پیامبر صلیالله علیهوآله: عدالت نیکو است اما از دولتمردان نیکوتر؛ سخاوت نیکو است اما از ثروتمندان نیکوتر؛ تقوا نیکو است اما ازعلما نیکوتر؛ صبر نیکو است اما از فقرا نیکوتر؛ توبه نیکواست اما از جوانان نیکوتر و حیا نیکو است اما از زنان نیکوتر. [نهج الفصاحه، ح ۲۰۰۶]
داریوش مهرجویی: تمام بزرگان سینما داستان را از یک جایی گرفتهاند
در حال حاضر ۹۹ درصد فیلمهایی که در دنیا ساخته میشود بر اساس یک رمان، قصه و مواردی از این دست است. این یک مسأله عمومی است و یک چیز خاصی نیست، چرا که همه وقتی با من صحبت میکنند مدام میگویند که شما اقتباس کردهاید اما به این کار اقتباس نمیگویند و نام آن اقتباس نیست. اقتباس این است که ماجرا را مو به مو در تصویر تکرار کنی. به این کار اپروپریشن میگویند؛ این یک اصطلاح جدید است که تمام بزرگان سینما از گدار گرفته تا فلینی، حتی برگمان، بونوئل، هیچکاک، جان فورد و … داستان را از یک جایی گرفته که کارگردان یا آن سناریو را نوشته و یا اینکه آن را درست کرده است.
کارگردان و فیلمنامه نویس در برنامه «پرانتز باز»
رادیو نمایش از علاقهاش به ادبیات صحبت کرد. / مهر
مجسمههای اصلی شهری باید در موزه نگهداری شود
طاهر شیخ الحکمایی
مجسمهساز پیشکسوت
چند مسأله هست که باید برای مجسمه ساز و مجسمههای ساخته شده رعایت شود. یکی از نکات خیلی مهمی که در مجسمههایی که بهعنوان یک اثر هنری توسط یک هنرمند صاحب امضا ساخته میشود و در فضایی قرار میگیرد، این است که حریم داشته باشد. یعنی مجسمههایی که متعلق به هنرمندانی است که دیگر در قید حیات نیستند و دیگر خلق آثارشان قابل تکرار نیست باید اصل کار در موزه نگهداری شود و بدل آن را در فضای شهری گذاشت. بخصوص اگر مجسمه از سنگ ساخته شده باشد. در همه جای دنیا این کار را انجام میدهند.
از طرفی مجسمه باید حریم داشته باشد. مثلاً اگر یک کامیون پر از بار یکدفعه به ستون نگهداری مجسمهای برخورد کند، مجسمه از بین میرود بنابر این یکی از نکات مهم این است که برای همه مجسمهها باید حریم قائل شویم و جایگاهش را بدرستی تعریف کنیم. و در جای مناسب قرار دهیم. نسخهای از مجسمه داوود میکل آنژ در یکی از میدانهای فلورانس است و اصل این مجسمه در موزه میکل آنژ. این یک ارزش افزوده است که باید مجسمهها نگهداری شوند.
دوم اینکه در مواردی که قرار است مجسمهها جا به جا یا ترمیم شوند در ابتدا باید اطلاعرسانی شود تا اهالی فرهنگ وهنر بدانند که مجسمه مدتی در مکان اصلیش نیست. و همچنین باید اگر مجسمهسازی در قید حیات است، به او هم اطلاع داده شود یا اینکه شورایی تشکیل شود و در آن مجسمه سازانی که صاحب فکر و توانایی هستند از آنها نظرخواهی شود تا مجسمه در جای مناسب خود نصب شود.
مجسمهها وقتی در جایی قرار میگیرند دارای یک شناسنامه میشوند. مثلاً مجسمه خیام که سالیان طولانی است در پارک لاله است، افراد بسیاری با آن عکس گرفتهاند یا حتی خاطرات کودکیشان را در کنار آن مجسمه بازی کردهاند، اگر بعد از چهل سال ببینند یکدفعه مجسمه در آن فضا نیست از نظر روانی بر مردم تأثیر منفی میگذارد. نباید با جابه جا کردن بیرویه مجسمهها خاطرههای ذهنی افراد را به هم بریزیم. هر مجسمهای باید طی هر سال یا دو سال یکبار نظارت و بازبینی شود تا اگر لازم است پتینه یا شسته شود یا احیاناً اگر پایهاش آسیب دیده توسط تیمی حرفهای ترمیم شود. همین مسأله هم برای سایر فضاهای شهری باید رعایت شود. درختان 200 ساله یا ساختمانهای قدیمی باید حرمت شان حفظ شود.
خاطرات ذهنی افراد از یک گذرگاه، درختان قدیمی، مجسمه و یک ساختمان قدیمی را مخدوش نکنیم. مجسمه یکی از عناصر شهری است بخصوص مجسمههایی که فقط یکی ازآن هست و دیگر مجسمه سازش در قید حیات هم نیست. تأکید دارم که اینها را باید در جای مناسب حفظ کنند و بدل شان را در آن مکان نصب کنند. مانند مجسمه فردوسی و سایر مجسمههای مهم شهری.
مروری بر دفتر غزل شلتاق غلامرضا طریقی/ نشر چشمه
پرسش از خویش و دیگری
ارمغان بهداروند
شاعر
به جستوجوی معنای واژه «شلتاق» بودم و میخواستم دلیلی قانعکننده برای انتخاب این نام که اتفاقاً بر دفتری از غزل گذارده شده بود، بیابم. به قول علمای ادبیات در ذیل این واژه در فرهنگ دهخدا چند معنی قید شده است که شواهد ادبی آن، همه ابیاتی مستخرج از غزلهایی بودند که برای هر کدام باید دستمریزادی نثار میکردم و یاد این قصه از مرزباننامه افتادم که: «روزی ماری اژدهاپیکر با صورتی سخت منکر از صحرای شورستان لب تشنه و جگرتافته به طلبِ آبشخور در آن باغ آمد و از آنجا گذر بر خانه موش کرد، چشمش بر آن آرامجای افتاد، دری چنان در بستانسرای گشاده که در امن و نزهت از روضه ارم و عرصه حرم نشان داشت، با خود گفت: روزی نگر که طوطی جانم سوی لبت/ بر بوی پسته آمد و بر شکر اوفتاد». حالا حکایتِ من و ابیاتی که هیچ کم از شکر ندارند:
«شلتاق» به معنای منازعه با کسی در باب دلایل دروغ/ جنگ: در جفا، ابروی شوخِ تو به عالم طاق است/ شیوه تو همه جور و ستم و «شلتاق» است (میرنجاتِ اصفهانی)
«شلتاق» به معنی تهمت/ نزاع شرعی/ همهمه، غوغا: از خطای عارضش هر روز حکمی میرسد/ دوستی با ترکمانان مایه «شلتاق» شد (سنجر کاشی)
«شلتاقکردن» به معنی اجحاف کردن، زورگویی: ز ناله دل مظلوم بر تو میلرزم/ که تُرک چشم تو بسیار میکند شلتاق (ملا شانی تکلو)
«شلتاق» به معنی شرور. غوغا. بهانه گیر. مردم آزار: ندارم غیر نقد دل به کف چیزی خداحافظ/ دچارم با دغلبازی حریف آزار شلتاقی (ارادتخان واضح)
این مقدمه اگرچه بیشتر از آن چه که باید شد اما برای دوبارهخوانی دفتر غزل «شلتاق» غلامرضا طریقی و چرایی نامگزینی این مجموعه میتواند دلیلی باشد. طریقی این دفتر با همه تعلقاتش به طرحِ تغزلی هستی، رنجورتر و رنجیدهتر به نظر میرسد و مشی غالب غزلها متولد فلسفهای خیاموار میباشد که هیچ از ستیز با خویش و با دیگران ترسی ندارد و به تلخی از اختلال در حال و احوال هر که وُ هر چه گلایهمند است. این گلایهمندی مرا یاد قیصر میاندازد؛ همجهانی جبری دو شاعر؛ درست در چهلسالگی. رنجآورتر شدن زندگی، عمیقتر شدن فاصله آرمانها و آرزوها با آدمها، غلبه آفاتِ خودخواهیها و بیتفاوتیها و لمس مستقیم فرومایگیها از مهمترین دلایل پوستاندازی و متغیرالاحوال بودن این دو در آغاز میانسالگی میباشد: «ای بسا مرد که عریان به سیاهی زد و رفت/ مرگ- پوشیده بگویــــــم- به کفنپوشی نیســــــــــت». طریقی در این مجموعه با طرح روایتهایی از جامعه و پرسشهایی ساده خود و دیگران را به پاسخگویی دعوت مینماید.
در این مجموعــــــــــــه، نشانههای بیشـــــــــــتری از رویکردهای کلاسیک غزل در حوزه اجرا و زبان قابل مطالعه است که میتواند متولدِ تعادل و تکامل شاعر تلقی شود. برخورداری از امکانات دیروز و امروز شعر فارسی و پیوندِ معنیدارِ سلوک سعدی و صائب و بیدل با ساز و کار مغازله منزوی و بهمنی و نیستانی میتواند وجه ممیزه «شلتاق» باشد.
معتقدم با تعلق به هر روش و منش نوشتاری، به شکرانه آن که میتوانیم به خواندن غزلی، خود را اندکی از رنجهای روزمرگی بتکانیم، دوبارهخواندن این دفتر را پیشنهاد میدهم.
صفحات هنرمندان یا همچنان از درگذشت حمیدرضا صدر میگوید یا از افتخار و غرور ایرانیان در کن بهدلیل نمایش فیلم جدید اصغر فرهادی.
چهرهها
مرجانه گلچین که بتازگی به بیماری کرونا مبتلا شده است در پستی از تجربیات تلخ خود سخن گفته و از مردم خواسته که بیشتر مراقب باشند: «پروتکلهای لازم رو رعایت کنید و حتماً ماسک بزنید.»
قطبالدین صادقی کارگردان تئاتر با انتشار فیلمی ادای دین به دو سینماگر خسرو سینایی و سهراب شهید ثالث کرده است: «این تصاویر بهانه ای است برای انگشت نهادن بر سه عیب هولناک و کهن ملی، که یکی «حسادت» و تنگ نظری است، دیگری «دو رویی» وچند چهره بودن و سومی «کارشکنی» و تخریب! گمان نکنم هیچ یک از ما، با هر سن و سال و فرهنگ و کار و جایگاه، از این سه خصلت نادرست در امان بوده و از سوی همکاران و شبه دوستان دور و نزدیک، زمانی زخمی نخورده یا دردی به دل و عقده ای در جان نداشته باشیم! وهمه امیدم این است خود ما در جایی، شرایطی، موقعیتی و زمانی «چنین» قرار نگرفته و هرگز چنین نباشیم! چون بخوبی میدانم انسان اغلب تحت تأثیر «موقعیت»هاست نه «باورهایش»، درست به همانگونه که آدمها بیشتر مواقع تابع «مافوق» و نیروهای بیرونیاند و نه «وجدان درونی»یا احساسات دیگران و درک زیردستان!»
سامان احتشامی نوازنده پیانو و آهنگساز هم در پستی اعلام کرده است که گروه سوینا در آستانه دو سالگی خود، پانصد دی وی دی ویژه کودکان نابینا را به شکل رایگان توزیع کرد: «در این دی وی دیهای صوتی، ویشکا آسایش انیمیشن سینمایی «سیندرلا» را برای کودکان نابینا توضیح داده و سامان احتشامی نیز انیمیشن سینمایی «رابینهود» را برای مخاطبان تعریف کرده است.»
عبدالله علیمراد از پیشکسوتان انیمیشن در صفحه شخصی خود شروع به گذاشتن انیمیشنهای خود کرده است. آخرین کاری که با مخاطبان به اشتراک گذاشته بخشی از «طوطی و بقال» است. این هنرمند جزو نخستین فیلمسازان استاپ موشن ایران است و «طوطی و بقال» هم در سال 1374 اولین انیمیشن حرفهای علیمراد است.
محمدرضا فرزین پژوهشگر شاهنامه و کارگروه دانش و پژوهش بنیاد فردوسی مشهد و کانون شاهنامه فردوسی توس بزودی « کارگاه گام به گام شاهنامه » را برگزار میکند. این خبر را صفحه بنیاد فردوسی شاخه توس گذاشته است.
هنرمندان و کتاب
حسین پاکدل بازیگر و کارگردان هم در صفحه شخصی خود از کتاب «کور سرخی» عالیه عطایی نام برده است. کتابی که باعث شده او نامهای خطاب به این نویسنده افغان بنویسد. در بخشی از این نامه آمده است: «چه خوب از پس روایت رنج برآمدهاید. کار شما اگر چکیده بگویم چند ویژگی داشت؛ پرحرفی و حاشیهروی ندارد. تکلیفش روشن است. حرفش را درست و به اندازه میزند. غر و گلایه ندارد، برای همین بر ارتفاع احترام جای میگیرد.»
چه خبر؟
صفحه رسمی فرهاد مهراد که تحت نظارت پوران گلفام همسر این آهنگساز و خواننده فقید در صفحه فرهاد از کتاب «چون بوی تلخ خوش کندر» که زندگینامه فرهاد مهراد است، خبر داده است. این کتاب که چاپ پنجم آن در دسترس مخاطبان است توسط وحید کهندل نوشته شده و توسط نشر ماهی منتشر شده است.
مهدی سطانی بازیگر تلویزیون، تئاتر و سینما هم با انتشار تیزر فیلم «رؤیای سهراب» به کارگردانی علی قوی تن اعلام کرده که این فیلم مجوز اکران و پخش گرفته است: «این فیلم درباره شاعر شهیر و محبوب کشورمان سهراب سپهری است که حدود سه سال پیش در کاشان فیلمبرداری شد اما در ایران به اکران درنیامد. مواظب خودتون باشید.»
به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر (ع)
در سوگ احیاگر دین
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
هفتم ذیحجه – امروز – مصادف با شهادت امام محمد باقر(ع) پنجمین خورشید درخشان هدایت از نسل پیامبر خاتم (ص) است. شهادت آن حضرت در سال ۱۱۴ هجری و در دوران خلافت هشام بن عبدالملک (105 -125) رخ داد. در اینکه چه فرد یا افرادی در شهادت امام باقر (ع) دست داشتهاند، نقلهای مختلفی وجود دارد. بعضی از منابع، شخص هشام بن عبدالملک را عامل شهادت وی دانستهاند و برخی ابراهیم بن ولید را عامل مسمومیت آن حضرت معرفی کردهاند. امام باقر(ع) وصیت کرده بود در لباسی که در آن نماز میخوانده دفن شود. آن حضرت (ع) در قبرستان بقیع، کنار مرقد پدرش امام سجاد(ع) و عموی پدرش امام حسن(ع) دفن شد.
امام محمد باقر (ع) در میان امامان معصوم به عنوان شکافنده علوم معرفى شده و اندیشمندان اسلامی و مورخین نیز شخصیت آن حضرت را بر اساس این ویژگی ارج نهاده و گرامى داشتهاند.
این ویژگى موجب شده تا امت به گفتار و رفتار امام محمد باقر (ع) با اعتماد کامل نگریسته و با حجت قرار دادن تعالیم آن حضرت(ع) از آنها تبعیت نمایند. براین اساس امام محمد باقر(ع) بالاترین رتبه را در میان امامان شیعه از حیث نقل حدیث در قلمرو معارف بشری دارد.
آن حضرت در کنار ارائه شریعت و آئین مکتب اسلام به اقتضاى وسعت قلمرو دعوت و براى پاسخگویى به شرایط و نیازهای جدید مسلمانان ناگزیر از آوردن موضوعات تازهای شد که دارای ویژگی پاسخگوىی به مقتضیات زمان بود . از این رو آن حضرت را احیا گر دین محمدی (ص) نام نهاده اند. زیرا تبیین امام محمد باقر (ع) از شریعت محمدی (ص) از برجستگى ، دوام، تأثیر و کارآمدى بسیاری برخوردار گشته و تنوع شیوههاى تبلیغى حضرتش نیز به مراتب بیش از سایر ائمه دین بوده است.
از اینرو امام محمد باقر(ع) نگین انگشترى علم و رسالت بوده و اندیشمندان جملگى چشم به میراث آن حضرت دوختهاند و امید به راهنمایی جهانیان با تکیه بر سیره و تعالیم آن حضرت در معرفی مکتب اسلام دارند.
به عبارتی امام محمد باقر(ع) را حق تعالى حجت قرار داد و شیوههاى دعوت و تبلیغ را بدو کامل کرده و فضایل و ارزشهاى انسانى را در وجودش به کمال رساند از این جهت میتوان امام محمد باقر(ع) را هم احیاگر رسالت و هم کامل کننده فضیلتها دانست.
آن حضرت (ع) یگانهاى است که از جامع فضایل انسانی برخوردار و روحیه رحمت، صفا، شفقت، و خلوص در وجود پربرکت و باعظمتش موج مىزد.
شکى نیست که خاتمیت رسالت محمدی (ص) با توجه به لزوم هدایت بشر در همه زمانها، امرى عقلی و وجدانی است و این به معناى کمال و جامعیت رسالت اسلام است. تا رسالتى کامل ترین نباشد نمىتواند رسالت خاتم لقب گیرد. این رسالت کامل که داعیه راهبرى، نسلها و جوامع را در دورههاى مختلف دارد، بایستى لاجرم حاوى والاترین و کاملترین پاسخها به نیازهای نسلهای امروز و فردای جوامع باشد. جامعیتی که مهمترین ویژگى آن جاودانگى است تا براى همیشه الگوى پیروى تمام دین باوران شود.
بنابراین هرکه از پى کامل ترین مجموعه شرایع آسمانى باشد، آن را در تعالیم امام محمد باقر(ع) خواهد یافت. همچنان که اگر در پى بهترین منظومه اخلاقى و عملى براى سعادت آدمى و شفاى بیمارىهاى روحى باشد چارهاى جز تمسک به آموزههای امام محمد باقر(ع) نخواهد داشت و اگر کسی به دنبال مؤثرترین و کارآمدترین دستورالعمل برای زندگی باشد، نیز ناچار از پیروی از تعالیم اسلام به تعلیم آن حضرت است. امام محمد باقر خورشید دیگر بار سرزده از افق حقیقت و معنویت است که درمیانه راه روشنی بخشی و احیاگری به دست حاکمان ستمگر اموی به شهادت رسید و آفتاب وجودش به خاموشی گرائید.
«سرزمین خانه به دوشها» انسان را از همه تعلقاتش رها میکند
عبدالحی شماسی
نویسنده
فیلم «ســـــرزمین خانه به دوشها» به کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی کلویی ژائو را پیشنهاد میکنم ببینید. این فیلم درام که با بازی فرانسیس مک دورمند برنده جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز شد، انسان را از همه تعلقاتی که او را به بند کشیده رها میکند و در نهایت انسان یک آمیختگی با طبیعت پیدا میکند.
این فیلم در سال 2021 جایزه اسکار را از آن خود کرد. داستان این فیلم در عین سادگی، بسیار پیچیده است. فرن (فرانسیس مکدورمند) زنی است که پیش از این، روزهای بهتری را در زندگی تجربه کرده است و اکنون روزهای خوبی در زندگی خود را سپری نمیکند، اما با مفهوم خوشبختی آشناست. روزگاری او هم در کنار همسرش شاد و سرحال زندگی میکرده، کار خوبی داشته و حضور عشق را در خانه و کاشانهاش بهخوبی حس میکرده است اما ورق سرنوشت برمی گردد. او بعد از بستهشدن معدنهای گچ کنگلومرا اوضاعش عوض میشود و شیوه زندگیاش هم شکل دیگری به خود میگیرد.
سرزمین خانه به دوشها یک فیلم لطیف، دلسوزانه و همراه با پرسشگری درباره روح امریکایی است. ژائو با هنرمندی و ظرافت بازیگران غیرحرفهای را درون یک داستان تخیلی جا داده که حول محور یک زن میانسال زیرک و شاد با نقش آفرینی فرانسیس مک دورمند قرار میگیرند. نسل شصت تا هفتاد ساله امریکایی که آینده اقتصادیشان با بحران اقتصادی سال 2008 آسیب دید. این افراد قشر کوشایی از جامعه بودند که بهدلیل فقر نه امکان بازنشستگی داشتند و نه با توجه به هزینه مسکن امکان کار کردن داشتند. به این ترتیب آنها به سوی خانه به دوشی رانده شدند. یک قبیله جدید امریکایی که با ونهایشان در امریکا پرسه میزدند؛ همانجا میخوابیدند و در بارها و رستورانها بهدنبال شغلهای فصلی میگشتند.
فیلم نشان میدهد که این سبک زندگی علاوه بر سختی و اندوه نوعی آرامش نیز دارد؛ حتی نوعی رضایت مندی که با نبود بارهای مسئولیت خانه و اموال ایجاد میشود و به وسیله آن میتوانید یک آزادی باشکوه را تجربه کنید.
مسجد جامع گلپایگان از جمله مساجد مهم تاریخی ایران است که در دوران سلجوقیان ساخته شده است و معماری بینظیری دارد. این مسجد که در نهم مرداد ماه سال 1311 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده، یکی از قدیمیترین آثار باستانی ایران به شمار میرود. اکنون به همت شهرداری گلپایگان این مسجد در حال مرمت و بازسازی است. گزارش تصویری این مسجد را میتوانید در خبرگزاری صدا و سیما ببینید.