قطعهای که بعد از 40 سال شنیدنی شد
خاطرهای از سالهای پرتب و تاب
اصغر همت
بازیگر تئاتر
قطعه موسیقی «ای مرگ» از نمایش «خدا را هجی کن» بهکارگردانی اصغر همت برای نخستین بار بعد از 40 سال از سوی انتشارات تار و پود منتشر شد. آهنگساز این اثر حسین علیزاده است. نمایشنامه «خدا را هجی کن» نوشته میلیس سارتوریوس با ترجمه حسین اقدامی است که خرداد ماه 1358 با همکاری گروه تئاتر دانشجویان هنرهای زیبا دانشگاه تهران در تالار مولوی روی صحنه رفت. موضوع این نمایش درباره بحث و اختلاف نظرها میان سه زندانی مرد سیاسی است که در یک سلول میگذرد که سالها بعد، یعنی 5 مرداد 85 بهکارگردانی مهران امام و ایفای نقش بازیگرانی چون افشین هاشمی، یعقوب صباحی، کامبیز امینی، تبسم هاشمی در تالار نو، مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفت.
نمایش«خدا را هجی کن» نخستین کار تولیدی نمایشی بعد از انقلاب است که تمرینات آن ازاسفند 57 شروع و در خرداد 58 در تالار مولوی اجرا شد. البته این نمایش سالها بعد با تغییرات زیاد در یکی از سالنهای تئاتر شهر روی صحنه رفت اجرای ما دو ساعت و 45 دقیقه بود و آن اجرا حدوداً 70 دقیقه بود. زمانی که این نمایشنامه را خواندم علاقهمند به نقش مانولیس شدم، بنابراین کار را به تعدادی از دوستان کارگردان پیشنهاد دادم اما بهدلیل فضای موجود و شرایط حاکم آن زمان نپذیرفتند و من به اجبار اولین و آخرین تجربه کارگردانیام را بهخاطر بازیام در نقش مانولیس در یک اجرای عمومی انجام دادم که تجربه بسیار لذتبخش و ماندگاری برایم بود که آن دوران با استقبال
کم نظیری روبهرو شد برای این کار به دوستانی مراجعه کردم که بعضی پذیرفتند و یکی از دوستان که خیلی مایل بودم نقش زندانبان را بازی کند شاید بهدلیل جوانی و بیتجربگی من نپذیرفت و من از فریبرز دفتری که از دانشجویان سال اول دانشکده بود برای این نقش استفاده کردم که بسیار هم خوب بازی کرد. البته دوستان دیگرم رضا فیاضی، امیربرغشی و ناصر یوسفینژاد که او هم بهطور متناوب نقش مانولیس را بازی میکرد و حمید حمزه که بهخاطرآشنایی اش با حسین علیزاده عزیز من این شانس را پیدا کردم که موسیقی نمایش را او بسازد و سرود «ای مرگ» نقطه عطفی در این نمایش بود با شعر بسیار زیبایی که به نظرم خود آقای حسین اقدامی آن را سروده بودند.
این نکته را هم بگویم زمانی که میخواستم در بروشور نویسنده اثر را معرفی کنم هیچ اثری از او نیافتم. میگفتند آقای اقدامی خودش این نمایشنامه را نوشته است اما بهخاطر فضای حاکم پیش از انقلاب نامی جعلی را بهعنوان نویسنده معرفی کرده است. اما این اثر موسیقایی شاید بهدلایل حواشی سیاسی هیچگاه منتشر نشد.
مدیر عامل مؤسسه خانه کتاب از تغییراتی در برگزاری دوازدهمین دوره تخفیف فصلی کتاب خبر داد
آغاز بهارانه کتاب با حس امنیت
مریم شهبازی
خبرنگار
دوازدهمین دوره طرح تخفیف فصلی کتاب که تحت تأثیر نگرانیها از شیوع بیماری کرونا لغو شد طی 10 روز پایانی اردیبهشت ماه با عنوان «بهارانه کتاب» میزبان علاقه مندان به کتاب و کتابخوانی خواهد بود. بهگفته مدیر عامل مؤسسه خانه کتاب، بنابر شرایط خاصی که نه فقط کشورما، بلکه کل جهان گرفتار آن شده بهارانه کتاب با توصیه اکید کتابفروشان به رعایت برخی الزامات بهداشتی برگزار میشود. البته این دوره تفاوت دیگری هم دارد؛ اینکه بالاخره کتابهای دانشگاهی هم شامل این طرح میشوند.
بودجه 2 میلیارد تومانی برای دوازدهمین دوره
یازدهمین دوره این طرح سال گذشته با بودجهای نزدیک به 2 میلیارد و 500 هزار تومان برگزار شد؛ هرچند آنطور که نیکنام حسینیپور، مدیر عامل خانه کتاب میگوید برای بهارانه بودجهای 2 میلیارد تومانی در نظر گرفته شده که میزان آن هنوز حتمی نیست و مبلغ قطعی بزودی مشخص خواهد شد.
یکی از مهمترین توصیههایی که از زمان انتشار خبر ورود این میهمان ناخواسته به کشورمان منتشر شد به حداقل رساندن حضور مردم در اماکن عمومی است. توصیهای که منجر به تعطیلی موقت کتابفروشیها شد. از آنجایی که بهرمندی از شرایط تخفیف این طرح مستلزم مراجعه به کتابفروشی هاست. حسینیپور در پاسخ به اینکه چه تهمیداتی برای رعایت ضرورت های بهداشتی در کنار برگزاری این طرح اندیشیده شده گفت:«از همان ابتدای انتشار خبر ورود این ویروس به کشورمان اتحادیه و تشکلهای صنفی نشر دست به انتشار دستورالعملهایی برای حفظ سلامت خود و مراجعهکنندگان زدند. ما هم انتظارمان از کتابفروشانی که در این طرح شرکت خواهند کرد توجه به این دستورالعملها در کنار رعایت مواردی است که از سوی وزارت بهداشت ابلاغ شده است.»
امکان خرید مجازی و استفاده از تسهیلات پستی از جمله تمهیداتی است که طی امضای تفاهمنامهای میان معاونت فرهنگی ارشاد و اداره پست برای به حداقل رساندن آسیبهای احتمالی در نظر گرفته شده است. این مسئول فرهنگی ادامه داد:«در گفتوگوهایی که با کتابفروشان و نمایندگان آنها انجام شده امکان خرید تلفنی و حتی تهیه کتاب از طریق فضای مجازی هم فراهم شده است. اگر خریداران مایل به ارسال پستی کتابهای خود باشند امکان بهرهمندی آنان از تخفیف 50 درصدی موجود است. براساس تفاهمنامهای که پیشتر با اداره پست داشتیم خرید کتاب تا وزن 2 کیلوگرم شامل این تخفیف میشود که مابه التفاوت آن از طریق معاونت فرهنگی پرداخت میشود.» سقف خرید کتاب در دوره یازدهم که مصادف با برگزاری پاییزه کتاب بود 120 هزار تومان درنظر گرفته شده بوده که در این دوره به 150 هزار تومان افزایش پیدا کرده است. بهگفته حسینیپور از این مبلغ 20 درصد یارانه از سوی وزارت ارشاد پرداخت میشود. هنوز میزان حداقل و حداکثر مبلغ برای بهرهمندی هر کتابفروش از این یارانه اعلام قطعی نشده است. البته همچون دورههای قبل نحوه اختصاص میزان یارانه به هر کتابفروشی به مؤلفههایی نظیر وسعت کتابفروشی، میزان مشارکت آنها در برپایی این طرح و حتی تعداد عنوانهای عرضه شده آنها بستگی دارد.
بنای برگزاری نخستین دوره این طرح تخفیف فصلی به طرح «کتابفروشی به وسعت ایران» باز میگردد که سال 94 و همزمان با بیست و سومین دوره هفته کتاب اجرایی شد. بهدنبال استقبال مردم از این طرح، نخستین دوره این طرح تخفیف فصلی با عنوان عیدانه کتاب در سال 95 برپا شد.
حضور 600 کتابفروشی در بهارانه
حسینیپور نظیر مدیران قبلی این مؤسسه مهمترین هدف از برپایی طرحهای تخفیف فصلی را رونق بخشیدن به کتابفروشیها و از سویی اعطای بیواسطه یارانه به مخاطبان میداند. با این حال این طرح از همان ابتدای برگزاری با نقدهایی هم از سوی کتابفروشان و کارشناسان فرهنگی روبهرو شد. از جمله افرادی که تأکید داشتند این قبیل تخفیفها همچون برپایی نمایشگاههای کتاب مردم را به خرید کتاب در ایامی خاص و فقط با تخفیف تشویق میکند؛ گروهی هم آن را مسکنی موقت میدانستند که البته این افراد همچنان هم بر گفته خود اصرار دارند و معتقدند صنعت نشر به اقداماتی زیربنایی برای بهبود نیاز دارد.
مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب درباره استقبال کتابفروشان از حضور در طرح تخفیف فصلی این دوره گفت:«نزدیک به 600 کتابفروش در این دوره ثبتنام کردهاند. بنابر برنامهریزیها قرار شده از شنبه همین هفته، برابر با بیستم تا سیام اردیبهشت ماه مردم قادر به خرید کتاب با تسهیلات مذکور هستند.»
یکی دیگر از تفاوتهای بهارانه کتاب با یازده دوره قبل در عنوان کتابهایی است که شامل این طرح تخفیف میشوند. طی چند سال اخیر تنها کتابهای کودک و نوجوان و همچنین آثار بزرگسال جای گرفته در زیرمجموعه کتابهای حوزه عمومی شامل این تخفیف میشدند، اما در دوره اخیر تخفیف مذکور شامل کتابهای دانشگاهی هم میشود.
بهگفته حسینیپور مابهالتفاوت تخفیف دورههای قبل با کتابفروشیها به طور کامل تسویه شده، البته به غیر از کتابفروشیهای استان تهران که طبق توافق انجام شده در پاییزه کتاب، شهرداری مسئولیت پرداخت آن را بهعهده گرفته اما هنوز اقدامی در این زمینه انجام نداده و پیگیری پرداخت آن از مطالبات جدی کتابفروشیها به شمار میآید.
برش
این سوء تفاهم را برطرف کنید
حمیدرضا شعبانی
مدیر کتابفروشی و نشر دف
از جمله نقدهایی که متوجه برگزاری طرح تخفیف فصلی کتاب شده؛ میتوان به ایجاد این سوء تفاهم اشاره کرد که مردم گمان میکنند این طرح کمک به کتابفروشیهاست! در صورتی که اصل ماجرا حمایت از خوانندگان کتاب است. از سوی دیگر برگزاری این طرح منجر به آن شده که مردم به خرید کتاب همراه با تخفیف عادت کنند، اتفاقی که متوجه نمایشگاه کتاب تهران و نمایشگاههای استانی هم میشود و بخشی از خوانندگان کتاب ترجیح میدهند تا برپایی چنین تخفیفهایی صبر کنند. این در شرایطی است که من کتابفروش و ناشر تأکید دارم چنین اقداماتی منجر به نهادینه شدن فرهنگی میشود که در نهایتشأن کتاب و اهالیاش را زیر سؤال میبرد. شما به سراغ کالای تولیدی هر قشر و صنف دیگری که بروید محال است با تخفیفهای 30 تا 50 درصدی روبهرو شوید.
نهایت تخفیفی که بهعنوان مثال در خرید لباس شامل حال مراجعهکننده میشود 2 تا 5 درصد است؛ اما درباره کتاب شرایط به گونهای شده که مخاطب به خودش میگوید اگر میتوانم کتاب را با چنین تخفیف بالایی بخرم این نشان میدهد که قیمت پشت جلد کتابها، قیمت واقعی آنها نیست. این مسأله در دراز مدت بیاعتمادی مخاطبان را هم بهدنبال دارد. قیمت پشت جلد کتاب یا واقعی است یا غیرواقعی. اگر واقعی است که چرا باید با چنین تخفیفهایی عرضه شود؟ با این حال منکر برخی اثرات مثبت این طرح هم نیستم؛ از جمله اینکه در این نحوه اختصاص یارانه خیالمان راحت است که بودجه اختصاص یافته به طور مستقیم و کامل در اختیار مردم قرار میگیرد؛ اتفاقی که در ارتباط با کمتر حوزهای شاهد تحقق آن هستیم. با این حال پیشنهادی هم برای دست اندرکاران این طرح دارم؛ اینکه برای رفع سوء تفاهم مخاطبان، این مابهالتفاوت به طور کامل به خود مخاطبان پرداخت شود. کار پیچیدهای هم نیست میتوان همان بدو امر که کد ملی و مشخصات هر فرد از سوی کتابفروشان ثبت میشود، شماره حسابی هم از آنان گرفته شود. از این طریق دیگر نیازی نیست که من کتابفروش بخشی از پول کتابم را بعد از 6 ماه از خانه کتاب دریافت کنم؛ مخاطبان میتوانند پول کتاب را به شکل کامل بپردازند و بعد از مدتی 20 درصد یارانه مذکور به حساب خود آنان واریز شود.
کرونا همه جا را تعطیل کرده جز «درایوین سینما»
«بدبخت» در صدر فروش
*وصال روحانی/ در روزگاری که کرونا بازارهای جهانی فیلم را در هم کوبیده و همهجا را به تعطیلی کشانده، برخی سینماهای عادی امریکای شمالی بلکه تعدادی از «درایوین سینما»های این منطقه و همچنین «VOD»ها و پلتفورمهای دیجیتال اقدام به عرضه معدودی فیلمهای تازه کردهاند و در همین پنجره بسته و محدود فیلمی، «بدبخت» پیشتاز جداول فروش این هفته شد. این فیلم که کاری از ژانر وحشت و مبتنی بر امور ماوراءالطبیعه به کارگردانی برادران پییرس است، در 12 درایوین سینما و بازارهایی که نام بردیم، در سه روز پایانی هفته 65900 دلار فروخت و صدرنشین فروش در امریکا و کانادا شد. «تاریخچه دار و دستهکلی» که یک فیلم زندگینامهای و تاریخ نگارانه و محصول مشترک بریتانیا و استرالیا است و دومین هفته اکران محدودش را سپری میکرد، با گیشهای 13582 دلاری در دو درایوین سینما و با پول به دست آمده از برخی دانلودهای دیجیتال دومین فیلم جدول فروش امریکا و کانادا شد.
با یاری راسل کرو
این فیلمی است که جاستین کروزل بر اساس سناریویی از «شون گرفت» ساخته و دیگر مأخذ مبنای اصلی این کار، کتاب «تاریخچه واقعی دار و دستهکلی» است که آن را پیتر کاری نوشته است، جورج مک کی، اسدیویس و نکیکولاس هولت بازیگران اصلی این فیلم هستند اما راسل کروی معروف و نیوزیلندی و چارلی هانام تازه مطرح شده و امریکایی نیز جزو هنرپیشههای مکمل به حساب میآیند.
مقایسه نام بازیگران ودستاندرکاران این فیلم با هنرمندان حاضر در «The wretched» کفه ترازو را به سود فیلم کورزل سنگین میکند اما از حق نباید گذشت که جان پل هوارد، پایپر کوردا، زارا ماهلر و جیمیسون جونز بازیگران اصلی فیلم «بدبخت» هم در کار خود ناموفق نبودهاند. سومین فیلم جداول فروش این هفته امریکایشمالی کاری تحت عنوان «ناپدید شدن کلیفتون هیل» است که در سه روز پایانی هفته گذشته در دو درایوین سینما و بازارهای VOD به فروش 11698 دلاری نایل آمد و مجموع پولسازیاش طی 12 روز پخش را به 15 هزار دلار رساند. این در حالی است که مجموع پولسازی «تاریخچه واقعی دار و دسته کلی» به 28 هزار دلار بالغ میشود و این رقم طی اکرانی 13 روزه حاصل شده است.
این آمار حقیرانه
چهارمین فیلم جداول پرفروشهای امریکا و کانادا فیلمی بهنام «دیگر بره» است که در پنجمین هفته اکران خود فقط 1199 دلار آن هم در یک درایوین سینما و در پلتفورمهای دیجیتال جمعآوری کرد و در پی 34 روز نمایش 6024 دلار شد.
در جدول فعلی بیشترین سابقه پخش را «ناپدید شدن کلیفتون هیل» دارد که دهمین هفته اکرانش را هم سپری کرد و با چنین توضیحی مشخص میشود در آمد 15 هزار دلاریاش طی این مدت طولانی رقمی فاجعهوار بوده که البته ترس گسترده مردم امریکا از بیماری «کووید19» و پرهیز آنها از رفتن به درایوین سینماهای محدودی که به پخش این آثار میپردازند سهم اصلی را در خلق اینگونه آمار ناچیز داشته است.
از تهران تا جهان
درایوین سینماها که نمونههایی از آنها 50 سال پیش در ایران و بویژه تهران هم وجود داشت، محوطههای بزرگ و سرباز هستند که در آن پرده و نمایشگر بزرگ نصب شده اما در فضای وسیع مقابل آن صندلیهایی برای تماشاگران نصب نشده و بهجای آن سرنشینان در اتومیبل میتوانند در آن فضا به تماشای فیلم بنشینند.
نگاهی به فیلمهای پیشرو
در چنین فضای محدود اما همچنان مثبتی، در هفته پیشرو و در واقع طی روزهای پنجشنبه و جمعه، سه فیلم تازه دیگر در درایوین سینماهای امریکای شمالی و قسمتی از اروپای غربی و بازارهای دیجیتالی به نمایش درمیآیند که «چگونه یک دختر را بسازیم»، «دختری از دره» و «کشتی فضایی کره زمین» نام و عنوان آنها است. در میان این سه فیلم بیشترین امید برای خروش و اقبال مردم به فیلم «چگونه یک دختر را بسازیم» ساخته کوکی گیهدرو است که براساس کتاب رمانی با همین نام نوشته کاتیلین موران ساخته شده و بینی فلد اشتیاین، پدی کانسیدین و الفی الن بازیگران اصلی این کمدی نسبتاً تلخ هستند.
آرزوهای شیرین
با وجود این، سینمای جهان که به اکرانهای معمول کارش را از روز 20 فروردین به سبب تعطیل شدن تماشاخانهها در سطح جهان پایان بخشید، امیدوار است با همین پخشهای محدود از این دوران سخت عبور کند و از حدود 10 خرداد روال عادیاش را در امریکای شمالی و جنوبی، اروپا، آسیای شرقی، اقیانوسیه و شمال آفریقا از سر گیرد و یک بار دیگر فرصت برای فصل گیشههای نجومی در فصل بهار و ابتدای تابستان را از دست ندهند.
هیأت انتخاب و خرید کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تأکید بر فاصلهگذاری اجتماعی، کتابهای خریداری شده در جلــــــسه 619 هیات انتخاب و خرید کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در سه بازه زمانی یک ماهه از ناشران تحویل خواهد گرفت.در این جلسه خرید 635 عنوان کتاب در 55 هزار و 800 نسخه به مبلغ کل 16 میلیارد و756 میلیون و 355 هزارریال برای خرید مورد تصویب قرار گرفت.
مرتضی شایسته مدیر شرکت پخش هدایت فیلم عنوان کرد که در نظر دارند برای فیلم «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی که این روزها بهصورت آنلاین در حال نمایش است، اکران «سینماماشین» داشته باشند.
کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران طی پیامی با اشاره به جایگاه رفیع نجف دریابندری در عرصه نوشتار، درگذشت این چهره عرصه ادب و فرهنگ را تسلیت گفت. متن پیام کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران به شرح زیر است:
«نجف دریابندری یکی از تأثیرگذارترین چهرههای فرهنگی و خلاق دوران ما، انسانی خودساخته و پرانگیزه بود. از هیاهو و جنجال دور ماند. بهسختی و با پشتکار و جدیت، کار؛ و با سلامت و شرافت، زندگی کرد. ذوق، دقت و تسلط بیمثال دریابندری در انتخاب و ترجمه آثار مهم ادبی، ویژگی ممتاز او بهشمار میرفت. تجربههای متنوع در ترجمه آثار ادبی علمی و فلسفی نشان مهارت و شخصیت چندوجهیاش بود. دریابندری با ترجمه آثار درخشان ملل مختلف زمینه آشنایی چند نسل از فرهنگدوستان و پژوهشگران را با فرهنگهای دیگر ممکن ساخت. حاصل عمر پربـــــــــــــار دریابندری، میراثی گرانقدر برای فرهنگ ایران
خواهد بود.»
علی ســــرتـــــیپی رئیــــــس انجمن پخشکنندگان و سخنگوی شورای عالی اکران پیشنهاد کرد، سامانه جدید «سمفا» اکران آنلاین فیلمهای سینمایی را برای نظارت و نمایش بهتر در اختیار بگیرد.
نخستین سوگواره «شبیه علی(ع)» به دبیری مرشد محسن میرزاعلی همزمان با شبهای قدر در حوزه هنری برگزار میشود.
لیلیگلستان که در ایام قرنطینه خانگی مسابقه نقاشی برای کودکان زیر ۱۰ سال برگزار کرده است با ابراز نارضایتی از بخشی از آثار ارسال شده که توسط والدین انجام شده بود، گفت: بسیار متأسفم که حدود ۴۰ درصد از آثار ارسال شده توسط والدین کشیده شده بود.
شرکت والــــــت دیزنی میخــــواهد دیزنیلند پارک شانگهای را روز یازدهم مه، دوباره باز کند؛ این پارک ماههاست که به خاطر شیوع کروناویروس بسته بوده است. دیزنی تخمین میزند که اثر کروناویروس بر بخش پارکها، تجربهها و محصولات شرکت بسیار عظیم بوده و حدود یک میلیارد دلار به شرکت خسارت وارد کرده است.
امکانی که برای برخی حسرت است!
آرنیکا مسعودی
خبرنگار
یازده سال قبل بود که مهران مدیری به فهرست بیست نفره چهرههای با نفوذ ایرانی مجله نیوزویک راه پیدا کرد؛ آن هم در کنار اسامی افرادی همچون رؤسای دولتهای اصلاحات و بهار! مدیری برای کارگردانی سریالهای ساعت خوش و بعدها هم پاورچین و شبهای برره به شهرت خوبی میان سازندگان برنامههای طنز و حتی مخاطبان دست پیدا کرده بود با این حال علاقهمند بود پا فراتر از این بگذارد و بگوید که قادر به ابراز وجود در دیگر حوزهها هم هست. حوزه جدید، موسیقی بود و نتیجهاش هم انتشار آلبومی در سال 1379 شد؛ حالا بماند که خیلیها مخالف بودند و در وصف ناموفق بودن این تلاش، سخنها گفتند. او که ظاهراً توجهی به حرف و حدیثها نداشت به خوانندگی در تیتراژ برخی فیلمها و سریالها که از قضا بخش عمدهشان به کارگردانی خودش بود هم پرداخت و حتی فراتر از آن همین یکی- دو سال اخیر کنسرتی هم برگزار کرد.
آنطور که در خبرها آمده مدیری باز هم تغییر حوزه داده و این مرتبه سر از دنیای کتاب و شعر درآورده! این کارگردان سینما و تلویزیون که تأکید کرده تحت تأثیر بزرگانی همچون لورکا و شاملو به شاعری علاقهمند شده دست به جمعآوری مجموعه ای از اشعارش زده که دربردارنده سه بخش دوران نوجوانی، دوران جنگ و عاشقانههایی است که قضاوت درباره این مجموعه شعر که هنوز منتشر نشده را به عهده اهل فن میگذاریم. اما نکته جالب توجه درباره مدیری، علاقهای است که به قول بعضیها در کسب شهرت در حوزههایی غیر از تخصص خودش دارد.
البته اتفاق عجیبی نیست؛ هرازگاهی، نه فقط در کشور خودمان و میان هنرمندان، بلکه در دیگر کشورها هم شاهد تلاشهایی از این دست هستیم. از بازیگرانی که به یکباره شاعر و نویسنده میشوند تا فلان فوتبالیستی که دلش میخواهد عنوان بازیگری و خوانندگی هم در زندگی حرفهای اش درج شود یا حتی آنهایی که به سراغ سیاست میروند. نمونهاش انتشار مجموعه شعری از فلان بازیگر خانم است که سال گذشته نه فقط تعجب و حاشیههای بسیار، که تا مدتها بهانهای برای شوخی میان اهالی هنر و ادبیات را هم سبب شد. کتاب صابر ابر که دو سال قبل با قیمت 300 هزار تومان منتشر شد هم یکی از همین نمونههای جنجال برانگیز است که با عنوان کتاب لاکچری آقای بازیگر از آن یاد میشد یا حتی ماجرای بازیگر شدن پژمان جمشیدی. هرچند که او خوش شانستر از دیگران بود و توانست نظر مثبت برخی اهالی سینما را هم جلب کند. بهاره رهنما هم از این قافله عقب نمانده و چند مجموعه شعر بههمراه برگزاری جشنهای امضای مجلل و
پر سر و صدا منتشر کرده است. با وجود نقدهایی که متوجه این قبیل افراد است بحث قضاوت یا نکوهش درمیان نیست؛ بالاخره هر فردی، در هر شغلی که باشد حق طبع آزمایی در دیگر حرفهها را هم دارد. اما مسأله اینجاست که چند نفر از مردم عادی از چنین امکانی برخوردار هستند؟
اصلاً چرا راه دور برویم، زنده یاد حسن انوشه در همین روزگار کرونایی در انتظار همراهی ارگانی دولتی یا مؤسسهای خصوصی برای کمک به انتشار جلدهای بعدی دانشنامه ادب فارسی بود که با زندگی وداع گفت؛کار ارزشمندی که تقریباً یک تنه آن را به عشق سرزمینش انجام داد و در آخر حسرت اتمامش بر روح و جانش ماند.