ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دور نـما
ایندیپندنت (بریتانیا)
رئیس MI5 نهاد امنیت داخلی بریتانیا، در سخنرانی سالانه خود فهرستی از تهدیدها و خطرات پیش روی انگلیس از روسیه و چین گرفته تا کرونا تهیه کرده بود و از دولت خواست تدابیر سختگیرانهتری در قبال این تهدیدها داشته باشد. اما او فراموش کرده بود که بزرگترین تهدید علیه انگلیس، بوریس جانسون و سیاستهایش است و بس.
چاینا دیلی (چین)
شی جین پینگ در مراسم افتتاحیه چهل و چهارمین نشست یونسکو در چین، بر اهمیت گفتوگوی تمدنها تأکید و اعلام کرد، پکن خود را متعهد میداند تا با فراهم کردن زمینه گفتوگو بین تمدنهای مختلف، در جهت بهبود آینده مشترک جهان بکوشد. او محافظت و انتقال تمدنهای بشری را مسئولیت مشترک همه جهان دانست.
واشنگتن پست (امریکا)
با وجود ادامه واکسیناسیون عمومی مقابل ویروس کرونا، در هفتهای که گذشت، مردم امریکا شاهد اوجگیری دوباره کرونا بودند. این بار کرونای نوع دلتا باعث شده است دیگر بار بیمارستانها شلوغ شده و روزانه بیش از 26 هزار نفر بستری شوند که نسبت به دو هفته قبل 70 درصد افزایش نشان میدهد.
رویارویی همسایگان در تاشکند
اشرف غنی در حضور عمران خان پاکستان را متهم به حمایت از طالبان کرد
زهره صفاری/ یک روز پس از اینکه معاون رئیس جمهوری افغانستان، پاکستان را به حمایت از طالبان متهم کرد، تریبون کنفرانس بینالمللی منطقهای آسیای میانه و جنوبی در تاشکند ازبکستان، صحنه دوئل لفظی «اشرف غنی»، رئیس جمهوری این کشور با نخستوزیر پاکستان شد.
بهگزارش شبکه خبری «الجزیره»، آتش اختلافات پاکستان و افغانستان در حالی در اوج بحران امنیتی کابل شدت گرفته است که پاکستان با رد اظهارات «امرالله صالح» معاون رئیس جمهوری افغانستان، هر گونه حمایت هوایی از نیروهای طالبان در مرز «اسپین بولدک» پاکستان را رد کرده است. با این حال به نوشته «طلوع نیوز» افغانستان، «غنی» عمده صحبتهایش در نشست ازبکستان را به نقد پاکستان اختصاص داد و با کنایه به مقامات این کشور گفت: «اگر افغانستان در جنگی همه جانبه گرفتار شود همه منطقه در حالت بیاعتمادی قرار میگیرند. طالبان برخلاف گفتههای قبلیاش همچنان به حملاتش به شهرها ادامه داده و وحشت آفرینی میکند. در این میان برخلاف ضمانتهای متعدد نخستوزیر پاکستان و فرماندهان نظامی این کشور درباره اینکه تسلط طالبان بر افغانستان به سود اسلام آباد نیست هرگز از نفوذشان برای ترغیب طالبان به مذاکره استفاده نکردند تا سازمانهای حامی طالبان، ویران شدن شهرها و آوارگی مردم افغانستان را آشکارا جشن بگیرند.» وی افزود: «تنها در یک ماه گذشته 10 هزار شورشی از پاکستان و بخشهای دیگر به افغانستان آمدهاند اما تا هر زمانی که لازم باشد ما آماده رویارویی با طالبان و طرفدارانش هستیم تا به آنها بفهمانیم راه حل سیاسی تنها راه در پیشبرد اهداف است. پس از طالبان میخواهیم به جای جنگ و ویرانگری راه حل مذاکره را پیش بگیرد. ما از کشورهای منطقه نیز میخواهیم تا فوریت و جدیت موضوع را درک کنند چراکه بدون اجماع و همکاری منطقهای، صلحی به دست نمیآید.»
اما «عمران خان» نخستوزیر پاکستان با ناامید کننده خواندن دیدگاه رئیس جمهوری افغانستان خطاب به هیأت افغان گفت: «اسلام آباد روند صلح افغانستان و مذاکرات بین الافغانی را با صداقت پیش برده و تسهیل کرده بنابراین انتقاد از پاکستان برای افزایش درگیریهای افغانستان عادلانه نیست. اولویت اصلی پاکستان ثبات و امنیت در افغانستان است چراکه درگیری در خاک افغانستان بیشترین زیان را به ما میرساند. سؤال من این است آیا زمانی که طالبان با رفتن نیروهای نظامی امریکایی از خاک افغانستان، راه را برای گسترش قدرت باز میبیند و پیروزی را در یکقدمی اش حس میکند، حاضر است به حرف ما گوش دهد و آرام بماند؟»
دوئل سران افغانستان و پاکستان در حالی بیشترین فرصت سخنرانی مقامات ارشد دو کشور را به خود اختصاص داد که رسانههای خبری از آغاز مجدد مذاکرات صلح بین الافغانی در دوحه خبر دادند. «عبدالله عبدالله»، رئیس شورای مصالحه ملی افغانستان که در رأس هیأتی عالیرتبه مذاکرات با طالبان را آغاز کرده است، گفت: «دستیابی به صلح، نیازمند انعطافپذیری هر دو طرف است. ما معتقدیم فضای منطقهای و جهانی برای تأمین صلح در کشور فراهم شده است اما افغانستان همچنان به بازسازی روابط سازنده با منطقه و جهان نیاز دارد. مردم افغانستان روزهای سختی را پشت سر میگذارند و تداوم جنگ و مقابله نظامی تنها دردهای آنها را بیشتر خواهد کرد.» این مذاکرات در حالی آغاز شده است که درگیریهای نیروهای امنیتی و طالبان برای بازپسگیری ولسوالیهای اشغال شده بالا گرفته است. به نوشته ایرنا، «فؤاد امان»، سخنگوی وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد نیروهای دولتی در عملیاتهای روز شنبه علاوه بر گذرگاه مهم تجاری «اسپین بولدک»در مرز پاکستان، شهرستانهای شیخ علی در استان پروان، سیغان و کهمرد در استان بامیان را نیز از طالبان پس گرفتهاند.
به باور تحلیلگران «تیآرتی ورلد»، اما آنچه در یکماهه گذشته سبب قدرت گرفتن طالبان و پیشروی سریع آنها در کنترل ولسوالیها شد عقبنشینی جامعه بینالمللی از پیگیری وقایع افغانستان و طالبان بود. به گزارش «سیانان»، سرویسهای اطلاعاتی امنیتی امریکا نیز معتقدند تداوم این شرایط تسلط طالبان بر اقدامات دولت و ورود به کابل را محتمل خواهد کرد و احتمال جنگ داخلی یا محاصره نیروها و سلطه کامل طالبان محتمل خواهد بود. بهنظر میرسد همین نگرانیها سبب شده است تا به نوشته ایرنا وزرای خارجه روسیه و پنج کشور آسیای میانه در بیانیه مشترکی خواستار آغاز مذاکرات بین کابل و گروه طالبان شوند.
دعوت «اسد» از مخالفان برای بازگشت به سوریه
بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، روز گذشته در مراسم تحلیف خود، از کسانی که فریب دشمن را خورده و رو در روی سوریه ایستادهاند، دعوت کرد به وطن خود بازگردند.
به گزارش روز شنبه ایرنا به نقل از خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، بشار اسد روز گذشته برای دوره جدید هفت ساله ریاست جمهوری خود در برابر اعضای مجلس این کشور و همچنین شخصیتهای لشکری و کشوری سوگند یاد کرد.
وی در این مراسم طی سخنانی با اشاره به مشارکت بالای مردم سوریه در انتخابات ریاست جمهوری خردادماه این کشور تأکید کرد: «ملتهایی که راه آزادی را میدانند، در راه دفاع از حقوق خود خسته نمیشوند و به راه خود ادامه میدهند. مشارکت ملی گسترده در انتخابات نیز نشاندهنده رشد و آگاهی بالای ملی بود.» وی تأکید کرد: «برخی میخواستند کشور را تجزیه کنند اما مردم با وحدت خود تیر خلاص را به سوی سناریوهای آنها شلیک کردند. دشمنان در مراحل اول روی ترسیدن ما از تروریسم و تبدیل شهروندان به مزدور حساب باز کرده بودند. اما آگاهی ملی و مردمی، قلعه ما و معیاری است که با آن توانایی و قدرت خود را میسنجیم.»
او افزود: «برخی عوامل با واسطهگری ترکیه در حال کار روی پیشنهاداتی برای دستیابی به قانون اساسی هستند که سوریه را در سایه بیگانگان قرار دهد اما همه پیشنهادها و تلاشهای آنها به لطف استواری مردم سوریه از بین رفته و نقش بر آب شده است.» بشار اسد با اشاره به اینکه هرکس تعلق خود به وطن را از دست بدهد هیچ سودی برای کشور خود و هیچ امنیتی برای جامعه خود ندارد، اعلام کرد: «من کسانی را که فریب خوردهاند و برای سقوط وطن شرطبندی کردهاند را به بازگشت به وطن فرا میخوانم.
به آنان که فریب خوردند، میگویم که از آنان علیه کشورشان سوءاستفاده شد اما وطن پناهگاه و آغوشی باز به روی آنان است و مردمی با قلبی بزرگ و بخشنده در خود دارد.»
در این مراسم، علاوه بر نمایندگان دیپلماتیک معتبر در دمشق، شخصیتهای سیاسی و رسانهای داخلی و بینالمللی نیز حضور داشتند. بشار اسد ۲۷ مه گذشته (5 خرداد ماه) با کسب ۹۵.۱ درصد آرا، پیروز انتخابات ریاست جمهوری این کشور شد. این انتخابات، دومین انتخابات ریاست جمهوری از زمان آغاز بحران در این کشور در سال ۲۰۱۱ بود.
تیغ تحریمها وتهدیدهای جدید امریکا علیه چین
اکونومیست: دکترین بایدن در قبال چین از هم اکنون شکست خورده است
بنفشه غلامی/ امریکا در جدیدترین اقدام ضد چینی خود، هفت مقام این کشور را بهدلیل آنچه که نقض آزادیها در هنگ کنگ خواند، تحریم کرد. این در حالی است که دهها جنگنده اف 22 این کشور نیز در مسیر اقیانوس آرام هستند تا در رزمایشی حساسیت برانگیز از نظر چین شرکت کنند.
به گزارش «ساوت چاینا مورنینگ پست»، وزارت خزانهداری امریکا جمعه شب این هفت مقام را که همگی در دفتر ارتباطی چین در هنگ کنگ فعالیت دارند، تحریم کرد. اقدامی که پکن بلافاصله به آن واکنش نشان داد. ژائولیجیان، سخنگوی وزارت خارجه چین گفت: «امریکا باید قوانین بینالمللی و موازین حاکم بر روابط بینالملل را رعایت کرده و مداخله در امور هنگ کنگ و چین را متوقف کند.» در 6 ماهی که از ریاست جمهوری جو بایدن میگذرد، این دومین بار است که وی بهخاطر هنگ کنگ دست به تحریم مقامات چینی میزند. اولین بار تنها دو ماه بعد از ورود او به کاخ سفید بود که طی آن بهدلیل آنچه تلاش برای تضعیف استقلال هنگ کنگ در قالب اصلاح سیستم انتخاباتی این دولت شهر توصیف شد،
24 مقام چینی تحریم شدند. اگر چین در قبال آن تحریمها سکوتی نسبی را پیشه کرد، به نظر میرسد این بار بویژه بعد از بارها حملات کلامی و عملی بایدن، تاب تحمل را از دست داده باشد. دفتر ارتباطات پکن در هنگ کنگ این تحریمها را تحقیر خوانده و تأکید کرده است: «پاسخ این کار را خواهیم داد.» وزارت خارجه چین نیز در بیانیهای تأکید کرد: «این اقدام تنها چهره زشت سلطهجویی امریکا را به مردم چین و جهان نشان میدهد.» البته چین به تهدیدها و هشدارهای کلامی بسنده نکرده است و بهگزارش «فایننشال تایمز»، بعد از تحریمهای امریکا و اتهام زنیهای این کشور، دیدار از پیش برنامهریزی شده معاون وزیر خارجه خود با «وندی شرمن»، معاون وزیر خارجه امریکا را لغو کرده است. تا پاسخ تحقیرهای امریکا را داده باشد.
جدیدترین تحریم مقامات چینی از سوی امریکا در حالی است که «سیانان» خبرداده است، واشنگتن در اقدامی دیگر نیز دهها جنگنده اف 22 خود را به اقیانوس آرام اعزام کرده است تا طی دو هفته آینده در مانوری در این منطقه شرکت کنند. این در حالی است که «کارل شوستر»، تحلیلگر دفاعی، به «سیانان» گفته است: «استقرار این هواپیماها در زمانی که روابط چین و امریکا در نقطه جوش است، نشان میدهد، امریکا قصد دارد با این کار یک سیگنال بازدارنده قوی به چین بفرستد و به شرکا و متحدان خود نیز بابت حمایت خود از آنان اطمینان خاطردهد.»
اما به اعتقاد ناظران مسائل دو کشور، این میزان تندروی در تخریب روابط دو کشور به اندازهای نیست که بخواهد بهخاطر اطمینان خاطر دادن به شرکای امریکا صورت گرفته باشد و علت را باید در چیزی فراتر جستوجو کرد. در همین ارتباط اکونومیست نوشته است: «رفتارهای بایدن در شش ماه اخیر نشان از آن دارد که وی در حال بنا کردن دکترین خود در قبال چین است. اما جزئیات این دکترین کمی خطرناک به نظر میرسد. برای درک این سیاست جدید ابتدا باید دید از نظر بایدن چه چیزی تهدید واقعی است. او بیش از هر چیز نگران شکافهای داخلی امریکا است و معتقد است برای کمک به احساس همبستگی ملی نیاز به روح پرل هاربر دارد تا با یک تهدید خارجی بزرگ، مردم خود را متحد کند. اما این محاسبه اشتباه است. درست است که جمهوریخواهان مخالف چین هستند اما بعید است حتی دراین مورد هم ازدستور کار بایدن فقط بهخاطر اینکه مُهر چین بر آن خورده، حمایت کنند و از آن بدتر این است که هرقدر بایدن از کلمات تند علیه چین استفاده کند تا امریکاییها را جلب کند، به همان میزان احتمال ایجاد روابط تنگاتنگ با قدرتهای بزرگ نوظهور منطقه مثل هند و اندونزی را از دست میدهد. بنابراین نتیجه این تندرویها نه فقط از دست دادن متحدین بالقوه که تبدیل چین به یک نیروی مسلط خواهد بود.»
اکونومیست تاکید کرده است: « چین همین الان هم چند قدم جلوتر از امریکا، بزرگترین شریک کالاهای تجاری در جهان است. آلمان که بهعنوان یکی از قویترین اقتصادهای اروپا شناخته میشود، با وجود همراهی ظاهری با بایدن، خواهان حفظ ارتباطات خود با چین است. در آسیا نیز اگر بنا شود کشورها بین امریکا و چین یکی را انتخاب کنند، بسیاری از آنها ترجیح میدهند چین را که همسایه آنها است انتخاب کنند. بنابراین دکترین بایدن در قبال چین از هم اکنون محکوم به شکست است.»
به گزارش «ساوت چاینا مورنینگ پست»، وزارت خزانهداری امریکا جمعه شب این هفت مقام را که همگی در دفتر ارتباطی چین در هنگ کنگ فعالیت دارند، تحریم کرد. اقدامی که پکن بلافاصله به آن واکنش نشان داد. ژائولیجیان، سخنگوی وزارت خارجه چین گفت: «امریکا باید قوانین بینالمللی و موازین حاکم بر روابط بینالملل را رعایت کرده و مداخله در امور هنگ کنگ و چین را متوقف کند.» در 6 ماهی که از ریاست جمهوری جو بایدن میگذرد، این دومین بار است که وی بهخاطر هنگ کنگ دست به تحریم مقامات چینی میزند. اولین بار تنها دو ماه بعد از ورود او به کاخ سفید بود که طی آن بهدلیل آنچه تلاش برای تضعیف استقلال هنگ کنگ در قالب اصلاح سیستم انتخاباتی این دولت شهر توصیف شد،
24 مقام چینی تحریم شدند. اگر چین در قبال آن تحریمها سکوتی نسبی را پیشه کرد، به نظر میرسد این بار بویژه بعد از بارها حملات کلامی و عملی بایدن، تاب تحمل را از دست داده باشد. دفتر ارتباطات پکن در هنگ کنگ این تحریمها را تحقیر خوانده و تأکید کرده است: «پاسخ این کار را خواهیم داد.» وزارت خارجه چین نیز در بیانیهای تأکید کرد: «این اقدام تنها چهره زشت سلطهجویی امریکا را به مردم چین و جهان نشان میدهد.» البته چین به تهدیدها و هشدارهای کلامی بسنده نکرده است و بهگزارش «فایننشال تایمز»، بعد از تحریمهای امریکا و اتهام زنیهای این کشور، دیدار از پیش برنامهریزی شده معاون وزیر خارجه خود با «وندی شرمن»، معاون وزیر خارجه امریکا را لغو کرده است. تا پاسخ تحقیرهای امریکا را داده باشد.
جدیدترین تحریم مقامات چینی از سوی امریکا در حالی است که «سیانان» خبرداده است، واشنگتن در اقدامی دیگر نیز دهها جنگنده اف 22 خود را به اقیانوس آرام اعزام کرده است تا طی دو هفته آینده در مانوری در این منطقه شرکت کنند. این در حالی است که «کارل شوستر»، تحلیلگر دفاعی، به «سیانان» گفته است: «استقرار این هواپیماها در زمانی که روابط چین و امریکا در نقطه جوش است، نشان میدهد، امریکا قصد دارد با این کار یک سیگنال بازدارنده قوی به چین بفرستد و به شرکا و متحدان خود نیز بابت حمایت خود از آنان اطمینان خاطردهد.»
اما به اعتقاد ناظران مسائل دو کشور، این میزان تندروی در تخریب روابط دو کشور به اندازهای نیست که بخواهد بهخاطر اطمینان خاطر دادن به شرکای امریکا صورت گرفته باشد و علت را باید در چیزی فراتر جستوجو کرد. در همین ارتباط اکونومیست نوشته است: «رفتارهای بایدن در شش ماه اخیر نشان از آن دارد که وی در حال بنا کردن دکترین خود در قبال چین است. اما جزئیات این دکترین کمی خطرناک به نظر میرسد. برای درک این سیاست جدید ابتدا باید دید از نظر بایدن چه چیزی تهدید واقعی است. او بیش از هر چیز نگران شکافهای داخلی امریکا است و معتقد است برای کمک به احساس همبستگی ملی نیاز به روح پرل هاربر دارد تا با یک تهدید خارجی بزرگ، مردم خود را متحد کند. اما این محاسبه اشتباه است. درست است که جمهوریخواهان مخالف چین هستند اما بعید است حتی دراین مورد هم ازدستور کار بایدن فقط بهخاطر اینکه مُهر چین بر آن خورده، حمایت کنند و از آن بدتر این است که هرقدر بایدن از کلمات تند علیه چین استفاده کند تا امریکاییها را جلب کند، به همان میزان احتمال ایجاد روابط تنگاتنگ با قدرتهای بزرگ نوظهور منطقه مثل هند و اندونزی را از دست میدهد. بنابراین نتیجه این تندرویها نه فقط از دست دادن متحدین بالقوه که تبدیل چین به یک نیروی مسلط خواهد بود.»
اکونومیست تاکید کرده است: « چین همین الان هم چند قدم جلوتر از امریکا، بزرگترین شریک کالاهای تجاری در جهان است. آلمان که بهعنوان یکی از قویترین اقتصادهای اروپا شناخته میشود، با وجود همراهی ظاهری با بایدن، خواهان حفظ ارتباطات خود با چین است. در آسیا نیز اگر بنا شود کشورها بین امریکا و چین یکی را انتخاب کنند، بسیاری از آنها ترجیح میدهند چین را که همسایه آنها است انتخاب کنند. بنابراین دکترین بایدن در قبال چین از هم اکنون محکوم به شکست است.»
سربازان امریکایی چارهای جز گریز نداشتند
افغانستان؛ ناامنتر از همیشه
هیات تحریریه اکونومیست
مترجم: وصال روحانی
جو بایدن حق دارد که از صحبت درباره جنگ در افغانستان پرهیز کند. این جنگی است که امریکا دو تریلیون دلار بابت آن هزینه کرده اما پساز 20 سال حضور در این کشور آشفته غرب آسیایی نه تنها به ادعایش که برقراری امنیت در منطقه بوده جامه عمل نپوشانده بلکه هزاران سرباز خود را از دست داده و مرگ دهها هزار نفر از مردم افغانستان را هم موجب شده است. البته القاعده این روزها قدرت سابقش را ندارد ولی طالبان و داعش دیگر نیروهای ناامن کننده جهان همچنان در منطقه حاضر و از عوامل بشدت دخیل در سرنوشت سیاسی افغانستان بهشمار میآیند. سرنوشتی که پس از خروج آخرین دسته سربازان و مستشاران نظامی امریکا از پایگاه بگرام، مبهمتر از هر زمانی شده است.
بایدن به 20 سال حضور کماثر ارتش امریکا در منطقه بهعنوان یک دلیل قاطع برای خروج از افغانستان و پایان دادن به هرج و مرجهای موجود اشاره میکند اما ادعاهای او در مورد توانایی ارتش افغانستان برای رتق و فتق امور این کشور بیشتر به یک شوخی میماند. نه نیروی هوایی افغانستان قادر است مواضع طالبان را طوری بمباران کند که آنها نفس هم نکشند و نه کمک احتمالی پاکستان برای ارعاب داعش قادر است دولت لرزان کابل را از زیر فشارهای مفرط موجود رهایی بخشد. واقعیت محتملتر و سناریوی در دسترس این است که طالبان به جای ائتلاف با نیرویی تحلیل رفته همچون دولت کابل، خودش ابتکار عمل را در دست گیرد و بر کشور حاکم شود، همین حالا هم بخشهایی قابل توجه از خاک افغانستان در تصرف طالبان است و با یورش هر یک از واحدهای مسلح آنها، یکی از لشکرهای آب رفته دولت کابل صحنه را بیش از پیش خالی میکنند؛ حتی اگر معتقد به این باشیم که سقوط دولت کابل واقعهای عاجل نشان نمیدهد، در این شکی نیست که فشار جنگ داخلی به حدی خواهد رسید که دولت افغانستان از کنترل و مدیریت شئون معمولی جامعه هم باز خواهد ماند. همین دو هفته پیش بود که حداقل هزار نفر از سربازان افغانی از بدخشان، ولایتی واقع در شمال شرق افغانستان به داخل خاک تاجیکستان گریختند. این تصور هم که کشورهایی چون هند، پاکستان و حتی روسیه و چین مایلند با ورود مستقیم به صحنه به یاور بزرگ دولت کابل و عامل ابقای آن تبدیل شوند، ایدهای بیهوده است؛ زیرا آنها نیک میدانند هزینههای چنین رویکردی بسیار هنگفت و ثمره آن به غایت اندک خواهد بود. بیش از 45 سال است که افغانستان آماج حملات کشورهای مختلف قرار گرفته و چون یک هسته مرکزی قدرت وجود ندارد و شرایط این کشور ملوکالطوایفی شده، اینک جمع کردن تمامی آن خسارتها و ویرانیها غیرممکن است. خیلیها در امریکا میگویند کنار کشیدن کامل نیروهای مسلح این کشور از افغانستان از جایگاه و اعتبار سیاسیاش میکاهد و مصلحت ایجاب میکرد که امریکاییها حتی با دادن تلفات بیشتر صحنه قدرت را بیش از پیش به «قدرت»های منطقه نسپرند. اما بایدن متوجه شد که اگر می خواهد افغانستان تبدیل به یک ویتنام ثانوی برای امریکا نشود، بهتر است در ترسیم آینده این کشور هم نقشی را برعهده نگیرد.
این طبعاً بر امنیت افغانیها نمیافزاید و آمار میگویند جان باختهها در افغانستان در سال 2020 حدود 30 درصد بیشتر از سال 2001 بودهاند که امریکا به بهانه حمله تروریستها به برج دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک و خلق فاجعه 11 سپتامبر، دهها هزار نفر از سربازانش را به افغانستان و عراق فرستاد و در چاه بزرگی افتاد که اگر چه اینک خودش در آن جایی ندارد اما صد درجه بدتر از زمان قبل از مداخله امریکا است.
مترجم: وصال روحانی
جو بایدن حق دارد که از صحبت درباره جنگ در افغانستان پرهیز کند. این جنگی است که امریکا دو تریلیون دلار بابت آن هزینه کرده اما پساز 20 سال حضور در این کشور آشفته غرب آسیایی نه تنها به ادعایش که برقراری امنیت در منطقه بوده جامه عمل نپوشانده بلکه هزاران سرباز خود را از دست داده و مرگ دهها هزار نفر از مردم افغانستان را هم موجب شده است. البته القاعده این روزها قدرت سابقش را ندارد ولی طالبان و داعش دیگر نیروهای ناامن کننده جهان همچنان در منطقه حاضر و از عوامل بشدت دخیل در سرنوشت سیاسی افغانستان بهشمار میآیند. سرنوشتی که پس از خروج آخرین دسته سربازان و مستشاران نظامی امریکا از پایگاه بگرام، مبهمتر از هر زمانی شده است.
بایدن به 20 سال حضور کماثر ارتش امریکا در منطقه بهعنوان یک دلیل قاطع برای خروج از افغانستان و پایان دادن به هرج و مرجهای موجود اشاره میکند اما ادعاهای او در مورد توانایی ارتش افغانستان برای رتق و فتق امور این کشور بیشتر به یک شوخی میماند. نه نیروی هوایی افغانستان قادر است مواضع طالبان را طوری بمباران کند که آنها نفس هم نکشند و نه کمک احتمالی پاکستان برای ارعاب داعش قادر است دولت لرزان کابل را از زیر فشارهای مفرط موجود رهایی بخشد. واقعیت محتملتر و سناریوی در دسترس این است که طالبان به جای ائتلاف با نیرویی تحلیل رفته همچون دولت کابل، خودش ابتکار عمل را در دست گیرد و بر کشور حاکم شود، همین حالا هم بخشهایی قابل توجه از خاک افغانستان در تصرف طالبان است و با یورش هر یک از واحدهای مسلح آنها، یکی از لشکرهای آب رفته دولت کابل صحنه را بیش از پیش خالی میکنند؛ حتی اگر معتقد به این باشیم که سقوط دولت کابل واقعهای عاجل نشان نمیدهد، در این شکی نیست که فشار جنگ داخلی به حدی خواهد رسید که دولت افغانستان از کنترل و مدیریت شئون معمولی جامعه هم باز خواهد ماند. همین دو هفته پیش بود که حداقل هزار نفر از سربازان افغانی از بدخشان، ولایتی واقع در شمال شرق افغانستان به داخل خاک تاجیکستان گریختند. این تصور هم که کشورهایی چون هند، پاکستان و حتی روسیه و چین مایلند با ورود مستقیم به صحنه به یاور بزرگ دولت کابل و عامل ابقای آن تبدیل شوند، ایدهای بیهوده است؛ زیرا آنها نیک میدانند هزینههای چنین رویکردی بسیار هنگفت و ثمره آن به غایت اندک خواهد بود. بیش از 45 سال است که افغانستان آماج حملات کشورهای مختلف قرار گرفته و چون یک هسته مرکزی قدرت وجود ندارد و شرایط این کشور ملوکالطوایفی شده، اینک جمع کردن تمامی آن خسارتها و ویرانیها غیرممکن است. خیلیها در امریکا میگویند کنار کشیدن کامل نیروهای مسلح این کشور از افغانستان از جایگاه و اعتبار سیاسیاش میکاهد و مصلحت ایجاب میکرد که امریکاییها حتی با دادن تلفات بیشتر صحنه قدرت را بیش از پیش به «قدرت»های منطقه نسپرند. اما بایدن متوجه شد که اگر می خواهد افغانستان تبدیل به یک ویتنام ثانوی برای امریکا نشود، بهتر است در ترسیم آینده این کشور هم نقشی را برعهده نگیرد.
این طبعاً بر امنیت افغانیها نمیافزاید و آمار میگویند جان باختهها در افغانستان در سال 2020 حدود 30 درصد بیشتر از سال 2001 بودهاند که امریکا به بهانه حمله تروریستها به برج دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک و خلق فاجعه 11 سپتامبر، دهها هزار نفر از سربازانش را به افغانستان و عراق فرستاد و در چاه بزرگی افتاد که اگر چه اینک خودش در آن جایی ندارد اما صد درجه بدتر از زمان قبل از مداخله امریکا است.
خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
گفتوگوی اسد با گورباچف
رئیسجمهوری اسد با احساس خطر از این وضعیت، تحرک سیاسی و دیپلماتیک معکوسی را در برابر حمله اسرائیل و بریتانیا به شخصه راهبری و آن را از یونان آغاز و پیامهایی برای اروپاییها و سوسیالیسم بینالملل ارسال کرد. آغاز این تحرک از یونان بویژه به این خاطر بود که [آندرئاس] پاپاندرئو نخستوزیر این کشور، دوست نزدیک سوریه و شخص رئیسجمهوری حافظ اسد بود.
دیدار اسد و پاپاندرئو در ۲۴ مه ۱۹۸۶ در آتن از جهت سیاسی برای ما اهمیت بسیاری داشت. این دیدار واکنشی زودهنگام در عرصه اروپا به بازتابهای سوءاستفاده از مسأله هنداوی علیه سوریه تلقی میشد. رئیسجمهوری اسد در دیدار از یونان، تمایز مشهور خود میان محکومیت تروریسم و مشروعیت مقاومت ملی در برابر اشغال را مطرح و خواهان آن شد که کمیتهای بینالمللی برای ارائه تعریف از تروریسم تشکیل شود تا قاعدهای برای نحوه برخورد بینالمللی با آن شکل گیرد.
یکی از اهداف دامن زدن به سوریه هراسی و عرب هراسی توسط اسرائیل و بریتانیا، درهم آمیختن مقاومت با تروریسم بود. رئیسجمهوری اسد در سخنرانی خود در پارلمان یونان ضمن تبیین این درهم آمیختگی که دیده و دانسته انجام میشد با موفقیت توانست از این منبر برای ضد حمله خود بهرهبرداری کند. ما اعضای هیأت سوری که در برابر اسد و پاپاندرئو نشسته و در پایان سخنرانی اسد، شاهد ایستادن نمایندگان پارلمان یونان و کف زدن آنها برای دقایقی طولانی بودیم از این احساس افتخار کردیم که یونانیان در حقیقت خود را به ما در مشرق عربی نزدیکتر از مغرب آنگلوساکسونی احساس میکنند.
رئیسجمهوری اسد پیش از پایان دیدار رسمی خود از یونان در محل اقامت و شاید برای اولین بار در سفرهای خارجی خود، دیداری با سفرای کشورهای عربی مقیم انجام و آنها را در جریان مذاکراتش با مسئولان یونان قرار داد. اسد در این دیدار ضمن تشریح موضوع هنداوی، هدف پشت پرده سناریوی اسرائیلی - بریتانیایی را ایجاد گسستگی میان سوریه و اروپا دانست. سفرای عرب، سراپا گوش، سخنان اسد را میشنیدند بویژه آنجا که گفت: «وقتی سوریه نمیتواند در حال حاضر یا آینده مسئولیت انفجار یک هواپیمای مسافربری با ۳۰۰ مسافر را در پنهان یا آشکار برعهده گیرد و از آن بهرهای ببرد، چگونه ممکن است به چنین اقدام احمقانهای دست زند و با معیارهای عربی یا بیگانه چه منفعتی از چنین عملیاتی میتواند داشته باشد؟»
وزارت خارجه سوریه در پیگیری تحرک سیاسی و دیپلماتیکی که از یونان آغاز و بر پایه تمایز میان مقاومت مشروع در برابر اشغال، از اقدامات تروریستی علیه شهروندان، بنا نهاده شده بود، آرام نگرفت. در همین چارچوب با همکاری با ایرانیها هر چه در چنته داشتیم رو کردیم تا این مفهوم سوری که مقاومت، شهروندان را هدف عملیات خود نمیکند؛ تثبیت و کاری کنیم که پرونده پیچیده گروگانها در لبنان پشت سر گذاشته شود. از حسن اتفاق، این تلاشها با درز پیدا کردن محتوای یک مکالمه تلفنی بین ژاک شیراک رئیسجمهوری فرانسه و هلموت کهل صدراعظم آلمان همراه شد که در اعتبار روایت ویژه بریتانیا از مسأله هنداوی تردید ایجاد میکرد و همین به تحرک دیپلماتیک ما کمک کرد.
گورباچف دوم
رئیسجمهوری اسد با همراهی یک هیأت بزرگ، با هدف بررسی همه مسائل اصلی روابط سوریه و شوروی در ۲۴ آوریل ۱۹۸۷ برای دومین بار در دوره گورباچف به مسکو رفت. گورباچف، رئیسجمهوری اسد را تا محل اقامت خود در کرملین در نزدیکی مقبره لنین، همراهی کرد. دیدارهای کاری، هفت ساعت به درازا کشید. هیأت سوری به ترتیب مسئولیت آنها دربرگیرنده خدام، سعید حمادی و دانیال نعمه اعضای رهبری مرکزی جبهه ملی پیشرو، سرلشکر مصطفی طلاس، سلیم یاسین، من و وزرای دیگر میشد. هر یک از اعضای هیأت، مسئولیتی در حوزه دوجانبه داشت که در مذاکرات دو هیأت باید با همتای شوروی خود دنبال میکرد.
اسد و گورباچف رؤسای جمهور دو کشور بر انطباق اهداف راهبردی و هماهنگی دو کشور با یکدیگر تأکید کرده و آن را بستری برای تداوم همکاری دو طرف در آینده و تحقق صلح عادلانه و فراگیر در منطقه دانستند.
رویداد فرودگاه هیترو و مسأله هنداوی یکی از محورهای گفتوگو میان دو رئیسجمهوری را به خود اختصاص داد. رئیسجمهوری اسد به گورباچف اطلاع داد ایالات متحده و بریتانیا و بویژه بریتانیا که به تعبیر اسد سیاست بسیار بدی را پیش گرفته، با همکاری اسرائیل در تلاش هستند تا بهانهای برای اقدام علیه سوریه بیافرینند و نشانه آن، حمله رسانهای است که به بهانه رویداد هواپیمای ال عال در فرودگاه هیترو، با عنوان تروریسم راه انداختهاند.
گورباچف در واکنش به حمله رئیسجمهوری اسد به بریتانیا با احتیاط برخورد کرد و گفت در هنگام دیدار سال گذشته خود از این کشور با استقبال گرم خانم تاچر و مردم بریتانیا مواجه شده و همین چند روز پیش در هنگام دیدار تاچر از مسکو با او درباره موضوع هنداوی صحبت کرده است. رئیسجمهوری اسد گفت هیچ تضمینی برای تداوم این گونه استقبالهای مردمی که گاه در غرب مییابیم وجود ندارد، جز آنکه رهبر یک کشور پیش از آن از حمایت مردمی در کشور خود برخوردار باشد. گورباچف برای اینکه نشان دهد با میهمان بزرگ خود خانم تاچر رواداری بیش از اندازه نکرده و با او همانند خودش تعامل میکند این موضوع را تعریف کرد که گفتوگوی تندی میان او و تاچر نخستوزیر بریتانیا همینجا در مسکو و بر سر میز شام درگرفته و همسرش رایسا که این گفتوگو را دنبال میکرده، به او گفته است چرا بر سر میز شام دعوا میکنید و او پاسخ داده این تنها یک گفتوگو بوده و دعوا نیست.
اسد در گفتوگوی دو نفره با گورباچف برخی مشکلات اصلی سوریه در حوزههای اقتصادی و نظامی را مطرح و به موضوع تسلیحاتی از این زاویه پرداخت که ادوارد شوارد نادزه دیدگاههای متفاوتی با رئیسجمهوری خود، گورباچف، دارد. رئیسجمهوری اسد همچنین با تشریح تفاوت زیادی که در زمینه تسلیحاتی میان سوریه و اسرائیل هست گفت اگر سوریه توانایی نظامی برای ایستادگی در برابر اسرائیل نداشته باشد، کوششی که در این زمینه کرده بینتیجه خواهد ماند. اسد هدف برنامه تسلیحاتی سوریه را ایجاد یک نیروی بازدارنده دانست تا دشمن اسرائیلی احساس کند اگر دست به حمله زند در رویارویی خود با سوریه برنده نخواهد بود. اسد همچنین گفت سوریه با پشتیبانی شوروی در پی آن نیست که وارد جنگی با اسرائیل شود و تنها خواهان این است که بتواند از خود دفاع کند.
مترجم: حسین جابری انصاری
گفتوگوی اسد با گورباچف
رئیسجمهوری اسد با احساس خطر از این وضعیت، تحرک سیاسی و دیپلماتیک معکوسی را در برابر حمله اسرائیل و بریتانیا به شخصه راهبری و آن را از یونان آغاز و پیامهایی برای اروپاییها و سوسیالیسم بینالملل ارسال کرد. آغاز این تحرک از یونان بویژه به این خاطر بود که [آندرئاس] پاپاندرئو نخستوزیر این کشور، دوست نزدیک سوریه و شخص رئیسجمهوری حافظ اسد بود.
دیدار اسد و پاپاندرئو در ۲۴ مه ۱۹۸۶ در آتن از جهت سیاسی برای ما اهمیت بسیاری داشت. این دیدار واکنشی زودهنگام در عرصه اروپا به بازتابهای سوءاستفاده از مسأله هنداوی علیه سوریه تلقی میشد. رئیسجمهوری اسد در دیدار از یونان، تمایز مشهور خود میان محکومیت تروریسم و مشروعیت مقاومت ملی در برابر اشغال را مطرح و خواهان آن شد که کمیتهای بینالمللی برای ارائه تعریف از تروریسم تشکیل شود تا قاعدهای برای نحوه برخورد بینالمللی با آن شکل گیرد.
یکی از اهداف دامن زدن به سوریه هراسی و عرب هراسی توسط اسرائیل و بریتانیا، درهم آمیختن مقاومت با تروریسم بود. رئیسجمهوری اسد در سخنرانی خود در پارلمان یونان ضمن تبیین این درهم آمیختگی که دیده و دانسته انجام میشد با موفقیت توانست از این منبر برای ضد حمله خود بهرهبرداری کند. ما اعضای هیأت سوری که در برابر اسد و پاپاندرئو نشسته و در پایان سخنرانی اسد، شاهد ایستادن نمایندگان پارلمان یونان و کف زدن آنها برای دقایقی طولانی بودیم از این احساس افتخار کردیم که یونانیان در حقیقت خود را به ما در مشرق عربی نزدیکتر از مغرب آنگلوساکسونی احساس میکنند.
رئیسجمهوری اسد پیش از پایان دیدار رسمی خود از یونان در محل اقامت و شاید برای اولین بار در سفرهای خارجی خود، دیداری با سفرای کشورهای عربی مقیم انجام و آنها را در جریان مذاکراتش با مسئولان یونان قرار داد. اسد در این دیدار ضمن تشریح موضوع هنداوی، هدف پشت پرده سناریوی اسرائیلی - بریتانیایی را ایجاد گسستگی میان سوریه و اروپا دانست. سفرای عرب، سراپا گوش، سخنان اسد را میشنیدند بویژه آنجا که گفت: «وقتی سوریه نمیتواند در حال حاضر یا آینده مسئولیت انفجار یک هواپیمای مسافربری با ۳۰۰ مسافر را در پنهان یا آشکار برعهده گیرد و از آن بهرهای ببرد، چگونه ممکن است به چنین اقدام احمقانهای دست زند و با معیارهای عربی یا بیگانه چه منفعتی از چنین عملیاتی میتواند داشته باشد؟»
وزارت خارجه سوریه در پیگیری تحرک سیاسی و دیپلماتیکی که از یونان آغاز و بر پایه تمایز میان مقاومت مشروع در برابر اشغال، از اقدامات تروریستی علیه شهروندان، بنا نهاده شده بود، آرام نگرفت. در همین چارچوب با همکاری با ایرانیها هر چه در چنته داشتیم رو کردیم تا این مفهوم سوری که مقاومت، شهروندان را هدف عملیات خود نمیکند؛ تثبیت و کاری کنیم که پرونده پیچیده گروگانها در لبنان پشت سر گذاشته شود. از حسن اتفاق، این تلاشها با درز پیدا کردن محتوای یک مکالمه تلفنی بین ژاک شیراک رئیسجمهوری فرانسه و هلموت کهل صدراعظم آلمان همراه شد که در اعتبار روایت ویژه بریتانیا از مسأله هنداوی تردید ایجاد میکرد و همین به تحرک دیپلماتیک ما کمک کرد.
گورباچف دوم
رئیسجمهوری اسد با همراهی یک هیأت بزرگ، با هدف بررسی همه مسائل اصلی روابط سوریه و شوروی در ۲۴ آوریل ۱۹۸۷ برای دومین بار در دوره گورباچف به مسکو رفت. گورباچف، رئیسجمهوری اسد را تا محل اقامت خود در کرملین در نزدیکی مقبره لنین، همراهی کرد. دیدارهای کاری، هفت ساعت به درازا کشید. هیأت سوری به ترتیب مسئولیت آنها دربرگیرنده خدام، سعید حمادی و دانیال نعمه اعضای رهبری مرکزی جبهه ملی پیشرو، سرلشکر مصطفی طلاس، سلیم یاسین، من و وزرای دیگر میشد. هر یک از اعضای هیأت، مسئولیتی در حوزه دوجانبه داشت که در مذاکرات دو هیأت باید با همتای شوروی خود دنبال میکرد.
اسد و گورباچف رؤسای جمهور دو کشور بر انطباق اهداف راهبردی و هماهنگی دو کشور با یکدیگر تأکید کرده و آن را بستری برای تداوم همکاری دو طرف در آینده و تحقق صلح عادلانه و فراگیر در منطقه دانستند.
رویداد فرودگاه هیترو و مسأله هنداوی یکی از محورهای گفتوگو میان دو رئیسجمهوری را به خود اختصاص داد. رئیسجمهوری اسد به گورباچف اطلاع داد ایالات متحده و بریتانیا و بویژه بریتانیا که به تعبیر اسد سیاست بسیار بدی را پیش گرفته، با همکاری اسرائیل در تلاش هستند تا بهانهای برای اقدام علیه سوریه بیافرینند و نشانه آن، حمله رسانهای است که به بهانه رویداد هواپیمای ال عال در فرودگاه هیترو، با عنوان تروریسم راه انداختهاند.
گورباچف در واکنش به حمله رئیسجمهوری اسد به بریتانیا با احتیاط برخورد کرد و گفت در هنگام دیدار سال گذشته خود از این کشور با استقبال گرم خانم تاچر و مردم بریتانیا مواجه شده و همین چند روز پیش در هنگام دیدار تاچر از مسکو با او درباره موضوع هنداوی صحبت کرده است. رئیسجمهوری اسد گفت هیچ تضمینی برای تداوم این گونه استقبالهای مردمی که گاه در غرب مییابیم وجود ندارد، جز آنکه رهبر یک کشور پیش از آن از حمایت مردمی در کشور خود برخوردار باشد. گورباچف برای اینکه نشان دهد با میهمان بزرگ خود خانم تاچر رواداری بیش از اندازه نکرده و با او همانند خودش تعامل میکند این موضوع را تعریف کرد که گفتوگوی تندی میان او و تاچر نخستوزیر بریتانیا همینجا در مسکو و بر سر میز شام درگرفته و همسرش رایسا که این گفتوگو را دنبال میکرده، به او گفته است چرا بر سر میز شام دعوا میکنید و او پاسخ داده این تنها یک گفتوگو بوده و دعوا نیست.
اسد در گفتوگوی دو نفره با گورباچف برخی مشکلات اصلی سوریه در حوزههای اقتصادی و نظامی را مطرح و به موضوع تسلیحاتی از این زاویه پرداخت که ادوارد شوارد نادزه دیدگاههای متفاوتی با رئیسجمهوری خود، گورباچف، دارد. رئیسجمهوری اسد همچنین با تشریح تفاوت زیادی که در زمینه تسلیحاتی میان سوریه و اسرائیل هست گفت اگر سوریه توانایی نظامی برای ایستادگی در برابر اسرائیل نداشته باشد، کوششی که در این زمینه کرده بینتیجه خواهد ماند. اسد هدف برنامه تسلیحاتی سوریه را ایجاد یک نیروی بازدارنده دانست تا دشمن اسرائیلی احساس کند اگر دست به حمله زند در رویارویی خود با سوریه برنده نخواهد بود. اسد همچنین گفت سوریه با پشتیبانی شوروی در پی آن نیست که وارد جنگی با اسرائیل شود و تنها خواهان این است که بتواند از خود دفاع کند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دور نـما
-
رویارویی همسایگان در تاشکند
-
دعوت «اسد» از مخالفان برای بازگشت به سوریه
-
تیغ تحریمها وتهدیدهای جدید امریکا علیه چین
-
افغانستان؛ ناامنتر از همیشه
-
روایت گمشده
-
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
اخبارایران آنلاین