ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیروز در هیأت وزیران تصویب شد
دولت 50 در صد سهم بیمه سلامت اتباع خارجی را می پردازد
مهسا قوی قلب
خبرنگار
بیمه اتباع خارجی از سال 1394 توسط سازمان بیمه سلامت ایرانیان آغاز شد. در آن سال تفاهمنامهای میان سازمان بیمه سلامت، اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور و کمیساریای عالی امور پناهندگان درایران درخصوص پوشش بیمه پایه درمان اتباع خارجی منعقد شد تا آنها هم همانند دیگر شهروندان ایرانی از مزایا و خدمات درمانی کشور بهرهمند شوند.
بهگزارش «ایران» با توجه به تعداد اتباع مجاز ساکن در کشور تفاهمنامه منعقد شده از سال 94 تاکنون سال به سال تمدید شده و براساس این تفاهمنامه طی این سنوات جمعیتی بین 100 تا 250 هزار نفر تحت پوشش قرارگرفتند و در سال 98 نیز حدود 92 هزار نفر از اتباع به جمع افراد تحت پوشش سازمان اضافه شدند. دیروز نیز هیأت وزیران در راستای تکلیف قانونی مندرج در جزء (۵) بند «ب» ماده (۷۰) قانون برنامه ششم توسعه کشور، آییننامه اجرایی مربوط به پوشش بیمه سلامت برای افراد خارجی مقیم در کشور را به تصویب رساند.
به موجب آییننامه مذکور، کلیه افراد خارجی مقیم کشور به استثنای آن دسته از افراد خارجی که به موجب قوانین و مقررات مربوط دارای بیمه پایه سلامت از صندوقها و سازمانها و شرکتهای بیمهگر هستند، مشمول این آییننامه محسوب می شوند و صندوقها و سازمانها و شرکتهای بیمهگر موظف به ارسال اطلاعات مربوط به مشترکین بیمه پایه سلامت افراد خارجی مقیم کشور به وزارت کشور و سازمان بیمه سلامت ایران هستند. دولت همچنین وزارت کشور را موظف کرد، حداکثر یک ماه پس از لازمالاجرا شدن این آییننامه، با هماهنگی سازمان بیمه سلامت ایران نسبت به تدوین ساز و کار مناسب جهت اطلاعرسانی در راستای افزایش سطح آگاهی مشمولان پوشش بیمه پایه سلامت موضوع این آییننامه و مزایای آن اقدام نماید و سازمان بیمه سلامت ایران مکلف است، اطلاعات لازم در این خصوص را مطابق درخواست وزارت کشور در اختیار آن وزارتخانه قرار دهد. مشمولان این آییننامه مکلفند صد درصد حق سرانه بیمه خدمات درمانی را جهت برقراری پوشش بیمه سلامت اعضای خانوار بهصورت ماهانه قبل از صدور بیمهنامه پرداخت نمایند. حق بیمه افراد آسیبپذیر مشمول این آییننامه بهصورت ۵۰ درصد از طریق یارانه دولت و ۵۰ درصد توسط خود فرد یا در صورت تحقق از محل کمکهای بینالمللی برای پناهندگان گروهی تأمین میشود.
لازم به ذکر است نرخ حق سرانه بیمه پایه سلامت افراد مشمول موضوع این آییننامه، همه ساله در اجرای ماده ۷۰ قانون برنامه ششم توسعه با پیشنهاد سازمان بیمه سلامت و با همکاری وزارت کشور با رعایت ساز و کار مندرج در ماده ۹ قانون احکام دائمی برنامههای توسعه به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. هیأت وزیران همچنین به موجب این آییننامه، وزارت کشور را موظف کرد، نسبت به فراهم کردن امکان احراز هویت از طریق شناسه واحد برخط کلیه بیمه شوندگان افراد خارجی مقیم برای سازمان اقدامات لازم را انجام دهند. بسته خدمتی سازمان برای مشمولین این آییننامه در بخش سرپایی، بستری و بستری موقت مشابه سایر بیمهشدگان است.
داوود حاج قاسمعلی، مدیرکل بیمهگری و درآمد سازمان بیمه سلامت در این باره به «ایران» میگوید: در سال ۱۳۹۴ پیرو درخواستی که از اداره کل اتباع وزارت کشور داشتیم، با اعتباری که کمیساریای عالی پناهندگان دارد، عدهای از اتباع که عمدتاً افغان هستند، تحت پوشش قرار گرفتند. در سالجاری ۱۰۰ هزار نفر از اقشار آسیبپذیر بیماران خاص تحت پوشش بیمهای قرار گرفتند و دفترچه بیمه با اعتبار یک ساله در اختیار این افراد قرار گرفت، اما این رقم نسبت به افغانهای مقیم ایران بسیار کم است و متأسفانه تاکنون پوشش بیمهای مطابق قانون عملی نشده است.
او در ادامه اضافه میکند: تا پیش از این تنها اقشار آسیبپذیر که استطاعت پرداخت حق بیمه را نداشتند، میتوانستند دفترچه بیمه بگیرند، این در حالی است که تعداد ۸۰۰ هزار نفر افراد غیر آسیبپذیر تنها در صورت نیاز میتوانند مراجعه کنند و دفترچه بگیرند، اما این افراد باید به ازای هر یک نفر یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان سالانه حق بیمه پرداخت کنند و چنانچه یک خانواده پنج نفری بخواهد خود را بیمه کند، این رقم بسیار بالا خواهد بود. بر این اساس، تاکنون هم تنها کسانی مراجعه میکردند که نیاز مبرم به درمان داشتند و تنها حدود پنج تا شش هزار نفر برای دریافت دفترچه مراجعه کردهاند.
حاج قاسمعلی با اشاره به این که این افراد اغلب وضع مالی مناسبی ندارند، بیان میکند: اکثر اتباع افغان، نمیتوانند حتی نصف حق بیمه خود را پرداخت کنند. با توجه به مصوبه اخیر هیأت دولت، هنوز الزامی برای بیمه شدن کلیه اتباع وجود ندارد و این در حالی است که ما اصرار به اجباری بودن بیمه داریم، اما میدانیم که تنها درصد کمی میتوانند مبالغ بیمهای را پرداخت کنند. باید در این خصوص دولت همکاریهای لازم را اعمال نماید، تا افراد بیشتری از اقشار اتباع افغان بتوانند خود را بیمه کنند.
در جلسه ستاد محلی پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران تهران مطرح شد
دومیلیون تهرانی تحت تأثیر مستقیم زلزله احتمالی 7 ریشتری
موضوع زلزله در کلانشهر تهران، دوباره مورد بحث قرار گرفته است. در پی زمین لرزهای که در حدود دو ماه پیش روی گسل مشا در تهران اتفاق افتاد، بسیاری از کارشناسان زلزله شناسی معتقدند با مدیریت صحیح، اقدامات پیشگیرانه و آگاهسازی جامعه، میتوان از بروز فجایع و خسارتهای سنگین زلزله در پایتخت جلوگیری کرد.
در این باره رئیس سازمان مدیریت بحران کشور هم با اشاره به اینکه باید آمادگی مردم را ارتقا دهیم، میگوید: تهران یک مجموعه است و بعد از زلزله دماوند و فیروزکوه مشخص شد که باید نسبت به زلزله تهران آمادگی بیشتری داشته باشیم. البته به این نکته هم باید توجه کرد دو میلیون نفر از جمعیت تهران تحت تأثیر مستقیم زلزله احتمالی با بزرگی هفت ریشتر در پایتخت هستند. بهگزارش ایسنا، اسماعیل نجار در حاشیه جلسه ستاد محلی پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران میافزاید بر اساس قانون مدیریت بحران کشور تمام دستگاههای اجرایی کشور در زمان حادثه و بحران وظیفهای را بر عهده دارند که این وظایف بعضاً با وظایف و مسئولیتهای آنان در زمان بحران متفاوت است. وی درباره سولههای مدیریت بحران و تغییر کاربری برخی از آنها در تهران اظهار میدارد: سوله مدیریت بحران یک مشکل را نمیتواند حل کند ممکن است یک سوله در زمان عادی یک مجموعه ورزشی باشد اما در زمان بحران کاربری آن تغییر کرده و در اختیار امور مربوط با بحران قرار بگیرد. مهم این است که شرایط سوله تغییری نکند.البته معتقدم با تمام اقدامهای انجام شده، نباید فراموش کنیم که شرایط یک کلانشهر ویژه است و مدیریت بحران در این کلانشهر نیز اقتضائات خاص خود را دارد. نجار افزود: بهعنوان مثال اگر زلزله هفت ریشتر یا بالاتر از آن در تهران رخ دهد، دو میلیون نفر تحت تأثیر مستقیم قرار میگیرند و دستکم هشت میلیون باقیمانده تحت تأثیر غیر مستقیم حادثه خواهند بود. این سوای تأثیرات ثانویهای است که بر دیگر امور در کشور میگذارد. به همین دلیل هم هست که تأکید داریم تهران برای مقابله با حادثه نیازمند برنامهریزی ویژه است. او با تأکید بر پیشبینیها در مورد وضعیت زلزله در تهران اظهار میدارد: طبق گزارشهایی که به ما دادند با تمام اقدامات انجام شده، تنها ۱۸.۸ درصد آمادگی در تهران وجود دارد، اما نکات دیگری نیز وجود دارد؛ آیا مثلاً ظرفیت برای تردد آمبولانسها وجود دارد که حالا بخواهند اینها تردد کنند؟در حال حاضر ۳۰ استان کشور را معین استان تهران قرار دادهایم اما انتظار این است که هماهنگی استانهای معین با مناطق شهرداری تهران بیشتر باشد.
زلزله یک واقعیت است
پیروز حناچی نیز روز گذشته با اشاره به زمین لرزههای اخیر تهران، میگوید: کلانشهر تهران و اساساً همه کلانشهرها مستعد بحرانها هستند و میبینید که یک بارندگی و شکستن دیواره مترو تهران میتواند حادثه آفرین باشد یا مثلاً حادثهای که در یک کلینیک رخ داد و مواردی مانند عدم رعایت پروتکلها و کدهای لازم در یک کاربری تبدیل به یک بحران شد. چه کسی فکرش را میکرد در اثر اتصالی برق کولر تعدادی از هموطنان ما به رحمت خدا بروند؟ شهردار تهران با اشاره به نقاطی از کشور نظیر تهران، خراسان، تبریز و... که در آن زلزلههای زیادی رخ داده است، میافزاید زلزله یک واقعیت است و اصلیترین و مهمترین بحران ماست. البته تنها بحران ما نیست. ما به طور متوسط هر ۱۰ سال یکبار در کشورمان یک زلزله سنگین را تجربه میکنیم. پس زلزله یک واقعیت در این سرزمین است و باید یاد بگیریم که چطور با آن مقابله کنیم. شهردار تهران با بیان اینکه ما باید ارتقای فرهنگ ایمنی را در دستورکار خود قرار دهیم. میگوید در این شرایط شبکههای ارتباطی مانند گاز و آب و برق اهمیت دارند و اگر مدیریت نشوند میتوانند به اندازه خود زلزله تلفات بدهند. اگر آب مناسب نداشته باشیم یا شبکه گاز بموقع قطع نشود میتواند تلفات زیادی برجای بگذارد که از تلفات اولیه زلزله هم بالاتر است. حناچی در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اینکه داشتن فضاهایی که در شرایط خاص به داد تهران برسد بسیار مؤثر است میگوید ما نیازمند عرصههای باز هستیم و هرچه عرصه باز در تهران وجود دارد باید برای شرایط بحران حفظ کنیم. ما ۰۶ را برای همین میخواهیم که در شرایط بحران هلیکوپتر و... بنشیند. دوشان تپه و قلعه مرغی را برای همین میخواهیم. نباید با بازگذاریهای سنگین فرصتها را از شهر بگیریم. البته ممکن است بازگذاری هم بکنیم، اما باید سبک باشد. حناچی میافزاید در هر صورت ما باید تلاش کنیم با ارتباط مستمر و تعریف سناریوهای حادثه و تشخیص نقاط خطرساز و پرخطر آمادگی دائمی را در خودمان در برابر بحرانی مانند زلزله که قابل تشخیص است حفظ کنیم.
گسل مشا فعال شده است
رضا کرمی محمدی رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران هم از فعال شدن گسل مشا خبر میدهد و میگوید ابتدا باید بگویم که شهردار تهران با حکم وزیر کشور فرمانده میدان حادثه در زمان بحران محلی در شهر تهران شدند. در حکم ابلاغی وزیر کشور علاوه بر فرماندهی میدان حادثه در سطح محلی؛ اهدافی همچون کاهش ریسک خطرپذیری، پیشگیری از ریسکهای جدید و کاهش ریسکهای موجود در سطح شهر تهران، تقویت تابآوری و برگشتپذیری شهر در برابر حوادث و سوانح تأکید و خواسته شده است که این موضوع نشانگر یک نگاه همه جانبه نگر به مدیریت بحران شهر تهران به شمار میرود.
«حناچی» فرمانده، بدون امکانات شده است
رئیس شورای اسلامی شهر تهران نیز در این باره میگوید: ایمنی بیمارستانها و ایمنی ساختمانها بسیار مهم است، اما ما متأسفانه یکدفعه موضوع را فراموش میکنیم. همچنین تشکر میکنم از وزیر کشور که بلاتکلیفی فرماندهی عملیاتی در شهر تهران را حل و تکلیف خیلی از فعالیتهایی را که باید در تهران حل میشد روشن کردند. محسن هاشمی در ادامه میافزاید : تبریک و تسلیت به [آقای] حناچی شهردار تهران میگویم که فرمانده میدان عملیات شد. در واقع شهردار تهران فرمانده میدان عملیات بدون امکانات شده است. وی با بیان اینکه ما باید به سمت تابآوری و اقدامات مربوط به آن برویم، اظهار میدارد : یکی از وظایف ستاد بحران هم همین است که همه دستگاهها را هماهنگ و کاری کند که کارشان را بدرستی انجام دهند. همچنین پیشنهاد کردم که از سیاست سوت زنی استفاده کنیم و برای این مشخص شود هر دستگاه چقدر کار را انجام داده است. مدیریت بحران باید گزارشهایی تهیه کند که مردم بدانند تابآوری و اقدامات هر دستگاه تا کجا پیش رفته است.
رقص با کرونا در تالار آینه
مترجمان: دامون افضلی - نیما فاتح
نامهای از ایتالیا: این پاندمی نشانمان میدهد واقعاً چه هستیم، واکنش [جهانیان] در برابر کروناویروس که زمانی همچون رقصی پابهپای[ویروس] بود حالا به آشوبی از تکانههای پراکنده بدل شده است
فرانچسکا مِلاندری
4 جولای 2020
اشاره: در ماه مارس، رماننویس تحسینشده ایتالیایی فرانچسکا مِلاندری نامهای با عنوان «از آینده شما»به دوستان اروپایی نوشت: او در این نامه شرحی از تجارب ناشی از منعترددها و تعطیلیهای [برقرارشده در ایتالیا] به دست داد. حالا که محدودیتها دارد برچیده میشود او نامه دیگری نوشته است.
از ایتالیا برایتان مینویسم؛ این بدان معناست که از اکنونِ شتابگرفته این پاندمی مینویسم. آنچه در آغاز همچون رقصی پابهپای[ویروس] در میان نمودارهای ستونی و پیدرپی مربوط به اپیدمیشناسی بیماری شروع شد حالا به جستوخیزهای پراکنده بدل شده است. حرکتها و لرزههای این رقص، بسته به کشور، اقتدارگرایانه، منظم و مؤثر، خطاپذیر و انسانی، توأم با بیکفایتی و انکار، سودجویانه یا حتی مبتنی بر نوعی نسلکشی بوده است. با این حال، تالار رقص کووید19 برای همگان یکی است. دیوارهای آیینهپوش تالار خود بر آینهها نقش میبندد. این دیوارها خودِ واقعیمان را نشانمان میدهند و هیچ راهی برای برگرداندن نگاهمان از آن وجود ندارد.
برچیدن محدودیتهای ترددی مایه هیجان، تشفی خاطر، اضطراب، بیاعتمادی و دلهره میشود. برخی افراد نگران این خواهند بود که برچیدن محدودیتها، با منحنیای که خیلی تا صاف شدن فاصله دارد، اقدامی بسیار زودهنگام است. آنها اگر بتوانند از جایشان تکان نمیخورند، منتظر میمانند و اوضاع را نظاره میکنند. دیگران حکم کردهاند «پاندمی تمام شده است»؛ آنها دیگر به محدودیتهای اِعمال شده بر کارها و حالوهوایشان تن در نخواهند داد. این، چشماندازی از ویرانههاست: خانودههای داغدار، فقر فزاینده، بحران سلامت روان و ویروسی که همچنان پرسه میزند؛ این چشمانداز اما برای آنهایی که زندگیشان مستقیماً دستخوش این بیماری نشده هنوز پیدا نیست [اما شوربختانه] این وضع بزودی تغییر خواهد کرد. برای کسانی که بهدلیل شرایط قبلی سلامتشان در معرض خطرند خبری از برچیدن محدودیتها نخواهد بود. آنها بهتر از هر کسی میفهمند که خیلی راه تا پایان این پاندمی مانده است. آیا آنها زنده میمانند تا پایان پاندمی را به چشم ببینند؟
برخی کارکنان مراقبتهای درمانی سرانجام موفق به دیدار بچهها میشوند، درحالیکه چهرههایشان [به دلیل شیفتهای طولانی و غیبت از خانه] کمکم از خاطر عزیزانشان محو میشود. برخی دیگر هم باید در قرنطینه بمانند تا همچنان جان غریبهها در امان باشد. هر دو دسته کلمه «قهرمان» را که ورد زبان مقامات سیاسی شده است همچون اهانتی شخصی تلقی میکنند؛ مقاماتی که سیاستهاشان از دستمزد آنها کاست و شیفتهای کاریشان را بیخود و بیجهت طاقتفرسا کرد.
معلمان خوشحال خواهند بود که دیگر کسی آنها را قهرمان نخواهد خواند، هرچند آنها بودند که چراغ آموزش عمومی را به وسیله سامانههای آنلاین روشن نگه داشتند. آنها هم اگر حقوق [ناچیزشان توسط مقامات] زیاد شود قدردان خواهند شد.
دستاوردهای زنان در برابری جنسیتی که دیری برای آن مبارزه شده بود و ماحصل مبارزات چندین نسل بودند، به محض اینکه زنان شاغل خود را بدون مهدکودکها و پرستارهای خانگی یافتند، یک شبه بر باد رفت.
بسیاری به سبب احترام به درد و رنج دیگران احتمالاً از تصدیق این واقعیت که از قرنطینه متمتع شدهاند و بهرهها بُردهاند اکراه خواهند داشت: از کندی و آرامشش، از رهاییاش از نمایشها و تظاهرهای اجتماعی، از کنارگذاشتن قیدوبندها و از امکان غیرمولد بودن.
خانوادهها و زوجهایی که همچون ملوانانی از طوفان قسر دررفته از خرده مرافعهها و مشاجرهها پرهیز کردند، آنهایی که بهخوبی مراقب یکدیگر بودند، چه بسا تمام آن اوقات برنامهریزینشده را همچون تحفهای قیمتی عزیز بدارند. برای کسانی دیگر، در عوض، با یکدیگر در قرنطینه ماندن عین سرکردن در دوزخ بود ولی چه میشود کرد: حالا، با پولی حتی کمتر، کجا میتوانند بروند؟
جوانان برای بیرون پریدن از قرنطینه، برای سرانجام برخوردار شدن از اوقاتی خوب و خوش، شتاب خواهند کرد و یادشان میرود ماسکهایشان را بزنند. نسلهای قدیمیتر خواهند گفت: «آنها مسئولیتپذیر نیستند، فقط به فکر خودشان هستند، قصد جانمان کردهاند!» جوانان هم در جواب خواهند گفت: «اجازه دهید عملکردتان در زمینه تغییرات آبوهوایی را به شما یادآوری کنیم.»
جمعی شدن واقعه به بیاهمیتشدن فردانیت میانجامد. این واقعیت را افراد طبیعتاً همدل و آن زنانی که از بچگی یاد گرفتهاند نیازهای دیگران را مقدم بر نیازهای خود بدانند، بیهیچ تردیدی، با آغوش باز میپذیرند. این واقعیت، در عوض، بهطرز شرمآوری تأییدی خواهد بود بر اعتماد بهنفس اندک و پنهان خودشیفتهها که آنها را به مزاحمان حتی تصنعیتری بدل میکند.
همه موارد پیشگفته درباره برخی رهبران جهان نیز صدق میکند. بعضیهاشان، مخصوصاً بیکفایتهایشان، گاه تقدیر خود را لعن و نفرین میکنند: چرا مسئولیت این مخمصه دشوار به دوش اسلافشان نیفتاد؟
آینههای تالار رقص کووید19 عظمت و وسعت رنج جهانیان را به صورتمان پرت میکنند: قبایل نابود شده جنگلهای بارانی آمازون، باربر هندی بیکاری که صدها مایل راه دهکده اجدادیاش را پیاده گز میکند، بیخانمانی که تا نصب شدن میخهای فلزی بر کف ورودی ساختمانهای دولتی شب را در آنجا روز میکند؛ کووید19کمک کرد تا بفهمیم همگی به یکدیگر گره خوردهایم.
این [پاندمی] باعث میشود نابرابری عظیم و تکاندهنده جهان برای بسیاری ازما هرچه بیشتر تحملناپذیر شود و موجب خواهد شد فاجعه محیطزیستی را همچون مسألهای ببینیم که باید به هر قیمتی شده حلوفصلش کنیم، درست مثل منجلاب تاریخ متعفن از نژادپرستی.
ولی نه برای همهمان. «ما تقلا میکنیم قبضها و صورتحسابهایمان را پرداخت کنیم، چه بسا بزودی بیکار شویم و همسرمان همین حالا برای طلاق اقدام کرده باشد. حالا، مهمتر از همه اینها، آیا مقدّر است احساس گناهکاری و توبه کنیم؟» تلخکامی نامنصفانه نهفته در «آدم ممتاز بودن»، برخیمان را به تنفر از کسانی خواهد کشاند که صرف وجودشان به ما یادآوری میکند که بله ما در این بازی دست بهتری داشتیم. حتی اگر این بختیاری صرفاً در قیاس با آنها امتیازی محسوب شود [و نه در قیاس با بالادستهامان]. به کسی رأی خواهیم داد که به ما وعده میدهد [در صورت پیروزی او] امکان داشته باشیم خود را جدا و برتر احساس کنیم و نسبت به درد و رنج آنها به هیچوجه مسئولیتی نداشته باشیم.
شاید در آینده روزی به پشت سرمان، به محدودیتهای قرنطینه نگاه کنیم(صرفنظر از تروماتیک یا تسکیندهنده یا غریب بودنشان) و دریابیم آنطور که ما تجربهشان کردیم به هیچوجه شباهتی به آن تجربه استثناییای که گمان میکردیم نداشتند، بلکه ماجرا بیشترشبیه تمرین ماقبل تمرین نهایی بود درست قبل از درام واقعی.
منبع ترجمه:
https://www.theguardian.com
ضرورت بررسی جامع قطعه مرکزی گسل مشا
مهدی زارع
استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی
از 19 اردیبهشت 99 که زمین لرزهای با بزرگای 5 ریشتر روی گسل مشا در 5 کیلومتری شمال دماوند در استان تهران رخ داد، بحث در مورد ریسک زلزله در تهران مجدداً بر سر زبانها افتاد. بویژه آنکه بسیاری از مردم پس لرزه 7 خرداد 99 را با بزرگای ٤ ریشتر حس کردند و ترسیدند. در همین هفته و از بامداد 22 تیر ماه نیز زمین لرزههایی که بزرگترین آنها با بزرگای 4 ریشتر بود ثبت شد، این زلزله روی گسل فیروزکوه و در فاصله 20 کیلومتری جنوب غرب شهر فیروزکوه و در 100 کیلومتری شرق تهران رخ داد. البته هیچکدام از زلزلههای اخیر روی گسل فیروزکوه موجب خرابی نشدند، ولی همچنان بهعنوان زنگ هشدار در مورد زلزلههای تهران و احتمال رخداد یک زلزله شدید عمل کردند. مطالعه نگارنده در هفتههای بعد از زلزله 19 اردیبهشت مشا نشان داد که احتمال رخداد یک زلزله با بزرگای 7 ریشتر روی همین گسل بعد از این زمین لرزه اخیر با بزرگای 5 ریشتر افزایش پیدا کرده است ولی باید یادآور شد که اولاً اصل احتمال رخداد زلزله شدید روی گسل های مشا، فیروزکوه و شمال تهران، حتی بدون در نظر گرفتن زلزلههای اردیبهشت تا تیرماه 99 وجود دارد. ثانیاً تمام این لرزه خیزی گسل مشا به قطعه شرقی گسل مشا مربوط بوده که از روستای کلان (در لواسانات) در غربیترین نقطه آغاز میشود و از روستای مشا میگذرد و در نهایت در جنوب غرب فیروزکوه با گسل فیروزکوه تلاقی مییابد. البته در مورد شهر تهران، باید به قطعه مرکزی گسل مشا نیز توجه کرد که از روستای کلان لواسانات آغاز میشود و از شمال فشم و از محل شهر میگون در شمال تهران عبور می کند. این قطعه مرکزی گسل مشا علی رغم آنکه فعال است، ولی فعلاً زلزلهای نشان نداده است و گروهی از همکاران زمین شناس و زلزله شناس بر این باورند که این قطعه مرکزی گسل مشا در حالت سکوت لرزهای ناشی از قفل شدگی گسل قرار گرفته است. بنابراین این قطعه گسل از نظر رخداد یک زمین لرزه شدید با بزرگای بیش از 6 و توان لرزه زایی که تا بزرگای 7.5 نیز میتواند برسد، در مورد ریسک زلزله در تهران بسیار حائز اهمیت است. بخش هایی از قطعه مرکزی گسل مشا از فاصله حدود 10 تا 15 کیلومتری بخشهای شمال و شمال شرقی تهران (بخشهای منتهی الیه شمال مناطق 4 و 1 شهرداری تهران، در ناحیه حکیمیه، قنات کوثر، سوهانک، شهید محلاتی و دارآباد) عبور می کند. بنابراین بخش هایی از شمال تهران در محدوده حوزه نزدیک قطعه مرکزی گسل مشا نیز قرار میگیرد (علاوه بر اینکه خود در پهنه گسل شمال تهران قراردارند). از سوی دیگر گسل «فیروزکوه» نیز از دید خطر زمینلرزه، توان لرزهزایی برای زلزله شدیدی با بزرگای بیش از ۶ را دارد. منطقه فیروزکوه محل تغییر روند گسل مشا (شمال غرب – جنوب شرق) به پهنه گسل فیروز کوه (شمال شرق- جنوب غرب) در حدود ۲۵ کیلومتری جنوب غربی فیروز کوه و ۱۰۰ کیلومتری شمال سمنان است. این ناحیه از دید خطر زمینلرزه دارای توان لرزهزایی برای زلزله شدید است. در پایان تأکید میکنم که باید تکلیف قطعه مرکزی گسل مشا و میزان و نحوه فعالیت آن دقیقاً معلوم شود. در سال 1374 در پژوهشی در پژوهشگاه زلزله اعلام کردم که میزان لغزش عمومی روی گسل مشا در محل دره مشا حدود 4 میلیمتر در سال است. ولی ادامه این بررسیها روی قطعه مرکزی گسل مشا تاکنون به دلایل مختلف از جمله کمبود بودجه و کم شدن همکاریهای بینالمللی، به تأخیر افتاده است، ولی اکنون بیش از هر زمان دیگر نیاز به یک بررسی جامع داریم برای یافتن پاسخ برای ابهام در مورد قطعه مرکزی گسل مشا و نبود لرزهای حداقل 1200 ساله که روی آن احساس میشود. جواب این سؤالات برای ارزیابی آسیبپذیری و ایمنی زلزله در استان و شهر تهران بسیار مهم است.
استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی
از 19 اردیبهشت 99 که زمین لرزهای با بزرگای 5 ریشتر روی گسل مشا در 5 کیلومتری شمال دماوند در استان تهران رخ داد، بحث در مورد ریسک زلزله در تهران مجدداً بر سر زبانها افتاد. بویژه آنکه بسیاری از مردم پس لرزه 7 خرداد 99 را با بزرگای ٤ ریشتر حس کردند و ترسیدند. در همین هفته و از بامداد 22 تیر ماه نیز زمین لرزههایی که بزرگترین آنها با بزرگای 4 ریشتر بود ثبت شد، این زلزله روی گسل فیروزکوه و در فاصله 20 کیلومتری جنوب غرب شهر فیروزکوه و در 100 کیلومتری شرق تهران رخ داد. البته هیچکدام از زلزلههای اخیر روی گسل فیروزکوه موجب خرابی نشدند، ولی همچنان بهعنوان زنگ هشدار در مورد زلزلههای تهران و احتمال رخداد یک زلزله شدید عمل کردند. مطالعه نگارنده در هفتههای بعد از زلزله 19 اردیبهشت مشا نشان داد که احتمال رخداد یک زلزله با بزرگای 7 ریشتر روی همین گسل بعد از این زمین لرزه اخیر با بزرگای 5 ریشتر افزایش پیدا کرده است ولی باید یادآور شد که اولاً اصل احتمال رخداد زلزله شدید روی گسل های مشا، فیروزکوه و شمال تهران، حتی بدون در نظر گرفتن زلزلههای اردیبهشت تا تیرماه 99 وجود دارد. ثانیاً تمام این لرزه خیزی گسل مشا به قطعه شرقی گسل مشا مربوط بوده که از روستای کلان (در لواسانات) در غربیترین نقطه آغاز میشود و از روستای مشا میگذرد و در نهایت در جنوب غرب فیروزکوه با گسل فیروزکوه تلاقی مییابد. البته در مورد شهر تهران، باید به قطعه مرکزی گسل مشا نیز توجه کرد که از روستای کلان لواسانات آغاز میشود و از شمال فشم و از محل شهر میگون در شمال تهران عبور می کند. این قطعه مرکزی گسل مشا علی رغم آنکه فعال است، ولی فعلاً زلزلهای نشان نداده است و گروهی از همکاران زمین شناس و زلزله شناس بر این باورند که این قطعه مرکزی گسل مشا در حالت سکوت لرزهای ناشی از قفل شدگی گسل قرار گرفته است. بنابراین این قطعه گسل از نظر رخداد یک زمین لرزه شدید با بزرگای بیش از 6 و توان لرزه زایی که تا بزرگای 7.5 نیز میتواند برسد، در مورد ریسک زلزله در تهران بسیار حائز اهمیت است. بخش هایی از قطعه مرکزی گسل مشا از فاصله حدود 10 تا 15 کیلومتری بخشهای شمال و شمال شرقی تهران (بخشهای منتهی الیه شمال مناطق 4 و 1 شهرداری تهران، در ناحیه حکیمیه، قنات کوثر، سوهانک، شهید محلاتی و دارآباد) عبور می کند. بنابراین بخش هایی از شمال تهران در محدوده حوزه نزدیک قطعه مرکزی گسل مشا نیز قرار میگیرد (علاوه بر اینکه خود در پهنه گسل شمال تهران قراردارند). از سوی دیگر گسل «فیروزکوه» نیز از دید خطر زمینلرزه، توان لرزهزایی برای زلزله شدیدی با بزرگای بیش از ۶ را دارد. منطقه فیروزکوه محل تغییر روند گسل مشا (شمال غرب – جنوب شرق) به پهنه گسل فیروز کوه (شمال شرق- جنوب غرب) در حدود ۲۵ کیلومتری جنوب غربی فیروز کوه و ۱۰۰ کیلومتری شمال سمنان است. این ناحیه از دید خطر زمینلرزه دارای توان لرزهزایی برای زلزله شدید است. در پایان تأکید میکنم که باید تکلیف قطعه مرکزی گسل مشا و میزان و نحوه فعالیت آن دقیقاً معلوم شود. در سال 1374 در پژوهشی در پژوهشگاه زلزله اعلام کردم که میزان لغزش عمومی روی گسل مشا در محل دره مشا حدود 4 میلیمتر در سال است. ولی ادامه این بررسیها روی قطعه مرکزی گسل مشا تاکنون به دلایل مختلف از جمله کمبود بودجه و کم شدن همکاریهای بینالمللی، به تأخیر افتاده است، ولی اکنون بیش از هر زمان دیگر نیاز به یک بررسی جامع داریم برای یافتن پاسخ برای ابهام در مورد قطعه مرکزی گسل مشا و نبود لرزهای حداقل 1200 ساله که روی آن احساس میشود. جواب این سؤالات برای ارزیابی آسیبپذیری و ایمنی زلزله در استان و شهر تهران بسیار مهم است.
اخبار
واگذاری 2درصد سهام شستا به بازنشستگان تأمین اجتماعی
محمد شریعتمداری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از دو اتفاق خوب برای بازنشستگان تأمین اجتماعی در آینده نزدیک خبر داد. بهگزارش «ایران»، محمد شریعتمداری در گفتوگوی زنده اینستاگرامی با اعلام این خبر اظهار کرد: مصوبه هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی برای واگذاری 2 درصد از سهام شستا به بازنشستگان و مستمری بگیران این سازمان با هماهنگی سازمان بورس را دریافت کردم. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی همچنین از هماهنگی با سازمان برنامه و بودجه برای واگذاری ۳۰هزار میلیارد تومان از سهام شرکتهای دولتی به ازای مطالبات سازمان تأمین اجتماعی از دولت خبر داد. گفتنی است: ارزش هر سهم شستا در زمان عرضه در ۲۷ فروردین ماه ۸۶۰ تومان بود که هماکنون ارزش هر سهم به بیش از سه هزار و ۵۰۰ تومان رسیده است. هفته گذشته هیأت وزیران با پرداخت ۳۲ هزار میلیارد تومان طلب سازمان تأمین اجتماعی از دولت موافقت کرده بود که با افزایش ۳۰ هزار میلیارد تومانی آنچه که وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی امروز از آن یاد کرد، مجموع طلبهای واصل شده این سازمان از دولت تا پایان سال به ۶۲ هزار میلیارد تومان میرسد که گام بزرگی در راستای حل مشکلات بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی است.
عرضه اولین تولید داخلی «رمدسیویر» از هفته آینده
وزیر بهداشت با ابراز نگرانی درباره وضعیت کووید۱۹ در چهار استان، از عرضه تولید داخلی داروی «رمدسیویر» از هفته آینده خبر داد. دکتر سعید نمکی با اشاره به ارائه گزارشی از وضعیت استانهای درگیر کرونا به رئیس جمهوری گفت: خوشبختانه با همراهی مردم و کمک مسئولان استانی و همکارانمان در دانشگاههای علوم پزشکی، امروز وضعیت مطلوبتری نسبت به روزهای گذشته داریم و بیماری در استانهای کرمانشاه، کردستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و خوزستان تا حد زیادی کنترل شده و موارد ورودی به بیمارستانها بسیار کمتر از قبل است و بیماران بستری و مرگ و میر رو به کاهش است. وزیر بهداشت با بیان اینکه البته در استانهای مازندران، خراسان رضوی، تهران و البرز جای نگرانی داریم، افزود: امیدواریم بتوانیم در این استانها نیز بیماری را بزودی کنترل کنیم. این گزارش را خدمت رئیس جمهوری و اعضای دولت دادم. نمکی با اشاره به همراهی مردم در استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاریها، در عین حال از موافقت رئیس جمهوری با برخی از تفویض اختیارها به کمیتههای استانی مبارزه با کرونا خبر داد و گفت: در کمیتههای استانی مبارزه با کرونا تصمیمات خوبی برای محدودیتهای جدید گرفته شده و اگر این روال را تا دو هفته آینده خوب دنبال کنیم، در کاهش بیماری بسیار مؤثر خواهد بود. وزیر بهداشت همچنین درباره داروهای درمان کرونا گفت: بارها اعلام کردهایم که کووید۱۹ هنوز هیچ داروی مؤثر و قابل اعتمادی در دنیا ندارد. اما برخی همکاران دو داروی رمدسیویر و فاویپیراویر را تجویز میکردند. بویژه رمدسیویر که در اروپا و امریکا هم مطرح است. یک سری شیاد وارد قاچاق این فرآورده و فرآورده جعلی آن شده بودند. بر همین اساس گرچه این دارو در لیست دارویی کشور نیست، اما برخی همکاران آن را تجویز میکردند و معتقد بودند که در برخی بیماران اثربخش است، به همین خاطر روز گذشته این دارو را به اندازه کافی توزیع کردیم و هفته آینده اولین تولید ملی این دارو هم عرضه خواهد شد و بنابراین کمبودی در این زمینه نخواهیم داشت. نمکی همچنین درباره تصمیمهای اتخاذ شده برای تهران افزود: تصمیمهای اتخاذ شده درباره محدودیتهای یک هفتهای پیش از این از سوی ستاد استانی مبارزه با کرونا در تهران به دستگاههای مختلف ابلاغ شده است. یک هفته با این آهنگ خواهیم رفت و اگر اثرات کمتر از آنچه که انتظار داشتیم، بود، محدودیتهای بیشتری در نظر خواهیم گرفت.
تمدید محدودیتهای کرونایی در تهران
رئیس ستاد مقابله با کرونا در استان تهران با تأکید بر پیچیده بودن شرایط تهران برای مقابله با کرونا، گفت: با توجه به نظرات فنی و بحثهای میدانی، درخواست اعضای ستاد مقابله با کرونا در تهران، تمدید محدودیتها به مدت یک هفته دیگر است؛ چراکه محدودیتهای یک هفتهای کفایت نمیکند و دامنه محدودیتها باید در هفتههای آتی افزایش یابد. دکتر علیرضا زالی افزود: موضوع مهم دیگر آن است که تمام تجمعات بالقوه بالای ۱۰ نفر، همایشها، مجامع، کمیسیونها، جشنوارهها و نمایشگاهها از نظر ما باید معلق تلقی شوند. درباره برگزاری نماز جماعت نیز مساجد طبیعتاً باز هستند اما درخواستمان این بود که نماز و مناسک مذهبی به شکل فُرادی برگزار شود. درباره نماز جمعه نیز با همکاری ائمه محترم جمعه استان تهران درخواست کردیم که این هفته هم نماز جمعه در سطح استان تهران تعطیل باشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دولت 50 در صد سهم بیمه سلامت اتباع خارجی را می پردازد
-
دومیلیون تهرانی تحت تأثیر مستقیم زلزله احتمالی 7 ریشتری
-
رقص با کرونا در تالار آینه
-
ضرورت بررسی جامع قطعه مرکزی گسل مشا
-
اخبار
اخبارایران آنلاین