ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیامدهای جهش ناگهانی بورس از منظر اقتصاد رفتاری در گفتوگو با محمد مهدی موسوی متخصص بازارهای مالی بررسی شد
تب سهامداری و لرزش بورسی
سپیده پیری
خبرنگار
با شیوع کرونا در جهان، نه فقط بازار سرمایه بلکه اغلب فعالیتهای اقتصادی در کشورهای مختلف کم رونق و بیرمق شده است اما بورس در ایران مسیر دیگری را طی میکند. روندی که به مذاق مسئولان و بخشی از مردم و خریداران خوش آمده، شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه در پژوهشی اعلام کرد تعداد ثبتنامکنندگان در سامانه «سجام» در اسفند 98 رقمی معادل 489 هزار و 907 بوده که در یک جهش معنادار در فروردین 99 به یک میلیون و 202 هزار و 992 رسیده است. دادهای که حکایت از روی بورس افتادن بورس در ایران دارد. همان اتفاقی که ناگهانی است و بسیاری از صاحبنظران و متخصصان هشدارهایی نسبت به مخاطرات احتمالی آن مطرح کردهاند. درچنین شرایطی با بررسی رفتار و انتخابهای اقتصادی سهامداران نکات در خور تأملی از این جامعه آماری و چگونگی بازیشان درمیدان بورس بهدست میآید. محمد مهدی موسوی متخصص بازارهای مالی از دانشگاه ساوث همپتون انگلیس و عضو هیأت علمی دانشگاه خاتم در تحلیل جهش ناگهانی بورس ضمن اعلام نگرانی از پیامدهای آن، از منظر نظریه رفتار توده وار، نقش الیتها در چگونگی انتخابهای توده مردم و در نهایت آثاری که این رویداد بر سپهر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران بر جای میگذارد، سخن گفت. هشدار به مسئولان به جهت تغییر در سیاستگذاریها اهم موارد مورد تأکید وی بود. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
بهنظر میرسد یک جمعیت میلیونی تازه واردی که با ساز و کار بورس آشنایی ندارند، تحت تأثیر هیجان وارد شدهاند. این اتفاق میتواند منجر به یک اضطراب اجتماعی ناشی از ناآشنایی نسبت به این بازار تخصصی شود؟
این موضوع در اقتصاد رفتاری زیاد مورد بررسی قرار میگیرد. در سال 2013 جایزه نوبل اقتصاد به اقتصاددانی بهنام رابرت شیلر رسید که تأثیر رفتارهای غیر عقلایی سرمایهگذاران را در بازار سرمایه بررسی میکرد.
مطالبی که ایشان میگوید مرتبط با اتفاقاتی است که امروزه در بازار ایران میافتد. در اقتصاد رفتاری، رفتاری داریم که به آن Herding یا رفتار توده وار (هجومی) گویند. شیلر بازار امریکا و شاخص بورس S&P 500 را بررسی کرد و نشان داد که قیمت این شاخص نوسان زیادی دارد ولی به قدری زیاد است که با تغییراتی که در ارزش ذاتی شرکتها اتفاق میافتد قابل توضیح نیست. فرض کنید قیمت شرکت X بهخاطر یک اتفاق اقتصادی مثلاً گرفتن وام زیاد یا امضا کردن قرارداد خارجی ۱۰ درصد افزایش مییابد، یکسری افراد در بازار هستند که ارزش ذاتی شرکت را محاسبه و شروع به خرید میکنند، سپس قیمت شرکت هم کم کم رشد و بهدنبال آن شرکت توجهات را به سوی خود جلب میکند. هر اندازه فرآیند رشد قیمت طولانیتر شود افراد بیشتری برای خرید هجوم میآورند و به سمت این سهم میروند. نهایتاً ممکن است قیمت ذاتی شرکت فقط ۱۰ درصد بالا رود ولی این مدل اقتصاد رفتاری نشان میدهد که قیمت میتواند تا 300 درصد هم بالا رود. در حال حاضر این اتفاق در ایران در حال رخ دادن است. این اتفاق قبلاً در دهه 1630 در کشور هلند در خصوص قیمت گل لاله افتاده است، که در پی این «جنون لاله» ارزش پیاز گل لاله به حدی بالا رفت که تا 4200 گیلدر نیز رسید و حتی آن را در گاوصندوق نگهداری میکردند و از طلا گرانتر شد و سپس حباب آن شکست و قیمت به حد زیادی پایین آمد.
شما میفرمائید این نظریه و این تحلیل منطبق بر رفتاری است که اکنون در جامعه ایران رواج دارد؟
بله. اگر نمودار شاخص قیمت بورس تهران به قیمت دلار آزاد رسم شود، این نمودار نشان میدهد معمولاً میزان تعادلی این شاخص جدید حدود ۲ است، همانطور که نمودار نشان میدهد در انتهای دوره رشد زیادی اتفاق میافتد که در اصطلاح اقتصاد سنجی شوک سیستمی شدید به وجود میآید. چون سیستم پایدار است این شوک را در خود حل کرده و پایین میآید و این بازار به سمت تعادل خود برمی گرداند. فکر میکنم تعادل آن روی عددهای حدود ۶۰۰ هزار باشد.(توضیحات تکمیلی در پایین نمودار آورده شده است)
پس یعنی این فرضیه را قبول دارید که بورس ایران حباب دارد و بزودی میترکد؟
بله قطعاً.
چه بازه زمانی برای آن متصور هستید؟
بستگی دارد که چقدر از آن حمایت شود. چون دولت نیز تمایل دارد غول نقدینگی را به سمت بازار هدایت کند. اما به نظر من این روش اشتباه است. رویکرد مهار نقدینگی رویکرد درستی است. ما این نقدینگی را باید به سمت سرمایهگذاری ببریم و تنها راه موجود همین است. اما این امر باید با ایجاد ابزارهای سرمایهگذاری مناسب مثل صندوقهای سرمایه گذاری، ایجاد صندوقهای اجاره به شرط تملیک و صندوقهای سرمایهگذاری ریسک پذیر در حوزه صنایع دانش بنیان یا ابزارهای مالی مشتقه انجام شود. ولی شرایط کنونی سرمایهگذاری در بازار بورس بدون بسترسازی مناسب، موجب هیجان در سهام شده است. فکر میکنم این شکست حباب در ایران میافتد ولی زمان آن مشخص نیست اما اگر دامنه نوسانها را باز بگذارند بیشتر از ۶ ماه طول نمیکشد.
بخش قابل توجهی از تازه واردان بورس را افرادی تشکیل میدهند که پساندازی ندارند و با فروش ماشین و خانه خود و به امید چند برابر شدن آن سرمایهگذاری کردهاند. ترکیدن حباب بورس با چنین سهامدارانی چه تبعات اقتصادی- اجتماعی برای کشور به همراه دارد؟
چند اتفاق بعد از این داستان رخ خواهد داد. یکی اینکه ناخوشنودی بزرگی در جامعه ایجاد خواهد شد که امیدوارم افراد توجه کنند و مواظب این موضوع باشند. ما مبحثی بهنام Market maker یا بازار گردان داریم یعنی کسی که بازار را تنظیم میکند. هنگام رشد غیر منطقی بازار، بازار گردان سهام را عرضه میکند تا بازار غیر منطقی رشد نکند. اگر بازار کنترل نشود و رشد به جای خطرناکی برسد که افراد لوازم ضروری زندگی خود را از دست بدهند، در آینده سخت خواهد بود که مردم را به سمت بازار امیدوار نگه داشت و اعتماد عمومی به بازار را تا سالها از دست خواهیم داد. مورد دوم ممکن است این سرمایهگذاری به سمتهایی برود که برای اقتصاد ایران مخرب باشد. اگر قسمتهای سوداگری در بازار ایران رشد کند متأسفانه به تولید ما هم ضرر وارد خواهد کرد.
به نظر شما پیامد این موضوع میتواند چیزی شبیه به مؤسسات مالی اعتباری باشد با همان پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، حتی بدتر چون اینجا جمعیت بیشتری درگیر شدهاند؟
نگرانی من این است که اتفاقی شبیه مؤسسات مالی به وجود بیاید که پیامدهای ناخوشایندی برای کشور دارد. زمانی که نرخ بهره ۱۵ درصد است و (P/E) بازار از این میزان فراتر رود، سرانجام بازار تا حدی رشد کرده و سپس ثابت میشود. اینکه در یک میزان مشخصی تثبیت میشود یا فرو میریزد تنها به یک عامل بستگی دارد و آن(P/E) یعنی تقسیم قیمت به عایدی بازار است. اگر شرکتی به ازای هر ۱۰۰ تومان قیمت سهم، تنها ۱ تومان در سال سود بدهد پس از اتمام رشد قیمت، افراد سهم خود را میفروشند چراکه نرخ بهره بانکی سود بیشتری ارائه میدهد. در نتیجه زمانی که فشار فروش افزایش مییابد، قیمت سهام افت میکند. در موقعیتی که (P/E) بازار به قدری زیاد شود که با میزان سود بانکی مطابقت نداشته باشد، در این هنگام قطعاً بازار ریزش میکند. از آنجایی که نرخ بهره را در وهلهای که نرخ تورم فزاینده است، نمیتوان کاهش داد، کاملاً مشخص است که بازار در این موقعیت ریزش خواهد کرد. محتملترین مقولهای که باید مد نظر داشت این است که خطا در هر سیستمی ممکن است بهوجود آید. وقت آن است برای اتفاقی که قرار است بیفتد تصمیمی بگیریم که مانع از ایجاد نارضایتی عمومی شود. در واقع اینجا سرمایه اجتماعی در معرض خطر است.
اینکه ابراز نگرانی کردید که شاید این کار پیامدهایی همچون اتفاقات سال ۹۷ و ۹۸ داشته باشد در این مورد بیشتر توضیح دهید.
من نگران این هستم که سطح نارضایتی مردم بالا برود یا سرمایه اجتماعی پایین بیاید. در حال حاضر تمام کشورهایی که منافع آنها با ما در تضاد است مثل امریکا، عربستان و... اعتماد عمومی را نشانه رفتهاند. اخبار منفی ایجاد میکنند تا سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به حاکمیت را کم کنند. وقتی چنین شرایطی وجود دارد فرض کنید خود ما نیز به این شرایط دامن بزنیم مشخص است که پیامدهای خوبی نخواهد داشت.
با توجه به پیامدهایی که از گسترش بازار سرمایه عنوان کردید و شرایط نامساعد بازار در دیگر بخشها و حضور سوداگران و واسطهها در بازارهای مختلف، به نظر شما این نقدینگی باید به کدام سمت هدایت شود؟
بهنظرم نقدینگی دوباره به سوی بازارهای ارز و طلا باز میگردد.
نقش نخبگان در هدایت تودهها در حوزههای اجتماعی و سیاسی کمرنگ شده است. چرا در اقتصاد هم رفتار جامعه از انتخابهای نخبگان تأثیر نمیگیرد؟
در هر جامعهای برخی علوم رشد محسوسی دارند. ایران در ۴۰ سال اخیر در علوم مهندسی و پزشکی پیشرفتهای چشمگیری داشته است. چراکه در این علوم متخصصان را در جایگاه خود قرار دادیم و نتیجه آن را نیز میبینیم. فکر نمیکنم ۴۰ سال پیش میتوانستیم تجهیزات نظامی بسازیم یا تعمیرات چاههای نفتی را خود انجام دهیم. اما همچنان در حوزه علوم انسانی به باور علمی نرسیدیم و مهمترین آن در حوزه اقتصاد است، اینکه اقتصاد علم است و اصول خاص خود را دارد. در حوزه اقتصاد موضوعات پیچیده هستند و نشان دادن آن بهصورت آزمایشگاهی بسیار سخت است پیچیدگی مدلهای اقتصادی موجب عدم اطمینان سیاستگذار به آن میشود. بنابراین علومی که آزمایشگاه شهودی ندارد، نخبگان علمی توانمندی هم نیست که بتواند در موقعیتهای انتخاب، تصمیمگیری درستی انجام بدهد. به ابزارهای مالی که در ایران و در کشورهای توسعه یافته تعریف شده نگاهی بیندازید و مقایسه کنید که در ایران و کشورهای توسعه یافته، چه نوع سبد سرمایهگذاری به مردم پیشنهاد داده میشود. اینها مشکلاتی است که در اقتصاد ایران وجود دارد و مهمترین عامل آن استفاده نکردن از دانش نوین در اقتصاد و کار کردن با افرادی است که دانش خیلی منسوخ شدهای نسبت به این رشته دارند.
در جامعهای که نیمی از آنها پساندازی برای سرمایهگذاری در بورس ندارند، چنین جهشی چقدر میتواند به فاصله طبقاتی و شکاف درآمدی در میان گروههای مختلف دامن بزند؟
زمانی که سیلاب نقدینگی شکل میگیرد، هر بار بهدلیل رفتارهای گلهوار به یک سو متمایل میشود. یک روز به سوی بازار مسکن، یک روز به سوی دلار و یک روز به بازار بورس تغییر جهت میدهد. غول نقدینگی منجر به تورم میشود. سرمایه داران چون که سرمایههایشان در اثر رفتارهای گلهوار افزایش مییابد، از تورم مصون میمانند. افرادی که سرمایه ندارند و جزو طبقه متوسط رو به پایین جامعه هستند، در اثر افزایش تورم ناشی از رشد نقدینگی، قدرت خرید خود را از دست داده و فاصله طبقاتی با یک حالت تصاعدی تشدید میشود.
چقدر ممکن است رضایتی که اکنون از بورس وجود دارد بر رضایت از دولت آقای روحانی مؤثر باشد. حتی تغییراتی در معادلات سیاسی به وجود بیاورد. مثلاً بورس به شعارهای انتخاباتی نامزدها در سال آینده وارد شود؟
از مهمترین مشخصه معادلات بازار سهام، غیر قابل پیشبینی آن است. اگر واقعاً برای تغییر معادلات سیاسی جامعه، بازار سهام را نقشه راه قرار دادهاند، باید اذعان کرد که بدترین مسیر را انتخاب کردند چراکه بازار بورس غیرقابل پیشبینی است و به مراتب بازار ارز برای این مقصود بهتر است چون قابل پیشبینیتر است. در نتیجه اگر بخواهیم آیندهای برای این منظور تصور کنیم که تا چند ماه آینده این رشد دوام دارد و رضایت عمومی را تشدید خواهد کرد، امکانپذیر نیست.
پس فکر میکنید نمیتوان از این موضوع بهعنوان یک دستاورد اقتصادی استفاده کرد؟
به هیچ وجه و برعکس آن اتفاق خواهد افتاد.
راهکار شما برای مدیریت فعلی بازار سرمایه و به حداقل رسیدن پیامدها چیست؟
در حال حاضر باید روی کدهای بورسی یک عملیات آماری انجام شود. از گروه عظیمی از سرمایهگذاران بورس که پول اندکی وارد بازار سهام کردهاند، نباید غافل باشیم و اینکه ببینیم چگونه میتوان از آسیبی که متوجه این گروه است جلوگیری کنیم. اینکه بعداً نقدینگی را چگونه مهار کنیم، صورت مسأله حاضر نیست. مهم این است که نارضایتی عمومی دراین شرایط به وجود نیاید. در نهایت مدیران بازار سرمایه و دولت، ناگزیند هنگامی که بازار در حال ریزش است از آن حمایت کنند. امیدوارم این کار را بهصورت آگاهانه انجام دهند تا از افرادی که درآمد کمتری داشته و سهم خریدند بیشتر حمایت شود. مثلاً کسی که یک میلیارد داشته و وارد بازار شده با کسی که ۱۰ میلیون داشته و هر دو شکست خوردند وضعیتش متفاوت است. نگرانم توده بزرگی از مردم از خطری که ممکن است وجود داشته باشد سرخورده شوند.
اختلاف 1.8 میلیونی سهامداران عدالت بین سازمان خصوصیسازی و تعاونیها
معاون سازمان خصوصیسازی با بیان اینکه سهامدار عدالت صرفاً کسانی هستند که در سامانه سازمان خصوصیسازی شناخته میشوند، گفت: تعدادی افراد با دارا بودن دعوتنامه اولیه سهام عدالت، مراحل ثبت نهایی سهام خود را طی نکرده و اکنون سهامدار عدالت نیستند.
حسن علایی گفت: برای سهامدار عدالت 4 مرحله باید طی شده باشد و عدهای از افراد هستند که برگههای اولیه دعوت نامه سهام عدالت را در اختیار دارند، اما مراحل ثبت و نهایی کردن سهام خود را طی نکردهاند و امروز بهعنوان سهامدار عدالت شناخته نمیشوند.
وی گفت: در آن موقع برخی از افراد از سوی شرکتهای تعاونی شهرستانی سهام عدالت، سازمان خصوصیسازی یا سازمانهای امور اقتصادی و دارایی استانها مراجعه کرده و نسبت به تکمیل و نهایی کردن سهام عدالت خود اقدام کردهاند، اما برخی از این افراد مراحل را کامل طی نکرده و فرآیند سهامدار شدن آنها نهایی نشده است، بنابراین مشمول سهام عدالت نشدهاند.
معاون سازمان خصوصیسازی در مورد اینکه چه تعداد از شهروندان با داشتن برگه دعوتنامه سهام عدالت سهامدار نشدهاند، گفت: حدود 1.8 میلیون نفر در کشور وجود دارند که برگه دعوتنامه سهام عدالت را دارند، اما مراحل ثبت را بهصورت کامل طی نکردهاند. علایی در مورد اینکه مهمترین دلایل عدم ثبت مراحل برای سهامداران چیست، گفت: دلایل متعددی وجود داشته، ممکن است سامانه سهام عدالت شهرستان با تأخیر عمل کرده، یا اطلاعات سجلی افراد را بهصورت کامل در اختیار نداشته، در نتیجه مراحل ثبت نهایی مشمول سهام عدالت بهصورت کامل طی نشده است و امروز آن فرد بهعنوان سهامدار عدالت شناخته نمیشود. بهگفته معاون سازمان خصوصیسازی در حال حاضر فقط همان 49 میلیون و 121 هزار و 471 نفری که با وارد کردن کد ملی خود در سامانه سهام عدالت حضور دارند، بهعنوان سهامدار عدالت شناخته میشوند.
وی همچنین در مورد اینکه تاکنون چه تعداد افراد با وارد شدن به سامانه سهام عدالت سازمان خصوصی روش مدیریت مستقیم سهام عدالت را انتخاب کردهاند، گفت: در این زمینه نمیتوانیم آمار بدهیم، چون ممکن است تلقی اعمال نظر شود، اما از 8 اردیبهشت که این فرصت پیش آمده تا 8 خرداد ماه سالجاری ادامه دارد و بههیچ وجه زمان یک ماهه تمدید نمیشود.
وی این را هم گفت: هر یک از مشمولان سهام عدالت که وارد سامانه نشده و روش مدیریت مستقیم را انتخاب نکنند، قهراً بهعنوان انتخاب روش غیرمستقیم مدیریت سهام عدالت شناخته میشوند؛ یعنی سهام آنها از طریق شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت و در بورس اوراق بهادار تهران مدیریت خواهد شد. بهگزارش فارس، پیش از این نیز محمدرضا جودکی مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری سهام عدالت استان تهران در جمع خبرنگاران اعلام کرد، متأسفانه حدود 2 تا 2.1 میلیون نفر از سهامداران عدالت در کشور وجود دارند که بهدلیل اختلاف ریز در ثبت مشخصات سجلی افراد که بین شرکتهای تعاونی شهرستانی یا استانی با سازمان خصوصیسازی وجود دارد، از سامانه سهام عدالت حذف شده و اکنون بهعنوان سهامدار عدالت شناخته نمیشوند./فارس
متغیرهای تأثیرگذار بر بازار ارز
مرتضی عزتی
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
در هفتههای اخیر قیمتها در بازار ارز روند صعودی به خود گرفته است بهطوری که نرخ دلار امریکا به کانال 17 هزار تومان هم رسید. اما اینکه چه عواملی باعث بازگشت روند صعودی قیمت به این بازار شده است در ابتدا میتوان به افزایش انتظارات تورمی در جامعه اشاره کرد که خود این عامل از عوامل دیگری نشأت گرفته است. درهمین راستا، شیوع ویروس «کووید19» مانند تمام بخشهای اقتصاد ایران، بازار ارز را نیز تحت تأثیر قرار داده است. شیوع این بیماری که در تمام کشورهای جهان رخ داده باعث شده است تا درآمدهای ارزی کشور با کاهش مواجه شود. در نزدیک به سه ماهی که از همهگیری کرونا در کشور میگذرد، میزان صادرات غیرنفتی بهدلیل محدودیتهایی که در مرزهای زمینی و هوایی از سوی اکثر کشورها اعمال شده است، با افت همراه بوده و موجب کاهش درآمدهای ارزی کشور شده است. از طرف دیگر، تغییر جو روانی در اقتصاد ایران به افزایش تقاضا برای ارز دامن زده است. همانگونه که برخی از بازارها مانند سرمایه با رونق همراه بوده و بازدهی بالایی داشته است، سرمایهگذاران انتظار دارند تا بازده بازار ارز نیز افزایش یابد. بدین ترتیب تغییر وزن عرضه و تقاضا یکی دیگر از عواملی بوده که با سنگینی طرف تقاضا موجب بالا رفتن قیمتها دراین بازار شده است.
درحالی که طی هفتههای اخیر بازار سهام ایران با رشد قابل توجهی همراه بوده است، کندی رشد و گاه اصلاح شاخصهای آن در روزهای اخیر باعث شده است تا بخش کوچکی از نقدینگی وارد بازار ارز شود و میزان تقاضا را افزایش دهد.
اما عامل دیگری که سال هاست در اقتصاد و تمام بازارها حاکم است، انتظارات تورمی است که بهدلیل بالا بودن نرخ تورم در کشور و انتظار مردم و فعالان اقتصادی از بالا ماندن آن در ماههای آینده به تلاطمات در بازارهای مختلف منجر میشود. دراین میان بخش عمدهای از مردم برای حفظ ارزش داراییهای خود و کسب سود بالاتر از سپردههای بانکی سرمایه خود را وارد بازارهای مختلف میکنند که همواره ارز یکی از گزینههاست. بانک مرکزی بهعنوان نهاد بازار ساز در ماههای اخیر سعی کرده تا بر اساس عرضه و تقاضا قیمت ارز را تعیین کند که بازار کشش آن را داشته باشد. درهمین راستا، این بانک میتواند با اعمال سیاستهای پولی بازار ارز را به سمت آرامش هدایت کند. در ماههای آتی هر متغیری که در اقتصاد ایران تغییر کند براساس وزن و قدرتی که دارد میتواند روی آینده بازار ارز تأثیر بگذارد. یکی از این متغیرها که هماکنون سهم بالایی در تب و تاب بازارها دارد، ویروس کروناست. برهمین اساس در صورتی که این بیماری در کشور مهار و شیب نزولی قابل توجهی پیدا کند به همان میزان میتواند اثر مثبتی بر کل اقتصاد و بازار ارز داشته باشد. با مهار کرونا، تجارت خارجی ایران بتدریج به حالت عادی خود بازمی گردد و باعث افزایش درآمدهای ارزی کشور میشود که معنای آن تقویت طرف عرضه است که روی قیمتها در بازار ارز تأثیر خواهد داشت.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
در هفتههای اخیر قیمتها در بازار ارز روند صعودی به خود گرفته است بهطوری که نرخ دلار امریکا به کانال 17 هزار تومان هم رسید. اما اینکه چه عواملی باعث بازگشت روند صعودی قیمت به این بازار شده است در ابتدا میتوان به افزایش انتظارات تورمی در جامعه اشاره کرد که خود این عامل از عوامل دیگری نشأت گرفته است. درهمین راستا، شیوع ویروس «کووید19» مانند تمام بخشهای اقتصاد ایران، بازار ارز را نیز تحت تأثیر قرار داده است. شیوع این بیماری که در تمام کشورهای جهان رخ داده باعث شده است تا درآمدهای ارزی کشور با کاهش مواجه شود. در نزدیک به سه ماهی که از همهگیری کرونا در کشور میگذرد، میزان صادرات غیرنفتی بهدلیل محدودیتهایی که در مرزهای زمینی و هوایی از سوی اکثر کشورها اعمال شده است، با افت همراه بوده و موجب کاهش درآمدهای ارزی کشور شده است. از طرف دیگر، تغییر جو روانی در اقتصاد ایران به افزایش تقاضا برای ارز دامن زده است. همانگونه که برخی از بازارها مانند سرمایه با رونق همراه بوده و بازدهی بالایی داشته است، سرمایهگذاران انتظار دارند تا بازده بازار ارز نیز افزایش یابد. بدین ترتیب تغییر وزن عرضه و تقاضا یکی دیگر از عواملی بوده که با سنگینی طرف تقاضا موجب بالا رفتن قیمتها دراین بازار شده است.
درحالی که طی هفتههای اخیر بازار سهام ایران با رشد قابل توجهی همراه بوده است، کندی رشد و گاه اصلاح شاخصهای آن در روزهای اخیر باعث شده است تا بخش کوچکی از نقدینگی وارد بازار ارز شود و میزان تقاضا را افزایش دهد.
اما عامل دیگری که سال هاست در اقتصاد و تمام بازارها حاکم است، انتظارات تورمی است که بهدلیل بالا بودن نرخ تورم در کشور و انتظار مردم و فعالان اقتصادی از بالا ماندن آن در ماههای آینده به تلاطمات در بازارهای مختلف منجر میشود. دراین میان بخش عمدهای از مردم برای حفظ ارزش داراییهای خود و کسب سود بالاتر از سپردههای بانکی سرمایه خود را وارد بازارهای مختلف میکنند که همواره ارز یکی از گزینههاست. بانک مرکزی بهعنوان نهاد بازار ساز در ماههای اخیر سعی کرده تا بر اساس عرضه و تقاضا قیمت ارز را تعیین کند که بازار کشش آن را داشته باشد. درهمین راستا، این بانک میتواند با اعمال سیاستهای پولی بازار ارز را به سمت آرامش هدایت کند. در ماههای آتی هر متغیری که در اقتصاد ایران تغییر کند براساس وزن و قدرتی که دارد میتواند روی آینده بازار ارز تأثیر بگذارد. یکی از این متغیرها که هماکنون سهم بالایی در تب و تاب بازارها دارد، ویروس کروناست. برهمین اساس در صورتی که این بیماری در کشور مهار و شیب نزولی قابل توجهی پیدا کند به همان میزان میتواند اثر مثبتی بر کل اقتصاد و بازار ارز داشته باشد. با مهار کرونا، تجارت خارجی ایران بتدریج به حالت عادی خود بازمی گردد و باعث افزایش درآمدهای ارزی کشور میشود که معنای آن تقویت طرف عرضه است که روی قیمتها در بازار ارز تأثیر خواهد داشت.
بانک مرکزی آماده اجرای سیاست «هدفگذاری تورم» است
رئیس کل بانک مرکزی در یادداشتی اینستاگرامی نوشت: ریشه تورم بالا بهعنوان گروه اصلی اقتصاد کشور سلطه سیاستهای مالی و پولی کردن کسری بودجه و سیاستهای انبساطی پولی بوده است. عبدالناصر همتی در یادداشت اینستاگرامی صفحه خود نوشت: چند نکته در خصوص هدفگذاری تورم دارم.
۱- ریشه تورم بالا بهعنوان گروه اصلی اقتصاد کشور در طول چند دهه گذشته، سلطه سیاستهای مالی و پولی نمودن کسری بودجه و اتکای مستمر بر سیاستهای انبساطی پولی برای رشد اقتصادی بوده است.
۲- در دورههای فراوانی منابع ارزی، دولتها به انبساط بودجه مبتنی بر منابع ارزی و سرکوب تورم، با دخالت در بازار ارز و افزایش عرضه به کمک واردات روی آوردهاند و در مواقع افت قیمتهای ارزی به روشهای مستقیم و غیرمستقیم به منابع بانکی متوسل شدهاند. اینگونه روشها نه تنها پایدار نبوده، بلکه مشکلات بسیار زیادی از جمله تحلیل منابع ارزی و تضعیف تولید ملی و نوسانات شدید چرخههای تجاری را بهدنبال داشته است.
۳- پس از تغییر در سیاستهای ارزی، پولی و مالی کشور به همراه انباشت منابع لازم برای ادامه سیاست کنترل و ثباتسازی در بازار ارز که از ۲ سال پیش آغاز شده است و با طراحی و توسعه ابزارهای عملیاتی کردن، سیاستهای جدید پولی امروز بانک مرکزی آماده است که سیاست هدفگذاری تورم را به اجرا بگذارد.
۴- در قالب این سیاست قطبنمای اصلی سیاستهای پولی و ارزی بانک مرکزی، تورم هدف خواهد بود و برای رسیدن به آن از ابزار مدیریت نرخ سود در بازار باز استفاده خواهد شد. همانگونه که قبلاً گفته بودم نرخ سود سیاستی کوتاه مدت در دالان نرخ سود بازار باز، یک هدف میانی برای تحقق هدف خواهد بود.
۵- موفقیت و اثربخشی این سیاست در گرو اقدام دولت در انتشار هرچه سریعتر اوراق بدهی برای جبران کسری بودجه جهت سیکلی کردن بودجه و البته تلاش بیشتر برای کاهش کسری بودجه است./مهر
اخــــــــبار
بازنگری در روش عرضه محصولات فولادی
سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت از برگزاری جلسه کمیته ساماندهی فولاد در هفته جاری خبر داد و گفت: بازنگری در شیوه عرضه محصولات فولادی و تعیین قیمت با اتکا به فرمولهای اقتصادی در دستور کار این کمیته قرار دارد.
حسین مدرس خیابانی با اشاره به دستور رئیس جمهوری مبنی بر ضرورت رفع دغدغه تولیدکنندگان و صاحبان کارخانهها برای تأمین مواد اولیه گفت: جلسه کمیته ساماندهی محصولات فولادی در هفته جاری با حضور تولیدکنندگان برگزار خواهد شد تا بتوان در شیوه عرضه محصولات فولادی و تعیین قیمت با فرمولهای اقتصادی، تجدیدنظر لازم صورت گیرد. سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت افزود: هدف وزارت صنعت، معدن و تجارت آن است که علاوه بر اینکه مواد اولیه مورد نیاز صنایع پاییندستی فولاد تأمین شود، صادرات نیز بهعنوان یکی از دستور کارهای جدی این وزارتخانه، مورد حمایت قرار گیرد.
وی تصریح کرد: پیرو سیاستهای جدید وزارت صنعت، معدن و تجارت اجازه داده نخواهد شد تا فولاد نیز بهعنوان یک کالای سرمایهای مورد معامله قرار گیرد، بلکه با مکانیزمهای جدیدی که طراحی خواهد شد، تلاش میشود تا محصولات فولادی به دست مصرفکنندگان واقعی و صنایع پاییندستی آن هم بر اساس نیازهای واقعی آنها برسد. بهگفته مدرس خیابانی، در واقع سیاست وزارت صنعت، معدن و تجارت عدم معطلی صنایع پاییندستی و تولیدکنندگان در دسترسی به مواد اولیه خود است و این سیاست را با مکانیزمهای صحیح و به روشهای مختلف عملیاتی خواهد کرد./فارس
۴۳۰ هزار نفر به آمار شاغلان در سال ۹۸ اضافه شد
مرکز آمار ایران اعلام کرد: در کل سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۷ در حدود ۴۳۰ هزار نفر به خالص آمار شاغلان افزوده شده است.
مرکز آمار ایران گزارش «طرح آمارگیری نیروی کار در سال ۱۳۹۸ با تمرکز ویژه بر فصل زمستان قبل» را به اطلاع اعضای دولت رسانید.
مطابق دادههای این طرح که در ماه میانی هر فصل با هدف شناخت ساختار و وضعیت جاری نیروی کار کشور و تغییرات آن اجرا میشود، در کل سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۷ در حدود ۴۳۰ هزار نفر به خالص آمار شاغلان افزوده شده که این میزان افزایش تقریباً معادل متوسط افزایش سالانه از ابتدای سال ۱۳۹۲ تا پایان سال ۱۳۹۸ یعنی رقم ۴۲۸ هزار نفر بوده است. در این گزارش همچنین عنوان شد که از مجموع ۶۱ میلیون و ۶۶۶ هزار نفر جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر در سال مورد بررسی، حدود ٤٤.١ درصد در گروه جمعیت فعال و ٥٥.٩ درصد در گروه جمعیت غیرفعال قرار دارند. علاوه بر این، ٨٩.٣ درصد از جمعیت فعال کشور در زمره افراد شاغل و ١٠.٧ درصد این گروه در زمره افراد بیکار قرار داشتهاند./مهر
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تب سهامداری و لرزش بورسی
-
اختلاف 1.8 میلیونی سهامداران عدالت بین سازمان خصوصیسازی و تعاونیها
-
متغیرهای تأثیرگذار بر بازار ارز
-
بانک مرکزی آماده اجرای سیاست «هدفگذاری تورم» است
-
اخــــــــبار
اخبارایران آنلاین