امام صادق علیه‏ السلام:
 تواضع در مجلس، آن است که کسی در کم‏تراز جایگاهش بنشیند
 کافی(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 123، ح 9

خانه شهدا همیشه منشأ خیرات و برکات است، از این‌رو تکریم خانواده شهدا را از سوی ستاد عالی کانون‌های فرهنگی هنری مساجد در برنامه خواهیم داشت. این سنت توسط کانون‌های فرهنگی هنری مساجد در سراسر کشور آغاز و از این پس سه‌شنبه‌های تکریم خانواده شهدا را همزمان با چهلمین سالگرد دفاع مقدس خواهیم داشت. از نظر زمانی دهه کرامت بهترین زمان برای این اتفاق و از نظر بعد مکانی منزل خانواده شهیدان خالقی‌پور بهترین انتخاب به شمار می‌رفت، خانواده‌ای که پدر جانباز، مادر فداکار و سه شهید والامقام دارد. امیدواریم این اتفاق زیبا که از امروز آغاز شده است با فعالیت ۲۵هزار کانون فرهنگی هنری مساجد در سراسر کشور، محله به محله آغاز و منشأ برکات شود.
سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اولین سه‌شنبه تکریم خانواده شهدا
در منزل شهید خالقی پور

اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
امام رضا(ع) از دودمانی پاک وبرگزیده برآمد ومراتب کمال و فضیلت را در مهد عصمت و طهارت طی کرده و چونان خورشیدی درخشان مسیر بشریت را روشنایی بخشید. آن حضرت جامع تمامی خصلت‌های ستوده و الگویی راستین برای همعصران و نسل‌های بعد از خود بود. سیره نگاران نیز از وی به‌عنوان کسی که دانش، فضل و معرفت را از نیاکانش به ارث برده یاد کرده و او را دروازه شناخت حقایق مکتب نبوی(ص) شناسانده‌اند. امام موسی کاظم(ع) در شادباش ولادت فرزندش خطاب به نجمه خاتون مادر نوزاد می‌فرماید: «این موهبت الهی برتو مبارک باد... (چرا)که او حجت خدا در زمین است» و هر بار سخن خود را با ستایش او آغاز و با ذکر فضایل و نیکویی‌هایش همگان را نسبت به جایگاه وی در نقش رهبری بعد از خود آگاه می‌ساخت. آن حضرت(ع) همانند پدر و نیاکانش آیینه تمام نمای ارزش‌های معنوی و از سرچشمه تقوا، اخلاص، سیره و منش نیکو سیراب بود. امام رضا(ع) مورد توجه اندیشمندان و قبله جویندگان علم و معرفت بود و با هرکس در حد درک و تعقل خود سخن می‌گفت و با مسائل اعتقادی آشنا می‌کرد. آن حضرت ماهیت توطئه‌هایی را که به منظور آشفته نمودن باور مسلمانان تدارک شده بود افشا و با روشنگری قاعده‌ای کلی از شیوه و عملکرد دین ستیزان به دست داد تا جامعه ایمانی در برابر آشفتگی‌ها و نابسامانی‌های فکری آمادگی مقابله داشته باشد. یکی از انحرافات دینی که در دوران حیات آن حضرت رواج داشت، تفکر «غالیان» (کسانی که برای اهل بیت رسول خدا(ص)مقام الوهیت وشبیه به آن قائل بودند) بود. امام رضا(ع) تمامی روایاتی را که آنان به رسول خدا نسبت می‌دادند جعلی و باطل اعلام و غالیان را کافر دانسته و در مورد آنان فرمود:«خدا غالیان را لعنت کند... با آنان مجالست نکنید و از ایشان بیزاری جویید که خداوند از آنان بیزار است.» درهمین راستا، از فعالیت راویان حدیث غافل نبوده و اگر کسی حدیثی جعلی نقل می‌کرد بدون مسامحه، نقل او را تکذیب می‌کرد. اخلاق جامعه از دیگر زمینه‌های نیازمند اصلاح و ساماندهی بود، امام رضا(ع) به منظور ایجاد دگرگونی و تبدیل ناهنجاری‌های اخلاقی که مردم بدان‌ها خو گرفته بودند، به رفتارهایی مورد تأیید مکتب، هیچ فرصتی را از دست نمی‌داد و با شیوه‌های گوناگون تربیتی به اصلاح رفتار آحاد جامعه می‌پرداخت. این در شرایطی بود که حاکمان درصورت پی بردن به فعالیت‌های امام(ع)، حضرتش را درتنگنا قرارداده و محدودیت ایجاد می‌کردند. امام رضا(ع) به منظورعملی ساختن اصلاح اخلاقی جامعه به بیان ویژگی‌های رسول خدا(ص) پرداخته و غیرمستقیم مسلمانان را با بن مایه‌های تربیت اسلامی آشنا می‌نمود و از این رهگذر امکان مقایسه رفتار حاکمان با رفتار پیامبرگرامی اسلام(ص) را برای مردم به نحو مسالمت آمیزی فراهم می‌آورد. در همین راستا، امام رضا(ع) براساس ارزش‌ها و معیارهای ثابت، الگوهای قابل پیروی از عالی‌ترین نمونه‌های اخلاق اسلامی را به دست داده و مسلمانان را به راستگویی، امانتداری، وفای به عهد، فروتنی، رعایت حقوق واحترام دیگران، توجه به امور مسلمانان و برآوردن نیازهای آنان، تقویت پیوندهای برادری و.... دعوت می‌نمود. آن حضرت(ع) برای رسیدن به اهداف خود در ایجاد اصلاحات اخلاقی، از سرگذشت‌ها و داستان‌های نیکوکاران بهره می‌برد تا اصل اصلاحات در ذهن و جان مسلمانان نقش بسته و در یادها بماند. از آنجا که شعر نیز تأثیر شگرفی برجان و روح افراد دارد امام رضا(ع) از این توانایی در جهت اصلاح اخلاق جامعه سود می‌برد و علاوه بر استفاده از سروده‌های دیگران گاهی خود نیز اشعاری با مضامین ضرورت پایبندی به آداب اخلاقی و شیوه‌های جوانمردی می‌سرود و برای شیعیان می‌خواند. آن حضرت به تبلیغ زبانی بسنده نکرده، درعمل نیز به ترویج رفتار اخلاقی پرداخت و از این طریق نمونه‌ای عملی نیز به دست داد تا مسلمانان بتوانند با الگو قرار دادن آن رفتار خود را اصلاح کنند.

یگانه خدامی

# سینا-اطهر‌

آتش‌سوزی کلینیک و مرکز تصویربرداری سینا اطهر در شمال تهران همه را ناراحت کرد. از لحظه‌های اول اخبار و تصاویر آتش‌سوزی و امدادرسانی در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شد اما دیروز و چندین ساعت پس از حادثه بحث ایمن نبودن ساختمان‌ها مطرح شده و بسیاری از کاربران به آن‌ می پردازند. بخصوص اینکه ‌‎محسن هاشمی رئیس شورای شهر در بازدید از محل حادثه گفت: «در ساختمان ‎سینا اطهر انبار غیراصولی در ورودی برای کپسول اکسیژن درست شده بود و با توجه به گرانی کپسول‌ها مقداری بیش از اندازه انبار شده و سیستم برق این انبار غیر استاندارد بوده است.» رفتار مردم در مواجهه با چنین حوادثی هم موضوع دیگری است که به آن پرداختند: «‏۱۹ نفر! ۱۹ تا از ما رفته بودند یک سونوی ساده یا یک Xray بگیرن و برگردن»، «‌‎ایمن‌سازی همیشه آخرین حرف را می‌زند!»، «‌‏آخرش معلوم‌ می‌شه یه چکینگ ساده هفتگی یا حتی ماهانه توی بازدیدها از تأسیسات برقی و مکانیکی انجام نشده، یا یه آسیب جزئی توی سیستم بوده و با تف و چسب رفع و رجوعش کردن و به همین راحتی ۱۹ نفر جانشون رو از دست دادن. ایمنی در خیلی از جاها توی ایران یه موضوع لوکسه.»، «‏چند سال از حادثه ‎پلاسکو گذشت، نه سیم‌های فرسوده ترمیم شد، نه نظارت بر ساختمان‌های فرسوده بیشتر شد، نه مردم یاد گرفتن که زمان وقوع حادثه تجمع نکنن!»، «‏واقعیت اینه که استانداردهای ایمنی حرفه‌ای تو مراکز اداری، تجاری، آموزشی و... رعایت نمی‌شه و اعتقاد عملی به انجام این الزامات نیست و فقط به زور و به‌صورت فرمالیته انجام می‌شه. میلیاردها تومان هزینه برای جایی می‌شه ولی موقع هزینه‌کرد برای ایمنی همه‌جوره از زیرش فرار می‌کنند.»، «‏یکی از دوستامون که خانه‌اش کنار کلینیک ‎سینا اطهر بوده کل خانه و‌ زندگیش سوخته»، «‏الان یه ویدئو از اتفاق ‎سینا اطهر دیدم که مردم بی‌فکر سر خیابون وایسادن و دارن مثل همیشه تماشا می‌کنن که انفجار بعدی اتفاق می‌فته و سراسیمه می‌پرن وسط خیابون جلوی ماشین‌ها! دو زار فکر، شعور، درک! وایسادی اونجا چی کار؟ کارشناسی؟ متخصص امدادی؟»، «‏برخی فرق‌های مراکز جراحی محدود با بیمارستان: مراکز جراحی محدود اعتباربخشی نمی‌شوند، نظارت مناسب نمی‌شوند، به زیرساخت‌های ایمنی بیمار در این مراکز توجه زیادی نمی‌شود، به جای اکسیژن‌ساز از کپسول اکسیژن استفاده می‌کنند و...»، «‏مردم کی می‌خوان بفهمن در محل حادثه نباید تجمع کنن؟! چه حادثه علت طبیعی داشته باشه چه تروریستی بوده باشه احتمال وقوع حادثه بزرگتر وجود داره. کی قراره به این فهم برسیم؟!»، «‌‏کادر درمان تو این چند ماه کم استرس و خستگی و بیماری و درد و مرگ تجربه کرده بود، این مرگ وحشتناک هم بهش اضافه شد.»

شورای امنیت

سخنرانی محمدجواد ظریف در جلسه شورای امنیت بسیار مورد توجه کاربران قرار گرفت. خیلی‌ها این سخنرانی را محکم و قاطع ارزیابی کردند و البته به اینکه وزیر امورخارجه به سخنان محمد مصدق استناد کرده اشاره می‌کردند. البته به این بهانه درباره اینکه چرا به محمد مصدق کم توجهی می‌شود هم پرداختند :«‌‎من علیرغم اختلافاتی که با آقای ظریف دارم موضع‌گیری قاطع او درمقابل شورای امنیت استراتژی و خطوط اصلی در برخورد با برجام در آینده را مشخص کرد که نیاز به کمک حتی اروپا نداریم، در صورت همسویی بیشتر با امریکا تصمیمات جدی‌تری اتخاذ خواهند کرد که به‌نظر من این تصمیم محور برجام خواهد بود»، «‏فکر کنم از معدود دفعات تاریخ بود که امریکا با وزیرخارجه آمد در ‎شورای امنیت و بدین شکل در اقلیت مطلق بود.»، «‏اظهارات ظریف در شورای امنیت سازمان ملل صریح، مقتدرانه و عقلانی بود و امیدواریم که کارگر شود. تنها یک فرصت مانده و آن‌هم جلوگیری از تمدید تحریم تسلیحاتی است که اگر چنین شود بازهم امیدواریم تصمیمی عقلانی گرفته شود»، «‏نطق دکتر ظریف در جلسه شورای امنیت حاصل یک کار تیمی، حرفه‌ای و کارشناسی بود. متن ایشان سرشار از استدلال‌های متقن حقوقی و سیاسی و با زبان بین‌المللی بود. به نظر، قوی‌ترین متن را بین سخنرانان جلسه داشتند. نطق پمپئو که ضعیف بود، اما افسوس که لزوماً منطق بر زور غلبه نمی‌کند.»، «محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در ابتدا و انتهای سخنرانی خود در شورای امنیت از سخنان تاریخی زنده‌یاد دکتر ‎محمد مصدق استفاده و یاد کرد»، «‏اگر سخنرانی ظریف را در شورای امنیت ندیده‌اید حتماً ببینید و دقیق بخوانید. به خیال من یکی از بهترین سخنرانی‌های ظریف است. تمام وزن و اهمیت ظریف به همین کارکردهای اوست.»، «‏اجازه بدید بگم از خوندن متن سخنرانی آقای ظریف در جلسه شورای امنیت بسیار کیف کردم؛ قاطع و صریح.»، «‏ظریف بواقع بهترین دیپلمات تاریخ جمهوری اسلامی و یکی از قدر‌ترین دیپلمات‌های تاریخ دیپلماسی کشور هست. با هوش فراوان، دقیق و متخصص. شروع و پایان سخنرانی با جملات دکتر مصدق، نشان داد که سابقه خصومت امریکا با ما قدمتی ۷۰ساله دارد.»، «‏بله، انصافاً دکتر ظریف و دکتر مصدق شباهت دارند. هردو ایران‌دوست، هردو تحصیلکرده، هردو مسلط به زبان‌های انگلیسی و فرانسه، هردو پاک‌دست، هردو پرتلاش، هردو محترم، هردو خوش‌صحبت و هردو ساده‌دل و سرخورده از اعتماد به وعده‌های امریکا.»

آرام مرتضوی
‌پژوهشگر و روان‌درمانگر تحلیلی‌
کشتی آگاهی ما آرام آرام در حال حرکت است به این حرکت عمیقاً دقت کنید سعی کنید در ذهن خود مطالب هفته‌های گذشته را مرور کنید و پیوند دهید، ما در حال رشد آگاهی هستیم که هدفش اثر بخشی بیشتر هنر بر حیطه روان است. قرار بر این شد که انتخاب کنید که چه چیزی را ببینید، چه چیزی را بشنوید و اجازه ندهید دنیای اطراف تعیین کننده سلیقه شما باشد، این کار احتیاج به توجه و تمرکز دارد ولی نه چندان زیاد، فقط کافی است کمی به هوش باشید و آگاهانه نظاره گر دنیای اطراف و شگفتی‌های آن باشید.
همان طور که قبلاً هم برایتان گفتم هنر وسیله‌ای است برای ابراز احساسات آدمی و از طرف دیگر با این مثال آشنا هستیم که می‌گوید «از کوزه همان برون تراود که در اوست »پس شما زمانی که با هنر یک فرد روبه‌رو هستید و قرار است از احساسات یک فرد بهره ببرید بسیار مهم است که آن فرد چه چیز به شما ارائه می‌دهد(فرد). یکی از عوامل مؤثر در اثر‌گذاری هنر فرم و سبک هنری است(محتوا). روان ما از ابتدای کار مخ شکل می‌گیرد و از دنیای اطراف اثر می‌پذیرد بعد به سادگی سکان رها می‌کند و در این دریای عظیم داده‌ها شناور می‌گردد هر چه بیشتر جلو برویم نقش انتخابگر بودن پر رنگ‌تر می‌شود. انتخابگری شیوه افرادی است که این قابلیت تغییر را دارند. آیا تا به حال با افراد با‌هوش بر خورد کرده اید که از نظر کمیت زندگیشان غنی است ولی کیفیت زندگی پایینی را تجربه می‌کنند. افرادی که در یک پیله سخت زندگی می‌کنند بهره هوشی بالایی دارند ولی کیفیت زندگی پایین.
اصطلاحاً این افراد از هوش هیجانی پایینی برخوردار هستند، حتماً در چند هفته آینده در رابطه با هوش هیجانی و اثر بخشی آن در زندگی روزمره صحبت خواهم کرد ولی در حال حاضر یکی از نشانه‌های هوش هیجانی بالا را توضیح می‌دهم که به آن گشودگی به تجربه می‌گویند.
افرادی که این خصوصیت را دارند به تجربیات عاقلانه و سالم جدید بله می‌گویند یعنی خود را در معرض تجربیاتی قرار می‌دهند که تا به امروز بی‌دلیل تجربه نکرده‌اند، این افراد چار‌چوب‌های نا کارآمد روان شناختی خود را به چالش می‌کشند و در محیطی امن به پویایی جهت رشد خود می‌پردازند. فردی را در نظر بگیرید که برای سفر همیشه یک مسیر را انتخاب می‌کند از یک جاده در زمان مشخص به سفر می‌رود فلان محل اقامتی با مختصات خاص و تعداد روز از پیش تعیین شده بدون امکان کمترین تغییر انتخاب می‌کند، به نظر شما آیا این فرد لذت بیشتری می‌برد یا کسی که در مسیر در کنار جنگل رود یا بیابان می‌ایستد به طبیعت و به دنیای اطراف می‌نگرد و از لحظه لحظه این مسیر برای خود توشه‌ای جمع می‌کند.
در همین مقیاس افرادی وجود دارند که برای کمتر چیزی در زندگی امکان تغییر قائل می‌شوند، عدم تغییر یعنی سکون و سکون مرگ تدریجی به همراه می‌آورد. گشودگی به تجارب امن جدید به شما این امکان را می‌دهد که در مسیری قدم بردارید که به شما  آرامش و احساس سبکبالی می‌دهد. وقتی آماده شوید که به تجربیات جدید بله بگویید؛ دریچه از دنیای نو به روی شما گشوده می‌شود.‌

«دلم می‌خواست صبح شود، خیلی زود بروم و رد پای برفی خودم را جا بگذارم یا مثل وقتی که کوچک بودم رد‌ پاها را شناسایی کنم. رد ‌پای پدرم را که آرام با قدم‌های کوتاه راه می‌رفت. رد ‌پای گلی‌خانم را با پاشنه‌ها‌ی بلند پوتینش. رد‌پای پدر خورشید را که به کارخانه می‌رفت و رد ‌پای برادرم را که راه نمی‌رفت، روی برف‌ها سر می‌خورد و این شیطنت خط ممتدی در کوچه می‌انداخت. می‌دانستم و می‌دانم آفتاب که بزند، کمی هوا گرم شود، برف‌ها شُروشُر آب می‌شوند و رد پاهای همه آدم‌هایی که در این کوچه زندگی می‌کنند محو می‌شود و جویبار کوچکی همه رد پاهای اهالی را در گوشه‌ای از باغچه فرو می‌بلعد.»
ناداستانی به‌نام زندگی عنوان تازه‌ترین کتاب فریبا خانی است که منتشر شده است. در مقدمه به قلم نویسنده می‌خوانیم: «بیست و شش سال است که روزنامه‌نگارم. در سرویس‌های اجتماعی، ادب و هنر یا نشریات کودک و نوجوان مثل هفته‌نامه دوچرخه نوشته‌ام. زیاد گزارش و خبر تهیه کرده‌ام و نگاهم برای این‌چنین نوشتنی تربیت شده است. روزنامه‌نگاری به من یاد داد، هر نوشته‌ای باید مستند باشد. بنابراین اگر مطلبی نوشته‌ام، مستند بوده است.» این‌کتاب، سه بخش دارد. قسمت اول، داستان‌ها و داستانک‌ها؛ قسمت دوم، ‌داستان‌های واگن زنان است و قسمت سوم، من و درختم افرا نام دارد و شامل خاطرات کوتاه و تجربه مادری نویسنده است. او می‌گوید: «اسم دخترم «اَفرا»ست. نام یک درخت... من با اَفرا قد کشیده‌ام و بزرگ شده‌ام. فصل‌های بسیاری ‌را دیده‌ایم، گاهی بهار و گاهی زمستان... این کتاب شنیده‌ها و دیده‌های من است از ناداستانی به‌نام زندگی.» این کتاب در ۱۱۲ صفحه به قیمت ۱۵هزار تومان از سوی نشر «خزه» منتشر شده است.‌

روز جمعه از دومین ابرقهرمان کمیکی ایرانی رونمایی می‌شود.
این اتفاق همزمان با سالروز ولادت امام هشتم(ع) که از طرف سازمان محیط زیست کشور روز محیط‌بان نامگذاری شده، می‌افتد و استودیو سرگرمی‌های نیو، ابرقهرمان کمیکی محیط‌بان خود را همراه معرفی اولین کتاب از سری کتاب‌های خاطرات این کاراکتر رونمایی می‌کند. این کتاب توسط فرهود فرمند، براساس داستان‌های واقعی محیط‌بانان کشورمان گردآوری و تألیف شده است.
کاراکتر محیطبان بعد از«کوهنورد» دومین ابرقهرمان کمیکی ایران است که به این شکل توصیف شده است: «محیط‌بانی جوان با موهای قرمز است که ناخواسته وارد دنیای ابرقهرمان‌ها می‌شود که از او محیط‌بان محیط‌بانان را می‌سازد.»
مراسم رونمایی را روز جمعه ۱۳ تیر در وبسایت
http://www.mohitbaan.com می‌توانید ببینید.

12 تیر
صد و پنجمین روز از سالروز خاصی در ادبیات ایران است. روز قتل میرزاده عشقی یکی از چهره‌های ادبی ایران که درباره‌اش می‌خوانیم اما ابتدا تولدهای این روز را مرور کنیم.
تولدها
حسن ناهید: نوازنده سرشناس نی امروز 77 ساله می‌شود. حسن ناهید از سال 1338 با نواختن نی در ارکسترهای مختلف با هنرمندانی چون اسدلله ملک، فرهنگ شریف ،حبیب‌الله بدیعی و فرهاد فخرالدینی همکاری کرد و از سال 1341 در برنامه مشهور گل‌ها حضور پیدا کرد و سال 92 مدرک درجه یک هنری گرفت. خیلی‌ها کار او را با حسن کسایی نوازنده مشهور نی مقایسه می‌کنند اما ناهید می‌گوید: «من هیچ وقت از زنده یاد کسایی تقلید نکردم و دنبال کار خودم رفته ام.»
مهدی ستایشگر: نوازنده برجسته سنتور و پژوهشگر موسیقی سال 1327 در چنین روزی به دنیا آمد. او همزمان با تحصیل در دانشگاه در رشته جامعه‌شناسی در هنرستان موسیقی ملی سنتور را یاد گرفت و در کلاس‌های فرامز پایور و محمود کریمی شرکت کرد. ستایشگر با گروه‌های موسیقی مختلفی مانند گروه سازهای ملی به سرپرستی حسین علیزاده اجرا کرده و همزمان به تدریس و پژوهش در موسیقی مشغول بوده است. کتاب سه جلدی «واژه‌نامه موسیقی ایران زمین» از آثار شاخص اوست.
 سالروز تولد تام اسپارد نمایشنامه نویس، کن راسل کارگردان بریتانیایی، حمیدرضا اقبال دوست شاعر، بیژن بیجاری داستان نویس، حسن علی شیری شاعر و غلامرضا شهبازی بازیگر هم امروز است.
درگذشت ها
میرزاده عشقی: خالق اولین اپرای ایرانی سال 1303 در چنین روزی با گلوله عوامل نظمیه شهربانی آن زمان به قتل رسید. سید محمدرضا کردستانی یا میرزاده عشقی متولد سال 1273 بود و در آغاز جوانی چند سالی را ساکن استانبول شد. او در شعبه علوم اجتماعی و فلسفه دارالفنون حاضر می‌شد و در همان دوران «اپرای رستاخیز شهریاران ایران» را نوشت. در شرح آنچه در ویرانه‌های طاق کسری در مدائن دیده بود. او روزنامه «قرن بیستم» را منتشر می‌کرد که  از پیشگامان شعر نو شناخته می‌شود و حتی نخستین اشعار نیما یوشیج هم در روزنامه او منتشر شد. عشقی زبانی تند داشت و مقاله‌اش در روزنامه‌اش باعث تعطیلی این نشریه شد و 12 تیر در خانه مسکونی‌اش در سه راه سپهسالار تهران هدف گلوله قرار گرفت و در 30 سالگی کشته شد. مزار او در ابن بابویه تهران است و بر سنگ مزار او این شعر نوشته شده است:
خاکم به سر ز غصه به سر خاک اگر کنم
خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
ارنست همینگوی: نویسنده مشهور امریکایی سال 1961 در چنین روزی درگذشت. همینگوی که سال 1899 به دنیا آمده بود در زمان جنگ جهانی اول خبرنگار بود و در این جنگ مجروح شد. پس از بهبودی خبرنگاری را دنبال کرد و همزمان داستان هم می‌نوشت. سال 1925 نخستین داستان‌های کوتاهش منتشر شد و پس از آن نویسندگی را جدی‌تر دنبال کرد که «وداع با اسلحه»، «پیرمرد و دریا»، «برف‌های کلیمانجارو»، «زنگ‌ها برای که به صدا درمی آیند؟» حاصل تلاش‌های اوست. همیشه در آثار همینگوی جلوه‌هایی از زندگی شخصی خودش هم دیده می‌شد. مانند قایقی که به‌نام «پیلار» داشت.
 
13 تیر
امروز جشن تیرگان است. روزی که در تاریخ ایران باستان به‌عنوان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز ثبت شده است.
تولدها
فرشید مثقالی: تصویرگر کتاب‌های شاخصی چون «ماهی سیاه کوچولو» و «خروس زری، پیرهن پری» سال 1322 در چنین روزی به دنیا آمد. او فارغ التحصیل رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیباست و «خروس زری، پیرهن پری» به قلم احمد شاملو از نخستین کارهای اوست. پس از آن با همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای کتاب‌های زیادی تصویرسازی کرد و سال 1974 جایزه معتبر هانس کریستین اندرسن را برای مجموعه آثارش دریافت کرد.
اکبر عالمی: چهره دوست داشتنی برنامه‌های نمایش نقد فیلم دهه 70. او سال 1324 در چنین روزی به دنیا آمد. اکبر عالمی دکترای رشته سینما را در انگلستان گرفت و در سال‌های فعالیتش مستندهایی چون «مروارید خلیج فارس» و «خلیج فارس، نواحی نه گانه» را ساخت. او که عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و از استادان دانشگاه است با برنامه تلویزیونی «هنر هفتم» به شهرت رسید که یکی از تأثیرگذارترین برنامه‌های سینمایی تلویزیون بود. قدرت واژگان، تمهیدات سینمایی و فرهنگ جامع انیمیشن کتاب‌هایی است که به قلم اکبر عالمی منتشر شده است.
تام کروز: بازیگر محبوب هالیوود امروز 58 ساله می‌شود. جالب است بدانید که کروز ابتدا می‌خواست کشیش شود اما مدتی بعد به دبیرستان رفت و فارغ‌التحصیل شد. در همان سال‌های دبیرستان در فیلم موزیکالی بازی کرد و تحسین شد و این تحسین باعث شد به بازیگری علاقه پیدا کند. «عشق بی‌پایان» نخستین فیلم جدی او بود 5 سال بعد از آن برای بازی در فیلم «تاپ گان» انتخاب شد و سال 1988 با بازی در فیلم «مرد بارانی» به شهرت رسید. «متولد چهارم جولای»، «مأموریت غیرممکن»، «آسمان وانیلی»، «گزارش اقلیت» و «وثیقه» از آثار شاخص اوست. کروز یکی از گران‌ترین بازیگران هالیوود است و برای فیلم‌های مأموریت غیر ممکن 290 میلیون دلار گرفته است.
 سالروز تولد فریدون زرین بال نوزانده ویلن، ولادیمیر مایاکوفسکی نویسنده روس، نیل سایمون فیلمساز امریکایی، مرتضی سیاتیری کارگردان، مسود پاکدل عکاس و رستاک حلاج خواننده هم امروز است.
درگذشت‌ها
محمد معین: زبان فارسی با تلاش‌های کسانی چون محمد معین زنده و پایدار است. او که سال 1297 به دنیا آمد در دارالفنون در رشته ادبی تحصیل کرد. دکترایش را از دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی گرفت و نخستین فارغ التحصیل این رشته لقب گرفت. وقتی چاپ لغت‌نامه دهخدا آغاز شد معین برای همکاری با دهخدا انتخاب شد و دهخدا وصیت کرد معین چاپ آثارش را برعهده بگیرد و البته از سوی دانشگاه تهران به‌عنوان رئیس سازمان لغت‌نامه هم برگزیده شد. فرهنگ فارسی معین از درخشان‌ترین آثار اوست اما غیر از آن معین کتاب‌هایی چون «ارداویراف نامه»، «شاهان کیانی و هخامنشی در آثار الباقیه» و «مزدیستا و تأثیر آن در ادبیات پارسی» را نوشت. معین 5 سال آخر عمرش را به‌دلیل سکته مغزی در کما گذراند و 13 تیر سال 1350 درگذشت.
صادق چوبک: یکی از پدران داستان‌نویسی نوین ایران سال 1377 در چنین روزی درگذشت. نویسنده‌ای که او را با کتاب‌های «انتری که لوطی اش مرده بود»، «سنگ صبور» و «تنگسیر» می‌شناسیم. چوبک سال 1295 به دنیا آمد و نخستین مجموعه داستانش را به‌نام «خیمه شب بازی» در سال 1324 منتشر کرد. در آثار چوبک زندگی مردم طبقه پایین جامعه بخوبی به تصویر کشیده می‌شود و به همین دلیل هم مورد توجه قرار گرفته است. او کتاب‌هایی چون «پینوکیو»، «غراب» و «مهپاره» را هم ترجمه کرد و سال 1352 امیر نادری فیلم «تنگسیر» را براساس داستان او ساخت. چوبک در امریکا درگذشت.‌