پیامبر صلى الله علیه و آله:‌ شش چیز را براى من ضمانت کنید تا من بهشت را براى شما ضمانت کنم، راستى در گفتار، وفاى به عهد، برگرداندن امانت، پاکدامنى، چشم بستن از گناه و نگه داشتن دست (از غیر حلال).                                کنز الفؤاد ج 2 ، ص 11 - بحارالانوار(ط-بیروت) ج 74 ، ص 170

در نشستی که با قادر آشنا، مدیرکل هنرهای نمایشی داشتم پیشنهادی مطرح کردم مبنی بر اینکه مذاکراتی با صداوسیما برای تولید تله تئاتر مطرح شود چون به هر حال فعلاً شرایط این است و باید آن را بپذیریم. این روزها که به‌دلیل بحران کرونا تماشاگران ترجیح می‌دهند به سالن‌های تئاتری نیایند پس بهتر است که به سمت تولید تله تئاتر برویم. البته من همیشه اعتقاد داشتم که تئاتر یک مراسم است و حتی تماشاگری که به دیدن یک نمایش می‌نشیند هم در یک مراسم شرکت می‌کند چون قرار است یک زندگی فرضی را بپذیرد و در بازی شرکت داشته باشد. تا زمانی که خطر رفع شود می‌توانیم به تولید
تله تئاتر رو بیاوریم.‌

بخشی از گفته‌های این کارگردان تئاتر با مهر

رضا صائمی
منتقد سینما
برنامه دورهمی به رغم توفیق‌هایی که در جذب مخاطب داشته، توقیف وتوقف‌هایی هم داشته که به تازگی بیشتر شده و این دقیقاً بی‌احترامی به همان مخاطبی است که حالا در این خشکسالی شادی و نشاط با همه نقدهایی که به برنامه وارد است پای تماشای آن می‌نشیند.
شاید جذاب‌ترین بخش برنامه دورهمی بخش گفت‌و‌گو با میهمان برنامه باشد. درست همین نقطه قوت به‌دلیل سیاست‌های متناقض و یک بام و دوهوایی و کج سلیقگی‌های ناظران کیفی این برنامه به نقطه ضعف یا چالش‌برانگیز برنامه بدل می‌شود. یا بخشی از سخنان میهمان را پخش نمی‌کنند مثل صحبت‌های مهران احمدی که به قهر کردن دخترش با او منجر شده!
بنیامین بهادری خواننده هم گفته 17 دقیقه از حرف‌هایش در دورهمی سانسور شده. نمونه‌هایی از این دست آنقدر زیاد شده که علی کریمی فوتبالیست حاضر نشده دعوت مهران مدیری به این برنامه را بپذیرد. او در پاسخ به این دعوت گفته: «از آقای مدیری به خاطر دعوت‌شان به برنامه دورهمی خیلی تشکر می‌کنم. از قول میهمان‌های برنامه و خودشان شنیدم که بخش‌هایی از بعضی برنامه‌ها سانسور می‌شود. به هر حال اگر برنامه‌شان پخش زنده بود با کمال میل می‌رفتم.»
جالب اینکه گاهی بخش‌هایی از حرف‌های خود مدیری هم در بازپخش حذف شده! از سوی دیگر برخی از برنامه‌ها که ضبط شده و حتی زمان پخش آن هم اعلام شده از کنداکتور پخش خارج شده است. نمونه آخرش حضور امیرآقایی در دورهمی بود که با وجود تبلیغات گسترده‌ای که به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی از این برنامه صورت گرفت از پخش آن جلوگیری شد.
حضور مجید صالحی هم با همین ممیزی همراه شد. آیتم میهمانان برنامه دورهمی یک مشکل اساسی دیگر هم دارد و آن دعوت از برخی چهره‌هاست که هنوز به معنای متعارف رسانه‌ای و سینمایی آن چهره نشده‌اند.
نمونه آخرش حضور هدیه بازوند که نقش دختر سعید آقاخانی را در سریال نون خ 2 ایفا می‌کرد. بازیگری که سابقه بازیگری چندانی نداشته و چه بسا بسیاری از مردم او را نمی‌شناسند. مسأله این است که قرار نیست برنامه دورهمی به محل معرفی یا تبلیغ چهره‌های ناشناخته بدل شود.
حذف سخنان میهمانان، پخش نکردن برنامه تبلیغ شده و حضور میهمانان ناشناخته و کم اهمیت در دورهمی سه چالش درون متنی این برنامه است که اگر حل نشود به اعتماد مخاطب به این برنامه لطمه زده و چه بسا موجب ریزش مخاطبان آن شود.
عجیب است که چطور با وجود ناظر کیفی و ناظر پخش، برنامه ضبط شده و تبلیغ شده پخش نمی‌شود! اینکه فلان میهمان در فلان جا فلان حرف را زده یا فلان واکنش را نشان داده باعث حذف و سانسور او در برنامه شود، غلبه حاشیه بر متن است و بنیان این برنامه را سست می‌کند. دورهمی و گپ و گفت‌هایش بیش از هر چیز به صداقت و راستی با مخاطبان هویتمند شده و به نقطه اثرگذاری می‌رسد. تعدد و تکرار این حذف و توقیف‌ها قطعاً اعتماد مخاطب را به کلیت برنامه سلب کرده و دورهمی را به دور از همی بدل می‌کند!

یگانه خدامی

#واکسن_کرونا

خبر تست موفقیت‌آمیز واکسن کرونا در دانشگاه آکسفورد خیلی‌ها را خوشحال کرد. حالا نتایج مرحله دوم تحقیقات واکسن آکسفورد اعلام و گفته شده که واکسن مطمئن و کاملاً اثربخش است و باعث ایجاد ایمنی در برابر کروناویروس در بدن انسان می‌شود. از زمان پخش اولین خبر خیلی‌ها از اینکه امیدهایی برای بازگشت به زندگی عادی ایجاد شده می‌نوشتند و بعضی‌ها هم با این مسأله شوخی می‌کردند اما کاربران زیادی نگران این هستند که با وجود تحریم‌ها و کارشکنی‌ها، این واکسن به ایران هم‌می رسد یا نه: «‏آکسفورد مگه دیکشنری نمی‌ساخت؟ واکسن از کجا آورده؟»، «‏ساخته شدن واکسن کرونا توسط آکسفورد خیلی خبر خوبیه، فقط بدیش اینجاس نمی‌دونیم اصلاً به ایران می‌رسه؟ اگه به مردم برسه، قیمتش چنده؟»، «امیدوارم زودتر بیاد ایران، چون دلم برای خیلی چیزها لک زده.»، «‏دانشگاه آکسفورد: واکسن کرونا در مراحل پایانی است.»، «‏اگه واکسن دانشگاه آکسفورد جواب بده، به عنوان حمایت دیکشنری‌شو رو گوشیم نصب می‌کنم و ۵ ستاره میدم بهش.»، «‏گویا واکسن ‎کرونا رو در دو فاز اول با موفقیت تست کردن. به صورت حاشیه غیررسمی خبر عرض می‌کنم، نخستین محل توزیع این واکسن نه لندن که همین ناصرخسروی خودمونه.»، «‏چنان میگن ‎آکسفورد واکسن کرونارو ساخته و خوشحالن انگار همسایه کناریشون ساخته و مثل آش نذری میاره در خونه شون.. بابا ماسکتو بزن»، «‏اگر آکسفورد واکسن و درست کرده باشه به پاس تشکر از زحماتش، میرم کل دیکشنری رو حفظ می‌کنم.»، «‌‏خب دیشب واکسنِ آکسفورد هم که جواب داد. روسیه و چین هم از اون طرف. امریکا هم یک طرف. به قول همکارم حالا سر همین واکسن کرونا جنگ جهانی سوم نشه صلوات!»

سفر همسایه به ایران

سفر نخست وزیر عراق به ایران از خبرهای مهم دیروز بود. بخصوص بعد از اینکه گفته شد سفر او به عربستان لغو شده است. عکس‌ها و فیلم‌های ورود مصطفی الکاظمی به ایران و استقبال از او در شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌شد و خیلی‌ها از این سفر به عنوان راهگشایی در حل مسائل ایران یاد می‌کردند: «سفر آقای الکاظمی به تهران فصلی نوین و نقطه عطف روابط راهبردی تهران-بغداد»، «‏سفر ‎مصطفى الکاظمی ‎نخست وزیر عراق به ایران و گمانه‌زنی درباره آزاد شدن میلیاردها دلار، منابع ارزی ایران در عراق. آیا همین خبر ‎قیمت ارز را در بازار کاهش داده؟»، «‏نرخ دلار ۲ هزار تومان کم شد. نرخ خرید ‎دلار ۱۹۹۰۰ تومان. ظاهراً سفر آقای مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق به تهران تأثیر جدی روی آزاد شدن منابع ارزی در عراق خواهد شد»، «‏مهم بوده و هست که ‎مصطفی الکاظمی نخست وزیر جدید ‎عراق در اولین سفر خارجی در کدام پایتخت فرود می‌آید... اول گفتند می‌رود ریاض... اما به ‎بهانه یا به ‎دلیل مریضی پادشاه سعودی سفر به عربستان لغو و گفته شده امروز الکاظمی مهمان تهران است»، «‏کاش با آقاى کاظمی (نخست وزیر عراق) که میان ایران، درباره مشکلات تجار ایرانی در مرزها هم صحبت بشه. گمرک عراق، بحث تعرفه ترخیص کالا در مرزها، بحث حمل و نقل و مهم‌ترینش بحث سیستم نقل و انتقال مالی (که عراقی‌ها اصولاً به سیستم‌های جدید کار نمی‌کنن و سنتی کار هستند)»، «‏چرا الکاظمی سفر عربستان به بهانه سلامت پادشاه عربستان لغو و بلافاصله به ایران می‌آید؟ ظریف به روسیه رفت. عراقچی به افغانستان و سفرهای بیشتری هم به نظر می‌آید که در راه باشد.»، «‏الکاظمی رسید تهران، لغو شدن سفرش به سعودی به بهانه «بیماری ملک سلمان» و بلافاصله آمدنش به تهران، جالب بود، آفرین به ‎ظریف.»، «‏تهران آماده استقبال از نخست وزیر عراق و هیأت همراه ایشان است. روابط دو کشور در همه زمینه‌ها گسترش می‌یابد. مرزهای دو کشور مرزهای دوستی و همکاری‌های مشترک است.»

بهاءالدین مرشدی
داستان‌نویس
آدمی چطور از زندگی و مشکلات زندگی نجات پیدا می‌کند؟ من بعید می‌دانم آدم از رنج زیستن خلاص پیدا کند. این رنج همیشه هست. از همان ابتدا که دنیا می‌آییم با آدمی هست و در طول زندگی کشدار می‌شود. تفاوتش در آدم‌ها این‌ است که بعضی‌ها این رنج را می‌فهمند و بعضی‌ها هم آن را درک نمی‌کنند. تفاوت بر سر درک و دریافت آدمی است. با این‌همه بعید می‌دانم آدم نجات پیدا کند. اما می‌تواند زندگی را برای خودش تلطیف کند. می‌شود این رنج را قلیل کرد. یکی از جاهایی که می‌شود آن را کم‌رنگ کرد همان‌ وقت‌هایی است که آدمی به سراغ شعر می‌رود. یادمان اگر بیاید همان وقت‌ها که مادرها برای کودکان‌شان لالایی می‌خواندند. درست همان ‌وقت‌هاست که کودک آرام می‌گرفت. این ریتم از همان کودکی با آدم هست. شعر یعنی ریتم. یعنی موزون بودن. یعنی نرمی و لطافت، و آدمی همیشه جانش به سمت لطافت میل می‌کند. ما ایرانی‌ها هم که همه‌مان شعر متحرکیم. یادم است استادی می‌گفت همه مردمان ایران شاعر هستند مگر خلافش ثابت شود و استاد دیگری هم می‌گفت همه مردمان در زندگی‌شان حداقل یک شعر گفته‌اند و این است که همگان شاعرند. من به این قول نزدیکم. بی‌تردید همه آدمیان شاعرند. اما شاعرانی که در فضای زندگی محدود خودشان می‌مانند. اما شاعر شدن جرأت می‌خواهد. شاعر شدن آن وقتی است که شما می‌خواهید شعرهای‌تان را به نمایش بگذارید. درست عین همان شعر احمد شاملو است که می‌گوید: «بودن دیگر است و شدن دیگر.» اما این شاملو است که می‌گوید: «من بودم و شدم.»
درست اختلاف در همین است که یکی شاعر می‌شود. یکی در حسرت شاعرشدن می‌ماند. این شعر است که با جان آدم همراه می‌شود. همین لحظه که این‌ها را دارم می‌نویسم شاعرهای بسیاری از توی سرم رد می‌شوند. همان اول که داشتم از لالایی می‌گفتم درست همان لحظه بود که فدریکو گارسیا لورکا توی سرم چرخ خورد. خیال‌پردازی عجیب در دنیای شاعران. آن‌کس که لالایی مادران را در شعر جمع می‌کرد. یا همان‌جایی که از رنج می‌گفتم یادم به کتاب تازه منتشر شده محمدرضا شفیعی کدکنی افتاد به‌نام «طفلی به‌نام شادی.» یا میانه که از لطافت می‌گفتم یاد شاعرانه‌های محمد صالح‌علا افتادم. یا وقتی در ادامه داشتم از شاعرشدن حرف می‌زدم شعری از هرمز علی‌پور بود که از خاطرم گذشت. بعد بود که رفتم تا آن شعر را پیدا کنم و هرچه گشتم نیافتم. تعریف نمی‌کنم شعر را برای‌تان تا حالش خراب نشود اما در آن شعر از پزشکی می‌گوید که دلش می‌خواست شاعر شود اما این آرزو را به گور خواهد برد. باز هم شاعرهای زیادی هستند که از ذهنم عبور می‌کنند. یکی یکی بخواهم اسم‌شان را بیاورم این ستون هفتگی برایش کم است. حتی این صفحه هم برایش کم است.
با این‌همه، همه این‌هایی که این‌جا نوشتم درست از یک شعر شروع شد که از صبح توی سرم می‌چرخید. شعری که هربار به آن فکر می‌کنم حیرت می‌کنم از این همه خیالی که در آن جریان دارد. اصلاً همین خیال است که آدمی را از بار رنج هستی دور می‌کند. شعر هم که خیال است در خیال. اما آن شعر همان است که مولانا می‌گوید: «این‌چنین ساکن روان که منم.»

تئاترهای کودکانه یکی از سرگرمی‌های دوست داشتنی بچه‌هاست اما در ایام شیوع بیماری کرونا این اجراها هم مانند سایر نمایش‌ها متوقف شد.
اگر کودکان شما اهل تماشای این نمایش‌ها بوده‌اند حتماً اکنون دل‌شان برای سالن تئاتر و نمایش‌هایش تنگ شده است. اما حالا نمایشی با اجرای آنلاین می‌خواهد کمی کمک کند که هم بچه‌ها سرگرم شوند و هم تئاتر و تماشای آن از یادشان نرود. نمایش «اسب و سیب و بهار» چند روزی است پخش آنلاین خود را آغاز کرده و می‌خواهد جای خالی تئاتر کودکان را پر کند.
‎نمایش «اسب و سیب و بهار» را نیما دهقانی و آناهیتا غنی‌زاده با نگاهی به اثری از احمدرضا احمدی نوشته‌اند و آناهیتا غنی‌زاده آن را کارگردانی کرده است. نمایشی که سال 90 توسط گروه هنری راما اجرا شد و یکی از پرمخاطب‌ترین نمایش‌های آن سال بود و در هجدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان همدان در اغلب بخش‌های جشنواره نامزد شد. این نمایش درباره کودکی است که به دنیای خیالش پناه می‌برد تا از بی‌توجهی خانواده دور شود.
‎«اسب و سیب وبهار» برای گروه سنی کودک و نوجوان طراحی شده و آنالی شکوری، ‎حامد زارعان و ‎نیکا ناظم‌زاده در آن بازی می‌کنند اما پیشکسوتان تئاتر کودک هم در این نمایش حضور دارند. البته به‌عنوان صداپیشه. هنرمندانی مانند احترام برومند، ‎بهرام شاه محمدلو، ‎سوسن مقصودلو، مریم کاظمی و ‎حمزه علی محمدی. اگر کودک بالای 5 سال دارید می‌توانید اجرای این نمایش را در سایت تیوال ببینید.
اسب و سیب و بهار
کارگردان: آناهیتا غنی زاده
صداپیشگان: احترام برومند، ‎بهرام شاه محمدلو، ‎سوسن مقصودلو، مریم کاظمی و ‎حمزه علی محمدی
‎ بازیگران: آنالی شکوری، ‎حامد زارعان و ‎نیکا ناظم زاده

اول مرداد
اولین روز از مرداد پر از نام هنرمندان و چهره‌های فرهنگی است. کسانی که در چنین روزی به دنیا آمده یا درگذشته‌اند و حالا بهانه‌ای برای یاد کردن از آنها داریم.
تولدها:
احمد ابراهیمی: استاد آواز و ردیف‌دان موسیقی ایران اگر زنده بود امروز 94 ساله می‌شد. او از کودکی با تشویق خانواده موسیقی را آغاز کرد و سال 1327 به‌دلیل صدای خوش با استادان بزرگی مانند ابوالحسن صبا، غلامحسین بنان و ادیب خوانساری آشنا و شاگرد آنها شد. اولین برنامه رادیویی‌اش را با محمود ذوالفنون در رادیو تهران اجرا کرد که بسیار هم از آن استقبال شد و پس از چند سال اجرا در رادیو در سال 1333 به ارکستر مرتضی خان محجوبی پیوست. او در این سال‌ها در اداره‌های هنری آن زمان مشغول به کار بود و ابتدا به‌عنوان رئیس دفتر اداره کل فعالیت‌های هنری و بعد به‌عنوان مدیر امور اداری سازمان ملی فولکور ایران کار می‌کرد. ابراهیمی سال‌ها ردیف‌های آوازی را آموزش می‌داد و سال 1392 درگذشت.
فریبا متخصص: بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون و البته گوینده و صداپیشه سال 1340 در چنین روزی به دنیا آمد. فریبا متخصص کارش را سال 60 با بازی در تئاتر آغاز کرد و سال 63 با سریال «طالب» وارد تلویزیون شد و پس از آن در سریال‌هایی بازی کرد که بسیاری از آنها در ذهن مردم ماندند. سریال‌هایی مانند «وزیر مختار»، «گالش‌های مادربزرگ»، «مزد ترس»، «همسایه ها»، «باغ گیلاس»، «آوای فاخته»، «تولدی دیگر» و «در چشم باد». فریبا متخصص از سال 63 در سینما هم حضور داشت و ابتدا فیلم «شب مکافات» را بازی کرد و بازی در سینما را با فیلم‌های «خواب زمستانی»، «ماه پیشونی»، «سیب سرخ حوا»، «ایران برگر» و «آباجان» ادامه داد. بازی فریبا متخصص در مجموعه «شهرزاد» که در شبکه خانگی پخش شد بسیار مورد توجه قرار گرفت.
مریم کاظمی: بازیگر و کارگردان تئاتر که خیلی‌ها او را با آثار مخصوص کودکان می‌شناسند امروز 55 ساله می‌شود. مریم کاظمی در هنرکده آزاد هنرپیشگی بازیگری را یاد گرفت و بعد در دانشگاه تهران کارگردانی و بازیگری خواند. از سال 79 با تمرکز بر تئاتر کودک آثار بسیاری را تولید و اجرا کرد و البته مؤسس گروه تئاتر مستقل هم هست. مریم کاظمی در بسیاری نمایش‌های مطرح مانند «شب بخیر جناب کنت و کاکتوس»، «خواب در فنجان خالی»، «درددل با سگ»، «رستخیز» و «برف سبز» بازی و نمایش‌هایی مانند «خسیس»، «یک پنجمک»، «غول بزرگ مهربان»، «ماه پیشونی»، «از لس آنجلس تا بم» و «برج عقرب» را کارگردانی کرده است. مریم کاظمی برای بسیاری از نمایش‌های کودک که بازی یا کارگردانی کرده جایزه گرفته است. جوایزی چون دیپلم افتخار جشنواره تئاتر فجر برای کارگردانی «ملودی ورشو». او برای بازی در فیلم «جامه دران» نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن در هجدهمین جشن بزرگ سینما ایران و جشنواره فیلم عصر ترکیه بود.
   حسن یوسف زمانی آهنگساز، مظفر قربانی‌نژاد تعزیه‌خوان، جلیل رفیعی نمایشنامه‌نویس و کارگردان، داریوش فرضیایی مجری و بازیگر، آناهیتا همتی بازیگر، سعید آرمات شاعر، خدیجه بهاری‌نژاد شاعر، فرسا خانجانی عمرانی شاعر، رضا دستجردی شاعر، صادق رحمانی شاعر، ظاهر سارایی شاعر، رضا طاهری شاعر، علی فارغ باسمنج داستان‌نویس، آذر کیانی شاعر، انسیه موسویان شاعر، عبدالله دهش شاعر و ژان آنوی درام‌نویس فرانسوی هم متولد امروز هستند.
درگذشت ها
افشین مقدم: خواننده ترانه محبوب و مشهور «زمستون» سال 1355 در چنین روزی درگذشت. افشین مقدم متولد سال 1324 بود و موسیقی را از کودکی از عطاالله خرم آموخت. او خواننده آماتوری بود که در رستوران‌ها می‌خواند اما صدای گرمش باعث شد سعید دبیری از ترانه‌سرایان آن زمان با او همکاری کند و افشین مقدم ترانه «زمستون» را با ترانه ای از دبیری خواند و مشهور شد. آلبوم «زمستون» سال 1348 منتشر شد و بلافاصله پس از موفقیت آن ضبط دومین آلبوم را با ساخته‌های جهانبخش پازوکی آغاز کرد. افشین مقدم داشت برای ترانه «هجرت» تمرین می‌کرد که راهی شمال شد و در جاده هراز تصادف کرد و درگذشت. درست زمانی که در اوج موفقیت بود. آلبوم «زمستون» پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در دهه 80 با پالایش صدا دوباره منتشر شد و باز هم مورد توجه قرار گرفت.
اکبر دودکار: بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون هم در چنین روزی درگذشت. در سال 1384. اکبر دودکار متولد 1304 بود و در رشت فعالیت هنری‌اش را آغاز کرد اما چون در استخدام ارتش بود فعالیتش محدود بود. پس از بازنشستگی به تئاتر دهقان تهران پیوست و کم کم کارش را در سینما و تلویزیون آغاز کرد. بازی دودکار را در فیلم‌هایی چون «گلنار»، «رنو تهران 29»، «آپارتمان شماره 13»، «مدرسه پیرمردها»، «دو نفر و نصفی»، «معجزه خنده» و «شب روباه» و در سریال‌های «کارآگاه علوی»، «مدرسه مادربزرگ ها»، «مسافر ری» و «کوچه اقاقیا» به یاد دارید.
   مانوئل پویینگ نویسنده آرژانتینی و جووانی گوارسکی نویسنده و طنزپرداز ایتالیایی هم در چنین روزی درگذشتند.

آلبوم موسیقی «هورک‌هورک» با آواز حسین عزیزی‌پور استاد موسیقی شمال خراسان منتشر شد.  این آلبوم در برگیرنده موسیقی شمال خراسان در منطقه قوچان است که با روایت کرمانجی و فارسی به بازار موسیقی عرضه شده است .
سعید طهرانی‌زاده هم به‌عنوان نوازنده دوتار و  پژوهشگر و مترجم اشعار در این آلبوم همکاری کرده است.