ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیشنهادهای محسن رهامی برای بازنگری در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان:
اصلاحطلبان رابطه خود با طبقات فرودست را تقویت کنند
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات محور فعالیت های انتخاباتی شود
رضوانه رضایی پور
خبرنگار
با استعفای عبدالواحد موسوی لاری نایب رئیس شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان از این شورا، بحثها درباره ضرورت بازنگری در سازوکارهای انتخاباتی اصلاحطلبان رونق گرفته است. این شورا از ابتدای شکلگیری سه انتخابات مجلس دهم، ریاست جمهوری دوازدهم و مجلس یازدهم را پشت سر گذاشته و باوجود موفقیت در دو مورد در انتخابات مجلس یازدهم نتیجه رضایت بخشی کسب نکرد. حجتالاسلام محسن رهامی عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان معتقد است که این مجموعه سیاسی نمیتواند از سیاست کنارهگیری کند و باید رابطه خود با بخشهای کمتر دیده شده مثل طبقات فرودست را تقویت کند.
٭٭٭
اصلاحطلبان همانطور که پیشبینی میشد، انتخابات ۹۸ را به اصولگرایان واگذار کردند. بهنظر شما راهکار پیش روی اصلاحات برای بازگشت دوباره به عرصه سیاسی چیست؟ یکسال دیگر تا انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی مانده، آیا اصلاحات آماده حضور در رقابت هست؟
قبض و بسط انتخابات در امر سیاست، تا حدی مسأله ای عادی است و مردم برحسب شرایط مثلاً گاهی به اصلاحطلبان بیشتر اقبال میکنند و گاهی به جریان رقیب. البته اگر شرایط مساوی وجود داشت و جریان و احزاب اصلاحطلب با این حجم وسیع از ردصلاحیتها و ریزش نامزدهای خود مواجه نمیشد، نتایج انتخابات مجلس یازدهم کاملاً متفاوت بود. خصوصاً که بسیاری از نیروهای تأثیرگذار اصلاحات بهخاطر روند رسیدگی به صلاحیتها در ادوار قبل، اصولاً وارد عرصه انتخابات نشدند و از ثبتنام خودداری کردند. اما همه اینها دلیل نمیشود که جریان اصلاحات، بهعنوان یک جریان سیاسی و اجتماعی اصیل و ریشهدار و با داشتن تکیه گاه وسیع مردمی، به کلی صحنه فعالیتهای سیاسی را ترک کند. حتماً لازم است این جریان با آسیبشناسی روند سالهای اخیر اصلاحات به پالایش جدی خود بپردازد، تلاش کند فاصله خود را با مردم کمتر کند، در شعارها و محور برنامههای خود، به مطالبات عمومی خصوصاً طبقات متوسط به پایین جامعه بیشتر توجه کند. کسانی که به اسم اصلاحات وارد صحنه شدند ولی در مقابل اقبال عمومی مردم، بیشتر از آنکه به فکر مطالبات آنها باشند، به فکر آقازادهها و اعوان و انصار و وابستگان محفل خود بودند، لطمههای شدید و غیرقابل جبران به اصلاحات وارد ساختند و در واقع از اعتماد عمومی سوءاستفاده کردند. این قبیل افراد و جریانها باید حتماً از مجموعه جریان اصلاحات کنار گذاشته شوند. تا زمانی که مردم احساس نکنند که مسأله پالایش اصلاحات بهطور جدی و بیتعارف صورت گرفته، اعتمادشان به این جریان برنخواهد گشت.
آقای موسوی لاری از شورایعالی اصلاحطلبان کنارهگیری کردند، در متن استعفای ایشان گفته شده که شعسا(شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان) نیازمند تغییر سازوکار است. بهنظر شما این تغییر در چه زمینهای لازم و ضروری بهنظر میرسد؟
شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحات یک نهاد دائمی نبوده و در سه مرحله، یعنی مرحله اول برای هماهنگی و سر و سامان دادن به انتخابات مجلس دهم و سپس در مرحله دوم برای انتخابات شوراهای شهر پنجم تشکیل شد. در مرحله سوم هم برای مجلس یازدهم تشکیل شد که بهعلل مختلف موفق به سرو سامان دادن به انتخابات و ارائه لیست برای مجلس یازدهم نشد و نه در تهران توانست لیست متمرکز ارائه کند و نه در استانهای دیگر.
برای ارائه راهکار جدید ممکن است قدری زود باشد. باید ببینیم تشکیل شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحات به تقویت بیشتر احزاب منجر شد یا نقش آنهارا از همان وضعیتی که داشتند، کمتر هم کرد. ارائه هر نوع راهکار جدید باید مبتنی بر این مبنای کلیدی باشد که میدان بازی احزاب و تأثیرگذاری احزاب را بیشتر کند. همه اینها باید بررسی و براساس خرد جمعی در نهایت تصمیمگیری شود. بنظر میرسد یکی از مناسبترین راهکارها، اهتمام هرچه بیشتر برای قوت گرفتن «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» است که متشکل از دبیران کل تمامی احزاب اصلاحطلب عضو شورا است، در حال حاضر حدود ۳۰ حزب اصلاحطلب در این شورا عضو هستند.
در ادوار گذشته، یعنی قبل از مجلس دهم، همین شورای هماهنگی مسئولیت سر و سامان دادن به انتخابات و تهیه لیست را به عهده داشته است. البته از دهه شصت و در زمان حیات امام خمینی(ره) تعدادی از احزاب و تشکلهای سیاسی به اصطلاح چپ آن زمان، شورایی به نام «شورای هماهنگی نیروهای خط امام» تشکیل دادند و تقریباً تمامی اموری که اخیراً شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحات انجام میداد، در آن دوره شورای هماهنگی مزبور به عهده داشت. بعد از انتخابات دوم خرداد ۷۶ و با تشکیل احزاب جدید، شورای یاد شده، با اضافه شدن احزاب جدید با عنوان «شورای هماهنگی اصلاحات»وارد صحنه شد و کلیه امور مربوط به انتخابات را انجام میداد.
این شورا به لحاظ قانونی هم جایگاه محکمتری دارد. در واقع یک جبهه سیاسی است که اعضای آن فقط اشخاص حقوقی است. شبیه جبهه ملی سابق، که متشکل از احزاب بود، در شورای هماهنگی اصلاحات، هیچ شخص حقیقی بهعنوان صاحب رأی، حضور ندارد. بهلحاظ قانون احزاب هم، فعالیت این شورا بهعنوان یک جبهه سیاسی کاملاً مشروعیت دارد. بنابر این یکی از مناسبترین و قانونیترین راهها واگذار کردن مسئولیت سر و سامان دادن انتخابات به همین شورا، یعنی به خود احزاب است.
اصولاً تهیه لیست انتخاباتی و حمایت از کاندیداها و تلاش برای کسب کرسیهای پارلمان و شورای شهر و نیز حمایت از نامزدهای ریاست جمهوری، حق قانونی و مأموریت ذاتی احزاب است.
حتی به نظر من بخش عمدهای از مسئولیت بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات و ارائه افراد شایسته جهت اداره امور کشور، برای مجلس و شورای شهر، باید برعهده احزاب باشد و اگر نماینده یا عضو شورای شهر ضوابط نمایندگی و به اصطلاح دیسیپلین مجلس یا شورا را رعایت نکرد، حزب متبوع وی باید برخورد تشکیلاتی کند و حتی نهاد نظارت، مثل شورای نگهبان، به آن حزب کارت زرد یا کارت قرمز بدهد و خلاصه نماینده منتخب در مقابل حزب خود باید پاسخگو باشد.
امروزه شما در تمامی کشورهایی که در سرتاسر جهان، براساس اصول و مبانی دموکراسی اداره میشوند، حتی یک کشور نمیتوانید پیدا کنید، که نقش اصلی انتخابات در آن کشور، در دست احزاب نباشد.
بنابراین هم نظام سیاسی کشور، تقویت احزاب و سپردن نقش مؤثر و عمده در انتخابات را به احزاب، باید وجهه همت خود قرار دهند و هم نیروها و شخصیتهای تأثیرگذار چه در جریان اصلاحات و چه در جریان محافظهکار و اصولگرا، باید اهتمام کنند تا احزاب بتوانند به ایفای نقش و مأموریت ذاتی خود بپردازند.
اگر نیروهای مؤثری هم در حال حاضر در احزاب حضور ندارند و میخواهند نقشی در انتخابات بازی کنند، لازم نیست که قاعده بازی را به هم بزنند و نهادی بالادستی برای احزاب تشکیل داده و احزاب را وادار به ایفای نقش دست چندم کنند. زیرا احزاب از طرف نهادهای دولتی و قضایی و نظارتی و امثال آنها، به حد کافی تضعیف شدهاند و تضعیف کردن و به حاشیه راندن آنها بیش از این جایز نیست، بلکه بهترین و اصولیترین راهکار این است که خود افراد تأثیرگذار اصلاحات در احزاب موجود عضو شوند و آنها را تقویت کرده و توسعه دهند یا اگر فکر میکنند احزاب فعلی اهداف آنها را تأمین نمیکند و گنجایش آنها را ندارد، اقدام به تأسیس احزاب جدید کنند یا با تجمیع و ادغام احزاب موجود، حزب بزرگتر و سراسریتری تشکیل دهند.
اصلاحطلبان در این یکسال میتوانند باز هم پایگاه اجتماعی خود را به دست بیاورند یا اینکه بعد از انتخابات ۱۴۰۰ باز هم باید دوره انزوای جدیدی را برای اصلاحطلبان شاهد باشیم؟
فعالیتهای سیاسی جنبه صفر و صد ندارند، بلکه اموری نسبی و اقتضایی محسوب میشوند، همانطور که قبلاً هم گفتهام، یک جریان و مجموعه سیاسی باسابقه و اصیل، مانند جریان اصلاحات نمیتواند فعالیت سیاسی خود را متوقف کند، منتهی چگونگی فعالیت و دامنه گسترش آن تابع شرایط جامعه و متناسب با اقبال عمومی است. بخشی از مشکلات و موانع فعالیت سیاسی احزاب به ساختار قدرت در کشوری مثل کشور ما برمیگردد. از جمله نه در قانون اساسی جمهوری اسلامی و نه در قوانین عادی کشور، به طور مشخص نقش و سهم احزاب سیاسی در اداره کشور، از جمله در انتخابات مجلس و شورای شهر یا ریاست جمهوری تعیین نشده است. اصولاً اینکه احزاب چه حقوق یا تکلیفی در اداره کشور دارند و چه سهمی از قدرت باید به آنها واگذارشود و نقش خود را در معرفی نامزدهای مجلس و امثال آن چگونه باید ایفا کنند تا به عنوان نهاد مکمل جمهوریت و مردم سالاری اثر وجودی داشته باشند؟ مشخص نیست. در حالی که نظام مشروطه در کشورهایی مانند انگلستان، سوئد، دانمارک، هلند، بلژیک، اسپانیا و امثال آنها هنوز هم کماکان برپاست و به لحاظ حضور پررنگ احزاب و مشارکت مردم در گردش قدرت و توسعه و تعمیق دموکراسی چیزی از نظامهای جمهوری اروپا کم ندارند. بنابراین باید مسئولان این نگاه بدبینانه و به حاشیه راندن احزاب را اصلاح کنند.
اصلاح طلبان به نظر می رسد از یک سو باید رابطه خود با پایگاه اجتماعی و مردم را تقویت کنند و همزمان رابطه خود با حاکمیت را تقویت کنند. این دو مهم را شما چگونه عملیاتی میدانید؟
به نظر من تا جایگاه احزاب سیاسی و چگونگی مشارکت آنها در گردش قدرت اداره کشور مشخص نشود و وضع فعلی اصلاح نشود، اقدامات معموله، مانند رایزنی با بعضی نهادها و اشخاص و ریش سفیدی کردن، چندان راه به جایی نمیبرد. تمامی این راهها را ما رفتهایم و تجربه طولانی هم در این مسائل داریم. از جمله به عنوان مثال، من شخصاً از مجلس اول و دوم که نماینده بودم تاکنون، در همین مسیر حرکت کردهام و در تمامی انتخابات ۴۰ سال گذشته تا حدی نقش فعال داشتهام. ولی الان که دورههای مجالس اخیر را با مجلس اول و دوم و آخرین انتخابات یعنی انتخابات دوم اسفند ۹۸ را با انتخابات دوره اول و دوم مجلس مقایسه میکنم، واقعاً میبینم نه تنها پیشرفتی در خصوص حضور و نقش پررنگ احزاب و نیروهای مستقل و توانمند در انتخابات نداشته ایم، بلکه به مراتب نوعی عقبگرد داشتهایم.
به نظر میرسد بخشی از مردم هم به چنین نتایجی رسیدهاند و لذا به انتخابات و صندوقهای رأی بیتفاوت و از مؤثر بودن آرای خود گویا ناامید شدهاند، کاهش حضور مردم در پای صندوقهای رأی در آخرین انتخابات کشور، خصوصاً در کلانشهرهایی مثل تهران بسیار معنیدار و نگران کننده است.
به نظر من مهمتر از لابی کردن و رایزنی با امثال شورای نگهبان و نهادهای مشابه، ریشهیابی علل و عوامل این مسأله و پیداکردن راه حل اساسی و بنیادین توسط دولتمردان و همه مسئولان کشور برای رفع نگرانی مردم و بازگرداندن جایگاه مجلس و سایر نهادهای انتخابی به جایگاهی است که درقانون اساسی، مصوب شده است. البته این امر بدان معنی نیست که اصلاحات به بازنگری عملکرد خود و بازسازی تشکیلاتی و آسیبشناسی فعالیت های دهه های اخیر و پالایش درونی اصلاحات، که در سؤالات قبلی به آنها اشاره کردم، نپردازد.
خصوصاً بازنگری و اصلاح رابطه خود با توده مردم و همچنین تهیه و تدوین و ارائه «مانیفست اصلاحات »، منطبق بر شرایط امروز ایران و با توجه به مطالبات و انتظارات عمومی. که بحث پیرامون آن وقت وسیعتری لازم دارد.
عبدالواحد موسوی لاری:
شورای عالی سیاستگذاری نیازمند تغییر در راهبردهاست
وزیر کشور دولت اصلاحات که با استعفایش از شورای عالی سیاســـــــــتگذاری اصلاحطلبان در روزهای اخیر تغییر و تحول در این جریان سیاسی را به یکی از موضوعات مورد بحث در فضای رسانهها تبدیل کرده است در گفتوگویی به بسط مواضع یاد شده در استعفانامه خود پرداخت.
به گزارش ایرنا، سیدعبدالواحد موسوی لاری با تأکید براینکه در ارزیابی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نباید از مدار انصاف خارج شد، تصریح کرد: شورا و احزاب اصلاحطلب باید بر اساس شرایط موجود کشور در تصمیم گیریها، راهبردها و ساختارها تجدیدنظر کنند.
موسوی لاری اگرچه شرایط جسمی و مبتلا شدن به دیابت را بهعنوان دلایل اولیه و شخصی استعفا مطرح کرد، اما گفت: من میخواستم و میخواهم که اصلاحطلبان شرایط جدید و موقعیت حساس کشور را با دقت بیشتری مد نظر قرار دهند هرچند که در قوای سه گانه حضور کم رنگی داشته باشند.
عضو مجمع روحانیون مبارز شرایط جدید حاکم بر جامعه از جمله تغییرات ناشی از بحران کرونا، تحولات جهانی و نیز شکلگیری مجلس یازدهم با اهداف خاص و متفاوت را نیازمند توجه و چاره اندیشی نهادهای مدنی و احزاب اصلاحطلب دانست و ادامه داد: از سوی دیگر در ماههای پایانی امسال موضوع انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ جدی خواهد بود و بهدلیل همین شرایط خاص باید همه کنشگران سیاسی دقت نظر بیشتری داشته و متمرکزتر فعالیت کنند.
عضو مستعفی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان با یادآوری اینکه بنیان این شورا از سال ۹۲ گذاشته شد و پس از هر دوره انتخابات اکثریت قریب به اتفاق معتقد بودند این جمع بهعنوان یک نهاد اجماع ساز باید حفظ شود، گفت: همه این ترکیب را در ۹۴ و ۹۶ موفق و کارساز میدانستند و در شورای عالی هم تلاش شد کشور به سمتی نرود که همه قوا و نهادها و تریبونها در اختیار یک جریان فکری باشد.
دفاع از عملکرد شعسا در انتخابات مجلس یازدهم
موسوی لاری با این عقیده که طرح شائبههایی درباره قانونی بودن یا نبودن فعالیت شورای عالی سیاستگذاری از سوی رقبا در سال 98 نتیجه اذعان آنها به اهمیت و اثرگذاری این شورا در انسجام اصلاحطلبان بود از عملکرد این شورا در انتخابات مجلس یازدهم دفاع کرد و درباره ادامه فعالیت شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت: تأکیدی بر تداوم کار همین شورا و سازوکار ندارم؛ به این دلیل که ما پس از هر انتخاباتی درباره این شورا تجدید نظر میکردیم و اکنون هم احزاب میتوانند تجدیدنظر کنند و تغییراتی ایجاد کنند تا ساختار جدیتر با الزامات بیشتر برای احزاب تشکیل شود، شخصیتها وقت بیشتری اختصاص داده و فعالیت و ارتباط بیشتری با همکاران خود داشته باشند.
عضو مجمع روحانیون مبارز در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است با استعفای انجام شده، شورا ملغی شود، گفت: استعفای بنده با موجودیت شورا نسبتی ندارد؛ من یک نفر بودم و یک نفر دیگر میتواند جایگزین من شود. مهم اهتمام داشتن به کار جمعی است. معتقدم شورای عالی سیاستگذاری مانند همه دورهها باید جلسه تشکیل دهد و با توجه به آنچه در انتخابات ۹۸ و آنچه برای انتخابات ۱۴۰۰ نیاز است و با توجه به شرایط امروز کشور، استراتژی خود را مشخص کند.
موسوی لاری خاطرنشان کرد: وقتی چنین جلسهای تشکیل شود به این نتیجه خواهند رسید که در تصمیم گیریها، راهبردها و ساختار باید تجدیدنظری انجام دهند یا نه ضرورت چنین تغییری امری عادی است و این امر عادی را نباید به مسأله و چالش تبدیل کرد.
او در ادامه با طرح دغدغههایی درباره کارکرد احزاب و نهادهای مدنی، گفت: من در نامه استعفا بخشی از دیدگاه خود را درباره احزاب و نهادهای مدنی مطرح کردم و معتقدم احزاب هم میتوانند هم حامی منتقد و راهنمای دولتها باشند، هم میتوانند راهکار ارائه کنند و هم میتوانند نسبت به راهکارهای ارائه شده نقد و نظر و رد و تأیید داشته باشند.
انتقاد از نحوه فعالیت احزاب اصلاحطلب
وزیر کشور دولت اصلاحات در ادامه از نحوه فعالیت برخی از نمایندگان احزاب در «شعسا» انتقاد کرد و گفت: من همیشه این انتقاد را به احزاب و نمایندگان آنها داشتم و معتقد بودم که نمایندگان بهعنوان شخصیت حقوقی در جلسات شورا حاضر میشوند و باید تشکل خود را نمایندگی کنند و بحثهای مطرح شده در شورا را پیش از حضور، در شوراهای مرکزی احزاب خود مورد بررسی و توجه قرار دهند، پس از آمادگی کامل در جلسات حضور یابند تا با طرح دیدگاههای محکم به یک نظر مشخص در شورا برسیم.
وی افزود: احزاب چندان به این مسأله نمیپرداختند و فعال نبودند و این نشان میدهد که احزاب ما مسئولیت را به یک نماینده تنفیذ کرده بودند و این نمایندگان هم در جلسات شورا نظرات شخصی خود را مطرح میکردند و حتی همین نظرات در جلسات احزاب هم نوع دیگری ارائه میشد.
موسوی لاری گفت: احزاب ما فصلی و انتخاباتی شدهاند و باید خود را ارتقا دهند تا بتوانند در تصمیم سازیها و تصمیمگیریهای کشور نقش ایفا کنند. این مهم زمانی اتفاق میافتد که فعالانه جلسات خود را تشکیل داده و مسائل مهم را مورد تحلیل و تجزیه قرار دهند.
دیگه چه خبر
کنایه تحلیلگر ارشد امریکایی به برنامه ضد ایرانی پمپئو
خبر اول اینکه، «استفان والت» تحلیلگر ارشد امریکایی، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد و از چهرههای شناخته شده مکتب واقع گرایی، تلاش وزیر خارجه کشورش برای توسل به «مکانیسم ماشه» در برجام را امر و نهی کردن یک فرد مطلقه به همسر سابقش خوانده است. به گزارش فارس، والت در پیامی توئیتری نوشت: «تلاش پمپئو برای کلید زدن ساز و کار بازگشت خودکار (مکانیسم ماشه) برجام بعد از اینکه ایالات متحده این توافق را رها کرد و دور انداخت، شبیه به کسی است که همسرش را رها میکند، طلاق میگیرد و سپس میگوید اوست که درباره دیدار همسرش با دیگران تصمیمگیر است.» پیام توئیتری این کارشناس ارشد امریکایی بعد از آن منتشر شده که طی روزهای اخیر رسانهها از تشدید تلاشهای مایک پمپئو وزیر خارجه دولت ترامپ برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران با استناد به حق واشنگتن برای کلید زدن «مکانیسم ماشه» خبر دادند.
دفاع وزیر اسبق از آمارهای وزارت بهداشت
خبر دیگر اینکه، در روزهایی که کرونا و عملکرد دولت بهانهای شده برای تسویه حسابهای سیاسی از سوی بعضی چهرهها و جریانهای سیاسی، مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت دولت احمدینژاد از عملکرد وزارت بهداشت و آمارهای اعلام شده درباره بیماران کرونایی دفاع کرد. به گزارش ایسنا، وزیر اسبق بهداشت گفت: قطعاً وزارت بهداشت آمار غیرواقعی ارائه نمیکند چون مبنای کار وزارت بهداشت، صحیح است و سیستم آمارگیری و بیماریابی دقیقی در این وزارتخانه وجود دارد. مرضیه وحید دستجردی گفت: در کشور سیستم مراقبتهای بهداشتی اولیه بسیار قدرتمندی وجود دارد که نماینده سازمان جهانی بهداشت نیز آن را تأیید کرد و قطعاً آمار وزارت بهداشت بر مبنای صحیح و واقعیت است. وی افزود: صنعت داروسازی کشور بسیار قدرتمند است و در منطقه، در جایگاه نخست قرار داریم و در حال حاضر حدود ۹۶ درصد داروهای مورد نیاز در کشور تولید میشود. اما این سیستم باید ارتقا پیدا کند و هر کجا که تولید و سود باشد، ممکن است جریاناتی شکل بگیرد و همه وزرای بهداشت زمان ورود خود به این وزارتخانه باید با مشکلات و فساد این حوزه دست و پنجه نرم کنند.
نگرانی رژیم صهیونیستی از پیشرفت ایران
دست آخر اینکه، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نسبت به پیشرفت ایران ابراز نگرانی کرد. به گزارش ایلنا نفتالی بنت وزیر جنگ رژیم صهیونیستی گفت: آزمایش پرتاب ماهواره توسط ایران باعث نگرانی ما شده است و هرگونه پیشرفت آنها برای ما نگرانکننده است
اخبار
بازدید و قدردانی وزیر دفاع از کادر درمانی بیمارستان چمران
باید برای تهدیدات آینده آماده باشیم
وزیر دفاع با حضور در بیمارستان چمران در دیدار با کادر پزشکی، پرستاری و درمانی بیمارستان فوق تخصصی شهید چمران از زحمات و تلاشهای صادقانه کادر درمانی کشور بویژه پزشکان و پرستاران این بیمارستان قدردانی کرد. به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، امیر حاتمی با بیان اینکه تمام تجربیات و دستاوردهای شناختی «کرونا» باید به خوبی ثبت و ضبط شود، تصریح کرد: این ویروس دستاوردهای چند وجهی برای کشور داشت و تجربه ما را برای مواجه شدن با تهدیدات نوین آینده به مراتب بالاتر برد.وزیر دفاع با بیان اینکه ویروس کووید ۱۹ تنها یک مسأله بهداشتی نیست، گفت: این ویروس تمامی ابعاد زندگی از جمله فرهنگی، بهداشتی، امنیتی و بویژه اقتصادی را تحت تأثیر قرار داد و ما باید آمادگی خود را در برابر تهدیدات نوظهور آینده همواره به روز کنیم. وزیر دفاع پس از نشست صمیمانه با کادر درمانی بیمارستان شهید چمران و شنیدن نظرات، پیشنهادها و دغدغههای آنان از بخشهایی در بیمارستان بازدید کرد.
کدخدایی: شورای نگهبان تا زمان تأیید اعتبارنامهها مهلت ابطال انتخابات را دارد
سخنگوی شورای نگهبان با بیان اینکه این شورا تا زمان تأیید اعتبارنامهها مهلت ابطال انتخابات را دارد، گفت: اگر گزارش خلافی نسبت به اسناد بهوجود بیاید، شورای نگهبان از سازمان ثبت اسناد و وزارت علوم استعلام میگیرد، در رابطه با مدرک تحصیلی هم رأی وزارت علوم برای ما حجت خواهد بود. بهگزارش ایرنا، عباسعلی کدخدایی در رابطه با مدرک تحصیلی جعلی سینا کمال خانی منتخب حوزه انتخابیه تفرش گفت: اسناد رسمی به جهت قانونی بودن خود به خود دارای اعتبار هستند و وقتی فردی برای انتخابات ثبتنام میکند احراز اسناد اولیه در آغاز، برعهده هیأتهای اجرایی فرمانداریها و وزارت کشور است. چنانچه اصالت مدارکی مانند گواهی تحصیلی و مدارک سه جلدی مورد خدشه قرار نگرفته باشد، اصل بر صحت آنها قرار خواهد گرفت و تا زمانی که گزارش خلافی به دست ما نرسد شورای نگهبان سؤالی را مطرح نخواهد کرد. کدخدایی یادآور شد: اگر کسی نسبت به اسناد افراد، اعلام گزارش خلاف ادعا داشته باشد باید از مراجع ذیربط سؤال شود.
سخنگوی شورای نگهبان افزود: معمولاً دستگاه و سازمانهای ذینفع باید درباره جرم بودن جعل مدرک، ادعای کیفری داشته باشند همچنین درباره جعل مدارک تحصیلی، وزارت علوم و دانشگاه مربوط میتوانند اعلام جرم کنند. وی تأکید کرد: شورای نگهبان تا زمان تأیید اعتبارنامهها وقت دارد تا در صورت محرز شدن جعل مدارک ابطال انتخابات را انجام دهد.
خلیج فارس؛ نامی طبیعی در پهنه تاریخی
ادامه از صفحه اول
این وجه تسمیه هرگز محل مناقشه نبوده است. نامها را یا واقعیت طبیعی میبخشند و یا تاریخ و جغرافیا. مردمان ساکن در کرانه و جوار نیز از ماهیت نژادی خود به این محلها هویت میدهند. یونانیها از ۲۵۰۰ سال پیش این پهنه آبی را سینوس پرسیکوس مینامیدند؛ دریای ایرانی. در تمام کتابها و نقشههای تاریخی طی چندین سده اخیر به رغم اینکه توسط عربها نوشته شده باشد یا ترکها، هرگز جز بحرالفارسی یا خلیجالفارسی نام دیگری به کار نرفته است. حتی در دوره تفکیک عرب و عجم نام بحرالعجم بر آن گذاشته شد که حکایت از هویت صد درصد ایرانی آن دارد. جمال عبدالناصر رهبر ملی گرای عرب در سخنرانی مشهور اعراب را فرا میخواند همه با هم متحد شوند از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس (من بحرالاطلسی حتی خلیجالفارسی)؛ عبارتی که از فرط شهرت در کلام ترانه سرایان و خوانندگان نامی عرب نیز آمد.
من در تلاشهای چند دهه اخیر برای تحریف نام خلیج فارس رد پای انگلیسیها را میبینم. این بازی انگلیسی با تحریک تعصبات ناسیونالیستی عربی بیهوده در تلاش است که واقعیتی نشات گرفته از تاریخ را کتمان کند و دست به اقداماتی از قبیل تحریف نام و یا دو اسمه کردن خلیج فارس در بخش شمال و جنوب برای راضی نگه داشتن دو طرف میزند. عده دیگری نیز فقط میگویند خلیج. من در کنفرانس دانمارک پرسیدم منظور شما از خلیج کدام خلیج است؟ گفتند پرشین گلف. گفتم پس همین را بگویید چون ما صد تا گلف در دنیا داریم.
با صرف هزینه و سفارش نمیتوان واقعیات مسلم تاریخی را تغییر داد. همانطور که در خود مصر استادان و دانشمندانی هستند که مینویسند خلیج فارس و میگویند این اسم برگرفته از یک ریشه جغرافیایی و تاریخی است و ما نمیتوانیم آن را تغییر دهیم. بویژه اینکه بر این نام اجماعی از ملیتهای مختلف وجود دارد و هر نقشه و سندی در سدههای اخیر به هر زبانی که باشد، جز نام واقعی خلیج فارس نام دیگری به کار نبرده است.
این وجه تسمیه هرگز محل مناقشه نبوده است. نامها را یا واقعیت طبیعی میبخشند و یا تاریخ و جغرافیا. مردمان ساکن در کرانه و جوار نیز از ماهیت نژادی خود به این محلها هویت میدهند. یونانیها از ۲۵۰۰ سال پیش این پهنه آبی را سینوس پرسیکوس مینامیدند؛ دریای ایرانی. در تمام کتابها و نقشههای تاریخی طی چندین سده اخیر به رغم اینکه توسط عربها نوشته شده باشد یا ترکها، هرگز جز بحرالفارسی یا خلیجالفارسی نام دیگری به کار نرفته است. حتی در دوره تفکیک عرب و عجم نام بحرالعجم بر آن گذاشته شد که حکایت از هویت صد درصد ایرانی آن دارد. جمال عبدالناصر رهبر ملی گرای عرب در سخنرانی مشهور اعراب را فرا میخواند همه با هم متحد شوند از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس (من بحرالاطلسی حتی خلیجالفارسی)؛ عبارتی که از فرط شهرت در کلام ترانه سرایان و خوانندگان نامی عرب نیز آمد.
من در تلاشهای چند دهه اخیر برای تحریف نام خلیج فارس رد پای انگلیسیها را میبینم. این بازی انگلیسی با تحریک تعصبات ناسیونالیستی عربی بیهوده در تلاش است که واقعیتی نشات گرفته از تاریخ را کتمان کند و دست به اقداماتی از قبیل تحریف نام و یا دو اسمه کردن خلیج فارس در بخش شمال و جنوب برای راضی نگه داشتن دو طرف میزند. عده دیگری نیز فقط میگویند خلیج. من در کنفرانس دانمارک پرسیدم منظور شما از خلیج کدام خلیج است؟ گفتند پرشین گلف. گفتم پس همین را بگویید چون ما صد تا گلف در دنیا داریم.
با صرف هزینه و سفارش نمیتوان واقعیات مسلم تاریخی را تغییر داد. همانطور که در خود مصر استادان و دانشمندانی هستند که مینویسند خلیج فارس و میگویند این اسم برگرفته از یک ریشه جغرافیایی و تاریخی است و ما نمیتوانیم آن را تغییر دهیم. بویژه اینکه بر این نام اجماعی از ملیتهای مختلف وجود دارد و هر نقشه و سندی در سدههای اخیر به هر زبانی که باشد، جز نام واقعی خلیج فارس نام دیگری به کار نبرده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
اصلاحطلبان رابطه خود با طبقات فرودست را تقویت کنند
-
شورای عالی سیاستگذاری نیازمند تغییر در راهبردهاست
-
دیگه چه خبر
-
اخبار
-
خلیج فارس؛ نامی طبیعی در پهنه تاریخی
اخبارایران آنلاین