«ایران» از راهکارهای جلوگیری از نوسان قیمت گزارش میدهد
ثبات قیمت با چه شرایطی محقق میشود؟
مرجان اسلامیفر
خبرنگار
چه باید کرد که نوسان قیمت کالاها به حداقل برسد؟ کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی در پاسخ به این سؤال نظر واحدی دارند و آن ثبات قیمت ارز است، نکتهای که بانک مرکزی هم در آخرین گزارش خود از اوضاع اقتصادی کشور بر آن تأکید مضاعفی داشت و چالش مهم هدف تورمی آن نهاد را قیمت ارز اعلام کرد. آنها اعتقاد دارند کمبود منابع ارزی سبب شده بازار به صورت متناوب با رشد قیمتها روبهرو شود. در عین حال برخیها جریان نوسان قیمت را سیاه میبینند و میگویند که اگر تولیدکنندگان سطح وابستگی خود به اجناس و مواد اولیه خارجی را کم کرده بودند اکنون وابستگی به واردات مواد اولیه باعث گرانی پیوسته کالاها نمیشد.
این صحبت نقادان در حالی است که دو دیدگاه در برابر آنها قرار گرفته است یک دیدگاه اینکه در هیچ کشوری از صفر تا صد یک کالا در یک کشور تولید نمیشود و برای آنکه شاهد تولید ارزان قیمت و با صرفه باشیم واردات بخشی جداناپذیر از اقتصاد است. گروهی دیگر هم اینگونه به منتقدان رشد قیمتها واکنش نشان دادند، آنها میگویند وقتی کشوری تحریم است انتظارات تورمی در آن رشد پیدا میکند لذا رشد قیمت کالاها در شرایطی که تهدیدهای مختلف وجود دارد طبیعی است.
به هر ترتیب باید پذیرفت که مشکلات مختلف باعث شده این روزها نوسان قیمت به حداکثر خود برسد. در این سالها تولیدکنندگان تا حد امکان به سمت خودکفایی حرکت نکردند، سیاستگذاران بخشنامههایی را ابلاغ کردند که دست و پای تولید و صادرات را بست و برخی از مجموعه ها هم نتوانستند از بخش خصوصی حمایت کنند و سبب توسعه صادرات شوند. در ادامه گزارش نظر چند تن از تحلیلگران اقتصادی را در مورد نوسان قیمت گرفتهایم.
آرمان خالقی عضو هیأتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران درباره اینکه نوسان قیمت کالاها از چه بخشهایی از اقتصاد نشأت میگیرد و برای رفع آن چه کاری میتوان انجام داد، به «ایران» گفت: «عوامل مختلفی بر نوسان قیمت کالا اثر گذاشته است، یکی از عوامل محدودیت ارزی است که کشور با آن مواجه شده است، زمانی که با کمبود ارز مواجه میشویم، قیمت ارز بالا میرود و این امر مانند یک زنجیره بر قیمت نهایی تمام کالاها تأثیر میگذارد.»
او ادامه داد: «وقتی تولیدکنندگان برای سفارش مواد اولیه محدودیت ارزی دارند و بانک مرکزی نمیتواند در تخصیص ارز پاسخگو باشد قاعدتاً تولید با نرخهای بالاتری به سرانجام میرسد و واحدهای تولیدی و صنعتی ناگزیر به افزایش قیمت کالا میشوند.»
خالقی تصریح کرد: «زمانی که نهادههای دامی گران میشود طبیعی است که زنجیره تولید آن که به محصولات لبنی میرسد رشد قیمت پیدا کند، وقتی قیمت دلار سیر صعودی به خود میگیرد در همان دوره تولیدکننده مجبور به بازنگری قیمتها میشود، وقتی قیمت دلار ثابت بماند نوسان رو به کاهش میرود با وجود چنین شرایطی ضرورت دارد که دولت به سمت ثبات در مؤلفههای اقتصادی برود.»
او گفت: «عامل دیگری که سبب شده شاهد نوسان قیمت کالا باشیم و قاعدتاً این امر با ثبات قیمت ارز به حداقل میرسد، انتظارات تورمی تولیدکنندگان و مردم است. از سویی نوع معاملات تغییر کرده است در گذشته پرداخت پول برای خرید مواد اولیه مدتدار و اعتباری بود ولی این امر حذف شده است و فعالان اقتصادی مجبور هستند (خرید داخلی وخارجی) به صورت نقدی خرید کنند، این مهم بشدت بر مشکلات حوزه تولید افزوده است.»
جلوی بخشنامههای جدید را بگیرید
عضو هیأتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در مورد اینکه چگونه میتوان وضعیت پیش آمده را سروسامان داد، افزود: «ایجاد ثبات در بازار و سطح اقتصاد کلان بسیار اهمیت دارد اگر سیاستگذاران بتوانند به سمت ثبات قیمت ارز حرکت کنند دیگر شاهد نوسان قیمت نخواهیم بود البته باید پذیرفت که دولت بشدت در مضیقه ارزی است و به جهت شرایط تحریم نمیتواند نفت صادر کند.»
او خاطرنشان کرد: «یکی از کارهایی که سیاستگذاران میتوانند انجام دهند تا نوسان قیمت کالا به حداقل برسد، این است که اول از ابلاغ بخشنامههایی که میتواند محدودیت برای تجار ایجاد کند، پرهیز کنند و دوم اینکه تأمین ارز بنگاهها در اولویت قرار گیرد.»
خالقی گفت: «همواره از سیاستگذاران خواستهایم که وارد بازار ارز و سایر بازارها نشوند و اجازه دهند قیمتها را عرضه و تقاضا مشخص کند، به نظرمیرسد که دولت در حال حرکت به این سمت است؛ واقعی شدن ارز نیما بیانگر چنین رویکردی است، باید پذیرفت هرگونه سرکوب قیمت و یا قیمتگذاری دستوری به ضرر بخشهای اقتصادی است اما در کنار این اتفاق سیاستگذاران باید بازار را رصد کنند تا برخیها نتوانند از آب گل آلود ماهی بگیرند.»
او تصریح کرد: «یکی دیگر از مواردی که اصلاح آن ضرورت دارد، اصلاح نظام توزیع است، متأسفانه سیستم توزیع کشور ناکارآمد است و این امر بشدت سبب نوسان قیمت میشود، در این روزها که تأمین ارز و مواد اولیه سخت شده است برخیها به دنبال احتکار و سودجویی هستند.»
بانک مرکزی جلوی رشد نقدینگی را بگیرد
همچنین مهدی پورقاضی عضو اتاق بازرگانی ایران درباره اینکه چگونه میتوان از نوسان قیمت کالاها کاست به «ایران» گفت: «طی روزهای اخیر به جهت مسائل سیاسی که در امریکا رخ داده است شاهد کاهش قیمت ارز هستیم، برداشت خیلی اینگونه است که در انتخابات امریکا رقیب ترامپ برنده میشود لذا با چنین پیشبینی تقاضا برای خرید ارز کاهش پیدا کرده است؛ از اینرو به نظر میرسد که انتظارات تورمی بخش اثرگذار قیمت ارز بوده است، اگر بتوان این فرآیند را اصلاح کرد میتوان به سمت ثبات قیمت کالاها رفت.»
او ادامه داد: «برای اینکه از نوسان قیمتی بکاهیم چند راهکار وجود دارد که اولین آن تک نرخی شدن ارز است، اگر نرخ ارز چنین رویهای را بگیرد ارز بیشتری وارد سیستم بانکی خواهد شد و فعالان اقتصادی تمایل و اصرار به این ندارند که ارز خود را تنها به صرافیها بدهند برای اینکه با قیمت بالاتری به فروش برسانند.»
پورقاضی اظهار داشت: «نکته دیگری که سیاستگذاران میتوانند پیگیری کنند عدم مداخله در بازار است، دستکاری قیمتها و جلوگیری از واقعی شدن قیمتها به این حوزه لطمه وارد میکند و تولیدکننده برای ادامه حیات با چالشهای جدی مواجه میشود.» او گفت: «مسأله دیگری که دولت میتواند پیگیری کند و قطعاً توان انجام آن را هم دارد کنترل نقدینگی است، رشد نقدینگی سبب کاهش ارزش پول ملی شده است و این امر بشدت نگران کننده است، بانک مرکزی باید تمام هم و غم خود را برای کنترل نقدینگی صرف کند.»
تنها راهکار صادرات غیر نفتی
مهدی تقوی کارشناس اقتصادی هم درباره اینکه چگونه میتوان به سمت ثبات قیمتها رفت به «ایران» گفت: «قبل از آنکه درباره ثبات قیمتها راهکار ارائه شود بهتر است که ابتدا دلایل نوسان قیمت کالاها واکاوی شود، در حال حاضر مهمترین مشکل اقتصاد کاهش منابع ارزی کشور است، اگر در این بخش محدودیت نداشتیم اکنون تنش در قیمت کالاها اتفاق نمیافتاد.»
او ادامه داد: «در این حوزه دو چالش جدی وجود دارد که سالیان متمادی با آن درگیر بودیم و بارها هم به آن اشاره شده بود. اولین مشکل وابستگی شدید به درآمدهای نفتی بود، اگر کشور در این حوزه وابستگی نداشت اکنون منابع ارزی محدود نشده بود. دومین مورد اثرگذار این است که در این سالها به صادرات غیر نفتی توجه نشده بود. اگر سیاستگذاران از مدتها قبل به این مقوله پرداخته بودند اکنون بخش خصوصی میتوانست جور صفر شدن درآمدهای نفتی را بکشد.»
این کارشناس اقتصادی اذعان داشت: «هیچ راهکاری بجز افزایش صادرات غیر نفتی وجود ندارد، اگر کشور به درآمد ارزی دست پیدا کند دیگر شاهد نوسان قیمت نخواهیم بود، البته راهکارهای دیگری هم وجود دارد ولی برای آنکه سریعترین جواب به دست بیاید بهتر است که دولت و بخش خصوصی برای افزایش صادرات غیر نفتی همافزایی داشته باشند.»
او افزود: «دولت با تسهیل شرایط برای صادرات و استفاده از لابیهای سیاسی خود میتواند فضایی را ایجاد کند که فعالان بخش خصوصی نسبت به رشد صادرات برنامه جدیتری داشته باشند.»
درجه تابآوری اقتصاد ایران
اما باید توجه داشت که تحریمها معمولاً مزیتی ایجاد نمیکنند و در بنیاد خود یک نوع محدودیت و تشدید مرزبندی میان یک کشور با جهان هستند. زمانی که یک اقتصاد حبس میشود، فرصتسازی کار آسانی نیست و اقداماتی نیز که برخی از آنها به عنوان فرصتهای شکوفا شده در زمان تحریم یاد میکنند، پیش از این دوره بنیانگذاری شده است. به عبارت دیگر، ما اهتمامی را که در زمان تحریم برای تابآوری و حفظ اقتصاد به کار میگیریم، باید قبل از این دوره میداشتیم و با تصمیمها و اقدامات مؤثر راهی برای مهار بحرانهای خارجی ایجاد میکردیم؛ تا در زمان بحرانی توان مقاومت در برابر فشارها را داشته باشیم.
تحریمها در ایران مسأله یک یا دوساله نیست و سابقهدار است. اگر قرار به ایجاد ارزش افزوده در صنعت نفت، رونق و گسترش تولید و صادرات غیرنفتی، گسترش روابط بینالمللی دارای پشتوانه محکم با شرکای تجاری، تعریف سازوکارهای مالی فراتر از شبکههای جهانی و مواردی از این دست بود، زمان آن در شرایط بحرانی نبود و باید پیش از هر تهدید احتمالی به آنها میاندیشیدیم تا بتوانیم در دوران سخت تحریم دربرابر فشارها تابآوری داشته باشیم. اما متأسفانه در طول چند دهه اخیر و حتی پس از آنکه مقام معظم رهبری بر اجرای اقتصاد مقاومتی تأکید داشتند، این اتفاق آنطور که لازم بود، نیفتاد و به نظر میرسد تا زمانی که اجرای یک برنامه حالت اجبار پیدا نکند، در اقتصاد ایران اجرا نمیشود. از اینرو بیشتر از آنکه در تحریمها فرصتسازی کرده باشیم، پیش از دوره سخت تحریمها فرصتسوزی داشتهایم. در چند دهه اخیر مدام تحریمها علیه ایران افزوده شده و در برخی از دورهها امکان اینکه صنایع ایران رونق نسبی پیدا کنند و یا از وابستگی تا اندازهای رها شوند، وجود داشته است. برای مثال در صنعت خودروسازی، وقتی خودروساز میداند که قطعهای مورد نیاز است و ممکن است که فشارهای خارجی امکان تأمین آن را فراهم نکند، چرا پیگیر داخلیسازی آن و یا امضای قراردادهای خارجی با پشتوانه محکم نمیکند؛ تا در شرایطی مشابه آنچه در حال رخ دادن است، مشکلات نمود عینی نداشته باشد؟ اکنون در هر بخش از اقتصاد، ایجاد ظرفیتهای جدید کار آسانی نیست و باید قبل از تشدید تحریمها آمادگی برای این دوره ایجاد میشد تا وقتی کشورمان تحریم شد، شوکه نشویم و حتی بتوانیم سطح تابآوری بالای اقتصاد ایران را به جهان نمایش دهیم. هرچند که ممکن است به خاطر تحریمهای پی در پی به سطحی از تابآوری دست یافته باشیم؛ اما شرایط کنونی نشان میدهد که سیاست ابلاغی مقام معظم رهبری، یعنی اقتصاد مقاومتی نیز بهخوبی اجرایی نشده و تابآوری کشور در برابر فشارهای خارجی چندان قابل قبول نیست. سطح تولید و صادرات کشور در این دوره نه تنها جهش نداشته؛ بلکه تولیدکننده با مشکلاتی نظیر تأمین مواد اولیه و تجهیزات مواجه است. لذا اینکه گمان کنیم دوره تحریم یک فرصت برای مقاومسازی اقتصاد است، چنین نیست. اما در این شرایط چه باید کرد؟
به نظر میرسد که هنوز راههایی برای بهبود شرایط اقتصاد وجود دارد. کشوری را نمیتوان یافت که تحریم است و اقتصاد پویایی دارد. اقتصاد ایران نیز در قرنطینه نمیتواند مقاوم شود. راه اصلی بهبود شرایط این است که به شرکای تجاری کشور نظیر اروپا، روسیه، ترکیه و... فشار بیاوریم تا تحریمهای امریکا را نادیده بگیرند و مراودات کالایی و ارزی خود را با ایران افزایش دهند. البته با توجه به انتخابات ماه نوامبر امریکا ممکن است که گشایشی حاصل شود و این کشور دوباره به برجام بازگردد؛ لذا نمیتوان به اقتصاد فعلاً نگاه بلند مدت داشت. در داخل نیز تدابیر ویژه و اتخاذ سیاستهای خاص و مشخص توسط بانک مرکزی، افزایش نظارت بر قیمتها، بازرسیها، ممانعت از احتکار و قاچاق معکوس میتواند به مدیریت نسبی شرایط کمک کند. اما اینکه بخواهیم در تولید رونق چشمگیری را رقم بزنیم و اقتصاد کشور را بینیاز از دلارهای نفتی کنیم، مقدور نیست و نمیتوان در انتظار فرصتسازی از تحریم و گشایشهای ویژه بود.