چند قاب تاریخی از نویسندهای بزرگ و مرموز
محسن بوالحسنی
خبرنگار
دیر اتفاق افتاد، اما بالاخره یادآوری اسدالله امرایی، باعث شد بنشینم و فیلم مستند و درخشانی درباره نویسنده مورد علاقهام ببینم. نویسندهای مرموز که نه تنها من، بلکه میلیونها نفر را بعد از انتشار مهمترین کتابش «ناطور دشت» شیفته و دلباخته خود کرد. شان سالرنو را باید از معدود کسانی دانست که دوربیناش را به خلوت آقای جی.دی. سلینجر میبرد و گوشههایی پنهان از زندگی او را به تصویر میکشد. این فیلم از ابتدای تلاشهای خالق فرنی و زویی برای چاپ و انتشار داستانهایش در مجلات معتبری مثل نیویورکر تا شناخته و معروف شدن قلم این نویسنده را به تصویر میکشد و اطلاعاتی که شاید کمتر کسی از آن چیزی بداند که یکی از آنها ازدواج معشوقه سلینجر با چارلی چاپلین است و حضور او در جنگ و دیدارش با همینگوی. شرکت سلینجر در جنگ جهانی دوم و تأثیری که رنج جنگ بر انسانها تحمیل میکند؛ هم یکی از زوایای زندگی اوست که در این مستند مورد توجه قرار گرفته و از طرف دیگر درباره چگونگی خلق ناطور دشت حرف زده میشود و تأثیری که این رمان در بزهکاری و قاتل شدن چند مجرم داشته است. سلینجر سالهای متمادی از جامعه دوری کرد و کمتر کسی او را دید و با او حرف زد. یکنوع جامعه گریزی و انزوا که در این مستند دوستان و علاقهمندانش درباره زوایای این انزوا حرف میزنند و روایت از عکسی که یکی از عکاسهای خبری از سلینجر میگیرد شروع میشود. عکسی پنهانی از سلینجری پیر شده که از دفتر پستخانه بیرون میآید و سریع سوار ماشیناش میشود و میرود. مستند «سلینجر» روایتهای ویژهای از زندگی شخصی و روابط عاطفی متفاوتی که سلینجر در طی زندگی خود تجربه میکند ارائه میدهد و از معمای گاوصندوق این نویسنده میگوید و اینکه احتمالاً چندین داستان و رمان منتشر نشده در این گاوصندوق مرموز وجود دارد که در صورت انتشار میتواند ادبیات جهان را تحت تأثیر قرار دهد. زنان زندگی سلینجر، دوستان و آشنایان این نویسنده، برخی خبرنگاران و عکاسانی که سعی کرده بودند او را وادار به حضور در رسانهها کنند و چند نفر از هواداران نویسنده گوشهگیر از جمله کسانی بودند که در این مستند حضور دارند و از سلینجر میگویند. با دیدن این مستند تفاوت سلینجر با تمام نویسندههای دوران معاصر را بهتر میفهمیم و بیشتر با مردی آشنا میشویم که بین سالهای 1965 تا سال 2010 که فوت کرد هیچ داستانی منتشر نکرد اما همه او را بزرگترین نویسنده زنده زمین میدانستند.
کارگردان:شان سالرنو
درباره زندگی جی.دی. سلینجر
سال انتشار 2013
عبدالجبار کاکایی از «شمس جان» و ضرورت مراجعه به آثار بزرگان ادب میگوید
چراغی پیش روی انسان سرگشته امروز
مریم شهبازی
خبرنگار
«شمس جان» عنوان تازهترین کاری است که بتازگی شاهد انتشار آن از سوی عبدالجبار کاکایی بودهایم؛ آلبومی موسیقایی که تلفیقی از شعر خوانی، آواز و موسیقی بهشمار میآید و در بردارنده حکایت «پادشاه و کنیزک»، نخستین حکایت از اولین دفتر مثنوی مولاناست. این شاعر و ترانه سرای کشورمان رجوع به آثار بزرگانی همچون مولانا را بهترین راه نجات انسان امروز از سرگشتگی و حتی کمک بهعبور از بحرانهایی نظیر بیماری همهگیری که مدتی است سنگینی سایهاش بر سر اغلب کشورها حس میشود عنوان میکند؛ نکات بیشتر درباره«شمس جان» و ضرورت مراجعه به داشتههای ادبیات کلاسیک را از زبان عبدالجبار کاکایی میخوانید.
از آلبوم «شمس جان» تازهترین اثرتان که بتازگی در دسترس علاقهمندان قرار گرفته بگویید.
تازهترین فعالیت این روزهای من انتشار اثری با عنوان «شمس جان» است؛ البته در کار نشر این آلبوم دوستان دیگری هم همکاری داشتهاند؛ اجرای بخشهایی با آواز داود آزاد بوده و آهنگسازی آن را هم عماد توحیدی بر عهده داشته است. «شمس جان» در بردارنده حکایت اول از دفتر نخست مثنوی مولاناست؛ ماجرای «پادشاه و کنیزک» که گوش سپردن به داستان آن را به علاقه مندان توصیه میکنم.
مثنوی خوانیتان تنها به این آلبوم محدود میشود یا در ارتباط با دیگر حکایتهای دفتر نخست هم شاهد انتشار آثار دیگری خواهیم بود؟
با توجه به استقبال خوبی که در همین زمان کوتاه از «شمس جان» شده این کار را با دیگر حکایتهای مثنوی ادامه خواهیم داد.
دلیل خاصی در انتخاب این حکایت داشتهاید؟
نه، اما برای ادامه این آلبوم بهطور قطع مشورتهایی با استادان مثنوی پژوه خواهیم داشت. هر چند که داستان «پادشاه و کنیزک» از زیباترین حکایتهای مثنوی است که اشراف خاصی هم به دیگر حکایتهای آن هم دارد.
چرا به سراغ مولانا و مثنوی رفتید؟
توجه به سرودههای بزرگانی همچون مولانا در شرایط امروز جهان و بویژه بحرانی که نگرانی از گسترش بیماری کرونا ایجاد کرده از اهمیت بسیاری برخوردار است. گفتههای مولانا به زمان و جغرافیای خاصی تعلق ندارد و میتواند چراغی پیش روی زندگی همهمان باشد. در آثار اغلب مشاهیر شعر فارسی به مسائلی توجه شده که آرامش روح و روان آدمی را بهدنبال دارد؛ بویژه در ارتباط با مباحث شهودی و اخلاقی که برای انسان حتی از زندگی مادی هم مهمتر است. نه تنها در ارتباط با مولانا، بلکه خلوت کردن با شاهکارهای این بزرگان بر همه ما واجب و برای هر شرایطی مفید است. هر چند که درباره مثنوی مولانا این مسأله رنگ و بوی دیگری دارد؛ آنچه مولانا با در هم تنیدن کلمات در کنار هم خلق کرده محصول تخیل شاعرانه نیست و این اثر گرانبها در نتیجه شهود، مکاشفه و آگاهی اوست.
پیام مولانا برای انسان امروز، حتی فراتر از بحرانی که گرفتارش شدهایم چیست؟
هر کسی به تناسب فهم و نیاز خود بهرهای از شعر مولانا میگیرد؛ بنابراین نمیتوان بر پیام یا گفته خاصی از مثنوی تأکید کرد. سرودههای مولانا به نوعی اسباب تقویت قلب و شناخت معرفتی انسان میشود. از سوی دیگر انسان تنها و افسرده امروز با خواندن اشعار مولانا با موجی از نشاط و شادمانی روبهرو میشود. دور شدن انسان از درون خود یکی از محصولات نامرغوب جامعه مدرنیته است که نه تنها انسان غربی، بلکه ما شرقیها هم گرفتار آن شدهایم. در چنین شرایطی است که خوانش و فهم اشعار مولانا ما را به درک صحیحی از خودمان دعوت میکند. نگاهی به شرایط امروزمان مصداقی از همین گفته است؛ زندگی اغلب ما آنقدر وابسته به دیگران و محیط بیرون شده که تحمل قرنطینه را نداریم. اشعار مولانا به ما در درک لایههای درونی وجودیمان کمک میکند و این اتفاقی است که در صورت موفقیت در آن همه زندگیمان را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
از اهمیت توجه به مثنوی مولانا بویژه در شرایط امروز و بحرانی که گریبان اغلبمان را گرفته گفتید؛ چرا در میان شاعران بیش از همه این جایگاه را برای مولانا قائل هستید؟
مولانا یکی از شادترین شاعران پارسی گوست؛ در شعرهای او نه خبری از آن اندوه و حزن عمیق شاعرانی همچون خیام نسبت به مرگ دیده میشود و نه آن افسردگی بسیاری از قصیدهسرایان. مولانا حتی در مواجهه با مرگ هم نگاه زیبا و متفاوتی دارد؛ مسألهای که در شرایط فعلی جهان و نگرانی از ابتلا به بیماری کرونا بیش از پیش ذهنمان را گرفتار کرده و خواه ناخواه همه ما را متوجه مرگ و نیستی کرده. در چنین شرایطی خواندن مثنوی مولانا با آن نگاه خاصی که به زندگی و مرگ دارد کمک بزرگی به عبور از چنین بحرانهایی خواهد بود. خواندن این شاهکار ادب پارسی را در این روزهای قرنطینه به همه توصیه میکنم و بیهیچ اغراقی تأکید میکنم که این دیوان میتواند به بهترین دوست هر یک از ما تبدیل شود.
این توصیه را حتی برای آنهایی که هیچگاه مخاطب جدی ادبیات نبودهاند هم دارید؟
بله چراکه هریک از ما میتوانیم به قدر فهم و درک خود از مثنوی بهره ببریم؛ درست همانگونه که خود مولانا هم میگوید: «هر کسی از ظن خود شد یار من». به گمانم آنهایی که تا به امروز هیچ انسی با شعر و ادبیات نداشتهاند میتوانند به سراغ بازنویسیها یا شکلهای مختلف ارائه این اثر ارزشمند بروند؛ خوشبختانه دیوان مثنوی در قالبهای مختلفی عرضه شده، از انتشار گزیده بخشهای مختلف آن گرفته تا کتابهای صوتی و حتی آثار موسیقایی. برخی اهالی ادبیات شعرهای مولانا را به بیان ساده به نثر هم تبدیل کردهاند. حتی برخی سایتهای وابسته به مراکز علمی- فرهنگی هم خوانشهایی از مثنوی را به رایگان یا به بهای اندکی در اختیار مردم قرار دادهاند. افزون بر این، خانوادهها میتوانند از طریق امکانات شبکههای ارتباطی هفتهای چند مرتبه با بستگان خود از طریق ارتباط زنده، قرار مثنوی خوانی بگذارند و از بین آنان فردی که خوانش صحیح تری دارد برای دیگران بخشهایی از این اثر سترگ را بخواند.
از ادامه این کار گفتید، حکایتهای دیگر هم محدود به دفتر نخست خواهد بود؟
به احتمال بسیار حکایت بعدی قصه «موسی و شبان» خواهد بود که آن هم به دفتر نخست تعلق دارد. همان طور که میدانید مثنوی دربردارنده 26 هزار بیت است. حتی اگر خواهان انتشار چهار-پنج آلبوم هم باشیم باز از دفتر نخست خارج نخواهیم شد. اگر روال کار بخوبی پیش برود امیدوارم بتوانیم حجم بیشتری از مثنوی را در اختیار علاقه مندان بگذاریم.
با وجود درج آلبوم موسیقی در جلد «شمس جان» اما این اثر را به نوعی هم میتوان از جمله کتابهای صوتی دانست؛ نگاه خود شما به این شکل از انتشار کتاب چیست؟ بویژه که تا سالها با مقاومتهایی از سوی خود اهالی کتاب در انتشار آثارشان به شکل صوتی روبهرو بودیم.
مهمترین مسأله در ارتباط با کتابهای صوتی بحث خوانش صحیح آنهاست؛ اگرخوانش بدرستی انجام پذیرد نه تنها کتابهای شعر، بلکه دیگر کتابها، از جمله آثار علمی را هم میتوان به شکل صوتی منتشرکرد. خود من هرازگاهی دست به خرید کتابهایی در این قالب زدهام که متأسفانه اجرای خوبی نداشتهاند و با خوانشهایی غیراصولی روبهرو شدهام که ذهن را از متن اصلی منحرف میکند. اگر ملزومات انتشار این کتابها رعایت شوند نه تنها مخالف آثار صوتی نیستم بلکه آنها را از منابع مطالعاتی بسیار خوب در زندگی شتابزده امروزی میدانم. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که تکنولوژی جایگاهی جدی در زندگی نسل جوان پیدا کرده و هر قدم اشتباهی در تولید و انتشار کتابهای صوتی مخاطبان را از مطالعه دور خواهد کرد.
همچون برخی اهالی فرهنگ کتابهای صوتی را محدود به موضوعاتی خاص از جمله شعر و داستانهای کوتاه میدانید یا برای انتشار آثاری جدیتر هم مانعی نمیبینید؟
محدودیتی در این رابطه قائل نیستیم؛ اطلاعی درباره اما و اگرهایی که متوجه آثار علومی نظیر تجربی است ندارم اما تأکید دارم که حداقل درارتباط با کتابهای حوزه علوم انسانی با محدودیتی مواجه نیستیم. به شخصه آثار صوتی متعددی در بخشهای علوم اجتماعی، تاریخ و ادبیات گوش کردهام که از خوانشهای بسیار خوبی برخوردار بودهاند. البته نمیدانم استدلال دوستانی که تأکید دارند هر کتابی را نمیتوان به شکل صوتی منتشر ساخت چیست که بگویم با گفتهشان مخالف هستم. اما نکتهای که به آن تأکید دارم این است که از جدیترین کتابهای حوزه ادبیات قدیم میتوان به نقدها، تفاسیر و شرحهایی اشاره کرد که بزرگان نوشتهاند؛ این آثار هم اگر بدرستی اجرا شوند انتشار صوتی آنها هیچ ایرادی ندارد. انتشار خوانش بزرگانی همچون محمد جعفر محجوب از مثنوی یا برخی داستانهای نظامی و همچنین خوانش عبدالکریم سروش از مثنوی و دیوان شمس نه تنها فرصتی برای بهرهگیری عموم مردم از این شاهکار را فراهم میکند بلکه حتی شنونده را مشتاق مطالعه بیشتر در ادبیات میسازد. شنیدن آثار بزرگان از زبان افرادی که بخوبی با مخلوقات ادبی آنان مأنوس شدهاند نه تنها هیچ ایرادی ندارد بلکه اتفاق مهمی است.
و چقدر میتوان امیدوار بود که کتابهای صوتی افرادی که ابتدای راه هستند را به شکل جدی جذب کتاب خوانی سازد؟
در کنار نکات مثبتی که به برخی از آنها اشاره شد بیم این نیز وجود دارد که تنبلی به سراغ افرادی که هنوز به حیطه کتابخوانهای حرفهای نپیوستهاند برود و تنها به کتابهای صوتی اکتفا کنند. در کنار همه فوایدی که میتوان برای کتابهای صوتی برشمرد سنت مطالعه آثار چاپی هم نباید فراموش شود چراکه این دو مکمل یکدیگر هستند. سنت کتابخوانی از جمله کارهایی است که روح انسان را پالایش میدهد، خلوتی که آدمی با کتاب پیدا میکند از چنان اهمیتی برخوردار است که نباید فراموشمان شود.
انتشار مسترکلاسهای بزرگان سینما برای اولین بار
از کیارستمی تا اسپایک لی
ویدئو مسترکلاسهایی که با حضور چهرههای مطرح سینما از عباس کیارستمی تا انیس واردا، اسپایک لی و بونگ جون هو برگزار شده بود، برای اولینبار در دسترس عموم قرار گرفت. فیلماستیج گزارش داده که «مرکز هنری واکر» واقع در مینیاپولیس که میزبان برگزاری مسترکلاسهایی با حضور بزرگان سینما از سال ۱۹۹۰ بوده حالا با شیوع ویروس کرونا سراغ آرشیوهایش رفته تا این گنجینه را در اختیار عموم علاقهمندان به سینما قرار دهد. آرشیو این مسترکلاسها که پیش از این هرگز دیده نشدهاند، شامل کلاسهایی با حضور عباس کیارستمی، انیس واردا فیلمساز فقید فرانسوی، اسپایک لی کارگردان امریکایی، ورنر هرتسوگ با حضور راجر ایبرت منتقد فقید سینما، جین کمپیون، جیم جارموش و... است. گفتوگوی تازهای با بونگ جونهو کارگردان کرهای تنها چند روز پس از آنکه با فیلم «انگل» در اسکار تاریخساز شد و نیز گفتوگوهایی با لئوس کاراکس، آپیتاچپونگ ویراستاکول، استن برکج و چهرههای برجسته دیگر نیز در این مجموعه موجود است. این مجموعه برای آنهایی که بهدنبال بهترین آموزش فیلمسازی از سوی شماری از برترین فیلمسازان معاصر هستند، بهترین مرجع بهشمار میرود. فایل صوتی مربوط به عباس کیارستمی شامل گفتوگوی او با ریچارد پنا در مستر کلاس است. مدت زمان این مستر کلاس یک ساعت و ۲۷ دقیقه است. کیارستمی ابتدا به زبان انگلیسی صحبت کرده و گفته است ترجیح میدهد فارسی صحبت کند و سخنان او به انگلیسی ترجمه شود. او گفتوگویش را با یادی از نخستین تجربه سینمایی خود شروع کرده و گفته است نخستین فیلمی که وی دید از متروگلدوین مایر بود و نخستین تصویر که شیری بود که غرش میکرد (تصویر لوگوی کمپانی) وقتی ۱۰ سال داشت باعث شد او بترسد و دست خواهرش را در دست بگیرد. کیارستمی در پاسخ به سؤالهای پنا درباره نسلهای مختلف فیلمسازی در ایران صحبت کرده و به نسل چهارم که آن را نسل خودش نامیده رسیده است و درباره ساخت فیلمهای مختلفش از جمله «خانه دوست کجاست» صحبت کرده است. علاقهمندان به سینما میتوانند این گفتوگو را در سایت یوتیوب ببینند.
سرایت کرونا به دنیای موسیقی
بعد از تأیید ابتلای سلبریتیهایی مثل تام هنکس، جیکی رولینگ نویسنده «هری پاتر» و ادریس البا به کووید 19، حالا مدونا هم خبر داده که به این بیماری مبتلا شده است. خواننده ۶۱ ساله امریکایی گفته: «دیروز آزمایش دادم. و معلوم شد که در بدنم آنتیبادی هست. پس از فردا با ماشین بیرون میروم و شیشه را پایین میدهم و هوای کرونایی را نفس میکشم.» بر اساس اطلاعات مرکز کنترل و پیشگیری بیماری در امریکا، آزمایش آنتیبادی مشخص میکند که شما پیش از این به ویروس کرونای جدید مبتلا شدهاید یا نه. البته بر اساس اطلاعات همین مرکز مدونا نباید زیاد بیگدار به آب بزند چرا که هنوز مشخص نیست که وجود آنتیبادی تضمینی برای مبتلا نشدن به بیماری باشد، پس باید احتیاط کرد.
انتشار کتاب زرینکوب به زبان ایتالیایی
کتاب «بامداد اسلام» ـ نوشته عبدالحسین زرینکوب ـ به زبان ایتالیایی منتشر شد. به نقل از روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، این کتاب در قالب طرح حمایت از ترجمه آثار فارسی به دیگر زبانها، توسط سمیه عویشاوی (صدیقی) از زبان فارسی به ایتالیایی ترجمه و در ۱۶۰ صفحه و شمارگان هزار نسخه توسط انتشارات «ایل چرکیو» ماه مه سال ۲۰۲۰ (اردیبهشت ماه ۱۳۹۹) با قیمت ۲۸ یورو منتشر شده است و از هفته آینده روانه بازار نشر ایتالیایی زبان میشود. در کتاب «بامداد اسلام» شرایط مکه و شبه جزیره عربستان، قبل و مقارن تولد پیامبر اسلام(ص) تشریح و تاریخ اسلام پس از وفات پیامبر(ص) تا فروپاشی دولت اموی، روایت و تحلیل شده است.
مترجم این کتاب مسلمان، متولد ایتالیا، و تابع ج.ا.ایران و ایتالیا است که در مقطع کارشناسی ارشد رشته مطالعات اسلامی(ایتالیایی زبان) جامعه المصطفی العالمیه(شعبه ایتالیا) تحصیل کرده؛ و علاوه بر تألیف مقالاتی چند در حوزه تخصصی خود به واسطه تسلط به زبانهای فارسی، انگلیسی، و فرانسه و آشنایی با زبان عربی علاوه بر زبان مادری(ایتالیایی) به عنوان مدیر یا مسؤل صفحه ایتالیایی با چند پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی و به عنوان مترجم با
جامعه المصطفی العالمیه و دانشگاه ادیان و مذاهب قم همکاری دارد.
پس از بازتاب جهانی کارتونهای علیرضا پاکدل هنرمند جوان با محوریت «مبارزه با بیماری کرونا»، «مبارزه کادر درمانی با کرونا» و «در خانه بمانیم»، این بار اینستاگرام اقدام به معرفی این هنرمند ایرانی کرده است. اینستاگرام با انتشار یکی از آثار امیدبخش علیرضا پاکدل با موضوع مبارزه مردم و کادر درمانی با کرونا و تگ کردن وی، علیرضا پاکدل و ۲ هنرمند دیگر مخاطبان را ترغیب به تماشای آثار آنها با پیامهای همبستگی و امید کرده است.
فیلم اجرای نمایش «مجلس شبیهخوانی شازده کوچولو» به کارگردانی علی اصغر دشتی به یاد حسن عقیقی، بازیگر نقش خلبان در این نمایش که هفته گذشته بر اثر کرونا درگذشت، پخش میشود. به گزارش ایسنا، این نمایش ۱۶ سال پیش بر اساس داستان شازده کوچولو نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری با طراحی و کارگردانی علیاصغر دشتی اجرا شده بود.
کمپانی مستقل فیلم موومنت با در اختیار گرفتن حقوق پخش فیلم «یلدا» در امریکا آن را در ماه سپتامبر روی پرده میبرد. اکران سینمایی یلدا محصول مشترک ایران با چهار کشور اروپایی و نیز لبنان که قرار بود از ١٧ اردیبهشت در فرانسه آغاز شود از شهریورماه به ترتیب در آلمان، سپس فرانسه، سوئیس، بلژیک، لوکزامبورگ و اسپانیا و بتدریج در سایر کشورهای اروپایی انجام میشود.
ششمین قسمت از ویژهبرنامه تلویزیونی «کتابباز» در ماه مبارک رمضان، به ادبیات یونان میپردازد و اردشیر رستمی و احسان رضایی با حضور در این برنامه از ادبیات یونان میگویند.
جواد بختیاری، اسرافیل شیرچی و کاوه اخوین سه هنرمند خوشنویس در این روزهای کرونایی سه اثر هنری را به مردم تقدیم کرده و از آنها خواستهاند که از مبارزه با کرونا و رعایت اصول بهداشتی دست برندارند. پویش «مشاهنر» از حدود دو ماه پیش با شعار «کماکان در خانه میمانیم» همزمان با افزایش شیوع ویروس کرونا در کشور آغاز شد و در جریان آن جمعی از هنرمندان رشتههای مختلف اعلام کردند برای مردمی که شرایط قرنطینه خانگی و سختی احتیاط در برابر شیوع ویروس کرونا را تحمل میکنند، به تولید و انتشار عام آثار هنری میپردازند.
جرمانو چلانت (مورخ هنر کیوریتور و منتقد بزرگ ایتالیایی) درگذشت. چلانت بنیانگذار هنر فقیر بود و فعالیتهای متعددی در حوزه نقد هنر و برگزاری نمایشگاههای متعدد داشت. او کیوریتور نمایشگاه در جستوجوی گمشده؛ فریده لاشایی بود که در سال ۱۳۹۴ در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد. گفته میشود چلانت در میلان و بهدلیل بیماری کرونا فوت کرده است.
به گزارش هالیوود ریپورتر، اسکار چاوز خواننده سرشناس مکزیکی که برای ترانههای سبک فولک مکزیکی درباره نخبگان سیاسی فاسد شناخته میشد، در ۸۵ سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت.