ایجاد سازمان امدادرسانی در ایران
شیر و خورشید پایه گذاری شد
فرزانه قبادی/ روز پنجم خرداد 1302 زلزله شدیدی در تربت حیدریه اتفاق افتاد که بهگواه برخی منابع 2200 نفر در آن کشته شدند. بعد از وقوع زلزله یکی از عرفای شهر بهنام «آخوند ملاعباس تربتی» اقدام به جمعآوری کمک و امدادرسانی در منطقه کرد و اقدامات او مورد توجه مردم منطقه و مسئولان حکومتی قرار گرفت. با انتشار اخبار زلزله در رسانههای آن روزگار، مبلغ قابل توجهی کمک نقدی از سوی کشورهای دیگر از جمله امریکا برای مردم زلزله زده به ایران رسید. امریکاییها اصرار داشتند که این وجوه اهدایی به حاج آخوند تحویل داده شود تا توسط او برای مردم آسیب دیده از زلزله هزینه شود. عارف تربتی اما این پیشنهاد را قبول نکرد و در نهایت این مبلغ در اختیار کمیسیونی از معتمدین مردمی قرار گرفت و در یکی از مریضخانههای شهر صرف شد. پس از این اتفاقات بود که ضرورت وجود مرجعی برای ساماندهی به کمکهای خارجی و امدادرسانی در مواقع بحرانی احساس شد و در پی آن جلسه هیأت مرکزی جمعیت شیر و خورشید سرخ تشکیل و اعضای هیأت مدیره آن مشخص شدند.
نخستین بار در میان اسناد مربوط به جنگهای داخلی بین استبدادطلبان و مشروطه خواهان، به فعالیتهای بشردوستانه جمعیت شیر و خورشید سرخ اشاره شده است. نام این جمعیت از ابتدا با نام دکتر امیر اعلم گره خورده است. او که فارغالتحصیل رشته پزشکی از دانشگاه لیون فرانسه بود و در دارالفنون و دانشگاه تهران کالبد شکافی تدریس میکرد، سالها برای ثبت و به رسمیت شناختن فعالیتهای این جمعیت تلاش کرد. تا اینکه در سال 1301 موافقت شاه را برای تشکیل سازمانی با اهداف بشردوستانه در ایران جلب کرد.
چهارم بهمن 1301 بود که پس از موافقت شاه با تشکیل سازمان شیر و خورشید سرخ، آخرین ولیعهد قاجارها یادداشتی را ضمیمه نظامنامه این جمعیت کرد و ریاست افتخاری آن را پذیرفت. «نظامنامه تشکیلات جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران را ملاحظه کردم، ریاست افتخاری این جمعیت نوع پرور را با کمال مسرت میپذیرم و امیدوارم در زیر سایه و با توجهات بندگان اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی روحنا فداه جمعیت خیریه مذکور موفقیت کامل در خدمت به نوع حاصل نمایند.» اما بعد از تصویب اساسنامه اقدام چشمگیری توسط این جمعیت صورت نمیگیرد تا اینکه بعد از زلزله شدیدی که در تربت حیدریه اتفاق افتاد، بالاخره در روز پنجم مرداد 1302 نخستین نشست رسمی هیأت مرکزی «سازمان شیر و خورشید سرخ ایران» با حضور مشیرالدوله رئیس الوزرا و اعضای هیأت دولت در کاخ گلستان برگزار شد. اعضای ﻣﺆﺳﺲ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﯿﺮ و ﺧﻮرﺷﯿﺪ ﺳﺮخ هم در همین نشست تعیین شدند که از جمله آنها: «رضاخان میرپنج (سردار سپه)، صمد خان ممتازالسلطنه (سفیر ایران در پاریس)، امیرخان اعلم (پایهگذار جمعیت شیر و خورشید سرخ)، احمد خان قوام الدوله (نخستوزیر)، عباس ادهم الملک (پزشک مخصوص احمد شاه) و...» بودند.
در سال 1308 نخستین نشست کنوانسیون ژنو بعد از جنگ جهانی اول برگزار شد و در این نشست بود که نشان شیر و خورشید سرخ برای ایران و نشان هلال احمر برای ترکیه از سوی کشورهای عضو کنوانسیون در سراسر دنیا به رسمیت شناخته شد. بعد از انقلاب سال 57 جمعیت شیر و خورشید سرخ در قالب جمعیت هلال احمر فعالیت خود را ادامه داد. این تغییر در پی اظهارات رهبر فقید انقلاب صورت گرفت که در اسفند 57 در مدرسه فیضیه قم گفتند: «بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد، آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد؛ باید آرمهای اسلامی باشد. از همه وزارتخانهها، از همه ادارات، باید این شیر و خورشید منحوس قطع بشود.»
یکی از چیزهای خیلی مضحک و قابل تمسخر القابی است که در ایران متداول و معمول شده است و مثل سایر چیزهایی که در ایران آمده است مبتذل و مضحک گردیده است. غالب این القاب مانند مفتحالدوله و مطمئن السلطنه و افضلالسلطنه معنی صحیحی ندارد و آنهایی هم که معنی دارند با مصادیق آنها ابداً وفق ندارد و در موقع تطبیق غیر از یک خنده مستهزانه انسان چارهای ندارد. و از این القاب بدتر آن القاب نظامی است که بهاشخاص کشوری دادهاند. مثلاً شجاع لشکر قاضی صلحپه یا صمصام نظام مثلاً امین مالیه است علاوه بر این سرتاسر ایران پر شده است از امیر و سردار و سالار در صورتی که تا سه سال قبل لشکری در ایران نبود و واقعاً از نقطه نظر یک نفر خارجی وجود این همه سالار و سردار و امیر بیلشکر و بیقشون خیلی مضحک و قابل استهزاء بود. فلان آقای تنبل بیعرضه اشرافزاده که شب میترسد تنها در باغچه خانه خود گردش کند لقبش امیرکبیر یا سردار عظیم یا سالار قشون یا سردار لشکر است. واقعاً در ایران کمکم الفاظ دیگر منطبق بر مفاهیم خود نشده و هر لفظی برای هر معنی ممکن است استعمال شود و بکلی الفاظ تأثیرات خود را از دست داده و ما را مضحکه دنیا نموده بود. اخیراً هیأت دولت تصمیم گرفته اندکه کلیه القابی که مربوط به نظام و قوشن باشد از اشخاص سویل گرفته شود دیگر در القاب اشخاص غیر نظامی کلمات سردار، سپهدار، سپه سالار، سپهبد، نظام. لشکر، امیر و سالار نباید وجود داشته باشد. و این القاب که یک وقتی بهقیمت فداکاریهای بزرگ به بعضی اشخاص لایق و مقرب داده میشد دیگر درازا تقدیم پنجاه اشرفی بهکسی داده نشود و حقیقتاً اعطاء این القاب به آن افراد جبان [ترسو] پارک نشین خیلی شبیه بود به آن سرهنگها و سرتیپ مادر زادی که در زمان مرحوم مظفرالدینشاه و ناصرالدین شاه خیلی معمول شده و همین که پساز مادرش متولد میشد سرتیپ و رئیس فوج بود.
این اقدام هیأت دولت شایسته تحسین است و ما مخصوصاً وقتی از هیأت دولت راضی میشویم که بهکلی عموم این القاب بیمعنی الغاء شده و مردم از شر این کلمات بیمعنی که سند لیاقت افراد نالایق است آسوده شوند.
سرمقاله روزنامه شفق سرخ- پنجشنبه 4 [دلو] بهمن 1302
تهیه و تنظیم: حسن مجیدی
راجع به تیرهای چراغ و تلفن
نظر به آنکه تیرهای تلفن و چراغ برق در خیابان ها و معابر اغلب متصل به دیوار عمارات و خانهها بوده و با سهولت ممکن است سارقان آن را وسیله ورود خود به بامهای عمارات قرار دهند موجب شکایتهای زیادی گردیده و تصدیق به صحت این اظهار شده لذا از طرف وزارت داخله به اداره شرکت تلفن قبلاً و بعد به حاجی امین الضرب اخطار شده که در دفع این محظور اقدامات فوری نموده لااقل تیرها را میخ کوب نمایند که مانع این حرکت بشود.
روزنامه کوشش -
جمعه 12 میزان[مهر] 1302
تهیه و تنظیم: حسن مجیدی
مجلس ترحیم
نمایندگی مختار دولت اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی با نهایت تأسف و دلتنگی خاطر برادران ایرانی و کلیه دوستان دولت شوروی را مستحضر میدارد که در ساعت شش و پنجاه دقیقه بعداز ظهر روز 21 ژانویه به طور ناگهانی ولادیمیر ایلیچ لنین (اولیانف) رئیس شورای کمیسرهای دولت اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی و پیشوای شهیر عموم ملل ستم کشیده وفات نمود. نمایندگی مختار از کلیه ارکان دولت و کور دیپلوماتیک[هیأت دیپلماتیک] وکلای مجلس و رجال و نمایندگان تشکیلات ایرانی و شوروی دعوت میکند که در مجلس ترحیمی که در روز پنجشنبه 24 ژانویه (4 دلو) در ساعت پنج بعدازظهر در عمارت نمایندگی مختار منعقد و درساعت پنج و نیم خاتمه خواهد پذیرفت حضور بهم رسانند. ورود از درب جدید پارک سفارت (مقابل خیابان قوامالسلطنه) خواهد بود.
روزنامه ستاره ایران- پنجشنبه 4 دلو[بهمن] 1302
تهیه و تنظیم: حسن مجیدی
پیشنهاد مهم
قابل توجه مجلس شورای ملی
حقوقی که سالانه از حاصل زحمت ملت بخت واژگون ایران به خانواده سلطنت داده میشود: شاه و ولیعهد 654000 تومان - کابینه سلطنت 14700 تومان - محمد علی میرزا 75۰۰۰ تومان - نصرت السلطنه ۱۲۰۰۰ تومان - عضد السلطان ۱۲۰۰۰ تومان - ناصرالدین میرزا ۱۲۰۰۰ تومان - سالارالدوله 6۰۰۰ تومان - اعتضادالسلطنه 6۰۰۰ تومان - کامران میرزا 6۰۰۰ تومان - کسان سالارالدوله 1680 تومان.
جمع کل ۷۹۹۳۸۰ تومان
مبلغ فوق که مساوی با بودجه سالانه وزارت معارف و اوقاف و مدارس دولتی و صحیه عمومی است سالهای سال از خزانه فقیر مملکت به این شاهزادههای بیعاطفه و بیعلاقه به مملکت داده شده است! اما بعد از این ملت ایران حاضر نیست ماهانه 40 هزار تومان به احمد میرزا بدهد که در پاریس مشغول عیاشی و شهوت رانی بوده حیثیات و شئون ملی را لکه دار کند! ملت ایران حاضر نیست 75 هزار تومان به محمد على میرزا بدهد که در اروپا علیه مصالح اجتماعی قیام و اقدام نماید! ملت ایران حاضر نیست به سالارالدوله سالانه شش هزار تومان بدهد که بر خلاف آزادی و حاکمیت ملی شروع به دسیسه کند! و بالاخره ملت ایران حاضر نیست دسترنج خود را به این شاهزادههای پوسیده بدهد که در مرکز مملکت علیه افکار او مشغول تحریکات باشند!
آقایان نمایندگان دوره پنجم
میشنویم رئیس کل مالیه در بودجه خرج سال آتیه (سیچقان ئیل) ارقام فوق را منظور نموده و چون ملت ایران به تأدیه آن حاضر نیست، پیشنهاد میکنیم از بودجه مخارج مملکتی کسر و 400 هزار تومان آن را برای تأسیس مدارس ابتدایی و توسعه معارف در تمام ایالات و ولایات و قرا و قصبات تخصیص داده 400هزار تومان بقیه را هم به مصرف تأسیس وزارت صحیه و مؤسسات صحی در تمام نقاط مملکت برسانند که موجب سعادت مملکت و استفاده عمومی باشد.
روزنامه کوشش- چهارشنبه22 حوت[اسفند] 1302
تهیه و تنظیم: حسن مجیدی
اداره بلدیه از خیابان لاله زار به عمارت جدید البنا واقع در میدان توپخانه انتقال یافت و همه دوایر و شعبات را به آنجا نقل نمودند.
روزنامه ستاره ایران - پنجشنبه 16 عقرب [آبان] 1302
گزارش اقتصاد ایران
احصائیه تجارتی
تهیه و تنظیم: حسن مجیدی
استاتیتیک تجارتی سنه ایت ئیل (1923-1922) راپرت ذیل را اشعار میدارد:
قیمت واردات 046/201/619 قران قیمت صادرات 843/982/733 قران جمع کل قیمت مال التجاره وارده و صادره 889/183/353/1 قران تجارت با ممالک خارجه.
اجناس وارده سنه ایت ئیل نسبت به سال قبل فقط معادل مبلغ ده ملیون قران اضافه بوده است. اینکه اجناس صادره معادل مبلغ دویست و سی و دو ملیون قران بیش از سال قبل بوده است اسباب تولید نیک بینی می باشد.
از مبلغ دویست و سی و دو ملیون قران یکصد و شش ملیون قران قیمت نفتی است که صادر شده و مابقی یعنی مبلغ یکصد و بیست و شش ملیون قران قیمت سایر اجناس ایران است که حمل به خارجه شده است.
تکثیر مال التجاره صادره راجع به عموم اجناس ایرانی است که اقسام عمده و اقلام مهم آن ذیلاً شرح داده میشود:
قالی 000/700/26 قران
تریاک 000/459/25 قران
پنبه خام 000/893/13 قران
برنج 000/093/7 قران
ابریشم خام 000/795/5 قران
منسوجات ابریشمی 000/165/2 قران
پشم خام 000/699/3 قران
تقلیل صادرات راجع به چهار فقره مال التجاره که ذکر شده از قرار ذیل میباشد:
قسم اجناس
مواد صمغی 000/004/2
حبوبات 000/714/1
منسوجات پشمی 000/337
حیوانات 000/043/2
اگرچه قیمت اجناس باید ترقی کرده باشد ولی تردیدی باقی نمی ماند که خوش بختانه تجارت صادرات ایران عموماً رو بترقی و فزاید گذاشته است.
روزنامه کوشش - جمعه 29 قوس[آذر] 1302