گروه حوادث / مرجان همایونی:  بازیگر زن سیاهی لشکر که از همراهان بیماران در بیمارستان‌ها سرقت می‌کرد وقتی دستش رو می‌شد، به بهانه اینکه در حال ضبط برنامه دوربین مخفی هستند فرار می‌کرد.به گزارش «ایران»، اوایل مهر زن میانسالی نزد پلیس رفت و از سرقت 60 میلیون تومانی اموالش خبر داد. او گفت: پسر دو ساله یکی از اقوامم حالش بد شده بود و او را به بیمارستانی در مرکز تهران بردیم. مادر بچه در حال انجام کارهای بستری کردن پسرش بود و من در حیاط بیمارستان روی صندلی به انتظار او نشسته بودم.
 ناگهان زن میانسالی به سراغم آمد و خودش را فردی نیکوکار معرفی و سر صحبت را باز کرد به من گفت اگر نیاز مالی دارید می‌توانم کمکتان کنم و هزینه داروهای بچه را من پرداخت می‌کنم. او که خودش را فتانه معرفی کرده بود یک عینک آفتابی بزرگ و ماسک به صورت داشت. در حالی که از او تشکر می‌کردم گفتم ما نیاز مالی نداریم. او در همین حین آبمیوه‌ای را به من تعارف کرد و بعد از خوردن آبمیوه از هوش رفتم. وقتی چشم باز کردم فهمیدم 7 ساعت بی‌هوش بودم و در این مدت 40 میلیون تومان طلاهایم و 20 میلیون تومان پولی که در کیفم داشتم سرقت شده بود.

سرقت های مشابه
با شکایت زن میانسال تحقیقات برای دستگیری فتانه آغاز شد. حدود یک ماهی از سرقت اول گذشته بود که گزارش سرقتی مشابه در همان بیمارستان به مأموران پلیس اعلام شد.این‌بار طعمه دختر جوانی بود که مادرش در بخش کرونایی‌های بیمارستان بستری شده بود. دختر جوان که اجازه ورود به بخش را نداشت و از طرفی نمی‌توانست در خانه ماندن را تحمل کند به حیاط بیمارستان می‌آمد تا خبری از مادرش بگیرد. او نیز قربانی نقشه زن نیکوکار قلابی شده و به همان شیوه با آبمیوه مسموم بی‌هوش شده بود.
مشخصات سارق نشان می‌داد وی همان زن میانسال با عینک آفتابی بزرگ و ماسک به چهره بوده است. در ادامه تحقیقات مشخص شد که زنی با این مشخصات از همراهان بیماران در بیمارستان‌های دیگر نیز سرقت کرده است.

دستگیری در بیمارستان
بدین‌ترتیب مشخصات زن میانسال به مأموران انتظامات بیمارستان‌ها اعلام شد. در ادامه تحقیقات مأموران یکی از بیمارستان‌ها به زن میانسالی مشکوک شدند که در حال صحبت با همراه بیماری در محوطه بیمارستان بود. باتوجه به مشخصاتی که مالباخته‌ها اعلام کرده بودند و همچنین تصویر متهم که توسط دوربین مداربسته بیمارستان‌ها گرفته شده بود وی بازداشت شد.فتانه ابتدا منکر سرقت‌ها بود، اما نه تنها پاکت آبمیوه و خرمایی که دست زن میانسال بود دست او را رو کرد بلکه مالباخته‌ها نیز او را شناسایی کردند. بدین ترتیب فتانه به سرقت‌های سریالی از همراهان بیماران اعتراف کرد و به دستور بازپرس علی وسیله ایرد موسی، از شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت، در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت و تحقیقات برای شناسایی مالباختگان احتمالی ادامه دارد.

گفت‌و‌گو با متهم
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟
از همسرم جدا شده‌ام و با دو فرزندم زندگی می‌کنم. به‌خاطر علاقه‌ای که از کودکی به بازیگری و سینما داشتم وارد این حرفه شدم اما همیشه نقش سیاهی لشکر را در سینما و تلویزیون بازی کردم. از زمانی که کرونا آمد زندگی‌ام خیلی سخت شد چرا که از بازیگری و فیلم‌سازی خبری نبود. نمی‌دانستم چکار باید بکنم، با دو بچه و اجاره‌خانه چاره‌ای جز سرقت نمی‌دیدم تا کی می‌توانستم از مردم قرض بگیرم.
این ایده چطوری به ذهنت خطور کرد؟
در یکی از فیلم‌هایی که به عنوان سیاهی لشکر بازی کرده بودم، یکی از قسمت‌هایش زنی به عنوان نیکوکار به سراغ افراد مختلف می‌رفت و با ترفند آبمیوه مسموم آنها را بی‌هوش و طلاهایشان را سرقت می‌کرد. از آنجا که بیمارستان‌ها در این مدت بسیار شلوغ بود و از هر قشر و طبقه اقتصادی به بیمارستان می‌رفتند به ذهنم رسید که سوژه‌هایم را از بیمارستان‌ها انتخاب کنم.
در این مدت کسی به تو مشکوک نشده بود؟
وقتی کسی به رفتارم شک می‌کرد به دروغ می‌گفتم در حال ضبط برنامه دوربین مخفی هستیم و بی‌هوشی مالباخته هم ساختگی است. مردم هم که گرفتار بیمارانشان بودند و ذهنشان مشغول بود حرفم را باور می‌کردند. من هم بلافاصله فرار می‌کردم.
فکر می‌کردی دستگیر شوی؟
احتمالش را می‌دادم اما چون با عینک و ماسک صورتم را می‌پوشاندم فکر نمی‌کردم چهره‌ام شناسایی شود.

گروه حوادث: مردی که با آزار دو کودک کار از آنها فیلم گرفته و در فضای مجازی منتشر کرده بود به جرم کودک‌آزاری دستگیر شد.
سرهنگ «داوود معظمی گودرزی»، رئیس پلیس فتا تهران بزرگ با اعلام خبر دستگیری این مرد کودک‌آزار گفت: کودک‌آزاری به هر شیوه و با هر انگیزه‌ای ممنوع است و مرتکب، به مجازات مندرج در قانون محکوم خواهد شد.
وی در ادامه گفت: در پی انتشار فیلمی در فضای مجازی مبنی بر اینکه مردی، دو کودک کار (فال فروش) را بازیچه تفریح و خنده خود قرار داده بود و انتشار فیلم و بازنشر دادن آن در شبکه‌های اجتماعی از سوی کاربران فضای مجازی سبب تشویش اذهان عمومی شده بود، بلافاصله تیمی از کارآگاهان پلیس فتا وارد عمل شدند. در تحقیقات پلیسی هویت واقعی متهم شناسایی و با هماهنگی‌های قضایی روز یکشنبه مرد کودک‌آزار در مخفیگاهش دستگیر شد. متهم پس از تحقیقات پلیسی به مرجع قضایی معرفی و با صدور قرار مجرمیت روانه زندان شد.این مقام انتظامی تصریح کرد: پلیس فتا با سرعت عمل و قاطعیت به هرگونه مسأله‌ای که باعث تشویش اذهان عمومی و آزرده‌خاطر شدن هموطنان در فضای مجازی شود ورود پیدا کرده و با مرتکبان برخورد قانونی خواهد کرد.
وی یادآور شد: از ابتدای سال تاکنون چندین مورد مشابه توسط پلیس فتای تهران بزرگ شناسایی و دستگیر شده‌اند و شهروندان می‌توانند در صورت مشاهده موارد مشابه از طریق سایت پلیس فتا به آدرس الکترونیکی www.cyberpolice.ir موارد را با کارشناسان پلیس فتا در میان بگذارند.

گروه حوادث/  دو متهم که برای تسویه حساب مالی و انتقام از مردی جوان، باعث قتل پدر وی شده بودند بزودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شوند.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از خرداد سال پیش با آتش‌سوزی مرگبار در خانه‌ای در محدوده شهر قدس آغاز شد. بلافاصله مأموران آتش‌نشانی به محل اعزام شدند و پس‌از خاموش کردن آتش جسد مرد 80 ساله‌ای را پیدا و از خانه خارج کردند. بلافاصله جسد با دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
 پس از آن دختر مرد سالخورده که در زمان حادثه در خانه بود در تشریح ماجرا گفت: ساعاتی پیش دو مرد جوان که نقاب بر صورت داشتند به خانه ما حمله کردند، البته من یکی از آنها را از روی صدایش شناختم، او سهیل بود و چندباری برای انجام کاری پیش پدرم آمده بود. آنها پس از ورود به خانه بسرعت دست‌ها و پاهای من و پدرم را بستند و مرا به اتاقی انداختند بعد کل خانه‌مان را به هم ریختند و مقداری طلا و پول برداشتند اما بیشتر به‌دنبال اسناد پدرم بودند که پس از ناکامی خانه را به آتش کشیدند و متواری شدند. من آنقدر فریاد زدم تا همسایه‌ها متوجه آتش‌سوزی شدند و با آتش‌نشانی تماس گرفتند.
پس از آن فرزند دیگر مقتول به‌نام کیارش نیز با طرح شکایتی خواستار مجازات عاملان قتل پدرش شد و در توضیح اینکه آیا سهیل را می‌شناسد نیز اظهار کرد: من او را می‌شناسم، ما مدتی با هم در کار نصب ماهواره بودیم او چندباری هم به خانه پدرم آمده بود و خواهرم از این طریق او را شناخته است. ما هیچ اختلافی با هم نداشتیم و واقعاً نمی‌دانم که چرا دست به چنین کاری زده است.
در ادامه رسیدگی به این پرونده سهیل بازداشت شد، ولی عنوان کرد که فقط برای سرقت به خانه مقتول رفته بود و قتل و آتش‌سوزی کار دوستش اردشیر است. پس از این اظهارات اردشیر هم شناسایی و دستگیر شد و در همان ابتدا اتهام قتل را پذیرفت و گفت: مدتی قبل سهیل به من گفت که از کیارش پول زیادی طلب دارد اما پولش را نمی‌دهد، از من خواست تا برای وصول طلبش از کیارش به او کمک کنم. آن روز هم ما برای سرقت اموال آنها به تلافی پول سهیل به آنجا رفتیم و من دهان پیرمرد را بستم و سرقت را انجام دادیم.
در ادامه کیارش منکر بدهی خود به سهیل شد و گفت: یک روز قبل از حادثه سهیل با من تماس گرفت و گفت برای هزینه درمان مادرش مقداری پول می‌خواهد که من علاوه بر پول، موتورم را هم به او دادم تا مادرش را به بیمارستان ببرد. اما چند ساعت بعد سهیل به من پیام داد که اگر یک میلیون تومان به من پرداخت نکنی موتورت را می‌فروشم. از حرفش تعجب کردم با خانه آنها تماس گرفتم که مادرش گوشی را برداشت و متوجه شدم ماجرای بیماری وی دروغ بوده است. مدتی بعد هم با تماس خواهرم متوجه شدم که سهیل با یکی از دوستانش به خانه ما حمله کرده است.
این درحالی بود که اردشیر در آخرین دفاعیاتش نزد بازپرس پرونده اظهارات اولیه‌اش را پس گرفت و گفت: سهیل به من گفته بود که حدود 90 میلیون تومان از کیارش طلب دارد و طلبش را پس نمی‌دهد. گفتم چرا شکایت نمی‌کنی گفت شکایت کرده اما به جایی نرسیده و به همین خاطر از من خواست کمکش کنم و من هم پذیرفتم. حتی قرار گذاشتیم که هردو قتل را گردن بگیریم تا اعدام نشویم. اما وقتی من اعتراف به قتل کردم او قتل را انکار کرد در حالی که واقعیت آن است که سهیل قاتل بوده و من فقط به خاطر رفاقت اعتراف کردم.
هرچند اردشیر قتل را انکار کرد اما کیفرخواست علیه او به اتهام قتل، سرقت اموالش و آتش زدن خانه او صادر شد. همچنین در خصوص ایراد ضرب و جرح دختر مقتول نیز کیفرخواست برای هر دو متهم صادر شد. سهیل هم متهم به معاونت در قتل و سرقت شد.
با صدور کیفرخواست علیه هر دو متهم پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال و آنها بزودی محاکمه خواهند شد.

گروه حوادث/   سرنشینان یک خودرو پراید که در آزاد راه تهران - شمال با عربده کشی و تهدید قمه برای سرنشینان یک پژو 206 مزاحمت ایجاد کرده بودند از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شدند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اواخر هفته گذشته فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که نشان می‌داد 3 سرنشین یک خودرو پراید شب هنگام در آزاد راه تهران - شمال با حرکات پرخطر، تهدید قمه و عربده کشی قصد دارند یک خودرو پژو 206 را متوقف کنند اما راننده مجبور می‌شود برای فرار از دست این افراد خلاف جهت مسیر اتوبان حرکت کرده و خود را نجات دهد. این فیلم در فضای مجازی با عنوان زورگیری و راهزنی شبانه منتشر شد اما پس از انتشار این فیلم پلیس به بررسی ماجرا پرداخت و سرانجام روز یکشنبه 25 آبان هر سه سرنشین پراید شناسایی و دستگیر شدند.
 سرهنگ سعید راستی، رئیس مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ در این باره گفت: در پی انتشار و بازنشر نماهنگی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی با عنوان زورگیری و قمه کشی در آزاد راه «تهران – شمال» که در آن ۳ سرنشین یک دستگاه خودرو پراید، با قدرتنمایی و استفاده از سلاح سرد، سرنشینان یک دستگاه خودرو ۲۰۶ را تهدید کرده بودند؛ بررسی موضوع بلافاصله در دستور کار مأموران مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ قرار گرفت و مأموران این پلیس موفق شدند هویت واقعی متهمان و مخفیگاه آنها را در حوالی شهر قدس شناسایی کنند. این مقام انتظامی با بیان اینکه نتیجه تحقیقات انجام شده به مرجع قضایی منعکس و دستور دستگیری متهمان دریافت شد، گفت: روز یکشنبه ۲۵ آبان تیمی از مأموران این مرکز به مخفیگاه متهمان اعزام و موفق شدند هر سه نفر را دستگیر و در بازرسی از محل چند قبضه سلاح سرد نیز کشف کنند. هر سه متهم در کمتر از ۴۸ ساعت دستگیر و با صدور قرار میلیاردی از سوی مرجع قضایی روانه زندان شدند. همچنین به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت، این متهمان در بازجویی‌ها مدعی شدند این درگیری به علت برخورد آینه خودرو 206 با آینه خودرو آنها و فرار راننده پژو بوده و آنها با این کار قصد قدرتنمایی داشته‌اند.

گروه حوادث/  مرد شیاد که با خوراندن آبمیوه مسموم به رانندگان اموال شان را سرقت می‌کرد از سوی پلیس دستگیر شد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل راننده یک خودروی مسافربر با مراجعه به پلیس از سرقت اموالش خبر داد و گفت: مرد جوانی را در غرب استان تهران به مقصد تهران به‌عنوان مسافر دربستی سوار خودروام کردم. در میان راه وی به بهانه خریدن آبمیوه درخواست کرد تا جلوی مغازه‌ای توقف کنم. بعد از آن مرد جوان از خودرو پیاده شد و آبمیوه‌ای نیز برای من خرید. پس از خوردن آن احساس خواب آلودگی شدیدی کردم و برای اینکه تصادف نکنم به آرامی در کنار جاده توقف کردم اما دیگر به یاد ندارم چه اتفاقی افتاد تا اینکه وقتی به هوش آمدم در بیمارستان بودم و متوجه شدم مسافر فریبکار با آبمیوه مسموم مرا بیهوش کرده و پول و وسایل با ارزشم را ربوده است.
سرهنگ کارآگاه خیرالله دولت‌خواه، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران در تشریح این خبر گفت: این پرونده از سوی بازپرس دادسرای ناحیه ۱۰ تهران به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد. در حین تحقیقات پلیسی رانندگان دیگری نیز به پایگاه پنجم این پلیس مراجعه کردند و اظهار داشتند از سوی یک مسافر بیهوش شده و اموال شان به سرقت رفته است.
با توجه به اینکه احتمال می‌رفت سرقت‌ها سریالی و سارق یک نفر باشد تحقیقات پلیسی ادامه پیدا کرد تا اینکه مأموران سرکلانتری پنجم مرد جوانی را به اتهام تهدید دستگیر کرده و در اختیار پایگاه پنجم پلیس آگاهی قرار دادند.
 در بررسی بیشتر تعدادی مدارک هویتی از وی کشف شد که صاحبان مدارک هویتی به پایگاه پنجم دعوت شدند و متهم را شناسایی کردند و مشخص شد وی همان سارق مسافرنما است.
همچنین در رصدهای اطلاعاتی هویت واقعی متهم شناسایی و مشخص شد وی سابقه دار بوده و پیش‌تر ۳ بار به جرم سرقت روانه زندان شده‌ است. متهم علاوه بر زورگیری به بیهوش کردن سریالی رانندگان خودروهای سواری و سرقت اموال شان اعتراف کرد.
این مقام انتظامی اضافه کرد: دستور انتشار تصویر بدون پوشش متهم از سوی بازپرس پرونده صادر و رانندگانی که در یک سال گذشته به این شیوه اموال شان سرقت شده است، می‌توانند به دادسرای ناحیه ۱۰ تهران یا پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران واقع در خیابان آزادی، ابتدای بزرگراه یادگار امام، خیابان زنجان شمالی مراجعه کنند.

محمد بلوری/ روزنامه نگار
وحشت رویارویی با سگ‌ها و آدم‌های هار سبب شده بود بسیاری از کشاورزان کشت و کار را رها کنند، کشتزارها و باغ‌ها به حال خودشان رها شده و کم‌کم قحــــــــطی و گرسنگی هراس‌آوری به‌ سراغ مردم آبادی بیاید.پهلوان که با سهراب ، دانـــــشجوی جوان گفت و گو می کرد آهی کشید و گفت:
-‌ عجب مصیبتی. راه فراری هم از این جزیره نیست.
سهراب گفت: دهیار بی‌رحم هم به بهانه‌های مختلف چه عوارض و چه مالیات، به‌جان مردم افتاده است.
سپس با تأسف سری جنباند و گفت:
- راه فراری هم از این آبادی نیست، پیش‌از آنکه راه دریایی بسته شود و قایق‌ها و لنج‌ها به‌طرف شهر رفت‌وآمد کنند، هر روز خانواده‌‌هایی جل و پلاس‌شان را جمع می‌کردند و از این جزیره هجرت می‌کردند اما روشن نیست در شهر چه اتفاقی پیش آمده که رفت‌وآمد قایق‌ها قطع شده و راه فراری هم نیست.
پهلوان آه کشان گفت:
- نگران زبیده هستم، برای ادامه تحصیلاتش روانه شهر شده و یک ماهی می‌شود که از این دختر خبری نیست، خانواده‌اش از او بی‌اطلاع هستند...
دانشجوی جوان، به‌روی پهلوان حیدر لبخند معنی‌دار و شیطنت آمیزی زد و گفت: نگران نباش پهلوان‌جان محبوب عزیزت در شهر بسر می‌برد و به‌خوشی و سلامت زندگی‌اش را می‌گذراند.
پهلوان حیدر از شرم، چانه پهن‌اش را به‌روی سینه فراخ و ورزیده‌اش خم کرد و برای گریز از موضوع پرسید:
- راستی از معاینه افراد خانواده‌ای که مرده‌شان را توی قایق پیدا کرده‌اند چه خبر، آزمایش‌ها علت فوت‌شان را روشن کرده؟
با این پرسش، نگاه بیمناکی در چشم‌های دانشجوی جوان درخشید و گفت:
-‌ به مصیبت دیگری گرفتارش شده‌ایم حیدرجان، از روزی که اجسادشان را کالبد‌شکافی کرده‌ام، می‌ترسم با فاجعه هولناکی روبه‌رو شویم که اگر بیماری‌شان شایع شود، مرگ و میر بزرگی دامنگیر مردم این آبادی شود.
سپردم هر چهار جسد را در آتش بسوزانند و هرچه ملحفه و لباس داشته‌اند در کوره انداخته‌ایم. امیدوارم سهیلا و دو نفر دیگر هم که لباس یا بدن‌شان را لمس کرده‌اند نجات پیدا کنند.
پهلوان حیدر آهی کشید و با چهره‌ای نگران پرسید؟
-‌خانم معلم؟ چه شده؟ حالش چطوره؟
دانشجوی جوان با تأسف سر جنباند و گفت:
-‌ تو همین درمانگاه، در یکی از اتاق‌ها در قرنطینه نگهش داشته‌‌ام. حالش چندان خوب نیست. باید دعا کنیم از ویروسی که مبتلایش شده نجات پیدا کند.
پهلوان حیدر بهت‌زده و هراسان پرسید:
- کدام ویروس؟ از چه مبتلا شده؟
دانشجوی جوان با تأسف و دریغ سرجنباند و گفت:
-‌ از اجساد مردگانی که توی قایق پیدا شده بود، زن و شوهر و دو بچه‌شان که همراه با قربانیان قایق‌های در هم شکسته‌ای که جنازه‌های‌شان در میان تکه‌پاره‌های قایق‌ها، روی آب پراکنده بودند.
آن روز وقتی خبر دادند امواج دریای طوفانی جنازه‌هایی را به ساحل جزیره کشانده صبح به ساحل که رسیدم دیدم عده‌ای از مردان آبادی‌مان دارند مرده‌ها را در یک ردیف قبر بر لب دریا دفن می‌کنند. فوراً فکری به‌ذهنم رسید. با خودم گفتم عده‌ای شهری که سوار چند لنج بوده‌اند با درهم شکستن این لنج‌ها در میان امواج خروشان دریا افتاده‌اند و غرق شده‌اند. اما متوجه قایق سالم شدم که زن و شوهری با دو بچه‌شان در این قایق مرده بودند. اما چرا؟ به‌همین خاطر به روستایی‌ها گفتم این چهار جنازه را دفن نکنند و به‌درمانگاه انتقال‌شان بدهند که بفهمم علت مرگ‌شان چه بوده! همان‌طور که برایت گفته بودم فکر‌هایی به سرم زد. از خودم پرسیدم این عده مسافر چرا شهر را ترک کرده‌اند. نکند به‌خاطر ترس از بیماری «هاری» که مردم آبادی‌مان را گرفتار کرده، از شهر پا به فرار گذاشته‌اند. تصمیم گرفتم از راه کالبد‌شکافی و معاینه و آزمایش مرده‌ها پی به راز مرگ‌ این زن و شوهر و دو کودک ببرم.
با مشارکت و راهنمایی دکتر صادقی عزیز در آزمایشگاه مجهزی که دکتر تدارک دیده به تشریح و آزمایش اجساد پرداختم و مرحله به مرحله ادامه دادم تا این‌که در ریه ‌مرده‌ها به ویروس عجیب و ناشناخته‌ای دست‌ یافتیم که بسرعت تکثیر یافته و فضای ریه مردگان را پوشانده بود؛ ویروس جدیدی که نام و نشانه‌ای از آن در کتب پزشکی پیدا نکردیم. بدبختانه تاکنون با سرعت سرایتی که این ویروس داشته سهیلا و دو ماهیگیر که به مرده‌ها دست زده بودند مبتلا شده‌اند.
ادامه دارد

گروه حوادث/ سارق حرفه‌ای که با اجاره کردن جرثقیل یک خودرو را در شرق تهران سرقت کرده و در یکی از شهرهای مرزی فروخته بود از سوی پلیس دستگیر شد.
به‌ گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اواخر مرداد پرونده‌ای با موضوع سرقت یک دستگاه تویوتا وانت در کلانتری ۱۴۷ گلبرگ تشکیل و برای رسیدگی تخصصی به پلیس آگاهی فرستاده شد؛ در تحقیقات پلیسی مشخص شد، خودرو با یک دستگاه جرثقیل از محل پارک سرقت شده است و خودروی سرقتی در شهرستان‌های غربی کشور در حال تردد است.
با هماهنگی‌های قضایی راننده خودروی تویوتا وانت دستگیر و در بازجویی‌های اولیه اظهار داشت، از سرقتی بودن خودرو بی‌اطلاع هستم و از طریق سایت‌های خرید و فروش با فروشنده آشنا شدم. او مدعی بود که خودرو مزایده‌ای است و با قیمت کمتری آن را به من فروخت و قرار شد که مدارک آن را برایم ارسال کند. در مرحله بعدی از تحقیقات پلیسی هویت و مخفیگاه راننده جرثقیل  شناسایی و با هماهنگی‌های قضایی وی نیز دستگیر شد. وی از سرقت خودرو اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت به درخواست مشتری خودرو را به شهر‌های مرزی کشور منتقل کرده است.
سرهنگ سعید مجیدی، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی گفت: در شاخه دیگری از تحقیقات پلیسی کارآگاهان پایگاه چهارم موفق شدند متهم اصلی پرونده را که سیامک نام داشت شناسایی کنند و در رصد‌های اطلاعاتی  مشخص شد که وی سابقه دار بوده و پیش‌تر با همین عنوان مجرمانه دستگیر شده است.
در پایان متهم با دستور دادیار دادسرای ناحیه ۱۵ تهران روانه زندان شد و تحقیقات پلیسی برای کشف سرقت‌های احتمالی ادامه دارد.