گلوبال تایمز (چین):
12 کاندیدای انتخابات پارلمانی هنگ کنگ که در بین آنها «جوشوآ وونگ»، از مخالفان چین در این دولت شهر دیده میشود، ردصلاحیت شدند. این اقدام باعث اعتراض این افراد شده است. آنها معتقدند این اقدام به معنای آن است که دولت هنگ کنگ استقلال خود از چین را حفظ نکرده است.
حریت دیلی نیوز (ترکیه):
با طولانی شدن مناقشات در حوزه های مختلف با یونان، آنکارا پیشقدم شده و از آتن دعوت کرده تا برای چهارمین بار در یک سال اخیر پای میز مذاکره بنشینند تا شاید در برخی مسائل بین دو طرف بویژه مسأله استخراج گاز از دریای مدیترانه با هم به توافق برسند.
فیگارو (فرانسه):
در حالی که هنوز کووید 19 جامعه فرانسه را تهدید می کند، مردم این کشور با وجود فصل تابستان و داغ شدن بازار سفرها در این ایام با توجه به تعطیلی مدارس و هوای خوب، شرایط را درک کرده و از سفر تابستانی خود چشم پوشیده اند و ماسک و رعایت فاصله اجتماعی را سرلوحه کار خود قرار داده اند.
پیشنهاد ترامپ برای تعویق انتخابات
رئیس سنا : تاریخ انتخابات روی سنگ نوشته شده
ندا آکیش – دونالد ترامپ روز پنج شنبه پیشنهاد به تأخیر انداختن انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر امریکا را مطرح کرد. پیشنهادی که با توجه به بحرانهای داخلی جدی که او در آستانه انتخابات دارد، بهترین راه فرار آقای تاجر در 4 سال حضورش در کاخ سفید به نظر می رسد. اما سخنان او با توجه به اینکه چنین چیزی در حوزه اختیارات رئیس جمهوری نیست، با واکنش منفی گسترده از سوی مخالفان و حتی موافقان او از جمله رهبران حزب جمهوریخواه ، مواجه شد.
بهگزارش نیویورک تایمز، پس از آنکه مقامات برخی ایالتهای امریکا بهخاطر شرایط وخیم همهگیری ویروس کرونا اعلام کردند، ممکن است انتخابات سوم نوامبر را بهصورت پستی برگزار کنند، ترامپ روز پنجشنبه در توئیتر پستهایی منتشر و صحت انتخابات پستی را زیر سؤال برد و نوشت: با برگزاری انتخابات پستی، انتخابات 2020 نادرستترین و پرتقلبترین انتخابات تاریخ امریکا خواهد شد و یک سرافکندگی بزرگ برای ایالات متحده خواهد بود. انتخابات را تا زمانی که مردم بتوانند بخوبی، در امنیت و در سلامت رأی دهند، به تأخیر بیندازید. ترامپ همچنین در این پیام توئیتری به اشتباه از انتخابات پستی سراسری یاد کرد در حالی که تاکنون هیچ مقام امریکایی رسماً اعلام نکرده است که انتخابات سوم نوامبر تمام و کمال پستی برگزار خواهد شد.
تنهایی ترامپ در میان جمهوریخواهان
این پست توئیتری ترامپ بسرعت از سوی رهبران هم حزبیاش مورد انتقاد قرار گرفت. میچ مک کانل، رئیس سنا که در 4 سال اخیر بهخاطر منافع حزبی همواره از ترامپ حمایت کرده و حتی در جریان استیضاح، نگذاشت ترامپ در سنا محکوم شود، پیشنهاد تأخیر در انتخابات را رد کرد. رئیس سنا در مصاحبهای در این باره گفت، «تاریخ انتخابات روی سنگ نوشته شده» و قابل تغییر نیست. او افزود: «بیش از 200 سال است که در ایالات متحده انتخابات برگزار میشود و در طول جنگهای داخلی، رکود بزرگ، دو جنگ جهانی و... این انتخاباتها تغییر نکرده است. قانون اساسی امریکا اختیار تعیین زمان انتخابات را به کنگره داده است.» کوین مک کارتی، نماینده جمهوریخواه نیز در این باره گفت: هرگز در تاریخ انتخاباتهای فدرال اتفاق نیفتاده که انتخاباتی برگزار نشود و حالا هم ما باید انتخابات را برگزار کنیم. تد کروز و مارکو روبیو، دو سناتور جمهوریخواه هم موضوع تأخیر در انتخابات را منتفی دانستند. حتی شبکه خبری فاکس نیوز که منتسب به جمهوریخواهان است در گزارشی از پیشنهاد ترامپ انتقاد و تشریح کرد که به موجب قانون اساسی امریکا هیچ رئیس جمهوری نمیتواند تاریخ انتخابات را تغییر دهد.
نقدهای تلویحی اوباما
باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق امریکا هم که روز پنجشنبه در مراسم خاکسپاری جان لوئیس، نماینده سابق امریکا و فعال مدنی مشهور سخنرانی میکرد، بدون آنکه نامی از ترامپ ببرد انتقادهای جدی از او کرد که یکی از این انتقادها درباره پیشنهاد به تأخیر افتادن انتخابات سوم نوامبر بود. او گفت: اکنون که ما اینجا نشستهایم افرادی در قدرت هستند که هر کاری میکنند که مردم را از شرکت در انتخابات مأیوس کنند. آنها با بستن حوزههای رأیگیری و گذاشتن قوانین سختگیرانه هویتی برای اقلیتها و حمله به حق رأی ما این کار را میکنند. اوباما همچنین با دفاع از برگزاری انتخابات به شیوه ایمیلی در برخی ایالتها، از تلاشهایی که دولت ترامپ و شخص او برای کم اهمیت دادن اینگونه رأیگیری میکند، انتقاد کرد.
احتمالاً ترامپ انتظار نداشت این پیشنهاد با این حجم از مخالفت بویژه بین رهبران ارشد هم حزبیاش مواجه شود و فکر میکرد، جمهوریخواهان این بار هم به خاطر منافع حزبی سکوت خواهند کرد اما اینطور نشد و بههمین خاطر ترامپ ساعتی بعد، از موضع خود عقبنشینی و ادعا کرد، خواستار به تأخیر افتادن انتخابات نیست اما همچنان نگران برگزاری یک «انتخابات قلابی» ایمیلی است.
پیشنهاد عاقلانه
بهگزارش بلومبرگ، البته نباید از این واقعیت غافل شد که در شرایط کنونی که بحرانهای متعدد آینده سیاسی ترامپ را تهدید میکند و همهگیری ویروس کرونا همچنان در امریکا با شدت گسترش مییابد، جنبش جان سیاهان ارزش دارد، شهرهای مختلف ایالات متحده را ناآرام کرده، بحران اقتصادی و بیکاری گریبانگیر امریکاییها شده و محبوبیت ترامپ در مقابل جو بایدن، رقیب دموکراتش بسیار پایین آمده، عاقلانهترین پیشنهادی که ترامپ میتوانست به نفع خود بدهد، تأخیر در برگزاری انتخابات بود. او که شکست خود در انتخابات نوامبر را حالا بیش از هر زمان دیگری محتمل میداند، اگر قدرت و اختیار این کار را داشت به احتمال زیاد انتخابات را عقب میانداخت. او شاید این پیشنهاد را مطرح کرد که با تجزیه و تحلیل واکنشها نتیجهگیری کند که تا چه اندازه میتواند روی این موضوع پافشاری کند. واکنش جمهوریخواهان اما این بار آنطور نبود که آقای رئیس جمهوری میخواست.
بــــرش
فصل ویرانی اقتصادی امریکا
گروه جهان – اگر وضعیت اقتصادی بزرگترین ابرقدرت اقتصادی جهان در سه ماهه دوم سال 2020 را با عبارت «بدترین فصل» توصیف کنیم شاید کمی اغراق آمیز به نظر برسد اما به هیچ وجه این طور نیست. در گزارشی که مرکز تجزیه و تحلیل اقتصادی امریکا روز پنجشنبه منتشر کرد، تولید ناخالص داخلی این کشور در سه ماه دوم سال جاری میلادی عدد منفی 32.9 درصد را نشان می داد؛ رقمی که از سال 1947 به این سو که مقامات امریکایی انتشار آمار فصلی اقتصاد را آغاز کردند، در این کشور سابقه نداشته است. به گزارش سی ان ان، اگرچه از ابتدای سال جاری میلادی به خاطر همه گیری ویروس کرونا در امریکا و تعطیلی کسب و کارها به خاطر سیاست های قرنطینه ای تولید ناخالص داخلی این کشور و به تبع آن رشد اقتصادی به شدت کاهش یافته و در سه ماه اول 2020 هم آمار اقتصادی بسیار نگران کننده بود اما کارشناسان اقتصادی پیش بینی کرده بودند، این سقوط اقتصادی در فصل دوم سال رفته رفته بهبود یابد. با این حال گزارشی که روز پنجشنبه منتشر شد نشان داد، اوضاع نه تنها اصلاً خوب نیست بلکه در فصل دوم رشد اقتصادی 4 برابر بدتر از اوج بحران اقتصادی در سال 2008 است. در سه ماه چهارم سال 2008 که اوج بحران اقتصادی امریکا بود، تولید ناخالص داخلی در این کشور 8.4 درصد سقوط کرد اما در سه ماه دوم 2020 این رقم به منفی 32.9 درصد رسیده است. بنا بر تعریف سنتی رکود اگر یک کشور دو فصل پیاپی افت اقتصادی را تجربه کند به این معناست که وارد رکود شده است. همچنین در ماه آوریل در امریکا بیش از 20 میلیون امریکایی شغل خود را به خاطر سیاست های قرنطینه ای از دست دادند؛ رقمی که در 80 سال اخیر در این کشور بی سابقه بوده است. اگرچه پس از پایان قرنطینه ها و بازگشایی مشاغل تا حدودی از شمار بیکاران امریکا کم شد اما هنوز هم نرخ بیکاری در امریکا 10.3 درصد است؛ رقمی که همچنان بالاتر از رقم مربوط به دوره بحران اقتصادی 2008 است.
جروم پاول، رئیس فدرال رزرو (بانک مرکزی امریکا) روز چهارشنبه در یک کنفرانس خبری گفت: رشد بیکاری در امریکا بیش از همه کارگران کم درآمد، زنان، امریکایی – آفریقایی ها و هیسپانیک ها را تحت تأثیر قرار می دهد. او همچنین گفت، داده ها نشان می دهد روند بهبود وضعیت اشتغال در امریکا روندی کند است و پاسخ به این سؤال که چه زمانی اقتصاد به مسیر اصلی خود بازخواهد گشت کاملاً بستگی به وضعیت همه گیری ویروس کرونا دارد. البته سیاست های کنگره را هم نباید نادیده گرفت. در حال حاضر قانونگذاران امریکایی درباره بسته جدید کمک های دولتی بحث می کنند. جمهوریخواهان بسته یک تریلیون دلاری برای کمک به بیکاران پیشنهاد داده اند اما دموکرات ها خواستار کمک سه تریلیون دلاری هستند و جالب آنکه هر دو حزب گفته اند، برای تحقق پیشنهادشان هر قدر لازم باشد چانه زنی می کنند و می جنگند. اقتصاددان ها هم چشم به کنگره دوخته اند تا شاید با تصویب یکی از این دو پیشنهاد سه ماهه سوم اقتصاد امریکا بهتر از دو فصل قبل شود.
صلح با طالبان در گرو تصمیم سرنوشتساز «لویه جرگه»
زهره صفاری / رئیسجمهوری افغانستان در آغاز آتشبس سهروزه شبهنظامیان طالبان، اجرای آخرین پیششرط مذاکرات صلح بینالافغانی برای آزادی 400 زندانی خطرناک تکفیری را مشروط به رأی «لویه جرگه» مشورتی صلح کشورش و به نوعی موافقت مردم کرد.
به گزارش «دیلی ایندیپندنت»، «اشرف غنی» در سخنرانی دیروز به مناسبت عید قربان، با تأکید بر اینکه افغانستان تاکنون حدود 4 هزار و 600 نفر از 5 هزار زندانی طالبان را آزاد کرده، آزادی 400 زندانی خطرناک فهرست توافقی این گروه با جرایم تجاوز، قاچاق، قتل و... را با استناد به قانون اساسی، خارج از حیطه اختیارات ریاست جمهوری دانست و خواستار گردهمایی فوری ریش سفیدان، سران قبایل و بزرگان افغانستان در «لویه جرگه» صلح شد. وی گفت: «این تصمیم به معنای رأی منفی ما نیست بلکه میخواهیم در زمان محدود با مردم مشورت کنیم.» به باور کارشناسان، دور از ذهن نیست تبعات این بیانیه «غنی» علاوه بر تأخیر روند مذاکرات بینالافغانی، از سویی سبب خشم طرف امریکایی شود که تلاش زیادی برای پایان دادن به جنگ 19 ساله افغانستان کرده و از طرف دیگر با پایان آتشبس سه روزه، زمینهساز عقبنشینی طالبان از روند صلح و ازسرگیری حملات گسترده آنها باشد.
طالبان، فهرست جایگزین نمیپذیرد
براساس توافق سه گانه صلح امریکا، دولت افغانستان و طالبان در فوریه سال جاری برای پایان دادن به طولانی ترین جنگ ایالات متحده و بازگشت نظامیان این کشور به وطن خود، دولت افغانستان متعهد شد 5 هزار زندانی طالبان را با هزار زندانی امنیتی دولت مبادله کند. اما در حالی که «غنی»، با احتساب آزادی 500 زندانی خارج از فهرست طالبان، آزادی 100 زندانی بیش از رقم توافق شده را تأیید کرده است «سهیل شاهین»، سخنگوی طالبان در گفتوگو با «آسوشیتدپرس» تأکید کرد لیست جایگزین دولت برای آزادی زندانیانش را نخواهد پذیرفت. همزمان سازمان ملل و سفارت امریکا در کابل نیز تلاشهای خود برای آغاز مذاکرات در هفته جاری را آغاز کردهاند.
وعدهای که سخت محقق میشود
رئیس جمهوری افغانستان در حالی تصمیمگیری درباره آزادی 400 زندانی طالبان را برعهده «لویه جرگه» مشورتی کشورش گذاشته و خواستار بازگشت اعضای پارلمان از مرخصی تابستانی و برگزاری فوری این مجلس مشورتی شده است که به باور کارشناسان، گردآوردن سران قبایل و ریش سفیدان از سراسر کشور در یک هفته محقق نمیشود. مشکل دیگری که این تصمیم «غنی» با آن روبهرو است، موافقت «عبدالله عبدالله» طرف دیگر دولت قانونی افغانستان است که هنوز موافقت یا مخالفت خود در این باره را اعلام نکرده است.
ادامه از صفحه اول
این اقدام و مبارزهای از جنس نرمافزاری است. در این چارچوب تحریف مکمل تحریم میشود. همان طور که مقام معظم رهبری در سخنان عید قربان اظهار داشتند که: «به موازات تحریم دشمن، یک جریان تحریف هم وجود دارد: تحریف حقایق، واژگونه نشان دادن واقعیات؛ چه واقعیات کشور ما، چه واقعیات مرتبط با کشور ما. این تحریف هم یکی از کارهایی است که آنها انجام میدهند. هدف این تحریف دو چیز است: یکی ضربه به روحیه مردم، یکی هم آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم. پول زیادی هم دارند خرج میکنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند... اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصه جنگ ارادهها است. از اول انقلاب، خط ثابت دشمن همین بود... به مردم ایران تفهیم کنند که بیچاره شدید، دیگر کارتان تمام است، هیچ کاری از عهده کسی برای شما برنمیآید. اگر نقطه قوتی در کشور باشد، مطلقاً انکار میکنند. نقطه زرد اگر وجود داشته باشد، این را 10 برابر میکنند برای اینکه روحیه مردم و امید مردم، بخصوص امید جوانها، تضعیف بشود.» در واقع اگر طرف مقابل در تحریف موفق شود، آنگاه بهراحتی میتواند ثمرات تحریم را دریابد، ولی اگر بتوان آن را در این جبهه زمینگیر کرد، در این صورت تحریم را هم میتوان به جای تهدید، تبدیل به فرصت کرد و بیشترین دستاوردها را از آن برای کشور و مردم حاصل نمود.
بنابراین شرط و یا در واقع پیششرط مقابله با تحریم، مواجهه و شکست دادن تحریف است. این امر چگونه رخ خواهد داد؟ متأسفانه باید گفت که مهمترین نقطه ضعف جامعه ما نه اقتصاد است و نه دیپلماسی خارجی و نه توان و قدرت نظامی، که اتفاقاً در همه این زمینهها نقاط قوت خاص خود را داریم. اقتصاد ایران علیرغم شدیدترین تحریمها توانسته است حداقلهای مورد نیاز جامعه را تأمین کند و همچنان به بقای خود ادامه دهد. اگر یک نفر زیر وزنه 200 کیلوگرمی قدری خم میشود و حتی نتواند تحرک جدی داشته باشد، این به معنای ضعف او نیست، بلکه قدرت او را میرساند که قادر به تحمل این وزنه هست. تحریف یعنی اینکه خم شدن او را ببینیم، ولی پایداری و استقامتش را در تحمل این وزنه سنگین نبینیم. در دیپلماسی خارجی نیز همین که ایران توانست اتحاد جهانی علیه خود را به اتحاد علیه ایالات متحده تبدیل کند و از زیر بار قطعنامههای شورای امنیت خارج شود، نشاندهنده ظرفیت و توانایی مبارزه در این جبهه است. در حوزه نظامی پاسخهای داده شده به تجاوز هواپیمای پیشرفته امریکایی به مرزهای ایران و سپس موشکباران پایگاه امریکایی در عراق شاهد مناسب برای قدرت نظامی است. ولی در این میان وضعیت رسانهای ایران، یعنی آنجا که باید بازتابدهنده حقیقت باشد و با تحریف مبارزه کند، نه تنها بسیار ضعیف است، بلکه هر روز که میگذرد این ضعف نمایانتر میشود. بهطوری که قدرت رسانهای ایران در بازتاب واقعیت جامعه هیچ تناسبی با سایر وجوه قدرت ایران ندارد و لذا دشمنان ما نیز از همین روزنه وارد شدهاند و هر روز بیش از پیش در حال پیشروی هستند و این خطر وجود دارد که سایر دستاوردها نیز تحتالشعاع این وضع قرار گیرند. برای جبران این نقیصه و غلبه بر تحریف چه باید کرد؟ هیچ راهی جز تقویت نظام رسانهای از طریق استقلال و توسعه نفوذ آن وجود ندارد. رسانه وضعیت شکنندهای دارد. با اولین سوگیریها و دروغها، اعتبارش زایل میشود و مردم به آن بیاعتماد میشوند. با این نظام رسانهای نمیتوان به جنگ با تحریف رفت و اگر در برابر تحریف بیدفاع شویم، تحریم نیز مزید بر علت شده و مجبور به تسلیم میشویم. خط اول و مقدم جبهه مبارزه با تحریف، رسانه است. در حالی که این خط ضعیف است و احتمالاً تا حالا فرو ریخته، هرچند امکان بازسازی آن وجود دارد. در فقدان بازسازی این خط، بدون تردید سایر دستاوردها بیاثر خواهند شد و سایر فشارها از جمله تحریمها نیز اثرگذاری بیشتری پیدا خواهند کرد.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
تشبیه اردوغان به موسولینی
وقتی که ترامپ را برای یک گفتوگوی تلفنی دیگر در ساعات آتی با «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه آماده و توجیه میکردم، تأکید نمودم که ما طراحی درستی را انجام دادهایم: اول اینکه یک حمله پیشنهادی سهجانبه با مشارکت فرانسه و بریتانیا داریم که کاملاً متفاوت از حمله یکجانبه امریکا در سال 2017 است. دوم، رویکرد ما اینبار جامع و فراگیر است و علاوه بر نیروی نظامی، ابزارهای سیاسی و اقتصادی را نیز اضافه کردهایم تا یک پیام ترکیبی مؤثر را در مورد اینکه هدف اقدام ما چیست و چرا دست به این اقدام میزنیم، برای دیگران ارسال کنیم و سوم اینکه طرح ما یک طرح پایدار و ادامهدار خواهد بود و نه یک اقدام منفرد و مقطعی. به نظر میرسید که ترامپ از این طراحی رضایت دارد. او در ادامه به من تأکید کرد؛ «تا آنجا که میتوانی در شبکههای تلویزیونی حاضر شو و مصاحبه کن... هرچقدر دوست داری به اوباما بتاز، این کار خوبی است که باید انجام شود.» من واقعاً نمیخواستم در آن هفته کار رسانهای انجام دهم و از طرف دیگر افراد زیادی بودند که علاقه داشتند و تلاش میکردند راهی به شبکههای تلویزیونی باز کنند و حرف بزنند. به نظرم در این زمینه کمبودی نداشتیم و صدای مقامات دولتی به اندازه کافی شنیده میشد.
مکالمه تلفنی اردوغان یک تجربه جالب توجه بود. وقتی به حرفهای او (که همگی ترجمه میشد) گوش میدادیم، به نظر میرسید که «بنیتو موسولینی» (رهبر فاشیست ایتالیا در سالهای جنگ جهانی دوم) از بالکن معروف خود در شهر رم سخنرانی میکند، تفاوتش فقط در این بود که اردوغان با همان تُن صدا از گوشی تلفن صحبت میکرد و انگار بر روی میز رئیس جمهوری موسوم به میز «رزولوت» ایستاده و برای ما سخنرانی میکند. رئیس جمهوری ترکیه از هرگونه تعهدی در زمینه پیوستن به طرحهای عملیاتی امریکا علیه سوریه خودداری کرد اما گفت که او فوراً با پوتین صحبت خواهد کرد. ترامپ از اردوغان خواست که تأکید کند ما نهایت سعی خود را خواهیم کرد تا تلفات و خساراتی به نیروهای روسی وارد نشود. روز بعد که پنجشنبه بود «ابراهیم کالین» همتای ترک من که همزمان سخنگوی مطبوعاتی اردوغان هم هست (چه ترکیب جالبی!) تلفن کرد تا از گفتوگوهای رؤسای جمهوری ترکیه و روسیه گزارش بدهد. پوتین در گفتوگوی تلفنی با اردوغان تأکید کرده بود که اصلاً خواهان مقابله و مواجهه بیشتر با امریکا بر سر موضوع سوریه نیست و همه طرفها باید عاقلانه عمل کنند.
ساعت هشت صبح پنجشنبه ژنرال دانفورد رئیس ستاد مشترک ارتش تلفن کرد تا درباره مکالمه شب گذشتهاش با گراسیموف همتای روس خود گزارش بدهد. دانفورد گفت: گراسیموف پس از تأکید بر ضرورت دفاع روسیه از رژیم اسد وارد بحث اصلی شد و وقتی من با قاطعیت اعلام کردم که قصد ما هدف قرار دادن نیروهای روسیه در خاک سوریه نیست، حرف مرا کاملاً جدی گرفت. وی همتای روس خود را «بسیاری حرفهای، متین و دقیق» توصیف کرد. من و دانفورد در این نکته که مذاکره با مقامات نظامی روسیه نتایج مثبتی داشته متفقالقول بودیم. من همان روز نتیجه مذاکرات تلفنی دانفورد – گراسیموف و پوتین – اردوغان را به ترامپ منتقل کردم.