شاهینها پوکی استخوان گرفتند، توله خرسها کلیههایشان را از دست دادند
دوستی خاله خرسه طبیعت گردها با حیاتوحش!
زهرا کشوری
خبرنگار
مادر هرگز سراغ توله خرسها را نگرفت. محیطبانان میدانستند که جان توله خرسها در خطر است. ساعتها سنگها و صخرههای ارتفاعات مرودشت فارس را زیر پا گذاشتند تا به دو توله خرس رسیدند. تولهها لاغر و تکیده، در بدترین حالتی که بتوان برای یک توله خرس بیمادر تصور کرد، قرار داشتند. این سرنوشت غم انگیز را اهالی یکی از روستاهای مرودشت برای سه توله تازه متولد شده رقم زدند. توله خرس سوم هرگز پیدا نشد. این قصه تلخ از آنجا شروع شد که چند نفر از اهالی در بهار ارتفاعات روستایشان قدم میزدند که به سه توله خرس رسیدند. تا چشمشان کار میکرد خبری از خرس مادر نبود. نگران تولهها شدند. به آنها غذا دادند و با آنها بازی کردند اما نمیدانستند چه بازی خطرناکی با سرنوشت آنها کردهاند. خرس مادر بوی آدمیزاد را که میشنود تولهها را رها میکند و میرود. این رفتار غریزی حیاتوحش است و اهالی روستا نمیدانستند. تولهها هم آواره ارتفاعات شدند. روستاییان به محیطبانها خبر دادند. مأموران دو توله از سه توله را بیرمق یافتند.
گرسنگی و تشنگی کار خودش را کرده بود و به کلیه توله خرسها آسیب زده بود. این گونه بود که اهالی روستا قصه دوستی خاله خرسهها را از نو نوشتند.
سهیل اولادزاد کارشناس محیط زیست با افسوس بسیار به «ایران» میگوید: «بههمین راحتی محیط زیست یکی از مهمترین گونههایش را از دست داد.»
اولادزاد اعتقاد دارد بسیاری از افرادی که باعث جدایی تولهها و نوزادها از طبیعت میشوند افرادی هستند که علاقه زیادی به طبیعت دارند و این کار را از سر ناآگاهی و نبود آموزش انجام میدهند. او رفتارهای مردمی را یادآوری میکند که بسیاری از آنها جوجههای جغد انبار را از سر ناآگاهی به فعالان محیط زیست و محیطبانها میرسانند. جغد انبار، جغدی کوچک با سینهای سپید است. این جغد چشم سیاه زندگی در مناطق مسکونی را به طبیعت ترجیح میدهد. این پرنده با پروازی موجدار در خانههای روستایی و برجها زاد و ولد میکند. اولادزاد تعریف میکند: «بهدلیل دخالت بومیها، بسیاری از جغدهای مادر وقتی از شکار برمیگردند با جای خالی جوجهها مواجه میشوند. اولادزاد برگرداندن به طبیعت جوجههایی را که بومیها تحویل محیط زیست میدهند بسیار سخت میداند و میگوید: «باید بخت و اقبال با آنها یار باشد که بتوانند به طبیعت برگردند.»
توله گربه های جنگلی هم از دوستی خاله خرسه بسیاری از گردشگران در عذابند. یک سال و نیم پیش بود که یکی از گردشگران توله گربه جنگلی را به فعالان محیط زیست در شمال رساند. اولازاد میگوید: «وقتی گربه را به ما دادند، فقط چند هفته از تولدش میگذشت.» او میگوید: «یکی از مراکز بازپروری تلاش بسیار زیادی کرد تا توانستیم این گربه را به طبیعت بازگردانیم.» آنها البته احتمال کمی میدادند که این توله بتواند در طبیعت دوام بیاورد اما دوربینهای کار گذاشته شده خبر خوبی برایشان آوردند. فیلمهای تهیه شده در دو ماه بعد از رهاسازی این توله، نشان دادند که او توانسته بود بعد از یک اشتباه انسانی با طبیعت خودش خو بگیرد. به روایت اولادزاد گربه های جنگلی خیلی زیبا هستند و زود با انسان صمیمی میشوند. خوی تهاجمی را هم در دوران نوزادی ندارند. گربه جنگلی مادر هم در جای نمایی نوزادش دقت زیادی ندارد. توله را روی تپههای کوچک میگذارد و بهدنبال غذا و شکار می رود. گردشگران بسیاری هم این گربه را با گربههای اهلی و شهری اشتباه میگیرند و با خود میآورند. او میگوید: «غذا دادن، نگهداری و جیرهبندی غذا به گونههای وحشی بسیار متفاوت و سخت است برای همین ۹۹ درصد حیواناتی که از طبیعت گرفته میشوند امکان بازگشت به طبیعت را ندارند. او البته یک انتقاد هم به محیطبانان دارد. بهگفته او محیطبانان از سر ناآگاهی از لانه حیوانات عکس میگیرند و در اینستاگرام انتشار میدهند. او این کار را خطرناکتر از اتفاقی میداند که در آن گردشگران و طبیعتگردان تولهها و جوجههای حیوانات را به مراکز نگهداری میدهند. اولادزاد میگوید: «لااقل در این گونه موارد ما یک ذخیره ژنی داریم اما زمانی که از لانه حیات وحش عکس میگیریم باعث وحشت و دوری گزینی مادر گونهها از بچهها و تولههایش میشویم.»به گفته او در بسیاری از موارد مادر حیوان در همان اطراف پرسه میزند و حضور انسانها باعث میشود تا او احساس ناامنی کند و تولههایش را رها کند و برود.
«امید عزتپور» یکی از محیطبانان محیط زیست قزوین در گفتوگو با «ایران» نزدیک شدن به نوزادان حیات وحش را نتیجه کنجکاوی افراد میداند و این میل انسانی را باعث آسیب به اکثر گونهها از جوجه پرندگان بویژه شکاری گرفته تا پستاندارانی همچون خرگوش، قوچ و میش، آهوها و بزغالههای کل و بز و توله های گربه سانان و گوشتخواران میداند.
پوکی استخوان دلیجهها
دلیجهها یکی از کوچکترین شاهین سانان طبیعت هستند که روی درختهایی لانه میسازند که اطراف سکونتگاههای انسانی هستند.
«ایمان ابراهیمی»، مدیرعامل انجمن حفاظت پرندگان آوای بوم در گفتوگو با «ایران» میگوید: «بسیاری از باغدارها و طبیعتگردها جوجه دلیجهها را با خود میبرند. آنها رژیم غذایی پیچیدهای دارند. دلیجهها طیف وسیعی از جوندهها و حشرات را میخورند.» به گفته ابراهیمی انسان نمیتواند در اسارت این رژیم غذایی را برای آنها تأمین کند و دلیجهها بعد از ۶ یا ۷ ماه در اسارت پوکی استخوان میگیرند.
او میگوید: «بسیاری از شهروندان و بومیها با ما تماس میگیرند و میگویند قادر به نگهداری از آن نیستند.» ته قصه، پرندهای روی دست شهروند میماند که پرواز کردن را یاد نگرفته و مشکلات فیزیکی بسیار زیادی دارد.
ابراهیمی میگوید: «ما هم نمیتوانیم کاری برای آن انجام بدهیم، بنابراین از بین میروند.»
کلاغهای گردن بور هم از دست مهربانیهای ناآگاهانه شهروندان در امان نیستند. ابراهیمی از خانوادهای صحبت میکند که یک کلاغ گردن بور را در چند ماهگی به خانه میبرد اما بعد از مدتی به انجمن اعلام میکند که شرایط نگهداری از آن را ندارد. به گفته ابراهیمی این کلاغ از گونههای بسیار مهم است که برای رها شدن و یاد گرفتن مجدد مهارت زندگی در طبیعت به امکاناتی نیاز دارد که در کشور ما وجود ندارد. بنابراین یک گونه ارزشمند به همین راحتی از بین رفت.
حفرههای طبیعت را نکاوید
یکی از بازیهای گردشگران ساحلی پاگذاشتن روی حفرههای کنده شده در ساحل است. آنها این کار را تا جایی ادامه میدهند که بسیاری ازگونهها ساحل را ترک میکنند. خرچنگها از جمله گونههایی هستند که همواره لانه هایشان در سواحل مورد هجوم گردشگران قرار میگیرد.
گاهی اوقات هم کنجکاوی شهروندان را به سمت حفرههایی که در دل کویر و مراتع حفر شده، میکشاند. ابراهیمی میگوید: «گاهی طبیعتگردان در زمین حفرهای پیدا میکنند و برای اینکه بدانند داخل آن چه خبر است نور چراغ قوه را به داخل آن میاندازند. در این زمان ممکن است میان صاحب لانه و آن فرد تعارض به وجود بیاید و گونه وحشی از خودش دفاع کند و به آن فرد آسیب بزند.» او جابهجایی حیوانات را هم یکی دیگر از اشتباهات انسانی میداند که به مرگ گونهها منجر میشود. این اشتباه انسانی در فصل زادآوری حیاتوحش در بهار آنقدر تکرار میشود که این روزها بسیاری کارشناسان حیات وحش مدام در حال هشدار به شهروندان هستند. آنها برای تأثیرگذاری بیشتر پای هنرمندان را هم به میان کشانده و از آنها خواستهاند در شبکههای اجتماعی از مردم بخواهند که به جوجهها و تولههای حیات وحش در فصل زادآوری نزدیک نشوند.
آلودگی گسترده چشمهها، آب آشامیدنی و خاک کشاورزی در شهرستان اردل
نفت زندگی را در «سرخون» سیاه کرد
حمیراحیدریان
خبرنگار
قرار گرفتن چهارمحال و بختیاری در مسیر خط انتقال نفت مارون به اصفهان، سالهاست که مردم منطقه سرخون شهرستان اردل این استان را با مشکلات زیادی روبهرو کرده است. بررسیهای اداره کل محیط زیست چهارمحال و بختیاری حاکی از آن است که در اواسط دهه ۶۰ خط لوله انتقال نفت خام مارون به اصفهان دچار شکستگی شد و در پی آن نفت به آرامی در منابع آب و خاک این منطقه نشت کرد.
پس از آن در سال ۱۳۷۷ شرکت نفت سپاهان با انجام آزمایشاتی نشت نفت به لایههای زیرین زمین و سفرههای آب زیرزمینی را تأیید کرد. از سوی دیگر برخی از مردم منطقه عقیده دارند، علاوه بر شکستگیهای متوالی این خط لوله در سالهای بعد، دفن غیراصولی لجنهای نفتی تلمبهخانه گندمکار در بالادست چشمه سرخون نیز تأثیر عمده ای در آلودگی این منطقه داشته است. در این خصوص مدیرکل منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری ضمن تأیید آلودگیهای ناشی از نشت نفت و خطرات ناشی از آن در گفتوگو با خبرنگار «ایران» میگوید: نشت نفت در منطقه سرخون شهرستان اردل در استان چهارمحال و بختیاری درختان بلوط و چنار را نابود کرد.
علی محمدی مقدم میافزاید: به غیراز گونه بلوط و چنار دیگر گونههای گیاهی نیز دچار آسیب شدهاند ضمن اینکه آلودگی آب و خاک از دیگر عوارض جبرانناپذیری است که بهخاطر سهلانگاری و بیتوجهی آسیبهای غیرقابل جبرانی به آنها وارد شده است. وی با بیان اینکه از ماجرای نشت نفت خام در این منطقه نزدیک به دو سال میگذرد، عنوان میکند: در این مدت باوجود پیگیریها، هیچ سازمانی اقدامی صورت نداده و همه دست روی دست گذاشتهاند و همین امر باعث شده هر روز بیشتر از قبل شاهد نابودی این منابع باارزش زیست محیطی باشیم.
مدیرکل منابع طبیعی استان چهار محال و بختیاری تصریح میکند: نشتی نفت نه تنها گونههای گیاهی مناطق جنگلی شامل بلوط، چنار، بادام و... را تحت تأثیر قرار داده و تخریب کرده بلکه باعث از بین رفتن خاک این مناطق مرتعی و جنگلی شده است و همین امر تأثیر بسزایی در نابودی پوشش گیاهی خواهد داشت چرا که نفوذ مستقیم و غیرمستقیم مواد نفتی باعث نابودی میکروارگانیسمهای موجود در خاک شده و در نتیجه خاک حاصلخیزی دیگر وجود نخواهد داشت که گیاهی در آن رشد کند.
شکایت قضایی از وزارت نفت
مدیرکل محیط زیست چهارمحال و بختیاری نیز در همین خصوص به ایرنا میگوید: بیش از یکهزار کامیون خاکهای آلوده از این منطقه را بارگیری کردند و منطقه از خاکهای آلوده پاکسازی شد اما همچنان منبع اصلی آلودگی و میزان نفوذ آن در لایههای زیرین زمین در هالهای از ابهام قرار دارد.
شهرام احمدی با بیان اینکه سازمان محیط زیست شکایت خود از وزارت نفت را تقدیم دادگاه عمومی سرخون کرده است، می افزاید: علاوه بر اینکه باید میزان خسارت وارد شده به منابع آب و خاک این منطقه به طور کارشناسی مشخص و به استان پرداخت شود بلکه باید هرچه سریعتر منبع آلودگی و میزان اثرگذاری آن به درون زمین مشخص شود و وزارت نفت اقدام به رفع این آلودگی کند. احمدی خاطرنشان میکند: علاوه بر شکایت قضایی، گزارشی برای مشخص شدن میزان خسارت زیستمحیطی که به منطقه وارد شده به استانداری ارائه شد تا با استفاده از شیوهنامه حق اختلافات بین دستگاهی پیگیری شود.
نابودی منابع آب شرب
در همین حال سرپرست شرکت آب و فاضلاب روستایی چهارمحال و بختیاری میگوید: آب چشمه سرخون در سه مرحله در سالهای ۹۰، ۹۳ و ۹۵ به نفت خام آلوده شده به طوری که در سال ۹۵ به طور کامل از مدار خارج شد و مجبور شدیم از دیگر منابع، آب شرب مردم منطقه را تأمین کنیم.
سهراب بهرامی، میزان دبی آب چشمه سرخون را بیش از یکهزار لیتر بر ثانیه اعلام کرده و می افزاید: با نفتی شدن آب چشمه سرخون یکی از مهمترین و باکیفیتترین منابع آب منطقه را از دست دادیم و از آنجا که کیفیت آب این چشمه، آب معدنی بوده است میزان خسارت وارد شده بر این چشمه سه هزار میلیارد تومان برآورد شده است. وی بیان میکند: این چشمه از آنجا که از پرآبترین و باکیفیتترین منابع آبی منطقه به شمار میرود، نه تنها آب شرب بلکه تأمینکننده آب کشاورزی، مزارع، شیلات، دامپروری و سایر فعالیتهای اقتصادی منطقه به شمار میرفت که با خارج شدن آن از مدار تمامی این فعالیتها تعطیل و رو به نابودی رفت.
مدیر شیلات و آبزیان سازمان جهاد کشاورزی چهارمحال و بختیاری نیز در همین خصوص میگوید: آلوده شدن منطقه به نفت به ۵۶ مزرعه پرورش ماهی خسارت سنگینی وارد کرد.
پرویز منصوری میافزاید: بهدنبال این موضوع و شکلگیری شورایی در استانداری، کارگروهی متشکل از معاونت هماهنگی امور عمرانی، معاونت هماهنگی امور اقتصادی، ادارات دامپزشکی، جهاد کشاورزی، آب منطقهای، دانشگاه علوم پزشکی و بانکها با حضور مدیرعامل شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران شکل گرفت و بنا شد تا خسارت این شیلاتداران کارشناسی و پرداخت شود. در همین زمینه مسئول جهاد کشاورزی بخش میانکوه شهرستان اردل به ایرنا میگوید: ۲۲۰ هکتار از شالیزارهای منطقه، ۲۰۰ هکتار باغ و تعداد قابل توجهی از دامهای سبک و سنگین منطقه از بین رفت و به سبب آلودگی شدید نفتی هیچ فعالیتی نمیتوان در این اراضی انجام داد.
بیکلر راکیان از وجود ۵۰ هزار دام سبک و ۲ هزار رأس دام سنگین در این منطقه پیش از بروز آلودگی نفتی خبر داده و می افزاید: تعدادی از این دامها به سبب نفتی شدن آب چشمه تلف شدند. اسلامی عضو شورای شهر سرخون هم میگوید: شهر سرخون در حدود پنج هزار نفر جمعیت داشت که با بروز آلودگی نفتی و تحت تأثیر قرار دادن زندگی مردم، ۳۵ درصد این جمعیت به شهرهای حاشیهای استان اصفهان، لردگان، ایذه و شهرکرد مهاجرت کردهاند.
روزانه 5 هزار هکتاراز اراضی کشور به آفت ملخ آلوده میشوند
افزایش سطح تهاجم ملخ ها بهدلیل زادآوری
زهره افشار
خبرنگار
هجوم گستردهتر ملخها به 7 استان کشور و بیرون آمدن پوره ملخها از خاک شرایطی را فراهم کرده که سطح مبارزه با این آفت خطرناک روزانه به بیش از 5 هزار هکتار برسد.
«سید رضا میر» سخنگوی سازمان حفظ نباتات کشور در گفتوگو با «ایران »تصریح کرد: در چند روز گذشته حمله ملخهای مهاجم بویژه در جنوب استان کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان بسیار افزایش یافته به گونهای که در حال حاضر در منطقه جاسک و تالاب جازموریان شاهد حملات دستههای چند میلیونی این آفت هستیم. در همین حال بهدنبال افزایش سطح اراضی که مورد هجوم ملخها قرار میگیرد میزان مبارزه هم بسیار بالا رفته است از سوی دیگر شاهد بیرون آمدن پوره (نوزاد) ملخها از خاک هستیم که این عوامل موجب شده در حال حاضر روزانه حداقل در سطح 5 هزار هکتار با ملخهای مهاجم مبارزه شیمیایی صورت گیرد.
میر با اشاره به اینکه اولویت ما مبارزه زمینی با این آفت است افزود: هر چند در حال حاضر کمبودی در زمینه نیروی انسانی و تجهیزات مانند سم پاشهای پیشرفته نداریم اما با کمبود خودروهای کمک دار برای رفتن به مناطق صعب العبور مواجه هستیم که انتظار داریم در این شرایط نهادهایی مانند ارتش و سپاه که چنین خودروهایی در اختیار دارند به کمک ما بیایند تا خللی در روند مبارزه با ملخها وارد نشود. به گفته وی در روز چهار شنبه (دیروز) در سطح 5 هزارو 113 هکتار از اراضی 7 استان درگیر با ملخهای مهاجم مبارزه شیمیایی صورت گرفته است. در حال حاضر سیستان و بلوچستان همچنان دارای بیشترین سطح درگیری با 134 هزار هکتار است. سطح درگیر استان های هرمزگان، بوشهر، فارس، جنوب کرمان نیز به ترتیب
64 هزار هکتار، 40 هزار هکتار
28 هزار هکتار و 26 هزار هکتار است. درخراسان جنوبی و خوزستان هم سطح مبارزه 16 هزار و 7 هزار هکتار است. انتظار میرود روزهای پیش رو حمله ملخها به جنوب کرمان به طور گسترده افزایش یابد. سخنگوی سازمان حفظ نباتات همچنین توضیح داد: متأسفانه با وجود مبارزههای صورت گرفته با ملخها در برخی استانها؛ این آفت موفق به زاد و ولد شده و در حال حاضر پورههای (نوزادهای) ملخ در برخی نقاط در حال بیرون آمدن از خاک هستند. گفتنی است این پورهها در دو سه هفته اول زندگی قدرت پروازی ندارند و فقط جهش میکنند لذا بهترین فرصت برای از بین بردن آنها است. در همین حال افزایش شمار ملخهای بومی درچند استان از جمله اردبیل و تهران موجب نگرانی مردم شده که مبادا این ملخها همان ملخهای مهاجم معروف باشند. اما سخنگوی سازمان حفظ نباتات گفت مردم نگران نباشند چرا که این ها ملخهای بومی هستند که بهدلیل شرایط آب و هوایی مناسب تعدادشان امسال بیشتر از پارسال شده است و جای نگرانی نیست چون این ملخها به خودی خود تا 20 روز آینده از بین میروند و نیازی به مبارزه شیمیایی با آنها نیست. در حالی که اندازه ملخهای مهاجم بین 7 تا 10 سانتیمتر است و به رنگ های صورتی، زرد و خاکی هستند ملخهای بومی تنها 5 سانتیمتر طول دارند و فقط به رنگ خاکی هستند و بهدلیل علاقهمندی به نور بیشتر در اطراف مکان ها یی مانند فرودگاه مهرآباد که پروژکتورهای قوی دارد دیده میشوند.
حریق عمدی جنگلهای گچساران سرانجام خاموش شد
گروه ایران زمین- ۴۰۰ نفر از نیروهای امدادی، مردمی، منابع طبیعی و بسیجی توانستند پس از ۵ روز تلاش شبانه روزی، حریق افتاده به جان جنگلهای گچساران را خاموش کنند. این آتشسوزی که به احتمال بسیار قوی عمدی بوده است باعث شد تا ۲۰۰ هکتار از جنگلها و مراتع مناطق «خنگ بنار»، «کوه گوهر نارک» در این شهرستان طعمه حریق شود.
بهگفته غلامحسین حکمتیان مدیرکل جنگلها، منابع طبیعی و آبخیزداری کهگیلویه و بویراحمد ۲ فروند بالگرد آب پاش نیروی هوا فضای سپاه پاسداران ویژه اطفای حریق عملیات اطفای حریق در جنگلهای شهرستان گچساران را انجام دادند. او به ایرنا میگوید: «همچنین روز دوشنبه چهار فروند بالگرد هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران و شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران بیش از ۲۰۰ نفر از امدادگران را به محل حادثه در ارتفاعات سخت گذر گچساران انتقال دادند.»
بهگفته حکمتیان بیش از ۷۶ سورتی پرواز برای جابهجایی امدادگران به ارتفاعات محل آتشسوزی و مهار آتش در این شهرستان انجام شد. بیش از ۴۰۰ نفر از نیروهای مردمی، بسیج، منابع طبیعی و محیط زیست در اطفای حریق جنگلهای زاگرسی گچساران نقش داشتند.
هماکنون سه اکیپ امدادی در این مناطق حضور دارند تا در صورت فوران دوباره شعلههای آتش اقدام به اطفای حریق کنند.
آتشسوزیها در مناطق کوهستانی و صعبالعبور بودن آن همواره باعث میشود تا آتش جلوتر از نیروهای امدادی حرکت کند و باد موافق هم عرصه بیشتری را خاکستر کند. همین مسأله لزوم پرواز بالگردها را در مناطق کوهستانی یادآوری میکند. حکمتیان میگوید: اعتبارات لازم جهت خرید تجهیزات از طرف استانداری کهگیلویه و بویراحمد برای مبارزه با آتشسوزیها بزودی اختصاص خواهد یافت. این آتش تابستان گذشته نیز 350 هکتار از جنگلها و مراتع مناطق مختلف شهرستان گچساران را طعمه حریق کرد.
با توجه به شواهدی که حاکی از عمدی بودن آتشسوزیها در گچساران است، «عزیز فیلی» معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد از تشکیل کمیته حقیقت یاب برای شناسایی متخلفان احتمالی آتشسوزی در جنگلها و مراتع گچساران خبر میدهد. این کمیته متشکل از نمایندگان، فرمانداری، منابع طبیعی و آبخیزداری، اطلاعات، دادستانی و محیط زیست است. گزارشها نشان میدهد 90درصد جنگل سوزیها در کشور انسانی است. گردشگران در این آتشسوزیها ردپای پررنگی دارند اما بعضی از آتشسوزیها عمدی و با هدف تصاحب اراضی ملی انجام میگیرد. باید منتظر نتیجه کمیته حقیقتیاب ماند تا معلوم شود ۲۰۰ هکتار از جنگلهای گچساران قربانی چه هدفی شده است!