ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام علی علیه السلام: در برابر آنچه بر تو می گذرد، بردبار باش، زیرا بردباری، عیب ها را می پوشاند. براستی که نیمی از عقل، بردباری و نیمه دیگرش خود را به غفلت زدن است.
عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 84، ح 2039
بهمن کیارستمی؛ تأسیس بنیاد کیارستمی راه حلی برای انتشارآثارپدر
به پیشنهاد برادرم (احمد کیا رستمی) بنیادی در امریکا تأسیس شده که به هر ترتیب پیگیر کارهای مختلفی بوده که ازجمله آنها میتوان به بازسازی فیلمهای قدیمی، انتشار تعدادی از فیلمها و مواردی از این دست اشاره کرد. با وجود اینکه این بنیاد تاکنون کارهای مفیدی در اروپا و امریکا انجام داده، در ایران تأثیرگذار نبوده و فعالیتی نداشته است. این یکی دو روز از میان یادداشتها و نظرهای گوناگونی که میخواندم پیشنهاد آقای پرویزجاهد برای تأسیس بنیادی درایران که مسئولیت حفظ وانتشارآثاررا برعهده بگیرد، به نظرم پیشنهاد قابل تأملی است.امیدوارم نتیجه این حواشی، تأسیس بنیادی باشد که حضور وارثان درآن مؤثر باشد اما بازدارنده نباشد و به جای سنگاندازی، راه را برای انتشار آثار هموار کند.
بخشی ازصحبتهای فرزند عباس کیارستمی با ایلنا
پیرامون امروز و فردای پهنه رودکی
شهریار شهر خود باشم...
ارمغان بهداروند
شاعر
بازتولید مفهوم شهروندی و ارتقای سرمایههای اجتماعی و تولید و تثبیت هویت فرهنگی، تکلیف معوقی است که پذیرش آن در برخی رویکردهای محیطی نظام شهری، امیدوارکننده بوده است. شهروند امروز نه بر اساس نظام آموزشی مستقر که متأثر از رسانهها به شهروندی پرسشگر و مطالبهجو تبدیل شده است که علاوه بر مصلحت فردی به خیر جمعی نیز میاندیشد. شهروندی که از درد میگوید اما در انتخاب درمان دست دارد. چنین شهروندی در وضعیت اعتراضی توقف نمیکند و با هوشمندی و بهعنوان مخاطبی پویا، چارهجویی میکند و به بهبود میاندیشد و نگاه رو به آیندهای دارد. در نظام شهری تولید منظر و محیط آفرینی، مولد پایگاه زیستی و تعلق جمعی و خاطرههای اجتماعی است که به کاهش اختلالات فرهنگی و تصحیح الگوهای اجتماعی کمک میکند. برچیدن حصار بوستانها، توجه به اقلیم متنوع شهری، تبدیل کاربری فضاهای غیرشهری هم چون پادگانها و دخالت دادن عناصر طبیعی در بازطراحیهای محیطی به خودی خود القای امنیت و رواندرمانی جامعه محسوب میشود و آن چه البته اولویت چنین رویکردهایی است نه صرفاً زیباییهای وارده هم چون مجسمهها، سنگفرشها، نورپردازی و... که تدارک گفتوگو، همزیستی و مشارکت است. کنشها و واکنشهای اجتماعی در چنین موقعیتها و چنین مواجهاتی تقویت میشود و بستر حضور مؤثر افراد در مجامع و به وجود آمدن خاطرههای جمعی را ممکن میسازد. تهرانِ امروز هیچ کم از طهرانِ دیروز ندارد و این فروتربینی نه زاییده ذهنیت شهروندی بلکه معلول تصمیمات بیتناسب در نظام شهر و شهروندی بوده است که کماثری و بلااثری برخی اتفاقات به بدبینیهای بعدی و امیدوار نبودن به بهبود وضع انجامیده است. خوشبختانه در ایام اخیر، خروج از این خودویرانگری که بهعنوان مهاجمی در میدان سلامت و سعادت شهروندان از آن یاد میشود، کانون واحده اصلاح الگوهای شهری و بازآفرینی برخی محوطههای فرهنگی بوده است که از آن جمله میتوان به اجرای طرح پهنه فرهنگی رودکی اشاره کرد. انسانمحوری در این طرح با تکیه بر اماکن و عناصر فرهنگی هنری، بهبود حیات شهری و نشاط شهروندان را بهدنبال خواهد داشت و تأکید مضاعفی است که خوشاحوالی شهر و شهروندان جز به نوشداروی فرهنگ و هنر دست نخواهد داد. آن چه میتواند مُقوم این طرح و توفیق آن در جلب مخاطب باشد رصد کردن باید و نبایدهایی است که از پس بهرهبرداری به چشم خواهند آمد. قطعاً مخاطب چنین موقعیتی علاوه بر برخورداری از مزیتهای محیطی علاقهمند خواهد بود که از مواهبی هرچند اندک از پایگاه هنرهای تجسمی، موسیقی، تئاتر و ادبیات بهرهمند شود. پیشنیاز بقا و دوام این پهنه، تناسب امنیت محیطی، جایگزینی مشاغل فرهنگی و چارهاندیشی برای معضلات ریشهداری است که سالهاست سلامت قلب فرهنگ و هنر تهران را تضییع کرده است. با روانشناسی دقیق محیط و تأمین حضور پیوسته فرهیختگان و تعلق مدیران به محیط و رغبتآفرینی برای خانوادهها برخی از معضلات تحمیلی این پهنه تبدیل به احسن خواهد شد. امیدوار باشیم همچنان که شادی و نشاط طرح و اجرا و افتتاح این پهنه در صفحات شخصی مدیران شهری و مسئولان فرهنگی و هنرمندان بازتاب پررنگی داشت در ادامه نیز شاهد تصاویر و تعابیر دلگرمکنندهای از جلسات شهری، دیدارهای فرهنگی و اوقات فراغت آنها در این پهنه باشیم. آنچه که میتواند به تعالی کیفیت زیست شهری در برنامههای تکمیلی این طرح منتهی شود وجود بیش از صد پلاک که واجد مؤلفههای میراث فرهنگیاند است که با پیوست به این طرح، این منطقه به قرارگاهی فرهنگی هنری تبدیل خواهد شد که تعریف تازهای از نظام شهروندی بهدنبال خواهد داشت. بخشی از این رؤیا بر دوش هنرمندانی است که به فروتنی هنر خویش را هزینه فرهیختهتر کردن شهروندان و فضیلتهای زیست شهری خواهند کرد.
مطالبه بحق را بر سر هنرمندان نکوبیم
ندا انتظامی
دبیر گروه فرهنگی
هفته گذشته دو اجرای موسیقی درفضای مجازی بازتابهای گستردهای داشت. اجرای همایون شجریان با ارکستر فیلارمونیک تهران با عبیر نعمه، خواننده زن لبنانی که تصنیف معروف «مرغ سحر» را با همراهی نوازندگان بینالمللی اجرا کرد و اجرای دیگر مربوط به کلیپ غلام کویتیپور با پریچهر، دختر نوجوان 13 ساله بود. بازتاب این دو اجرا نظرات مخالف و موافقی داشت، اما خط مشترک تمام اعتراضها و تمجیدها مطالبه موسیقی بانوان بود. این صدای اعتراض را بگذارید کنار مطالبه زنان از مجلس در اعطای تابعیت به فرزندان زنان ایرانی، لایحه منع خشونت علیه زنان که برخی به نتیجه رسیدند و برخی دیگر در پیچ و خم تصویب مانده است، آن وقت متوجه خواهید شد که این اعتراضها بحق است.
انتشار کلیپ مرغ سحر با رهبری آرش گوران انتقادات زیادی را به همراه داشت، شعله این انتقادات با انتشار کلیپ کویتیپور بیشتر شد. منتقدان فعال در فضای مجازی بدون در نظر گرفتن این موضوع که «مرغ سحر» اثری در حوزه بینالملل است و قطعاً محتوا و هدف آن با اثر کویتیپور تفاوت دارد این دو کار را در کنار هم قرار دادند و به اعتراض از عدم استفاده از خواننده زن ایرانی سخن گفتند. از سوی دیگر منتقدان قطعه کویتیپور هم این همخوانی را برنتابیدند و آن را از شأن و اهداف کویتیپور دور دانستند. کویتیپور خواننده قطعه ماندگار «ممد نبودی ببینی» زمانی که کار خود را آغاز کرد هنوز پریچهر 13 ساله متولد نشده بود اما کارهای این خواننده 62 ساله نشان داد که او میتواند با نسلهای نوجوان ارتباط بگیرد و به اندازهای در کارش جسارت و نوآوری دارد که سابقه خود را با زدن حرف نو و کاری نو تکمیل کند. استقبال مخاطبان از قطعه کویتیپور حتی در کنار تندترین انتقادها گواه این ادعا است.
همایون شجریان از جمله خوانندگانی است که سالهاست با خوانندگان زن همکاری داشته است. از همخوانی با مژگان شجریان در قطعهای برای سالروز تولد پدرشان تا همخوانی با دلینا آرام در کنسرت «سی». اهالی موسیقی حتماً روزهای پایانی دولت دهم را به یاد دارند که از اجرای نوازندگان زن در شهرستان ممانعت به عمل میآوردند اما در همان زمان هنرمندان متعددی از جمله همایون شجریان به دفاع از موسیقی بانوان پرداختند. یا انتخاب سیمین غانم بهعنوان خواننده خانم از سوی همایون شجریان برای گرفتن جایزه مجله چلچراغ بخشی از توجه او به هنرموسیقی زنان بوده است. اما هدف قطعه «مرغ سحر» به رهبری آرش گوران گردهمایی خوانندگان و نوازندگان بینالمللی از سراسر دنیا و برداشتن مرزهای جغرافیایی بوده، کاری که پیش از این توسط تعدادی از خوانندگان و آهنگسازان ایرانی هم تجربه شده بود اما این هجمهها باعث شد این هدف در اعتراض به عدم حضور خواننده زن ایرانی گم شود. کویتیپور هم برخلاف سابقه هنری خود دست به کاری اعتراضی در یک قالب جدید زده است و البته همخوانی او با پریچهر با استقبال مخاطبان مواجه شد و آن را مطالبه موسیقی زنان دانستند. باید پذیرفت که هنر ایستا نیست و هنرمند پویا است و قرار نیست در یک قالب بماند چرا که اگر غیر از این باشد هرگز اثر جدیدی متولد نمیشود. اما باید گفت که کارشکنی در مقابل هنرمندان آنان را دلزده میکند.
چندی پیش بهمن فرمانآرا با روزنامه ایران گفتوگوی مفصلی داشت. او در این گفتوگو درباره موضوعات مختلف حرف زد. اما نکتهای که بیش از هر چیز دیگری دراین گفتوگو در ذهنم ماندگار شد، عشق و علاقه عمیقش به کشورمان ایران بود. امری که باعث شد برخلاف تمام کارشکنیها و بدعهدیهایی که دیده همچنان در ایران بماند و فیلم بسازد. هنرمندان سرمایههای معنوی یک کشور هستند. با آنها مهربان باشیم و نگذاریم روزی خسته و دلزده از هجوم انتقادها بار سفر ببندند یا دیگر نخواهند کاری انجام بدهند.
«شیوه» هشتم در کیوسک ها
دوماهنامه هنری «شیوه» منتشر شد. «تاریخ و رهاشدگی» عنوان گفتوگوی ویژه هشتمین شماره این نشریه با محمدرضا اصلانی، نویسنده، شاعر، پژوهشگر و فیلمساز است که در آن به جایگاه تاریخ در هویت فردی یک فیلمساز پرداخته شده. نکته قابل توجه درباره این مطلب همانطور که در سطرهای ابتدایی آن هم توضیح داده شده به چند وجهی بودن اصلانی و فعالیتهای حرفهای او بازمیگردد. اما آغازگر مطالب دوماهنامه «شیوه»، اختصاص مطالبی به مناسبت فرا رسیدن بیستمین سالگرد تأسیس خانه هنرمندان ایران بازمیگردد و دربردارنده یادداشتهایی از چهرههای شاخص فرهنگ و هنر همچون «غلامحسین امیرخانی»، «ایرج راد» و همچنین «بهروز غریب پور»، نخستین مدیرعامل این مرکز هنری و حتی فعالان فرهنگی نظیر «سیدمحمد بهشتی» نیز است. اما دیگر پرونده این شماره به فیلم «سوزاندن» و کارگردان آن «لی چانگ دونگ» به همراه ترجمههایی از منتقدان مطرح جهانی درباره این اثر سینمایی اختصاص دارد. شاید بخش جذاب این پرونده را بتوان ترجمه گفتوگویی با هاروکی موراکامی درباره این فیلم دانست که با اقتباس از رمان او ساخته شده است.گفتوگو با «هوتن شکیبا» درباره بازیگری و فعالیت در حوزه تئاتر از دیگر مطالب این شماره است. پرونده دیگر درباره «سوزانه کندی»، کارگردان تئاتر است، اما بخش دیگر به مطالبی در خصوص چاپ ژاپنی تعلق دارد؛ از آنجایی که «شیوه» دوماهنامهای تخصصی در حوزه هنر است، در ادامه نیز با مطالبی در ارتباط با عرصههای معماری، تجسمی و... روبهرو می شوید. شماره جدید دو ماهنامه هنری شیوه به مدیرمسئولی مجید رجبی معمار و سردبیری سیدعماد حسینی در دسترس علاقهمندان است.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#ماسک
آمار جدیدی که ایرج حریرچی معاون کل وزارت بهداشت از مبتلایان و کشتههای کرونا منتشر کرد بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. او گفت که هر ۳۳ ثانیه یک ایرانی مبتلا به کرونا میشود و هر ۱۳ دقیقه یک بیمار کرونا در کشور فوت میکند. آماری که بسیاری از کاربران با عنوان آمار ترسناک دربارهاش نوشتند. حریرچی از راهاندازی پویش #من_ماسک_میزنم هم خبر داد و به این بهانه نوشتههایی را درباره لزوم رعایت پروتکلها و ماسک زدن در شبکههای اجتماعی میدیدیم: «برای احترام به کادر درمان هم که شده هنوزم من ماسک میزنم»، «من ماسک میزنم به خاطر پدرم، مادرم و خواهرم. حداقل بهخاطر خانوادتون ماسک بزنید»، «اینجور که حریرچی میگه هر مبتلا ۴۰۶ نفر رو مبتلا میکنه، الان باید ۶۰ میلیون گرفته باشن که»، «آماری که امروز اعلام شد خیلی دردناکه خواهش میکنم اگه به فکر خودتون نیستین به بقیه فکر کنید»، چندروز پیش با یه نفر بحثم شد که گرما روی کرونا تأثیر چندانی نداره که بشه روش حساب کرد، ولی اون اصرار داشت که نخیر داره. حالا تو اصفهان دوباره تختهای ویژه کرونا پر شده، معاون وزیر هم گفته هر 13 دقیقه یک نفر بر اثر کرونا در ایران میمیره و هر 33 ثانیه یک نفر مبتلا میشه.»، «سعی کنیم با رعایت بهداشت و عدم حضور در تجمعات مانند عروسی، ختم و جشن و...در 13 دقیقه بعد جزو آمار فوتیها نباشیم!»، «وزرا و معاونین محترم، حس ترس ناشی از #کووید19 در جامعه از کار افتاده است و این مفهوم جز با تصویب و اعمال قانون اجباری شدن استفاده از ماسک راه دیگری ندارد، ماسک عرضه کنید و قانونگذاری کنید این آمار ۱۳ دقیقه بشه ۱ دقیقه هم دیگه کارساز نیست.»، «هر ۱۳ دقیقه یک خانواده عزادار...»، «فاجعهای که در آن به سر میبریم.»، «طرف اومده درمانگاه، میگم چرا ماسک نمیزنی، با لبخند ملیح جواب میده که من ضد کرونام نشون به اون نشون که هفته بعد با علائم سرماخوردگی ازش سی تی گرفتن و ریه ش پر بوده الانم بیمارستان بستریه. ماسک بزنید»، «تصور کنید یه دارویی بود که امکان ابتلا به کووید۱۹ (کرونا) رو ۵ برابر کمتر میکرد. آیا همه نمیخواستید اون دارو رو استفاده کنید؟ خب اون دارو، ماسک زدنه.»، «وقتی شیلد محافظ میزنید به صورتتون ولی ماسک نمیزنید ویروسای کرونا که میرسن بهتون میگن ای بابا بچهها طرف شیلد زده حیف شد، از اون زیرشم که جا خیلی تنگه نمیتونیم بریم تو بهتره برگردیم خونه.»
افشاگری در استوری
استوری فرهاد مجیدی، سرمربی استقلال تهران در اینستاگرام جنجال ساز شد.او نوشت: «ویلای امیردشت، کار در شهرداری به کمک آقای فامیل، عضو رایگان مدرسه فوتبال، معرف ویزای اسپانیا، شام و ناهار در رستوران تهرانسر! تک و تنها هستم اما هرگز مقابل بیعدالتی سکوت نمیکنم. مردم خیلی زود متوجه حقیقت خواهند شد«. خیلیها این استوری را به دخالتها و کارشکنیهای جواد نکونام و دوستش بهنام ابوالقاسمپور تعبیر کردند تا جایی که نکونام در برنامه شبهای فوتبالی گفت: «برای موفقیت باید تلاش کرد نه اینکه مثل برخیها در فضای مجازی دنبال لایک و فالوور باشیم. مثل مربی استقلال نبودم که تیمم ۲ مصدومیت رباط صلیبی و یک همسترینگ داشته باشد.» این استوری و ماجراهای بعد از آن باعث شد فوتبالیها در شبکههای اجتماعی بحثی درباره فساد در فوتبال و ماجراهای جدید استقلال راه بیندازند: «اگه نحوه صعود نساجی به لیگ برتر رو درست بررسی میکردن شاید الان لازم نبود فرهاد مجیدی همچین پستی توی اینستاش منتشر بکنه و درمورد آدمای فاسد کد بده.»، «آقای مجیدی! اگه ادعایی کردین باید اثبات کنید وگرنه شخصی که شما بهش تهمت زدین و توهین کردین رکورددار بازی برای تیم ملی این کشور و از اساطیر و مفاخر فوتبال کشور در سطح بینالمللیه. آقایون کمیته انضباطی و کمیته اخلاق اینجا دقیقاً جاییه که باید ورود کنید و با شخص مجیدی برخورد کنید.»، «فرهاد مجیدی دلیل شکست تیمش فقط گردن جورج فلوید ننداخته که احتمالاً تو پست بعد اینستاگرامش اونم عنوان میکنه»، «جواد نکونام درباره استراماچونی اشتباه میکند و با ابزار غلط به فرهاد مجیدی میتازد. آندرهآ استراماچونی اتفاقاً فعالیت مستمر و خانوادگی در شبکههای اجتماعی داشت و هرگز فراموش نمیکنیم که هرروز در دو رسانه ایتالیایی صحبت میکرد؛ مجیدی هم البته همین روش را انتخاب کرده و شاید هم غلط نیست!»، «جواد نکونام تو برنامه شبهای فوتبالی فرهاد مجیدی رو شست گذاشت کنار»، «جواد نکونام گفته که در بازیکنی میشه همهچیز را «خرید». اینرو کنار پست اینستاگرام مجیدی بذاری، میشه حداقل یه عده رو برای یه مدت از فوتبال محروم کرد.»، «جواد نکونام چپ و راست داره به فرهاد تیکه میندازه باشه آقا تو خوبی تو فیک نیستی تو تمرین کردی تو زحمت کشیدی اصلاً تو زیدانی»، «کاش یک سوم تایمی که مجیدی در اینستاگرام میذاره رو صرف مربیگری میکرد. مورد بسیار مهم؛ اگر مجیدی از فساد مطلع باشه(که طبق گفته خودش مطلعه)و سکوت کنه، طبق قانون شریک جرمه...»، «فرهاد مجیدی یه ساله میخواد افشاگری بکنه کاش یکی توپ این بچه رو بهش بده کشت مارو با افشاگریاش»، «بعد از این همه بگم بگمها فرهاد مجیدی از مربیگری استقلال استعفا میده و دوباره تو اینستاگرام پست میذاره که نخواستن من در استقلال باشم. اینجوری سر هوادارای استقلال شیره میماله. نتیجههایی هم که گرفته اصلاً نقشی تو این موضوع ندارن»، «درود بر فرهاد مجیدی عزیز بابت روشنگری»، «این جنجالهایی که فرهاد مجیدی راه انداخته نشونه کناره گیریشه با بهانه: نخواستن من تو استقلال باشم.»
به نام تاریخ
8 تیر
با طی کردن امروز 101 روز از سال را پشت سرگذاشتهایم. یادی کنیم از هنرمندانی که امروز متولد شدند و امروز درگذشتند.
تولدها
منوچهر آذری: یکی از چهرههای محبوب طنز ایران امروز 77 ساله میشود که قدیمیترها او را با برنامههایی مانند «صبح جمعه با شما» میشناسند. او از هنرکده هنرهای دراماتیک فن بیان هنرپیشگی و کارگردانی فارغالتحصیل شد و از مهدی فروغ و پرویز تأییدی اجرا را آموخت. از سال 1354 در رادیو کارش را آغاز کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم کارش را در حوزه برنامههای طنز ادامه داد. آذری همراه فرهنگ مهرپرور یکی از موفقترین زوجهای رادیویی کمدی را تشکیل داده بودند و به تلویزیون هم آمدند. او در فیلمهایی چون دیوار، عبور از غبار، دزد عروسکها و در سریالهایی مانند آشپزباشی، پیامک از دیار باقی و هزاردستان هم بازی کرد.
ارفع اطرایی: مؤلف، پژوهشگر موسیقی سنتی ایران و نوزانده سنتور سال 1320 در چنین روزی به دنیا آمد. او در هنرستان موسیقی ملی تحصیل کرد و روحالله خالقی، حسین صبا، فرامز پایور و مصطفی کمال پورتراب از استادانش بودند. او در سالهای فعالیتش نقش مهمی در معرفی ارزشهای موسیقی سنتی ایران بخصوص ردیفها و دستگاههای این موسیقی داشت و آثار هنرمندانی چون فرامرز پایور و حسین صبا را منتشر کرد . گفته میشود او نخستین زن مدرس موسیقی ایرانی است، بههمین دلیل در دوازدهمین جشن خانه موسیقی از او بهعنوان یکی از 9 زن هنرمند موسیقی ایران تجلیل شد. کتابهای فرهنگ موسیقی ایران، سنتور و ناظمی، دوازده مقام موسیقی ملی ایران و سازشناسی ایرانی از کتابهای اطرایی هستند.
ژان ژاک روسو: فیلسوف، نویسنده و آهنگساز سوئیسی هم امروز در سال 1712 متولد شده است. روسو زندگی پر فراز و نشیبی داشت و بارها در زندگی اش برای گذران زندگی مجبور شد موسیقی آموزش دهد یا مقالههایی در روزنامهها بدون نام بنویسد چون کتابهایی چون «قرارداد اجتماعی» و «امیل» خشم دولتمردان فرانسه و هلند را بهدنبال داشت و او مجبور شد به انگلستان برود. افکار روسو تأثیر زیادی بر هنرمندان و اندیشمندان معاصر گذاشت و یکی از راهگشایان انقلاب کبیر فرانسه بود. بحث پیرامون موسیقی مدرن، رسالهای درباره علم و هنر، نارسیس یا عاشق خود و اعترافات از کتابهای اوست. روسو سال 1778 درگذشت.
نادر برهانی مرند نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر، محمدجواد آسمان شاعر، رؤیا زرین شاعر، محمد سرشار داستان نویس،
کاوه شصتی شاعر، حسن شکربیگی شاعر، فهیمه غنینژاد شاعر، سرور محمدی داستان نویس، محمدرضا مهدوی شاعر،
علیرضا رئیس شقاقی عکاس و حسن نیکنژاد از پیشکسوتان لابراتوار سینما هم امروز تولدشان را جشن میگیرند.
درگذشتها
محمد حقوقی: امروز سالروز درگذشت شاعر و منتقد ادبی است که سال 88 در اصفهان درگذشت. او که متولد سال 1316 بود در دانشسرای عالی و نزد استادانی همچون جلالالدین همایی، محمد معین و پرویز ناتل خانلری تحصیل کرد و پس از پایان تحصیل همراه هوشنگ گلشیری، محمد کلباسی، فریدون مختاریان و جلیل دوستخواه نخستین هیأت تحریریه گروه ادبی جنگ اصفهان را تشکیل دادند. او در مقالههایی به آسیب شناسی شعر معاصر پرداخت و نقدهای ادبی در نقد آثار احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد منتشر کرد.
باقر صحرارودی بازیگر، حمید حمزه ابیازنی نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر و رضا قلی خان هدایت شاعر، نویسنده و تاریخ نگار هم در چنین روزی درگذشتند.
عکس نوشت
نخستین عکس از تمرین نوید محمدزاده برای فیلم «شب، داخلی، دیوار» منتشر شد. تمرینی از محمدزاده همراه دایانا حبیبی که یک بازیگر ایرانی-گرجستانی است و نقش اول این فیلم را بازی میکند.
«شب، داخلی، دیوار» به نویسندگی و کارگردانی وحید جلیلوند ساخته میشود و غیر از نوید محمدزاده و دایانا حبیبی که این فیلم اولین تجربه بازی اش در سینماست، علیرضا کمالی، سعید داخ و دانیال خیریخواه دیگر بازیگران این فیلم هستند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
بهمن کیارستمی؛ تأسیس بنیاد کیارستمی راه حلی برای انتشارآثارپدر
-
شهریار شهر خود باشم...
-
مطالبه بحق را بر سر هنرمندان نکوبیم
-
«شیوه» هشتم در کیوسک ها
-
شهروند مجـــازی
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین