«ایران» از راهکارهای ساماندهی بازار ارز گزارش میدهد
کدام عامل بازار ارز را ملتهب کرد؟
گروه اقتصادی / بازار ارز پس از نزدیک به یکسال ثبات نسبی چندماهی است که دوباره دچار نوسان شده است و این نوسان در هفتههای اخیر شدت گرفته است. بهطوری که حتی در بازار رسمی و صرافیهای بانکی هم دلار در کانال 19 هزار تومان قیمت خورد و با فعال شدن دوباره بازار غیررسمی نرخ دلار پا را از محدوده 20 هزار تومان هم فراتر گذاشت و همراه خود سکه تمام بهار آزادی را نیز به 8.7 میلیون تومان رساند.
اما از روز چهارشنبه با افزایش تزریق ارز به بازار، شرایط دراین بازار تغییر کرد. دراین روز درکنار افزایش عرضه در صرافیهای بانکی، ورود ارز به بازار نیما هم افزایش یافت. این اقدامات باعث شد تا از روز چهارشنبه هفته گذشته ورق در بازار برگردد. دراین روز دلار بانکی دوباره به کانال 18 هزار تومان بازگشت و بهدنبال آن دلار آزاد هم به کانال 19 هزار تومان عقبگرد کرد. روندی که در نخستین روز هفته جاری نیز حفظ شد. دراین روز نرخ ارز در صرافی ملی ایران بهعنوان مرجع اصلی روی 18 هزار و 850 تومان ثابت ماند. با این حال قیمتها در بازار آزاد با اختلاف زیادی در محدوده 19 هزار و 600 تومان قرار داشت.
این درحالی است که این پرسش در ذهن مردم و فعالان اقتصادی قرار دارد که آیا روند کاهشی نرخ ارز ادامه خواهد یافت یا پس از یک دوره کوتاه دوباره به مدار صعود بازخواهد گشت.
دراین زمینه رئیس کل بانک مرکزی از اشراف این بانک بر بازار ارز بدون هیجان خبر میدهد. عبدالناصر همتی روز گذشته در تازهترین یادداشت اینستاگرامی خود تأکید کرد که بانک مرکزی در هر دو مقوله کنترل نقدینگی و نرخ ارز آگاهانه عمل میکند.
وی ضمن تأکید بر این نکته که تکانه اخیر بازار ارز موقتی و گذراست، عنوان کرد که این بانک در دو مقوله کنترل نقدینگی و نرخ ارز آگاهانه عمل میکند.
وی اعلام کرد: بانک مرکزی و سیاستگذاری پولی و ارزی در شرایط عادی کاری پیچیده است، البته این به معنی عدم بیان آنچه بانک مرکزی انجام میدهد، نیست و من نیز، بر این اساس، همواره تلاش کردهام تا صادقانه، سیاستها را به مردم عزیز توضیح دهم تا خطای شکلگیری واقعی انتظارات راکاهش دهم. این بخشی از وظیفه من است.
درمقوله رشد نقدینگی، با وجود اینکه در سیاست پولی جدید، کانال انتقال سیاست پولی، حجم نقدینگی نیست، ولی در هر صورت بار دیگر یادآور میشوم که رشد نقدینگی از ابتدای امسال تا نیمه خرداد، در مجموع، با احتساب خرید ارز، منابع مقابله با کرونا و تنخواه دولت، به 6.2 درصد رسیده است. حتی اگر در بدبینانهترین حالت همین روند را تا آخر سال داشته باشد (که بسیار بعید است)، نرخ رشدنقدینگی کمتر ازرشدسال گذشته بوده ودر راستای همان هدف تورمی است. بیاطلاعی برخی از اطلاعات واقعی نباید دستاویزی برای تشویش اذهان و دمیدن بیثباتی شود.
دلایل نوسانات بازار ارز را توضیح دادم. بدیهی است برای چنین دورههایی که تکانههای کوتاه مدت را در اقتصاد تجربه میکنیم، هیچ بانک مرکزی متعهد و آگاهی، منابع خود را در بازار «نمی پاشد». بانک مرکزی، قطعاً با نوسانات سفته بازی مقابله میکند و روند سه روز اخیر نیز نشان داد که بازارسازی قدرتمند در بازار، از هرگونه بیثباتی و تلاطم جلوگیری خواهد کرد. خیرخواهان میدانند که ارز پاشی با مقابله با جریانات سفته بازی متفاوت است. تکانه اخیر موقتی است و در حال گذار و بانک مرکزی بدون هیچ هیجانی، حرکت بازار ارز را رصد کرده و همانند دوسال گذشته با مدیریت نوسانات، بازار را بهسمت تعادل هدایت خواهد کرد.
درهمین زمینه میثم رادپور اقتصاددان و کارشناس بازار ارز در گفتوگو با «ایران» درباره ریشه افزایش نرخ ارز گفت: یکی از ریشههای اصلی افزایش نرخ ارز در کشور پایین بودن نرخ بهره بانکی است. هماکنون نرخ بهره واقعی یا همان نرخ سود سپردههای بانکی منفی است. با لحاظ نرخ تورم جاری نرخ بهره واقعی به منفی 20 درصد میرسد که در طول تاریخ کم سابقه یا بیسابقه است.
وی ادامه داد: دراین شرایط طرف تقاضا بشدت تحریک شده است و طرف عرضه به دلایل مختلف تضعیف شده است. واقعیت این است که پول در بازار بین بانکی به وفور وجود دارد و در شرایطی که نرخ سود سپردههای بانکی کاهش یافته است، نقدینگی دردست بانکها افزایش یافته است.
بهگفته وی، بانکها به همین دلیل بخشی از نقدینگی خود را صرف خرید اوراق بدهی و خزانه کردهاند و همین خرید آنها باعث شده است تا نرخ این اوراق نیز در بازار کاهش یابد. بنابراین نرخ بهره واقعی در کشور افت شدیدی را تجربه کرده است. علاوه براین با رونق بازار سرمایه و تأکید دولت، شبکه بانکی داراییهای مازاد خود را در بازار سرمایه به فروش رساندند و بدین ترتیب نقدینگی آنها بازهم افزایش یافت.
این اقتصاددان افزود: بانک مرکزی نیز درماههای اخیر نرخ ذخیره قانونی بانکها را کاهش داده است و این درحالی است که بانکها حاضر نیستند نرخ سود بیشتری به سپردهگذاران بپردازند.
وی تأکید کرد: زمانی که نرخ بهره کاهش مییابد و از نرخ تورم جاری نیز کمتر میشود، تقاضا تحریک میشود به این معنا که مردم سعی میکنند تا ریال خود را به کالا و داراییهای دیگر تبدیل کنند. اما در سوی دیگر بازار و بخش تولید برای پاسخگویی به این تقاضا توان لازم را ندارد. چرا که مشکلات اقتصادی موجود و همچنین شیوع کرونا باعث شده است تا تولید کالا و خدمات بشدت افت کند. برهمین اساس وقتی تقاضا افزایش مییابد و عرضه به اندازه کافی وجود نداشته باشد، قیمتها افزایش مییابد. به همین دلیل در ماههای گذشته قیمتها در اکثر بازارها با رشد قابل توجهی همراه شده است که این روند به بازار کالاهای اساسی و مواد غذایی نیز تسری پیدا کرده است.
رادپور با اشاره به اینکه کاهش نرخ سود سپردهها موجب افزایش گردش پول شده است گفت: هماکنون مردم از ترس افت ارزش داراییهای خود از نگهداری ریال خودداری میکنند و تقاضاهای آتی خود را درحال حاضر تأمین میکنند.همانگونه که اشاره شد طرف عرضه نیز به دلایل مختلف تضعیف شده است.
وی درخصوص تأثیر این شرایط بر نرخ ارز توضیح داد: ارز نیز همانند سایر کالاها تحت تأثیر این شرایط قرار گرفته است ضمن اینکه درماههای اخیر بهدلیل کرونا صادرات بشدت افت کرده و درآمد ارزی کشور کاهش قابل توجهی را تجربه کرده است.
یک انتخاب مهم
این اقتصاددان درپاسخ به این پرسش که برای رهایی از این شرایط و ساماندهی بازار ارز چه راهکارهایی وجود دارد، اظهارکرد: دراین شرایط دولت باید میان رکود و تورم یکی را انتخاب کند و نمیتوان هر دو را داشت. درصورتی که نرخ سود بانکی افزایش یابد باعث رکود میشود و در صورتی که بازار پول به نفع بازار سرمایه تضعیف شود به تورم دامن زده میشود. وی اضافه کرد: دولت دراین شرایط تقویت و رونق بازار سرمایه را دردستور کار خود قرار داده است که به معنای رها کردن بازار پول است و این درحالی است که بازار پول نقش مهم تری در اقتصاد دارد.
بهگفته وی، در شرایط رکودی و درصورتی که بازار پول با افزایش نرخ سود انتخاب شود، اقشار کم درآمد منتفع میشوند و در صورتی که بازار سرمایه و رونق بورس ترجیح داده شود، این اقشار برخوردار هستند که از سودآوری آن بهرهمند میشوند.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: در کشور ما بهدلیل مشکلات متعددی که وجود دارد، کاهش نرخ بهره به رشد تولید منجر نمیشود و تنها باعث تحریک تقاضا میشود. باید نرخ بهره بهگونهای تنظیم شود که ریسک سرمایهگذاری در سایر بازارها افزایش یابد، اما وقتی که نرخ بهره از نرخ تورم پایینتر است ریسک سرمایهگذاری در سایر بازارها کاهش مییابد. برهمین اساس سپردههای بانکی به خروج از بانکها به بازار سرمایه، ارز ، طلا ، مسکن و خودرو وارد میشود.
«ایران» از آخرین وضعیت بازار خودرو گزارش میدهد
بازار خودرو چشم به میرداماد دوخته است
گروه اقتصادی / بازار خودرو آشفته است و دلالان اجازه نمیدهند این بازار روی خوش ببیند؛ فعالان بازار پیشبینی میکنند با اجرای طرحهای فروش فقط مسکن به بازار خودرو زده میشود و دوباره قیمتها به اوج خود میرسد.
طی 10 روز پیش قیمت خودروهای داخلی 10 تا 20 درصد گران شده، هر چند روایتهایی هم هست مبنی بر اینکه نهایت افزایش قیمت 14 درصد بوده است. اما آنچه از گفته فعالان بازار بر میآید این است که بازار با شدیدترین التهابهای خود مواجه شده است که عمده دلیل آن حداقل در مدت یاد شده، نرخ ارز است.
زمانیکه قیمت دلار مرز 20 هزار تومان را رد کرد، قیمت خودروهای صفر و کارکرده هم ترمز بریدند و به یکباره 5 الی 6 میلیون تومان گران شدند، ولی گفتههای عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی و وعده اینکه در هفته جاری قیمت ارز کاهش پیدا میکند باعث شد که تعداد خریداران خودرو به صفر نزدیک شود و اکنون که قیمت ارز در کانال 19 هزار تومان است قیمت خودروها بهصورت تقریبی بین 3 تا6 میلیون تومان ارزانتر شده است اما ادامه این روند و کاهشی شدن قیمتها به تصمیمات ساختمان شیشهای میرداماد بستگی دارد.
در گزارش پیش رو نظر یکی از استادان دانشگاه و رئیس اتحادیه بازار خودرو را جویا شدیم. آنها در واکاوی وضعیت این روزهای بازار، خواهان ثبات قیمت ارز شدند و همچنین از خودروسازان خواستند که تمام توان خود را برای رشد تولید خودرو بگذارند.
بازار خودرو آشفته شده است
سعید مؤتمنی، رئیس اتحادیه نمایشگاه داران خودرو به «ایران» میگوید: افزایش قیمت ارز بسرعت بر قیمت خودرو اثر گذاشت و باعث شد که قیمتها بین 10 تا 14 درصد افزایش پیدا کند و عطش برای خرید خودرو با هدف کسب سود بیشتر شود. او با بیان اینکه بازار خودرو آشفته شده است و وضعیت به وجود آمده حضور دستگاههای نظارتی را میطلبد، ادامه داد: بازار خودرو بهدلیل نوسانهای مختلف و حضور دلالان نیازمند سقف قیمتی است اگر چنین امری اجرایی نشود نمیتوان بازار خودرو را کنترل کرد. رئیس اتحادیه نمایشگاه داران خودرو میگوید: چندی پیش قرار بود سازمان حمایت سقف قیمت خودرو در بازار را مشخص کند تا فعالان بازار بر اساس آن حرکت کنند اما تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است. او با اشاره به اینکه بازار خودرو از هیچ قانون خاصی پیروی نمیکند و قیمتها دلبخواهی شده است، ادامه داد: افرادی که با هدف سودجویی وارد بازار خودرو شدند با قیمتهای سلیقهای و بالا بازار را بهم ریختند.
مؤتمنی میگوید: خودرو به اندازه کافی در بازار نیست اگر بود قیمتها تعادل بیشتری داشت و فاصله قیمت کارخانه و بازار به حد و حدود فعلی نمیرسید؛ کشور سالانه به یک میلیون و 200 هزار دستگاه خودرو نیاز دارد ولی به خاطر تحریم و افزایش قیمت ارز تولید مانند گذشته نیست و همین امر باعث شده که بازار بهدلیل کمبود خودرو با قیمتهای هیجانی مواجه شود.
او ادامه داد: اگر عرضه خودرو در بازار گسترده بود شاهد صفهای میلیونی برای ثبتنام در طرحهای فروش فوقالعاده و پیش فروش نبودیم؛ زمانیکه فاصله قیمت کارخانه و بازار زیاد میشود واسطه گری و سوداگری در بازار خودرو بیشتر میشود.
کاهش شدید خرید و فروش خودرو
رئیس اتحادیه نمایشگاه داران خودرو عنوان میکند: درست است که قیمت خودرو در بازار سیر صعودی به خود گرفته است ولی میزان خرید و فروش بشدت کاهش یافته است و حتی فضایی ایجاد شده که برخیها از فروش خودرو امتناع میکنند چرا که معتقدند قیمتها بالا میرود و سود بیشتری عایدشان میشود. او با بیان اینکه نمایشگاه داران خودرو سهمیه خودرویی ندارند تا بتوانند با عرضه آن در بازار قیمت را کنترل کنند، ادامه داد: فروشندگان فعلی (اکثراً کسانی هستند که خودرو ثبتنامی و با قیمت کارخانه داشته اند) با توجه به شرایط روز بازار قیمتگذاری میکنند و همین عدم ثبات باعث شده که مردم سردرگم شوند چرا قیمتها از هیچ ثباتی برخوردار نیست.
پول لازمها خودرو میفروشند
مؤتمنی درباره خرید و فروش خودروهای کارکرده هم گفت: کسانی حاضر به فروش خودرو هستند که به پول نیاز داشته باشند در غیر اینصورت صاحبان خودرو حاضر به تغییر یا فروش خودرو خود نیستند چرا که میدانند در هر فروش امکان خرید دوباره از بازار بسیار سخت است، مگر کسانی که نقدینگی بسیار بالایی دارند.
او در پایان تأکید کرد: برای آرامش بازار خودرو و جلوگیری از نوسانهای اتفاق افتاده 4 راهکار وجود دارد که سیاستگذاران بایستی در راستای آن حرکت کنند؛ اولین راهکار پیشنهادی ما ثبات ارزی است که اکنون بیش از موقع دیگر به آن نیاز است؛ دوم، افزایش عرضه خودرو توسط خودروسازان است؛ سوم، تعیین سقف قیمتی برای خودروهای صفر کیلومتر موجود در بازار است و در نهایت چهارمین نکته که اهمیت فراوانی دارد، نظارت گسترده سازمانهای نظارتی بر بازار خودرو است.
متقاضان خرید کمتر از سالهای پیش
آلبرت بغزیان، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران درباره اینکه چرا بازار خودرو با نوسان مواجه شده است، به «ایران»گفت: نوسان قیمت خودرو در بازار به دلایل مختلفی مرتبط است که یکی از آنها رشد تقاضا در برابر کاهش عرضه است؛ البته متقاضان خرید خودرو در سالجاری به مراتب کمتر از سالهای پیش هستند اما انگیزه برای سرمایهگذاری و کسب سود باعث شده افرادی هم که نیاز به خودرو ندارند، وارد این بازار شوند.
او ادامه داد: افزایش قیمت خودروهای خارجی و ممنوعیت واردات هم سبب شده که قیمت خودرو در بازار متناسب با نرخ ارز افزایش پیدا کند.
خودروسازان دروغ گفتند!
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه کشور به رشد تولید خودرو نیاز دارد تا در پی آن قیمتها ثبات بیشتری به خود بگیرد، تصریح کرد: تا قبل از تحریمها شرکتهای خودروسازی اعلام میکردند که ما خودکفا هستیم و خودروهای تولید ملی را روانه بازار میکنیم اما با سخت شدن شرایط مشخص شد که آنها دروغ میگفتند یا شاید هم بهصورت عمد تولید خودرو را کاهش دادند تا بتوانند بر قیمت کارخانهای خودرو بیفزایند؛ اگر خودروها ملی بوده است چرا تولید بشدت کاهش یافته است.
عضو شورای رقابت گفت: اگر تولید خودرو با اصلاح قیمت کارخانهای آن توسط شورای رقابت افزایش پیدا میکند، شرکتهای خودروسازی اعلام کنند تا شورای رقابت نرخهای جدید را حتی بالاتر از تورم بخشی اعلام کند و در پی آن به ثبات قیمتی در بازار خودرو برسیم.
طرح پیش فروش؛ بچهای در دریا
او با بیان اینکه عرضه 25 هزار خودرو و 70 هزار خودرو در قالب طرحهای فروش نمیتواند دردی از صنعت خودرو دوا کند، افزود: فروش در این حد به منزله بچهای در دریا است؛ به هر ترتیب بازار خودرو به خاطر کاهش عرضه خودرو که ناشی از کمبود قطعه و افزایش قیمت ارز و تحریم است، بالا رفته است.
احتکار خودرو ادامه دارد
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه بازار خودرو تشنه است و نیاز به خودرو دارد، ادامه داد: زمانی شاهد احتکار مسکن و کالا بودیم اما اکنون شاهد احتکار خودرو هم هستیم که برخیها برای سودجویی وارد آن شدند؛ درست است که تقاضا برای خرید خودرو زیاد است اما اکثر متقاضیان به خودرو نیازی ندارند و تنها به فکر سوداگرایی هستند.
او خواستار اجرای سیاست ارزی مشخص شد و گفت: اگر قطعهای برای تولید خودرو کم است یا تولید نمیشود به هر شکل ممکن آن را وارد کنیم تا خودرویی در کف پارکینگ شرکتهای خودروسازی قرار نگیرد.
انرژی و عدالت:
تردید در غیرقابل چانهزنی بودن شیوه زندگی امریکایی
فرشید فرحناکیان
دکترای حقوق نفت و گاز
1) حدوداً از هر ۱۶ انسان تنها یکی امریکایى است. این کشور که فقط ۶ درصد از جمعیت جهان را دارد ولی ۳۷ درصد یعنی بیش از یکسوم انرژی موجود را مصرف میکند (ایوان ایلیچ، انرژی و عدالت، ترجمه محمدعلی موحد، ص. 12). آقای نیکسون رئیس جمهوری امریکا میگفت: «بههیچوجه بد نیست که ما نیاز به اینقدر انرژی داریم؛ زیرا همین نکته نشان میدهد که ما توانگرترین و نیرومندترین ملتهای جهان هستیم و بالاترین سطح زندگی را داریم. باشد که همواره چنین باشد» (همان، ص. 13).
2) اتومبیل معادل نیروی پانصد آدمی را در اختیار یک فرد میگذارد. جهان ما با اتکای غیرمنطقی بر مصرف بیمحابا انرژی، نابرابری آدمیزادگان را به نحو غیرقابلتحملی افزوده و بر فاصله بیشتر در میان فقیر و غنی افزوده است (همان، ص. 13). این امر آغاز بحث انرژی و عدالت (Energy and Equity) است. بخش عمده منابع در جهان اول (جهاندار) مصرف میشود. در جهان با جمعیت 5. 7 میلیاردی، متوسط سرانه مصرف منابعی از قبیل نفت خام و فلزات و متوسط سرانه تولید پسماندهایی از قبیل پلاستیک و گازهای گلخانهای در کشورهای جهان اول (جهاندار) با جمعیت یکمیلیاردی عمدتاً در امریکای شمالی، اروپا، ژاپن و استرالیا حدود 32 برابر کشورهای درحالتوسعه (جهانگیر) با جمعیت 5. 6 میلیاردی است (جِرد دایموند، آشوب، ترجمه اصلان قودجانی، ص. 538).
3) با این تفاوت فاحش، آیا آرمان دسترسی همه جهان به امکانات شیوه زندگی غربی امکانپذیر است؟ اگر کشورهای درحالتوسعه بخواهند به نرخ مصرف سرانه ملی (اعم از نفت، فلزات، آب و غیره) برسند، نرخ مصرف جهان تقریباً 11 برابر خواهد شد که معادل مصرف یک دنیای 80 میلیارد نفری با همین نرخهای مصرف سرانه توزیعشده در شرایط فعلی است. افراد خوشبینی هستند که ادعا میکنند میتوان مصرف 5. 9 میلیارد انسان را روی کره زمین تأمین کرد ولی هیچ فرد خوشبینی دیده نشده است که ادعا کند میتوان منابع موردنیاز انسانها در دنیایی با 80 میلیارد نفر جمعیت را تأمین کرد (همان، ص. 542).
4) کشورهای توسعهیافته به کشورهای درحالتوسعه وعده میدهند که اگر صرفاً سیاستهای صحیح در پیش بگیرند؛ مثلاً دولت سالم و نظام اقتصادی بازار آزاد را محقق کنند، آنها نیز میتوانند به کیفیت زندگی جهان اول برسند. چنین وعدهای کاملاً ناممکن و یک دروغ بیرحمانه است (همان، ص. 542). کشورهای درحالتوسعه به وعدههای کشورهای توسعهیافته اعتنا نخواهند کرد که میخواهند آنان را متقاعد کنند کاری را که قبلاً جهان اولیها انجام دادهاند، انجام ندهند. یگانه دستاورد پایدار برای دنیای جهانی شده انسانها که کشورهایی همانند چین، هند، برزیل، اندونزی، کشورهای آفریقایی و سایر ملل درحالتوسعه خواهند پذیرفت، اوضاعی است که نرخ مصرف و کیفیت زندگی، کموبیش در تمام دنیا یکسان است. این در حالی است که زمین منابع کافی ندارد تا حتی مصرف فعلی جهان اول را بهطور پایدار تأمین کند چه رسد که کشورهای درحالتوسعه نیز بخواهند در مقیاس جهان اول، مصرف و زندگی کنند (همان، ص. 543).
5) چنین وضعیتی به اینجا میرسد که اذعان جهانی به بحران فعلی جهانی یا پذیرش مسئولیت در تمام جهان بابت مشکلات فعلی یا خودسنجی صادقانه در تمام دنیا وجود ندارد. تهی شدن ظاهراً محتوم منابع زمین، افزایش مقادیر دیاکسید کربن و مقیاس جهانی نابرابری مجال اندکی برای آزمایش کردن و جولان دادن برای انسانها باقی میگذارد (همان، ص. 546). دنیا مکانی درهمتنیده است که در قالب یک کل واحد یا پابرجا میماند یا فرومیپاشد. جرد دایموند؛ نویسنده محبوب بیل گیتس، در کتاب دیگرش تحت عنوان «فروپاشی» (Collapse) که در سال 2005 منتشر شد و توسط فریدون مجلسی به فارسی هم ترجمه شده است، نشان میدهد چگونه جوامع راه فنا یا بقا را برمیگزینند و تنشهای بین مشکلات و راهحلهای جوامع را به دو اسب یک مسابقه اسبدوانی تشبیه کرده است: اسب نابودی و اسب امید. این یک مسابقه اسبدوانی عادی نیست که هر دو اسب در آن با حداکثر سرعت ثابت در کل مسیر بدوند، بلکه یک مسابقه اسبدوانی با شتابگیری تصاعدی (Exponentially Accelerating) است که هریک از دو اسب، دائماً سریع و سریعتر میدوند (همان، ص. 552).
6) تردیدی نیست که میزان مصرف سرانه جهان اول در همین دوره عمر بسیاری از ما به مقداری بسیار کمتر از مقدار فعلی خواهد رسید. البته کاهش مصرف لزوماً به معنای فدا کردن حقیقی رفاه نیست؛ زیرا هرچند نرخ مصرف و رفاه انسانی به یکدیگر ربط دارند ولی صد درصد به همدیگر همبستگی ندارند. بخش عمده مصرف امریکاییها اسرافگرایانه است و نقشی در کیفیت زندگی عالی ندارد؛ مثلاً مصرف سرانه نفت خام در اروپای غربی حدود نصف ایالاتمتحده است ولی رفاه متوسط مردم در آنجا بیش از متوسط رفاه مردم در ایالاتمتحده است (همان، ص. 544).
7) تنها زمانی میتوان به وضعیتی باثبات رسید که در آن جهان اول و سایر کشورها در نرخهای مصرف بسیار کمتر از نرخهای مصرف فعلی جهان اول، با یکدیگر همگرا شوند. اکثر امریکاییها با چنین همگرایی مخالف هستند. دیک چنی (معاون اول امریکا در زمان جورج بوش پسر) زمانی گفته بود: «شیوه زندگی امریکایی اصلاً جای چانهزنی ندارد». واقعیتهای بیرحم درباره ذخایر منابع دنیا تضمین میکنند که شیوه زندگی امریکایی تغییر خواهد کرد. حقایق مربوط به منابع دنیا را نمیتوان با چانهزنی از هیچ به دست آورد. امریکاییها قطعاً از میزان مصرف خود دست خواهند شست؛ خواه با تصمیم خودشان خواه بهاجبار دیگران؛ زیرا دنیا دیگر از عهده تأمین مصرف آنها با نرخهای فعلی برنمیآید (همان، ص. 543). موضوعی که محمدعلی موحد در دیباچه مترجم کتاب انرژی و عدالت نوشته ایلیچ متذکر میشود که خیلی پیشتر از بقیه، احمد کسروی بر این نظر بود که آدمیزاد در کشاکش دو گونه پیکار است: پیکار با طبیعت و پیکار با همنوعان خود.