ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری:
بودجه چوب ادب سیاستمدارانی است که شعار می دهند
گروه سیاسی/ «با کلیگویی و شعار در کشور اتفاقی رخ نمیدهد»؛ این موضع معاون اول رئیس جمهوری است که معتقد است برخلاف دیدگاههایی که منکر اثرات اساسی تحریم بر اقتصاد کشور میشوند و دولت را سرمنشأ همه مشکلات معرفی میکنند؛ عملکرد دولت روحانی در مواجهه با تبعات تحریمها و در مقایسه با موقعیت مشابه دولتهای دیگر قابل دفاع است. به این ترتیب اسحاق جهانگیری بدون اشاره مستقیم به سخنان رئیس مجلس با این سخنان، موضعگیری روز یکشنبه محمدباقر قالیباف را پاسخ داد که با اشاره به فهرستی از مشکلات اقتصادی کشور گفته بود این مشکلات به پاستور و بهارستان و باب همایون و میرداماد ارتباط دارد نه به جورجیا و میشیگان و آریزونا. جهانگیری همچنین تعیین تکلیفهایی را که این روزها از سوی مجلسیها و مشخصاً رئیس مجلس درباره لایحه بودجه میشود نیز بیپاسخ نگذاشت و با تشریح رویکرد دولت در تدوین لایحه بودجه و یادآوری اهمیت بحثها و دیدگاههای کارشناسی و نه هیجانی و پوپولیستی برای تدوین لایحه بودجه گفت که «بودجه، چوب ادب سیاستمداران است بویژه سیاستمدارانی که شعار میدهند! بودجه، همه را ادب میکند و سر خط میآورد.»
به گزارش ایرنا، معاون اول رئیس جمهوری که در هفتادوپنجمین جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی سخن میگفت با اشاره به سیاست دولت در تدوین بودجه سال 1400 و ارائه آن در زمان مقرر به نمایندگان تأکید کرد که تدوین بودجه سال آینده کشور و جهت گیریهای اصلی با محوریت سیاستهای اقتصاد مقاومتی خواهد بود.
جهانگیری در سخنان خود با بیان اینکه تجربه من به عنوان فردی که هم در دولت و هم در مجلس فعالیت کردهام میگوید؛ بودجه چوب ادب سیاستمداران بویژه سیاستمدارانی است که تنها شعار میدهند. وی گفت: منابع و مصارف در لایحه بودجه کشور موضوعی واقعی است و باید با آن منطقی برخورد کرد. نمیتوان ذهنی و خیالی منابع کشور را افزایش دهیم. متأسفانه برخی مسائلی که در حال حاضر عنوان میشود با ده برابر بودجه کنونی نیز نمیتوان به آن حرفها جامه عمل پوشاند.
او در اینباره افزود: برخی میگویند منابع گمرکی را افزایش بدهیم، کسی که این حرف را میزند نشان میدهد که کمترین آشنایی با اقتصاد ندارد زیرا این دست محاسبهها موجب افزایش قیمت همه کالاها در کشور میشود. باید آشکارا و شفاف به مردم بگویند درآمدی که از این تصمیم حاصل میشود، پیامدهای آن تورم و افزایش سرسامآور قیمت همه کالاها خواهد بود. جهانگیری در عین حال ابراز امیدواری کرد؛ بودجه سال آینده، نقطه آغاز تفاهم و همکاری دولت و مجلس جدید باشد و اگر منابعی وجود داشته باشد که از چشم دولت دور مانده باشد و معرفی شود، قدردانی خواهیم کرد و منابع جدید را برای کمک به زندگی و معیشت مردم صرف خواهیم کرد. او با اشاره به اینکه تحریمها و شیوع کرونا فشارهای مضاعفی بر بودجه کشور در سالجاری وارد کرده است، گفت: به فضل الهی این دوره سخت را پشتسر خواهیم گذاشت و تصور دشمنان ایران که فکر میکردند ایران دچار کسری بودجه شدیدی شده و اقتصادش فرو خواهد ریخت، باطل خواهد شد.
مجادله با یکدیگر گرهای از زندگی مردم باز نمیکند
معاون اول رئیس جمهوری با یادآوری اینکه با وجود همه سختیها و دشواریها که بر دولت و ملت ایران گذشت با همتی که مدیران کشور در موضوع بودجه از خود نشان دادند، موفق شدیم تاکنون از این مرحله عبور کنیم گلایه کرد که برخی نمیخواهند قدر این زحمات را بدانند و حرفهایی را بر زبان جاری میکنند که جز دلسرد کردن مدیریت کشور ثمری ندارد.
با این حال او در ادامه با تأکید بر اینکه همه میدانند که زبان مدیران دولت برای پاسخگویی زبان الکن نیست، گفت: ما شرایط کشور و مردم را در موضعگیریهای خود لحاظ میکنیم و میدانیم که مردم در شرایط سخت کنونی از مسئولان خود انتظار دارند که به فکر زندگی و معیشت آنان باشند نه اینکه سرگرم دعوا و مجادله با یکدیگر شوند چرا که این مسأله گرهای از زندگی آنان باز نمیکند.
جهانگیری سپس به بیان دلایل آماری خود برای دفاع از عملکرد دولت برخلاف نظر منتقدان پرداخت و گفت: کارنامه این دولت قابل مقایسه با هر دولت دیگری در سالهای پس از انقلاب اسلامی است. برای مقایسه میتوان به دو سال و نیم پایانی دولت آقای احمدینژاد و دو سال و نیم ابتدایی دولت تدبیر و امید پرداخت که در این دو برهه کشور با تحریمهای بینالمللی مواجه بود. البته دولت قبل در آن مقطع بیش از دو میلیون بشکه نفت صادر میکرد که از محل آن ۲۱۰ میلیارد دلار درآمد در اختیار داشت اما درآمد دولت تدبیر و امید در دو سال و نیم ابتدایی آغاز به کار خود تنها ۱۲۰ میلیارد دلار بود. او با تأکید بر اینکه با کلیگویی و شعار در کشور اتفاقی رخ نمیدهد، اظهار داشت: در دو سال و نیم پایانی دولت گذشته میزان اشتغال خالص کشور روند کاهنده داشت و تقریباً صفر بود در حالی که در مقایسه با دو سال و نیم ابتدایی آغاز به کار دولت تدبیر و امید سالانه ۵۰۰ هزار شغل ایجاد شد و همچنین نرخ تورم در دولت گذشته رو به بالا بود و به ۳۶ درصد رسید در حالی که تورم در دولت آقای روحانی روند کاهنده داشت و به ۱۱.۲ کاهش یافت.
جهانگیری این دستاوردها را تنها مربوط به تغییرات مدیریتی دانست و گفت: کسانی که میگویند مدیران دولت دچار ضعف هستند خوب است این دو مقطع زمانی را که شرایط کشور از لحاظ تحریمهای بینالمللی یکسان بوده است مقایسه کنند و ببینند چه اتفاقاتی در بخشهای مختلف اقتصادی کشور رخ داد.
دولت اجازه نداد اقتصاد کشور فرو بپاشد
معاون اول رئیس جمهوری سپس با تبیین برنامهریزیهای انجام شده در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی برای مقاوم کردن اقتصاد کشور در برابر تکانههای خارجی پرداخت و گفت: در دوره جدید تحریمها که باید به واقع از آن به عنوان جنگ اقتصادی یاد کرد، امریکاییها به دنبال فروپاشی ایران بودند و حتی تا آنجا رفتند که جنگ نظامی را نیز چاشنی کار خود کنند، ترور سردار شهید سلیمانی و برخی اتفاقات دیگر در منطقه خلیج فارس نشانههای تصمیمات آنها بود، البته برخی اتفاقات را نمیتوان در مقطع کنونی بیان کرد و شاید در شرایط دیگر بتوانیم برای مردم تبیین کنیم که دشمنان چه برنامهریزیهایی برای کشور انجام داده بودند اما دولت اجازه نداد در این شرایط سخت، اقتصاد کشور فرو بپاشد.
جهانگیری در عین اشاره به مقاومت دولت در برابر فشارها از تحمل مشکلات از سوی مردم به عنوان مقاومتی یاد کرد که در تاریخ ماندگار خواهد شد.
جهانگیری در ادامه سخنان خود پیرامون لایحه بودجه کشور در سال ۱۴۰۰ و جهتگیریهای اصلی آن گفت: کاهش اتکا به درآمدهای نفتی در تنظیم بودجه سال آینده لحاظ خواهد شد و البته این به معنای آن نیست که ما از سهمیه و حق صادرات نفتی خود چشم پوشی کنیم. دولت ایران هیچ گاه از حق ملت خود نخواهد گذشت. هنر مدیریت این است که این درآمدها را در جای خود هزینه کند و در بودجه جاری قرار ندهد.
بر همین اساس معاون اول روحانی صادر کنندگان غیرنفتی را سربازان خط مقدم در این جنگ اقتصادی توصیف کرد و گفت: حمایت از صادرکنندگان از جهتگیریهای بودجه سال آینده خواهد بود و ما قدردان آنها هستیم. او همچنین تأکید کرد که بودجه سال آینده در راستای ایجاد امنیت غذایی و حمایت از کشاورزان تدوین میشود و واردات کالاهایی مانند گندم تنها برای حفظ و افزایش میزان ذخایر استراتژیک کشور انجام میشود.
او با تأکید بر اینکه یکی دیگر از رویکردهای بودجه سال آینده ممنوعیت واردات کالاهای لوکس و غیرضروری خواهد بود، گفت: در دوره جدید تحریمها دولت بیش از ۲۰۰۰ قلم کالا را در فهرست کالاهای لوکس قرار داد و واردات آنها را ممنوع کرد اما متأسفانه برخی برای زیر سؤال بردن عملکرد دولت میروند و به موردی در فهرستهای وارداتی دست پیدا میکنند و آن را بزرگنمایی میکنند در حالی که در دوره تحریمهای قبل در دولت گذشته به طور رسمی خودروهای لوکسی نظیر پورشه وارد کشور میشد.
حمایت از معیشت محرومان جهتگیری اصلی بودجه 1400
معاون اول رئیس جمهوری با اشاره به ضرورت حمایت از معیشت محرومان و افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و نیز کمک به معیشت بیکارانی که از بیمه برخوردار نیستند در بودجه سال ۱۴۰۰، گفت: حمایت از اقشار محروم و آسیبپذیر جامعه در بودجه سال آینده از جهتگیریهای اصلی خواهد بود. رسیدگی به حقوق کارکنان و بازنشستگان و متناسبسازی دستمزدها و دریافتها در راستای عدالت بنیانی سیاستهای اقتصاد مقاومتی در تدوین بودجه سال آینده لحاظ خواهد شد.
او سپس یادآورشد: ما میدانیم وضع زندگی کارمندان و کارگران دشوار است و آنها به سختی زندگی خود را اداره میکنند، در این شرایط دشوار اقتصادی تلاش کردیم که به میزان قابل توجهی حقوق کارمندان اداری و بازنشستگان افزایش یابد، خوب است که منتقدان مقایسه کنند در آن شرایطی که بیش از ۲ میلیون بشکه نفت با قیمتهای بالا صادر میشد چه میزان به حقوق کارمندان و بازنشستگان اضافه کردند.
روحانی: اولویت نخست جان عزیز هر ایرانی است
نسخه تهران؛ قرنطینه یا تعطیلی؟
کارشناسان اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پاسخ میدهند چرا نمی توان تهران را «لاک داون» کامل کرد؟
همراه با گفتارهایی از نادر توکلی احمد معتمدی، علی سرزعیم، جلیل کوهپایهزاده، تقی آزاد ارمکی، سعدالله نصیری قیداری، محمدجواد حقشناس علی مزیکی و شهلا کاظمیپور و گزارشی درباره وضعیت کرونا در روستاهای اوشان، فشم، میگون و رودبار
3 ، 5 و 13
3 ، 5 و 13
رئیس سازمان برنامه و بودجه در پاسخ به رئیس مجلس تأکید کرد
مردم رفع تحریم میخواهند نه اعانه و یارانه
-نوبخت :مردم ما هنوز به خاطر دارند که با رفع تحریم میشود سالها شاهد تثبیت نرخ ارز، تورم یک رقمی و رشد دو رقمی بود
گروه سیاسی/ «با کلیگویی و شعار در کشور اتفاقی رخ نمیدهد»؛ این موضع معاون اول رئیس جمهوری است که معتقد است برخلاف دیدگاههایی که منکر اثرات اساسی تحریم بر اقتصاد کشور میشوند و دولت را سرمنشأ همه مشکلات معرفی میکنند؛ عملکرد دولت روحانی در مواجهه با تبعات تحریمها و در مقایسه با موقعیت مشابه دولتهای دیگر قابل دفاع است. معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور با انتشار نامهای سرگشاده به اظهارات اخیر رئیس مجلس درباره جست و جوی منشأ مشکلات کشور در پاستور و بهارستان پاسخ داد.
معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور با انتشار نامهای سرگشاده به اظهارات اخیر رئیس مجلس درباره جستوجوی منشأ مشکلات کشور در پاستور و بهارستان پاسخ داد.
او در این نامه با تأکید بر اینکه منافع ملی با رفتن و آمدن هیچ رئیس جمهوری در امریکا تغییر نمیکند، تأکید کرد که تلاش دولت پاسخ به این خواست مردم ایران است که به جای اعانه و یارانه از مدیران خود رفع تحریم و برداشتن زانوی زور از گلوی اقتصاد ایران را با حفظ عزت ملی طلب میکنند.
در متن نامه محمدباقر نوبخت به محمدباقر قالیباف آمده است: «چون در نطق پیش از دستور حضرتعالی در مجلس باب جدیدی را مفتوح نمودید که از یک سو با هزاران سخنی که مدیران دولتی در سینه دارند و از سوی دیگر با شرایط سخت مردم زیر فشارهای اقتصادی و نیز توصیههای رهبر معظم انقلاب در تعارض است، لازم میدانم مطالبی را عرض کنم.
در این نطق به «بهارستان» اشاره فرمودید و اذهان عمومی، بهارستان را به «مجلس» میشناسد و از آنجا که هنوز خود را فرزند مجلس میدانم، برای رفع شبهه از جایگاه رفیع مجلس و نمایندگان شریف آن، خود را در معرض کنایه شما قرار میدهم و به اختصار عرض میکنم: اداره دخل و خرج کشور با تقلیل درآمدهای ارزی از صد و چند میلیارد دلار به چند میلیارد دلار که فقط در 7 ماهه اول سال جاری بیش از 48 هزار میلیارد تومان خزانه با عدم تحقق درآمدها مواجه بود، از یک سو و پرداخت بهموقع همه یارانهها، حقوقها، اجرای امتیازات 50 درصدی فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری کارمندان، همسانسازی حقوق بازنشستگان لشکری، کشوری و تأمین اجتماعی که کمترین خدمت به آن بزرگواران است؛ در کنار پرداخت بیش از 40 هزار میلیارد تومان به طرحهای عمرانی که آثار آن در افتتاحهای پایان هرهفته قابل مشاهده است، ضمن 36 هزار میلیارد تومان صرفهجویی از سوی دیگر، جز با اتکال به خدا و تدبیر دولت قابل انجام نیست و این به بدخواهان ملت پیام و نشان میدهد که در سومین سال تحریم، هنوز همچنان چرخ توسعه جمهوری اسلامی ایران در گردش است.» در ادامه این نامه آمده است: «یک واقعیت مسلم این است که منافع ملی ما با رفتن و آمدن هیچ رئیس جمهوری در امریکا و یا کشور دیگری تغییر نمیکند ولی واقعیت دیگری نیز قابل کتمان نیست که تحریم فعلی و ادامه آن، ظلم بزرگی به مردم ایران است که از سوی رئیس جمهوری فعلی و شکست خورده امریکا اعمال میشود. فردی که دستش به خون هزاران بیگناه در سراسر جهان و سردار محبوبمان شهید حاج قاسم سلیمانی آغشته است و من قلباً برای برکناری او مستمراً اخبار را رصد میکردم.
امروز مردم ایران به جای اعانه و یارانه از مدیران خود رفع تحریم و برداشتن زانوی زور از گلوی اقتصاد ایران را با حفظ عزتملی طلب میکنند. مردم ما هنوز به خاطر دارند که با رفع تحریم میشود سالها شاهد تثبیت نرخ ارز، تورم یک رقمی و رشد دو رقمی بود. دولت خواهان هیچ مذاکرهای نیست. رسانههای جهان شهادت میدهند که در سفر قبلی جناب آقای دکتر روحانی رئیس جمهوری محترم به مقر سازمان ملل متحد، بارها ترامپ به انحای گوناگون و از طریق وساطت برخی از رؤسای جمهور کشورهای اروپایی درخواست مذاکره داشت که قاطعانه رد شد و فقط و فقط موکول به رفع تحریم و شناخت حقوق ملت ایران گردید.
با اعتقاد عرض میکنم که دولت همانطور که طی سالهای تحریم در مسیر سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب، مقاومت نمود و خار در چشم و استخوان در گلو چیزی نگفت و کار کرد؛ امروز نیز برای رفع تحریم عزتمندانه از ملت ایران، همه رخدادها را عاقلانه رصد میکند و برای کاهش آلام مردم تلاش میکند تا فرصت بسازد و برای سربلندی ملت بزرگ ایران اقدام کند. اما اگر دشمن منافع و مصالح ملت ما را به رسمیت نشناسد مردم ایران نشان دادهاند که در برابر زورگوییها مقاوم و پیروزند.»
معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور با انتشار نامهای سرگشاده به اظهارات اخیر رئیس مجلس درباره جستوجوی منشأ مشکلات کشور در پاستور و بهارستان پاسخ داد.
او در این نامه با تأکید بر اینکه منافع ملی با رفتن و آمدن هیچ رئیس جمهوری در امریکا تغییر نمیکند، تأکید کرد که تلاش دولت پاسخ به این خواست مردم ایران است که به جای اعانه و یارانه از مدیران خود رفع تحریم و برداشتن زانوی زور از گلوی اقتصاد ایران را با حفظ عزت ملی طلب میکنند.
در متن نامه محمدباقر نوبخت به محمدباقر قالیباف آمده است: «چون در نطق پیش از دستور حضرتعالی در مجلس باب جدیدی را مفتوح نمودید که از یک سو با هزاران سخنی که مدیران دولتی در سینه دارند و از سوی دیگر با شرایط سخت مردم زیر فشارهای اقتصادی و نیز توصیههای رهبر معظم انقلاب در تعارض است، لازم میدانم مطالبی را عرض کنم.
در این نطق به «بهارستان» اشاره فرمودید و اذهان عمومی، بهارستان را به «مجلس» میشناسد و از آنجا که هنوز خود را فرزند مجلس میدانم، برای رفع شبهه از جایگاه رفیع مجلس و نمایندگان شریف آن، خود را در معرض کنایه شما قرار میدهم و به اختصار عرض میکنم: اداره دخل و خرج کشور با تقلیل درآمدهای ارزی از صد و چند میلیارد دلار به چند میلیارد دلار که فقط در 7 ماهه اول سال جاری بیش از 48 هزار میلیارد تومان خزانه با عدم تحقق درآمدها مواجه بود، از یک سو و پرداخت بهموقع همه یارانهها، حقوقها، اجرای امتیازات 50 درصدی فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری کارمندان، همسانسازی حقوق بازنشستگان لشکری، کشوری و تأمین اجتماعی که کمترین خدمت به آن بزرگواران است؛ در کنار پرداخت بیش از 40 هزار میلیارد تومان به طرحهای عمرانی که آثار آن در افتتاحهای پایان هرهفته قابل مشاهده است، ضمن 36 هزار میلیارد تومان صرفهجویی از سوی دیگر، جز با اتکال به خدا و تدبیر دولت قابل انجام نیست و این به بدخواهان ملت پیام و نشان میدهد که در سومین سال تحریم، هنوز همچنان چرخ توسعه جمهوری اسلامی ایران در گردش است.» در ادامه این نامه آمده است: «یک واقعیت مسلم این است که منافع ملی ما با رفتن و آمدن هیچ رئیس جمهوری در امریکا و یا کشور دیگری تغییر نمیکند ولی واقعیت دیگری نیز قابل کتمان نیست که تحریم فعلی و ادامه آن، ظلم بزرگی به مردم ایران است که از سوی رئیس جمهوری فعلی و شکست خورده امریکا اعمال میشود. فردی که دستش به خون هزاران بیگناه در سراسر جهان و سردار محبوبمان شهید حاج قاسم سلیمانی آغشته است و من قلباً برای برکناری او مستمراً اخبار را رصد میکردم.
امروز مردم ایران به جای اعانه و یارانه از مدیران خود رفع تحریم و برداشتن زانوی زور از گلوی اقتصاد ایران را با حفظ عزتملی طلب میکنند. مردم ما هنوز به خاطر دارند که با رفع تحریم میشود سالها شاهد تثبیت نرخ ارز، تورم یک رقمی و رشد دو رقمی بود. دولت خواهان هیچ مذاکرهای نیست. رسانههای جهان شهادت میدهند که در سفر قبلی جناب آقای دکتر روحانی رئیس جمهوری محترم به مقر سازمان ملل متحد، بارها ترامپ به انحای گوناگون و از طریق وساطت برخی از رؤسای جمهور کشورهای اروپایی درخواست مذاکره داشت که قاطعانه رد شد و فقط و فقط موکول به رفع تحریم و شناخت حقوق ملت ایران گردید.
با اعتقاد عرض میکنم که دولت همانطور که طی سالهای تحریم در مسیر سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب، مقاومت نمود و خار در چشم و استخوان در گلو چیزی نگفت و کار کرد؛ امروز نیز برای رفع تحریم عزتمندانه از ملت ایران، همه رخدادها را عاقلانه رصد میکند و برای کاهش آلام مردم تلاش میکند تا فرصت بسازد و برای سربلندی ملت بزرگ ایران اقدام کند. اما اگر دشمن منافع و مصالح ملت ما را به رسمیت نشناسد مردم ایران نشان دادهاند که در برابر زورگوییها مقاوم و پیروزند.»
کرونا باز هم رکورد زد
۱۳۰۵۳ ابتلا و ۴۸۶ فوتی جدید در کشور
در ادامه روزهای سیاه کرونایی دیروز شمار جانباختگان بیماری کووید 19 باز هم در کشور رکورد زد. با جانباختن 486 بیمار دیگر، نمودار مرگهای کرونایی با شتاب تندی روند تصاعدی به خود گرفته و کرونا حالا افسارگسیختهتر از قبل میتازد. همچنین دیروز رکورد موارد ابتلا نیز با ثبت عدد 13053 نفر در کشور شکسته شد که هرچند به گفته متخصصان حوزه سلامت افزایش موارد ابتلا به دلیل افزایش تستها و بیماریابی است اما سخنگوی وزارت بهداشت بعد از اعلام آمار روزانه به صراحت تأکید کرد که زمستانی سختتر از پاییز پیشرویمان است و لازم است کنشهای فردی و اجتماعی برای توقف زنجیره انتقال بیماری تغییر کند. افزایش صحنههای مراسم پرتجمع در ماههای اخیر گلایههای مسئولان نظام سلامت را هم در پی داشته است. دکتر سیماسادات لاری تأکید میکند چنانچه از رفتارهای اجتماعی پر خطر پرهیز نکنیم، فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت نکنیم و از تجمعات پیشگیری نکنیم باید در انتظار زمستان سختتر از پاییز هم باشیم.
براساس آنچه که سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرده است، براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۳ هزار و ۵۳ بیمار جدید مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی شد که سه هزار و ۱۳۳ نفر از آنها بستری شدند. در حال حاضر و بر اساس آمارهای رسمی مجموع بیماران کووید 19 در کشور ۷۷۵ هزار و ۱۲۱ نفر است. همچنین با جانباختن 486 بیمار دیگر مجموع جانباختگان این بیماری به ۴۱ هزار و ۹۷۹ نفر رسید. به گفته دکتر لاری، تاکنون ۵۶۴ هزار و ۶۹۹ نفر از بیماران، بهبود یافته و یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند و ۵۶۷۷ نفر از بیماران مبتلا به کووید ۱۹ در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند.
وضعیت استانهای کشور نیز طبق روال سابق است و بجز استانهای هرمزگان، فارس، گلستان و سیستان و بلوچستان که در وضعیت نارنجی و زرد قرار دارند همه 27 استان دیگر در وضعیت قرمز هستند.
براساس آنچه که سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرده است، براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۳ هزار و ۵۳ بیمار جدید مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی شد که سه هزار و ۱۳۳ نفر از آنها بستری شدند. در حال حاضر و بر اساس آمارهای رسمی مجموع بیماران کووید 19 در کشور ۷۷۵ هزار و ۱۲۱ نفر است. همچنین با جانباختن 486 بیمار دیگر مجموع جانباختگان این بیماری به ۴۱ هزار و ۹۷۹ نفر رسید. به گفته دکتر لاری، تاکنون ۵۶۴ هزار و ۶۹۹ نفر از بیماران، بهبود یافته و یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند و ۵۶۷۷ نفر از بیماران مبتلا به کووید ۱۹ در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند.
وضعیت استانهای کشور نیز طبق روال سابق است و بجز استانهای هرمزگان، فارس، گلستان و سیستان و بلوچستان که در وضعیت نارنجی و زرد قرار دارند همه 27 استان دیگر در وضعیت قرمز هستند.
مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل اعلام کرد
ساخت 3950 کیلومتر مسیر جدید ترانزیتی تا 1400
سهیلا یادگاری
خبرنگار
مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل گفت: مسیرهای جدید حمل و نقل شامل مسیرهای ریلی، آزادراهی و بزرگراهی است که بخشی از آن امسال و بخش دیگر سال آینده به بهرهبرداری می رسد و مسیرهای جدید کریدورهای ترانزیتی کشور را تکمیل میکنند.
به گزارش «ایران»، خیرالله خادمی در نشست خبری با اشاره به اینکه 8 پروژه ریلی، 9 آزادراه و 32محور بزرگراهی در دست ساخت است گفت:این پروژهها در جهت کمک به رونق تولید در اولویت ساخت قرار دارند.
در حال حاضر 3400 کیلومتر مسیر ریلی در کشور در حال اجرا است که به گفته خادمی 8 پروژه به طول 1560 کیلومتر در اولویت ساخت است و پروژههایی هستند که پیشرفت فیزیکی بالایی دارند و به جهش تولید کمک میکنند. همچنین 1345 کیلومتر آزادراه هم در حال ساخت است که 651 کیلومتر آن امسال یا سال آینده تحویل داده میشود. از مجموع 7800 کیلومتر مسیر بزرگراهی 1761 کیلومتر آن تا سال 1400 ساخته میشود که شامل 77 پروژه است. به گفته وی، درمجموع 3 هزار و 956 کیلومتر مسیر جدید ریلی، آزادراهی و بزرگراهی تا سال 1400 درکشور احداث خواهد شد. خادمی ارزش روز هزینه مجموع پروژه های ساخت مسیرهای جدید حمل و نقلی را 35 هزار میلیارد تومان برآورده کرد که بیشتر آن منابع دولتی است.
ابرپروژه آزادراهی در کریدور شمال-جنوب
مدیرعامل شرکت ساخت با اشاره به اینکه 300 کیلومتر آزادراه از ابتدای امسال به بهرهبرداری رسیده است، گفت: در مسیرهای آزادراهی و مسیرهای مربوط به جهش تولید، اولین ابرپروژه ای که پنجشنبه به بهرهبرداری می رسد، آزادراه 6 خطه کنار گذر شرقی اصفهان به طول 63 کیلومتر است.تا امروز 700 میلیارد تومان در پروژه هزینه شده است که برآورد میشودهزینه نهایی به 1300 میلیارد تومان افزایش یابد.
این کریدور بخشی از کریدور ترانزیتی جنوب به شمال است که در مرکز کشور قرار دارد و نقش مهمی در تردد و حمل بار و کالا دارد.
مزیتهای آزادراه
آنطور که مدیرعامل شرکت ساخت اظهار کرد، آزادراه کنار گذر شرقی اصفهان، 80 دقیقه زمان سفر از مسیر شمال به جنوب را کاهش میدهد و 35 کیلومتر اتصال مسیر شمال به جنوب را کوتاه میکند.به این ترتیب این مسیر نقش مؤثری در اقتصاد کلان ایفا میکند و سالانه 250نفر تلفات انسانی در کریدور شمال-جنوب را کاهش میدهد. همچنین در دوره ای 20 ساله، این مسیر تولید 2میلیون تن آلایندههای زیست محیطی را کم میکند.
افزایش توزیع بار، کمک به اقتصاد منطقه، افزایش گردشگری، از مزیتهای محلی و منطقه ای آزاد راه کنارگذر شرق اصفهان است. این آزادراه ترافیک سنگین عبور و مرور از جنوب به شمال در شهر اصفهان را به حاشیه شهر میبرد.
قطار برقی اصفهان ـ تهران
مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور درباره راهآهن برقی تهران ـ قم ـ اصفهان هم گفت: موانع پروژه رفع شده است و کارگاه فعال است؛ چینیها به خاطر کرونا نوروز امسال رفته بودند، اما برگشتند و کار این پروژه در حال اجراست. این خط ریلی به دو بخش اصفهان تا قم و قم تا تهران تقسیم شده است که اصفهان تا قم 20 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و ساخت آن حدود ۵ تا ۶ سال به طول میانجامد.
وی گفت: تا امروز از سوی سازمان برنامه و بودجه 15 هزار میلیارد تومان اعتبار در سالجاری به ما ابلاغ شده است که 11 هزار و 100 میلیارد تومان آن نقدی و اسناد خزانه اسلامی است که عموماً برای بخش ریلی و آزادراهی است. آزادراه کنارگذر جنوبی تهران، آزادراه خرم آباد ـ بروجرد، آزادراه منجیل ـ رودبار، آزادراه ایزدخواست ـ شیراز، آزادراه تبریز ـ صوفیان، آزادراه مراغه ـ هشترود، باند غربی منطقه 2 تهران ـ شمال و منطقه 2 آزادراه گرمسار ـ تهران از پروژههایی است که در قالب جهش تولید افتتاح خواهد شد.
خواف-هرات تکمیل کریدور غرب به شرق
پروژه مهم دیگری که از مجموع پروژههای حملونقل مربوط به جهش تولید، بزودی به بهرهبرداری میرسد، اتصال راهآهن خواف به هرات در افعانستان است.این مسیر ریلی
4 قطعه دارد که 2 قطعه آن در خاک ایران و دوقطعه در خاک افغانستان قرار دارد. هزینه ساخت 3 قطعه از 4 قطعه را ایران پرداخت کرده است. به گفته مدیرعامل شرکت ساخت، تأمین منابع ساخت یک قطعه از مسیر ریلی خواف هرات، در خاک افغانستان بر اساس توافق دو کشور و از محل اختصاص منابع برای کمک به توسعه افغانستان تأمین شده است.دو قطعه اول به طول 77 کیلومتر در خاک ایران ساخته شد، قطعه سوم به طول 63 کیلومتر توسط ایران در خاک افغانستان ساخته شد، همچنین ایستگاه روزنک نیز در انتهای قطعه سوم توسط ایران تکمیل شد و قطعه چهارم به طول 80 کیلومتر توسط طرف افغانستانی تکمیل شد.
به گفته خادمی، ارزش امروز قطعه سوم که در خاک افغانستان ساخته شد حداقل 1100 میلیارد تومان است.برای کل قطعات یک تا سه در خط آهن خواف ـ هرات 400 میلیارد تومان هزینه شده که ارزش روز آن 2500 میلیارد تومان است. مدیرعامل شرکت ساخت گفت: قرار بود ریل خواف-هرات آخر آبان افتتاح شود اما به علت درخواست دولت افغانستان افتتاح آن به آذرماه موکول شد.
یکی از اهداف وزارت راه و شهرسازی در بخش توسعه ریلی کشور اتصال راهآهن و شبکه ریلی به کشورهای همسایه است.یکی از کریدورهایی که در شبکه ریلی مورد توجه است، کریدور ترانزیتی شرق ـ غرب است، راهآهن خواف ـ هرات به طول 220 کیلومتر تا شهر هرات افغانستان حلقه مفقوده این کریدور است. راهآهن خواف ـ هرات در کنار اتصال ایران به افغانستان بخشی از کریدور ریلی ترانزیتی شرق - غرب است. در ادامه هم کشور افغانستان هرات را به مزار شریف متصل میکند بنابراین با تکمیل خواف ـ هرات کریدور ریلی شرقی ـ غربی خواهیم داشت که چین، ترکمنستان و قرقیزستان را به ایران متصل میکند.
استفاده از ریل ملی
مدیرعامل شرکت درباره تأمین ریل این خط آهن گفت: بخشی از ریل این مسیر ریلی چون از قبل وارد کشور شده بود، وارداتی است، اما از سال 97 که ذوبآهن اقدام به تأمین ریل ملی کرد ما در ریلگذاریها از ریل ایرانی استفاده میکنیم. مگر آنکه ریلی از قبل وارد کشور شده باشد، حتی در ایستگاه روزنک علاوه بر ریل از سوزن ریل که در داخل تولید شده بود، استفاده کردیم. اگر نرخ ارز فعلی در بازار آزاد را در نظر بگیریم، ریل ملی ارزانتر از ریل بینالمللی است.
وی گفت: برای پروژه خط آهن خواف ـ هرات در سال بهرهبرداری حمل 3 میلیون تن بار و در افق 1420 جابهجایی یک میلیون مسافر و 6 میلیون تن بار هدفگذاری شده است.
تأثیرگذاری در اقتصاد
مدیرعامل شرکت ساخت درخصوص تأثیرگذاری توسعه ریلی بر اقتصاد گفت: برخی پروژههای ریلی مراکز استانها را به ریل سراسری متصل میکند که راهآهن همدان-سنندج، مبارکه-شهرکرد، میانه- اردبیل تا 1400 3 مرکز استان کردستان، چهارمحال و بختیاری و اردبیل را به راهآهن متصل میکند. برخی مسیرهای ریلی در دست ساخت هم مانند مسیر چابهار-زاهدان یا خواف-هرات برای تکمیل کریدور شمال-جنوب و شرق به غرب است. برخی طرحهای ریلی مانند اقلید-یزد موجب تسهیل جابهجایی بار و مسافر در کشور است. تمام این مسیرها بر اساس مطالعات اقتصادی در دست ساخت است و بهرهبرداری از آنها موجب رشد ترانزیت و در نتیجه رشد اقتصادی و جهش تولید است.
خبرنگار
مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل گفت: مسیرهای جدید حمل و نقل شامل مسیرهای ریلی، آزادراهی و بزرگراهی است که بخشی از آن امسال و بخش دیگر سال آینده به بهرهبرداری می رسد و مسیرهای جدید کریدورهای ترانزیتی کشور را تکمیل میکنند.
به گزارش «ایران»، خیرالله خادمی در نشست خبری با اشاره به اینکه 8 پروژه ریلی، 9 آزادراه و 32محور بزرگراهی در دست ساخت است گفت:این پروژهها در جهت کمک به رونق تولید در اولویت ساخت قرار دارند.
در حال حاضر 3400 کیلومتر مسیر ریلی در کشور در حال اجرا است که به گفته خادمی 8 پروژه به طول 1560 کیلومتر در اولویت ساخت است و پروژههایی هستند که پیشرفت فیزیکی بالایی دارند و به جهش تولید کمک میکنند. همچنین 1345 کیلومتر آزادراه هم در حال ساخت است که 651 کیلومتر آن امسال یا سال آینده تحویل داده میشود. از مجموع 7800 کیلومتر مسیر بزرگراهی 1761 کیلومتر آن تا سال 1400 ساخته میشود که شامل 77 پروژه است. به گفته وی، درمجموع 3 هزار و 956 کیلومتر مسیر جدید ریلی، آزادراهی و بزرگراهی تا سال 1400 درکشور احداث خواهد شد. خادمی ارزش روز هزینه مجموع پروژه های ساخت مسیرهای جدید حمل و نقلی را 35 هزار میلیارد تومان برآورده کرد که بیشتر آن منابع دولتی است.
ابرپروژه آزادراهی در کریدور شمال-جنوب
مدیرعامل شرکت ساخت با اشاره به اینکه 300 کیلومتر آزادراه از ابتدای امسال به بهرهبرداری رسیده است، گفت: در مسیرهای آزادراهی و مسیرهای مربوط به جهش تولید، اولین ابرپروژه ای که پنجشنبه به بهرهبرداری می رسد، آزادراه 6 خطه کنار گذر شرقی اصفهان به طول 63 کیلومتر است.تا امروز 700 میلیارد تومان در پروژه هزینه شده است که برآورد میشودهزینه نهایی به 1300 میلیارد تومان افزایش یابد.
این کریدور بخشی از کریدور ترانزیتی جنوب به شمال است که در مرکز کشور قرار دارد و نقش مهمی در تردد و حمل بار و کالا دارد.
مزیتهای آزادراه
آنطور که مدیرعامل شرکت ساخت اظهار کرد، آزادراه کنار گذر شرقی اصفهان، 80 دقیقه زمان سفر از مسیر شمال به جنوب را کاهش میدهد و 35 کیلومتر اتصال مسیر شمال به جنوب را کوتاه میکند.به این ترتیب این مسیر نقش مؤثری در اقتصاد کلان ایفا میکند و سالانه 250نفر تلفات انسانی در کریدور شمال-جنوب را کاهش میدهد. همچنین در دوره ای 20 ساله، این مسیر تولید 2میلیون تن آلایندههای زیست محیطی را کم میکند.
افزایش توزیع بار، کمک به اقتصاد منطقه، افزایش گردشگری، از مزیتهای محلی و منطقه ای آزاد راه کنارگذر شرق اصفهان است. این آزادراه ترافیک سنگین عبور و مرور از جنوب به شمال در شهر اصفهان را به حاشیه شهر میبرد.
قطار برقی اصفهان ـ تهران
مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور درباره راهآهن برقی تهران ـ قم ـ اصفهان هم گفت: موانع پروژه رفع شده است و کارگاه فعال است؛ چینیها به خاطر کرونا نوروز امسال رفته بودند، اما برگشتند و کار این پروژه در حال اجراست. این خط ریلی به دو بخش اصفهان تا قم و قم تا تهران تقسیم شده است که اصفهان تا قم 20 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و ساخت آن حدود ۵ تا ۶ سال به طول میانجامد.
وی گفت: تا امروز از سوی سازمان برنامه و بودجه 15 هزار میلیارد تومان اعتبار در سالجاری به ما ابلاغ شده است که 11 هزار و 100 میلیارد تومان آن نقدی و اسناد خزانه اسلامی است که عموماً برای بخش ریلی و آزادراهی است. آزادراه کنارگذر جنوبی تهران، آزادراه خرم آباد ـ بروجرد، آزادراه منجیل ـ رودبار، آزادراه ایزدخواست ـ شیراز، آزادراه تبریز ـ صوفیان، آزادراه مراغه ـ هشترود، باند غربی منطقه 2 تهران ـ شمال و منطقه 2 آزادراه گرمسار ـ تهران از پروژههایی است که در قالب جهش تولید افتتاح خواهد شد.
خواف-هرات تکمیل کریدور غرب به شرق
پروژه مهم دیگری که از مجموع پروژههای حملونقل مربوط به جهش تولید، بزودی به بهرهبرداری میرسد، اتصال راهآهن خواف به هرات در افعانستان است.این مسیر ریلی
4 قطعه دارد که 2 قطعه آن در خاک ایران و دوقطعه در خاک افغانستان قرار دارد. هزینه ساخت 3 قطعه از 4 قطعه را ایران پرداخت کرده است. به گفته مدیرعامل شرکت ساخت، تأمین منابع ساخت یک قطعه از مسیر ریلی خواف هرات، در خاک افغانستان بر اساس توافق دو کشور و از محل اختصاص منابع برای کمک به توسعه افغانستان تأمین شده است.دو قطعه اول به طول 77 کیلومتر در خاک ایران ساخته شد، قطعه سوم به طول 63 کیلومتر توسط ایران در خاک افغانستان ساخته شد، همچنین ایستگاه روزنک نیز در انتهای قطعه سوم توسط ایران تکمیل شد و قطعه چهارم به طول 80 کیلومتر توسط طرف افغانستانی تکمیل شد.
به گفته خادمی، ارزش امروز قطعه سوم که در خاک افغانستان ساخته شد حداقل 1100 میلیارد تومان است.برای کل قطعات یک تا سه در خط آهن خواف ـ هرات 400 میلیارد تومان هزینه شده که ارزش روز آن 2500 میلیارد تومان است. مدیرعامل شرکت ساخت گفت: قرار بود ریل خواف-هرات آخر آبان افتتاح شود اما به علت درخواست دولت افغانستان افتتاح آن به آذرماه موکول شد.
یکی از اهداف وزارت راه و شهرسازی در بخش توسعه ریلی کشور اتصال راهآهن و شبکه ریلی به کشورهای همسایه است.یکی از کریدورهایی که در شبکه ریلی مورد توجه است، کریدور ترانزیتی شرق ـ غرب است، راهآهن خواف ـ هرات به طول 220 کیلومتر تا شهر هرات افغانستان حلقه مفقوده این کریدور است. راهآهن خواف ـ هرات در کنار اتصال ایران به افغانستان بخشی از کریدور ریلی ترانزیتی شرق - غرب است. در ادامه هم کشور افغانستان هرات را به مزار شریف متصل میکند بنابراین با تکمیل خواف ـ هرات کریدور ریلی شرقی ـ غربی خواهیم داشت که چین، ترکمنستان و قرقیزستان را به ایران متصل میکند.
استفاده از ریل ملی
مدیرعامل شرکت درباره تأمین ریل این خط آهن گفت: بخشی از ریل این مسیر ریلی چون از قبل وارد کشور شده بود، وارداتی است، اما از سال 97 که ذوبآهن اقدام به تأمین ریل ملی کرد ما در ریلگذاریها از ریل ایرانی استفاده میکنیم. مگر آنکه ریلی از قبل وارد کشور شده باشد، حتی در ایستگاه روزنک علاوه بر ریل از سوزن ریل که در داخل تولید شده بود، استفاده کردیم. اگر نرخ ارز فعلی در بازار آزاد را در نظر بگیریم، ریل ملی ارزانتر از ریل بینالمللی است.
وی گفت: برای پروژه خط آهن خواف ـ هرات در سال بهرهبرداری حمل 3 میلیون تن بار و در افق 1420 جابهجایی یک میلیون مسافر و 6 میلیون تن بار هدفگذاری شده است.
تأثیرگذاری در اقتصاد
مدیرعامل شرکت ساخت درخصوص تأثیرگذاری توسعه ریلی بر اقتصاد گفت: برخی پروژههای ریلی مراکز استانها را به ریل سراسری متصل میکند که راهآهن همدان-سنندج، مبارکه-شهرکرد، میانه- اردبیل تا 1400 3 مرکز استان کردستان، چهارمحال و بختیاری و اردبیل را به راهآهن متصل میکند. برخی مسیرهای ریلی در دست ساخت هم مانند مسیر چابهار-زاهدان یا خواف-هرات برای تکمیل کریدور شمال-جنوب و شرق به غرب است. برخی طرحهای ریلی مانند اقلید-یزد موجب تسهیل جابهجایی بار و مسافر در کشور است. تمام این مسیرها بر اساس مطالعات اقتصادی در دست ساخت است و بهرهبرداری از آنها موجب رشد ترانزیت و در نتیجه رشد اقتصادی و جهش تولید است.
سرنوشت پوپولیستهایی که رهبرشان را از دست دادند
نویسنده: گیدئون راشمن ترجمه: منصور بیطرف
منبع: فایننشال تایمز
نتایج انتخابات امریکا (در همان ابتدا) که گول زننده شده بود، جانز جانسا، نخست وزیر اسلونی درتوئیتی ادعا کرد: «واضح است که مردم امریکا دونالد ترامپ و مایک پنس را برای چهار سال دیگر انتخاب کردهاند... هر چقدر طول بکشد و نخواهند حقایق را ببینند... پیروزی نهایی بزرگتر خواهد شد.»
توئیت رهبر اسلونی چیزی بیش از یک سوء محاسبه خندهدار نبود. همچنین این توئیت یک نکته مهمی را مطرح میکرد و آن اینکه رهبران و حکومتهایی در سراسر جهان بودند که عمیقاً برای دور دوم دونالد ترامپ سرمایهگذاری کرده بودند. رئیس جمهوری اخراجی ایالات متحده رهبر غیر رسمی پوپولیست بینالمللی است. مهمترین مقرهای پوپولیستهای بینالمللی حکومتهای برزیل، لهستان و مجارستان است. همچنین در کشورهایی از قبیل ایتالیا و آلمان، احزاب دست راستی پوپولیستی هستند که از ترامپ الهام و اعتبار میگیرند.
در کنار پوپولیستهای محض، حکومتهایی هستند که به دلایل استراتژیک و ایدئولوژیک از شکست ترامپ خوشحال نیستند. این حکومتها شامل اسرائیل، عربستان سعودی، بحرین و هند هستند.
ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان احتمالاً شاخصترین مروج جهانی ترامپیسم است. تصمیم رهبر مجارستان در منع ورود پناهجویان مسلمان آن هم در سال 2015 در دورانی که اروپا با بحران پناهجویان مواجه بود، توجه جناح راست امریکا و تحسین آنها را دربر داشت. یک سال بعد ترامپ پس از تبلیغات «ساخت دیوار» برای ممانعت از ورود پناهجویان و منع ورود مسلمانان به ایالات متحده، انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده را برد.
حکومت لهستان که توسط حزب عدالت و قانون، رهبری میشود با برچسبهای سیاستی «توطئهگرایانه»، «ملیگرایانه» و «ضد جهانیسازی» که اشتراکات زیادی با آقای ترامپ دارد، برنده شده بود. رئیس جمهوری ایالات متحده اولین سخنرانی اصلی خود در اروپا را در ورشو- پایتخت لهستان- کرد که نشان دهنده قرابت ایدئولوژیکی با آن حکومت بود. لهستانیها حتی یک پایگاه نظامی جدید خود را به نام «دژ ترامپ» نامگذاری کردهاند.
دولت ترامپ فعالانه متحدان خود را در ورشو و بوداپست تشویق کرد تا سطح روابط خود را با بروکسل و برلین پایین بیاورند. یک ادعای اعتماد به نفسانهای که آقای اوربان در سال جاری کرد، این بود: «ما عادت داشتیم که فکر کنیم آینده ما، اروپا است؛ امروزه ما میدانیم که خود ما، آینده اروپا هستیم.» شکست آقای ترامپ تلاشهای آقای اوربان را برای اینکه یک چهره شاخص جهانی بشود به تحلیل برد.
اما با آنکه باد پوپولیستهای اروپایی با شکست آقای ترامپ خوابیده اما آنها شکست نخواهند خورد. حکومتهای مجارستان و لهستان در میان مردم خود ریشههای عمیقی دارند. همچنین قدرت آرای ترامپ به این معنا است که آنها هنوز متحدان قدرتمند ایدئولوژیکی برای کار در ایالات متحده (و اروپا) دارند. درست همان طور که لیبرالهای اروپایی آقای ترامپ را تحمل کردند به همان صورت هم پوپولیستهای اروپایی هم منتظر بیرون رفتن آقای بایدن هستند.
همچنین نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده طوفان سهمگینی برای ژائیر بولسونارو بود. گاهی اوقات رئیس جمهوری برزیل را «ترامپ امریکای لاتین» مینامند. مدح او از رئیس جمهوری ایالات متحده به همان اندازه بردهوار است که این ادعای دروغ را میکند: «راستها، کلوروکیین (داروی شفابخش مالاریا) را دارند» آقای بولسونارو همراه با آقای ترامپ در کاخ سفید میتوانست خاطرنشان سازد که دو ملت بزرگ قاره امریکا توسط پوپولیستهای جناح راست اداره میشوند. حالا برزیلیها با آنکه بولسونارو در نظرسنجیها رأی بالایی دارد، تنهاتر شدهاند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از نزدیکیاش با آقای ترامپ در پوست نمیگنجید. رئیس جمهوری ایالات متحده سیاستهای دولت اوباما در مورد ایران را معکوس کرد و سفارت ایالات متحده را به بیتالمقدس برد. بازگشت آقای بایدن به کاخ سفید، نتانیاهو را چه در داخل اسرائیل و چه در خارج تضعیف میکند.
شاهزاده محمد بن سلمان، حاکم بالفعل عربستان سعودی نیز دلایلی برای نگرانی خروج ترامپ دارد. بایدن در دوران تبلیغات ریاست جمهوریاش، عربستان سعودی را «یک فرعون» مینامید و خواهان پایان دادن فروش سلاح به آن پادشاهی شد. این احتمال وجود دارد که آقای بایدن زمانی که در اتاق بیضی نشست یک سیاست واقع بینانه در پیش بگیرد و خط مسالمتجویانهای با ریاض برقرار کند. اما محمد بن سلمان نمیتواند روی آن حساب باز کند.
سال گذشته نارندرا مودی، نخست وزیر هند همراه با آقای ترامپ در تگزاس در رالی که نام «چطوری آقای مودی» را داشت، فریاد خوشی سر داده بود. سیاستهای پوپولیستی این دو رهبر به غایت قابل مقایسه است. آقای مودی باید نگران این موضوع باشد که دولت بایدن بر حقوق مسلمانان در هند تأکید زیاد میورزد. واقعیت این است که معاون اول تازه رئیس جمهوری امریکا ریشه در هند دارد که سریعاً توسط آقای مودی مورد استقبال قرار گرفت. اما کامالا هریس نسبت به سیاستهای حکومت مودی درخصوص کشمیر و دیگر موارد منتقد است. حکومت هند مانند سعودیها امیدوار است که ملاحظات استراتژیکی- علیالخصوص نگرانیهای مشترک دهلی و واشنگتن نسبت به چین – بر اختلافات حقوق بشری، سنگینی کند.
و در اینجا هم بوریس جانسون است. ترامپ از برگزیت حمایت کرد؛ آقای بایدن از ابتدا مخالف آن بود و روشن ساخت که اگر دولت جانسون کاری کرد که قطعنامه صلح «گود فرایدی» ایرلند به خطر بیفتد، بریتانیا قرارداد تجاری ایالات متحده را فراموش کند. دولت جانسون اکنون دست و پا میزند که تأکید کند که این دولت در دیگر موارد مانند آب و هوا، تجارت و ایران با آقای بایدن نزدیکتر است تا آقای ترامپ. آقای جانسون در تلاش است تا برچسب «ترامپ بریتانیا» را که توسط رئیس جمهوری ایالات متحده بر او زده شده پاک کند.
احتمالاً آقای جانسون چند ماه آینده را از پوشش پوپولیستی خود دور خواهد ماند و سعی میکند که لباس تازه لیبرالی را بر تن کند. اما بعید است که هسته سخت کلوب طرفداران بینالمللی آقای ترامپ – چهرههایی مانند آقای اوربان و آقای بولسونارو - به چاه بیفتند. آنها امیدوارند که قهرمانشان بتواند در سال 2024 دوباره برگردد.
گفت وگوی «ایران» با امیر ارسلان مطهری که بهترین مهاجم غرب آسیا شد
گل قهرمانی را بزنم دورتا دور ورزشگاه گیتار میزنم
اینکه به من تعویض طلایی بگویند، برایم جالب نیست/ حرف زدن از قهرمانی الان اشتباه است/ اسکوچیچ خیلی خوب لیگ را رصد میکند
حامد جیرودی/ محمود فکری این روزها با یک دغدغه شیرین مواجه است. سرمربی استقلال هم شیخ دیاباته آقای گل فصل گذشته لیگ برتر را در تیم خود دارد و هم مهدی قایدی ملیپوش و آماده را. در کنار اینها امیرارسلان مطهری هم حضور دارد که در نظرسنجی کنفدراسیون فوتبال آسیا با کسب نزدیک به 53 درصد آرا عنوان برترین مهاجم منطقه غرب آسیا را کسب کرد. مهاجمی که در بازی هفته اول استقلال برابر مس رفسنجان گل دوم آبیپوشان پایتخت را به ثمر رساند تا از همین ابتدا استارت گلزنیهای خود را بزند. مطهری در گفتوگویی که با خبرنگار «ایران» داشت، درباره انتخاب خود به عنوان مهاجم برتر آسیا از سوی هواداران، چنین نظر داد: «برای هر بازیکنی خوشحالکننده است که مردمش به او رأی بدهند و او را قابل بدانند. نظرسنجی با این اختلاف نشان داد که آنها از عملکردم راضی هستند و این باعث افتخار من است. از همه تشکر میکنم که رأی دادند و من را به این عنوان رساندند.»
او درباره اینکه لیگ بیستم را با گلزنی آغاز کرد، گفت: «خدا را شکر میکنم که بازیهایم در لیگ جدید با گل شروع شد. این موضوع برایم خیلی مهم بود. البته مهمتر این است که بتوانم هر روزی که بازی میکنم، بیشترین کمک را به تیمم داشته باشم. صددرصد کارم با خداست و من فقط میدوم. گلی هم که زدم لطف خدا و زحمت بچهها بود. دعای خیر پدر و مادرم پشتم است و انرژی مثبت هواداران را هم دارم، امیدوارم پاسخ اعتمادشان را بدهم.»
مطهری شادی گل معروفی دارد؛ او پس از گلزنی دستهایش را به شکل زدن گیتار در میآورد اما این بار به مس رفسنجان گل زد و به سمت پیراهن شماره 2 بزرگی که به خاطر زندهیاد منصور پورحیدری روی سکوی ورزشگاه آزادی پهن شده بود، رفت. او در این رابطه هم صحبت کرد: «وظیفه خودم میدانستم که این کار را انجام دهم. ما باید یاد پیشکسوتانمان را زنده نگه داریم. من قبل از بازی هم گفتم که ای کاش قدر این بزرگان را زمانی که در جمع ما هستند، بدانیم. از طرفی با خودم گفتم که خانواده آقای پورحیدری هم این بازی را میبینند و کاری کنم که یاد ایشان بیشتر زنده شود.»
مطهری درباره اینکه آیا شادی گل گیتاریاش را در بازیهای بعد هم ادامه میدهد، گفت: «هواداران از این شادی گل من خوششان آمده و حالا که اینطور شده من هم این شادی گل را ادامه میدهم و تا زمانی که آنها این شادی گل را دوست دارند، نمیتوانم آن را تغییر دهم.»
اگر مطهری گل قهرمانی استقلال را بزند، آیا شادی گلش همین خواهد بود؟ ارسلان چنین پاسخ داد: «بستگی به شرایط دارد چرا که مسلماً گل قهرمانی خیلی با ارزش است. نمیدانم! شاید دورتا دور ورزشگاه گیتار بزنم و شادی کنم.»
مطهری که نیم فصل اول لیگ نوزدهم در ذوبآهن بود، 5 گل برای این تیم به ثمر رساند و با حضور در استقلال هم 5 گل دیگر زد تا با 10 گل جزو گلزنان برتر لیگ باشد. او در لیگ قهرمانان آسیا هم 4 گل و در جام حذفی هم یک گل برای آبیها زد تا در مجموع 20 بازی 10 گل برای این تیم زده باشد. او امیدوار است این فصل آقای گل شود: «هر مهاجمی به آقای گلی فکر میکند و من هم صددرصد چنین هستم ولی قبل از آن هدفم این است که بیشترین کمک را به تیمم کنم و برای همین فرقی نمیکند که من گل بزنم یا همتیمیام. مهم این است که استقلال ببرد و پرچم این تیم بالا باشد. باید این اتفاق بیفتد. پس برای من، بازیکنان و کادر فنی نتیجهگیری تیم از همه چیز مهمتر است و بعد از آن دوست دارم آقای گل هم شوم.»
مهاجم 27 ساله استقلال، فصل گذشته در 9 بازی لیگ برتر، جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا به عنوان بازیکن جانشین به زمین آمد. در این میان صحبتهایی مبنی بر ناراحتی او از این موضوع مطرح شد. گرچه در همین بازیها موفق به زدن ۶ گل شد. مطهری درباره اینکه صبر کرده تا مهاجم اصلی شود یا نه چنین توضیح داد: «من تلاشم را میکردم در دقایقی که در زمین هستم آن عملکردی را داشته باشم که از من انتظار میرود ولی نمیخواستم به بازیکنی مبدل شوم که تعویضی به میدان میآید و گل میزند. این برای یک فوروارد خیلی بد است. من تجربه این موضوع را در نفت تهران داشتم و زمان آقای منصوریان یک بازی در میان به زمین میرفتم و گل میزدم. در این شرایط به من تعویض طلایی میگفتند ولی این خیلی جالب نیست. من همیشه به این فکر کردهام که بهترین باشم و هواداران از بازی من لذت ببرند و خودم به همتیمیهایم و آنها به من کمک کنند. الان هم به این فکر میکنم که مؤثر باشم و هر چه کادر فنی صلاح بدانند تابع آن هستم.» استقلال آخرین بار در لیگ دوازدهم قهرمان شده است. آیا در این فصل با هدایت فکری دوباره به قهرمانی لیگ برتر میرسد؟ مطهری به این سؤال پاسخ داد: «صحبت از قهرمانی تا هفته آخر اشتباه محض است چون فوتبال اتفاقهایی دارد که 180 درجه میتواند همه چیز را تغییر دهد ولی ما تا لحظه آخر تلاشمان را میکنیم. ما کادر خوب و قویای متشکل از فکری، مرفاوی، حنیف، آرش برهانی و پرویز مظلومی به عنوان سرپرست داریم. همه نامهای بزرگی هستند و سعی میکنیم بهترین نتایج را بگیریم اما صحبت از قهرمانی از الان یا وسط فصل درست نیست. میخواهیم نتایجی بگیریم که استقلال لایق آن است.»
صمد مرفاوی، آرش برهانی و پرویز مظلومی جزو مهاجمان بزرگ تاریخ استقلال و تیم ملی بودهاند. آیا مطهری از آنها برای گلزنی مشورت میگیرد؟ او چنین پاسخ داد: «صددرصد. من خیلی خوشحالم که در این کادر کسانی هستند که همپست من بودهاند و مسلماً کمک میگیرم و از صحبتهای آنها استفاده میکنم و یاد میگیرم.»
تیم ملی مهاجمان درجه یک و موفقی دارد. در چنین شرایطی مطهری چقدر به حضور در تیم ملی فکر میکند: «مسلماً هر بازیکنی دوست دارد به تیم ملی دعوت شود اما قبل از آن در تیمی که هستی باید بهترین عملکرد را داشته باشی. پس الان من باید تمرکزم را بگذارم که اول استقلال نتیجه بگیرد و در صورت نتیجه گرفتن تیم، بازیکنان ما هم به تیم ملی دعوت میشوند. آقای اسکوچیچ خیلی خوب لیگ را رصد میکند و بازیها را با دقت میبیند و دیدیم که از لیگ هم بازیکن به تیم ملی دعوت کرد و این خیلی میتواند به تیم ملی کمک کند.»
او درباره بازی هفته دوم استقلال برابر فولاد که جمعه در اهواز برگزار میشود هم صحبت کرد: «هر بازی برای ما باید مهم باشد. چون تیم ضعیفی وجود ندارد و همه تیمها در یک سطح هستند. باید تمرکزمان را حفظ کنیم تا در تکتک هفتهها 3 امتیاز را بگیریم. چون این 3 امتیازها در آخر فصل خیلی به ما کمک میکند.»
حس خوب هواداران به مثلث تهاجمی آبی ها
مطهری درباره حضور دیاباته، قایدی و خودش که باعث شد استقلال بهترین خط حمله فصل گذشته را داشته باشد و آنها حالا هم کنار هم هستند چنین نظر داد: «من در پست خودم میتوانم به جای خودم نظر بدهم. هر مهاجمی دوست دارد با بازیکن کناریاش راحت باشد. من با مهدی و شیخ خیلی راحت هستم و از حضور در کنار آنها خوشحالم. البته با بقیه هم راحت هستم و نمیخواهم خودمان را جدا کنم. اگر گلی میزنیم، حاصل زحمت همه است و اگر گلی میخوریم، همه مقصریم.» برخی هواداران معتقدند مثلث تهاجمی استقلال با حضور قایدی، دیاباته و مطهری چیزی شبیه مثلث تهاجمی قدرتمند بارسا و رئال مادرید در سالهای گذشته است. در بارسا لیونل مسی، لوئیس سوارز و نیمار مثلث MSN را تشکیل میدادند و در رئال هم گرت بیل، کریم بنزما و کریستیانو رونالدو مثلث BBC را ساخته بودند که با اسامی مخفف آنها تشکیل میشد. مطهری که طرفدار کهکشانیهاست، در این باره گفت: «من یک رئالی هستم ولی اصلاً نمیشود چنین مقایسهای داشت چون عادت به تعریف ندارم. ضمن اینکه امکانات فوتبال ما و سطحی که فوتبال ما دارد، قابل قیاس با آنها نیست. اما معمولاً مثلثهای تهاجمی حس خوب و قشنگی به هواداران منتقل میکنند. به هر حال گل زدن مهمترین هدف در فوتبال است و بخش زیادی از جذابیت فوتبال به همین موضوع برمی گردد.»
علی قنبری، استاد اقتصاد از الزامات ورود به اقتصاد پس از تحریم میگوید
جزیرهای عمل نکنیم
سپیده پیری
خبرنگار
می گویند به مردم آدرس غلط ندهید، سر نخ مشکلات را که بگیری ردش را در خیابانهای تهران حوالی میرداماد و باب همایون مییابید، در میشیگان و آریزونا خبری نیست که نیست. درست بر خلاف آنهایی که بخشی از رشد و توسعه کشور را در گرو ورود به اقتصاد جهانی و مناسبات سازنده میدانند. در این میان نظرات متفاوت است و تحلیلها هر یک سویهای از موضوع را میبیند اما عقلانیت از مسیرافراط و تفریط نمیگذرد. در همین حین به گمان بسیاری از کارشناسان، متخصصان و مسئولان صرف ارتباط با جهان نمیتوان برمشکلات اقتصادی کشور فایق آمد اما نادیده انگاشتن یک رخداد جهانی که نه تنها در ایران بلکه چشمها را از کل جهان بهدنبال خود میکشاند، تقلیل موضوع و تحلیل نادرست است.همان موضوعی که علی قنبری، استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس به بیان دیگر مطرح میکند. او معتقد است که در مدیریت تعاملات و ارتباطات نمیتوان جزیرهای عمل کرد. ما باید بهدنبال تحقق منافع ملی باشیم و ارتباطاتی از جنس منطق و به دور از زورگویی و ظلم را ایجاد کنیم. او در گفتوگو با «ایران» از الزامات و ابزارهای لازم برای ورود به اقتصاد جهان میگوید. این استاد دانشگاه در زمینه از سرگیری ارتباط با امریکا میگوید: «ما نیازمند زمان هستیم تا اعتمادسازی صورت بگیرد.»
با نهایی شدن انتخابات امریکا و ورود «جوبایدن» به کاخ سفید شیوه تعامل کشورمان با امریکا و ازسرگیری برجام را چگونه برآورد میکنید؟
با توجه به دشمنی 40 سالهای که میان دو کشور ایران و امریکا وجود دارد زمان زیادی لازم است تا شرایط به حالت عادی برگردد. امریکا بهعنوان قدرت جهانی همواره عملکردش همراه با ظلم و زور و ستم در قبال ایران بوده است. با این حال در شرایط کنونی اوضاع خطرناکی برای ایجاد ارتباطات منطقی برای ایران وجود دارد. مسئولان امریکایی باید سعی و تلاش کنند تا بتوانند اعتماد مسئولان جمهوری اسلامی ایران را جلب کنند. البته در صورت تحقق این مهم برقراری وضعیتی آرام در منطقه خاورمیانه محقق میشود و شرایطی فراهم میشود که نتیجه و خروجی آن مهیا شدن ارتباطات منطقی و دیپلماتیک برای ایران در منطقه است.
آیا در شرایط کنونی کشور ما از ابزارهای لازم برای ورود به اقتصاد جهان و تعامل با جهانیان بهرهمند است؟
خیر، اکنون و با توجه به شرایط فعلی موقعیت مناسبی در کشور به منظور برقرار کردن ارتباطات جهانی مهیا نیست. ما اکنون نیازمند زمان هستیم. در صورت تعامل با امریکا باید اعتمادسازی بواسطه عملکرد مناسب امریکا صورت بگیرد تا ایران هم ارتباطات منطقهای و جهانی را برقرار کند. متأسفانه باید اعلام کنم که قدرتهای بزرگ جهانی ایران را مورد ظلم خود قرار دادهاند. حرفها و عملکردهایی که موجب ایجاد فشار و تحریم به کشور و ظلم به مردم شد.ظلمی که نتیجه آن اعمال تحریم است و میبینیم چه چالشهای عظیمی برای کل اقتصاد کشور و به تبع آن برای معیشت مردم ایجاد شد. با این تفاسیر زمان زیادی لازم است تا ایران در یک وضعیت اعتماد و آرامش قرار بگیرد و بتواند تعامل را از سر بگیرد و چالشهای اقتصادی ایجاد شده به تبع تحریمها را سامان بخشد.
با این حال نمیتوان از مزایا و کارکردهای ارتباطات جهانی غافل شد. ارتباط با جهان موجب برقراری ارتباطات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خواهد شد. ما نیازمند برقراری چنین ارتباطاتی هستیم. همه کشورهای جهان باید بتوانند در یک فضای مناسب و منطقی با هم ارتباط برقرار کنند. نکته قابل توجه آنکه این ارتباطات باید مبتنی بر عدم ظلم، فشار و زورگویی باشد. اگر ارتباطات براساس تأمین منافع ملی باشد میتواند زمینه پیشرفت و توسعه کشور را فراهم کند. در زمینه اقتصادی، ایران کشوری است که از ذخایر قابل توجه معدنی، نفتی و گازی برخوردار است. در تولیدات کشاورزی و نیروی انسانی ایران ظرفیت های بالایی دارد و میتوانیم در این زمینه برای دنیا مفید باشیم. اگر روابط اقتصادی ایران با دنیا برقرار باشد همه کشورهای دنیا از این منافع برخوردار خواهند شد و هر کشور میتواند منافع ملی خود را حفظ کند. صادرات و واردات همراه با تولید محصولات مختلف توأم با فعالیت در زمینه گردشگری دوجانبه و چندجانبه میتواند منافع ملی ایران را در برقراری با کشورهای جهان تأمین کند. توسعه روابط همه جانبه و منطقی با کشورها و حفظ منافع مردم و شکوفایی اقتصادی و رسیدن به رفاه اجتماعی محور این ارتباط جهانی است.
آیا ما برای برقراری ارتباط با جهان و ورود به اقتصاد جهانی با خلأهای قانونی مواجه هستیم که لازم باشد در مجلس مورد بازبینی قرار بگیرد؟
کشور ما در هر زمینهای نیازمند اتخاذ قانونهای پولی است که بتواند تأمین کننده منافع ملی و ارتباطات صحیح منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی ایران در جهان باشد. ما باید ضمن برقراری ارتباطات جهانی منافع ملی کشور را در نظر بگیریم.
با توجه به اینکه در زمینه تعاملات بانکی دچار مشکلات جدی هستیم برجام یا اف ای تی اف(FATF) کدام یک میتواند در بازه زمانی کوتاهتری از اقتصاد کشور گرهگشایی کند؟
کشور ما نیازمند برقراری ارتباطات جهانی براساس حفظ منافع مردم است. در واقع هم برجام و هم اف ای تی اف مهم است و تفکیک این دو را اقدام درستی نمیدانم. ما باید در هر زمینهای بتوانیم با جهان ارتباط داشته باشیم.
ما باید با تمام دنیا رابطه منطقی و اصولی براساس تأمین منافع ملی مردم برقرار کنیم.این مهم با اتکا به همه توانمندیهای کشور و سرمایههای خودمان تحقق مییابد و میتواند کشور را به جایگاه مناسبی برساند.
شما مشکلات فعلی اقتصاد کشور را ناشی از عوامل درون زا میدانید یا معتقدید متأثر از رخدادها و اتفاقات خارجی است؟
مشکلات اقتصادی کشور هم سرمنشأ داخلی و مدیریتی دارد و هم نشأت گرفته از رخدادهای خارج کشور است بنابراین نمیتوانیم مسائل داخل کشور را بدون توجه به اتفاقهای خارجی حل و فصل کنیم.
مسائل سیاسی و اجتماعی میتواند بر روابط ایران با جهان و برعکس تأثیرگذار باشد. دنیا کوچک است و ارتباطات نزدیک است. مضاف بر آنکه سرعت انتقال اطلاعات بالاست و اگر میخواهیم موفق باشیم و مشکلات اقتصادی را حل کنیم باید ارتباطات مستمر و منطقهای و جهانی داشته باشیم. باید به مسائل داخلی و خارج از کشور متناسب به نوع مشکلی که برای کشور پیش میآید توجه ویژه داشته باشیم.
ایران باید با دنیا تعامل داشته باشد. بهصورت واضح و شفاف میگویم که نمیتوانیم جزیرهای عمل کنیم. در گذشته شاید شرایط بهگونهای بود که امکان پیشرفت با عملکردهای جزیرهای هم وجود داشت اما در شرایط کنونی این امکان وجود ندارد و کشورها باید تعامل سازنده و به دور از تنش با دنیا داشته باشند.
خبرنگار
می گویند به مردم آدرس غلط ندهید، سر نخ مشکلات را که بگیری ردش را در خیابانهای تهران حوالی میرداماد و باب همایون مییابید، در میشیگان و آریزونا خبری نیست که نیست. درست بر خلاف آنهایی که بخشی از رشد و توسعه کشور را در گرو ورود به اقتصاد جهانی و مناسبات سازنده میدانند. در این میان نظرات متفاوت است و تحلیلها هر یک سویهای از موضوع را میبیند اما عقلانیت از مسیرافراط و تفریط نمیگذرد. در همین حین به گمان بسیاری از کارشناسان، متخصصان و مسئولان صرف ارتباط با جهان نمیتوان برمشکلات اقتصادی کشور فایق آمد اما نادیده انگاشتن یک رخداد جهانی که نه تنها در ایران بلکه چشمها را از کل جهان بهدنبال خود میکشاند، تقلیل موضوع و تحلیل نادرست است.همان موضوعی که علی قنبری، استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس به بیان دیگر مطرح میکند. او معتقد است که در مدیریت تعاملات و ارتباطات نمیتوان جزیرهای عمل کرد. ما باید بهدنبال تحقق منافع ملی باشیم و ارتباطاتی از جنس منطق و به دور از زورگویی و ظلم را ایجاد کنیم. او در گفتوگو با «ایران» از الزامات و ابزارهای لازم برای ورود به اقتصاد جهان میگوید. این استاد دانشگاه در زمینه از سرگیری ارتباط با امریکا میگوید: «ما نیازمند زمان هستیم تا اعتمادسازی صورت بگیرد.»
با نهایی شدن انتخابات امریکا و ورود «جوبایدن» به کاخ سفید شیوه تعامل کشورمان با امریکا و ازسرگیری برجام را چگونه برآورد میکنید؟
با توجه به دشمنی 40 سالهای که میان دو کشور ایران و امریکا وجود دارد زمان زیادی لازم است تا شرایط به حالت عادی برگردد. امریکا بهعنوان قدرت جهانی همواره عملکردش همراه با ظلم و زور و ستم در قبال ایران بوده است. با این حال در شرایط کنونی اوضاع خطرناکی برای ایجاد ارتباطات منطقی برای ایران وجود دارد. مسئولان امریکایی باید سعی و تلاش کنند تا بتوانند اعتماد مسئولان جمهوری اسلامی ایران را جلب کنند. البته در صورت تحقق این مهم برقراری وضعیتی آرام در منطقه خاورمیانه محقق میشود و شرایطی فراهم میشود که نتیجه و خروجی آن مهیا شدن ارتباطات منطقی و دیپلماتیک برای ایران در منطقه است.
آیا در شرایط کنونی کشور ما از ابزارهای لازم برای ورود به اقتصاد جهان و تعامل با جهانیان بهرهمند است؟
خیر، اکنون و با توجه به شرایط فعلی موقعیت مناسبی در کشور به منظور برقرار کردن ارتباطات جهانی مهیا نیست. ما اکنون نیازمند زمان هستیم. در صورت تعامل با امریکا باید اعتمادسازی بواسطه عملکرد مناسب امریکا صورت بگیرد تا ایران هم ارتباطات منطقهای و جهانی را برقرار کند. متأسفانه باید اعلام کنم که قدرتهای بزرگ جهانی ایران را مورد ظلم خود قرار دادهاند. حرفها و عملکردهایی که موجب ایجاد فشار و تحریم به کشور و ظلم به مردم شد.ظلمی که نتیجه آن اعمال تحریم است و میبینیم چه چالشهای عظیمی برای کل اقتصاد کشور و به تبع آن برای معیشت مردم ایجاد شد. با این تفاسیر زمان زیادی لازم است تا ایران در یک وضعیت اعتماد و آرامش قرار بگیرد و بتواند تعامل را از سر بگیرد و چالشهای اقتصادی ایجاد شده به تبع تحریمها را سامان بخشد.
با این حال نمیتوان از مزایا و کارکردهای ارتباطات جهانی غافل شد. ارتباط با جهان موجب برقراری ارتباطات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خواهد شد. ما نیازمند برقراری چنین ارتباطاتی هستیم. همه کشورهای جهان باید بتوانند در یک فضای مناسب و منطقی با هم ارتباط برقرار کنند. نکته قابل توجه آنکه این ارتباطات باید مبتنی بر عدم ظلم، فشار و زورگویی باشد. اگر ارتباطات براساس تأمین منافع ملی باشد میتواند زمینه پیشرفت و توسعه کشور را فراهم کند. در زمینه اقتصادی، ایران کشوری است که از ذخایر قابل توجه معدنی، نفتی و گازی برخوردار است. در تولیدات کشاورزی و نیروی انسانی ایران ظرفیت های بالایی دارد و میتوانیم در این زمینه برای دنیا مفید باشیم. اگر روابط اقتصادی ایران با دنیا برقرار باشد همه کشورهای دنیا از این منافع برخوردار خواهند شد و هر کشور میتواند منافع ملی خود را حفظ کند. صادرات و واردات همراه با تولید محصولات مختلف توأم با فعالیت در زمینه گردشگری دوجانبه و چندجانبه میتواند منافع ملی ایران را در برقراری با کشورهای جهان تأمین کند. توسعه روابط همه جانبه و منطقی با کشورها و حفظ منافع مردم و شکوفایی اقتصادی و رسیدن به رفاه اجتماعی محور این ارتباط جهانی است.
آیا ما برای برقراری ارتباط با جهان و ورود به اقتصاد جهانی با خلأهای قانونی مواجه هستیم که لازم باشد در مجلس مورد بازبینی قرار بگیرد؟
کشور ما در هر زمینهای نیازمند اتخاذ قانونهای پولی است که بتواند تأمین کننده منافع ملی و ارتباطات صحیح منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی ایران در جهان باشد. ما باید ضمن برقراری ارتباطات جهانی منافع ملی کشور را در نظر بگیریم.
با توجه به اینکه در زمینه تعاملات بانکی دچار مشکلات جدی هستیم برجام یا اف ای تی اف(FATF) کدام یک میتواند در بازه زمانی کوتاهتری از اقتصاد کشور گرهگشایی کند؟
کشور ما نیازمند برقراری ارتباطات جهانی براساس حفظ منافع مردم است. در واقع هم برجام و هم اف ای تی اف مهم است و تفکیک این دو را اقدام درستی نمیدانم. ما باید در هر زمینهای بتوانیم با جهان ارتباط داشته باشیم.
ما باید با تمام دنیا رابطه منطقی و اصولی براساس تأمین منافع ملی مردم برقرار کنیم.این مهم با اتکا به همه توانمندیهای کشور و سرمایههای خودمان تحقق مییابد و میتواند کشور را به جایگاه مناسبی برساند.
شما مشکلات فعلی اقتصاد کشور را ناشی از عوامل درون زا میدانید یا معتقدید متأثر از رخدادها و اتفاقات خارجی است؟
مشکلات اقتصادی کشور هم سرمنشأ داخلی و مدیریتی دارد و هم نشأت گرفته از رخدادهای خارج کشور است بنابراین نمیتوانیم مسائل داخل کشور را بدون توجه به اتفاقهای خارجی حل و فصل کنیم.
مسائل سیاسی و اجتماعی میتواند بر روابط ایران با جهان و برعکس تأثیرگذار باشد. دنیا کوچک است و ارتباطات نزدیک است. مضاف بر آنکه سرعت انتقال اطلاعات بالاست و اگر میخواهیم موفق باشیم و مشکلات اقتصادی را حل کنیم باید ارتباطات مستمر و منطقهای و جهانی داشته باشیم. باید به مسائل داخلی و خارج از کشور متناسب به نوع مشکلی که برای کشور پیش میآید توجه ویژه داشته باشیم.
ایران باید با دنیا تعامل داشته باشد. بهصورت واضح و شفاف میگویم که نمیتوانیم جزیرهای عمل کنیم. در گذشته شاید شرایط بهگونهای بود که امکان پیشرفت با عملکردهای جزیرهای هم وجود داشت اما در شرایط کنونی این امکان وجود ندارد و کشورها باید تعامل سازنده و به دور از تنش با دنیا داشته باشند.
محمد حمیدی مقدم در گفت وگو با «ایران» توضیح میدهد
برگزاری آنلاین چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت
نرگس عاشوری
خبرنگار
برگزاری آنلاین (بر خط) رویدادهای بینالمللی یکی از اتفاقهای این روزهای جهان است. در روزگاری که شیوع ویروس کرونا بسیاری از گردهماییها را کنسل کرده است، برگزاری به شیوه آنلاین میتواند باعث تداوم جشنوارهها، آیینها و مراسمی باشد که علاوه بر قدمت و پیشینه، اهداف فرهنگی، هنری و دوستداران پرشماری دارد. چهاردهمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت قرار است از هجدهم تا بیستوپنجم آذرماه بهصورت آنلاین برگزار شود. فعالان حوزه مستند و اهالی رسانه بعد از احراز هویت و دریافت کد میتوانند از طریق پلتفرمهایی که اسامی آن بزودی اعلام خواهد شد آثار راه یافته به این دوره از جشنواره را ببینند. با محمد حمیدی مقدم دبیر این رویداد درباره چالشهای برگزاری این دوره و چشماندازی که دارد، صحبت کردیم.
برگزاری چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت در شرایط فعلی تصمیمی چالشبرانگیز بوده است. احتمالاً مسیری که طی شد تا تصمیم گرفتید جشنواره آنلاین برگزار شود، مسیری طولانی و سخت بوده است. در آغاز بحث در این باره صحبت کنید.
مثل هر رویداد فرهنگی دیگری که قرار بود در سال 99 برگزار شود چالشهای بسیاری پیش روی ما بود. ابهام در آینده، وضعیت اقتصادی و اجتماعی تصویری مقابل دیدگانمان ترسیم میکرد که تصمیمگیری را با اما و اگر همراه کرده بود. در همین فضا تعدادی از رویدادهای بینالمللی متناسب با فضای تازه و رعایت پروتکلها شروع به برگزاری کردند. در حوزه تخصصی ما جشنوارههای فیلم برگزار شدند، آنها را رصد و بررسی کردیم و این تجربهها مسیر ما را برای رسیدن به نتیجه قطعی هموار کرد.
برگزاری آنلاین جشنوارهها یا رویدادهای هنری در سراسر جهان، به شما انگیزه داد؟
در همان بررسیها متوجه شدیم که بعضی رویدادها بهسمت برخط شدن رفتهاند. بعضی دیگر ترکیبی از هر دو روش را اجرا کردند. حوزه آنلاین حوزه جدیدی است، همه دنیا هم واکنش مثبت و استقبال کننده نسبت به برگزاری آنلاین جشنوارهها نداشتند. استانداردهای برگزاری جشنوارهها داشت تغییر میکرد و این برای همه مطلوب نبود. جشنوارهها محلی برای تلاقی تفکر و گعدههای فکری گروهی از فیلمسازان در مواجهه با مخاطبان است. جشنواره سینما حقیقت که در حوزه مستند به شکل تخصصی برگزار میشود یک درگاه، پنجره و دریچه اختصاصی و محفلی برای ایجاد ارتباط بین سینماگران حوزه مستند، دوستداران و مخاطبان این سینماست. میدانم برگزاری جشنواره آنلاین نمیتواند آن حس و حال و شور را برای دستاندرکاران و مخاطبان این رویداد ایجاد و تداعی کند. دیگرانی هم که در دنیا این مسیر را رفتهاند همین حس را داشتهاند، اما میدانستند که مهم حفظ این چرخه ارتباطی است.
البته در این دوره و بواسطه شیوع کرونا مختصات تازهای در فیلم دیدن به وجود آمد. شبکه نمایش خانگی و فیلم دیدن در شبکههای نمایش برخط رونق گرفت. اگرچه سینماها یا رویدادهای هنری تعطیل یا کم رونق شدند.
همه دنیا در شرایط فعلی درگیر قرنطینه، ترس از افزایش شیوع کرونا، مشکلات اقتصادی و مسائلی از این دست است. اما این مسائل، اتفاقهای تازهای در زندگی مردم در همه جهان رقم زد. استقبال از پلتفرمهای آنلاین در جهان بالا رفت و به تبع آن در داخل هم با افزایش مخاطب مواجه شد و این شرایط به رونق اکران آنلاین انجامید. در بخشی از مسیر برنامهریزی به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم جشنواره را به شکل حضوری و آنلاین برگزار کنیم.
در هیچ مقطعی به این فکر نکردید که این دوره را برگزار نکنید؟
هدف ما از برگزاری چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت، تنها این نبود که جشنواره را برگزار کنیم، مهم این بود که در غیبت جشنواره وضعیت تولیدات مستند چه میشود؟ اگر تولیدات سینمای مستند متراکم و انبوه بشوند، چه وضعیتی پیدا میکنند؟ در حوزه مستند و سینما بازه زمانی برای پخش مهم است. برای پخش جهانی آثار هم فاکتور زمان مهم است و فیلمها میتوانند در آن زمان طلایی وارد چرخه بازاریابی و اکران شوند. حجم تولید زیاد که باقی بماند و متراکم شود برای سالهای بعد مشکل توزیع و نمایش به وجود میآید. مضاف بر این، زحمتی که مستندسازان کشیدهاند نباید هدر میرفت و این فیلمها باید در معرض دید عمومی قرار میگرفتند.
با وجود مشکلات اقتصادی، برگزار کردن جشنواره سینما حقیقت ضروری است؟
در حوزه وظیفه اجتماعی و عمومی خارج از ماجرای هزینه، جشنواره محلی است برای ایجاد شور و نشاط عمومی و تزریق امید به جامعه. این روزها فضای یأس و پژمردگی در همه جای دنیا وجود دارد. سینما یکی از حوزههایی است که میتواند این نشاط را دوباره به جامعه برگرداند. برنامههای تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی در همه جای دنیا میکوشند این یأس و دلمردگی را از مردم دور کنند. جشنواره سینما حقیقت میتواند این اتفاق را هم برای جامعه هدف خود و هم برای مردمی که دوستدار مستند هستند به وجود بیاورد.
چه زمانی ایده برگزاری ترکیبی کنار رفت و روی روش آنلاین متمرکز شدید؟
از سال گذشته و همزمان با سیزدهمین جشنواره سینما حقیقت با همه صنوف سینمای ایران تعامل واقعی داشتیم. دوستان حرفهای، پیشکسوت و افرادی که در این حوزه اهل پژوهش هستند، در شورای سیاستگذاری ما حضور دارند. بعد از بررسیها و رصدها به این نتیجه رسیدیم که با توجه به پیشبینی موج دوم و سوم شیوع کرونا، برگزاری فیزیکی امکان پذیر نیست و خارج از پروتکلهای بهداشتی است. بنابراین برنامهریزی ما معطوف شد به شیوه آنلاین. خبرسازی، آموزشها و اطلاعرسانی به فیلمسازان از طریق صنوف انجام شد. با استفاده از همکاری دو صنف اصلی اطلاعرسانی را انجام دادیم. وضعیت را روشن و شفاف با آنها در میان گذاشتیم و وارد مرحلهای تازه در جشنواره سینما حقیقت شدیم.
تجربه جهانی میگوید بسیاری از پدیدهها بعد از کرونا تغییر خواهند کرد. به نظر میرسد تجربه برگزاری آنلاین در سالها و ادوار بعد هم میتواند ادامه پیدا کند و در کنار برگزاری فیزیکی جشنواره دنبال شود.
یکی از چالشها در جهان امروز این است که بزرگترین پخش کنندههای سینمای مستند در جهان پس از کرونا با مشکلاتی مواجه میشوند. به این دلیل که شبکههای پخش آنلاین بر تولید، توزیع و نمایش مستندها تأثیر گذاشتهاند. این نکته کاملاً سینمای مستند را دچار چالش کرده است. حتی تولید فیلم مستند هم وارد چالشهای تازه شده است. تولید مستندهای کوتاه رایج میشود و تحول در ساخت و تولید تداوم مییابد و بسیاری از معادلات قدیمی کنار میرود. این مسائل را میشود به همه حوزههای تصویری و نمایشی تعمیم داد.
به نظر من شاید این موضوع زمانی یک رؤیا بود، اما بزودی بخش آنلاین به همه جشنوارهها اضافه خواهد شد. این شیوه جشنوارهها را به مخاطره نمیاندازد. دچار یک تعامل گسترده با مخاطبانش خواهد کرد، حتی در سطح جهانی.
اما یک اتفاق نگران کننده وجود دارد و آن، امنیت فیلمهاست. برای این موضوع فکری کردهاید؟
فکر میکنم برای این ماجرا راهکاری پیدا میشود. تکنولوژی میتواند این موانع را پشت سر بگذارد. وقتی این اتفاق بیفتد و امنیت برقرار شود مسائل دیگر حل خواهد شد و جشنوارهها گستردگی بیشتری خواهند داشت. بسیاری از افراد در جهان که علاقهمند به جشنوارهها هستند میتوانند از این رویدادها استفاده کنند. ما در ادوار گذشته بهدنبال این بودیم که جشنواره فیلم سینما حقیقت را عمومیتر کنیم. عمومی نه به معنای مخاطب عام. بلکه بتوانیم مخاطبان بیشتری که به این حوزه علاقهمند هستند درگیر جشنواره کنیم. مثل دانشجویان، جوانانی که مخاطب جدی حوزه مستند هستند، فیلمسازانی که در این عرصه کار میکنند و حتی کارگردانهایی که در شهرستان هستند و امکان سفر به تهران برای استفاده از جشنواره در مقطعی خاص را ندارند. حالا خوشبختانه این شیوه آنلاین دست ما را برای گسترده کردن مخاطبان باز میگذارد.
قبلاً جشنواره را در استانها بهصورت گردشی برگزار میکردیم و بخشی از منتخبان سینما حقیقت در استانها نمایش داده میشدند. این موضوع برایمان امکان پذیر نبود که این نمایشها را به همه شهرها ببریم. خوشبختانه و به کمک شیوه برخط میتوان این نمایشها را سریعتر برگزار کرد. با همین تعداد مخاطبانی که این جشنواره تا به حال داشته و نه با تحقق ایده عمومیتر شدن، شیوه آنلاین میتواند گستره مخاطبان را چند برابر کند و مفیدتر برگزار شود. قطعاً به امنیت فیلمها و حفظ حقوق سازندگان آثار هم بهعنوان یک دغدغه جدی فکر کردهایم.
مستندسازها هم از این شیوه رضایت دارند؟
بهنظرم این روش برای مستندسازها هم بهتر است. مثلاً بهجایی که یک فیلم در یک یا دو نمایش در سالنهایی با ظرفیت محدود روی پرده برود بارها دیده میشود. البته این بارها و بیشتر دیده شدن به معنی این نیست که فیلم از دست برود. قطعاً جشنواره قواعد و اصولی برای تماشای فیلم دارد و اجازه نمیدهد ارزش مادی و معنوی اثر هنری از بین برود.
تجربه اکران آنلاین در سینمای ایران چندان موفق نبوده و اغلب فیلمها در این عرصه شکست خوردهاند. این موضوع شما را برای نمایش آنلاین مستندها نگران نمیکند؟
نه. خیلی از حرکتهای بزرگ ابتدا با شکست مواجه شده است، اما مهم این است که چقدر انعطاف داشته باشید و برای آینده درست برنامهریزی کنید. کارهای بزرگ به چالش میخورند اما نباید به دام ناامیدی افتاد. در مسیر اکران آنلاین، فیلمهای کم هزینه شکست نخوردند. اتفاقاً این فیلمها در اکران عمومی شاید این قدر مورد توجه قرار نمیگرفتند. باید بدانیم بازار متغیر است و برایش به روز برنامهریزی کنیم. در دنیا استراتژیها توسط اتاق فکر طراحی شده، آزمون و خطا میشود و بلافاصله راه تصحیح میشود. بعد برای تبلیغات آن برنامهریزی میشود.
همیشه قواعدی یکسان برای فروش یا دیده شدن فیلمها وجود ندارد. آیا لزوماً هر فیلمی ستاره دارد پرتماشاگر است؟ گاهی میبینیم فیلمی به خاطر مضمونش مورد توجه واقع شده است. گاهی ترکیب بازیگرها و بعضی مواقع تبلیغات و معرفی درست به دیده شدن اثری انجامیده است. پدیده اکران آنلاین هم اینطور است. وجوه مختلفی دارد و فعلاً در مرحله آزمون و خطای آن هستیم.
پس، از ورود سینمای ایران به اکران آنلاین دفاع میکنید؟
ورود به اکران آنلاین برای ما تحولی بزرگ بود. بیخطر نبوده و نیست، اما میشود دامنه خطرها را کم کرد. اینجا هم تجربه همه دنیا مقابل ماست و میتوانیم از آن درس بگیریم.
اتفاقاً این بار با حوزهای مواجه شدیم که تجربه زیستی ما در آن با اکثر جهان یکسان بود. برخلاف فاصلههای تکنولوژی و فرهنگی که داریم در یک مسیر قرار گرفتیم. همه با یک پدیده مواجه شدیم و فرصتی برابر برای درک و هضم آن داریم. ضررهایی که یک تولید عظیم جهانی با این وضعیت دچارش شد، ما به شکلی دیگر با آن روبهرو بودیم. راه های برون رفت از این بحران را آنها تا حدی پیدا کردهاند، ما هم بهدنبال رفع موانع هستیم. تا اندازهای پیش رفتهایم و باز هم جلوتر خواهیم رفت.
صف شکنی فیلم «خروج» اقدامی بزرگ و ارزشمند بود. اگر کسی وارد این چرخه نمیشد بازدارندگی دوامی بیشتر مییافت. دیگران هم وارد این چرخه نمیشدند. این خطرپذیری البته سخت است، باید قدرت ریسک بالا برود، نمیشود همیشه محافظه کار بود و همه چیز امن نیست. مدیریت فرهنگی باید منعطف باشد، برای تغییر ساختارها شما باید وارد آب بشوید و دل به دریا بزنید. همین حالا که با شما صحبت میکنم نمیدانم تمام برنامهریزیها صددرصد اجرا میشود یا ما به سلامت از این وضعیت عبور میکنیم، اما امیدوارم. امید کلیدواژهای است که با توکل به خداوند ما را به پیش میبرد. میدانم وارد شدن به این حوزه به نفع سینمای مستند است و مخاطبانش را بیشتر خواهد کرد. با این شیوه مستند، مسأله برای جامعه بیشتر خواهد شد و اتفاقی که خواهد افتاد از آنچه قبلاً تجربه کردهایم کمتر نخواهد بود، حتی وجوهی به ما اضافه خواهد کرد.
امسال بخشی بهنام کرونا داریم. قطعاً حوزه مستندسازی عرصه مناسبی برای ثبت و ضبط اتفاقهایی است که در ماه های گذشته پشت سر گذاشتهایم. جشنواره سینما حقیقت هم میتواند ویترین خوبی برای دیده شدن این تلاش و ایثار باشد.
این بخش را فقط به این دلیل که مسأله روز است در جشنواره اضافه نکردیم. قبلاً هم متناسب با شعار سال و در تبعیت از رهبر معظم انقلاب در بحث جهش تولید، بخش کارآفرینی به جشنواره اضافه شده بود. امسال درگیر یک اپیدمی جهانی شدیم که جامعه ما هم از آن متأثر شد، ما در حوزه تولید و اتاق فکر حمایت از آثاری مربوط به کرونا پیشقدم بودیم. اسفندماه کارگروهی تشکیل داده و قدمهایی برداشته بودیم. محل انعکاس و دیده شدن این ایثار و تلاش، چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت است. کرونا بخشی فرمایشی یا اداری نیست. نگاه ما به این بخش کاملاً منطبق با اتفاقهایی است که در ماه های اخیر در حوزههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی با آن مواجه بودهایم. کرونا یکی از مهمترین پدیدههای اجتماعی است که همه دنیا را درگیر کرده است. این بخش، مهم است و هیأت داورانی ویژه خواهد داشت. بخشی که طراحی کردهایم این پدیده را از دو منظر بررسی میکند؛ اول آنچه مقابل دوربین در جریان است، حماسه و تلاشی که در مقابله با کرونا وجود دارد و بخش دوم تلاش و مجاهدتی که مستندسازان برای ثبت این رویدادها دارند. این بخش، پاسخی طبیعی است از جشنواره سینما حقیقت به این اتفاق ملی و بزرگ.
در صحبتهایتان شفاف به این موضوع اشاره کردید که ممکن است در این دوره همه برنامهها و اهدافتان محقق نشود، اما امیدوارید که بخش قابل توجهی از آن انجام شود. چشمانداز شما نسبت به چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت با همه این بیم و امیدها چیست؟
از خداوند بزرگ میخواهم به من و همکارانم کمک کند، همه آنها در این چند ماه صادقانه تلاش کردند تا چراغ جشنواره روشن بماند. جامعه مستند ما را حمایت کرد و در کنارمان بود. آنچه اتفاق افتاده حرکتی جمعی بوده، کاری همدلانه از همه مستندسازان که ما در جشنواره سینماحقیقت آنها را نمایندگی میکنیم. میخواهیم سینمای مستند زنده باشد و دیده شود. در این روزهای سخت به کمک این سینما و جشنواره حقیقت دوباره در کنار هم خواهیم بود، به اطراف دنیا سفر میکنیم، از تجربه و دانش سینماگران شاخص دیگر استفاده میکنیم. تلاش میکنیم روزهای جشنواره برای دوستداران این سینما خوراک فکری مناسبی تهیه کنیم، ما بهدنبال کار فکری با ارزش هستیم و دوست داریم جامعه مستند را میهمان یک ضیافت هنری، فکری و سینمایی کنیم. دوست داریم مستندسازان پرچمدار این حرکت فکری باشند، در خانه مردم و در خانه دوستداران اندیشه و هنر.
جایزهای برای سینمای متعهدانه
محمد آفریده
سینماگر
اوایل دهه هشتاد بود که مسئولیت دو مجموعه «انجمن سینمای جوان» و «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» را به عهده داشتم که با مشورت دوستان و دستاندرکاران سینمای مستند، تصمیم گرفتم با توجه به حمایت از سینمای مستند و تولیدات فیلمسازان این عرصه، اولین نشریه تخصصی سینمای مستند، بهعنوان «سینما حقیقت» را منتشر کنم. نام «حقیقت» از ابتدا با سینمای مستند در ذهن و اندیشهام حضور داشت. بهنظر من «حقیقت» هویت و هدف انسان را در آفرینش رقم میزند. به یک معنا، حقیقت، آزادی میآفریند و آزادی است که با خود آگاهی و مسئولیت بههمراه میآورد و سینمای مستند بهعنوان تنها سینمایی که بیواسطه با واقعیات و حقایق مأنوس و محشور است، میتواند متعهدانه تصویرگر حقایق عالم باشد. در سال ۱۳۸۴ بعد از یکسال دوری از مسئولیت اجرایی، با درخواست آقای «جعفری جلوه» معاونت وقت امور سینمایی، مجدداً مسئولیت مرکز گسترش سینمای مستند را به عهده گرفتم، اما این بار بذرهایی که کاشته شده بود، جوانه زده بود و حضور مواج و بانشاط فیلمسازان خلاق و با انرژی، برنامهریزی و طراحیهای نوین را مورد نیاز داشت. با جلسات متعددی که با مستند سازان داشتم، برگزاری یک جشنواره مستند آرزوی همگانی آنان بود و با توجه به اینکه این سینما امکانات محدودی برای معرفی و دیده شدن دارد، همه عزم خود و همکارانم را برای راهاندازی اولین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران«سینما حقیقت» در سال ۱۳۸۶ بکار بردم. اما هنوز احساس میکردم ظرفیت و لیاقت این سینما و این فیلمسازان محجوب و مظلوم بیشتر و بالاتر از همه کاری است که شده . در همین افکار بودم که دوست و معاونم در مرکز، آقای «پژمان لشکری پور» پیشنهاد برگزاری جایزه بزرگ شهید آوینی را به من داد و من بلافاصله پذیرفتم و اولین دوره اهدای جایزه بزرگ شهید آوینی(ویژه برترینهای مستند سال) را در راستای حمایت و ارتقای سینمای مستند ایران و ارج نهادن بر نقش ممتاز و شخصیت ارزشمند سید شهیدان اهل قلم «مرتضی آوینی» در سال۱۳۸۷ برگزار شد. در دومین دوره که مصادف بود با شانزدهمین سالگرد شهادت آن بزرگوار، بهعنوان دبیر فکر کردم برای پربار کردن این حرکت فرهنگی که بهعنوان پشتیبان سینمای مستند دیده شده بود، از یک جمع دوست داشتنی بهعنوان یادگاران شهدا دعوت به داوری کنم. یکی از برکات این جشنواره برای من آشنایی با یادگاران شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود، یادگارانی به نام های: «سید محسن اندرزگو»، «سید حمزه جهان آرا»، «محمدکلانتری»، «محمدمهدی تندگویان»، «علی ساجدی»، «محمد شهابالدین محمدی عراقی» و «میثم کریمی». انگیزه برگزاری جایزه بزرگ «شهید آوینی» علاوه بر تجلیل از شهید آوینی، فراهم کردن عرصهای برای تبلیغ و ترویج افکار او، آشنایی نسل جوان با این اندیشهها و تعریف مصادیق و مفاهیمی است که او در سینمای مستند بهدنبال آن بود. شهید آوینی یکی از این ستارههای پرفروغ و تابناک عرصه سینمای مستند این سرزمین است و باید آرا و اندیشههای او را فارغ از حب و بغضهای رایج شناخت و به نسل بعد منتقل کرد. این شهید بزرگوار به سینمایی دلبسته بود که متعهد و ارزشمند بود و جایزه آوینی، جایزه سینمای «متعهدانه» است. سینمایی که سینما «حقیقت» است، سینمایی که ممکن است درد و رنج برای سازندگان خود بههمراه داشته باشد چرا که این سینما همچون آینه، همه حقایق را چه زشت و چه زیبا، در برابر دیگران، مخصوصاً مسئولان قرار میدهد و نا آگاهی، جهل و وابستگی، مخالف سرسخت «حقیقت» است.
این یک جریان است نه یک اتفاق
آزاده موسوی
فیلمساز
دو سال پیش که در جشن مستند خانه سینما نامزد بهترین کارگردانی بودم، متوجه شدم بقیه نامزدها هم همگی زن هستند. احساس کردم این یک نشانه است و حالا که حضور زنان در جشنواره سینما حقیقت امسال افزایش ۲۲.۶ درصدی داشته کاملاً مطمئن شدم که این یک جریان است نه یک اتفاق.
این جریان را بسیار امیدبخش میدانم و فکر میکنم نسل جدید با اعتماد به نفس بیشتری خواستهها و آرزوهایش را محقق میکند و البته نباید فراموش کنیم که در یک جامعه سنتی وقتی زنان جامعه رشد میکنند که پدران و مردان آن جامعه رشد کنند و فرصت برابر برای دخترانشان ایجاد کنند، اتفاقی که در نسل جدید بیشتر شاهد آن هستیم و قطعاً لازمه یک جامعه پیشرو، دادن فرصتهای برابر و آزاد برای زنان و مردان است که بتوانند فارغ از جنسیت بر اساس میزان هوش و تواناییشان پیش بروند. باید بدانیم که برای رشد یک جامعه قطعاً زنان آن جامعه باید رشد کنند چون آنها هستند که باید نسل بعد و فرزندان این سرزمین را تربیت کنند. در مستندسازی به علت اینکه نیاز به صبر، دقت و پژوهش بسیار است و این موارد دقیقاً از خصلتهای زنان است به نظرم با ایجاد فرصتهای برابر برای زنان شاهد تغییرات جدی در فضای مستندسازی ایران خواهیم بود. در تمام جشنوارهها در دنیا دقت ویژهای میکنند که در چیدمان هیأتهای داوران و هیأتهای انتخاب جشنوارهها حضور زنان را جدی بگیرند که البته خوشبختانه در ایران هم چند سالی است که به این موارد کم و بیش توجه میشود ولی به نظرم باید تبدیل به یک اصل جدی شود، چون همین دقتهاست که میتواند فرصت برابر ایجاد کند.
گستره مخاطب بیشتر و جریانسازی بهتر
بابک بهداد
فیلمساز
محمد حمیدی مقدم پیش از حضور در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پذیرش مسئولیت این مرکز و به تبع آن دبیری جشنواره سینما حقیقت حضور در جشنوارههای متعدد بینالمللی را تجربه کرده بود و آگاهی و شناخت خوبی از تجربههای جهانی جشنوارهها داشت. شاید همین تجربهها پشتوانه خوبی برای رودررویی با شرایط اگر چه متفاوت کرونا بود. با اوجگیری کرونا، چشمانداز روشنی نسبت به نحوه برگزاری جشنواره وجود نداشت. دبیر چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت برای تصمیمگیری درست درباره سرنوشت این دوره از جشنواره از انجمن صنفی تهیهکنندگان سینمای مستند و انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند دعوت به مشارکت و همفکری داشت. نمایندگان اصناف معرفی و شورای سیاستگذاری جشنواره سینما حقیقت با سرپرستی ایشان تشکیل شد. در تمام این مدت نمایندگان با شورای مرکزی هیأت مدیره در ارتباط بودند و در واقع تصمیمگیری در این باره حاصل مشارکت جمعی بود. یکی از پیشنهادهایی که بحث زیادی پیرامون آن شکل گرفت برگزاری جشنواره به شکل آنلاین بود. جشنوارههای مختلفی در جهان به این شیوه برگزار شده بود و تجربیات آنها میتوانست الگوهایی برای جشنواره سینما حقیقت ارائه دهد. در جلسه شورای سیاستگذاری تمام مسائل بررسی و جوانب کار سنجیده شد. در ابتدا تصمیم بر آن بود که بخشی از جشنواره بهصورت فیزیکی و بخشی دیگر به شکل آنلاین برگزار شود اما در نهایت تصمیم بر آن شد که کل جشنواره در قالب آنلاین برگزار شود. پساز آن بحثها حول محور نحوه مدیریت و چگونگی برگزاری آنلاین بود. فقط بحث نمایش فیلمها مطرح نیست و کارگاههای آموزشی، جلسات نقد و گفتوگو و تمام بخشهای جنبی قرار است در بستر آنلاین انجام شود. خوشبختانه با درایت دبیر و دبیرخانه جشنواره و با مشورت شورا، جشنواره توانست به نگاه درستی در این زمینه برسد. البته هنوز برای قضاوت زود است چرا که وارد مرحله اجرا نشدهایم و ممکن است همچون جشنواره فیلم کوتاه و جشنواره مهر سلامت در اجرا با کاستیهایی مواجه باشیم اما به عقیده من نیمه پر به نیمه خالی میارزد. پیشبینی روشنی برای پایان دوران کرونا وجود ندارد و بر این اساس نمیتوان در سکوت، دست روی دست گذاشت و منفعلانه منتظر ماند. فیلمسازان و برگزارکنندگان جشنوارههای کشورمان ناگزیرند از اینکه خودشان را با شرایط تطبیق بدهند. با تحقیق، مطالعه و بررسی همه جانبه بهطور حتم به روشهای اجرایی منطقی برای برگزاری آنلاین جشنواره خواهیم رسید. برگزاری آنلاین جشنواره تعداد مخاطبان بیشتری را در بر میگیرد و میتواند جریانسازی بهتری هم در سینما اتفاق بیفتد. اگرچه ملاک و معیارهای زیباشناسی روی پرده عریض سینما نمود پیدا میکند و برای هر فیلمسازی کیفیت پخش صدا اهمیت ویژهای دارد اما چارهای نیست، ناگزیریم! چرا که جهان به این سمت و سو گرایش پیدا کرده و رویکرد شرکتهای بزرگ هم به ساخت فیلمهای ویدیویی برای پخش در ابعاد کوچکتر متمایل شده است.
ثبت سند برای تأثیر و ایجاد تغییر
سام کلانتری
فیلمساز
روایت مستندسازها از کووید 19 و آنچه کرونا در یک سال گذشته برای جهان رقم زد از دو منظر قابل بررسی است. نکته اول ثبت سند است. مستندنگاری و ثبت سند فی نفسه اتفاق مهمی است. همچنان که شعار سال گذشته جشنواره یعنی «من یک سند هستم» بر همین اهمیت تأکید داشت. ثبت سند به درد آیندگان میخورد و میتوان با رجوع به آن با ابعاد مختلف یک واقعه آشنا شد. قاعده بر این است که بزرگان یک مملکت بر اساس اسناد تصمیمگیری کنند. مستند و ثبت تصویری هم میتواند از این دست استنادها برای تصمیمگیریهای کلان باشد.
در عین حال اینکه از بین این ثبت سندها چه خروجی بیرون میآید که فراتر از یک گزارش میشود مقوله دیگری است. در بلایا و اتفاقات مشابهی همچون زلزله کرمانشاه، سیل گلستان، زلزله بم و حتی انتخابات ریاست جمهوری که در هر کشوری اتفاق هیجان انگیزی است، در وهله اول عطش تمام افراد دوربین به دست را برانگیخته میکند. مؤلفه مهم در این میان اما «جادویی» است که این ثبت خالی را تبدیل به اثری مستند میکند؛ اثری که در اذهان بماند، تلنگری باشد و مخاطب را به فکر فرو ببرد. اگر چه هر تلاشی برای ثبت سند به خودی خود اتفاق مثبتی است و با دستهبندی و آرشیو مناسب بعدها به لحاظ کتابخانهای قابل رجوع است اما نمیتوان عنوان مستند را به آن اطلاق کرد. وظیفه و رسالت مستندساز این است که بر اساس دیدگاه و تفکری خاص تصاویر را ثبت کند و بعد آن را در قالب یک فیلم ارائه دهد. از روزهای آغازین شیوع کرونا، دوربینهای زیادی داخل بیمارستانها رفتند و رویدادها را ضبط کردند، بحران کووید 19 اتفاق تازه و بدیعی است. در همین لایههای رویی همچون تلاش تیم پرستاری، خانوادههایی که عزیز از دست دادند و مسئولانی که جریان را ساده گرفتند و... میتوان بسترهای جذابی برای روایت یافت. باید منتظر جشنواره بمانیم و ببینیم خروجی این اشتیاق برای مستندنگاری از کووید 19 چه بوده است. اینکه حاصل کار مستندی شود که بعدها بتوانیم از منظر روایت، قصه و تأثیرگذاری به آن استناد کنیم و بگوییم باعث کدام تغییر و تأثیر شد و دید ما را نسبت به کدام اتفاق باز کرد، از همان دست مؤلفههایی است که اثر را ماندگار میکند.
انفجار تانکر حامل بنزین
انفجار مخزن بنزین در یکی از جایگاههای سوخت در خیابان پیروزی تهران باعث مصدومیت یکی از پرسنل پمپ بنزین شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران» ، ساعت 5 و ۴۵ دقیقه عصر دوشنبه یک تانکر حامل بنزین برای پر کردن یکی از مخازن روی زمین پمپ بنزینی در خیابان پیروزی در حال تخلیه سوخت بود که به علت خرابی مخزن ناگهان منفجر شد.
جلال ملکی سخنگوی سازمان آتش نشانی با اعلام این خبر به «ایران» گفت: این حادثه به دلیل خرابی مخزن پمپ بنزین که روی زمین قرار داشت رخ داد. از آنجا که یکی از ایستگاه های آتشنشانی در نزدیکی محل آتشسوزی قرار داشت امدادگران بلافاصله در محل حاضر شدند و آتش را مهار کردند. با توجه به اینکه آتشسوزی در محوطه باز رخ داده بود و خودرویی نیز در آن زمان در پمپ بنزین نبود خسارت زیادی وارد نشد فقط یکی از پرسنل جایگاه دچار سوختگی شد که او را به بیمارستان منتقل کردند.
نهادهای حاکمیتی در کنار دولت باشند
احمد معتمدی
رئیس دانشگاه امیرکبیر
در شرایطی که کشور با بحران کرونا مواجه است و آمار مرگ ومیر در تهران و شهرهای پرخطر روز به روز سیر صعودی دارد بحث لاک داون شاید برای مدت کوتاه و موقت بتواند تا حدودی بحران ایجاد شده ناشی از کوید 19 را مهار کند اما قطعاً روند اقتصادی و معیشتی جامعه را با چالشهایی مواجه خواهد کرد که باید نسبت به نوسانات ناشی از این تصمیم اقدامات فوری و اثربخشی را جایگزین و اجرا کرد زیرا بخشی از افراد جامعه مسأله معیشت و درآمدشان به تلاش و کار روزانه آنها بستگی دارد و قطعاً به این طیف از جامعه باید بیشتر توجه کرد البته هم اکنون باوجود همه مشکلات همچنان دولت تصمیمات جامع و کلانی را متناسب با سیاستهای ستاد ملی مقابله با کرونا در کنترل و مبارزه با این بیماری خطرناک اجرا میکند ازطرفی بتازگی بحث تعطیلی شهرها مطرح است. تصمیم تعطیلات فراگیر در کشور یک تصمیم بسیار سخت برای دولت بوده است و هر تصمیم اینچنینی هم تبعات منفی و هم آثار مثبتى دارد. ابتدا باید بگویم چرا دولت تصمیم به تعطیلات فراگیر گرفته است. متأسفانه ابتلای مردم به بیماری کرونا بیشتر شده است و هموطنان زیادی را هم به خاطر کرونا از دست دادهایم. همین موضوع موجب شد تا دولت به این فکر بیافتد که از جان مردم بههر صورتی که شده حفاظت کند برای همین با تعطیلات فراگیر که خواسته اصلی کارشناسان حوزه بهداشت و درمان است موافقت کرد. این یک تصمیم بسیار مهم و خوب دولت است. با این کار ترددها کم میشود. ارتباطات در سطح خیابان و وسایل حملونقل عمومی کاهش پیدا میکند و مردم میفهمند که چقدر وضعیت کشور بحرانی است. شاید همین موضوع تلنگری برای حفظ جانشان شود. اما در اینجا میخواهم به موضوع مهمتری اشاره کنم و آن هم همکاری دستگاههای مختلف حاکمیتی است. دولت تصمیم سخت را گرفت و در این راه نهادهای مختلف باید کنار دولت باشند و مردم نباید در این دو هفته سفر بروند یا برنامهریزی برای دورهمیها داشته باشند. هموطنان ما باید بدانند که دولت با چه مشقتی تصمیم به این تعطیلات گرفته است. آن هم در کلانشهری مثل تهران که ممکن است آثار منفیاش را به چشم ببینیم. این تعطیلات روی کسب و کارها تأثیر میگذارد. فعالیت اقتصادی کشور را کند میکند و خسارت بسیاری به دولت وارد میکند ما تحریم هستیم و دست دولت هم خالی است.اقتصاد کشور بهدلیل تحریمها و مسائل اقتصادی با مشکل مواجه است، اما در این سالها دولت فعالیت اقتصادی را تعطیل نکرد. تعطیل فراگیر یعنی تعطیلی اقتصاد. زنجیره اقتصاد به یکدیگر متصل هستند بویژه به تولیدکننده. با این همه مردم باید بدانند که دولت مشکلات را به خاطر سلامت مردم به جان خریده است و فکر میکنم بعد از رسیدن واکسن کرونا به کشور تمام کسب و کارها باید با قدرت بیشتر برای بهبود اقتصاد کشور قدم بردارند آن زمان است که دولت باید چتر حمایش را بیشتر کند.
رئیس دانشگاه امیرکبیر
در شرایطی که کشور با بحران کرونا مواجه است و آمار مرگ ومیر در تهران و شهرهای پرخطر روز به روز سیر صعودی دارد بحث لاک داون شاید برای مدت کوتاه و موقت بتواند تا حدودی بحران ایجاد شده ناشی از کوید 19 را مهار کند اما قطعاً روند اقتصادی و معیشتی جامعه را با چالشهایی مواجه خواهد کرد که باید نسبت به نوسانات ناشی از این تصمیم اقدامات فوری و اثربخشی را جایگزین و اجرا کرد زیرا بخشی از افراد جامعه مسأله معیشت و درآمدشان به تلاش و کار روزانه آنها بستگی دارد و قطعاً به این طیف از جامعه باید بیشتر توجه کرد البته هم اکنون باوجود همه مشکلات همچنان دولت تصمیمات جامع و کلانی را متناسب با سیاستهای ستاد ملی مقابله با کرونا در کنترل و مبارزه با این بیماری خطرناک اجرا میکند ازطرفی بتازگی بحث تعطیلی شهرها مطرح است. تصمیم تعطیلات فراگیر در کشور یک تصمیم بسیار سخت برای دولت بوده است و هر تصمیم اینچنینی هم تبعات منفی و هم آثار مثبتى دارد. ابتدا باید بگویم چرا دولت تصمیم به تعطیلات فراگیر گرفته است. متأسفانه ابتلای مردم به بیماری کرونا بیشتر شده است و هموطنان زیادی را هم به خاطر کرونا از دست دادهایم. همین موضوع موجب شد تا دولت به این فکر بیافتد که از جان مردم بههر صورتی که شده حفاظت کند برای همین با تعطیلات فراگیر که خواسته اصلی کارشناسان حوزه بهداشت و درمان است موافقت کرد. این یک تصمیم بسیار مهم و خوب دولت است. با این کار ترددها کم میشود. ارتباطات در سطح خیابان و وسایل حملونقل عمومی کاهش پیدا میکند و مردم میفهمند که چقدر وضعیت کشور بحرانی است. شاید همین موضوع تلنگری برای حفظ جانشان شود. اما در اینجا میخواهم به موضوع مهمتری اشاره کنم و آن هم همکاری دستگاههای مختلف حاکمیتی است. دولت تصمیم سخت را گرفت و در این راه نهادهای مختلف باید کنار دولت باشند و مردم نباید در این دو هفته سفر بروند یا برنامهریزی برای دورهمیها داشته باشند. هموطنان ما باید بدانند که دولت با چه مشقتی تصمیم به این تعطیلات گرفته است. آن هم در کلانشهری مثل تهران که ممکن است آثار منفیاش را به چشم ببینیم. این تعطیلات روی کسب و کارها تأثیر میگذارد. فعالیت اقتصادی کشور را کند میکند و خسارت بسیاری به دولت وارد میکند ما تحریم هستیم و دست دولت هم خالی است.اقتصاد کشور بهدلیل تحریمها و مسائل اقتصادی با مشکل مواجه است، اما در این سالها دولت فعالیت اقتصادی را تعطیل نکرد. تعطیل فراگیر یعنی تعطیلی اقتصاد. زنجیره اقتصاد به یکدیگر متصل هستند بویژه به تولیدکننده. با این همه مردم باید بدانند که دولت مشکلات را به خاطر سلامت مردم به جان خریده است و فکر میکنم بعد از رسیدن واکسن کرونا به کشور تمام کسب و کارها باید با قدرت بیشتر برای بهبود اقتصاد کشور قدم بردارند آن زمان است که دولت باید چتر حمایش را بیشتر کند.
ولید المعلم، دیپلماتی با مدیریت بحران فوقالعاده
مصیب نعیمی
کارشناس خاورمیانه
با درگذشت «ولید المعلم» دولت سوریه یکی از باتجربهترین و باسابقهترین دیپلماتهای کارگشای خود را از دست داد. «ولید المعلم» که حدود 80 سال داشت، بیش از 57 سال از زندگی خود را در وزارت خارجه سوریه سپری کرد. او حدود 35 سال در پستهای مختلف سفارتخانههای سوریه در کشورهای عربی، اروپایی و حتی امریکا به مدت طولانی فعالیت داشت که همین امر سبب شد او پیش از احراز پست وزیر خارجه سوریه، چندین کتاب در این زمینه تألیف کند. از جمله آثار او میتوان به «دوره استعمارگری فرانسه در سوریه»، «بحران فلسطین» و کتاب مهم اخیرش «نگاه امریکا به جهان و خاورمیانه» اشاره کرد که از آثار معروف و مستند عربی محسوب میشود. او از سال 2000 که در پستهای معاونت وزیر و وزیر امور خارجه سوریه ایفای نقش داشت، با توجه به بحرانی که کشورش از سال 2011 با آن مواجه شد، در کاهش و خنثی سازی توطئههای خارجی بسیار مؤثر عمل کرد و زمانی که همبستگی و همدستی رژیمهای مرتجع عرب و غرب درصدد منزوی کردن سوریه و خروج آن از اتحادیه عرب برآمدند، «ولید المعلم» با آرامش و با یک نگاه استراتژیک نه تنها وجهه سوریه را در صحنههای عربی حفظ کرد، بلکه اتحادیه عرب را نیز به چالش کشانده و آن را فاقد مشروعیت دانست. طوری که ما امروز میبینیم دیگر آن اتحادیه عرب وجود ندارد. دیپلماسی سوریه و نقش بسیار کارساز آقای «ولید المعلم» را میتوان یکی از عوامل افول اتحادیه عرب دانست. در همین برهه تاریخی و حساس در سوریه، «ولید المعلم»، در روابط با همپیمانان نیز بدون جنجال تبلیغاتی ظاهر شد و به بازسازی روابط با کشورهای میانهرو و ایجاد یک مجموعه متحد در برابر غرب در کنار کشورهای همپیمان و مهم پرداخت و تا حد زیادی هم موفق بود. «ولید المعلم» با نگاه استراتژیکی که به روابط دوستانه با کشورهای همسو داشت، نقش جمهوری اسلامی ایران و روابطش با سوریه را هم استراتژیک و هم سرنوشت ساز میدانست و همواره بر این نقش به عنوان اصلیترین نقطه کلیدی خروج سوریه از بحران تأکید میکرد.
در ایجاد رابطه مستحکم بین سوریه و روسیه و چین نیز آقای «ولید المعلم» نقش اساسی داشت. حرکات دیپلماتیک هوشمندانه او در کنفرانسها و سمینارهای مختلف بین المللی درباره سوریه دیده شد و دمشق از تریبون این حرکات جهانی، بر تمامیت ارضی و استقلال خود تأکید میکرد که در این جا نقش کلیدی یاران او مانند بشار الجعفری نماینده سوریه در سازمان ملل را نباید نادیده گرفت. از این رو «ولید المعلم» را میتوان پایهگذار دیپلماسی بحران در سوریه دانست. همان طور که شاهد بودیم، سوریه در این دوره حساس سفرا و دیپلماتهای قدرتمند و شجاعی را به کشورهای مختلف جهان اعزام کرد که هر کدام از آنها یک جبهه را در رویارویی با توطئههای غرب اداره میکردند. از سایر ویژگیهای «ولید المعلم» باید به صریحاللهجه بودن او اشاره کرد. وی ابایی نداشت از اینکه در جایگاه وزیر خارجه کشورش بدون ملاحظه صحبت کند. اکنون اگر چه آقای ولید المعلم دار فانی را وداع گفته و عرصه سیاسی سوریه را ترک کرده، اما با توجه به شناخت و تجربهای که از دستگاه دیپلماسی سوریه هست، قطعاً شخصیتهای مناسب و همتراز خود را به جا گذاشته است. هرچند که خلأ شخصیت وی از این پس در سوریه احساس خواهد شد.
کارشناس خاورمیانه
با درگذشت «ولید المعلم» دولت سوریه یکی از باتجربهترین و باسابقهترین دیپلماتهای کارگشای خود را از دست داد. «ولید المعلم» که حدود 80 سال داشت، بیش از 57 سال از زندگی خود را در وزارت خارجه سوریه سپری کرد. او حدود 35 سال در پستهای مختلف سفارتخانههای سوریه در کشورهای عربی، اروپایی و حتی امریکا به مدت طولانی فعالیت داشت که همین امر سبب شد او پیش از احراز پست وزیر خارجه سوریه، چندین کتاب در این زمینه تألیف کند. از جمله آثار او میتوان به «دوره استعمارگری فرانسه در سوریه»، «بحران فلسطین» و کتاب مهم اخیرش «نگاه امریکا به جهان و خاورمیانه» اشاره کرد که از آثار معروف و مستند عربی محسوب میشود. او از سال 2000 که در پستهای معاونت وزیر و وزیر امور خارجه سوریه ایفای نقش داشت، با توجه به بحرانی که کشورش از سال 2011 با آن مواجه شد، در کاهش و خنثی سازی توطئههای خارجی بسیار مؤثر عمل کرد و زمانی که همبستگی و همدستی رژیمهای مرتجع عرب و غرب درصدد منزوی کردن سوریه و خروج آن از اتحادیه عرب برآمدند، «ولید المعلم» با آرامش و با یک نگاه استراتژیک نه تنها وجهه سوریه را در صحنههای عربی حفظ کرد، بلکه اتحادیه عرب را نیز به چالش کشانده و آن را فاقد مشروعیت دانست. طوری که ما امروز میبینیم دیگر آن اتحادیه عرب وجود ندارد. دیپلماسی سوریه و نقش بسیار کارساز آقای «ولید المعلم» را میتوان یکی از عوامل افول اتحادیه عرب دانست. در همین برهه تاریخی و حساس در سوریه، «ولید المعلم»، در روابط با همپیمانان نیز بدون جنجال تبلیغاتی ظاهر شد و به بازسازی روابط با کشورهای میانهرو و ایجاد یک مجموعه متحد در برابر غرب در کنار کشورهای همپیمان و مهم پرداخت و تا حد زیادی هم موفق بود. «ولید المعلم» با نگاه استراتژیکی که به روابط دوستانه با کشورهای همسو داشت، نقش جمهوری اسلامی ایران و روابطش با سوریه را هم استراتژیک و هم سرنوشت ساز میدانست و همواره بر این نقش به عنوان اصلیترین نقطه کلیدی خروج سوریه از بحران تأکید میکرد.
در ایجاد رابطه مستحکم بین سوریه و روسیه و چین نیز آقای «ولید المعلم» نقش اساسی داشت. حرکات دیپلماتیک هوشمندانه او در کنفرانسها و سمینارهای مختلف بین المللی درباره سوریه دیده شد و دمشق از تریبون این حرکات جهانی، بر تمامیت ارضی و استقلال خود تأکید میکرد که در این جا نقش کلیدی یاران او مانند بشار الجعفری نماینده سوریه در سازمان ملل را نباید نادیده گرفت. از این رو «ولید المعلم» را میتوان پایهگذار دیپلماسی بحران در سوریه دانست. همان طور که شاهد بودیم، سوریه در این دوره حساس سفرا و دیپلماتهای قدرتمند و شجاعی را به کشورهای مختلف جهان اعزام کرد که هر کدام از آنها یک جبهه را در رویارویی با توطئههای غرب اداره میکردند. از سایر ویژگیهای «ولید المعلم» باید به صریحاللهجه بودن او اشاره کرد. وی ابایی نداشت از اینکه در جایگاه وزیر خارجه کشورش بدون ملاحظه صحبت کند. اکنون اگر چه آقای ولید المعلم دار فانی را وداع گفته و عرصه سیاسی سوریه را ترک کرده، اما با توجه به شناخت و تجربهای که از دستگاه دیپلماسی سوریه هست، قطعاً شخصیتهای مناسب و همتراز خود را به جا گذاشته است. هرچند که خلأ شخصیت وی از این پس در سوریه احساس خواهد شد.
شوکران نزاع و سیاستگذاری میاندارانه
روزبه کردونی / رئیس مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی
در ایامی که منازعات و درگیریهای خصومتآمیز، توان و نیروی مورد نیاز برای چارهاندیشی در خصوص مسائل و چالشهای پیچیده و دهشتناک کنونی (بویژه در سطح مسائل داخلی کشور) و اندیشه ورزی برای نحوه مواجهه با تحولات بینالمللی را صرف پیکارها و تسویه حسابهای داخلی کرده است، بیش از هر زمان دیگردر سطح حاکمیت، دولت و جامعه به میاندار و میانداری و سیاستگذاری میاندارانه نیاز داریم.
اختلافات، مشاجرات و درگیریها در انواع روابط انسانی، در همه ابعاد و فرهنگها رخ میدهد. درگیری و نزاع پدیدهای اجتنابناپذیر است که ما در هر مرحله از زندگی خود مشاهده میکنیم. درگیری به خودی خود بد نیست، زیرا بعضاً میتواند مهارتها و احساسات جدید را کشف کند و طبعاً درگیری حل شده برای شرکتکنندگان آن یک ارزش افزوده خواهد بود و حتی فرصتی برای تغییر.
البته باید تفکیک قائل شد بین مشاجرات و درگیریهایی که بدون تحمیل هزینه زیاد (در ابعاد مختلف شخصی اجتماعی) وجود دارند و بعضاً حل میشوند و تأثیری بر زندگی افراد دیگر ندارند و منازعاتی که رفاه حال دیگران و در برخی مواقع کل جامعه و حتی آینده یک ساختار سیاسی اجتماعی را تهدید میکنند.
آنچه قابل ادعاست این است که در شرایط کنونی کشور سطح منازعات، تنشها و درگیریهای از نوع دوم در بین نیروهای سیاسی و ارکان حکومتی به میزانی گسترش یافته است که تهدیدی جدی هم برای مردم جامعه و هم برای خود ساختار حاکمیتی است. بدون تلاش زیاد هم میتوان نمونههایی از این نوع تنشها و منازعات را درون دولت، بین دولت و سایر نهادها و قوا، حاکمیت و مردم و حتی بین مردم و مردم مشاهده کرد. در این شرایط ادعای این نوشته این است که در سطوح مختلف به میاندار، میانداری و در سطح تصمیمگیری به سیاستگذاری میاندارانه نیاز داریم.
میانداری یا میانجیگری همواره از روشهای حل و فصل اختلافات و منازعات بوده است. اشکال مشابه میانجیگری را میتوان از قبل در فرهنگ مسیحی، یهودی، بودایی و اسلامی جستوجو کرد. میانداری چه در جوامع سنتی و چه در جوامع مدرن، همواره کاربردها و آثار ویژهای داشته است. به نظر میرسد اما نقش میانداری و اثر مثبت آن در جوامع امروز را باید بیش از اینها دانست. اگر میانداری را رویکردی در جهت کاستن از تعارضات در جامعه بدانیم، میتوانیم در چشماندازهای گستردهتری از مسائل اجتماعی آن را به کار بندیم. بر این اساس میتوان میانداری را ابزاری در جهت بهبود بخشی به فرآیندهای سیاستگذارانه نیز قلمداد کرد.
نکته قابل ذکر در این خصوص این است که میاندار و واسطه کسی نیست که برای شرکتکنندگان در درگیری تصمیم بگیرد، بلکه فردی است که بهعنوان واسطه با هدف بهبود روابط و ارتباطات عمل میکند. آگاهی از اصول و فنون مذاکره، بایدها و ضرورتهای سیاستگذاری عمومی، آگاهی و باور به حقوق و مسئولیتهای شهروندی، اشراف بر نیازها، وضعیتها و مطالبات گروههای مختلف جامعه، توانایی داوری مستقل و اخلاقمدار، آگاهی از روندها و ساختارهای عمومی و حکومتی، توانایی ایجاد ارتباط با بخشهای مختلف اجتماع و اعتماد آفرین بودن نهاد منجی یا میاندار از نیازهای اساسی برای نقشآفرینی فرد یا نهاد میاندار است. میاندار باید مورد پسند و احترام باشد تا شرکتکنندگان در درگیری به چنین شخصی احساس محبت کنند.
باور دارم که «کلید ایجاد واقعیات جدید، برقراری ارتباط است.» از این رو، هرگونه سیاستگذاری، نیازمند ارتباطی دائمی بین سیاستگذاران و گروههای هدف است.این ارتباط نه تنها میتواند به شناخت نیازهای سیاستی یاری برساند که علاوه بر آن خود میتواند بخشی از فرآیندهای هدفمند سیاستگذارانه نیز باشد، به نحوی که با مهیا کردن زمینههای درک مشترک، بستری مناسب برای تحقق سیاستها را فراهم آورد. در چنین چشماندازی است که میتوان از سیاستگذاری میاندارانه سخن گفت. چنین سیاستگذاری، یک اقدام یکسویه و تنها ناظر به یک آینده فرضی نیست، بلکه به ریشههای تضادها و بحران نظر کرده و در همه مراحل سیاستگذاری، به واقعیات و عینیات جامعه اهتمام دارد.
از منظری دیگر میانداری، توانمندساز و ظرفیتبخش نیز هست. مهارت گفتوگو و توجه به منافع همه ذینفعان که در فرآیند میانداری به وجود میآید، میتواند در دیگر بخشهای حکومتورزی نیز مفید واقع گردد. همچنین با روش میاندارانه، گروههای هدف سیاستهای اتخاذ شده نیز به درک و فهمی واقعی از تواناییها و چالشهای احتمالی طرف دولتی میرسند. این فهم به آماده کردن ذهنی بخشهای مختلف شهروندان در پذیرش و انطباق با این سیاستها کمک شایانی میکند.
اهمیت آموختن مهارتهای میاندارانه از سوی سیاستگذاران و سایر فعالان نیاز مبرم امروز ایران است. بخشهای خاص سازمانی وابسته و غیر وابسته به حکومتها میتوانند به شکل خاص و متمرکز به ابعاد میاندارانه سیاستها بپردازند. آنچه در این خصوص اهمیت ویژه دارد توانایی تصمیمگیری مستقل یا نیمه مستقل این افراد و توجه به منافع گروههای هدف سیاستهاست. طراحی دقیق فرآیندهای میانداری و توانایی ادغام آن با سیاستگذاری از دیگر مهارتهای مورد نیاز یک میانداری موفق است. مهارت طراحی فرآیند میانداری از اینرو ویژه و خاص است که میتواند با پیشبینی موارد چالشبرانگیز، روبهرو شود تا مسیر گفتوگوها به گونهای مدیریت شود که به کم چالشترین راهکارها بینجامد.
در ایامی که منازعات و درگیریهای خصومتآمیز، توان و نیروی مورد نیاز برای چارهاندیشی در خصوص مسائل و چالشهای پیچیده و دهشتناک کنونی (بویژه در سطح مسائل داخلی کشور) و اندیشه ورزی برای نحوه مواجهه با تحولات بینالمللی را صرف پیکارها و تسویه حسابهای داخلی کرده است، بیش از هر زمان دیگردر سطح حاکمیت، دولت و جامعه به میاندار و میانداری و سیاستگذاری میاندارانه نیاز داریم.
اختلافات، مشاجرات و درگیریها در انواع روابط انسانی، در همه ابعاد و فرهنگها رخ میدهد. درگیری و نزاع پدیدهای اجتنابناپذیر است که ما در هر مرحله از زندگی خود مشاهده میکنیم. درگیری به خودی خود بد نیست، زیرا بعضاً میتواند مهارتها و احساسات جدید را کشف کند و طبعاً درگیری حل شده برای شرکتکنندگان آن یک ارزش افزوده خواهد بود و حتی فرصتی برای تغییر.
البته باید تفکیک قائل شد بین مشاجرات و درگیریهایی که بدون تحمیل هزینه زیاد (در ابعاد مختلف شخصی اجتماعی) وجود دارند و بعضاً حل میشوند و تأثیری بر زندگی افراد دیگر ندارند و منازعاتی که رفاه حال دیگران و در برخی مواقع کل جامعه و حتی آینده یک ساختار سیاسی اجتماعی را تهدید میکنند.
آنچه قابل ادعاست این است که در شرایط کنونی کشور سطح منازعات، تنشها و درگیریهای از نوع دوم در بین نیروهای سیاسی و ارکان حکومتی به میزانی گسترش یافته است که تهدیدی جدی هم برای مردم جامعه و هم برای خود ساختار حاکمیتی است. بدون تلاش زیاد هم میتوان نمونههایی از این نوع تنشها و منازعات را درون دولت، بین دولت و سایر نهادها و قوا، حاکمیت و مردم و حتی بین مردم و مردم مشاهده کرد. در این شرایط ادعای این نوشته این است که در سطوح مختلف به میاندار، میانداری و در سطح تصمیمگیری به سیاستگذاری میاندارانه نیاز داریم.
میانداری یا میانجیگری همواره از روشهای حل و فصل اختلافات و منازعات بوده است. اشکال مشابه میانجیگری را میتوان از قبل در فرهنگ مسیحی، یهودی، بودایی و اسلامی جستوجو کرد. میانداری چه در جوامع سنتی و چه در جوامع مدرن، همواره کاربردها و آثار ویژهای داشته است. به نظر میرسد اما نقش میانداری و اثر مثبت آن در جوامع امروز را باید بیش از اینها دانست. اگر میانداری را رویکردی در جهت کاستن از تعارضات در جامعه بدانیم، میتوانیم در چشماندازهای گستردهتری از مسائل اجتماعی آن را به کار بندیم. بر این اساس میتوان میانداری را ابزاری در جهت بهبود بخشی به فرآیندهای سیاستگذارانه نیز قلمداد کرد.
نکته قابل ذکر در این خصوص این است که میاندار و واسطه کسی نیست که برای شرکتکنندگان در درگیری تصمیم بگیرد، بلکه فردی است که بهعنوان واسطه با هدف بهبود روابط و ارتباطات عمل میکند. آگاهی از اصول و فنون مذاکره، بایدها و ضرورتهای سیاستگذاری عمومی، آگاهی و باور به حقوق و مسئولیتهای شهروندی، اشراف بر نیازها، وضعیتها و مطالبات گروههای مختلف جامعه، توانایی داوری مستقل و اخلاقمدار، آگاهی از روندها و ساختارهای عمومی و حکومتی، توانایی ایجاد ارتباط با بخشهای مختلف اجتماع و اعتماد آفرین بودن نهاد منجی یا میاندار از نیازهای اساسی برای نقشآفرینی فرد یا نهاد میاندار است. میاندار باید مورد پسند و احترام باشد تا شرکتکنندگان در درگیری به چنین شخصی احساس محبت کنند.
باور دارم که «کلید ایجاد واقعیات جدید، برقراری ارتباط است.» از این رو، هرگونه سیاستگذاری، نیازمند ارتباطی دائمی بین سیاستگذاران و گروههای هدف است.این ارتباط نه تنها میتواند به شناخت نیازهای سیاستی یاری برساند که علاوه بر آن خود میتواند بخشی از فرآیندهای هدفمند سیاستگذارانه نیز باشد، به نحوی که با مهیا کردن زمینههای درک مشترک، بستری مناسب برای تحقق سیاستها را فراهم آورد. در چنین چشماندازی است که میتوان از سیاستگذاری میاندارانه سخن گفت. چنین سیاستگذاری، یک اقدام یکسویه و تنها ناظر به یک آینده فرضی نیست، بلکه به ریشههای تضادها و بحران نظر کرده و در همه مراحل سیاستگذاری، به واقعیات و عینیات جامعه اهتمام دارد.
از منظری دیگر میانداری، توانمندساز و ظرفیتبخش نیز هست. مهارت گفتوگو و توجه به منافع همه ذینفعان که در فرآیند میانداری به وجود میآید، میتواند در دیگر بخشهای حکومتورزی نیز مفید واقع گردد. همچنین با روش میاندارانه، گروههای هدف سیاستهای اتخاذ شده نیز به درک و فهمی واقعی از تواناییها و چالشهای احتمالی طرف دولتی میرسند. این فهم به آماده کردن ذهنی بخشهای مختلف شهروندان در پذیرش و انطباق با این سیاستها کمک شایانی میکند.
اهمیت آموختن مهارتهای میاندارانه از سوی سیاستگذاران و سایر فعالان نیاز مبرم امروز ایران است. بخشهای خاص سازمانی وابسته و غیر وابسته به حکومتها میتوانند به شکل خاص و متمرکز به ابعاد میاندارانه سیاستها بپردازند. آنچه در این خصوص اهمیت ویژه دارد توانایی تصمیمگیری مستقل یا نیمه مستقل این افراد و توجه به منافع گروههای هدف سیاستهاست. طراحی دقیق فرآیندهای میانداری و توانایی ادغام آن با سیاستگذاری از دیگر مهارتهای مورد نیاز یک میانداری موفق است. مهارت طراحی فرآیند میانداری از اینرو ویژه و خاص است که میتواند با پیشبینی موارد چالشبرانگیز، روبهرو شود تا مسیر گفتوگوها به گونهای مدیریت شود که به کم چالشترین راهکارها بینجامد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
از اول آذر، تردد درون شهری از 9 شب تا 4 صبح ممنوع است
-
# من - ماسک - میزنم
-
بودجه چوب ادب سیاستمدارانی است که شعار می دهند
-
سه شنبههای شعر<ایران>
-
روحانی: اولویت نخست جان عزیز هر ایرانی است
-
مردم رفع تحریم میخواهند نه اعانه و یارانه
-
۱۳۰۵۳ ابتلا و ۴۸۶ فوتی جدید در کشور
-
ساخت 3950 کیلومتر مسیر جدید ترانزیتی تا 1400
-
سرنوشت پوپولیستهایی که رهبرشان را از دست دادند
-
گل قهرمانی را بزنم دورتا دور ورزشگاه گیتار میزنم
-
جزیرهای عمل نکنیم
-
برگزاری آنلاین چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت
-
انفجار تانکر حامل بنزین
-
نهادهای حاکمیتی در کنار دولت باشند
-
ولید المعلم، دیپلماتی با مدیریت بحران فوقالعاده
-
شوکران نزاع و سیاستگذاری میاندارانه
اخبارایران آنلاین