ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رهبر انقلاب در پیام به پنجاهوپنجمین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا:
انقلاب، نشان «نقشآفرینی در مسائل اساسی» را بر سینه جوانان برومند کشور نشاند
انقلاب نشان «نقشآفرینی در مسائل اساسی» را بر سینه جوانان برومند کشور نشاند
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی به پنجاهوپنجمین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، نشاندن نشان «نقشآفرینی در مسائل اساسی» بر سینه جوانان برومند کشور را از برترین افتخارات انقلاب اسلامی خواندند. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که صبح دیروز حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی نماینده رهبر معظم انقلاب در امور دانشجویان در اروپا آن را در نشست مجازی این اتحادیه قرائت کرد، به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
دانشجویان عزیز، هر روز که میگذرد اهمیت نقش جوانان در پیشرفت کشور و تضمین آینده آن بیشتر آشکار میشود. بلیه عمومی کرونا هم این را یکبار دیگر به اثبات رسانید. همت و انگیزه و امید شورانگیز جوانان در این ماجرا نیز مانند بسیاری از مسائل کشور، پیشران گشایشهای علمی و عملی شد. این یکی از برترین افتخارات انقلاب اسلامی است که توانسته است نشان «نقشآفرینی در مسائل اساسی» را بر سینه جوانان برومند کشور بنشاند. از شما دانشجویان عزیز انتظار میرود که در این فرصت مغتنمی که در اختیار شما است، خود را هرچه بیشتر به صلاحیتهای علمی و دینی و اخلاقی آراسته کنید و آماده نقشآفرینی شوید و اتحادیه انجمنهای اسلامی در اینباره دارای وظیفهای سنگینتر و البته افتخارآمیزتر است.
والسلام علیکم و رحمةالله
سیدعلی خامنهای / یک اسفند ۱۳۹۹
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی به پنجاهوپنجمین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، نشاندن نشان «نقشآفرینی در مسائل اساسی» بر سینه جوانان برومند کشور را از برترین افتخارات انقلاب اسلامی خواندند. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که صبح دیروز حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی نماینده رهبر معظم انقلاب در امور دانشجویان در اروپا آن را در نشست مجازی این اتحادیه قرائت کرد، به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
دانشجویان عزیز، هر روز که میگذرد اهمیت نقش جوانان در پیشرفت کشور و تضمین آینده آن بیشتر آشکار میشود. بلیه عمومی کرونا هم این را یکبار دیگر به اثبات رسانید. همت و انگیزه و امید شورانگیز جوانان در این ماجرا نیز مانند بسیاری از مسائل کشور، پیشران گشایشهای علمی و عملی شد. این یکی از برترین افتخارات انقلاب اسلامی است که توانسته است نشان «نقشآفرینی در مسائل اساسی» را بر سینه جوانان برومند کشور بنشاند. از شما دانشجویان عزیز انتظار میرود که در این فرصت مغتنمی که در اختیار شما است، خود را هرچه بیشتر به صلاحیتهای علمی و دینی و اخلاقی آراسته کنید و آماده نقشآفرینی شوید و اتحادیه انجمنهای اسلامی در اینباره دارای وظیفهای سنگینتر و البته افتخارآمیزتر است.
والسلام علیکم و رحمةالله
سیدعلی خامنهای / یک اسفند ۱۳۹۹
خداداد عزیزی، هماهنگکننده بازی یادبود میناوند و انصاریان در گفتوگو با «ایران»:
نسل ما فوتبال را سر سفره مردم آورد
محمد محمدی سدهی
خبرنگار
درگذشت تلخ و غیرمنتظره مهرداد میناوند و علی انصاریان، دو پیشکسوت فوتبال ایران به دلیل بیماری کرونا باعث شد تا همبازیان سابق آنها در تیم ملی98، پرسپولیس و استقلال سهشنبه هفته گذشته در دیداری نمادین در ورزشگاه آزادی به مصاف هم بروند. این دیدار که در دو نیمه 40 دقیقهای برگزار شد، ۳ - ۲ به سود منتخب سرخابی به پایان رسید. جدای از نتیجه، صحنههای احساسی زیادی در این بازی ثبت شد و همبازیهای این دو پیشکسوت فوتبال در استادیوم آزادی به یاد آنها هم فوتبال بازی کردند و هم گریستند.
خداداد عزیزی، مهاجم سابق تیم ملی که جزو عوامل اصلی برگزار کننده و هماهنگکننده بازی یادبود مهرداد میناوند و علی انصاریان بود در تیم منتخب 98 حضور داشت. او درخصوص این بازی به خبرنگار «ایران» گفت: «بحث اولیه برگزاری این دیدار مربوط به روزهای پس از فوت مهرداد بود که متأسفانه پس از آن علی انصاریان را هم از دست دادیم و این دو اتفاق تلخ باعث شد تا ما مصممتر شویم که این بازی را به یاد این دو عزیز برگزار کنیم. فکر و ذکر همه بچهها این بود تا یادی از مهرداد و علی کنند. همه متحد شدند و برای برگزاری این بازی پیشقدم بودند. پیشکسوتان، جامعه فوتبال، رسانهها، فدراسیون فوتبال، هیأت فوتبال استان تهران و صداوسیما، همه و همه آمدند. از نظر من این بازی نمادین بدون هیچ حاشیهای به بهترین نحو ممکن برگزار شد. یکی دیگر از موارد حضور پیشکسوتان بزرگی همچون علی دایی، علی کریمی، افشین پیروانی، یحیی گلمحمدی، امیر قلعهنویی و علی پروین بود که با وجود مشغله زیاد با یکبار تماس من پذیرفتند در این بازی حضور داشته باشند.»
او بیان داشت: «امیدوارم که چنین بازیهای یادبودی تنها برای درگذشت پیشکسوتان فوتبال نباشد و دلیل برگزاری این بازیها اتفاقات خوب و خوش باشد. منتخب تیم جام جهانی 1998 بارها بازیهایی برگزار کرده و خیلی از ما بهخاطر مهرداد میناوند به این بازیها میرفتیم چون مهرداد باعث میشد در سفر به ما خوش بگذرد و همیشه با شوخیها و کارهایش فضا را برای ما خوشایند میکرد. واقعاً جای شوخیها، مسخرهبازیها، اداها و خوشقلبیهایش در رختکن تیم 98 خالی بود و این جای خالی هیچ وقت پر نمیشود.»
خداداد با تأکید بر اینکه بازی نمادین به بهترین نحو ممکن برگزار شد، افزود: «همه چیز عالی بود و تنها چیزی که من را ناراحت کرد جای خالی میناوند در رختکن ما بود. همه به اتفاق معتقد بودیم که جای مهرداد در رختکن تیم 98 خالی است و متأسفانه از این به بعد هم خالی خواهد بود. خاطرات من با علی انصاریان کمتر بود و او پس از فوتبال وارد سینما شد به این دلیل ما علی را کمتر میدیدیم اما هر زمان که به تهران میآمدم مهرداد را میدیدم به این دلیل جای خالی او برای من بیشتر حس میشود.»
مهاجم سابق تیم ملی با اشاره به اینکه نه من و نه سایر بازیکنان تیم 98 هنوز درگذشت میناوند را باور نکردهایم، گفت: «همه ما تحت تأثیر فضای احساسی که بر این بازی حاکم بود، قرار گرفتیم. زمانی که عکس مهرداد و علی را روی سکوهای آزادی دیدیم به یاد خاطرات با آنها افتادیم. من در 5 سال اخیر خاطرات بسیار زیادی با مهرداد دارم از سفیدرود رشت که دستیار من بود تا بازی پیشکسوتان که همیشه یک پای ثابت این تیم میناوند بود. ما در سفیدرود 6 ماه در کنار هم بودیم و در هتل در کنار هم زندگی کردیم.»
این پیشکسوت فوتبال کشورمان درخصوص مصدومیتش بیان داشت: «همه بازیکنان تیم 98 در این بازی مصدوم شدند. چون سن ما بالا بود و بازیکنان سرخابی سنشان پایینتر بود، به ما فشار آمد. پشت پای من درد گرفته بود و علی دایی هم پشت پایش درد گرفت که البته من خوب شدم اما علی هنوز پایش درد میکند. مهدی هاشمینسب هم مصدوم شد و محمد خاکپور خیلی خسته شده بود البته این موضوعات به هیچوجه مهم نیست و مهم برگزاری این دیدار بود.» عزیزی گفت: «سهشنبه وقتی تیم سرخابیها سه گل به ما زد، خیلی تلاش کردیم تا فاصله را کم کنیم و بازی رقابتی شد، در حالی که بازی باید خیلی فانتر باشد. مثلاً یک نفر پنالتی بدهد و یک نفر پاس اشتباه بدهد، دروازهبان در خط حمله بازی کند و... از نظر مردم تیم 98 یک تیم متفاوتی است. ما به نوعی فوتبال را سر سفره مردم آوردیم و به خاطر این است که محبتشان به ما هیچ وقت تمام نمیشود. نسل ما نسل فوقالعادهای بود و بازیکنان بینظیری داشت.» او درخصوص آمادگی بدنی برخی از بازیکنان مثل علی کریمی و جواد کاظمیان اظهار داشت: «علی وزن کم کرده و تمرین میکند و شرایط بدنی خوبی دارد. او جزو اسطورههای فوتبال کشورمان است. یکسری از فوتبالیستها زمانی که ضربه به توپ میزنند همه چیز مشخص میشود، این صحبت مخصوص فوتبالیها است. یعنی زمانی که یک بازیکن توپ را لمس میکند میتوان فهمید که آن بازیکن چه کیفیتی دارد. کریمی سهشنبه خوب بازی کرد و خیلی سرحال است.»
برش
خداداد درخصوص حضور علی کریمی در انتخابات فدراسیون فوتبال و حمایت فوتبالیها از او بیان داشت: «این حمایتها طبیعی است و علی جزئی از فوتبال نیست بلکه او خود فوتبال است. ما در فوتبال هستیم و میخواهیم که خود فوتبالیها اداره امور را در دست بگیرند. کاندیدا شدن علی کریمی در فدراسیون فوتبال اتفاق قشنگی است اما متأسفانه در کشور ما به این موضوعات اهمیتی داده نمیشود.»
خبرنگار
درگذشت تلخ و غیرمنتظره مهرداد میناوند و علی انصاریان، دو پیشکسوت فوتبال ایران به دلیل بیماری کرونا باعث شد تا همبازیان سابق آنها در تیم ملی98، پرسپولیس و استقلال سهشنبه هفته گذشته در دیداری نمادین در ورزشگاه آزادی به مصاف هم بروند. این دیدار که در دو نیمه 40 دقیقهای برگزار شد، ۳ - ۲ به سود منتخب سرخابی به پایان رسید. جدای از نتیجه، صحنههای احساسی زیادی در این بازی ثبت شد و همبازیهای این دو پیشکسوت فوتبال در استادیوم آزادی به یاد آنها هم فوتبال بازی کردند و هم گریستند.
خداداد عزیزی، مهاجم سابق تیم ملی که جزو عوامل اصلی برگزار کننده و هماهنگکننده بازی یادبود مهرداد میناوند و علی انصاریان بود در تیم منتخب 98 حضور داشت. او درخصوص این بازی به خبرنگار «ایران» گفت: «بحث اولیه برگزاری این دیدار مربوط به روزهای پس از فوت مهرداد بود که متأسفانه پس از آن علی انصاریان را هم از دست دادیم و این دو اتفاق تلخ باعث شد تا ما مصممتر شویم که این بازی را به یاد این دو عزیز برگزار کنیم. فکر و ذکر همه بچهها این بود تا یادی از مهرداد و علی کنند. همه متحد شدند و برای برگزاری این بازی پیشقدم بودند. پیشکسوتان، جامعه فوتبال، رسانهها، فدراسیون فوتبال، هیأت فوتبال استان تهران و صداوسیما، همه و همه آمدند. از نظر من این بازی نمادین بدون هیچ حاشیهای به بهترین نحو ممکن برگزار شد. یکی دیگر از موارد حضور پیشکسوتان بزرگی همچون علی دایی، علی کریمی، افشین پیروانی، یحیی گلمحمدی، امیر قلعهنویی و علی پروین بود که با وجود مشغله زیاد با یکبار تماس من پذیرفتند در این بازی حضور داشته باشند.»
او بیان داشت: «امیدوارم که چنین بازیهای یادبودی تنها برای درگذشت پیشکسوتان فوتبال نباشد و دلیل برگزاری این بازیها اتفاقات خوب و خوش باشد. منتخب تیم جام جهانی 1998 بارها بازیهایی برگزار کرده و خیلی از ما بهخاطر مهرداد میناوند به این بازیها میرفتیم چون مهرداد باعث میشد در سفر به ما خوش بگذرد و همیشه با شوخیها و کارهایش فضا را برای ما خوشایند میکرد. واقعاً جای شوخیها، مسخرهبازیها، اداها و خوشقلبیهایش در رختکن تیم 98 خالی بود و این جای خالی هیچ وقت پر نمیشود.»
خداداد با تأکید بر اینکه بازی نمادین به بهترین نحو ممکن برگزار شد، افزود: «همه چیز عالی بود و تنها چیزی که من را ناراحت کرد جای خالی میناوند در رختکن ما بود. همه به اتفاق معتقد بودیم که جای مهرداد در رختکن تیم 98 خالی است و متأسفانه از این به بعد هم خالی خواهد بود. خاطرات من با علی انصاریان کمتر بود و او پس از فوتبال وارد سینما شد به این دلیل ما علی را کمتر میدیدیم اما هر زمان که به تهران میآمدم مهرداد را میدیدم به این دلیل جای خالی او برای من بیشتر حس میشود.»
مهاجم سابق تیم ملی با اشاره به اینکه نه من و نه سایر بازیکنان تیم 98 هنوز درگذشت میناوند را باور نکردهایم، گفت: «همه ما تحت تأثیر فضای احساسی که بر این بازی حاکم بود، قرار گرفتیم. زمانی که عکس مهرداد و علی را روی سکوهای آزادی دیدیم به یاد خاطرات با آنها افتادیم. من در 5 سال اخیر خاطرات بسیار زیادی با مهرداد دارم از سفیدرود رشت که دستیار من بود تا بازی پیشکسوتان که همیشه یک پای ثابت این تیم میناوند بود. ما در سفیدرود 6 ماه در کنار هم بودیم و در هتل در کنار هم زندگی کردیم.»
این پیشکسوت فوتبال کشورمان درخصوص مصدومیتش بیان داشت: «همه بازیکنان تیم 98 در این بازی مصدوم شدند. چون سن ما بالا بود و بازیکنان سرخابی سنشان پایینتر بود، به ما فشار آمد. پشت پای من درد گرفته بود و علی دایی هم پشت پایش درد گرفت که البته من خوب شدم اما علی هنوز پایش درد میکند. مهدی هاشمینسب هم مصدوم شد و محمد خاکپور خیلی خسته شده بود البته این موضوعات به هیچوجه مهم نیست و مهم برگزاری این دیدار بود.» عزیزی گفت: «سهشنبه وقتی تیم سرخابیها سه گل به ما زد، خیلی تلاش کردیم تا فاصله را کم کنیم و بازی رقابتی شد، در حالی که بازی باید خیلی فانتر باشد. مثلاً یک نفر پنالتی بدهد و یک نفر پاس اشتباه بدهد، دروازهبان در خط حمله بازی کند و... از نظر مردم تیم 98 یک تیم متفاوتی است. ما به نوعی فوتبال را سر سفره مردم آوردیم و به خاطر این است که محبتشان به ما هیچ وقت تمام نمیشود. نسل ما نسل فوقالعادهای بود و بازیکنان بینظیری داشت.» او درخصوص آمادگی بدنی برخی از بازیکنان مثل علی کریمی و جواد کاظمیان اظهار داشت: «علی وزن کم کرده و تمرین میکند و شرایط بدنی خوبی دارد. او جزو اسطورههای فوتبال کشورمان است. یکسری از فوتبالیستها زمانی که ضربه به توپ میزنند همه چیز مشخص میشود، این صحبت مخصوص فوتبالیها است. یعنی زمانی که یک بازیکن توپ را لمس میکند میتوان فهمید که آن بازیکن چه کیفیتی دارد. کریمی سهشنبه خوب بازی کرد و خیلی سرحال است.»
برش
خداداد درخصوص حضور علی کریمی در انتخابات فدراسیون فوتبال و حمایت فوتبالیها از او بیان داشت: «این حمایتها طبیعی است و علی جزئی از فوتبال نیست بلکه او خود فوتبال است. ما در فوتبال هستیم و میخواهیم که خود فوتبالیها اداره امور را در دست بگیرند. کاندیدا شدن علی کریمی در فدراسیون فوتبال اتفاق قشنگی است اما متأسفانه در کشور ما به این موضوعات اهمیتی داده نمیشود.»
تسهیلات ویژه برای بازسازی سی سخت
زلزله به 3700 واحد مسکونی آسیب وارد کرده است
سهیلا یادگاری
خبرنگار
براساس ارزیابیها تا روز گذشته، زلزله به 3700 واحد مسکونی در منطقه سیسخت خسارت وارد کرده است که 800 واحد صددرصد تخریب شده است. وام بلاعوض برای زلزلهزدگان سیسخت و بازسازی منازل مسکونی براساس برآورد ستاد بحران تدوین و بزودی مصوبات آن ابلاغ میشود.
در پی وقوع زلزله 5.6 ریشتری در 29 بهمن ماه در شهر سیسخت و حومه در شهرستان دنا از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد، ارزیابی و برآورد خسارت واحدهای مسکونی آسیبدیده از زلزله شروع شده است. علیرضا تابش، رئیس بنیاد مسکن به عنوان متولی بازسازی منازل آسیب دیده از زلزله، در گفتوگو با «ایران» گفت: ضمن بررسی ابعاد خسارت های ایجاد شده با در نظر گرفتن اولویتهای موجود نسبت به برنامهریزی برای آغاز بازسازی این مناطق راهکارهای لازم را جمعبندی کردهایم.
تابش گفت: از همان ساعات اولیه کار ارزیابی واحدهای خسارت دیده توسط همکاران در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان با توجه به بارش شدید برف و شرایط جوی استان شروع شد. در این چند روز، در حدود 420 واحد احداثی شهری و 380 واحد احداثی روستایی 1500 واحد تعمیرات شهری و 1200 واحد تعمیرات روستایی کارشناسی اولیه صورت گرفته که این ارزیابیها هنوز توسط کارشناسان بنیاد مسکن در حال انجام است. بعد از نتیجه قطعی با هماهنگی استاندار کهگیلویه و بویر احمد و سایر مسئولان نتیجه نهایی جمع بندی و جهت تصویب در هفته آینده به هیأت دولت ابلاغ میشود.
تابش افزود: در پی این حادثه به 2300 واحد تاکنون خسارت معیشتی نیز وارد شده وکار ارزیابی خسارت ها به واحدهای مسکونی در شهر و روستاها هنوز به پایان نرسیده و در حال ارزیابی است.
رئیس بنیاد مسکن گفت: بنیاد مسکن و ستاد بازسازی مستقر در شهرستان از اوایل هفته آینده کار پروندهسازی را با توجه به ارزیابیهای صورت گرفته ، شروع خواهد کرد و با همکاری و مشارکت خود مردم عملیات بازسازی در این مناطق نیز آغاز خواهد شد. بنیاد مسکن و سایر نهادهای حمایتی مرتبط تا پایان بازسازی کامل جهت ساخت خانههای بهتر و مقاوم تلاش میکنند.
2 استان مسئول ارزیابی
استانهای فارس و خوزستان به عنوان استانهای معین مسئولیت ارزیابی واحدهای آسیبدیده از زلزله را بر عهده دارند. گروهی ۱۵ نفره از کارشناسان و متخصصان بنیاد مسکن فارس، شنبه به شهر سیسخت مرکز شهرستان دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد رفتند تا برآورد زیانهای زمینلرزه را در این شهرستان انجام دهند. کارشناسان بنیاد مسکن این دو استان اکنون کار ارزیابی میزان خسارتهای وارد شده به واحدهای مسکونی مناطق شهری و روستایی را آغاز کردهاند و این ارزیابی به منظور اخذ اعتبار از هیأت دولت برای بازسازی خانههای خسارت دیده انجام میشود. به گفته مسئولان بنیاد مسکن سقف تسهیلات بلاعوض و بانکی برای خانههای آسیبدیده زلزله همانند تسهیلات درنظر گرفته برای حادثه سیل خوزستان خواهد بود و با افزایش قابل ملاحظهای پرداخت میشود. این تسهیلات پس از ارزیابی دقیق و برآورد خسارت ها، تسهیلات ارزانقیمت به مناطق زلزلهزده دنا تخصیص مییابد. روز جمعه هم محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی در بازدید از مناطق زلزلهزده اظهار داشت:« تا زمان اسکان دائم مردم و جایگزینی منازل آنها پرداخت قبوض آب، برق و گاز به تعویق خواهد افتاد. همچنین با جدیت تمام پیگیر مشکلات محور سیسخت- یاسوج هستیم و قول میدهیم عملیات آن از سر گرفته میشود.»
به گفته اسلامی «پس از ارزیابی خسارت وارده به تکتک خانهها، مغازه و زیرساختها برای همه تشکیل پرونده خواهد شد و دولت برای تخصیص بودجه، کمک بلاعوض و تسهیلات ارزان قیمت برای بازسازی منطقه برنامهریزی میکند.»
حسین جنتی، مدیرکل بنیاد مسکن استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در گفتوگو با «ایران» درخصوص برآورد خسارت به واحدهای مسکونی در مناطق زلزلهزده این استان گفت: ارزیابیها ادامه دارد اما تا روز گذشته 3700 واحد خسارتدیده شناسایی شد که 800 واحد به طور صددرصد آسیب دیده است و باید دوباره ساخته شود.
جنتی گفت: تا دو روز آینده آمار دقیق واحدهای مسکونی آسیبدیده مشخص میشود. همچنین قرار است امروز در نشست هیأت دولت در مورد میزان وام پرداختی برای بازسازی یا ساخت واحدهای آسیبدیده تصمیمگیری شود. اما برای سرعتبخشی به بازسازی، فعلاً از محل منابع داخلی بنیاد مسکن، تسهیلات بلاعوض به مردم پرداخت میشود.
آنطور که مسئولان بازسازی مناطق زلزلهزده در استان کهگیلویه و بویراحمد اعلام کردهاند هزینههای صدور پروانه برای ساخت واحدهای جدید رایگان و برای برخی هزینهها هم از سوی بنیاد مسکن مبلغ 20 میلیون تومان به مردم پرداخت میشود. همچنین رایزنیهای هماهنگی با بنیاد مستضعفان برای ارسال سیمان رایگان به این منطقه انجام شده است.
براساس اعلام رئیس بنیاد مسکن استان کهگیلویه و بویراحمد تأمین اعتبارات لازم برای بازسازی شهر زلزله زده سیسخت امروز در دولت مصوب میشود.
هماکنون آب، برق، گاز و تلفن شهر
سی سخت وصل است و کار اسکان اضطراری زلزلهزدگان امروز به پایان میرسد. سیسخت با 7000 نفر جمعیت در ۳۵ کیلومتری غرب یاسوج قرار دارد. براساس گزارشهای اولیه ۷۸ روستای شهرستان دنا در زلزله خسارت جدی دیدهاند و برخی منازل مسکونی صددرصد تخریب و غیر قابل سکونت شدهاند. بنابر گزارش سازمان راهداری کشور، در حال حاضر همه محورهای استان کهگیلویه و بویراحمد باز است، در مناطق سیسخت و پادنا هم که محور زمینلرزه اخیر بود، همه محورهای روستایی باز است و مشکلی برای امدادرسانی از نظر بسته بودن راهها وجود ندارد.
نکته
کار بازسازی شهر سیسخت و روستاهای آسیب دیده در حال انجام است و امروز کار اسکان موقت پایان می یابد
3700 واحد در منطقه سی سخت از زلزله آسیب دیده است
تاکنون 800 واحد مسکونی کاملاً تخریب شده است
صدور پروانه ساخت برای واحدهای آسیبدیده رایگان است
تا زمان اسکان دائم، پرداخت قبوض آب، برق و گاز آسیبدیدگان به تعویق میافتد
هیأت دولت امروز میزان تسهیلات پرداختی برای بازسازی واحدهای مسکونی آسیبدیده از زلزله را اعلام میکند
خبرنگار
براساس ارزیابیها تا روز گذشته، زلزله به 3700 واحد مسکونی در منطقه سیسخت خسارت وارد کرده است که 800 واحد صددرصد تخریب شده است. وام بلاعوض برای زلزلهزدگان سیسخت و بازسازی منازل مسکونی براساس برآورد ستاد بحران تدوین و بزودی مصوبات آن ابلاغ میشود.
در پی وقوع زلزله 5.6 ریشتری در 29 بهمن ماه در شهر سیسخت و حومه در شهرستان دنا از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد، ارزیابی و برآورد خسارت واحدهای مسکونی آسیبدیده از زلزله شروع شده است. علیرضا تابش، رئیس بنیاد مسکن به عنوان متولی بازسازی منازل آسیب دیده از زلزله، در گفتوگو با «ایران» گفت: ضمن بررسی ابعاد خسارت های ایجاد شده با در نظر گرفتن اولویتهای موجود نسبت به برنامهریزی برای آغاز بازسازی این مناطق راهکارهای لازم را جمعبندی کردهایم.
تابش گفت: از همان ساعات اولیه کار ارزیابی واحدهای خسارت دیده توسط همکاران در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان با توجه به بارش شدید برف و شرایط جوی استان شروع شد. در این چند روز، در حدود 420 واحد احداثی شهری و 380 واحد احداثی روستایی 1500 واحد تعمیرات شهری و 1200 واحد تعمیرات روستایی کارشناسی اولیه صورت گرفته که این ارزیابیها هنوز توسط کارشناسان بنیاد مسکن در حال انجام است. بعد از نتیجه قطعی با هماهنگی استاندار کهگیلویه و بویر احمد و سایر مسئولان نتیجه نهایی جمع بندی و جهت تصویب در هفته آینده به هیأت دولت ابلاغ میشود.
تابش افزود: در پی این حادثه به 2300 واحد تاکنون خسارت معیشتی نیز وارد شده وکار ارزیابی خسارت ها به واحدهای مسکونی در شهر و روستاها هنوز به پایان نرسیده و در حال ارزیابی است.
رئیس بنیاد مسکن گفت: بنیاد مسکن و ستاد بازسازی مستقر در شهرستان از اوایل هفته آینده کار پروندهسازی را با توجه به ارزیابیهای صورت گرفته ، شروع خواهد کرد و با همکاری و مشارکت خود مردم عملیات بازسازی در این مناطق نیز آغاز خواهد شد. بنیاد مسکن و سایر نهادهای حمایتی مرتبط تا پایان بازسازی کامل جهت ساخت خانههای بهتر و مقاوم تلاش میکنند.
2 استان مسئول ارزیابی
استانهای فارس و خوزستان به عنوان استانهای معین مسئولیت ارزیابی واحدهای آسیبدیده از زلزله را بر عهده دارند. گروهی ۱۵ نفره از کارشناسان و متخصصان بنیاد مسکن فارس، شنبه به شهر سیسخت مرکز شهرستان دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد رفتند تا برآورد زیانهای زمینلرزه را در این شهرستان انجام دهند. کارشناسان بنیاد مسکن این دو استان اکنون کار ارزیابی میزان خسارتهای وارد شده به واحدهای مسکونی مناطق شهری و روستایی را آغاز کردهاند و این ارزیابی به منظور اخذ اعتبار از هیأت دولت برای بازسازی خانههای خسارت دیده انجام میشود. به گفته مسئولان بنیاد مسکن سقف تسهیلات بلاعوض و بانکی برای خانههای آسیبدیده زلزله همانند تسهیلات درنظر گرفته برای حادثه سیل خوزستان خواهد بود و با افزایش قابل ملاحظهای پرداخت میشود. این تسهیلات پس از ارزیابی دقیق و برآورد خسارت ها، تسهیلات ارزانقیمت به مناطق زلزلهزده دنا تخصیص مییابد. روز جمعه هم محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی در بازدید از مناطق زلزلهزده اظهار داشت:« تا زمان اسکان دائم مردم و جایگزینی منازل آنها پرداخت قبوض آب، برق و گاز به تعویق خواهد افتاد. همچنین با جدیت تمام پیگیر مشکلات محور سیسخت- یاسوج هستیم و قول میدهیم عملیات آن از سر گرفته میشود.»
به گفته اسلامی «پس از ارزیابی خسارت وارده به تکتک خانهها، مغازه و زیرساختها برای همه تشکیل پرونده خواهد شد و دولت برای تخصیص بودجه، کمک بلاعوض و تسهیلات ارزان قیمت برای بازسازی منطقه برنامهریزی میکند.»
حسین جنتی، مدیرکل بنیاد مسکن استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در گفتوگو با «ایران» درخصوص برآورد خسارت به واحدهای مسکونی در مناطق زلزلهزده این استان گفت: ارزیابیها ادامه دارد اما تا روز گذشته 3700 واحد خسارتدیده شناسایی شد که 800 واحد به طور صددرصد آسیب دیده است و باید دوباره ساخته شود.
جنتی گفت: تا دو روز آینده آمار دقیق واحدهای مسکونی آسیبدیده مشخص میشود. همچنین قرار است امروز در نشست هیأت دولت در مورد میزان وام پرداختی برای بازسازی یا ساخت واحدهای آسیبدیده تصمیمگیری شود. اما برای سرعتبخشی به بازسازی، فعلاً از محل منابع داخلی بنیاد مسکن، تسهیلات بلاعوض به مردم پرداخت میشود.
آنطور که مسئولان بازسازی مناطق زلزلهزده در استان کهگیلویه و بویراحمد اعلام کردهاند هزینههای صدور پروانه برای ساخت واحدهای جدید رایگان و برای برخی هزینهها هم از سوی بنیاد مسکن مبلغ 20 میلیون تومان به مردم پرداخت میشود. همچنین رایزنیهای هماهنگی با بنیاد مستضعفان برای ارسال سیمان رایگان به این منطقه انجام شده است.
براساس اعلام رئیس بنیاد مسکن استان کهگیلویه و بویراحمد تأمین اعتبارات لازم برای بازسازی شهر زلزله زده سیسخت امروز در دولت مصوب میشود.
هماکنون آب، برق، گاز و تلفن شهر
سی سخت وصل است و کار اسکان اضطراری زلزلهزدگان امروز به پایان میرسد. سیسخت با 7000 نفر جمعیت در ۳۵ کیلومتری غرب یاسوج قرار دارد. براساس گزارشهای اولیه ۷۸ روستای شهرستان دنا در زلزله خسارت جدی دیدهاند و برخی منازل مسکونی صددرصد تخریب و غیر قابل سکونت شدهاند. بنابر گزارش سازمان راهداری کشور، در حال حاضر همه محورهای استان کهگیلویه و بویراحمد باز است، در مناطق سیسخت و پادنا هم که محور زمینلرزه اخیر بود، همه محورهای روستایی باز است و مشکلی برای امدادرسانی از نظر بسته بودن راهها وجود ندارد.
نکته
کار بازسازی شهر سیسخت و روستاهای آسیب دیده در حال انجام است و امروز کار اسکان موقت پایان می یابد
3700 واحد در منطقه سی سخت از زلزله آسیب دیده است
تاکنون 800 واحد مسکونی کاملاً تخریب شده است
صدور پروانه ساخت برای واحدهای آسیبدیده رایگان است
تا زمان اسکان دائم، پرداخت قبوض آب، برق و گاز آسیبدیدگان به تعویق میافتد
هیأت دولت امروز میزان تسهیلات پرداختی برای بازسازی واحدهای مسکونی آسیبدیده از زلزله را اعلام میکند
روحانی در مراسم پایانی جایزه «کتاب سال» :
فضای مجازی تحول شگرفی ایجاد کرد
وزیر ارشاد :در نمایشگاه مجازی کتاب ۱۸ هزار مرسوله پستی فقط به روستاها ارسال شده است
گروه فرهنگی/ رئیس جمهوری در آیین اختتامیه جایزه کتاب سال با تأکید بر اینکه اگر کتاب نبود ارتباط ما با دنیای گذشته قطع بود از این گفت که منشأ بسیاری از تحولات سیاسی بزرگ دنیا به نظریهای بازمیگردد که در یک کتاب مفتوح و نقد شده است، کتابی برآمده از اندیشه که فرقی ندارد در صحیفه جای گرفته باشد یا در پوست آهو، کاغذ و یا حتی فضای مجازی.
گنجینههای معنوی در سایه کتابت باقی ماندهاند
آیین اختتامیه سیوهشتین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران روز گذشته با حضور رئیس جمهوری و به میزبانی مجموعه سعدآباد برگزار شد. در این مراسم حجتالاسلاموالمسلمین حسن روحانی گفت:«آثاری از گذشتگان باقیمانده و در میراث فرهنگی است اما چیزی که مانند کتاب نظریات علمی را تشریح کند، جای آن را نمیگیرد و گنجینههای معنوی هم در سایه کتابت باقیمانده است.» رئیس دولت دوازدهم ضمن اشاره به اینکه زمان زیادی از تاریخ انقلاب نگذشته، ادامه داد:«با وجود این زمان کم برخی دوستانی که تاریخ را نقل میکنند یادشان میرود و اشتباه میکنند.کتاب بهعنوان مخزن بسیار بزرگ اسرار نهفته و داستان گذشته را در خود نگه داشته است و گنجینه بسیار ارزشمندی است. اگر کتاب نبود، خسارت بسیار بزرگی برای بشریت بود.اگر کتاب نبود حتی اتصال ما با قرنهای گذشته قطع میشد و اگر هم اتصالی بود بسیار ناچیز بود.» او ضمن تأکید بر اینکه کتاب گنجینه علم است و بهواسطه آن بوده که سلسله تفکر و حتی پیشرفتهای علمی- پزشکی به دستمان رسیده ادامه داد:«امروز کتابت جدیدی بهنام فضای مجازی ایجاد شده که یکی از اختراعات تحولآفرین فضای سایبری است. فضای مجازی تحول شگرفی را ایجاد کرده و امروز کتابخانه با فضای سایبری در اختیار شماست.» رئیس جمهوری با تأکید براین که منشأ بسیاری از تحولات سیاسی بزرگ دنیا به نظریهای بازمیگردد که در یک کتاب مفتوح و نقد شده تصریح کرد:«کتابها نهتنها حامل تحولات علمی هستند، بلکه حامل تحولات اجتماعی نیز هستند. بهعنوان مثال تحولات اجتماعی در دوره مشروطه با کتاب آغاز شد و کتاب مرحوم نائینی در ایجاد آن حرکت بزرگ بسیار مؤثر و تعیینکننده بود.خود نهضت و انقلاب اسلامی نیز با اعلامیههای مکتوب یک مرجع تقلید آغاز شد و پیش رفت، فقه و تحول فقه شیعه نیز مرهون کتابت است.» او در بخش دیگری از سخنانش گفت:«کتاب برای راهنمایی امروز است، کتاب مبین حرکتهای دیروز بشر است، کتاب راهنمای فردای ماست. خود قرآن برای همیشه، برای فردا و فرداها و تا قیامت راهنمای ماست. بسیاری از کتابها در مقاطع مختلف راهنمای ما هستند. برخی از کتابها کهنه نمیشوند، کتاب آسمانی که جای خود دارد.»
اندیشه برآمده از ذهن یک عالم بزرگ عمر جاودانه مییابد
رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: «مگر کتاب حافظ و سعدی کهنه میشود، مگر شعرهای مولانا کهنه میشود اینها هیچگاه کهنه نمیشوند و هرچقدر که میگذرد زندهتر و آشکارتر میشوند. اندیشهای که از تراوش ذهن یک عالم بزرگ تبدیل به یک کتاب شود، عمر جاودانه مییابد. مگر شاهنامه فردوسی از بین رفته است یا از بین میرود، شاهنامه فردوسی برای همیشه خواهد بود.» بهگفته روحانی کتابی که با فطرت، هدایت انسان و با امروز و فردای انسان سروکار دارد هیچگاه از بین نمیرود؛ اگر یک کتاب، کتاب هدایت انسان است، این کتاب در هر مقطعی میتواند به صحنه بیاید. رئیس جمهوری تصریح کرد:«کتاب نیاز بشر است که روح انسان را تازه میکند و انسان را متحول میسازد. اگر بشر میتوانست آینده را پیشبینی کند چه اتفاقاتی میافتاد. اگر انسان میتوانست تحولات آینده را پیشبینی هم بکند و مثلاً سه سال پیش در کتابهایش شیوع کرونا را پیشبینی کرده بود، این مسأله چقدر میتوانست در زندگی امروز بشر تأثیرگذار باشد.» روحانی ادامه داد:«از سال ۱۹۱۸ که حادثه شبیه این را داشتیم، یک قرن تمام چنین حادثهای نداشتیم، حادثهای که نهفقط برای یک، یا دو یا ۱۰ کشور و نه برای یک روز، بلکه ممکن است این ویروس برای سالها با ما باشد و ما نمیدانیم پایان آن چه زمانی است.عالم گاهی با نبوغ و ترکیب همه داشتههایش میتواند آینده را پیشبینی کند.» رئیس جمهوری با تأکید به این که علم و کتاب برای امروز ما، اندیشه فردای ما و برای نسل جوان بسیار مهم است ،گفت:«باید از نویسندگان، مؤلفان و محققان تجلیل کنیم که هرکدام سهم بزرگی در فرهنگ جامعه، دانش جامعه و تعالی جامعه دارند. مراسم تجلیل از نویسندگان کتاب سبب نزدیک شدن فرهنگ ملتها به یکدیگر میشود. چنین مراسمی باعث میشود جایگاه کتاب و درنهایت تقاضا برای خواندن کتاب افزایش یابد. زیرا در هر جامعهای هرچقدر تقاضا برای کتاب افزایش یابد، خودبهخود باعث تشویق مؤلف، ناشر و تشویق همه رشتههای مربوط به مسأله کتاب میشود که در حال فعالیت هستند.» او در پایان اظهار امیدواری کرد که در سایه انقلاب اسلامی و تحولاتی که امروز بهصورت یک حرکت بسیار نو و زیبنده در زمینه کتاب به شکلهای مختلف در حال شکلگیری است، مانند کتاب الکترونیکی یا کتاب بهصورت فعلی، شاهد یک تحول بزرگ باشیم و جامعه ما و نسل جوان بهتراز اندیشههای نو استفاده و بهرهبرداری کند.
97 درصد مرسولههای نمایشگاه کتاب مجازی ارسال شدهاند
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در ادامه این مراسم از اهمیت بهرهگیری از فضای مجازی برای بهبود وضعیت نشر کشور در شرایط فعلی سخن گفت؛ او با ارائه گزارشی از نمایشگاه مجازی کتاب تهران گفت:«در این رویداد فرهنگی ۱۰۰ هزار عنوان کتاب داخلی عرضه شد. حدود یکونیم میلیارد تومان کتاب فروش رفت. ۸۵۴ هزار مرسوله پستی به سراسر کشور ارسال شد. هماکنون ۹۷ درصد این مرسولهها به سراسر کشور ارسال شدند.» صالحی با اشاره به تأکید رئیس جمهوری، بر شکلگیری دولت الکترونیک ادامه داد:«در نمایشگاه کتاب تهران ویژگیهای مثبت آن مشهود بود و دولت الکترونیک، در حوزه فرهنگ هم مانند اقتصاد تأثیر گذاشت.در نمایشگاه مجازی کتاب تهران امکان تهیه کتاب بهصورت ۲۴ ساعته وجود داشت و آمارها میگویند که حدود ۳۰ درصد کتابها، از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح سفارش داده شده است.» وزیر فرهنگ تأکید کرد:«در نمایشگاه فیزیکی ما همیشه مشکل فضا داشتیم و در آخرین نمایشگاه حدود ۸۰۰ ناشر حضور یافتند اما در نمایشگاه مجازی کتاب تهران این میزان تقریباً ۲ برابر شد و هزار و ۷۰۰ ناشر در نمایشگاه شرکت کردند.کم شدن هزینههای برگزاری نمایشگاه از دیگر ویژگیهای نمایشگاه مجازی کتاب بود. کاهش هزینههای بالاسری مسأله دیگری بود که در نمایشگاه مجازی کتاب تهران رخ داد و شاهد کاهش حدود ۵ تا ۷ درصدی هزینههای بالاسری برگزاری نمایشگاه بودیم.» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به ارسال بیش از ۱۸ هزار مرسوله پستی به روستاهای کشور تأکید کرد:«در تمام این سالها، بخش بزرگی از کشور نمیتوانستند در نمایشگاه مجازی کتاب تهران حضور داشته باشند اما نمایشگاه مجازی کتاب این قاعده را تغییر داد. اولین نمایشگاه مجازی کتاب را با ویژگی فروشگاهی برگزار کردیم، البته نواقصی در این مسأله دیده میشد اما فرصت جدیتری برای اقتصاد حوزه نشر، اندیشه و فرهنگ مکتوب فراهم کرد.» او درباره تأثیر همهگیری بیماری کووید19 در تولید کتاب نیز گفت:«از نظر کمی کاهش محسوس 10 درصدی را داریم، البته برای چاپ اول فضای بهمن 99 و بهمن 98 تغییر زیادی نداشته است. تأثیرات همهگیری بیماری کووید19 در فضای کلی خدمات کشور از جمله فرهنگ مکتوب کاملاً دیده شد؛ اما مسیرهایی طی شده تا خسارتها را تا حدودی کاهش دهیم و از فضای موجود بهعنوان زمینه فرصت استفاده کرد. صالحی با اشاره به توسعه بازار کتابهای الکترونیک در دوره کرونا ادامه داد:«ماههای ابتدایی سال در معاونت فرهنگی پویش کتابخوانی به وجود آمد که بیش از 230 هزار کتاب الکترونیکی در آن ایام به فروش رفت. جریان کتاب الکترونیک جریان پویا و روبه رشدی است.امسال در فضای مجازی سه فصلنامه کتابفروشیها، حدود یکونیممیلیون کتاب به فروش رفت که 50 میلیارد تومان فروش ریالی داشت.»
گفتنی است طی این مراسم آثار برگزیده و شایسته تقدیر سیوهشتمین دوره جایزه «کتاب سال» جمهوری اسلامی ایران و بیستوهشتمین دوره «جایزه جهانی کتاب سال»
معرفی شدند.
گنجینههای معنوی در سایه کتابت باقی ماندهاند
آیین اختتامیه سیوهشتین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران روز گذشته با حضور رئیس جمهوری و به میزبانی مجموعه سعدآباد برگزار شد. در این مراسم حجتالاسلاموالمسلمین حسن روحانی گفت:«آثاری از گذشتگان باقیمانده و در میراث فرهنگی است اما چیزی که مانند کتاب نظریات علمی را تشریح کند، جای آن را نمیگیرد و گنجینههای معنوی هم در سایه کتابت باقیمانده است.» رئیس دولت دوازدهم ضمن اشاره به اینکه زمان زیادی از تاریخ انقلاب نگذشته، ادامه داد:«با وجود این زمان کم برخی دوستانی که تاریخ را نقل میکنند یادشان میرود و اشتباه میکنند.کتاب بهعنوان مخزن بسیار بزرگ اسرار نهفته و داستان گذشته را در خود نگه داشته است و گنجینه بسیار ارزشمندی است. اگر کتاب نبود، خسارت بسیار بزرگی برای بشریت بود.اگر کتاب نبود حتی اتصال ما با قرنهای گذشته قطع میشد و اگر هم اتصالی بود بسیار ناچیز بود.» او ضمن تأکید بر اینکه کتاب گنجینه علم است و بهواسطه آن بوده که سلسله تفکر و حتی پیشرفتهای علمی- پزشکی به دستمان رسیده ادامه داد:«امروز کتابت جدیدی بهنام فضای مجازی ایجاد شده که یکی از اختراعات تحولآفرین فضای سایبری است. فضای مجازی تحول شگرفی را ایجاد کرده و امروز کتابخانه با فضای سایبری در اختیار شماست.» رئیس جمهوری با تأکید براین که منشأ بسیاری از تحولات سیاسی بزرگ دنیا به نظریهای بازمیگردد که در یک کتاب مفتوح و نقد شده تصریح کرد:«کتابها نهتنها حامل تحولات علمی هستند، بلکه حامل تحولات اجتماعی نیز هستند. بهعنوان مثال تحولات اجتماعی در دوره مشروطه با کتاب آغاز شد و کتاب مرحوم نائینی در ایجاد آن حرکت بزرگ بسیار مؤثر و تعیینکننده بود.خود نهضت و انقلاب اسلامی نیز با اعلامیههای مکتوب یک مرجع تقلید آغاز شد و پیش رفت، فقه و تحول فقه شیعه نیز مرهون کتابت است.» او در بخش دیگری از سخنانش گفت:«کتاب برای راهنمایی امروز است، کتاب مبین حرکتهای دیروز بشر است، کتاب راهنمای فردای ماست. خود قرآن برای همیشه، برای فردا و فرداها و تا قیامت راهنمای ماست. بسیاری از کتابها در مقاطع مختلف راهنمای ما هستند. برخی از کتابها کهنه نمیشوند، کتاب آسمانی که جای خود دارد.»
اندیشه برآمده از ذهن یک عالم بزرگ عمر جاودانه مییابد
رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: «مگر کتاب حافظ و سعدی کهنه میشود، مگر شعرهای مولانا کهنه میشود اینها هیچگاه کهنه نمیشوند و هرچقدر که میگذرد زندهتر و آشکارتر میشوند. اندیشهای که از تراوش ذهن یک عالم بزرگ تبدیل به یک کتاب شود، عمر جاودانه مییابد. مگر شاهنامه فردوسی از بین رفته است یا از بین میرود، شاهنامه فردوسی برای همیشه خواهد بود.» بهگفته روحانی کتابی که با فطرت، هدایت انسان و با امروز و فردای انسان سروکار دارد هیچگاه از بین نمیرود؛ اگر یک کتاب، کتاب هدایت انسان است، این کتاب در هر مقطعی میتواند به صحنه بیاید. رئیس جمهوری تصریح کرد:«کتاب نیاز بشر است که روح انسان را تازه میکند و انسان را متحول میسازد. اگر بشر میتوانست آینده را پیشبینی کند چه اتفاقاتی میافتاد. اگر انسان میتوانست تحولات آینده را پیشبینی هم بکند و مثلاً سه سال پیش در کتابهایش شیوع کرونا را پیشبینی کرده بود، این مسأله چقدر میتوانست در زندگی امروز بشر تأثیرگذار باشد.» روحانی ادامه داد:«از سال ۱۹۱۸ که حادثه شبیه این را داشتیم، یک قرن تمام چنین حادثهای نداشتیم، حادثهای که نهفقط برای یک، یا دو یا ۱۰ کشور و نه برای یک روز، بلکه ممکن است این ویروس برای سالها با ما باشد و ما نمیدانیم پایان آن چه زمانی است.عالم گاهی با نبوغ و ترکیب همه داشتههایش میتواند آینده را پیشبینی کند.» رئیس جمهوری با تأکید به این که علم و کتاب برای امروز ما، اندیشه فردای ما و برای نسل جوان بسیار مهم است ،گفت:«باید از نویسندگان، مؤلفان و محققان تجلیل کنیم که هرکدام سهم بزرگی در فرهنگ جامعه، دانش جامعه و تعالی جامعه دارند. مراسم تجلیل از نویسندگان کتاب سبب نزدیک شدن فرهنگ ملتها به یکدیگر میشود. چنین مراسمی باعث میشود جایگاه کتاب و درنهایت تقاضا برای خواندن کتاب افزایش یابد. زیرا در هر جامعهای هرچقدر تقاضا برای کتاب افزایش یابد، خودبهخود باعث تشویق مؤلف، ناشر و تشویق همه رشتههای مربوط به مسأله کتاب میشود که در حال فعالیت هستند.» او در پایان اظهار امیدواری کرد که در سایه انقلاب اسلامی و تحولاتی که امروز بهصورت یک حرکت بسیار نو و زیبنده در زمینه کتاب به شکلهای مختلف در حال شکلگیری است، مانند کتاب الکترونیکی یا کتاب بهصورت فعلی، شاهد یک تحول بزرگ باشیم و جامعه ما و نسل جوان بهتراز اندیشههای نو استفاده و بهرهبرداری کند.
97 درصد مرسولههای نمایشگاه کتاب مجازی ارسال شدهاند
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در ادامه این مراسم از اهمیت بهرهگیری از فضای مجازی برای بهبود وضعیت نشر کشور در شرایط فعلی سخن گفت؛ او با ارائه گزارشی از نمایشگاه مجازی کتاب تهران گفت:«در این رویداد فرهنگی ۱۰۰ هزار عنوان کتاب داخلی عرضه شد. حدود یکونیم میلیارد تومان کتاب فروش رفت. ۸۵۴ هزار مرسوله پستی به سراسر کشور ارسال شد. هماکنون ۹۷ درصد این مرسولهها به سراسر کشور ارسال شدند.» صالحی با اشاره به تأکید رئیس جمهوری، بر شکلگیری دولت الکترونیک ادامه داد:«در نمایشگاه کتاب تهران ویژگیهای مثبت آن مشهود بود و دولت الکترونیک، در حوزه فرهنگ هم مانند اقتصاد تأثیر گذاشت.در نمایشگاه مجازی کتاب تهران امکان تهیه کتاب بهصورت ۲۴ ساعته وجود داشت و آمارها میگویند که حدود ۳۰ درصد کتابها، از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح سفارش داده شده است.» وزیر فرهنگ تأکید کرد:«در نمایشگاه فیزیکی ما همیشه مشکل فضا داشتیم و در آخرین نمایشگاه حدود ۸۰۰ ناشر حضور یافتند اما در نمایشگاه مجازی کتاب تهران این میزان تقریباً ۲ برابر شد و هزار و ۷۰۰ ناشر در نمایشگاه شرکت کردند.کم شدن هزینههای برگزاری نمایشگاه از دیگر ویژگیهای نمایشگاه مجازی کتاب بود. کاهش هزینههای بالاسری مسأله دیگری بود که در نمایشگاه مجازی کتاب تهران رخ داد و شاهد کاهش حدود ۵ تا ۷ درصدی هزینههای بالاسری برگزاری نمایشگاه بودیم.» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به ارسال بیش از ۱۸ هزار مرسوله پستی به روستاهای کشور تأکید کرد:«در تمام این سالها، بخش بزرگی از کشور نمیتوانستند در نمایشگاه مجازی کتاب تهران حضور داشته باشند اما نمایشگاه مجازی کتاب این قاعده را تغییر داد. اولین نمایشگاه مجازی کتاب را با ویژگی فروشگاهی برگزار کردیم، البته نواقصی در این مسأله دیده میشد اما فرصت جدیتری برای اقتصاد حوزه نشر، اندیشه و فرهنگ مکتوب فراهم کرد.» او درباره تأثیر همهگیری بیماری کووید19 در تولید کتاب نیز گفت:«از نظر کمی کاهش محسوس 10 درصدی را داریم، البته برای چاپ اول فضای بهمن 99 و بهمن 98 تغییر زیادی نداشته است. تأثیرات همهگیری بیماری کووید19 در فضای کلی خدمات کشور از جمله فرهنگ مکتوب کاملاً دیده شد؛ اما مسیرهایی طی شده تا خسارتها را تا حدودی کاهش دهیم و از فضای موجود بهعنوان زمینه فرصت استفاده کرد. صالحی با اشاره به توسعه بازار کتابهای الکترونیک در دوره کرونا ادامه داد:«ماههای ابتدایی سال در معاونت فرهنگی پویش کتابخوانی به وجود آمد که بیش از 230 هزار کتاب الکترونیکی در آن ایام به فروش رفت. جریان کتاب الکترونیک جریان پویا و روبه رشدی است.امسال در فضای مجازی سه فصلنامه کتابفروشیها، حدود یکونیممیلیون کتاب به فروش رفت که 50 میلیارد تومان فروش ریالی داشت.»
گفتنی است طی این مراسم آثار برگزیده و شایسته تقدیر سیوهشتمین دوره جایزه «کتاب سال» جمهوری اسلامی ایران و بیستوهشتمین دوره «جایزه جهانی کتاب سال»
معرفی شدند.
تخت روانچی:
اول رفع تحریمها بعد بازگشت امریکا
مجید تخت روانچی، سفیر ایران در سازمان ملل، بازگشت امریکا به برجام را نیازمند لغو همه تحریمهای هستهای و غیرهستهای وضع شده در دوران دونالد ترامپ دانست و تأکید کرد که نمیتوانیم فقط به امضای یک نامه یا اعلام موضع رضایت بدهیم. اگر امضا همراه با فرایندی برای راستیآزمایی اقدامات نباشد، معنی ندارد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR
در سلسله گفتوگوهای خود ذیل پرونده «حرف قطعی» این بار با سفیر و نماینده ایران در سازمان ملل گفتوگو کرد. تخت روانچی با اشاره به اینکه ترامپ هنگام خروج از برجام، تحریمهایی که باید در چارچوب برجام لغو میشد به اضافه تحریمهای دیگری علیه ایران وضع کرد، اظهارداشت: از زمان خروج امریکا از برجام تا الآن، سه نوع تحریم علیه ما اعمال کردند. اگر هرکدام از این تحریمها لغو نشود، بازگشت امریکا معنی ندارد؛ یعنی امریکا موقعی میتواند بگوید من به برجام برگشتم که همه این تحریمها لغو شود. او، از تأکید ایران بر راستی آزمایی رفع تحریمها خبرداد و گفت: وقتی تعهداتمان را در چارچوب برجام اجرا میکنیم، نماینده آژانس نظارت دارد و مشخص میکند که تعهد ایران انجام شده یا انجام نشده است. در ارتباط با لغو تحریمهایی که باید امریکاییها انجام بدهند هم بهعنوان کشور ذینفع راستیآزمایی کنیم.
تخت روانچی با اشاره به اینکه در این زمینه نمیتوانیم فقط به امضای یک نامه یا اعلام موضع رضایت بدهیم، به مسأله فروش نفت اشاره کرد و افزود: مجموعهای از تحریمها باید لغو بشود تا فروش نفت بهصورت دقیق و کامل انجام شود. یعنی اگر اعلام شود که تحریم نفت ایران لغو شد، فینفسه نمیتواند کفایت کند. باید در کنارش تضمینهایی هم وجود داشته باشد که مشکلی برای فروش نفت هم پیش نیاید. سفیر ایران در سازمان ملل با بیان اینکه امریکاییها میدانند اگر بخواهند کار دقیقی در زمینه برچیده شدن تحریم ها انجام بدهند، باید شامل چه عناصری باشد، تصریح کرد: ما رفع تحریم را موقعی میپذیریم که متوجه شویم و احساس کنیم که مراحلش دارد بخوبی انجام میشود. وقتی چنین کاری انجام شود، ما هم آماده و حاضریم که به تعهدات برگردیم. او در عین حال، وحدت را از مسائل کلیدی در سیاست خارجی دانست و گفت: وقتی مجموعه نظام در حوزه سیاست خارجی به تصمیم واحدی میرسد، مسئولان کشور باید در چارچوب آن سیاست عمل و حرکت و موضعگیری کنند؛ چون غیر از این، مورد سوءاستفاده دشمنان قرار میگیرد.
بیل گیتس:
فرصتی برای از دست دادن نداریم
کانی هدگارد نماینده سابق اروپا در مسائل اقلیمی
مترجم: زهره صفاری
بدون شک برای رهایی زمین از تغییرات اقلیمی بحـــــــرانزا تنـــها افزایـش سرسامآور سرمایهگذاریها برای مطالعــــــات و تحقیـــق درباره انرژی پاک کافی نیست بلکه آنچه بشر به آن نیاز دارد ابتکار عمل در سیاست آن هم همسو با فناوریها است. «بیل گیتس»، مؤسس و مشاور فناوری شرکت مایکروسافت بتازگی کتابی درباره راهکارهای پیشگیری از بحرانهای اقلیمی منتشر کرده است. به همین بهانه «کانی هدگارد» که خود روزی نماینده اروپا در مسائل اقلیمی بوده است، با او در این باره به بحث نشسته است.
همانطور که در کتابتان هم اشاره کردید افراد در ابتدا بسختی میتوانستند زندگی بدون گازهای گلخانهای را تصور کنند اما کمکم دانشمندان به جایی رسیدند که همه این باورها محو شد. چطور شما توانستید روی باورهایتان پافشاری کرده و دیگران را نیز با خود همسو کنید؟
جهان امروز با آنچه من در ابتدای مطالعاتم تجربه کردم، تمایزات بسیاری دارد. حالا ما بیشتر از گذشته درباره تبعات این معضل آگاهی داریم. اما همچنان برای افراد کاهشها بدون محو کامل آن کافی نیست و بسختی میتوانند نوآوریهای لازم برای این کار را بپذیرند. من در کتابم آنچه را که مرا به این راه کشاند توضیح دادم امیدوارم برای دیگران نیز همین تأثیر را داشته باشد و از طرفی به همه حامیان اقلیمها تأکید میکنم مسیر حذف و کاهش گازها را طوری پیش بگیرند که جهان را در مسیر درست قرار دهد.
شیوع کووید-19 نه تنها هزینه نادیده گرفتن علم را به جهان نشان داد بلکه ثابت کرد که تغییر سریع و بلند مدت الگوهای رفتاری غیرممکن نیست. اما نکته دیگر نیز که درسی مهم به ما داد کاهش 10 درصدی گازهای گلخانهای است که به دلیل محدودیتهای شهری و پروازی ایجاد شده است. این پاندمی چه درسهای دیگری مرتبط با تغییرات اقلیمی برای جهان داشت؟
ما در این روزها دریافتیم که کاهش پروازها یا ترددهای شهری کافی نیست. بلکه ما نیاز به ابتکار عملهای بسیاری داریم تا در چارچوب آن تمامی این ترددها و هر آنچه به اقتصاد مدرن مربوط میشود بدون افزایش گازهای گلخانهای برقرار باشد. به عقیده من این میتواند از چالش تولید واکسن هم جدیتر باشد. اما به هر حال این کار نیازمند همکاری دولتها در همه سطوح و با بخش خصوصی است. ما نیز همانطور که این روزها متعهد به زدن ماسک و فاصله اجتماعی هستیم باید نقشی برای خود در این کاهش آلایندهها قائل باشیم. در این راه، بهرهگیری از تولیدات بدون کربن مانند خودروی الکتریک و امثال آن میتواند راهی آسان و کم هزینه باشد.
شما معتقدید بحران تغییرات اقلیمی مانند شیوع کرونا با بهرهگیری از دانش و نوآوری تمام خواهد شد، چه تجربیاتی شما را به این باور رسانده است؟
من به چشم خودم تأثیرات سرمایهگذاری بر تحقیقات و پژوهشها بر جهان را دیدهام. محققان با حمایت مالی دولت و شرکتهای امریکایی به دستاوردهای بسیاری در حوزه انرژیهای نو رسیدند و توانستند صنعت رایانه شخصی را ابداع کنند. حتی در مسیر تغییرات اقلیمی نیز من کارهای شگفتانگیزی را دیدهام. بسیاری از کارخانهها هستند که از طریق روش غیرکربنی اقدام به تولید سیمان و فولاد میکنند و با ذخیرهسازی الکتریسیته پاک به پرورش گیاهان، حیوانات، حمل و نقل و خنک کردن خانهها اقدام میکنند. شاید اینها در مسیر حذف گازهای گلخانهای کافی نباشد اما هر یک به خودی خود میتوانند جهان را متحول کنند.
همانطور که اشاره کردید ما برای نوآوری علاوه بر ابزار به سیاستهای نو نیز نیاز داریم. در حال حاضر بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی چین در این مسیر قدم گذاشتهاند. بهطور مثال اروپاییها مکانیسم مالیات بر افزایش دی اکسید کربن را اعلام کردهاند. آیا این تغییر سیاست و مکانیستم تطبیق مرز کربن میتواند مؤثر باشد؟
قیمتگذاری روی کربن یکی از سیاستهایی است که میتواند تغییر ایجاد کند. در واقع ما به اندازه فناوریها نیازمند نوآوری در سیاست هستیم. امروز زمان آن است که ما سیاست و فناوری هوشمندانه جهان را به سمت حذف گازهای گلخانهای سوق دهیم و من با تمام قوا برای پیشرفت و حمایت از سیاستهای جسورانه برای دستیابی به اهداف اقلیمی عمل خواهم کرد.
همانطور که گفتید دولتها سعی در تبیین قوانینی دارند که علاوه بر همه معضلات، کاهش گازها را نیز شامل شود اما این قانون بسختی به دست میآید چراکه بسیاری از تولید کنندگان به استانداردهای بالا و دیگر تغییرات هزینه بر واکنش نشان میدهند. برای این مشکل چه راهکاری وجود دارد؟
دولتها باید وارد عمل شوند تا سیستم انرژی زمین با سرعت تغییر کند. سرمایهگذاران بخش خصوصی به تنهایی موفقیتی نخواهند داشت مگر اینکه در فضای رقابتی قرار بگیرند که دولتها میتوانند آن را ایجاد کنند. به همین دلیل معتقدم نوآوری فقط فناورانه نیست بلکه در سیاست و تجارت نیز دخیل است و در این راه نیازمند سیاستگذاران خلاق و خوشفکر هستیم.
در این راه نقش دانشگاهها چگونه است؟
دانشگاهها فضای ایدهپروری و توسعه فناوری پاک را ایجاد میکنند. به عبارت دیگر دانش، مطالعه و مهندسی دانشگاههای جهان مهمترین فاکتور در دستیابی به کاهش گازهای گلخانهای است. در عین حال مؤسسات آکادمیک باید روابط اساتید را گستردهتر کرده و فضای ارتباطی پروهشگر و سیاستگذار و همچنین بازار و کارخانه را فراهم آورند. این بخش مهمترین راه پیشگیری از بحران اقلیمی است.
همانطور که شما نیز اشاره کردید تغییرات اقلیمی نامناسب، طبقه فقیر را با آسیب جدی روبهرو میکند. اما به طور مثال در امریکا سیستم فاقد کربن انرژی الکتریکی، برای قشر کم درآمد قابل خرید نیست و کشورهای در حال توسعه نیز با مشکلات بیشتری روبهرو هستند. چگونه باید با این چالش روبهرو شد؟
این موضوع بسیار مهم است. کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط در حالی که هر روز فقیرتر میشوند نیازمند انرژی بیشتری هستند اما باید این انرژی پاک به اندازه سوختهای فسیلی ارزان باشد. پس اگر رهبران کشورهای غنی یا کارخانهها چارهای برای تأمین این کمبود جهانی یابند مشکلات حل خواهد شد. بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی که من با آنها کار میکنم روی این فرضیه در حال تحقیق هستند.
شما از جمله رهبران تجاری هستید که علنی بر نقش اساسی دولتها در تحولات بزرگ تأکید دارند، آیا ما با چالشی که لازمه نقش اساسی بخش عمومی باشد روبهرو هستیم؟
تغییرات به سمت انرژی پاک نیازمند همکاری بخش دولتی و خصوصی است. به عبارتی نقش دولتها بسیار اساسی است اما این به این دلیل است که تاکنون آنها در این بعد عملکرد زیادی داشتهاند. در واقع باید هدفگذاریها بر پژوهشهای آزمایشگاهی باشد که به تولید انبوه میرسند. بنابراین ما نیازمند سیاستهایی برای تسریع خط لوله نوآوری از پژوهش به تولید انبوه هستیم.
در جایی از کتابتان نوشتهاید راهکار تولید مواد بدون گاز گلخانهای، کاهش کالاها است. اما برخیها ادعا کردند که کاپیتالیسم وابسته به مصرف بیشتر و بهتر است. آیا برون رفت از بحران اقلیمی به شکلگیری نوع جدیدی از کاپیتالیسم در قرن 21 وابسته است؟
همچنان فکر میکنم ثروتمندان جهان میتوانند و باید از برخی چیزها بگذرند. ما در سال 2050 به سطح دو برابر مصرف انرژی میرسیم و این شرایط در کشورهای فقیر یا با درآمد متوسط بیشتر است. اما این رشد باید همراه با زندگی سالمتر و شادابتر باشد. بنابراین نباید معضل آب و هوایی را وخیمتر کنیم. پس همچنان نیازمند فناوریهای ارزانی هستیم که بتواند برای همه جهان در این مسیر کارآیی داشته باشد.
کتاب شما درباره راههای پیشگیری از بحرانهای اقلیمی است و آنچه میتوان در این راه انجام داد. آیا واقعاً فکر میکنید در برهه فعلی با یک اقدام جمعی میتوانیم کاری از پیش ببریم؟
همانطور که در پایان کتاب هم نوشتهام من اساساً خوشبینم چون معجزه فناوری و کارایی مردم را دیدهام. اما باید با یک سیاست، فناوری و ابزار تجاری درست در یک دهه آینده بر رساندن جهان به نقطه صحیح تلاش کنیم تا در سال 2050 بتوانیم به حذف کامل گازهای گلخانهای برسیم. فرصتی برای از دست دادن وجود ندارد.
منبع: Project Syndicate
مترجم: زهره صفاری
بدون شک برای رهایی زمین از تغییرات اقلیمی بحـــــــرانزا تنـــها افزایـش سرسامآور سرمایهگذاریها برای مطالعــــــات و تحقیـــق درباره انرژی پاک کافی نیست بلکه آنچه بشر به آن نیاز دارد ابتکار عمل در سیاست آن هم همسو با فناوریها است. «بیل گیتس»، مؤسس و مشاور فناوری شرکت مایکروسافت بتازگی کتابی درباره راهکارهای پیشگیری از بحرانهای اقلیمی منتشر کرده است. به همین بهانه «کانی هدگارد» که خود روزی نماینده اروپا در مسائل اقلیمی بوده است، با او در این باره به بحث نشسته است.
همانطور که در کتابتان هم اشاره کردید افراد در ابتدا بسختی میتوانستند زندگی بدون گازهای گلخانهای را تصور کنند اما کمکم دانشمندان به جایی رسیدند که همه این باورها محو شد. چطور شما توانستید روی باورهایتان پافشاری کرده و دیگران را نیز با خود همسو کنید؟
جهان امروز با آنچه من در ابتدای مطالعاتم تجربه کردم، تمایزات بسیاری دارد. حالا ما بیشتر از گذشته درباره تبعات این معضل آگاهی داریم. اما همچنان برای افراد کاهشها بدون محو کامل آن کافی نیست و بسختی میتوانند نوآوریهای لازم برای این کار را بپذیرند. من در کتابم آنچه را که مرا به این راه کشاند توضیح دادم امیدوارم برای دیگران نیز همین تأثیر را داشته باشد و از طرفی به همه حامیان اقلیمها تأکید میکنم مسیر حذف و کاهش گازها را طوری پیش بگیرند که جهان را در مسیر درست قرار دهد.
شیوع کووید-19 نه تنها هزینه نادیده گرفتن علم را به جهان نشان داد بلکه ثابت کرد که تغییر سریع و بلند مدت الگوهای رفتاری غیرممکن نیست. اما نکته دیگر نیز که درسی مهم به ما داد کاهش 10 درصدی گازهای گلخانهای است که به دلیل محدودیتهای شهری و پروازی ایجاد شده است. این پاندمی چه درسهای دیگری مرتبط با تغییرات اقلیمی برای جهان داشت؟
ما در این روزها دریافتیم که کاهش پروازها یا ترددهای شهری کافی نیست. بلکه ما نیاز به ابتکار عملهای بسیاری داریم تا در چارچوب آن تمامی این ترددها و هر آنچه به اقتصاد مدرن مربوط میشود بدون افزایش گازهای گلخانهای برقرار باشد. به عقیده من این میتواند از چالش تولید واکسن هم جدیتر باشد. اما به هر حال این کار نیازمند همکاری دولتها در همه سطوح و با بخش خصوصی است. ما نیز همانطور که این روزها متعهد به زدن ماسک و فاصله اجتماعی هستیم باید نقشی برای خود در این کاهش آلایندهها قائل باشیم. در این راه، بهرهگیری از تولیدات بدون کربن مانند خودروی الکتریک و امثال آن میتواند راهی آسان و کم هزینه باشد.
شما معتقدید بحران تغییرات اقلیمی مانند شیوع کرونا با بهرهگیری از دانش و نوآوری تمام خواهد شد، چه تجربیاتی شما را به این باور رسانده است؟
من به چشم خودم تأثیرات سرمایهگذاری بر تحقیقات و پژوهشها بر جهان را دیدهام. محققان با حمایت مالی دولت و شرکتهای امریکایی به دستاوردهای بسیاری در حوزه انرژیهای نو رسیدند و توانستند صنعت رایانه شخصی را ابداع کنند. حتی در مسیر تغییرات اقلیمی نیز من کارهای شگفتانگیزی را دیدهام. بسیاری از کارخانهها هستند که از طریق روش غیرکربنی اقدام به تولید سیمان و فولاد میکنند و با ذخیرهسازی الکتریسیته پاک به پرورش گیاهان، حیوانات، حمل و نقل و خنک کردن خانهها اقدام میکنند. شاید اینها در مسیر حذف گازهای گلخانهای کافی نباشد اما هر یک به خودی خود میتوانند جهان را متحول کنند.
همانطور که اشاره کردید ما برای نوآوری علاوه بر ابزار به سیاستهای نو نیز نیاز داریم. در حال حاضر بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی چین در این مسیر قدم گذاشتهاند. بهطور مثال اروپاییها مکانیسم مالیات بر افزایش دی اکسید کربن را اعلام کردهاند. آیا این تغییر سیاست و مکانیستم تطبیق مرز کربن میتواند مؤثر باشد؟
قیمتگذاری روی کربن یکی از سیاستهایی است که میتواند تغییر ایجاد کند. در واقع ما به اندازه فناوریها نیازمند نوآوری در سیاست هستیم. امروز زمان آن است که ما سیاست و فناوری هوشمندانه جهان را به سمت حذف گازهای گلخانهای سوق دهیم و من با تمام قوا برای پیشرفت و حمایت از سیاستهای جسورانه برای دستیابی به اهداف اقلیمی عمل خواهم کرد.
همانطور که گفتید دولتها سعی در تبیین قوانینی دارند که علاوه بر همه معضلات، کاهش گازها را نیز شامل شود اما این قانون بسختی به دست میآید چراکه بسیاری از تولید کنندگان به استانداردهای بالا و دیگر تغییرات هزینه بر واکنش نشان میدهند. برای این مشکل چه راهکاری وجود دارد؟
دولتها باید وارد عمل شوند تا سیستم انرژی زمین با سرعت تغییر کند. سرمایهگذاران بخش خصوصی به تنهایی موفقیتی نخواهند داشت مگر اینکه در فضای رقابتی قرار بگیرند که دولتها میتوانند آن را ایجاد کنند. به همین دلیل معتقدم نوآوری فقط فناورانه نیست بلکه در سیاست و تجارت نیز دخیل است و در این راه نیازمند سیاستگذاران خلاق و خوشفکر هستیم.
در این راه نقش دانشگاهها چگونه است؟
دانشگاهها فضای ایدهپروری و توسعه فناوری پاک را ایجاد میکنند. به عبارت دیگر دانش، مطالعه و مهندسی دانشگاههای جهان مهمترین فاکتور در دستیابی به کاهش گازهای گلخانهای است. در عین حال مؤسسات آکادمیک باید روابط اساتید را گستردهتر کرده و فضای ارتباطی پروهشگر و سیاستگذار و همچنین بازار و کارخانه را فراهم آورند. این بخش مهمترین راه پیشگیری از بحران اقلیمی است.
همانطور که شما نیز اشاره کردید تغییرات اقلیمی نامناسب، طبقه فقیر را با آسیب جدی روبهرو میکند. اما به طور مثال در امریکا سیستم فاقد کربن انرژی الکتریکی، برای قشر کم درآمد قابل خرید نیست و کشورهای در حال توسعه نیز با مشکلات بیشتری روبهرو هستند. چگونه باید با این چالش روبهرو شد؟
این موضوع بسیار مهم است. کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط در حالی که هر روز فقیرتر میشوند نیازمند انرژی بیشتری هستند اما باید این انرژی پاک به اندازه سوختهای فسیلی ارزان باشد. پس اگر رهبران کشورهای غنی یا کارخانهها چارهای برای تأمین این کمبود جهانی یابند مشکلات حل خواهد شد. بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی که من با آنها کار میکنم روی این فرضیه در حال تحقیق هستند.
شما از جمله رهبران تجاری هستید که علنی بر نقش اساسی دولتها در تحولات بزرگ تأکید دارند، آیا ما با چالشی که لازمه نقش اساسی بخش عمومی باشد روبهرو هستیم؟
تغییرات به سمت انرژی پاک نیازمند همکاری بخش دولتی و خصوصی است. به عبارتی نقش دولتها بسیار اساسی است اما این به این دلیل است که تاکنون آنها در این بعد عملکرد زیادی داشتهاند. در واقع باید هدفگذاریها بر پژوهشهای آزمایشگاهی باشد که به تولید انبوه میرسند. بنابراین ما نیازمند سیاستهایی برای تسریع خط لوله نوآوری از پژوهش به تولید انبوه هستیم.
در جایی از کتابتان نوشتهاید راهکار تولید مواد بدون گاز گلخانهای، کاهش کالاها است. اما برخیها ادعا کردند که کاپیتالیسم وابسته به مصرف بیشتر و بهتر است. آیا برون رفت از بحران اقلیمی به شکلگیری نوع جدیدی از کاپیتالیسم در قرن 21 وابسته است؟
همچنان فکر میکنم ثروتمندان جهان میتوانند و باید از برخی چیزها بگذرند. ما در سال 2050 به سطح دو برابر مصرف انرژی میرسیم و این شرایط در کشورهای فقیر یا با درآمد متوسط بیشتر است. اما این رشد باید همراه با زندگی سالمتر و شادابتر باشد. بنابراین نباید معضل آب و هوایی را وخیمتر کنیم. پس همچنان نیازمند فناوریهای ارزانی هستیم که بتواند برای همه جهان در این مسیر کارآیی داشته باشد.
کتاب شما درباره راههای پیشگیری از بحرانهای اقلیمی است و آنچه میتوان در این راه انجام داد. آیا واقعاً فکر میکنید در برهه فعلی با یک اقدام جمعی میتوانیم کاری از پیش ببریم؟
همانطور که در پایان کتاب هم نوشتهام من اساساً خوشبینم چون معجزه فناوری و کارایی مردم را دیدهام. اما باید با یک سیاست، فناوری و ابزار تجاری درست در یک دهه آینده بر رساندن جهان به نقطه صحیح تلاش کنیم تا در سال 2050 بتوانیم به حذف کامل گازهای گلخانهای برسیم. فرصتی برای از دست دادن وجود ندارد.
منبع: Project Syndicate
جهانگیری:
برنامه بیاثر کردن تحریمها ادامه دارد
معاون اول رئیس جمهوری روز گذشته به استان کردستان سفر کرد و در جریان این سفر با حضور وی تعدادی طرح اقتصادی و عمرانی در سطح استان کردستان به صورت همزمان به بهرهبرداری رسید. آغاز عملیات اجرایی طرح ساماندهی و توسعه مرز رسمی باشماق مریوان، افتتاح همزمان ۳۶۴ واحد مسکن مهر شهرستان سنندج، افتتاح منطقه ویژه اقتصادی بانه، آغاز بهرهبرداری از ۹۲۳ هکتار آبیاری تحت فشار اراضی کشاورزی و ۴.۲ هکتار گلخانه از جمله طرحهایی بودند که به صورت همزمان مورد بهرهبرداری قرار گرفتند.
اسحاق جهانگیری در این سفر گفت: تهدید، تحریم و فشار حداکثری امریکا برای به زانو در آوردن ملت ایران به بنبست خورده و نتوانستند اقتصاد ما را شکست دهند.
وی اظهار داشت: با اعمال تحریمهای ظالمانه کشور در شرایط بسیار حساس و دشواری قرار گرفت.
جهانگیری با اذعان به اینکه قبول داریم زندگی مردم بسیار سخت و گرانی کالا و اجناس افزایش یافته است، افزود: با وجود این اقتصاد کشور تعطیل و یا کشور درگیر قحطی و ناامنی حاصل از این شرایط نشد.
وی افزود: امروز دیگر از ترامپ و تیم وی در دنیا خبری نیست و جمهوری اسلامی برنامههای خود را برای افقهای آینده ترسیم میکند.
معاون اول رئیس جمهوری پیشبینی روزهای خوشی برای کشور داشت و تأکید کرد: امریکاییها مجبور به تسلیم در برابر اراده ملت ایران هستند و بزودی به جایی میرسیم که همه نیازهای اصلی و توسعهای کشور برآورده میشود.
وی گفت: همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند، ادامه حتی یک ساعت تحریم جایز نیست و برای لغو آن باید تلاش شود، منتها برنامه بیاثر کردن تحریمها ادامه دارد و برای همین سیاست ما این است تا اگر بتوانیم حتی به اندازه ذرهای از بار سختیهای زندگی مردم کم کنیم.
جهانگیری سال ۱۳۹۹ را سختترین سال از نظر منابع درآمدی در طول دوران انقلاب اسلامی برای مردم دانست و افزود: در سالهایی با کسری ۵۰ درصدی بودجه مواجه بودیم ولی به فضل الهی بودجه سال آینده بهصورت مناسب بسته شده که امیدواریم این بار تصویب شود.
اقتصاد مقاومتی شاه بیت تابآوری
معاون اول رئیس جمهوری در ادامه سخنان خود، شاه بیت تابآوری در مسائل اقتصادی را سیاست اقتصاد مقاومتی اعلام و تأکید کرد: این مسأله هدیه بزرگی بود که در اختیار دولت قرار گرفت و دولت هم با تمام توان آن را اجرایی کرد.
جهانگیری اضافه کرد: در قالب این اصل، گلوگاههای اصلی اقتصادی کشور مانند بنزین و امنیت غذایی و دیگر نقاط آسیبپذیر کشور توسط فرماندهی ستاد اقتصاد مقاومتی شناسایی و براساس دانش و تجربه و خودکفایی در بخشهای مختلف آغاز شد.
وی یکی از ثمرات اقتصاد مقاومتی را پیشبینی خرید بیش از ۹۰ میلیون تن گندم در سال زراعی جاری اعلام کرد و افزود: گندم به قیمت بیش از ۴۰ هزار ریال از کشاورز خریداری و به قیمت ۶ هزار ریال دراختیار نانوا قرار میگیرد تا نان مردم با کمترین قیمت تأمین شود.
باز کردن گرههای توسعه کردستان
معاون اول رئیس جمهوری تأکید کرد: دولت تلاش کرده تا در حد توان گرههایی از مسیر توسعه استان مهم و راهبردی و استراتژیک کردستان بردارد تا مردم استان احساس آرامش و راحتی و شرایط بهتری برای زندگی و توسعه استان خود داشته باشند.
وی به دغدغه نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی مبنی بر انتصاب معاون وزیر اهل سنت، افزود: این دغدغه برای ما هم قابل قبول است و بررسی میشود البته تاکنون این مساله از نظر دور نبوده و در حال حاضر سفیر زن اهل سنت در خارج از کشور داریم.
معاون اول رئیس جمهوری تأکید کرد: راهبرد ما در انتصاب افراد، همان راهبرد رهبر معظم انقلاب است که فرمودند مذهب و قومیت مبنای تبعیض در دادن پستها نیست و تنها بر اساس شایستگیها و کارآمدی است.
وی اضافه کرد: همه اقوام بر اساس قانون اساسی برابر هستند و دولت هم در این زمینه تابع قانون اساسی و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب است و غیر از این چارچوب، نمیشود در اداره کشور عمل کرد هرچند اشکالاتی مطرح است که باید رفع شود.
راهبرد جدی برای توسعه کردستان
معاون اول رئیس جمهوری با بیان اینکه اصل توسعه کردستان کشاورزی است، گفت: کشت گلخانهای و آبیاری مدرن باید در استان تقویت شود و از آنجا که ۸۵ درصد منابع آبیاری مدرن را دولت بهصورت بلاعوض به کشاورز کمک میکند، کردستان باید تلاش بیشتری کند تا در دریف استانهای اول کشور از این لحاظ قرار گیرد.
وی تأکید کرد: آبیاری مدرن نقش ویژهای در صرفهجویی دارد و کردستان باید در ردیف استانهای اول کشور باشد و در این مسیر هیچ مانع ملی وجود ندارد.
جهانگیری تکمیل صنایع تبدیلی متناسب با کشاورزی استان را هم مورد تأکید قرار داد و اظهار داشت: کشاورزی تا به صنعت تبدیل نشود نمیتواند به رشد و شکوفایی برسد و برای همین باید به بخش خصوصی اعتماد شود تا سرمایهگذاری در این زمینه توسعه یابد و صندوق توسعه ملی هم حامی این طرحهاست.
صنعت، بخش مغفول معدن
معاون اول رئیس جمهوری به راهاندازی زنجیره فولاد در کردستان اشاره کرد و افزود: این طرح اگرچه طرحی زمانبر است ولی تاکنون باید به نقطه حساسی میرسید و مشخص است که گیرهایی دارد و آن هم در ترکیب سهامداری است.
وی گفت: کردستان ظرفیت معادن مهمی دارد و توسعه و رشد آن نیازمند قرار گرفتن در کنار صنعت است چرا که معادن بدون فرآوری هیچ خاصیتی ندارند و اقتصادی نیست.
معاون اول رئیس جمهوری به نگرانیهای دولت از وضعیت آب آشامیدنی سنندج هم اشاره کرد و اختصاص هزار میلیارد ریال برای رفع آن در بودجه را گامی مهم برای رفع آن دانست.
وی در زمینه واکسن کرونا هم گفت: تمام تلاشمان را میکنیم تا زمان تولید انبوه واکسن داخلی، به هر روشی از هرجای دنیا واکسن تأمین کنیم که مدتی بهخاطر مشکلات جابهجایی پول با وقفه مواجه شدیم ولی از واکسن مهمتر، رعایت مداوم دستورالعملهای بهداشتی است.
معاون اول رئیس جمهوری از راهاندازی راهآهن سنندج - همدان - تهران تا چند ماه آینده خبرداد و تأکید کرد: این مسأله وقتی خیر اقتصادی دارد که به شبکه راهآهن جهانی وصل شود و باید تا اقلیم کردستان عراق ادامه یابد.
رئیس قوه قضائیه در سفر به کهگیلویه و بویر احمد:
سرمایه اجتماعی افزایش یابد امید هم افزایش پیدا خواهد کرد
گروه سیاسی/ رئیس قوه قضائیه در بیستودومین سفر استانی خود در صدر هیأتی قضایی، صبح شنبه وارد استان کهگیلویه و بویراحمد شد. او همچون سفرهای قبلی خود بازدیدی از زندان مرکزی این استان داشت و بار دیگر بر اجرای سیاست حبس زدایی تأکید کرد.
به گزارش میزان، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در نخستین برنامه از سفر به استان کهگیلویه و بویراحمد به همراه خبرنگاران با حضور در زندان مرکزی این استان از بندها، بخشها، بهداری، کارگاههای آموزشی و حرفهآموزی این زندان بازدید کرد و به گفتوگوی چهره به چهره با زندانیان پرداخت. رئیس قوه قضائیه با تأکید بر اینکه باید به دنبال کاهش هرچه بیشتر آمار زندانیان باشیم، افزود: در کنار این موضوع به هیچ عنوان اجازه نخواهیم داد امنیت جامعه خدشهدار شود و با کسانی که مخل امنیت باشند قطعاً برخورد میکنیم.
او با بیان اینکه باید همه بخشهای کشور کمک کنند تا تکرار ارتکاب جرم را نداشته باشیم، گفت: به دنبال این هستیم که آمار زندانیان بالا نباشد و به همکاران توصیه کردهایم که اگر در مواردی میشود از مجازات جایگزین حبس استفاده کرد، استفاده از آن حتماً موضوعیت دارد و باید زندان را حسب فرمایش مقام معظم رهبری، آموزشگاه نیکیها قرار دهیم.
رئیسی در ادامه سفر به استان کهگیلویه و بویر احمد، در حضور خبرنگاران از کارخانه قند یاسوج که در پی واگذاریهای غیراصولی تعطیل شده بود، بازدید کرد و با چند نفر از نمایندگان کارگران این کارخانه که مدت 5 سال از تعطیلی آن میگذرد، گفتوگو کرد. رئیس دستگاه قضا با بیان اینکه کارخانه قند یاسوج با وسعت 42 هکتار به عنوان یک مرکز تولیدی بزرگ در کشور نباید تعطیل میشد، گفت: گذشت ۵ سال از تعطیلی این کارخانه و راهاندازی نشدن مجدد آن، به هیچ عنوان قابل توجیه نیست. او ادامه داد: با همکاری مسئولان محلی و دادگستری، معامله واگذاری کارخانه قند یاسوج ابطال و کارخانه از شخصی که با ثمن بخس آن را دریافت کرده بود پس گرفته شده و پلمب کارخانه نیز شکسته شد.
او در ادامه این سفر در دیدار با اقشار مختلف مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، با اشاره به لزوم برخورد جدی و قاطعانه با تخلفات و مفاسد گفت: اولین راهکار برخورد با تخلفات و مفاسد، ایجاد سازوکار و شرایطی برای پیشگیری از وقوع جرم است و برخورد قضایی قاطعانه با تخلفات و مفاسد، آخرین راهکار است. رئیس دستگاه قضا بسیاری از جلوههای مفاسد را ناشی از تبعیض و دور شدن از عدالت دانست و گفت: مبارزه با فقر، فساد و تبعیض باید سرلوحه اقدامات باشد. رئیسی با اشاره به گامهای مؤثری که در کشور برای نزدیک شدن به عدالت برداشته شده است، گفت: این گامها لازم بودهاند، اما کافی نه؛ همه خدمتگزاران نظام اسلامی باید در جهت هرچه نزدیکتر شدن حوزه فعالیت خود به عدالت و دور شدن از آسیبها تلاش کنند؛ چرا که این موضوع میتواند مردم را روز به روز امیدوارتر و سرمایه اجتماعی را افزونتر کند. اگر سرمایه اجتماعی افزایش یابد امید هم افزایش پیدا خواهد کرد.
رئیسی با بیان اینکه دستگاه قضایی وظیفه نظارت و قضاوت را به صورت خستگیناپذیر تا حصول نتیجه برعهده دارد، گفت: امروز باید با یک دنیا امید کار را با قوت دنبال کرد؛ چراکه آینده بسیار روشن و درخشانی پیش پای ملت ایران اسلامی است.
رئیسی همچنین از مناطق زلزلهزده «سیسخت» بازدید و با مردم ابراز همدردی کرد. در جریان این بازدید گلایه مردم از خدماترسانی و درخواست از رئیس عدلیه برای نظارت بر امور مطرح شد و رئیسی دادستان و سازمان بازرسی را موظف به نظارت و پیگیری رفع نیازمندیهای مردم کرد.
رئیس قوه قضائیه در نشست نخبگان و نمایندگان اقشار این استان در یاسوج هم با اشاره به اینکه ما هر چه به عدالت عمل کنیم شاهد کاهش ناهنجاریها هستیم، گفت: همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند باید فقر، فساد و تبعیض را ریشهکن کرد و نه فقر زیبنده نظام اسلامی است نه فساد و نه تبعیض و هیچکدام با نظام اسلامی سازگاری ندارند. او با بیان اینکه هیچکس نگران مشارکت مردم در انتخابات نباشد، ادامه داد: مردم چشم و گوش باز دارند و اوضاع و شرایط را خوب میبینند و عرصهها را خوب رصد میکنند و در کرونا در حرکت مؤمنانه چقدر زیبا حضور یافتند با وجود اینکه دچار مشکلات مالی شده بودند.
حاجمحمدی، رئیس سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور هم که به همراه آیتالله رئیسی به کهگیلویه و بویراحمد سفر کرده، در مراسم آزادی ۲۲ نفر از زندانیان این استان گفت: تا پایان هفته، تمام زندانیان فقیر کشور که به علت مبالغ پایین در زندان هستند شناسایی و از محل اعتبارات اهدایی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) آزاد خواهند شد.
به گزارش میزان، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در نخستین برنامه از سفر به استان کهگیلویه و بویراحمد به همراه خبرنگاران با حضور در زندان مرکزی این استان از بندها، بخشها، بهداری، کارگاههای آموزشی و حرفهآموزی این زندان بازدید کرد و به گفتوگوی چهره به چهره با زندانیان پرداخت. رئیس قوه قضائیه با تأکید بر اینکه باید به دنبال کاهش هرچه بیشتر آمار زندانیان باشیم، افزود: در کنار این موضوع به هیچ عنوان اجازه نخواهیم داد امنیت جامعه خدشهدار شود و با کسانی که مخل امنیت باشند قطعاً برخورد میکنیم.
او با بیان اینکه باید همه بخشهای کشور کمک کنند تا تکرار ارتکاب جرم را نداشته باشیم، گفت: به دنبال این هستیم که آمار زندانیان بالا نباشد و به همکاران توصیه کردهایم که اگر در مواردی میشود از مجازات جایگزین حبس استفاده کرد، استفاده از آن حتماً موضوعیت دارد و باید زندان را حسب فرمایش مقام معظم رهبری، آموزشگاه نیکیها قرار دهیم.
رئیسی در ادامه سفر به استان کهگیلویه و بویر احمد، در حضور خبرنگاران از کارخانه قند یاسوج که در پی واگذاریهای غیراصولی تعطیل شده بود، بازدید کرد و با چند نفر از نمایندگان کارگران این کارخانه که مدت 5 سال از تعطیلی آن میگذرد، گفتوگو کرد. رئیس دستگاه قضا با بیان اینکه کارخانه قند یاسوج با وسعت 42 هکتار به عنوان یک مرکز تولیدی بزرگ در کشور نباید تعطیل میشد، گفت: گذشت ۵ سال از تعطیلی این کارخانه و راهاندازی نشدن مجدد آن، به هیچ عنوان قابل توجیه نیست. او ادامه داد: با همکاری مسئولان محلی و دادگستری، معامله واگذاری کارخانه قند یاسوج ابطال و کارخانه از شخصی که با ثمن بخس آن را دریافت کرده بود پس گرفته شده و پلمب کارخانه نیز شکسته شد.
او در ادامه این سفر در دیدار با اقشار مختلف مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، با اشاره به لزوم برخورد جدی و قاطعانه با تخلفات و مفاسد گفت: اولین راهکار برخورد با تخلفات و مفاسد، ایجاد سازوکار و شرایطی برای پیشگیری از وقوع جرم است و برخورد قضایی قاطعانه با تخلفات و مفاسد، آخرین راهکار است. رئیس دستگاه قضا بسیاری از جلوههای مفاسد را ناشی از تبعیض و دور شدن از عدالت دانست و گفت: مبارزه با فقر، فساد و تبعیض باید سرلوحه اقدامات باشد. رئیسی با اشاره به گامهای مؤثری که در کشور برای نزدیک شدن به عدالت برداشته شده است، گفت: این گامها لازم بودهاند، اما کافی نه؛ همه خدمتگزاران نظام اسلامی باید در جهت هرچه نزدیکتر شدن حوزه فعالیت خود به عدالت و دور شدن از آسیبها تلاش کنند؛ چرا که این موضوع میتواند مردم را روز به روز امیدوارتر و سرمایه اجتماعی را افزونتر کند. اگر سرمایه اجتماعی افزایش یابد امید هم افزایش پیدا خواهد کرد.
رئیسی با بیان اینکه دستگاه قضایی وظیفه نظارت و قضاوت را به صورت خستگیناپذیر تا حصول نتیجه برعهده دارد، گفت: امروز باید با یک دنیا امید کار را با قوت دنبال کرد؛ چراکه آینده بسیار روشن و درخشانی پیش پای ملت ایران اسلامی است.
رئیسی همچنین از مناطق زلزلهزده «سیسخت» بازدید و با مردم ابراز همدردی کرد. در جریان این بازدید گلایه مردم از خدماترسانی و درخواست از رئیس عدلیه برای نظارت بر امور مطرح شد و رئیسی دادستان و سازمان بازرسی را موظف به نظارت و پیگیری رفع نیازمندیهای مردم کرد.
رئیس قوه قضائیه در نشست نخبگان و نمایندگان اقشار این استان در یاسوج هم با اشاره به اینکه ما هر چه به عدالت عمل کنیم شاهد کاهش ناهنجاریها هستیم، گفت: همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند باید فقر، فساد و تبعیض را ریشهکن کرد و نه فقر زیبنده نظام اسلامی است نه فساد و نه تبعیض و هیچکدام با نظام اسلامی سازگاری ندارند. او با بیان اینکه هیچکس نگران مشارکت مردم در انتخابات نباشد، ادامه داد: مردم چشم و گوش باز دارند و اوضاع و شرایط را خوب میبینند و عرصهها را خوب رصد میکنند و در کرونا در حرکت مؤمنانه چقدر زیبا حضور یافتند با وجود اینکه دچار مشکلات مالی شده بودند.
حاجمحمدی، رئیس سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور هم که به همراه آیتالله رئیسی به کهگیلویه و بویراحمد سفر کرده، در مراسم آزادی ۲۲ نفر از زندانیان این استان گفت: تا پایان هفته، تمام زندانیان فقیر کشور که به علت مبالغ پایین در زندان هستند شناسایی و از محل اعتبارات اهدایی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) آزاد خواهند شد.
بزرگترین انتخابات اقتصادی کشور برگزار میشود
30 میلیون سهامدار عدالت، اعضای هیأت مدیره انتخاب میکنند
گروه اقتصادی/ در روز 20 اسفند ماه جاری بزرگترین انتخابات اقتصادی کشور برای انتخاب هیأت مدیره شرکتهای سهام عدالت برگزار میشود، انتخابی که پس از 10 سال نحوه مدیریت 386 هزار میلیارد تومان دارایی را روشن و این شرکتها را کاملاً بورسی میکند. معاون وزیر اقتصاد با تأکید بر اینکه انتخابات هیأت مدیره شرکتهای سهام عدالت از بزرگترین انتخابات اقتصادی کشور است، گفت: از ۴۹ میلیون نفر سهامدار عدالت، ۱۹ میلیون نفر روش مستقیم را انتخاب کردند که این افراد نیازی به شرکت در انتخابات ندارند اما ۳۰ میلیون نفر که روش غیرمستقیم را انتخاب کردند میتوانند در انتخابات شرکت کنند.
علی عسگری، معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت اقتصاد در گفتوگو با ایلنا درباره برگزاری انتخابات هیأت مدیره شرکتهای استانی سهام عدالت اظهار داشت: شرکتهای سهامی عدالت پیش از این با ساز و کار دیگری در استانها و شهرستانها و در قالب تعاونیهای سهامی عدالت فعالیت میکردند. معاون وزیر اقتصاد با تأکید بر اینکه در ۱۰ سال گذشته سهامداران هیچ نقشی در اداره شرکتهای استانی سهام عدالت نداشتند و جایی به حساب نمیآمدند، گفت: متأسفانه کسانی که در ۱۰ سال گذشته این شرکتها را اداره میکردند، بر این باور بودند که مالک این شرکتها هستند و به سلیقه خودشان و با هر میزان توانایی که داشتند، این شرکتها را اداره و مدیریت میکردند.
ارزش 386 هزار میلیارد تومانی شرکتها
وی با اشاره به دارایی شرکتهای استانی سهام عدالت تأکید کرد: مجموع دارایی این شرکتها به بیش از ۳۸۶ هزار میلیارد تومان میرسد اما سرمایه به این بزرگی که در ۳۱ استان کشور توزیع شده در این مدت متأسفانه هیچ مابهازایی بهجز آن چیزی که ارزش این سهام خود به خود در بورس رشد داشته برای این شرکتها ایجاد نشده است یا از محل سودی که از قبال شرکتهای سهام عدالت از طریق سازمان خصوصیسازی به سهامداران پرداخت شده فعالیت اقتصادی بیرونی نداشتهاند. معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت اقتصاد و دارایی کشور در پاسخ به این سؤال که این شرکتها با وضعیت نامطلوب مدیریتی تاکنون چگونه به سهامداران سود پرداختهاند، اظهار داشت: این شرکتهای استانی معمولاً در شرکتهای بزرگی مانند شرکتهای فولادی، معدنی، پالایشی، پتروشیمی، بانکی، دارویی و... سهم دارند که تمام این شرکتها معتبر و عمدتاً سودده هستند. البته برخی از این شرکتها بورسی بوده و برخی دیگر غیر بورسی و برخی دیگر هم زیانده اما به هر حال در مجموع این شرکتها سودده بودند و سود سهامداران از مجموعه فعالیت این تعداد شرکتها از طریق سازمان خصوصیسازی پرداخت میشد.
سهامداران سرنوشت شرکتها را رقم میزنند
معاون وزیر اقتصاد با تأکید بر اینکه به دلیل همین روش نادرست مدیریتی، مقام معظم رهبری در اردیبهشت ماه امسال دستور داد تا سازماندهی جدیدی انجام شود و مردم خودشان اختیار اداره شرکتها را به دست بگیرند، اظهار داشت: تصمیم گرفته شد مردم در اداره شرکتها سهیم باشند و این موضوع از طریق وزارت اقتصاد، سازمان بورس و همچنین از مسیر شورای عالی بورس پیگیری شود و دراین راستا شرکتها به صورت استانی تفکیک شدند و شکل جدیدی به خود گرفتند. از آن پس تعاونیهای شهرستانی جمعآوری شدند و در هر استانی شرکتی تشکیل شد که مراحل پذیرش در بورس را آغاز کردند تا به عنوان یک شرکت بورسی فعالیت کنند و برای آغاز این فعالیت باید اعضای هیأت مدیره جدیدی تعیین شود. از این رو تصمیم و سیاست این بود که اعضای هیأت مدیره هم توسط مردم و سهامداران انتخاب شوند. وی تأکید کرد: بنابراین برای اینکه ساختار نادرست پیشین شکسته شود و شرکتهای استانی سهام عدالت ساختار درستی را شکل دهند قرار شد که اداره این شرکتها با حضور مستقیم مردم انجام شود و مانند هر شرکت بورسی سهامی عام، مردم درباره سرنوشت آن تصمیمگیری کنند. معاون وزیر اقتصاد ادامه داد: وقتی شرکتها بورسی شدند به سهامداران این اختیار داده میشود که سهام خود را از طریق این شرکتها عرضه کنند و نسبت به خرید و فروش آن تصمیم بگیرند و حتی در افزایش سرمایه و فعالیتهای اقتصادی شرکت کنند و در سرنوشت آن شرکت به صورت مستقیم مشارکت داشته باشند.
عسگری تأکید کرد: مردم میتوانند انتخاب کنند که شرکتها با پشتوانه این سهام از طریق بازار سرمایه منابع جدیدی را جذب کنند و سرمایهگذاریهای جدیدی در مجموعه شکل بگیرد. وی با اشاره به ارزش داراییهای شرکتهای استانی سهام عدالت گفت: در برخی از استانها ارزش این شرکتها دو هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان و در برخی از استانها هم بیش از ۳۶ هزار میلیارد تومان است. بنابراین حضور مردم در انتخابات هیأت مدیره شرکتهای سهام عدالت بسیار مهم است چرا که خودشان میتوانند از این پس برای این داراییها تصمیم بگیرند.
ثبت نام بیش از هزار و 100 نفر در انتخابات
وی با بیان اینکه تاکنون هزار و 106 نفر در استانهای مختلف کشور برای حضور در این انتخابات ثبت نام کردند، اظهار داشت: از این تعداد ۸۶۰ نفر مقدمات اولیه برای ثبت نام را انجام دادند که مدارک برخی از آنها ناقص بوده است اما تاکنون ۱۸۰ نفر را سازمان بورس تأیید صلاحیت کرده و مابقی نیز بزودی بررسی خواهند شد و ثبت نامها تا دهم اسفندماه ادامه خواهد داشت. عسگری تأکید کرد: سه روز قبل از انتخابات لیست بسته میشود و سهامداران میتوانند در این مدت ارزیابی دقیقی از سابقه افراد و تخصص آنها انجام دهند.
سود سهام عدالت برای هر سهامدار تغییر میکند
عسگری با توضیح شرایط آینده پس از برگزاری انتخابات گفت: در حال حاضر سود یکسان به تمام سهامداران عدالت پرداخت میشود اما از این پس دیگر این سود یکسان نخواهد بود و بر اساس عملکرد شرکتها سود سهامداران مشخص میشود. در حال حاضر ارزش سهام شرکتهای استانی متفاوت است که دقیقاً به عملکرد این شرکتها برمیگردد. به طور قطع کسانی که در رأس این شرکتها حضور دارند و آشنا به مسائل سهامداری هستند میتوانند بازدهی بهتری برای شرکت رقم بزنند. وی تأکید کرد: البته هیچ یک از کاندیداها نمیتوانند چنین تضمینی را بدهند که حداقل سود با یک رقم مشخص شده را پرداخت میکنند چراکه فعالیت شرکتداری به عوامل بسیار متعددی از جمله هیأت حاکمه آن شرکت، شرایط بازار، شرایط روابط بینالملل، مسایل سیاستهای اقتصادی داخل کشور بستگی دارد اما حداقل نتیجه این است این انتخابات میتواند باعث شود هیأت حاکمه آشنا به مسائل سهامداری بر سر کار بیاید که تخصص بیشتری برای حفظ منافع سهامداران دارند.
امکان جابهجایی سهامداران بین روش مستقیم و غیرمستقیم وجود ندارد
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت اقتصاد با بیان اینکه دیگر امکان جابه جایی سهامداران بین انتخاب دو روش مستقیم و غیرمستقیم برای مدیریت سهام خودشان وجود ندارد، گفت: اوایل امسال این امکان به افراد داده شد که بین دو روش مستقیم و غیرمستقیم یکی را انتخاب کنند و از این پس دیگر این ا مکان وجود ندارد که سهامداران عدالت بین این دو روش مدیریتی جابهجا شوند و انتخاب خود را تغییر دهند.
انتخابات الکترونیک منصافهترین روش است
معاون وزیر اقتصاد با اشاره به نحوه شرکت در این انتخابات که به صورت الکترونیکی است، گفت: برای حضور در انتخابات الکترونیکی تمام سهامداران غیرمستقیم سهام عدالت باید سجامی شده باشند. از ۳۰ میلیون سهامداری که روش غیرمستقیم را انتخاب کردهاند بیش از ۵۳ درصد یعنی حدود ۱۶ میلیون نفر تاکنون سجامی شدهاند.
نیم نگاه
شرایط کاندیداتوری انتخابات هیأت مدیره شرکتهای سهام عدالت
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت اقتصاد با اشاره به افرادی که میتوانند در انتخابات هیأت مدیره شرکتهای استانی سهام عدالت حضور داشته باشند، گفت: طبق تصمیمی که گرفته شده انتخابات در بیستم اسفند ماه مصادف با مبعث حضرت رسول اکرم(ص) برگزار میشود و در واقع این یکی از بزرگترین انتخابات اقتصادی کشور به حساب میآید. هر فردی که به عنوان داوطلب در این انتخابات حضور پیدا میکند باید توسط سازمان بورس تأیید شود و روند تأیید این افراد مانند هر شرکت بورسی دیگر است و باید شایستگی حرفهای و تخصصی این افراد توسط سازمان بورس تأیید و مراحل احراز شرایط طی شود. وی با بیان اینکه برای عضویت، داوطلبان باید حداقل یک سهم از سهام عدالت داشته باشند، گفت: علاوه بر شرایط عمومی، کاندیداها باید حائز شرایط تخصصی و تجربه کار در حوزه شرکتداری را داشته باشند. عسگری با اشاره به فراخوان برای حضور افراد حرفهای در این انتخابات گفت: با هماهنگی استانداریها، فرمانداریها، ادارات اقتصاد و دارایی در استانها، اتاقهای بازرگانی استانها، دانشگاهها و... شرایطی فراهم شده تا رایزنیهایی انجام شود تا به افرادی که دارای این شایستگیها هستند اطلاعرسانی شود تا فرصت ثبتنام برای انتخابات را داشته باشند. سازمان بورس هم اطلاعات این افراد را در معرض دید تمام مخاطبان قرار میدهد و در همان سایتی که سهامداران غیرمستقیم میتوانند رأی خود را ثبت کنند مشخصات نامزدها بارگذاری خواهد شد. معاون وزیر اقتصاد افزود: بنابراین معرفی از طریق سایت سازمان بورس پس از تأیید صلاحیت انجام میشود و سهامداران روش غیرمستقیم میتوانند با توجه به این انتخابات فرد مورد نظر خود را انتخاب کنند. البته نامزدها میتونند در این مدت زمان درباره سوابق کاری و تخصصهای خود در سوابق و رسانههای گروهی در فضای مجازی اطلاعرسانیهایی را انجام دهند.
علی عسگری، معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت اقتصاد در گفتوگو با ایلنا درباره برگزاری انتخابات هیأت مدیره شرکتهای استانی سهام عدالت اظهار داشت: شرکتهای سهامی عدالت پیش از این با ساز و کار دیگری در استانها و شهرستانها و در قالب تعاونیهای سهامی عدالت فعالیت میکردند. معاون وزیر اقتصاد با تأکید بر اینکه در ۱۰ سال گذشته سهامداران هیچ نقشی در اداره شرکتهای استانی سهام عدالت نداشتند و جایی به حساب نمیآمدند، گفت: متأسفانه کسانی که در ۱۰ سال گذشته این شرکتها را اداره میکردند، بر این باور بودند که مالک این شرکتها هستند و به سلیقه خودشان و با هر میزان توانایی که داشتند، این شرکتها را اداره و مدیریت میکردند.
ارزش 386 هزار میلیارد تومانی شرکتها
وی با اشاره به دارایی شرکتهای استانی سهام عدالت تأکید کرد: مجموع دارایی این شرکتها به بیش از ۳۸۶ هزار میلیارد تومان میرسد اما سرمایه به این بزرگی که در ۳۱ استان کشور توزیع شده در این مدت متأسفانه هیچ مابهازایی بهجز آن چیزی که ارزش این سهام خود به خود در بورس رشد داشته برای این شرکتها ایجاد نشده است یا از محل سودی که از قبال شرکتهای سهام عدالت از طریق سازمان خصوصیسازی به سهامداران پرداخت شده فعالیت اقتصادی بیرونی نداشتهاند. معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت اقتصاد و دارایی کشور در پاسخ به این سؤال که این شرکتها با وضعیت نامطلوب مدیریتی تاکنون چگونه به سهامداران سود پرداختهاند، اظهار داشت: این شرکتهای استانی معمولاً در شرکتهای بزرگی مانند شرکتهای فولادی، معدنی، پالایشی، پتروشیمی، بانکی، دارویی و... سهم دارند که تمام این شرکتها معتبر و عمدتاً سودده هستند. البته برخی از این شرکتها بورسی بوده و برخی دیگر غیر بورسی و برخی دیگر هم زیانده اما به هر حال در مجموع این شرکتها سودده بودند و سود سهامداران از مجموعه فعالیت این تعداد شرکتها از طریق سازمان خصوصیسازی پرداخت میشد.
سهامداران سرنوشت شرکتها را رقم میزنند
معاون وزیر اقتصاد با تأکید بر اینکه به دلیل همین روش نادرست مدیریتی، مقام معظم رهبری در اردیبهشت ماه امسال دستور داد تا سازماندهی جدیدی انجام شود و مردم خودشان اختیار اداره شرکتها را به دست بگیرند، اظهار داشت: تصمیم گرفته شد مردم در اداره شرکتها سهیم باشند و این موضوع از طریق وزارت اقتصاد، سازمان بورس و همچنین از مسیر شورای عالی بورس پیگیری شود و دراین راستا شرکتها به صورت استانی تفکیک شدند و شکل جدیدی به خود گرفتند. از آن پس تعاونیهای شهرستانی جمعآوری شدند و در هر استانی شرکتی تشکیل شد که مراحل پذیرش در بورس را آغاز کردند تا به عنوان یک شرکت بورسی فعالیت کنند و برای آغاز این فعالیت باید اعضای هیأت مدیره جدیدی تعیین شود. از این رو تصمیم و سیاست این بود که اعضای هیأت مدیره هم توسط مردم و سهامداران انتخاب شوند. وی تأکید کرد: بنابراین برای اینکه ساختار نادرست پیشین شکسته شود و شرکتهای استانی سهام عدالت ساختار درستی را شکل دهند قرار شد که اداره این شرکتها با حضور مستقیم مردم انجام شود و مانند هر شرکت بورسی سهامی عام، مردم درباره سرنوشت آن تصمیمگیری کنند. معاون وزیر اقتصاد ادامه داد: وقتی شرکتها بورسی شدند به سهامداران این اختیار داده میشود که سهام خود را از طریق این شرکتها عرضه کنند و نسبت به خرید و فروش آن تصمیم بگیرند و حتی در افزایش سرمایه و فعالیتهای اقتصادی شرکت کنند و در سرنوشت آن شرکت به صورت مستقیم مشارکت داشته باشند.
عسگری تأکید کرد: مردم میتوانند انتخاب کنند که شرکتها با پشتوانه این سهام از طریق بازار سرمایه منابع جدیدی را جذب کنند و سرمایهگذاریهای جدیدی در مجموعه شکل بگیرد. وی با اشاره به ارزش داراییهای شرکتهای استانی سهام عدالت گفت: در برخی از استانها ارزش این شرکتها دو هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان و در برخی از استانها هم بیش از ۳۶ هزار میلیارد تومان است. بنابراین حضور مردم در انتخابات هیأت مدیره شرکتهای سهام عدالت بسیار مهم است چرا که خودشان میتوانند از این پس برای این داراییها تصمیم بگیرند.
ثبت نام بیش از هزار و 100 نفر در انتخابات
وی با بیان اینکه تاکنون هزار و 106 نفر در استانهای مختلف کشور برای حضور در این انتخابات ثبت نام کردند، اظهار داشت: از این تعداد ۸۶۰ نفر مقدمات اولیه برای ثبت نام را انجام دادند که مدارک برخی از آنها ناقص بوده است اما تاکنون ۱۸۰ نفر را سازمان بورس تأیید صلاحیت کرده و مابقی نیز بزودی بررسی خواهند شد و ثبت نامها تا دهم اسفندماه ادامه خواهد داشت. عسگری تأکید کرد: سه روز قبل از انتخابات لیست بسته میشود و سهامداران میتوانند در این مدت ارزیابی دقیقی از سابقه افراد و تخصص آنها انجام دهند.
سود سهام عدالت برای هر سهامدار تغییر میکند
عسگری با توضیح شرایط آینده پس از برگزاری انتخابات گفت: در حال حاضر سود یکسان به تمام سهامداران عدالت پرداخت میشود اما از این پس دیگر این سود یکسان نخواهد بود و بر اساس عملکرد شرکتها سود سهامداران مشخص میشود. در حال حاضر ارزش سهام شرکتهای استانی متفاوت است که دقیقاً به عملکرد این شرکتها برمیگردد. به طور قطع کسانی که در رأس این شرکتها حضور دارند و آشنا به مسائل سهامداری هستند میتوانند بازدهی بهتری برای شرکت رقم بزنند. وی تأکید کرد: البته هیچ یک از کاندیداها نمیتوانند چنین تضمینی را بدهند که حداقل سود با یک رقم مشخص شده را پرداخت میکنند چراکه فعالیت شرکتداری به عوامل بسیار متعددی از جمله هیأت حاکمه آن شرکت، شرایط بازار، شرایط روابط بینالملل، مسایل سیاستهای اقتصادی داخل کشور بستگی دارد اما حداقل نتیجه این است این انتخابات میتواند باعث شود هیأت حاکمه آشنا به مسائل سهامداری بر سر کار بیاید که تخصص بیشتری برای حفظ منافع سهامداران دارند.
امکان جابهجایی سهامداران بین روش مستقیم و غیرمستقیم وجود ندارد
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت اقتصاد با بیان اینکه دیگر امکان جابه جایی سهامداران بین انتخاب دو روش مستقیم و غیرمستقیم برای مدیریت سهام خودشان وجود ندارد، گفت: اوایل امسال این امکان به افراد داده شد که بین دو روش مستقیم و غیرمستقیم یکی را انتخاب کنند و از این پس دیگر این ا مکان وجود ندارد که سهامداران عدالت بین این دو روش مدیریتی جابهجا شوند و انتخاب خود را تغییر دهند.
انتخابات الکترونیک منصافهترین روش است
معاون وزیر اقتصاد با اشاره به نحوه شرکت در این انتخابات که به صورت الکترونیکی است، گفت: برای حضور در انتخابات الکترونیکی تمام سهامداران غیرمستقیم سهام عدالت باید سجامی شده باشند. از ۳۰ میلیون سهامداری که روش غیرمستقیم را انتخاب کردهاند بیش از ۵۳ درصد یعنی حدود ۱۶ میلیون نفر تاکنون سجامی شدهاند.
نیم نگاه
شرایط کاندیداتوری انتخابات هیأت مدیره شرکتهای سهام عدالت
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت اقتصاد با اشاره به افرادی که میتوانند در انتخابات هیأت مدیره شرکتهای استانی سهام عدالت حضور داشته باشند، گفت: طبق تصمیمی که گرفته شده انتخابات در بیستم اسفند ماه مصادف با مبعث حضرت رسول اکرم(ص) برگزار میشود و در واقع این یکی از بزرگترین انتخابات اقتصادی کشور به حساب میآید. هر فردی که به عنوان داوطلب در این انتخابات حضور پیدا میکند باید توسط سازمان بورس تأیید شود و روند تأیید این افراد مانند هر شرکت بورسی دیگر است و باید شایستگی حرفهای و تخصصی این افراد توسط سازمان بورس تأیید و مراحل احراز شرایط طی شود. وی با بیان اینکه برای عضویت، داوطلبان باید حداقل یک سهم از سهام عدالت داشته باشند، گفت: علاوه بر شرایط عمومی، کاندیداها باید حائز شرایط تخصصی و تجربه کار در حوزه شرکتداری را داشته باشند. عسگری با اشاره به فراخوان برای حضور افراد حرفهای در این انتخابات گفت: با هماهنگی استانداریها، فرمانداریها، ادارات اقتصاد و دارایی در استانها، اتاقهای بازرگانی استانها، دانشگاهها و... شرایطی فراهم شده تا رایزنیهایی انجام شود تا به افرادی که دارای این شایستگیها هستند اطلاعرسانی شود تا فرصت ثبتنام برای انتخابات را داشته باشند. سازمان بورس هم اطلاعات این افراد را در معرض دید تمام مخاطبان قرار میدهد و در همان سایتی که سهامداران غیرمستقیم میتوانند رأی خود را ثبت کنند مشخصات نامزدها بارگذاری خواهد شد. معاون وزیر اقتصاد افزود: بنابراین معرفی از طریق سایت سازمان بورس پس از تأیید صلاحیت انجام میشود و سهامداران روش غیرمستقیم میتوانند با توجه به این انتخابات فرد مورد نظر خود را انتخاب کنند. البته نامزدها میتونند در این مدت زمان درباره سوابق کاری و تخصصهای خود در سوابق و رسانههای گروهی در فضای مجازی اطلاعرسانیهایی را انجام دهند.
وقتی طراحی لباس هنوز هویت پیدا نکرده است
خلاقیت زیر قیچی کپیکاری
مریم طالشی
گزارش نویس
نزدیک عید است و تولیدکنندگان لباس از چندی پیش خودشان را برای شب عید آماده کردهاند. پارسال که از دید و بازدید و گردشهای عیدانه خبری نبود و امسال هم آنطور که معلوم است کرونا خیال دارد دومین عید را کنار ما باشد، ولی با این احوال نمیشود حال و هوای عید نداشت؛ اصلاً عید است و لباس نو که همیشه جزئی از نوروز بوده و امید آن را در دل زنده نگه میدارد که روزی دوباره مثل قبل کنار هم جمع خواهیم شد.
طرحها و رنگها چشم آدم را میگیرد، حتی تماشایش هم برای بعضیها آنقدر جذاب است که به قول خودشان حالشان را خوب میکند. آنها که اهل گشت و گذار در مراکز خرید و سایتهای فروش لباس هستند، معمولاً زودتر از همه خبردار میشوند که امسال چه طرح و رنگی مد است و کدام یکی قدیمی شده. طرحهای خاص را خوب تشخیص میدهند و معمولاً اطلاعات خوبی درباره تولیدکنندهها و برندها به دست میآورند؛ برندهایی که دیگر تقریباً میشود گفت همهشان داخلی شدهاند. قبلاً اینکه فلان لباس خارجی است و تولید فلان کشور شاید افتخاری برای فروشنده و خریدار محسوب میشد، اما حالا قضیه فرق کرده. دیگر عرصه، عرصه رقابت تولیدکنندههای داخلی است. میشود پیشرفت و تواناییشان را دید و خوشحال شد از اینکه استعدادها شکوفا میشود و دیگر میتوان ادعا کرد که ما هم در عرصه مد و لباس برای خودمان صاحبنام میشویم، اما مثل خیلی حوزههای دیگر، وقتی پای کپیکاری به میان میآید، آه از نهاد طراح و تولیدکننده بلند میشود.
خیلیها برای آنکه طرحهایشان کپی نشود، با ترس و لرز از مدلها رونمایی میکنند و برخی ترجیح میدهند که تا لحظه آخر کارشان را معرفی نکنند. بهار رضایی، طراح لباس از مشکلات این حرفه میگوید: «مبحث تولید پوشاک و مسائل مرتبط با آن مثل کپیکاری بسیار طولانی و گسترده است؛ اتفاقی که در عالم هنر و خلاقیت معمول شده این است که ما نسل به نسل تکمیلکننده هنر و استعدادهای طراحان قبل هستیم که توأم با نوآوری و خلاقیتهایی بوده است؛ هرکس در کار خودش خلاقیتهایی داشته و این شامل طراحان قدیمی و جدید میشود. نکته مهم این است که همه طراحان دنیا اغلب از مد و ترند استفاده میکنند بویژه اگر برندی داشته باشند که مخاطبانشان بخش عمدهای از جامعه و به اصطلاح برند اقتصادی باشد، پس در اینجا با طراحانی که روی یک موضوع و سوژه و سبک خاصی کار میکنند کاری ندارم و منظورم کسانی است که برای قشر عمده جامعه لباس طراحی میکنند. برندهای اقتصادی سرچشمه کارشان مد و ترند است و قرار نیست صفر تا صد کار را لزوماً خودشان انجام دهند ،اما این مبحث در ایران خیلی گنگ است و خیلیها چندان متوجه آن نمیشوند. اولین صحبتی که درباره طراحان میکنند این است که خودش که کپیکار است و مثلاً از« پینترست »نگاه میکند و طرح برمی دارد و این نشان میدهد که جامعه ایران درباره هنر مد چندان آگاهی ندارد؛ باید توجه داشت که در سبک مد اقتصادی و با مخاطب بالا، مد و ترند نقش اصلی را دارد ،اما کپی کاری موضوع جداگانهای است و خیلی هم واضح است، یعنی یک الگو و استایل را با همان پارچه، دقیقاً مثل همان عکسی که وجود دارد تولید میکنند که این میشود« کپی کاری»؛ اما مد و ترند یعنی این که مثلاً میگویید این پارچه با این رنگ و با این مدل امسال مد میشود، اما طراح کاری که میکند این است که این طرح را با امضای خودش شروع میکند به طراحی کردن و این کار را با توجه به مختصات کشور و جغرافیای خودش انجام میدهد. من در ایران کار میکنم و نخستین چیزی که برایم در مد جهانی اهمیت دارد سبک و سیاق زن ایرانی است، یعنی میگویم اگر فلان لباس مد شده، باید آن را متناسب با خانمهای ایرانی طراحی کنم و نیازهای زنان ایران را در نظر بگیرم؛ خیلی لباسها در ایران استفاده ندارد و باید این را در نظر بگیرم یا اینکه فکر میکنم خودم چه لباسی دوست دارم بپوشم و این را هم در طراحیهایم در نظر میگیرم، علاوه بر آن، جدا از مد و ترند، در جریانی قرار میگیرم که باعث میشود خلاقیتهای خودم هم شکوفا شود؛ خیلی وقتها از 20 طرحی که میزنم ممکن است 12 تا به مد و ترند ربط داشته باشد و 8 تای آن کاملاً ایده خودم باشد و جوابگوی آن نیازی باشد که احساس کردهام در روزمرهام باید وجود داشته باشد.»
رضایی از آسیبهایی میگوید که کپیکاری در حرفه طراحی بهوجود میآورد: «مسلماً بحث کپیکاری به طراحان آسیب های زیادی میزند؛ اتفاقی که واضح است این است که در تمام دنیا کار طراحان مد موفق بلافاصله به مدت کمتر از سه ماه کپی میشود، یعنی اصلاً این موضوع چیزی نیست که بشود جلوی آن را بگیریم و کنترلش کنیم. اتفاقاً این موضوع باعث معروفیت و شهرت بیشتر آن طراح میشود؛ پس چرا این اتفاق در ایران منفی است و برای طراح ناراحت کننده است؟ چون اصلاً به خود آن طراح بهایی داده نمیشود و معرفی هم نمیشود؛ در چارچوبی که کار میکنیم، طراح گمنام میماند و فقط از طرحهایش استفاده میشود، البته من عقیده دارم که کار خاص هرگز نمیتواند کپی شود حتی اگر کپی درجه یک باشد و کسانی که در کار مد هستند خیلی راحت میتوانند فرق کپی درجه یک را با اصل آن متوجه شوند، اما چیزی که واقعیت دارد این است که خارج از ایران، برند چون مبدأ هنری میشود و ایده پرداز به شمار میآید، به اعتبارش اضافه میشود و در پی آن شناخته میشود، مثلاً ما میگوییم فلان طراح کسی بود که کیف مربع معروف به «سامسونت» را طراحی کرد و بعد از آن تمام طراحان از آن مدل استفاده کردند. طراح اصلی آنقدر معرفی میشود و اعتبار پیدا میکند که اصلاً برایش مهم نیست از طرحش کپی شود،اما در کشور ما طراح این هویت را نمیتواند داشته باشد. ما طراحان با تلاش و رنج فراوان کار میکنیم ،اما بهایی به ما داده نمیشود و بیشترین ضرر برایمان همین است. من خودم از ایدههایی الهام میگرفتم که جهانی بود، اما امضا و رد پای خودم را داشتم و نوآوریهایی داشتم که دیدم چقدر در ایران از همین نوآوریهایم کپی شد. اولش ناراحت شدم ،اما بعد دیدم چقدر قشنگ است که توانسته ام مدی را وارد کار تولیدیها بکنم؛ اما تا حالا نشده کسی بیاید سراغم و بگوید شما بهعنوان طراح که با خلاقیت خودت طرحهایی را باب کردی، اصلاً چه شد که این طرح به ذهنت رسید. وقتی هیچ وقت چنین سؤالی از من و دیگر طراحان پرسیده نشود، گمنام میمانیم. این باعث میشود طراحان نتوانند آنقدر پیشرفت کنند و سود واقعی خودشان را از کار ببرند، گرچه با این احوال من معتقدم کسی نمیتواند کار من را صددرصد کپی کند و اگرهم این کار را بکند از من یک فصل عقب میماند.»
طراحان ایرانی گمنام میمانند و کسی نامی از آنها نمیبرد؛ چند بار پیش آمده طرحی خاص را ببینید و از خودتان بپرسید ابداعِ چه کسی است؟ کپی هم آفتی است که دامنگیر طراحان میشود و گاه آنها را دلسرد میکند؛ از یک طرف خوشحال میشوند که کارشان آنقدر خوب به نظر آمده که دیگران دنبالهرویشان شدهاند و از طرفی دیگر در پی هویتی هستند که تاکنون به دست نیاوردهاند.
گزارش نویس
نزدیک عید است و تولیدکنندگان لباس از چندی پیش خودشان را برای شب عید آماده کردهاند. پارسال که از دید و بازدید و گردشهای عیدانه خبری نبود و امسال هم آنطور که معلوم است کرونا خیال دارد دومین عید را کنار ما باشد، ولی با این احوال نمیشود حال و هوای عید نداشت؛ اصلاً عید است و لباس نو که همیشه جزئی از نوروز بوده و امید آن را در دل زنده نگه میدارد که روزی دوباره مثل قبل کنار هم جمع خواهیم شد.
طرحها و رنگها چشم آدم را میگیرد، حتی تماشایش هم برای بعضیها آنقدر جذاب است که به قول خودشان حالشان را خوب میکند. آنها که اهل گشت و گذار در مراکز خرید و سایتهای فروش لباس هستند، معمولاً زودتر از همه خبردار میشوند که امسال چه طرح و رنگی مد است و کدام یکی قدیمی شده. طرحهای خاص را خوب تشخیص میدهند و معمولاً اطلاعات خوبی درباره تولیدکنندهها و برندها به دست میآورند؛ برندهایی که دیگر تقریباً میشود گفت همهشان داخلی شدهاند. قبلاً اینکه فلان لباس خارجی است و تولید فلان کشور شاید افتخاری برای فروشنده و خریدار محسوب میشد، اما حالا قضیه فرق کرده. دیگر عرصه، عرصه رقابت تولیدکنندههای داخلی است. میشود پیشرفت و تواناییشان را دید و خوشحال شد از اینکه استعدادها شکوفا میشود و دیگر میتوان ادعا کرد که ما هم در عرصه مد و لباس برای خودمان صاحبنام میشویم، اما مثل خیلی حوزههای دیگر، وقتی پای کپیکاری به میان میآید، آه از نهاد طراح و تولیدکننده بلند میشود.
خیلیها برای آنکه طرحهایشان کپی نشود، با ترس و لرز از مدلها رونمایی میکنند و برخی ترجیح میدهند که تا لحظه آخر کارشان را معرفی نکنند. بهار رضایی، طراح لباس از مشکلات این حرفه میگوید: «مبحث تولید پوشاک و مسائل مرتبط با آن مثل کپیکاری بسیار طولانی و گسترده است؛ اتفاقی که در عالم هنر و خلاقیت معمول شده این است که ما نسل به نسل تکمیلکننده هنر و استعدادهای طراحان قبل هستیم که توأم با نوآوری و خلاقیتهایی بوده است؛ هرکس در کار خودش خلاقیتهایی داشته و این شامل طراحان قدیمی و جدید میشود. نکته مهم این است که همه طراحان دنیا اغلب از مد و ترند استفاده میکنند بویژه اگر برندی داشته باشند که مخاطبانشان بخش عمدهای از جامعه و به اصطلاح برند اقتصادی باشد، پس در اینجا با طراحانی که روی یک موضوع و سوژه و سبک خاصی کار میکنند کاری ندارم و منظورم کسانی است که برای قشر عمده جامعه لباس طراحی میکنند. برندهای اقتصادی سرچشمه کارشان مد و ترند است و قرار نیست صفر تا صد کار را لزوماً خودشان انجام دهند ،اما این مبحث در ایران خیلی گنگ است و خیلیها چندان متوجه آن نمیشوند. اولین صحبتی که درباره طراحان میکنند این است که خودش که کپیکار است و مثلاً از« پینترست »نگاه میکند و طرح برمی دارد و این نشان میدهد که جامعه ایران درباره هنر مد چندان آگاهی ندارد؛ باید توجه داشت که در سبک مد اقتصادی و با مخاطب بالا، مد و ترند نقش اصلی را دارد ،اما کپی کاری موضوع جداگانهای است و خیلی هم واضح است، یعنی یک الگو و استایل را با همان پارچه، دقیقاً مثل همان عکسی که وجود دارد تولید میکنند که این میشود« کپی کاری»؛ اما مد و ترند یعنی این که مثلاً میگویید این پارچه با این رنگ و با این مدل امسال مد میشود، اما طراح کاری که میکند این است که این طرح را با امضای خودش شروع میکند به طراحی کردن و این کار را با توجه به مختصات کشور و جغرافیای خودش انجام میدهد. من در ایران کار میکنم و نخستین چیزی که برایم در مد جهانی اهمیت دارد سبک و سیاق زن ایرانی است، یعنی میگویم اگر فلان لباس مد شده، باید آن را متناسب با خانمهای ایرانی طراحی کنم و نیازهای زنان ایران را در نظر بگیرم؛ خیلی لباسها در ایران استفاده ندارد و باید این را در نظر بگیرم یا اینکه فکر میکنم خودم چه لباسی دوست دارم بپوشم و این را هم در طراحیهایم در نظر میگیرم، علاوه بر آن، جدا از مد و ترند، در جریانی قرار میگیرم که باعث میشود خلاقیتهای خودم هم شکوفا شود؛ خیلی وقتها از 20 طرحی که میزنم ممکن است 12 تا به مد و ترند ربط داشته باشد و 8 تای آن کاملاً ایده خودم باشد و جوابگوی آن نیازی باشد که احساس کردهام در روزمرهام باید وجود داشته باشد.»
رضایی از آسیبهایی میگوید که کپیکاری در حرفه طراحی بهوجود میآورد: «مسلماً بحث کپیکاری به طراحان آسیب های زیادی میزند؛ اتفاقی که واضح است این است که در تمام دنیا کار طراحان مد موفق بلافاصله به مدت کمتر از سه ماه کپی میشود، یعنی اصلاً این موضوع چیزی نیست که بشود جلوی آن را بگیریم و کنترلش کنیم. اتفاقاً این موضوع باعث معروفیت و شهرت بیشتر آن طراح میشود؛ پس چرا این اتفاق در ایران منفی است و برای طراح ناراحت کننده است؟ چون اصلاً به خود آن طراح بهایی داده نمیشود و معرفی هم نمیشود؛ در چارچوبی که کار میکنیم، طراح گمنام میماند و فقط از طرحهایش استفاده میشود، البته من عقیده دارم که کار خاص هرگز نمیتواند کپی شود حتی اگر کپی درجه یک باشد و کسانی که در کار مد هستند خیلی راحت میتوانند فرق کپی درجه یک را با اصل آن متوجه شوند، اما چیزی که واقعیت دارد این است که خارج از ایران، برند چون مبدأ هنری میشود و ایده پرداز به شمار میآید، به اعتبارش اضافه میشود و در پی آن شناخته میشود، مثلاً ما میگوییم فلان طراح کسی بود که کیف مربع معروف به «سامسونت» را طراحی کرد و بعد از آن تمام طراحان از آن مدل استفاده کردند. طراح اصلی آنقدر معرفی میشود و اعتبار پیدا میکند که اصلاً برایش مهم نیست از طرحش کپی شود،اما در کشور ما طراح این هویت را نمیتواند داشته باشد. ما طراحان با تلاش و رنج فراوان کار میکنیم ،اما بهایی به ما داده نمیشود و بیشترین ضرر برایمان همین است. من خودم از ایدههایی الهام میگرفتم که جهانی بود، اما امضا و رد پای خودم را داشتم و نوآوریهایی داشتم که دیدم چقدر در ایران از همین نوآوریهایم کپی شد. اولش ناراحت شدم ،اما بعد دیدم چقدر قشنگ است که توانسته ام مدی را وارد کار تولیدیها بکنم؛ اما تا حالا نشده کسی بیاید سراغم و بگوید شما بهعنوان طراح که با خلاقیت خودت طرحهایی را باب کردی، اصلاً چه شد که این طرح به ذهنت رسید. وقتی هیچ وقت چنین سؤالی از من و دیگر طراحان پرسیده نشود، گمنام میمانیم. این باعث میشود طراحان نتوانند آنقدر پیشرفت کنند و سود واقعی خودشان را از کار ببرند، گرچه با این احوال من معتقدم کسی نمیتواند کار من را صددرصد کپی کند و اگرهم این کار را بکند از من یک فصل عقب میماند.»
طراحان ایرانی گمنام میمانند و کسی نامی از آنها نمیبرد؛ چند بار پیش آمده طرحی خاص را ببینید و از خودتان بپرسید ابداعِ چه کسی است؟ کپی هم آفتی است که دامنگیر طراحان میشود و گاه آنها را دلسرد میکند؛ از یک طرف خوشحال میشوند که کارشان آنقدر خوب به نظر آمده که دیگران دنبالهرویشان شدهاند و از طرفی دیگر در پی هویتی هستند که تاکنون به دست نیاوردهاند.
مسئولان هنوز به تصمیم قطعی نرسیدهاند
مجوز سفرهای نوروزی در قید شرایط کرونا
گروه ایران زمین - کرونا در استانهای شمالی کشور کمی آرام گرفته است و به گفته سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا شیب ملایم آن آغاز شده است اما در جنوب کشور بویژه در خوزستان کرونای انگلیسی هر روز و لحظه به لحظه بر قلمرو تسخیر شده خود میافزاید، بهطوری که وضعیت چند روز آینده در این استان قابل پیشبینی نیست.
در این دوگانگی وضعیت بین شمال و جنوب و در شرایطی که فصل سفرهای نوروزی نیز بزودی از راه میرسد، زمان تصمیم دشوار برای مسئولان و مردم فرارسیده است. تصمیم برای سفر رفتن و یا نرفتن؛ تصمیم برای ادامه و افزایش محدودیتهای رفتوآمد یا صدور مجوز سفرهای مدیریت شده.
در میان این سرگردانی، معاون گردشگری وزیر میراث فرهنگی از صدور مجوز مشروط سفر در نوروز ۱۴۰۰ توسط ستاد ملی مقابله با کرونا خبر میدهد. البته همین ستاد معتقد است سفر نوروزی به برخی مقاصد گردشگری مثل مازندران و اصفهان و برخی از شهرهای جنوبی همچنان ممنوع است. شهرهای مدنظر ستاد ملی پیشگیری از کرونا در همه ممنوعیتها از جمله شهرهای پرتردد بودند. بویژه کیش و مازندران میزبان میلیونی مسافران شدند. هرچند تأسیسات رسمی مراکز گردشگری کمتر از حضور آنها سود برد. مجوز مشروطی که ولیالله تیموری از صدور آن خبر میدهد گردشگری و سفر نوروزی را به شرط اقامت در این مراکز مجاز میشمرد.
مدل سفر در 1400
ولی الله تیموری میگوید: «ستاد ملی مقابله با کرونا برای انجام سفرهای نوروز ۱۴۰۰ در قالب تورهای مسافرتی و نیز با رزرو مراکز اقامتی دارای مجوز متقاعد شد.» او چند مدل سفر را مجاز میداند. مدل اول، سفر با تور و اقامت قطعی در مراکز اقامتی مجاز است و مدل دوم شامل افرادی است که تور خریداری نمیکنند و باید حتماً در سفر به شهر مقصد در مراکز اقامتی مجاز اقامت کنند تا پروتکلهای بهداشتی رعایت و سلامتی مردم حفظ شود.»
ولیالله تیموری معاون گردشگری با تشریح اینکه طبق آخرین مصوبات و تصمیمگیریهای صورت گرفته در کمیتههای مختلف ستاد ملی کرونا محدودیتهایی برای تردد بین شهرها در ایام تعطیلات نوروزی تصویب شده، میگوید: به دلیل ناپایدار بودن شرایط کشور به واسطه شیوع کرونا، سفرهای نوروزی همچون سال گذشته با محدودیتهایی مواجه است؛ اما در این میان وزارت گردشگری با تشریح و تبیین برنامهها و تمهیدات بهعمل آمده و با معرفی دو راهکار سبز برای سفرهای ایمن، اعضای ستاد را برای انجام سفرها در قالب تورهای مسافرتی و نیز با رزرو مراکز اقامتی شامل هتلها، میهمانپذیرها و بومگردیهای دارای مجوز از سوی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی متقاعد کرد.
تیموری با اشاره به اینکه براساس تلاشهای بهعمل آمده، ستاد ملی کرونا مراکز گردشگری را در میان گروه اول مشاغل طبقهبندی کرده، میگوید: «پیش از این بخش گردشگری در گروه دوم و سوم قرار داشت اما اکنون به واسطه پیگیریها و تلاشهای صورت گرفته در راستای حمایت از فعالان گردشگری، این حوزه در گروه اول یعنی در کنار مراکز دارای فعالیت ضروری قرار گرفته است.
بنابراین در هر صورت مراکز اقامتی و تأسیسات گردشگری دارای مجوز کشور باز خواهند بود و مجاز به ارائه خدمات در ایام نوروز هستند.»
تیموری یکی از اهداف مدیریت سفر در نوروز ۱۴۰۰ را ممانعت از شکلگیری سفرهای انبوه و بیبرنامه میداند و میگوید: «سفر مطمئن و ایمن در ایام نوروز پیش رو در انتظار هموطنان است.»
تیموری در حالی از سفرهای مشروط خبر میدهد و ستاد ملی کرونا در حالی سفرها به برخی استانها از جمله مازندران در نوروز را ممنوع کرده که یک عضو مجمع نمایندگان استان مازندران از همزمانی شیوع کرونای انگلیسی و سفرهای زودهنگام نوروزی مردم به شهرهای شمالی کشور اعلام نگرانی میکند.
علی بابایی کارنامی به ایسنا میگوید: «ما از امروز نگران سفرهای نوروزی هستیم. اگر اقدامات پیشگیرانه صورت نگیرد، اتفاقات ناگواری خواهد افتاد. مازندران و سفرهای نوروزی به خودی خود میتواند آمار کشور را بالا و پایین کند.»
سفر به شرط آبی شدن
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با توجه به سیل نوروز ۹۸ و درگیری مردم با کرونا در نوروز ۹۹ اعتقاد دارد خانهنشینی فشارهای روحی و روانی زیادی به مردم وارد کرده است.
دکتر علیرضا رئیسی میگوید: «بر همین اساس تصمیمگیری شد که اگر چنانچه روند نزولی بیماری ادامه پیدا کند و میزان بستری و مرگومیر ناشی از کرونا در کشور بسیار کاهش یابد و تعداد شهرهای آبی و زردمان غالب باشد، بتوانیم در قالب رعایت پروتکلهای کنترل شده برخی سفرها را داشته باشیم.
به عنوان مثال در حال حاضر هتلها میتوانند فعالیت داشته باشند. اگر در هتل بتوانیم افراد را تحت نظارت و رعایت پروتکلها اسکان دهیم، بسیار ایمنتر از این است که در جاهای دیگری که کنترلی روی آنها وجود ندارد، اسکان داده شوند.»
ستاد ملی مقابله با کرونا برای انجام سفرهای نوروزی یک شرط میگذارد؛ به شرطی که موج چهارم کرونا شروع نشود.
موجی که به نظر میرسد در جنوب کشور بویژه خوزستان شروع شده است. رئیسی میگوید: «اگر وضعیت شهرها قرمز شود، محدودیتها و ممنوعیت تردد بین شهری و... قطعاً باز میگردد.»
در این دوگانگی وضعیت بین شمال و جنوب و در شرایطی که فصل سفرهای نوروزی نیز بزودی از راه میرسد، زمان تصمیم دشوار برای مسئولان و مردم فرارسیده است. تصمیم برای سفر رفتن و یا نرفتن؛ تصمیم برای ادامه و افزایش محدودیتهای رفتوآمد یا صدور مجوز سفرهای مدیریت شده.
در میان این سرگردانی، معاون گردشگری وزیر میراث فرهنگی از صدور مجوز مشروط سفر در نوروز ۱۴۰۰ توسط ستاد ملی مقابله با کرونا خبر میدهد. البته همین ستاد معتقد است سفر نوروزی به برخی مقاصد گردشگری مثل مازندران و اصفهان و برخی از شهرهای جنوبی همچنان ممنوع است. شهرهای مدنظر ستاد ملی پیشگیری از کرونا در همه ممنوعیتها از جمله شهرهای پرتردد بودند. بویژه کیش و مازندران میزبان میلیونی مسافران شدند. هرچند تأسیسات رسمی مراکز گردشگری کمتر از حضور آنها سود برد. مجوز مشروطی که ولیالله تیموری از صدور آن خبر میدهد گردشگری و سفر نوروزی را به شرط اقامت در این مراکز مجاز میشمرد.
مدل سفر در 1400
ولی الله تیموری میگوید: «ستاد ملی مقابله با کرونا برای انجام سفرهای نوروز ۱۴۰۰ در قالب تورهای مسافرتی و نیز با رزرو مراکز اقامتی دارای مجوز متقاعد شد.» او چند مدل سفر را مجاز میداند. مدل اول، سفر با تور و اقامت قطعی در مراکز اقامتی مجاز است و مدل دوم شامل افرادی است که تور خریداری نمیکنند و باید حتماً در سفر به شهر مقصد در مراکز اقامتی مجاز اقامت کنند تا پروتکلهای بهداشتی رعایت و سلامتی مردم حفظ شود.»
ولیالله تیموری معاون گردشگری با تشریح اینکه طبق آخرین مصوبات و تصمیمگیریهای صورت گرفته در کمیتههای مختلف ستاد ملی کرونا محدودیتهایی برای تردد بین شهرها در ایام تعطیلات نوروزی تصویب شده، میگوید: به دلیل ناپایدار بودن شرایط کشور به واسطه شیوع کرونا، سفرهای نوروزی همچون سال گذشته با محدودیتهایی مواجه است؛ اما در این میان وزارت گردشگری با تشریح و تبیین برنامهها و تمهیدات بهعمل آمده و با معرفی دو راهکار سبز برای سفرهای ایمن، اعضای ستاد را برای انجام سفرها در قالب تورهای مسافرتی و نیز با رزرو مراکز اقامتی شامل هتلها، میهمانپذیرها و بومگردیهای دارای مجوز از سوی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی متقاعد کرد.
تیموری با اشاره به اینکه براساس تلاشهای بهعمل آمده، ستاد ملی کرونا مراکز گردشگری را در میان گروه اول مشاغل طبقهبندی کرده، میگوید: «پیش از این بخش گردشگری در گروه دوم و سوم قرار داشت اما اکنون به واسطه پیگیریها و تلاشهای صورت گرفته در راستای حمایت از فعالان گردشگری، این حوزه در گروه اول یعنی در کنار مراکز دارای فعالیت ضروری قرار گرفته است.
بنابراین در هر صورت مراکز اقامتی و تأسیسات گردشگری دارای مجوز کشور باز خواهند بود و مجاز به ارائه خدمات در ایام نوروز هستند.»
تیموری یکی از اهداف مدیریت سفر در نوروز ۱۴۰۰ را ممانعت از شکلگیری سفرهای انبوه و بیبرنامه میداند و میگوید: «سفر مطمئن و ایمن در ایام نوروز پیش رو در انتظار هموطنان است.»
تیموری در حالی از سفرهای مشروط خبر میدهد و ستاد ملی کرونا در حالی سفرها به برخی استانها از جمله مازندران در نوروز را ممنوع کرده که یک عضو مجمع نمایندگان استان مازندران از همزمانی شیوع کرونای انگلیسی و سفرهای زودهنگام نوروزی مردم به شهرهای شمالی کشور اعلام نگرانی میکند.
علی بابایی کارنامی به ایسنا میگوید: «ما از امروز نگران سفرهای نوروزی هستیم. اگر اقدامات پیشگیرانه صورت نگیرد، اتفاقات ناگواری خواهد افتاد. مازندران و سفرهای نوروزی به خودی خود میتواند آمار کشور را بالا و پایین کند.»
سفر به شرط آبی شدن
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با توجه به سیل نوروز ۹۸ و درگیری مردم با کرونا در نوروز ۹۹ اعتقاد دارد خانهنشینی فشارهای روحی و روانی زیادی به مردم وارد کرده است.
دکتر علیرضا رئیسی میگوید: «بر همین اساس تصمیمگیری شد که اگر چنانچه روند نزولی بیماری ادامه پیدا کند و میزان بستری و مرگومیر ناشی از کرونا در کشور بسیار کاهش یابد و تعداد شهرهای آبی و زردمان غالب باشد، بتوانیم در قالب رعایت پروتکلهای کنترل شده برخی سفرها را داشته باشیم.
به عنوان مثال در حال حاضر هتلها میتوانند فعالیت داشته باشند. اگر در هتل بتوانیم افراد را تحت نظارت و رعایت پروتکلها اسکان دهیم، بسیار ایمنتر از این است که در جاهای دیگری که کنترلی روی آنها وجود ندارد، اسکان داده شوند.»
ستاد ملی مقابله با کرونا برای انجام سفرهای نوروزی یک شرط میگذارد؛ به شرطی که موج چهارم کرونا شروع نشود.
موجی که به نظر میرسد در جنوب کشور بویژه خوزستان شروع شده است. رئیسی میگوید: «اگر وضعیت شهرها قرمز شود، محدودیتها و ممنوعیت تردد بین شهری و... قطعاً باز میگردد.»
بررسی سینمای اجتماعی ایران در گفتوگو با منتقدان و فیلمسازان
شکلات تلخ
همراه با گفتارهایی از آرش خوشخو، شاهین شجریکهن، ابوالحسن داوودی، جواد طوسی، اعظم راودراد، علیرضا داوودنژاد
نرگس عاشوری
خبرنگار
نزدیک به دو دهه است که تلخی، طعم غالب سینمای اجتماعی شده است. طی این سالها پس از برگزاری جشنواره فیلم فجر موتیف نقدها و نظرها و یادداشتهای تحلیلی این است که فیلمهای رویکرد اجتماعی لحنی تلخ و سرد دارند. اگر چه تمام بضاعت سینمای ایران آثار به نمایش در آمده در جشنواره فیلم فجر نیست و عموماً آثاری که برای مخاطب عام ساخته میشود مسیرش را از جشنواره آغاز نمیکند اما حضور پربار فیلمهای اجتماعی سینمای ایران در جشنواره و فرصت تماشای همه این آثار در فرصت محدود کمتر از 10 روز باعث شده است که رویکرد جدی و اغلب تلخ روایتهای اجتماعی بیشتر به چشم بیاید. با همه این احوال صاحبنظران سینما معتقدند این روح زمانه است که به فیلمساز فرمان ساخت فیلمی متناسب با روزگار را میدهد. اغلب فیلمهای اجتماعی حاصل واقعیت فضای جامعه هستند. اگر فیلمها لحنی تلخ و سرد دارند، اگر ناامید کننده هستند و استیصال شخصیتها را به نمایش میگذارند نمیتوان خود را در برج عاج تصور کرد و فیلمسازها و مدیران را متهم کرد و سرتأسف تکان داد. بررسی فضای کلی سینمای ایران و سؤال کردن درباره جای خالی فیلمهای عاشقانه و پرشور یا کمدی و امیدبخش نیاز به بررسی اکران یک ساله سینما دارد. اگر چه در همین 16 فیلم به نمایش درآمده در جشنواره شاهد نمایش فیلمهای متفاوتی همچون «رمانتیسم عماد و طوبا» نیز بودیم و جشنواره امسال برخلاف سالهای گذشته سینمای پر قهرمانی بود و در فیلمهای «یدو»، «منصور» و «مصلحت» از قهرمان نوجوان تا قهرمان عدالتجو و ضد تبعیض تصویر شد. اما لحن تلخ و سرد فیلمهای اجتماعی به نمایش در آمده در جشنواره فیلم فجر در سالهای اخیر و راستیآزمایی این فرضیه که آیا فیلمسازان برای تأثیرگذاری بیشتر، موقعیتهای تلخ و دشوار را تشدید کردهاند در گزارش پیشرو بررسی کردهایم.
تغییر مرجعیت از طبقه متوسط به طبقه فرودست
یکی از مؤلفه های تکرار شونده در فیلمهای چند سال اخیر که جای تأمل دارد پرداختن به طبقات فرودست جامعه و آسیبهای اجتماعی مرتبط با آن است. اگر دهه 80 سینمای ایران تحت تأثیر سینمای اصغر فرهادی بود و به تبعیت از موفقیت او موجی از فیلمسازان سراغ آسیبشناسی طبقه متوسط رفتند، دهه 90 از این حیث مسیر متفاوتی از فرهادی را تجربه کرد. جریانسازترین فیلم سینمای ایران در سالهای اخیر «ابد و یک روز» سعید روستایی است. اقبال گسترده به این فیلم، پرداختن به رنج و فلاکت را بهعنوان راه سریع موفقیت به فیلمسازان معرفی کرد. اگر چه در جستوجوی چرایی این گرایش باز هم رد پررنگ وقایع اجتماعی و نیاز روز جامعه به چشم میخورد. آرش خوشخو منتقد سینما در این باره توضیح میدهد: «در دهه 80 به خاطر سیاستهای ضد طبقه متوسط دولت وقت، طبقه متوسط تلاش کرد تا هویت فرهنگی خود را اثبات کند و در مقابل سیاستهای اجتماعی و گفتمان دولت نهم و دهم مقاومت نشان دهد. بهدنبال جریانی که از دوم خرداد شروع شد و به سال 88 ختم شد طبیعی بود که طبقه متوسط، طبقه خبرساز و مهم جامعه محسوب شود اما در دهه 90 مشکلات اقتصادی طبقه متوسط را از طبقه نماینده و مرجع خارج کرد و تمام گزارشهای ژورنالیستی و نور صحنه بهسمت مشکلات طبقه کارگری و اعتصابات آنها از جمله کارگران هفت تپه و ناآرامیهای افزایش نرخ بنزین و... تابانده شد و این قشر به طبقه اصلی جامعه تبدیل شد. از طرف دیگر فیلم «ابد و یک روز» نشان داد که مناسبات بکر طبقه فرودست برای سینمای ایران چه پتانسیلهایی دارد؛ مناسباتی که بعد از دهه 50، با وجود تجربههای موفقی چون «نرگس» رخشان بنیاعتماد سینماگران ما به ندرت سراغش رفته بودند. مناسبات بکر این طبقه موجب شد تماشاگری که حوصلهاش از فیلمهای آپارتمانی، زنانی که قصد مهاجرت دارند و مردانی که در تلاش برای تکمیل خانههای نیم ساختهشان هستند سر رفته بود جذب فیلمهای این طبقه بشود. در فیلمهای سینماگرانی چون سعید روستایی، هومن سیدی، محمد کارت و در جشنواره امسال «شیشلیک» محمدحسین مهدویان، «ابلق» نرگس آبیار و حتی «روشن» روحالله حجازی و بیشمار مثال دیگر این تغییر شیفت به طبقه فرودست را میتوان دید. بنابراین هم سینما کشف کرد که این طبقه و داستانش برای مردم جذاب است و هم به شکل خودکار این طبقه در ناملایمات اقتصادی و اجتماعی به طبقه مرجع تبدیل شد.»
این که تعداد زیادی از فیلمها به طبقه حاشیهنشین شهری پرداختهاند را شاید بتوان بازتاب اجتماعی به شمار آورد اما در نگاه واقعبینانه فقر و تباهی در برخی آثار جنبه تزئینی دارد و فیلمساز با دریافت این فرمول که شیوه و شکل خاصی از فیلمسازی و پرداختن به موضوعات ملتهب در گیشه جواب میدهد سراغ این طبقه رفته است. البته گذر زمان ثابت کرده فیلمهایی که تلخی تصنعی و جعلی دارند در طول زمان ماندگار نیستند.
جامعه قابل بزک نیست
یکی از چالشها و مناقشهها در پرداختن به موضوعات اجتماعی این است که آیا فیلمهای اجتماعی باید بازتاب آینهگون جامعه باشد و واقعیتهای اجتماعی را بازنمایی کند یا متناسب با شرایط روحی جامعه در ترسیم و اجرای موقعیتی تلخ و دشوار تخفیف بدهد؟ شاهین شجریکهن (منتقد سینما) در پاسخ به این سؤال توضیح میدهد: «جامعه قابل سانسور و بزک نیست. نمیتوان جامعهای جعلی در فیلم ساخت، نتیجهاش میشود «پایاننامه» و دیگر فیلمهای فراموش شدهای که مبلغ بدبینی یا خوشبینی بیش از حد بودند. سینما بازتاب دهنده مستقیم یا غیرمستقیم جامعه است و این را نمیشود کنترل کرد بخصوص از بالا.»
او در توضیحات تکمیلی میافزاید: «نمیتوان با این نگاه که مردم کامشان تلخ میشود، واقعیت را دستکاری کرد. مردم راه خودشان را میروند، کامشان بموقع تلخ و شیرین میشود چون در زندگی روزمره با واقعیتها سر و کار دارند. اگر در سینما هم فقر را نشانشان ندهیم بیرون از سینما آن را حس میکنند پس چه بهتر که سینما نماینده صادقی باشد.البته معمولاً هم هست به غیر از فیلمهای شارلاتانیزمی که سفید را سفیدتر و سیاه را سیاهتر جلوه میدهد. این فیلمها اساساً کاذب هستند و در بحث سینمای اصیل نمیگنجند. فیلمهای ناسالمی که تلخی و زشتی را پررنگ تر میکنند و همینطور فیلمهای سفارشی و باسمهای که جلوه رنگین کاذبی به واقعیت میدهند. واقعیت اما از دل این دو جریان عبور میکند و برجا میماند. تنها واقعیت است که قابلیت دوام دارد.» بهگفته شجری کهن، تأثیر فیلمها در ادوار اجتماعی چه روی فرد و چه کل جامعه فرق میکند و این طور هم نیست که فیلمساز تشخیص دهد فیلمش قرار است مشکلات جامعه را حل کند یا موج اجتماعی ایجاد کند. «دایره مینا» ساخته میشود و نتیجهاش راهاندازی سازمان انتقال خون میشود در حالی که سازندگان این فیلم چنین هدفی نداشتند و صرفاً فیلم اجتماعی ساختند.
شخصیتهای کنشگر در دستانداز ممیزی
فارغ از ساخت فیلم خوب که اصلیترین رسالت فیلمساز است، کار یک فیلمساز اجتماعی به تصویر کشیدن متعهدانه دردهای یک جامعه عنوان میشود. طرح این دغدغهها و مشکلات در قالب یک درام به منظور آگاهیبخشی به مخاطب و تلنگر زدن به ناکارآمدی نهادهای مربوطه است و سینماگر قرار نیست منجی باشد و راه حل ارائه دهد. ابوالحسن داوودی فیلمساز حوزه اجتماعی میگوید: «از نظر من، فیلمساز نه طبیب است و نه مصلح اجتماعی. یک تصویرگر است. تصویرگری که میتواند تفکر، برداشت و تحلیل داشته باشد. مسئولیت فیلمساز در سینمای اجتماعی نشان دادن تصویری درست و تأثیرگذار از آسیبهاست. چه تأثیر فردی بر تماشاگری که فیلم را میبیند و چه تأثیرات اجتماعی که دستاورد بیان مشکلات و مصایب و مسائل جامعه است. نسخه پیچیدن برای حل مشکلات و ارائه راه حل جزو وظایف فیلمساز نیست. هیچکدام از فیلمسازها این تخصص را ندارند که برای جامعه نسخهای فراگیر بپیچند و بخواهند اجرا شود. این وظیفه مسئولان و دولتمردانی است که قدرت در دست دارند و توقع این است که با روشنگری و درک و آگاهی از این مسائل، جامعه از قدرت اجتماعی خود برای بهتر کردن شرایط استفاده کند.»
برخی از معترضان سینمای اجتماعی بر این باورند که برای پرهیز از تلخکامی و سرخوردگی مخاطب باید پایانی خوش بر داستانی پر از ناخوشی دمید تا امید به تماشاگر منتقل شود اما مخالفان این نظریه با تأکید بر کارکردهای رئالیستی و واقعی سینما چنین پایانی را ایجاد خوش خیالی و امید کاذب میدانند. آنها معتقدند نمیتوان موضوعات حل نشده در جامعه را در سینما و جهان انتزاعی حل کرد. در عین حال بخشی از تحلیلگران بر این باورند که سینماگر در عین آسیبشناسی لازم است با زبان سینمایی و منطق دراماتیک شخصیتهایی کنشگر را ترسیم کند که تسلیم شرایط موجود نشدهاند و میتوانند مطالبهگری و کنش فعالانه را به مخاطب منتقل کنند. ابوالحسن داوودی در این باره میگوید: «استفاده از وجوه درام در جهت روشنتر شدن وضعیت و درک موقعیت واقعی برای تماشاگر و نشان دادن ظرفیتهایش برای تغییر، مسلماً میتواند از وجوه فیلمهای اجتماعی باشد اما طبعاً این کار سادهای نیست. فارغ از توانایی فیلمساز در استفاده درست از قواعد تصویر و منطق دراماتیک داستان، سینماگران اجتماعی با توجه به مانع همیشگی ممیزی و سانسور، به ندرت میتوانند تصویر واقعی و اثرگذار در این زمینه ارائه دهند. غالباً خروجی کار در مسیر ممیزی و بازبینیهای مکرر تبدیل به شیر بییال و دم و اشکمی میشود که تأثیرگذاری خود را از دست میدهد.»
اقتدا به قهرمان در زمانه ملتهب
جواد طوسی
منتقد سینما
دغدغهمندی و دل نگرانی فیلمساز از شرایط جامعه بهطور اجتنابناپذیر در آثارش بازتاب دارد. در تعدادی از فیلمهای این دوره از جشنواره فیلمساز به تلخیها و مرارتها و مصایب اقشار آسیبپذیر جامعه محدود و مقید شده بود. در حالی که به اعتقاد من امروز مثل شرایط کلاسیک سپری شده دوران موج نو نیست که برپایه نگاه صرفاً ناتورالیستی و درشتنما واقعیت جاری را تصویر کنیم و صرفاً نمایشدهنده تلخیها و سیاهیها و مصایب اقشار فرودست یا طبقات رشد نیافته جامعه شهری در حالگذار باشیم. این نگاه به تنهایی فضیلتی در پی ندارد. وقتی فیلمساز در مقام نگاه اجتماعینگر پشت دوربین قرار میگیرد و به جامعه خود خیره میشود جدا از نمایش مصایب و تلخیها باید نمایشدهنده نقطه امیدبخشتر باشد. مقصود این نیست که در خوشبینی انتزاعی قرار بگیرد بلکه میتوان از طریق شمایلی که نسبت واقع بینانهای با شرایط موجود جامعه دارد تصویری باورپذیر از قهرمان ارائه بدهد. قهرمانی که در عین رودررویی با تمام مشکلات و مصایب، جولاندهی فاعلانه دارد و نه منفعلانه و میتواند از این شرایط نابسامان و ناهنجار عبور کند. براساس خاستگاه خودش و مطالباتی که دارد افق دید بهتر و روشنبینانهتری را حتی در مقام یک نیروی فردگرا به نمایش بگذارد. یعنی همان چیزی که در دوران موج نو شاهد بودیم و درعین شکلگیری سینمای حاشیهنشین خیابانی، موجبات شمایل نگاری قهرمانگرایانه ایجاد شد که نمونهاش «کندو» فریدون گله، «تنگسیر» امیرنادری، «گوزنها» و «قیصر» مسعود کیمیایی بود. محدود شدن به عکسبرداری صرف از واقعیت برای فیلمساز اجتماعینگر این سالهای ملتهب و پر از بحران نسخه مناسب و قابل دفاعی نیست. فیلمساز اجتماعینگر ما گاهی اوقات بیش از حد خودزنی میکند. نمایش صرف پریشانحالی طبقه متوسط رشد نیافته جامعه شهری که به دلایل مختلف جایگاه واقعی و تاریخساز خود را از دست داده و در وضعیت سرگشته و نابسامان دست و پا میزند چه فضیلتی دارد یا فرضاً نمایش طبقه کارگر به شکل حقارتبار و تحقیرآمیز در مناسبات روزمره زندگی که در معرض فروپاشی خانوادگی و طبقاتی است چه سودی دارد. آیا رسالت تاریخیمان را درباره طبقه کارگری که باید هم از هویتمندی طبقاتی برخوردار باشد و هم نقش و جایگاه خودش را در شرایط تاریخی بالنده ببیند انجام دادهایم. اگر سراغ این مضامین و این طبقه میرویم حتماً نگاه توأم با هویتمند فردی اجتماعی و تاریخی را به آنها تجویز کنیم. مانیفستی برای عبور از بحران و رسیدن به شرایط بهتر و تثبیت شده صادر کنیم تا مخاطب در رودررویی با این آثار در پیله تنهایی و انزوا دوری باطل طی و تجربه نکند بلکه این آثار عامل محرک برای مطالبات بحق در مناسبات اجتماعی باشد. فیلمساز اجتماعینگر باید براساس درک و نقطه دیدی که با جهانبینی واقعبینانه و منطقپذیر توأم است محمل و بستری برای نمایش انسان کنشگر در ساحت ستیزنده با شرایط ناکارآمد ایجاد کند. نمونههای این نگاه را پیش از این هم در سینمای ایران داشتهایم. فیلمسازان درعین نمایش مرارتها و رنجهای طبقات آسیبپذیر، شأن و منزلت و هویتمندی همراه با بارقههای اخلاقی تجویز کردند. جدا از فیلمسازان موج نو، در بعد از انقلاب در یک دوره ابراهیم حاتمیکیا با حاج کاظم «آژانس شیشهای» به شکل کنشگر روبهرو میشود و آنارشیسم اجتماعی را در چرخه عدالتخواهی اجتماعی به نمایش میگذارد. رسول ملاقلیپور در فیلمهایی مثل «قارچ سمی»، «سفر به چزابه» و «نجات یافتگان» و «مزرعه پدری» یا مجید مجیدی در فیلمهایی چون «بچههای آسمان»، «آواز گنجشکها» و «خورشید» چنین نگاه و سمت و سویی دارد و هیچ وقت با حس منفعلانه و عقیم و سترون به سراغ این قشر و طبقه نرفته است. ممکن است برخی بگویند نگاه آرمان گرایانه فیلمسازی مثل مجید مجیدی به سهولت شکل عملی و اجرایی پیدا نمیکند ولی همین که این فیلمساز آدمهای خودش را از دل یک جامعه ملتهب شهری انتخاب میکند و برای آنها فضیلت و پایههای اخلاقی در نظر میگیرد و بهجای نمایش صرف جداافتادگی و حدفشدن آدمها در کانون سوءتفاهم به شرایط تفاهمآمیزتری فکر میکند و الگوهای دست یافتنی و باورپذیر میدهد میتواند پیشنهادی باشد برای دولتمردانی که در کمکاریهای خودشان غرق هستند و بستری برای شرایط بهتر و مطلوبتر باشد. درهمین روند فیلمسازی، مسعود کیمیایی هم حتی در فیلمهای بعد از انقلابش مثل «دندان مار»، «گروهبان»، «سلطان»، «اعتراض»، «جرم» و «قاتل اهلی» سعی کرد نگاه و جهانبینی خود را برای یک خط عدالتخواهانه و در عین حال نگاه معترضانه تجویز و پیشنهاد کند تا مخاطب خلع سلاح شده و مستأصل و خسته در برخورد با این شمایلنگاری قهرمانانه به شور و وجد آید و خلأ موجود در فردیت خویش را از طریق همذات پنداری با نیرو و عنصر قهرمان پر کند. در نهایت این جسارت و هوشمندی فردی و تاریخی را پیدا کند که در حوزههای اجتماعی مطالبات و دیدگاه حقطلبانه داشته باشد. سینما و دیگر حوزههای رسانهای در جوامع بحرانزده و ملتهب تا رسیدن به شرایط بهتر و امیدبخشتر باید به قهرمان اقتدا و تکیه کنند.
نجاتدهنده خود مخاطب است
اعظم راودراد
جامعهشناس
تمام گونههای سینمایی و مضامین مختلف را باید در کنار هم قرار داد تا بتوان قضاوتی منصفانه درباره فضای سینمای ایران ارائه کرد. سینمایی که هم درام دارد، هم کمدی و طنز و هم فیلم پلیسی و معمایی و هر کدام از این آثار به تناسب جایگاهشان ابعادی از واقعیت را به نمایش میگذارند. در برخی نگاه امیدوارانه غلبه دارد، در بعضی نگاه انتقادی، در بخشی نقاط قوت جامعه گوشزد میشود و در برخی نقاط ضعف جامعه. نمیتوان آنها را همچون جزایری دور افتاده دید و نگاه جامعهشناسانه نسبت به کلیت فضای سینما داشت. مسلماً وقتی راجع به فیلمهای اجتماعی صحبت میکنیم رویکرد جدی و تلخ آثار در پسزمینه این چشمانداز قرار میگیرد. طبیعی است که فیلمی که مشکلات و مسائل را بیان میکند لحنش تلخ و سرد باشد. فیلم اجتماعی ماهیتش انتقادی است و انتقاد از نظر برخی تلخ بهنظر میرسد. در حالی که کار هنر آگاهی بخشی است. در میان هنرها، چون سینما به واقعیت نزدیک و باورپذیرتر است این رسالت مشهودتر بهنظر میآید. آگاهیبخشی در دو ساحت ممکن است منجر به بهتر شدن اوضاع شود. تأثیر بزرگ بر مسئولان و حاکمان یک جامعه است که اگر به دیده صداقت با نگاه هنرمند همراه شوند، هشدارها را جدی میگیرند و برای علاج واقعه دست به کار میشوند. تأثیر سطح دیگر این آگاهی بخشی بر مخاطب است. مخاطب با شناخت مصایب و دردها ممکن است به این باور برسد که سهم خودش در رفع این مشکلات چیست. طبیعی است که با دیدن مصایب و رنجها آدم در وهله اول متأثر شود ولی در عین حال به این فکر میکند که چه جامعه آزادی وجود دارد که همه مسائل روی پرده میآید و قرار نیست او در ناآگاهی بماند. همین حس باعث میشود مخاطب به این تفکر برسد که نقشی در بهبود اوضاع داشته باشد، مطالبهگر باشد و به شیوههای مختلف در جهت بهبود شرایط با مطالبات مدنی و قانونی نقش ایفا کند. برخی از تصویر شخصیتهای به استیصال رسیده در سینما گلهمند هستند اما این تصاویر به این معنا نیست که همه ما به این انفعال رسیدهایم و تسلیم تباهی شدهایم. به اعتقاد من اساساً دستاورد سینمای اجتماعی مطالبهگری است حتی اگر شخصیت کنشمند و قهرمان نداشته باشد. چرا که فیلم اجتماعی به جای تأکید روی قهرمان روی نقش همه شخصیتها در تغییر اوضاع تأکید دارد. ممکن است به تشخیص هنرمند فیلم قهرمان هم داشته باشد و یک فیلمساز اجتماعی براساس گروه اجتماعی که آن را نمایندگی میکند، در یک موقعیت اجتماعی با وجود رنجها و مشکلات چشمانداز آینده را روشن ببیند و همچون فیلم «زیر پوست شهر» رخشان بنیاعتماد فیلم دارای قهرمان باشد. این نگاه هم برگرفته از فضایی است که در جامعه ایجاد شده است. ایام پس از خرداد 76 است، امیدی به اصلاحات در ذهن مردم جوانه زده و هنرمند همین طبقه را نمایندگی میکند. در دوره دیگر و فیلمی دیگر اما فیلمساز نمایندگی گروه اجتماعی دیگری را برعهده دارد و آن را به همان ترتیب منعکس میکند مثل «ابد و یک روز» سعید روستایی که همه چیز در نهایت در همان استیصال باقی میماند. برای قضاوت درباره رویکرد فیلمهای اجتماعی باید تمام این آثار را در کنار هم و در ساختار اجتماعی جامعه دید. در نهایت به اعتقاد من اصرار بر داشتن قهرمان مناسب سینمای عامه پسند است. خصوصیت سینمای عامه پسند این است که مخاطب نگاه صرفاً سرگرمکننده به سینما دارد و دلش میخواهد با خوشخیالی سالن سینما را ترک کند. کارکرد فیلمهای عامهپسند تسلیم مخاطب بهوضع موجود است یعنی اینکه مشکلات هست اما قهرمانی وجود دارد که همه قضایا را بخوبی و خوشی تمام کند. اگرچه امروز قهرمان که از مؤلفههای جذب مخاطب است جایش در سینمای عامهپسند هم خالی است.
تنگنا و فقری که دامنگیر سینما شد
علیرضا داوودنژاد
فیلمساز
پشت اثر هنری فرد انسانی قرار دارد و پشت اثر رسانهای سازمان اجتماعی عمل میکند. نتیجه کار بسته به این است که نظام اجتماعی برای فرد انسانی چه جایگاهی قائل است و از سازمان اجتماعی چه توقعی دارد؟ در واقع وضعیت هنر و رسانه بازتابی از مناسبات فرد و جمع در جامعه است. اگر فرد و جمع در صدد غلبه و سلطه بر یکدیگر باشند هنر و رسانه از هم جدا میشوند و به مقابله و تخریب یکدیگر میپردازند. هنر از رسانه جدا میشود و فراگیری خود را از دست میدهد و رسانه هم از هنر جدا میشود و اثرگذاری خود را از دست میدهد.برعکس اگر فرد و جمع به یکدیگر احترام بگذارند هنر و رسانه به یکدیگر نزدیک می شوند و رسانه به هنر فراگیری میدهد و هنر به رسانه اثرگذاری میبخشد. در جامعهای که فاصله و شکاف طبقاتی بیداد میکند پیداست که مناسبات فردی و جمعی از محور و مدار تعادل خارج شده و هرکدام در صدد غلبه و بهره کشی از آن دیگری برآمده است. در چنین شرایطی هنرزیر فشار قرار میگیرد تا بازتابی صادقانه از واقعیت نباشد و رسانه نیز چارهای جز تحریف و جعل پیدا نمیکند. اگر میبینیم منظومه هنری رسانهای ما در مقابل منظومههای رقیب و حریف منطقهای و جهانی کم میآورد و فضای دیداری شنیداری به تسخیر محصولات ترکی و هندی و اروپایی و امریکایی درمی آید؛ برای آن است که نه هنر از منزلت واقعی خود برخوردار است و نه رسانه در جایگاه واقعی خود قرار دارد. از سینمایی که از یکسو باید چشم خود را به روی زندگی و واقعیتهای مبتلابه و جاری آن ببندد و از سوی دیگر گرفتار بازار سیاه سرقت و قاچاق و نمایشهای غیرقانونی است و نهایتاً هم باید با امواج واردات رسمی و غیررسمی محصولات وارداتی مقابله و رقابت کند چه توقعی میتوان داشت؟ مدیران دولتی و صنفی برای برداشتن اینگونه مشکلات از پیش روی سینمای ایران چه کردهاند؟ اینک یکسال است که کرونا گیشهها را کساد و سالنهای نمایش را تعطیل کرده است؛ هم اکنون دویست فیلم ایرانی پشت در سالنهای بسته نمایش زمینگیر شدهاند. چرا با بازار نمایش خانگی و وی او دی و سینما آنلاین این بنبست شکسته نمیشود؟ آیا کسی هست که به آثار بیکاری و تنگنا و فقری که دامنگیر سینما شده است بیندیشد و در مقام مدیر و مسئول در صدد چاره اندیشی و گرهگشایی برآمده باشد؟ داوری کردن درباره سینمای ایران و فیلمهایی که در آن ساخته میشود بدون توجه به وضعیت عمومی جامعه و همچنین شرایطی که در آن سرمایهگذاری و تولید و توزیع و نمایش فیلمها صورت میگیرد راه بهجایی نمیبرد و گرهای از مشکلات باز نمیکند.
خبرنگار
نزدیک به دو دهه است که تلخی، طعم غالب سینمای اجتماعی شده است. طی این سالها پس از برگزاری جشنواره فیلم فجر موتیف نقدها و نظرها و یادداشتهای تحلیلی این است که فیلمهای رویکرد اجتماعی لحنی تلخ و سرد دارند. اگر چه تمام بضاعت سینمای ایران آثار به نمایش در آمده در جشنواره فیلم فجر نیست و عموماً آثاری که برای مخاطب عام ساخته میشود مسیرش را از جشنواره آغاز نمیکند اما حضور پربار فیلمهای اجتماعی سینمای ایران در جشنواره و فرصت تماشای همه این آثار در فرصت محدود کمتر از 10 روز باعث شده است که رویکرد جدی و اغلب تلخ روایتهای اجتماعی بیشتر به چشم بیاید. با همه این احوال صاحبنظران سینما معتقدند این روح زمانه است که به فیلمساز فرمان ساخت فیلمی متناسب با روزگار را میدهد. اغلب فیلمهای اجتماعی حاصل واقعیت فضای جامعه هستند. اگر فیلمها لحنی تلخ و سرد دارند، اگر ناامید کننده هستند و استیصال شخصیتها را به نمایش میگذارند نمیتوان خود را در برج عاج تصور کرد و فیلمسازها و مدیران را متهم کرد و سرتأسف تکان داد. بررسی فضای کلی سینمای ایران و سؤال کردن درباره جای خالی فیلمهای عاشقانه و پرشور یا کمدی و امیدبخش نیاز به بررسی اکران یک ساله سینما دارد. اگر چه در همین 16 فیلم به نمایش درآمده در جشنواره شاهد نمایش فیلمهای متفاوتی همچون «رمانتیسم عماد و طوبا» نیز بودیم و جشنواره امسال برخلاف سالهای گذشته سینمای پر قهرمانی بود و در فیلمهای «یدو»، «منصور» و «مصلحت» از قهرمان نوجوان تا قهرمان عدالتجو و ضد تبعیض تصویر شد. اما لحن تلخ و سرد فیلمهای اجتماعی به نمایش در آمده در جشنواره فیلم فجر در سالهای اخیر و راستیآزمایی این فرضیه که آیا فیلمسازان برای تأثیرگذاری بیشتر، موقعیتهای تلخ و دشوار را تشدید کردهاند در گزارش پیشرو بررسی کردهایم.
تغییر مرجعیت از طبقه متوسط به طبقه فرودست
یکی از مؤلفه های تکرار شونده در فیلمهای چند سال اخیر که جای تأمل دارد پرداختن به طبقات فرودست جامعه و آسیبهای اجتماعی مرتبط با آن است. اگر دهه 80 سینمای ایران تحت تأثیر سینمای اصغر فرهادی بود و به تبعیت از موفقیت او موجی از فیلمسازان سراغ آسیبشناسی طبقه متوسط رفتند، دهه 90 از این حیث مسیر متفاوتی از فرهادی را تجربه کرد. جریانسازترین فیلم سینمای ایران در سالهای اخیر «ابد و یک روز» سعید روستایی است. اقبال گسترده به این فیلم، پرداختن به رنج و فلاکت را بهعنوان راه سریع موفقیت به فیلمسازان معرفی کرد. اگر چه در جستوجوی چرایی این گرایش باز هم رد پررنگ وقایع اجتماعی و نیاز روز جامعه به چشم میخورد. آرش خوشخو منتقد سینما در این باره توضیح میدهد: «در دهه 80 به خاطر سیاستهای ضد طبقه متوسط دولت وقت، طبقه متوسط تلاش کرد تا هویت فرهنگی خود را اثبات کند و در مقابل سیاستهای اجتماعی و گفتمان دولت نهم و دهم مقاومت نشان دهد. بهدنبال جریانی که از دوم خرداد شروع شد و به سال 88 ختم شد طبیعی بود که طبقه متوسط، طبقه خبرساز و مهم جامعه محسوب شود اما در دهه 90 مشکلات اقتصادی طبقه متوسط را از طبقه نماینده و مرجع خارج کرد و تمام گزارشهای ژورنالیستی و نور صحنه بهسمت مشکلات طبقه کارگری و اعتصابات آنها از جمله کارگران هفت تپه و ناآرامیهای افزایش نرخ بنزین و... تابانده شد و این قشر به طبقه اصلی جامعه تبدیل شد. از طرف دیگر فیلم «ابد و یک روز» نشان داد که مناسبات بکر طبقه فرودست برای سینمای ایران چه پتانسیلهایی دارد؛ مناسباتی که بعد از دهه 50، با وجود تجربههای موفقی چون «نرگس» رخشان بنیاعتماد سینماگران ما به ندرت سراغش رفته بودند. مناسبات بکر این طبقه موجب شد تماشاگری که حوصلهاش از فیلمهای آپارتمانی، زنانی که قصد مهاجرت دارند و مردانی که در تلاش برای تکمیل خانههای نیم ساختهشان هستند سر رفته بود جذب فیلمهای این طبقه بشود. در فیلمهای سینماگرانی چون سعید روستایی، هومن سیدی، محمد کارت و در جشنواره امسال «شیشلیک» محمدحسین مهدویان، «ابلق» نرگس آبیار و حتی «روشن» روحالله حجازی و بیشمار مثال دیگر این تغییر شیفت به طبقه فرودست را میتوان دید. بنابراین هم سینما کشف کرد که این طبقه و داستانش برای مردم جذاب است و هم به شکل خودکار این طبقه در ناملایمات اقتصادی و اجتماعی به طبقه مرجع تبدیل شد.»
این که تعداد زیادی از فیلمها به طبقه حاشیهنشین شهری پرداختهاند را شاید بتوان بازتاب اجتماعی به شمار آورد اما در نگاه واقعبینانه فقر و تباهی در برخی آثار جنبه تزئینی دارد و فیلمساز با دریافت این فرمول که شیوه و شکل خاصی از فیلمسازی و پرداختن به موضوعات ملتهب در گیشه جواب میدهد سراغ این طبقه رفته است. البته گذر زمان ثابت کرده فیلمهایی که تلخی تصنعی و جعلی دارند در طول زمان ماندگار نیستند.
جامعه قابل بزک نیست
یکی از چالشها و مناقشهها در پرداختن به موضوعات اجتماعی این است که آیا فیلمهای اجتماعی باید بازتاب آینهگون جامعه باشد و واقعیتهای اجتماعی را بازنمایی کند یا متناسب با شرایط روحی جامعه در ترسیم و اجرای موقعیتی تلخ و دشوار تخفیف بدهد؟ شاهین شجریکهن (منتقد سینما) در پاسخ به این سؤال توضیح میدهد: «جامعه قابل سانسور و بزک نیست. نمیتوان جامعهای جعلی در فیلم ساخت، نتیجهاش میشود «پایاننامه» و دیگر فیلمهای فراموش شدهای که مبلغ بدبینی یا خوشبینی بیش از حد بودند. سینما بازتاب دهنده مستقیم یا غیرمستقیم جامعه است و این را نمیشود کنترل کرد بخصوص از بالا.»
او در توضیحات تکمیلی میافزاید: «نمیتوان با این نگاه که مردم کامشان تلخ میشود، واقعیت را دستکاری کرد. مردم راه خودشان را میروند، کامشان بموقع تلخ و شیرین میشود چون در زندگی روزمره با واقعیتها سر و کار دارند. اگر در سینما هم فقر را نشانشان ندهیم بیرون از سینما آن را حس میکنند پس چه بهتر که سینما نماینده صادقی باشد.البته معمولاً هم هست به غیر از فیلمهای شارلاتانیزمی که سفید را سفیدتر و سیاه را سیاهتر جلوه میدهد. این فیلمها اساساً کاذب هستند و در بحث سینمای اصیل نمیگنجند. فیلمهای ناسالمی که تلخی و زشتی را پررنگ تر میکنند و همینطور فیلمهای سفارشی و باسمهای که جلوه رنگین کاذبی به واقعیت میدهند. واقعیت اما از دل این دو جریان عبور میکند و برجا میماند. تنها واقعیت است که قابلیت دوام دارد.» بهگفته شجری کهن، تأثیر فیلمها در ادوار اجتماعی چه روی فرد و چه کل جامعه فرق میکند و این طور هم نیست که فیلمساز تشخیص دهد فیلمش قرار است مشکلات جامعه را حل کند یا موج اجتماعی ایجاد کند. «دایره مینا» ساخته میشود و نتیجهاش راهاندازی سازمان انتقال خون میشود در حالی که سازندگان این فیلم چنین هدفی نداشتند و صرفاً فیلم اجتماعی ساختند.
شخصیتهای کنشگر در دستانداز ممیزی
فارغ از ساخت فیلم خوب که اصلیترین رسالت فیلمساز است، کار یک فیلمساز اجتماعی به تصویر کشیدن متعهدانه دردهای یک جامعه عنوان میشود. طرح این دغدغهها و مشکلات در قالب یک درام به منظور آگاهیبخشی به مخاطب و تلنگر زدن به ناکارآمدی نهادهای مربوطه است و سینماگر قرار نیست منجی باشد و راه حل ارائه دهد. ابوالحسن داوودی فیلمساز حوزه اجتماعی میگوید: «از نظر من، فیلمساز نه طبیب است و نه مصلح اجتماعی. یک تصویرگر است. تصویرگری که میتواند تفکر، برداشت و تحلیل داشته باشد. مسئولیت فیلمساز در سینمای اجتماعی نشان دادن تصویری درست و تأثیرگذار از آسیبهاست. چه تأثیر فردی بر تماشاگری که فیلم را میبیند و چه تأثیرات اجتماعی که دستاورد بیان مشکلات و مصایب و مسائل جامعه است. نسخه پیچیدن برای حل مشکلات و ارائه راه حل جزو وظایف فیلمساز نیست. هیچکدام از فیلمسازها این تخصص را ندارند که برای جامعه نسخهای فراگیر بپیچند و بخواهند اجرا شود. این وظیفه مسئولان و دولتمردانی است که قدرت در دست دارند و توقع این است که با روشنگری و درک و آگاهی از این مسائل، جامعه از قدرت اجتماعی خود برای بهتر کردن شرایط استفاده کند.»
برخی از معترضان سینمای اجتماعی بر این باورند که برای پرهیز از تلخکامی و سرخوردگی مخاطب باید پایانی خوش بر داستانی پر از ناخوشی دمید تا امید به تماشاگر منتقل شود اما مخالفان این نظریه با تأکید بر کارکردهای رئالیستی و واقعی سینما چنین پایانی را ایجاد خوش خیالی و امید کاذب میدانند. آنها معتقدند نمیتوان موضوعات حل نشده در جامعه را در سینما و جهان انتزاعی حل کرد. در عین حال بخشی از تحلیلگران بر این باورند که سینماگر در عین آسیبشناسی لازم است با زبان سینمایی و منطق دراماتیک شخصیتهایی کنشگر را ترسیم کند که تسلیم شرایط موجود نشدهاند و میتوانند مطالبهگری و کنش فعالانه را به مخاطب منتقل کنند. ابوالحسن داوودی در این باره میگوید: «استفاده از وجوه درام در جهت روشنتر شدن وضعیت و درک موقعیت واقعی برای تماشاگر و نشان دادن ظرفیتهایش برای تغییر، مسلماً میتواند از وجوه فیلمهای اجتماعی باشد اما طبعاً این کار سادهای نیست. فارغ از توانایی فیلمساز در استفاده درست از قواعد تصویر و منطق دراماتیک داستان، سینماگران اجتماعی با توجه به مانع همیشگی ممیزی و سانسور، به ندرت میتوانند تصویر واقعی و اثرگذار در این زمینه ارائه دهند. غالباً خروجی کار در مسیر ممیزی و بازبینیهای مکرر تبدیل به شیر بییال و دم و اشکمی میشود که تأثیرگذاری خود را از دست میدهد.»
اقتدا به قهرمان در زمانه ملتهب
جواد طوسی
منتقد سینما
دغدغهمندی و دل نگرانی فیلمساز از شرایط جامعه بهطور اجتنابناپذیر در آثارش بازتاب دارد. در تعدادی از فیلمهای این دوره از جشنواره فیلمساز به تلخیها و مرارتها و مصایب اقشار آسیبپذیر جامعه محدود و مقید شده بود. در حالی که به اعتقاد من امروز مثل شرایط کلاسیک سپری شده دوران موج نو نیست که برپایه نگاه صرفاً ناتورالیستی و درشتنما واقعیت جاری را تصویر کنیم و صرفاً نمایشدهنده تلخیها و سیاهیها و مصایب اقشار فرودست یا طبقات رشد نیافته جامعه شهری در حالگذار باشیم. این نگاه به تنهایی فضیلتی در پی ندارد. وقتی فیلمساز در مقام نگاه اجتماعینگر پشت دوربین قرار میگیرد و به جامعه خود خیره میشود جدا از نمایش مصایب و تلخیها باید نمایشدهنده نقطه امیدبخشتر باشد. مقصود این نیست که در خوشبینی انتزاعی قرار بگیرد بلکه میتوان از طریق شمایلی که نسبت واقع بینانهای با شرایط موجود جامعه دارد تصویری باورپذیر از قهرمان ارائه بدهد. قهرمانی که در عین رودررویی با تمام مشکلات و مصایب، جولاندهی فاعلانه دارد و نه منفعلانه و میتواند از این شرایط نابسامان و ناهنجار عبور کند. براساس خاستگاه خودش و مطالباتی که دارد افق دید بهتر و روشنبینانهتری را حتی در مقام یک نیروی فردگرا به نمایش بگذارد. یعنی همان چیزی که در دوران موج نو شاهد بودیم و درعین شکلگیری سینمای حاشیهنشین خیابانی، موجبات شمایل نگاری قهرمانگرایانه ایجاد شد که نمونهاش «کندو» فریدون گله، «تنگسیر» امیرنادری، «گوزنها» و «قیصر» مسعود کیمیایی بود. محدود شدن به عکسبرداری صرف از واقعیت برای فیلمساز اجتماعینگر این سالهای ملتهب و پر از بحران نسخه مناسب و قابل دفاعی نیست. فیلمساز اجتماعینگر ما گاهی اوقات بیش از حد خودزنی میکند. نمایش صرف پریشانحالی طبقه متوسط رشد نیافته جامعه شهری که به دلایل مختلف جایگاه واقعی و تاریخساز خود را از دست داده و در وضعیت سرگشته و نابسامان دست و پا میزند چه فضیلتی دارد یا فرضاً نمایش طبقه کارگر به شکل حقارتبار و تحقیرآمیز در مناسبات روزمره زندگی که در معرض فروپاشی خانوادگی و طبقاتی است چه سودی دارد. آیا رسالت تاریخیمان را درباره طبقه کارگری که باید هم از هویتمندی طبقاتی برخوردار باشد و هم نقش و جایگاه خودش را در شرایط تاریخی بالنده ببیند انجام دادهایم. اگر سراغ این مضامین و این طبقه میرویم حتماً نگاه توأم با هویتمند فردی اجتماعی و تاریخی را به آنها تجویز کنیم. مانیفستی برای عبور از بحران و رسیدن به شرایط بهتر و تثبیت شده صادر کنیم تا مخاطب در رودررویی با این آثار در پیله تنهایی و انزوا دوری باطل طی و تجربه نکند بلکه این آثار عامل محرک برای مطالبات بحق در مناسبات اجتماعی باشد. فیلمساز اجتماعینگر باید براساس درک و نقطه دیدی که با جهانبینی واقعبینانه و منطقپذیر توأم است محمل و بستری برای نمایش انسان کنشگر در ساحت ستیزنده با شرایط ناکارآمد ایجاد کند. نمونههای این نگاه را پیش از این هم در سینمای ایران داشتهایم. فیلمسازان درعین نمایش مرارتها و رنجهای طبقات آسیبپذیر، شأن و منزلت و هویتمندی همراه با بارقههای اخلاقی تجویز کردند. جدا از فیلمسازان موج نو، در بعد از انقلاب در یک دوره ابراهیم حاتمیکیا با حاج کاظم «آژانس شیشهای» به شکل کنشگر روبهرو میشود و آنارشیسم اجتماعی را در چرخه عدالتخواهی اجتماعی به نمایش میگذارد. رسول ملاقلیپور در فیلمهایی مثل «قارچ سمی»، «سفر به چزابه» و «نجات یافتگان» و «مزرعه پدری» یا مجید مجیدی در فیلمهایی چون «بچههای آسمان»، «آواز گنجشکها» و «خورشید» چنین نگاه و سمت و سویی دارد و هیچ وقت با حس منفعلانه و عقیم و سترون به سراغ این قشر و طبقه نرفته است. ممکن است برخی بگویند نگاه آرمان گرایانه فیلمسازی مثل مجید مجیدی به سهولت شکل عملی و اجرایی پیدا نمیکند ولی همین که این فیلمساز آدمهای خودش را از دل یک جامعه ملتهب شهری انتخاب میکند و برای آنها فضیلت و پایههای اخلاقی در نظر میگیرد و بهجای نمایش صرف جداافتادگی و حدفشدن آدمها در کانون سوءتفاهم به شرایط تفاهمآمیزتری فکر میکند و الگوهای دست یافتنی و باورپذیر میدهد میتواند پیشنهادی باشد برای دولتمردانی که در کمکاریهای خودشان غرق هستند و بستری برای شرایط بهتر و مطلوبتر باشد. درهمین روند فیلمسازی، مسعود کیمیایی هم حتی در فیلمهای بعد از انقلابش مثل «دندان مار»، «گروهبان»، «سلطان»، «اعتراض»، «جرم» و «قاتل اهلی» سعی کرد نگاه و جهانبینی خود را برای یک خط عدالتخواهانه و در عین حال نگاه معترضانه تجویز و پیشنهاد کند تا مخاطب خلع سلاح شده و مستأصل و خسته در برخورد با این شمایلنگاری قهرمانانه به شور و وجد آید و خلأ موجود در فردیت خویش را از طریق همذات پنداری با نیرو و عنصر قهرمان پر کند. در نهایت این جسارت و هوشمندی فردی و تاریخی را پیدا کند که در حوزههای اجتماعی مطالبات و دیدگاه حقطلبانه داشته باشد. سینما و دیگر حوزههای رسانهای در جوامع بحرانزده و ملتهب تا رسیدن به شرایط بهتر و امیدبخشتر باید به قهرمان اقتدا و تکیه کنند.
نجاتدهنده خود مخاطب است
اعظم راودراد
جامعهشناس
تمام گونههای سینمایی و مضامین مختلف را باید در کنار هم قرار داد تا بتوان قضاوتی منصفانه درباره فضای سینمای ایران ارائه کرد. سینمایی که هم درام دارد، هم کمدی و طنز و هم فیلم پلیسی و معمایی و هر کدام از این آثار به تناسب جایگاهشان ابعادی از واقعیت را به نمایش میگذارند. در برخی نگاه امیدوارانه غلبه دارد، در بعضی نگاه انتقادی، در بخشی نقاط قوت جامعه گوشزد میشود و در برخی نقاط ضعف جامعه. نمیتوان آنها را همچون جزایری دور افتاده دید و نگاه جامعهشناسانه نسبت به کلیت فضای سینما داشت. مسلماً وقتی راجع به فیلمهای اجتماعی صحبت میکنیم رویکرد جدی و تلخ آثار در پسزمینه این چشمانداز قرار میگیرد. طبیعی است که فیلمی که مشکلات و مسائل را بیان میکند لحنش تلخ و سرد باشد. فیلم اجتماعی ماهیتش انتقادی است و انتقاد از نظر برخی تلخ بهنظر میرسد. در حالی که کار هنر آگاهی بخشی است. در میان هنرها، چون سینما به واقعیت نزدیک و باورپذیرتر است این رسالت مشهودتر بهنظر میآید. آگاهیبخشی در دو ساحت ممکن است منجر به بهتر شدن اوضاع شود. تأثیر بزرگ بر مسئولان و حاکمان یک جامعه است که اگر به دیده صداقت با نگاه هنرمند همراه شوند، هشدارها را جدی میگیرند و برای علاج واقعه دست به کار میشوند. تأثیر سطح دیگر این آگاهی بخشی بر مخاطب است. مخاطب با شناخت مصایب و دردها ممکن است به این باور برسد که سهم خودش در رفع این مشکلات چیست. طبیعی است که با دیدن مصایب و رنجها آدم در وهله اول متأثر شود ولی در عین حال به این فکر میکند که چه جامعه آزادی وجود دارد که همه مسائل روی پرده میآید و قرار نیست او در ناآگاهی بماند. همین حس باعث میشود مخاطب به این تفکر برسد که نقشی در بهبود اوضاع داشته باشد، مطالبهگر باشد و به شیوههای مختلف در جهت بهبود شرایط با مطالبات مدنی و قانونی نقش ایفا کند. برخی از تصویر شخصیتهای به استیصال رسیده در سینما گلهمند هستند اما این تصاویر به این معنا نیست که همه ما به این انفعال رسیدهایم و تسلیم تباهی شدهایم. به اعتقاد من اساساً دستاورد سینمای اجتماعی مطالبهگری است حتی اگر شخصیت کنشمند و قهرمان نداشته باشد. چرا که فیلم اجتماعی به جای تأکید روی قهرمان روی نقش همه شخصیتها در تغییر اوضاع تأکید دارد. ممکن است به تشخیص هنرمند فیلم قهرمان هم داشته باشد و یک فیلمساز اجتماعی براساس گروه اجتماعی که آن را نمایندگی میکند، در یک موقعیت اجتماعی با وجود رنجها و مشکلات چشمانداز آینده را روشن ببیند و همچون فیلم «زیر پوست شهر» رخشان بنیاعتماد فیلم دارای قهرمان باشد. این نگاه هم برگرفته از فضایی است که در جامعه ایجاد شده است. ایام پس از خرداد 76 است، امیدی به اصلاحات در ذهن مردم جوانه زده و هنرمند همین طبقه را نمایندگی میکند. در دوره دیگر و فیلمی دیگر اما فیلمساز نمایندگی گروه اجتماعی دیگری را برعهده دارد و آن را به همان ترتیب منعکس میکند مثل «ابد و یک روز» سعید روستایی که همه چیز در نهایت در همان استیصال باقی میماند. برای قضاوت درباره رویکرد فیلمهای اجتماعی باید تمام این آثار را در کنار هم و در ساختار اجتماعی جامعه دید. در نهایت به اعتقاد من اصرار بر داشتن قهرمان مناسب سینمای عامه پسند است. خصوصیت سینمای عامه پسند این است که مخاطب نگاه صرفاً سرگرمکننده به سینما دارد و دلش میخواهد با خوشخیالی سالن سینما را ترک کند. کارکرد فیلمهای عامهپسند تسلیم مخاطب بهوضع موجود است یعنی اینکه مشکلات هست اما قهرمانی وجود دارد که همه قضایا را بخوبی و خوشی تمام کند. اگرچه امروز قهرمان که از مؤلفههای جذب مخاطب است جایش در سینمای عامهپسند هم خالی است.
تنگنا و فقری که دامنگیر سینما شد
علیرضا داوودنژاد
فیلمساز
پشت اثر هنری فرد انسانی قرار دارد و پشت اثر رسانهای سازمان اجتماعی عمل میکند. نتیجه کار بسته به این است که نظام اجتماعی برای فرد انسانی چه جایگاهی قائل است و از سازمان اجتماعی چه توقعی دارد؟ در واقع وضعیت هنر و رسانه بازتابی از مناسبات فرد و جمع در جامعه است. اگر فرد و جمع در صدد غلبه و سلطه بر یکدیگر باشند هنر و رسانه از هم جدا میشوند و به مقابله و تخریب یکدیگر میپردازند. هنر از رسانه جدا میشود و فراگیری خود را از دست میدهد و رسانه هم از هنر جدا میشود و اثرگذاری خود را از دست میدهد.برعکس اگر فرد و جمع به یکدیگر احترام بگذارند هنر و رسانه به یکدیگر نزدیک می شوند و رسانه به هنر فراگیری میدهد و هنر به رسانه اثرگذاری میبخشد. در جامعهای که فاصله و شکاف طبقاتی بیداد میکند پیداست که مناسبات فردی و جمعی از محور و مدار تعادل خارج شده و هرکدام در صدد غلبه و بهره کشی از آن دیگری برآمده است. در چنین شرایطی هنرزیر فشار قرار میگیرد تا بازتابی صادقانه از واقعیت نباشد و رسانه نیز چارهای جز تحریف و جعل پیدا نمیکند. اگر میبینیم منظومه هنری رسانهای ما در مقابل منظومههای رقیب و حریف منطقهای و جهانی کم میآورد و فضای دیداری شنیداری به تسخیر محصولات ترکی و هندی و اروپایی و امریکایی درمی آید؛ برای آن است که نه هنر از منزلت واقعی خود برخوردار است و نه رسانه در جایگاه واقعی خود قرار دارد. از سینمایی که از یکسو باید چشم خود را به روی زندگی و واقعیتهای مبتلابه و جاری آن ببندد و از سوی دیگر گرفتار بازار سیاه سرقت و قاچاق و نمایشهای غیرقانونی است و نهایتاً هم باید با امواج واردات رسمی و غیررسمی محصولات وارداتی مقابله و رقابت کند چه توقعی میتوان داشت؟ مدیران دولتی و صنفی برای برداشتن اینگونه مشکلات از پیش روی سینمای ایران چه کردهاند؟ اینک یکسال است که کرونا گیشهها را کساد و سالنهای نمایش را تعطیل کرده است؛ هم اکنون دویست فیلم ایرانی پشت در سالنهای بسته نمایش زمینگیر شدهاند. چرا با بازار نمایش خانگی و وی او دی و سینما آنلاین این بنبست شکسته نمیشود؟ آیا کسی هست که به آثار بیکاری و تنگنا و فقری که دامنگیر سینما شده است بیندیشد و در مقام مدیر و مسئول در صدد چاره اندیشی و گرهگشایی برآمده باشد؟ داوری کردن درباره سینمای ایران و فیلمهایی که در آن ساخته میشود بدون توجه به وضعیت عمومی جامعه و همچنین شرایطی که در آن سرمایهگذاری و تولید و توزیع و نمایش فیلمها صورت میگیرد راه بهجایی نمیبرد و گرهای از مشکلات باز نمیکند.
آذری جهرمی:
کری ربطی به وزیر و غیر وزیر ندارد
واکنش استقلالیها به استوری وزیر ارتباطات: عذرخواهی کنید
گروه ورزشی/ پس از پیروزی 5-0 پرسپولیس مقابل گلگهر، محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، در استوری اینستاگرامش متنی را منتشر کرد و نوشت: «گلگهر یه گل دیگه خورده بود، به رکورد استقلال میرسید ولی خب رکورد استقلال دستیافتنی نیست.» کری که بازتاب زیادی داشت و با واکنش زیاد استقلالیها مواجه شد و چهرههایی مانند حنیف عمرانزاده مربی استقلال و حسین کاظمی، مهدی فنونیزاده و محمد تقوی بازیکنان سابق این تیم در آن از وزیر جوان انتقاد کردند. اسماعیل خلیلزاده رئیس هیأت مدیره باشگاه استقلال گفت: «فکر میکنم آقای آذری جهرمی به واسطه ناراحت کردن هواداران استقلال باید از هواداران عذرخواهی کند.» اما آذری جهرمی که در برنامه آفساید رادیو جوان حضور یافته بود، در پاسخ به این سؤال که آیا حرکتش منطقی بود؟ گفت: «شما رادیو جوان هستید اما تفکر شما پیر است. بروید و فکر خود را عوض کنید. اگر جوان هستید که جوان جوانی میکند و کریخوانی هم ربطی به وزیر و غیر وزیر ندارد. هرکسی میتواند کری بخواند و پاسخش کری است. وزیر که صبح تا شب در قالب لباس وزیری نیست. من در حوزه ارتباطات وزیرم و یک شهروندم در دیگر حوزهها. این تفکر پیرمردی را بگذارید کنار. الان کدام سیاستمدار در کشور را پیدا میکنید که درباره فوتبال نظر ندهد؟ من نظرم را در کمال احترام گفتم، نه توهینی کردم و نه حرفی زدم. یک کری خواندم. آیا شما ناراحتید؟ یک تیم قهرمان شده، یک تیمی هم دوم و سوم شده. طرفداران هم کری خواندهاند، کجایش مشکل دارد؟ الان در صفحات استقلالی کری میخوانند، فحشش را من میخورم شما ناراحتید؟ اصل اساس ورزش 2 قطبی است. فوتبال را گذاشتهاند برای کریخوانی. فوتبال را نگذاشتهاند برای اینکه ما دست بیندازیم گردن هم و وحدت ایجاد کنیم. جریانات سیاسی وارد فوتبال میشوند و میگویند در دو تیم وحدت ایجاد کنید و دوست داشته باشید. این تیمها همواره رقیب هستند و جذابیتش این است که باهم کری بخوانند. در خانه ما 5 برادر پرسپولیسی هستیم و یک استقلالی. ما بدتر از این هم کری میخوانیم، مگر اشکالی دارد؟ من هم یک جوانم مثل شما، یک وظیفه وزیری هم دارم، کری هم دوست داشتم بخوانم و خواندم. جمله دوم من هم ایهام داشت و یک سری گفتند بله دو ستاره استقلال دست نیافتنی است. اشکالی هم ندارد.» این کریخوانی آذری جهرمی از آن جهت محل نقد است که فوتبال ایران دولتی است و برخی منتقدان بر این باورند که او در جایگاه یک وزیر نباید چنین صحبتهایی را مطرح کند اما باید به این نکته توجه داشت که در همه جای دنیا سیاستمداران به تیمی علاقه دارند و ابراز آن هیچگاه محل مناقشه نشده و دلخوری یا ناراحتی بخشی از هواداران را به همراه ندارد. مثل آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان که طرفدار تیم دسته دومی انرژی کوتبوس و عضو افتخاری این تیم است یا ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه که طرفدار زنیت است و گاهی به دیدن بازی این تیم به سن پترزبورگ شهر زادگاهش میرود.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
مناطق جنوبی را از اقتصاد نفتی و گازی و کشتیرانی زیاد کنیم / یک شهروند: امروزه ما می دانیم که دریای خلیج فارس و مکران برای ایران بندرهای اقتصادی می باشد و با بندرهایی که مثل کشورهای اروپایی و ترکیه بندر توریستی هستند بسیار تفاوت دارد پس هر چه در توان داریم آن مناطق جنوبی را از اقتصاد نفتی و گازی و کشتیرانی زیاد کنیم و دیگر مناطق کشور را مانند دریای خزرتوریستی کنیم.
گرانی سیمان/ محمد فؤاد کاسب: علت افزایش قیمت سیمان و نایاب بودن آن در بازار چیست؟ در برخی نقاط سیمان را با قیمت خیلی گران به فروش میرسانند. از مسئولان خواهشمندم نظارت بیشتری بر فروشندگان سیمان داشته باشند.
ترمیم آسفالت ورودی شهر خرمآباد/ آرمان گندابی از لرستان: از اداره راه و شهرسازی لرستان درخواست میشود آسفالت ورودی شهر خرمآباد را که بسیار چاله و دستانداز دارد ترمیم نمایند، زیرا باعث خساراتی بر خودروهای عبوری در این خصوص شده است.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
مناطق جنوبی را از اقتصاد نفتی و گازی و کشتیرانی زیاد کنیم / یک شهروند: امروزه ما می دانیم که دریای خلیج فارس و مکران برای ایران بندرهای اقتصادی می باشد و با بندرهایی که مثل کشورهای اروپایی و ترکیه بندر توریستی هستند بسیار تفاوت دارد پس هر چه در توان داریم آن مناطق جنوبی را از اقتصاد نفتی و گازی و کشتیرانی زیاد کنیم و دیگر مناطق کشور را مانند دریای خزرتوریستی کنیم.
گرانی سیمان/ محمد فؤاد کاسب: علت افزایش قیمت سیمان و نایاب بودن آن در بازار چیست؟ در برخی نقاط سیمان را با قیمت خیلی گران به فروش میرسانند. از مسئولان خواهشمندم نظارت بیشتری بر فروشندگان سیمان داشته باشند.
ترمیم آسفالت ورودی شهر خرمآباد/ آرمان گندابی از لرستان: از اداره راه و شهرسازی لرستان درخواست میشود آسفالت ورودی شهر خرمآباد را که بسیار چاله و دستانداز دارد ترمیم نمایند، زیرا باعث خساراتی بر خودروهای عبوری در این خصوص شده است.
نوبت شفافسازی در امریکاست
مهدی ذاکریان
استاد دانشگاه
سیاست خارجی ایران و دیپلماسی به کار گرفته شده در مسأله سیاستهای هستهای کشور و همچنین روند برنامهریزی ایران برای همکاری با جامعه بینالمللی شفاف و معین است. ایران به سمت همکاری گرایش دارد و معتقد است آماده همکاری با جامعه بینالملل است مشروط به اینکه همکاریهای متقابل هم انجام شود. اما در آن سوی میز یکی از طرفین یعنی امریکا در شرایط جاری وضعیت شفاف و روشنی نداشته که سبب ابهام و بعضاً تناقض برای همکاری میشود. از این رو هنوز در انتخابهای خود به گزینه درست و روشنی برای حل موضوع برجام دست پیدا نکرده است. این رفتار امریکاییها سبب درک غلط بینالاذهانی شده و در نتیجه بدگمانی طرفین افزایش یافته و به بی اعتمادی میانجامد.
اینک مسأله اصلی، بحران اعتماد میان ایران و امریکاست. مدل انتخابی بایدن- بلینکن: «در آغاز تعهد اول تو»، از جنس بازی توپ بیلیارد در روابط بینالملل و سبب تحریک بی اعتمادی است. در گذشته نیز بحران اعتماد از سوی امریکاییها نسبت به ایران شدید بوده و مسأله هستهای به دلیل عدم چنین اعتمادی تشدید شد که در نهایت موضوع برجام به حل این بحران خاتمه داد. اگرچه این مسأله فقط به موضوع هستهای منحصر شد اما اقدامات بسیار خوبی صورت گرفت و ایران توانست به خوبی بر بحران اعتماد فائق آمده و اعتماد جامعه بینالمللی را به سوی تأمین منافع ملی هدایت کند. چنان که آژانس بینالمللی انرژی اتمی، حرکتهای ایران را کاملاً مطابق با برجام اعلام و هیچ انحرافی در موضوع هستهای پیدا نکرد.
پس از این اعتمادسازی اولیه و با روی کار آمدن ترامپ، امریکا به عنوان یکی از طرفهای مقابل ایران در برجام از این توافق خارج و رئیس جمهوری امریکا با انگیزه کسب منافع خویش و متحدانی مانند اسرائیل و سعودی، ابتدا با اعلام 12 شرط خواستار مذاکره همهجانبه و دستیابی به یک توافق جامع پیرامون همه موضوعات شد که در نهایت حتی با اعمال فشار حداکثری و کوتاه آمدن از شروط اولیه خود موفق به تحقق این هدف نشد. این بار این امریکا بود که اقداماتی را انجام داد که بحران اعتمادی که در گذشته در سمت و سوی جناح کشورهای غربی وجود داشت این دفعه به سمت ایران منتقل شود. لذا بحران اعتماد در سمت ایران خیلی قوی شد. چون ایران معتقد بود که به همه تعهدات برجامی عمل کرده و طرف دیگر عمل نکرده است. طبیعی است در چنین شرایطی برای خروج از بحران، آن کشوری که این بحران را ایجاد کرده و محل نقد همه کشورها هم بوده، باید قدم اول را بردارد. این در حالی است که امریکاییها برای انجام این کار دچار ابهام هستند. در تمام دورههای مذاکرات هستهای از آغاز تاکنون همه طرفهای برجام از جمله کشورهای غربی و چین و روسیه همواره دارای وحدت رویه بودهاند و درباره مهار ایران و نظارت بر برنامههای هستهایاش اجماع نظر داشتند. اما این اجماع در دوره ترامپ شکست و او خواهان یک توافق با مبنای یا همه چیز یا هیچ چیز شد. این در حالی بود که طرفهای دیگر سعی کردند ایران را به ماندن در برجام مجاب کنند و ایران هم تا جایی که میتوانست سعی کرد مفاد این توافق را رعایت کند و اگر هم کاهش تعهداتی را در دستور کار قرار داده با اطلاع و به منظور ترغیب سایر طرفها به انجام تعهدات برجامیشان بوده است.
بنابراین دو طرف در شرایط کنونی از این مرحله عبور کردهاند اگر اروپاییها بخواهند سیاست نزدیکی با امریکا را برگزینند به شکلی که سبب عدم احراز هرگونه امتیاز برای ایران باشد خب دلیلی باقی نمیماند که در برجام باقی بماند. ممکن است سیاست قدرت و زور زمانی جواب دهد ولی موقعی که شما از این سیاست در گذشته استفاده کردید و تحریمهای حداکثری را اعمال کردید و به نتیجهای نرسیدید دیگر چه امتیازی میتوانید بگیرید؟ یعنی میشود سیاست زور و فشار برای کسب هیچ.
اروپاییها باید بدانند پیوستن به امریکا، در این موضوع اشتباه است. بنابراین به جای این کار باید به فکر امتیاز بزرگ و جبران خسارت ایران باشند. نباید فراموش کرد که در کنار اروپاییها یک مقام بلندپایهای در نظام بینالملل به عنوان دبیرکل سازمان ملل وجود دارد که او هم به اشتباه سکوت کرده است. دبیرکل میتواند فعالیت فراوانی برای نجات برجام انجام دهد و این بحران اعتماد را حل کند در حالی که او هیچ اقدامی در دستور کار برای حل این مسأله ندارد. حال آنکه میتوانست از یک زاویه دیگر فعال باشد. دبیر کل باید اجرای قطعنامههای سازمان ملل را پیگیری کند. او میتواند به احیای قطعنامه 2231 کمک کند و در گام اول اعتماد به چندجانبهگرایی را احیا کند.
شرایط کنونی در حالی دچار ایستایی شده که اروپا مصرانه خواهان مشارکت اولیه امریکا در مذاکرات 1+5 است و این در حالی است که ایران پیشتر شرط لغو تحریمها را برای پیوستن دوباره امریکا به گروه 1+5 اعلام کرده است. بدون تردید برگزاری جلساتی که منجر به ایجاد تعهد برای کشور ناقض نباشد، بی فایده خواهد بود. با این وجود، رویکرد گفتوگو حتی اگر منجر به نتیجه خیلی مشخصی هم نشود، راه مؤثری برای غلبه بر بحران به شمار میآید چون طرفین در گفت و گو میتوانند خواستههای یکدیگر را ارزیابی کنند. گفت وگو در روابط بینالملل حتی با شیطان ممنوع نیست، یعنی تا این اندازه در روابط بینالملل از منطق این رویکرد استقبال شده است. در فضای کنونی برجام، گفتوگویی که منجر به رسمیت شناخته شدن یا ایجاد تعهد از طرف ایران نشود بلکه به منظور این باشد که صدا و خواسته آن کشور شنیده شود مؤثر است. اینکه مدل سازمان یافته سیاست خارجی قطعی، در برابر ایران خطاست و امریکا باید مدل عقلانی را جایگزین آن کند. شرط تغییر چنین پارادایمی، پرداخت خسارت خطاهاست. یعنی اگر جلسه گفتوگویی برقرار شود ایران با این انگیزه حضور پیدا کند که خواستههای خود را اعلام و از طرف مقابل درخواست جبران خسارت کند. برای نیل به این منظور، گفتوگوی رو در رو راهکار تأثیرگذاری به نظر میرسد.
استاد دانشگاه
سیاست خارجی ایران و دیپلماسی به کار گرفته شده در مسأله سیاستهای هستهای کشور و همچنین روند برنامهریزی ایران برای همکاری با جامعه بینالمللی شفاف و معین است. ایران به سمت همکاری گرایش دارد و معتقد است آماده همکاری با جامعه بینالملل است مشروط به اینکه همکاریهای متقابل هم انجام شود. اما در آن سوی میز یکی از طرفین یعنی امریکا در شرایط جاری وضعیت شفاف و روشنی نداشته که سبب ابهام و بعضاً تناقض برای همکاری میشود. از این رو هنوز در انتخابهای خود به گزینه درست و روشنی برای حل موضوع برجام دست پیدا نکرده است. این رفتار امریکاییها سبب درک غلط بینالاذهانی شده و در نتیجه بدگمانی طرفین افزایش یافته و به بی اعتمادی میانجامد.
اینک مسأله اصلی، بحران اعتماد میان ایران و امریکاست. مدل انتخابی بایدن- بلینکن: «در آغاز تعهد اول تو»، از جنس بازی توپ بیلیارد در روابط بینالملل و سبب تحریک بی اعتمادی است. در گذشته نیز بحران اعتماد از سوی امریکاییها نسبت به ایران شدید بوده و مسأله هستهای به دلیل عدم چنین اعتمادی تشدید شد که در نهایت موضوع برجام به حل این بحران خاتمه داد. اگرچه این مسأله فقط به موضوع هستهای منحصر شد اما اقدامات بسیار خوبی صورت گرفت و ایران توانست به خوبی بر بحران اعتماد فائق آمده و اعتماد جامعه بینالمللی را به سوی تأمین منافع ملی هدایت کند. چنان که آژانس بینالمللی انرژی اتمی، حرکتهای ایران را کاملاً مطابق با برجام اعلام و هیچ انحرافی در موضوع هستهای پیدا نکرد.
پس از این اعتمادسازی اولیه و با روی کار آمدن ترامپ، امریکا به عنوان یکی از طرفهای مقابل ایران در برجام از این توافق خارج و رئیس جمهوری امریکا با انگیزه کسب منافع خویش و متحدانی مانند اسرائیل و سعودی، ابتدا با اعلام 12 شرط خواستار مذاکره همهجانبه و دستیابی به یک توافق جامع پیرامون همه موضوعات شد که در نهایت حتی با اعمال فشار حداکثری و کوتاه آمدن از شروط اولیه خود موفق به تحقق این هدف نشد. این بار این امریکا بود که اقداماتی را انجام داد که بحران اعتمادی که در گذشته در سمت و سوی جناح کشورهای غربی وجود داشت این دفعه به سمت ایران منتقل شود. لذا بحران اعتماد در سمت ایران خیلی قوی شد. چون ایران معتقد بود که به همه تعهدات برجامی عمل کرده و طرف دیگر عمل نکرده است. طبیعی است در چنین شرایطی برای خروج از بحران، آن کشوری که این بحران را ایجاد کرده و محل نقد همه کشورها هم بوده، باید قدم اول را بردارد. این در حالی است که امریکاییها برای انجام این کار دچار ابهام هستند. در تمام دورههای مذاکرات هستهای از آغاز تاکنون همه طرفهای برجام از جمله کشورهای غربی و چین و روسیه همواره دارای وحدت رویه بودهاند و درباره مهار ایران و نظارت بر برنامههای هستهایاش اجماع نظر داشتند. اما این اجماع در دوره ترامپ شکست و او خواهان یک توافق با مبنای یا همه چیز یا هیچ چیز شد. این در حالی بود که طرفهای دیگر سعی کردند ایران را به ماندن در برجام مجاب کنند و ایران هم تا جایی که میتوانست سعی کرد مفاد این توافق را رعایت کند و اگر هم کاهش تعهداتی را در دستور کار قرار داده با اطلاع و به منظور ترغیب سایر طرفها به انجام تعهدات برجامیشان بوده است.
بنابراین دو طرف در شرایط کنونی از این مرحله عبور کردهاند اگر اروپاییها بخواهند سیاست نزدیکی با امریکا را برگزینند به شکلی که سبب عدم احراز هرگونه امتیاز برای ایران باشد خب دلیلی باقی نمیماند که در برجام باقی بماند. ممکن است سیاست قدرت و زور زمانی جواب دهد ولی موقعی که شما از این سیاست در گذشته استفاده کردید و تحریمهای حداکثری را اعمال کردید و به نتیجهای نرسیدید دیگر چه امتیازی میتوانید بگیرید؟ یعنی میشود سیاست زور و فشار برای کسب هیچ.
اروپاییها باید بدانند پیوستن به امریکا، در این موضوع اشتباه است. بنابراین به جای این کار باید به فکر امتیاز بزرگ و جبران خسارت ایران باشند. نباید فراموش کرد که در کنار اروپاییها یک مقام بلندپایهای در نظام بینالملل به عنوان دبیرکل سازمان ملل وجود دارد که او هم به اشتباه سکوت کرده است. دبیرکل میتواند فعالیت فراوانی برای نجات برجام انجام دهد و این بحران اعتماد را حل کند در حالی که او هیچ اقدامی در دستور کار برای حل این مسأله ندارد. حال آنکه میتوانست از یک زاویه دیگر فعال باشد. دبیر کل باید اجرای قطعنامههای سازمان ملل را پیگیری کند. او میتواند به احیای قطعنامه 2231 کمک کند و در گام اول اعتماد به چندجانبهگرایی را احیا کند.
شرایط کنونی در حالی دچار ایستایی شده که اروپا مصرانه خواهان مشارکت اولیه امریکا در مذاکرات 1+5 است و این در حالی است که ایران پیشتر شرط لغو تحریمها را برای پیوستن دوباره امریکا به گروه 1+5 اعلام کرده است. بدون تردید برگزاری جلساتی که منجر به ایجاد تعهد برای کشور ناقض نباشد، بی فایده خواهد بود. با این وجود، رویکرد گفتوگو حتی اگر منجر به نتیجه خیلی مشخصی هم نشود، راه مؤثری برای غلبه بر بحران به شمار میآید چون طرفین در گفت و گو میتوانند خواستههای یکدیگر را ارزیابی کنند. گفت وگو در روابط بینالملل حتی با شیطان ممنوع نیست، یعنی تا این اندازه در روابط بینالملل از منطق این رویکرد استقبال شده است. در فضای کنونی برجام، گفتوگویی که منجر به رسمیت شناخته شدن یا ایجاد تعهد از طرف ایران نشود بلکه به منظور این باشد که صدا و خواسته آن کشور شنیده شود مؤثر است. اینکه مدل سازمان یافته سیاست خارجی قطعی، در برابر ایران خطاست و امریکا باید مدل عقلانی را جایگزین آن کند. شرط تغییر چنین پارادایمی، پرداخت خسارت خطاهاست. یعنی اگر جلسه گفتوگویی برقرار شود ایران با این انگیزه حضور پیدا کند که خواستههای خود را اعلام و از طرف مقابل درخواست جبران خسارت کند. برای نیل به این منظور، گفتوگوی رو در رو راهکار تأثیرگذاری به نظر میرسد.
کیفیت آموزش مجازی در پسا کرونا
محمود نیلی احمدآبادی
رئیس دانشگاه تهران
آموزشهای الکترونیکی یکی از دستاوردهای مهم دانشگاهها در دوران کرونا است چرا که در این مدل آموزشی تکنولوژی به کمک دانشگاهها آمد تا در این دوران سخت، آموزشها متوقف نشود. البته یادآور میشوم آموزش مجازی هم یک بخشی از تکنولوژی است که در خدمت نظام آموزشی قرار گرفته است. بنابراین بهرهبرداری از این تکنولوژیها با توجه به کیفیت آموزش بسیار مهم است. در این مطلب نمیخواهم بگویم که آموزش مجازی خوب است یا خیر بلکه معتقدم که آموزش مجازی، شیوه نوین آموزش در دنیاست. ارائه این مدل آموزشی بستگی به توانمندی استاد، امکانات دانشگاه، امکانات استاد و دانشجو، همچنین تجربه و دانش استاد و دانشجو دارد. استاد و دانشگاه با استفاده از این تکنولوژی میتوانند روی کیفیت آموزش مجازی بهشدت تأثیر بگذارند.
ما در دوران شیوع کرونا ناچار به آموزش مجازی شدیم. در آغاز استفاده از این مدل آموزشی، دانشجویان و استادان مسلط به آن نبودند و تکنولوژی دانشگاهها هم خیلی توسعهیافته نبود. در این یک سال تحصیلی ابزار و امکانات دانشگاهها بهسرعت گسترش پیدا کرد و به این ترتیب کیفیت آموزش مجازی هم نسبت به سال تحصیلی گذشته متفاوت شد. البته امکانات هر دانشگاه با دانشگاه دیگر فرق دارد. برخی از دانشگاهها امکانات خوبی از همان شروع کار داشتند و برخی از دانشگاهها هم مشکلات و ضعفهایی داشتند. اما حالا در این مقطع زمانی وضعیت همه دانشگاهها در آموزش مجازی تقریباً یکسان شده است. با این حال بزرگترین مشکل ما در آموزش مجازی بحث حضور و تأثیر حضور در ایجاد ارتباط بین استاد و دانشجو، دانشجو با دانشجو و استفاده از سایر امکاناتی که در دانشگاه وجود دارد، است. این شاید بزرگترین ضعف ما باشد اما آموزش مجازی به ما این امکان را داد که اطلاعات بیشتری را به دانشجو منتقل و آزادی عمل بهتری را برای دانشجو و استاد فراهم کنیم بنابراین منابع بیشتری دراختیار دانشجو قرار گرفت البته کاهش هزینههای یادگیری، افزایش دسترسی توسعه دانشگاه، دسترسی دانشجویان در دورترین نقطه کشور به آموزش، تقویت مهارتهای دیجیتالی دانشجویان و کاهش مشکلات ناشی از کمبود اعضای هیأت علمی از جمله مزایای استفاده از این نوع آموزش است. اما ارتباط دوسویه استاد و دانشجو در آموزش مجازی تضعیف شد و همینطور سایر جنبههای آموزش در آموزش مجازی محدود شده است. با این همه فکر میکنم در پساکرونا هم آموزش مجازی نقش پررنگی نسبت به قبل کرونا داشته باشد.
چرا که ما یاد گرفتیم از این تکنولوژی بهتر استفاده کنیم اما اینکه چند درصد آموزشهای ما مجازی خواهد بود باید منتظر شویم تا دانشگاهها خودشان تصمیمگیری کنند. آنچه من این روزها میبینم این است در پساکرونا حداقل ٣٠ درصد محتوای آموزشی دانشگاهها به سمت آموزش الکترونیکی میرود. چرا که آموزش مجازی توانمندیهای بیشتری را برای استاد فراهم میکند. درباره زیرساختهای آموزش مجازی هم دانشگاه به دانشگاه این موضوع فرق میکند. در دانشگاه تهران در حال ساخت استودیوهای پیشرفته هستیم که در آن حضور دانشجو در کلاس مجازی برای استاد بیشتر احساس شود.
رئیس دانشگاه تهران
آموزشهای الکترونیکی یکی از دستاوردهای مهم دانشگاهها در دوران کرونا است چرا که در این مدل آموزشی تکنولوژی به کمک دانشگاهها آمد تا در این دوران سخت، آموزشها متوقف نشود. البته یادآور میشوم آموزش مجازی هم یک بخشی از تکنولوژی است که در خدمت نظام آموزشی قرار گرفته است. بنابراین بهرهبرداری از این تکنولوژیها با توجه به کیفیت آموزش بسیار مهم است. در این مطلب نمیخواهم بگویم که آموزش مجازی خوب است یا خیر بلکه معتقدم که آموزش مجازی، شیوه نوین آموزش در دنیاست. ارائه این مدل آموزشی بستگی به توانمندی استاد، امکانات دانشگاه، امکانات استاد و دانشجو، همچنین تجربه و دانش استاد و دانشجو دارد. استاد و دانشگاه با استفاده از این تکنولوژی میتوانند روی کیفیت آموزش مجازی بهشدت تأثیر بگذارند.
ما در دوران شیوع کرونا ناچار به آموزش مجازی شدیم. در آغاز استفاده از این مدل آموزشی، دانشجویان و استادان مسلط به آن نبودند و تکنولوژی دانشگاهها هم خیلی توسعهیافته نبود. در این یک سال تحصیلی ابزار و امکانات دانشگاهها بهسرعت گسترش پیدا کرد و به این ترتیب کیفیت آموزش مجازی هم نسبت به سال تحصیلی گذشته متفاوت شد. البته امکانات هر دانشگاه با دانشگاه دیگر فرق دارد. برخی از دانشگاهها امکانات خوبی از همان شروع کار داشتند و برخی از دانشگاهها هم مشکلات و ضعفهایی داشتند. اما حالا در این مقطع زمانی وضعیت همه دانشگاهها در آموزش مجازی تقریباً یکسان شده است. با این حال بزرگترین مشکل ما در آموزش مجازی بحث حضور و تأثیر حضور در ایجاد ارتباط بین استاد و دانشجو، دانشجو با دانشجو و استفاده از سایر امکاناتی که در دانشگاه وجود دارد، است. این شاید بزرگترین ضعف ما باشد اما آموزش مجازی به ما این امکان را داد که اطلاعات بیشتری را به دانشجو منتقل و آزادی عمل بهتری را برای دانشجو و استاد فراهم کنیم بنابراین منابع بیشتری دراختیار دانشجو قرار گرفت البته کاهش هزینههای یادگیری، افزایش دسترسی توسعه دانشگاه، دسترسی دانشجویان در دورترین نقطه کشور به آموزش، تقویت مهارتهای دیجیتالی دانشجویان و کاهش مشکلات ناشی از کمبود اعضای هیأت علمی از جمله مزایای استفاده از این نوع آموزش است. اما ارتباط دوسویه استاد و دانشجو در آموزش مجازی تضعیف شد و همینطور سایر جنبههای آموزش در آموزش مجازی محدود شده است. با این همه فکر میکنم در پساکرونا هم آموزش مجازی نقش پررنگی نسبت به قبل کرونا داشته باشد.
چرا که ما یاد گرفتیم از این تکنولوژی بهتر استفاده کنیم اما اینکه چند درصد آموزشهای ما مجازی خواهد بود باید منتظر شویم تا دانشگاهها خودشان تصمیمگیری کنند. آنچه من این روزها میبینم این است در پساکرونا حداقل ٣٠ درصد محتوای آموزشی دانشگاهها به سمت آموزش الکترونیکی میرود. چرا که آموزش مجازی توانمندیهای بیشتری را برای استاد فراهم میکند. درباره زیرساختهای آموزش مجازی هم دانشگاه به دانشگاه این موضوع فرق میکند. در دانشگاه تهران در حال ساخت استودیوهای پیشرفته هستیم که در آن حضور دانشجو در کلاس مجازی برای استاد بیشتر احساس شود.
مهار تورم در گرو اصلاح قانون اساسی
محمد قلی یوسفی
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
تورم پدیدهای است که از عوامل مختلف تأثیر پذیرفته است.موضوعی نیست که بخواهیم از طریق مهندسی آن را مهار کنیم.در همه ادوار دولتها خود عامل ایجاد تورم بودهاند بنابراین از رفع آن نیز عاجزند. مثل این میماند که کسی خود عامل اختلال باشد خودش هم بیاید مشکل را حل کند. ماهیت کار به گونهای است که در کشورهای نفتخیز دولت نقش عمدهای در اقتصاد دارد پس طبیعی است که هزینهها افزایش پیدا میکند که افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم را بهدنبال دارد. در چنین شرایطی امکان اینکه تورم را مهار کرد وجود ندارد. از سوی دیگر کلمه تورم یک میانگین است که به هیچ عنوان معنی نمیدهد. آنچه مهم است قیمتهای نسبی است. یعنی هنگامی که دولتمردان میانگین ۳۰۰ قلم کالا را میگیرند هیچ معنی ندارد. برخی شاخصها گمراه کننده و سیاسی هستند. فرض کنید قیمت تلفن راه دور ۲۰ درصد کاهش پیدا کند بعد قیمت شیر ۱۰ درصد افزایش پیدا کند اینجا تورم میانگین اینها را حساب میکنند. دولت و بانک مرکزی و دیگر نهادها وقتی میانگین اینها را میگیرند میگویند تورم منهای ۵ درصد شده است. این داده نه نماینده تورم تلفن راه دور است و نه شیر. رقمی که میگویند رقم مجهولی است. این میانگین هیچ چیزی را نشان نمیدهد. آنچه مهم است ما باید قیمتهای نسبی را حساب کنیم مثلاً قیمت کفش نسبت به لباس چقدر تغییر کرده است. یا قیمت گوشت نسبت به میوه چقدر تغییر کرده است. ما نمیتوانیم بگوییم تورم یا رکودی که وجود دارد نسبت به همه کالاها است. این اصطلاح باید اصلاح شود. از زمانی که دولتها سکاندار پول شدند و اختیار چاپ پول را بهدست گرفتند، توانستند براحتی تورم ایجاد کند. بهعنوان مثال تولید سبزی چند ماه طول میکشد اما چاپ پول هر ۲۴ سال میتواند انجام گیرد.
بنابراین ما همواره شاهد افزایش قیمتها هستیم اما علاوه بر اینکه قیمتها ذاتاً از دولت تأثیر میپذیرند افزایش یا کاهش عرضه کالا از طریق واردات و مسائل روانی میتواند تأثیر بگذارد اما اینها نشان میدهد که در کشورهایی که دولت مداخله میکند، بیثباتی ایجاد میکند. دولتی که مداخله میکند باعث میشود که قیمت نسبی به هم بخورد. حتی دولت بهصورت تصنعی میتواند قیمت برخی کالاها را که به درد نمیخورد بالا ببرد. متأسفانه چون در ایران دولتها قدرت تام دارند امکان سرمایهگذاری بلندمدت را نمیدهد و فعالیتهای سوداگرانه رواج پیدا میکند. تنها راه مهار این تورم این است که قانون اساسی اصلاح شود چون نمیتوانید به دولت بگویید که هزینههایش را کم کند. دولت نمیتواند به کارمندانش حقوق ندهد. پس باید حوزه فعالیت دولت کم شود و قانون اساسی باید اصلاح شود که متأسفانه قانون اساسی بیشترین قدرت را به دولت و بعد تعاونیها و در آخر به بخش خصوصی میدهد در حالی که اقتصاد باید در دست بخش خصوصی باشد وکار دولت برقراری نظم و امنیت است. ما شاهد این هستیم که ارگانهای دولتی و نهادها افزایش پیدا کردهاند این درحالی است که اینها نباید از بودجه عمومی استفاده کنند. بدون کوچک کردن دولت و برگردان دولت به نقش اصلی خود که نظم و امنیت است و بدون اصلاح قانون اساسی امکان افزایش عرضه وجود ندارد در حالی که همچنان وابستگی به واردات وجود دارد و این وابستگی تحت تأثیر افزایش قیمت ارز خواهد بود که همه اینها هم تحت تأثیر تورم خواهد بود. تورم هم ناشی از نقدینگی و نقدینگی هم ناشی از فعالیت دولت است. در چند دهه گذشته به غیر از سالهای جنگ همواره با ۳۰ درصد نقدینگی مواجه بودهایم و فرقی هم نمیکند چه دولتی بر سرکار بوده باشد. به همین دلیل هم سالانه شاهد افزایش قیمتها هستیم.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
تورم پدیدهای است که از عوامل مختلف تأثیر پذیرفته است.موضوعی نیست که بخواهیم از طریق مهندسی آن را مهار کنیم.در همه ادوار دولتها خود عامل ایجاد تورم بودهاند بنابراین از رفع آن نیز عاجزند. مثل این میماند که کسی خود عامل اختلال باشد خودش هم بیاید مشکل را حل کند. ماهیت کار به گونهای است که در کشورهای نفتخیز دولت نقش عمدهای در اقتصاد دارد پس طبیعی است که هزینهها افزایش پیدا میکند که افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم را بهدنبال دارد. در چنین شرایطی امکان اینکه تورم را مهار کرد وجود ندارد. از سوی دیگر کلمه تورم یک میانگین است که به هیچ عنوان معنی نمیدهد. آنچه مهم است قیمتهای نسبی است. یعنی هنگامی که دولتمردان میانگین ۳۰۰ قلم کالا را میگیرند هیچ معنی ندارد. برخی شاخصها گمراه کننده و سیاسی هستند. فرض کنید قیمت تلفن راه دور ۲۰ درصد کاهش پیدا کند بعد قیمت شیر ۱۰ درصد افزایش پیدا کند اینجا تورم میانگین اینها را حساب میکنند. دولت و بانک مرکزی و دیگر نهادها وقتی میانگین اینها را میگیرند میگویند تورم منهای ۵ درصد شده است. این داده نه نماینده تورم تلفن راه دور است و نه شیر. رقمی که میگویند رقم مجهولی است. این میانگین هیچ چیزی را نشان نمیدهد. آنچه مهم است ما باید قیمتهای نسبی را حساب کنیم مثلاً قیمت کفش نسبت به لباس چقدر تغییر کرده است. یا قیمت گوشت نسبت به میوه چقدر تغییر کرده است. ما نمیتوانیم بگوییم تورم یا رکودی که وجود دارد نسبت به همه کالاها است. این اصطلاح باید اصلاح شود. از زمانی که دولتها سکاندار پول شدند و اختیار چاپ پول را بهدست گرفتند، توانستند براحتی تورم ایجاد کند. بهعنوان مثال تولید سبزی چند ماه طول میکشد اما چاپ پول هر ۲۴ سال میتواند انجام گیرد.
بنابراین ما همواره شاهد افزایش قیمتها هستیم اما علاوه بر اینکه قیمتها ذاتاً از دولت تأثیر میپذیرند افزایش یا کاهش عرضه کالا از طریق واردات و مسائل روانی میتواند تأثیر بگذارد اما اینها نشان میدهد که در کشورهایی که دولت مداخله میکند، بیثباتی ایجاد میکند. دولتی که مداخله میکند باعث میشود که قیمت نسبی به هم بخورد. حتی دولت بهصورت تصنعی میتواند قیمت برخی کالاها را که به درد نمیخورد بالا ببرد. متأسفانه چون در ایران دولتها قدرت تام دارند امکان سرمایهگذاری بلندمدت را نمیدهد و فعالیتهای سوداگرانه رواج پیدا میکند. تنها راه مهار این تورم این است که قانون اساسی اصلاح شود چون نمیتوانید به دولت بگویید که هزینههایش را کم کند. دولت نمیتواند به کارمندانش حقوق ندهد. پس باید حوزه فعالیت دولت کم شود و قانون اساسی باید اصلاح شود که متأسفانه قانون اساسی بیشترین قدرت را به دولت و بعد تعاونیها و در آخر به بخش خصوصی میدهد در حالی که اقتصاد باید در دست بخش خصوصی باشد وکار دولت برقراری نظم و امنیت است. ما شاهد این هستیم که ارگانهای دولتی و نهادها افزایش پیدا کردهاند این درحالی است که اینها نباید از بودجه عمومی استفاده کنند. بدون کوچک کردن دولت و برگردان دولت به نقش اصلی خود که نظم و امنیت است و بدون اصلاح قانون اساسی امکان افزایش عرضه وجود ندارد در حالی که همچنان وابستگی به واردات وجود دارد و این وابستگی تحت تأثیر افزایش قیمت ارز خواهد بود که همه اینها هم تحت تأثیر تورم خواهد بود. تورم هم ناشی از نقدینگی و نقدینگی هم ناشی از فعالیت دولت است. در چند دهه گذشته به غیر از سالهای جنگ همواره با ۳۰ درصد نقدینگی مواجه بودهایم و فرقی هم نمیکند چه دولتی بر سرکار بوده باشد. به همین دلیل هم سالانه شاهد افزایش قیمتها هستیم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
انقلاب، نشان «نقشآفرینی در مسائل اساسی» را بر سینه جوانان برومند کشور نشاند
-
نسل ما فوتبال را سر سفره مردم آورد
-
تسهیلات ویژه برای بازسازی سی سخت
-
فضای مجازی تحول شگرفی ایجاد کرد
-
اول رفع تحریمها بعد بازگشت امریکا
-
فرصتی برای از دست دادن نداریم
-
برنامه بیاثر کردن تحریمها ادامه دارد
-
سرمایه اجتماعی افزایش یابد امید هم افزایش پیدا خواهد کرد
-
30 میلیون سهامدار عدالت، اعضای هیأت مدیره انتخاب میکنند
-
خلاقیت زیر قیچی کپیکاری
-
مجوز سفرهای نوروزی در قید شرایط کرونا
-
شکلات تلخ
-
کری ربطی به وزیر و غیر وزیر ندارد
-
سلام ایران
-
نوبت شفافسازی در امریکاست
-
کیفیت آموزش مجازی در پسا کرونا
-
مهار تورم در گرو اصلاح قانون اساسی
اخبارایران آنلاین