ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نگاهی به زندگی حمیدرضا صدر که عاشق فوتبال و سینما بود
خداحافظ آقای دکتر نازنین
حامد جیرودی/ سال ۱۹۸۱ فیلم سینمایی «فرار بهسوی پیروزی» ساخته جان هیوستون به نمایش درآمد. داستان فیلم در سال ۱۹۴۱ میگذرد که شماری از اسرای متفقین پیشنهاد افسران آلمانی برای یک بازی فوتبال میان متفقین و تیم ملی آلمان را میپذیرند. مسابقه قرار است در پاریس برگزار شود و گروههای مقاومت تصمیم میگیرند بازیکنان تیم متفقین را بین دو نیمه فراری دهند. فیلمی که سیلوستر استالونه یکی از نقشهای اصلی آن را بر عهده داشت و تعدادی از ستارههای بزرگ فوتبال جهان مانند پله، بابی مور و اسوالدو آرلدیلس هم در آن بازی میکردند.
فرار بهسوی پیروزی تا سالها و شاید تا همین حالا، موفقترین اثر درباره فوتبال بوده که در قاب سینما به تصویر کشیده شده است. نمادی از زندگی، سختی، جنگ، دشمنی، انتقام، امید، اشک، لبخند، شکست و پیروزی که همه آنها را میتوان در مستطیل سبز و در قالب یک مسابقه فوتبال دید. نشانههایی که غالباً در ژانرهای مختلف سینما استفاده میشود تا فیلمی درخور تحسین ساخته شود. برای همین فوتبال و سینما شباهتهای بسیاری دارند که باعث شده تا بسیاری از انسانها به آن علاقهمند باشند و با اشتیاق فراوان آنها را دنبال کنند. در فوتبال و سینما عشق و نفرت را میتوان با هم جست. زندگی را یافت و مرگ را دید. امید را دنبال کرد و با تلاش به فرداهای بهتر فکر کرد. این تعریف از سینما و فوتبال را میشد در مردی بهنام «حمیدرضا صدر» جستوجو کرد. کسی که آنقدر با شیفتگی از سینما میگفت و از فوتبال مینوشت و آنها در صحبتهای خود با جاگذاری مناسب و دقیق تلفیق میکرد که به نمادی از علاقه به این دو مقوله پرطرفدار تبدیل شده بود. او در روزنامهها و مجلات سینمایی ستون تحلیل داشت و مقالات خود را چاپ میکرد. در برنامههای تماشاخانه ایرانشهر شرکت میکرد و به خاطر تحلیلها و نقدهایش در جشنواره فیلم لندن شناخته میشد. صدر اگرچه درباره تاریخ فوتبال اطلاعات زیادی ارائه میداد ولی به گفته خودش نسبت به دیدگاه بازیکنان و مربیان حرفهای فوتبال در سیاره دیگری به سر میبرد. با این حال او با آثاری که نوشته و صحبتهای فراوانی که بهعنوان کارشناس در تلویزیون داشته، برای همیشه نامی ماندگار از خود به جای گذاشته است. صدر که نویسنده ثابت مجله «فیلم» بود و با نشریات زن روز، هفت، مجله سروش، تهران امروز، شرق، بانیفیلم وبگاه گل و تعدادی نشریه ورزشی همکاری داشت و هر از گاهی یادداشتهای نفیسی را برای روزنامه «ایران» میفرستاد، کتابهایی با عناوین «درآمدی بر تاریخ سیاسی سینمای ایران (۱۳۸۰–۱۲۸۰)»، «پسری روی سکوها؛ وقایعنگاری چهار دههای فوتبال ایرانی»، «نیمکت داغ؛ از حشمت مهاجرانی تا الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو»، «تو در قاهره خواهی مرد»،«سیصد و بیست و پنج»، «پیراهنهای همیشه مردان فوتبال: تکنگاریها» و «روزی روزگاری فوتبال» را نوشت و کتابهای «پیس، دیوید. یونایتد نفرینشده» و «اندرسن، لوری هلس. یه چیزی بگو.» را بهعنوان مترجم روانه بازار کرد.
صدر که متولد 30 فروردین 1335 در مشهد و دانشآموخته کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد شهرسازی از دانشگاه تهران و مقطع دکترا از دانشگاه لیدز بریتانیا بود، دیروز در امریکا به علت بیماری سرطان درگذشت تا اهالی فوتبال و سینما و رسانه در غم از دست دادن فردی که بخش مهمی از تاریخ شفاهی فوتبال و سینمای ایران و جهان بود، فرو بروند. ابتدای ماه جاری برای نخستین بار بود که خبر ابتلای صدر به بیماری توسط دخترش رسانهای شد. در حالی که او قریب به 3 سال بوده که با این بیماری دستوپنجه نرم میکرد ولی در مقطعی از ابتلا به بیماری وضعیت وی رو به وخامت گذاشت و بابت همین موضوع و عدم کشش بدن، شیمیدرمانی او متوقف شد و سرانجام در ۲۵ تیر ۱۴۰۰ جان به جان آفرین تسلیم کرد.
جالب اینکه صدر در آخرین پستی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد که در قسمتی از آن نوشته بود:«فوتبال اروپا در یک قاب. فصلی عجیب. فصلی شلخته. بدون تعلیق همیشگی و قابل پیشبینی... یونایند: چالش شیرینی بود. توخل در چلسی درخشید و آبیها را شکوفا کرد...آنتونیو کونته با اینتر طلسم را شکست و قهرمان سری آ شد. یووه سایهای از خودش بود و میلان با درخشش زلاتان هم پرواز نکرد. پاری سن ژرمن قصه ناتمام. مارادونا پرواز زودهنگام.»
دیگو در 60 سالگی رفت و استاد صدر هم در 65 سالگی. نویسنده توانایی که جایی درباره مرگ گفته بود:«خیلی به مرگ میاندیشم. خیلی زیاد. وودی آلن نمایشنامهای دارد بهنام مرگ. جمله اول آن این است که مهم نیست مرگ کی و کجا به سراغ من میآید. مهم این است که وقتی میآید من آنجا نباشم.» و به قول حبیب رضایی بازیگر سینما که برای صدر نوشت: «نشد... وقتی آمد... مرگ را میگویم، آنجا بودید، آنجا بودید آقای دکتر نازنین و بیجانشین... نشد که بیشتر بمانید...» روحش شاد و یادش گرامی باد.
فرار بهسوی پیروزی تا سالها و شاید تا همین حالا، موفقترین اثر درباره فوتبال بوده که در قاب سینما به تصویر کشیده شده است. نمادی از زندگی، سختی، جنگ، دشمنی، انتقام، امید، اشک، لبخند، شکست و پیروزی که همه آنها را میتوان در مستطیل سبز و در قالب یک مسابقه فوتبال دید. نشانههایی که غالباً در ژانرهای مختلف سینما استفاده میشود تا فیلمی درخور تحسین ساخته شود. برای همین فوتبال و سینما شباهتهای بسیاری دارند که باعث شده تا بسیاری از انسانها به آن علاقهمند باشند و با اشتیاق فراوان آنها را دنبال کنند. در فوتبال و سینما عشق و نفرت را میتوان با هم جست. زندگی را یافت و مرگ را دید. امید را دنبال کرد و با تلاش به فرداهای بهتر فکر کرد. این تعریف از سینما و فوتبال را میشد در مردی بهنام «حمیدرضا صدر» جستوجو کرد. کسی که آنقدر با شیفتگی از سینما میگفت و از فوتبال مینوشت و آنها در صحبتهای خود با جاگذاری مناسب و دقیق تلفیق میکرد که به نمادی از علاقه به این دو مقوله پرطرفدار تبدیل شده بود. او در روزنامهها و مجلات سینمایی ستون تحلیل داشت و مقالات خود را چاپ میکرد. در برنامههای تماشاخانه ایرانشهر شرکت میکرد و به خاطر تحلیلها و نقدهایش در جشنواره فیلم لندن شناخته میشد. صدر اگرچه درباره تاریخ فوتبال اطلاعات زیادی ارائه میداد ولی به گفته خودش نسبت به دیدگاه بازیکنان و مربیان حرفهای فوتبال در سیاره دیگری به سر میبرد. با این حال او با آثاری که نوشته و صحبتهای فراوانی که بهعنوان کارشناس در تلویزیون داشته، برای همیشه نامی ماندگار از خود به جای گذاشته است. صدر که نویسنده ثابت مجله «فیلم» بود و با نشریات زن روز، هفت، مجله سروش، تهران امروز، شرق، بانیفیلم وبگاه گل و تعدادی نشریه ورزشی همکاری داشت و هر از گاهی یادداشتهای نفیسی را برای روزنامه «ایران» میفرستاد، کتابهایی با عناوین «درآمدی بر تاریخ سیاسی سینمای ایران (۱۳۸۰–۱۲۸۰)»، «پسری روی سکوها؛ وقایعنگاری چهار دههای فوتبال ایرانی»، «نیمکت داغ؛ از حشمت مهاجرانی تا الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو»، «تو در قاهره خواهی مرد»،«سیصد و بیست و پنج»، «پیراهنهای همیشه مردان فوتبال: تکنگاریها» و «روزی روزگاری فوتبال» را نوشت و کتابهای «پیس، دیوید. یونایتد نفرینشده» و «اندرسن، لوری هلس. یه چیزی بگو.» را بهعنوان مترجم روانه بازار کرد.
صدر که متولد 30 فروردین 1335 در مشهد و دانشآموخته کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد شهرسازی از دانشگاه تهران و مقطع دکترا از دانشگاه لیدز بریتانیا بود، دیروز در امریکا به علت بیماری سرطان درگذشت تا اهالی فوتبال و سینما و رسانه در غم از دست دادن فردی که بخش مهمی از تاریخ شفاهی فوتبال و سینمای ایران و جهان بود، فرو بروند. ابتدای ماه جاری برای نخستین بار بود که خبر ابتلای صدر به بیماری توسط دخترش رسانهای شد. در حالی که او قریب به 3 سال بوده که با این بیماری دستوپنجه نرم میکرد ولی در مقطعی از ابتلا به بیماری وضعیت وی رو به وخامت گذاشت و بابت همین موضوع و عدم کشش بدن، شیمیدرمانی او متوقف شد و سرانجام در ۲۵ تیر ۱۴۰۰ جان به جان آفرین تسلیم کرد.
جالب اینکه صدر در آخرین پستی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد که در قسمتی از آن نوشته بود:«فوتبال اروپا در یک قاب. فصلی عجیب. فصلی شلخته. بدون تعلیق همیشگی و قابل پیشبینی... یونایند: چالش شیرینی بود. توخل در چلسی درخشید و آبیها را شکوفا کرد...آنتونیو کونته با اینتر طلسم را شکست و قهرمان سری آ شد. یووه سایهای از خودش بود و میلان با درخشش زلاتان هم پرواز نکرد. پاری سن ژرمن قصه ناتمام. مارادونا پرواز زودهنگام.»
دیگو در 60 سالگی رفت و استاد صدر هم در 65 سالگی. نویسنده توانایی که جایی درباره مرگ گفته بود:«خیلی به مرگ میاندیشم. خیلی زیاد. وودی آلن نمایشنامهای دارد بهنام مرگ. جمله اول آن این است که مهم نیست مرگ کی و کجا به سراغ من میآید. مهم این است که وقتی میآید من آنجا نباشم.» و به قول حبیب رضایی بازیگر سینما که برای صدر نوشت: «نشد... وقتی آمد... مرگ را میگویم، آنجا بودید، آنجا بودید آقای دکتر نازنین و بیجانشین... نشد که بیشتر بمانید...» روحش شاد و یادش گرامی باد.
روزی روزگاری <حمیدرضا صدر>
امیر حاج رضایی، کارشناس فوتبال/ حدود 16 - 15 سال پیش ماهنامه «فیلم» را میخواندم و آشنایی من با دکتر حمیدرضا صدر از طریق قلم ایشان در صفحه «سایه خیال» بود. تا حدی دایره واژگان ایشان گسترده و اطلاعاتشان زیاد بود که من حتی علاقهمند به دیدن حضوری و حتی تصویر ایشان شدم. «سایه خیال» مخاطب را به جاهایی میبرد که دکتر صدر آن را تصویرسازی کرده بود. حمیدرضا صدر دارای قلم بسیار شیوا و آموزنده بود که من حتی پیش خودم میگفتم که ایشان در طول شبانه روز چه قدر فرصت برای مطالعه، تحقیق و جستوجو و نوشتن دارد که چنین مطالب پربار و مطلوبی مینویسند؟ زمانه گذشت و اولین کتاب اش بهنام «روزی روزگاری فوتبال» که تلفیقی از علاقه دکتر صدر به سینما و فوتبال بود، منتشر شد. کتابی که نامش الهام گرفته از کتاب«روزی روزگاری در امریکا» اثر سرجو لئونه بود. این کتاب بسرعت نایاب شد و در نهایت یکی از دوستانم این کتاب را برای بنده فرستاد. کتابی که دکتر صدر برای نگارش آن زحمات زیادی کشید و همچنان برای من مرجع محسوب میشود. ایشان با توجه به تسلطی که به زبان انگلیسی داشتند، از منابع مختلف اطلاعات جمعآوری و در این کتاب از این منابع استفاده کردند. چرخ روزگار چرخید و من با ایشان در تلویزیون آشنا شدم. روز اولی که او را در تلویزیون دیدیم به او گفتم: «حضورت اتفاق خجستهای است و خوشحالم که آمدی.»چرا که معتقد بودم پشت آن قلم مرد بزرگی حضور دارد. من و آقای صدر مشترکات زیادی داشتیم که این مشترکاتمان علاقه به سینما و فوتبال بود البته در سینما بهدلیل تسلط بیشتر حمیدرضا به حوزه سینما فاصلهای بین ما وجود داشت و من تنها در حوزه سینما یک علاقهمند بودم اما در واقع دکتر صدر شخصیت چند وجهی داشت. تسلط خوب او در حوزههای سینما، ادبیات، جامعه شناسی و فوتبال باعث شد تا بدعتی نو در تلویزیون ایجاد شود و در واقع او فصل جدیدی در این رسانه باز کرد که در آن زمان نظیرش کم بود. آقای صدر لذت فوتبال را بیشتر میکرد و همواره با دانش زیاد خود و با نوع بیان ادبیات اش به شعور مردم احترام زیادی میگذاشت.
میراث آقای صدر میراثی فرهنگی است. جذابیت تصاویر در رویدادهای بزرگ ورزشی با تفاسیر ایشان و نوع بیان کلماتش بیشتر میشد. در حالی که الان بعضیها جذابیت تصاویر را با کلامشان خدشه دار میکنند. ما به جز در تلویزیون در نشستها، سخنرانیها، جلسات و گفتوگوهای زیادی در کنار هم بودیم. ایشان دارای یک خانواده کاملاً فرهنگی و دوست داشتنی بود و تعداد دفعات باهم بودمان باعث شد که من با خانواده عزیز ایشان آشنا شوم. در دیداری که چند سال پیش داشتیم ایشان جملهای به من گفت که باعث حیرتم شد. جملهای که در آن زمان درک زیادی از آن نداشتم و از ماجرای هشداری که پزشکان بابت بیماری (سرطان) به ایشان داده بودند کاملاً بیاطلاع بودم. ایشان به من گفت: «من عمر زیادی نمیکنم.» دکتر صدر بسیار مرگ اندیش بود و در عین حال بسیار زندگی را دوست داشت و در عین حالی بسیار زندگی را دوست داشت و در عین حالی بسیار زندگی را دوست داشت و در کنار آن هم فوتبال برای زندگی کردن به او انرژی می داد. با تمام این موارد آقای صدر فردی خویشتن دار بود و هیچگاه علاقه نداشت که مردم از بیماری او آگاه شوند. برای همین من جملهای را که مدتها پیش خودش به من گفته بود به ایشان گفتم: «تا فوتبال هست، میشه ادامه داد....»
دکتر صدر شور و شیفتگی خاصی به زندگی داشت و شاید این اواخر شور کم او به این دلیل بود که خودش میدانست که چه چیزی در کمین زندگی اش نشسته است. ایشان بهدلیل دانش گسترده همیشه میتوانست از مثالهای بجا در حوزه اجتماعی و سینما در فوتبال استفاده کند. به نظر من بخشی از این شور و شیفتگی ایشان ذاتی بود و شاید بخشی از آن هم بهدلیل تقابل مرگ و زندگی بود، به این دلیل که خودش خیلی زیاد به این موضوع میپرداخت. ایشان چندی پیش مطلبی تحت عنوان «مرد آرام» در اینستاگرام اش منتشر کرد که نسبت به من لطف داشتند. در یک پاراگراف از این مطلب چیزی نوشته بود که من را به سالهای پیش برد. او در این مطلب به صورت غیر مستقیم به من گفت که زیاد عمر نمیکنم. ایشان نوشته بود: «نمی دانم کی و کجا میتوانم دوباره امیرحاج رضایی را ببینم. دلم برای او تنگ شده.» دیداری که هرگز میسر نشد و نخواهد شد. یک بند عاطفی ما را به همدیگر متصل میکرد و او برای من یک رفیق و همراه بود. معتقدم دکتر صدر فرهنگ فوتبال در ایران را ارتقا داد. اگر بخواهم در یک جمله در خصوص درگذشت حمید رضا صدر صحبت کنم باید بگویم که مرد بزرگی رفت و خیلی هم تلخ رفت. برای من امروز به معنای واقعی، جمعه سیاه است.
میراث آقای صدر میراثی فرهنگی است. جذابیت تصاویر در رویدادهای بزرگ ورزشی با تفاسیر ایشان و نوع بیان کلماتش بیشتر میشد. در حالی که الان بعضیها جذابیت تصاویر را با کلامشان خدشه دار میکنند. ما به جز در تلویزیون در نشستها، سخنرانیها، جلسات و گفتوگوهای زیادی در کنار هم بودیم. ایشان دارای یک خانواده کاملاً فرهنگی و دوست داشتنی بود و تعداد دفعات باهم بودمان باعث شد که من با خانواده عزیز ایشان آشنا شوم. در دیداری که چند سال پیش داشتیم ایشان جملهای به من گفت که باعث حیرتم شد. جملهای که در آن زمان درک زیادی از آن نداشتم و از ماجرای هشداری که پزشکان بابت بیماری (سرطان) به ایشان داده بودند کاملاً بیاطلاع بودم. ایشان به من گفت: «من عمر زیادی نمیکنم.» دکتر صدر بسیار مرگ اندیش بود و در عین حال بسیار زندگی را دوست داشت و در عین حالی بسیار زندگی را دوست داشت و در عین حالی بسیار زندگی را دوست داشت و در کنار آن هم فوتبال برای زندگی کردن به او انرژی می داد. با تمام این موارد آقای صدر فردی خویشتن دار بود و هیچگاه علاقه نداشت که مردم از بیماری او آگاه شوند. برای همین من جملهای را که مدتها پیش خودش به من گفته بود به ایشان گفتم: «تا فوتبال هست، میشه ادامه داد....»
دکتر صدر شور و شیفتگی خاصی به زندگی داشت و شاید این اواخر شور کم او به این دلیل بود که خودش میدانست که چه چیزی در کمین زندگی اش نشسته است. ایشان بهدلیل دانش گسترده همیشه میتوانست از مثالهای بجا در حوزه اجتماعی و سینما در فوتبال استفاده کند. به نظر من بخشی از این شور و شیفتگی ایشان ذاتی بود و شاید بخشی از آن هم بهدلیل تقابل مرگ و زندگی بود، به این دلیل که خودش خیلی زیاد به این موضوع میپرداخت. ایشان چندی پیش مطلبی تحت عنوان «مرد آرام» در اینستاگرام اش منتشر کرد که نسبت به من لطف داشتند. در یک پاراگراف از این مطلب چیزی نوشته بود که من را به سالهای پیش برد. او در این مطلب به صورت غیر مستقیم به من گفت که زیاد عمر نمیکنم. ایشان نوشته بود: «نمی دانم کی و کجا میتوانم دوباره امیرحاج رضایی را ببینم. دلم برای او تنگ شده.» دیداری که هرگز میسر نشد و نخواهد شد. یک بند عاطفی ما را به همدیگر متصل میکرد و او برای من یک رفیق و همراه بود. معتقدم دکتر صدر فرهنگ فوتبال در ایران را ارتقا داد. اگر بخواهم در یک جمله در خصوص درگذشت حمید رضا صدر صحبت کنم باید بگویم که مرد بزرگی رفت و خیلی هم تلخ رفت. برای من امروز به معنای واقعی، جمعه سیاه است.
فعالیت صدر در حوزه ورزش و هنر نشان دهنده علاقه او به زیباییها بود
پروازی برای صعود
حشمت مهاجرانی
کارشناس فوتبال
در هر لحظه شاهد درگذشت و تولد انسانهای بسیاری هستیم و این امری اجتناب ناپذیر است اما نکته اینجاست که یک تعداد از افراد در تاریخ فراموش ناشدنی هستند که حمیدرضا صدر جزو این انسانهای فراموش نشدنی است. یکی از خصوصیات بارز مرحوم صدر، صداقت و درستی در کلامش بود اما با وجود صداقت هیچ زمان در مقابل هیچ فردی جبههگیری نکرد. او منتقد و کارشناس بود و انتقادات او هیچ زمان بر مبنای غرضورزی نبود و همیشه بر مبنای حقیقت بود، این درستی و صداقت در کلام آن مرحوم کاملاً ملموس بود. شناخت زیادی از ایشان داشتم و آن مرحوم به فوتبال و همچنین به حوزه هنر خدمات زیادی داشت. هیچ کس نمیتواند مرحوم صدر را فراموش کند چرا که او زحمات زیادی کشید. به شخصه کلام او و یادداشتهایی که در مطبوعات به نقل از ایشان چاپ میشد را میخواندم و این یادداشتها را تحلیل میکردم که از نظر من تمامی آنها بر مبنای حقیقت و درستی بود.
برنامههای او با عادل فردوسیپور را قطعاً هیچ کس فراموش نخواهد کرد. مرحوم صدر آستینها را برای خدمت به فوتبال بالا زده بود و در آن مقطع در برنامه «90» به همراه عادل این کار را آغاز کرد. درآن زمان فوتبال فراز و نشیبها و حواشی زیادی داشت و انتقادات زیادی به این رشته میشد اما صدر هیچ گاه انتقادات جهت داری نداشت و به تیم هیچ کسی نرفت و تنها خودش بود و صداقت در کلامش. من گفتوگوهای زیادی با آن مرحوم داشتم و یک بار در سال 93 و در برنامه «90» در استادیوم شهید شیرودی هم با همدیگر حضوری صحبت کردیم. او اهل مطالعه بود و شناخت بسیاری حتی از فوتبال دنیا داشت و با یک جست وجوی ساده میتوان در فضای مجازی مقالات او را در مورد فوتبال دنیا مشاهده کرد، مقالاتی که دنبال کنندگان بسیاری داشت و صدر همانند معلمی بود که برای همیشه برای مخاطب خوراک تازهای داشت و به این دلیل او مخاطبان خاص خودش را داشت. صدر کتابی در مورد نیمکت داغ نوشت و در این کتاب زندگی و رویکرد مربیان بزرگ تاریخ فوتبال را کالبدشکافی کرد. مردانی مثل الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو و من که برای نخستین بار ایران را راهی جام جهانی کردم. او در حوزه هنر هم به عنوان یک منتقد فعالیت زیادی داشت و مشاوره های خوبی به برخی هنرمندان میداد. فعالیت او در حوزه ورزش و هنر نشان دهنده علاقه او به زیباییها بود.
کارشناس فوتبال
در هر لحظه شاهد درگذشت و تولد انسانهای بسیاری هستیم و این امری اجتناب ناپذیر است اما نکته اینجاست که یک تعداد از افراد در تاریخ فراموش ناشدنی هستند که حمیدرضا صدر جزو این انسانهای فراموش نشدنی است. یکی از خصوصیات بارز مرحوم صدر، صداقت و درستی در کلامش بود اما با وجود صداقت هیچ زمان در مقابل هیچ فردی جبههگیری نکرد. او منتقد و کارشناس بود و انتقادات او هیچ زمان بر مبنای غرضورزی نبود و همیشه بر مبنای حقیقت بود، این درستی و صداقت در کلام آن مرحوم کاملاً ملموس بود. شناخت زیادی از ایشان داشتم و آن مرحوم به فوتبال و همچنین به حوزه هنر خدمات زیادی داشت. هیچ کس نمیتواند مرحوم صدر را فراموش کند چرا که او زحمات زیادی کشید. به شخصه کلام او و یادداشتهایی که در مطبوعات به نقل از ایشان چاپ میشد را میخواندم و این یادداشتها را تحلیل میکردم که از نظر من تمامی آنها بر مبنای حقیقت و درستی بود.
برنامههای او با عادل فردوسیپور را قطعاً هیچ کس فراموش نخواهد کرد. مرحوم صدر آستینها را برای خدمت به فوتبال بالا زده بود و در آن مقطع در برنامه «90» به همراه عادل این کار را آغاز کرد. درآن زمان فوتبال فراز و نشیبها و حواشی زیادی داشت و انتقادات زیادی به این رشته میشد اما صدر هیچ گاه انتقادات جهت داری نداشت و به تیم هیچ کسی نرفت و تنها خودش بود و صداقت در کلامش. من گفتوگوهای زیادی با آن مرحوم داشتم و یک بار در سال 93 و در برنامه «90» در استادیوم شهید شیرودی هم با همدیگر حضوری صحبت کردیم. او اهل مطالعه بود و شناخت بسیاری حتی از فوتبال دنیا داشت و با یک جست وجوی ساده میتوان در فضای مجازی مقالات او را در مورد فوتبال دنیا مشاهده کرد، مقالاتی که دنبال کنندگان بسیاری داشت و صدر همانند معلمی بود که برای همیشه برای مخاطب خوراک تازهای داشت و به این دلیل او مخاطبان خاص خودش را داشت. صدر کتابی در مورد نیمکت داغ نوشت و در این کتاب زندگی و رویکرد مربیان بزرگ تاریخ فوتبال را کالبدشکافی کرد. مردانی مثل الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو و من که برای نخستین بار ایران را راهی جام جهانی کردم. او در حوزه هنر هم به عنوان یک منتقد فعالیت زیادی داشت و مشاوره های خوبی به برخی هنرمندان میداد. فعالیت او در حوزه ورزش و هنر نشان دهنده علاقه او به زیباییها بود.
استقلال دربی96 را در پنالتی ها برد و انتقام گرفت
شکار مدعیان قهرمانی لیگ در جام حذفی
آدرینا ورشینگر/ مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی، پنجشنبه شب با 3 بازی آغاز شد که طی آن پرسپولیس و استقلال از ساعت 19:45 در ورزشگاه آزادی تهران و با قضاوت علیرضا فغانی در دربی 96 به مصاف هم رفتند. در این مسابقه سیدجلال حسینی به دلیل آنچه آسیب دیدگیاش عنوان شده بود، در ترکیب اصلی سرخپوشان قرار نداشت و یحیی گلمحمدی به جای کاپیتان پرسپولیس از فرشاد فرجی همانند بازی با آلومینیوم در دفاع میانی قرمزها بهره برده بود اما در سمت مقابل وریا غفوری در ترکیب استقلال قرار داشت. کاپیتان آبیها در اواخر نیمه اول بازی معوقه هفته بیست و یکم استقلال برابر پدیده دچار مصدومیت شد و بعد از آن در 4 بازی برابر گل گهر، آلومینیوم، تراکتور و سایپا به دلیل مصدومیت غایب بود ولی بعد از 406 دقیقه دوباره برای استقلالیها به میدان رفت. در این مسابقه که پیروزی در آن برای هر دو تیم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود، سرخابیها بازی را بسیار محتاط آغاز کردند و شرایط به گونهای پیش رفت که در نیمه اول موقعیت خاصی روی دروازهها خلق نشد. در نیمه دوم بازیکنان دو تیم تا حدودی جلو کشیدند و چند موقعیت نصفه و نیمه به دست آوردند با این حال باز هم توپی از خط دروازهها رد نشد تا بازی به وقتهای اضافی کشیده شود. در نیمه اول وقتهای اضافی بازی شرایط بسیار بهتری پیدا کرد. پرسپولیس یک بار تیر دروازه استقلال را توسط عیسی آل کثیر به لرزه درآورد و استقلالیها هم دو فرصت خوب توسط قایدی و مطهری از دست دادند. با این حال باز هم بازی محتاطانه در دستور کار قرار گرفت تا بازی بدون گل خاتمه پیدا کند و کار به ضربات پنالتی کشیده شود. نکته عجیب اینکه در نیمه اول 3 دقیقه و در نیمه دوم 8 دقیقه وقت اضافه اعلام شد تا در کل این بازی در حدود 133 دقیقه طول بکشد. در پنالتیها، ضربه اول را غفوری تبدیل به گل کرد و مهدی ترابی هم کار را برای پرسپولیس به تساوی کشاند. پنالتی دوم آبیها را فرشید اسماعیلی گل کرد و محمدحسین کنعانی زادگان هم ضربهاش را به گل تبدیل کرد. پنالتی سوم استقلال را هم بابک مرادی گل کرد و سعید آقایی هم برای پرسپولیس موفق به گلزنی شد. در ضربات چهارم امیرارسلان مطهری برای آبیها گل زد ولی آلکثیر ضربهاش را به بالای دروازه فرستاد تا قرمزها عقب بیفتند. با این حال، پنالتی پنجم استقلال که توسط مهدی قایدی زده شد، حامد لک با شیرجه دیدنی مهار کرد تا امیدهای پرسپولیس برای صعود زنده بماند ولی سید حسین حسینی پنالتی مهدی عبدی را مهار کرد تا استقلال با برتری 4-3 راهی مرحله بعد شود. به این ترتیب آبیپوشان توانستند هم انتقام باخت بازی برگشت لیگ را از پرسپولیس بگیرند و هم مانند جام حذفی فصل گذشته در ضربات پنالتی باز هم رقیب دیرینهشان را شکست دهند. اتفاقی که در پنالتیها افتاد، شباهت وضعیت پرسپولیس با انگلیس در فینال یورو 2020 بود.
آن بازی در حالی با برتری ایتالیا مقابل انگلیس به پایان رسید که گرت ساوت گیت مارکوس راشفورد، جیدون سانچو و بوکایو ساکا سه بازیکن تعویضی انگلیس در ضربات پنالتی توپهای خود را تبدیل به گل نکردند و در دربی تهران هم آل کثیر و عبدی که برای قرمزها به میدان رفته بودند، ضرباتشان را از دست دادند تا با وجود اینکه حامد لک یک پنالتی قایدی را مهار کرد، اما پرسپولیس بازنده و در نهایت حذف شود. در دیگر بازیهای جام حذفی، گلگهر 3-1 آلومینیوم را از پیش رو برداشت. نیمه اول این دیدار با گل معین عباسیان (10) به سود شاگردان علیرضا منصوریان به پایان رسید اما در نیمه دوم رضا شکاری (72) بازی را به تساوی کشاند. در ادامه احمدرضا زندهروح (85 پنالتی) و سعید صادقی (3+90) برای سیرجانیها گلزنی کردند تا شاگردان امیر قلعهنویی حریف استقلال در مرحله نیمه نهایی شوند. همچنین فولاد و سپاهان در ورزشگاه شهدای فولاد اهواز برابر هم قرار گرفتند که این مسابقه در وقت قانونی با تساوی بدون گل به پایان رسید ولی در وقتهای اضافه صالح حردانی (93) برای فولاد و محمدرضا خلعتبری (107) برای سپاهان گلزنی کردند تا کار به پنالتی کشیده شود. در اواخر مسابقه، محسن فروزان به جای احسان مرادیان به میدان آمد و با مهار دو ضربه پنالتی باعث شد تا شاگردان جواد نکونام 5-4 به پیروزی برسند و شاگردان محرم نویدکیا هم از دور رقابتها حذف شوند. به این ترتیب فولاد و استقلال راهی مرحله بعد شدند تا دو تیم مدعی قهرمانی لیگ برتر از جام حذفی کنار بروند. فولاد در نیمه نهایی با برنده بازی ملوان و خیبر مسابقه خواهد داد که بازیشان 2 مرداد برگزار خواهد شد.
بــــرش
نظر کارشناسان داوری درباره صحنه جنجالی دربی
دقیقه 15 دیدار پرسپولیس و استقلال امیر ارسلان مطهری با بازی خطرناک و کف استوک روی کمر فرشاد فرجی مدافع پرسپولیس فرود آمد ولی علیرضا فغانی از کارت خود استفاده نکرد و یحیی گلمحمدی سرمربی سرخپوشان هم در کنفرانس پس از مسابقه به این اشاره کرد که مطهری حتماً باید اخراج می شد. این موضوع باعث شد تا کارشناسان داوری نظرشان را در این خصوص اعلام کنند. حیدر سلیمانی: «فغانی به دلیل اینکه دید کامل روی این صحنه نداشت، نتوانست تشخیص دقیق دهد اما به دلیل بازی خطرناک باید مطهری را اخراج میکرد.» ابراهیم میرزابیگی: «شدت ضربه زیاد نبود، بنابراین کارت زرد کافی بود، اما فغانی به مهاجم استقلال کارت زرد هم نشان نداد.» نادر جعفری:«مطهری باید با کارت زرد جریمه میشد. نوید مظفری: «مهاجم استقلال در آن صحنه باید کارت زرد می گرفت و با توجه به اینکه داور صحنه را ندید و سعی کرد بازی را ادامه دهد، باید کمک در این مورد با او صحبت میکرد.»
آن بازی در حالی با برتری ایتالیا مقابل انگلیس به پایان رسید که گرت ساوت گیت مارکوس راشفورد، جیدون سانچو و بوکایو ساکا سه بازیکن تعویضی انگلیس در ضربات پنالتی توپهای خود را تبدیل به گل نکردند و در دربی تهران هم آل کثیر و عبدی که برای قرمزها به میدان رفته بودند، ضرباتشان را از دست دادند تا با وجود اینکه حامد لک یک پنالتی قایدی را مهار کرد، اما پرسپولیس بازنده و در نهایت حذف شود. در دیگر بازیهای جام حذفی، گلگهر 3-1 آلومینیوم را از پیش رو برداشت. نیمه اول این دیدار با گل معین عباسیان (10) به سود شاگردان علیرضا منصوریان به پایان رسید اما در نیمه دوم رضا شکاری (72) بازی را به تساوی کشاند. در ادامه احمدرضا زندهروح (85 پنالتی) و سعید صادقی (3+90) برای سیرجانیها گلزنی کردند تا شاگردان امیر قلعهنویی حریف استقلال در مرحله نیمه نهایی شوند. همچنین فولاد و سپاهان در ورزشگاه شهدای فولاد اهواز برابر هم قرار گرفتند که این مسابقه در وقت قانونی با تساوی بدون گل به پایان رسید ولی در وقتهای اضافه صالح حردانی (93) برای فولاد و محمدرضا خلعتبری (107) برای سپاهان گلزنی کردند تا کار به پنالتی کشیده شود. در اواخر مسابقه، محسن فروزان به جای احسان مرادیان به میدان آمد و با مهار دو ضربه پنالتی باعث شد تا شاگردان جواد نکونام 5-4 به پیروزی برسند و شاگردان محرم نویدکیا هم از دور رقابتها حذف شوند. به این ترتیب فولاد و استقلال راهی مرحله بعد شدند تا دو تیم مدعی قهرمانی لیگ برتر از جام حذفی کنار بروند. فولاد در نیمه نهایی با برنده بازی ملوان و خیبر مسابقه خواهد داد که بازیشان 2 مرداد برگزار خواهد شد.
بــــرش
نظر کارشناسان داوری درباره صحنه جنجالی دربی
دقیقه 15 دیدار پرسپولیس و استقلال امیر ارسلان مطهری با بازی خطرناک و کف استوک روی کمر فرشاد فرجی مدافع پرسپولیس فرود آمد ولی علیرضا فغانی از کارت خود استفاده نکرد و یحیی گلمحمدی سرمربی سرخپوشان هم در کنفرانس پس از مسابقه به این اشاره کرد که مطهری حتماً باید اخراج می شد. این موضوع باعث شد تا کارشناسان داوری نظرشان را در این خصوص اعلام کنند. حیدر سلیمانی: «فغانی به دلیل اینکه دید کامل روی این صحنه نداشت، نتوانست تشخیص دقیق دهد اما به دلیل بازی خطرناک باید مطهری را اخراج میکرد.» ابراهیم میرزابیگی: «شدت ضربه زیاد نبود، بنابراین کارت زرد کافی بود، اما فغانی به مهاجم استقلال کارت زرد هم نشان نداد.» نادر جعفری:«مطهری باید با کارت زرد جریمه میشد. نوید مظفری: «مهاجم استقلال در آن صحنه باید کارت زرد می گرفت و با توجه به اینکه داور صحنه را ندید و سعی کرد بازی را ادامه دهد، باید کمک در این مورد با او صحبت میکرد.»
صدر یکی از جانشیفتهترینها بود
اردشیر لارودی
کارشناس فوتبال و استاد رسانه
من آدمهای زیادی را در این کار دیده ام. حدود پنجاه و خردهای سال فعالیت در عرصه رسانه و ورزش باعث شده تا با آدمهای زیادی آشنا شوم. یکی از بهترینها، صادق ترینها و یکی از جانشیفته ترینها همین حمیدرضا صدر بود. او با عشق، با احترام و یک نگاه باورمندانه به کارش نگاه میکرد. یک نوع مسئولیت برای خودش قائل بود و در این وادی صراحت، سلامت و بیپروایی توأم با رعایت ادب را داشت. نگاه سینمایی صدر به فوتبال باعث ایجاد یک مزیت برای ایشان شده بود و فوتبال را به این صورت میدید.
فوتبال برای او تنها یک ورزش و بازی ساده و مردم پسند نبود. فوتبال برایش یک جور مراسم آیینی و یک رویداد انسانی بود که آن را باور داشت. او نگاهی متفاوت داشت و باعث شده بود تا خودش هم انسانی متفاوت باشد.
کارشناس فوتبال و استاد رسانه
من آدمهای زیادی را در این کار دیده ام. حدود پنجاه و خردهای سال فعالیت در عرصه رسانه و ورزش باعث شده تا با آدمهای زیادی آشنا شوم. یکی از بهترینها، صادق ترینها و یکی از جانشیفته ترینها همین حمیدرضا صدر بود. او با عشق، با احترام و یک نگاه باورمندانه به کارش نگاه میکرد. یک نوع مسئولیت برای خودش قائل بود و در این وادی صراحت، سلامت و بیپروایی توأم با رعایت ادب را داشت. نگاه سینمایی صدر به فوتبال باعث ایجاد یک مزیت برای ایشان شده بود و فوتبال را به این صورت میدید.
فوتبال برای او تنها یک ورزش و بازی ساده و مردم پسند نبود. فوتبال برایش یک جور مراسم آیینی و یک رویداد انسانی بود که آن را باور داشت. او نگاهی متفاوت داشت و باعث شده بود تا خودش هم انسانی متفاوت باشد.
بدرود مرد تکرارنشدنی بدرود عاشق فوتبال و زندگی
مهدی ملکی
دبیر گروه ورزشی
عشق فوتبال! عشق سینما! عشق زندگی! عشق نوشتن و روزنامهنگاری! عشق خانواده! وقتی عاشقانه به عشقهایت در زندگی دل ببندی، وقتی نوعی زیبایی شناسی منحصر بفرد در کلام و زبانت جاری باشد، وقتی چهرهای آرامبخش داشته باشی و با زبانِ بدن چشمها را خیره و با جملات و توصیفهایت گوشها را شیفته خود کنی، حتماً نامت حمیدرضا صدر است.
چگونه زیستن خیلی مهم است و برای بعضیها مهمتر.
دکتر صدر یکی از همانهایی بود که چگونه زیستن برایش اولویت بود، بدون معاوضه یا جانشینی برای آن. مهم بود که امروز وقتی
از میان ما پَر کشید، دلهای زیادی را با خود همراه کرد، ذهنهای زیادی را بهسمت خاطرات و گفتههایش سوق داد و قطعاً چشمانی هم تر شدند.
راستی دکتر جان! خیلیها با نوشتار، گفتار، مطالب، کتابها، تحلیلها و خاطرهبازیهای شما پاسخ این سؤال خود را گرفتند که «چرا عاشق فوتبال هستند؟»
جای تان برای همیشه میان ما و عشق فوتبالها خالی خواهد بود. بدرود مرد تکرار نشدنی. بدرود دکتر عزیز که قلمت برای وصف تب و تاب فوتبال بهترین بود و نگاهت به لایههای زیرین این پدیده عجیب و جذاب، خاص و فوقالعاده.
روحت شاد فراتر از کارشناس...
روحت شاد مرد دوستداشتنی...
روحت شاد تلفیقی از شور و هیجان و ادب...
دبیر گروه ورزشی
عشق فوتبال! عشق سینما! عشق زندگی! عشق نوشتن و روزنامهنگاری! عشق خانواده! وقتی عاشقانه به عشقهایت در زندگی دل ببندی، وقتی نوعی زیبایی شناسی منحصر بفرد در کلام و زبانت جاری باشد، وقتی چهرهای آرامبخش داشته باشی و با زبانِ بدن چشمها را خیره و با جملات و توصیفهایت گوشها را شیفته خود کنی، حتماً نامت حمیدرضا صدر است.
چگونه زیستن خیلی مهم است و برای بعضیها مهمتر.
دکتر صدر یکی از همانهایی بود که چگونه زیستن برایش اولویت بود، بدون معاوضه یا جانشینی برای آن. مهم بود که امروز وقتی
از میان ما پَر کشید، دلهای زیادی را با خود همراه کرد، ذهنهای زیادی را بهسمت خاطرات و گفتههایش سوق داد و قطعاً چشمانی هم تر شدند.
راستی دکتر جان! خیلیها با نوشتار، گفتار، مطالب، کتابها، تحلیلها و خاطرهبازیهای شما پاسخ این سؤال خود را گرفتند که «چرا عاشق فوتبال هستند؟»
جای تان برای همیشه میان ما و عشق فوتبالها خالی خواهد بود. بدرود مرد تکرار نشدنی. بدرود دکتر عزیز که قلمت برای وصف تب و تاب فوتبال بهترین بود و نگاهت به لایههای زیرین این پدیده عجیب و جذاب، خاص و فوقالعاده.
روحت شاد فراتر از کارشناس...
روحت شاد مرد دوستداشتنی...
روحت شاد تلفیقی از شور و هیجان و ادب...
کسی که فوتبال را هنر مینامید
مجید جلالی
مربی و کارشناس فوتبال
حمیدرضا انسان فرهیختهای بود که خیلی جاها در کنارشان بودم. در دفتر روزنامهها و برنامههای تلویزیونی و یا سمینارهایی که برگزار میشد و با هم صحبت میکردیم. ایشان انسان اندیشمندی بود که درباره موضوعی که فکر میکرد نسبت به آن احاطه دارد، صحبت میکرد و اهل مطالعه بود. او سعی میکرد، مباحثی که مطرح میکند، توأم با احترام باشد و به اینکه کسی از او ناراحت نشود، حساس بود. با اینکه انتقاد میکرد ولی نمیخواست فردی را از خود برنجاند و وجود چنین انسانهایی برای فوتبال ما یک غنیمت بود و حالا فقدان او واقعاً ناراحتکننده است. نکتهای که درخصوص آقای صدر باید به آن اشاره کرد، علاقه فراوانش به فوتبال و سینما بود که زمانی راجع به این دو مقوله با او صحبت کردم. صدر با اینکه علاقه فراوانی به سینما داشت و منتقد این رشته بود، فوتبال را هم یک هنر میدانست و از آن به عنوان هنر فوتبال نام میبرد. آنطور که خودش میگفت زمانی در انگلیس سینما را دنبال میکرد ولی چون در این کشور فوتبال طرفداران زیادی داشت، به سمت این رشته هم کشیده شد و مطالعات زیاد درباره فوتبال انجام داد. صدر هیچ وقت وارد مباحث فنی فوتبال نمیشد و معتقد بود اگر وارد مباحث فنی شویم، از فوتبال لذت نمیبریم و برای همین به مباحث فرهنگی و اجتماعی فوتبال ورود میکرد و در این شرایط توانست نامش را به عنوان یک کارشناس خبره فوتبال هم مطرح کند. من وقتی خبر درگذشت آقای صدر را شنیدم، بسیار متأثر شدم و به جامعه ورزش و جامعه سینما و خانوادهاش تسلیت میگویم.
مربی و کارشناس فوتبال
حمیدرضا انسان فرهیختهای بود که خیلی جاها در کنارشان بودم. در دفتر روزنامهها و برنامههای تلویزیونی و یا سمینارهایی که برگزار میشد و با هم صحبت میکردیم. ایشان انسان اندیشمندی بود که درباره موضوعی که فکر میکرد نسبت به آن احاطه دارد، صحبت میکرد و اهل مطالعه بود. او سعی میکرد، مباحثی که مطرح میکند، توأم با احترام باشد و به اینکه کسی از او ناراحت نشود، حساس بود. با اینکه انتقاد میکرد ولی نمیخواست فردی را از خود برنجاند و وجود چنین انسانهایی برای فوتبال ما یک غنیمت بود و حالا فقدان او واقعاً ناراحتکننده است. نکتهای که درخصوص آقای صدر باید به آن اشاره کرد، علاقه فراوانش به فوتبال و سینما بود که زمانی راجع به این دو مقوله با او صحبت کردم. صدر با اینکه علاقه فراوانی به سینما داشت و منتقد این رشته بود، فوتبال را هم یک هنر میدانست و از آن به عنوان هنر فوتبال نام میبرد. آنطور که خودش میگفت زمانی در انگلیس سینما را دنبال میکرد ولی چون در این کشور فوتبال طرفداران زیادی داشت، به سمت این رشته هم کشیده شد و مطالعات زیاد درباره فوتبال انجام داد. صدر هیچ وقت وارد مباحث فنی فوتبال نمیشد و معتقد بود اگر وارد مباحث فنی شویم، از فوتبال لذت نمیبریم و برای همین به مباحث فرهنگی و اجتماعی فوتبال ورود میکرد و در این شرایط توانست نامش را به عنوان یک کارشناس خبره فوتبال هم مطرح کند. من وقتی خبر درگذشت آقای صدر را شنیدم، بسیار متأثر شدم و به جامعه ورزش و جامعه سینما و خانوادهاش تسلیت میگویم.
صدر اشاعه دهنده تحقیق و تفحص بود
نیما نکیسا
کارشناس فوتبال و هنر
وقتی به زندگی فردی مثل آقای حمیدرضا صدر نگاه میکنیم، میبینیم که او از جنبههای مختلف استعداد درونی اش بدرستی استفاده کرده است. بعضی از انسانها ذاتاً فنی هستند و بعضیها ذاتاً به هنر علاقه دارند. بعضیها ذاتاً بهدنبال اکتشاف هستند و بعضیها هم به مقولههایی که عمومیت دارد و مردمی هستند، علاقه دارند. آقای صدر هم روی فوتبال با این همه طرفدار و سینما با این همه مخاطب دست گذاشت. دو حوزهای که در دنیای امروز هر کدام یک صنعت بزرگ هستند و وقتی فردی بهعنوان یک کارشناس بزرگ خود را در آنها مطرح میکند، نشان میدهد که از قدرت آنالیز بالا و تحلیل خوبی برخوردار است و قطعاً میتوان او را یک نابغه نامید و آقای صدر هم در دسته همین افراد بود. ایران ما یک نابغه را از دست داده و حالا باید تندیس ایشان در یکی از میادین شهر نصب شود تا جوان ترها با شخصیت ایشان آشنا شوند.
مردی که اشاعه دهنده تحقیق و تفحص بود و کتاب خوانی را رواج میداد. بچهها قطعاً از پدر و مادرشان میپرسند که این شخص که بوده است و وقتی با او آشنا شوند، ریشه رهرو بودن در آنها تقویت میشود و راه فردی مانند استاد صدر را ادامه می دهند. معمولاً آدمهای بزرگ رفتارهای بزرگی هم دارند. بعضی اوقات فردی را میبینید که به ذات عصبی خودش بر میگردد ولی آقای صدر فردی بود که با طمأنینه و صبوری با انسانها حرف میزد. یادم نمیآید حتی زمانی که اشتباه حرفی را زده باشم، ایشان به میان حرف من پریده باشد و با لبخند گوش میداد و بعد صحبت میکرد. بنابراین اگر بهدنبال هنجار هستیم، باید این افراد را شناسایی کنیم و یادشان را همواره زنده نگه داریم.
کارشناس فوتبال و هنر
وقتی به زندگی فردی مثل آقای حمیدرضا صدر نگاه میکنیم، میبینیم که او از جنبههای مختلف استعداد درونی اش بدرستی استفاده کرده است. بعضی از انسانها ذاتاً فنی هستند و بعضیها ذاتاً به هنر علاقه دارند. بعضیها ذاتاً بهدنبال اکتشاف هستند و بعضیها هم به مقولههایی که عمومیت دارد و مردمی هستند، علاقه دارند. آقای صدر هم روی فوتبال با این همه طرفدار و سینما با این همه مخاطب دست گذاشت. دو حوزهای که در دنیای امروز هر کدام یک صنعت بزرگ هستند و وقتی فردی بهعنوان یک کارشناس بزرگ خود را در آنها مطرح میکند، نشان میدهد که از قدرت آنالیز بالا و تحلیل خوبی برخوردار است و قطعاً میتوان او را یک نابغه نامید و آقای صدر هم در دسته همین افراد بود. ایران ما یک نابغه را از دست داده و حالا باید تندیس ایشان در یکی از میادین شهر نصب شود تا جوان ترها با شخصیت ایشان آشنا شوند.
مردی که اشاعه دهنده تحقیق و تفحص بود و کتاب خوانی را رواج میداد. بچهها قطعاً از پدر و مادرشان میپرسند که این شخص که بوده است و وقتی با او آشنا شوند، ریشه رهرو بودن در آنها تقویت میشود و راه فردی مانند استاد صدر را ادامه می دهند. معمولاً آدمهای بزرگ رفتارهای بزرگی هم دارند. بعضی اوقات فردی را میبینید که به ذات عصبی خودش بر میگردد ولی آقای صدر فردی بود که با طمأنینه و صبوری با انسانها حرف میزد. یادم نمیآید حتی زمانی که اشتباه حرفی را زده باشم، ایشان به میان حرف من پریده باشد و با لبخند گوش میداد و بعد صحبت میکرد. بنابراین اگر بهدنبال هنجار هستیم، باید این افراد را شناسایی کنیم و یادشان را همواره زنده نگه داریم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
خداحافظ آقای دکتر نازنین
-
روزی روزگاری <حمیدرضا صدر>
-
پروازی برای صعود
-
شکار مدعیان قهرمانی لیگ در جام حذفی
-
صدر یکی از جانشیفتهترینها بود
-
بدرود مرد تکرارنشدنی بدرود عاشق فوتبال و زندگی
-
کسی که فوتبال را هنر مینامید
-
صدر اشاعه دهنده تحقیق و تفحص بود
اخبارایران آنلاین