رأی 39 قاضی در جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور
قتل میترا استاد عمدی بود
گروه حوادث/ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با حضور 66 قاضی در حالی قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی را عمدی اعلام کرد که فاصله میان موافقان و مخالفان این حکم 12 نفر بود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، محمدعلی نجفی - شهردار سابق تهران- روز هفتم خرداد سال 98 به اتهام قتل همسر دومش میترا استاد بازداشت شد .
وی پس از محاکمه در دادگاه کیفری یک استان تهران به قتل عمد محکوم شد اما پس از رضایت اولیای دم ، از مجازات قصاص رهایی یافت با این حال با اعتراض وکیل نجفی به عمدی بودن قتل پرونده با نقض حکم از سوی دیوان عالی کشور روبهرو شد، اما اصرار دادگاه کیفری بر رأی صادره و عمدی بودن قتل موجب شد تا پرونده به هیأت عمومی دیوان عالی کشور فرستاده شود . سرانجام صبح روز گذشته جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور با حضور 66 قاضی برگزار و موضوع «عمد یا غیرعمدی» بودن قتل به رأی گذاشته شد. پس از اظهارات 7 نفر از مخالفان و 7 نفر از موافقان رأی دادگاه کیفری 39 نفر از قضات حکم قتل عمد را تأیید کردند و 27 قاضی نیز قتل را شبه عمد خواندند که در نهایت حکم قتل عمد مورد تأیید قرار گرفت.
حجت الاسلام والمسلمین مرتضوى مقدم، رئیس دیوان عالى کشور در ابتداى این جلسه گفت: این پرونده ویژگى خاصی ندارد و مثل همه پرونده هایی است که به صورت اصرارى مورد بررسی قرار می گیرد. اما چون افکار عمومى موضوع این پرونده را دنبال مى کرد، جلوه پیدا کرده است .
وی افزود: پرونده هاى اصرارى که در هیأت عمومى مطرح مى شود پروندههایى است که بعد از اظهار نظر دیوان عالی کشور و ایراد به رأی و از آنجایی که نظر دادگاه با دیوان متفاوت است باید در هیأت عمومی مطرح و تعیین تکلیف شود.
پرونده نجفی نیز یکى دو بار بین دادگاهها و شعبه دیوان عالى مورد بحث قرار گرفت که در هیأت عمومى باید تعیین تکلیف می شد. این پرونده در حال حاضر شاکى خصوصى ندارد و قصاص منتفى است و آنچه باید تعیین تکلیف می شد جنبه عمومى جرم است.
در ادامه حجت الاسلام والمسلمین منتظرى، دادستان کل کشور نیز درباره پرونده گفت: انتخاب حمام براى ارتکاب جنایت کاملاً حساب شده بوده است. اسلحه را مسلح کرده و اگر بنا بر ترساندن داشته در اتاق هم مى توانست بترساند. همچنین اگر بنا بر ترساندن صرف بوده مى توانسته اسلحه را نشان دهد؛ اما اسلحه را از ضامن خارج کرده است. آقاى قاتل اگر قصدش ترساندن بوده مى توانسته با یک شلیک بترساند. بنابراین همه مؤلفه هاى مندرج در بند ب از ماده ٢٩٠ قطعاً در این حادثه عیان و از نظر بنده قتل عمد است.
پس از بیان نظرات دیگر قضات موافق و مخالف رأی دادگاه کیفری سرانجام از مجموع قضات شرکت کننده که ٦٦ نفر بودند ٣٩ نفر به حکم شعبه 10 دادگاه کیفرى یک رأی دادند و ٢٧ نفر هم رأى شعبه 41 دیوان عالى کشور را تأیید کردند و بدین ترتیب رأی بر ارتکاب قتل عمد از سوی نجفی صادر شد.
هنوز هم معتقدم قتل شبهعمد بود
حمیدرضا گودرزی وکیل محمدعلی نجفی در گفتوگو با گروه حوادث «ایران» درباره صدور رأی هیأت عمومی دیوان عالی کشور و همینطور ادامه رسیدگی به پرونده موکلش عنوان کرد: ما با اختلاف 12 رأی به اصطلاح بازنده شدیم اما کماکان معتقد هستیم که با توجه به مدارک و ادله موجود در پرونده قتل شبهعمد است، با این حال به نظر قضات دیوان عالی کشور احترام میگذاریم. البته ما هنوز کارمان تمام نشده و قصد داریم از بند «خ» ماده 12 قانون کاهش مجازات تعزیری که به تازگی مصوب شده استفاده کنیم که در صورت تأیید قضات دادگاه حکم حبس 6 سال و نیم موکلم به زیر 3 سال تقلیل پیدا میکند. وی در ادامه افزود: دادستان کل در جلسه اظهار داشتند اگر موکل من قاتل نبود و قصد ترساندن داشته چرا یک گلوله شلیک نکرده در حالی که کارشناسان اسلحه شناسی و آزمایش گاز باروت تأیید کردهاند که نجفی در زمان شلیک کردن تعادل نداشته و گلولهها بر اثر یک کشمکش و بیهدف شلیک شده است. کاش دیوان عالی کشور قدری به نظرات و استناداتی که از سوی بنده در پرونده قرار دارد بیشتر توجه میکرد که شاید نتیجه این نمیشد. دیوان عالی کشور 3 بار حکم قتل عمدی را نقض کرد، این بیعلت نبوده چراکه از ابتدا من با سند و مدرک ثابت کردهام که نجفی مرتکب قتل شبهعمد است.
گودرزی در مورد آخرین وضعیت موکلش نیز گفت: ایشان به خاطر آنکه گفته شده بود محکوم بلاتکلیف است امکان مرخصی نداشت اما حالا که تکلیف او روشن شده امیدوارم مراجع قضایی با مرخصی او موافقت کنند تا ایشان بتواند پس از مرخصی مراحل درمانیشان را که مشکلات قلبی، دیابت و فشار خون است طی کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر دادگاه با تقاضای ما در مورد قانون کاهش مجازات تعزیری که یک روند اداری است موافقت کند، با وجود آنکه نجفی یکسوم مجازاتش را گذرانده میتوانیم تقاضای عفو مشروط دهیم که امیدوارم مورد موافقت قرار گیرد.
پسر 6 ساله قربانی کتکهای زنعمو
گروه حوادث/ پسر 6 ساله که بعد از جدایی پدر و مادرش در خانه عمویش زندگی میکرد بر اثر ضرب و شتم زن عمویش جان باخت.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اواخر مرداد امسال زن و مرد جوانی، کودک 6 سالهای به نام ناصر را در حالی که نیمه جان بود به بیمارستانی در اشتهارد رساندند. مرد جوان که خود را عموی کودک معرفی کرد به پزشکان و پرستاران گفت: من سرکار بودم که همسرم هراسان با من تماس گرفت و گفت ناصر از پلهها سقوط کرده و بیهوش شده است. من هم با عجله به خانه رفتم و بچه را به بیمارستان آوردیم. اما پزشکان بعد از معاینه پسربچه دریافتند وی دچار خونریزی داخلی شده است ،بنابراین کودک را برای اقدامات درمانی بیشتر با استفاده از بالگرد امدادی به بیمارستان کمالی کرج منتقل کردند، سپس وی تحت درمان قرار گرفت اما شدت خونریزی آنقدر زیاد بود که کودک شش ساله تاب نیاورد و پس از چند ساعت جان باخت. به دنبال مرگ مشکوک ناصر تیم جنایی پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد.
گزارش اولیه نشان میداد که پسر کوچولو دچار خونریزی داخلی در ناحیه شکم بوده است اما طبق نظر پزشکان افتادن از چند پله نمیتوانسته باعث این خونریزی و مرگ باشد ،بنابر این تحقیقات از عمو و زن عموی ناصر آغاز شد. مرد جوان به مأموران گفت: حدود 2 سال قبل برادرم از همسرش جدا شد. او اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارد و همسرش پس از طلاق ناصر را رها کرد و رفت به همین خاطر سرپرستی این بچه را به من سپردند. من هم او را به خانه خودم بردم و کنار دو فرزند خودم از او نگهداری میکردم تا این اتفاق افتاد. جسد ناصر به دستور بازپرس به پزشکی قانونی منتقل شد تا علت تامه مرگ این کودک مشخص شود.
گزارش معاینه جسد نشان داد که کودک در اثر وارد شدن ضربه شدید به بدنش دچار خونریزی شده است، بنابراین بهدنبال این گزارش، کارآگاهان جنایی اشتهارد با جدیت به دنبال حل معمای مرگ مرموز این کودک بودند تا اینکه پروین 29 ساله - زن عموی ناصر- پس از چند جلسه تحقیق و بازجویی به قتل وی اعتراف کرد و گفت: ناصر بچه بازیگوشی بود خیلی شیطنت میکرد من خودم دو فرزند کوچک دارم به شوهرم میگفتم من نمیتوانم از این بچه نگهداری کنم اما او توجهی نمیکرد و می گفت نمیتواند بچه را رها کند ؛ روز حادثه بچهها خیلی شلوغ میکردند و من عصبانی شده بودم وقتی ناصر سر و صدا میکرد او را کتک زدم فکر نمیکردم ضربههای من باعث مرگ بچه شود. بدین ترتیب پس از اعتراف این زن او به اتهام قتل عمد بازداشت شد، اما از آنجا که پدر ناصر اعتیاد دارد و هنوز برای ارائه شکایت به دادسرا مراجعه نکرده و از مادر ناصر نیز خبری نیست پرونده در دادسرا در حال تکمیل تحقیقات است.
جنایت کنار دریاچه چیتگر
گروه حوادث/ همزمان با قتل زن جوان در پارکینگ دریاچه چیتگر تحقیقات جنایی برای شناسایی عامل این جنایت آغاز شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه دوشنبه 24 شهریور، مرد میانسالی با پلیس و اورژانس تماس گرفت و از مجروح شدن زن جوانی در پارکینگ دریاچه چیتگر خبر داد. بهدنبال اعلام این خبر مأموران کلانتری 154 چیتگر و امدادگران اورژانس راهی محل شده و زن 28 ساله را به بیمارستان منتقل کردند.
زن جوان که با ضربات متعدد چاقو بشدت زخمی شده بود، ساعاتی بعد از انتقال به بیمارستان تسلیم مرگ شد.
با اعلام این خبر بازپرس ساسان غلامی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و تحقیقات در این خصوص ادامه یافت. بررسیهای اولیه نشان میداد زن جوان که مطلقه بوده و یک فرزند کوچک هم دارد شب حادثه از خانه دوستش در شرق تهران خارج شده و سوار بر تاکسی اینترنتی به همراه خواستگارش که جوانی 30 ساله است برای تفریح راهی دریاچه چیتگر شده است اما در آنجا به طرز مرموزی به قتل رسیده است. به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت تحقیقات برای شناسایی خواستگار این زن از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ادامه دارد.
بخشش جوانی که به خاطر طوطی دوستش را کشت
گروه حوادث/ پسر جوان که به خاطر یک طوطی، دوستش را کشته بود در حالی که در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، از سوی خانواده مقتول و به حرمت ماه محرم بخشیده شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این جنایت ساعت 2:30 بامداد چهاردهم اردیبهشت سال 93 در منطقه سلیمانیه تهران رخ داد. مأموران پلیس در نخستین تحقیقات دریافتند پسر جوانی به نام مجتبی در جریان درگیری با دوستش علیرضا که از سارقان زورگیر و متهمان سابقهدار است در خانه او به قتل رسیده است. بنابراین ردیابیها برای دستگیری متهم آغاز و سرانجام پسر جوان 5 ماه بعد بازداشت شد. وی پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به قتل اعتراف کرد و گفت: دو هفته قبل از جنایت، مجتبی به من یک طوطی کاسکو امانت داد، شب حادثه دیروقت به سراغم آمد و گفت قصد فروش کاسکو را دارد. از آنجا که پرنده داخل اتاق پدر و مادرم بود و آنها خواب بودند، گفتم فردا صبح بیا اما او اصرار داشت مشتری منتظر است و باید همان شب طوطی را ببرد. سر همین موضوع با هم درگیر شدیم، من چاقو داشتم ناگهان مجتبی سرش را خم کرد و چاقو به گردنش خورد، خونین روی زمین افتاد و من که خیلی ترسیده بودم، از صحنه جنایت فرار کردم اما برادرم او را به بیمارستان برد که متأسفانه جان باخت.
علیرضا در شعبه 74 دادگاه کیفری تهران پای میز محاکمه رفت و حکم قصاص او صادر شد. با تأیید این حکم در دیوان عالی کشور، پرونده برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی ارسال شد. در حالی که علیرضا برای اجرای حکم قصاص پای چوبه دار رفته بود، با تلاش شعبه یک واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران، خانواده مقتول به حرمت ماه محرم و امام حسین(ع) از خون پسرشان گذشت کردند و متهم جوان از قصاص رهایی یافت.