ادامه از صفحه اول- مراسم تحلیف جو بایدن دیروز در میان شرایط امنیتی بسیاری برگزار شد. این اولین بار است که مراسم تحلیف یک رئیس جمهوری در امریکا با چنین سطح امنیتی برگزار شد. به گزارش «سیانان» به دلیل همین نگرانیها «نشنال مال» پارک وسیعی که بهطور معمول تحلیفهای رؤسای جمهوری امریکا مقابل کنگره امریکا و مشرف به آن برگزار میشود، تعطیل شده بود تا مراسم بدون حضور مردم برگزار شده و از احتمال هرگونه برخوردی بین حامیان «ترامپ» و «بایدن» جلوگیری شود. اما برگزارکنندگان مراسم به نشانه کسانی که میتوانستند و علاقهمند بودند در این مراسم حضور داشته باشند، 200 هزار پرچم کشور خود را نصب کرده بودند. ضمن آنکه 20 هزار گارد امنیتی حفاظت از امنیت مردم را برعهده داشتند. با این حال تنها ساعتی پیش از شروع مراسم تحلیف «جو بایدن» ساختمان دادستانی امریکا به دلیل تهدید امنیتی - گفته شد احتمالاً یک بمب در این ساختمان کار گذاشته شده است - بهطور کامل تخلیه شد.
«جو بایدن» 78 ساله، عصر دیروز پیش از مراسم تحلیف خود، به کلیسای سنت مایکل رفت تا به همراه همسر و همراهانش مراسم دعا و نیایش به جا آورد. او پس از آن زمانی که خبر خروج ترامپ از کاخ سفید منتشر شد، در توئیتی نوشت: «امروز روز جدیدی برای امریکا است». «بایدن» در بدو ورود به ساختمان کنگره امریکا نیز در توئیتی خطاب به همسرش نوشت: «دوستت دارم جیل و نمیتوانم آنطور که باید، قدردان آن باشم که در سفرم رو به جلو تو را در کنارم دارم.» فرد دیگری که توئیت او دیروز مورد توجه واقع شد «باراک اوباما»، رئیس جمهوری سابق امریکا بود. او پیش از اینکه به همراه همسرش در مراسم تحلیف «بایدن» حاضر شود، در توئیتی خطاب به معاون سابق خود نوشت: «حالا زمان توست». در مراسم دیروز تقریباً تمامی اعضای سنا و مجلس نمایندگان امریکا که تنها یک نفر آنها راهمراهی میکرد، شرکت داشتند. بجز آنها «بیل کلینتون»، رئیس جمهوری سابق امریکا به همراه همسرش، «هیلاری» و همین طور «جورج بوش» و همسرش «لورا بوش» در این مراسم حضور داشتند. اما «جیمی کارتر» به دلیل شرایط جسمانی نتوانست در این مراسم شرکت کند.
مراسم سوگند «جو بایدن» را «جان رابرتز»، رئیس دیوان عالی امریکا اجرا کرد. در کنار «جو بایدن»، «کاملا هریس» نیز سوگند بجا آورد تا در مقام معاون اول رئیس جمهوری، در خدمت کشورش باشد. او نه تنها اولین زنی است که به این سمت منصوب میشود که اولین مهاجرزاده و اولین رنگینپوستی است که بر کرسی معاون اولی رئیس جمهوری امریکا مینشیند. مراسم سوگند او را نیز قاضی «سوتو مایر» بجا آورد که نخستین زن رنگینپوست و لاتینتبار دیوان عالی است.
پیام وحدت و تعامل بایدن برای امریکا و جهانیان
«بایدن» در سخنرانی خود پس از ادای سوگند، بیش از هرچیز تلاش کرد مردم امریکا را که در یکسال اخیر دچار شکافهای بسیاری شدهاند، به وحدت دعوت کند. او خطاب به امریکاییها گفت «امروز روز دموکراسی است. امریکا در طول تاریخ بارها محک خورده و اکنون نیز هدف ما دموکراسی است... اراده مردم شنیده شد و مورد توجه قرار گرفت. ما در این مدت آموختیم دموکراسی شکننده و گرانبها است. امروز دموکراسی برنده شد. ما امروز در این میدان که چند روز پیش شاهد خشونت بود، آمدهایم تا شاهد انتقال مسالمتآمیز قدرت باشیم.» او سپس از اسلاف خود از هر دو حزب تشکر کرد و گفت: «حکایت امریکا به شخص بستگی ندارد به همه ما بستگی دارد. ما به اتحاد نیاز داریم. ما راه خود را در پیش خواهیم گرفت. مسائل زیادی است که باید احیا کنیم و به دست آوریم... هدف عدالت نژادی همچنان یک رؤیا برای ماست. دیگراین رؤیا را کنار نمیگذاریم... زمین برای بقا فریاد میزند... این روزها افراطیگری سیاسی و تروریسم چالشهایی هستند که با آنها روبهرو میشویم.... ما تنها نیازمند وحدت هستیم.... در سال 1883 لینکلن فرمان آزادی را نوشت و گفت روح خود را در آن نهاده است. امروز من نیز از روح خود مایه میگذارم برای متحد کردن این ملت و از همه امریکاییها میخواهم که به من ملحق شوند. ما باید با دشمنانی مثل نفرت و افراطیگری و خشونت و بیکاری و ناامیدی مبارزه کنیم. ما با وحدت میتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم و عدالت اجتماعی را اجرا کنیم.» او سپس دیگر بار با تأکید بر وحدت گفت: «بدون وحدت صلحی و پیشرفتی در کار نیست فقط هرج و مرج خواهد بود. وحدت راه پیشروی ما است. ما باید مانند ایالات متحده امریکا با این چالش روبهرو شویم.» او همچنین به مبارزات سیاهان و زنان اشاره کرد و گفت: «اینجا جایی است که مارتین لوترکینگ از رؤیای خود سخن گفت و پیش از او زنان برای حقوق خود همین جا ایستادند و امروز برای اولین بار شاهد سوگند نخستین زن معاون رئیس جمهوری امریکا هستیم.» او سخنان خود را نیز با پیام صلح برای جهان به پایان رساند و گفت: «پیام من به کسانی که خارج از مرزهای امریکا هستند این است که ما با دنیا تعامل خواهیم کرد تا بر چالشهای نه دیروز که آینده فایق شویم. ما شریکی مطمئن برای صلح خواهیم بود.»
«بایدن» و «هریس» پس از این مراسم نیز قرار بود، ابتدا به بنای یادبود سرباز گمنام در گورستان ویرجینیا رفته و تنها 5 ساعت پس از انجام مراسم سوگند، فرمانهایی را صادر کند که بخشهایی از فرمانهای سابق ترامپ را لغو میکنند؛ فرمانهایی مثل لغو محدودیتهای مهاجرتی برای شماری از کشورهای مسلمان و سایر مهاجران، بازگشت امریکا به توافقنامه آب و هوایی پاریس و فرمانهایی درمورد مبارزه با کووید 19 و تبعات اقتصادی آن. با این حال ناظران معتقدند، دست کم شش ماه لازم است تا بتوان مطمئن شد «بایدن» قرار است چه سیاستهایی را در پیش بگیرد.
خروج بیسر و صدای ترامپ از کاخ سفید
«جو بایدن» در حالی در مراسمی نسبتاً خلوتتر از تحلیف سایر رؤسای جمهوری امریکا وارد کاخ سفید شد که پیش از او «دونالد ترامپ» خیلی بیسر و صدا آن را ترک کرده بود. به گزارش «پولیتیکو»، ترامپ روزهای آخر ریاست جمهوری خود مثل یک روح در کاخ سفید راه میرفت و در فرصتی که از نظر او خیلی اندک بود به دستوراتی فکر کرد که در این کاخ صادر کرد. او به گامهای اشتباهی که داشت و منجر به شکست وی در برابر بایدن شد، فکر میکرد و به آیندهای که هنوز برایش مبهم است. با این حال او دیروز آنقدر فرصت داشت که در روز آخر کارش آخرین دستورات خود را صادر و آنها را امضا کند. او درست در آخرین ساعاتی که بر کرسی خود در اتاق بیضی نشسته بود، فرمان عفو 73 نفر و تخفیف مجازات 70 نفر را امضا کرد. «استیو بنن»، استراتژیست سابق کاخ سفید یکی از کسانی بود که مورد عفو ریاست جمهوری واقع شد. او متهم به پولشویی بود. «پل اریکسون»، یک وکیل امریکایی که او نیز بهخاطر کلاهبرداری زندانی شده بود نیز مورد عفو قرار گرفت. «ترامپ» همچنین «کوام کیلپاتریک»، شهردار دیترویت که متهم به فساد مالی بود، «پل مانافورت»، مدیر سابق کمپین ترامپ، «چارلز کوشنر»، پدر داماد خود که متهم به فرار مالیاتی بود، «راجر استون» مشاور کمپیناش و «مایک فلین»، مشاور امنیت ملی سابق خود را نیز عفو کرد. او پس از صدور این فرمانها کاخ سفید را به مقصد ویلای مجلل خود در مارالاگو که روزهای زیادی از ریاست جمهوریاش را در آن به بازی گلف گذراند، ترک کرد. اما پیش از آن در مراسم تودیع خود در پایگاه هوایی اندروز در چند کیلومتری جایی که «بایدن» قرار بود سوگند ریاست جمهوری خود را ادا کند، شرکت کرد؛ مراسمی که بسیار خلوتتر از مراسمی بود که او چهار سال پیش در بیستم ژانویه 2017 در تحلیف خود شاهد بود. پیش از این مراسم رهبران حزب جمهوریخواه در کنگره امریکا اعلام کردند در مراسم تحلیف «بایدن» شرکت خواهند کرد. «مایک پنس»، معاون ترامپ نیز اعلام کرد به دلیل شرکت در مراسم تحلیف نمیتواند در مراسم تودیع ترامپ شرکت داشته باشد. این در حالی بود که «دونالد ترامپ» دومین رئیس جمهوری امریکا است که حاضر نشد در مراسم تحلیف جانشین خود شرکت کند. پیش از او «اندرو جانسون» حاضر نشده بود در مراسم جانشین خود شرکت کند.
«دونالد ترامپ» در این مراسم سخنرانی کرد. اما حاضر نشد متن از پیش نوشتهای را که به او داده شده بود، بخواند و به جای آن دیگر بار سخنانی تهییج کننده بر زبان آورد. وی با تأکید بر اینکه زمینههای موفقیت را برای دولت بعدی امریکا فراهم آورده، بدون آنکه نامی از بایدن بیاورد برای دولت او آرزوی موفقیت کرد. «ترامپ» با دفاع از کارنامه اش، به هواداران خود وعده داد، «باز خواهد گشت».
ترامپ و پایان پوپولیسم و موبوکراسی
ادامه از صفحه اول-و از سوی دیگر مجال و توان و انگیزه خیزش قهرآمیز تند و خشونت بار برای تغییر شرایط را ندارند، بهترین راه ممکن برای آنان، استفاده از همین ابزارهای متعارف، یافتن خللهای ظاهراً قانونی و سینه زدن زیر علم اشخاص و جریانهای جاهطلبی است که همچون ناجیانی همانند رابین هود و بتمن، از درون سیستم یکتنه به جنگ بدخواهان کشور بروند.
اگر قرار است جهان و جهانیان از شر ترامپ و ترامپیسم رها شوند، باید به جای ماتم گرفتن پس از به قدرت رسیدن امثال او، بسیار زودتر به فکر بیفتند. کسانی که فکر میکردند و فکر میکنند با تکیه بر قدرت پوپولیسم و سوار بر موج موبوکراسی (حکومت اوباش) میتوانند رقبای سیاسی خود را کنار زده و به اهداف خود و قدرت سیاسی برسند، اکنون با تجربه ترامپ باید دریافته باشند که با کمک چماقدار احتمالاً میتوان رقبا و دشمنان را کنار زد، ولی هرگز نمیتوان چماق را از دست آنان گرفت، جاهطلبی آنان را مسدود کرد و توقع داشت که گروههای تندرو صرفاً به وظیفه از پیش تعیین شده عمل کرده و توقع سهمی جزئی و کلی در قدرت سیاسی نداشته باشند. تجربه ترامپیسم نشان داد که محدود کردن فضای رقابت سالم سیاسی، به جای تطهیر و تزکیه فضای سیاسی، صرفاً به ظهور فرصتطلبان، قانونشکنان و خودکامگان منجر خواهد شد.
اندیشه ترامپ و ترامپیسم مبانی مختلفی دارد، ولی به گمان من، یکی از مهمترین مبانی آن، این نگاه است که همه گذشتگان خلاف مصالح و منافع ملی عمل کرده، دیگران تبهکار و ضد مردمی هستند و این تنها من و قبیله من هستیم که به فکر مردم و مصلحت کشور هستیم. در این نگاه، جایی برای خرد جمعی، احترام به دگراندیشی و تصور اینکه همه باید نگاه راهبردی به منافع ملی داشته باشند وجود ندارد. امثال ترامپ تصور میکردند و میکنند که از همه بیشتر و بهتر مصالح و منافع ملی را درک میکنند و هیچ شخص و جریان دیگری نه میتوانند و نه باید به اندازه او پایبند و دلسوز منافع ملی و مصلحت حکومت باشند.
ترامپ به دنیا نشان داد که سردادن شعارهایی مثل اول امریکا یا بیاعتنایی به پیمانها و تصمیمات جهانی برای جلب نظر تودههای خسته از قولها و سوءرفتار سیاستمداران بعضاً فاسد و ناکارآمد قبلی و ارائه راهکارهای معجزهآمیز برای حلوفصل مشکلات جهان، در کوتاه مدت شاهکار نشان میدهد، ولی در میانمدت و درازمدت به فاجعه منتهی میشود. اگر قرار است جهان در آینده شاهد ترامپ و ترامپیسم در ابعاد کوچکتر و بزرگتر نباشد، باید بهطور جدی به روند ظهور چنین پدیدههایی فکر کرد. امریکا نیز پس از آزمون تلخ و سخت ترامپ باید نشان دهد که آماده پذیرش دلایل این دوره انحطاط هست یا نه. باید دید که بایدن، این دومین رئیس جمهور کاتولیک امریکا، که برخلاف اولین مورد (جان کندی) که جوانترین رئیس جمهور کشورش بود، پیرترین پرزیدنت امریکاست، پس از جشن به قدرت رسیدن و آغاز واقعی کار، چگونه میخواهد و میتواند با این روش و منش برخورد و احیاناً پیکار کند.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
خودداری ترامپ از شرکت در مراسمها
حذف مجوز امنیتی اقدامی کاملاً نمادین بود، زیرا داشتن چنین مجوزی به این معنا نبود که برنان یا هر فرد دیگری میتواند براحتی وارد سیا شود و از هر موضوع مورد علاقهاش سردرآورد. چنین فردی لازم بود اولاً «ضرورت آگاهی» از یک موضوع خاص را اثبات کند و ثانیاً هر سند واقعاً مهمی فقط باید در بخش ویژهای که در داخل سازمان سیا برای این کار در نظر گرفته شده بود، خوانده میشد.
کلی گفت به خاطر موضوع مجوزهای امنیتی با ترامپ وارد بحث شده است، این اولین رویارویی او با ترامپ نبود اما ظاهراً این بار از موارد قبلی شدیدتر بوده است. کلی به ترامپ گفته بود: این کار «زیبنده رئیس جمهوری نیست» که البته حق هم داشت. کلی به من گفت که از نظر او «چنین تصمیمی یک کار نیکسونی است» که باز هم حق با او بود و کاملاً درست میگفت (ریچارد نیکسون رئیس جمهوری اسبق امریکا بود که به خاطر رسوایی واترگیت در دهه 1970 مجبور شد از سمت خود کنارهگیری و کاخ سفید را ترک کند).
کلی از من پرسید: «آیا تا به حال چنین رئیس جمهوری داشتهایم؟» با اطمینان پاسخ منفی دادم. من فکر میکردم اشکال برنان این بوده که سازمان سیا را سیاسی کرده بود اما ترامپ با رویکرد سیاسی آشکاری که با دست گذاشتن روی مجوزهای امنیتی، علیه او اتخاذ کرد بر این خطای او سرپوش گذاشت. اگر مجوزهای امنیتی بیشتری لغو میشدند، اوضاع بدتر میشد. کلی با این نظر من موافق بود.
کلی در طول آنچه تا بدین جا هم یک بحث احساسی برای هر دو نفر ما بود، عکس پسرش را به من نشان داد که در سال 2010 در جنگ افغانستان کشته شده بود و فضا را احساسیتر کرد. ترامپ صبح همان روز به کلی گفته بود: «تو بیشتر از همه زجر کشیدهای.» از آنجایی که ترامپ در آن دوران سعی میکرد جنگهای افغانستان و عراق را کم اهمیت نشان دهد به نظر میرسید قصد او از گفتن این حرف این بوده که پسر کلی بیهدف کشته شده است. کلی گفت «ترامپ اهمیتی نمیدهد که چه اتفاقی برای این بچهها میافتد. او میگوید برای حمله به ونزوئلا نیز سخت نمیگیرد.»
در این مکالمه دونفره، من تقریباً سکوت کرده بودم و کلی عمدتاً با لحنی ناامیدانه از اتفاقات دولت ترامپ میگفت و در میان صحبتهایش شاید موارد اندکی بود که با او موافق نبودم. نمیدانستم با این وضعیت ترامپ چطور ممکن است در انتخابات 2020 شرکت کند؛ اگرچه او همین چند هفته قبل تأکید کرده بود در این انتخابات شرکت میکند. وقتی دفتر کلی را ترک کردم درباره صحبت هایم با او به کسی چیزی نگفتم.
شاید این اتفاق در طول تاریخ ریاست جمهوری در امریکا منحصربه فرد باشد، اما حضور یا نبود ترامپ در مراسم تدفین و ترحیم شخصیتهای سرشناس نیز جنجال برانگیز شده بود. خودداری ترامپ از شرکت در چنین برنامه هایی، از مراسم تدفین باربارا بوش (همسر بوش پدر و مادر بوش پسر) در آوریل 2018 شروع شد و ترامپ مهمترین مقام غایب در این مراسم بود (هر چند که چهار رئیس جمهوری قبلی امریکا و بانوی اول حضور داشتند).
ترامپ همین شیوه را اواخر ماه اوت و در برخورد با مراسم تدفین سناتور جان مک کین نیز تکرار کرد. کلی جلسه هفتگی کارکنان کاخ سفید را در روز 27 اوت با این جمله آغاز کرد که «امروز در موقعیت بدی قرار گرفته ام. زیرا همچنان با ترامپ درباره نیمه افراشته کردن پرچم امریکا هنگام فوت شخصیتهای مهم و اینکه چه کسی در چه مراسمی شرکت کند، اختلاف نظر داریم.» البته خانواده مک کین هم نمیخواستند ترامپ را در هیچ یک از مراسم خود ببینند، بنابراین، این احساس دو طرفه بود.
«بایدن» چگونه پیروز شد و چه در پیش دارد
زهره صفاری/ «جو بایدن» شب گذشته پس از نزدیک به یک سال و نیم مبارزه برای راهیابی به کاخ سفید، کلید این کاخ را به دست گرفت. در اینجا 4 تحلیل را از شماری از تحلیلگران امریکایی درباره راهی که پیش روی اوست، گرد آورده ایم.
بازی «ترامپ» در زمین حریف
هری انتن کارشناس مسائل سیاسی
«بایدن» با یکسری کارهای ساده، پیروزی بزرگی در برابر «ترامپ» به دست آورد. مهمترین نکته اینکه اجازه داد «ترامپ»، «ترامپ» بماند. شاید بتوان گفت بسیاری از نقاط تاریک دوران ترامپ بویژه در دو سال اخیر با بازیگردانی «بایدن» رقم خورده است. نخستین مورد، استیضاح اول «ترامپ» در سال 2019 بود که همه میدانند سرمایهگذاری رئیس جمهور در اوکراین، برای به جریان انداختن پرونده «بایدن» در این کشور بود. شاید در آن زمان «بایدن» مستقیماً کاری انجام نداد اما عامل حرکت «ترامپ» به سمت استیضاح بود. به نظر میرسد در آن زمان نظرسنجیهای وقت و پیشتازی «بایدن» سبب احساس خطر رقیبش شده بود. اما «ترامپ» تا آخرین روز نیز متوجه آن نشد که او با این کارهایش ناخواسته در زمین حریف بازی میکند. همین توجهات بیش از حد ترامپ نیز نظر دموکراتها را جلب کرد و «بایدن» را به عنوان نامزد منتخب معرفی کردند. دومین مورد؛ تلاشهای «ترامپ» پس از شکست در انتخابات2020 ریاست جمهوری است. «بایدن» با کمترین کمپین برنده شد اما «ترامپ» با وجود کرونا به هر جا رفت و سخنرانی کرد. به نوعی «ترامپ» حتی پس از شکست در انتخابات 80 درصد اخبار را چه خوب چه بد، به خود اختصاص داده بود و سهم «بایدن» تنها 20 درصد بود. سومین مورد؛ «ترامپ» که نمیتوانست شکست به بایدن را باور کند آتش خشم هوادارانش را شعله ور و آنها را به سمت حرکت به سوی کاخ کنگره تشویق کرد.
منبع: CNN
«ترامپ»، سکوی پرش «بایدن»
مکس بوت ستون نویس واشنگتن پست
اینکه «جو بایدن» جانشین بدترین رئیس جمهوری تاریخ امریکا خواهد شد، در عین حالی که یک چالش بزرگ است، میتواند فرصتی نیز برایش بسازد. دوران «دونالد ترامپ» از بدترین سالهای مردم امریکا بود، چراکه شیوع ویروس کرونا علاوه بر مرگ 400 هزار نفر، بالاترین آمار بیکاری را از رکود اقتصادی در تاریخ مدرن امریکا به ثبت رسانده است. اما این تنها گوشهای از فجایعی است که «ترامپ» بر سر کشورش آورده و او را متقلبترین و فاسدترین، نژادپرستترین رئیس جمهوری امریکا کرده است. در این شرایط گرچه «بایدن» در تاریکترین بازه تاریخی امریکا به قدرت میرسد، اما این ناکامیها میتواند زمینهساز موفقیت او باشد. بزرگترین شانس او تولید واکسن کرونا است که مدتی است شروع شده و طبق زمانبندی انجام شده تا 100 روزه وعده داده شده «بایدن» بیش از 100 میلیون امریکایی واکسینه میشود. در این شرایط اگر طبق شرایط اعلام شده کرونا ریشهکن و در نتیجه آن اقتصاد احیا شود، «بایدن» بالاترین موفقیت سال اول کاریاش را به دست آورده است.
شاید او هرگز نتواند فجایع ترامپ را سر و سامان دهد اما دست کم حمایت طبقه متوسط جامعه را دارد. پس باید از رئیس جمهوری ترامپ تشکر کرد؛ از اینکه آنقدر بد بود که زمینه موفقیتی فرای انتظار را برای «بایدن» تضمین کرد.
منبع: Washington Post
فرصت ناب «بایدن»
هیأت تحریریه وال استریت ژورنال
«جو بایدن»، ریاست جمهوری را در اوج یارکشیهای سیاسی آغاز کرد اما برخلاف انتظارات این شرایط فرصتی ناب در اختیار او خواهد گذاشت. بدون شک سخنرانی روز تحلیف او سرشار از جملاتی با مضامین اتحاد و بهبود شرایط است اما موفقیت او در گرو مقاومتش در برابر سلطه چپهای دموکرات خواهد بود. «بایدن» بسیار خوش شانس بود که به اتاق بیضی راه یافت. چراکه «کووید19» نه تنها جایگاه «دونالد ترامپ» بلکه ساختار اقتصادی قدرتمند او را نیز نابود کرد. از سوی دیگر «بایدن» گزینه منتخب دموکراتها نبود اما در اوج ناامیدی سیاسی معرفی شد. اما در بدو ورود او به کاخ سفید، واکسیناسیون آغاز شده و اقتصاد در مسیر بازگشت قرار گرفته است. در این شرایط با توجه به شاخصههای سیاسی «بایدن»، او را میتوان مرد این روزهای امریکا دانست. چراکه او یک میانهروی لیبرال است که از طبقه کارگر حمایت میکند. از طرفی کسب اکثریت مجلس نمایندگان و سنا نیز دست او را در بعد عملی بازتر کرده است. بدون شک او بخوبی میداند با 78 سال تنها یک دوره رئیس جمهوری امریکا خواهد بود اما در عین حال با خاموش کردن آتشی که «ترامپ» برپا کرده میتواند در تاریخ ماندگار شود. دست کم این چشمانداز امیدوار کننده پیش روی ماست. پس «بایدن» برای ایجاد اتحاد کشور باید به قلب 74 میلیون امریکایی نفوذ کند که به «ترامپ» رأی دادهاند.
منبع: Wall Street Journal
استیضاح دوباره؛ آری یا خیر
گری آندرسون تحلیلگر سیاسی
تصور کنید در حال بنزین زدن هستید و ناگهان باک پرشده و بنزین روی زمین جلوی پایتان میریزد، چکار میکنید؟ آیا سیگار روشن میکنید؟ این یک تصویر واقعی از نمایشی است که دموکراتهای کنگره و جمعی از جمهوریخواهان با تصویب لایحه استیضاح ترامپ به اجرا درآوردهاند، اما دموکراتها نباید فراموش کنند که حدود نیمی از آرای الکترال متعلق به مخالفان شورشی «بایدن» است و «نانسی پلوسی» ثابت کرد که «بایدن» نمیتواند ماه عسل شیرینی پس از تحلیف داشته باشد و به واقع قصه استیضاح پایان خوشی ندارد.
اینکه جمهوریخواهان چگونه به این رفتار دموکراتهای مجلس نمایندگان و همحزبیهای همراه رقیبشان پاسخ دهند و به عبارت دیگر آیا پمپ بنزین را به آتش بکشند یا خیر، مهم است. آیا این شرایط میتواند رهبران حزب جمهوریخواه را برای موفقیت در 2022 تا 2024 به تکاپو بیندازد؟
باید پذیرفت که حزب دموکرات یکدست نیست و اعضای پیشتاز آن نگاه مثبتی به طبقه متوسط، همانهایی که بسیاری علیه «دونالد ترامپ» رأی دادند، ندارند و بزودی مردم متوجه همراهی نکردنشان خواهند شد؛ در این شرایط جمهوریخواهان باید بپاخیزند و با گردآوردن حامیانشان، اقدامات اعضای ارشد دموکراتها را خنثی کنند.
منبع: The Washington Times