ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام جواد (ع): مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور؛ چون که او همانند شمشیرى زهرآلود، برّاق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود.
بحارالانوار، ج71، ص198
داریوش ارجمند: دولت جدید با همنشینی اهالی هنر شکل بگیرد
با توجه به جایگاه خاص و رفیع هنر و هنرمندان در جهان، رئیسجمهوری آینده میتواند این دوره ۴ ساله را کاملاً متفاوت و با همنشینی هنر آغاز کند و با بهرهمندی ویژه از هنرمندان، ایران را متمایز با گذشته به جهانیان معرفی کند. در خصوص انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز از رئیسجمهوری منتخب مردم میخواهم برای اولین بار یک وزیر از بدنه مدیریتی و بومی وزارتخانه را انتخاب کند. این وزارتخانه مدیر و متخصص در امور مدیریتی لازم دارد، نه اشخاص صرفاً فرهیخته! این وزارتخانه با سایر وزارتخانهها فرق میکند، اینجا بحث تنوع و گستردگی وظایف و حوزههای کاری مطرح است و همچنین اشخاص حقیقی و حقوقی، انجمنها، مؤسسات و نهادهایی که در حوزههای تجسمی، موسیقی، سینما، تئاتر، شعر، تا حوزههای مطبوعات و رسانه، چاپ، نشر، کتاب، قرآن و… فعالیت دارند. بههمین دلیل شناخت، تعامل و ارتباط با این حوزه کار آسانی نیست و بسیار نیاز به زمان دارد و معمولاً ۴ سال طول میکشد که وزیری ناآشنا بتواند اشرافیت کامل به این وزارتخانه عریض و طویل پیدا کند!
گزیدهای از یادداشت این بازیگر پیشکسوت خطاب به کاندیداهای ریاست جمهوری در ایسنا
ما آمده ایم تا بمانیم
محمد گلریز
خواننده موسیقی ایرانی
سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درآستانه برگزاری است، انتخاباتی که نماد وحدت، یکپارچکی و همزبانی ملت ایران است و قطعاً این همبستگی درتعیین سرنوشت کشورمان بسیار حائز اهمیت است. از دیدگاه من انتخابات ریاست جمهوری مهمترین و حساسترین رویدادی است که پیش روی مردم قراردارد و این ملت ایران هستند که میتوانند این اتفاق مهم را به درستی هدایت و همراهی کنند، رویدادی که مردم دنیا هم به آن چشم دوختهاند. شرکت در انتخابات حق همه ملت است و این حق برای هر فردی محفوظ بوده است. بنابراین بهتر آن است با بینش و آگاهی بیشتر بهترین و صالحترین را برگزینیم و نقش فعالی در این روزها داشته باشیم. البته که مردم کشور ما، مردمی باهوش و آگاه هستند و با وجود مشکلات معیشتی، گرانی و وضعیت اقتصادی در این بیش از 40 سال ثابت کردند هر زمان که لازم باشد با همه ناملایمات روزگار در صحنه حضور خواهند داشت و در موقعیتهای حساس و بزنگاههای تاریخ به میدان آمدهاند چه در انتخابات چه در راهپیمایی و دیگر مشارکتهای دسته جمعی. به شخصه به عنوان عضو کوچکی از جامعه هنری شاهد این موضوع و هوشمندی مردم بودهام. باید بگویم که این امیدواری وجود دارد بار دیگر هم مردم حضور جمعی خود را به اثبات برسانند و این شرکت در انتخابات را حق خود بدانند، نه آنکه کنارهگیری کنند به این دلیل که کشور ما به لحاظ سیاسی در وضعیتی قرار دارد که از هر طرف دشمنان ما تلاششان بر این است مردم را از صحنه انتخابات دور کنند و با همه قوا و تبلیغات مختلف سعی در ناامیدی مردم در این مشارکت ملی دارند تا به پای صندوقهای رأی نیایند و به اهداف خود برسند.
اما این اطمینان وجود دارد مردم عزیز ایران بار دیگر برگ زرینی بر افتخارات میهن اسلامیمان میافزایند و با شرکت در انتخابات همچنان حقانیت خود را به اثبات میرسانند. چرا که همان طور که اشاره کردم مردم کشورمان به لحاظ اقتصادی در مضیقه هستند اما هوش سرشار آنها ایجاب میکند به پای صندوقهای رأی بیایند و به نظر من این انتخابات بسیار مهم است و با توجه به تبلیغات مسمومی که میبینیم این انتخابات یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین انتخابات ایران است و مردم عزیز این موضوع را بخوبی میدانند و درک کردهاند و بر خود میدانند که تا بار دیگر این وحدت و همزبانی را به گوش دنیا برسانند. بنابراین حضور مردم پای صندوقهای رأی بدون اعتنا به ترویج تبلیغات مسموم دشمنان میتواند پیام بسیار خوبی برای ایران عزیز ما باشد و هر فرد عزیزی که به عنوان رئیس جمهوری انتخاب میشود بی تردید با بودن چنین پشتوانهای میتواند به امید بهتر و اعتبار بیشتر در ایران و عرصه جهانی به کار خود ادامه بدهد و پرچم سه رنگ کشورمان همچنان باافتخار در دنیا به اهتزاز درآید و در پایان باید بگویم:
پر شور و دلیر و پر توانیم/ ما آمدهایم تا بمانیم
ضرورت حفظ حیات کتابفروشیها
علیرضا رئیس دانایی
مدیر انتشارات نگاه
برپایی طرحهای تخفیف فصلی کتاب که تازهترین آن بهارانه کتاب1400 بود از جمله اقدامات خوب مسئولان فرهنگی طی سالهای اخیر است. برگزاری این طرحهایی که تقریباً فصلی یک مرتبه شاهد اجرای آنها هستیم بهترین فرصت برای جلب توجه مردم به کتابفروشیها به شمار میآید.
اتفاق مهمی است که مردم به کتابفروشیها بروند، هرچند که اطلاعرسانی این دوره تا حدی تحت تأثیر تبلیغات انتخابات دیده نشد. با این حال استقبال مردم باوجود مشکلات اقتصادی و محدودیتهای کرونایی خوب بود. من هم با دیگر همکارانم موافق هستم که تأکید دارند طرحهای تخفیف از عادلانهترین شیوه تخصیص یارانه هستند که در حوزه کتاب شاهد بوده و هستیم. امیدوارم این شیوه طی سالهای آینده هم ادامه پیدا کند؛ حداقل تا هنگامی که اقتصاد و شرایط نشر با ثبات روبهرو شود. خوشبختانه مردم کمابیش خوب کتاب میخرند؛ حداقل تجربه نشر و کتابفروشی نگاه که اینگونه است.
البته کتاب در حال گرانتر شدن هست؛ هم بابت افزایش و کمبود کاغذ و هم سایر هزینههای چاپ از جمله فیلم، زینک و حتی حق الزحمه صحافی و... در نظر گرفتن چنین تخفیفهایی سبب میشود هم مردم بتوانند کتاب بخرند و هم چراغ نشر تا بهبود شرایط خاموش نشود.
بهعنوان یکی از اهالی نشر امیدوارم کتاب به جایگاهی در زندگی یک به یک مردم سرزمینمان دست پیدا کند که دیگر فلان چهره فوتبالی در برنامه تلویزیونی طوری صحبت نکند که انگار نمیداند کتاب چیست یا نویسنده و مترجم کیست! برای نهادینه کردن ضرورت فرهنگ مطالعه در زندگیمان به تلاشی بیش از آنچه تا به امروز انجام شده نیاز است.
آرزوی من این است که به شرایطی برسیم که کتاب دیگر برای هیچکسی غریبه نباشد، مطالعه جزئی از بایدهای زندگی همگان شود. البته در این بین گذشته از نقش رسانهها، حمایتهای اینچنینی هم مؤثر خواهد بود؛ بویژه که در این طرحهای تخفیف فصلی شاهد تزریق یارانه مورد نظر به طور مستقیم به مخاطبان هستیم. این روزها که تعطیلیهای اجباری کنترل کرونا هرازچندی گریبان کتابفروشیها را هم میگیرد باید برای حفظ ارتباط مردم با آنها کاری جدی کرد. برخی دوستان به کتابفروشیهای محلی و ضرورت حفظ آنها برای حیات فرهنگی محلهها اشاره میکنند، گفته درستی است. من هم به آن معتقدم منتها تأکید دارم کتابفروشیها در هیچ نقطهای نباید تعطیل شوند. اینها سرمایههای فرهنگیمان هستند برای برقراری حیات آنها به همراهی سیاستگذاران کلان فرهنگی نیاز است. کتابفروشی چه در محلهای کوچک باشد و چه در مجتمعی بزرگ، چه در شهری دورافتاده و چه در تهران، باید برای برقرار ماندن آن کوشید؛ البته که بخشی از این تلاش میتواند از همراهی خود مردم نشأت بگیرد.
مدیر انتشارات نگاه
برپایی طرحهای تخفیف فصلی کتاب که تازهترین آن بهارانه کتاب1400 بود از جمله اقدامات خوب مسئولان فرهنگی طی سالهای اخیر است. برگزاری این طرحهایی که تقریباً فصلی یک مرتبه شاهد اجرای آنها هستیم بهترین فرصت برای جلب توجه مردم به کتابفروشیها به شمار میآید.
اتفاق مهمی است که مردم به کتابفروشیها بروند، هرچند که اطلاعرسانی این دوره تا حدی تحت تأثیر تبلیغات انتخابات دیده نشد. با این حال استقبال مردم باوجود مشکلات اقتصادی و محدودیتهای کرونایی خوب بود. من هم با دیگر همکارانم موافق هستم که تأکید دارند طرحهای تخفیف از عادلانهترین شیوه تخصیص یارانه هستند که در حوزه کتاب شاهد بوده و هستیم. امیدوارم این شیوه طی سالهای آینده هم ادامه پیدا کند؛ حداقل تا هنگامی که اقتصاد و شرایط نشر با ثبات روبهرو شود. خوشبختانه مردم کمابیش خوب کتاب میخرند؛ حداقل تجربه نشر و کتابفروشی نگاه که اینگونه است.
البته کتاب در حال گرانتر شدن هست؛ هم بابت افزایش و کمبود کاغذ و هم سایر هزینههای چاپ از جمله فیلم، زینک و حتی حق الزحمه صحافی و... در نظر گرفتن چنین تخفیفهایی سبب میشود هم مردم بتوانند کتاب بخرند و هم چراغ نشر تا بهبود شرایط خاموش نشود.
بهعنوان یکی از اهالی نشر امیدوارم کتاب به جایگاهی در زندگی یک به یک مردم سرزمینمان دست پیدا کند که دیگر فلان چهره فوتبالی در برنامه تلویزیونی طوری صحبت نکند که انگار نمیداند کتاب چیست یا نویسنده و مترجم کیست! برای نهادینه کردن ضرورت فرهنگ مطالعه در زندگیمان به تلاشی بیش از آنچه تا به امروز انجام شده نیاز است.
آرزوی من این است که به شرایطی برسیم که کتاب دیگر برای هیچکسی غریبه نباشد، مطالعه جزئی از بایدهای زندگی همگان شود. البته در این بین گذشته از نقش رسانهها، حمایتهای اینچنینی هم مؤثر خواهد بود؛ بویژه که در این طرحهای تخفیف فصلی شاهد تزریق یارانه مورد نظر به طور مستقیم به مخاطبان هستیم. این روزها که تعطیلیهای اجباری کنترل کرونا هرازچندی گریبان کتابفروشیها را هم میگیرد باید برای حفظ ارتباط مردم با آنها کاری جدی کرد. برخی دوستان به کتابفروشیهای محلی و ضرورت حفظ آنها برای حیات فرهنگی محلهها اشاره میکنند، گفته درستی است. من هم به آن معتقدم منتها تأکید دارم کتابفروشیها در هیچ نقطهای نباید تعطیل شوند. اینها سرمایههای فرهنگیمان هستند برای برقراری حیات آنها به همراهی سیاستگذاران کلان فرهنگی نیاز است. کتابفروشی چه در محلهای کوچک باشد و چه در مجتمعی بزرگ، چه در شهری دورافتاده و چه در تهران، باید برای برقرار ماندن آن کوشید؛ البته که بخشی از این تلاش میتواند از همراهی خود مردم نشأت بگیرد.
از مفهوم خانه تا آرامش بخشترین داروی فرهنگی
کاوه قهرمان
کارگردان
پیشنهاد برای دیدن: دیدن فیلم nomadland ، «سرزمین خانه به دوش» (که نمیدانم چقدر میتواند ترجمه خوبی برای عنوان فیلم باشد)، شاید در این روزها خالی از لطف نباشد. فارغ از اینکه فیلم جوایز اصلی اسکار امسال یعنی بهترین فیلم، کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرده اما داستان سرراست و شخصیت اول جذاب فیلم که با بازی فرانسیس مک دورماند با هنر کارگردان در ترکیب با بازی نابازیگران که برخی نقش خودشان را در فیلم بازی میکنند، دنیایی آفریده که تماشاگر را بخوبی با سفر یک ساله شخصیت همراه میکند. داستان فیلم درباره زنی 60 ساله است که در دوران رکود اقتصادی همه چیز خود، ازجمله خانهاش را از دست داده، عازم سفری به غرب امریکا شده و خانهاش را در یک ماشین ون به دوش میکشد. فیلم به زیبایی مفهوم خانه، سرزمین و خانواده را بازتعریف کرده و در این سال که هریک از ما هم مفهوم خانه را به شکلی دیگر تجربه کرده، شاید دیدن فیلم لذتی دوچندان برایمان داشته باشد.
پیشنهاد برای خواندن: حتماً تا امروز دیگر فیلم «پدر» ساخته فلوریان زلر را دیدهاید. پیشنهاد من برای خواندن بعد از دیدن فیلم، نمایشنامههای فلوریان زلر است که به همان اندازه فیلم اولش جذاب، گیرا و تأثیرگذار هستند. نمایشنامههای «پدر» (که فیلم از روی همین نمایشنامه ساخته شده) ، «مادر»، «پسر»، «دروغ» ، «او منتظرت است »، «یک ساعت آرامش» را که همه در مجموعه درام معاصر فرانسوی از انتشارات علمی و فرهنگی ترجمه و چاپ شدهاند وقتی دست بگیرید، یکنفس تا به انتها میخوانید. اگر از دیدن فیلم «پدر» لذت بردید، قطعاً نمایشنامههای زلر هم به اندازه فیلم برای شما لذتبخش خواهند بود.
پیشنهاد برای شنیدن: تجربه شنیدن آلبوم sleep (خواب) از max richter (مکس ریختر) را از دست ندهید. هر چند ریختر این آلبوم را دو سال پیش ساخته اما هنوز هم تازگی خود را از دست نداده است. این آلبوم که شاید طولانیترین قطعه موسیقیای باشد که تابه حال ساخته شده، هشت ساعت است و ریختر آن را با این ایده عجیب ساخته که شنونده آلبوم را در هشت ساعت خواب شبانهاش گوش بدهد! در واقع این آلبوم به گفته خود او «یک لالایی هشت ساعته» است. این اثر در این روزهای پریشان احوالیمان، آرامشبخشترین دارویی است که میتوان به هر کسی پیشنهاد داد.
کارگردان
پیشنهاد برای دیدن: دیدن فیلم nomadland ، «سرزمین خانه به دوش» (که نمیدانم چقدر میتواند ترجمه خوبی برای عنوان فیلم باشد)، شاید در این روزها خالی از لطف نباشد. فارغ از اینکه فیلم جوایز اصلی اسکار امسال یعنی بهترین فیلم، کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرده اما داستان سرراست و شخصیت اول جذاب فیلم که با بازی فرانسیس مک دورماند با هنر کارگردان در ترکیب با بازی نابازیگران که برخی نقش خودشان را در فیلم بازی میکنند، دنیایی آفریده که تماشاگر را بخوبی با سفر یک ساله شخصیت همراه میکند. داستان فیلم درباره زنی 60 ساله است که در دوران رکود اقتصادی همه چیز خود، ازجمله خانهاش را از دست داده، عازم سفری به غرب امریکا شده و خانهاش را در یک ماشین ون به دوش میکشد. فیلم به زیبایی مفهوم خانه، سرزمین و خانواده را بازتعریف کرده و در این سال که هریک از ما هم مفهوم خانه را به شکلی دیگر تجربه کرده، شاید دیدن فیلم لذتی دوچندان برایمان داشته باشد.
پیشنهاد برای خواندن: حتماً تا امروز دیگر فیلم «پدر» ساخته فلوریان زلر را دیدهاید. پیشنهاد من برای خواندن بعد از دیدن فیلم، نمایشنامههای فلوریان زلر است که به همان اندازه فیلم اولش جذاب، گیرا و تأثیرگذار هستند. نمایشنامههای «پدر» (که فیلم از روی همین نمایشنامه ساخته شده) ، «مادر»، «پسر»، «دروغ» ، «او منتظرت است »، «یک ساعت آرامش» را که همه در مجموعه درام معاصر فرانسوی از انتشارات علمی و فرهنگی ترجمه و چاپ شدهاند وقتی دست بگیرید، یکنفس تا به انتها میخوانید. اگر از دیدن فیلم «پدر» لذت بردید، قطعاً نمایشنامههای زلر هم به اندازه فیلم برای شما لذتبخش خواهند بود.
پیشنهاد برای شنیدن: تجربه شنیدن آلبوم sleep (خواب) از max richter (مکس ریختر) را از دست ندهید. هر چند ریختر این آلبوم را دو سال پیش ساخته اما هنوز هم تازگی خود را از دست نداده است. این آلبوم که شاید طولانیترین قطعه موسیقیای باشد که تابه حال ساخته شده، هشت ساعت است و ریختر آن را با این ایده عجیب ساخته که شنونده آلبوم را در هشت ساعت خواب شبانهاش گوش بدهد! در واقع این آلبوم به گفته خود او «یک لالایی هشت ساعته» است. این اثر در این روزهای پریشان احوالیمان، آرامشبخشترین دارویی است که میتوان به هر کسی پیشنهاد داد.
کارگردان نمایش «برخورد با جسم سخت» از شرایط اجرا میگوید
سخت اما مغتنم
سجاد داغستانی
کارگردان تئاتر
داستان اجرای ما در دوران کرونا اینطور شروع شد که من پیش از روی صحنه بردن دوباره «برخورد با جسم سخت» در حال تمرین نمایشی بودیم بهنام «انگزدایی» که پیشنهادی از طرف مدیرتولید و تهیهکننده دریافت کردم مبنی بر داشتن اجرایی در سالن انتظامی و قطعاً «انگزدایی» آنقدر آماده نبود که روی صحنه برود و بههمین دلیل تصمیم گرفتیم «برخورد با جسم سخت» را اجرا ببریم. راستش قبل از شروع اجرا و روی صحنه بردن کار در سالن انتظامی، آنچنان تصور درست و حتی مثبتی از اجرا در این روزها نداشتیم و تصمیم هم داشتم تا وقتی ماجرای کرونا حل نشده اجرایی روی صحنه نبرم ولی به هر صورت با این ناامیدی کار را روی صحنه بردیم و اصلاً فکر نمیکردیم چنین استقبالی از کار بشود. تمام بلیتهای ما تا پایان 4تیرماه فروخته شده و این استقبال حتی در اجراهای گذشته و پیش از کرونا هم در کارهای من سابقه نداشت و این موضوع برای خودم هم بسیار دلگرم کننده و قابل تأمل بود. البته تلاشهای زیادی انجام دادیم تا کار را مناسب شرایط این روزها کنیم و بهعنوان مثال تغییرات زیادی در شیوه اجرایی کار تا شکل دکور و... به کار بستیم تا بتوانیم کار را بهروز شده و با جنبههای بصری و نمایشی بهتری در معرض تماشای مخاطب قرار بدهیم اما همانطور که گفتم اصلاً گمان نمیکردیم چنین استقبالی صورت بگیرد. شاید دلیل این استقبال، علاوه بر آنچه گفته شد اپیزودیک بودن کار «برخورد با جسم سخت» است که یک اپیزود آن هم طنز سادهای است که مردم براحتی با آن ارتباط برقرار میکنند و سلیقه بخشهای مختلف مخاطبین را برآورده میکند.
با همه این اوصاف، من و گروهم این اجرا را کمی مستثنی از اجراهای گذشته میدانیم و صادقانه و کوتاه اگر بخواهم بگویم این اجراهای دوران کرونا انرژی نمیدهند. تجربه عجیب و غریبی است برای من و بازیگرانم.
وقتی تماشاچی با ماسک روی صندلی نشسته و در نهایت احساس امنیت صددرصدی ندارد و... ما هم طبیعتاً آن انرژی سابق را از تماشاگر نمیگیریم. خیلی اوقات بازیگران من احساسات تماشاگر را درک نمیکنند و این باعث گنگی در اجراهای اول ما شده بود و از شبهای سوم و چهارم به بازیگرانم گفتم کار خودتان را با نهایت انرژی انجام بدهید و فکر کنید تماشاچی در سالن نیست. راه دیگری نبود. راستش من هم این روزها در اتاق فرمان سالن انتظامی با اینکه سالن از تماشاگر پر است اما کارگردانی مثل اجراهای گذشته لذت بخش نیست. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که حال ناخوش همه تئاتریها در دوران کرونا، موضوعی است که تأثیرش را شاید کمی بعدتر در آثار نمایشی نشان بدهد. تئاتر برای ما هم شغل و حرفه است و هم علاقه و عشق.
اگر تئاتر نباشد حال ما خوش نیست و بین دوستان تئاتری این دیالوگ همیشگی وجود دارد که به هم انرژی میدهیم و میگوییم ما باید مداوم و در هر شرایطی کار کنیم چون اگر ششماه کار نکنیم و اجرا نکنیم دو سال عقب میافتیم. کسانی مثل من برای این دو سال باید پنج سال تلاش کنند تا آن حس و حال و کشفوشهود و بزرگتر شدن روحمان در این مدت متوقف بوده و هر کاری هم که کرده باشیم برایمان جایگزین تئاتر نیست. حتماً بعد از این دوران کرونا هم بزرگترهای تئاتر میآیند و سالنها را در اختیار میگیرند و بعید بهنظر میرسد برای ما جوانترها، آنچنان جایی پیدا شود؛ پس این روزها با همه سختی غنیمت است.
کارگردان تئاتر
داستان اجرای ما در دوران کرونا اینطور شروع شد که من پیش از روی صحنه بردن دوباره «برخورد با جسم سخت» در حال تمرین نمایشی بودیم بهنام «انگزدایی» که پیشنهادی از طرف مدیرتولید و تهیهکننده دریافت کردم مبنی بر داشتن اجرایی در سالن انتظامی و قطعاً «انگزدایی» آنقدر آماده نبود که روی صحنه برود و بههمین دلیل تصمیم گرفتیم «برخورد با جسم سخت» را اجرا ببریم. راستش قبل از شروع اجرا و روی صحنه بردن کار در سالن انتظامی، آنچنان تصور درست و حتی مثبتی از اجرا در این روزها نداشتیم و تصمیم هم داشتم تا وقتی ماجرای کرونا حل نشده اجرایی روی صحنه نبرم ولی به هر صورت با این ناامیدی کار را روی صحنه بردیم و اصلاً فکر نمیکردیم چنین استقبالی از کار بشود. تمام بلیتهای ما تا پایان 4تیرماه فروخته شده و این استقبال حتی در اجراهای گذشته و پیش از کرونا هم در کارهای من سابقه نداشت و این موضوع برای خودم هم بسیار دلگرم کننده و قابل تأمل بود. البته تلاشهای زیادی انجام دادیم تا کار را مناسب شرایط این روزها کنیم و بهعنوان مثال تغییرات زیادی در شیوه اجرایی کار تا شکل دکور و... به کار بستیم تا بتوانیم کار را بهروز شده و با جنبههای بصری و نمایشی بهتری در معرض تماشای مخاطب قرار بدهیم اما همانطور که گفتم اصلاً گمان نمیکردیم چنین استقبالی صورت بگیرد. شاید دلیل این استقبال، علاوه بر آنچه گفته شد اپیزودیک بودن کار «برخورد با جسم سخت» است که یک اپیزود آن هم طنز سادهای است که مردم براحتی با آن ارتباط برقرار میکنند و سلیقه بخشهای مختلف مخاطبین را برآورده میکند.
با همه این اوصاف، من و گروهم این اجرا را کمی مستثنی از اجراهای گذشته میدانیم و صادقانه و کوتاه اگر بخواهم بگویم این اجراهای دوران کرونا انرژی نمیدهند. تجربه عجیب و غریبی است برای من و بازیگرانم.
وقتی تماشاچی با ماسک روی صندلی نشسته و در نهایت احساس امنیت صددرصدی ندارد و... ما هم طبیعتاً آن انرژی سابق را از تماشاگر نمیگیریم. خیلی اوقات بازیگران من احساسات تماشاگر را درک نمیکنند و این باعث گنگی در اجراهای اول ما شده بود و از شبهای سوم و چهارم به بازیگرانم گفتم کار خودتان را با نهایت انرژی انجام بدهید و فکر کنید تماشاچی در سالن نیست. راه دیگری نبود. راستش من هم این روزها در اتاق فرمان سالن انتظامی با اینکه سالن از تماشاگر پر است اما کارگردانی مثل اجراهای گذشته لذت بخش نیست. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که حال ناخوش همه تئاتریها در دوران کرونا، موضوعی است که تأثیرش را شاید کمی بعدتر در آثار نمایشی نشان بدهد. تئاتر برای ما هم شغل و حرفه است و هم علاقه و عشق.
اگر تئاتر نباشد حال ما خوش نیست و بین دوستان تئاتری این دیالوگ همیشگی وجود دارد که به هم انرژی میدهیم و میگوییم ما باید مداوم و در هر شرایطی کار کنیم چون اگر ششماه کار نکنیم و اجرا نکنیم دو سال عقب میافتیم. کسانی مثل من برای این دو سال باید پنج سال تلاش کنند تا آن حس و حال و کشفوشهود و بزرگتر شدن روحمان در این مدت متوقف بوده و هر کاری هم که کرده باشیم برایمان جایگزین تئاتر نیست. حتماً بعد از این دوران کرونا هم بزرگترهای تئاتر میآیند و سالنها را در اختیار میگیرند و بعید بهنظر میرسد برای ما جوانترها، آنچنان جایی پیدا شود؛ پس این روزها با همه سختی غنیمت است.
عکس نوشت
اهالی شهرها و استان های مختلف با هنرها و لباسهای رنگارنگ شان مردم را به حضور در پای صندوقهای رأی در روز جمعه دعوت
می کنند.
می کنند.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
# انتخابات_۱۴۰۰
فرصت کمی تا برگزاری انتخابات مانده و در این روزهای باقی مانده بحث درباره انتخابات در شبکههای اجتماعی با هیجان بیشتری دنبال میشود.
کاربرانی از طیفهای سیاسی مختلف سعی میکنند بقیه را تشویق کنند روز جمعه در انتخابات شرکت کنند و کاربرانی هم از تبلیغات انتخاباتی و ماجراهایش در شهرهایشان مینویسند: «همانطور که از صعود تیم ملی شاد شدیم، انشاءالله ادامه شادی و شعف در ۲۸ خرداد با حضور در انتخابات»، «در انتخابات شرکت کنید یا نکنید مملکت بدون رئیسجمهوری نمیماند فقط تفاوتش در این است یکی دیگر میرود پای صندوق و برای تو رئیسجمهوری انتخاب میکند»، «انتخابات شورای شهر تبلیغاتش خیلی جالبهها! هر دو متر تو خیابون 10 تا کاغذ چسبیده به هم میبینی که عکس 10 تا کاندیدای مختلف روشون هست! فقط هم عکس و اسم طرف درج شده. باید از قیافش خوشمون بیاد بهش رأی بدیم یا از اسمش؟» «من بارها امکان رفتن داشتم.حتی prکانادا رو سوزوندم و نرفتم. همیشه فکر کردم اینجا مال ماست. الان هم ضمن احترام به تصمیم همه رأی میدم از همه بزرگواران هم دعوت میکنم این یکبار رو به خاطر خودمون و بچه هامون رأی بدیم.»، «اگر بهدنبال تغییر، برای آیندهای بهتری، پس حتماً رأی بده»، «خیلی مشکل و تناقض وجود داره اما رأی میدهم تا مجبور نباشم نگران نتایج ایالت میشیگان باشم»، «۲۰ نفر رو راضی کردم که برن رأی بدن»، «رأى ندادن، در واقع همان رأى دادن است. فقط به کسانى که نمیخواهیم»، «هرکس امیدی دارد و راهی برای پاسخ به امیدش یافته است، من هم امیدی دارم و برای امیدم حتی بیراههها را هم خواهم رفت، حتی اگر نشود، حتی اگر امید من، امیدِ ناامید باشد.»، «ما بهخاطر زیاده خواهی و سهم خواهی به خودمان خواهیم باخت نه به تندروها. به تعدادی دلسوز برای ایران نیازمندیم»، «این روزها اوج تبلیغات انتخابات شورای شهر تهران است. تعجب میکنم از افرادی که اینطور با نصب پوسترها به در و دیوار شهر، شهر را زشت میکنند و زحمت پاکبانها را چند برابر. داشتن درک از حقوق دیگر شهروندان و رعایت قوانین شهری از نامزدها و اطرافیانشون حداقل انتظار است.»، «طوری شده که خیلی باید دقیق شی تا بفهمی کدوم بنر تبلیغات انتخابات شورای شهره و کدوم بنر مدلینگ.»
مسئولیت یک سلبریتی
کریستیانو رونالدو در کنفرانس خبری بعد از بازی تیم ملی کشورش در مسابقات یورو کاری انجام داد که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
او ۲ بطری نوشابه را از روی میز مصاحبه کنار زد و بطری آب را تکان داد و توصیه کرد: آب بخورید.
عکس و فیلم این کار رونالدو بارها بازنشر شد اما دیروز بیشتر به افت 6/1 درصدی ارزش سهام شرکت کوکاکولا و ضرر چهار میلیاردی این شرکت پس از این کار رونالدو اشاره میشد. خیلیها هم از تأثیر کارهای سلبریتیها و مسئولیت اجتماعی آنها برای تبلیغ زندگی سالم نوشتند: «رونالدو ۲بطری کوکا را از روی میز مصاحبه کنار زد. بطری آب را تکان داد و توصیه کرد: آب! پخش این ماجرای چند ثانیهای سبب افت ۴ میلیارد دلاری سهام کوکاکولا شد. معادل خسارت سالانه زلزلهها به تمام ۵۰ ایالت امریکا! یا معادل قیمت ۲۸ هزار دستگاه کامیون ۱۸ چرخِ نو»، «در یک اقتصاد شفاف، توصیهها، اقدامها و هر آنچه که نشانهای از رضایت یا نارضایتی باشد، تأثیرگذار است.»، «چهار نفر دیگه هم اینکارو بکنن در کوکاکولا بسته بشه»، «این حرکت به هر قصدی عالی بود»، «فقط با یک حرکت ساده میشه یک شرکت بزرگ بینالمللی رو از پا درآورد اگه سلبریتی مثبتی باشی»، «فکر کن بیای تبلیغ کنی فروشت بره بالا تهش به خاک سیاه بشینی»، «معادل ۱.۶درصد آنقدر شلوغ کردن نداره.»، «دوستان مطلع هستند که ارزش سهام مرتب در حال جا بهجا شدنه؟ یه عده در واکنش به این خبر تصمیم گرفتند بفروشند و اون پایین دوباره میخرند و ارزش سهام هم احتمالاً دوباره میره بالا.»، «ولی خیلی مسخرهس که یه نوشابه کوکا رو جابهجا کنی و تو دنیا ضرر ۴میلیارد دلاری کنی. یعنی آدما تا قبل حرکت رونالدو نمیدونستن کوکا ضرر هم داره و آب بهتره؟ واقعاً بهنظرم مسخره است! از امروز زندگیاشون سالم میشه با این حرکت رونالدو؟ اینا واقعاً زیادی خارجین. من نمیتونم درکشون کنم!»، «سوای بحثهای تبلیغاتی، این حرکت رونالدو خیلی عالی بود، به پسرم فیلمش رونشون دادم و حالا بیشتر از همیشه آب را به کوکاکولا ترجیح میدهد و اهمیت آن را میداند. رونالدو میدونه کلی بچه توی دنیا کوچکترین حرکاتش را دنبال میکنند و الهام بخش آنهاست و به مسئولیت اجتماعی خودش کاملاً واقف است.»، «رونالدو رو دوست ندارم ولی از این حرکتش که نوشابه رو برداشت و آب رو جلوی خودش توی نشست خبری گذاشت، دوست داشتم. احسنت احسنت. مرگ بر نوشابه.»
# انتخابات_۱۴۰۰
فرصت کمی تا برگزاری انتخابات مانده و در این روزهای باقی مانده بحث درباره انتخابات در شبکههای اجتماعی با هیجان بیشتری دنبال میشود.
کاربرانی از طیفهای سیاسی مختلف سعی میکنند بقیه را تشویق کنند روز جمعه در انتخابات شرکت کنند و کاربرانی هم از تبلیغات انتخاباتی و ماجراهایش در شهرهایشان مینویسند: «همانطور که از صعود تیم ملی شاد شدیم، انشاءالله ادامه شادی و شعف در ۲۸ خرداد با حضور در انتخابات»، «در انتخابات شرکت کنید یا نکنید مملکت بدون رئیسجمهوری نمیماند فقط تفاوتش در این است یکی دیگر میرود پای صندوق و برای تو رئیسجمهوری انتخاب میکند»، «انتخابات شورای شهر تبلیغاتش خیلی جالبهها! هر دو متر تو خیابون 10 تا کاغذ چسبیده به هم میبینی که عکس 10 تا کاندیدای مختلف روشون هست! فقط هم عکس و اسم طرف درج شده. باید از قیافش خوشمون بیاد بهش رأی بدیم یا از اسمش؟» «من بارها امکان رفتن داشتم.حتی prکانادا رو سوزوندم و نرفتم. همیشه فکر کردم اینجا مال ماست. الان هم ضمن احترام به تصمیم همه رأی میدم از همه بزرگواران هم دعوت میکنم این یکبار رو به خاطر خودمون و بچه هامون رأی بدیم.»، «اگر بهدنبال تغییر، برای آیندهای بهتری، پس حتماً رأی بده»، «خیلی مشکل و تناقض وجود داره اما رأی میدهم تا مجبور نباشم نگران نتایج ایالت میشیگان باشم»، «۲۰ نفر رو راضی کردم که برن رأی بدن»، «رأى ندادن، در واقع همان رأى دادن است. فقط به کسانى که نمیخواهیم»، «هرکس امیدی دارد و راهی برای پاسخ به امیدش یافته است، من هم امیدی دارم و برای امیدم حتی بیراههها را هم خواهم رفت، حتی اگر نشود، حتی اگر امید من، امیدِ ناامید باشد.»، «ما بهخاطر زیاده خواهی و سهم خواهی به خودمان خواهیم باخت نه به تندروها. به تعدادی دلسوز برای ایران نیازمندیم»، «این روزها اوج تبلیغات انتخابات شورای شهر تهران است. تعجب میکنم از افرادی که اینطور با نصب پوسترها به در و دیوار شهر، شهر را زشت میکنند و زحمت پاکبانها را چند برابر. داشتن درک از حقوق دیگر شهروندان و رعایت قوانین شهری از نامزدها و اطرافیانشون حداقل انتظار است.»، «طوری شده که خیلی باید دقیق شی تا بفهمی کدوم بنر تبلیغات انتخابات شورای شهره و کدوم بنر مدلینگ.»
مسئولیت یک سلبریتی
کریستیانو رونالدو در کنفرانس خبری بعد از بازی تیم ملی کشورش در مسابقات یورو کاری انجام داد که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
او ۲ بطری نوشابه را از روی میز مصاحبه کنار زد و بطری آب را تکان داد و توصیه کرد: آب بخورید.
عکس و فیلم این کار رونالدو بارها بازنشر شد اما دیروز بیشتر به افت 6/1 درصدی ارزش سهام شرکت کوکاکولا و ضرر چهار میلیاردی این شرکت پس از این کار رونالدو اشاره میشد. خیلیها هم از تأثیر کارهای سلبریتیها و مسئولیت اجتماعی آنها برای تبلیغ زندگی سالم نوشتند: «رونالدو ۲بطری کوکا را از روی میز مصاحبه کنار زد. بطری آب را تکان داد و توصیه کرد: آب! پخش این ماجرای چند ثانیهای سبب افت ۴ میلیارد دلاری سهام کوکاکولا شد. معادل خسارت سالانه زلزلهها به تمام ۵۰ ایالت امریکا! یا معادل قیمت ۲۸ هزار دستگاه کامیون ۱۸ چرخِ نو»، «در یک اقتصاد شفاف، توصیهها، اقدامها و هر آنچه که نشانهای از رضایت یا نارضایتی باشد، تأثیرگذار است.»، «چهار نفر دیگه هم اینکارو بکنن در کوکاکولا بسته بشه»، «این حرکت به هر قصدی عالی بود»، «فقط با یک حرکت ساده میشه یک شرکت بزرگ بینالمللی رو از پا درآورد اگه سلبریتی مثبتی باشی»، «فکر کن بیای تبلیغ کنی فروشت بره بالا تهش به خاک سیاه بشینی»، «معادل ۱.۶درصد آنقدر شلوغ کردن نداره.»، «دوستان مطلع هستند که ارزش سهام مرتب در حال جا بهجا شدنه؟ یه عده در واکنش به این خبر تصمیم گرفتند بفروشند و اون پایین دوباره میخرند و ارزش سهام هم احتمالاً دوباره میره بالا.»، «ولی خیلی مسخرهس که یه نوشابه کوکا رو جابهجا کنی و تو دنیا ضرر ۴میلیارد دلاری کنی. یعنی آدما تا قبل حرکت رونالدو نمیدونستن کوکا ضرر هم داره و آب بهتره؟ واقعاً بهنظرم مسخره است! از امروز زندگیاشون سالم میشه با این حرکت رونالدو؟ اینا واقعاً زیادی خارجین. من نمیتونم درکشون کنم!»، «سوای بحثهای تبلیغاتی، این حرکت رونالدو خیلی عالی بود، به پسرم فیلمش رونشون دادم و حالا بیشتر از همیشه آب را به کوکاکولا ترجیح میدهد و اهمیت آن را میداند. رونالدو میدونه کلی بچه توی دنیا کوچکترین حرکاتش را دنبال میکنند و الهام بخش آنهاست و به مسئولیت اجتماعی خودش کاملاً واقف است.»، «رونالدو رو دوست ندارم ولی از این حرکتش که نوشابه رو برداشت و آب رو جلوی خودش توی نشست خبری گذاشت، دوست داشتم. احسنت احسنت. مرگ بر نوشابه.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
داریوش ارجمند: دولت جدید با همنشینی اهالی هنر شکل بگیرد
-
ما آمده ایم تا بمانیم
-
ضرورت حفظ حیات کتابفروشیها
-
از مفهوم خانه تا آرامش بخشترین داروی فرهنگی
-
سخت اما مغتنم
-
عکس نوشت
-
شهروند مجـــازی
اخبارایران آنلاین