ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
پیامبر اکرم صلیالله علیهوآله: عدالت نیکو است اما از دولتمردان نیکوتر، سخاوت نیکو است اما از ثروتمندان نیکوتر؛ تقوا نیکو است اما از علما نیکوتر؛ صبر نیکو است اما از فقرا نیکوتر، توبه نیکو است اما از جوانان نیکوتر و حیا نیکو است اما از زنان نیکوتر. نهج الفصاحه ص 578، ح 2006
رضا رویگری: 500 میلیون تومان طلب دارم
نمیشود بازیگر و عوامل کار کنند و مزایای مالیاش به شخص دیگری برسد. بازیگرهم درهمین جامعه زندگی میکند. من الان ماهی پنج میلیون و سیصد هزار تومان اجاره میدهم چطور باید این مبلغ را پرداخت کنم؟ طلبهایم را نمیتوانم بگیرم. نزدیک به ۵۰۰ میلیون تومان از این و آن و از کارهای تلویزیونی و سینمایی طلب دارم که نمیتوانم بگیرم. کار کردهام و پولم را ندادهاند. درست نیست من با این شرایط بروم کار کنم و پولم را هم ندهند.
بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون در گفتوگو با ایسنا از شرایط نامناسب کاری اش صحبت کرد.
انعکاس جهانامروز در آثار نمایشی چگونه و چطور خواهد بود؟
انسان و چارهناپذیریهایش
فریندخت زاهدی
نویسنده و پژوهشگر تئاتر
جامعه ادبی و هنری نمیتواند از آنچه در جامعه شکل میگیرد برکنار باشد اما اینکه این تأثیر چهطور و چه زمانی خود را نشان میدهد بحث دیگری است. اگر به گذشته برگردیم و بهعنوان نمونه به نمایشنامههای ابزوردی که بعد از جنگجهانی دوم نوشته شده اند نگاه کنیم متوجه یکنوع گریزناپذیری از جنگ و قدرتهای نامریی که در دست و سرنوشت مردم نقش دارند، در آثار نویسندگان آنزمان میشویم. مقصود از گریزناپذیری در واقع همانچیزی که آرتور میلر میگوید. او معتقد است تقدیر انسانِ مدرن، شرایطی اجتماعیاش است.
آنچه ما بین دو جنگ جهانی و پس از پایان جنگ جهانی دوم بهعنوان بازتابی در آثار نویسندگان و هنرمندان آن دوره میبینیم تنهایی و از خود بیگانگی است که پساز آن گریزناپذیری از شرایط اجتماعی بهوجود آمده است. این موتیف را در بسیاری از ابزورد نویسها میشود دید و براساس آن تحلیل کنیم که بله؛ بهدلیل سرعت زیاد تکنولوژی و شرایطی که فراتر از توان انسان به او تحمیل شد، نتیجهاش آثاری بود که در این دوره خلق شد. امروزه اما شکل دیگری از اتفاقات را شاهد هستیم که با آنچه در آن دوره اتفاق افتاد متفاوت است. روزگاری تکنولوژی شکل تازهای از آرمانشهر یا اتوپیا را به ما وعده میداد اما امروز با دستبردن در بیوتکنولوژی شکلی متضاد از اتوپیا را تجربه میکنیم. شرایطی منفی از حادثهای جهانی، در حالی که همیشه امیدوار بودیم تکنولوژی یا جهانیسازی که حرفش زده میشد، فرهنگها را بههم نزدیک کند و بسترساز صلح جهانی باشد اما همانطور که میبینیم جهانیسازی ما را به چنین جایی که وعدهاش را داده بود نرسانده است.
بهعقیده من اشکالی مختلف از طبیعتگرایی بهعنوان حرکت اعتراضی در آثار نمایشی ما دیده می شود. در بسیاری آثار به احتمال زیاد، تکنولوژی یا هر چیزی که به آنمربوط است رد خواهد شد یا اگر رد هم نشود علامت سؤالی جلوی آن و هر چه نامش آرمانشهر است قرار خواهد گرفت و چنین سؤالهایی. سؤالهایی از این دست که آیا واقعاً ما امروز خوشبختیم؟ آیا به بخش و درصدی از آن آرمانشهر ایدهآل خود رسیدیم؟ یا آیا ما میتوانیم در این شرایط ناگزیری و چارهناپذیری که به ما تحمیل میشود دوام بیاوریم؟ آیا انزوای جهانیای که امروز تمام مردم دنیا تحمل میکنند پایانی خواهد داشت؟ بههر صورت یکبار دیگر آن بدبینی بعد از جنگجهانی دوم که ابزوردنویسها را روی کار آورد دوباره روی کار خواهد آمد با سؤالهایی دیگر و متفاوت؟ از طرفی دیگر، تفاوت دورهای که ما در آن هستیم و دوره میانی بین دو جنگ و بعد از جنگجهانی دوم فلسفیتر شدن و عمیقتر شدن مسأله است. روشنفکران آن دوره میدانستند که باید دربرابر یک ایدئولوژی قیام کنند و نسبت به قدرتهای جهان بدبین باشند که نتیجه قدرتنماییها و عطششان به چنین جنگها و تلفاتی منتهی شد. امروز اما این قدرت ناشناخته است و ارکان مختلفی از بیوتکنولوژی را شامل میشود که نمیدانیم کجا عمل میآید یا چگونه و کجا درست میشود و آیا یک پدیده انسانی یا آزمایشگاهی و... ما امروز با چیزی طرف هستیم که آنچنان ناشناخته است که بسیاری اوقات نمیدانند در برابرش چه کنند. برخی معتقدند آنچه امروز اتفاق میافتد نتیجه قهر خداوند است و آن را با نگاهی متافیزیکی تفسیر میکنند و برخی دیگر معتقدند این نتیجه پیشرفت علم است که انسان و جهان را به سمت نابودی پیش میبرد. همه نویسندگان این طیفها خواهند نوشت و کار خواهند کرد اما بهنظر میرسد ادبیات و هنر را بخش دوم خواهند ساخت چون آنها هستند که سؤال میپرسند و دربرابر چارهناپذیریها به سؤالات خود پناه میبرند.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#خانه
قیمتهای عجیب و غریب خانهها این روزها یکی از مهمترین مشکلات مردم است. بههمین دلیل هر خبری درباره این مسأله بازتاب زیادی پیدا میکند. در این یکی دو روز حرفهای یکی از نمایندگان مجلس درباره ساخت خانههای ۲۵ متری و دستور رئیس جمهوری درباره میزان افزایش اجاره بها مورد توجه قرار گفت و کاربران شبکههای اجتماعی دربارهاش نوشتند: «این آپارتمانای ٢٥ متری که میخوان بسازن همون اتاقیه که باید بریم توش و بشینیم به کارای بدمون فکر کنیم»، «اجاره حداکثر ۲۵ درصد گرون میشه. خونهها هم ۲۵ متری میشن. دلار هم بشه ۲۵ هزار تومن دیگه همهچیز رُند میشه.»، «گفتن اگر خونههای ۲۵ متری بسازیم، به مجردها نمیدیم! یعنی کلاً برنامه، ازدواج اجباریه!»، «کسی که طرح خونه ۲۵ متری رو داد حاضره دختر/پسر خودش یه روز تو این دخمه زندگی کنه؟»، «قطعاً یه کارگر با ماهی ٢ میلیون و ۵۰۰ هزار تومن حقوق، نداره که بره خونه ٢۵ متری. یا ۴۰ متری توی تهران بخره پس اینارو همون سرمایه دار میخره که تعداد زیادی اجاره بگیره سر ماه»، «خوبی خونههای 25 متری اینه که میتونیم هممون خونه دار شیم، دیگه خیلی رو متراژش حساس نباشید»، «با این قیمتها خونه ۲۵متری رو هم باید شریکی خرید!»، «دوتا فرش 12 متری پهن کنی، خونه هشدارمیده شما از ۹۶ درصد فضای خود استفاده کرده اید، لطفاً مقداری از فضای ذخیرهسازی را تخلیه کنید...»، «زیبا، جادار، مطمئن. خونه ۲۵ متری با ویو ابدی»، این مسکن ۲۵متری دقیقاً خونه مجردی محسوب میشه بعد تبصره دادن به مجردها ندید.»، «شبها که بخوابیم، پاهامون از زیر در میزنه بیرون»، «قیمت خونه تو تهران به طور متوسط متری ۱۹ میلیون شده یعنی قیمت آپارتمان ۲۵ متری هم نزدیک پونصد میلیون میشه. آپارتمان ۲۵ متری هم هیچ وقت نمیتونیم بخریم»، «همین خونههای ۲۵ متری که هی دارین مسخره میکنینش من باید ۱۵ سال پولامو جمع کنم تا بتونم بخرمش. تازه اگه تا اونموقع همون متری ۱۹ تومن بمونه»، «خب از اسفند و فروردین نمیشد دستور میدادید بالاتر از ۲۰ و ۲۵ درصد بالارفتن اجاره ممنوع است؟ آنهایی که در این سه ماه نتوانستند اجاره را تمدید کنند یا به سختی تمدید کردند؛ شکایت به کجا برند؟»، «من که خونه شخصی دارم، ولی انصافاً با این درصد اعلام شده برای اجارهها، اضافه حقوق معنی داره؟»، «حالا من نوعی میرم خونه اجاره کنم. از کجا بدونم چقدر اجاره سال قبل بوده که بدونم ۲۵ درصد افزایش داده؟ کی مجبورشون میکنه قرارداد پارسال رو بیارن؟ اگر بیارن از کجا بدونم ساختگی نیست؟ قرارداد پارسال حریم شخصی مستأجر قبلی نیست؟ کدوم قانونی اینی که گفتید رو ساپورت میکنه؟»، «از این به بعد اگه بهتون گفتیم لاغر کنید دیگه واسه سلامتیتونم نیست، تو خونه ٢٥ متری جا نمیشید.».
ماسک اجباری
با بالا رفتن آمار مبتلایان به کرونا و قربانیان این بیماری رئیس جمهوری دیروز اعلام کرد که از ۱۵ تیر زدن ماسک در محیطهای سربسته و در تجمعها اجباری میشود. در این روزها که آمار بالا رفته کاربران زیادی از لزوم زدن ماسک مینوشتند و با این خبر جدیتر هم به آن پرداختند. هرچند که خیلیها معتقدند از همین امروز باید استفاده از ماسک اجباری میشد: «فلسفه اینکه ماسک به جای همین امروز، از هفته آینده الزامی میشه، چیه؟ تنها در ۲۴ ساعت گذشته، ۱۴۰ نفر قربانی کرونا شدهاند. هر یک روز تأخیر هم دیره. در چند روز گذشته فوتیها بالای۱۰۰ و حتی ۱۳۴نفر هم بود. تعداد فوتیهای کرونا طی ۲۴ساعت گذشته هم رسید به ۱۴۴نفر. رسماً برگشتیم به روزهای اوج کرونا در فروردین۹۹. مردم مراعات نمیکنن قبول ولی نمیفهمم چرا محدودیت جدید وضع نمیشه؟! چرا از همین فردا در اماکن عمومی ماسک اجباری نمیشه؟!»، «گیریم که ماسک را اجباری کردید، با اینایی که ماسک رو زیر دماغشون میزنن چه میکنید؟»، «کاش بیان بهمون بگین چرا مغزتون در مقابل ماسک زدن و رعایت کردن اینقدر مقاومت میکنه؟!»، «شما ماسک بزنید من قول میدم پشت سرتون راه بیوفتم به همه بگم آقا این از کرونا نمیترسه از بزرگواریشه که رعایت میکنه»، «یه سؤال ذهنم رو از صبح درگیر کرده. زدن ماسک چرا از پونزدهم اجباری میشه؟! چرا از امروز نه؟!»، «آهاااای ویروسها آهاااای کروناها صبر کنید! از ۱۵ تیر برای شما هم برنامه داریم»، «کاش طرحی تصویب شود که دادن هزینه ماسک به مردم برای مقابله با کرونا از سوی دولت الزامی بشود و بعد طرح الزام زدن ماسک در اجتماعات رو اعلام میکردند.هر ماسک ساده ۲ الی ۳ هزار تومان که البته با الزام استفاده از آن گرانتر هم میشود.»، «بالاخره ماسک زدن تو جاهای عمومی اجباری شد! حالا ببینیم چه قدر رعایت میکنن»، «صبح بانک بودم چند نفری ماسک نزده بودن چند نفر هم موقع حرف زدن ماسک و برمیداشتن! از خیابون نگم براتون که اکثر آقایون ماسک ندارن اونا هم که دارن تو تاکسی در میارن. به هرچی میپرستید ماسک رو بزنید خودتون به درک مارو هم مریض میکنید»، «باز خوبه خداروشکر ماسک داره اجباری میشه تا فرهنگ استفاده ازش جا بیفته. گاهی پیش میاد مریض میاد داروخونه و با غر زدن زیاد میگه دکتر ادا اطوارش زیاده بدون ماسک راه نمیده... واسه این جماعت همون بهتر که هر چه سریعتر ماسک رو اجباری کنن.»
ما با خواندن زندهایم
نلی محجوب
فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان
اینکه خواندن در زندگی ما چه نقشی دارد و آیا میتواند راهگشا باشد یا نه دغدغه کسانی است که با کتاب سر و کار دارند و با کتابها و قصهها زندهاند. اینکه نقش خواندن در زندگی ما چیست؟ خوانش فراتر از متن کدام است؟ چه کتابهایی را انتخاب کنیم، کدام شیوه خواندن مؤثر است؟ خواندن چالش برانگیز و ظرفیت این تغییر و جایگاه آن؟ رویکرد خواندن باید چگونه باشد؟ ایجاد پرسش چگونه رخ میدهد؟ همه و همه سؤالهایی است که ممکن است برای ما ایجاد شود.
تسهیلگر، متن، شیوه خوانش، خوانش فراتر از متن، تجربه گفت وگو پیرامون یک متن عوامل مؤثری است که میتواند خواندن را از یک عمل خشک و مکانیکی و خستهکننده به یک کنش جذاب تبدیل کند. در یک خواندن عادی گاهی فرد فقط با یک متن روبه روست – خواه درسی و خواه کتابی با موضوع خاص و حتی ادبیات- اما وقتی فرد بهعنوان یک کنشگر با متن رو به رو ست از حالت منفعل خارج میشود. در ذهنش سؤالاتی ایجاد میشود که گاه فراتر از متن میرود. وقتی خواندن به یک عادت و رفتار تبدیل میشود که خوانشی فراتر ازمتن در پی آن است، رفتارهایی چون گفت وگو، پرسش و پیگیری صورت میگیرد. اینجاست که وجود تسهیلگر خودش را نشان میدهد. تسهیلگر نه والد است نه معلم. کسی است که در کنار ما قرار میگیرد و در مسیر همراه ماست و هر جا نیاز به کمک او داشته باشیم وارد میشود و تلنگری به ما میزند برای انتخاب راه. او الگوی ثابت ارائه نمیدهد تا ما با خلاقیت خود راههای جدیدتر و مؤثرتر را پیدا کنیم برای هدف.
نگاه تسهیلگری نگاه پیچیدهای نیست اما گاهی سخت میشود، چون باید از خودمان رها بشویم. از من خود. دیگر من وجود ندارد. و این «ما»ی جمعی است که تصمیم میگیرد تا تجربه کند و خلاقیت را برای رسیدن به هدف ارائه کند. «ما»یی که میبیند، میشنود؛ همفکری میکند و تصمیم جمعی میگیرد. تمرینی برای ما شدن. هرکدام از ما میتوانیم با طرح و برنامه جمعی، در هرجایی که هستیم، بهعنوان فردی فعال عمل کنیم و تأثیرگذار باشیم. در جمع کودکان، خانواده، در محیط زندگی و محل کار. اینکه بدانیم هرکدام از ما مسئولیت اجتماعی داریم و میتوانیم نقشی مؤثر داشته باشیم و منتظر کسی و کسانی نباشیم و این مسئولیت را بپذیریم شاید گام نخست است. کم نیستند کسانی که در این راه به شکل فردی و جمعی، بهصورت انجمن و مؤسسه در شهر و روستا فعالیت میکنند.
نمونهاش روستاهای دوستدار کتاب، باشگاههای کتابخوانی، طرح با من بخوان، موزه عروسکهای ملل و... در همه این طرحها، فرد درگیر خواندن میشود.
دیگر اثری از آموزش رسمی دیده نمیشود ولی تأثیری بیش از یک آموزش صرف و رسمی دارد. در کنار خواندن، خوانش اتفاق میافتد. هویت و فکر فرد اهمیت پیدا میکند و بهعنوان عنصر فعال نقش ایفا میکند. اینکه ادبیات چه نقشی در زندگی ما دارد و چگونه آن را با زندگیمان گره بزنیم و چه راهکاری برای خواندن فعال پیدا کنیم میتواند ما را به جمعی گره بزند و در نهایت سبب شود تا زندگی ما، دیدهها، شنیدهها و تجربیات ما بازتاب پیدا کند. «گفتوگوهایی درباره خواندن» به کوشش ندا موحدپور میتواند ما را با شیوههای مختلف خواندن و افراد فعال و فعالیتهایشان در این حوزه معرفی کند.
دمی با دستگاههای موسیقی ایرانی
حسین علیشاپور
خواننده موسیقی ایرانی
درمیان خوانندگان جوان موسیقی ایرانی تعداد کسانی که به اصالتهای موسیقی ایران پایبندی دارند وهنوز آوازخوانی را برمبنای ردیف موسیقی دستگاهی و بداههپردازی رها نکردهاند، روز به روز در حال کاهش است. اگر بخواهیم چند نام معدود را بهعنوان خواننده آواز دراین نسل برکنیم، بیشک «امیراثنی عشری»یکی از آن نامهاست. او که کارخود را ازسنین بسیار جوانی با محمدرضا لطفی و گروه شیدا آغاز کرد، ازهمان ابتدا، بنیان کار خود را بر مبنای پرداختن به موسیقی آوازی، اشتغال به فراگیری سبکهای آوازی استادان متقدم و کار با ارکسترهای ایرانی و آنسامبلهای سنتی موسیقی بنا کرد و دراین راستا چندین کنسرت برگزار کرد و چندین آلبوم را خوانندگی. او از جمله خوانندگانی است که اقبال یا عدم اقبال عامه از موسیقی اصیل ایرانی تأثیری در روند کارش نداشته و او سرسختانه ضمن تحصیل در رشته ادبیات پارسی تا مقطع دکترا، کار خود را انجام داده و اسیر حواشی شیرین و اغوا کننده پرداختن به ژانرهای دیگر نشده است.
«با ما دمی» ششمین آلبوم امیراثنی عشری است که به مثابه بقیه آثاری که خوانده ساختاری متناسب با ریشههای موسیقی دستگاهی ایران دارد و او همچنان در آن به خواندن آوازهایی متناسب با موسیقی ردیف دستگاهی مبادرت ورزیده است. این آلبوم همچنین دومین آلبوم کوروش شاهانی درمقام آهنگسازاست. نخستین اثر کوروش شاهانی، آلبوم نام تو به خوانندگی نگارنده و تنظیم بهزاد عبدی بود که با ساختاری ارکسترال ساخته و تنظیم شده بود. در با ما دمی، نوازندگانی چون هوشمند عبادی (نی)، محسن دیلم صالحی (عود) و خشایار شاهانی (تنبک) به هنرنمایی پرداختهاند. این اثر، تلاشی است برای حفظ و به گوش رسانیدن آنچه جمع محدود و معدودی در موسیقی ایران هنوز در پی ارائه آنند... اصالت موسیقایی ایران....با ما دمی در تابستان ۱۳۹۸ توسط انتشارات نوای مانای میهن منتشر شده است.
به نام تاریخ
9 تیر
102 روز از سال 99 گذشت. فهرست امروز پر از سالروز تولد و درگذشت هنرمندان و چهرههای ادبی و فرهنگی بزرگ ایران و جهان است.
تولدها
همایون خرم: یکی از شاخصترین چهرههای موسیقی سنتی ایران سال 1309 در چنین روزی به دنیا آمد. همایون خرم که همه او را به عنوان نوازنده ویولن و آهنگساز بسیاری از تصنیف های ماندگار ایران میشناسند از کودکی به موسیقی علاقه داشت چون مادرش شیفته این هنر بود و حتی نام فرزندش را هم براساس دستگاه همایون انتخاب کرد. او از 10 سالگی در مکتب استاد صبا تحصیل و در 14 سالگی به عنوان نوازنده در رادیو کارش را آغاز کرد. همایون خرم سازنده موسیقی تصنیف هایی چون «غوغای ستارگان»، «رسوای زمانه»، «طاقتم ده» و «از من بگذر» است که همچنان در ذهن مردم ایران زنده است. او سال 1391 درگذشت.
پیمان معادی: امروز سالروز تولد یکی دیگر از چهره های بینالمللی سینمای ایران است. پیمان معادی سال 1349 در امریکا به دنیا آمد و با نوشتن فیلمنامه «آواز قو» کار در سینما را آغاز کرد و پس از آن نامش به عنوان فیلمنامه نویس «کافه ستاره»، «عطش» و«کما» مطرح شد. سال 1387 و با فیلم «درباره الی...» بازیگری را تجربه کرد و از همان زمان چهره شد. «جدایی نادر از سیمین»، «ابد و یک روز»، «ناگهان درخت»، «متری شیش و نیم» و «درخت گردو» دیگر آثار شاخصی است که معادی در آنها بازی کرد و بازی اش مورد توجه قرار گرفت. البته او همزمان فیلمنامه نویسی و کارگردانی را هم ادامه داد و «برف روی کاج ها» و «بمب؛ یک عاشقانه» فیلم هایی است که با کارگردانی او ساخته شدند. پیمان معادی در هالیوود هم فعال است و فیلم هایی چون «کمپ ایکس ری» و «آخرین شوالیه ها» و سریال های «آن شب» و «وست ورد» از کارهای معادی در امریکاست.
فرشته صدرعرفایی: بازیگر کم حرف و کم حاشیه اما توانای سینمای ایران امروز 58 ساله می شود. صدرعرفایی هم بازیگر است، هم گوینده و هم عروسک گردان که کارش را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد. او در فیلم های شاخصی چون«کافه ترانزیت»، «حوض نقاشی»، «بیست»، «بادکنک سفید» و «شبی که ماه کامل شد» بازی کرد که برای «کافه ترانزیت» و «شبی که ماه کامل شد» سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را برد.
آنتــــــوان دو سنت اگزوپری: امـــــروز صدوبیستمین سالروز تولد نویسنده «شازده کوچولو» یکی از مشهورترین آثار ادبیات جهان است. اگزوپری نویسنده و خلبان فرانسوی بود که با نگاه خاصش به دنیا شناخته میشود. او علاوه بر «شازده کوچولو» کتاب هایی چون «هوانورد»، «پرواز شبانه»، «زمین انسانها» و «خلبان جنگ» را نوشت اما «شازده کوچولو» که به 300 زبان ترجمه شده او را برنده جایزه کلی کتاب امریکا و قهرمان ملی فرانسه کرد. اگزوپری سال 1944 در پروازی بر فراز دریای مدیترانه ناپدید شد.
سالروز تولد کیومرث قورچیان نقاش، رضا شفیعی جم بازیگر، اکبر تقی نژاد داستان نویس، عباس عبدی داستان نویس، خلیل عمرانی شاعر، میثم کیانی داستان نویس، بابک نیک طبی شاعر و آنتونی مان فیلمساز امریکایی هم امروز است.
درگذشتها
استیو دیتکو: نویسنده کتاب های کمیک امــــریکایی و خالق شخصیـــــتهای پرطرفداری چون اسپایدرمن دو سال پیش در چنین روزی درگذشت. دیتکو متولد سال 1927 بود و با همکاری با انتشارات مشهور مارول کامیکس که از معروف ترین ناشران کتابهای کمیک دنیاست، شناخته شد. غیر از مرد عنکبوتی شخصیتهایی چون خزنده و دکتر استرنج را خلق کرد اما با همه محبوبیت این شخصیتها نمیخواست نامی از خودش باقی بماند و حتی وقتی قرار شد فیلمی دربارهاش ساخته شود جلوی دوربین حاضر نشد.
پل کله نقاش سوئیسی و ادوارد یانگ فیلمساز تایوانی هم در چنین روزی درگذشتند.
عکس نوشت
در روزهای سی وسومین سالگرد بمباران شیمیایی سردشت انیمیشن «بادها کجا میمیرند» با همین موضوع آخرین مراحل فنی تولید را پشت سر میگذارد. این فیلم محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است و پژمان علیپور نویسنده، کارگردان، انیماتور و تهیهکننده است. مرحله تصویرسازی انیمیشن «بادها کجا میمیرند» شامل انیمیت، کامپوزیت و تدوین تا هفته آینده به اتمام رسیده و فیلم به استودیوی صداگذاری و ساخت موسیقی میرسد. آنطور که کارگردان «بادها کجا میمیرند» اعلام کرده این فیلم حداکثر تا ۲ ماه دیگر آماده نمایش خواهد شد. «بادها کجا میمیرند» تراولینگی از روایتی اپیزودیک و نگاهی شاعرانه به زندگی در سردشت، سه ماه قبل از بمباران شیمیایی، لحظه بمباران (هفتم تیرماه ۱۳۶۶) و سی و سه سال بعد ازآن است که تصاویر و اتفاقات (به شکل انعکاس ) در آبی ساکن نشان داده میشوند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
رضا رویگری: 500 میلیون تومان طلب دارم
-
انسان و چارهناپذیریهایش
-
شهروند مجـــازی
-
ما با خواندن زندهایم
-
دمی با دستگاههای موسیقی ایرانی
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین