاذی کرده و متواری میشوند. در ادامه کارآگاهان با تلاشهای شبانه روزی موفق به شناسایی خودرویی شدند که به وسیله آن سرقتها صورت میگرفت و با رد زنی آن در نقاط حاشیهای نظرآباد، در نهایت هر 3 متهم را در حین اخاذی دستگیر کردند.
سرهنگ «اسدالهی» با بیان این که در مخفیگاه متهمان لباس نظامی و مدارک هویتی جعلی کشف شده است، افزود: متهمان در ابتدا منکر هرگونه بزه انتسابی بودند اما با مواجهه حضوری شاکیها و مستندات پلیس، به ناچار لب به اعتراف گشوده و به چند فقره اخاذی تحت عنوان مأمور پلیس اقرار کردند.
این مقام انتظامی ضمن بیان اینکه دادیار شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب نظرآباد درخواست انتشار تصاویر متهمان را در رسانهها و جراید صادر کرده است، گفت: از شهروندانی که احتمالاً از سوی این افراد مورد اخاذی قرار گرفتهاند درخواست میکنیم برای شناسایی سارقان و طرح شکایت، به پلیس آگاهی شهرستان نظرآباد واقع در سایت اداری شهر نظرآباد مراجعه یا با شماره تلفن 45403560-026 تماس حاصل کنند.
فرمانده انتظامی شهرستان نظرآباد در پایان خاطرنشان کرد: برای جلوگیری از سوءاستفاده افراد سودجو، هرگونه موارد مشکوک را سریعاً از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 اطلاع دهند.
قتل برادر بر سر خانه پدری
گروه حوادث/ درگیری دو برادر بر سر ارثیه خانه پدری به قتل یکی از آنها و دستگیری دیگری منجر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت ۳:۳۰ دقیقه ظهر شنبه ۹ مرداد مأموران کلانتری ۱۵۱ یافتآباد در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از قتل مرد جوانی در خانهاش خبر دادند.
با گزارش این خبر تحقیقات به دستور بازپرس شفیعی آغاز شد. در بررسیهای اولیه مشخص شد دو برادر ۴۰ و ۴۵ ساله بر سر ارثیه پدری با هم درگیر شده و یکی از آنها به قتل رسیده است. قاتل تصمیم به فرار داشته که در محاصره خانواده و شاهدان به دام افتاده است.
با دستگیری متهم جوان، او در تحقیقات گفت: من در طبقه اول خانه پدریام ساکن هستم و برادرم و خانوادهاش در طبقه دوم ساکن بودند. پدرمان نیز در خانهای در همان حوالی زندگی میکرد. خانه متعلق به پدرم بود اما مدتی قبل آن را تقسیم کرد و به هر کدام سه دانگ از خانه را داد.
او ادامه داد: من با این تقسیم ارثیه مخالف بودم چرا که من برای پدرم خیلی کار میکردم و او باید چهار دانگ از خانه را بهنام من میزد یا برادرم ۱۰۰ میلیون تومان به من پول برمیگرداند. اما این اتفاق نیفتاد و روز حادثه سر این موضوع باهم درگیر شدیم. من ناخواسته برادرم را با چاقو در طبقه اول که خانهام بود به قتل رساندم.
شهادت مأمور پلیس در دزفول
گروه حوادث/ تیراندازی افراد مسلح به گشت خودرویی پلیس در دزفول، منجر به شهادت یک مأمور انتظامی شد.
سرهنگ روحالله گراوندی فرمانده انتظامی دزفول با اعلام این خبر گفت: ساعت 23 شنبه افراد مسلح در محور شوش- دزفول بهسمت گشت خودرویی پاسگاه صفیآباد تیراندازی کردند. در این ارتباط مأمور جان برکف ناجا «سجاد دالمن» جمعی پاسگاه صفیآباد شهرستان دزفول بر اثر اصابت گلوله و شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل شد.
فرمانده انتظامی شهرستان دزفول تصریح کرد: تلاش برای شناسایی و دستگیری افراد مسلح در دستور ویژه پلیس قرار دارد.
نگهداری 12 هزار عقرب در خانه
گروه حوادث/مرد میانسال که در خانهاش 12 هزار عقرب نگهداری میکرد دستگیر شد.
سرهنگ ابوالفضل مسعودی، فرمانده انتظامی شهرستان آباده در اینباره گفت: مأموران انتظامی آباده با اقدامات فنی و تخصصی مطلع شدند فردی در یکی از محلات این شهرستان در خانه خود اقدام به نگهداری و پرورش غیرمجاز عقرب میکند که بررسی موضوع را در دستور کار خود قرار دادند. مأموران انتظامی پس از هماهنگی با مقام قضایی به محل مورد نظر اعزام و در بازرسی از خانه موفق شدند ۱۲ هزار نمونه عقرب فاقد مجوز را کشف کنند.
فرمانده انتظامی شهرستان آباده با بیان اینکه در این خصوص یک نفر دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد، گفت: عقربهای کشف شده تحویل اداره محیط زیست شد.
مسعودی تأکید کرد: پرورش و نگهداری عقرب در خانه های مسکونی و در بافت شهری و روستایی با توجه به خطرات جانی که برای مردم دارد ممنوع بوده و با متخلفان برابر قانون برخورد میشود.
موتورهای سنگین اجازه حرکت در شهر ندارند
گروه حوادث/ مالکین موتورسیکلتهای سنگین برای تردد در معابر عمومی باید از پلیس مجوز بگیرند.
سرهنگ محمد رازقی معاون عملیات پلیس راهور تهران بزرگ با بیان این مطلب گفت: ورود، حرکت و تردد موتورسیکلتهای سنگین بدون مجوز در سطح معابر شهر تهران ممنوع است و مالکین این دسته از موتورسیکلتها برای جابهجایی موتور خود باید مجوز بگیرند.
وی با اشاره به اینکه موتورسیکلت سنگین به موتورهایی گفته میشود که بالای 250 سی سی حجم دارند، گفت: طبق قوانین تردد موتورسیکلتهای سنگین ممنوع است و با توجه به کاربری ورزشی و تفریحی آنان باید در پیستهای مخصوصی از این موتورها استفاده شود به همین خاطر تردد آنها در معابر عمومی ممنوع بوده و برای نقل و انتقال آنها باید از یدکهای مخصوص استفاده شود یا مجوز دریافت کنند. تردد این موتورسیکلتها بهخاطر اینکه مجوز ندارند نوعی تخلف محسوب شده و گواهینامه کسانی که با این وسایل رانندگی میکنند دارای شرایط خاصی بوده که بیشتر افراد این گواهینامه را ندارند.
وی افزود: بیشتر تخلفات این موتورسیکلتها از نوع سرعت و سبقت است که با حرکت در معابر ایمنی تردد را به مخاطره انداخته و باعث اضطراب و نگرانی رانندگان دیگر شده؛ از سوی دیگر با توجه به صدا و سرعت بالای تردد موجب خطرآفرینی میشوند.
تصادف مرگبار هیوندا با عابر پیاده
گروه حوادث/ ورود ناگهانی خودروی سواری بهخط ویژه و برخورد با یک عابر پیاده منجر به مرگ عابر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 5 بامداد یکشنبه در مسیر جنوب به شمال بزرگراه بسیج قبل از ۲۰ متری افسریه، یک دستگاه سواری هیوندا که در این مسیر در حال حرکت بود ناگهان وارد خط ویژه اتوبوس شد و با عابر پیادهای که همزمان در این مسیر مشغول تردد بود بشدت برخورد کرد که بر اثر شدت ضربه وارده، این فرد در محل حادثه فوت کرد.
سرهنگ احسان مؤمنی رئیس اداره تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: بلافاصله پس از این حادثه عوامل منطقه 15 پلیس راهور فاتب در محل حاضر شده و ضمن ایمنسازی محل نسبت به بررسی علل و عوامل این حادثه اقدام کردند.
سرهنگ مؤمنی با اعلام این مطلب که ورود بهخط ویژه تخلف است و این محدوده فقط مخصوص تردد خودروهای امدادی و پلیس است از رانندگان درخواست کرد به هیچ عنوان وارد خط ویژه نشوند تا شاهد بروز اینگونه حوادث در سطح شهر تهران نباشیم.