ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برنامههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تعطیلی پذیر نیستند
محمدرضا زمردیان
معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
شیوع کرونا و ضرورتهایی که بهدنبال گسترش آن بهشکل پاندمی در عرصه جهانی مطرح شد تمامی سازمانها و ادارههای کشورمان را بر آن داشت تا محدودیتهایی را در شرایط کاری خود در نظر بگیرند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم از این امر مستثنی نبوده و نیست. ما هم برای تطابق خود با شرایط تحمیلی ویروس کرونا ناچار به ایجاد تغییراتی در نحوه فعالیتها و عرضه خدمات خود هستیم. در گذشته و برای پوشش روستاها و مناطقی که دسترسی به مراکز فرهنگی ندارند یکسری مراکز سیار درنظر گرفته بودیم تا بچههایی که دسترسی به این امکانات نداشتند تا حدی از این برنامهها بهرهمند شوند. به همین منظور سایتی با عنوان «پیک امید» از اسفند ماه سال 97 راهاندازی شد که بر فعالیتهای داوطلبانه مربیان کانون متمرکز شد؛ تماشاخانه کانون 2 تریلی مجهز به سیستم صوتی و تصویری راهاندازی کرد و به سوی مناطق مختلف کشور اعزام کرد و مربیان داوطلبی که آنها را همراهی میکردند دست به برپایی کمپهای فرهنگی یک هفتهای میزدند. این کمپها برای پوشش نسبی همه حوزههای فرهنگی از جمله اجرای نمایش، قصه خوانی، معرفی کتاب و... در تلاش بودند. با این حال از دوازدهم اسفندماه برای رعایت محدودیتهای کرونایی ناچار به لغو این کمپهای فرهنگی شدیم. از آنجایی که فعالیتهای فرهنگی- هنری نباید تعطیل شوند ما هم نظیر دیگر سازمانهای فعال در این عرصه تلاش کردیم تا بخشی از اقداماتمان به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی منتقل شوند. بههمین منظور سایت «پیک امید» از اسفند گذشته راهاندازی شد و بیش از چهار و نیم میلیون کودک و نوجوان به شکل رایگان از برنامههای آن استفاده کردند. با این حال شروع تابستان ما را بر آن داشت که تلاش بیشتری به خرج بدهیم و امکانی برای ارتباط آسانتر با مربیان کانون در حوزههای فرهنگی- هنری مختلف فراهم شود. بنابراین همچون پیک امید، نشانی الکترونیکی راهاندازی شد. هر دو سایتی که عنوان شد از زیرمجموعههای سایت اصلی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با نشانی الکترونیکی http://kpf.ir هستند. در برنامهریزی جدیدی که در نظر گرفتهایم علاوه بر «پیک امید»، دورههای آموزشی مختلفی در سه سطح اجرایی خواهند شد. یکی از این دورهها بدون محدودیت زمانی هستند و کودکان و نوجوانان میتوانند هر زمانی که خواستند از برنامهها استفاده کنند. در این بخش فیلمهایی از استادان صاحب نام حوزههای مختلف ضبط شده که روی سایت بارگذاری میشوند. فاز نخست برنامههای این بخش از تابستان جاری شروع میشود که هفت بخش «داستان نویسی»، «ساخت عروسکهای نمایشی»، «قصه گویی(آموزش فن بیان، زبان بدن، انتخاب و پردازش متن)، خط تحریری(خوشنویسی)، «عکاسی» و «کاغذتا یا همان اوریگامی» را شامل میشود. فعالیتهای این بخش طیف گستردهای را دربر میگیرد که حتی شامل آموزش مهارتهای زندگی نظیر افزایش اعتماد به نفس هم میشود. حتی آموزش کارهایی نظیر فیلمسازی هم در خلال این برنامهها درنظر گرفته شده که البته بخشی همچون قصه گویی به بزرگسالان هم تعلق دارد. اما نکته دیگری هم هست که بد نیست به آن اشاره شود؛ تلاش شده برای بچههایی با محدودیتهای خاص شنوایی و حتی ناشنوایی کامل هم برنامههایی اجرا شود. البته این برنامه دیگر همراه با مترجم ویژه نیست و کارشناسان از همان ابتدا به زبان اشاره آموزش میدهند. مهلت ثبتنام در بخشی از این دورهها از پنجم تیرماه جاری شروع شده و تا فردا، پانزدهم تیرماه هم ادامه خواهد یافت. بخشی از دورههای حضوری هم به شکل محدود و با رعایت پروتکلهای بهداشتی میزبان علاقه مندان خواهند بود.
مسعود دلخواه، محمدرضا خاکی و آروند دشتآرای در گفتوگو با «ایران» از چالشهای جشنواره تئاتر امسال میگویند
غم بزرگ را بهکار بزرگ تبدیل کنیم
محسن بوالحسنی
خبرنگار
روزهای پایانی هفته گذشته با حکم سیدمجتبی حسینی، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعضای شورای سیاستگذاری و دبیر سی و نهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر معرفی شدند و براساس همین احکام، هوشنگ توکلی، ایرج راد، مریم معترف، حسین مسافرآستانه، قادر آشنا (مدیرکل هنرهای نمایشی) و برزین ضرغامی (مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران) بهعنوان اعضای شورای سیاستگذاری و در حکمی جداگانه و بنا به پیشنهاد مدیرکل هنرهای نمایشی و تأیید شورای سیاستگذاری جشنواره حسین مسافرآستانه بهعنوان دبیر سیونهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر انتخاب شد. کرونا، امسال تئاتر را با چالشی روبهرو کرد که شاید هرگز طی دهههای اخیر، هیچ هنرمندی با آن روبهرو نشده بود و کمترین ضربهاش تعطیلی سالنهای تئاتر برای چند ماه و خانهنشینیتئاتریها و دوری از صحنه بود که همه اینها، وضعیت اقتصادی و روحیه این عاشقانه تئاتر را دستخوش آسیب کرد و حالا برگزاری جشنواره تئاتر فجر هم چالشی است علیحده، هم برای مدیران آن و هم برای هنرمندان تئاتر. سالهای گذشته این جشنواره با چالشهای زیادی روبهرو بود و بههر صورت با هر زحمت و مشکلی که بود برگزار شد و با خوبوبدهایش ختم بهخیر شد اما امسال این دوره از جشنواره چالشی جدیتر از همیشه پیش رو دارد و آنهم ویروس کروناست که کسی آنچنان نمیداند تا پایان زمستان، چه سرنوشتی را در کشور رقم خواهد زد. با اینهمه هنرمندان تئاتری در گفتوگو با «ایران»، از چالشهای پیشروی این جشنواره و پیشنهادهایی میگویند که میتواند برای برگزارکنندگان این جشنواره قابل بررسی باشد.
حمایت جدی از گروههای تئاتری
مسعود دلخواه کارگردان تئاتــــر در گفتوگو با «ایران» بخشی از مشکل را حوزه بینالملل میداند و احتمال فراهم نشدن شرایــــــــط حضور برای گروههای خارجی. او میگوید: «با توجه به چالشهایی که جشنواره تئاتر فجر در سالهای گذشته، علیالخصوص سال گذشته، داشته امسال باید چالش ویروس کرونا را هم به این چالشها اضافه کرد که چالش کمی هم نیست. امکان دعوت از گروههای بینالمللی ممکن است بهدلیل همین شرایط مهیا نشود و گروههای داخلی نیز که همیشه با شوق و علاقه خود را برای جشنواره آماده میکردند و امسال شرایط باعث خواهد شد که این انگیزهها با تردید همراه شود. بهنظر من این دوره، یکی از سختترین دورهها برای دبیر جشنواره آقای مسافرآستانه خواهد بود و شرط این موفقیت را باید در نظر گرفت و بدترین سناریوها و بهترینها را در نظر گرفت و برای همه حالتها آماده بود. در بدترین شکل ممکن است که وضعیت آنقدر بد شود که نه گروهها به اندازه کافی شرکت کنند و نه بخشهای دیگر کامل شوند و مشکلات عدیده مالی کار را با مشکل جدی روبهرو کند. بهترین حالت هم این است که این ویروس با کشف واکسن و... سیر نزولی پیدا کند و انگیزهای برای گروههای حرفهای مهیا شود. بسیاری از گروههای تئاتری مسائلی دارند که باید حل شود و همین الان هم گروههایی که در سالنهای اصلی قرار بوده اجرا بروند قید اجرای خود را زدهاند و مشکل مالی در این حوزه مهمترین مشکل است چون نمیتوانند با پنجاهدرصد صندلی روی صحنه بروند چون حمایت جدی در این زمینه پیشبینی نشده و خود این مسأله مشکل مهمی است...» دلخواه درباره راهحلهای احتمالی که میتوان برای برگزاری جشنواره امسال در نظر گرفت میگوید: «این مسأله، مسأله بسیار مهمی است. بخشی از سناریوها قابل پیشبینی است و بخشیاش نیست. بخش غیرقابل پیشبینی استقبال مخاطبان تئاتر است که نمیدانیم آنها چگونه از جشنواره استقبال خواهند کرد. همانطور که گفتم جشنواره امسال واقعاً قابل پیشبینی نیست و باید برای هر سناریویی که از پیش در نظر گرفتهایم، آماده باشیم. یکی از مسائلی که هرساله گریبانگیر تئاتر فجر بوده بودجه است. گروههای حرفهای باید برای شرکت در جشنواره انگیزه داشته باشند و حالا با این شرایط بیشک باید انگیزهای قویتر داشته باشند و مسأله مالی واقعاً انگیزهای غیرقابل انکار است و وقتی گروههای حرفهای میتوانند قدم به راه بگذارند باید مطمئن باشند که میتوانند از پس مسأله مالی خود بربیایند. از طرف دیگر، کمرنگ شدن ممیزی آثار، میتواند انگیزهبخش باشد و در چارچوب قوانین کشوری و در ظرفیت فرهنگ اجتماعی ما باید کمی آسان گرفته شود و کارها و هنرمندان محترم شمرده شوند. مسائل سیاسی، اجتماعی هم تأثیرگذار خواهند بود که ما باید برحسب شرایط به همه اینها از پیش فکر کنیم و بسترسازیهای مناسب و درستی در نظر بگیریم و طرحریزی کنیم.» این کارگردان تئاتر کمک نهادها و سازمانهای دیگر به این جشنواره را مستلزم خواستی جمعی دانست که به عقیده او چندان وجود ندارد. او میگوید: «در وهله اول باید این کمک، یک خواست جمعی باشد و من فکر میکنم این خواست و اراده آنچنان وجود ندارد و سالهاست بهخواب رفته است. اراده کمک به وضعیت تئاتر تقریباً میتوانیم بگوییم وجود ندارد یا ما تئاتریها آن را احساس نمیکنیم و اگر هست در حد مسکنهای زودگذر است. هنرمند باید باور کند که این جشنواره خودش است و دولت و تمام ارگانها و سازمانهای فرهنگی به این جشنوارهها کمک میکنند. از نظر من این فراخوان باید بسیار دقیق نوشته شود و پشتوانه قوی مادی و معنوی داشته باشد تا انگیزهای قوی برای هنرمندان بهوجود بیاید. دلخواه درباره دبیر جشنواره امسال، یعنی حسین مسافر آستانه هم میگوید: «مسافرآستانه یکی از تئاتریهای سالم ماست که بسیار باتجربه است و سابقه مدیریتی موفقی هم دارد. کارگردان بسیار خوبی هم هست و رابطه سالم و دوستانهای بین او و هنرمندان تئاتر وجود دارد اما باید پرسید که اختیارات او بهعنوان مثال در بحث بودجه چقدر است و آیا دست بازی خواهد داشت یا از لحاظ گرفتن مشاورهای قوی و مجرب چطور؟ بدون اختیارات لازم واقعاً کاری از پیش نمیرود ولی اگر ما به همه این مسائل بخوبی ورود کنیم و از دبیر و عوامل جشنواره و... حمایت کنیم در بدترین شرایط میتوانیم بهترین خروجی را رقم بزنیم.»
به زیربناهای تئاتر توجه کنیم
محمدرضــــــا خاکــــــــــی نمایشنامهنویس و استاد دانشگاه در گفتوگو با «ایران» پیشنهاد میکند که امسال بهجای تمرکز بر بحث اجراهای صحنهای بحث آموزش و زیرساختهای تئاتری را مورد توجه قرار بدهیم. او میگوید: «حالا که قصد داریم چنین کاری کنیم بهجای آنکه صرفاً آن را در حوزه اجرا ببینیم، هدف را بهسمت و سوهای دیگری ببریم. امروز در تئاتر عرضههای گوناگونی از جمله آموزش، فرهنگی، ادبیات و رویکردهای تحلیل اجتماعی مثل جامعهشناسی و روانشناسی وجود دارد و ما میتوانیم انرژی خود را در چنین شرایطی فقط به اجراهای صحنهای محدود نکنیم. ما میتوانیم از این فرصت استفاده کنیم و تئاتر را به جز اجرا، در بسترها و زیرمتنهایش ببینیم و انرژی خود را آنجا صرف کنیم.» او در پاسخ به این سؤال که برای ورود به چنین حوزهای آیا بسترسازی لازم وجود دارد یا نه، میگوید: «به هیچ وجه. اکثر سالنهایی که ما امروز میشناسیم واقعاً امن نیست. چند وقت پیش برای دیدن تئاتر بههمراه چند نفر از دوستان تئاتری، به یکی از سالنهای تهران رفتیم. به دوستان گفتم که این سالنها اصلاً استاندارد نیستند و حتی یک کپسول اطفای حریق در آنها وجود ندارد. نظر شخصی من این است که توسعه فرهنگی باید طور دیگر و شکل دیگری اتفاق بیفتد. ما امروز میتوانیم به آنچه در کشورهای پیشرفته اتفاق میافتد نگاه کنیم و ببینیم آنها در این موقعیتها چگونه عمل میکنند و چطور پای تکنولوژی را وسط میکشند تا خلأهای موجود را پر کنند. امسال میتوانیم چه بهصورت حضوری و چه بهصورت غیرحضوری و مجازی با بزرگان تئاتر ایران و جهان حرف بزنیم و از طریق این گفتوگوها هم به بحث آموزش بپردازیم و هم یک کار پژوهشی و آیندهساز را عملیاتی کنیم. در این بستر میتوان درباره آینده تئاتر حرف زد یا از تئاتر بعد از کرونا و چالشهایش سخن گفت. همه تئاتریهای دنیا چنین کاری میکنند. امروز صفحه کارگردانهای ما پرشده از پیامهای تسلیت و شادباش. نه تحلیلی وجود دارد نه معرفی کتابی در حوزه تئاتر و نه از نقصانهای تئاتر و نقطه قوتها حرفی زده میشود. ما امروز نه از دانشگاه حرف میزنیم و نه از حوزه آموزش و تئاتر را خواسته ناخواسته به سمت تئاتر عوامزده پیش بردهایم و عنوان تئاتر لاکچری (که نمیدانم از کجا آمد و چطور) را جاری و ساری کردهایم. تئاتر را چه به این مقولهها و حرفها. کرونا در سراسر دنیا وجود دارد همانطور که تئاتر در همه دنیا وجود دارد و خروجیهای چندین میلیون دلاریاش تعطیل شده اما نگذاشتهاند مباحث آموزشی و زیربنایی تعطیل شود. چرا چنین نکنیم؟ چرا گفتوگو نکنیم و گفتوگو درباره نقطه ضعف و قوتهای تئاتر خود را هدف اصلی قرار نمیدهیم؟ با این کار حداقل میتوانیم این غم بزرگ را به کاری بزرگ تبدیل کنیم که صرفاً یک وجه باسمهای نداشته باشد و بنایی و زیرساختی باشد برای رونق تئاتر آینده ما.»
لزوم بازتعریف جشنواره
آرونــــــــــد دشــــــتآرای کارگردان تئاتر هم در گفتوگو با «ایران» ضمن بررسی بنیادین مشکل جشنواره تئاتر فجر طی سنوات گذشته که عمده آنها را در عدم خلاقیت و خروجی مناسب با تعریف جشنواره میداند پیشنهاد میکند که جشنواره امسال را طور دیگری برگزار کنیم و از مسیر این نگاه تازه لطمههایی را که کرونا به اهالی تئاتر زد تا جایی جبران کنیم. دشتآرای معتقد است: «نکته اولی که باید صراحتاً به آن اشاره کنم لزوم بازتعریف جشنواره تئاتر فجر است و مروری دوباره به جشنوارهای که قرار بوده خلاق باشد و نمایانگر ظرفیت و توان تئاتری ما و البته معرفی نسل جوان.» او درباره چالشهای برگزاری جشنواره میگوید: «نکته اینجاست که از نظر من جشنواره را نباید هر سال به یک دبیر داد و آنقدر آن را بالا پایین کرد که از ذات خودش دور بیفتد. پیشنهاد ما این بود که جشنواره چندسال در اختیار یک دبیر اجرایی باشد تا آن دبیر بتواند فرصت جاری و ساری کردن اندیشههای لازم را در جشنواره داشته باشد و جشنواره را به همان نکتههایی که در ذات آن تعریف شده پیش ببرد. همین تعریف بود که ما را در مقایسه با کشورهای همسایه، کشوری صاحبتئاتر معرفی میکرد و به ما هم به لحاظ کمیت تئاتریها و هم کیفیت تئاترهای اجرا شده در مقام ارجحیت قرار میداد.» دشتآرای پیشنهاد میکند که بودجه جشنواره امسال را میتوان با برگزار نکردنش به هنرمندان و اهالی تئاتری اختصاص داد که کرونا به آنها لطمههای بسیار زد و واقعاً بسیاری از آنها در شرایط بحرانی قرار دارند و در امور روزانه خود دچار مشکل مادی و معیشتی شدهاند. او میگوید: «میتوانیم چنین کاری کنیم که هم انگیزهای به هنرمندان بدهیم و هم توان خود را صرف حوزههایی دیگر جز اجرا کنیم و بحثهای آموزشی را پیش بگیریم و برای امسال طراحی کنیم که در چه حوزههایی ضعف داریم و این میتواند فرصتی باشد که تعطیلی به ما میدهد.»
به بهانه برگزاری نمایشگاه «مادری برای کودکان اوبه»
نقاشیهایی به رنگ مهر مادر
مریم سادات گوشه
خبرنگار
«مادری برای کودکان اوبه» نام نمایشگاه جدید سلیمه قزل است. هنرمند ترکمنی که بر اساس فرهنگ و آداب و رسوم منطقه ترکمن صحرا نقاشی میکشد. نقاشیهایی که به گفته خودش در شهرهای بزرگی چون گرگان و تهران مخاطب دارد اما در بندر ترکمن مخاطب چندانی ندارد. چرا که بندر ترکمن، آق قلا و گنبد هیچ گالری ای برای برگزاری نمایشگاه ندارد. سلیمه قزل هم مثل بسیاری از هنرمندان بهدلیل نبود امکانات تحصیلی در شهرشان تلاش کرده است تا با تحصیل در دانشگاه بتواند با نقاشیهایش فرهنگ محل زندگی اش را در تاریخ ثبت کند و زنده نگاه دارد.
حالا بعد از دوران قرنطینه کرونا باز هم نمایشگاهش را از جمعه 13 تیرماه در گالری بهارک افتتاح کرده است. او در مورد آثارش که تماماً تصویرگر روایت زندگی در ترکمن صحراست و از آن منطقه نشأت میگیرد به «ایران» میگوید: «از همان اوایل ورودم به دانشگاه سعی کردم تا بتوانم فرهنگ محل زندگیام یعنی منطقه ترکمن صحرا را در آثارم وارد کنم.در شروع نمد ترکمن را منشأ آثارم قرار دادم و کم کم فرمهای هندسی مکانهای مذهبی ایلم و نیز سنگ قبرها با موتیفها و نوشتههایی که روی آنها تراشیده شده و اکثراً شامل فرمهای شاخ قوچ است را که نماد قدرت و برکت و زایش هستند وارد آثارم کردم. همینطور نقوش و موتیفهایی که در دستبافتههای زنانه شامل سوزن دوزیها، قالیبافی، نمد مالی و گلیم بافی را وارد آثارم کردم و همنیطور از زیورآلات استفاده کردم.»
این نقاش هنرمند در پاسخ به اینکه چرا نام نمایشگاهش را مادری برای کودکان اوبه گذاشته است و معنای اوبه چیست؟ میگوید:«اوبههای ترکمن را در نقاشیهایم تصویر کردم. اوبه در واقع تعریفش این است که ترکمنها در زمان کوچ نشینیشان آلاچیقهایی را برای زندگی برپا میکردند که به این آلاچیقها گوت تکمه و آق اوی هم گفته میشود. به تجمع این آلاچیقها در کنار هم که در واقع همان روستای ترکمن را تشکیل میدهد اوبه میگویند.»
قزل در پاسخ به اینکه چرا از جنین و زایش در نقاشیهایش استفاده کرده است، میگوید:«با توجه به اهمیت و نقش خانواده در فرهنگ ترکمن به ارزش داشتن باروری و زایش، جنینها را وارد نقاشی هایم کردم ولی نگاهم به این جنینها از زوایای مختلفی بود و فقط از حیث نشان دادن این باروری و زایش که در وجود یک زن از طرف خداوند قرار داده شده، نبوده بلکه میخواستم بگویم حس مادری نه فقط از طریق زایش بلکه این حس میتواند شامل تمام کودکانی شود که به هر دلیل از داشتن مادر محرومند.» او در ادامه سخنانش در خصوص تکنیک آثارش توضیح میدهد:«تکنیک در آثارم بیشتر استفاده از رنگ اکریلیک و ترکیب مواد و متریالهای مختلف است. خصوصاً استفاده از کولاژ پارچه و چارقدهای زنان ترکمن که در واقع ارتباط تنگاتنگی با این جنینها دارند و تمام سعیم را کردم تا تلفیقی از سنت و مدرنیستم را در آثارم داشته باشم و فرهنگ و سنتهای نهفته در فرهنگ ترکمن را با انتزاعی کردن و جزئی کردن تصویر بکشم. رنگها بیشتر رنگهای غالب در زندگی ترکمن صحراست. هرکسی که به منطقه ما سفری داشته است حتماً متوجه حضور غالب رنگهای گرم در فرهنگ ترکمن میشود. خصوصاً در لباسهای زنان، سوزن دوزیها و دست بافتههایشان اینها کاملاً قابل مشاهده است.» قزل در پاسخ به اینکه آیا در ترکمن صحرا مردم به دیدن آثارش میآیند و نقاشیهایش را دوست دارند؟ میگوید: «ترکمنها نمایشگاه نقاشی را دوست دارند اما نه بهصورت سبک و سیاق کارهای من که مدرن هستند. آنها بیشتر نقاشیهای رئال را دوست دارند. مثلاً عکس طبیعت را بیشتر میپسندند تا نقاشی چالش برانگیز. در حقیقت میخواهند عکسهای شسته رفته ببینند. آنجا منطقهای است که گالری استاندارد ندارد. من نمایشگاههایم را در شهر گرگان برپا میکنم چون بندرترکمن، آق قلا و گنبد گالری ندارند. البته شهر گنبد قبلاً داشت اما چون درآمدزایی نداشت مجبور شدند آن را تبدیل به آموزشگاه هنر کنند.» او در مورد فروش آثار هنری در منطقه سکونتش میگوید:«در منطقه ما فروش آثار خیلی ضعیف است. مردم از لحاظ مالی در سطح بالایی از زندگی نیستند و منطقه بضاعت بالایی ندارد و کمتر توسعه یافته است. درآمد مردم بهگونهای نیست که برای خرید آثار هنری هزینه کنند نه برای دکور و نه حتی مجموعه داری. مردم حاضرند برای دکور خانهشان پوستر ارزان قیمت بخرند اما اثر هنری نمیخرند.» این هنرمند نقاش ترکمنی در مورد فروش آثار خودش و بازار کار هنر تأکید کرد: «آثار هنریام آنقدرها که هزینه میکنم و وقت میگذارم فروش خوبی ندارند. شاید در سال چند اثر فروش رود. من اصلاً آثارم در منطقه ترکمن صحرا فروش نرفته است. در تهران هم همینطور دوستان هنرمندم از من حمایت کردهاند و آثارم فروش داشته است.» قزل در دوره کرونا که دنیا در قرنطینه به سر میبرد از شرایط به وجود آمده استقبال کرده است او هم مثل بسیاری از هنرمندان آثاری خلق کرده است:«دوره قرنطینه تأثیر خوبی بر کارهایم گذاشته است.» چرا که مدت زمان طولانی در خانه مانده و توانسته است ایدههایی که سالها در ذهن داشته اما وقت کشیدنش را پیدا نکرده تا در این مدت نقاشی کند.
خبرنگار
«مادری برای کودکان اوبه» نام نمایشگاه جدید سلیمه قزل است. هنرمند ترکمنی که بر اساس فرهنگ و آداب و رسوم منطقه ترکمن صحرا نقاشی میکشد. نقاشیهایی که به گفته خودش در شهرهای بزرگی چون گرگان و تهران مخاطب دارد اما در بندر ترکمن مخاطب چندانی ندارد. چرا که بندر ترکمن، آق قلا و گنبد هیچ گالری ای برای برگزاری نمایشگاه ندارد. سلیمه قزل هم مثل بسیاری از هنرمندان بهدلیل نبود امکانات تحصیلی در شهرشان تلاش کرده است تا با تحصیل در دانشگاه بتواند با نقاشیهایش فرهنگ محل زندگی اش را در تاریخ ثبت کند و زنده نگاه دارد.
حالا بعد از دوران قرنطینه کرونا باز هم نمایشگاهش را از جمعه 13 تیرماه در گالری بهارک افتتاح کرده است. او در مورد آثارش که تماماً تصویرگر روایت زندگی در ترکمن صحراست و از آن منطقه نشأت میگیرد به «ایران» میگوید: «از همان اوایل ورودم به دانشگاه سعی کردم تا بتوانم فرهنگ محل زندگیام یعنی منطقه ترکمن صحرا را در آثارم وارد کنم.در شروع نمد ترکمن را منشأ آثارم قرار دادم و کم کم فرمهای هندسی مکانهای مذهبی ایلم و نیز سنگ قبرها با موتیفها و نوشتههایی که روی آنها تراشیده شده و اکثراً شامل فرمهای شاخ قوچ است را که نماد قدرت و برکت و زایش هستند وارد آثارم کردم. همینطور نقوش و موتیفهایی که در دستبافتههای زنانه شامل سوزن دوزیها، قالیبافی، نمد مالی و گلیم بافی را وارد آثارم کردم و همنیطور از زیورآلات استفاده کردم.»
این نقاش هنرمند در پاسخ به اینکه چرا نام نمایشگاهش را مادری برای کودکان اوبه گذاشته است و معنای اوبه چیست؟ میگوید:«اوبههای ترکمن را در نقاشیهایم تصویر کردم. اوبه در واقع تعریفش این است که ترکمنها در زمان کوچ نشینیشان آلاچیقهایی را برای زندگی برپا میکردند که به این آلاچیقها گوت تکمه و آق اوی هم گفته میشود. به تجمع این آلاچیقها در کنار هم که در واقع همان روستای ترکمن را تشکیل میدهد اوبه میگویند.»
قزل در پاسخ به اینکه چرا از جنین و زایش در نقاشیهایش استفاده کرده است، میگوید:«با توجه به اهمیت و نقش خانواده در فرهنگ ترکمن به ارزش داشتن باروری و زایش، جنینها را وارد نقاشی هایم کردم ولی نگاهم به این جنینها از زوایای مختلفی بود و فقط از حیث نشان دادن این باروری و زایش که در وجود یک زن از طرف خداوند قرار داده شده، نبوده بلکه میخواستم بگویم حس مادری نه فقط از طریق زایش بلکه این حس میتواند شامل تمام کودکانی شود که به هر دلیل از داشتن مادر محرومند.» او در ادامه سخنانش در خصوص تکنیک آثارش توضیح میدهد:«تکنیک در آثارم بیشتر استفاده از رنگ اکریلیک و ترکیب مواد و متریالهای مختلف است. خصوصاً استفاده از کولاژ پارچه و چارقدهای زنان ترکمن که در واقع ارتباط تنگاتنگی با این جنینها دارند و تمام سعیم را کردم تا تلفیقی از سنت و مدرنیستم را در آثارم داشته باشم و فرهنگ و سنتهای نهفته در فرهنگ ترکمن را با انتزاعی کردن و جزئی کردن تصویر بکشم. رنگها بیشتر رنگهای غالب در زندگی ترکمن صحراست. هرکسی که به منطقه ما سفری داشته است حتماً متوجه حضور غالب رنگهای گرم در فرهنگ ترکمن میشود. خصوصاً در لباسهای زنان، سوزن دوزیها و دست بافتههایشان اینها کاملاً قابل مشاهده است.» قزل در پاسخ به اینکه آیا در ترکمن صحرا مردم به دیدن آثارش میآیند و نقاشیهایش را دوست دارند؟ میگوید: «ترکمنها نمایشگاه نقاشی را دوست دارند اما نه بهصورت سبک و سیاق کارهای من که مدرن هستند. آنها بیشتر نقاشیهای رئال را دوست دارند. مثلاً عکس طبیعت را بیشتر میپسندند تا نقاشی چالش برانگیز. در حقیقت میخواهند عکسهای شسته رفته ببینند. آنجا منطقهای است که گالری استاندارد ندارد. من نمایشگاههایم را در شهر گرگان برپا میکنم چون بندرترکمن، آق قلا و گنبد گالری ندارند. البته شهر گنبد قبلاً داشت اما چون درآمدزایی نداشت مجبور شدند آن را تبدیل به آموزشگاه هنر کنند.» او در مورد فروش آثار هنری در منطقه سکونتش میگوید:«در منطقه ما فروش آثار خیلی ضعیف است. مردم از لحاظ مالی در سطح بالایی از زندگی نیستند و منطقه بضاعت بالایی ندارد و کمتر توسعه یافته است. درآمد مردم بهگونهای نیست که برای خرید آثار هنری هزینه کنند نه برای دکور و نه حتی مجموعه داری. مردم حاضرند برای دکور خانهشان پوستر ارزان قیمت بخرند اما اثر هنری نمیخرند.» این هنرمند نقاش ترکمنی در مورد فروش آثار خودش و بازار کار هنر تأکید کرد: «آثار هنریام آنقدرها که هزینه میکنم و وقت میگذارم فروش خوبی ندارند. شاید در سال چند اثر فروش رود. من اصلاً آثارم در منطقه ترکمن صحرا فروش نرفته است. در تهران هم همینطور دوستان هنرمندم از من حمایت کردهاند و آثارم فروش داشته است.» قزل در دوره کرونا که دنیا در قرنطینه به سر میبرد از شرایط به وجود آمده استقبال کرده است او هم مثل بسیاری از هنرمندان آثاری خلق کرده است:«دوره قرنطینه تأثیر خوبی بر کارهایم گذاشته است.» چرا که مدت زمان طولانی در خانه مانده و توانسته است ایدههایی که سالها در ذهن داشته اما وقت کشیدنش را پیدا نکرده تا در این مدت نقاشی کند.
خط خبر
پس از انتشار اخبار بازگشت شهاب حسینی به حوزه اجرا، گمانهزنیهای اشتباهی بابت بستر پخش این برنامه در رسانهها منتشر شد. روابط عمومی «همرفیق» اعلام کرد این برنامه با اجرای شهاب حسینی در مرحله پیشتولید قرار دارد و طی روزهایهای آینده جلوی دوربین خواهد رفت و بزودی با انتشار محتوای تبلیغاتی رسمی، پلتفرمهای vod پخش آن اعلام خواهد شد.
نیک کوردرو هنرپیشه دارنده جایزه تئاتر «تونی» که به اسکار تئاتر شهرت دارد، بیماری کووید ۱۹ دو قسمت ریهاش را درگیر کرده وبرای دریافت ریه پیوندی و زنده ماندن تقلا میکند.
به دنبال انتشار اخباری درباره آخرین وضعیت ساخت فصل سوم سریال «نون.خ» مهدی فرجی تهیهکننده این مجموعه با اشاره به اینکه وضعیت ساخت فصل سوم این سریال هنوز نامشخص است، گفت: هیچ فردی بهعنوان فیلمنامهنویس به گروه نویسندگان مجموعه «نون.خ» اضافه نشده است و اخباری که پیرامون نگارش فیلمنامه توسط بهرام توکلی یا افراد دیگر منتشر میشود، صحت ندارد.
سیاوش حقیقی تهیهکننده سینما قصد دارد سریالی با موضوع شهدای غواص لشکر ۲۱ امام رضا(ع) خراسان و نقش آنها در عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ تهیه کند. این سریال در ۱۵ قسمت ۴۰ دقیقهای در مرکز سیمای استانهای رسانه ملی تولید خواهد شد.
سریال «سه دونگ، سه دونگ» از شنبه (۱۴ تیر ماه) بهیاد مرحوم سیروس گرجستانی روانه آنتن آیفیلم فارسی شده است. در این سریال بازیگرانی چون زندهیاد سیروس گرجستانی، مرجانه گلچین، عباس جمشیدیفر، جواد عزتی، اشکان اشتیاق، محمد کاسبی، سیاوش مفیدی و یوسف صیادی به ایفای نقش پرداختهاند.
بهمنظور پاسداشت یاد استاد ابوالحسن نجفی در عرصه ترجمه و تشویق مترجمان در اعتلای زبان فارسی، مرکز فرهنگی شهر کتاب مراسم چهارمین دوره جایزه ابوالحسن نجفی را در بهمن سالجاری برگزار میکند و از بهترین ترجمه رمان و مجموعه داستان کوتاهی که در سال ۱۳۹۸ منتشر شده، با اهدای جایزه و نشان ابوالحسن نجفی تقدیر میکند.
الهام پاوهنژاد که قرار بود پیش فروش بلیت نمایشش با نام «کافه پولشری» آغاز شود، در گفتوگو با ایسنا توضیح داد: همه چیز برای اجرای نمایش ما آماده و قرار بود پیش فروش بلیتمان را آغاز کنیم که دیدیم دوباره آمار مبتلایان به کرونا بالا رفته و فکر کردیم بهتر است مدتی دست نگه داریم.
بیست و هفتمین دوره از جوایز سالانه انجمن بازیگران (SAG) که قرار بود بیست و چهارم ژانویه ۲۰۲۱ برگزار شود بهدلیل گسترش ویروس «کووید۱۹» به چهاردهم مارس موکول شد.
فیلمبرداری فیلم «گشت ارشاد ۳» به کارگردانی سعید سهیلی در تهران ادامه دارد و نخستین تصاویر از پولاد کیمیایی و ساعد سهیلی منتشر شده. چند بازیگر دیگر طی روزهای آینده معرفی شده و جلو دوربین میروند. بهنام بانی، خواننده موسیقی پاپ، در این پروژه بازیگری کرده است.
آلبوم موسیقی «نوازش لحظهها» منتشر شد. به گفته سیداحمد میرمعصومی آهنگساز این اثر، آلبوم «نوازش لحظهها» طی دو حضور رسمی در مسابقات جهانی، ابتدا در مسابقات بینالمللی «گلوبال موزیک اواردز»(Global music awards) مدال نقره جهانی را در بخش «بهترین آهنگسازی» و «بهترین آلبوم» از آن خود کرد و بعد در جایزه بزرگ موسیقی «آکادمیا موزیک» بهعنوان «بهترین آلبوم موسیقی» در بخش «اینسترومِنتال» و «اَمبینت» برگزیده شد و در حال حاضر این آلبوم در یک رقابت جهانی دیگر بهنام «یوکیاسدی» در کشور انگلستان هم با سه اثر شرکت کرده است که هر سه آهنگ به مرحله نیمهنهایی این مسابقه راه پیدا کردهاند. «نوازش لحظهها» یک آلبوم «سینماتیک» است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
برنامههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تعطیلی پذیر نیستند
-
غم بزرگ را بهکار بزرگ تبدیل کنیم
-
نقاشیهایی به رنگ مهر مادر
-
خط خبر
اخبارایران آنلاین