توصیه حسین فتاحی، نویسنده کودک و نوجوان به پدر و مادرهای جوان
از قصه زندگی بزرگان برای ساخت جهانی بهتر غفلت نکنید
مریم شهبازی
خبرنگار
«پیامبران و قصههایشان» مجموعهای 26 جلدی است از حسین فتاحی که با همراهی نشر«قدیانی» منتشرشده؛ آنهم برای گروه سنی شش تا یازده سال که چند مرتبهای هم در فهرست آثار توصیهشده از سوی نشریاتی همچون مجله «رشد» قرارگرفته است. او به سراغ 26 فرستاده خدا رفته تا در خلال بازگویی فرازهایی از زندگیشان، کودکان را متوجه کارهایی کند که انجام آنها فقط خاص قهرمان قصهها نیست، کارهایی که فتاحی هر یک از آنها را برای ترسیم جهانی بهتر، پیش روی بچههای امروز و آدمبزرگهای فردا کافی میداند.
چه مبنایی در انتخاب قهرمانهای داستانهایتان دارید؟
راستش مهمترین مسأله برای من این است به سراغ بزرگانی بروم که بازگویی زندگیشان درسهایی برای بچهها داشته باشند. البته فقط سراغ مباحث دینی نمیروم. در تاریخ و ادبیات کلاسیک، همچون شاهنامه و مثنوی هم با قصههای زیادی طرف هستیم که پر از درسهایی برای زندگی بهتر هستند. بعضی از این آدمها آنقدر بزرگ هستند که حتی نیازی به تبلیغ آنها نیست؛ همینکه از زندگیشان برای بچهها بنویسیم کافی است تا آنها را به الگویی خوب برای نسل آینده تبدیل کنیم.
و مجموعه 26 جلدی پیامبران را با همین نگاه نوشتید؟
بله، در این مجموعه از پیامبرانی گفتهام که هرکدام از آنها بهتنهایی یک الگوی تمام و کمال هستند. قصههای این مجموعه از حضرت آدم(ع) شروع میشود تا به پیامبرانی همچون ادریس(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع) میرسد و درنهایت با پیامبر اسلام(ص) هم پایان مییابد.
پس ماجرای این مجموعه با نافرمانی از سجده به آدم شروع میشود!
بله، وقتی شرایط امروز جهان را مطالعه میکنیم میبینیم که هنوز همان مشکلات را داریم. آغاز هر جلد با مقدمه مختصری برای معرفی هر پیامبر خداست، بعد هم تا جایی که درک بچهها اجازه میداده به سراغ چند پرده از زندگیشان رفتهام. برخوردی که با مردم و حتی حیوانات و محیط اطرافشان داشتهاند نوشتهام. اگر ما آدمبزرگها اینها را بهخوبی یاد گرفته بودیم اینقدر برای محیطزیست و همدیگر مشکل درست نمیکردیم. اصلاً شاید جهان امروزمان، دنیایی بهمراتب قشنگتر و حتی شبیه رؤیاهایمان بود. این کتابها را به هدف ترسیم دنیایی بهتر پیش روی فرزندانمان نوشتم. اینکه بچهها ببینند همه پیامبران امور زندگیشان را خودشان انجام میدادهاند و از این بابت آدمهای عادی بودهاند خیلی مهم است. حضرت موسی چوپانی میکرده که اتفاقاً شغل راحتی هم نیست و دیگران همشغلهایی ازایندست، مثل خیاطی و... حتی در خلال این داستانها تا حدی هم زمانه هر پیامبر و سرزمینی را که در آن مبعوث شده بودند نشان دادم.
با این حساب بچهها در این کتاب تا حدی هم با نگاه تاریخی طرف هستند.
بله، البته فقط تا جایی که نیاز بوده. سختیها، بردباری و حتی رسالتی را که هر پیامبر بر عهده داشته هم تا حدی برای بچهها بازگو کردهام. خیلی مهم است که بچهها بدانند کسی که عنوانش پیامبر و راهنما هست چه کسی بوده! هرچند که کار راحتی نبود، اینکه نثر و قصه پالایش و کودکانه شود و بخشهایی که برای بچهها هم جذاب باشد و هم قابلفهم انتخاب شود هم کار به نسبت سختی است. در خلال چنین کارهایی میتوانیم حتی یک کودک 10 ساله را تشویق کنیم که: «تو هم میتونی کار بزرگی که فلان پیامبر خدا انجام داده انجام بدی.» این مهمترین اتفاقی است که از چنین کتابهایی میتوان انتظار داشت.
از این مجموعه که بگذریم، از تألیف داستانهای دینی بهدنبال چه تأثیری بر مخاطبان کودک و نوجوان هستید؟
اینکه چقدر موفق بودهام نمیدانم، اما مهمترین هدفی که از نوشتن داستانهایی با مضامین دینی، تاریخی و حتی برگرفته از ادبیات کلاسیکمان دنبال میکنم این است که وجوه مختلف انسانیت را به آنان نشان بدهم. با اینحال نباید فراموش کرد که بچهها به خواندنیهای متنوعی نیاز دارند، از داستانهای فانتزی گرفته تا حتی علمی، تخیلی و ترسناک و دراین بین داستانهای برگرفته از آموزههای دینی هم اگر اصولی و بهدور از افراط وتفریط باشند اثر بسیار خوبی بهجای میگذارند. چگونگی تألیف داستانهای دینی- تاریخی آنقدر مهم است که منبعد از حدود پانزده سال کار مداوم جرأت کردم به این عرصه قدم بگذارم، آن اوایل حتی سراغ بازنویسی و بهرهگیری از ادبیات کلاسیک هم نمیرفتم، میدانستم که این قبیل کارها تجربه زیادی میخواهد.
پس تنها با وجه آموزشی ادبیات داستانی موافق نیستید؟
بله، ما حق نداریم دنیای کودکان را محدود کنیم، بویژه در عرصه ادبیات که کار درستی نیست.اصلاً اگر با چنین نگاهی جلو برویم قادر به انتقال هیچ پیامی نخواهیم بود. چه در جایگاه پدر و مادر و چه در جایگاه نویسنده یا... باید تلاش کنیم تا آنان را با همه جنبههای زندگی آشنا کنیم. به این منظور نهفقط زندگی پیامبران و ائمه میتواند راهگشا باشد بلکه با نشان دادن بخشهایی از زندگی انسانهایی که حتی از بزرگان دینی نیستند اما انسانهای بزرگ و اثرگذاری بودهاند هم الگوهای خوبی پیش روی مخاطبان کم سن و سال میگذارد.
بیشتر چه وقتهایی سراغ تألیف این قبیل داستانها میروید؟ حتماً باید در شرایط خاصی باشید یا فرقی ندارد؟
نه، فرقی ندارد. شاید باورتان نشود اما من اغلب داستانهایم را در تحریریههایی شلوغ و مکانهای پر رفتوآمدی همچون کیهان بچهها نوشتهام. برعکس خیلی دوستان که به محل خلوتی پناه میبرند من به سراغ شلوغترین مکانها میروم. نه!
و توصیهتان برای پدر و مادرهای جوان در انتخاب آثار خوب چیست؟
یکی از این راهها شناسایی ناشران خوب کودک و نوجوان است که شاید درنهایت به 10 مؤسسه هم نرسند، اغلب ناشران حرفهای در انتخاب کتابها از نظر کارشناسان کمک میگیرند. از سوی دیگر مدتی که برای خرید کتاب اقدام کنند به مرور نویسندگان و مترجمان خوب را میشناسند؛ شبیه روندی که خودمان در خرید کتابهای بزرگسال طی میکنیم. در این بین بعضی رسانهها هم هستند که برای ادبیات کودک و نوجوان جایگاه قائل هستند. کتابهایی که اینها معرفی میکنند هم معمولاً از سطح متوسط بالاتر هستند. از طرف دیگر فعالیت تشکلهای کودک و نوجوان و نتیجه جایزههای ادبی هم میتواند راهنمای خوبی باشد.
فرصتی برای مطالعه آثار پیر تعزیه
گروه فرهنگی/ جابر عناصری ۱۰ اردیبهشت ۱۳۲۴ شمسی در اردبیل به دنیا آمد و ۲۸ فروردین ۱۳۹۵ در تهران چشم از جهان فروبست و سالهای پایانی عمرش را با دلشکستگی و عزلت گذرانده بود. عناصری را باید یکی از مطرحترین چهرههای شاهنامهپژوه، ایرانشناس، تعزیهشناس لقب داد که دکترای فلسفهاش را هم از دانشگاه تهران دریافت کرده بود. او بیش از 40 سال در دانشگاههای تهران بهعنوان استاد به تدریس و تحقیق مشغول بود و بیش از چهل کتاب در زمینه مردمشناسی، هنرهای نمایشی و آیینهای ایرانی، فرهنگ ایران باستان، شاهنامه و... نوشت و تا پایان عمر، دلش خانه امام حسین(ع) بود و تمام ذوق، عشق و استعدادش را سالهای سال ریخته بود در تعزیه تا آنجا پاسدار روایتهای درست نمایشی از واقعه عظیم عاشورا باشد. او تعزیه را هنری به وسعت تمام ادوار تاریخ بشریت عنوان میکرد و معتقد بود تعزیه اسطوره و تاریخ نیست بلکه فراتر از آنهاست به گونهای که سرودههای آن را نمیتوان در میان اشعار هیچ یک از شاعران بلند آوازه جهان پیدا کرد. عناصری تعزیه را معراج انسان میدانست و باور داشت که این هنر آیینی و سنتی چنان ارتباطی میان بنده و پروردگارش ایجاد میکند که او را بدرستی با حقایق و وقایع دشت کربلا آگاه میکند. او میگفت: «اگر میخواهیم هنر دینی قوی و با محتوا داشته باشیم باید از تعزیه و خاطرات تعزیه خوانها نیز به نحو مطلوب استفاده کنیم.» امسال فرصت بیشتری برای مداقه در آثار مهم او فراهم شده علیالخصوص نوشتهها و پژوهشهای فراوانی که در آیینهای ایرانی، شاهنامه، هنرها و ادبیات عامیانه و تعزیه از خود به جا گذاشت و از جمله آنها میتوان به «مراسم آیینی و تئاتر»، «تاریخ هنر ایران»، «تاریخ هنر جهان»، «تعزیه، نمایش مصیبت»، «درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران»، «شبیه نامه دیر مکافات»، «مردم شناسی و روان شناسی هنر»، «شبیهخوانی، گنجینه نمایشهای آیینی مذهبی»، «شبیه خوانی، کهن الگوی نمایشهای ایران» و... اشاره کرد.
قصه احادیث به زبان نوجوانان
یگانه خدامی
خبرنگار
شناخت ائمه معصومین و یاد گرفتن داستان و شیوه زندگی آنها دغدغه بسیاری از خانواده هاست. در این سالها کتابهای مختلفی درباره این موضوع برای کودکان و نوجوانان منتشر شده که «یک نفر تو را دوست دارد» یکی از نمونههای خوب این کتاب هاست. این مجموعه 6 جلدی مناسب گروه سنی نوجوانان است و به احادیث معصومین(ع) اختصاص دارد. در هر کتاب 12 حدیث آمده و با توجه به هر حدیث داستانی مرتبط هم نوشته شده تا بچهها بیشتر با حدیث و موضوع آن آشنا شوند و برایشان هم باورپذیر باشد. علی باباجانی، نویسنده این مجموعه از شعرا و داستان نویسان کودک و نوجوان است که تا کنون کتابهایی چون «دو تکه ماه»، «آنجا که دلم ماند»، «اتل متل یه بابا» و «تو را صدا میزنم» برای این گروه سنی نوشته و منتشر کرده و به همین دلیل با بچهها آشناست و توانسته احادیث را با حال و هوای مخصوص نوجوانان روایت کند. کتاب «یک نفر تو را دوست دارد» تصویرگریهای خوبی هم دارد که بیشتر بچهها را به خواندن احادیث و داستانهایشان ترغیب میکند. در توضیحی درباره این کتابها آمده است: «وقتی دلت میگیرد و میبینی کوهی از مشکلات روی سرت ریخته و احساس میکنی به بنبست رسیدهای میتوانی به این فکر کنی که یک نفر تو را دوست دارد. یک نفر که 14 گل سرسبد دارد. 14 گلی که نام شان، حرفشان و راهشان آرامش بخش است.»
یک نفر تو را دوست دارد
نویسنده: علی باباجانی
نشر: به نشر
سال انتشار: 1395
نغمههای جنوب برای ذوالجناح
ندا سیجانی
خبرنگار
موسیقی آیینی درمناطق مختلف ایران ازرنگ و طعم بسیاری برخورداراست درواقع رنگبندی سازها، آواها و مقامهای هر گوشهای از ایران زمین بیانگر تنوع موسیقایی اقوام ایران است. اما بخشی از این موسیقی آیینی معرف مراسم عزاداری بوده که در شهرها و روستاهای کشورمان متفاوت است. مانند موسیقی عزاداری جنوب ایران که دربردارنده گونههای بسیاری است و این تنوع موسیقایی آهنگسازان و پژوهشگران بسیاری را مجذوب خود کرده و آثار زیبایی با موضوع موسیقی عزاداری جنوب ایران منتشر شده است. اما یکی از آثار شاخص و قابل تأمل، آلبوم «ذوالجناح» است که حدوداً 16 سال پیش منتشر شده است. این آلبوم به آهنگسازی عماد توحیدی و با تنظیم بابک شهرکی آیین عزاداری در جنوب ایران را روایت میکند. آنچه که در اندیشه این آهنگساز میگذرد نه عزا است و نه غم درواقع 80 ساز کوبهای و 20 خواننده از فرهنگهای مختلف ایران در کنار هم جمع شدند که «شور»، «شکوه» و «تپش» واقعه سال ۶۱ هجری را در فضایی تجربه نشده و مدرن بازسازی کنند. «ذوالجناح» شامل هفت قطعه است با همراهی نوازندگانی چون بابک شهرکی، فؤاد توحیدی، وداد توحیدی، بهنام شهرکی، ایمان سیاهپوشان، محسن شریفیان، محمد میرکریمی، حامد شکیبخان و علی زارع. اشعار این اثر را هم سید محمود توحیدی (ارفع کرمانی) سروده است. قطعه هفتم از آلبوم «ذوالجناح» سال گذشته به صورت نماهنگ منتشر شد. این نماهنگ اثر تولیدی از «مرکز موسیقی حوزه هنری» است. این قطعه با توجه به عنوانی که دارد، در حال و هوای محرم و امام حسین(ع) و به روایت حادثه عاشورا و اسب امام حسین(ع) با نام ذوالجناح، میپردازد.
حماسه کربلا از منظر نقاشی قهوهخانهای
دیدن نقاشی که روایت حماسه کربلا است قطعاً در این زمان دیدنی است، حال اگر این نقاشی در سبک نقاشی قهوهخانه باشد دیدنیتر است. این روزها نمایشگاه «نقاشی قهوه خانه» شامل پردههای مذهبی با مضامین حماسه کربلا از سوم شهریور تا ١٠ مهر در نگارخانه پردیس فرهنگی هنری مهرسان در حال برگزاری است. این نمایشگاه منتخبی از آثار مجموعه جواد عقیلی آخرین بازمانده از نسل نقاشان قهوه خانهای است که در ۴۰ سال گذشته آنها را حفظ، مراقبت و نگهداری کرده است.او متولد سال 1315 و شاگرد عباس بلوکیفر (نقاش قهوهخانهای) و دانش آموخته هانیبال الخاص است و تعداد زیادی از نقاشیهای قهوهخانهای را در سالهای طولانی حفاظت و نگهداری و به معرفی این عرصه کمک مؤثر و قابل توجهی کرده است. منتخب مجموعه جواد عقیلی شامل آثاری از محمد مدبر، عباس بلوکی فر، حسن اسماعیل زاده(چلیپا)، فتحالله قوللر، حسین همدانی، محمد فراهانی و علی اکبر لرنی است. این نمایشگاه آثاری با مضمون عاشورا و کربلا( از نامهای شاخص این نقاشی) را به نمایش گذاشته است. نقاشی قهوه خانهای نوعی نقاشی روایی با سوژههای حماسی، رزمی و مذهبی است که هنرمندان مکتب نرفته با تکنیک رنگ روغن آن را نقاشی میکردند؛ در روزگاری که قهوه خانهها محلی برای اطلاعرسانی و نقالی و داستان گویی بود و مردم در قهوه خانهها جمع میشدند رواج داشت و نقال بر اساس یک تابلو نقاشی قهوه خانهای، حماسههایی مثل عاشورا را نقل میکرد. نقاشی قهوه خانهای را خیالی نگاری یا خیالیسازی هم میگویند و این عنوان قرار بود این نقاشان را از نقاشانی که واقعیت عینی را به تصویر میکشیدند متمایز کند.
روایتهای تقوایی از اربعین و تعزیه
گروه فرهنگی/ سال 1383. ثبت جهانی «پرونده تعزیه» برای نخستین بار در یونسکو مطرح میشود. در دورانی که ایران در تلاش برای تکمیل پرونده تعزیه است کشور ترکیه هم عزمش را جزم کرده تا این آیین را به نام خود ثبت کند. پرونده ارسال شده از ایران به یونسکو نتوانسته تیم ناظر یونسکو را قانع کند. نیاز به مستندی کوتاه اما جامع است تا تمامی عناصر تعزیه را از موسیقی، آواز، روایت، بازیگری تا لباس نشان دهد. خسرو نشان، رئیس مرکز هنرهای نمایشی وقت از ناصر تقوایی میخواهد یک فیلم بسازد. تقوایی در دوران جوانی مستندی درخشان از این آیینها ساخته است؛ «اربعین» (سال 1349) با محوریت عزاداری در شهرهای جنوبی کشور بویژه بوشهر. تقوایی درباره این مستند گفته است: «در مراسم عزاداری در بوشهر، عواطف سخت، به آرامترین، زیباترین و انسانیترین شکل خود بروز میکنند.» این کارگردان کمتر از یک ماه برای ارائه مستند کوتاه به یونسکو وقت دارد. او برای انتخاب بازیگر ترجیح میدهد به خاطر اهمیت صداسازی، بهجای بازیگران تئاتر سراغ بهترین تعزیهخوانهای ایران برود. دیگر دغدغه تقوایی متن است. او «تعزیه مجلس حر» را انتخاب میکند که بار دراماتیکی بالا برای فرهنگهای مختلف دارد. متن منتخب او، معتبرترین متن در میان تعزیهنامههای چندگانه حر دلاور است یعنی متن میرعزای کاشانی. در اجرای تعزیه جدا از متن و بازیگر تکیهها هم مهم هستند. او که از دوران جوانی در مناطق مختلف ایران عکاسی کرده بیدرنگ یاد زواره اصفهان میافتد ؛ جایی که به لحاظ معماری مرکز تکیه است. ذهن او اما همچنان درگیر ضلع دیگر این هرم چندوجهی است؛ مخاطب فعال تعزیه. فرصت محدود است و نمیتوان تا محرم صبر کرد. او چند روز قبل از ضبط مستند از مردم روستا دعوت میکند تا با لباس مشکی برای دیدن نمایش بیایند تا حال و هوای تعزیه در عاشورا ایجاد شود اما چون ایمان قلبیاش این است که «تعزیه واقعی را تنها در روز عاشورا و در بین مؤمنان واقعی میتوان دید» تصمیم میگیرد بر تعزیهای بدون مخاطب متمرکز شود: «کیارستمی فیلمی از تماشاچی تعزیه ساخت که خود تعزیه مطلقاً در آن نبود. من تصمیم گرفتم با خود متن یک تعزیه بدون تماشاچی بسازم، به همین دلیل «تمرین آخر» انتخاب شد...» چگونگی شکلگیری و ساخت و ساز نمایش آیینی- باستانی تعزیه در این مستند روایت میشود و مرحوم میرزا هاشم فیاض، معین البکاء، این مستند را پیش میبرد. چند سال بعد در نهایت نمایش دو فیلم «تعزیه» و «تمرین آخر تعزیه حر دلاور» به کارگردانی ناصر تقوایی، تعزیه ایرانی را به ثبت جهانی میرساند. ناصر تقوایی خود «تعزیه» را جزو بهترین فیلمهایش میداند.